eitaa logo
افق مبین||سید محمد هاشمی
1.2هزار دنبال‌کننده
665 عکس
208 ویدیو
16 فایل
تاملات، نوشته ها و جلسات سید محمد هاشمی، طلبه حوزه علمیه قم ارتباط با بنده: @SMHashemi128
مشاهده در ایتا
دانلود
🔰 دوستان بزرگواری که هنوز درگیر «صالح مقبول»، «اصلح نامقبول» هستند ان شاء الله منتظر دور دوم انتخابات باشند. @ofoqemobin
هدایت شده از KHAMENEI.IR
📺معرفی | مستند کوتاه "قرآنِ موسی" 👈 مروری بر زندگی شهید مدافع حرم موسی جمشیدیان و دیدار همسر وی با رهبر انقلاب 📲 نسخه کامل را ببینید👇 https://aparat.com/v/mBJj8
☝️ اگر فرصت داشتید حتما این چند دقیقه را ببینید...
با قدرت و اطمینان به این سید بزرگوار و صادق باید رای داد و همه مردم را تشویق به این کار کرد. دوران جدید ایران ان شاء الله با حضور ایشان و همراهی همه مردم رقم خواهد خورد. @ofoqemobin
هدایت شده از المرسلات
🔉🔉 💢نماز یکشنبه های ذی القعده 🔰استاد علی فرحانی 💠استاد در این صوت درباره اهمیت و شرایط خواندن نماز یکشنبه ذی القعده، نکات مهمی را بیان می کنند. 📌لینک دانلود صوت👇👇 http://www.ostadfarhani.ir/morsalat/audio/akhlagh/namaze-yekshanbe-zelghadeh.mp3 ⚡️ 👆👆 @almorsalaat
هدایت شده از المرسلات
مرحوم میرزا جواد آقا ملکی تبریزی در کتاب لقاء الله و همچنین در کتاب اسرارالصلاه، مقدماتی را برای توبه بیان می کنند که خوب است قبل از انجام نماز توبه روز یکشنبه، آن مقدمات تحصیل شود. انشالله که خدای متعال همگان را به انجام توبه کامل موفق بدارد.
🔰 در سالروز ارتحال عارف و عالمِ کم نظیر تاریخ شیعه مرحوم آیت الله شیخ محمد جواد انصاری همدانی، فاتحه ای نثار روح نورانی این مرد الهی کنیم. ☀️ مضجع ایشان در گلزار شهدای قم قرار دارد. @ofoqemobin
با قدرت و اطمینان به این سید بزرگوار و صادق باید رای داد و همه مردم را تشویق به این کار کرد. دوران جدید ایران ان شاء الله با حضور ایشان و همراهی همه مردم رقم خواهد خورد. @ofoqemobin
🔰 سعید جلیلی ... ⭕️ این مرد بزرگ نشان داد که سیاست بر خلاف آنچه قدرت طلبان فکر و عمل می کنند، لزوما محل به مسلخ بردن اخلاق و عبور از جنازه دیگران نیست، بلکه می تواند تجلی تمام نمای حرکت توحیدی انسانِ مسلمان باشد. اینکه او علیرغم هشت سال تلاش و فکر و چاره جویی مسائل اساسی کشور و جمع کردن تیمی جوان و انقلابی، تصمیم به انصراف به نفع آیت الله رییسی گرفتند، چهره او را در سپهر سیاسی ایران درخشان تر و ان شاء الله تلاش ایشان را بیشتر به مقصد نزدیک می کند. @ofoqemobin
هدایت شده از المرسلات
