فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 چرا #رهبری با اطمینان میگویند که اسرائیل نابود خواهد شد و تجهیزات سعودیها به دست مجاهدین اسلام خواهد افتاد ⁉️
✔️آیا سپاه قدس برای اینکار برنامه ویژهای دارد❗️
#حجت_الاسلام_قاسمیان
@Modafeaneharaam
امیر علاقه بسیاری به اهل بیت (ع) و به خصوص امام حسین (ع) داشت❤️؛ به نحویکه در ایام محرم پس از پایان ساعت اداری مستقیم به مسجد رفته و در آشپزخانه کمک میکرد. با شروع مراسم عزاداری نیز به عنوان میاندار سینهزنان در مسجد حضور پیدا میکرد و برای مظلومیت آقا اشک میریخت.😔
مردی فداکار، پرتلاش و قدردان بود که همیشه من را همسری قانع، مهربان و حسابگری دقیق در زندگی میدانست👌
در طی سه سال زندگی مشترک با شهید، هر شب دو رکعت نماز به نیت #سلامتی_امام_زمان_(عج) و سپس همسرم میخواندم☺️ و وی را بیمه امام زمان (عج) کرده بودم. حتی گوسفندی خریدم و عقیقه کردم؛ اما سرنوشت ما تقدیر دیگری بود....🍃
شهید مدافع حرم امیر کاظم زاده
#سالروز_شهادت🕊🌹
@Modafeaneharaam
مدافعان حرم 🇮🇷
✨📿✨📿✨📿✨📿✨ #داستان_عارفانه 🌹 قسمت ۲۵ #ویژگی_ها کلیدشخصیت احمدآقابعدازگذشت سه دهه که اززندگی اومی گ
✨📿✨📿✨📿✨📿✨
#داستان_عارفانه 🌹
قسمت ۲۶
#اعزام
ستون نفرات رزمندگان ازکناریک باتلاق ودرمسیریک دشت درحرکت بود.شب🌌 بودوهوابسیارتاریک.درجلوی ستون احمدآقاقرارداشت.همین طورکه به آن هانگاه👀 می کردم یک باره یک گلوله خمپاره درکنارستون منفجرشد😵ترکش خمپاره فقط به یک نفراصابت کرد.قلب 💖احمدآقاراهدف قرارگرفت!بعدایشان به سمت راست چرخیدوکلماتی اززبانش خارج شدکه من نفهمیدم چه می گوید😶درآن لحظات احمدآقاجلوی چشمان من به شهادت 🌷رسید.ومن همان موقع حیرت زده😰 ازخواب پریدم.تاچنددقیقه بدنم می لرزید.روزبعددرمسجد🕌احمدآقارادیدم.خوابم رابرای ایشان تعریف کردم.اوهم لبخندی😊 زدوگفت:به شماخبرمی دهم که خوابت رویای صادقانه بوده یانه!پاییزسال🗓۱۳۶۴بود.تغییردررفتاراحمدآقاخیلی بیشترحس می شد.نمازهای ایشان همگی معراج شده بود.یادم هست یک باربعدازنمازبه ایشان گفتم:علت این همه لرزش شمادرنمازچیست⁉️می خواهیدبریم دکتر?گفت:نه,چیزی نیست.
امّامن می دانستم چرااین گونه است.درروایات خوانده ایم که ائمه ی مادرموقع نمازوزمانی که درپیشگاه باعظمت حضرت حق قرارمی گرفتنداین گونه برخودمی لرزیدند✅این حالت برای کسی که درک کندوجودبی مقدارش ,اجازه یافته باخالق آسمان هاوزمین صحبت کندطبیعی است💯 این ماهستیم که درنمازوعبادات معرفت لازم رانداریم😶خلاصه روال برنامه های ماادامه داشت تااینکه شب به مسجدآمدوبعدازنمازصبح 🌅همه ماراجمع کرد.بعدازبچه هاخداحافظی کرد🖐وگفت:ان شاءالله فرداراهی جبهه هستم.احمدآقاازماحلالیت طلبیدوازاهل مسجدخداحافظی کرد.بعدهم به ماچندنفری که بیشترازبقیه باایشان بودیم گفت:این آخرین دیدارماوشماست😔من دیگرازجبهه برنمی گردم!دست آخرهم به من نگاهی کردوگفت:خواب شماعین واقعیت بود👌نمی دانم چراامّامن وآن بچه هاخیلی عادی بودیم.فکرمی کردیم حتماًبه مرخصی خواهدآمد.فکرکردیم که اگراحمدآقاهم برودیکی مثل ایشان پیدامی شود.نمی دانم چراهیچ عکس العملی ازماسرنزد🚫ماخیلی راحت باایشان خداحافظی کردیم وحلالیت طلبیدیم😑روزبعداحمدآقاباسپاه تسویه کردوبه صورت بسیجی راهی جبهه شد.همه کارهای مسجدراهم تحویل داد.دیگرهیچ کاری درتهران نداشت.مافقط ازنامه های💌 احمدآقافهمیدیم که ایشان رزمنده ی گردان سلمان لشکر۲۷حضرت رسول الله(صلی الله علیه وآله)است.
