وقتی خواست به سوریه برود....
شب تولد زهرا را جشن گرفتیم....😍🎉
تا 12 شب با بچهها بازی کرد.😄
اگر برای همه چیز خسته میشد برای بازی با دخترهایش خستگی را نمیشناخت....👌🍃
کلا هر شب از ساعت 9شب که میآمد تا 12شب بساط بازی در خانه به پا بود....😄 برای بچهها اسب میشد.😁
نقش یک اتوبوس را بازی میکرد و بچهها را یکی یکی سوار میکرد....🚎
از یک سر اتاق تا سر دیگرش بیشتر از 20بار بچهها را سواری میداد...🌹
میگفت دختر باید با پدرش بازی کند. شادی کند....😍
حالا یکی از مشکلات من همین شروع ساعت 9شب است....
باور کنید ساعت که 9 میشود تا وقتی بخوابند بهانهگیریهایشان به اوج میرسد....😔
هر شب عادت داشتند با صدای قصه بابا بخوابند....😓
#شهید_سعید_انصاری
#سالروز_شهادت
#عکس تولد دختر شهید بعد از شهادت پدر در کنار خاله سارا
@modafeaneharaam
مدافعان حرم 🇮🇷
📚 #تـوشــهـیـد_نـمـیـشـوے📚 روایـت هـایـی از حـیـات جـاودانـه ❤️شـهـيـد مـدافـع حـرم❤️
📚 #تـوشــهـیـد_نـمـیـشـوے📚
روایـت هـایـی از حـیـات جـاودانـه
❤️شـهـيـد مـدافـع حـرم❤️
💚#شـهیـدمـحـمـودرضـابـیضـایـی
به روایت برادرشهید💚
🍂 #قسمت_بـیـسـتوهـفتـم
تـقـدیـم به مـحمـودرضـا
روزهای آخرسال۱۳۸۹بود
چندروزمانده به #عیدباید قبل ازپایان سال ازپایان نامه دکترای تخصصی دفاع می کردم🙂 وقتی رسیدم تهران شب یک راست رفتم سراغ #محمودرضا برای پذیرایی جلسه فکری نکرده بودم☹️ ونگران آبرومندانه برگزارشدن جلسه#دفاع بودم به#محمود رضا گفتم هیچ چیز آماده نیست🙁، وفرداهم وقتش راندارم فردا می توانی بامن بیایی جلسه دفاع؟😒
گفت:چه چیز راباید آماده کنیم😊؟گفتم باید #شرینی #آبمیوه،لیوان #بشقاب #ظرف بلور #میوه کارد #چنگال واین جور چیز ها بخرم🙂 گفت ظرف وظروف رادیگر میخواهی چه کار😕؟ گفتم بشقاب ها ولیوان ها اگریک بارمصرف باشند پایان نامه ام نمره نمی آورد.😐
گفت اینها را ازخانه می بریم گفتم برو کت وشلوارت را هم بیاور بی چون وچرا رفت دو دست کت شلوار آورد☺️ امتحان کردم یک دستش راکه سورمه ای واتو کشیده بود.🙂
گذاشتم کنار صبح ماشین پرایدش رابرداشت وسایل را زدیم توی ماشین واز#اسلامشهر راه افتادیم سمت دانشگاه #تهران🙂 خودش هم برای حضور درجلسه لباس مرتبی پوشیده بود☺️با ماشین رفتیم داخل دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران آن روز درگیر یک مشکل آموزشی بودم که به خاطرآن باید قبل از دفاع،دوساعتی پله های دانشکده دامپزشکی را بالا و پایین می رفتن!😣
در این فاصله #محمودرضا رفت میوه و چندجعبه آبمیوه خرید☺️.تنها چیزی که آنروز خودم رفتم خریدم،یک جعبه شیرینی بود ک باعجله زیاد از خیابان کارگر شمالی گرفتم🍃.غیر از این جعبه شیرینی،همه #کاراهای جلسه را #محمودرضا ردیف کرده بود.👌
حتی وسایل و میوه ها و جعبه های آبمیوه را که خریده بود،از توی ماشین تا داخل سالن آمفتی تئاتر دانشکده آورد☺️ یادم نیست چه مشکلی برایش پیش آمده بود که نتوانست بیاییدسر جلسه و چند دقیقه قبل ازشروع جلسه برگشت.😒
خاطره خوش #همراهی آن روز #محمودرضا را فراموش نمی کنم.💔
که چقدر از اضطرابم کم کرد.دوست دارم اگر گذرم دباره به کتابخوانه دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران افتاد پایان نامه ام را از کتابخانه بگیرم و در صحفه تقدیم نامه،#نام_محمودرضا را کنارنام #بلند_شهید_مهـدے_باکری که #پایان نامه را به او #تقدیم کرده ام اضافه کنم❤️.#آبروی آن #جلسه را از #محمودرضا گرفتم.💔👌
🍂 #قسمت_بـیـسـتوهـشـتم
بےخـواب و بے تـاب
یک روز زنگ زد #گفت:فردا عده ای از بسیجی ها یک شب مهمان ما در پادگان هستند.اگر وقت داری بیا.🙂
بعدا نمی توانی این جور جاها بیایی.دو روز درس و دانشگاه را تعطیل کردم و با #بسیجی های#پایگاه مقاومت حمزه ی سیدالشهدای اسلامشهر همراه شدم و رفتیم پادگان.🙂
دو روزی که مهمان پادگان بودیم #محمودرضا خیلی تلاش کرد دوره به بهترین شکل برگزارشود👌.من ندیدم #محمودرضا توی آن دوروز #بخوابد.🍃
کسی اگر نمی دانست،فکر می کرد #محمودرضا مشغول جنگ است که وقت ندارد بخوابد.✌️
شبی که در پادگان ماندیم برنامه پیاده روی شبانه داشتیم.بعد از نصفه شب بود که از پیاده روی برگشتیم.☹️
#محمودرضا مرا برد اتاق خودش.تختش را نشان داد و گفت:تو اینجا بخواب☺️ .قرار بود تا #اذان صبح استراحت کنیم.بعد بلند شویم برویم برای نماز و صبحانه و بعدش هم میدان تیر🔫.گفتم تو کجا می خوابی؟#گفت من #کار دارم تو بخواب.🙂
این را گفت و رفت.من تا اذان صبح تقریبا نخوابیدم.مرتب چک می کردم که ببینم برگشته یا نه.بالاخره هم نیامد ومن #محمودرضا را بعد از صبحانه،وقتی که داشتیم آماده می شدیم برویم میدان تیر،🔫جلوی ساختمان دیدم☹️.چشم هایش #خواب #آلودوپف کرده بود🙁.
