eitaa logo
مجتبی خرسندی
1.9هزار دنبال‌کننده
823 عکس
315 ویدیو
38 فایل
اشعار، نوشته‌ها #مجتبی_خرسندی _شعر _سرود _داستان _افتخارات _مرور خاطرات _معرفی کتاب‌ها _مصاحبه‌ها _نقدها تحلیل‌‌ها _وقایع روزمرّه _توییت‌ها _درددل‌ها _هنر گفت‌وگو
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
96.02M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📽ببینید | کلیپ تصویری ✔️شعرخوانی در مدح و رثای اختتامیه چهارمین کنگره ملی شعر «حدیث حسن» کرج _ امامزاده حسن علیه‌السلام @Hadisehosn @Mojtaba_khorsandi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
4_5837187634203463678.mp3
13.55M
▪️" صباحاً و مساءً " بشنویم مصیبتی را که او هر صبح و شام می‌بیند و خون می‌گرید! 🎵 روایت سی و ششم: خطبه‌ی امام سجاد(ع) در مسجد شام (3) ▪️کانال صباحاً و مساءً👇 @Sabahan_masaa ▪️کانال اصلی التجا👇 @Elteja
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
37 Khoroje Karevan Az Sham.mp3
16M
▪️" صباحاً و مساءً " بشنویم مصیبتی را که او هر صبح و شام می‌بیند و خون می‌گرید! 🎵 روایت سی و هفتم: خروج کاروان آل الله از شام... ▪️کانال صباحاً و مساءً👇 @Sabahan_masaa ▪️کانال اصلی التجا👇 @Elteja
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از شهرزاد داستان‌📚📚
نوشته مجتبی خرسندی ❄❄❄❄❄❄❄⛄⛄⛄⛄⛄⛄⛄⛄ خدا رحمت کند پیرزن دوست‌داشتنی را. نمی‌دانم چندمین‌بار بود که می‌پرسیدم، اما بدون این که ذره‌ای گَرد اخم را در صورت گِرد و زیبایش بنشاند، لبخندی زد و گفت؛ بعد از داشتن دوتا دختر، دوست داشتم مادر پسربچه‌بودن را هم تجربه کنم. وقتی "خانم‌نور" مژده‌ی پسر بودنش را داد، سجده‌ی شکر به‌جا آوردم که خدا علاوه بر نعمت، برکت را هم نصیب خانه‌مان کرده است. اسمش را "مجتبی" گذاشتم. می‌خواستم برگزیده باشد و غلام امام حسن مجتبی علیه‌السلام. شبی که به دنیا آمد ماه کامل از پنجره‌ی شبستان مهمانم شده بود. انگار همه‌چیز زودتر از آن‌چه که باید پیش می‌رفت. مجتبی هر روز انگار به اندازه‌ی چند روز بزرگ‌تر می‌شد. زودتر از موعد به راه افتاد. زودتر از موعد زبان باز کرد. و زودتر از آن‌که فکرش را می‌کردم شیرین‌زبانی‌هایش را به رخ دلم کشید. اشک‌ولبخند هم‌زمان باهم مهمان چهره‌ی پیرزن شدند. ادامه داد؛ حسابی دوستش داشتم و دوستم داشت. تا "مش‌ولی" (پدر بزرگم مرحوم مشهدی ولی‌الله) به حساب مرد خانه بودن اخمی می‌کرد یا غری می‌زد، فوری سگرمه‌هایش توی هم می‌رفت و شروع به تهدید می‌کرد که؛ اگه ننه‌مُ اذیت کنی می‌برمش قم خونه دایی حاج‌آشیخ. @shahrzade_dastan
هدایت شده از شهرزاد داستان‌📚📚
پیرزن نگاهش را به آسمان دوخت، آهی کشید و ادامه داد؛ خلاصه هدیه‌ای بود که خودش داد و خودش هم گرفت. شکر راضی‌ام به رضایش. دست‌هایش را پایین می‌آورد و به سر و صورتم می‌کشد؛ تا قبل از تو حریف نشدم نام دیگر بچه‌ها و نوه‌هایم را مجتبی بگذارم، اما وقتی تو به دنیا آمدی از پدر و مادرت خواستم که روی دل مرا زمین نیندازند و نام تو را مجتبی بگذارند. هرچه خاک اوست عمر بابرکت تو باشد. @shahrzade_dastan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
