eitaa logo
محسن الویری
357 دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
12 ویدیو
313 فایل
این کانال برای اطلاع‌رسانی در باره رویدادها و بازتاب دادن دیدگاه‌های شخصی و نیز بازنشر پاره‌ای اطلاعات سودمند علمی ایجاد شده است.
مشاهده در ایتا
دانلود
🔸 عاشورای حسینی در خامه علامه حکیمی ـ از پنج قسمت گفتمان‌ها و قرائت‌های عاشورا و جایگاه گفتمان سیاسی در آن در بین گفتمان‌های مختلفی که بر خوانش‌های عاشورا حاکم است مانند گفتمان عرفانی، گفتمان تاریخی، گفتمان عاطفی، گفتمان حماسی و جز آن، یکی از مهمترین گفتمان‌ها گفتمان سیاسی است، این گفتمان به ویژه در سال‌ها و ماه‌های منجر به پیروزی انقلاب اسلامی رونق بیشتری داشت. مراد از سیطره این گفتمان بر خوانش عاشورا این است که عاشورا به گونه‌ای خوانده و فهمیده شود که مبنای رفتار سیاسی امروز ما قرار گیرد و رفتار سیاسی ما امتداد قیام عاشورا و پژواک پیام عاشورا به شمار رود. در یک نگاه کلی، باید گفت خوانش مرحوم حکیمی از عاشورا یک خوانش سیاسی معطوف به عدالت است، این سخن به معنای نادیده گرفتن ابعاد عاطفی، عرفانی و حماسی عاشورا از سوی وی نیست، بلکه تأکید بر و برجسته‌سازی نقطه بنیادین و قله مباحث عاشورایی ایشان است. عاشورا از نظر حکیمی قیامی است برای عدالت و پیامی است برای عدالت. پایه‌های فکری حکیمی در نگاه به عاشورا برای فهم باورهای عاشورایی مرحوم حکیمی باید به دو نکته توجه کرد. وی این دو مبنا را بارها و با تعابیر گونه‌گون مطرح کرده است و بازتاب این دو مبنا در نگاه او به معارف اسلامی و رسالت دین و پرچمداران آن به آسانی قابل ردیابی است. • مبنای نخست: توحید و عدل دو رکن عمده اسلام ـ از نظر مرحوم حکیمی اسلام از دو ساحت نظر و عمل تشکیل شده است و توحید کلیدواژه و اوج قله و بنیان همه آموزه‌های اسلامی در ساحت نظر است و عدل که برآمده از همان توحید است نماد ساحت عملی اسلام است. • مبنای دوم: ضرورت نگریستن به پیامبران و امامان در عینیت جامعه ـ از نظر مرحوم حکیمی در نظام انبیایی پاسخ به مشکلات و مسأله‌های بشری اندیشیدنی نیست، بلکه عملی بودن و عینیت داشتن است و این همان ساحت عملی اسلام در برابر ساحت نظری آن است. ایشان این مبنا را در مباحث مقدماتی کتاب ارزشمند امام در عینیت جامعه توضیح داده‌اند و در مقاله‌ای که در کتاب بعثت، غدیر، عاشورا، مهدی در باره عاشورا دارند، از ۲۶ صفحه مقاله، حدود ده صفحه نخست آن به مقدمه‌ای اختصاص دارد که در حقیقت برای تبیین این مبنا به عنوان چارچوب فهم عاشورا نوشته شده است. اکنون بر پایه مقدماتی که ذکر شد به این نمونه‌ها از نوشته‌های مرحوم حکیمی در باره عاشوراء توجه کنید (علائم سجاوندی از متن کتاب تبعیت نمی‌کند): حاصل بعثت، قرآن کریم است و حاصل غدیر، نهج‌البلاغه، و حاصل عاشورا تداوم حیات قرآن و نهج‌البلاغه و صحیفه سجادیه و تعالیم امام باقر علیه السلام و امام صادق علیه السلام و معارف قرآنی خالص حضرت امام رضا علیه السلام ... و دیگر ائمه طاهرین علیهم السلام و حاصل ُظهور مهدی عج گسترش عدالت است در همه جهان، عدالت آفاقی و انفسی. و عاشورا نقطه اتصال بعثت و غدیر است به ظهور مهدی ع و امام حسین ع تجسم سترگ آدم است تا خاتم صلی الله علیه و آله در تثبیت ارزش.های الهی و تقوم انسانیت انسان و الهی شدن زمین و اوست تکرار کننده نزول قرآن در صیانتی بزرگ، و اوست مفسر خطب فاطمیه و فریادگر نهج‌البلاغه و معلم حماسه و آزادی، و مبشر ظهور مطلق و اسوه بزرگ زندگی و آزادگی (قیام جاودانه، ص ۸۸) در این بیان، حرکت عدالت‌خواهی که از بعثت آغاز و با غدیر تثبیت شده است از طریق عاشورا به قیام مهدی که تحقق‌بخش نهایی این عدالت است متصل می‌شود. پس رسالت جداسازی حق از باطل و عدل از ظلم به منظور پایداری حق و عدل و نابودی باطل و ظلم، همواره رسالتی عظیم است و عاشورای عظیم، تجلی تام ادای این رسالت است (قیام جاودانه، ص ۴، همین جا یادآور می‌شود تمام ارجاعات این کتاب و نیز کتاب عاشورا؛ مظلومیتی مضاعف به نسخه الکترونیکی کتابخانه تخصصی تاریخ اسلام و ایران است. از محبت کریمانه سرکار خانم دکتر فرشته کوشکی برای ارسال نسخه این دو کتاب تشکر می‌کنم.) ۸ مهر ۱۴۰۰ @MohsenAlviri
🔸 عاشورای حسینی در خامه علامه حکیمی ـ از پنج قسمت پیوند عاشورا با عدالت در عبارتی که ذکر شد و در عبارتی که پیش روست مورد تأکید قرار گرفته است: عاشورای حسینی ... یک انقلاب سریع و پویا بود که فاصله عبادت را در مکه و شهادت را در کربلا حذف کرد، و نشان داد که خدا هنگامی به درستی عبادت می‌شود که عدالت برقرار شود، با ستمکاران مبارزه شود، و از ستمدیدگان حمایت به عمل آید، و عدالت هنگامی درست عملی می‌گردد که ایمان به خدا در کار باشد و به قصد پرستش خدا تحقق یابد. عاشورا نقطه پیوند میان توحید و عدل است، یعنی بازتاب فریاد پیامبران. (قیام جاودانه، ص ۶) همه آیات آسمانی پس از کتابت شدن بوسیله کاتبان وحی در آغاز اسلام، باری دیگر با خون پاک نبوی علوی فاطمی کتابت شدند (عاشورا؛ مظلومیتی مضاعف، ص ۵۰) عاشورا مشرق انوار توحید و عدل است و توحید و عدل خورشید و روشنگر ارواحند. جهان همواره به دو خورشید نیاز دارد: خورشید روشنگر اجسام و خورشید روشنگر اروح، خورشید تن و خورشید جان ... یزید از همه ظلم تاریخ حمایت کرد و حسین از همه عدل تاریخ (قیام جاودانه، ص ۴۷) بر همین اساس حتی نگاه مرحوم آقای حکیمی به شخصیت فردی امام حسین علیه السلام هم به گونه‌ای بازتاب دهنده دغدغه عدالت‌خواهانه اوست. از معدود گزاره‌های مربوط به زندگی شخصی امام حسین علیه السلام در نوشته‌های مرحوم حکیمی، این نمونه مربوط به توجه امام به محرومان است: بر پشت امام حسین علیه السلام در واقعه عاشورا اثری دیده شد، چون از کیفیت آن از امام سجاد علیه السلام پرسیدند، فرمود: این اثر انبان‌هایی است که پدرم بر دوش می‌کشید و به خانه‌های بیوه‌زنان و یتیمان و مسکینان می‌رساند. (به نقل از بحار، ج ۴۴، صص ۱۹۰ ـ ۱۹۱) (منهای فقر، ص ۱۸۰) پیام عاشورا و مجالس حسینی مرحوم حکیمی که عاشورا را دارای دو جزء قیام و پیام می‌شمرد، بر این باور بود که همان گونه که عنصر عدالت و عدالت‌خواهی نقطه کانونی قیام عاشوراست، در مرحله انتقال پیام عاشورا نیز باید مسأله عدالت جایگاه کانونی و محوری داشته باشد. اکنون باید این پیام رادر مجالس عاشورا آموخت و پراکند و بعد سازندگی عاشورا را زنده کرد، باید مجالس عاشورا را غنی ساخت، و فریاد عاشورا را طنین‌افکن گردانید، عاشورا فریاد زندگی است، پس باید طنین آن در همه آفاق زندگی در پیچد. (قیام جاودانه، ص ۷) ایشان غیرت‌مندانه از غفلت شیعیان در این باره و دور شدن و دور ماندن مجالس حسینی از این موضوع زبان به شکوی گشوده است. از سر درد و دریغ می‌گویم شیعه بیشتر بر مصائب عاشورا گریست و کمتر در مسائل عاشورا اندیشید، شیعه عاشروا را نگاه داشت ولی نشناساند، آفرین بر او که نگاه داشت و دریغ از او که نشناساسند (قیام جاودانه، ص ۴۶) در اینجا نمی‌توانیم از یادکرد افسوسی بس گران بگذریم و آن افسوس بس گران این است که عاشورا هنوز هم چنانکه باید شناخته باشد، شناخته نیست. دوست به گونه‌ای عاشورا را ننمایانده است، و دشمن به گونه‌ای عاشورا را پوشانده است. دوستان و معتقدان بیشتر از هر چیز به بعد عاطفی عاشورا گراییدند و در راه تحقق بخشیدن به رسالت‌های گران عاشورا کوتاهی کردند. و دشمنان در نشناختن عاشورا، یا کوچک شمردن عظمت‌های آن اصرار ورزیدند و برای دور نگاه داشتن افکار و اذهان و نسل‌ها و شهرها از آشنایی با عاشورا و هماهنگ شدن با اهداف آن، کوشش بسیار کردند. اگر دوستان هر چه بیشتر به شناساندن ابعاد عجیب و عظیم عاشورا پرداخته بودند، دشمنان توفیق چندانی نمی‌یافتند. خورشید که طلوع می‌کند همه بشریت آن را می‌بیند و همه انسان‌ها خورشید را می‌شناسند و از عظمت و ارزش آفتاب آگاهند و مگر عاشورا خورشید تابیده در آفاق ارزش‌های انسانی و تعالیم روحی بشری نیست؟ پس چرا چنان که باید، شناخته نیست؟ شب عاشورا، روز بزرگ انسانیت است و روز عاشورا ملکوت سترگ همه روزهاست. افسوس که سرایندگان عاشورا، ذات عاشورا را نسرودند، یا کمتر سرودند، افسوس که گویندگان عاشورا، ذات عاشورا را نگفتند، یا کمتر گفتند. (قیام جاودانه، ص ۵۴) ۸ مهر ۱۴۰۰ @MohsenAlviri
🔸 عاشورای حسینی در خامه علامه حکیمی ـ از پنج قسمت عاشورا حرکتی برای نفی ظلم و اجرای عدالت است، چنانکه در خطبه دوم حضرت امام حسین ع به صراحت ذکر شده است. عاشورا حماسه فجرهای بزرگ انقلاب‌های خونینی است که حق محرومان را بگیرد و به آنان برساند. عاشورا، پرچم اجرای عدالت است که بر قله خورشید نصب شده است، و اگر شیعه کوتاهی نکرده بود و عاشورا را به جهانیان شناسانده بود، امروز عاشورا همه محیط‌های انسانی را با عدالت و انصاف آشنا کرده بود. به شرط این که خود طرفداران عاشورا و حکومت‌های مدعی اعتقاد به عاشورا، به عدالت و انصاف معتقد باشند و جامعه را بر اساس عدل و داد بسازند و این همه تفاوت‌های جهنمی و دره‌های فقر و قله‌های ثروت وجود نداشته باشد و یزیدیانی که در زیر نام حسین ع خود را پنهان کرده‌اند در میان نباشند. (عاشورا؛ مظلومیتی مضاعف، ص ۷۸) مرحوم حکیمی در باره مفهوم مضاعف بودن مظلومیت عاشورا این گونه توضیح داده‌اند: در عاشورا دو ظلم و اقع شده است: یکی بر حضرت امام حسین ع و خاندان پیامبر اکرم ص و دیگری بر خود عاشورا، عاشورایی که برای عدالت بر پا شد در راه تکاثر و اتراف و اسراف و اجحاف و اتلاف مال مردم مصرف می‌شود. کسی در عاشورا گامی برای عدالت برنمی‌دارد ... چنان است که چهل سال پیش در کتاب سرود جهش‌ها نوشتم: باز باید عاشورایی برای عاشورا گرفت (عاشورا، مظلومیتی مضاعف، ص ۲۲) انقلاب اسلامی و اما و اگرهای پیوند آن با عاشورا پس از رحلت مرحوم حکیمی بحث‌هایی در باره موضع ایشان نسبت به انقلاب اسلامی مطرح شد. در کتاب فیلسوف عدالت به استناد سخنی که ایشان در یک گفت‌وگوی محدود با چند نقر از جمله مؤلف کتاب در این باره گفته‎‌اند مطالبی بیان شده است، ولی به نظر می‌رسد همان موضع با همان صراحت و شفافیت قبلا هم در کتاب قیام جاودانه مطرح شده است. ایشان از فصل "حکومت مسانخ" در این کتاب تا پایان کتاب به صراحت در باره پیوند موجود و ممکن و ممتنع انقلاب اسلامی با عاشورا سخن گفته است. و به صراحت گفته است که این انقلاب که با تکیه بر آرمانخواهی و عدالت‌طلبی عاشورا آغاز شده بود، در عمل باید در موضوع عدالت به شعارهای نخست خود پای‌بند بماند. ما که از نقطه قیام آفرین عاشورا شروع کرده‌ایم باید به همان نقطه برگردیم، عدالت، این انقلاب خود را حامل پیام عاشورا میداند پس حالا که قدرت را در دست گرفته است باید عامل به آن پیام باشد.