دانشگاه و تاخیر در بزرگسالی
میگنا-سال تحصیلی جدید شروع شده و دوباره خانوادهها و دانشآموزان آستین بالا زدهاند برای موفقیت در مدرسه و راهیابی به دانشگاه. دانشآموزان، والدین، معلمها، موسسات آموزشی همه و همه یک باور مشترک دارند و آن اینکه تنها راه موفقیت از دانشگاه میگذرد.
قبولی در کنکور چنان فشاری به خانوادهها میآورد که نه از سال اول دبیرستان بلکه از همان مقطع ابتدایی برای آن آماده میشوند. غده سرطانی کنکور که قبلاً فقط دوره دبیرستان را درگیر خود میکرد، حالا بزرگ شده و تمام مقاطع را در چنبره خود گرفتهاست.
ثبت نام در مدارس غیرانتفاعی، کتابهای کمک آموزشی، تستهای آزمایشی و برنامههایی از این دست، همگی با هدف قبولی در کنکور انجام میشود. جریان اجتماعی پرزور و طولانی مدتی در جریان است که همچون سیلی خروشان از راه رسیده و همه ما را با خود بردهاست. نهاد خانواده، نهاد آموزش و بازار همه با این سیلاب همراه شدهاند، بدون آنکه کسی از خود بپرسد، آیا به راستی تنها راه موفقیت، قبولی در دانشگاه است؟ نه میدانیم این سیلاب از کجا آمده و نه میدانیم به کجا میرود، فقط همراهان پراضطرابی هستیم که چشم به نتیجه کنکور خودمان دوختهایم.
کارشناسان آموزش و پرورش سالها است نسبت به نقش سرطانی کنکور در نظام آموزشی و تبعات منفی آن هشدار میدهند. مجلس شورای اسلامی نیز با ورود به مساله، قانون حذف کنکور را تصویب کرد که اجرای آن به کندی و سختی پیش میرود. اما به نظر میرسد مساله اصلی نه در خود آزمون کنکور، بلکه نقش حیاتی و محوری دانشگاه در زندگی افراد است. اما چرا دانشگاه نقشی چنین محوری در نظام اجتماعی و اقتصادی ما بر عهده گرفتهاست؟ نقش حیاتی دانشگاه در زندگی افراد، صرفاً نتیجه سیاستهای آموزشی نیست بلکه ریشه آن را علاوه بر آموزش، باید در نهاد خانواده، سیاست و اقتصاد نیز جستجو کرد.
مدرسه و پایان ۱۸ سالگی
۱۸ سالگی، سنی در پایان راه نوجوانی و آغاز دوره استقلال و جوانی است. از نظر قانونی فرد در ۱۸ سالگی میتواند گواهینامه بگیرد، ازدواج کند و رای دهد. انسان ۱۸ ساله آن قدر بالغ شده که مسوولیت زندگی خود را بر عهده بگیرد و با ورود به اجتماع مسیر زندگی فردی خود را آغاز کند. اما آیا به راستی مدرسه دانشآموزان را برای این استقلال و مسوولیتپذیری آماده میکند؟ آیا دانشآموزی که دیپلم گرفته، از مهارتهای اولیه برای ورود به بازار کار برخوردار است؟ برای ورود به روابط کاری چه طور؟ آیا در مدرسه آموزشی برای مهارت کاریابی، تعامل با همکاران، حل مساله، مدیریت روابط عاطفی و مانند آن دیده است؟ متاسفانه در مدارس اتفاقی جز حفظ کردن یک سری اطلاعات نیافتاده است. برخلاف دهههای گذشته بازار کار به فارغ التحصیل مدرسه اعتماد نمیکند. نه به این جهت که مهارت شغلی ندارد، بلکه به این دلیل که از پختگی لازم برای قبول مسوولیت برخوردار نیست. دانشآموز فارغ التحصیل نیز از خودباوری و عزت نفس کافی برخوردار نیست و خود را ناتوانتر و شکنندهتر از آن میداند که بیواسطه دانشگاه وارد جامعه شود و دست به فعالیتی بزند.
خانواده و بیاعتمادی به جامعه
خانوادهها نیز شریک جرم اند. آنها هم نه به جامعه اعتماد دارند و نه به فرزندشان. از نظر خانوادهها جامعه ناامنتر از آن است که بتوان به فرزند اجازه استقلال داد، مگر اینکه پای دانشگاه وسط باشد. دانشگاه هم مورد اعتماد خانوادهها است و هم کمکاری آنان در آمادهکردن فرد برای ورود به جامعه را جبران میکند. اساساً فرزندپروری در ایران طوری انجام نمیشود که فرد در ۱۸ سالگی از پختگی و شایستگی لازم برای پذیرش مسوولیت زندگی خود برخوردار باشد. برای خانوادهها دانشگاه مرحلهای از تربیت فرزند است (شاید مثل دوره سربازی در گذشته) که به بلوغ و پختگی آنها کمک خواهد کرد....... ادامه یادداشت👇👇
http://www.migna.ir/news/48399
سپیده اکبرپوران
🔶 روابط دوستانه صمیمی موجب افزایش عزت نفس میشود
میگنا- در این تحقیقات، اطلاعات به دست آمده از ۵۲ مطالعه که در رابطه با اثر عزت نفس و رابطه دوستی در بین ۴۷ هزار داوطلب انجام گرفته است، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
به گزارش یونایتدپرس،این مطالعات بین سالهای ۱۹۹۲تا ۲۰۱۶ میلادی در مجموعه وسیعی از کشورهای مختلف از جمله آمریکا انجام گرفتهاند. سن داوطلبان بین سنین خردسالی تا بزرگسالی متفاوت بود.
در نتیجه این بررسیها مشخص شد برای مردان و زنان در تمام سنین، پذیرش و داشتن حمایت اجتماعی قوی به معنای داشتن عزت نفس بالا است و برعکس داشتن عزت نفس بالا به معنای پذیرش و بهرهمندی از حمایت اجتماعی قوی است.
همچنین داشتن عزت نفس پایین موجب کاهش توانایی شخص در برقراری روابط اجتماعی قوی میشود و داشتن روابط دوستانه ضعیف موجب کاهش عزت نفس شخص میشود.
به اعتقاد محققان، ریشه این چرخه ممکن است در نحوه پرورش کودکان باشد. در واقع والدینی که موجب بهبود عزت نفس فرزندان خود میشوند، به آنها کمک میکنند تا روابط سالمتری در آینده داشته باشند. در مقابل چنین روابطی موجب بهبود عزت نفس میشود......👇👇👇
http://www.migna.ir/news/48415
🔶 "ختنه" بهترین روش برای پیشگیری از ابتلا به "ایدز"
میگنا- در یادداشت سازمان بهداشت جهانی تأکید شده که "ختنه پسران" میتواند سادهترین و بهترین راه ممکن برای پیشگیری از ابتلا به بیماری ایدز در عصر حاضر باشد؛ بهطوری که این راهحل تا 60 درصد ریسک ابتلا به این بیماری را کاهش خواهد داد.
در سالهای اخیر بیماری ایدز یکی از بیماریهایی بوده که شرکتهای داروسازی برای مقابله با آن تلاش بسیاری کردهاند؛ یک بیماری سخت و طولانی که میتواند روی سبک زندگی انسانها تأثیر منفی داشته باشد و در صورت نداشتن آگاهی در مورد آن و عدم دریافت خدمات درمانی حتی روابط آنها را نیز مختل کند.
معمولاً نخستین سلولی که در جریان ویروس HIV یا بیماری ایدز بهاصطلاح عفونی میشود، سلولهایی بهنام "لانگرهانس" هستند؛ این سلولها بهمقدار زیاد در پوست ناحیه دستگاه ختنهنشده فرد مبتلا به ویروس HIV وجود دارند.
در مطالعات آزمایشگاهی دیده شده که میزان جذب این ویروس توسط لایههای مخاطی پوست ناحیه دستگاه تناسلی 7 برابر بیشتر از دهانه رحم (سرویکس) زنان است؛ این لایه از پوست فاقد لایه ضخیمی بهنام کراتین است که معمولاً در پوست نواحی وجود دارد؛ به همین دلیل، سلولهای لانگرهانس و سلولهای دیگر سیستم ایمنی بهراحتی خود را به این ناحیه میرسانند.
وجود مقدار زیادی عروق خونی در ناحیه پوست ناحیه ختنه و فرنولوم آن بهدلیل وجود عروق بسیار کوچک و فراوان، در زمان نزدیکی جنسی دچار خونریزی بسیار کوچک میشوند؛ این آسیبهای بسیار کوچک محلی مناسب برای ورود ویروس HIV است.
