eitaa logo
ملکـــــــღــــه
14.9هزار دنبال‌کننده
15.4هزار عکس
3.9هزار ویدیو
7 فایل
انَّ مَعَ العُسرِیُسرا💚 اینجا دورهمی خانوماس🥰 تجربیات خاطرات و درددلاتون و سوالاتتون رو به آیدی زیر بفرستید @Yass_malake لینک کانال https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88 رزوتبلیغات https://eitaa.com/joinchat/1292435835Ca8cb505297
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍂🍃 زندگی من.... 💔 🍃🍃🍂🍃
ملکـــــــღــــه
*🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌼🍃 قسمت سیزدهم مادرم‌‌بنده خدا همه‌خوبیا وصفات‌خوب خواستگارمو‌که یکی‌از اقوام‌بود‌و‌برام‌گذ
قسمت چهاردهم من رفتم سر‌خونه وزندگیم و‌دیگه به بهنام فکر نکردم شوهرم مرد زن دوست ومهربونی بود داشتم کم کم موفق میشدم واقع بین‌تر باشم وگذشتهام را‌فراموش کنم .مادرم اینها هم از اون محله رفتند فقط اقوام پدرم انجا بودند ویکی از‌برادرهایم یک روز‌که رفتم دوباره اون محل یکی از زنهای کوچه نشین باهام حال واحوال کرد و اخر‌حرفش خیلی خونسرد ساده وخلاصه گفت راستی پسر صاحب باغتون فهمیدی‌ تصادف کرد ومرد میخکوب‌زمین شدم گفتم مرد؟کی رو میگی شما‌گفت همون پسره که تو باغتون‌بود 💔قلبم‌ تکه‌تکه شد پاهام سست شدند سرم گیج میرفت خودمو کنترل کردم خدایا دردمو به کی بگم برگشتم خونمون تو شهر از باجهها روزنامه روزای قبل و گرفتم اخر تو یکی از‌روزنامهها پیامهای تسلیت‌اقوامشون رو دیدم و فهمیدم تو حرم خاکش کردن بلیط خریدمو با اتوبوس رفتم حرم هر چی‌گشتم قبرشو پیدا نکردم اومدم خونم نمازمو خوندم ومثل عزیز از دست دادهها زار زدم مادر شوهرم کنجکاو‌گریههایم شد دیدم حتی نمیتونم برایش گریه کنم یک هفته هر‌روز میرفتم حرم تا قبرشو پیدا کنم اما روی همه‌سنگها رو میخوندم وپیداش نمیکردم خسته به یکی از ستونای بهشت ثامن تکیه دادم که چشمم به یک‌بیت شعرخورد که با خودکار ابی یکی نوشته‌بود:‌مردمو‌خاکسترم را باد‌برد بهترین یارم مرا از یاد برد رفتم و در کوچههای بیکسی سنگ قبرم را نمیسازد کسی.💘 اره خودش بود‌.... 🍃🍃🍃🌼🍃 * یاس هستم حرفاتو بهم بگو🥰 @Yass_malake لینک کانالمون جهت دعوت دوستات👇 https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍂🍃 زندگی من.... 💔 🍃🍃🍂🍃
ملکـــــــღــــه
قسمت چهاردهم من رفتم سر‌خونه وزندگیم و‌دیگه به بهنام فکر نکردم شوهرم مرد زن دوست ومهربونی بود داشتم
قسمت پانزدهم پایان اره خودش بود‌مصرع اخر ‌به سنگ قبر اشاره شده بود بهنام هنوز سنگ قبر ندارد ومن از بس شوکه‌ شده بودم‌این یک هفته‌اصلا متوجه این قضیه نبودم‌ یک ماه‌صبر کردم وبعد از یک‌ماه رفتم‌وقبر بهنام را پیدا کردم هر چی دلم خواست گریه کردم البته با ترس میترسیدم پدرش بیاد ومنو ببینه تو گریههام گفتم بهنام من گفتم فقط سر‌‌سال تحویل بیا اینجا اما تو برای همیشه اومدی اینجا‌تو همیشه سر قرار عاشقی موندی ولی منه بیوفا نمیتونم همیشه‌پیشت باشم......) وبراش‌خوندم:چه‌روزها که شب‌را نگاه میکردم‌تودور بودی ومن اشتباه میکردم تو میگذشتی ومن داد میزدم برگرد چه سود ناله‌در اعماق چاه میکردم تو‌رفته‌بودی ومن با مداد دلتنگی ورق ورق دل خود را‌سیاه‌میکردم😔 یکسال نگذشت که پدرش هم از غصه پسرش دق کرد ومرد و صفحه سیزدهم).            