حامل پیام بود برای بسیح کردن شورانگیز مردم، به منظور کسب قدرت برای اجرای عدالت و قیام به قسط (لیقوم الناس بالقسط)، اکنون باید عامل به پیام باشد، برای حاضر نگاه داشتن تعهدآمیز مردم، به منظور حفظ قدرت، برای اجرای عدالت و قیام به قسط. (قیام جاودانه، ص ۷۱) مرحوم حکیمی به صراحت بر این باور بود که انقلاب در عمل به این شعار ناتوان ماند. غرش شیرآسای ایشان علیه فقر که ۲۱ سال پیش از این در این کتاب ثبت شده است، طبعا با وضعیت کنونی جامعه و افزایش شرم‌آور فاصله فقیر و غنی اکنون یا به ناله‌ای دردمندانه و یا به صیحه‌ای بلند باید بدل شده باشد. مرحوم حکیمی بر این نکته نیز پای می‌فشرد که باید واقعیت‌های جامعه را دید و فریاد کشید. وی پس از توضیح در باره وجود دو نگرش تمجیدآمیز و انتقادی در باره انقلاب اسلامی و تأسیس جمهوری اسلامی در داخل ایران و در خارج از ایران، در باره نگرش دوم می‌گویند: هر واقعیتی همواره یک هشدار است. رویگردانی از واقعیت‌ها بی اعتنایی به هشدارهاست و زیان بزرگ ـ بسیار بزرگ ـ این چگونگی بر هیچ خردمندی پوشیده نیست. ... نگرش دوم در باره انقلاب یا بهتر است بگوییم در باره اشخاص و عملکردها، زیرا انقلاب به ذات خود ندارد عیبی و حاکمیت اسلامی ایران که از سوی کسانی اهل درد و اعتقاد از داخل و خارج ابراز می‌شود، واجب است که مورد توجه و تنبه بسیار قرار گیرد (قیام جاودانه، صص ۷۴ ـ ۷۵) مرحوم حکیمی نکوهش چشم بستن بر واقعیات را نیز در قالب این تعابیر بیان کرده است: به مسائل و عملکردها و اشخاص همواره به چشم تحسین نگریستن، و از آن‌ها ستایش کردن و با تصویرگری لفظی واقعیات را بر خلاف آن چه هست نمایاندن یا از واقعیات چنان که هست بی اطلاع بودن، به حکم تجربه روش خوش‌عاقبتی نیست و این که بگوییم چون دشمن داریم نقاط ضعف را نباید مطرح کرد، نخست گام انحراف و انحطاط است و موجب وداع با ارزش‌ها و سبب افول آن‌هاست و کاری در حد دفن انقلاب است، ارزشبانی میراث تشیع است (قیام جاودانه، ص ۷۸) ۸ مهر ۱۴۰۰ @MohsenAlviri
🔸 عاشورای حسینی در خامه علامه حکیمی ـ از پنج قسمت در سطحی بالاتر مسامحه در باره واقعیت‌های جامعه و مردم و زندگی در سطح حاکمیت، خلافت تکلیف نیز هست، پس نباید غافل بود، و نباید مسامحه روا داشت، ... و این دفاعی بود از عاشورا (قیام جاودانه، ص ۱۴۲) جمع‌بندی در باره دیدگاه‌های عاشوایی مرحوم حکیمی همچون هر متفکر دیگری می‌توان نقدهایی داشت، از برجسته ساختن وجه اقتصادی و تأثیرات احتمالی فضای مبارزه با سرمایه‌داری در سال‌های نزدیک پیش و پس از پیروزی انقلاب. که البته ایشان در این باره در صدد رفع این تهمت برآمده است و توضیح می‌دهد که من تردید داشتم که آیا این مواضع من مطابق آموزه‌های دینی هست یا نه و برای همین به مطالعه متون دینی پرداختم و چنین یافتم که درست می‌اندیشم. الحیات نتیجه این مطالعه متون دینی است. ولی اگر بخواهیم به عنوان سخن آخر، یک برداشت تعمیم‌پذیر از خوانش عاشورایی مرحوم حکیمی داشته باشیم، می‌توانیم به همین نکته ضرورت زنده بودن قیام عاشورا در مجالس انتقال پیام عاشورا اشاره کنیم. این که پیام‌های عاشورایی رفته رفته از مجالس حسینی جامعه امروز ما رخت بر می‌بندد، یک نگرانی بسیار جدی است. این که مجالس حسینی به تدریج از پیام‌هایی که برای اکنون و اینجای من به کار آید خالی می‌شود، این که در مجالس حسینی از ظلم‌ستیزی و عدالت‌خواهی خبری نیست، این که در مجالس حسینی نقد وضع موجود با این توهم که موجب تضعیف نظام است صورت نمی‌گیرد، این که در مجالس حسینی به جای تربیت شیعه پرسشگر اهل خروش، تشیع و شیعه فرمانبردار تبلیغ و ترویج می‌شود، اینها همه یک نگرانی جدی است. اگر عزاداری تنها برای عزاداری باشد، این نوع عزاداری در عصر قاجار بسیار بیشتر از حالا بود. تعداد تکایای ساخته شده در آن زمان بسیار زیاد بود، اما آن عزاداری سازندگی اجتماعی نداشت و اکنون شاهد بازگشت پرشتاب مجالس حسینی به نوع مجالس عصر قاجار هستیم. اگر می‌خواهیم پیام عاشورا را بشناسانیم و مانع استمرار ظلم مضاعفی که به تعبیر آقای حکیمی به آن کرده‌ایم بشویم، باید نسبت به پیام‌های سیاسی و اجتماعی و به ویژه ظلم‌ستیزانه عاشورا اهتمام و اعتنای بیشتری داشته باشیم و با واقع‌بینی و دامن زدن فضای نقد سازنده، این مجالس را به پیام اصلی‌اش نزدیک کنیم. روضه مناسب است سخن را با عرض ادبی به ساحت قدسی سیدالشهداء و اصحاب وفادارش به مدد خامه مرحوم حکیمی به پایان بریم. مرحوم حکیمی در کتاب بعثت، غدیر، عاشورا، مهدی به وصف صحنه‌هایی از عاشورا پرداخته است، از جمله در صص ۱۱۹ ـ ۱۲۰ در شرح رشادت و شهادت پیرمردی به نام جابر بن عُروه غِفاری چنین نوشته است: "عاشوراییِ دیگر، جابر بن عُروه غِفاری بود، پیرمردی سالخورده، که خدمت پیغمبر ص را درک کرده و در جنگ بدر و صفین حاضر شده بود، این پیرمرد جوان‌عزم، کمر خویش را با عمامه محکم بست. ابروهای خود را که از پیری و سالخوردگی به روی چشمانش افتاده بود، بالا آورد و با دستمال بست. آن گاه به دشمن حمله کرد و پیوسته جهاد کرد تا شصت تن از آن سپاه را به قتل رسانید، آن گاه به شهادت رسید. نوشته‌اند که امام حسین به او نگاه می‌کرد و می‌فرمود: شَکَرَ اللهُ سَعیَک یا شیخ ! ای پیرمرد خدای کوشش تو را پاداش دهاد." امید است مرحوم حکیمی