eitaa logo
نسیم ادب
295 دنبال‌کننده
3هزار عکس
319 ویدیو
1 فایل
گلستانی از شعر و ادب و حکمت برای ساختن لحظاتی زیبا تفرجی برای روح و خلوتی برای آرامش پرسه ای در کوچه پس کوچه های ادب و هنر و حکمت و اندرز ارتباط با ادمین: @bigharar9
مشاهده در ایتا
دانلود
نسیم ادب
📖 #ترانه‌های_ناب      ──┤ ♩♪♫♪♩ ├── شبی که آوازِ نِیِ تو شنیدم چو آهویِ تشنه پیِ تو دویدم دوان دو
🎼 ماجرای خواندنی ترانه‌ی «تو ای پری کجایی» «تو‌ ای پری کجایی» یا سرگشته از ترانه‌های نامدار در موسیقی است که در یکی از بزرگترین و محبوب‌ترین دستگاه‌های موسیقیِ ایرانی به نام «همایون» ساخته شده است و تصنیف آن را می‌توان از زیباترین شعر‌های  دانست. «تو‌ ای پری کجایی» نیز مانند شعر ، داستان زیبایی دارد. در واقع این شعر داستان عاشقی سرگردان است. عاشقی که همه موجودات را همچون خودش سرگشته محبوب و به دنبال او می‌داند و این عشق پهلو به عرفان می‌زند. ‌ حدود پنجاه سال پیشتر «فاخته» به منزل آمد و دسته گلی به همسر خود داد و گفت :"خانم رادیو را باز کن تا نیم‌ساعت دیگر قرار است یک تصنیف جدید پخش شود که من برای تو خواندم." ‌ این تصنیف ماندگار که "سرگشته" نام دارد توسط آهنگسازی شده و در معدود تجربه‌های ترانه سرایی خود ، شعر آن را گفته بود. ‌ * اصرار داشت که این اثر توسط یک خواننده‌ی زن اجرا شود.تقاضایی که توسط پذیرفته نشد. بعدها در غیاب خرم ، این اثر توسط دوباره تنظیم می‌شود و توسط اجرا می‌شود. اجرایی که البته با دلخوری این آهنگساز همراه می‌شود و آن را جزو کارنامه هنری خود محسوب نمی‌کرد. ساخت این اثر به سال ۱۳۵۱ برمی‌گردد و شبی که مهمان بود. همایون خرم چنین می‌گوید:«آقای ابتهاج گفتند خیلی دلم می‌خواهد که روی یک آهنگی از شما شعر بسازم… من چیزی نگفتم، اما وقتی به روی بالکن رفتم و هوای خوب و نسیم و باغچه و شب اواخر تابستان را دیدم گویی باران نُت بود که می‌بارید. بلافاصله رفتم توی بالکن نشستم و این آهنگ را از بالا تا پایین نوشتم. حتی جواب‌های ارکستر پشت هم آمد واقعاً کمتر زمانی بود که یک آهنگ تمام و کمال به ذهن بیاید از صفر تا صدش و به همین دلیل است که برخی از دوستان و شنوندگانی که این کار را می‌شنوند می‌گویند این آهنگ زمینی نیست و من هم معتقدم که به بنده این آهنگ را دادند و «تو‌ ای پری کجایی» الهامی بود که به من شد، الهامی که تمام و کمال آمد. آهنگ را برای ایشان اجرا کردم خیلی خوشحال شد و مشغول ساختن شعرش شد.» را برای ترانه‌خوانی انتخاب کرد و در نهایت این تصنیف در سال ۱۳۵۲ با صدای اجرا شد. در سال ۱۳۷۹ شمسی ، را برای تنظیم ارکستر و را به عنوان خواننده انتخاب کرد و ضبط استودیویی تحت نظارت خود او صورت پذیرفت. بازخوانی «تو‌ ای پری کجایی» از دیگر خوانندگان مانند ، ، ، ، ، و نیز منتشر شده است. 