طبق آمارها، خطر آلودگى به این ویروس براى مردان ختنهنشده، بیشتر از مردان ختنهشده است؛ دلیل احتمالى که براى این امر وجود دارد توسط دانشمندان دانشگاه ملبورن اعلام شد؛ آنها بههنگام آزمایشهاى خود متوجه شدند که سطح داخلى پوسته اضافى روى دستگاه تناسلی مرد، نمیتواند از ورود باکترى جلوگیرى کند، این در حالى است که سطح خارجى آن که ضخیمتر و قوىتر است، قادر به دفع باکتریها است.
احتمال آلودگى به ویروس ایدز براى مردان ختنهنشده، 5.2 تا 8 برابر بیشتر از مردان ختنهشده است؛ از این رو ختنه در بسیارى از کشورها، بهترین شیوه پیشگیرى در مقابل بیمارى ایدز است.
در مورد زمان ختنه کردن، مرکز پیشگیری و مبارزه با بیماریهای آمریکا میگوید که ختنه در نوزادان و کودکان آسانتر و ارزانتر و کمخطرتر است اما اگر ختنه تا دوران نوجوانی...... ادامه👇👇👇
http://www.migna.ir/news/48423/preview/
🔶سلامت روان آتشنشانان فراموش نشود
میگنا- دکتر ناصر قاسمزاد با تاکید بر اینکه مشاغل سخت به اندازهای استرسزا هستند که انرژی روانی و جسمانی بسیاری از کارکنان میگیرند، گفت: تامین اجتماعی کارکنان مشاغل سخت شامل چند بخش است؛ یکی از این موارد امنیت اقتصادی آن ها است، امنیت اقتصادی این افراد یعنی میزان درآمد کارکنان باید پاسخگوی هزینههای استاندارد شهر محل سکونتشان باشد. به عنوان مثال در حال حاضر در آمد کمتر از ۹ میلیون تومان برای خانوادهای سه نفره مشکلاتی را ایجاد میکند و یک آتشنشان نباید درآمدی کمتر از این مقدار داشته باشد.
این روانشناس در مورد آسیبهای روانی آتشنشانان نیز گفت: علاوه بر مشکلات جسمی که آتشنشانان را تهدید میکند، مواردی نظیر استرس، افسردگی، وسواس ایمنی، کاهش تابآوری روانی و... آتشنشانان و حتی خانوادههای آنان را تحت تاثیر قرار میدهد که لازم است مرتبا در این خصوص تحت پایش قرار گیرند.
وی افزود: بحث دیگر در حوزه تامین اجتماعی این افراد بیمه سلامت آنها است که باید پاسخگوی بیماریهای آنها باشد. بنابراین این افراد و خانوادههایشان باید از مزایای بیمهای مناسب نیز برخوردار باشند، تا اگر خدای نکرده در حین کار دچار مشکل جسمی یا حتی روحی شدند، برای درمانش دچار مشکلات اقتصادی نشوند.
قاسمزاد با بیان اینکه باید برای این افراد دورههای مختلف ضمن خدمت برای مقابله با استرس و فشارهای کاری برگزار شود، گفت: باید برای آتشنشانان دورههای خودیاری نیز گذاشته شود و این آموزشها در بازههای زمانی مختلف تکرار شود. آموزش تنها نباید محدود به آموزشهای اطفای حریق و نجات شود و گرچه این آموزشها کافی است، اما سلامت روان آتشنشانان نیز از اهمیت بالایی برخوردار است......ادامه👇👇👇
http://www.migna.ir/news/48422
🔶 هوش معنوی (SQ) چیست؟
ميگنا- هوش معنوی جنبههای مختلفی از آگاهی و زندگی ذهنی و روحی درونی فرد را با زندگی و کار بیرونی متصل و یکپارچه میکند و نوعی آگاهی درباره تمامیت جهان به شکلی کلی به فرد میدهد.
سیندی ویگلورث معتقد است که هوش معنوی توانایی رفتار کردن با دلسوزی و دانایی در حین آرامش درونی و بیرونی، صرفنظر از پیشامدها و رویدادهاست. افراد با هوش معنوی در حین قضاوت، توانایی منصفانه و دلسوزانه رفتار کردن را دارند.
هوش معنوی ما را قادر میسازد همه چیز را آنطور که هستند ببینیم. این هوش همان هوشی است که رهبران مشهور و محبوب جهان را هدایت کرده است. رهبران معنوی با داشتن این هوش میتوانند بزرگترین فشارها را تحمل کنند.
رابرت ایمونز تلاش کرد معنویت را بر اساس تعریف گاردنر از هوش، در چارچوب هوش معنوی مطرح کند. وی معتقد است که هوش معنوی مجموعهای از تواناییها برای بهره گیری از منابع دینی و معنوی است. به نظر ایمونز پنج توانایی معرف این هوش است:
روانشناسان همچنین صفات زیر را برای افرادی که از این هوش برخوردارند نام میبرند:
خودآگاهی
کل نگر بودن
مستقل بودن (شهامت)
استقلال از محیط: شجاعت کلی برای انجام عمل برخلاف عرف رایج
گفتن «چرا؟»
قابلیت مواجهه با مشکلات و ناملایمات و حتی به فرصت تبدیل کردن آنها
خودکنترلی: توانمند بودن در خودداری و کنترل خویش
انعطاف پذیری
پرداختن به سجایای اخلاقی و اهمیت دادن به آنها
درس گرفتن از تجربیات و شکستها
خودجوش بودن
درست اندیشیدن
عدم فرار از میدان حوادث
رهایی از لغزشها و دامهای شیطانی
حسی که افراد را هدایت درونی میکند
برونز کامل عشق در شخصیت فرد، توانایی برای شاد زیستن
افراد با هوش معنوی کسانی هستند که میدانند «چرا» انجام میدهند و «چه چیزی» را انجام میدهند. همیشه بر اساس یک رسالت مشابه عمل میکنند. آنها بر اساس خدمت رسانی به دیگران زندگی میکنند. آنها دیگران را به خاطر چیزی سرزنش نمیکنند و همواره مسوولیت بخشش خود و عملکردهایشان را میپذیرند.
برای رضایت داشتن از خودشان نیازی به تصدیق دیگران ندارند. از وابستگی به دیگران برای کسب ایمنی رها هستند، چون اعتقاد دارند ایمنی از خودشان است نه از بیرون. آنها کار را مکانی برای خلاقیت، اعتماد به نفس و یادگیری، جایی که پول و پاداش، ثانویه است، میدانند. آنها افراد محیط کار را به عنوان انسانهایی با قوت، ضعف، نگرانی، نیازها و خواستههای خودشان در نظر میگیرند، برای آنها روابط، همواره قبل از کار است.
مدیرانی که دیدگاه معنوی دارند، نسبت به تغییر، پذیراتر و به دنبال هدف و معنا برای سازمان خود هستند. اهمیت اتصال به یک کل بزرگتر را میفهمند، ادراک و بیانی فردی از معنویت خود دارند. این افراد از ذهنیت وفور برخوردارند یعنی باور دارند که منابع کافی برای همه وجود دارد و نیاز به رقابت نیست.
در نتیجه افراد راحتتر به یکدیگر اعتماد میکنند، اطلاعات و کارشان را به مشارکت میگذارند و با همکاران و اعضای گروهشان هماهنگ میشوند تا به اهداف نهایی خود برسند. افراد در سلسله مراتب سازمانهایی که گرایش معنوی دارند، برای توانمندسازی یکدیگر تلاش میکنند. در موقعیتهای تعارض از راهبردهای همکاری برد – برد استفاده میکنند.
امروزه روانشناسان بر این باورند که موفقیت نهایی یک سازمان بزرگ به هوش معنوی مدیران و کارکنان آن بستگی دارد هر چند که هوش عقلانی و هوش عاطفی نیز تا حدی این موفقیت را تضمین میکند. آنها معتقدند تشویق معنویت در محیط کار میتواند منجر به افزایش خلاقیت، صداقت و اعتماد، حس تکامل شخصی، تعهد سازمانی، رضایت شغلی، مشارکت شغلی، اخلاق و وجدان کاری، انگیزش، عملکرد و بهره وری بالا شود. یک مدیر معنوی قادر میشود طوری سازمان خود را به موفقیت برساند که همه مشتریان، کارکنان و افراد جامعه از آن منتفع شوند...... متن كامل در لينك زير👇👇👇
http://www.migna.ir/news/48430
روانشناسان اینترنتی عامل ازدیاد طلاق هستند
میگنا: دکتر محمد حاتمی درباره نقش فضای مجازی در کاهش یا افزایش طلاق اظهار کرد: فضای مجازی به شدت غیرقابل کنترل بوده و در افزایش نرخ طلاق تاثیرگذار است.