38 Bazgasht.mp3
18.39M
▪️" صباحاً و مساءً " بشنویم مصیبتی را که او هر صبح و شام می‌بیند و خون می‌گرید! 🎵 روایت سی و هشتم: بازگشت به کربلا... ▪️کانال صباحاً و مساءً👇 @Sabahan_masaa ▪️کانال اصلی التجا👇 @Elteja
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
4_5841704453740170715.mp3
15.86M
▪️" صباحاً و مساءً " بشنویم مصیبتی را که او هر صبح و شام می‌بیند و خون می‌گرید! 🎵 روایت سی و نهم: جابر بن عبدالله انصاری و عطیه ی کوفی... ▪️کانال صباحاً و مساءً👇 @Sabahan_masaa ▪️کانال اصلی التجا👇 @Elteja
هدایت شده از مجتبی خرسندی
بسم الله الرحمن الرحیم کربلا هر جای کربلا دارد نشان تربت اعلای کربلا ما را که خواهشی در سینه نیست غیر تمنّای کربلا کور است در جهان چشمی که نیست محو تماشای کربلا خاکی بهشتی است این است رمز و راز معمای کربلا در راه اربعین پی برده‌ام به معجزه‌ی چای کربلا با وعده‌ی ظهور سبز است راه روشن فردای کربلا گریان که می‌شویم در چشم ماست صحنه‌ی زیبای کربلا گریه به سود ماست. یک قطره اشک ضامن یوم‌الورود ماست پای غم توایم این‌غم‌همان‌غم‌است که بودونبود ماست این غم که از ازل در جان ما و باور ما و وجود ماست با این همه، خوشیم از ریشه‌ی محبت تو تاروپود ماست ما اهل سجده‌ایم تا خاک کربلای تو مهر سجود ماست ذکر حسین شد ذکری‌که لحظه‌ی غم‌وشادی سرود ماست در این مسیر سخت دریای کربلای تو پایان رود ماست جز غم عزیز نیست پای غم تو شادی عالم عزیز نیست ما اهل گریه‌ایم گریه‌کن تو پیش خدا کم عزیز نیست در چشم‌های ما کوثر که‌هست چشمه‌ی‌زمزم عزیز نیست جان‌ها فدای تو در امتحان‌ِعشق تو جان‌هم عزیز نیست باتو خوش‌است عمر اما بدون لطف تو یک‌دم عزیز نیست کل کتاب‌ها اندازه‌ی لهوف و مقرّم عزیز نیست چون ماه‌عشق‌ توست ماهی شبیه ماه محرم عزیز نیست... آرامشم حسین ناز تورا به جان‌ودلم می‌کشم حسین تنها نه صبح من خیس‌است هرشب ازغم‌تو بالشم حسین ابرم که بوده است نام تو بهترین سبب بارشم حسین طوفان شده‌ست و من در زیر پرچم تو در آسایشم حسین با تو بهشتی‌ام بی‌تو اگرچه لایق فرسایشم حسین علمم خدایی است وقتی که می‌شود همه‌ی دانشم حسین رزق مرا بده غیر از زیارت است مگر خواهشم حسین؟ تنها نه غم گریست نام حسین را که نوشتم قلم گریست اشکی نداشت چشم آن را به حق فاطمه دادم قسم، گریست با ارزش است آن چشمی که پای روضه‌ی تو دم‌به‌دم گریست در بین روضه‌ها خوشبخت آن‌کسی که به‌یاد حرم گریست در راه کربلا گوشه به گوشه زائر تو هر قدم گریست شافی محشر است چشمان ما برای تو با این رقم گریست حسرت زیاد خورد هرکس که در مصیبت ارباب کم گریست 📝گروه ادبی یاقوت سرخ @Yaqoote_sorkh @Mojtaba_khorsandi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
40 Arbaeen (1).mp3
19.28M
▪️" صباحاً و مساءً " بشنویم مصیبتی را که او هر صبح و شام می‌بیند و خون می‌گرید! 🎵 روایت چهلم: اربعین... ▪️کانال صباحاً و مساءً👇 @Sabahan_masaa ▪️کانال اصلی التجا👇 @Elteja
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
جامانده... در آن زمین که پناه تمام عالم بود فقط برای من روسیاه جا کم بود!؟ @Mojtaba_khorsandi
4_5913755188715327505.mp3
15.28M
✔️شعرخوانی در مدح حضرت امیر علیه‌السلام و هیئت - مشهدمقدس 📝گروه ادبی یاقوت سرخ @Yaqoote_sorkh @Mojtaba_khorsandi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از فراخوان شعر
به نام حضرت صاحب‌سخن ✔️آیا کتاب شعر باید حتما شاعر باشد!؟ در چندماه اخیر مشغول بازبینی کتابی هستم که در آن اشعاری در یک‌موضوع خاص آیینی گردآوری شده است. در این مدت به نکته‌های جالبی برخوردم.‌ مثلا در یکی از شعرهای شاعران، به‌مصرعی با ایراد وزنی رسیدم‌که ؛ «ماجرای کربلا و کوفه و شام بس نبود‌!» از آنجا که شاعر این شعر را می‌شناختم، می‌دانستم که شعرش حداقل ایراد وزنی ندارد. بعد از جابجایی کلمات، مصراع اصلی را پیدا کردم (البته که با یک جست‌وجوی ساده در گوگل هم می‌شد به‌راحتی متن کامل شعر و این مصرع را به دست آورد، ولی من دوست دارم این کار گزینه‌ی آخرم باشد.) حالا اصل مصراع این بود؛ «ماجرای کربلا و شام و کوفه بس نبود» از آنجا که گردآورنده محترم کتاب را می‌شناختم، به ایشان پیام دادم و طرح مسئله کردم. پاسخ ایشان کوتاه ولی شگفت‌انگیز بود! فرمودند: «من که کاری به کار شعر ندارم، چون در ادبیات سررشته‌ای ندارم! فقط می‌دانم که طبق مطالعات تاریخی بنده، بعد از واقعه کربلا، ابتدا قافله‌ی اهل‌بیت به کوفه و سپس به شام رسیده است. ولی شاعر این مسئله را در شعرش برعکس آورده بود. من هم طبق وظیفه اصلاحش کردم!» اللّهُمَّ اجْعَلْ عَواقِبَ امُورِ «شاعران» خَیْراً. کانال در ایتا؛ @Farakhanesher
هدایت شده از نجویٰ خط
🥀 ﷽ نام حسین را که نوشتم قلم گریست اول قلم گریست، سپس دفترم گریست هرچند باعث همه‌ی گریه‌ها غم است اما همین که داغ تو را دید، غم گریست (مجتبی خرسندی) @najva_khat
بسم الله الرحمن الرحیم نجف به نام خاک ديار خدا، به نام نجف به نام حضرت سلطان دين، امام نجف به نام خاک زمينی که جمع اضداد است که پادشاه و گدا می‌شود غلام نجف دليل خلقت آدم، دليل خلق زمين به احترام علی بود و احترام نجف گمان کنم که خدا از ازل به دست خودش نوشته واژه‌ی «الله» را به بام نجف رسول خوانده علی را به «کعبه‌ی سیّار» که مستحب بشود سجده در تمام نجف بشر کنار، که حتی بعيد نيست اگر که کعبه هم بزند بوسه بر مقام نجف به روی عاصی و مومن در حرم باز است که ردّ هيچ‌کسی نيست در مرام نجف # خودش سبوست، ولی مست کربلا شده است که بوی سيب رسيده‌‌ست بر مشام نجف سلام کرده به سمت نجف تمام زمين ولی به کرببلا می‌رسد سلام نجف... 📝گروه ادبی یاقوت سرخ @Yaqoote_sorkh @Mojtaba_khorsandi