آستین هایش را زده بود بالا. سرش را انداخته بودپایین و داشت با عجله به سمتی می رفت صدایش زدم.😕
کنار درخت کاج کوچکی ایستاد دوربین کوچکی را که توی جیبم داشتم بیرون اوردم و گفتم بایست می خواهم #عکس بگیرم📷.دستش را کرد توی جیبش و به دوربین لبخند زد☺️.دوباره رفت و تا میدان تیر ندیدمش.نمی دانستم قرار است میدان را #خودش_اجرا کند👌🙂.
با اینکه تا روز قبل #استراحت نکرده بود،توی میدان آنقدر #سرحال بود که انگار چندساعت خوابیده است.✌️
قبل از رفتن به میدان تیربه بچه ها گفت:#ده تا تیر به هر نفر می دهیم.سعی کنید از این فرصت استفاده کنید👌.استفاده هم به این است که در این وضعیت #حساس_جهان_اسلام و نیازی که به مجاهدت ما دارد☝️،اینجا بدون #نیت نباشید،#نیت_کنید❤️ و #تیراندازی کنید🔫. خیلی با #روحیه بود.شوخی میکرد☺️.عکس هایی که از او توی میدان گرفته ام هیچ کدامشان #محمود رضا را #خسته نشان نمی دهد✌️.
تا عصر همینطور #قبراق بود و میدان را #اجرا می کرد. توی آن دو روز #محمودرضا برای اینکه به #بسیجی هایی که مهمانش بودندخوش بگذرد همه کار کرد.👌☺️👌
#ادامه_دارد
@modafeaneharaam
مدافعان حرم 🇮🇷
📚 #تـوشــهـیـد_نـمـیـشـوے📚 روایـت هـایـی از حـیـات جـاودانـه ❤️شـهـيـد مـدافـع حـرم❤️
📚#تـوشــهـیـد_نـمـیـشـوے📚
روایـت هـایـی از حـیـات جـاودانـه
🌷شـهـيـد مـدافـع حـرم🌷
💚#شـهیـدمـحـمـودرضـابـیضـایـی 💚
🍂#فـصـل_ســی و نـهـم
🍁#عـنـوان:بـالـبـاس نـظـامـےدر محـضر بـانـو
چندبار پیش آمد وقتی #عکسهای_سوریه را نشان می داد،از او خواستم یکی دوتا عکس به من بدهد اما #هیچ وقت #نداد😢😒!
می گفت تا امروز یک فریم عکس از بچه های #سپاه در #سوریه #منتشر نشده.بگذار منتشر نشود.
یکی از #عکسهایی که خیلی اصرار کردم به من بدهد عکسی بود که بعد از #عملیاتش در #منطقه_حجیره و پاکسازی مناطق اطراف #حرم #حضرت_زینب(ع)از وجود #تروریست ها بالباس #نظامی در #صحن_حرم گرفته بود.☺️👌
#کیف کرده بود که با لباس #نظامی توانسته داخل #حرم عکس بگیرد😍.می گفت #خیلی_دوست داشت که هرجور شده در #حرم_حضرت_زینب یک عکس بالباس نظامی بگیرد.😁
بالاخره با تمام محدودیت هایی که برای ورود به #حرم_بالباس نظامی وجود داشته به #عشق_حضرت_زینب دل را زده به دریا و چندنفری با لباس رفته اند داخل #حرم.☺️😍
بعد از #شهادتش نگاه به این #عکس #کوهی از #حسرت روی #دلم می گذارد😔.
یک عمر #زیارت_عاشورا را لقلقه زبان کردیم و در پیشگاه #امام_حسین(ع) و #اولاد و #اصحابش #ادعا کردیم که #(یالیتَنا_کُنا_مَعکُم) و به زبان گفتیم #لبیک_یا_حسین(ع)💔
واین اواخر باز هم با#ادعا گفتیم #(کُلنا_عَباسُک_یازینب)و در گفتنمان ماندیم ک ماندیم....💔🕊
🍂#فـصـل_چـهـل
🍁#عـنـوان:خـوف تـکـفیـر از سـپاه امـام خـمیـنے
یک بار عکسهایی را که خودش آنجا از #دیوار نوشته های #تکفیری ها و رزمندگان ارتش سوریه گرفته بود نشانم داد بین آنها عکس یکی از رزمنده های#ایرانی بود که داشت شعاری به #زبان_عربی روی #دیوار می نوشت به این عکس که رسیدیم #محمودرضا گفت:این بعد ازنوشتن شعار زیرش نوشت
#(جیش_الخمینی_فی_سوریا)این را که گفت زد زیر #خنده😂😂.