نیز در لحظه کوچیدن از این دیار ناپایدار، مخاطب چنین محبتی از سوی امام حسین علیه السلام بوده باشد. مرحوم حکیمی در ادامه همین گزارش خود، لحظه شهادت امام حسین علیه السلام را در صفحه ۱۲۴ این‌گونه هنرمندانه و با ادب رسم کرده است (چیزی از متن کم نشده و سه نقطه‌ها عینا در متن اصلی کتاب هم هست): "سرانجام، خود امام حسین چونان شیر پهنه کارزاران، پای به میدان نهاد. لشکر کوفه را طوماروار در هم پیچید. خون محمد و علی، خون فاطمه و حسن، خون حمزه و جعفر طیار در رگهای او شعله می‌کشید، خونی که از روز نخست برای نشر دعوت توحید و عدالت گرم و زنده بود، و هر جای نیازی حسن می‌شد به زمین می‌ریخت، خون پیامبران، خون ابراهیم و اسماعیل، خون موسی و عیسی ... اندک اندک، آفتاب از میان آسمان به سوی باختران سرازیر گشت. خون زمین کربلا را گرفت. ساعتی از ظهر عاشورا گذشت. فاجعه عظمی و شهادت کبری واقع شد ... سر حسین در دست دشمن ... الله اکبر ... هوا تیره و تار زمین لرزان، و خورشید گرفته ... و سپس طلوع خورشید حقیقت ..." و لاحول و لا قوه الا بالله العلی العظیم. ۸ مهر ۱۴۰۰ @MohsenAlviri
عاشورای حسینی در خامه علامه حکیمی.docx
31K
مربوط به یادداشت بالا متن یک‌پارچه عاشورای حسینی در خامه علامه حکیمی در قالب وُرد @MohsenAlviri
عاشورای حسینی در خامه علامه حکیمی.pdf
527.8K
مربوط به یادداشت بالا متن یک‌پارچه عاشورای حسینی در خامه علامه حکیمی در قالب پی‌دی‌اف @MohsenAlviri
⏹️ دومین جلسه از سلسله نشست‌های «جستاری در میراث علمی تمدن اسلامی» ◀️ موضوع نشست: نقد و بررسی مکاتب تاریخ نگاری مدرن ⏰ شنبه ۱۷ مهرماه ساعت۱۶ 📃👈 با حضور حجت الاسلام دکتر الویری؛ مدیر گروه تاریخ دانشگاه باقرالعلوم (ع) 🖥️ لینک ورود به جلسه: https://www.skyroom.online/ch/tu1400/isr.ut ☑️ مؤسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی دانشگاه تهران @MohsenAlviri
🔹 انتشار "مقاله پدیدارشناسی تبلیغ اسلام در آمریکای لاتین با رویکرد ارتباطات میان‌فرهنگی" در شماره بیست و هشتم دوفصلنامه دین و ارتباطات (شماره اول، پیاپی ۵۹، بهار و تابستان ۱۴۰۰) از مجموعه نشریات دانشگاه امام صادق علیه السلام به سردبیری آقای دکتر حسن بشیر مقاله‌ای با عنوان "مقاله پدیدارشناسی تبلیغ اسلام در آمریکای لاتین با رویکرد ارتباطات میان‌فرهنگی" منتشر شده است. این مقاله که در صفحات ۱ تا ۳۲ این شماره از فصلنامه چاپ شده، بر گرفته از رساله دکتری آقای دکتر حسین رضایی شریف‌‌آبادی ـ نویسنده مسؤول مقاله ـ است که ۱۹ خرداد سال جاری در دانشگاه باقر العلوم علیه السلام با راهنمایی بنده و مشاوره آقای دکتر سیدمحمدعلی غمامی دفاع شده بود. چکیده مقاله چنین است: تبلیغ اسلام در هر منطقه‌ای باید بر اساس فرآیند فرهنگی و بر محور ارتباطات مؤثر در نظر گرفته شود، منطقه آمریکای لاتین از مناطق مستعد در پذیرش و تبلیغ اسلام است، باتوجه‌به تفاوت‌هایی که در زبان ، دین و فرهنگ‌ و آداب‌ورسوم بومیان منطقه با مبلغان دینی وجود دارد اهمیت تبلیغ براساس ارتباطات میان فرهنگی مطرح است. این پژوهش در صدد کشف موارد مؤثر از نوع ارتباطات میان‌فرهنگی بر محور الگوی قرآنی تعارف (هم‌شناسی فرهنگی) برای رسیدن به معنای مشترک از اسلام و مسلمانان در نگاه بومیان است تا زمینه تبلیغی مناسب و موثر بر محور توحید و فطرت انسانی فراهم آید. به منظور غنای محتوا و شناخت کافی از منطقه، بخش‌هایی را به بررسی تاریخ حضور مسلمانان و چگونگی نفوذ و گسترش ادیان بزرگ در منطقه ، به‌ویژه ارائه گزارشی از تجربه زیستی مبلغین مسیحی بعنوان دین پذیرفته شده که با بهره‌بردن از شیوه تبلیغی موثر براساس ارتباطات میان‌فرهنگی توانستند در طول ۵۰۰ سال مسیحیت را در تمام آمریکای لاتین گسترش بدهند؛ پرداخته شده است. یافته‌های پژوهش با استفاده از روش پدیدارشناسانه براساس تجربه زیستی و مصاحبه های عمیق نگارنده و همچنین از مشاهدات مشارکتی مبلغین فعال در آمریکای لاتین به‌عنوان تکنیک کمکی ، جمع آوری شده است که می توان به این نتیجه دست یافت ؛ که از میان موارد ارتباطات میان‌فرهنگی ، سه محور معنویت، استعمارستیزی و نقش خانواده و مادر به‌عنوان موارد مؤثری هستند که موجب نوعی ارتباط همدلانه و مشترک بین بومیان آمریکای لاتین با مبلغان برای تبلیغ اسلام در عصر حاضر می باشند. متن کامل مقاله نیز به پیوست در دسترس است. ۱۹ مهر ۱۴۰۰ @MohsenAlviri
پدیدارشناسی تبلیغ اسلام در امریکای لاتین.pdf
744.2K
مربوط به یادداشت بالا متن کامل مقاله "مقاله پدیدارشناسی تبلیغ اسلام در آمریکای لاتین با رویکرد ارتباطات میان‌فرهنگی" @MohsenAlviri
📢 اداره بین‌الملل دانشگاه باقرالعلوم (ع) با همکاری سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی برگزار می‌کند: وبینار تخصصی اسلام‌شناسی به زبان انگلیسی با موضوع: الزامات و اقتضائات تمدن نوین اسلامی 🔰 با ارائه حجت‌الاسلام والمسلمین دکتر محسن الویری 📆 سه شنبه ۲۰ مهر ماه ۱۴۰۰ 🕰 ساعت ۱۰:۳۰ تا ۱۲ 📎 https://join.skype.com/b4uaRHikBXbY 🌏 اداره بین‌الملل دانشگاه باقرالعلوم (ع) ___ ۱۹ مهر ۱۴۰۰ @MohsenAlviri
