[نگاه ِ تو]
هر سال که شب قدر، دعای جوشن را تند تند میخواندم حسرت مینشست روی قلبم که چقدر با این صفتها غریبه
از روز اول فروردین سال ۱۴۰۱ که به عبارتی میشد اولین روز از قرن جدید، قرار جالبی با خودم گذاشتم. از اول دعای جوشن کبیر شروع کردم و هر روزم را چسباندم به یک صفت از صفات خدا. میخواستم به جای اینکه فقط شبهای قدر بروم سراغ صدا کردنش، هر صبح که بیدار میشوم با یک اسم از هزاران اسم زیبایش او را بخوانم. میخواستم ولو برای چند لحظه هم شده هر روز یادم بیفتد خدایی دارم که نگاهم میکند.
راستش را بگویم فکر نمیکردم لابلای شلوغیها و روزمرهگیها، ایدهام دوام بیاورد. حدس میزدم خیلی زود خسته شوم و بیخیال کل ماجرا بشوم. اما اوضاع طور دیگری پیش رفت. این اسمها جوری چسبیدند به زندگیام که دیگر رها کردنش هم دست من نبود. حالا ۲ سال و ۲۲ روز است که با صفتهای خدا، روزهایم در خوف و رجای زیبایی میگذرد. گاهی سرمست و امیدوار، گاهی غمگین و نگران.
روز عید فطر، روز خیلی خوبی برای شروع هر کاری است. وقتی عید فطر در فروردین باشد، خیلی خوبتر هم میشود. شاید شما هم دلتان خواست امروز تصمیمی بگیرید و قدمی بردارید برای جان بخشیدن به روزهای مُردهای که بیخیالِ نگرانیهای ما، دارند تندتند میگذرند.
پ.ن. دعای جوشن کبیر هزار صفت دارد. خواندنش با روزی یک صفت، حدود سهسال طول میکشد.
#روایت_زندگی
#دعای_جوشن_کبیر
#عید_قشنگ_فطر
#بهانهای_برای_شروع
#چه_خوبه_تو_خدای_همه_هستی
@Negahe_To