eitaa logo
نشرمعارف‌اهل‌بیت‌علیهم‌السّلام
300 دنبال‌کننده
1هزار عکس
262 ویدیو
115 فایل
رَحِـمَ اللّـهُ مَـنْ أَحْیـَى أَمْـرَنـَا
مشاهده در ایتا
دانلود
🏴 سالروز ﻃﻠﺐ ﻛﺘﻒ ﺗﻮﺳّﻂ رسول خدا ﺻﻠّﻰ الله ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ و نافرمانی و هتک حرمت خاتم الانبیا صلّی الله علیه وآله، که سرمنشأ تمام مصائب عالم بشریّت، و اصل و اساس و ریشهٔ انحراف، اختلاف و تفرقه در امّت اسلام گردید، تسلیت باد. ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﺭﻭﺯ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ ﺻﻠّﻰ الله ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ در حالی که در بستر بیماری بودند ﺩﻭﺍﺕ ﻭ ﻛﺘﻒ ﻃﻠﺒﻴﺪﻧﺪ ﺗﺎ ﺑﻨﻮﻳﺴﻨﺪ ﻛﻪ ﺧﻠﺎﻓﺖ ﺑﻠﺎﻓﺼﻞ ﺑﺮﺍﻯ ﺍﻣﻴﺮﺍﻟﻤﺆﻣﻨﻴﻦ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴّﻠﺎﻡ ﺍﺳﺖ، ﻭﻟﻰ ﻋﻤﺮ لعنة الله عليه ﻣﺎﻧﻊ ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﻛﺎﺭ ﺷﺪ ﻭ ﺑﻪ ﺳﺎﺣﺖ ﺍﻗﺪﺱ ﻧﺒﻮﻯ ﺻﻠّﻰ الله ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ ﺟﺴﺎﺭﺕ ﻛﺮﺩ ﻭ ﮔﻔﺖ: «إنّ ﺍﻟﺮّﺟﻞ ﻟﻴﻬﺠﺮ»: ﺍﻳﻦ ﻣﺮﺩ - بر اثر غلبه درد و بیماری - ﻫﺬﻳﺎﻥ ﻣﻰ ﮔﻮﻳﺪ!! ﻫﻤﭽﻨﻴﻦ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ ﺻﻠّﻰ الله ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﺭﻭﺯ ﺑﺮ ﻣﻨﺒﺮ ﺭﻓﺘﻨﺪ ﻭ ﺧﻄﺒﻪ ﺧﻮﺍﻧﺪﻧﺪ ﻭ ﻣﺮﺩﻡ ﺭﺍ ﻣﻮﻋﻈﻪ ﻧﻤﻮﺩﻧﺪ ﻭ ﺑﻪ ﭘﻴﺮﻭﻯ ﺍﺯ ﻗﺮﺁﻥ ﻭ ﻋﺘﺮﺕ ﻓﺮﺍ ﺧﻮﺍﻧﺪﻧﺪ. 📚 (ﻣﺴﺘﺪﺭﻙ سفینة ﺍﻟﺒﺤﺎﺭ: ﺝ ۶، ﺹ ۲۹۵؛ بحارالأنوار: ﺝ ۲۲، ﺹ ۴۷۳) 📖 برای مطالعهٔ بیشتر ↓ ◆ اسناد حديث دوات و قلم (در منابع عامّه و اهل خلاف) http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=notepad&id=171 ◆ شرح حديث قرطاس http://www.sonnat.net/article.asp?id=168&cat=80 ◆ آيا حديث قرطاس در منابع شيعه نيز آمده است؟‏ http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=question&id=2881 ◆ چرا رسول خدا (صلّى الله علیه وآله) پس از «رزية الخميس» وصيت و نامه ‌اش را ننوشت؟ http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?id=9627&bank=question&startrec=1 ➖➖➖➖➖➖➖➖➖ 🤲 اللهـمّ عجّـل لولیّـك الفـرج لینک کانال نشر معارف اهل بیت علیهم السّلام در ایتا https://eitaa.com/NashreMaarefeAhleBeit لینک کانال تلگرام نشر معارف اهل بیت علیهم السّلام telegram.me/NashreMaarefeAhleBeit
📜 ماجرای حدیث قرطاس به نقل از شیخ مفید رحمه الله ▼ فَأَفَاقَ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْْهِ وَ آلِهِ فَنَظَرَ إِلَیْهِمْ ثُمَّ قَالَ: ائْتُونِی بِدَوَاهٍ وَکَتِفٍ أَکْتُبْ لَکُمْ کِتَاباً لَا تَضِلُّوا بَعْدَهُ أَبَداً. ثُمَّ أُغْمِیَ عَلَیْهِ. فَقَامَ بَعْضُ مَنْ حَضَرَ یَلْتَمِسُ دَوَاةً وَکَتِفاً فَقَالَ لَهُ عُمَرُ: ارْجِعْ! فَإِنَّهُ یَهْجُرُ!! فَرَجَعَ وَنَدِمَ مَنْ حَضَرَهُ عَلَى مَا کَانَ مِنْهُمْ مِنَ التَّضْجِیعِ فِی إِحْضَارِ الدَّوَاهِ وَالْکَتِفِ فَتَلَاوَمُوا بَیْنَهُمْ فَقَالُوا: إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَیْهِ راجِعُونَ لَقَدْ أَشْفَقْنَا مِنْ خِلَافِ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَ آلِه.ِ فَلَمَّا أَفَاقَ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ قَالَ بَعْضُهُمْ أَ لَا نَأْتِیکَ بِکَتِفٍ یَا رَسُولَ اللَّهِ وَدَوَاةٍ؟ فَقَالَ: أَ بَعْدَ الَّذِی قُلْتُمْ؟! لَا وَ لَکِنَّنِی أُوصِیکُمْ بِأَهْلِ بَیْتِی خَیْراً. ثُمَّ أَعْرَضَ بِوَجْهِهِ عَنْ الْقَوْمِ فَنَهَضُوا، وَبَقِیَ عِنْدَهُ الْعَبَّاسُ وَالْفَضْلُ وَعَلِیُّ بْنُ أَبِی طَالِبٍ وَأَهْلُ بَیْتِهِ خَاصَّهً. فَقَالَ لَهُ الْعَبَّاسُ: یَا رَسُولَ اللَّهِ إِنْ یَکُنْ هَذَا الْأَمْرُ فِینَا مُسْتَقَرّاً بَعْدَکَ فَبَشِّرْنَا وَإِنْ کُنْتَ تَعْلَمُ أَنَّا نُغْلَبُ عَلَیْهِ فَأَوْصِ بِنَا. فَقَالَ: أَنْتُمُ الْمُسْتَضْعَفُونَ مِنْ بَعْدِی. وَأَصْمَتَ فَنَهَضَ الْقَوْمُ وَهُمْ یَبْکُونَ قَدْ أَیِسُوا مِنَ النَّبِیِّ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ. ▲ مرحوم شیخ مفید داستان حدیث قرطاس را این گونه نقل نموده و در آن به صراحت مى‌گوید که امیرالمؤمنین علیه السّلام در آن جا بوده است: هنگامى حال رسول خدا صلّى الله علیه وآله کمى بهبود یافت، نگاهى به مردم کرده و فرمود: دوات و کتف (شانه گوسفندى) حاضر کنید تا مطلبى را بنویسم که پس از آن براى همیشه گمراه نشوید، در همان حال رسول خدا صلّى الله عليه وآله از حال رفت. یکى از حاضران برخواست تا دستور حضرت را انجام دهد، عمر (لعنة الله علیه) گفت: برگرد! زیرا او هذیان مى‌ گوید!! [در حالی که طبق نصّ صریح آیات قرآن کریم ﴿ﻭَ ﻣَﺎ ﻳَﻨْﻄِﻖُ ﻋَﻦِ ﺍﻟْﻬَﻮی * ﺇِﻥْ ﻫُﻮَ إلَّا ﻭَﺣْﻲٌ ﻳُﻮﺣﻰ﴾ پیامبر خدا صلّى الله عليه وآله در هر حالتی جز وحی هیچ نمی‌گوید.] آن مرد منصرف شد. کسانى که آن جا حضور داشتند، از این که در اجراى دستور رسول خدا صلّى الله عليه وآله را کوتاهى کرده بودند، ناراحت شدند، با یکدیگر گفتگو کردند و کلمه استرجاع «إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَیْهِ راجِعُونَ» را به زبان رانده و از مخالفت با فرمان رسول خدا صلّى الله عليه وآله بیمناک بودند. هنگامى که دوباره حال رسول خدا صلّى الله علیه وآله بهتر شد، برخى گفتند آیا اجازه مى‌دهید تا دوات و شانه حاضر نمائیم؟ آن حضرت فرمود: آیا بعد از این سخنى که گفتید؟! (دوات و شانه نیاورید) ولى شما را سفارش می‌کنم که با اهل بیتم به نیکى رفتار کنید. سپس روى خود را از مردم برگرداند، مردم برخواستند و به خانه‌ هاى خود رفتند؛ امّا عبّاس، فضل بن عبّاس و علىّ بن أبى طالب و اهل بیت ایشان (علیهم السّلام) باقى ماندند. عبّاس عرض کرد: اى پیامبر خدا، اگر خلافت بعد از شما به ما خواهد رسید، و مى‌دانید که ما پیروز خواهیم شد، به ما بشارت داده و راهنمائى کنید، رسول خدا صلّى الله علیه و آله فرمود: شما بعد از من مستضعف و بى‌چاره خواهید شد، سخن دیگرى نفرمود، این عدّه هم با کمال ناامیدى و در حالى که گریه می‌کردند، از خدمت رسول خدا صلّى الله علیه وآله مرخّص شدند. 📚 (الإرشاد في معرفة حجج الله علی العباد، ج ۱، ص ۱۸۴ ـ ۱۸۵) ➖➖➖➖➖➖➖➖➖ 🤲 اللهـمّ عجّـل لولیّـك الفـرج لینک کانال نشر معارف اهل بیت علیهم السّلام در ایتا https://eitaa.com/NashreMaarefeAhleBeit لینک کانال تلگرام نشر معارف اهل بیت علیهم السّلام telegram.me/NashreMaarefeAhleBeit
🔻ابن عبّاس گفت: مصیبت، تمام مصیبت این بود که میان ما و نامهٔ پیامبر جدایى افکندند. ⁉️ مگر رسول خدا صلّی‌الله‌علیه‌وآله در آخر عمر چه می‌خواست بنویسد که عمر بن خطّاب عليه الّلعنة والعذاب جلویش را گرفت؟ ◾️ به اعتراف قسطلانی عالم بزرگ اهل تسنّن رسول خدا صلّی الله علیه و آله قصد نوشتن نام ائمه بعدی را داشت که عمر مانع نوشتن آن نامه شد... 🔹 قسطلانی از علمای بزرگ اهل سنّتِ عمری می‌نویسد که رسول خدا صلّی الله علیه و آله فرمود: ✍ أکتب لکم کتاباً فیه النّص على الأئمّة بعدي. 🔸 نامه‌ای برای شما بنویسم که در آن نام ائمه و پیشوایان بعد از خودم آمده باشد. 📚 ارشاد الساری لشرح صحیح البخاری، تالیف قسطلانی، جلد ۱، صفحه ۲۰۷ 📃 اسکن کتاب: 🌐 http://bit.ly/2OmMnZ5 📃 پوستر: 🌐 http://bit.ly/2yS7FbV 📝 آری اگر عمر می‌گذاشت رسول خدا صلّی الله علیه و آله آن نامه را می‌نوشت هرگز به نقشه شومش برای غصب خلافت نمی‌رسید... @NashreMaarefeAhleBeit
نشرمعارف‌اهل‌بیت‌علیهم‌السّلام
🏴 آجرك الله يا بقيّة الله @NashreMaarefeAhleBeit
