✔️ سلامکردن به سه دسته مکروه است:
🔸 حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ مُوسَى بْنِ الْمُتَوَكِّلِ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ قَالَ حَدَّثَنَا عَبْدُ اللَّهِ بْنُ جَعْفَرٍ الْحِمْيَرِيُّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحُسَيْنِ بْنِ أَبِي الْخَطَّابِ بِإِسْنَادِهِ يَرْفَعُهُ إِلَى الصَّادِقِ (ع) قَالَ: ثَلَاثَةٌ لَا يُسَلَّمُونَ الْمَاشِي مَعَ جَنَازَةٍ وَ الْمَاشِي إِلَى الْجُمُعَةِ وَ فِي بَيْتِ الْحَمَّامِ.
الخصال، الشيخ الصدوق ج1 ص91
@Nardebane_feghahat
✔️ درس خارج اصول آیت الله سید احمد #مددی(حفظه الله تعالی)
1398/8/26
🔹 سید ابن طاووس یک کتابی در استخارات دارد، تا آنجایی که من فکر میکنم شاید اولین نفری است که مستقلاً در این باره کتاب نوشته.
🔸 کلمه «استخاره» در کتب اهل سنت از صحابه هم نقل شده، «علّمنا رسول الله الاستخارة کما کان». در صحیح بخاری و... هست، اما در کتب اصحاب ما فکر میکنم مرحوم سید ابن طاووس کتابش هم چاپ شده، یک سیسالی است که چاپ شده، «فتح الابواب بین ذوی الألباب و بین رب الارباب فی الإستخارات».
@Nardebane_feghahat
🔸 در این که آیا علم و آگاهی نیز از شرایط عامه و اولیه تکلیف است یا نه، اختلاف وجود دارد.
🔹 به عقیده اشاعره «علم» از شرایط عمومیِ تکلیف است و کسی که عالم نباشد در واقع مکلف هم نیست و بر همین اساس آنها احکام خدا را مختص به عالمان میدانند.
🔸 اما شیعه امامیه «علم» را از شرایط اولیه و عامه ندانسته و در اصل تکلیف دخیل نمیدانند، بلکه معتقدند احکام واقعی میان عالم و جاهل مشترک است و جهل و علم تنها در مرحله تنجّز تکلیف دخالت دارد؛ بنابراین، اگر کسی به تکلیف عالم بود، تکلیف بر او منجّز میشود و مخالفت با آن برای او عقاب میآورد، و اگر جاهل بود هر چند در واقع مکلف است در صورتی که «مقصر» باشد در حکمِ عالم است و اگر «قاصر» باشد معذور است و تکلیف در حق او منجّز نخواهد بود.
🔹 دراین مورد، اصولیون امامیه دو دسته شدهاند: بعضی مثل مرحوم «آخوند خراسانی» علم را علت تامّه تنجّز تکلیف ، و برخی دیگر مانند مرحوم مظفر علم را مقتضی یا شرط تنجز دانستهاند.
#اصول
@Nardebane_feghahat
✔️ درس خارج فقه آیتالله #مکارم_شیرازی
مبحث خیارات
96/09/13
🔹 بحث در فرع پنجم از فروع خیار حیوان است و آن اینکه حیوان، آیا عبید و إماء را نیز شامل میشود؟ یعنی آیا در آنها نیز خیار ثلاثة أیام جاری است؟
🔸 مشهور معروف این است که خیار حیوان در مورد آنها جاری میشود.
#فقه
#خیارات
@Nardebane_feghahat
4_5767003157007700096.mp3
4.93M
✔️ تدریس کتابِ فقهی «شرائع الإسلام- محقق حلی- کتاب الطهارة» 56
🔹 دو معنا برای فریضه و سنت
🔸 «علم» شرطِ تنجز تکلیف است
🔹 سه برداشت از «یغسّل المیت اولی الناس به»
🔸 مماثلت و عدم مماثلت در تغسیل میّت
🔹 محقق در معتبر فرموده که تغسیل میّت توسط کافر صحیح نیست، زیرا غسل میّت یک عملِ عبادی است و قصد قربت نیاز دارد، و قصد قربت از کافر متمشّی نمیشود
🔸 تغسیل میّت را برخی از فقها ازالة الخبث میدانند و برخی ازالة الحدث. اگر شما قائل شدی که ازالة الخبث است، قطعاً نیازی به قصد قربت ندارد و کافر هم میتواند غسل دهد
🔹 حتی اگر تغسیل میّت، ازاله حدث باشد، باز هم کافر میتواند غسل دهد. چگونه؟
#فقه
#تدریس_شرایع
@Nardebane_feghahat
4_5767003157007700097.mp3
7.51M
✔️ تدریس کتابِ فقهی «شرائع الإسلام- محقق حلی- کتاب الطهارة» 57
🔸 تغسیل میّت مسلمان و مَن بحُکمِ المسلم واجب است
🔹 «لقیط» از لغات اضداد است
🔸 اختلاف است که دار الإسلام یعنی حکومت، اسلامی باشد یا یعنی اکثریت مردم یک جامعه مسلمان باشند
🔹 اختلاف محقق حلی با فقها در مورد غسلدادن توسط کافر
🔸 عمار بن موسی ساباطی از فطحیه بوده
🔹 توضیحی پیرامون عبدالله أفطح
🔸 کلامِ شیخ محمود حمّصی در مورد فساد عقیده راوی (به نقل از صاحب معالم)
🔹 التزام شهید اول به آوردنِ کلامِ مشهور در لمعه