پسراش باغ وفروختند حالا بیست سال از اون روزا گذشته باغ قطعه‌بندی شد ومردم همه ی باغ رو خونه ساختند شاید پانصد تا خانه الان جاش ساخته شده باشه حالا هر گوشه از‌خاطرات انروزها افتاده گوشه ی یکی از خونههای مردم..... که نمیدونن تو زمینی که خونه ساختن چی خاطرههایی دفن شده حالا من دوتا بچه سالم و قشنگ دارم ویک شوهر خوب وامروز چارشنبه توی حرم یکباره بهنام وتو خیالم دیدم که پشت ضریح‌بود چند وقت بود که سر قبر بهنام نرفته  بودم‌ چون‌هر بار میام‌با بچهها یا شوهرم میام برا همین فقط از راه دور براش فاتحه میخونم امروز هیچکی‌همرام نبود با خوشحالی رفتم سر قبرش نشستم ویک‌دل سیر‌باهاش درد دل کردم بهنام‌ دیگه تو این دنیای پر اشوب نیست‌ اما من‌از همه شماهایی که داستانشو خوندین تقاضا دارم برای شادی روح اموات یک‌صلوات بفرستید بدوستتون دارم خدانگهدارتون😍😘 🍃🍃🍃🌼🍃 * یاس هستم حرفاتو بهم بگو🥰 @Yass_malake لینک کانالمون جهت دعوت دوستات👇 https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88
*🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌼🍃 ☘سلام یاسی جون من هم یاد کادوی خواهرشوهرم افتادم..خواهرشوهرم مارو برای مهمونی پاگشا دعوت کرد یه دست لباس بهم داد.ازاونا که زیرسارافن مشکی و یه سارافن سنتی داشتن.خیلی بهم گشادبود فک کنید من 63کیلوبودم.خودش حدود صد.دقیقا تابلو بود براخودش خریده بود.من بهش گفتم این بمن گشاده ببر عوضش کن حداقل بپوشم.گفت همینو بیشتر نداشته خودت که بلدی ببر تنگش کن.من هم قبول کردم.گفتم حالا زحمت کشیده خریده.خلاصه نپوشیدمش تاوقتی باردارشدم که بازهم بهم حسابی گشاد بود😜تصمیم گرفتم تنگش کنم .چشمتون روز بد نبینه وقتی لباس رو برعکس کردم دیدم پوشیده شده وپارهم شده و با یه نخ صورتی هم دوخته شده.خیلی بهم برخورد😔نشون شوهرم هم دادم.ولی به روش نیآوردم..اینم ازکادوی خاطره انگیزه من😂😂☘☘🌹 🍃🍃🍃🌼🍃 * یاس هستم حرفاتو بهم بگو🥰 @Yass_malake لینک کانالمون جهت دعوت دوستات👇 https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88
💞💞💞💞💞❤️💞💞 جدایی مهناز و محمد.... 💞💞❤️💞
ملکـــــــღــــه
#جدایی_مهناز_و_محمد هم که خدا رحمتش کنه تا وقتی بود، خودش مثل کوه پشتت بود. حالا هم که رفته، نام ن