وی افزود: اکنون مردم رویکرد بسیار مثبتی به روانشناسی دارند و میخواهند که مسائلشان را از طریق مشاوره برطرف کنند.
حاتمی افزود: مشاورههایی که در فضای مجازی و اینترنتی میدهند غلط هست و باعث افزایش نرخ طلاق در بین خانوادهها شده که آمارهای عینی آن موجود است. در فضای مجازی، افراد بیصلاحیت و افرادی که پروانه فعالیت روانشناسی ندارند بیشتر باعث افزایش طلاق میشوند.....ادامه👇👇👇
http://www.migna.ir/news/48432/preview/
🔶بازار پرسود انگیزهفروشی📚
📗کتابهای روانشناسی چند دسته میشوند؟
میگنا- دوستی تعریف میکرد یکی از کسانی که این روزها در بازار #کتابهای_روانشناسی، اسم و رسمی برای خودش بههم زده، کتابی را معرفی کرده بود که تهیه آن بهسختی امکانپذیر بود. کتاب معرفیشده را که خواندم، متوجه شدم چند مقاله را بههم چسباندهاند و شده است این کتاب که درنهایت سر و تهی هم ندارد و مخاطب را در یک جای نامشخصی نگه میدارد و هیچ ایدهای به او نمیدهد. اما اینکه کتابهای روانشناسی را چگونه میتوان تشخیص داد و باید چه ویژگیهایی داشته باشند و دستهبندی این کتابها چگونه است، از یک #روانشناس پرسیدیم و درنهایت به این سه دسته کتاب رسیدیم؛ دسته اول: کتابهای تخصصی معتبر ویژه دانشجویان و #استادان روانشناسی هستند. دسته دوم: کتابهای خودیار، که هم معتبر هستند و هم روانشناسها آنها را نوشتهاند. اتفاقا زبانشان هم ساده است و طبیعتا علمی و کاربردی هم هستند و اما دسته سوم: کتابهای روانشناسی زرد که تاثیرات مخربی را نصیب خوانندگانشان میکنند و بحث ما هم روی همین کتابها است که از قانون جذبی صحبت میکنند که شما را در هر لحظه و ساعت میخواهند با همین جذب به موفقیت برسانند. این شما هستید که تصمیم میگیرید، کدام دسته از این کتابها را انتخاب کنید.
📕کتابهای روانشناسی چه میگویند؟
«کنترل ذهنتان را داشته باشید»، «احساساتتان را کنترل کنید»، «فقط با این کار پولدار شوید»، «به سوی کامیابی»، «پدر پولدار، پدر بیپول» و هزاران عنوان دیگر، که همه و همه میخواهند شما را به مسیری برسانند که برایتان آرامش و موفقیت داشته باشد. در اینکه بالاخره ممکن است این کتابها برای عدهای مفید باشد، شکی نیست، اما نکته مهم این است که میخواهیم از رشد قارچگونه این کتابها بگوییم. همیشه کتابهای ادبیات و رمان در صدر پرفروشها هستند، اما چند سالی است که کتابهای روانشناسی این جدول را شکسته و توانستهاند خودشان را به صدر فروش برسانند و همه جا باشند؛ از پرفروشهای نمایشگاه کتاب تا پرفروشهای کتابفروشیها. حتی توصیه و تبلیغات دهانبهدهان برای خواندن این کتابها، که مثلا تو کتاب «بیشعوری» را نخواندهای؟ اگر خوانده باشی که حتما جزء افراد باشعور هستی و اگر هم نخوانده باشی که دیگر از منظر آن آدمها بیسواد محسوب میشوی! طبق نظرسنجیای که در یکی از سایتهای اینترنتی انجام شد و از مخاطبانش پرسیده بود چرا کتابهای روانشناسی میخوانید و بهترین کتابی که خواندهاید چه بوده است و چرا؟ جوابهایی که به این سوال داده شده بود، جالب است. بیشتر کسانی که به این سوال جواب دادهاند، کتابهای یکسانی را نام بردهاند و جوابها هم تقریبا شبیه به هم است؛ مثلا یکی از این کاربران نوشته است: «کتاب «آیین دوستیابی» از دیل کارنگی فوقالعاده است. نحوه بیان مطالب عالیه و همه مطالب با مثال بیان شده که به خواننده کمک میکنه مطالبرو بهتر حس کنه و درک بهتری از اونا داشته باشه.» یا کاربر دیگری نوشته است: « کتاب «قدرت عادت» از نظر من کتاب خوبی بود و من توانستم از آن در زندگی خودم استفاده کنم. مطالبی که در کتاب نوشته شده، عامیانه است و میتوانید راحت متوجه بشوید.» بخش مهمی از مخاطبان این کتابها برای گرفتن آرامش یا بهعبارتی بهخاطر تبلیغاتی که میشود به سراغشان میروند، چون اکثرا هم گفتهاند که تحت تاثیر تبلیغات سراغ این کتابها رفتهاند....... ادامه👇👇👇
http://www.migna.ir/news/48431
🔶 چرا شاد «ماندن» کار سختی است؟
میگنا- در حالی که بسیاری از دیگر شاخههای روانشناسی بر رفتارهای نابهنجار و اختلالات تمرکز دارند، در روانشناسی مثبت تمرکز بر کمک به افراد برای شاد شدن بیشتر است.
البته باید گفت این طرزفکر در واقع دنبالهای بر گرایشاتی است که اولین بار در دهه ۱۹۶۰ میلادی در قالب «هستیگرا درمانی» و «روانشناسی انسانگرایانه» شکل گرفته بود. هر دو این مکتبها بر تواناییهای فطری بشر و ساخت مفهوم در زندگی او تاکید دارند.
به زبان سادهتر اینطور میتوان گفت که در روانشناسی انسانگرایانه، «خودآگاهی» در مرکز همه جستوجوی فرد برای پیدا کردن معنای زندگی قرار دارد و باور دارد که اشخاص حق آزادی، خودشکوفایی و رفتار اخلاقی دارند. این مکتب با پذیرفتن اینکه وراثت در زندگی بشر نقش دارد و انسانها ویژگیها و صفات را از هم یادمیگیرند، به این معتقد است که هر کس میتواند تا حد زیادی خود را از دیگران متمایز کند. به شرط آنها برای رشد و خودشکوفایی تلاش کند.
رواندرمانی اگزیستانسیال (هستیگرا درمانی) هم بر دلواپسیهایی تمرکز میکند که در هستی انسان ریشه دارند.
به همین خاطر است که هزاران تحقیق علمی و صدها کتاب در زمینه افزایش خوب بودن روحیه انسانها و کمک به افراد برای رضایت داشتن از زندگی اجرا و منتشر میشود.
برای اینکه تلاش برای شاد بودن کار بیهودهای همچون شنا کردن در جهت مخاف جریان آب است. این امر سبب میشود تا بیشتر مواقع ناراضی باشیم.
بخش بزرگی از این مشکل (شاد نبودن) این است که شادی و خوشبختی «یک چیز واحد» نیست.
در این رابطه، «جنیفر هِچ»، پروفسوری که تاریخچه شادی را بررسی میکند در کتاب «افسانه شادی» خود گفته که همه ما انواع مختلفی از شادی را در زندگی تجربه میکنیم اما لزوما این شادیها مکمل یکدیگر نیستند. به طوری که حتی ممکن است یک وجهه از شادی، شادی دیگری را نقض کند یا با آن تعارض داشته باشد. به عبارت دیگر، داشتن مقدار زیادی شادمانی ممکن است توانایی ما برای داشتن دیگر شادیها را سست کند.
به همین خاطر است که انسان نمیتواند در آن واحد همه شادیها را در مقادیر زیاد تجربه کند. به طور مثال، خوشبختی بر پایه شغل موفق و ازدواج خوب برای طولانیمدت پایهگذاری شده است. اما رسیدن به این دو فاکتور به تلاش زیادی نیاز دارد و فرد باید از لذتهای کوچک و بزرگی زیادی همانند سفر رفتن یا پارتی کردن چشمپوشی کند تا به آنها دست بیابد.