#گردان_سلمان
〽️پاییزسال ۱۳۶۴برای انجام پدافندی به همراه نیروهای گردان راهی منطقه ی تهران شدیم.گردان مابرای حفظ موقعیت منطقه ی مهران به این شهراعزام شد.استعدادگردان ماشامل ۴۵۰نفرازنیروهای بسیج وسپاه بود✅مادرضمن حضوردرمنطقه,مشغول بالابردن توان رزمی نیروهابرای حضوردرعملیات آینده بودیم.مدت حضورمادرمنطقه غرب زیادطولانی نشد🚫ماپس ازمدتی به دوکوهه آمدیم.دوره ی سه ماهه 🌙 حضوررزمندگان گردان مابه پایان رسیده بود.قراربودهمه نیروهای گردان ماتسویه بگیرندوبروند.لذاباتوجه به آغازعملیات والفجر۸درمنطقه فاو,برای همه ی رزمندگان صحبت کردم.گفتم:شمامی توانیدبرویدبرگ 📃تسویه همه شماآماده است.امالشکربرای عملیات بعدی احتیاج به نیرودارد.هرکس می تواندبماند.تعدادی ازبچه هابه دلایل شخصی ومشکلات رفتند.ولی بیشترنیروهااز
جمله احمدعلی نیری درگردان باقی ماند😐البته من ایشان رااصلاًنمی شناختم ونشناختم❌ماراهی منطقه ی عملیاتی فاوشدیم.کاردراین منطقه بسیارسخت 😲بود.عراق باتکنیک کارشناسان غربی وشرقی شدیدترین موانع راپیش روی رزمندگان ایجادکرده بود.عبورازاروندباآن شرایط وپیچیدگی هاوعبورازده هامانع مختلف درمناطق دشمن کاری بودکه باتوکل به خداوندمتعال وقدرت ایمان امکان پذیرنبود💯هنوزبسیاری ازکارشناسان جنگی دنیاازنحوه ی عبورازرزمندگان ماازاروندورسیدن به مواضع عراقی هادرحیرت اند✅مادریکی ازمراحل عملیات حضوریافتیم نبرداصلی رزمندگان مابالشکرگاردریاست جمهوری عراق درکنارکارخانه نمک به شدت ادامه داشت.به نیروهای گردان ماماموریت مهمی داده شد.بایددرشب🌃 ۲۷بهمن که یک هفته ازشروع عملیات می گذشت به منطقه ی حُورعبدالله می رفتیم.ازتاریکی شب استفاده کردیم وبه یک ستون نیروهاراازکنارباتلاق وازجاده ی حُورعبدالله به سمت پل مهم منطقه منتقل کردیم.درطی مسیربودکه چندگلوله خمپاره💣 درکنارستون نفرات مابه زمین نشست.ماچندشهید🌷ومجروح داشتیم. امّاهرطوربودخودمان رابه حُورعبدالله رساندیم وحمله راآغازکردیم.البته بقیه بچه هاخصوصاً آنهاکه بابرادرنیری دریک دسته بودنداطلاعات بیشتری ازاودارند.👌
─═ई ✨🔮✨ई═─
👈 ادامه دارد... 🔜👉
#همسرشهید 🌹
سجاد همیشه با وضو بود👌. خیلی از غیبت کردن بدش میآمد. یکی از بارزترین ویژگیهایش حیا و سر به زیری بود😌. از حقوقی که داشت برای انجام کارهای خیر هزینه میکرد. در انجام مسئولیت بالاترین دقت عمل را داشت. با بچهها مانند خودشان بود. زبان آنها را خوب متوجه میشد. وقتی از سر کار میآمد پسرمان حامد را با خودش بیرون میبرد🚶 و میگفت: از صبح با شما بود حالا وظیفه من است که او را سرگرم کنم. یکی از دلایلی که سجاد خودش را به جمع شهدای حرم بیبی رساند، اخلاص و پاکیاش بود. بسیار با خلوص نیت کار میکرد👌. بارها به خودم میگفتم: خدایا شکرت که بندهای به این خوبی آفریدی. همسرم بسیار شیفته اهل بیت بود. ارادت ویژهای به حضرت زهرا(س) داشت در نهایت هم مثل او به شهادت رسید.🌷