🔸 توضیحی پیرامونِ محارمِ نسبی، سببی، رضاعی
🔸 غسلدادنِ مخالفین
🔹 فرقه ناووسیه
🔸 فرمایش شیخ طوسی در کتاب عدّة الأصول
🔹 توضیحی پیرامونِ «خوارج، غلات، نواصب»
🔸 ناصبی بمعنی الخاص و العام
🔹 ما الفرق بین النواصب و الخوارج؟
#فقه
#تدریس_شرایع
@Nardebane_feghahat
🔹 و «البضع» بالضم: يطلق على عقد النكاح و على الجماع و على الفرج، و الجمع «أبضاع» مثل قفل و أقفال. و «المباضعة»: المجامعة، ومنه «الكحل يزيد في المباضعة»
📚 مجمع البحرين، الطريحي النجفي، فخر الدين ج1 ص209
@Nardebane_feghahat
✳️ درس خارج فقه استاد مهدی گنجی
94/11/27
🔹 صحیحه حفص بن البختری: «وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عَنْ أَبِيهِ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ حَفْصِ بْنِ الْبَخْتَرِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (علیه السلام) فِي الْمَرْأَةِ تَمُوتُ وَ مَعَهَا أَخُوهَا وَ زَوْجُهَا- أَيُّهُمَا يُصَلِّي عَلَيْهَا فَقَالَ أَخُوهَا أَحَقُّ بِالصَّلَاةِ عَلَيْهَا» و «وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَسِّنِ بْنِ أَحْمَدَ عَنْ أَبَانِ بْنِ عُثْمَانَ عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ (علیه السلام) عَنِ الصَّلَاةِ عَلَى الْمَرْأَةِ- الزَّوْجُ أَحَقُّ بِهَا أَوِ الْأَخُ قَالَ الْأَخُ».
🔸 جواب: این دو روایتی که «أخ» گفته است، معرضٌ عنه اصحاب است، و حجیّت ندارند؛ در نظر ما «إعراض» کاسر است؛ و اگر کسی گفت که «إعراض» کاسر نیست، و این دو روایت حجّت است، این روایات، با روایات دسته اول تعارض کرده و نوبت به مرجّحات باب تعارض میرسد، و با توجه به اینکه رویاتی که میگوید «أخ» أحقیّت دارد، موافق با مذهب عامه است، روایات دسته أوّل مقدم میشود؛ پس در نهایت روایات أحقیّت زوج، مقدّم میشود؛ و از جهت سند و دلالت تام هستند.
#فقه
@Nardebane_feghahat
✳️ #کتاب_النکاح (26)
✔️ #نظر_به_وجه_و_کفین(1)
🔹 و أما الوجه و الكفان فالأظهر جواز ابدائهما إلّا مع خوف الوقوع في الحرام أو كونه بداعي إيقاع الرجل في النظر المحرّم فيحرم الإبداء حينئذٍ حتى بالنسبة إلى المحارم.
📚 منهاج الصالحين، السيستاني، السيد علي ج3 ص13
#فقه
@Nardebane_feghahat
✳️ #کتاب_النکاح (27)
✔️ #نظر_به_وجه_و_کفین(2)
◾️ نظر امام خمینی در مورد نظر به وجه و کفّین
#فقه
@Nardebane_feghahat
✳️ #کتاب_النکاح (28)
🔹 و في جواز النظر إلى فرج الزّانيين لتحمّل الشهادة قولان، أحدهما: المنع، إختاره في التذكرة، لأنّه نظر إلى فرج مُحَرَّم فكان مُحَرّماً، و ليست الشهادة على الزنا عذراً، لأنّه مأمور بالسّتر. فعلى هذا إنما تكون الشهادة عليه مع الرؤية اتّفاقاً لا قصداً، أو معه بعد التوبة إن جعلناه كبيرة.
🔸 و الثاني: الجواز، و اختاره في القواعد، لأنّه وسيلة إلى إقامة حدّ من حدود اللّه تعالى، و لما في المنع من عموم الفساد، و اجتراء النفوس على هذا المُحرّم، و انسداد باب ركن من أركان الشرع، و لم تُسْمَع الشهادة بالزنا، لتوقّف تحمّلها على الإقدام على النظر المحرّم، و إدامته لاستعلام الحال، بحيث يشاهد الميل في المكحلة. و إيقاف الشهادة على التوبة يحتاج إلى زمان يعلم منه العزم على عدم المعاودة، فيعود المحذور السابق. و هذا القول ليس بذلك البعيد.
📚 مسالك الأفهام إلى تنقيح شرائع الإسلام، الشهيد الثاني ج7 ص50
✔️ مرحوم خویی نیز قائل به عدم جواز میباشند.
#فقه
@Nardebane_feghahat
✳️ #کتاب_النکاح (29)
✔️ #صوت_المرأة_و_الرجل(1)
✔️ مرحوم سید ابوالقاسم خویی(رضوان الله علیه) در مورد حرمت شنیدن صوتِ بانوان چنین مینویسد:
🔹 نسب القول بالحرمة إلی المشهور، و استدلّ له: أوّلًا: بأنّ صوت المرأة کبدنها عورة.
◾️ أمّا الأول: فهی و إنْ کانت کلمة مشهورة بینهم، إلّا أنّها لم ترد فی شیء من النصوص، فلا وجه لجعلها دلیلاً.
📚 المستند فی شرح العروه الوثقی، الخوئي، السيد أبوالقاسم- ج32 ص80
#فقه
#خویی
@Nardebane_feghahat