یعنی شما نمیتوانید همه وقت خود را در خانه یا سفر به تنبلی یا خوشگذرانی سپری کنید. از طرف دیگر، همیشه سخت کار کنید و وجوه مختلف لذتهای زندگی را کنار بگذارید. در این حالت روزهای استراحت و وقت گذرانی با دوستان کاهش خواهد یافت.
اینها به این معنی است که وقتی خوشحالی و خوشبختی در یک بخش از زندگی زیاد میشود، اغلب به این صورت است که در بخش دیگری از زندگی کم شده و بعضا از یاد میرود.
این ادعا بر اساس روش پردازش مغز در زمان تجربه شادی دستخوش تغییر میشود...... ادامه👇👇👇
http://www.migna.ir/news/48434
🔶 دعوای زن و شوهر نمک زندگی است؟
ميگنا- معاون پژوهشی سازمان نظام روانشناسی و مشاوره کشور با بیان اینکه براساس تحقیقات به دست آمده در حوزه روانشناسی اجتماعی، عوامل روانی و محیطی متعددی در به وجود آوردن #خشونت تأثیر دارند، یادآور شد: رسانهها و فیلمهای خشن، مصرف الکل، ناکامی در محیط کار، سرد شدن روابط بین# زوجین و بسیاری دیگر از مسائل میتوانند عامل خشونت بین زوجین باشند.
بنابر اظهارات رئیس انجمن روانشناسی تربیتی ایران، اساساً تنش و خصومت و خشونت بین هر انسانی با همنوع خود امری نکوهیده محسوب میشود و به هیچ وجه نمیتوان آن را امری طبیعی دانست.
دكتر #فريبرز_درتاج در پاسخ به این سوال که آیا اصطلاح "دعوا نمک زندگی زوجین است" در حوزه روانشناسی عبارت صحیحی است؟ تصریح کرد: به نظر اصل عبارت "دعوا نمک زندگی است" یک قاعده مسموم و مزموم مستعمراتی است تا بنیان خانواده را هدف قرار دهد. شاید در روانشناسی سکولار و منبعث از علوم انسانی غربی این عبارت را بتوان پذیرفت، اما در روانشناسی اسلامی هرگز؛ چراکه عبارت ذکر شده با ادبیات غنی الهی و دینی ما و تأکیداتی که در قرآن کریم و سنت اهل بیت علیهم السلام در راستای احترام بین زن و شوهر و والدین و فرزندان و بالعکس شده در تناقض است.
وی تاکید کرد: در زندگی مشترک یک کلام خشونت آمیز، گاه اثری از هاله خشونت (یک جرقه برای شروع یک آتش گسترده) را ایجاد میکند و بنیان زندگی را ویران خواهد کرد، بنابراین به هیچ وجه دعوا نمک زندگی نیست، بلکه سم کُشندهای در زندگی مشترک محسوب میشود.
معاون پژوهشی سازمان نظام روانشناسی و مشاوره کشور در ادامه به تشریح تاثیرات خشونت و درگیری میان #والدین بر روح و روان #فرزندان پرداخت و گفت: والدین اولین عوامل اجتماعی شدن فرزندان هستند، در واقع والدین الگوهای اجتماعی کلیشهای را از طرق و رفتارهای مختلف مانند برخورد و رفتار خود با فرزندان، تیپ لباسهایی که به فرزندان خود میپوشانند، طراحی دکوراسیون اتاق فرزندان و نوع اسباببازیهایی که در اختیار آنها قرار میدهند، تربیت میکنند. همانطور که خانواده و والدین به عنوان مهمترین عناصر در اجتماعی شدن فرزندان و نهادینه شدن فرهنگ و آداب و رسوم و نظم شخصی و اجتماعی آنها مطرح هستند؛ به همان نسبت نیز میتوانند ناقل بین نسلی خشونت و #پرخاشگری باشند، به همین دلیل است که برخی اندیشمندان معتقدند کودک از راه تقلید و به ویژه از طریق رفتار پدر و مادر خشونت و پرخاشگری را میآموزد.
درتاج یادآور شد: هیچ کودکی پرخاشگر به دنیا نمیآید، بلکه رفتارهای پرخاشگرانه را از طریق تقلید مبتنی بر تجربههای یادگیری مشاهدهای رابطه بین پرخاشگری والدین میآموزد و این پرخاشگری نیز در خلال دوران بزرگسالی او تبیین میشود.
بنابر اظهارات رئیس انجمن روانشناسی تربیتی ایران و براساس مطالعات طولی انجام شده، برخی کودکان رفتارهای پرخاشگری والدینشان را در زندگی آینده خود منعکس میکنند، بنابراین اگر والدین یک کودک با یک یا همه کودکانشان به طور پرخاشگرانه رفتار کنند، احتمال دارد کودک در آینده نیز با همسر یا کودکانش به طور پرخاشگرانه رفتار کند.
وی یکی از پیچیدهترین و جامعترین روشهایی که برای درک پرخاشگری در #خانواده به کار رفته را تحقیق جرالد پاترسون و همکارانش در مرکز یادگیری اجتماعی اوگان دانست و گفت: این محققان خانواده را نظامی تلقی میکنند که اعضای آن با یکدیگر کنش متقابل دارند و نسبت به رفتار یکدیگر واکنش نشان میدهند. در خانوادههایی که فرزندان به شدت پرخاشگرند، کنشهای متقابل غالباً وضعیتی ایجاد میکنند که الگوی رفتار پرخاشگرانه را در خانواده افزایش میدهد.......👇👇👇
http://www.migna.ir/news/48439
🔶 اصرار بر حال خوب همیشه خوب نیست؛ حال بدمان را بپذیریم
میگنا- حتما شما هم کسانی را دیده اید که انتظار دارند همیشه حال شان #خوب باشد و وقتی خوب نیستند به زمین و زمان غُر می زنند و دنبال مقصر میگردند. البته این گونه افراد تقصیری ندارند. #توهم "همیشگی بودن حال خوب" ناشی از عصر مدرن و #سبک_زندگی است که تحت تاثیر فناوریهای جدید از طریق رسانهها و تبلیغات به مردم جوامع باورانده شده است.
اما در دنیای واقعی و بیرون از قابهای تبلیغاتی رسانههای تصویری و دنیای مجازی، ما خسته میشویم، انگیزهمان کاهش مییابد، فشار کاری از انرژی ما میکاهد، فردی با ما برخورد بدی میکند، اهداف و برنامهها طبق خواسته هایمان پیش نمیرود، با همسر خود بحث و دعوا میکنیم، از محل کار بی دلیل اخراج میشویم، وقت مان ساعتها در ترافیک تلف میشود و دهها اتفاق ناخوشایند دیگری که خارج از حیطه اختیار و کنترل ما هستند.
چه بسا روزهایی که صبح با حال خوش و پر از #انرژی از خانه بیرون میزنیم اما شب که برمیگردیم روزی بد را پشت سرگذاشته و تهی از هر گونه انرژی هستیم.
این طبیعت زندگی انسان است و گریزی از آن نیست. روانشناسان دانشگاه سنت اندروز در مطالعاتی که روی بیش از 10 هزار نفر از قشرها و شغل های مختلف داشتهاند به این نتیجه رسیدهاند افرادی که همواره از خود انتظار حال خوب دارند و از پذیرش حال بدشان سرباز می زنند، روزهای بیشتری را با حال بد تجربه می کنند.
این محققان توصیه می کنند که:
* اصرار نداشته باشیم که همیشه #سرحال و #خوشحال و پر انرژی باشیم، بلکه به جای این با #احساسات خود پیوند بگیریم و آنها را لمس کنیم؛ به جای نقاب شادی زدن و به ظاهر مثبت بودن سعی کنیم احساس خود را درک کنیم و قبول کنیم که قرار نیست همیشه شاد باشیم ، همیشه پرانرژی باشیم ، همیشه پرانگیزه باشیم ، همیشه سرحال باشیم. حال بد بخشی واقعی از زندگی ماست.
* اگر ناراحتیم ، خسته ایم ، شکست خورده ایم ، کسی حرف تندی به ما زده و هزار اتفاق ناخوشایند برای ما رخ داده است ، بگذاریم این احساسات وجود ما را در بر گیرد ، اول از همه باید این احساسات را به عنوان یک واقعیت بپذیریم و درک کنیم تا بتوانیم از آنها رها شویم یا شدت آن را کم کنیم انکار واقعیت، کمکی به حال ما نخواهد کرد.