گفتم به چه می خندی گفت #تکفیری ها از ما و نام #امام_خمینی(ر)خیلی
#میترسند😁👌 بعد تعریف کرد که یک روز در یکی از محلاتی که اهالیش آنجا را ترک کرده بودند متوجه #پیرمردی شدیم که سرگردان به این #طرف و آن #طرف می دوید🏃🏃. رفتیم جلو و پرسیدیم چه شده؟گفت #پسرش مجروح شده و در خانه افتاده ولی کسی نیست که کمک کند با تعدای از بچه ها رفتیم داخل و دیدیم پسرش یکی از همین #تکفیری هاست.👹👺
#هیکل درشت،ریش بلندو لباس چریکی به تن داشت.😣
یک گوشه افتاده بود و خون زیادی از پایش رفته بود تا #متوجه ما شد شروع کرده به داد و فریاد کردن هرچه از در #دهانش بیرون آمد نثار ما کرد🗣🗣.همین طور که داشت فریاد می زدو بد و بیراه می گفت، یکی از #بچه ها رفت نزدیکش و توی #گوشش گفت می دانی ما #کی هستیم؟#ما_ایرانی_هستیم☝️، این را که گفت دیگر #صدایی از #طرف_نیامد.🙊😂👌
#ادامه_دارد...
@Modafeaneharaam
مدافعان حرم 🇮🇷
📚 #تـوشــهـیـد_نـمـیـشـوے📚 روایـت هـایـی از حـیـات جـاودانـه ❤️شـهـيـد مـدافـع حـرم❤️
📚 #تـوشــهـیـد_نـمـیـشـوے📚
روایـت هـایـی از حـیـات جـاودانـه
❤️شـهـيـد مـدافـع حـرم❤️
💚 #شـهیـدمـحـمـودرضـابـیضـایـی
به روایت برادرشهید💚
🍂 #قسمت_چـهـلوپـنـجـم
از ریـال سـعـودے تـا دلار آمـریـکـایے
داشتیم با هم یکی ازعکس خودش را می دیدیم که توی آن با #سلاح،بالا سر تعدادی از #جنازه های #تکفیری ها ایستاده بود.✋
درباره این #عکس و درگیر ی اش با تکفیری ها توضیح می داد که پرسیدم:این جریان های #تکفیری را چه کسی #حمایت می کند؟🤔
گفت توی #جیب هایشان از #ریال_سعودی و #لیر_ترکیه تا #دلار_آمریکایی پیدا می شود!😏
در زمانی که هنوز صحبتی از نقش #ترکیه در بحران #سوریه و حمایت این کشور از #تروریست ها در رسانه ها بر سر زبان نبود،#محمودرضا ترکیه را دست #خائن می دانست.👺
برای #اثبات حرفش یک بار عکسی نشانم داد که خودش در یکی از مقرهای #جبهه_النصره گرفته بود.📷
عکس #پنجره ای بود که برای #پوشاندنش از #پرچم_کشورترکیه استفاده کرده بودند.☝️
🍂 #قسمت_چـهـلوشـشم
مـردم دار و مـردم بـاور
یکی از #همسنگرهای #محمودرضا تعریف میکرد:#محمودرضا در #سوریه با #مردم_ارتباط میگرفت.
یکبار در یکی از مناطق #متوجه چند #زن شدیم که روی زمین نشسته بودند.
یکی از بچه ها گفت شاید #انتحاری باشند.❌
یک #رگبار جلو پایشان زد خیلی #ترسیدند و #وحشت کردند.😰
#محمودرضا رفت جلو و شروع کرد با آنها به #عربی_صحبت کردن.
خودش را معرفی کرد و بعد به آنها گفت:#ماشیعه_علی_بن_ابی_طالب(ع) هستیم و شما در پناه ما هستید.☺️
وقتی این را گفت #آرام شدم.بعد طوری با آنها حرف زد که #اعتمادشان را #جلب کردتا جایی که #محل_تجمع تعدادی از #تکفیری ها را به ما نشان دادند👀.
#محمودرضا در #شناسایی هم از مردم منطقه استفاده می کرد.
یک بار یکی از اهالی منطقه را با خودش سوار ماشین کرده بود که ببرد #شناسایی.🚙
من به اینکارش #اعتراض کردم اما #محمودرضا جوری با مردم #رفتار می کردکه با او #همکاری می کردم.😒
#ادامه_دارد...
@modafeaneharaam
مدافعان حرم 🇮🇷
📚 #تـوشــهـیـد_نـمـیـشـوے📚 روایـت هـایـی از حـیـات جـاودانـه ❤️شـهـيـد مـدافـع حـرم❤️
📚 #تـوشــهـیـد_نـمـیـشـوے📚
روایـت هـایـی از حـیـات جـاودانـه
❤️شـهـيـد مـدافـع حـرم❤️
💚#شـهیـدمـحـمـودرضـابـیضـایـی
به روایت برادرشهید💚
🍂# قسمت_پـنـجاهوسـوم
شـهـادت دسـت خـود مـاسـت
چندماه قبل از #شهادت #محمودرضا یک شب خواب #شهیدهمت را دیدم.👀
دیدم دقیقا در موقعیتی که در پایان بندی اپیزودهای مستند #سردارخبیر نشان می دهد.☝️
با بسیجی هایی که کنار ماشین تویوتامنتظر #حاج_همت هستند تا با او #دست بدهند،ایستاده ام.
