eitaa logo
[نگاه ِ تو]
270 دنبال‌کننده
435 عکس
43 ویدیو
3 فایل
‌ من، بی نام ِ تو‌ حتی یک لحظه‌ احتمال ندارم. چشمان تو‌ عین الیقین من،‌ قطعیت "نگاه ِ تو‌" دین من است.‌‌‌ [قیصر امین‌پور] ‌ ‌ 🌱 روایت لحظه‌های زندگی 🌱‌ ‌ ‌ برای معاشرت: @MoHoKh ‌ ‌صفحه اینستاگرام: @fatemehakhtari14‌ ‌
مشاهده در ایتا
دانلود
‌ ‌ ‌اشک‌هاش راه گرفته بود تا زیر چانه. سه‌ساله بود. با ترس به آدم‌های اطرافش نگاه می‌کرد و جیغ می‌زد. دورتادورش مرد بود‌. پلیس‌ها مرد بودند. آنهایی که به دنبال گمشده‌ای آمده بودند هم مرد بودند‌. از پلیس دم کانکس اجازه گرفتم و رفتم تو. دست‌هام را برای در آغوش گرفتنش باز کردم. بی‌هیچ حرفی پرید توی بغلم. تندتند نفس می‌کشید و هق‌هق می‌کرد. در شلوغی میدان گمشده بود. آرام در گوشش برایش قصه گفتم. قصه پدر و مادری که بچه‌شان را گم کرده‌اند و خیلی زود پیدایش می‌کنند. نشستم روی پله ورودی کانکس. شکلات باز کردم و در دهانش گذاشتم. آرام شده بود. اشک‌هاش را پاک کردم و با هم بادبادک‌ها و پرنده‌های آسمان را نگاه کردیم. از توی بغلم تکان نمی‌خورد. بیست دقیقه‌ای طول کشید تا مادرش سراسمیه و ناامید رسید. بوسیدمش و دستش را دادم به دست مادرش. چند قدمی که دور شدم برگشتم و نگاهش کردم. از پشت چادر مادرش سرک می‌کشید و با لبخند نگاهم می‌کرد. به خودم گفتم کاش دستم به تمام کودکان عالم می‌رسید. @Negahe_To
‌ ‌ ‌گر عقل، پشت حرف دل، اما نمی‌گذاشت تردید پا به خلوت دنیا نمی‌گذاشت از خیرِ هست و نیست دنیا به شوق دوست می‌شد گذشت، وسوسه اما نمی‌گذاشت این قدر اگر معطل پرسش نمی‌شدم شاید قطار عشق مرا جا نمی‌گذاشت دنیا مرا فروخت ولی کاش دست‌کم چون بردگان مرا به تماشا نمی‌گذاشت شاید اگر تو نیز به دریا نمی‌زدی هرگز به این جزیره کسی پا نمی‌گذاشت گر عقل در جدال جنون، مرد جنگ بود ما را در این مبارزه تنها نمی‌گذاشت ای دل بگو به عقل که دشمن هم این چنین در خون مرا به حال خودم وا نمی‌گذاشت ما داغدار بوسه‌ی وصلیم چون دو شمع ای کاش عشق سر به سر ما نمی‌گذاشت @Negahe_To
‌ ‌ ‌هفته آخر اسفند، از عمد، هیچ چیزی را در اپلیکیشنم ثبت نکردم. هیچ فعالیتی را. می‌خواستم بیفتم تهِ کانال. می‌خواستم معنی واقعی و سختی از صفر شروع کردن را دوباره بچشم. می‌خواستم یادم بیاید دنیا پُر است از افتادن‌ها و بلند شدن‌ها. می‌خواستم غرور نگیردم که امسال انقدر کار کرده‌ای. می‌خواستم صفرِ صفر شوم. این دو هفته را هم دست‌گرمی بازی کرده‌ام. مثل گرم کردن بدن پیش از شروع مسابقه. این نمودار می‌گوید فاصله‌ام تا روزهای اوج، خیلی زیاد است. از صراحتش خوشم می‌آید. از اینکه نمی‌گذارد خودم را الکی گول بزنم که تو همیشه خیلی خوب بوده‌ای، تو عالی هستی و از این دست جملات مبالغه‌آمیز و توخالی‌. از اینکه نقاط ضعفم را جلوی چشمم می‌آورد خوشحال می‌شوم. از اینکه بهم یادآوری می‌کند قرار نیست در یک نسخه خطی صعودی پیش بروم و قرار نیست روزها همیشه بر یک حال باشند، ازش ممنونم. در این سال‌های عمر، بارها و بارها یاد گرفته‌ام که خودم را در هیچ کاری با کسی مقایسه نکنم. فهمیده‌ام مقایسه، حسادت می‌آورد و حال ناخوب. فهمیده‌ام شرایط آدم‌ها خیلی با هم فرق دارد. فهمیده‌ام باید بهترینِ خودم باشم. بهترینِ خودم در سال صفرسه؛ و البته که امیدوارم و تلاش می‌کنم بهتر از بهترینِ خودم در سال صفردو باشم. فردا یک‌جورهایی اولین روز رسمی از اولین هفته کاری سال جدید حساب می‌شود. بعد از تعطیلات فروردین و بعد از شب‌های قدر‌. یک یا علی بگویید و بیایید دوباره با هم تلاش کردن را شروع کنیم. پ.ن. اول. مقایسه نکردن به معنی ندیدنِ تلاش بقیه و انگیزه نگرفتن از دیگران نیست. همیشه تلاش می‌کنم آدم‌های بالاتر و جلوتر از خودم را ببینم، تحسین کنم و ازشان انگیزه بگیرم برای تلاش بیشتر. پ.ن. دوم. فکر می‌کنم توی بحث‌های اخلاقی و دینی، مقایسه اشکال نداشته باشد. اتفاقا باید با دیدن آدم‌های خیلی خوب و کاردرست، مدام به خودت تلنگر بزنی تو هنوز خیلی فاصله داری تا آدم شدن. بجنب که دارد دیر می‌شود. من فهمیده‌ام این نفس را در این دنیا نباید به حال خودش رها کرد. @Negahe_To
‌ ‌ 🌱 یکی ‌از نشونه‌های بزرگ‌ شدن آدم اینه که باانصاف‌ بشه. جوری که بتونه توی همه چی و همه جا انصاف داشته باشه؛ حتی توی دعوا. 🌱 خدایا توی این روزهای آخر مهمونیت کمک کن بزرگ بشیم... @Negahe_To
‌ ‌ ‌📚 آدم هرچه بیشتر ببیند و بیشتر بشنود و بیشتر تجربه کند، بیشتر عمر کرده است. @Negahe_To
‌ ‌ 🌱 خدایا به امید تو... @Negahe_To
[نگاه ِ تو]
‌ ‌ ‌سحر آخرین روز ماه مبارک، از اینجا برای همه عاقبت‌بخیری خواستم🌱 @Negahe_To