:کمی که گريه اش آرام گرفت،ادامه داد هيچی مادر، با يک نفرين، جيگرخودمو دوباره خون کردم. آقا يحيی آن قدر تکه تکه شده بود که حتی نشد غسلش بدن. رفتو من موندم و اين دو تا بچه، که هنوزم که هنوزه دارم می سوزم و می سازم. خلاصه مهناز جون، نه خودخوری کن، نه نفرين. چون زبونم لال مادر، هر دوش آخر يقه خود آدمو می گيره. برو خدا رو شکر کن که زندگی پهن نکرده بودين. حاال من نمی دونم چی باعثناراحتی شد، ولی هر چی که بود، همين قدر که زود عقلت رسيد، جای شکر داره. من بهمادرت هم گفتم، حاالا محمد، مرغ آسمونی هم که بوده، وقتی به دلت نيفتاده، همين بهترکه حاالا گفتی نه و تموم شد و رفت. چون مادر، هرچی به دل قشنگ باشه به چشم هم قشنگه، هرچی هم که به دل آدم نباشه، حور و پری هم که باشه باز پيش چشم .آدم بی ارزش می شه و يک عيبی داره بی چاره اکرم خانم نمی دانست و خبر نداشت که همه درد من از همين است که آنچه از دست داده ام، به دلم خوب که .هيچ، بهتر از بهترين ها بود و نقشی که بر دلم حک شده بود از جلوی چشم هايم کنار نمی رفت آن روز گذشت و من به مرور ودر گذر زمان و آشنا شدن با سرگذشت آدم ها به اين نتيجه می رسيدم که تمام زندگی هامثل داستان است. داستان های جورواجور، بعضی پرهيجان و پرفراز و نشيب، بعضی آرام ودرگير سکون و روزمرگی و بعضی مثل خواب های آشفته و پريشان. ولی آنچه مسلم است، درتمام زندگی ها يک چيز با شدت و ضعؾ هست، و آن، فرسايش و رنج است که جز لاينفک تمام زندگی هاست و برخورد آدم ها با اين جزء هميشگی، متفاوت است. بعضی دوست دارندخودشان قهرمان داستان زندگيشان باشند. آن ها آدم های موفقی هستند که به هر قيمتی،داستان را مطابق ميلشان عوض می کنند و جلو می روند. رنج می کشند، اما از آن مثل صيقل روح استفاده می کنند، نه وزنه ای به پا برای درجا زدن. ولی بعضی ها ترجيح ميدهند که سياهی لشکر داستان زندگيشان باشند. برای همين در مسير زندگی، جا به جا،قهرمان های مختلؾ پيدا می شوند و زندگی آن ها را نقش می زنند و می روند و معلوم است که وقتی آدم سياهی لشکر باشد، بايد به فرمان قهرمان ها گردن بنهد و تسليم شرايط باشد و همين باعث می شود که مرارت و رنج اين ها بيش از .ديگران باشد و به اين نتيجه می رسيدم که اگر آدم ها، تمام سعی شان را بکنند که به جای سياهی لشکر، قهرمان اصلی داستان زندگيشان باشند، تمام داستان ها، اگرچه با سختی و رنج و فراز و نشيب، اما بدون شک پايانی دلنشين خواهد داشت که کم .ترين حسن آن اين است که ديگر الاقل آدم از خودش گله ای ندارد اين حقايق را آرام آرام ميفهميدم و از سياهی لشکر بودن خودم حالم به هم می خورد و تمام توانم را به کار می بستم که از آن حالت منفعل به در آيم. چشم هايم گرچه دير به هر حال داشت به روی حقايق باز می شد. اين بود که روزی که تنها، سرخاک پدرم رفته بودم، قول دادم، به پدرم قول دادم و با خودم عهد کردم که گذشته را جبران و دل پدرم را شاد کنم. زار زنان بابهترين پدر دنيا، درد دل کردم و عذرخواهی. خيلی تلخ است که به جای پدرت، پدری که سال ها کنارت بوده و تو قدر لحظه ها را نشناخته ای و بی ثمر از دستشان داده ای، به سنگی سرد و سخت و تيره، چنگ بيندازی و زار بزنی، .صدايش کنی و جواب نشنوی ادامه دارد... 🍃🍃🍃🌼🍃 * یاس هستم حرفاتو بهم بگو🥰 @Yass_malake لینک کانالمون جهت دعوت دوستات👇 https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88