#شهیدمدافع_حرم_سجاد_دهقان
#سالروزولادت❤️
@Modafeaneharaam
مدافعان حرم 🇮🇷
🌱 اسامی بزرگوارانی که دیشب در ♥️ #قرار_عاشقانهی_نمازشب♥️ شرکت کردن مجاهد بینام قاصدک شهید
🌱 اسامی بزرگوارانی که دیشب در
♥️ #قرار_عاشقانهی_نمازشب♥️
شرکت کردن
فاطمه سادات
گمنام
اللهم عجل لولیک الفرج
ابراهیمی زاده
یا زینب
یا زهرا
مجاهد
بینام
قاصدک
شهید همت
منتظر
کردی
یا باب الحوائج
یازهرا
منتظر منتقم
اللهم عجل لولیک الفرج
حسام سبحان
فاطمه
DBM19647
Mshch
Mahdia
M.kh
🌸 قبول باشه از همگی 🌸
🌺 التماس دعا 🌺
این قرار تا آخر ماه رمضان ادامه داره انشاءلله.
در قنوت نماز وتر رهبرمون رو دعا کنید💔
هرکس شرکت کرد میتونه به ما خبر بده🌺👇
@Gomnam_98
مدافعان حرم 🇮🇷
ختم #صلوات به نیت:⏬ شهید محمدرضا کارور🌹 هدیه به حضرت زهرا (سلام الله علیها) و برای سلامتی و تعجیل
جمع کل صلوات:
🌹6'050🌹
انشالله همگی حاجت روا بشین❤
التماس دعا🙏
شوخی شوخی جدی شد😳
چندماه قبل شهادتش به شوخی تو تابوت شهدا میخوابید،خدا هم جدی جدی شهیدش کرد و تو تابوت شهدا خوابوندش.😔💔
انگشتر خونین مسلم خیزاب😞
خاطرات این گنجینه سرگرم
شدهایم که همسر شهید خیزاب جعبهای را به ما نشان میدهد با انگشترهای چیده شده آقا مسلم روی آن...یکی در نجف، یکی عقیق یمانی، یکی شرف الشمس❗️ دراین میان اما انگشتری که نگینش، سنگ مزار آقا امام حسین(ع) است و حالا به خون شهید💔 آغشته شده، حرف بیشتری برای گفتن دارد. او میگوید: «پدرم چندسال پیش قالی ابریشمی را به حرم امام حسین(ع) اهدا کرد🍃 که به ازای آن از طرف عتبه حضرت، یک انگشتر که نگینش سنگ مزار آقا امام حسین(ع) بود به ایشان هدیه داده شد🌺. روزی که آقا مسلم راهی سوریه بود، پدرم این انگشتر را به ایشان هدیه داد تا حافظ و نگهدار او در این سفر باشد که تا لحظه شهادت هم همراهشان بود🕊.» حلقههای ازدواجشان هم حالا کنار این انگشترها در این گنجینه نشستهاند؛ حلقههایی که روزی یادآور «وصال» بودند و امروز یادآور «فراق»؛ روزی که حلقه متبرک شده به خون مسلم در لحظه شهادتش را برای همسفر 11ساله زندگیاش آوردند.😢 تسبیحهای شهید خیزاب هم در این گنجینه به چشم میآیند، ولی اینطور که همسر او میگوید، آقا مسلم از بین همه آنها، علاقه خاصی به تسبیح تربت امام حسین(ع) داشته؛ آنقدر که همیشه ذکرهایش را باآن میگفته است🌹
راوی:همسرشهیدمدافعحرم
#مسلم_خیزاب❤️
@Modafeaneharaam
🔴تصویر فرم اعزام به جبهه #سوریه امام جمعه شهید کازرون حجت الاسلام خرسند.
