eitaa logo
مدافعان حرم 🇮🇷
33.8هزار دنبال‌کننده
29.8هزار عکس
11.9هزار ویدیو
286 فایل
اینجا قراره که فقط از شهدا درس زندگی بگیریم♥ مطمئن باشین شهدا دعوتتون کردن💌 تاسیس 16اسفند96 ارتباط👇 @Soleimaniam5 https://gkite.ir/es/9987697 تبلیغ👇 https://eitaa.com/joinchat/2294677581C1095782f6c عنایات شهدا👇 https://eitaa.com/shahiidaneh
مشاهده در ایتا
دانلود
مدافعان حرم 🇮🇷
📚 #تـ‌وشـ‌ـ‌هـ‌یـد_نـ‌مـ‌یـشـ‌وے📚 روایـت هـایـی از حـیـات جـاودانـه ❤️شـ‌هـيـد مـدافـع حـرم❤️
📚 📚 روایـت هـایـی از حـیـات جـاودانـه ❤️شـ‌هـيـد مـدافـع حـرم❤️ 💚 به روایت برادرشهید💚 🍂 کـوثـر محـمودرضـا وقتی تماس می گرفت📲،بعد از دوسه کلمه احوالپرسی،معمولا اولین بود.☺️ با آب و تاب تعریف می کرد که چقدر شده و چه کارهای جدیدی انجام می دهد☺️.به دوستان خودش هم که زنگ می زداگر داشتند با آنها درباره اینکه دختر من است یا دختر تو،بحث می کرد.🙂 به مثل همه به $دخترشان بود❤️.اما را می داد.😐 یک بار در شهرک شهید محلاتی قرار گذاشته بودیم .آمد دنبالم و راه افتادیم به سمت اسلامشهر.توی راه گفت را برده و ازش عکس گرفته📸.مرتب درباره ی آن روز و رفتنشان گفت.😕 وقتی رسیدیم اسلامشهر جلوی یکی از دستگاه های خودپرداز نگه داشت.پیاده شد رفت گرفت و آمد.تا نشست توی ماشین گفت:اصلا بگذار ها را نشانت بدهم🙂..ماشین را خاموش کرد.لپ تابش را از کیفش بیرون آورد و عکس های را یکی یکی نشانم داد☺️.درباره ی بعضی هایشان خیلی توضیح داد و با دیدن بعضی هایشان هم می زد .😃 شبی که برای استقبال از پیکر رفتیم اسلامشهر در منزل پدر خانمش جلسه ای بود.🍃 چند نفر از مسئولان یگانی که در آن مشغول خدمت بود هم آنجا حاضر بودند.یکی از همان برادران به من گفت رفتتش این دفعه با دفعات قبل فرق دارد😔.خیلی عارفانه است.فضای جلسه سنگین بود.برای همین ادامه ندادم😞.بعد از جلسه با چند نفر و آن بزرگوار مسئول رفتیم کار .🍃 توی ماشین قضیه رفتن را از ایشان پرسیدم.گفت:وقتی داشت می رفت پیش من هم آمد و این دفعه از ام و می روم🕊🕊.دیگر مثل همیشه شوخی و بگو بخند نمی کرد و متفاوت بود.👌🕊 🍂 قـراری کـه داشـتنـد شب ، به دو نفر از هم سنگرهایش گفته بود:وقتی تهران در دانشکده بودیم بودم در منطقه خیلی با هستیم.☺️ یک خیلی خوب در آنجا برای افتاد.👌 بعد هم به آن گفته بود خودتان باشید!☝️ از آن که خواب را دیده بود تا در شرقی می گذشت.🍃 از هم می گفت وقتی داشت این حرف ها را می زد ما گوشمان با نبود و مشغول کار خودمان بودیم.☹️ اما یکی دو دقیقه همین حرف را داشت می کرد.🍃 فردای آن شب از آن در حین و با ها از ناحیه پا تیر می خورد و می شود.😒 بعد به 🕊💔 می رسد و نفر هم که بود ک در همان منطقه به می رسد.🕊🕊🕊 ... @modafeaneharaam