حاج #همت با قدم های تند آمدو رسید کنار تویوتا.🚕
من دستم را جلو بردم،دستش را گرفتم و بغلش کردم.✋
هنوز #دست حاج همت توی دستم بود که به او گفتم:دست ما را هم بگیرید.💔
منظورم #شفاعت برای باز شدن باب #شهادت بود.🕊
#حاج همت #گفت:دست من #نیست و دستم را رها کرد.😒
از همان شب تا مدتی ذهنم درگیر این موضوع شده بود که چطور ممکن است دست #شهدا در برآوردن چنین #حاجتی باز نباشد.❗️
فکر می کردم اگر چنین چیزی دست #شهدا نیست پس دست چه کسی است❓
تا اینکه یک شب که در منزل #محمودرضا مهمان بودم،#خوابم را برای او تعریف کردم.
خیلی مطمن #گفت:راست می گوید دست او نیست.☝️
بیشتر #تعجب کردم ،بعد گفت:من در #سوریه خودم به این نتیجه رسیده ام و با یقین می گویم هرکس #شهید شده،خواسته که #شهید بشود.👌🕊
#شهادت_شهید_فقط_دست_خودش_است.☝️
🍂# قسمت_پـنـجاهوچـهـارم
شـهـیـد زنـده
این اواخر وقتی از او #عکس می گرفتم📸آن قدر به #شهادتش_یقین داشتم که وقتی پشت لنز توی چهره اش نگاه می کردم با خود می گفتم این #عکس_آخر است☺️🕊.
بارها این از ذهنم خطور کرده بود.تقریبآ پنج شش ماه آخر هرچه #عکس از او #می گرفتم بعدآ از #حافظه #دوربین_پاک می کردم📷.
دلم نمی آمد عکسی از او گرفته باشم که #عکس آخر باشد😔.
با خود می گفتم ان شاالله هنوز هم هست و دفعه بعد که دیدمش باز هم از اوعکس می گیرم.👌
یکی از عکس هایش را خیلی #دوست_داشتم.❤️
هدفون بزرگی روی گوش هایش بود و داشت فایلی را گوش می کرد.🎧
تا چند روز قبل از #شهادتش این عکس را نگه داشته بودم.اما آن را هم #حذف کردم.😒
دوست داشتم که هنوز باشد اما از حالت هایی که این اواخر داشت یقین کرده بودم رفتنی است.🕊
به خاطر #حذف کردن آن عکس #تآسف نمی خورم.به همه ی ساعات اندکی که #چندماه قبل از #شهادتش در کنارش بودم و به لحظاتی که در کنارش بودم #افتخار می کنم.👌🍃
همیشه حواسم بود که کنار #شهیدزنده_ای_هستم که روی #خاک_قدم می زند.🚶
#ادامه_دارد...
@modafeaneharaam
مدافعان حرم 🇮🇷
📚 #تـوشــهـیـد_نـمـیـشـوے📚 روایـت هـایـی از حـیـات جـاودانـه ❤️شـهـيـد مـدافـع حـرم❤️
📚 #تـوشــهـیـد_نـمـیـشـوے📚
روایـت هـایـی از حـیـات جـاودانـه
❤️شـهـيـد مـدافـع حـرم❤️
💚#شـهیـدمـحـمـودرضـابـیضـایـی
به روایت برادرشهید💚
🍂 #قسمت_شـصتویـکم
کـوثـر محـمودرضـا
وقتی تماس می گرفت📲،بعد از دوسه کلمه احوالپرسی،معمولا اولین #حرفش_دخترش بود.☺️
با آب و تاب تعریف می کرد که #کوثر چقدر #بزرگ شده و چه کارهای جدیدی انجام می دهد☺️.به دوستان خودش هم که زنگ می زداگر #دختر داشتند با آنها درباره اینکه دختر من #بهتر است یا دختر تو،بحث می کرد.🙂#عشق_محمودرضا به #دخترش مثل همه #پدرها به $دخترشان بود❤️.اما #محمودرضا_پز_دخترش را #زیاد می داد.😐
یک بار در شهرک شهید محلاتی قرار گذاشته بودیم .آمد دنبالم و راه افتادیم به سمت اسلامشهر.توی راه گفت #کوثر را برده #آتلیه و ازش عکس گرفته📸.مرتب درباره ی #ماجرای آن روز و #عکاسی رفتنشان گفت.😕
وقتی رسیدیم اسلامشهر جلوی یکی از دستگاه های خودپرداز نگه داشت.پیاده شد رفت #پول گرفت و آمد.تا نشست توی ماشین گفت:اصلا بگذار #عکس ها را نشانت بدهم🙂..ماشین را خاموش کرد.لپ تابش را از کیفش بیرون آورد و عکس های #کوثر را یکی یکی نشانم داد☺️.درباره ی بعضی هایشان خیلی توضیح داد و با دیدن بعضی هایشان هم می زد #زیر_خنده.😃
شبی که برای استقبال از پیکر #محمودرضا رفتیم اسلامشهر در منزل پدر خانمش جلسه ای بود.🍃
چند نفر از مسئولان یگانی که #محمودرضا در آن مشغول خدمت بود هم آنجا حاضر بودند.یکی از همان برادران به من گفت #محمودرضا رفتتش این دفعه با دفعات قبل فرق دارد😔.خیلی عارفانه است.فضای جلسه سنگین بود.برای همین ادامه ندادم😞.بعد از جلسه با چند نفر و آن بزرگوار مسئول رفتیم #محل کار #محمودرضا .🍃
توی ماشین قضیه #عارفانه رفتن #محمودرضا را از ایشان پرسیدم.گفت:وقتی داشت می رفت پیش من هم آمد و#گفت_فلانی این دفعه از #کوثر_دل_بریده ام و می روم🕊🕊.دیگر مثل همیشه شوخی و بگو بخند نمی کرد و #حالش متفاوت بود.👌🕊
🍂#قسمت_شـصـتودوم
قـراری کـه داشـتنـد
شب #عملیات، به دو نفر از هم سنگرهایش
گفته بود:وقتی تهران در دانشکده بودیم #خواب_دیده بودم در منطقه #سرسبز خیلی #قشنگی با #هم هستیم.☺️
یک #اتفاق خیلی خوب در آنجا برای #هر_سه_مان افتاد.👌
بعد هم به آن #دوبرادر گفته بود #مواظب خودتان باشید!☝️
از آن #شبی که خواب را دیده بود تا #شب_عملیات در #غوطه شرقی #دمشق #ده_سال می گذشت.🍃
#یکی از هم #سنگرهایش می گفت وقتی #محمودرضا داشت این حرف ها را می زد ما گوشمان با #محمودرضا نبود و مشغول کار خودمان بودیم.☹️
اما #محمودرضا یکی دو دقیقه همین حرف را داشت #تکرار می کرد.🍃
فردای آن شب #یکی از آن #دو_برادر در حین #عملیات و #درگیری با #تکفیری ها از ناحیه #ران پا تیر می خورد و #مجروح می شود.😒
#محمودرضا_ساعاتی بعد به #شهادت🕊💔 می رسد و نفر #سوم هم که #شهیداکبر_شهریاری بود ک #روز_بعد در همان منطقه به #شهادت می رسد.🕊🕊🕊
#ادامه_دارد...
