eitaa logo
محسن الویری
353 دنبال‌کننده
1.9هزار عکس
12 ویدیو
314 فایل
این کانال برای اطلاع‌رسانی در باره رویدادها و بازتاب دادن دیدگاه‌های شخصی و نیز بازنشر پاره‌ای اطلاعات سودمند علمی ایجاد شده است.
مشاهده در ایتا
دانلود
مربوط به پوستر بالا جدول زمانی نشست‌های تخصصی و ارائه مقالات همایش اندیشه منجی‌گرایی ـ صفحه اول ۶ فروردین ۱۴۰۰ @MohsenAlviri
مربوط به پوستر بالا  جدول زمانی نشست‌های تخصصی و ارائه مقالات همایش اندیشه منجی‌گرایی ـ صفحه دوم ۶ فروردین ۱۴۰۰ @MohsenAlviri
مربوط به پوستر بالا 🔸چکیده سخنرانی الهیات تاریخ و فرجام نیکوی بشر 🔻عنوان سخنرانی: الهیات تاریخ و فرجام نیکوی بشر؛ نگاه دیگر به مهدویت رستگاری نهایی بشر و برخورداری او از همه خوبی‌های این‌جهانی و رهایی از هر رنج و اندوه و ستم و تنگدستی، آرمانِ مشترکِ همه ادیان و مکتب‌ها و حتی اندیشمندانی است که به آینده بشریت اندیشیده‌اند. الهیات تاریخ می‌تواند چارچوبی علمی برای گفتگو در این زمینه بین همه باورمندان به فرجام نیکوی بشر با تأکید بر مهدویت فراهم آورد. این گفتار پس از توضیحی کوتاه در باره مفهوم و مؤلفه‌های الهیات تاریخ، خواهد کوشید گزارشی در باره مهدویت در منظومه متون دینی اسلامی از این منظر به دست دهد. همایش مجازی «اندیشه منجی گرایی» زمان: شنبه ۷ فروردین ۱۴۰۰ از ساعت ۱۰ تا ۱۹ محل برگزاری همایش: پخش زنده (لایو) در صفحه اینستاگرام پویافکر https://www.instagram.com/pooyafekr @pooyafekr ___ ۶ فروردین ۱۴۰۰ @MohsenAlviri
🔹ارائه سخنرانی با عنوان "الهیات تاریخ و فرجام نیکوی بشر؛ نگاه دیگر به مهدویت" ـ از سه قسمت روز شنبه ۷ فروردین ۱۴۰۰، بحثی با عنوان "الهیات تاریخ و فرجام نیکوی بشر؛ نگاه دیگر به مهدویت" در همایش اندیشه منجی‌گرایی که از سوی گروه پژوهشی پویا فکر برگزار می‌شد، ارائه شد. گزارش مفاد این سخنرانی چنین است: مقدمه رستگاری نهایی بشر و برخورداری او از همه خوبی‌های این‌جهانی و رهایی از هر رنج و اندوه و ستم و تنگدستی، آرمانِ مشترکِ همه ادیان و مکتب‌ها و حتی اندیشمندانی است که به آینده بشریت اندیشیده‌اند. می‌تواند چارچوبی علمی برای گفت‌وگو در این زمینه بین همه باورمندان به فرجام نیکوی بشر با تأکید بر مهدویت فراهم آورد. تعریف الهیات تاریخ تعریفی از الهیات تاریخ که مبنای این بحث قرار گرفته است، چنین است: بررسی عقلی و روش‌مند موضوع تاریخ در پهنه متن مقدس دینی با هدف درست فهیمدن، تبیین، دفاع یا توجیه، یا نقد آن. الهیات تاریخ به منزله یکی از شاخه‌های ، دارای ویژگی‌هایی است که توجه به آن‌ها برای روشن شدن هدفی که این بحث دنبال می‌کند ضروری است. این تعریف از الهیات تاریخ، در حقیقت تعریف الهیات جدید است که به جای واژه تاریخ در آن می‌توان هر واژه دیگری قرار داد و مثلا اگر قرار در پرتو الهیات جدید در باره رستگاری بشر بحث شود، می‌توان کلمه تاریخ ر برداشت و به جای آن کلمه رستگاری بشر گذاشت. الهیات جدید و ویژگی‌های اصلی آن پیدایش الهیات جدید را به فریدریش شلایر ماخر (۱۷۶۸ ـ ۱۸۳۴) فیلسوف و الهی‌دان برجسته پروتستان آلمانی نسبت داده‌اند ولی الهیات جدید از نیمه نخست قرن نوزدهم به این سو رشد و بالندگی شگفت داشته و اکنون شاخه‌های بسیار متنوع و همچنان فزاینده‌ای یافته است. برخی از ویژگی‌های اصلی الهیات جدید که در تعریف پیشنهادی از الهیات تاریخ هم بازتاب دارد، چنین است: ۱. الهیات جدید در مقایسه با ، به جای تکیه بر مرجعیت قدسی و ماورائی متن دینی، بر توان‌مندی‌ها و ظرفیت‌ها و دلالت‌های متن صرف‌نظر از خاستگاه آسمانی آن توجه می‌کند و مدعاهای خود را به خود متن مستند می‌سازد نه به صادر کننده متن. ۲. الهیات جدید در مقایسه با الهیات قدیم، به جای محدود ماندن به بحث خدا و صفات و افعال او، به چالش‌ها و مسأله‌های بشر امروز توجه دارد و به گستره‌ای فراخ از مسائل فردی تا اجتماعی علاقه نشان دادده است، از مسأله رنج تا اجتماع و سیاست موضوع و متعلَق الهیات جدید قرار گرفته است. مسأله تاریخ و دانش تاریخ هم یکی از مسائل مورد توجه بشر امروز است. ۳. الهیات جدید در مقایسه با علم کلام، هدف و وظیفه خود را به تبیین و دفاع از متن دینی محدود نکرده‌ است، بلکه یک طیف از وظایف دیگر تا حتی بررسی انتقادی متن دینی را در برمی‌گیرد. ۴. الهیات جدید در مقایسه با علم کلام، تنها ناظر به و محدود به مسائل عقیدتی نیست، بلکه به صورت وسیع هم به مسائل نظری و هم به مسائل عینی و عملی و کاربردی می‌پردازد. یکی از شاخه‌های الهیات جدید، Pragmatic Theology است که آن را به الهیات عمل‌گرا یا الهیات واقع‌گرا ترجمه کرده‌اند. ۵. الهیات جدید از طریق تکیه بر عقلی بودن، راه خود از ایمان و در نتیجه از دین‌داری جدا کرده است و طرح هر پرسش از متن دینی و یا برانگیختن هر چالش در برابر متن دینی را خطری برای دین‌داری و ایمان به شمار نمی‌آورد. دین‌داری همزاد ایمان است ولی الهیات جدید وجه نظری دارد و با باطل شدن گزاره‌ها و فرضیات آن دین‌داری آسیب نمی‌بیند. ۶. الهیات جدید از ابزارها و روش‌های پژوهشی متعارف و به رسمیت شناخته شده در دانش‌های مختلف برای پژوهش‌های خود بهره می‌گیرد. (ادامه دارد.) ۸ فروردین ۱۴۰۰ @MohsenAlviri
🔹ارائه سخنرانی با عنوان "الهیات تاریخ و فرجام نیکوی بشر؛ نگاه دیگر به مهدویت" ـ از سه قسمت چرایی بهره بردن از الهیات تاریخ برای بررسی مهدویت چارچوب‌های معرفتی مبتنی بر پایه مکتب اهل بیت علیهم السلام که به ویژه در شرایط پس از پیروزی انقلاب اسلامی این امید را ایجاد کرده بود که بتواند به عنوان یک پارادایم جدید معرفتی دریچه‌ای نو برای گفت‌وگو با جهان بگشاید، اکنون به دلیل غلبه تدریجی و نگران‌کننده بر تشیع فقاهتی و معرفتی در وضعیتی قرار گرفته است که امکان بنا نهادن یک نظام معرفتی بر آن را به حاشیه رانده است. با تلقی موجود و رو به گسترش از تشیع در ساحت عمومی که نه به صورت خزنده بلکه به صورت جهش‌وار خردورزی را به حاشیه می‌راند و شکل‌های مختلف مناسک‌گرایی را به جای آن می‌نشاند، راه گفت‌وگو به تدریج بسته می‌شود. در چنین شرایطی، با توجه به رواج الهیات جدید در عرصه جهانی و جایگاه یافتن آن به مثابه یک شاخه علمی و ظرفیت به اثبات رسیده آن برای ایجاد یک چارچوب برای گفت‌وگو، به ناچار آن را برمی‌گزینیم تا راهی برای فرار از وضع موجود بیابیم.