مدافعان حرم 🇮🇷
🌸🍃 قبل رفتن می‌گفت الان در شرایطی هستیم که بهترین موقعیت👌 گیرم آمده و اگر اجازه ندهی بروم🚷 بهترین فرصت را از من . من همیشه را خوشحال و خندان می‌دیدم ولی آن شب🌙 عارف از همیشه خوشحال‌تر بود. از شور و شعف می‌خواست کند🕊 🌴در آن عملیات سال۹۴ مجروح💔 شد. تکفیری‌ها را هدف می‌گیرند و خدا خواست آقاعارف را نگه دارد تا در آزادسازی هم شرکت کند و نابودی داعش👹 را ببیند. قلبش مبارکش💘 را هدف می‌گیرند و گلوله به جای باتری🔋 بیسیم که یک تکه فولادی بود و در جیبش گذاشته بود می‌خورد و کمانه می‌کند. 🌴گلوله به سمت سینه‌اش می‌خورد و به قلبش مبارکش نمی‌خورد❌ در آن عملیات چندتا از دوستان نزدیکش شدند. دوستانی که با هم می‌رفتند به فقرا سر می‌زدند. وقتی برگشت برای خیلی ناراحت بود. احساس می‌کرد از آنها 👤 است. هر هفته به خانواده‌ها و مزارشان🌷 سر می‌زد. شهید مدافع حرم عارف کایدخورده🌹 @Modafeaneharaam
مدافعان حرم 🇮🇷
✨📿✨📿✨📿✨📿 #داستان_عارفانه 🌹 قسمت ۱۸ #شناخت احمدآقابه عنوان یک عارف عاقل ,به اتمام وظایف زندگی توجه
✨📿✨📿✨📿✨📿✨ 🌹 قسمت۱۹ یک باربه احمدآقاگفتم:شمااین مطالب راازکجامی دانید🤔قضیه شهادت جمال وزنده بودن ابوالفضل وچندین ماجرای دیگرکه ازشمادیده ام.احمدآقاطبق معمول حرف ازمراقبه ومحاسبه زد‌☹️می گفت:تامی توانی دقت کن که گناهی نکنی,تامی توانی مراقب اعمالت باش.آن وقت خواهی دیدکه همه زمان ومکان درخدمت توخواهندبود💯بعدنگاهی 👀به من کردوادامه داد:《بایدبیایدبالاترتابعضی چیزهاراببینید!بایدبیایید بالاترتابتوانم برخی چیزهارابگویم✅》بعدحرفی زدکه هنوزهم فهمیدن آن برایم دشواراست.گفت:خدای متعال به من عمرافرادرانشان داده😳خداوندمتعال به من فیوضاتی که به افرادمی شودرانشان داده!من می بینم برخی افرادکه جمعه شب ها🌃به جلسات حاج آقاحق شناس می آیندانسان های بزرگی هستندکه باطن💖 انسان هارابه خوبی می بینند.امابه اعمالت دقت کن👌بنابراین مطلبی که ازاحمدآقا می شنیدیم درباره ی خودسازی بود.یک باربه همراه چندنفر👥👤ازبچه هادورهم نشسته بودیم. احمدآقاگفت:بچه ها,کمی به فکراعمال خودمان باشیم. احمدگفت:بچه هایکی ازبین ماشهید🌷خواهدشد.خودسازی داشته باشیم تاشهادت قسمت ماهم بشود.بعدادامه داد:بچه هاحداقل سعی کنیدسه روزازگناه پاک باشید.اگرسه روزمراقبه ومحاسبه اعمال راانجام دهیدحتماً به شماعنایاتی می شود💯بچه هاازاحمدآقاسوال کردند:چی کارکنیم تاماهم حسابی به خدای متعال نزدیک شویم.