🚩 ۲۴ یا ۲۵ صفر: طلب قلم و دوات توسط پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله (حدیث قِرطاس) روزهای آخر عمر شریف بود. مهاجرین و انصار اطراف بستر آن حضرت نشسته بودند. صلّی الله علیه و آله نظری به آنان فرمود در حالی که به علم می‌دید بعد از آن حضرت، فتنه‌ها، انحرافات فکری و بین مسلمین که از ظلم به اهل بیت ایشان و خلیفه‌ی بلافصل الهی علی‌بن‌ابیطالب علیه‌السلام پیش می‌آید، چه می‌کند. لذا برای حفظ امّت از لغزش‌ها و هرج و مرج فرمود: 💠 «إیتوني بِدَواةٍ وَ بَیاض اَکتُب لَکُم ما لَن تَضِلّوا بَعدی اَبَداً.» «کاغذ و دوات برای من بیاورید تا مطلبی برای شما بنویسم که هرگز بعد از من گمراه نشوید.» در این هنگام با کلامی که پیش از آن هرگز احدی به رسول خدا صلّی الله علیه و آله نگفته بود، جسارت کرد و گفت: 🔥 «إنَّ الرَّجُلَ لَیَهجُر، حَسبُنا کِتابَ الله!» «همانا این مرد هذیان می‌گوید، کتاب خدا ما را بس است!» با این کلام ، اختلاف و سر و صدا بین اصحاب به وجود آمد. عدّه‌ای (از منافقین) گفتند: «حرف، حرفِ عمر است!» عدّه‌ی دیگر گفتند: «کاغذ و قلم بیاورید!» در این هنگام رسول خدا صلّی الله علیه و آله صورتِ مبارک از آنان برگرداند و فرمود: «از پیش من دور شوید، نزاع و سر و صدا نزد من جایز نیست!» آنان رفتند و کار خودش را کرد و شد در امّت اسلام آنچه نباید می‌شد! ▪️ذکر چند مطلب در این باره شایان توجّه است: ۱. این حدیث به عبارات مختلف در کتب و اهل تسنّن نقل شده است. جمله‌ای که عبارت جسارت آمیز را در بردارد، به صورت‌های مختلف آمده است که همگی نشان دهنده‌ی جسارت و هتک حرمتِ عمر به ساحت مقدّس پیامبر صلّی الله علیه و آله می‌باشد. عدّه‌ای هم از اهل خلاف بر آن شده‌اند که معنای این عبارت را به شکل دیگری نقل کنند تا شاید از وقاحتِ کلامِ گوینده‌ی آن بکاهند، امّا این ماجرا قابل انکار نیست! ۲. جسارت و نسبت هذیان و کلام باطل دادن به اشرف مخلوقات، مخالف نصّ کریم است. آیات زیر تنها به عنوان نمونه ذکر می‌شود: 🔹«وَ مَا يَنطِقُ عَنِ الْهَوَىٰ؛ إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْيٌ يُوحَىٰ» (نجم: ۳ و ۴) «و (پیامبر) از روی هوی و هوس سخن نمی‌گوید؛ گفتار او چیزی جز که به او نازل می‌شود، نیست.» 🔹«أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُول» (نساء: ۵۹، مائده: ۹۲، نور: ۵۴، محمد: ۳۳، تغابن ۱۲، آل عمران: ۳۲ و ۱۳۲، انفال: ۱، ۲۰ و ۶۰، مجادله: ۱۳) «خدا را اطاعت كنيد و از پيامبر اطاعت نماييد.» ۳. همچنین گوینده‌ی این کلام جسارت آمیز، شامل این آیات قرآن می‌شود: 🔹«وَ مَن يُشَاقِقِ الرَّسُولَ مِن بَعْدِ مَا تَبَيَّنَ لَهُ الْهُدَىٰ وَ يَتَّبِعْ غَيْرَ سَبِيلِ الْمُؤْمِنِينَ نُوَلِّهِ مَا تَوَلَّىٰ وَ نُصْلِهِ جَهَنَّمَ وَ سَاءَتْ مَصِيرًا» (نساء: ۱۱۵) «و هر کس بعد از آنکه راه هدایت برایش روشن و آشکار شد، با پیامبر مخالفت و دشمنی کند و از راهی جز راه مؤمنان پیروی نماید، او را به همان سو که رو کرده واگذاریم و به دوزخ درآوریم؛ و آن بد بازگشت‌ گاهی است!» 🔹«إِنَّ الَّذِينَ يُؤْذُونَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ لَعَنَهُمُ اللَّهُ فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ وَأَعَدَّ لَهُمْ عَذَابًا مُّهِينًا» (احزاب: ۵۷) «قطعاً کسانی که خدا و پیامبرش را آزار می‌رسانند، خدا در دنیا و آخرت لعنتشان می‌کند و برای آنان عذابی خوارکننده آماده کرده است.» ۴. اضافه بر عبارت «إنَّ الرَّجُلَ لَیَهجُر» که در کتب مختلف ذکر شده، گوینده‌ی این کلام در زمان‌های مختلف در دوران حکومت غاصبانه‌اش و قبل از آن، در جواب سؤال کنندگان و گاهی هم در کلام خودش، علّت انجام این کار خود را توضیح داده است. عمر روزی در زمان خلافت غاصبانه‌اش به گفت: «می‌دانی چرا آن روز مانع آوردن کاغذ و قلم شدم؟ چون می‌دانستم رسول خدا (صلّی الله علیه و آله) در آن وصیّت می‌خواهد خلافت و امامت بعد از خود را با علی بن ابیطالب (علیه السلام) بیان کند؛ لذا مانع آوردن کاغذ و قلم شدم!» (کشف الیقین: ص٤٧١، التحفة العسجدیة: ص١٤٤، کشف الغمة: ج٢ ص٤٧، حلیة الابرار: ج٢ ص٣٢١، بحارالانوار: ج٢٩ ص٦٣٩، ج٣٠ ص ٢٤٤، ج٣١ ص٧٥ و کتب دیگر) 📚 تقویم شیعه، استاد ، ص ۶۹ تا ۷۴ (با کمی تخلیص و توضیح) ➖➖➖➖➖➖➖➖➖ 🤲 اللهـمّ عجّـل لولیّـك الفـرج لینک کانال نشر معارف اهل بیت علیهم السّلام در ایتا https://eitaa.com/NashreMaarefeAhleBeit لینک کانال تلگرام نشر معارف اهل بیت علیهم السّلام telegram.me/NashreMaarefeAhleBeit