@modafeaneharaam
مدافعان حرم 🇮🇷
📚 #تـوشــهـیـد_نـمـیـشـوے📚 روایـت هـایـی از حـیـات جـاودانـه ❤️شـهـيـد مـدافـع حـرم❤️
📚 #تـوشــهـیـد_نـمـیـشـوے📚
روایـت هـایـی از حـیـات جـاودانـه
❤️شـهـيـد مـدافـع حـرم❤️
💚#شـهیـدمـحـمـودرضـابـیضـایـی
به روایت برادرشهید💚
🍂#قسمت_شـصتوهـفـتم
سبقت در حب ولایت
وقتی #پیکرش را داخل #قبر گذاشتم💔، از طرف #همسر_معزز گفتند #محمودرضا سفارش کرده #چفیه_حضرت_آقا با او دفن شود😔 .
جا خوردم. نمی دانستم چنین #وصیتی کرده است.🍃
داخل #قبر ایستادم تا رفتند وچفیه را از داخل ماشین آوردند.
چفیه ای بود که با یک واسطه به #محمود رضا رسیده بود.☝️
مانده بودم با #پیکرش چه #بگویم! همیشه در #ارادت به #آقا خودم را #جلوتر از #محمود رضا می دانستم. #چفیه را که روی #پیکر گذاشتم،فهمیدم به #گردپایش هم نرسیده ام.😔 آنجا من فهمیدم که #ارادت به #ادعا نیست! در دهه ۷۰،#محمود رضا یک #عکس نیمرخ از #آقا به دیوار اتاق زده بود که آن را خیلی #دوست داشت.☺️
عکسی بودکه ظاهراً در یکی از دیدارها در فضای باز گرفته شده بود.🙂
یک بار که داشتیم دربارهٔ این #عکس_وارادت به آقا حرف می زدیم ، گفت #شیعیان بعضی از کشورها بدون #وضو دست به عکس #آقا نمی زنند. ما از اینها #عقب هستیم.🙁🙂
🍂 #قسمت_شـصـتوهـشـتم
کـربلایی مـحـمـود
#اربعین۱۳۹۲می خواست با دوستانش برود #کربلا.❤️
گفتم: «برای یک نفر دیگر هم جا دارید؟» گفت: «می آیی؟» گفتم: «می آیم»🙂
گفت: «دو سه روز مهلت بده، جواب می دهم» طول کشید.🍃
فکر کنم یک هفته بعد بود که زنگ زد📲 و گفت جور نشد. گفت برای خودش هم مشکلی پیش آمده که نمی تواند برود.😞
پرسیدم: «چرا جور نشده؟» گفت: «کربلا رفتن مشکلی نیست. هیچ طوری جور نشد،از طریق بچه های عراق می رویم.🙂
گفته اند تو تا مرز شلمچه بیا،مااز آنجا میبریمت کربلا. ولی الان مشکلی هست و شاید نتوانم بروم .شاید هم با یک کاروان دیگر رفتم»☹️
درست نفهمیدم چه #مشکلی برایش پیش آمده، گیر ندادم . گفتم: «در هر حال مراهم در نظر بگیر» #قولش را داد🍃. تا چندروز، مرتب به #محمودرضا زنگ زدم و پیگیر شدم،اما آخرش جورنشد که نشد!😢
نمیدانم چرا! #محمودرضا، درست#۲۷روز بعداز #اربعین سال۱۳۹۲ در روز #میلاد_پیامبر(ص)از #قاسمیه_سوریه به دیدار #سالار_شهیدان(ع)رفت و من همچنان از #زیارت_جاماندم.😔💔
مجلس #ختمش بود که یکی از پای #ممبر بلند شد آمد توی گوشم گفت: «#مداح می پرسد #محمودرضا_کربلا رفته بود😒؟»جا خوردم از سوالش و #دلم_شکست.💔
ماندم در جوابش چه بگویم توی گوشش گفتم نه نرفته بود وقتی آن شخص رفت ، یاد این جمله از #شهید سید #مرتضی آوینی افتادم که #بسیجی_عاشق کربلاست👌 و #کربلا را تو مپندار که #شهریست در میان شهر ها و #نامیست در میان #نامها نه، کربلا #حرم_حق است و هیچ کس را جز #یاران
#امام_حسین(ع)راهی به سوی #حقیقت نیست.💔❤️
#ادامه_دارد...