آنچه برای خواندنش دعوت شدید😃👇👇 اینجا کلی حرفهای زنونه داریم🥰🥰🥰 خاطره های قشنگتون😍 سوتی هاتون😃 نامزدی و خواستگاری😍 کلیپ داستان کوتاه و روانشناسی 👌👌 با اعضای کانال و دوستانتون👍 برام ارسال کنید🥰 دلانه ی سعیده دختری که با دست درازی پسر عموش تو روستا بدنام شد https://eitaa.com/9539582/11170 روایت واقعی و جذاب باران https://eitaa.com/Malakeonline/15798 داستان بهمن و سارای https://eitaa.com/21905992/4214 داستان نصرت مرد ساده لوح https://eitaa.com/Malakeonline/17771 https://eitaa.com/Malakeonline/17854 https://eitaa.com/Malakeonline/17990 شروع داستان زیبای لاکو https://eitaa.com/Malakeonline/20108 داستان منو خواهرام https://eitaa.com/Malakeonline/21623 https://eitaa.com/Malakeonline/21632 https://eitaa.com/Malakeonline/21659 داستان عروس شیطان صفت https://eitaa.com/Malakeonline/18239 داستان منشی شوهرم .... https://eitaa.com/Malakeonline/21470 https://eitaa.com/Malakeonline/21477 نگاه خدا https://eitaa.com/Malakeonline/23900 https://eitaa.com/Malakeonline/23904 داستان ریحانه (دختر۱۷ساله) https://eitaa.com/Malakeonline/24491 https://eitaa.com/Malakeonline/24499 https://eitaa.com/Malakeonline/24526 داستان همسر خوش تیپ من https://eitaa.com/Malakeonline/28627 https://eitaa.com/Malakeonline/29034 داستان زیبای تو را با دیگری دیدم https://eitaa.com/Malakeonline/30599 شروع داستان زیبای ۶پارتی زری و سرنوشت https://eitaa.com/Malakeonline/33234 داستان تک پارتی پسر من https://eitaa.com/Malakeonline/38193 داستان ۴پارتی دختر۲۹ ساله(بازی با احساس یک زن) https://eitaa.com/Malakeonline/39280 مادربی فکر... https://eitaa.com/Malakeonline/38934 داستان مادر سنگدل https://eitaa.com/Malakeonline/49833 داستان طمع https://eitaa.com/Malakeonline/49003 داستان سودابه https://eitaa.com/Malakeonline/41454 داستان اعتماد مرگبار https://eitaa.com/Malakeonline/47253 داستان حق الناس https://eitaa.com/Malakeonline/49435 سایه شوم زن همسایه https://eitaa.com/Malakeonline/47525 داستان چوب خدا https://eitaa.com/Malakeonline/45907 داستان زندگی بر پایه توکل https://eitaa.com/Malakeonline/43506 داستان زیبای تا آخرین نفس https://eitaa.com/Malakeonline/44724 دختران بازیگوش https://eitaa.com/Malakeonline/43866 مرگ در حال تماشای فیلم غیراخلاقی https://eitaa.com/Malakeonline/42298 داستان زندگی ارسالی اعضا با عنوان چشم سبز https://eitaa.com/Malakeonline/50511 داستان واقعی زن غسال(بنر کانال) https://eitaa.com/Malakeonline/50264 داستان جذاب آرامش در حال روایت https://eitaa.com/Malakeonline/44053 