✅ سبب افتراق و پراکندگی امّت اسلام رحمةالله‌علیه، عالم و فقیه کم‌نظیر شیعه قرن دهم هجری در کتاب ارزشمند «حدیقةالشیعة» که در زمینه‌ی امامت و به زبان فارسی مرقوم نموده است، می‌نویسد: ⭕️ «اوّل بدان که سبب افتراقِ امّت، عمر بن خطّاب شد که در مرضِ موتِ پیغمبر خدا، مانع شد و نگذاشت که آن‌ حضرت وصیّت‌نامه بنویسد، چنانچه گذشت؛ و محمد شهرستانی که از عظمای علمای اهل سنّت است و دیگر از علمای ایشان، قائل به آن شده‌اند؛ پس بعد از پیغمبر خدا، رأی مردم مختلف شد، چنانچه هوای ایشان مختلف بود [*]. پس از آن به این سبب مذاهبِ مختلفه و عقایدِ متنوّعه پدید آمد...» 📚 حدیقة الشیعة (مقدّس‌اردبیلی)، ج۲، ص۷۴۰ [*] شاید از تعبیر "هوای ایشان مختلف بود"، اشاره به فرمایش علیه‌السلام داشته باشد که فرمودند: «مَن کانَ هَواهُ هَوي صاحِبِهِ وَ دانَ بِدينِهِ فَهُوَ مَعَهُ حَيثُ کان.» یعنی: «هر که هوای دلش، خواست و پسند امامش باشد و متديّن به دين او گردد، هر کجا که باشد با اوست.» (تحف العقول، ص۴۵۶) @NashreMaarefeAhleBeit
4_5776245127764772999.mp3
2.74M
🔊 ⭕️ پاسخی به حَسبُنا کتابُ الله! آنکه گفت: «حَسبُنا کتابُ الله»، نه از قرآن چیزی می‌دانست، نه از خدا! 🎙شهید شیخ قاسم اسلامی علیهماالسلام @NashreMaarefeAhleBeit
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 📜 حدیث قرطاس و جسارت غاصب دوم به ساحت مقدّس رسول خدا صلّی‌الله‌علیه‌وآله 🔥 بیست و چهارم یا بیست و پنجم صفر، سالروز این جنایت بزرگِ منحرف کننده‌ی سعادت جوامع بشری است. 🎙استاد بندانی نیشابوری صلّی‌الله‌علیه‌و‌آله @NashreMaarefeAhleBeit
📜 حدیث قرطاس و وجوب لعن عمر بن خطّاب علیه الّلعنة والعذاب در کلام علامه مجلسی قدس سره 🔹 علامه مجلسی رضوان الله علیه پس از نقل حدیث قرطاس و توهین عمر بن خطّاب علیه الّلعنة والعذاب به رسول خدا صلّی الله علیه و آله از کتب شیعه و سنی می‌نویسد: ✍ ای عزیز! آیا بعد از این حدیث که همه عامّه (اهل سنّت عمری) روایت کرده‌اند هیچ عاقل است که شک کند در کفر عمر و کفر کسی که عمر را مسلمان نامد؟ اگر بقالی یا علافی خواهد که وصیت کند، کسی که مانع وصیت او شود، مردم بر او طعن‌ها می‌کنند؛ هر گاه رسول خدا صلّی الله علیه و آله خواهد وصیتی کند که صلاح جمیع امت در آن باشد و کسی مانع او شود، در چنان حالی آن حضرت را آزرده کند و نسبت هذیان به آن حضرت دهد، چگونه خواهد بود حال او؟ و حال آنکه حق تعالی می‌فرماید: {و ما ينطق عن الهوى * ان هو الا وحي يوحى} (سوره نجم / آیه ۳-۴) یعنی: سخن نمی‌گوید آن حضرت از خواهش نفس خود و نیست سخن او مگر وحی که به او فرستاده می‌شود؛ و می‌فرماید: آن‌ها که آزار می‌کنند خدا و رسول او را خدا لعنت کرده است ایشان را در دنیا و آخرت. و کدام آزار از این بدتر می‌باشد که پیغمبر به آن بزرگواری و شفقت و مهربانی را چون بیابند که نزدیک رفتن او شده است دیگر منفعتی از او متصور نیست، کینه‌های خود را ظاهر کنند و دست از طاعت او بردارند، هر چند گوید با لشکر اسامه بیرون روید فرمان نبردند، و فرماید که دوات و قلم آورید که وصیت‌نامه بنویسم اطاعت نکنند، برای آنکه مبادا امر خلافت امیرالمؤمنین صلوات‌الله‌علیه را واضح‌تر گرداند، در همه احوال حضرت داند که غرض ایشان آن است که بعد از آن حضرت انتقام او را از اهل بیت او بکشند، پس لعنت خدا و رسول بر ایشان باد، و بر هر که ایشان را مسلمان داند و هر که در لعن ایشان توقف نماید. 📚 جلاء العیون، تالیف علامه مجلسی، صفحه ۶۴-۶۵، چاپ نشر هاتف 📃 اسکن کتاب: 🌐 http://bit.ly/31IIu7r 📃 پوستر: 🌐 http://bit.ly/2qNl04l ➖➖➖➖➖➖➖➖➖ 🤲 اللهـمّ عجّـل لولیّـك الفـرج لینک کانال نشر معارف اهل بیت علیهم السّلام در ایتا https://eitaa.com/NashreMaarefeAhleBeit لینک کانال تلگرام نشر معارف اهل بیت علیهم السّلام telegram.me/NashreMaarefeAhleBeit
