eitaa logo
نسیم ادب
293 دنبال‌کننده
2.5هزار عکس
250 ویدیو
1 فایل
گلستانی از شعر و ادب و حکمت برای ساختن لحظاتی زیبا تفرجی برای روح و خلوتی برای آرامش پرسه ای در کوچه پس کوچه های ادب و هنر و حکمت و اندرز ارتباط با ادمین: @bigharar9
مشاهده در ایتا
دانلود
📖 مرغ جان در هوس کوی تو چون شیدا شد شورشی در دل دیوانه‌ی ما برپا شد راز عاشق شدن دل همه جا افشا شد «ناله زد دوست که راز دل او پیدا شد پیش رندان خرابات چسان رسوا شد» مرغ جانم ز غمت ناله بسی زد به قفس آخر ای دوست به فریاد دل مسکین رس عاقبت جز تو شنیدند بسی ناکس وکس «خواستم راز دلم پیش خودم باشد و بس در میخانه گشودند و چنین غوغا شد» برسانید بدان زاهد سجاده پرست لعنة ا... بر آن کس که در میکده بست خستم از منبر و سجاده مرا توبه شکست «سرِ خُم را بگشائید که یار آمده است مژده ای میکده عیش ازلی بر پا شد» ای فدای سر زلفت همه کس را دل و جان بال و پر سوخت مرا آتش عشقت بنشان پیشکش باده مرا ز هر جدایی نچشان « سرِ زلف تو بنازم که به افشاندن آن ذره خورشید شد و قطره همی دریا شد.» آی ای دل ز غم عشق تو بیچاره شدی وای ای سینه شنیدم که تو صد پاره شدی عاقبت دلبر عیاره چه خونخواره شدی «لب گشودی و ز می گفتی و میخواره شدی پیش ساقی همه اسرار جهان افشا شد.» باکِیَم نیست اگر دل ز غمت گشت جریح ها تفم دوش به من گفت به آواز صریح کار سجاده پرستان بخدا گشت قبیح «گویی از کوچه میخانه گذر کرد مسیح که به درگاه خداوند بلند آوا شد» فدعمی دُّرِ معانی ز تو چون می‌خواند سخن از عشق تو و عشق خدا می‌راند پایبند است بر این عشق و چنین می‌ماند «معجز عشق ندانی تو زلیخا داند که برش یوسف محبوب چنان زیبا شد» 🔺 🔻 🔸خرداد۱۳۶۸ 🔹در هر بند سه مصرع اول سروده‌ی حقیر است و مصراع چهار و پنج غزل امام رحمة الله علیه است که به صورت برجسته مشخص شده است. ┏━━━🍃🍂━━━┓ ⠀   @NasimeAdab ┗━━━🍂🍃━━━┛
📖 حضرت "رضوان الله تعالی علیه " شرح داغی زِ دلِ غم زده‌ی زار مخواه قصه‌ی عشق من از ناله نیزار مخواه دل ما را به غم خویش گرفتار مخواه «من خراباتیم از من سخن یار مخواه گنگم از گنگ پریشان شده گفتار مخواه » دل که از عشق تو بر هر گذری میزد دم با وی از داغ غمت شب به سحر می‌کردم چشم امید کنون از تو و دل می‌بندم «من که با کوری و مهجوری خود سر گرمم از چنین کور تو بینائی و دیدار مخواه» بلبل از داغ دل آواز کند نی به نوا کوه هم ناله کند از غم عشقت به صدا ناله ها رفته به عرش اند از این جور‌ و جفا «چشم بیمار تو بیمار نموده است مرا غير هذیان سخنی از من بیمار مخواه» زاهد ای زاهد از این زهد نرستی هرگز توبه از زهد ریائی نشکستی هرگز خبرت نیست از این عام مستی هرگز «با قلندر منشین گر که نشستی هرگز حکمت و فلسفه و آيه و اخبار مخواه» غم عشق تو نگارا، دل ما برده و دین شورش افکنده غمت در دلِ عشاقِ حزین حالِ من هم ز غمت نیست جز این نیست جز این «مستم از باده عشق تو و از مست چنین پند پیران جهاندیده و هشیار مخواه» 🔺 🔻 🔸خرداد۱۳۶۸ 🔹در هر بند سه مصرع اول سروده‌ی حقیر است و مصراع چهار و پنج غزل امام رحمة الله علیه است که به صورت برجسته مشخص شده است. ┏━━━🍃🍂━━━┓ ⠀   @NasimeAdab ┗━━━🍂🍃━━━┛