🔸 🔅 *سایه: تخلص شعری مرحوم هوشنگ ابتهاج است. معمولاً در پایان اشعار مرحوم هوشنگ ابتهاج اینگونه نوشته می شد: ه.ا.سایه 🔹🔶🔹 ♨️ عضویت در کانال 👈 اینجا ♨️ پیوستن به گروه چت👈 اینجا 🔸@NasimeAdab🔸 https://eitaa.com/NasimeAdab
📖 حضرت حضرت مُحمّد جانِ جانِ عالم و زهرا بُوَد جانش از آن می گفت ای جان پدر بادا به قربانش زمین و آسمان مهمان سرا و میزبان زهرا مَلَک در عرش و جن و انس در فَرشند مهمانش چگونه، کی، کجا، از خلق آید وصف بانویی که ذات حق ثناگو باشد و احمد ثنا خوانش؟ به قرآن می خورم سوگند، بی جا نیست گر گویم محمد خاتم پیغمبران، زهراست قرآنش اگر بی مهر او سلمان گذارد پای در محشر مسلمان نیستم _بِاللَّه_ اگر خوانم مسلمانش مناز اینقدر بر عیسای خود ای مادر عیسی دو عیسی آفرین، پرورده این مادر به دامانش نه جن و انس و حوری و مَلَک گشتند مبهوتش که علمِ کل _ امیر المؤمنین_ گردیده حیرانش ثناها گفته و خواندند در امکان بسی او را به جز آنکس که خَلقَش کرده نشناسد کسی او تو زهرایی، تو زهرای محمد پروری زهرا رسول الله را هم دختری، هم مادری زهرا نبی را پاره‌ی تن، روح مابین دو پهلویی امیرالمؤمنین را رُکن و کُفْو و همسری زهرا گواهی می دهم ای روحِ احمد، هستیِ حیدر که تو هم مصطفی، هم فاطمه، هم حیدری زهرا گهی گویم امیرالمؤمنین برتر بود از تو گهی بینم تو از او در جلالت برتری زهرا تو والشمسی، تو واللیلی، تو والفجری، تو والعصری تو نوری، هل اتایی و الضحایی کوثری زهرا تو از مریم، تو از هاجر، تو از حوا، تو از ساره نه، تو از انبیا جز احمد مرسل سری زهرا امید رحمةً للعالمین، محبوبه‌ی داور پناه انبیاء در گیر و دار محشری زهرا تو سِّرِ ناشناسِ ذاتِ پاکِ حق تعالایی نمی دانم که هستی آنقدر دانم که زهرایی سلامُ الله ای جان محمد، بر تن و جانت که پیغمبر کند تعظیم و بوسد همچون قرآنت تویی آن سرمدی بحر و تویی آن احمدی کوثر که جوشد تا قیامت گوهرِ عصمت ز دامانت خدا خود بر محمد کرد ابلاغ سلامت را محمد گفت: جانان منی جانم به قربانت تو از روز نخستین میزبانِ خلقتی زهرا تمام آفرینش تا صف حشرند مهمانت تویی انسیه‌ی حورا تویی حوراءِ إنسیه همه در حیرتم حوریه خوانم یا که انسانت تو نوراللٰهی و نور عَلیٰ نورند اولادت تو الرحمانی و حق داده لؤلؤ، داده مرجانت نه تنها خواجه‌ی لولاک برخیزد به تعظیمت که جبرییل امین آرد سلام از حَیِّ سبحانت تو روحی، روح مابین دو پهلوی رسول استی بتول استی، بتول استی، بتول استی، بتول استی 🔹 🔸 💐 | با سعادت حضرت سلام الله علیها و و میلاد رضوان الله تعالی علیه باد. 🔹🔶🔹 ♨️ عضویت در کانال 👈 اینجا ♨️ پیوستن به گروه چت👈 اینجا 🔸@NasimeAdab🔸 https://eitaa.com/NasimeAdab