🏴 سالروز ﻃﻠﺐ ﻛﺘﻒ ﺗﻮﺳّﻂ رسول خدا ﺻﻠّﻰ الله ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ و نافرمانی و هتک حرمت خاتم الانبیا صلّی الله علیه وآله، که سرمنشأ تمام مصائب عالم بشریّت، و اصل و اساس و ریشهٔ انحراف، اختلاف و تفرقه در امّت اسلام گردید، تسلیت باد. ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﺭﻭﺯ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ ﺻﻠّﻰ الله ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ در حالی که در بستر بیماری بودند ﺩﻭﺍﺕ ﻭ ﻛﺘﻒ ﻃﻠﺒﻴﺪﻧﺪ ﺗﺎ ﺑﻨﻮﻳﺴﻨﺪ ﻛﻪ ﺧﻠﺎﻓﺖ ﺑﻠﺎﻓﺼﻞ ﺑﺮﺍﻯ ﺍﻣﻴﺮﺍﻟﻤﺆﻣﻨﻴﻦ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴّﻠﺎﻡ ﺍﺳﺖ، ﻭﻟﻰ ﻋﻤﺮ لعنة الله عليه ﻣﺎﻧﻊ ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﻛﺎﺭ ﺷﺪ ﻭ ﺑﻪ ﺳﺎﺣﺖ ﺍﻗﺪﺱ ﻧﺒﻮﻯ ﺻﻠّﻰ الله ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ ﺟﺴﺎﺭﺕ ﻛﺮﺩ ﻭ ﮔﻔﺖ: «إنّ ﺍﻟﺮّﺟﻞ ﻟﻴﻬﺠﺮ»: ﺍﻳﻦ ﻣﺮﺩ - بر اثر غلبه درد و بیماری - ﻫﺬﻳﺎﻥ ﻣﻰ ﮔﻮﻳﺪ!! ﻫﻤﭽﻨﻴﻦ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ ﺻﻠّﻰ الله ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﺭﻭﺯ ﺑﺮ ﻣﻨﺒﺮ ﺭﻓﺘﻨﺪ ﻭ ﺧﻄﺒﻪ ﺧﻮﺍﻧﺪﻧﺪ ﻭ ﻣﺮﺩﻡ ﺭﺍ ﻣﻮﻋﻈﻪ ﻧﻤﻮﺩﻧﺪ ﻭ ﺑﻪ ﭘﻴﺮﻭﻯ ﺍﺯ ﻗﺮﺁﻥ ﻭ ﻋﺘﺮﺕ ﻓﺮﺍ ﺧﻮﺍﻧﺪﻧﺪ. 📚 (ﻣﺴﺘﺪﺭﻙ سفینة ﺍﻟﺒﺤﺎﺭ: ﺝ ۶، ﺹ ۲۹۵؛ بحارالأنوار: ﺝ ۲۲، ﺹ ۴۷۳) 📖 برای مطالعهٔ بیشتر ↓ ◆ اسناد حديث دوات و قلم (در منابع عامّه و اهل خلاف) http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=notepad&id=171 ◆ شرح حديث قرطاس http://www.sonnat.net/article.asp?id=168&cat=80 ◆ آيا حديث قرطاس در منابع شيعه نيز آمده است؟‏ http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=question&id=2881 ◆ چرا رسول خدا (صلّى الله علیه وآله) پس از «رزية الخميس» وصيت و نامه ‌اش را ننوشت؟ http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?id=9627&bank=question&startrec=1 ➖➖➖➖➖➖➖➖➖ 🤲 اللهـمّ عجّـل لولیّـك الفـرج لینک کانال نشر معارف اهل بیت علیهم السّلام در ایتا https://eitaa.com/NashreMaarefeAhleBeit لینک کانال تلگرام نشر معارف اهل بیت علیهم السّلام telegram.me/NashreMaarefeAhleBeit
📜 ماجرای حدیث قرطاس به نقل از شیخ مفید رحمه الله ▼ فَأَفَاقَ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْْهِ وَ آلِهِ فَنَظَرَ إِلَیْهِمْ ثُمَّ قَالَ: ائْتُونِی بِدَوَاهٍ وَکَتِفٍ أَکْتُبْ لَکُمْ کِتَاباً لَا تَضِلُّوا بَعْدَهُ أَبَداً. ثُمَّ أُغْمِیَ عَلَیْهِ. فَقَامَ بَعْضُ مَنْ حَضَرَ یَلْتَمِسُ دَوَاةً وَکَتِفاً فَقَالَ لَهُ عُمَرُ: ارْجِعْ! فَإِنَّهُ یَهْجُرُ!! فَرَجَعَ وَنَدِمَ مَنْ حَضَرَهُ عَلَى مَا کَانَ مِنْهُمْ مِنَ التَّضْجِیعِ فِی إِحْضَارِ الدَّوَاهِ وَالْکَتِفِ فَتَلَاوَمُوا بَیْنَهُمْ فَقَالُوا: إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَیْهِ راجِعُونَ لَقَدْ أَشْفَقْنَا مِنْ خِلَافِ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَ آلِه.ِ فَلَمَّا أَفَاقَ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ قَالَ بَعْضُهُمْ أَ لَا نَأْتِیکَ بِکَتِفٍ یَا رَسُولَ اللَّهِ وَدَوَاةٍ؟ فَقَالَ: أَ بَعْدَ الَّذِی قُلْتُمْ؟! لَا وَ لَکِنَّنِی أُوصِیکُمْ بِأَهْلِ بَیْتِی خَیْراً. ثُمَّ أَعْرَضَ بِوَجْهِهِ عَنْ الْقَوْمِ فَنَهَضُوا، وَبَقِیَ عِنْدَهُ الْعَبَّاسُ وَالْفَضْلُ وَعَلِیُّ بْنُ أَبِی طَالِبٍ وَأَهْلُ بَیْتِهِ خَاصَّهً. فَقَالَ لَهُ الْعَبَّاسُ: یَا رَسُولَ اللَّهِ إِنْ یَکُنْ هَذَا الْأَمْرُ فِینَا مُسْتَقَرّاً بَعْدَکَ فَبَشِّرْنَا وَإِنْ کُنْتَ تَعْلَمُ أَنَّا نُغْلَبُ عَلَیْهِ فَأَوْصِ بِنَا. فَقَالَ: أَنْتُمُ الْمُسْتَضْعَفُونَ مِنْ بَعْدِی. وَأَصْمَتَ فَنَهَضَ الْقَوْمُ وَهُمْ یَبْکُونَ قَدْ أَیِسُوا مِنَ النَّبِیِّ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ. ▲ مرحوم شیخ مفید داستان حدیث قرطاس را این گونه نقل نموده و در آن به صراحت مى‌گوید که امیرالمؤمنین علیه السّلام در آن جا بوده است: هنگامى حال رسول خدا صلّى الله علیه وآله کمى بهبود یافت، نگاهى به مردم کرده و فرمود: دوات و کتف (شانه گوسفندى) حاضر کنید تا مطلبى را بنویسم که پس از آن براى همیشه گمراه نشوید، در همان حال رسول خدا صلّى الله عليه وآله از حال رفت. یکى از حاضران برخواست تا دستور حضرت را انجام دهد، عمر (لعنة الله علیه) گفت: برگرد! زیرا او هذیان مى‌ گوید!! [در حالی که طبق نصّ صریح آیات قرآن کریم ﴿ﻭَ ﻣَﺎ ﻳَﻨْﻄِﻖُ ﻋَﻦِ ﺍﻟْﻬَﻮی * ﺇِﻥْ ﻫُﻮَ إلَّا ﻭَﺣْﻲٌ ﻳُﻮﺣﻰ﴾ پیامبر خدا صلّى الله عليه وآله در هر حالتی جز وحی هیچ نمی‌گوید.] آن مرد منصرف شد. کسانى که آن جا حضور داشتند، از این که در اجراى دستور رسول خدا صلّى الله عليه وآله را کوتاهى کرده بودند، ناراحت شدند، با یکدیگر گفتگو کردند و کلمه استرجاع «إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَیْهِ راجِعُونَ» را به زبان رانده و از مخالفت با فرمان رسول خدا صلّى الله عليه وآله بیمناک بودند. هنگامى که دوباره حال رسول خدا صلّى الله علیه وآله بهتر شد، برخى گفتند آیا اجازه مى‌دهید تا دوات و شانه حاضر نمائیم؟ آن حضرت فرمود: آیا بعد از این سخنى که گفتید؟! (دوات و شانه نیاورید) ولى شما را سفارش می‌کنم که با اهل بیتم به نیکى رفتار کنید. سپس روى خود را از مردم برگرداند، مردم برخواستند و به خانه‌ هاى خود رفتند؛ امّا عبّاس، فضل بن عبّاس و علىّ بن أبى طالب و اهل بیت ایشان (علیهم السّلام) باقى ماندند. عبّاس عرض کرد: اى پیامبر خدا، اگر خلافت بعد از شما به ما خواهد رسید، و مى‌دانید که ما پیروز خواهیم شد، به ما بشارت داده و راهنمائى کنید، رسول خدا صلّى الله علیه و آله فرمود: شما بعد از من مستضعف و بى‌چاره خواهید شد، سخن دیگرى نفرمود، این عدّه هم با کمال ناامیدى و در حالى که گریه می‌کردند، از خدمت رسول خدا صلّى الله علیه وآله مرخّص شدند. 📚 (الإرشاد في معرفة حجج الله علی العباد، ج ۱، ص ۱۸۴ ـ ۱۸۵) ➖➖➖➖➖➖➖➖➖ 🤲 اللهـمّ عجّـل لولیّـك الفـرج لینک کانال نشر معارف اهل بیت علیهم السّلام در ایتا https://eitaa.com/NashreMaarefeAhleBeit لینک کانال تلگرام نشر معارف اهل بیت علیهم السّلام telegram.me/NashreMaarefeAhleBeit
🔻ابن عبّاس گفت: مصیبت، تمام مصیبت این بود که میان ما و نامهٔ پیامبر جدایى افکندند. ⁉️ مگر رسول خدا صلّی‌الله‌علیه‌وآله در آخر عمر چه می‌خواست بنویسد که عمر بن خطّاب عليه الّلعنة والعذاب جلویش را گرفت؟ ◾️ به اعتراف قسطلانی عالم بزرگ اهل تسنّن رسول خدا صلّی الله علیه و آله قصد نوشتن نام ائمه بعدی را داشت که عمر مانع نوشتن آن نامه شد... 🔹 قسطلانی از علمای بزرگ اهل سنّتِ عمری می‌نویسد که رسول خدا صلّی الله علیه و آله فرمود: ✍ أکتب لکم کتاباً فیه النّص على الأئمّة بعدي. 🔸 نامه‌ای برای شما بنویسم که در آن نام ائمه و پیشوایان بعد از خودم آمده باشد. 📚 ارشاد الساری لشرح صحیح البخاری، تالیف قسطلانی، جلد ۱، صفحه ۲۰۷ 📃 اسکن کتاب: 🌐 http://bit.ly/2OmMnZ5 📃 پوستر: 🌐 http://bit.ly/2yS7FbV 📝 آری اگر عمر می‌گذاشت رسول خدا صلّی الله علیه و آله آن نامه را می‌نوشت هرگز به نقشه شومش برای غصب خلافت نمی‌رسید... @NashreMaarefeAhleBeit