🔵شهید حجتالاسلام والمسلمین محمدخرسند قرار بود هفدهم همین ماه اعزام بشن سوریه برای بازدید از مناطق و سخنرانی برای رزمندهها.
به نقل از افراد حاضر در جلسهای که ایشان برای هماهنگیهای اعزام ماه قبل در تهران داشتند، دوستان با ایشان شوخی میکردند که حاج آقا وصیت نامه رو بنویس احتمال شهادت زیاده🕊.
چندین بار با بغض فرمودند من خیلی وقته در حسرت شهادت موندم.😔
#شهید_رمضان💔
#شیخ_شهید_محمد_خرسند 🌹
@Modafeaneharaam
Menshavi27.mp3
7.07M
ترتیل خوانی #جزء_بیست_و_هفتم قرآن 🌺
🎤 با صدای استاد منشاوی
به نیابت از شهدا و به نیت فرج مولا 🌹
@Modafeaneharaam
#فرماندهای_که_خبر_شهادتش_را_امام_زمان_عج_داد😍
💠 مادر شهید نقل میکند: روزی برای تمیز کردن اتاق محمدابراهیم به داخل اتاقش رفتم؛ عطر بسیار خوشی به مشامم رسید🍃 و احساس کردم نور خاصی در اتاق است✨ محمد بسیار خوشحال بود و حال خاصی داشت.
به او گفتم: «مادر چرا اتاق تو حال دیگری دارد⁉️» گفت: «چیزی نیست» خیلی اصرار کردم ولی چیزی نمیگفت، پس از کلی خواهش گفت: «به شرطی میگویم که تا زمانی که من زندهام به کسی نگویید.»☝️
من قول دادم و محمدابراهیم گفت: همین الان حضرت ولی عصر (عج) تشریف آورده بود در اتاق من و با هم صحبت کردیم.☺️😍
اول خوشحالم که سعادت دیدار مولایم نصیبم شد، دوم اینکه آقا مرا به عنوان سرباز اسلام بشارت دادند و سرانجام کارم را شهادت در راه خدا نوید دادند.👌🕊
ســـــردار والامقام
#شهید
محمد ابراهیم موسی پسندی🌹
《ســــالروز ولادتـــــ》❤️
@Modafeaneharaam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 بارش #سنگ از آسمان رومانی۲۰۱۹/۵/۲۹ 😳😳😱
#آخرالزمـان ♨️
@Modafeaneharaam
مدافعان حرم 🇮🇷
✨📿✨📿✨📿✨📿✨ #داستان_عارفانه 🌹 قسمت ۲۶ #اعزام ستون نفرات رزمندگان ازکناریک باتلاق ودرمسیریک دشت درحر
✨📿✨📿✨📿✨📿✨
#داستان_عارفانه 🌹
قسمت ۲۷
#دوکوهه
پاییزسال🗓۱۳۶۴بود.به همراه دوستان به منطقه اعزام شدیم.وقتی واردپادگان دوکوهه شدیم ماراتقسیم بندی کرده وبه گردان سلمان فارسی فرستادند.گردان سلمان ازگردان های دائمی نبود❌بلکه هرزمان نیروی اعزامی زیادبودتشکیل می شدوزمانی که نیروکم بوداین گردان منحل می شد😕فرمانده گردان مابرادرمیرکیانی وجانشین ایشان (شهید)مطهری بود.من به همراهی سی نفردیگربه دسته دوم ازگردان های سوم این گردان رفتیم.مسئول دسته مابرادر(شهید)طباطبایی بود.چندجوان خیلی خوب ازمنطقه شمال تهران نظیربرادران میرزایی وطلایی بامابودند👌جمع خوبی داشتیم.ماهمگی دردواتاق ازطبقه اول ساختمان 🏢گردان سلمان ازدوکوهه مستقرشدیم.ازهمان روزهای اول متوجه شدم که یکی ازجوانان دسته ماحالات خاصی دارد✅به اوبرادرنیری می گفتند.آن روزهاهمه رفقااهل معنویت😍 بودند.امّاحالات اوفرق می کرد!وقتی فهمیدیم که ازشاگردان آیت الله حق شناس بوده ازاوخواستیم که امام جماعت دسته ماشود.
