یک جایی در زندگی، ناغافل و بیخبر، لحظهای فرا میرسد که با تمام وجود میفهمی هر آنچه طلب کنی به تو داده میشود. دعای صددرصد مستجاب. تصور کن الان در آن لحظهای. تمام خواستههای ریز و درشتت را ردیف کن در ذهنت. تمام التماس دعاها، تمام نگرانیها، تمام حاجتهای دنیا و آخرت. اولویتهایشان را هم با سلیقه خودت بالا و پایین کن.
حالا ببین میتوانی همه را با هم، یکجا، کنار بزنی و از ته دل بگویی «إلهِى رِضاً بِقَضائِکَ، تَسلِیمًا لأمْرِکَ لا مَعبودَ سِواکَ»؟ بگویی خدایا اصلا هر چه تو بگویی، هر چه تو بخواهی، هر چه تو امر کنی؟
بیا تا زندهایم و وقت داریم کمکم تمرین کنیم. مثلا بیا از یک حاجت شروع کنیم. از یک حاجت که اولویتش هم آن پایین پایینهاست. بیا فقط برای آن یک حاجتِ نه چندان مهم، به خدا بگوییم اصلا هر چه تو بگویی، هر چه تو بخواهی، هر چه تو امر کنی.
راستش میدانم این حرفها برای دهان من زیادی بزرگ است و شبیه یک وصله ناجور است. اما بیا حداقل تمرین کنیم اَدایش را دربیاوریم. ادای آدم خوبها را...
#روایت_زندگی
#صبح_عاشورا
#ادای_آدم_خوبها_را_درآوردن
@Negahe_To