🚩 ۲۴ یا ۲۵ صفر: طلب قلم و دوات توسط پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله (حدیث قِرطاس) روزهای آخر عمر شریف بود. مهاجرین و انصار اطراف بستر آن حضرت نشسته بودند. صلّی الله علیه و آله نظری به آنان فرمود در حالی که به علم می‌دید بعد از آن حضرت، فتنه‌ها، انحرافات فکری و بین مسلمین که از ظلم به اهل بیت ایشان و خلیفه‌ی بلافصل الهی علی‌بن‌ابیطالب علیه‌السلام پیش می‌آید، چه می‌کند. لذا برای حفظ امّت از لغزش‌ها و هرج و مرج فرمود: 💠 «إیتوني بِدَواةٍ وَ بَیاض اَکتُب لَکُم ما لَن تَضِلّوا بَعدی اَبَداً.» «کاغذ و دوات برای من بیاورید تا مطلبی برای شما بنویسم که هرگز بعد از من گمراه نشوید.» در این هنگام با کلامی که پیش از آن هرگز احدی به رسول خدا صلّی الله علیه و آله نگفته بود، جسارت کرد و گفت: 🔥 «إنَّ الرَّجُلَ لَیَهجُر، حَسبُنا کِتابَ الله!» «همانا این مرد هذیان می‌گوید، کتاب خدا ما را بس است!» با این کلام ، اختلاف و سر و صدا بین اصحاب به وجود آمد. عدّه‌ای (از منافقین) گفتند: «حرف، حرفِ عمر است!» عدّه‌ی دیگر گفتند: «کاغذ و قلم بیاورید!» در این هنگام رسول خدا صلّی الله علیه و آله صورتِ مبارک از آنان برگرداند و فرمود: «از پیش من دور شوید، نزاع و سر و صدا نزد من جایز نیست!» آنان رفتند و کار خودش را کرد و شد در امّت اسلام آنچه نباید می‌شد! ▪️ذکر چند مطلب در این باره شایان توجّه است: ۱. این حدیث به عبارات مختلف در کتب و اهل تسنّن نقل شده است. جمله‌ای که عبارت جسارت آمیز را در بردارد، به صورت‌های مختلف آمده است که همگی نشان دهنده‌ی جسارت و هتک حرمتِ عمر به ساحت مقدّس پیامبر صلّی الله علیه و آله می‌باشد. عدّه‌ای هم از اهل خلاف بر آن شده‌اند که معنای این عبارت را به شکل دیگری نقل کنند تا شاید از وقاحتِ کلامِ گوینده‌ی آن بکاهند، امّا این ماجرا قابل انکار نیست! ۲. جسارت و نسبت هذیان و کلام باطل دادن به اشرف مخلوقات، مخالف نصّ کریم است. آیات زیر تنها به عنوان نمونه ذکر می‌شود: 🔹«وَ مَا يَنطِقُ عَنِ الْهَوَىٰ؛ إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْيٌ يُوحَىٰ» (نجم: ۳ و ۴) «و (پیامبر) از روی هوی و هوس سخن نمی‌گوید؛ گفتار او چیزی جز که به او نازل می‌شود، نیست.» 🔹«أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُول» (نساء: ۵۹، مائده: ۹۲، نور: ۵۴، محمد: ۳۳، تغابن ۱۲، آل عمران: ۳۲ و ۱۳۲، انفال: ۱، ۲۰ و ۶۰، مجادله: ۱۳) «خدا را اطاعت كنيد و از پيامبر اطاعت نماييد.» ۳. همچنین گوینده‌ی این کلام جسارت آمیز، شامل این آیات قرآن می‌شود: 🔹«وَ مَن يُشَاقِقِ الرَّسُولَ مِن بَعْدِ مَا تَبَيَّنَ لَهُ الْهُدَىٰ وَ يَتَّبِعْ غَيْرَ سَبِيلِ الْمُؤْمِنِينَ نُوَلِّهِ مَا تَوَلَّىٰ وَ نُصْلِهِ جَهَنَّمَ وَ سَاءَتْ مَصِيرًا» (نساء: ۱۱۵) «و هر کس بعد از آنکه راه هدایت برایش روشن و آشکار شد، با پیامبر مخالفت و دشمنی کند و از راهی جز راه مؤمنان پیروی نماید، او را به همان سو که رو کرده واگذاریم و به دوزخ درآوریم؛ و آن بد بازگشت‌ گاهی است!» 🔹«إِنَّ الَّذِينَ يُؤْذُونَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ لَعَنَهُمُ اللَّهُ فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ وَأَعَدَّ لَهُمْ عَذَابًا مُّهِينًا» (احزاب: ۵۷) «قطعاً کسانی که خدا و پیامبرش را آزار می‌رسانند، خدا در دنیا و آخرت لعنتشان می‌کند و برای آنان عذابی خوارکننده آماده کرده است.» ۴. اضافه بر عبارت «إنَّ الرَّجُلَ لَیَهجُر» که در کتب مختلف ذکر شده، گوینده‌ی این کلام در زمان‌های مختلف در دوران حکومت غاصبانه‌اش و قبل از آن، در جواب سؤال کنندگان و گاهی هم در کلام خودش، علّت انجام این کار خود را توضیح داده است. عمر روزی در زمان خلافت غاصبانه‌اش به گفت: «می‌دانی چرا آن روز مانع آوردن کاغذ و قلم شدم؟ چون می‌دانستم رسول خدا (صلّی الله علیه و آله) در آن وصیّت می‌خواهد خلافت و امامت بعد از خود را با علی بن ابیطالب (علیه السلام) بیان کند؛ لذا مانع آوردن کاغذ و قلم شدم!» (کشف الیقین: ص٤٧١، التحفة العسجدیة: ص١٤٤، کشف الغمة: ج٢ ص٤٧، حلیة الابرار: ج٢ ص٣٢١، بحارالانوار: ج٢٩ ص٦٣٩، ج٣٠ ص ٢٤٤، ج٣١ ص٧٥ و کتب دیگر) 📚 تقویم شیعه، استاد ، ص ۶۹ تا ۷۴ (با کمی تخلیص و توضیح) ➖➖➖➖➖➖➖➖➖ 🤲 اللهـمّ عجّـل لولیّـك الفـرج لینک کانال نشر معارف اهل بیت علیهم السّلام در ایتا https://eitaa.com/NashreMaarefeAhleBeit لینک کانال تلگرام نشر معارف اهل بیت علیهم السّلام telegram.me/NashreMaarefeAhleBeit
