[نگاه ِ تو]
با هر نوع تفکر سیاسی و مذهبی، واقعا کسی هست شک داشته باشه که رییس جمهور شدن جلیلی یا پزشکیان، کل
دیشب که این پست را گذاشتم چندین نفر از دوستانم چه در ایتا چه اینستا، من را مورد لطف اساسی قرار دادند. متهم شدم به کینهورزی، به ایجاد نفرت، به خط کشیدن بین بچههای جلیلی و قالیباف، به اینکه اصلا چه حقی دارم اسم پزشکیان و جلیلی را کنار هم بنویسم.
در حالی که این پیام، اتفاقا بوی وحدت میداد. وحدتی بزرگتر و ارزشمندتر از دوگانه جلیلی-قالیباف. زاویه دوربین را آورده بود بالاتر تا بشود کنار خودمان، بقیه را هم ببینیم. بقیهای که در دستهبندیهای رایجِ ما بچهمذهبیها نمیگنجند اما درصد بالایی از مردم ایران را تشکیل میدهند. بقیهای که دشمن ما نیستند و فقط از دستبهدست شدن کشور بین دو تفکر خستهاند. بقیهای که مثل ما هیاهو ندارند اما هر روز بیشتر در شکاف ایجاد شده بین این دو تفکر غرق شدهاند.
روی اصلی این متن نه شخص نامزدها بود و نه طرفدارهایشان. بلکه نوع جریانهای فکری حاضر در کشور بود. همان که باعث میشود با وجود اتفاق بسیار خاصِ شهادت آقای رئیسی، علت #مشارکت_کمی_از_چهل_درصد_بیشتر اصلا به چشم کسی مهم نیاید. در حالی که همان چیزی است که به قول امام، پشتوانه اصلی حفظ هر کشوری از خطرات است.
@Negahe_To
ترکیب رنگها برای آدم بزرگها هم دلبری میکرد چه برسد به بچهها. بشقاب ژله را که خواهرم گذاشت روی زمین، دستهام را برای قامت بستن بالا برده بودم. بچهها شیرجه زدند سمت بشقاب. خواهرم گفت: "بیا اول ژله بخور بعد نمازتو بخون. هیچی ازش نمیمونهها." با لحن بچگانه گفتم: "منم ژله میخوام" و بلافاصله اللهاکبر نماز را گفتم. سلام نماز را که دادم توی دستهای چسبناک ساره و علی یک تکه ژله گاز زده بود. محمدحسین اما یک ژله دستنخورده را گرفته بود دستش. هر سه تا ساکت نشسته بودند. محمدحسین گفت: "خاله اینو برای تو نگه داشتم." بلافاصله صدای ساره و علی آمد که "خاله ما هم اینو برای تو نگه داشتیم!" من امشب خوشمزهترین ژله دنیا را خوردم.
پ.ن. دستِ کوچولوی خالی، دستهای میثمِ یکسالونیمه است.
#روایت_زندگی
#خاله_خواهرزاده
#عشق_اول_تا_چهارم
@Negahe_To
پنج روز خانه نبودهام. نمیدانم چطوری اما برای خودش از توی سینک ظرفشویی درآمده! آب را که داخل سینک باز کردم تازه دیدمش.
امشب فکر کردم که من اگر انتخاب دیگری جز انسان بودن داشتم، دلم میخواست گیاه باشم. همینقدر آرام، صبور، کمتوقع، پرتلاش، بیحاشیه و دوستداشتنی.
#روایت_زندگی
@Negahe_To
ما که داریم رسما ذوب میشیم!
هم از گرمای هوا
هم از دغدغههای انتخاباتی دوستان دوطرف
توی شهر شما هوا چطوره؟
#خدایا_ما_همینجوری_قبولت_داریم
#انقدر_قدرتنمایی_نیاز_نیستا🥵
@Negahe_To
🌱 وَلَا تَسُبُّوا الَّذِينَ يَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ فَيَسُبُّوا اللَّهَ عَدْوًا بِغَيْرِ عِلْمٍ
مسلمانان، به مقدسات بتپرستها فحش ندهید! وگرنه، آنها هم با ندانمکاری و برای تلافی، به خدا و مقدساتتان فحش میدهند.
#رزق
#قرآن
#سوره_انعام
@Negahe_To
من هر دوی این دونفر و طرفدارهایشان را خودی میدانم. آن شصت درصدی که رای ندادند را هم خودی میدانم. توی تمام بحثها، سعی میکنم چشمم پیِ آن پرچم سهرنگ قشنگ باشد. همان که حلقه اتصال تمام مردم ایران است. تمام آدمهایی که در این کشور حق رای دارند.
به نظرم، نه آقای جلیلی فرشته است و نه آقای پزشکیان، دیو. حرفها و عملکردهایشان را که نگاه میکنم به هر دو انتقادهای جدی دارم و البته نگرانیهای جدی برای دوره ریاست جمهوریشان. آقای قالیباف را برای مدیریت اجرایی کشور یک سروگردن توانمندتر از بقیه نامزدها میدانستم و میدانم؛ اما به نظر تمام آدمهایی که متفاوت از من فکر میکنند احترام میگذارم.
هرچند رای من در روز جمعه، آقای پزشکیان نیست ولی آنهایی که میخواهند به ایشان رای بدهند را هم غیرخودی نمیدانم. دلم میخواهد شنبه، بعد از شمارش آرا، اسم هر کسی از صندوق بیرون آمد، اراده جدی داشته باشد برای سربلندی ایران. دلم میخواهد چهارسال بعد، آدمهای بیشتری امیدوارانه پای صندوق رای بیایند. به امید روزی که قلبهایمان بیشتر به هم نزدیک شود و بتوانیم دایره آدمهای خودی را به اندازه تمام مردم ایران وسیع کنیم.
#آخرین_پست_انتخاباتی
@Negahe_To
📚 میدانستم من آدمِ رفتن نیستم. من آدمِ چسبیدن به همین خاکم. ریشه دواندهام زیر آسفالتهای خیابانها. اگر میخواستم، باید زودتر میرفتم؛ همانوقت که هنوز ریشه نداشتم. همانموقع که ریشههایم آنقدر کوچک بودند که میتوانستم دستم بگیرم و اینطرف و آنطرف بروم. اینها را که گفتم یکیشان خندید و گفت: "مگه تو درختی که ریشه دووندی و نمیتونی تکون بخوری. تو آدمی." گفتم: "من آدمیام که درخت شدم. من آدمِ درختیام."
#یک_پیاله_کتاب
#کتاب_تهرانجان
@Negahe_To
▪️ شکر خدا را که در پناهِ حسینیم
عالَم از این خوبتر پناه ندارد...
@Negahe_To
قلبم را بگیر دست خودت. محکم بگیر. رهایش نکن حتی برای لحظهای. من میخواهم هرجا که بودم، هرجا که رفتم، همیشه باز برگردم سمت تو. سمت نور.
الهی لا تَکِلنی اِلی نَفسی طَرفَه عَین اَبدا.
خدایا برای لحظهای من را به خودم وامگذار.
@Negahe_To
هرچقدر عاشق تدریسم، از تصحیح برگه متنفرم!😖
#پس_تابستون_ما_کی_شروع_میشه😫
@Negahe_To