#حال_خوب چیست؟
حال خوب را فقط نمیتوانیم شادی و خنده بنامیم. احتمالا برای شما هم پیش آمده برحسب دیدن صحنه ای از یک فیلم ، شنیدن قطعهای موسیقی یا یک اتفاق خاص اشک در چشم تان جمع شده و گریه کرده باشید. بعضی وقت ها هم بعد از گریه حال شما خیلی خوب شده و آرام شده اید.
یا وقتی دل تان گرفته بوده و نزد یک نفر با بیان احساسات خود درد دل کردید و حتی اشک ریختید، سبک تر شده اید؛ در حالی که تمام مدتی که نزد او بودید دائماً از مشکلات و مسائل خود و موارد منفی زندگی صحبت می کردید.
#گریه در واقع مترادف با غم و #غصه است پس چرا حال شما بهتر میشود ؟ چرا سبک میشوید و راحتتر و روانتر زندگی میکنید...... ادامه مطلب👇👇👇
http://www.migna.ir/news/48441/preview/
🔶 مزیت رواندرمانی آنلاین در دنیای مدرن
میگنا- امروزه در سراسر جهان، استفاده از #اینترنت برای انجام امور روزمره هر لحظه رواج بیشتری پیدا می کند و تقریبا نمی توان زندگی بدون این خدمات را تصور کرد: شرکت در کلاس ها، پرداخت قبض ها، ثبت نام ها، خرید لوازم خانه، خرید مایحتاج روزمره و حتی خرید نان داغ برای صبحانه، همه از طریق اینترنت انجام می شود. حتی امور حساسی مانند امضای مدارک یا خرید دارو از داروخانه نیز به مدد تکنولوژی، از طریق اینترنت انجام می شود. #رواندرمانی نیز از این قافله عقب نمانده است. در این جا نیز از مزایایی مثل اتلاف وقت کمتر، عدم تحمل ترافیک و آلودگی و تنوع در انتخاب درمانگران متناسب با نوع نیازمان بهره مند خواهیم شد. استفاده از این خدمات باعث می شود تا افرادی که در نقاط دوردست کشورمان زندگی می کنند و دسترسی به #روانشناسان و مشاوران ماهر در شهر یا روستای آن ها وجود ندارد نیز بتوانند از این خدمات بهره مند شوند.
یکی دیگر از مواردی که نیاز به روان درمانی از راه دور را برجسته می سازد، مقوله #مهاجرت است. مهاجرت، در کنار تحصیل، کار، #ازدواج و #فرزندپروری، یکی از فعالیت هایی است که نیاز به داشتن یک نقشۀ ذهنی درست دارد و اگر این نقشه به خوبی ترسیم نشود، بسیار اضطراب آور بوده و سلامت روانی فرد را به خطر خواهد انداخت. بنابراین، لازم است تا فرد، هم قبل از اقدام به مهاجرت، از خدمات مشاوره ای بهره ببرد و هم پس از مهاجرت و قرار گرفتن در محیط جدید. زیرا بعد از مهاجرت افراد با احساسات منفی گوناگون و استرس و مشکلات مختلفی روبر خواهند شد که در صورت عدم توجه به آن ها، ممکن است عواقب دیرپایی به جای بگذارند. راه حل بهینه، استفاده از خدمات روان درمانی از راه دور است تا فرد بتواند در هر نقطه ای از جهان، با روانشناس خود در ارتباط باشد و این ارتباط، تکیه گاهی امن برای رویارویی با مشکلات پیش روی او خواهد بود.
در مجموع، ایرانیانی که در سایر کشورها زندگی می کنند و نیاز به ارتباط با یک روانشناس همزبان دارند نیز از دیگر استفاده کنندگان این خدمات هستند و از آنجا که #ویزیت #روانشناس در سایر کشورها معمولا مبالغ بالایی دارد، میتوانند با صرف هزینه بسیار کمتری، از دانش هموطنان خود بهره مند گردند........ادامه👇👇👇
http://www.migna.ir/news/48433
👤 دکتر امید رضایی
دانشیار روانپزشکی
🔶ایرانیان به چه دلیل «یالوم» میخوانند!
میگنا- «اروین د. #یالوم» روانشناسی از پیروان «#مکتب #اصالت_وجود» است که امسال هشتاد و هشت ساله میشود. پدر و مادرش مهاجرانی بودند که از روسیه به آمریکا کوچ کردند، و خودش همچون یک آمریکایی پرورده شد و هویت یافت. در رشته پزشکی تحصیل کرد و در همین رشته، استاد دانشگاه شد، و بعد به روانپزشکی گرایش یافت و با تأثیری که از ژان پل سارتر گرفته بود، سبک خاص خود در روانشناسی اگزیستانسیالیستی را بنا نهاد؛ سبکی که چالشهای اصلی روانی آدمیان را در چهار رکنِ «تنهایی»، «پوچی»، «مرگ» و «آزادی» خلاصه میکرد، و زندگی اجتماعی را روشی برای غلبه بر این مسائل و پاسخگویی به این معماها قلمداد میکرد. او به همین خاطر در زمینه روانشناسی، آثار بانفوذی از خود بجا گذاشت، بویژه در «گروهدرمانی» صاحب سبک شناخته میشود.
یک نکته که پیشاپیش باید دریافت، آن است که ایرانیان در کل ذوق و سلیقهای برای تشخیص داستانهای خوب دارند، و حتی داستانهای ساده و پیش پا افتاده را هم موقع ترجمه کردن به روایتهایی دلکش و جذابتر از اصل متن تبدیل میکنند. این اقتداری است فرهنگی، و مهارتی است شخصی؛ که از پیشینه پنج هزار ساله تمدن ایرانی ناشی میشود، و انباشت لایههایی پیاپی و پیچیده از روایتهای داستانی که دامنهاش از گیلگمش شروع میشود و از یادگار زریران گذر میکند و تا صادق هدایت و گلشیری تداوم مییابد.
ایرانیان ملتی قصهگو هستند و در فراز و فرود تاریخ خود، در بسیاری از گذارهای مرگبار مانند شهرزاد قصهگو با روایت کردن داستان خویش توانستهاند بر مرگ غلبه کنند. از این رو است که میلی عمومی به داستان خواندن در مردمان ما هست، که مشابهش در همه جای دنیا یافت میشود، و ذوقی و سلیقهای با آن آمیخته است، که لزوما در همه جا دیده نمیشود و برکتی است برخاسته از این فرهنگ دیرینه. از این رو، نفس این حقیقت که یالوم سخن خود را در قالب داستان و آن هم داستانی جذاب- روایت میکند، کافی است تا مقبول طبع صاحبنظران قرار گیرد...... ادامه👇👇👇
http://www.migna.ir/article/48436
🔶 رسش یا پختگي چیست؟!
میگنا- یکی از مفاهیم مهم در روانشناسی رشد اصطلاح رَسِش،نضج یا پختگی است ( maturation). به معنای رشد بیولوژیک کودک و رسیدن به حدی از توانایی عملی است که انجام یک الگوی رفتاری خاص را ممکن میسازد. مانند راه رفتن یک کودک.
ویژگی بارز رشد مبتنی بر رسش این است که همواره به صورت مراحلی ثابت، آشکار می شود. این مسئله را می توان نخست در جنین در حال رشد مشاهده کرد که در آن مثلاً، قلب همواره اولین عضوی است که رشد می یابد و عمل می کند. به همین ترتیب، مغز و سر، زودتر از سایر بخش های بدن جنین، از قبیل دست و پا رشد می کنند. این ترتیب که طرحی ژنتیکی آن را هدایت می کند، هرگز نقض نمی شود.
رشد به صورت سلسله مراحل، پس از تولد نیز ادامه می یابد. البته کودکان از نظر میزان رشد با یکدیگر تفاوت دارند. بعلاوه، میزان رشد تحت کنترل تفاوت های فردی است که به وسیله مکانیزم های ژنتیکی درونی، تعیین می شود.
آنچه در نضج نقش اساسی را به عهده دارد تکامل و نظامیافتگی سیستم عصبی، ساختارهای بدنی و روانی و استعدادهای ذاتی است و تجربه و یادگیری تاثیر چندانی در آن ندارد.
رسش به معنی آمادگی زیستی است که خود مبتنی بر یک نقشه ژنتیک می باشد، همانگونه که دانه های گیاهی دارای برنامه ی رشد طبیعی و منظمی هستند که در صورت وجود نور و رطوبت کافی عملی می شود، انسان نیز که رشد خود را از رحم مادر شروع می کند، دارای برنامه ی رشد طبیعی و نظم است که شرایط محیطی آن بر اثر می گذارد.