🔸 درس‌گفتار بررسی تاریخ ورود اسلام به ایران در شبکه چهار درس‌گفتاری که با عنوان "بررسی تاریخ ورود اسلام به ایران" قرار است در پنج قسمت از سوی گروه فرهنگ و اندیشه شبکه چهار سیما از فردا چهارشنبه ۵ آبان تا سه‌شنبه ۱۱ آبان (هر روز به جز جمعه و شنبه) ساعت ۱۷:۲۰ دقیقه (باز پخش، روز بعد: ۱۰:۳۰) پخش شود، به این محورها اختصاص دارد: در مقدمه، دو موضوع مهم ایرانیان و عربها پیش از ظهور اسلام و انگیزه‌های فتوحات به صورت عام و فتح ایران به صورت خاص مورد بررسی قرار خواهد گرفت و سپس در محوری مستقل با عنوان ایران در دو قرن نخست اسلامی، به چهار موضوع زیر پرداخته خواهد شد: • بررسی حالت‌های محتمل یک ملت در برابر فاتحان و سنجش موضع ایرانیان بر پایه آن • فعالیت‌های ایرانیان در دو قرن نخست هجری: سکوت یا نشاط؟ • لوازم غیرقابل قبول سکوت نامیدن فعالیت‌های ایرانیان در دو قرن نخست هجری • زمینه‌های اجتماعی و سیاسی سکوت نامیدن فعالیتهای ایرانیان در دو قرن نخست هجری سپس بحثی تقریبا مبسوط در باره کتاب "دو قرن سکوت" نوشته مرحوم عبدالحسین زرین‌کوب ارائه خواهد شد که در آن، پس از مروری بر مفاد کتاب، چهار شاهد و دلیل برای دست کشیدن مرحوم زرین‌کوب از این کتاب به شرح زیر ارائه خواهد شد: • زمان، شرایط و چگونگی نگاشته شدن کتاب • مقدمه چاپ‌های بعدی • اظهارنظر انتقادی در دیگر کتاب‌ها • تألیف آثاری مانند کارنامه اسلام پایان‌بخش این درس‌گفتار، نگاهی انتقادی به چگونگی استناد به این کتاب در فضای مجازی است. ۴ آبان ۱۴۰۰ @MohsenAlviri
🔹 برگزاری جلسه دفاع از پایان‌نامه کارشناسی ارشد روز دوشنبه ۱۰ آبان ۱۴۰۰ جلسه دفاع از پایان‌نامه کارشناسی آقای مصطفی نظرزاده دانشجوی رشته تاریخ ـ گرایش تاریخ اسلام با عنوان "چگونگی تاثیر اراده الهی به عنوان عامل محرک تاریخ بر اساس معناشناسی لفظ اراده در قرآن" در دانشگاه باقر العلوم علیه السلام برگزار شد. مشاوره این پایان‌نامه را استاد گرامی حجت الاسلام و المسلمین دکتر سیدمحمدتقی آل‌غفور و داوری آن را سرکار خانم دکتر زهراء روح‌الهی امیری برعهده داشتند و راهنمایی آن هم بر عهده بنده بود. این پایان‌نامه حلقه‌ای از زنجیره پژوهش‌هایی است که با انگیزه واکاوی متون دینی برای بازخوانی متون دینی از منظر تاریخی به دور از شعارزدگی‌ها و شتاب‌زدگی‌های متعارف در دانشگاه باقر العلوم علیه السلام صورت می‌بندد. این پایان‌نامه مسأله اراده الهی به مثابه یک عامل محرک تاریخ را که یکی از دیدگاه‌های رایج در فلسفه نظری تاریخ است، با محوریت آیات دارای دلالت تاریخی که در آن‌ها واژه اراده به کار رفته، بررسیده است. این اثر، نیاز به پژوهشی دیگر در همین موضوع را برطرف نمی‌سازد ولی به نوبه خود گامی بدیع به ویژه از نظر روشی به شمار می‌رود. موفقیت روزافزون دانشجوی محترم را از خداوند بزرگ مسألت دارم. در این پایان‌نامه، پس از فصل اول که ویژه کلیات است، فصل دوم به بررسی نظریه‌های فیلسوفان تاریخ و اندیشمندان مسلمان در باره عامل حرکت تاریخ اختصاص یافته است و سپس در فصل سوم (با عنوان ملاحظات روشی)، مفهوم و ابعاد و مراحل معنی‌شناسی و چگونگی گزینش آیات بررسی شده است. فصل چهارم با عنوان معناشناسی اراده الهی در قرآن، به توضیح در باره واژه‌شناسی اراده و معناشناسی اراده در قرآن اختصاص دارد و در فصل پنجم هم که مربوط به به تحلیل یافته‌هاست، چگونگی تجلی اراده الهی در تاریخ و تعامل اراده الهی با اراده انسان و ثبات یا تغییرپذیری اراده الهی مورد بررسی قرار گرفته است. چکیده این پایان‌نامه چنین است: عامل محرک تاریخ یکی از اصلی‌ترین موضوعات فلسفه تاریخ است. به پشتوانه وحی، در این که اراده الهی در تاریخ نقش دارد تردیدی نیست؛ اما مسأله این اثر این است که اراده الهی چگونه در حرکت تاریخ نقش ایفا می‌کند؟ و نقش اراده انسان چیست؟ اراده به حالتی نفسانی پس از شوق و علم تفسیر شده است. در نتیجه این تفسیر انتساب اراده به خدا مستلزم انفعال و تغییر ذات الهی است، که برای حل این مشکل متکلمین و فلاسفه راه حل‌ها مختلفی ارائه کرده‌اند. بررسی معناشناسانه کاربرد اراده در قرآن نشان داد که «اراده یک امر» یعنی «فراهم‌سازی مقدمات آن». در این صورت اراده از صفات فعل الهی است و اشکال پیش‌گفته ایجاد نمی‌شود. نظریات موجود درباره عامل حرکت تاریخ هر کدام در سطحی به تحولات و عوامل پرداخته‌اند؛ اما اراده الهی از همه فراتر است و کل تاریخ را در برمی‌گیرد. کل عالم مجرای اراده الهی است و در جهان چیزی جز اراده الهی رخ نمی‌دهد. به گواهی قرآن، اراده الهی به واسطه اسباب و علل عمل می‌کند و تاثیر آن ناگهانی نیست. هر فردی اختیار را در درون خود وجدان می‌کند، اما باز می‌بینیم که اولا انسان تعیین نمی‌کند که در معرض چه انتخابی قرار گیرد، دوم این که ثمره رفتار اختیاری انسان در اختیار او نیست. زیرا همواره عوامل بیرونی نیز در ثمره انتخاب‌ها تاثیر دارند. در نگاه دینی، این خداست که عوامل مختلف را در کنار یکدیگر قرار می‌دهد تا اتفاقی رخ دهد. حوادث کلان تاریخ نیز همین طور رقم می‌خورند. با توجه به محدودیت‌های اراده و اختیار انسان، نقش او در مقیاس فردی و اجتماعی کوچک‌تر از آن است که از او انتظار تاریخ‌سازی برود. کار انسان و جامعه آن است که در هر موقعیت بهترین انتخاب ممکن را انجام دهد، این چنین به سعادت فردی و اجتماعی دست می‌یابند. ۱۱ آبان ۱۴۰۰ @MohsenAlviri