@modafeaneharaam
#تفکر 😭😭
...اینقدر دم از #رفیق_شهید میزنیم..،
شبیهشون شدیم؟!😔
...چیزی از رفاقتشون تونستیم
نصیب خودمون بکنیم❓
...یافقط یه #عکس از مزارشون
وگذاشتن توصفحه اینستا
نصیب خودمون کردیم؟😞
یکمدوراندیشباشیـم:(
به خوبی با هدف و آرمانِ
#شهدا آشنـا بشیم...👌
...باید بدونیم چرا شهدا رو
به عنوان #رفیق میگیریم...
و وظیفه ما به عنوانِ
#رفیق_شهدا چیه؟
#شهید_دوستت_دارد❤️
#شهید_ابراهیم_هادی
#شهید_هادی_ذوالفقاری
#شهید_حمید_سیاهکالی_مرادی
#شهید_مصطفی_صدرزاده
#شهید_حجت_اسدی
#شهید_محمود_رضا_بیضایی
#شهید_احمد_کاظمی
#شهید_جهاد_مغنیه
#شهدای_مدافع_وطن
#شهدای_دفاع_مقدس
#شهدای_مدافع_حرم
#شهدای_فاطمیون
#شهدای_زینبیون
#شهدای_حیدریون
#شهدا_را_یاد_کنیم_با_ذکر_صلوات
@Modafeaneharaam
مدافعان حرم 🇮🇷
🔻روزاى آخر #مأموريت بود
قرار بود چند روز بعد همه با هم از سوريه برگرديم ايران،🚶
اون روز ،با مسعود قرار گذاشتيم با #موتور بريم به سمت #روستاى نيرب،
روستايى كه
تقريبا ٢٠ الى ٢٥ دقيقه تا اونجا راه بود🏍،
بعد از كلى اتفاقات شيرين و شوخى و خنده دو تايى راهى نيرب شديم،
اول؛ رفتيم به مغازه ساندويچى🌭 كه پاتوق هميشگيمون بود و يه دل سيرى از شاورماهاى معروف در اورديم و
بعد به سمت بازار كه يك فروشگاه #تجهيزات_نظامى💣 اونجا بود راهى شديم؛
داخل فروشگاه شديم ،
فروشنده متوجه شد كه ما ايراني هستيم به پامون بلند شد و با احترام و زور و زحمت به زبون فارسى #سلام و عليك كرد✋،
ما كه تو مغازه با هم يك كلمه هم #فارسى صحبت نكرده بوديم برامون جالب بود كه از كجا متوجه شده‼️
در حال ديدن اجناس بوديم كه فروشنده #انگشتر💍دست مسعود رو نشون داد و پرسيد ايراني؟؟؟
مسعود هم با خنده گفت نعم😁!
فروشنده گفت؛ حلقة جميلة ( يعنى چه انگشتر زيبايي🌸)
مسعود با يه نگاه معنى دارى انگشترش رو از دستش در اورد و به فروشنده داد،!
و به فروشنده گفت؛ سيدى هديه!
فروشنده با تعجب گفت #هديه؟!!!
مسعود گفت: نعم هديه🎁!
زدم بهش و گفتم چكار ميكني ؟!
و به #شوخى بهش گفتم اينا صبحا با محور مقاومتنو شبا سر سفره النصره!
گفتم : بگو براى رفيق شهيدمه كه به من #يادگارى داده و الان هم شهيد شده تا انگشتر رو برگردونه!
مسعود گفت ؛ بيخيال چشمش گرفته بذار بدم بهش☺️!
گفتم ؛ اين ديگه انگشتر و بر نميگردونه!
فردا هم بياييم اينجا انگشتر رو گذاشته پشت #ويترين براى فروش😒!
مسعود با اصرار من ، با #خنده انگشترو نشون داد و بهش گفت؛ سيدى هذا صديقى الشهيد!
فروشنده كه متوجه منظور مسعود نشده بود، با تعجب گفت ؛ انت شهيد😱 ؟! ( تو شهيدى )؟!
مسعود خنديد و با اشاره و با خنده گفت؛ لا ، لا ؛ صديق قبلا شهيد! من بعداً شهيد!!!😂😂😂
دستشو دراز كرد و به فارسى گفت خودتو نزن به اون راه رد كن بياد!
فروشنده هم كه نه راه پس داشت نه راه پيش انگشتر رو از دستش دراورد و داد😶!
اون روز متوجه خنده هاش كه ميگفت ؛ (صديق قبلاً شهيد من بعداً شهيد ! ) نشدم تا لحظه اى كه با اين #عكس رو به رو شدم،
حالا ميفهمم دنياى من چقدر كوچك تر از اونه و #بهشت رو به بها ميدن نه به بهانه💔!
#سخاوت و عدم #دلبستگى به زرق و برق دنيا و همچنين رعايت مبانى اصولى #اخلاق و #معرفت👌،
مسعود رو از من و امثال من متمايز كرد
و چند روز بعد توى #عمليات شهر #العيس به آرزوش كه #شهادت بود رسوند🕊
توى روز مقرر همه با هم به ايران برگشتيم،!
مسعود #شهيد و ما.....!😔
.
#خاطره_دوست
#شهید_مدافع_حرم
مسعود عسگری 🌹
@Modafeaneharaam
☘ گاهی عشق #معجزه میکند و بیسیمچی گردان، آشنای غریب #شهدا می شود.
🍀#امیر_امینی ، #رزمنده ی ساده ی گردان که حال و هوای هر #عملیات را با #بیسیم به جاماندگان خبر میداد.