خاموش نگاه داشتن چراغ مکتب اهل بیت علیهم السلام یک جفای نابخشودنی است و اکنون که نمی‌توان از چارچوب‌های بومی ولی دارای ظرفیت جهانی بهره برد، به ناچار باید چارچوب‌های جهانی را برگزید و مضامین و محتوای بومی را در آن ریخت. مهمترین مباحث رایج در الهیات تاریخ که دست کم یک کتاب مستقل و چند مقاله در باره آن نوشته شده است، به تبعیت از روح غالب در الهیات جدید یک رویکرد مسیحی دارد. در الهیات تاریخ چند موضوع تاریخی بنیادین، مورد توجه بوده است که مهم‌ترین آن‌ها را می‌توان در چهار محور زیر برشمرد: • تاریخ جهانی و خدا ـ این که خداوند چگونه به تاریخ می‌نگرد و رابطه تاریخ با خدا چیست؟ آیا تاریخ تنها صحنه تجلی اراده خداست؟ یا خداوند تاریخ را مانند اتومبیل کوچک کوکی کودکان کوک کرده و پس از به حرکت انداختن آن، اکنون این خود تاریخ است که حرکت می‌کند؟ آیا خداوند دست بشر را برای نقش‌آفرینی در تاریخ باز گذاشته است؟ پرسش‌هایی از این دست را در الهیات تاریخ می‌توان پاسخ گفت. پانن برگ در کتاب الهیات تاریخی مفهوم تاریخ جهانی را با مفهوم خداوند به عنوان یک وجود برتر و حاکم بر زمان دارای پیوند عمیق می‌داند. • منازل تاریخ ـ ایستگاه‌های اصلی و یا نقاط عطف اصلی تاریخ بشر کجاست؟ ژاک ماریتن در کتاب فلسفه تاریخ از چشم‌انداز مسیحی بر این باور است که ایستگاه نخست تاریخ بشر، هبوط است و ایستگاه دوم آن مرحله به صلیب کشیده شدن عیسی و ایستگاه سوم و آخر مرحله بازگشت مسیح. • غایت تاریخ ـ الهیات امید آن گونه که یورگن مولتمان در کتابی به همین نام شرح داده است به صورت عمده در پیوند با غایت تاریخ و باور به غایت‌مندی تاریخ معنی می‌یابد. • معنی تاریخ ـ معنی تاریخ نیز در پیوند با غایت روشن تاریخ قابل تصور است. کارل لوویت در کتاب معنا در تاریخ به خوبی توضیح داده است که نه وقایع تاریخی به تنهایی معنادار هستند و نه توالی رویدادها افاده معنی می‌کند، بلکه تاریخ "تنها هنگامی معنا دار می شود که واجد هدفی استعلایی فراتر از واقعیت‌های موجود باشد.... جسارت اظهار عقیده در باب معنای وقایع تاریخی تنها هنگامی امکان‌پذیر می‌شود که وقایع غایت روشنی داشته باشند.(معنا در تاریخ، ص بیست و شش مقدمه) (ادامه دارد.) ۸ فروردین ۱۴۰۰ @MohsenAlviri
🔹ارائه سخنرانی با عنوان "الهیات تاریخ و فرجام نیکوی بشر؛ نگاه دیگر به مهدویت" ـ از سه قسمت ابعاد و دلالت‌های الهیاتی مهدویت اکنون اگر پس از مقدمات تقریبا طولانی که بیان شد، اگر نگاهی به اندیشه و آموزه در متون دینی اسلامی با تأکید بر متون و منابع دینی پیروان مکتب اهل بیت علیهم السلام بیاندازیم، به آسانی درمی‌یابیم که این آموزه تا چه اندازه با پاره‌ای از شاخه‌های الهیات جدید مانند الهیات رنج و الهیات امید در پیوند است و می‌تواند از آن منظر بازخوانی شود و همچنین تا چه اندازه می‌تواند شاخه‌هایی نو برای الهیات تاریخ مانند الهیات انتظار پیشنهاد کند. مهدویت از جمله موضوعاتی است که مانند بحث از خدا در الهیات همه ادیان به آن پرداخته شده است. مهم‌ترین ابعاد و دلالت‌های تاریخی و غیرتاریخی مهدویت چنین است: • الهیات رنج ـ مهدویت فضای و دریچه‌ای برای بازخوانی در متون اسلامی به روی ما می‌گشاید. • الهیات امید ـ هم‌چنین در پرتو آموزه مهدویت می‌توان مسأله الهیات را در گستره متون اسلامی به بازخوانی نشست. • الهیات انتظار ـ رنج، روایت تاریخ بشر است و امید، حکایت نقطه پایان تاریخ بشر و حلقه وصل این دوست. رنج به مثابه وضع موجود و امید به مثابه افق مطلوب دو وجه اصلی حرکت انسان در تاریخ است که انتظار آن دو را به یکدیگر پیوند می‌زند. الهیات رنج و الهیات امید دارای پیشینه تدوین در عالم مسیحی است ولی الهیات انتظار هر چند در عالم اسلامی هنوز مدون نشده است، اما پشت‌گرم به انبوهی از داده‌هاست و به یقین پرداختن به آن می‌تواند یک نگاه تازه در الهیات بگشاید. • الهیات پایان تاریخ ـ مهدویت به روشنی می‌تواند نگاه متون دینی اسلامی را در باره نقاط عطف و منزل‌گاه‌های تاریخ بشر و به ویژه پایان تاریخ برای ما گزارش کند. • خدا و تاریخ ـ باور به مهدویت یعنی باور به حرکت گریزناپذیر جوامع بشری به سوی یک فرجام نیکو به عنوان یک قانونی الهی. این باور به موضوع چگونگی حضور و دخالت خداوند در تاریخ پیوندی روشن دارد. • معنی تاریخ ـ همان گونه که ذکر شد به عقیده برخی الهی‌دانان جدید، باور به فرجام نیکوی بشر تنها عامل معنی بخشیدن به تاریخ است. افزون بر شش محور فوق که ذیل الهیات تاریخ قرار می‌گیرد، می‌توان به پنج محور دیگر هم به شرح زیر اشاره کرد: • الهیات انسان برتر ـ یکی دیگر از ابعاد مهدویت که در الهیات جدید جایگاهی بلند دارد و یا می‌تواند داشته باشد، الهیات انسان برتر یا الهیات ابرانسان یا الهیات انسان کامل و چگونگی ارتباط مستقیم و نه سلسله‌مراتبی همه انسان‌ها با اواست. • الهیات سعادت و فلاح ـ مهدویت در پیوندی آشکار با مفهوم سعادت و رستگاری بشر در بعد فردی و اجتماعی است و الهیات سعادت در پرتو مهدویت شایسته بازخوانی است. • الهیات عدالت ـ بدون تردید یکی دیگر از شاخه‌های الهیات جدید که در سایه مهدویت می‌توان خوانشی ویژه از آن داشت الهیات عدالت و دادورزی است. • الهیات جهانی شدن ـ وجه دیگری از مهدویت که می‌توان در الهیات جدید هم سهمی ویژه خود داشته باشد، مسأله جهانی شدن و الهیات جهانی شدن است. • الهیات اجتماع ـ اجتماع به معنی وسیع کلمه که شامل سیاست، روابط اجتماعی، اخلاق اجتماعی و جز آن می‌شود، از دیگر شاخه‌های الهیات جدید است که واکاوی آموزه مهدویت در تفکر اسلامی می‌تواند بر فربهی آن بیافزاید. سخن آخر با توجه به رشد نگران‌کننده و فزاینده نگاه درون‌مذهبی و واگرا و مناسک‌محور به مسأله منجی و ظرفیت اندک این نگاه برای گفت‌وگوی بین مذهبی یا بین دینی یا بین تمدنی، برگزیدن یک چارچوب مناسب برای از دست نرفتن فرصت‌های گفت‌وگو ضروری به نظر می‌رسد. الهیات تاریخ به عنوان یکی از شاخه‌های الهیات جدید ظرفیت بسیار بالایی برای این کار دارد. بررسی مهدویت بر پایه الهیات تاریخ، آن گونه که به اختصار مرور شد، نشان می‌دهد آموزه مهدویت در اندیشه و فرهنگ اسلامی افزون بر پرسش‌های اصلی رایج در الهیات تاریخ، آورده‌هایی برجسته و گران‌مایه برای چند شاخه دیگر از الهیات جدید دارد. متن یک‌پارچه سخنرانی "الهیات تاریخ و فرجام نیکوی بشر؛ نگاه دیگر به مهدویت" به پیوست در دسترس است. ۸ فروردین ۱۴۰۰ @MohsenAlviri