🔸 برگزاری جلسه دفاع از پایان‌نامه کارشناسی ارشد روز چهارشنبه ۱۲ آبان ۱۴۰۰ جلسه دفاع از پایان‌نامه کارشناسی ارشد خانم فائزة رحيم هاشم الموسوي دانشجوی رشته تاریخ اسلام دانشگاه ادیان و مذاهب اسلامی با عنوان "الحياة الاجتماعية و الفكرية في الحلة منذ نشؤها حتى غزو المغول" برگزار شد. راهنمایی این پایان‌نامه بر عهده بنده بود و آقای دکتر أحمد هاتف المفرجی مشاوره و آقای دکتر محمد غفوری‌نژاد هم داوری آن را بر عهده داشتند. اهمیت این پایان‌نامه در گستراندن دامنه مطالعات تاریخ اجتماعی شیعیان به نمونه‌کاوی‌های مانند شهرهای شیعه‌نشین است. دانشجوی محترم زحمتی زیاد برای گردآوری اطلاعات به جان خرید و به صورت نسبی در این کوشش خود کامیاب بود، توفیقش فزون باد. فصل اول این پایان‌نامه به روش معهود و متعارف به کلیات بحث شامل بیان مسأله، اهمیت، هدف، پرسش‌های اصلی و فرعی، روش، پیشینه، گونه‌شناسی منابع و بیان مفاهیم اختصاص یافته است. فصل دوم ویژه شهر حله و تاریخ پیدایش و تحولات و نیز حیات اقتصادی و اجتماعی آن است. و فصل سوم که ویژه تاریخ اجتماعی حله است، دربرگیرنده این محورهاست: ترکیب جمعیتی ساکنان حله، طبقات اجتماعی حله، مشاغل حکومتی و غیرحکومتی در حله، و خدمات عمومی در حله. در فصل چهارم هم مهمترین خاندان‌های علمی، مکان‌های فعالیت‌های علمی و مهمترین پرچمداران نوسازی فکر شیعی و جریان‌های فکری مؤثر در این زمینه مورد بررسی قرار گرفته‌اند. ۱۷ آبان ۱۴۰۰ @MohsenAlviri
مربوط یه یادداشت بالا از راست به چپ: آقای دکتر روزبهانی نماینده دانشکده، آقای عبدالصمد کارشناس امور پایان‌نامه‌ها، بنده، خانم فائزه الموسوی و آقای دکتر احمد هاتف @MohsenAlviri
🔹 مصاحبه‌ای مکتوب در باره پیوند سنت و تمدن نوین اسلامی در اندیشه حسن حنفی در صفحه اندیشه (صفحه ۹) شماره ۷۷۶۷ روزنامه ایران به تاریخ دوشنبه ۱۷ آبان ۱۴۰۰ مصاحبه‌ای مکتوب در باره حسن حنفی با عنوان "دفاع از اجتهاد عقل‌محور" و با عنوان فرعی "ساخت تمدن نوین اسلامی در اندیشه حسن حنفی" منتشر شده است. این مصاحبه مکتوب در بر دارنده محورهای زیر است: چرایی تأکید بر سنت در اندیشه حنفی، دیگریِ سنت نزد حسن حنفی، چگونگی پیوند رویکرد انتقادی حنفی به سنت در مسیر ساخت تمدن نوین اسلامی، چگونگی پشتیبانی باورهای معرفت‌شناسانه و روش‌شناسانه و انسان‌شناسانه حسن حنفی از ساخت تمدن نوین اسلامی، و جایگاه انسان در آثار و آرای حنفی. نسخه پی‌دی‌اف صفحه ۹ روزنامه به پیوست در دسترس است. ۱۸ آبان ۱۴۰۰ @MohsenAlviri
9.pdf
221.6K
مربوط به یادداشت بالا نسخه پی‌دی‌اف صفحه‌ی ۹ روزنامه ایران - "دفاع از اجتهاد عقل‌محور" @MohsenAlviri
◾️ کل من علیها فان و یبقی وجه ربک ذو الجلال و الاکرام خبر تلخ و جانگداز رحلت برادر عزیزمان آقای دکتر سیدمحمد جواد امام‌جمعه‌زاده یکی دیگر از پروردگان مکتب و دانشگاه امام صادق علیه السلام شعله بر دل زد و به اندوه‌مان فرو برد. شخصیتی دانشمند و فرهیخته و اخلاق‌مدار و مدیری بسیار توانمند که بسیار کمتر از آن چه داشت، از وجودش بهره برده شد. روح و رحمت و رضوان الهی نصیبش باد و خداوند متعال او را میهمان سفره اولیائش کناد. تقدیم به روح طیبش الفاتحة بعد الصلوات. محسن الویری ۲۴ آبان ۱۴۰۰ @MohsenAlviri
🔸 برگزاری نشست "بررسی جایگاه تاریخ اسلام جدید کمبریج؛ در پژوهش‌های آکادمیک و کاربرد آن به مثابه منبعی دانشگاهی" ـ از سه قسمت روز سه‌شنبه ۲۵ آبان ۱۴۰۰، نشست “بررسی جایگاه تاریخ اسلام جدید کمبریج؛ در پژوهش‌های آکادمیک و کاربرد آن به مثابه منبعی دانشگاهی” از سوی گروه مطالعات تاریخی (کارگروه مطالعات تاریخ اسلام) پژوهشکده تحقیق و توسعه علوم انسانی سمت به صورت مجازی برگزار شد. در این نشست که آقای دکتر محمد احمدی‌منش دبیری آن را بر عهده داشتند، چهار نفر دیدگاه‌های خود را در باره موضوع نشست، مطرح ساختند: سرکار خانم دکتر فهیمه مخبر دزفولی، آقای دکتر مسعود صادقی، آقای دکتر ابراهیم موسی‌پور بشلی و بنده.  گزارشی کوتاه و ویراسته از مطالبی که از سوی حقیر مطرح شد، همراه با افزوده‌هایی اندک بر پایه مطالب مطرح شده در بخش پاسخ به پرسش‌ها، چنین است: مقدمه از برنامه‌ریزان و دست‌اندرکاران برگزاری این نشست و نیز استادان محترم که درخدمتشان هستیم تشکر می‌کنم. بر اساس هماهنگی قبلی در این نشست تنها به بیان کلیاتی در باره کتاب بسنده می‌شود و بررسی تفصیلی و یا بررسی  انتقادی کتاب را باید به فرصتی دیگر وانهاد. معرفی کتاب ویرایش نخست کتاب تاريخ اسلام کمبریج The Cambrige history of Islam  در سال ۱۹۷۰ م. در دو جلد با ویراستاری سه خاورشناس پرآوازه یعنی پیتر هولت Peter Hot ، آن لمبتون Ann Lambton و برنارد لوئیس Bernard Lewis منتشر شد. ترجمه فارسی این کتاب هم در سال ۱۳۷۷ ش. با قلم مرحوم احمد آرام از سوی انتشارات امیرکبیر در دسترس قرار گرفته است. ویرایش جدید این کتاب با عنوان The New Cambridge History of Islam در سال ۲۰۱۰ م. منتشر شده است. سرویراستاری این مجموعه شش جلدی که جمعا ۴۷۷۴ صفحه دارد، بر عهده مایکل کوک Michael Cook و ویراستاری هر یک از  مجلدات به ترتیب بر عهده این افراد بوده است:  • جلد اول: شکل‌گیری جهان اسلام، ویراستار: چیس، اف. رابینسون Chase F. Robinson (۸۲۳ صفحه) • جلد دوم: غرب جهان اسلام از قرن یازدهم تا هجدهم میلادی، ویراستار: ماریبل فی‌یرو Maribel Fierro (۸۴۲ صفحه)  • جلد سوم: شرق جهان اسلام از قرن یازدهم تا هجدهم میلادی، ویراستار:  دیوید مورگان David Morgan و آنتونی رید Anthony Reid (۷۰۷ صفحه) • جلد چهارم: فرهنگ‌ها و جوامع اسلامی تا پایان قرن هجدهم میلادی، ویراستار: روبرت اروین Robert Irwin (۸۵۸ صفحه) • جلد پنجم: جهان اسلامی در عصر چیرگی غرب، ویراستار:  فرانسیس رابینسون Francis Robinson (۸۰۵ صفحه) • جلد ششم: مسلمانان و مدرنیته: فرهنگ و جامعه اسلامی از ۱۸۰۰ م. بدین سو، ویراستار: روبرت و. هفنر Robert w. Hwfner (۷۳۹ صفحه) نسخه الکترونیک این مجموعه، در قالب پی‌دی‌اف به آسانی و رایگان در دانشگاه کمبریج در دسترس است. ۲۹ آبان ۱۴۰۰ @MohsenAlviri