📖 دست تو باز می کند پنجره‌های بسته را هم تو سلام می کنی رهگذرانِ خسته را دوباره پاک کردم و به روی رف گذاشتم آینه‌ی قدیمیِ غبارِ غم نشسته را پنجره بیقرارِ تو ، کوچه در انتظارِ تو تا که کند نثارِ تو، لاله‌ی دسته دسته را شب به سحر رسانده ام، دیده به ره نشانده ام گوش به زنگ مانده ام، جمعه‌ی عهد بسته را این دل صاف کم کَمک شده‌ست سطحی از تَرَک  آه! شکسته تر مخواه ،آینه‌ی شکسته را 🔸 🔅 🔸🔷🔸 ♨️ عضویت در کانال 👈 اینجا ♨️ پیوستن به گروه چت👈 اینجا 🔸@NasimeAdab🔸 https://eitaa.com/NasimeAdab
📖 نه رگ‌های پستان درونِ دل است؟ پس ار بنگری شیر، خونِ دل است به خونش فرو برده دندان چو نیش سرشته در او مِهر خون‌خوار خویش 🔺 🔻 🔹 | حضرت و گرامی باد. 🔹🔶🔹 ♨️ عضویت در کانال 👈 اینجا ♨️ پیوستن به گروه چت👈 اینجا 🔸@NasimeAdab🔸 https://eitaa.com/NasimeAdab
📖
دلم گرفته ای دوست، هوای گریه با من
گر از قفس گریزم، کجا روم، کجا من؟

کجا روم؟ که راهی به گلشنی ندارم
که دیده بر گشودم به کنجِ تنگنا من

نه بسته‌ام به کس دل، نه بسته کس به من دل
چو تخته پاره بر موج، رها… رها… رها… من

ز من هر آن که او دور، چو دل به سینه نزدیک
به من هر آن که نزدیک، از او جدا جدا من

نه چشم دل به سویی، نه باده در سبویی
که تَر کنم گلویی، به یادِ آشنا من

ز بودنم چه افزون؟ نبودنم چه کاهد؟
که گویدم به پاسخ که زنده‌ام چرا من؟

ستاره‌ها نهفتم، در آسمان ابری
دلم گرفته‌، ای دوست، هوای گریه با من
🔹 🔸🔷🔸 ♨️ عضویت در کانال 👈 اینجا ♨️ پیوستن به گروه چت👈 اینجا 🔹@NasimeAdab🔹 https://eitaa.com/NasimeAdab
📖 هزاران دوستت دارم به گوشِ باد نجوا شد رسد آیا کمی از آن به گوشِ دلبرم امشب؟ 🔹 🔸🔷🔸 ♨️ عضویت در کانال 👈 اینجا ♨️ پیوستن به گروه چت👈 اینجا 🔹@NasimeAdab🔹 https://eitaa.com/NasimeAdab
📖 ﺭﻭﺯﯼ ﮐﻪ ﺍﻳﻦ ﭼﻨﻴﻦ ﺑﻪ ﺯﻳﺒﺎﻳﯽ ﺁﻏﺎﺯ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ [ ﺑﻪ ﻫﻨﮕﺎﻣﯽ ﮐﻪ ﺁﺧﺮﻳﻦ ﮐﻠﻤﺎﺕِ ﺗﺎﺭﻳﮏِ ﻏﻤﻨﺎﻣﻪ‌ﯼ ﮔﺬﺷﺘﻪ ﺭﺍ ﺑﺎ ﺷﺒﯽ ﮐﻪ ﺩﺭ ﮔﺬﺭ ﺍﺳﺖ ﺑﻪ ﻓﺮﺍﻣﻮﺷﯽِ ﺑﺎﺩِ ﺷﺒﺎﻧﻪ ﺳﭙﺮﺩﻩ ﺍﻡ ]، ﺍﺯ ﺑﺮﺍﯼ ﺁﻥ ﻧﻴﺴﺖ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺣﺴﺮﺕِ ﺗﻮ ﺑﮕﺬﺭﺩ. ﺗﻮ ﺑﺎﺩ ﻭ ﺷﮑﻮﻓﻪ ﻭ ﻣﻴﻮﻩ‌ای، ﺍﯼ ﻫﻤﻪ ﯼ ﻓﺼﻮﻝِ ﻣﻦ! ﺑﺮ ﻣﻦ ﭼﻨﺎﻥ ﭼﻮﻥ ﺳﺎﻟﯽ ﺑﮕﺬﺭ ﺗﺎ ﺟﺎﻭﺩﺍﻧﮕﯽ ﺭﺍ ﺁﻏﺎﺯ ﮐﻨﻢ. 🔸 🔅 🔸🔷🔸 ♨️ عضویت در کانال 👈 اینجا ♨️ پیوستن به گروه چت👈 اینجا 🔸@NasimeAdab🔸 https://eitaa.com/NasimeAdab