☘ فرمانده قلبش شد و #بیسیمچی #اشک و مناجاتش برای خــ💚ــدا .
🍀 آنقدر دعا کرد تا عاشق ، مخلص و #شهید شد.
☘ عکاس #جنگ، با دوربینی که از زیر خاک پیدا کرد ، #شهادت بیسیمچی عاشق را ثبت کرد و این #عکس برگی شد از دفتر #عشق، که این روزها دل هر آدم #سردرگمی را می لرزاند😣
◾️سربندش...
◾️چشم هایش که از خستگی #دنیا آرام گرفته است...
◾️ و لب های خونینش، که گویی هنوز هم #ذکر میگویند... اینها هرکدام روضه ای است برای آنان که #گرفتار دنیا شدهاند💔
🍀 او با #مناجات و گریههایش خالص شد برای خدا و خدا عزت نصیبش کرد و #عزیز شد برای دنیا و آدمهایش.
☘ کاش میشد عکس او را بر سر در قلب هایمان بیاویزیم، تا در دنیای #غفلت و #گناه کمی بندگی کنیم...
و او با بیسیمش از عشق به محبوب بگوید...😢❤️
به مناسبت سالروز شهادت #شهید_امیر_حاج_امینی🌹
✍ نویسنده: #طاهره_بنائی_منتظر
@Modafeaneharaam
#عکس یک ساعت قبل از شهادت شهید #بهرام_مهرداد 🌹
#شهادت: ۲۲ تیر ۹۶
#ولادت: ۳۰ شهریور ۵۲
#محل شهادت: تدمر
#نحوه شهادت: برخورد موشک تاو به ماشین
#مزار شهید قطعه ۵۰ بهشت زهرا💔
الگو برداری از شهداء 📣
شهید مدافع حرم #بهرام_مهرداد ❤️
اقا بهرام سپاهی بود و بیش از 20 سال سابقه خدمت در سپاه پاسداران را داشت. در مدت خدمت در سپاه با همه وجود کار می کرد و شب و روز نداشت.☝️
به دلیل جسور بودن و توانایی هایی که داشت درهمه عملیات ها حضور داشت و با جان و دل خدمت می کرد💔
#سالروز_شهادت 🕊
@Modafeaneharaam
بخشی از وصیت نامه شهید رضا رجبی:
همه مردم باید از انقلاب اسلامی که خون بهای شهدای گرانقدر اسلام وخون بهای رهروان پاک خمینی بت شکن است پاسداری کنند و وصیت نامه شهدای عزیز اسلام را بخوانند وفکر کنند و سفارش بر حق آنان .را که با خون خود امضا کردهاند اجرا نمایند .
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
ما باید زندگی نامه ی کسانی که برای این مرز و بوم جنگیدند رو مطالعه کنیم واز این قهرمانان الهی الگو بگیریم
ای وای بر ما که به عکس شهدا نگاه میکنیم و برعکس آنان عمل میکنیم 😔😔
اینجا هم در باره این شهید بزرگوار اطلاعات پیدا میکنی
وهم برای چند دقیقه دلت رو آسمونی میکنی
#عکس
#وصیتنامه
#فیلمازاینشهیدعزیز
#حرفقشنگ
#عکسپروفایلمذهبی
#حدیثازبزرگان
#گفتوگوباخانوادهشهید
همه این ها در کانال 🇮🇷معلم شهید رضا رجبی 🇮🇷
وارد شو این یک دعوت نامه مخصوص برای شماست
مطمئن باش که ضرر نمیکنی
آدم گاهی وقت ها دلش میخواد با یکی دردو دل کنه چه کسی بهتر از شهدا
بفرمائید منتظرتون هستیم 👇🏻☺️
🇮🇷@Shahedrezarajabi🇮🇷
شهیدان مظهرایثار و فداکاری هستند 🇮🇷🇮🇷
هدایت شده از حمایت
🔶🔹رفاقت باشهدا
رفاقت زمین باآسمان است🍃
✤رفیقان ڪ شدی↴
دستگیرت میشوند به مهر
#رفیق شهیدت کیه!؟❥❖
کانال رفقای شهید بیضائی
#عکس و بیوگرافی
#خاطرات شهدا
#وصیت شهدا
✞ٰٰٰٰٰٰٰٜٜٜٜٜٜٜٜٜ۪۪ٜٜٜٜٜٜٖٜٜٜٜٜٜٜٖٜ͜͜͜͡͡͡دعوتمـــــان را لبیک میگویی💯📿
JOiN⃟❥
https://eitaa.com/shahid_Beyzaii
هدایت شده از حمایت
بخشی از وصیت نامه شهید رضا رجبی:
همه مردم باید از انقلاب اسلامی که خون بهای شهدای گرانقدر اسلام وخون بهای رهروان پاک خمینی بت شکن است پاسداری کنند و وصیت نامه شهدای عزیز اسلام را بخوانند وفکر کنند و سفارش بر حق آنان .را که با خون خود امضا کردهاند اجرا نمایند .