رسش عبارتنست از توالي همگاني رخداد هاي بيولوژيكي در دستگاه عصبي مركزي كه بروز يك كاركرد رواني را ممكن مي سازد ؛ البته با فرض اينكه كودك از لحاظ جسماني سالم باشد و با افراد و اشيا ء سر وكار داشته باشد ....... ادامه مطلب👇👇👇
http://www.migna.ir/news/48447
💢خشونت، زاده خشونت است
🔶برخلاف نظرات روانشناسان خشونت ریشه ارثی ندارد
میگنا- امانالله قراییمقدم،جامعه شناسی در خصوص علل و دلایل بروز خشونت در جامعه گفت: یکی از اصلیترین بسترها برای بروز خشونت و رشد آن میتوان در بین خانوادهها دانست. براساس پژوهشهایی که از سوی جامعه شناسان انجام شده حتی مبحث شیر دادن مادر به نوزاد نیز میتواند در به وجود آمدن پدیدهای به نام خشونت اثر بگذارد.
او ادامه داد: مصداق بارز این موضوع نیز در خانوادههای ایرانی به وفور یافت میشود برای مثال میتوان به خطاب کردن کودکان توسط والدین به شکلی نامناسب و با استفاده از الفاظ رکیک اشاره کرد که در گذشته بیش از حد این موضوع وجود داشت اما امروزه خوشبختانه میزان آن کاهش یافته است. در نتیجه خانواده یکی از مکانهایی است که میتواند بستری برای بروز خشونت باشد.
این جامعهشناس با اشاره به دوران بارداری مادر و اثرگذاری آن در خصوص بروز خشونت در فرزند پس از تولد نیز بیان کرد: حتی در هنگامی که مادر باردار است به دلیل بروز بیماریها، افسردگی و استرس و ناراحتیهایی که برای مادر به وجود میآید، پس از تولد فرزند و بزرگ شدن او شاهد بروز نشانههای از خشونت خواهیم بود. حتی روانشناسان صاحب نظر در این امر نیز با اشاره به موضوع کودکان لب شکری که در قیمت لبهای آنان شکاف وجود دارد، اذعان میکنند استرسها و فشارهایی است که بر مادر وارد شده.
این استاد جامعهشناس در خصوص ارتباطی که میان خانواده و جامعه برای بروز خشونت وجود دارد، عنوان کرد: ما گفتیم خانواده به عنوان یکی از بسترهایی است که میتواند خشونت را تقویت کند و آن را افزایش دهد اما عامل اثرگذار روی خانواده چیزی نیست جز جامعه و محیط پیرامون، خانواده به عنوان یک سلول بنیادی و یا به اصطلاح یک سیاهچال فضایی همه چیز را به خود جذب میکند و بازخوردهای خود را نیز نشان میدهد، پس زمانی که جامعه به فقر مبتلاست و گرانی و اقتصاد بیمار سر در گریبان آن فرو بردهاند و همچنین امیدی به آن تزریق نمیشود. خانواده تمامی این موارد را درون خود جذب میکند و آن را به باقی افرادی که در این خانواده هستند منتقل میکند....... ادامه 👇👇👇
http://www.migna.ir/news/48456/preview/
🔶 ۲۰ درصد دبستانی ها گرفتار اختلالات یادگیری هستند
میگنا: دکتر پیمان حسنی ابهریان، در آستانه برگزاری دومین #سمپوزیوم مبنای #عصبی_شناختی در#اختلالات_رشد، اظهار داشت: محورهای مورد بحث در این سمپوزیوم را اختلالات طیف #اوتیسم، بیش فعالی، نقص توجه و #اختلالات_یادگیری، تشکیل می دهد.
وی شیوع اختلالات عصبی-تکاملی را بسیار بالا عنوان کرد و افزود: این اختلالات از شایع ترین اختلالات #روانپزشکی است که فراوان ترین نوع آن، اختلالات یادگیری است. به طوری که حدود ۲۰ درصد دانش آموزان مقطع ابتدایی ما را شامل می شود و این آمار بسیار بالا است، یعنی از هر ۵ دانش آموز٫ یک دانش آموز مبتلا به اختلالات یادگیری است.
دبیر اجرایی دومین سمپوزیوم مبنای عصبی شناختی در اختلالات رشد، ادامه داد: اگر این اختلالات زود تشخیص داده شود با مداخلات تربیتی و آموزشی و درمانی خاص می توانیم به موفقیت بالایی از پیشگیری از آسیب های اجتماعی و مشکلاتی که در اثر ناتوانی در تحصیل و ارتباطات در بچه ها پیش می آید، دست یابیم.
وی خاطر نشان کرد: این سمپوزیوم دارای امتیاز بازآموزی برای #روانپزشکان، #پزشکان عمومی، متخصصین کودکان، گروه #روانشناسان، متخصصین علوم اعصاب و دانشجویان رشته توانبخشی مخصوصا #گفتار_درمانی و شنوایی شناسی خواهد بود.
دومین سمپوزیوم مبانی عصبی شناختی در اختلالات رشدی به همت موسسه آموزش عالی علوم شناختی و با همکاری دانشگاه خوارزمی از ۱۸ تا ۱۹ مهر ۹۸ در محل سالن ابوریحان بیرونی دانشگاه #خوارزمی برگزار می شود......👇👇👇
http://www.migna.ir/news/48470/preview/
🔶 نقش آموزش کنترل خشم در تاب آوری افراد
میگنا- #خشم واکنشی مرتبط با تنش و خصومت است که با قرار گرفتن در موقعیتهای گوناگونی از #ناکامیهای واقعی یا خیالی، #آسیبها، تحقیرها، #تهدیدها یا بیعدالتیها برانگیخته میشود که ممکن است به پاسخهای غیرارادی مانند افزایش #فشار_خون، ضربان #قلب، تعریق و افزایش قند خون منجر شود.
واکنشهای #رفتاری میتواند طیفی از اجتناب از منشأ خشم تا #خشونت کلامی یا رفتاری را در برگیرد به همین دلیل، این مسئله توجه متخصصان سلامت روان را به خود جلب کرده است. هدف از مدیریت خشم، کاهش احساسهای عاطفی و تحریکهای فیزیولوژیکی است که خشم آنها را ایجاد میکند.
#روانپزشکان و #روانشناسان در مطالعات خود به این نکته دست یافتند که برخی از انواع تفکر منفی به نام تحریف شناختی (به عنوان مثال بزرگ نمایی مشکلات به شکلی فراتر از واقعیتهای موجود، یا "ذهن خوانی" افکار و احساسات بدون دلیل یا مدرک) در مشکلات خشم نقش دارد و #درمان_شناختی_رفتاری (CBT) در کنترل #هیجانات و #عواطف و دستیابی به راه حلی مناسب برای چالشهای زندگی بسیار مؤثر بوده است.
برنامه آموزش مدیریت خشم، یک #مداخله روانی-تربیتی است که طبق رویکرد شناختی-رفتاری اجرا میشود، در بازسازی شناختی،فرد خرده مهارتهای رفتاری کنترل خشم و شیوه متفاوتی از تفکر و تفسیر موقعیت را فرا گرفته تا بتوانند به هنگام مواجه شدن با موقعیتهای خشم برانگیز به نحو مناسب عمل کنند.
#آموزش #کنترل_خشم از چندین جهت زمینه ساز ارتقای تاب آوری است. از یک سو موجب افزایش سرمایههای روانشناختی فرد میشود و از سوی دیگری با تاثیر بر روابط اجتماعی، میزان و کیفیت منابع در دسترس بیماران را افزایش می دهد، و همان طور که پیشتر مطرح شد هر دو عامل در تاب آور کردن فرد در برابر شرایط دشوار و خطر ساز اهمیت بالایی دارند.
در شرایط دشوارتر و مشکل ساز تر اضافه کردن دارو به #رواندرمانی در کنترل بهتر شرایط کمک کننده است.....👇👇👇
http://www.migna.ir/news/48477
👤 دکتر امید رضائی
⚪ دانشیار روانپزشکی
🔶 روزشمار هفته پیوند اولیا و مربیان 1398 اعلام شد
میگنا- #هفته_پیوند_اولیا و #مربیان از 24 مهر امسال با شعار «مشارکت در #مدرسه حق والدین است»، آغاز میشود و تا 30 مهر ادامه دارد.