🔸 برگزاری نشست "بررسی جایگاه تاریخ اسلام جدید کمبریج؛ در پژوهش‌های آکادمیک و کاربرد آن به مثابه منبعی دانشگاهی" ـ از سه قسمت ویژگی‌های عمومی آثار تاریخی مستشرقان  ویژگی‌های عمومی نگاشته‌های مستشرقان در موضوعات تاریخی، صرف‌نظر از تأملاتی که از نظر رویکردها و پیش‌فرض‌ها و مبانی در باره آن‌ها مطرح است، به گونه‌ای است که بیشتر آثار آن‌ها را شایسته اعتناء می‌کند. ویژگی‌هایی هم‌چون گستره منابع، چگونگی بهره گرفتن از منابع، فراوانی ارجاعات، بهره‌مندی فراوان از پژوهش‌های نو، پشت‌گرم بودن به کار جمعی به ویژه با ترکیب استادان پیشکسوت و پژوهشگران جوان، روش پردازش داده‌ها، چگونگی تنظیم و ارائه یافته‌ها، داشتن نقشه‌های مناسب، داشتن انواع نمایه‌های سودمند، و همراه بودن با یک کتابشناسی بسیار ارزشمند و تخصصی و روزآمد. دو ویژگی تاریخ اسلام جدید کمبریج تاریخ اسلام جدید کمبریج، ضمن برخورداری از ویژگی‌های عمومی که بدان اشاره شد، دو ویژگی دیگر دارد که به آن امتیاز بخشیده است: • همه جانبه‌نگری ـ این مجموعه هم از نظر مکان و هم از نظر زمان و هم از نظر موضوعات از یک جامعیت نسبی برخوردار است. از نظر قلمرو جغرافیایی، همه سرزمین‌های شرقی و غربی جهان اسلام در این شش جلد مورد توجه قرار گرفته است و فهرست مطالب جلدهای اول و دوم و پنجم مجموعه شاهد این مدعاست. از نظر زمانی نیز جهان اسلام از پیدایش اسلام تا دوران معاصر مد نظر قرار گرفته است و این گستره زمانی به آسانی از مطالعه عناوین شش جلد که ذکر آن رفت، به دست می‌آید.  این همه‌جانبه‌نگری در موضوعات مورد بررسی هم به چشم می‌آید. به عنوان مثال در جلد چهارم این مجموعه که چهار بخش دارد، موضوعات متنوعی مورد بررسی قرار گرفته است که پاره‌ای از آن‌ها چنین است: تصوف، تنوع فهم‌ها از اسلام، تغییر دین و اهل ذمه، مشروعیت و سازمانهای سیاسی، شهر و عشائر، زندگی روستایی، سازکارهای بازرگانی، زنان و جنسیت، متون و منابع عربی و فارسی و ترکی و اردو، تاریخ‌نگاری، متون و منابع شرح‌حال‌نگاری، روایت‌های مسلمانان از دار الحرب، آموزش، فلسفه، دانش‌های رایج نزد مسلمانان، علوم غیبی، دانش پزشکی، فرهنگ شفاهی، هنر و معماری، موسیقی و آشپزی. همچنین در جلد ششم این مجموعه موضوعاتی متنوع مورد توجه قرار گرفته است، مانند: مهاجرت، ارتباطات، پیکربندی‌های تازه مسلمانان در دو قرن اخیر، ریشه‌های حرکت‌های اصلاحی، تجدید حیات مسلمانان، مسلمانان در غرب، گرایش‌های نو در فقه و کلام اسلامی، مقایسه ساختار حکومت ایران و عربستان، حقوق شهروندی و حقوق بشر، تازه مسلمانان، سنت‌های علمی و تفسیری جدید، اندیشه سیاسی اسلامی، زن و خانواده و قانون، قوانین مربوط احوالات شخصیه، فرهنگ و سیاست در ایران پس از انقلاب، آموزش در دوران مدرن، شهرهای اسلامی در دوران معاصر، نشر و مطبوعات، هنر مدرن، سینما و تلویزیون و رسانه‌های الکترونیک. • گشودن افق‌های نو ـ ویژگی دوم این مجموعه را می‌توان گشودن افق‌هایی نو در برابر خوانندگان شرقی آن شمرد. به عنوان مثال اگر سری به بخش "رویکردهای نو به تاریخ صدر اسلام در دوران مدرن"  Modern approaches to early Islamic history در صفحات صص ۶۲۵ تا ۶۴۷ جلد اول این مجموعه که فِرِد دونر Fred m. donner استاد تاریخ شرق نزدیک در دانشگاه شیکاگو (متولد ۱۹۴۵ م.) آن را نوشته، بیاندازیم، می‌بینیم که وی در این بخش از ویژگی‌هایی همچون تقلیل‌گرایی Reductionism (تقلیل دادن اسلام و قرآن به یک نسخه تغییر شکل‌یافته تورات و انجیل) و عرفی‌سازی (سکولاریزاسیون) Secularising perspective (نادیده انگاشتن نقش مذهب و انگیزه مذهبی در حرکات اجتماعی) و تبدیل نگاه عمومی و یک‌پارچه به جهان اسلام به نگاه‌های تخصصی و از هم‌ گسسته به عنوان برخی از ویژگی‌های پژوهش‌های معطوف به تاریخ اسلام مستشرقان در قرن‌های نوزدهم و بیستم یاد کرده است.  توجه کردن به این ویژگی‌ها، هم از این نظر که یک مستشرق به این ابعاد از رویکردهای نو در مطالعات تاریخ اسلام در دوران مدرن پرداخته و در حقیقت به نقد پیشینیان خود پرداخته، اهمیت دارد و هم از این نظر که دریچه‌ای تازه در برابر ما می‌گشاید تا ما هم از همین زاویه به تاریخ خود بنگریم آموزندگی دارد و هم از این نظر که با بررسی انتقادی دیدگاه‌های آن‌ها عملا می‌توانیم وارد یک گفت‌وگوی سازنده با آن‌ها شویم دارای ارزش و امتیاز است.  به نظر می‌رسد واژه مدرن در عنوان این فصل تنها به نو بودن روش‌ها و ابزارهای پژوهشی مثلا تحول استفاده از سند Document به شواهد Evidences اشاره ندارد، بلکه تغییر بینشی و رویکردی مطالعات تاریخی مستشرقان را هم در برمی‌گیرد. ... ۲۹ آبان ۱۴۰۰ @MohsenAlviri