احمدآقاگفت:چهل روزگناه نکنید❌مطمئن باشیدکه گوش👂 وچشم شمابازخواهدشد.واین اشاره ای به همان حدیث معروف است که می فرماید:هرکس چهل روزاعمالش برای خداوند متعال خالص باشد,خداوندمتعال چشمه های حکمت رابرزبان اوجاری خواهدکرد✅احمدآقابه دلایلی اظهارلطف بیشتری به من داشت.خانواده ی ماشلوغ بودوخانه🏠 کوچکی داشتیم.برادرمن هم شهیدشده بود.برای همین خیلی به تربیت من دقت می کرد👌همیشه برخی صحبت هاراازطریق من به دیگربچه هاانتقال می داد.به یاددارم یک باربه من گفت:به این رفقای مسجد🕌بگودروغ نگویند🚫وقتی کلام دروغ ازدهان کسی خارج می شودبه قدری بوی گنددرفضامنتشرمی شودکه اصلاًتحمل آن راندارم🙈 آیت الله جوادی آملی (حفظه الله)درکتاب📚 عمل عرفانی,ص۳۹به بعدمی فرمایند:《عبادت, اگرباتفکری که جان رامتوجه حق می کندهمراه باشد,انسان راکاملاًدرمسیرحق قرارمی دهدوسبب نجات آدمی می شود✅درعبادات,بدن کاملاً تابعه روح می شودواگرجان انسان دراین حالت باتفکرمتوجه حق باشد,کاملاًدرمسیرحق قرارمی گیردوگرنه انسان جزشقاوت چیزی به دست نمی آورد👌چنان که درروایتی درکافی,ج۱,ص۶۳آمده:《آگاه باشیددرعبادتی که درآن تفکرنباشدخبری نیست...عارف همه ی کارهارابه دستور"هوالاول"وبرای لقای"هوالاخر"انجام می دهدوگویاحق رادرهمه ی مظاهرش می بیند✅》باچندنفرازرفقا راهی قم شدیم,بعداززیارت به همراه احمدآقاودوستان به خانه ی یکی ازرفقارفتیم وشب🏙 راماندیم.نیمه ی شب بودکه احمدآقابیدارشد.من هم بیدارشدم ولی ازجای خودم بلندنشدم😶احمدآقامی خواست برای نمازوضوبگیردامااحساس کرداین کارباعث اذیت صاحب خانه می شود😑لذاقرآن رابرداشت ودرگوشه ای ازاتاق مشغول خواندن قرآن شد.اوبیداری درسحرراحفظ کردولی برخلاف همیشه نمازشب نخواند❌ومن رفتاراورامشاهده می کردم👀بعدهم که اذان راگفتندورفقابیدارشدندوضوگرفتیم ونمازخواندیم.روزبعدباایشان صحبت می کردم.به دلیلی صحبت ازسحرگاه وقرآن احمدآقاشد.ایشان به من گفت:من به خاطررعایت حال صاحب خانه نتوانستم وضوبگیرم ونمازشب بخونم😕,امابه واسطه قرائت قرآن درآن سحرگاه پاداش عظیم وتاثیرات عجیبی به من داد.رفتاراحمدآقاواین حکایت اوبرای من عجیب 😳بود.اودرآن سحرگاه بدون وضومشغول قرآن شدوازعنایات خداوندمتعال به خودش صحبت می کرد!اوبه خاطرخداوندمتعال نخواست که صاحب خانه اذیت شودوخدای متعال این گونه مزدش راداده بود✅احمدآقامصداق کلام استادش,حضرت آیت الله حاج مجتبی تهرانی,بودکه می فرمودند:بارهادیده بودم که احمدآقامی گفت:اگراحساس کنم نمازشب باعث شودکه صبح🌅,برای رفتن به محل کاریاسردرس چرت بزنم یقیناًنمازشب راترک می کنم💯 👈 ادامه دارد... 🔜👉