الهیات تاریخ و فرجام نیکوی بشر.docx
22.7K
مربوط به یادداشت بالا متن یک‌پارچه سخنرانی "الهیات تاریخ و فرجام نیکوی بشر؛ نگاه دیگر به مهدویت" در قالب وُرد @MohsenAlviri
الهیات تاریخ و فرجام نیکوی بشر.pdf
444.6K
مربوط به یادداشت بالا متن یک‌پارچه سخنرانی "الهیات تاریخ و فرجام نیکوی بشر؛ نگاه دیگر به مهدویت" در قالب پی‌دی‌اف @MohsenAlviri
🔸بيستمين جلسه از سلسله جلسات دورهمی قرآنی • به همت جمعی از دانشگاهيان مقيم ژاپن به مناسبت جشن نيمه شعبان و ميلاد حضرت صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف سخنرانان: - حجت الاسلام دكتر محسن الويری با موضوع گونه شناسی رويكردها به مهدويت در ايران امروز و وظيفه جامعه نخبگانی نسبت به آن - حجت الاسلام ابراهيم ساوادا با موضوع جايگاه آخرالزمان و نگاه به منجي موعود در آيين بودا و شينتو • تاريخ: دوشنبه ٢٩ مارچ ٢٠٢١، (٩ فروردين ماه ١٤٠٠) ساعت: ٢٠:٣٠ به وقت توكيو ١٦:٠٠ به وقت ايران، ١٢:٣٠ به وقت پاريس • برنامه زمان‌بندی به وقت توكيو ٢٠:٤٠ - ٢٠:٣٠ معرفی سخنرانان ٢١:٠٠ -٢٠:٤٠ سخنرانی حجت الاسلام ساوادا ٢١:٣٠- ٢١:٠٠ سخنرانی حجت الاسلام الويری ٢٢:١٥ - ٢١:٣٠ پرسش و پاسخ و مولودی خوانی به مناسبت جشن بزرگ نيمه شعبان برنامه‌ای از سلسله جلسات دورهمی قرآنی برگزار خواهد شد. در اين برنامه با حضور دكتر الويری و حاج آقا ساوادا به بحث و مقايسه پيرامون موضوع منجی و آخرالزمان در اديان و جوامع مختلف از جمله ژاپن و ايران پرداخته می‌شود. آی‌دی برنامه در زوم: 5593 392 917 لينك مستقيم ورود به جلسه: https://zoom.us/j/9173925593 ___ ۸ فروردین ۱۴۰۰ @MohsenAlviri
مربوط به یادداشت بالا @MohsenAlviri
🔸 ارائه یک سخنرانی با عنوان "گونه‌شناسی رویکردها به مهدویت در ایران امروز و وظیفه جامعه نخبگانی نسبت به آن" ـ از دو قسمت روز دوشنبه  ۱۱ فروردین ۱۴۰۰ در بیستمین نشست "دورهمی قرآن در فضای مجازی" که به همت جمعی از دانشگاهیان (ایرانی) مقیم ژاپن تشکیل شده بود، بحثی با عنوان "گونه‌شناسی رویکردها به مهدویت در ایران امروز و وظیفه جامعه نخبگانی نسبت به آن" ارائه شد که خلاصه آن چنین است: وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِي الزَّبُورِ مِنْ بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الْأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ (انبياء، ۱۰۵)  السلام علیک یا مُجَلّی الظلمة و منیر الحق و الناطق بالحکمة و الصدق و کلمتک التامة فی ارضک ... سفینة  النجاة و علم الهدی پرداختن به مسأله پایان تاریخ و سرانجام بشر به صورت عام و مسأله به صورت خاص در چند دهه اخیر افزایشی چشمگیر داشته است. نگاه‌ها به این موضوع به حدی فراوان و چندگانه است که برای به دست آوردن یک درک کلی از آن چه در جامعه ما می‌گذرد ناچار باید به گونه‌شناسی آن‌ها پرداخت.  در پژوهشی که سال ۱۳۹۴ ش. در قالب یک رساله دکتری با عنوان "ظرفيت‌شناسی رويكردهای فكری، فرهنگی آموزه مهدويت پس از انقلاب در تحقق تمدن اسلامی" در دانشگاه باقر العلوم علیه السلام از سوی آقای دکتر محمدرضا برزوئی انجام شد، گامی برای شناخت و گونه‌شناسی رویکردهای موجود به مسأله مهدویت برداشته و بخشی از نتایج آن در قالب مقاله‌ای با مشخصات زیر منتشر شد:  الویری، محسن؛ برزویی، محمدرضا، گونه‌شناسی رویکردهای آموزۀ مهدویت در چارچوب ظرفیت تمدنی، فصلنامة علمی ـ پژوهشی مشرق موعود، سال نهم، شماره ۳۴، تابستان ۱۳۹۴، صص ۵۵ ـ ۸۲. در این مقاله، هجده رویکرد به صورت زیر شناسایی و معرفی شده است: قرآنی، روایی، کلامی، فلسفی، تمدنی و توسعه‌ای، تاریخی، عرفانی، فقهی، تربیتی و اخلاقی، راهبردی و آینده‌نگارانه، تبلیغی و اطلاع‌رسانی، جامعه‌شناختی، اجتماعی، سیاسی، آیینی و مناسکی (مردم‌شناختی)،  روش‌شناختی، مدیریتی، ادبی. در باره این رویکردها چند ملاحظه را باید مد نظر قرار داد: ۱. دلالت این رویکردها بر گستره دانشی آموزه مهدویت ـ به دلیل ظرفیت بالای آموزه مهدویت، نمی‌توان این آموزه را به صورت انحصاری در يكي از شاخه‎هاي علوم قرار داد، بلکه همان گونه که ملاحظه می‌شود، شاخه‌های مختلف علوم به این موضوع علاقه نشان داده‌ و به آن پرداخته‌اند.  ۲. امکان افزودن رویکردهای دیگر به این فهرست ـ اگر پا از دایره بحث‌های علمی بیرون بگذاریم، به این رویکردها می‌توان بندهایی دیگر مانند مهدویت‌پژوهی مستشرقان و یا رویکرد هنری و رویکرد ساختاری را هم افزود.  ۳. امکان دسته‌بندی این رویکردها ـ خود این رویکردها را هم می‌توان از منظرهای مختلف مانند دینی بودن یا نبود، کاربردی بودن یا نبودن، گسترده یا محدود بودن تقسیم کرد.  ۴. تنوع فعالیت‌ها ذیل هر یک از رویکردها ـ روشن است که اگر قرار بر گونه‌شناسی اقدامات و فعالیت‌ها باشد، ذیل برخی از این رویکردها می‌توان تا چند شاخه فرعی را به معرفی فعالیت‌های اختصاص داد.   ۵. روش‌های مختلف بررسی درونی هر یک از رویکردها ـ در درون هر یک از رویکردها نیز به روش‌های مختلف می‌توان به دسته‎بندی یا بررسی مطالعات انجام شده، پرداخت، مانند بررسی سير تاريخی دیدگاه‌ها، بررسی انتقادی محتوا، معرفی صاحبان اندیشه و جز آن.   ۶. در دسترس بودن نمونه‌هایی برای هر یک از رویکردها ـ برای هر یک از این رویکردها می‌توان مثال‌هایی از کتاب‌ها و مقالات و گفتارها ذکر کرد که این مجال فرصت بیان آن نیست.  ۷. ضرورت تداوم پژوهش‌ها و فعالیت‌های ذیل هر یک از رویکردها ـ ما در تمام اين رويكردها همچنان نيازمند تحقيق و پژوهش و نوآوری هستيم و این گونه نیست که نیاز به پژوهش بیشتر ذیل هر یک از رویدادها به نقطه نهایی و مطلوب رسیده باشد. (ادامه دارد.) ۱۰ فروردین ۱۴۰۰ @MohsenAlviri
🔸 ارائه یک سخنرانی با عنوان "گونه‌شناسی رویکردها به مهدویت در ایران امروز و وظیفه جامعه نخبگانی نسبت به آن" ـ از دو قسمت برای رصد کردن بهینه فعالیت‌ها و مقدمه‌ای برای درک کلی آن چه در زمینه در جامعه ما می‌گذرد، به نظر می‌رسد می‌توان سه رویکرد کلان زیر را از نظر نوع و قلمرو فعالیت‌ها در نظر گرفت و ضمن تکمیل رویکردهای پیش‌گفته هر یک از آن‌ها را ذیل یکی از این کلان‌رویکردهای زیر قرار داد: • رویکرد دانشی ـ این رویکرد در بردارنده همان هجده رویکردی است که ذکر شد و همان طور که گفته آمد، می‌توان چند رویکر دانشی دیگر هم به آن افزود.  • رویکرد احساسی و عاطفی و بینشی ـ این رویکرد برای مد نظر قرار دادن فعالیت‌های هنری و مناسکی که شامل طیف گسترده‌ای از فعالیت‌هاست پیشنهاد شده است. فعالیت‌های هنری مربوط به مهدویت از ساختن فیلم و اجرای یک قطعه موسیقی گرفته تا نقاشی و مجمسه‌سازی و خوش‌نویسی و انواع هنرهای تجسمی را در برمی‌گیرد. فعالیت‌های مناسکی نیز گستره‌ای پهناور دارد و از خواندن روزانه دعای عهد و خواندن دعای ندبه و اقامه نماز در مسجد جمکران و برگزاری جشن‌های نیمه‌شعبان و مانند آن را در بر می‌گیرد. • رویکرد سیاست‌گذارانه و ساختاری ـ این رویکرد برای توجه به این نکته مهم که سیاست‌گذار و راهبرنده فعالیت‌های مربوط به مهدویت کیست و یا کدام نهاد است و یا بهتر است چه کسی و کدام نهاد باشد، پیشنهاد شده است. در این رویکرد سهم حاکمیت و سهم نهاد دین با محوریت مراجع بزرگوار تقلید و سهم فعالان مهدوی و رابطه موجود و مطلوب بین آن‌ها می‌تواند مورد توجه قرار گیرد.  اگر این تقسیم‌بندی پذیرفته باشد، آن گاه می‌توان در باره وظایف نخبگان در این باره به دو محور زیر اشاره کرد: الف. تقویت نگاه تمدنی ـ هر چند در رویکردهایی که گزارش شد، رویکرد تمدنی در کنار دیگر رویکردها قرار داشت، اما و ، نگاهی گسترده و در بردارنده و حتی جهت‌دهنده و معنی‌بخشی دیگر رویکردهاست و باید کوشید در همه رویکردها و کلان‌رویکردها نگاه تمدنی وجود داشته باشد. یعنی هر کس که با هر رویکرد دانشی مثلا تاریخ و یا کلام و یا هر علم دیگر به مهدویت می‌نگرد اگر نگاه تمدنی داشته باشد، و یا هر کس با رویکرد عاطفی و احساسی مثلا در قالب یکی از شاخه‌های هنری به مهدویت می‌پردازد و یا هر  کس با یک رویکرد سیاست‌گذاری مثلا در قالب ساماندهی فعالیت‌های فرهنگی نیمه شعبان، پا به قلمرو فعالیت‌های مهدوی می‌نهد، اگر نگاه تمدنی داشته باشد، فعالیت‌های او با کسی که فاقد چنین نگاهی است و به همان کار مشغول است تفاوت زیادی پیدا خواهد. لذا یکی از مهم‌ترین وظایف نخبگان تقویت نگاه تمدنی کنش‌گران عرصه مهدویت است. ب ـ کوشش برای تقویت رویکرد دانشی برای دور نماندن از رویکرد احساسی و عاطفی ـ وظیفه دوم نخبگان نسبت به رویکردهای موجود در باره مهدویت کوشش آن‌ها برای زنده نگاه داشتن پشتوانه‌های معرفتی مهدویت و تبیین‌ علمی آن در هر رشته‌ای که هستند، می‌باشد. بارها عرض شده است که غلبه رویکرد مناسکی در دین‌داری بدون حفظ پیوستگی به سرچشمه‌های معرفتی می‌تواند این آسیب بزرگ را به دنبال داشته باشد که رود زلال و بزرگ آموزه‌های دینی مانند وقتی به زمین گرایش‌ها و تمایلات توده مردم می‌ریزد اگر از سوی نخبگان مدیریت نشود با انواع خرافه‌ها و قومیت‌گرایی‌ها و ساده‌انگاری‌ها و سطحی‌نگری‌ها در هم می‌آمیزد. دور ماندن فعالیت‌های علمی و تبیینی مهدویت از حجم فزاینده خطر فاصله گرفتن این مناسک از سرچشمه‌های معرفتی و تبدیل کارکردهای مورد انتظار آن به کژکارکردها را می‌تواند به دنبال داشته باشد.  با توجه رویکرد عمومی جهانی به مسأله آخر الزمان و با توجه به اقبال بسیار زیاد مردمی و حکومتی به مسأله مهدویت در جامعه ما، سزاوار نیست نخبگان نسبت به این موضوع بی‌طرف و یا تنها یک تماشاگر ساکت باشند. بخشی قابل توجه و مؤثر از نخبگان جامعه ما به ادله گوناگون و قابل فهم اکنون به اجبار یا به اختیار، با رضایت قلبی و یا بدون رضایت قلبی وظیفه نخبگانی خود را انجام نمی‌دهند. افزون بر دِینی که آن‌ها نسبت به این مردم بر دوش دارند، از نظر دینی نیز وظیفه دارند نسبت به زنده نگاه داشتن پشتوانه‌های معرفتی آموزه‌هایی جامعه‌ساز و تمدن‌ساز مانند مهدویت ایفای نقش کنند.  ۱۰ فروردین ۱۴۰۰ @MohsenAlviri
گونه‌شناسی رویکردها به مهدویت در ایران امروز.docx
20K
مربوط به یادداشت بالا متن یک‌پارچه سخنرانی "گونه‌شناسی رویکردها به مهدویت در ایران امروز" در قالب وُرد @MohsenAlviri
گونه‌شناسی رویکردها به مهدویت در ایران امروز.pdf
330K
مربوط به یادداشت بالا متن یک‌پارچه سخنرانی "گونه‌شناسی رویکردها به مهدویت در ایران امروز" در قالب پی‌دی‌اف @MohsenAlviri
پیام تسلیت به آیت‌الله ناصری به مناسبت رحلت همسر مکرمشان روز دوشنبه ۹ فروردین ۱۴۰۰ پیام زیر از سوی عده‌ای از استادان و پژوهشگران حوزه‌های‌ علمیه خطاب به دامت برکاته به مناسبت رحلت همسر مکرمشان صادر شد. حضرت آیت‌الله ناصری دامت افاضاته "هم و ازواجهم فی ظلال علی الارائک متکئون" درگذشت همسر مؤمنه و مکرمه، یادگار عالم ربانی مرحوم آیت الله حاج شیخ عبدالکریم اصفهانی(قدس سره) را به حضرت عالی، فرزندان گرامی، و دیگر بازماندگان معزز تسلیت می‌گوییم و از خداوند رحمان و رحیم برای شما و همه مصیبت‌دیدگان اجر و صبر و تسلای خاطر و عمر طولانی همراه با عافیت و موفقیت، و برای ایشان رحمت واسعه و غفران و رضوان و حشر با اولیا مسألت می‌کنیم. یقینا همراهی و همدلی آن بانوی مکرمه، در توفیقات حضرت‌عالی و خدمت به حوزه‌های علمیه به عنوان استاد اخلاق و بقیه السلف اساتید نجف و تربیت‌کننده نفوس مستعده، نقشی اساسی داشت. تغمدها الله سبحانه و تعالی بواسع رحمته و حشرها مع موالیها الطاهرین علیهم السلام. مسعود آذربایجانی، عبدالرحیم اباذری، محمدعلی ابراهیمی، محسن الویری، علیرضا امینی، ناصرالدین انصاری، هادی انصاری، رضا برنجکار، علی بنایی، حمید پارسانیا، محمد جعفری، رسول جعفريان، سیدنورالدین جعفریان، محمودرضا جمشيدی، مرتضی جوادی آملی، جویا جهانبخش، صادق حقیقت، عبدالحسین خسروپناه، عبدالامیر خطاط، علیرضا سبحانی، محمدتقی سبحانی، محمدتقی سبحانی‌نیا، سیداحمد سجادی، سیدمحمدکاظم شمس، علی شیروانی، هادی صادقی، محمدحسن صافی گلپایگانی، سیدعباس صالحی، حسن طارمی‌راد، سیدمحمدکاظم طباطبایی‌نژاد، سیدیوسف طباطبایی‌نژاد، احمد عابدی، محمد عالم‌زاده نوری، عبدالمحمود عبداللهی، محمد عمومی، سیدمحمد غروی، احمد فقیهی، سیدعلی قاضی عسکر، سیدمحمود علوی، سیدمهدی علی‌زاده موسوی، محمدهادی فلاح‌زاده، محمدحسین فلاح‌زاده، نجف لک‌زایی، احمد مبلغي، علی مختاری، رضا مختاري، عبدالهادی مسعودی خمینی، حیدر مصلحی، محمدحسن مظاهری، محمدمهدي معراجي، مسعود مکارم، محمدعلي مهدويی‌راد، مهدي مهريزی، محمدعلی میرزایی، هادی نجفی، داوود نمازی، احمد واعظی، علی ورسه‌ای، مجید هادی‌زاده. ۱۱ فروردین ۱۴۰۰ @MohsenAlviri
