eitaa logo
نسیم ادب
296 دنبال‌کننده
3هزار عکس
319 ویدیو
1 فایل
گلستانی از شعر و ادب و حکمت برای ساختن لحظاتی زیبا تفرجی برای روح و خلوتی برای آرامش پرسه ای در کوچه پس کوچه های ادب و هنر و حکمت و اندرز ارتباط با ادمین: @bigharar9
مشاهده در ایتا
دانلود
Shahram Nazeri - 02 - Kishe Mehr.mp3
8.77M
🎼 شعری زیبا از علامه طباطبایی(قدس سره)
همی گویم و گفته‌ام بارها
بود کیش من مهر دلدارها

پرستش به مستی است در کیش مهر
 برون‌اند زین جرگه هشیارها

به شادی و آسایش و خواب و خور
ندارند کاری دل‌افگارها

به جز اشک چشم و به جز داغ دل
نباشد به دست گرفتارها

کشیدند در کوی دلدادگان
میان دل و کام، دیوارها

چه فرهادها مرده در کوه‌ها
چه حلاج‌ها رفته بر دارها

چه دارد جهان جز دل و مهر یار
مگر توده‌هایی ز پندارها

ولی رادمردان و وارستگان
نبازند هرگز به مردارها

مهین مهر ورزان که آزاده‌اند
بریزند از دام جان تارها

به خون خود آغشته و رفته‌اند
چه گل‌های رنگین به جوبارها

بهاران که شاباش ریزد سپهر
به دامان گلشن ز رگبارها

کشد رخت، سبزه به هامون و دشت
زند بارگه، گل به گلزارها

نگارش دهد گلبن جویبارها
در آیینه آب، رخسارها

رود شاخ گل در بر نیلفر
بر قصد به صد ناز گلنارها

درد پرده غنچه را باد بام
هزار آورد نغز گفتارها

به آوای نای و به آهنگ چنگ
خروشد ز سرو و سمن، تارها

به یاد خم ابروی گل‌رُخان
بکش جام در بزم می‌خوارها

گره از راز جهان باز کن
که آسان کند باده، دشوارها

جز افسون و افسانه نبود جهان
که بستند چشم خشایارها

به اندوه آینده خود را مباز
که آینده خوابی است چون پارها

فریب جهان مخور زینهار
که در پای این گل بود خارها

پیاپی بکش جام و سرگرم باش
بهل گر بگیرند بیکارها
🔸خواننده: 🔹آلبوم: 🔸 شاعر: 🔹 ✾•┈┈••✦❀✦••┈┈•✾ 🔹@NasimeAdab 🔹 ✾•┈┈••✦❀✦••┈┈•✾
📖 هرچه پول درآورد کتاب خرید. پدر پرسید: «دنبال چه می گردی؟!» گفت: «دنبال خودم.» روز و هفته کتاب و کتابخوانی مبارک... 🔹متن از کتاب 🔸نوشته ✾•┈┈••✦❀✦••┈┈•✾ 🔹@NasimeAdab 🔹 ✾•┈┈••✦❀✦••┈┈•✾
📖 یاد بگیر چه چیزهایی را باید جدی گرفت و به بقیه‌اش بخند... 📘 👤 ✾•┈┈••✦❀✦••┈┈•✾ 🔸@NasimeAdab 🔸 ✾•┈┈••✦❀✦••┈┈•✾
📖 کس را به خلوتِ دل من جز تو راه نیست این در به روی غیر  تو پیوسته بسته باد... 🔹 🔺به غلط به نسبت داده شده. ✾•┈┈••✦❀✦••┈┈•✾ 🔸@NasimeAdab 🔸 ✾•┈┈••✦❀✦••┈┈•✾
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📖 چشم رضا و مرحمت بر همه باز می‌کنی چون که به بخت ما رسد این همه ناز می‌کنی 🔺 🔻 ✾•┈┈••✦❀✦••┈┈•✾ 🔹@NasimeAdab 🔹 ✾•┈┈••✦❀✦••┈┈•✾
📖 در میان اشک ها پرسیدمش: خوش ترین لبخند چیست ؟ شعله ای در چشم تاریکش شکفت جوش خون در گونه‌اش آتش فشاند گفت: لبخندی که عشقِ سربلند وقت مردن بر لب مردان نشاند من ز جا برخاستم، بوسیدمش ...  🔸 ✾•┈┈••✦❀✦••┈┈•✾ 🔹@NasimeAdab 🔹 ✾•┈┈••✦❀✦••┈┈•✾