✅ سبب افتراق و پراکندگی امّت اسلام رحمةالله‌علیه، عالم و فقیه کم‌نظیر شیعه قرن دهم هجری در کتاب ارزشمند «حدیقةالشیعة» که در زمینه‌ی امامت و به زبان فارسی مرقوم نموده است، می‌نویسد: ⭕️ «اوّل بدان که سبب افتراقِ امّت، عمر بن خطّاب شد که در مرضِ موتِ پیغمبر خدا، مانع شد و نگذاشت که آن‌ حضرت وصیّت‌نامه بنویسد، چنانچه گذشت؛ و محمد شهرستانی که از عظمای علمای اهل سنّت است و دیگر از علمای ایشان، قائل به آن شده‌اند؛ پس بعد از پیغمبر خدا، رأی مردم مختلف شد، چنانچه هوای ایشان مختلف بود [*]. پس از آن به این سبب مذاهبِ مختلفه و عقایدِ متنوّعه پدید آمد...» 📚 حدیقة الشیعة (مقدّس‌اردبیلی)، ج۲، ص۷۴۰ [*] شاید از تعبیر "هوای ایشان مختلف بود"، اشاره به فرمایش علیه‌السلام داشته باشد که فرمودند: «مَن کانَ هَواهُ هَوي صاحِبِهِ وَ دانَ بِدينِهِ فَهُوَ مَعَهُ حَيثُ کان.» یعنی: «هر که هوای دلش، خواست و پسند امامش باشد و متديّن به دين او گردد، هر کجا که باشد با اوست.» (تحف العقول، ص۴۵۶) @NashreMaarefeAhleBeit
4_5776245127764772999.mp3
2.74M
🔊 ⭕️ پاسخی به حَسبُنا کتابُ الله! آنکه گفت: «حَسبُنا کتابُ الله»، نه از قرآن چیزی می‌دانست، نه از خدا! 🎙شهید شیخ قاسم اسلامی علیهماالسلام @NashreMaarefeAhleBeit
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 📜 حدیث قرطاس و جسارت غاصب دوم به ساحت مقدّس رسول خدا صلّی‌الله‌علیه‌وآله 🔥 بیست و چهارم یا بیست و پنجم صفر، سالروز این جنایت بزرگِ منحرف کننده‌ی سعادت جوامع بشری است. 🎙استاد بندانی نیشابوری صلّی‌الله‌علیه‌و‌آله @NashreMaarefeAhleBeit
📜 حدیث قرطاس و وجوب لعن عمر بن خطّاب علیه الّلعنة والعذاب در کلام علامه مجلسی قدس سره 🔹 علامه مجلسی رضوان الله علیه پس از نقل حدیث قرطاس و توهین عمر بن خطّاب علیه الّلعنة والعذاب به رسول خدا صلّی الله علیه و آله از کتب شیعه و سنی می‌نویسد: ✍ ای عزیز! آیا بعد از این حدیث که همه عامّه (اهل سنّت عمری) روایت کرده‌اند هیچ عاقل است که شک کند در کفر عمر و کفر کسی که عمر را مسلمان نامد؟ اگر بقالی یا علافی خواهد که وصیت کند، کسی که مانع وصیت او شود، مردم بر او طعن‌ها می‌کنند؛ هر گاه رسول خدا صلّی الله علیه و آله خواهد وصیتی کند که صلاح جمیع امت در آن باشد و کسی مانع او شود، در چنان حالی آن حضرت را آزرده کند و نسبت هذیان به آن حضرت دهد، چگونه خواهد بود حال او؟ و حال آنکه حق تعالی می‌فرماید: {و ما ينطق عن الهوى * ان هو الا وحي يوحى} (سوره نجم / آیه ۳-۴) یعنی: سخن نمی‌گوید آن حضرت از خواهش نفس خود و نیست سخن او مگر وحی که به او فرستاده می‌شود؛ و می‌فرماید: آن‌ها که آزار می‌کنند خدا و رسول او را خدا لعنت کرده است ایشان را در دنیا و آخرت. و کدام آزار از این بدتر می‌باشد که پیغمبر به آن بزرگواری و شفقت و مهربانی را چون بیابند که نزدیک رفتن او شده است دیگر منفعتی از او متصور نیست، کینه‌های خود را ظاهر کنند و دست از طاعت او بردارند، هر چند گوید با لشکر اسامه بیرون روید فرمان نبردند، و فرماید که دوات و قلم آورید که وصیت‌نامه بنویسم اطاعت نکنند، برای آنکه مبادا امر خلافت امیرالمؤمنین صلوات‌الله‌علیه را واضح‌تر گرداند، در همه احوال حضرت داند که غرض ایشان آن است که بعد از آن حضرت انتقام او را از اهل بیت او بکشند، پس لعنت خدا و رسول بر ایشان باد، و بر هر که ایشان را مسلمان داند و هر که در لعن ایشان توقف نماید. 📚 جلاء العیون، تالیف علامه مجلسی، صفحه ۶۴-۶۵، چاپ نشر هاتف 📃 اسکن کتاب: 🌐 http://bit.ly/31IIu7r 📃 پوستر: 🌐 http://bit.ly/2qNl04l ➖➖➖➖➖➖➖➖➖ 🤲 اللهـمّ عجّـل لولیّـك الفـرج لینک کانال نشر معارف اهل بیت علیهم السّلام در ایتا https://eitaa.com/NashreMaarefeAhleBeit لینک کانال تلگرام نشر معارف اهل بیت علیهم السّلام telegram.me/NashreMaarefeAhleBeit