🔸 برگزاری نشست "بررسی جایگاه تاریخ اسلام جدید کمبریج؛ در پژوهش‌های آکادمیک و کاربرد آن به مثابه منبعی دانشگاهی" ـ از سه قسمت یکی از شاخص‌ترین ابعاد این تغییر بینش‌ها کاسته شدن رویکرد کینه‌توزانه نسبت به مسلمانان و تقویت نگاه هم‌دلانه در پژوهش‌های استشراقی است که یکی از مهمترین جلوه های آن در این کتاب، حضور تعداد قابل توجهی از مسلمانان در بین نویسندگان مقالات است. از این منظر اگر در عنوان این فصل به جای کلمه مدرن، از کلمه پست‌مدرن هم استفاده می‌شد، خطا نبود؛ زیرا رخنه نگاه سکولار از ویژگی‌های دوران مدرن است و نقد آن از سوی فِرِد دونر از دستاوردهای دوران پست‌مدرن. سخن آخر بر پایه آن چه گفته شد، از ترجمه این اثر به عنوان یک ضرورت علمی می‌توان سخن گفت و از آن دفاع کرد. هر چند توصیه نخست و همیشگی ما به دانشجویان و طلاب با الهام از استادان پیشکسوت‌مان این است که به سراغ ترجمه‌ها نروند و مستقیما به منابع اصلی مراجعه کنند، زیرا ترجمه به هر حال فهم و درک مترجم از اثر اصلی و بازتولید آن متناسب با توانائی‌ها و ناتوانی‌های اوست و چه بسا درک یک پژوهشگر از متن اصلی با درک مترجم تفاوت داشته باشد، ولی به هر حال در یک نگاه واقع‌بینانه باید بپذیریم که هنوز بخشی قابل توجه از دانشجویان و استادان ما توان مطالعه متون انگلیسی به زبان اصلی را ندارند، بنا بر این ترجمه این کتاب می‌تواند ضریب بهره بردن از کتاب را به صورتی چشمگیر افزایش دهد و اگر دوستان "سمت" در این راه قدم بردارند، دایره مخاطبان این کتاب در میان دانشگاهیان افزایش خواهد یافت و همین امر برخورد نقادانه با کتاب را تقویت خواهد کرد.  در باره ضرورت ترجمه این اثر، از منظری دیگر هم می‌توان سخن گفت و آن گسترش و حتی نهادینه شدن یک تلقی نادرست از ضرورت مقابله با تفکر و تمدن غرب است. متأسفانه عده‌ای با درکی نادرست از این آرمان انقلاب، متوقف نماندن در دانش غربی و تقویت اعتماد به نفس در بررسی انتقادی آن را به مفهوم چشم پوشیدن و فاصله گرفتن از آن قلمداد کرده‌اند و عملا کشور را به فاصله گرفتن از دانش بشری در سطح جهانی کشانده‌اند، هم‌چون کسی که در مسیر رسیدن به مشهد با این شعار که نباید در شهرهای واقع در مسیر مشهد متوقف ماند و در آنها در جا زد، مدعی شود که میخواهد به گونه‌ای سفر زمینی به مشهد داشته باشد که از هیچ شهر و روستایی عبور نکند. این شعار امکان تحقق بیرونی ندارد، بلکه باید از شهرهای مسیر عبور کرد، ولی روشن است که نباید اسیر هیچ یک از آن‌ها شد و در آن‌ها متوقف ماند. ما اگر به دنبال تحقق آرمان‌هایمان هستیم، ناگزیر از فراگرفتن دانش روز جهانی و البته متوقف نماندن در آن‌ها هستیم. امروزه به برکت وسایل ارتباط جمعی جدید، آگاهی اولیه از فعالیت‌های غربی‌ها خیلی زود به دست می‌آید، ولی نیاز به نهضتی دوباره برای ترجمه آثار برگزیده همچنان باقی است.  روشن است این ستودن کتاب و پای فشردن بر ضرورت ترجمه آن، به معنی دور بودن کتاب از کاستی و ناراستی و نادرستی نیست. ای کاش پیش یا پس از ترجمه کتاب، نشست‌های گوناگونی برای بررسی بخش‌های مختلف هر یک از مجلدات کتاب و نیز کلیه مطالب مربوط به وضعیت جهان اسلام در دوران سلطه غرب و به ویژه کلیه مطالب مربوط به ایران برگزار شود. این گونه بررسی‌های انتقادی نیز به نوبه خود دستاوردهای زیادی دارد که بر اصحاب علم و فکر پوشیده نیست. ولی به هر حال نباید از یاد برد که نقد یک فکر پس از نقل آن صورت می‌بندد.  ۲۹ آبان ۱۴۰۰ @MohsenAlviri
بررسی جایگاه تاریخ اسلام جدید کمبریج.docx
26.2K
مربوط به یادداشت بالا متن یک‌پارچه بررسی جایگاه تاریخ اسلام جدید کمبریج در قالب وُرد @MohsenAlviri
بررسی جایگاه تاریخ اسلام جدید کمبریج.pdf
495.2K
مربوط به یادداشت بالا متن یک‌پارچه بررسی جایگاه تاریخ اسلام جدید کمبریج در قالب پی‌دی‌اف @MohsenAlviri
🔹 درس‌گفتار "بررسی تاریخی ورود مغولان به ایران" درس‌گفتارهایی که گروه فرهنگ و اندیشه شبکه چهار سیما از چندی پیش در باره تاریخ ایران از روزگاران کهن تا کنون با تهیه کنندگی آقای دکترسیدشهاب‌الدین لاجوردی اقدام به پخش کرده، اکنون به تاریخ ایران در قرن هفتم رسیده است. درس‌گفتار "بررسی تاریخی ورود اسلام به ایران" که ارائه آن بر عهده بنده بود، در پنج قسمت در بازه زمانی از ۵ آبان تا ۱۱ آبان پخش شد. اکنون در حلقه‌ای دیگر از این برنامه، درس‌گفتار "بررسی تاریخی ورود مغولان به ایران" قرار است در دو قسمت در روزهای چهارشنبه و پنج‌شنبه ۱۰ و ۱۱ آذر از ساعت ۱۷:۳۰ پخش و روز بعد در ساعت ۱۰:۳۰ بازپخش شود. در درس‌گفتار دو قسمتی این هفته، مطالبی در باره این محورها ارائه شده است: تُرک‌ها و تورانیان و سرزمین ترکان، تفاوت ترک‌زبان‌ها و ترک‌نژادها، تُرک در روایات و ادب فارسی، طوایف تُرک و مغول و نیای چنگیز، مهمترین اقدامات چنگیز تا زمان مرگ او در سال ۶۲۴ ق، مهمترین اقدامات جانشینان چنگیز یعنی اوگتای قاآن (۶۳۹ ق.)، گیوک خان (۶۴۷ ق.)، منگوقاآن (۶۵۷ ق.)، قوبیلای قاآن (۶۹۳ق.) و در پایان، فتح بغداد و سقوط خلافت عباسی به دست هولاکو در سال ۶۵۶ ق. یادآور می‌شود، این درس‌گفتار در هفته آینده با موضوع ایلخانان، ملوک‌الطوائف و سربداران دنبال خواهد شد. محورهای مباحث آینده إن شاء الله در نوشته‌های بعد به اطلاع خواهد رسید. ۸ آذر ۱۴۰۰ @MohsenAlviri