بر این اساس #روزشمار و عناوين اين هفته به شرح زير اعلام شد:
-چهارشنبه 24 مهر: روز «انجمن اولیا و مربیان، کارکردها و نقشها»
-پنجشنبه 25 مهر: روز «انجمن اولیا و مربیان، مدرسه بدون دیوار»
-جمعه 26 مهر: روز «انجمن اولیا و مربیان، تبلور آموزههای دینی»
-شنبه 27 مهر: روز «انجمن اولیا و مربیان، موانع و آسیبها»
-یکشنبه 28 مهر: روز «انجمن اولیا و مربیان، تقویت مدرسه محوری»
- دوشنبه 29 مهر: «پیوند اولیا و مربیان، اقتصاد مدرسه و توسعه منابع»
-سهشنبه 30 مهر: روز «انجمن اولیا و مربیان، گفتمانسازی سند تحول بنیادین»👇👇👇
http://www.migna.ir/news/48481/preview/
🔶 «تکذیب» ادعای «رتبه نهمی» ایرانیان در مصرف الکل!
میگنا- آفرین رحیمی موقر، با تاکید بر اینکه آمار اعلامشده مبنی بر اینکه ایران در #مصرف_الکل در جهان رتبه نهم را دارد، نادرست و اشتباه است، گفت: بر اساس دادهها و نتایج تحقیقات ما، مصرف الکل در ایران بسیار کمتر از بسیاری از کشورهای جهان است. همچنین همان مقدار نیز در زنان که نیمی از جمعیت را تشکیل میدهند، حدود یک دهم مردان است.
وی در عین حال گفت که « بر اساس دادههای موجود، به نظر میرسد مصرف الکل به ویژه در جوانان در سالهای اخیر افزایش یافته است و باید اقدامات لازم برای آموزش و پیشگیری از مشکلات ناشی از آن انجام شود.»
رحیمی موقر به این میزان اشاره کرد و افزود: اما اینکه ما رتبه نهم جهانی مصرف الکل را داشته باشیم به طور کلی غلط و اشتباه است. ما در این مورد مطالعات دقیقی انجام دادهایم که نشان داده است سالانه حدود پنج تا شش میلیون لیتر الکل در کشور مصرف میشود که معادل حدود ۰.۱ لیتر الکل خالص به ازای هر فرد بالغ است؛ این در حالی است که میانگین جهانی این شاخص به ازای هر فرد بالغ ۶.۴ لیتر است که عمدهترین علت کم بودن این میزان، تعداد کمتر میزان مصرفکنندگان الکل در ایران است.
وی همچنین تاکید کرد: مطالعات انجام شده در کشور نشان میدهد که بین ۹۰ تا ۹۵ درصد ایرانیهای بزرگسال (بالای ۱۵ سال) الکل مصرف نمیکنند.
رئیس مرکز ملی مطالعات اعتیاد افزود: برخلاف آمارهایی که در این گزارش آمده در افرادی که مصرفکننده #الکل هستند، به طور متوسط در مردان ۱.۵ لیتر در سال و در زنان به طور متوسط ۴۰۰ سی سی در سال الکل خالص مصرف میشود که این رقم تقریبا یک بیستم رقمی است که در گزارش #سازمان جهانی #بهداشت بیان شده است.....👇👇👇
http://www.migna.ir/news/48486/preview/
🔶چرا نباید از تنهایی بترسیم
میگنا- اگر دور و برمان شلوغ باشد احساس امنیت میکنیم و اگر دور و برمان خلوت باشد اعتماد به نفسمان کم میشود. بهتر است بدانیم تنهایی اما بخش عادی از وجود انسان است. همه ما در زندگی خودمان خیلی اوقات احساس تنهایی میکنیم و گاهی تنها میشویم، اما میتوانیم منزوی نشویم و با تنهایی خودمان زندگی شادی داشته باشیم. شاید وقت آن رسیده باشد که دید خودمان را به «تنهایی» عوض کنیم و به آن نگاه مثبتتری داشته باشیم. در بسیاری از تنهاییها، تمرکز بیشتر و شاید بهرهوری بیشتری نهفته باشد!
⚪️تنهایی اتفاق عادی است
این روزها دیگر تنهایی اتفاق خاصی نیست که برای آن عزا بگیریم. بالاتر رفتن میزان طلاق، مهاجرتها و کاهش ارتباطات خانوادگی نشان میدهد تنهایی رو به افزایش است. مردم بسیاری تنهایی را همراه با ما درک میکنند و قرار نیست این جمعیت تنها همیشه افسرده و غمگین باشند.
به یاد داشته باشیم چه بسا در تنهایی بتوانیم کارهای مفید بیشتری انجام دهیم و برنامهریزیهای مفیدتری داشته باشیم. بعضی از ما به قول معروف آنقدر غیرتنها هستیم که تمام وقت مفید خودمان را با گذراندن وقت با دوستان و آشنایان تلف می کنیم. از مزایا و خوبیهای تنهایی استفاده کنیم و فکر نکنیم تنهایی با بدبختی مساوی است....👇👇👇
http://www.migna.ir/news/48494/preview/
🔶 ۲۴درصد ایرانیها به روانپزشک نیاز دارند!
میگنا: معاون دفتر سلامت روانی، اجتماعی و اعتیاد #وزارت_بهداشت ضمن تشریح اقدامات بهداشتی و درمانی در خصوص بیماران روان گفت: از ۲۳.۶درصد افرادی که در گروه ۱۵ تا ۶۴ساله نیازمند #مداخله روانپزشکی شناخته شدهاند، ۱۲.۷ درصد دارای اختلال #افسردگی و ۱۴.۶درصد دارای اختلالات #اضطرابی هستند.
دکتر علی اسدی با اشاره به پیمایش ملی #سلامت_روان در سال ۹۰، گفت: طبق این پیمایش که جمعیت هدف افراد ۱۵ تا ۶۴ ساله بودند، مشخص شد که ۲۳.۶ درصد افراد جامعه نیاز به دریافت #خدمات_روانپزشکی دارند. البته این عدد نمیتواند نگران کننده باشد؛ چراکه آمار و ارقام اکثر کشورها به همین منوال است.
💯پیمایش سلامت روان در سال جاری
وی در ادامه با اشاره به اینکه پیمایشهای ملی در سطح کشور هر پنج سال یا هفت سال یکبار اتفاق میافتد، افزود: #پیمایش دوم سلامت روان در سال جاری در دست اجرا است. البته شاید در طول این مدت پیمایشهای دیگری صورت گرفته باشد اما، ارقام به دست آمده از این پیمایشها از آنجا که در سطح ملی نیست، نمیتواند مرجعی برای قضاوت باشد........👇👇👇
http://www.migna.ir/news/48499/preview/
🔶تماشای فیلم باعث پیری زودرس میشود!
میگنا- نتایج مطالعهای که بر روی ۲ هزار نفر انجام شد، نشان داد که تماشاگران در جریان مشاهده یک فیلم ترسناک ۲۰ بار از ترس صورت خود را جمع میکنند و به هنگام مشاهده یک فیلم مهیج ۵۰ بار حالت شوکه، عصبی و هیجان زده یا متعجب و مبهوت به چهره خود میدهند. این در حالی است که شرکت کنندگان در این آزمایش به هنگام مشاهده یک فیلم کمدی ۱۱۵ بار خندیده یا لبخند زدند.
هری سینگ از برند سوئدی فورئو در عرصهی زیبایی به عنوان مولف ارشد این پژوهش میگوید که جمع کردن چشمها و گرفتن حالت ترسیده و شوکه به چهره، میتواند به ایجاد خط اخم و چروک دور چشم منجر شود که در صورت تکرار در یک بازه ۵ ساله، میتوند این چروکها را تا ۵۰ درصد تشدید کند.
در جریان این آزمایش، خندیدن، خطوط دور چشم و خطهای لبخند را تا ۴۰ درصد تشدید کرد...... ادامه👇👇👇
http://www.migna.ir/news/48493/preview/
🔶 کودک زیر ۱۸ ماه دارید؟ تلویزیون را خاموش کنید!
میگنا-دکتر علی اکبر سیاری، در پانزدهیمن کنگره اورژانسها و بیماریهای شایع طب کودکان در بیمارستان مفید، گفت:کودکان زیر ۶ سال، مرز بین واقعیتها و خیالات را تشخیص نمیدهند و استفاده بیش از حد از این وسایل، آسیبهایی را متوجه آنها میکند. بر همین اساس، انجمن کودکان آمریکا اعلام کرده است که استفاده زیاد از این وسایل، وضعیت شنوایی، گفتاری و رفتاری کودکان را تغییر داده و آنها را پرخاشگر میکند و باعث میشود موفقیت تحصیلی آنها کاهش یابد.