این پیروزی بزرگ را به مردم شریف ایران و رهبر معظم انقلاب و همچنین جناب آقای رئیسی، رئیس جمهور منتخب تبریک عرض میکنیم. انشالله امیدواریم که پس از چندسال فساد و ناکارآمدی و معطل گذاشتن کشور، با توجه به امیدی که در دلهای مردم انقلابی ایران ایجاد شده است، دوره کار، تلاش و خدمت همه جانبه برای اعتلای هر چه بیشتر ایران اسلامی و رفاه و سربلندی ملت عزیز ایران آغاز شود. همچنین به جاست که به نوبه خود از آقایان جلیلی و زاکانی که با روحیه انقلابی وارد در عرصه انتخابات شدند و با همکاری بسیار به موقع، شرایط را برای پیروزی جبهه انقلاب قراهم آوردند، تشکر کنیم. شادی روح امام خمینی (ره) و شهدای گرانقدر و در راس آنها سردار سلیمانی فاتحه ای نثار کنیم. بسم الله الرحمن الرحیم... @almorsalaat
🔅 صحنه پر شکوه تاریخ انقلاب اسلامی ... @ofoqemobin
🎙صوت جلسات شرح مقاله «روح توحید، نفی عبودیت غیر خدا» اثر حضرت آیت الله العظمی خامنه ای در ۱۰ جلسه: https://eitaa.com/goftemane_tohid/354 @ofoqemobin
⭕️ در روایت است که در روز شهادت امام جواد (ع)، امام هادی (ع) خبر از شهادت پدرشان دادند از ایشان پرسیدند چگونه متوجه شدید پدر شما از دنیا رفته است؟ فرمودند: خشوع و حقارتی در برابر خداوند بر من وارد شد (اثر امامت) که تا کنون حس نکرده بودم: ⭕️ حدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ عِيسَى عَنْ أَبِي الْفَضْلِ عَنْ هَارُونَ بْنِ الْفَضْلِ أَنَّهُ قَالَ: «فِي الْيَوْمِ الَّذِي تُوُفِّيَ فِيهِ أَبُو جَعْفَرٍ قَالَ إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَيْهِ راجِعُونَ مَضَى أَبُو جَعْفَرٍ فَقِيلَ لَهُ وَ كَيْفَ عَرَفْتَ ذَلِكَ قَالَ لِأَنَّهُ تَدَاخَلَنِي ذِلَّةٌ لِلَّهِ لَمْ أَكُنْ أَعْرِفُهَا.» بصائر الدرجات، ج1، ص 467 ، باب في الإمام متى يعلم أنه إمام‏ پ.ن: منظور از ابوجعفر در روایت امام جواد است که به ابوجعفر ثانی مشهورند. @ofoqemobin
☀️ مصحف فاطمه (س) چیست؟ 🔸 روایت عجیب و مفصلی به نقل از ابوبصیر از امام باقر (ع) در کتاب دلائل الامامه ابن جریر طبری (قرن 5 معاصر شیخ طوسی) وجود دارد که در آن به تفصیل به محتویات و کیفیت نزول اشاره شده است در بخشی از آن نحوه نزول این مصحف با وضع خاص و حضور جمعی از شریف ترین ملائکه الهی در هنگام قیام حضرت صدیقه (س) در نماز ارائه شده است. در بخش پایانی این فقره از روایت، امام (ع) می فرماید طاعت حضرت زهرا (س) بر تمامی خلائق از جن و انس و نبی و ملک و ... واجب است که بی تردید اشاره به مقام ولایت آن حضرت دارد: 🔸 قالَ أَبُو جَعْفَرٍ (عَلَيْهِ السَّلَامُ): فَلَمَّا أَرَادَ اللَّهُ (عَزَّ وَ جَلَّ) أَنْ يُنْزِلَهُ عَلَيْهَا، أَمَرَ جَبْرَئِيلَ وَ مِيكَائِيلَ وَ إِسْرَافِيلَ أَنْ يَحْمِلُوا الْمُصْحَفَ فَيَنْزِلُوا بِهِ عَلَيْهَا، وَ ذَلِكَ فِي لَيْلَةِ الْجُمُعَةِ مِنَ الثُّلُثِ الثَّانِي مِنَ اللَّيْلِ، هَبَطُوا بِهِ عَلَيْهَا وَ هِيَ قَائِمَةٌ تُصَلِّي، فَمَا زَالُوا قِيَاماً حَتَّى قَعَدَتْ، فَلَمَّا فَرَغَتْ مِنْ صَلَاتِهَا سَلَّمُوا عَلَيْهَا، وَ قَالُوا لَهَا: السَّلَامُ يُقْرِئُكَ السَّلَامَ. وَ وَضَعُوا الْمُصْحَفَ فِي حَجْرِهَا، فَقَالَتْ لَهُمْ: اللَّهُ السَّلَامُ، وَ مِنْهُ السَّلَامُ، وَ إِلَيْهِ السَّلَامُ، وَ عَلَيْكُمْ يَا رُسُلَ اللَّهِ السَّلَامُ. ثُمَّ عَرَجُوا إِلَى السَّمَاءِ، فَمَا زَالَتْ مِنْ بَعْدِ صَلَاةِ الْفَجْرِ إِلَى زَوَالِ الشَّمْسِ تَقْرَأُهُ، حَتَّى أَتَتْ عَلَى آخِرِهِ. وَ لَقَدْ كَانَتْ (صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْهَا) طَاعَتُهَا مَفْرُوضَةً عَلَى جَمِيعِ مَنْ خَلَقَ اللَّهُ مِنَ الْجِنِّ، وَ الْإِنْسِ، وَ الطَّيْرِ، وَ الْبَهَائِمِ، وَ الْأَنْبِيَاءِ، وَ الْمَلَائِكَةِ. 📕 دلائل الإمامة (ط - الحديثة)، ص: 107 صلواتی هدیه به روح نورانی امام محمد بن علی الباقر علیهما السلام @ofoqemobin
هدایت شده از المرسلات
🔺ايکونُ لِغَيرِک مِنَ الظُّهورِ ما لَيسَ لَک‌؟ 🔰شهید مطهری 🔸مسئله بالاتر اينکه آيا انسان کامل اسلام انسان سالک است؟ انساني است که مرحله به مرحله و قدم به قدم پيش رفته؟ انساني است که سير و سلوک کرده و منزل به منزل جلو رفته؟ بله. علي عليه السلام مي‌گويد: وَ تَدافَعَتْهُ الْابْوابُ الي‌ بابِ السَّلامَةِاز اين در به آن در مي‌رود و در ديگري به روي او باز مي‌شود و منزل ديگري [را پشت سر مي‌گذارد] تا به دري مي‌رسد که به آن «باب السلامه» مي‌گويند. به آنجا که برسد، به‌ نهايت راه رسيده است. 🔸آيا «قرب به حق» درست است؟ بدون شک. مسلّم است که انسان اگر به آنجا برسد، بين او و خدا حجابي نيست و خدا را با ديده دل مي‌بيند. او ديگر مثل ما نيست [که لازم باشد برايش اين‌طور استدلال کنند:] به آسمان نگاه کنيد تا خدا را کشف کنيد، به زمين نگاه کنيد تا خدا را کشف کنيد، به برگ درخت نگاه کنيد تا خدا را کشف کنيد. خدا براي او از اين برگ درخت و اين زمين و آسمان روشنتر است. مگر امام حسين عليه السلام همين مطلب را نفرموده است: ايکونُ لِغَيرِک مِنَ الظُّهورِ ما لَيسَ لَک‌؟ شخصي از علي عليه السلام پرسيد: آيا خدا را ديده‌اي؟ فرمود: من اصلًا خدايي راکه نديده باشم عبادت نکرده‌ام! بعد براي اينکه او خيال نکند منظور، ديدن خدا با چشم است که خدا در يک [جايي‌] قرار گرفته باشد، فرمود: لا تَراهُ الْعُيونُ بِمُشاهَدَةِ الْعِيانِ وَ لکنْ تُدْرِکهُ الْقُلوبُ بِحَقائِقِ الْايمانِ‌. با چشم سر، او را نديده‌ام ولي با چشم دل ديده‌ام، شهودش کرده‌ام‌. 📚انسان کامل ص۱۵۹ @almorsalaat
هدایت شده از المرسلات
‼️ 🔵وعده صدرالمتالهین به طالبان فلسفه و حکمت ♨️آخوند رحمه الله وعده مى‌‏دهد كه انسان اگر چه در دار طبيعت نتواند با ارتياض نفس، كشف شهودى نسبت به مجردات داشته باشد، ولى مى‌‏تواند با براهينى سر و كار داشته باشد و بر وجود مبدأ و بر صفات كماليه، از قبيل: قادر، حىّ، مريد، مدرك، براهينى اقامه كند و قلبش قلب برهانى الهى باشد، و خلاصه، خود را با اين ادراكات مأنوس كند و توجه نفس را از غير با برهان قطع نمايد و با برهان متوجه مبدأ و صفات كماليه او شود، و وقتى كه نفس قابليت