شروع روایت زیبای جدایی مهناز و محمد درحال روایت https://eitaa.com/Malakeonline/35326 داستان جذاب وفا(در حال روایت) https://eitaa.com/Malakeonline/37988 دلانه ی بسیار زیبا و واقعی مریم و بهنام https://eitaa.com/Malakeonline/54976 هستم حرفاتو بهم بگو🥰 @Yass_malake لینک کانال جهت دعوت دوستات به کانالمون👇 https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88 🌿🌱🍂🌿🍂🌱🌿🍂🌱🌿🍂
🍃🍃🍃🍃🍃🌸🍃 ❤️ بسم الله الرحمن الرحیم دوستان وهمراهان عزیز طاعات وعبادات قبول حی سبحان ان شاءالله آرام آرام باید با ماه مبارک وداع کنیم 🤲😭 امشب بر اساس تقویم شب آخر ماه مبارک رمضان هست (فردا سه شنبه روز آخر) "اعمال امشب(شب آخر ماه مبارک رمضان)" ✍️ امشب شب بسیار مبارکی است و برای این شب چند عمل وارد است که از خداوند می خواهیم توفیق انجام آن را به همه ما عنایت فرماید ۱-غسل کردن(به نیت شب آخر ماه) ✅ وقت انجام این غسل در کل شب است لکن می توان مقارن با غروب آفتاب این غسل را انجام داد و نماز مغرب و عشاء را با این غسل خواند ۲-خواندن زیارت امام حسین(علیه‌السلام)اگر زیارت عاشورا هم بخوانیم کافیست ۳-خواندن سوره‌های «انعام» و «کهف» و «یس» ۴-گفتن «صد مرتبه»:أَسْتَغْفِرُ اللّٰهَ وَأَتُوبُ إِلَيْه ۵-چهارم،خواندن دعاهایی که وارد شده د رمفاتیح(که در ادامه ارسال خواهد شد) ۶-خواندن ده رکعت نماز که خیلی ثواب دارد در هر رکعت حمدیک مرتبه و۱۰ مرتبه توحید در هر دورکعت سلام دهید ودر هر رکوع وسجود ده مرتبه تسبیحات اربعه وبعد از ده رکعت ۱۰۰۰ مرتبه استغفار و وبعد سر به سجده گذاردوبگوید يَا حَيُّ يَا قَيُّومُ يَا ذَا الْجَلالِ وَ الْإِكْرَامِ يَا رَحْمَانَ الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ وَ رَحِيمَهُمَا يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ يَا إِلَهَ الْأَوَّلِينَ وَ الْآخِرِينَ اغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا وَ تَقَبَّلْ مِنَّا صَلاتَنَا وَ صِيَامَنَا وَ قِيَامَنَا ۷-خواندن دعای وداع با ماه مبارک رمضان (دعای چهل وپنجم صحیفه سجادیه) رمضان ودعای کوتاهی در مفاتیح الجنان 🕋🤲🏻🕋 منبع:"مفاتیح الجنان 🍃🍃🍃🌼🍃 * یاس هستم حرفاتو بهم بگو🥰 @Yass_malake لینک کانالمون جهت دعوت دوستات👇 https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
*🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌼🍃 ﺑﺎﺭ ﺍﻭﻝ ﺑﺎ ﻣﻌﺬﺭﺕ ﺧﻮﺍﻫﯽ ! ﺑﺎﺭ ﺩﻭﻡ ﺑﺎ ﮔﺮﯾﻪ ! ﺑﺎﺭ ﺳﻮﻡ ﺑﺎ ﺭﯾﺨﺘﻦ ﻏﺮﻭﺭﺕ ﻧﮕﻬﺶ ﻣﯽ ﺩﺍﺭﯼ ! ﻭﻟﯽ ﺑﺎﺭ ﭼﻬﺎﺭﻡ … … ﺩﯾﮕﻪ ﻧﻪ ﻣﯿﺸﻪ ، ﻧﻪ ﺑﺎﯾﺪ ﮐﺎﺭﯼ ﺑﮑﻨﯽ ! ﭼﻮﻥ ﺣﺘﯽ ﺍﮔﻪ ﺑﻤﻮﻧﻪ ﺑﺎﺯ ﻣﻮﻗﺘﯿﻪ ! ﯾﻌﻨﯽ ﮐﺴﯽ ﮐﻪ ﺩﻟﺶ ﺑﺎ ﺗﻮ ﻧﺒﺎﺷﻪ ﻭ ﺑﺨﻮﺍﺩ ﺑﺮﻩ ﻣﯿﺮﻩ ! ﺑﻔﻬﻢ ! ﭘﺲ ﻓﻘﻂ ﺑﺮﻭ ﮐﻨﺎﺭ ﻭ ﺑﻬﺶ ﺑﮕﻮ : ﺧﺪﺍﺣﺎﻓﻆ ﺑﯿﺸﺘﺮﺵ ﺩﯾﮕﻪ ﻧﻤﯽ ﺍﺭﺯﻩ ﺑﺎﻭﺭ کن... 🍃🍃🍃🌼🍃 * یاس هستم حرفاتو بهم بگو🥰 @Yass_malake لینک کانالمون جهت دعوت دوستات👇 https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88