📖 نمی‌دانم چرا؟ اما تو را هرجا که می بینم کسی انگار می‌خواهد ز من، تا با تو بنشینم تنِ یخ‌کرده، آتش را که می‌بیند چه می‌خواهد؟ همانی را که می خواهم، ترا وقتی که می‌بینم تو تنها می‌توانی آخرین درمان من باشی و بی شک دیگران بیهوده می‌جویند تسکینم تو آن شعری که من جایی نمی‌خوانم، که می‌ترسم  به جانت چشم‌زخم آید چو می‌گویند تحسینم زبانم لال! اگر روزی نباشی، من چه خواهم کرد؟ چه خواهد رفت آیا بر من و دنیای رنگینم؟ نباشی تو اگر، ناباورانِ عشق می‌بینند که این من، این منِ آرام، در مُردن به جز اینم   🔸 🔹 🔹🔶🔹 ♨️ عضویت در کانال 👈 اینجا ♨️ پیوستن به گروه چت👈 اینجا 🔸@NasimeAdab🔸 https://eitaa.com/NasimeAdab
📖 آرام بگیر امشب، ما هر دو پُر از دردیم در آتش و یخبندان، داغیم ولی سردیم داغیم، نمی‌فهمیم؛ تا فاجعه راهی نیست سردیم، نمی‌خواهیم از فاجعه برگردیم از مرهمِ یکدیگر تا زخمیِ هم بودن راهی‌ست که بی‌مقصد، با عشق سفر کردیم شعریم و نمی‌خوانیم، شوقیم و نمی‌خواهیم چشمیم و نمی‌بینیم، سبزیم ولی زردیم این فصلِ پریشان را برگی بزن و بگذر در متنِ شبِ بی‌ماه، دنبالِ چه می‌گردیم؟ بیداریِ رویایی، دیدی که حقیقت داشت ما خاطره‌هامان را از خواب نیاوردیم تردید نکن در شوق، تصمیم نگیر از خشم آرام بگیر امشب، ما هر دو پُر از دردیم 🔹 🔸🔷🔸 ♨️ عضویت در کانال 👈 اینجا ♨️ پیوستن به گروه چت👈 اینجا 🔹@NasimeAdab🔹 https://eitaa.com/NasimeAdab
📖 ﺻﺒﺤﯽ ﻣﺒﺎﺭک‌است ﻧﻈﺮ ﺑﺮ ﺟﻤﺎﻝِ ﺩﻭﺳﺖ ﺑَﺮ ﺧﻮﺭﺩﻥ ﺍﺯ ﺩﺭﺧﺖِ ﺍﻣﻴﺪِ ﻭﺻﺎﻝِ ﺩﻭﺳﺖ 🔺 🔻 🔅 🔸🔷🔸 ♨️ عضویت در کانال 👈 اینجا ♨️ پیوستن به گروه چت👈 اینجا 🔸@NasimeAdab🔸 https://eitaa.com/NasimeAdab
📖 ﭼﻬﺎﺭ ﭼﻴﺰ ﻣﺮ ﺁﺯﺍﺩﻩ ﺭﺍ ﺯ ﻏﻢ ﺑِﺨَﺮَﺩ: ﺗَﻦِ ﺩُﺭﺳﺖ ﻭ ﺧﻮﯼِ ﻧﻴﮏ ﻭ ﻧﺎﻡِ ﻧﻴﮏ ﻭ ﺧِﺮَﺩ ﻫﺮ ﺁﻥ ﮐﻪ ﺍﻳﺰﺩﺵ ﺍﻳﻦ ﭼﻬﺎﺭ ﺭﻭﺯﯼ ﮐﺮﺩ ﺳِﺰﺩ ﮐﻪ ﺷﺎﺩ ﺯِﻳَﺪ ﺟﺎﻭﺩﺍﻥ ﻭ ﻏﻢ ﻧَﺨُﻮﺭَﺩ   🔹 🔸 | ۴ دی‌ماه روز ابوعبدالله جعفر بن محمد بن حکیم بن عبدالرحمن بن آدم رودکی سمرقندی زاده‌ی اواسط قرن سوم هجری قمری ( شاید ۲۴۴ قمری) از شاعران ایرانی در سده‌ی چهارم هجری قمری است. او استاد شاعران آغاز قرن چهار هجری قمری ایران است. رودکی به روایتی از کودکی نابینا بوده است و به روایتی بعدها کور شد. او در روستایی به‌نام رودک در ناحیه‌ی رودک در نزدیکی و به دنیا آمد. را نخستین شاعر بزرگ پارسی‌گوی و می‌دانند. وی در دربار بسیار محبوب شد و ثروت بسیاری به دست آورد، با این حال در سالهای پایانی عمر مورد بی‌مهری اُمَرا قرار گرفت. در اواخر عمر به زادگاهش بازگشت و در همانجا به سال ۳۲۹ هجری (۹۴۱ میلادی) درگذشت. 🔹🔶🔹 ♨️ عضویت در کانال 👈 اینجا ♨️ پیوستن به گروه چت👈 اینجا 🔸@NasimeAdab🔸 https://eitaa.com/NasimeAdab