🔹 ارائه سخنرانی در مراسم رونمایی از کتاب" تمدن نوین اسلامی با محوریت آراء حضرت آیت‌الله العظمی خامنه‌ای" ـ از دو قسمت روز چهارشنبه ۲۰ اسفند ۱۳۹۹ نشست "ظرفیت‌های تمدن‌ساز انقلاب اسلامی" با معرفی و رونمایی از کتاب" تمدن نوین اسلامی با محوریت آراء حضرت آیت‌الله العظمی خامنه‌ای" از سوی کتاب سال رضوی و معاونت فرهنگی و رسانه اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی خراسان رضوی در محل بنیاد پژوهشهای آستان قدس رضوی برگزار شد. این کتاب به قلم حجت الاسلام آقای روح‌الله سعیدی فاضل و از سوی انتشارات حوزه علمیه خراسان منتشر شده است. خلاصه بحثی که در این مراسم ارائه شد چنین است: ضمن تشکر از دست‌اندرکاران برگزاری این نشست، دو نوع مواجهه با کتابی که مراسم رونمایی آن است می‌توان داشت، نگاه بیرونی به کتاب و توجه به شرایطی که کتاب در آن منتشر شده است با تکیه بر نقش و کارکردی که نفس انتشار کتاب و امثال آن صرف نظر از محتوای آن دارد و دیگری نگاه به درون کتاب و محتوای آن که از گزارش محتوا تا نقد و بررسی آن را می‌تواند در بر داشته باشد. آن چه در اینجا به اختصار بیان می‌شود، از نوع نگاه نخست است؛ یعنی در این‌جا بدون ورود به محتوای کتاب، در باره اهمیت انتشار کتاب‌هایی از این دست نکاتی بیان می‌شود. این بحث از سه مقدمه تقریبا طولانی و سپس بیان وجه پیوند آن مقدمات با موضوع این جلسه تشکیل شده است. • دوگانه عمومی شدن نگاه تمدنی و آفت فاصله گرفتن از کارهای علمی روش‌مند ـ عمومی‌سازی نگاه تمدنی یک امر مطلوب به شمار می‌رود و ما نیز در میز تمدن اسلامی مسأله کانونی خود را ضعف و به تبع آن مأموریت اصلی خود را تقویت بینش تمدنی قرار داده‌ایم. عمومی شدن نگاه یا بینش یا رویکرد تمدنی به معنی حرکت به سوی وضعیتی است که در آن مسأله تمدن و کوشش برای دست یافتن به آن به یک امر همگانی تبدیل شود و هر کس در هر موقعیت اجتماعی و سیاسی و فکری و دینی که هست دغدغه‌مند آن باشد. روشن است که چنین وضعیتی یک وضعیت مطلوب است و باید برای تحقق آن کوشید، ولی این موضوع یک آسیب هم به دنبال دارد و آن آمیخته شدن مردمی شدن با و فراهم آمدن زمینه برای اظهارنظرهای غیرتخصصی و فاقد پشتوانه علمی و برخورد به اصطلاح کوچه‌بازاری با مفاهیم بلند و پیچیده است. کم نیست تجربه‌های پس از پیروزی انقلاب به ویژه رهنمودها و خط‌مشی‌گذاری‌های مانند نهضت نرم‌افزاری و اسلامی‌سازی علوم که به چنین سرنوشتی دچار شده‌اند. عمومی نشدن مسأله تمدن‌نگری یک آفت است و عمومی شدن آن یک آفت دیگر، نخبگانی ماندن تمدن‌اندیشی یک افت است و مردمی شدن آن آفتی دیگر. گره‌گشائی از این دوگانه با ورود گسترده نخبگان به این قلمرو و نقش آفرینی آن‌ها برای حفظ مرزها و مدیریت اندیشه توده مردم صورت خواهد بست. • دوگانه رشد مطالعات تمدنی در کشور و فاصله آن با جهان اسلام ـ نکته دوم سطح در یکی دو دهه اخیر در کشور است که اگر به دیده انصاف نگریسته شود، رشد چشمگیری در مقایسه با سال‌های قبل داشته است. اکنون کمتر پایگاه اطلاع‌رسانی رسمی است که مدام از نشر آثار جدید در زمینه تمدن خبری منتشر نکند و کمتر کتابخانه‌ای است که به صورت مستمر کتابی در زمینه تمدن به قفسه‌های خود نیافزاید. این نکته مایه امیدواری زیاد است و نباید آن را کم انگاشت، ولی باید بدانیم که فاصله مطالعات تمدنی ما با سطح مطالعات جهان اسلام و نیز با مطالعات جهانی هنوز بسیار زیاد است. توجه به مسأله تمدن و تمدن نوین اسلامی در کشورهای اسلامی بر ما پیشی دارد. ما معمولا شخصیت‌ها، آثار، جریان‌ها، اندیشه‌ها، مراکز و رویدادهای مرتبط با تمدن را در سطح جهان اسلام را نمی‌شناسیم و لذا گاه به گونه‌ای سخن می‌گوییم که گویی هیچ کس به جز ما تاکنون به این مسأله توجه نداشته است. همین نکته را در باره فاصله مطالعات تمدنی کشورمان با مطالعات جهانی فراتر از جهان اسلام می‌توان مطرح کرد.حجم امیدوارکننده کارهای خوبی که در کشور انجام می‌شود و در عین فاصله داشتن آن از سطح مطالعات بیرون از مرزها ما را با یک دوگانه پیشرفت مطالعات تمدنی یا عقب بودن مطالعات تمدنی روبرو ساخته است. (ادامه دارد.) ۱۳ فروردین ۱۴۰۰ @MohsenAlviri
🔹 ارائه سخنرانی در مراسم رونمایی از کتاب" تمدن نوین اسلامی با محوریت آراء حضرت آیت‌الله العظمی خامنه‌ای" ـ از دو قسمت • ... از یاد نبریم که مسأله تمدن نوین اسلامی اصلاً مسئله انحصاری ما نیست، بلکه مسأله است و این تلقی که تمدن نوین اسلامی یک موضوع ایرانی قلمداد شود، درست نیست. با توجه به این موضوع، طبیعی است که وقتی قرار است موضوعی در سطح امت اسلامی مطرح شود باید بدانیم که در این باره پیش از ما چه کسانی صحبت کرده‌اند و نظریات آن‌ها چه بوده و موضع و جایگاه ما نسبت به آن چیست؟ این چالش نیز با ورود نخبگان به این عرصه و تقویت مطالعات بومی و رصد مطالعات بیرونی و کوشش برای کاهش فاصله با آن از بین خواهد رفت. به عنوان مثال گشودن پنجره‌هایی برای گفت‌وگو بین نخبگان کشور و نخبگان تمدن‌اندیش و تمدن‌پژوه در سطح امت اسلامی و سپس در سطح جهان می‌تواند گامی مؤثر برای برطرف شدن این چالش به شمار رود. • دوگانه شخصیت حقیقی و شخصیت حقوقی آیت‌الله خامنه‌ای ـ نکته سوم ضرورت توجه به جایگاه حضرت به عنوان رهبر نظام جمهوری اسلامی از یک سو و به عنوان یک روشنفکر و صاحبنظر دینی از سوی دیگر است. رهبر معظم انقلاب در نظام جمهوری اسلامی یک حیث حقوقی دارند که همان حیث رهبر بودن ایشان است، ولی حیث دیگر ایشان، حیث اندیشمند جهان اسلام بودن است. به هم آمیختن این دو حیث برای امثال ما عادی است بلکه آن چه برای دغدغه‌مندان انقلاب اهمیت بیشتری دارد همان حیث رهبری است و به همین سبب، در بسیاری از مواقع توجهی به حیث دوم نداریم، اما در فضای غیر از حوزه‌های علمیه و بیرون از دایره افراد دغدغه‌مند انقلاب، الزاما همه مانند ما فکر نمی‌کنند. در آن محیط‌ها سزاوار است روی وجه دوم شخصیت آیت‌الله خامنه‌ای یعنی اندیشمند بودن ایشان تکیه شود. گام‌هایی که سبب شود به دلیل غلبه دادن شخصیت حقوقی ایشان بر شخصیت حقیقی‌شان، جامعه