eitaa logo
محسن الویری
357 دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
12 ویدیو
313 فایل
این کانال برای اطلاع‌رسانی در باره رویدادها و بازتاب دادن دیدگاه‌های شخصی و نیز بازنشر پاره‌ای اطلاعات سودمند علمی ایجاد شده است.
مشاهده در ایتا
دانلود
🔹ارائه سخنرانی با عنوان "الهیات تاریخ و فرجام نیکوی بشر؛ نگاه دیگر به مهدویت" ـ از سه قسمت روز شنبه ۷ فروردین ۱۴۰۰، بحثی با عنوان "الهیات تاریخ و فرجام نیکوی بشر؛ نگاه دیگر به مهدویت" در همایش اندیشه منجی‌گرایی که از سوی گروه پژوهشی پویا فکر برگزار می‌شد، ارائه شد. گزارش مفاد این سخنرانی چنین است: مقدمه رستگاری نهایی بشر و برخورداری او از همه خوبی‌های این‌جهانی و رهایی از هر رنج و اندوه و ستم و تنگدستی، آرمانِ مشترکِ همه ادیان و مکتب‌ها و حتی اندیشمندانی است که به آینده بشریت اندیشیده‌اند. می‌تواند چارچوبی علمی برای گفت‌وگو در این زمینه بین همه باورمندان به فرجام نیکوی بشر با تأکید بر مهدویت فراهم آورد. تعریف الهیات تاریخ تعریفی از الهیات تاریخ که مبنای این بحث قرار گرفته است، چنین است: بررسی عقلی و روش‌مند موضوع تاریخ در پهنه متن مقدس دینی با هدف درست فهیمدن، تبیین، دفاع یا توجیه، یا نقد آن. الهیات تاریخ به منزله یکی از شاخه‌های ، دارای ویژگی‌هایی است که توجه به آن‌ها برای روشن شدن هدفی که این بحث دنبال می‌کند ضروری است. این تعریف از الهیات تاریخ، در حقیقت تعریف الهیات جدید است که به جای واژه تاریخ در آن می‌توان هر واژه دیگری قرار داد و مثلا اگر قرار در پرتو الهیات جدید در باره رستگاری بشر بحث شود، می‌توان کلمه تاریخ ر برداشت و به جای آن کلمه رستگاری بشر گذاشت. الهیات جدید و ویژگی‌های اصلی آن پیدایش الهیات جدید را به فریدریش شلایر ماخر (۱۷۶۸ ـ ۱۸۳۴) فیلسوف و الهی‌دان برجسته پروتستان آلمانی نسبت داده‌اند ولی الهیات جدید از نیمه نخست قرن نوزدهم به این سو رشد و بالندگی شگفت داشته و اکنون شاخه‌های بسیار متنوع و همچنان فزاینده‌ای یافته است. برخی از ویژگی‌های اصلی الهیات جدید که در تعریف پیشنهادی از الهیات تاریخ هم بازتاب دارد، چنین است: ۱. الهیات جدید در مقایسه با ، به جای تکیه بر مرجعیت قدسی و ماورائی متن دینی، بر توان‌مندی‌ها و ظرفیت‌ها و دلالت‌های متن صرف‌نظر از خاستگاه آسمانی آن توجه می‌کند و مدعاهای خود را به خود متن مستند می‌سازد نه به صادر کننده متن. ۲. الهیات جدید در مقایسه با الهیات قدیم، به جای محدود ماندن به بحث خدا و صفات و افعال او، به چالش‌ها و مسأله‌های بشر امروز توجه دارد و به گستره‌ای فراخ از مسائل فردی تا اجتماعی علاقه نشان دادده است، از مسأله رنج تا اجتماع و سیاست موضوع و متعلَق الهیات جدید قرار گرفته است. مسأله تاریخ و دانش تاریخ هم یکی از مسائل مورد توجه بشر امروز است. ۳. الهیات جدید در مقایسه با علم کلام، هدف و وظیفه خود را به تبیین و دفاع از متن دینی محدود نکرده‌ است، بلکه یک طیف از وظایف دیگر تا حتی بررسی انتقادی متن دینی را در برمی‌گیرد. ۴. الهیات جدید در مقایسه با علم کلام، تنها ناظر به و محدود به مسائل عقیدتی نیست، بلکه به صورت وسیع هم به مسائل نظری و هم به مسائل عینی و عملی و کاربردی می‌پردازد. یکی از شاخه‌های الهیات جدید، Pragmatic Theology است که آن را به الهیات عمل‌گرا یا الهیات واقع‌گرا ترجمه کرده‌اند. ۵. الهیات جدید از طریق تکیه بر عقلی بودن، راه خود از ایمان و در نتیجه از دین‌داری جدا کرده است و طرح هر پرسش از متن دینی و یا برانگیختن هر چالش در برابر متن دینی را خطری برای دین‌داری و ایمان به شمار نمی‌آورد. دین‌داری همزاد ایمان است ولی الهیات جدید وجه نظری دارد و با باطل شدن گزاره‌ها و فرضیات آن دین‌داری آسیب نمی‌بیند. ۶. الهیات جدید از ابزارها و روش‌های پژوهشی متعارف و به رسمیت شناخته شده در دانش‌های مختلف برای پژوهش‌های خود بهره می‌گیرد. (ادامه دارد.) ۸ فروردین ۱۴۰۰ @MohsenAlviri