رئیس پانزدهمین کنگره اورژانسها و بیماریهای شایع طب کودکان تصریح کرد: برای اطفال زیر ۱۸ ماهگی، دیدن تلویزیون و استفاده از وسایل الکترونیکی ممنوع است. از ۱۸ ماهگی تا ۲۴ ماهگی باید تحت نظارت والدین باشد و از دو سالگی تا ۵ سالگی، یک ساعت تماشای تلویزیون با نظارت والدین، در ۵ سالگی تا ۱۸ سالگی این میزان به دو ساعت میرسد و باید دقت شود که استفاده از این وسایل باید نظارت والدین باشد.
سیاری از خواب به عنوان عامل مهم در سلامت کودکان نام برد و افزود: در اتاق خواب کودکان، نباید این وسایل وجود داشته باشد و یا اینکه استفاده نشود. ....👇👇👇
http://www.migna.ir/news/48501/preview/
🔶 تسهیل صدور پروانه روانشناسان؛ مغایر قانون تشکیل سازمان روانشناسی
میگنا: درحالیکه چندی پیش سازمان نظام روانشناسی و مشاوره کشور از تدوین طرحی به منظور تسهیل در ارائه پروانهها و اعطای پروانه حرفهای به اعضای هیات علمی دانشگاهها و تمرکز بیشتر برای نظارت روی فعالیت مشاوران و روانشناسان خبر داد، رئیس شورای مرکزی سازمان نظام روانشناسی کشور میگوید: بررسی صلاحیت حرفهای متقاضیان دریافت پروانه امری قانونی، معقول و کاملا ضروری است و حذف فرآیند صدور پروانه بدون احراز صلاحیت حرفهای داوطلبان، کاملا غیر علمی، غیر منطقی و خلاف نص قانون تشکیل سازمان است.
بنابر اظهارات دكتر غلامعلی افروز هر شخصی که از صلاحیت علمی برای تدریس و پژوهش در روانشناسی و مشاوره برخوردار میشود، لزوما نمیتواند دارای صلاحیت حرفهای برای تاسیس دفتر یا مرکز خدمات روانشناسی و پذیرش مراجعان مختلف جهت ارایه مداخلات روان شناختی و مشاورهای و درمانی باشد، لذا بررسی صلاحیت حرفهای متقاضیان دریافت پروانه امری قانونی، معقول و کاملا ضروری است و حذف این فرآیند کاملا غیرعلمی، غیرمنطقی و خلاف نص قانون تشکیل سازمان است.
اين استاد دانشگاه تهران تاکید کرد: اعطای پروانه حرفهای برای ارائه خدمات روانشناسی و مشاوره به روانشناسان و مشاوران واجد شرایط مطابق قانون تشکیل سازمان نظام روانشناسی و مشاوره جمهوری اسلامی ایران مصوب مجلس شورای اسلامی، نیازمند احراز صلاحیت تخصصی و حرفهای داوطلبان توسط کمسیونهای تخصصی شورای مرکزی مذکور در قانون سازمان است. بدیهی است که اعضای هیات علمی با احراز صلاحیت علمی در دانشگاهها استخدام میشوند، اما برای دریافت پروانه اشتغال در حرفه روانشناسی و مشاوره باید توانمندی حرفهای آنها در کمسیونهای تخصصی سازمان که در قانون تاسیس سازمان مصوب شده احراز شود.
به گفته وی، متقاضیان پروانه سازمان نظام روانشناسی و مشاوره کشور باید واجد صلاحیت حرفهای، فرهنگی، عمومی، اخلاقی و روانی باشند، چراکه روانشناسان حقیقی که قصد دارند خدمات روانشناسی ارائه دهند باید خودشان نیز از نظر روانی سالم باشند، در غیر این صورت نمیتوانند در این حوزه فعالیت کنند. به عبارت دیگر، برخورداری از دانش علمی به منزله داشتن صلاحیت حرفهای نیست و این یعنی هر فردی که عضو هیئت علمی دانشگاهی است شاید از صلاحیت حرفهای لازم برخوردار نباشد.
افروز در ادامه با تاکید بر اینکه توانمندی نظارتی ما روی فعالیت روانشناسان و مشاوران بسیار اندک است، گفت: سازمان نظام روانشناسی و مشاوره کشور بودجه کافی جهت نظارت روی فعالیت روانشناسان و مشاوران ندارد، اما شاید بهزیستی از این امکانات برخوردار باشد..... مشروح خبر👇👇👇
http://www.migna.ir/news/48504
🔶 کاهش حقوق به مغز آسیب می رساند!
میگنا- یافتههای جدید محققان نشان میدهد کاهش 25 درصدی #درآمد، بهویژه در بین #جوانان ممکن است منجر به بروز #مشکلات ذهنی جدی در آنها شده و این افراد را مستعد ابتلا به مشکلات تفکر و کاهش #سلامت مغز کند.
افرادی که تجربه کاهش سطح #دستمزد را داشتند با کاهش بیشتری در اندازه #مغز خود مواجه شده و اتصالات #عصبی بین بخشهای مختلف مغز آنها نیز ضعیفترمی شود. پژوهشگران دلایل مختلفی ازجمله فشارهای عصبی و واکنشهایی مانند مصرف دخانیات، #اعتیاد به #الکل و کاهش سطح دسترسی به مراقبتهای #پزشکی که به دلیل کاهش میزان دستمزد، رخ میدهد را دلیل این موضوع میدانند.
در این مطالعات 3 هزار و 287 فرد داوطلب که بین 23 تا 35 سال داشتند ازنظر سلامت #مغزی، ذهن و عروق #قلبی موردبررسی قرار گرفتند. این افراد گزارش درآمد سالانه خانواده خود را در بازه زمانی سه تا پنجساله و به مدت 20 سال، از سال 1990 تا 2010 اعلام کردند.
در ادامه محققان به بررسی این موضوع پرداختند که شرایط درآمد آنها به چه صورت کاهش یافته و طی این سالها با چه نوسانات و تغییراتی روبهرو بود.
🔸 بر مبنای شرایط درآمدی و کاهش میزان #حقوق و درآمد، این شرکتکنندگان در سه گروه قرار گرفتند: 1780 نفر که فاقد افت درآمدی بوده و 1108 نفر نیز شاهد افت 25 درصدی درآمدهایشان بودند و 399 نفر از این افراد نیز شرایط بغرنجتری را تجربه کرده و کاهش درآمدهای آنها بیش از 25 درصد گزارششده است.
در ادامه این مطالعات، از شرکت کنندگان خواسته شد برخی مسائل و معماهای خاص را حل کرده و به سؤالات طرحشده ؛ پاسخ دهند. پژوهشگران اقدام به اندازهگیری چگونگی حل این سؤالات و میزان زمان صرف شده برای آنها در بین شرکتکنندگان کردند.
🔹 نتایج بهدستآمده حاکی از این حقیقت بود که افراد دارای تجربه کاهش سطح دستمزد، عملکرد ذهنی و مغزی ضعیفتری به نسبت دیگران داشته و هرچه این میزان کاهش حقوق بیشتر بوده، بر عملکرد مغز آنها تأثیر بیشتری داشته است. این افراد به نسبت سایر شرکتکنندگان، بهطور میانگین 8/2 درصد بیشتر خطا در پاسخهایشان داشتند.
پژوهشگران دلایل مختلفی ازجمله فشارهای عصبی و واکنش هایی مانند مصرف #دخانیات، اعتیاد به الکل و کاهش سطح دسترسی به مراقبتهای پزشکی که به دلیل کاهش میزان دستمزد، رخ میدهد را دلیل این موضوع میدانند.......👇👇👇
http://www.migna.ir/news/48509
🔶 زنان بیشتر از مردان اقدام به خودکشی میکنند
میگنا- معاون بهداشت وزارت بهداشت گفت: میزان خودکشی منجر به فوت در ایران به ازای هر ۱۰۰ هزار نفر جمعیت ۶ نفر و میزان اقدام به خودکشی در ایران ۱۲۱ مورد است.
دکتر علیرضا رئیسی ادامه داد: زنان بیشتر از مردان اقدام به خودکشی میکنند به طوریکه ۶۲ درصد از زنان و ۳۸ درصد از مردان اقدام به خودکشی میکنند و ابزار خودکشی مسمومیت با سم و حلق اویز محسوب میشود...👇👇👇
http://www.migna.ir/news/48510