علمی و نخبگانی کشور از شنیدن سخنان رهبر معظم انقلاب به عنوان یک اندیشمند محروم شود و شکاف ناخواسته نخبگانی تقویت و تثبیت شود، یک جفای آشکار و اگر اجازه داشته باشم بگویم یک اشتباه راهبردی است. دیدگاه‌های تمدنی آیت‌الله خامنه‌ای تا آن اندازه از ژرفای دینی، گستردگی ابعاد، پشتوانه معرفتی، پشت‌گرمی به مطالعات و تجربیات تاریخی و روشن‌اندیشی نسبت به واقعیت تمدنی جهان برخوردار است که صرف‌نظر از جایگاه ایشان به عنوان رهبر انقلاب، شایسته طرح و بازخوانی در فضاهای علمی داخلی و خارجی است. حل این چالش یعنی تصمیم‌گیری در باره باقی ماندن در حیث رهبری و دور شدن از فضای تأملات و مناقشات نظری در باره تمدن و یا فروغلتیدن به فضای بحث‌های نظری و فراموش کردن وجه رهبری معظم‌له و یا برگزیدن راهی میانه که راه صواب همین راه سوم است، از نخبگان برمی‌آید. بر پایه این سه مقدمه که گفته شد، اکنون صرف نظر از محتوای کتاب "تمدن نوین اسلامی با محوریت آراء حضرت آیت‌الله العظمی خامنه‌ای" (که برای بررسی و نقد محتوایی آن هم سزاست نشستی دیگر برگزار شود) باید گفت که نشر کتاب‌هایی از این دست گامی است در مسیر حل دوگانه‌هایی که ذکر شد. تدوین یک اثر در باره بر مدار اندیشه‌های آیت‌الله خامنه‌ای، وقتی به قلم افراد دارای اهلیت و ظرفیت و توان پژوهش‌های تخصصی باشد، در درجه اول ضمن گسترش و عمومی‌تر کردن تمدن‌اندیشی، مانع عوام‌زدگی می‌شود و سپس می‌تواند ضمن تقویت مطالعات بومی دریچه‌ای به سوی کاهش فاصله با مطالعات جهانی و جهان اسلام بگشاید و سرانجام هم به برجسته ساختن حیث اندیشمندی آیت‌الله خامنه‌ای در محافل علمی کمک کند. ۱۳ فروردین ۱۴۰۰ @MohsenAlviri
سخنرانی مراسم رونمایی کتاب تمدن نوین اسلامی.docx
81K
مربوط به یادداشت بالا متن یک‌پارچه سخنرانی در مراسم رونمایی از کتاب تمدن نوین اسلامی در قالب وُرد @MohsenAlviri
سخنرانی مراسم رونمایی کتاب تمدن نوین اسلامی.pdf
484.1K
مربوط به یادداشت بالا متن یک‌پارچه سخنرانی در مراسم رونمایی از کتاب تمدن نوین اسلامی در قالب پی‌دی‌اف @MohsenAlviri
🔸 ارائه یک سخنرانی با عنوان "جریان‌های فکری ایران در زمینه تمدن نوین اسلامی" ـ از پنج قسمت روز جمعه ۲۰ فروردین ۱۴۰۰ ش. ـ ۹ آوریل ۲۰۲۱ م. یک سخنرانی با عنوان "جریان‌های فکری ایران در زمینه تمدن نوین اسلامی در سلسه نشست‌های "اندیشه معاصر در جهان اسلام، اندیشه ایرانی" ویژه دانش‌آموختگان و دانشجویان دکتری دانشکده الهیات احمد کلش اوغلو Ahmet Keleşoğlu دانشگاه نجم‌الدین اربکان و به دعوت آقای دکتر کاپلان دوغان استاد تاریخ اسلام در گروه فرق اسلامی این دانشکده قونیه ارائه شد. متن سخنان ارائه شده با اندک تفاوتی چنین است: مقدمه و بیان مسأله پیش از هر سخنی، خوشحالی خودم را از این که خداوند بزرگ توفیق حضور در جمع شما فرهیختگان و دانشجویان عزیز کشور دوست و همسایه‌مان ترکیه را به من داده است، ابراز می‌دارم و از برادر عزیزم جناب آقای دکتر کاپلان دوغان Doğan Kaplan که امکان این گفت‌وگو را فراهم آوردند، صمیمانه تشکر می‌کنم. جریان‌های فکری ایران و هر کشور دیگری را می‌توان به صورت کلی هم مورد بررسی قرار داد، اما روشن است که اگر این بررسی در زمینه موضوعات جزئی و تخصصی‌ صورت بگیرد، کمک بیشتری به شناخت وضعیت و سطح اندیشه در آن جامعه خواهد کرد. بر این اساس در این گفتار هم، بنده به جای سخن گفتن از جریان‌های اندیشه‌ای معاصر ایران ترجیح می‌دهم که روی یک موضوع یعنی تکیه کنم و به شناسائی و دسته‌بندی جریان‌های فکری در زمینه آن بپردازم. مراد از تمدن نوین اسلامی، آینده توسعه‌یافته و پیشرفته مسلمانان در جهانی است که تمدن غرب در آن سیطره ندارد. آن چه در این گفتار می‌خواهم با شما در میان بگذارم یک دسته‌بندی برای در این باره است. علت انتخاب موضوع علت انتخاب این موضوع افزون بر علاقه شخصی بنده به آن و اختصاص داشتن بخشی از مطالعاتم به آن، چنین است: • اهمیت مسأله تمدن نوین اسلامی برای بخشی از اندیشمندان ایرانی ـ قطعا اگر فهرستی از مسائل اصلی ایران کنونی شناسایی تهیه شود، یکی از آن‌ها مسأله تمدن نوین اسلامی است. می‌توان گفت یک موضوع وقتی به یک مسأله تبدیل می‌شود که معمولا چه در سطح حکومتی و چه در سطح نخبگانی و چه در سطح عمومی در باره آن‌ها گفت‌وگو ‌شود و بخشی از تولیدات فکری جامعه مانند مقالات و سخنرانی‌ها و کتاب‌ها و نشست‌های علمی به آن اختصاص ‌یابد. با این شاخصه، تمدن نوین اسلامی یک مسأله برای به شمار می‌رود، زیرا هر چند هنوز در ایران یک رشته دانشگاهی در این باره نداریم (البته اقداماتی برای راه‌اندازی آن صورت گرفته) اما چند مؤسسه علمی و نشریه علمی در این زمینه مشغول فعالیت هستند و معمولا در هر ماه یک یا چند کتاب تازه و یا مقاله و یا نشست علمی در این زمینه منتشر و یا برگزار می‌شود. • امت‌گرا بودن مسأله تمدن نوین اسلامی ـ نکته دیگری که در انتخاب این موضوع مؤثر بود این است که مسأله تمدن نوین اسلامی یک موضوع ایرانی محض و منحصر به جمهوری اسلامی ایران نیست، بلکه به همه کشورهای اسلامی مربوط است و به عبارت دیگر یکی از مسائل مورد توجه همه و یا بیشتر کشورهای اسلامی هم هست. اندیشمندانی که در باره تمدن نوین اسلامی آثاری پدید آورده‌اند منحصر به کشور ایران نیستند. اصولا وقتی از تمدن حرف می‌زنیم یعنی مرزهای ملی و قومی و مذهبی را کنار گذاشته‌ایم و در یک پهنه وسیع‌تر به موضوعات عمومی می‌نگریم. البته تذکر این نکته لازم است که چه بسا اندیشمندان، کلمه تمدن نوین اسلامی نبرند ولی اندیشه‌های اصلاحی آن‌ها برای یک اندیشه تمدنی به حساب بیاید. مثلا از بین اندیشمندان ترکیه ـ صرف‌نظر از گرایش‌های سیاسی آن‌ها در داخل کشور که من با آن کاری ندارم ـ افرادی مانند بدیع‌الزمان سعید نورسی و محمد فتح‌الله گولن و نجم‌الدین اربکان (هر چند بیشتر یک چهره سیاسی بوده است تا یک اندیشمند) افرادی دارای اندیشه‌ها و جهت‌گیری‌های تمدنی به شمار می‌روند و سال گذشته یک کتاب در باره اندیشه‌های تمدنی آن‌ها به زبان فارسی منتشر شد. (ادامه دارد.) ۲۲ فروردین ۱۴۰۰ @MohsenAlviri