هرچندزیربارمسئولیت نمی رفت,امّابافرمان مسئول دسته مجبورشدجلوبایستد😑اطاعت ازفرمانده واجب بود.خلاصه بچه های دسته ماحدودسه ماه🌙 ازوجوداواستفاده کردند.برادرنیری انسان ساکت وآرامی بود.لذابه راحتی نمی شدبه شخصیت اوپی برد.بیشتراوقاتی که مامشغول صحبت وخنده☺️ واستراحت و...بودیم اومشغول قرائت قرآن یامطالعه 📚می شد.درمیان بچه های دسته مایک نفربودکه بیش ازبقیه بابرادرنیری خلوت می کرد.آن هابایکدیگرمشغول سیروسلوک بودند.علی طلایی هیچگاه ازاحمدآقاجدانمی شد🚫آن هارازدارهم💞 بودند.طلایی تنهاپسریک خانواده ازشمال تهران بود.دریک خانواده مرفه بزرگ شده بود.خانواده ای که بعدهامتوجه شدیم زیاددرقیدوبندمسائل دینی نیستند❌اواینگونه آمده بودوخداوندمتعال احمدآقارابرایش قراردادتاباهم مسیرکمال راطی کنند.هرچندکه اوچندسال ازاحمدبزرگتربود,امّامثل مرادومریدی به دنبال برادرنیری بود.اوبهترازبقیه احمدآقاراشناخته بود✅برای همین هیچگاه ازاوجدانمی شد.به یک امام زاده🕌 رفتیم.ازآن جاپیاده برمی گشتیم.توی راه بودیم که بچه هابابرادرنیری مشغول صحبت شدند.آن جاحرف ازشهادت🎋 شد.مسئول دسته مازمان ونحوه شهادت خودش رابیان کرد!من باتعجب😳 گوش می کردم.احمدآقاهم گفت:من خواب برادرم رادیدم.آمددنبالم ومن روبردبه سمت آسمان.
البته مدتی مانده تازمانش برسد☹️
علی طلایی هم گفت:من منتظریک خمپاره 💣شصت هستم که همراهش حورالعین ها😍بیان پایین و....☺️طلایی اطلاعات خوبی ازحالات درونی احمدآقاداشت.چیزهایی می دانست که کسی ازآن هاخبرنداشت.برای همین هیچگاه ازاحمدآقاجدانمی شد.یکبارکه داشتندبااحمدآقاقرآن می خواندندرفتم بین آنهانشستیم وعکاس 📸ازماعکس انداخت.که شدتصویرابتدای همین داستان.درمنطقه فاوبودیم که احمدآقاشهیدشد.درهمان شب🌃 طلایی هم مجروح شد😔بعدازعملیات دیدم رفقای قدیمی دورهم نشسته اندوازاحمدآقاحرف می زنند.آن هاچیزهایی می گفتندکه باورکردنی نبود😳 ازارتباط همیشگی احمدآقاباامام عصر《عجل الله تعالی فرجه الشریف》وبااطلاع ازبرخی مواردو...به رفقاگفتم:بایداین مواردراازعلی طلایی سوال کنیم اوبیش ازبقیه احمدآقاراشناخت.یکی ازدوستان قدیمی گفت:می خواهی بری سراغ علی طلایی⁉️باعلامت سرحرفش راتاییدکردم.دوستم گفت:خسته نباشی😏علی طلایی چندروزپیش توپدافندی منطقه فاوشهید🌷شدورفت پیش برادرنیری😢
👈 ادامه دارد... 🔜👉
یک بار از من پرسیده بود: چقدر #منتظر دریافت حقوق ماهیانه ات میمانی ⁉️⁉️
گفتم : از همان #ابتدای زمانی که حقوقم را میگیرم؛ منتظرم که موعد بعدی پرداخت حقوق کی میرسه!😞
آهی از سر #حسرت کشید و گفت : اگر مردم این انتظاری را که به خاطر مال دنیا و دنیا میکشند، کمی از آن را برای #امام_زمان میکشیدند ایشان تا حالا ظهور کرده بودند😔😔، امام منتظر ندارد💔💔
#شهید_مدافع_حرم
محمود_رادمهر 🌹
@Modafeaneharaam
مدافعان حرم 🇮🇷
ختم #صلوات به نیت:⏬ شهیدمدافع حرم امیرکاظم زاده🌹 #سالروز_شهادت🕊 هدیه به حضرت زهرا (سلام الله علیها
جمع کل صلوات:
🌹18'335🌹
انشالله همگی حاجت روا بشین❤
التماس دعا🙏