📚 راستش احساس میکنم که کاغذ را زورکی پر میکنی. این که دو کلمه بنویسی که دلم برایت تنگ شده است، هیچ دردی را دوا نمیکند. من این دلتنگی را باید در هر کلمهای ببینم. میبینی که چه خودخواهم؟!
#یک_پیاله_کتاب
#کتاب_نامههایسیمینوجلال
@Negahe_To
📚 عزیز دلم، اینها را نوشتم که متوجه بشوی
مردهای بزرگ همیشه درگیر مشکلات بزرگ بودهاند.
#یک_پیاله_کتاب
#کتاب_نامههایسیمینوجلال
@Negahe_To
📚 آیا روزی میشود که تمام دنیا صرفنظر از اعتقادات و رنگ پوست، یک ولایت بشود و تمام افراد بشر، سیر و پوشیده و عزیز و با هم مهربان باشند؟
#یک_پیاله_کتاب
#کتاب_نامههایسیمینوجلال
@Negahe_To
هم دعا کن گره از کار تو بگشاید عشق
هم دعا کن گره تازه نیفزاید عشق!
قایقی در طلب موج به دریا پیوست
باید از مرگ نترسید، اگر باید عشق
عاقبت راز دلم را به لبانش گفتم
شاید این بوسه به نفرت برسد، شاید عشق
شمع روشن شد و پروانه در آتش گل کرد
میتوان سوخت اگر امر بفرماید عشق
پیله رنج من ابریشم پیراهن شد
شمع حق داشت، به پروانه نمیآید عشق!
#شعر
#فاضل_نظری
@Negahe_To
هدایت شده از مهجور
هو القاضی
« باید به کارت به چشم عشق نگاه کنی. وظیفه داریم تا وظیفه. وظیفهای که نان مجبورت کند، به درد لایه جرز دیوار هم نمیخورد، اما امان از وظیفهای که عشق مجبورت کند.»
#جرعهای_کتاب
#شببازی
@maahjor
📚 آدم اگر درخت دوستی مینشاند باید گاهگداری آبش بدهد و دستی به شاخه و برگش بکشد. خودت که بهتر میدانی چون تو باغبان خوبی هستی.
#یک_پیاله_کتاب
#کتاب_نامههایسیمینوجلال
@Negahe_To
نفس را در سینه حبس میکنم. سی ثانیه بیشتر دوام نمیآورم. خندهام میگیرد که آدمیزاد با این همه دبدبه کبکبه، زندگیاش به نفسی بند است. گوگل میگوید سه دقيقه بدون اكسيژن، سه روز بدون آب و سه هفته بدون غذا میشود دوام آورد. خوب که فکر میکنم میبینم اصلا همهاش تقصیر خود اکسیژن است؛ بس که بیصدا میآید و میرود. معلوم است که من وسط اینهمه مشغله زندگی، نباید هم فرصت کنم یاد اکسیژن بیفتم. اصلا باید که یادم برود هر نفسی که فرو میرود ممدّ حیات است و چون برمیآید مفرّح ذات. حق دارم که نفهمم در هر نفسی دو نعمت موجود است و بر هر نعمتی شکری واجب. آخر، من که بیکار نیستم بنشینم مدام برای هر نفس کشیدن دو بار خدا را شکر کنم. خیلی هنر کنم، آن وقتهایی که یک ویروسی، چیزی، چنگ میاندازد بیخ گلویم و شبها دیگر نفسم راحت بالا نمیآید، یادش بیفتم.
من خیلی کم یادت میافتم. نمیدانم چند وقت یکبار. برنامه منظمی برایت ندارم. فقط میدانم آن وقتها که اضطراب و بیپناهی، چنگ میاندازد به وجودم، زود میآیم سراغت. آن وقتها که حس میکنم خیلی در این دنیا گیر افتادهام و غربت دارد خفهام میکند، دست میگذارم روی سینهام و به تو سلام میدهم. تو همان اکسیژنِ نابِ خالصی. همان که همیشه هستی. همان که مثل نور، لطیفی و چشمهای زمخت من قدرت دیدنت را ندارد. همان که اگر لحظهای نگاهم نکنی، من تمام میشوم. ما که با هم تعارف نداریم. تو خوب میدانی که من اهل ندبه نیستم ولی دلتنگت هستم. راستش به تکتک آن آدمهایی که توانستهاند در زندگیشان، ولو برای یک بار، نفس یک امام معصوم به صورتشان بخورد، حسودیام میشود. تو که خوب میدانی ما آدمهای این روزگار، ما آدمهای زندانی شده در عصر غیبت، خیلی غریبتر و قابل ترحمتر هستیم از آن بادیهنشینهای اعرابی.
من در افکار خودم هم زندانیام. مثلا گاهی خیال برم میدارد که سلامتی شما در گرو نذر صلوات من یا خواندن دعای سلامتی شماست. گاهی وقتها نمیفهمم اگر قرار باشد زبانم لال، خدا، در این دنیا، جانِ عزیزِ شما را از حوادث و بلایا حفظ نکند، چرا باید جانِ کم ارزشِ من و امثال من را حفظ کند؟ آن وقتها که عقلم سرجایش است، میفهمم تمام این حرفها فقط اشاره است برای آدم شدن ما. میفهمم دعا برای شما همان نوری است که قرار است وجود تاریک ما را روشن کند. همان حلقه اتصال که راه را گم نکنیم. اما خب ما آدمهای زندانی، گاهی همه چیز را با هم قاطی کنیم. چقدر پرحرفی کردم! آمده بودم فقط یک حاضری بزنم و بگویم من یاغی نیستم، همین. میدانم امشب، سرتان خیلی شلوغ است. میدانم که امشب، ویژه نظر میکنید به تمام عالم. به تمام آدمهای کره زمین که دارند هر لحظه در اتمسفر وجود شما نفس میکشند ولی یادشان میرود که بدون اکسیژن فقط سه دقیقه میتوانند زنده بمانند.
#امام_حاضر
#نیمه_شعبان
@Negahe_To
یه وقتهایی، یه جوری آدم رو شرمنده لطفت میکنی که نمیدونه چطور باید جبرانش کنه!
#خدای_...
#امام_حاضر
#نیمه_شعبان
@Negahe_To
No Volvere.mp3
6.7M
دلم نیومد تکخوری کنم!
اونم توی شب برفی عید🤩
#موسیقی_دلنشین
@Negahe_To