🔸 ارائه یک سخنرانی با عنوان "جریان‌های فکری ایران در زمینه تمدن نوین اسلامی" ـ از پنج قسمت معیار دسته‌بندی برای تقسیم‌بندی جریان‌های فکری مربوط به تمدن نوین اسلامی می‌توان از منظرهای مختلف تاریخی، محتوایی، فراوانی آثار، مقبولیت اجتماعی و مانند آن به این کار دست زد. انتخاب هر یک از این منظرها تابع هدفی است که ما از دسته‌بندی دنبال می‌کنیم. در این جا، چون هدف ما مثلاً آسیب‌شناسی این جریان‌ها و یا ارزیابی علمی آن‌ها و مانند آن نیست، بلکه هدف معرفی این جریان‌های فکری متناسب با مفاهیم قابل فهم برای همه فرهیختگان امت اسلامی است، لذا معیار تقسیم‌بندی را عوامل مؤثر بر نگاه به تمدن نوین اسلامی قرار داده‌ام. به نظر بنده مهم‌ترین این عوامل سه چیز است: نوع نگاه به اندیشه اسلامی، نوع نگاه به امت اسلامی و نوع نگاه به تمدن غرب. یعنی اندیشه‌ها و جریان‌های فکری مربوط به تمدن نوین اسلامی بر اساس نوع نگاهشان به این سه مؤلفه ، امت اسلامی و از یکدیگر متمایز می‌شوند. البته عوامل دیگری مانند هویت ملی، تاریخ و قومیت هم می‌تواند در نگاه به تمدن نوین اسلامی مؤثر باشد، ولی به دلیل این که از اهمیت کمتری برخوردارند در این بررسی بنده مد نظر قرار نگرفته‌اند. توضیح در باره عوامل مؤثر بر نگاه به تمدن نوین اسلامی برای روشن‌تر شدن موضوع توضیح کوتاهی در باره سه مؤلفه اصلی و اثرگذار بر شکل‌گیری نوع اندیشه در باره تمدن نوین اسلامی ضروری به نظر می‌رسد. الف. نوع نگاه به اندیشه اسلامی اکثریت مردم ایران از پیروان علیهم السلام هستند و لذا اندیشه اسلامی در ایران در این فضا باید تعریف شود. در نگاهی کلی، توجه به اندیشه اسلامی یا همان مکتب اهل بیت علیهم السلام در ایران را به سه دسته می‌توان تقسیم کرد: • سنت‌گرایی دینی ـ این جریان که خاستگاه اصلی آن است، از یک طیف گسترده تشکیل می‌شود که طبعاً در این مختصر نمی‌توان به بررسی همه آن‌ها پرداخت. بخشی از این جریان، مناسک‌گرایانی هستند که با همان نگاه چند قرن پیش تنها به دنبال اجرای مناسک و آداب و آیین‌های دینی بدون توجه به تحولات دنیای جدید هستند. برخی دیگر که افزون بر مناسک‌گرایی، اندیشه‌گرا هم هستند، به دنبال زدودن اندیشه‌هایی هستند که به اعتقاد آن‌ها دینی نیست ولی وارد دین و مکتب اهل بیت علیهم السلام شده است (مانند اندیشه‌های فلسفی و اندیشه‌های عرفانی) و برخی دیگر از آن‌ها نیز با تکیه بر همان سنت‌گرایی به نوعی تجددستیزی اجتماعی و معرفتی روی آورده‌اند. • نواندیشی دینی ـ خاستگاه این جریان هم حوزه‌های علمیه است و طیفی بسیار گسترده را تشکیل می‌دهد. در یک سر این طیف نواندیشانی هستند که تا به آنجا به ظواهر دینی تمسک و تعصب دارند که تشخیص تفاوت آن‌ها را با سنت‌گرایان دشوار می‌کند و در طرف دیگر این طیف قرآنیون و یا تجدیدنظرطلب‌هایی قرار می‌گیرند که گاه به آن‌ها پروتستانتیسم اسلامی گفته شده است. • دین‌گرایی دانشی ـ جریان سوم در اندیشه دینی را که خاستگاه برون‌حوزه‌ای دارد می‌توان در وجود دانشمندانی در رشته‌های مختلف علمی از علوم طبیعی و مهندسی گرفته تا علوم انسانی و علوم اجتماعی جست‌وجو کرد. این‌ها یا در پرتو دانش‌های جدید قرائتی نو از اندیشه اسلامی ارائه کرده‌اند و یا از دانش‌های نو دست کشیده و یا آن را ناکافی می‌شمرند و گم‌شده خود را در اندیشه اسلامی یافته‌اند. ب. نوع نگاه به امت اسلامی عامل دیگری که تأثیری تعیین کننده در نوع نگاه به تمدن نوین اسلامی دارد، مسأله نگرش جریان‌های فکری به امت اسلامی و جهان اسلام است. ویژگی جریان‌های فکری را از این نظر به دو دسته کلی می‌توان تقسیم کرد: • ناهمگرایی مذهبی ـ پیروان این گرایش کسانی هستند که به هیچ چیز جز فهم خود از اسلام و مکتب اهل بیت علیهم السلام توجه ندارند و حتی توجه ائمه اطهار علیهم السلام به مسأله امت هم در کانون توجه آن‌ها قرار ندارد. این گروه هم یک طیف هستند و از کسانی که به مقدسات برادران و خواهران عزیز اهل سنت اهانت می‌کنند تا کسانی که مراقب هستند هیچ اقدامی به سودی دیگر آحاد امت اسلامی انجام ندهند در آن قرار می‌گیرد. • امت‌گرایی ـ در برابر ناهمگرایان مذهبی کسانی هستند که بر اساس آموزه‌های مکتب اهل بیت علیهم السلام به امت اسلامی هم می‌اندیشند و سرنوشت امت اسلامی و آن چه به سود و زیان امت اسلامی است در کانون توجه آن‌ها قرار دارد. (ادامه دارد.) ۲۲ فروردین ۱۴۰۰ @MohsenAlviri
🔸 ارائه یک سخنرانی با عنوان "جریان‌های فکری ایران در زمینه تمدن نوین اسلامی" ـ از پنج قسمت ج. نوع نگاه به تمدن غرب سومین عامل مؤثر در نگاه جریان‌های دینی نسبت به تمدن اسلامی، مسأله نوع نگرش آن‌ها به غرب و تمدن غربی است. ویژگی جریان‌های فکری از این منظر را می‌توان در سه دسته تصور کرد: • غرب‌پذیری ـ غرب‌پذیری در محیط‌های اندیشه دینی ایران از بین رفته است و هیچ کس نیست که با هر تلقی از اسلام سخن بگوید و معتقد باشد که باید غرب را به همین صورت که هست پذیرفت. اصطلاح غرب‌گرا و غرب‌زده را عده‌ای در عالم سیاست به عنوان یک دشنام علیه مخالفان خود به کار می‌برند ولی این اصطلاح هیچ ما به ازاء بیرونی در عالم اندیشه‌ورزی ندارد. • غرب‌ستیزی ـ در برابر گرایش اول که همان طور که گفته شد امروز دیگر طرفداری ندارد، کسانی هستند که به دوری گزیدن کامل از هر چه نام غرب بر آن است، فرا می‌خوانند و می‌توان آن‌ها را غرب‌گریز و غرب‌ستیز نامید. حال این که این فراخوان آن‌ها دقیقا چه معنایی دارد و تا چه اندازه امکان‌پذیر است، نکته دیگری است. غرب‌گزینی ـ در برابر دو گرایش پیشین، جریان سومی را می‌توان نام برد که بر خلاف توصیه به چشم دوختن کامل به غرب و یا چشم پوشیدن کامل از غرب، برخوردی فعال با تمدن غربی دارند و حال با هر معیاری که دارند به بررسی انتقادی فرهنگ و تمدن غربی و گزینش آن می‌پردازند. برای برخی از کسانی که در این جریان قرار می‌گیرند، غرب به عنوان غرب موضوعیت ندارد، بلکه برای آن‌ها تفکر و تجربه بشری ارزش و اهمیت دارد و چون تمدن غرب دربردارنده بخشی از تجربه بشریت است، شناخت آن و استفاده سنجیده از آن را روا می‌شمرند. اکنون می‌توان بر اساس مؤلفه‌هایی که ذکر شد به دسته‌بندی جریان‌های فکری پرداخت. این تقسیم‌بندی در حقیقت یک روش پیشنهادی برای شناسایی جریان‌های فکری معطوف به تمدن نوین اسلامی در هر یک از کشورهای اسلامی است. دسته‌بندی جریان‌ها جریان‌های فکری معطوف به تمدن نوین اسلامی را بر پایه نوع نگاه آن‌ها به سه مؤلفه‌ای که ذکر شد، می‌توان مشخص ساخت. در حقیقت یک ماتریس سه بعدی مانند نمونه زیر، می‌توان طراحی کرد که هر یک از اضلاع آن را یکی از سه مؤلفه پیش‌گفته و محورهای آن تشکیل می‌دهد و نوع نگاه به تمدن اسلامی از محل تلاقی ردیف‌های این سه ضلع به دست می‌آید. بر پایه این ماتریس یعنی محصول ضرب عدد ۳ (شاخه‌های فرعی نوع نگاه به اندیشه دینی) در عدد ۲ (شاخه‌های فرعی نگاه به امت اسلامی) در عدد ۳ (شاخه‌های فرعی نوع نگاه به غرب) به عدد ۱۸ می‌رسیم: ۱.