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
ما باید زندگی نامه ی کسانی که برای این مرز و بوم جنگیدند رو مطالعه کنیم واز این قهرمانان الهی الگو بگیریم
ای وای بر ما که به عکس شهدا نگاه میکنیم و برعکس آنان عمل میکنیم 😔😔
اینجا هم در باره این شهید بزرگوار اطلاعات پیدا میکنی
وهم برای چند دقیقه دلت رو آسمونی میکنی
#عکس
#وصیتنامه
#فیلمازاینشهیدعزیز
#حرفقشنگ
#عکسپروفایلمذهبی
#حدیثازبزرگان
#گفتوگوباخانوادهشهید
همه این ها در کانال 🇮🇷معلم شهید رضا رجبی 🇮🇷
وارد شو این یک دعوت نامه مخصوص برای شماست
مطمئن باش که ضرر نمیکنی
آدم گاهی وقت ها دلش میخواد با یکی دردو دل کنه چه کسی بهتر از شهدا
بفرمائید منتظرتون هستیم 👇🏻☺️
🇮🇷@Shahedrezarajabi🇮🇷
شهیدان مظهرایثار و فداکاری هستند 🇮🇷🇮🇷
#عکس یک ساعت قبل از شهادت شهید #بهرام_مهرداد 🌹
الگو برداری از شهداء 📣
شهید مدافع حرم #بهرام_مهرداد ❤️
اقا بهرام سپاهی بود و بیش از 20 سال سابقه خدمت در سپاه پاسداران را داشت. در مدت خدمت در سپاه با همه وجود کار می کرد و شب و روز نداشت.
به دلیل جسور بودن و توانایی هایی که داشت درهمه عملیات ها حضور داشت و با جان و دل خدمت می کرد
#شهادت:22تیر96
#ولادت30شهریور52
#محلشهادتتدمر
#نحوهشهادت_برخوردموشکتاو_به_پشت_ماشین
#سالروز_شهادت
@Modafeaneharaam
🚫عکسی عجیب داخل اتاق رهبری 😳
🚯نکته ای در این عکس است ک خود رهبر هم از آن مطلع نبود 😳📛📛
🔴 "#عکس" را در کانال جستجو کنید
🔴 برای دیدن عکس و خواندن ماجرا روی لینک زیر کلیک کنید
👇🏼👇🏼👇🏼👇🏼
http://eitaa.com/joinchat/1810956288C8796cb6e62
http://eitaa.com/joinchat/1810956288C8796cb6e62
#عکس یک ساعت قبل از شهادت شهید #بهرام_مهرداد 🌹
#شهادت: ۲۲ تیر ۹۶
#ولادت: ۳۰ شهریور ۵۲
#محل شهادت: تدمر
#نحوه شهادت: برخورد موشک تاو به پشت ماشین
#مزار شهید قطعه ۵۰ بهشت زهرا
الگو برداری از شهداء 📣
شهید مدافع حرم #بهرام_مهرداد ❤️
اقا بهرام سپاهی بود و بیش از 20 سال سابقه خدمت در سپاه پاسداران را داشت. در مدت خدمت در سپاه با همه وجود کار می کرد و شب و روز نداشت.
به دلیل جسور بودن و توانایی هایی که داشت درهمه عملیات ها حضور داشت و با جان و دل خدمت می کرد
#شهادت:۲۲تیر۹۶
#ولادت۳۰شهریور۵۲
#محلشهادتتدمر
#نحوهشهادت_برخوردموشکتاو_به_پشت_ماشین 💔
@Modafeaneharaam
🖼 #عکس ؛ #استوری ؛ #نذر_ظهور
🔸 اربعینیها میان کربلا که به حضرت زهرا بگن: «ابدا والله یا زهرا ماننسی حسینا»…
که امروز معنایی جز «ابدا والله ماننسی مهدیا» ندارد.
و ما با تکتک قدمهایمان، این را فریاد میزنیم.
📆 ۶ روز مانده تا #اربعین
@Modafeaneharaam
🖼 #عکس ؛ #استوری ؛ #نذر_ظهور
🔸 اگر بر مظلومیت و غربت حسین و خاندانش اشک ریختی، نسبت به مظلومیت و غربت حسین زمانت هم بیتفاوت نباش و او را یاری کن، حتی شده با تکتک قدمهایت…
📆 ۵ روز مانده تا #اربعین
@Modafeaneharaam
شهید علی تمام زاده هماهنگ کردم یکی از #مدافعان_حرم رو بفرسته به مراسم
شهدای مدافع حرم #افغانستانی،
که بچه های پیشاهنگی کرج،
سال تحویل 94 برگزار کردند... شهید تمام زاده هم برای این جلسه #شهید_مصطفی_صدرزاده رو
که اومده بود مرخصی، فرستاد.
گفتم حاج علی ویژگی این #رزمنده که فرستادی#سخنرانی چیه؟
گفت: روز #تاسوعا شهید میشه!! خودش هم میدونه!!! 😳😳😳
دقیقا روز تاسوعا شهید صدرزاده به مولاش ابالفضل پیوست!😔
اون جلسه به بچه ها گفتم باهاش#عکس بگیرید #شهید!
8 ماه بعد فقط یه عکس برا ما موند و اونا #پرواز کردند 😭😭😭
به نقل از حجت الاسلام مهدی قاسمی
@Modafeaneharaam
🌀 #خواهش یک #شهید از #زائران #کربلا؛ #عکس مرا هم با #خود به #کربلا ببرید...
.
💢 بخشی از وصیت نامه شهید علی شرفخانلو:چون بدون زیارت و با آرزوی زیارت کربلا از این دنیا میروم خواهش میکنم که انشاءالله بعد از آزادی کربلا عکس مرا به عنوان زائر امام حسین ( ع)، بزرگ آموزگار شهادت به کربلا برده و در زیر پای امام ( ع) نصب نمائید و در زیرش جمله (با آرزوی زیارت تو شهید شدم یا حسین) را بنویسید.
.
▪️شهید علی شرفخانلو در عملیات والفجر یک فروردین ۱۳۶۲ در حین بردن تانکر آب به خط مقدم با اصابت ترکشی در سن ۲۴ سالگی .بشهادت رسید.شادی روحش صلوات.🇮🇷🌷
.
#نیابت_شهید
#زائر_حرم_حسین
#پیاده_روی_اربعین
@Modafeaneharaam