🔹ارائه سخنرانی با عنوان "الهیات تاریخ و فرجام نیکوی بشر؛ نگاه دیگر به مهدویت" ـ از سه قسمت چرایی بهره بردن از الهیات تاریخ برای بررسی مهدویت چارچوب‌های معرفتی مبتنی بر پایه مکتب اهل بیت علیهم السلام که به ویژه در شرایط پس از پیروزی انقلاب اسلامی این امید را ایجاد کرده بود که بتواند به عنوان یک پارادایم جدید معرفتی دریچه‌ای نو برای گفت‌وگو با جهان بگشاید، اکنون به دلیل غلبه تدریجی و نگران‌کننده بر تشیع فقاهتی و معرفتی در وضعیتی قرار گرفته است که امکان بنا نهادن یک نظام معرفتی بر آن را به حاشیه رانده است. با تلقی موجود و رو به گسترش از تشیع در ساحت عمومی که نه به صورت خزنده بلکه به صورت جهش‌وار خردورزی را به حاشیه می‌راند و شکل‌های مختلف مناسک‌گرایی را به جای آن می‌نشاند، راه گفت‌وگو به تدریج بسته می‌شود. در چنین شرایطی، با توجه به رواج الهیات جدید در عرصه جهانی و جایگاه یافتن آن به مثابه یک شاخه علمی و ظرفیت به اثبات رسیده آن برای ایجاد یک چارچوب برای گفت‌وگو، به ناچار آن را برمی‌گزینیم تا راهی برای فرار از وضع موجود بیابیم.خاموش نگاه داشتن چراغ مکتب اهل بیت علیهم السلام یک جفای نابخشودنی است و اکنون که نمی‌توان از چارچوب‌های بومی ولی دارای ظرفیت جهانی بهره برد، به ناچار باید چارچوب‌های جهانی را برگزید و مضامین و محتوای بومی را در آن ریخت. مهمترین مباحث رایج در الهیات تاریخ که دست کم یک کتاب مستقل و چند مقاله در باره آن نوشته شده است، به تبعیت از روح غالب در الهیات جدید یک رویکرد مسیحی دارد. در الهیات تاریخ چند موضوع تاریخی بنیادین، مورد توجه بوده است که مهم‌ترین آن‌ها را می‌توان در چهار محور زیر برشمرد: • تاریخ جهانی و خدا ـ این که خداوند چگونه به تاریخ می‌نگرد و رابطه تاریخ با خدا چیست؟ آیا تاریخ تنها صحنه تجلی اراده خداست؟ یا خداوند تاریخ را مانند اتومبیل کوچک کوکی کودکان کوک کرده و پس از به حرکت انداختن آن، اکنون این خود تاریخ است که حرکت می‌کند؟ آیا خداوند دست بشر را برای نقش‌آفرینی در تاریخ باز گذاشته است؟ پرسش‌هایی از این دست را در الهیات تاریخ می‌توان پاسخ گفت. پانن برگ در کتاب الهیات تاریخی مفهوم تاریخ جهانی را با مفهوم خداوند به عنوان یک وجود برتر و حاکم بر زمان دارای پیوند عمیق می‌داند. • منازل تاریخ ـ ایستگاه‌های اصلی و یا نقاط عطف اصلی تاریخ بشر کجاست؟ ژاک ماریتن در کتاب فلسفه تاریخ از چشم‌انداز مسیحی بر این باور است که ایستگاه نخست تاریخ بشر، هبوط است و ایستگاه دوم آن مرحله به صلیب کشیده شدن عیسی و ایستگاه سوم و آخر مرحله بازگشت مسیح. • غایت تاریخ ـ الهیات امید آن گونه که یورگن مولتمان در کتابی به همین نام شرح داده است به صورت عمده در پیوند با غایت تاریخ و باور به غایت‌مندی تاریخ معنی می‌یابد. • معنی تاریخ ـ معنی تاریخ نیز در پیوند با غایت روشن تاریخ قابل تصور است. کارل لوویت در کتاب معنا در تاریخ به خوبی توضیح داده است که نه وقایع تاریخی به تنهایی معنادار هستند و نه توالی رویدادها افاده معنی می‌کند، بلکه تاریخ "تنها هنگامی معنا دار می شود که واجد هدفی استعلایی فراتر از واقعیت‌های موجود باشد.... جسارت اظهار عقیده در باب معنای وقایع تاریخی تنها هنگامی امکان‌پذیر می‌شود که وقایع غایت روشنی داشته باشند.(معنا در تاریخ، ص بیست و شش مقدمه) (ادامه دارد.) ۸ فروردین ۱۴۰۰ @MohsenAlviri