جریان سنت‌گرای دینی، ناهمگرا، غرب‌گرا ۲. جریان نواندیش دینی، ناهمگرا، غرب‌گرا ۳. جریان دین‌گرای دانشی، ناهمگرا، غرب‌گرا ۴. جریان سنت‌گرای دینی، امت‌گرا، غرب‌گرا ۵. جریان نواندیش دینی، امت‌گرا، غرب‌گرا ۶. جریان دین‌گرای دانشی، امت‌گرا، غرب‌گرا ۷. جریان سنت‌گرای دینی، ناهمگرا، غرب‌ستیز ۸. جریان نواندیش دینی، ناهمگرا، غرب‌ستیز ۹. جریان دین‌گرای دانشی، ناهمگرا، غرب‌ستیز ۱۰. جریان سنت‌گرای دینی، امت‌گرا، غرب‌ستیز ۱۱. جریان نواندیش دینی، امت‌گرا، غرب‌ستیز ۱۲. جریان دین‌گرای دانشی، امت‌گرا، غرب‌ستیز ۱۳. جریان سنت‌گرای دینی، ناهمگرا، غرب‌گزین ۱۴. جریان نواندیش دینی، ناهمگرا، غرب‌گزین ۱۵. جریان دین‌گرای دانشی، ناهمگرا، غرب‌گزین ۱۶. جریان سنت‌گرای دینی، امت‌گرا، غرب‌گزین ۱۷. جریان نواندیش دینی، امت‌گرا، غرب‌گزین ۱۸. جریان دین‌گرای دانشی، امت‌گرا، غرب‌گزین شاید این ماتریس پیشنهادی برای شناخت جریان‌های فکری معطوف به تمدن نوین اسلامی مفید باشد، ولی روشن است که همه این ردیف‌ها در همه کشورها تحقق بیرونی ندارد. مثلا همان‌گونه که ذکر شد غرب‌پذیری در محافل دینی ایرانی هیچ جایگاهی ندارد و یا وزن علمی و حضور اجتماعی این ردیف‌ها در کشورهای مختلف با یکدیگر تفاوت دارد و شاید در برخی کشورها نتوان آن را یک جریان نامید. (ادامه دارد.) ۲۲ فروردین ۱۴۰۰ @MohsenAlviri
مربوط به یادداشت بالا
🔸 ارائه یک سخنرانی با عنوان "جریان‌های فکری ایران در زمینه تمدن نوین اسلامی" ـ از پنج قسمت جریان‌های فکری ایران بر این اساس و بر پایه اطلاعات میدانی از ایران و بدون این که بخواهم به صورت تفصیلی از افراد و مؤسسات نام ببرم، می‌توان به هفت جریان اصلی زیر در ایران با ذکر مؤلفه‌های اصلی فکر تمدنی آن‌ها اشاره کرد: ۱. جریان سنت‌گرای دینی، ناهمگرا، غرب‌ستیز ـ بخش عمده این جریان که شاید بارزترین نمود آن در سوزاندن کتاب‌های طب غربی بازتاب یافت، فکر تمدنی ندارد و نسبت به این موضوع یا ساکت است و یا اگر گاه سخنی بر زبان آورد فاقد هر نوع پشتوانه معرفتی است. ولی بخشی دیگر از این جریان، مجموعه باورهای خود را مدون کرده است و به دلیل برخورداری از پشتیبانی رسمی برخی دستگاه‌های فرهنگی حضور قابل توجهی در صحنه دارد و به شکل‌های مختلف به تبلیغ و ترویج برداشت‌های خود مشغول است. ۲. جریان سنت‌گرای دینی، ناهمگرا، غرب‌گزین ـ این جریان که پیروان قابل توجهی دارد ولی فاقد سازمان‌دهی است، ضمن پای‌بندی اکثری به سنت‌های دینی، تنها به مباحث کلامی با محوریت اهتمام دارد و تمدن غربی را در حد یک مسأله جدی قلمداد نمی‌کند هر چند همواره منتقد انحطاط اخلاقی در غرب هم هست. ۳. جریان سنت‌گرای دینی، امت‌گرا، غرب‌گزین ـ این جریان هر چند هنوز به یک جریان جدی تبدیل نشده است ولی ظرفیت بسیار بالایی برای همراه ساختن بدنه اصلی حوزه‌های علمیه و جمع قابل توجهی از دانشگاهیان با خود دارد. این جریان همواره نگاهی به جهان اسلام دارد و نواندیشی آن‌ها در حقیقت بازتولید سنت است و نه بازخوانی سنت و لذا به نظر بنده در جریان سنت‌گرایی قرار می‌گیرد. ۴. جریان نواندیش دینی، ناهمگرا، غرب‌گزین ـ جریان مؤثر دیگری که حضوری بسیار فعال در صحنه سیاست هم دارد، به دلیل آثار متنوعی که در زمینه‌های مختلف تولید کرده است با وجود پای‌بندی زیاد به سنت‌ها، یک جریان نواندیش به حساب می‌آید، هر چند شاید چیزی بر خلاف مصالح امت اسلامی منتشر نکند، ولی دغدغه‌ای هم در این زمینه ندارد و با وجود نقدهای بسیار زیاد به تمدن غرب، در عمل راه شناخت و کاربست دانش غربی را بر روی خود و پیروانش نبسته است. ۵. جریان نواندیش دینی، امت‌گرا، غرب‌گزین ـ این جریان خود از جریان‌های بالقوه و بالفعل مختلفی تشکیل شده است و مدعی برخورداری از نزدیک‌ترین فکر به اندیشه‌های تمدنی امام خمینی و آیت‌الله خامنه‌ای است. این جریان از یک سو بر ضرورت بازخوانی سنت تأکید می‌ورزد و از سوی دیگر همواره به امت اسلامی می‌اندیشد و برای ایجاد و حفظ ارتباط با اندیشمندان جهان اسلام می‌کوشد و با وجود رویکرد انتقادی معرفتی و اجتماعی قوی نسبت به تمدن غرب، خود را از شناخت تجربه تمدن غربی بی‌نیاز نمی‌شمرد. تمدن نوین اسلامی یک دغدغه جدی و مورد اهتمام برای این جریان است. ۶. جریان دین‌گرای دانشی، امت‌گرا، غرب‌ستیز ـ جریان دیگری که هر چند فعالیت زیادی در سطح امت اسلامی و معطوف به امت اسلامی ندارد ولی هیچ ناهمدلی هم با آن ندارد این جریان است. خاستگاه اصلی این جریان هم خارج از حوزه‌های علمیه است و آثار علمی قابل توجهی هم منتشر کرده است و با غرب‌ستیزان حوزه‌ای هم حسب مورد هم‌سوئی‌هایی دارد. این جریان در عمل موضع روشنی در باره تمدن نوین اسلامی نگرفته است و لذا از این نظر شایسته اعتنا نیست ولی ناخواسته موجب تقویت جریان اول یعنی جریان جریان سنت‌گرای دینی، ناهمگرا، غرب‌ستیز است و لذا نمی‌توان آن را نادیده گرفت. ۷. جریان دین‌گرای دانشی، امت‌گرا، غرب‌گزین ـ این جریان هم که خاستگاه حوزه‌ای ندارد در بردارنده قشر وسیعی از دانشگاهیان دارای گرایش مذهبی در ایران است و خود شایسته تقسیم به محورهای فرعی است. جریان سنت‌گرایی فعال در امریکا و اروپا را بنده در همین دسته قرار می‌دهم. این جریان به دلیل دور بودن از فضای سیاست، ظرفیت پرچمداری در زمینه تمدن نوین اسلامی را ندارد ولی حسب مورد می‌تواند موجب تقویت و یا تضعیف جریان‌های پیش‌گفته شود و لذا باید مد نظر قرار گیرد. اختلاف آرای این جریان‌ها در طیف گسترده‌ای از موضوعات از مسائل فقهی درون‌مذهبی گرفته تا مسائل جهانی، خود را نشان می‌دهد. موضوعاتی مانند: مناسک‌گرایی، موسیقی، زنان، فضای مجازی، علوم جدید، دولت، جهاد و استکبارستیزی، هویت ملی، جمعیت، فن‌آوری، توسعه، معنویت، حق انتخاب و جز آن. (ادامه دارد.) ۲۲ فروردین ۱۴۰۰ @MohsenAlviri