پيدا كرد و صاف شد هنگامى كه از اين نشئه منتقل شود، بر اساس مأنوسيت با برهان، حقايق ثابته با برهان كشف مى‏‌شود و مدركات بهيّه به خصوص علة العلل اعلى و ابهى به طور شهود كشف مى‏‌شود و سعادت بيشتر و اعلى و ادْوم حاصل مى‏‌گردد. (امام خمینی (ره)، تقریرات فلسفه ج3 ص453) 🌀معرفة العقليات في النشأة الأولى منشأ الحضور في العقبى لما مر أن المعرفة بذر المشاهدة و ذلك لأن الحجاب بيننا و بين العقليات إما عدم التفطن لها و هو الجهل و إما الاشتغال بغيرها كالبدن و المواد الحسية و قواها المنطبعة فالنفس إنما تتوصل إليها باكتساب العلم بحقائقها حتى تصير قوتها العقلية مستعدة بالطبع تهيؤا قريبا- لقبول صورها العقلية من المبدإ المفارق فإذا زال المانع الخارجي بالموت إذ ليس بعد المفارقة عن البدن لصاحب المعرفة إعراض عن تلك الجهة إلى جانب البدن و شواغله‏ فيكون مجرد المعرفة باللذيذ العقلي سبب الوصول إليه و الالتذاذ به عند رفع المانع و هو الاشتغال بالبدن و قد انقطع بالموت.‏ (صدرالمتالهین، اسفار ج9 ص123) 📌پ.ن: رزقنا الله و ایاکم جمیعاً. @almorsalaat
هدایت شده از المرسلات
☀️ | مختصری در باب نظریه روح المعنی از منظر امام خمینی (ره) 🖊 سید محمد هاشمی 🔺 یکی از مباحث مهم امام در ادامه موضع مهم ایشان پیرامون اعتباری بودن وضع الفاظ، مساله است. این نظریه که توسط امام در نقاط مختلفی استفاده شده و ریشه در نگاه برخی اندیشمندان پیشین نیز داشته است قرابتی جدی با تصویر مرحوم در نحوه وضع الفاظ برای معانی در تفسیر دارد. ایشان توجه به این فرآیند در وضع الفاظ را، راه حل بسیاری از اشتباهات در اندیشه و فهم - خصوصا در معارف غیر مادی - می داند. برای مثال برخی در وصف پروردگار به رحیم و رحمان تصور کرده اند که چون در ذات این اوصاف نوعی از رقّت و تغیرِ حالت درونی نهفته و این نوع تحولات در ذات واجب محال است صدق این معانی بر واجب صرفا مجازی است. مرحوم امام در پاسخ معتقد است اساسا الفاظ برای غایات و حقایق عامه وضع شده اند و خصوصیات افراد تقییدی در آن معانی ایجاد نمی-کند: «و بعضى‏ها در مطلق اين نحو از اوصاف از قبيل خذ الغايات و اترك المبادى‏ قائل شده‏اند- كه اطلاق اين‏ها بر حق به لحاظ آثار و افعال است نه به لحاظ مبادى و اوصاف است. پس، معنى «رحيم» و «رحمن» در حق، يعنى كسى كه معامله رحمت مى‏كند با بندگان. بلكه معتزله‏ جميع اوصاف حق را چنين دانسته‏اند يا نزديك به اين. و بنابراين، اطلاق آنها بر حق نيز مجاز است. و در هر صورت، مجاز بودن بعيد است، خصوصا در «رحمن» كه بنابراين امر عجيبى بايد ملتزم شد. و آن اين است كه اين كلمه وضع‏ شده براى معنايى كه استعمال در آن جائز نيست و نمى‏شود، و در حقيقت اين مجاز بلا حقيقت است. تأمّل. و اهل تحقيق در جواب اين گونه اشكالات گفته‏اند الفاظ موضوع است از براى معانى عامّه و حقايق مطلقه. پس بنابراين، تقيّد به عطوفت و رقّت داخل در موضوع له لفظ «رحمت» نيست و از اذهان عاميّه اين تقيّد تراشيده شده، و الّا در اصل وضع‏ دخالت ندارد..» (آداب الصلاة، متن، ص: 249) 🔺 ایشان سپس در جواب به اشکال مقدر به این نظریه که آن را تنها در صورتی که اولیاء و انبیاء واضع باشند صحیح میدانند، تحلیلی در باب وضع الفاظ و اعتبار ارائه می کند که در کلیت شناخت اعتباریات نزد ایشان نیز سودمند است. 