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📖 «به دیدارم بیا هر شب، در این تنهایی ِ تنها و تاریک ِ خدا مانند دلم تنگ است! بیا ای روشن، ای روشن‌تر از لبخند! شبم را روز کن در زیرِ سرپوش سیاهی‌ها دلم تنگ است؛ بیا بنگر، چه غمگین و غریبانه در این ایوان سرپوشیده، وین تالاب مالامال دلی خوش کرده‌ام با این پرستوها و ماهی‌ها و این نیلوفر آبی و این تالاب مهتابی بیا ای همگناه ِ من درین برزخ بهشتم نیز و هم دوزخ به دیدارم بیا، ای همگناه، ای مهربان با من که اینان زود می‌پوشند رو در خواب‌های بی‌گناهی‌ها و من می‌مانم و بیداد بی‌خوابی در این ایوان سرپوشیدهٔ متروک شب افتاده ست و در تالاب ِ من دیری ست که در خوابند آن نیلوفر آبی و ماهی‌ها، پرستوها بیا امشب که بس تاریک و تنهایم بیا ای روشنی، اما بپوشان روی که می‌ترسم ترا خورشید پندارند و می‌ترسم همه از خواب برخیزند و می‌ترسم همه از خواب برخیزند و می‌ترسم که چشم از خواب بردارند نمی‌خواهم ببیند هیچ کس ما را نمی‌خواهم بداند هیچ کس ما را و نیلوفر که سر بر می‌کشَد از آب پرستوها که با پرواز و با آواز و ماهی‌ها که با آن رقص غوغایی نمی‌خواهم بفهمانند بیدارند شب افتاده‌ست و من تنها و تاریکم و در ایوان و در تالاب من دیری ست در خوابَند پرستوها و ماهی‌ها و آن نیلوفرِ آبی بیا ای مهربان با من! بیا ای یادِ مهتابی!» 🔹 🔸 ✾•┈┈••✦❀✦••┈┈•✾ 🔹@NasimeAdab 🔹 ✾•┈┈••✦❀✦••┈┈•✾
📖 تماشایی‌ترین تصویر دنیا می‌شوی گاهی دلم می‌پاشد از هم بس که زیبا می‌شوی گاهی           ✾•┈┈••✦❀✦••┈┈•✾            🔸@NasimeAdab 🔸           ✾•┈┈••✦❀✦••┈┈•✾ ‌
📖 بی عشق ادامه‌ دادنم ممکن نیست مانند «نود» بدون فردوسی‌پور! 🔹 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‎           ✾•┈┈••✦❀✦••┈┈•✾            🔸@NasimeAdab 🔸           ✾•┈┈••✦❀✦••┈┈•✾ ‌
📖 دردِ فراق آمد و آشفته‌ حالی‌اش باید گلایه کم کنم از جای خالی‌اش صیاد من که بال و پرم را شکست و رفت دیگر چگونه پر بکشم در حوالی‌اش گفتم که در خیال منی، گفت: بی‌خیال آتش به جان من زده این بی‌خیالی‌اش گاهی به یک اشاره گِل‌آلود می‌شود یک برکه نیز با همه‌ی آن زلالی‌اش من آن کویر چشم به راهم که سالهاست دیگر کنار آمده با خشک‌سالی‌اش 🔸 ‌‌‌‌‌‌‌‎           ✾•┈┈••✦❀✦••┈┈•✾            🔹@NasimeAdab 🔹           ✾•┈┈••✦❀✦••┈┈•✾ ‌
📖 شیرین‌لبِ من! فصلِ رُطَب شد، تو کجایی؟ خود را برسان، شب شد و شب شد، تو کجایی؟ بیچاره دلم باز در این گوشه‌ی دنیا محتاج به آن گوشه‌ی لب شد، تو کجایی؟ اما اگر احوال مرا خواسته باشی بیچاره تنم کُشته‌ی تب شد، تو کجایی؟ از صلح بگو، حوصله‌ی جنگ ندارم حالا که دلم صلح_طلب شد تو کجایی؟ ای دورترین میوه‌ی پنهان‌شده در باغ! دستم به هوای تو طلب شد، تو کجایی؟ یک بار دلم وصلِ تو را خواست، غلط کرد دل بی‌ادبی کرد و ادب شد، تو کجایی؟! 🔸 ‌‌‌‌‌‌‌‎           ✾•┈┈••✦❀✦••┈┈•✾            🔹@NasimeAdab 🔹           ✾•┈┈••✦❀✦••┈┈•✾ ‌
📖 دست زاهد ز چه بوسیم که این دست تهی نه به چنگ و نه به تار و نه به پیمانه رسید 🔹 ✾•┈┈••✦❀✦••┈┈•✾ 🔸@NasimeAdab 🔸 ✾•┈┈••✦❀✦••┈┈•✾