🔺به عقیده ایشان فرآیند وضع یک لفظ به این گونه است که برای هر واضعی در ابتدا نوعی توجه به جهت حقیقی موضوع له مطرح بوده است یعنی واضع در هنگام وضع لفظ «نور» برای آنچه از حقیقت خارجی نور می دیده، جهت روشنایی آن را مورد نظر قرار داده است و به جهات عدمی و ظلمانی آن بی توجه بوده است لذا لفظ «نور» هرگز مقید به نورِ مادی خارجی که مشوب به جهات عدمی است نمی شود و از این رو می توان آن را حقیقتا در انوار غیرمادی نیز استعمال کرد. لذا نظریه روح المعنی را می توان حتی در عمق تسامحات عرفی در فرآیند اعتبار نیز توضیح داد: «واضع لغات گرچه در حين وضع معانى مطلقه مجرّده را در نظر نگرفته است، ولى آنچه كه از الفاظ در ازاء آن وضع شده همان معانى مجرّده مطلقه است. مثلا، لفظ «نور» را كه مى‏خواسته وضع كند، آنچه در نظر واضع از انوار مى‏آمده اگر چه همين انوار حسّيّه عرضيّه بوده- به واسطه آن كه ماوراء اين انوار را نمى‏فهميده- ولى آنچه را كه لفظ نور در ازاء او واقع شده همان جهت نوريّت او بوده نه جهت اختلاط نور با ظلمت، كه اگر از او سؤال مى‏كردند كه اين انوار عرضيّه محدوده نور صرف نيستند بلكه نور مختلط به ظلمت و فتور است، آيا لفظ نور در ازاء همان جهت نوريّت او است يا در ازاء نوريّت و ظلمانيّت آن است؟ بالضروره جواب آن بود كه در مقابل همان جهت نوريّت است و جهت ظلمت به هيچ وجه دخيل در موضوع له نيست» (آداب الصلاة، متن، ص: 250) 🔺 بر این اساس نیازی نیست که واضع تمام مصادیق آن معنا را در زمان خود درک کرده یا حتی به آن معتقد باشد بلکه فرآیند وضع چنین وسعتی را در رابطه لفظ و معنا ایجاد می کند. نکته جالب آن که مرحوم امام بر اساس این تحلیل، صدق الفاظ عرفی وضع شده بر معانی ای که از جهت وجودی در مراتب بالاتری قرار دارند را نزدیکتر به حقیقت و غرض اولیه عرف می داند: «ليس الكلام من حيث ظهوره الملكى و خصوصا الّذى هو من مقولة اللّفظ و الصّوت صفة للحقّ من حيث هويّته الأحاطيّة حتّى يتفرّع عليه ما ذكر كما انّ قوله تعالى ما فَرَّطْنا فِي الْكِتابِ مِنْ شَيْ‏ءٍ لا يدلّ على مقصوده بوجه نعم الكلام الذّاتى الّذى هو التّجلّى باظهار ما فى الغيب على ذاته المقدّسة صفة من صفاته فى الحضرة الجمعيّة الكماليّة و الكلام الظّهورى الوجودى الّذى هو التّجلّى بالفيض المقدّس لأظهار ما فى الغيب على الحقائق التّفصيليّة صفة من صفاته الفعليّة و لهما الأحاطة و الشّمول و لهذا الكلام اللّفظى ايضا احاطة بمعنى آخر و هو وجه السّرّ الوجودى الّذى يعرفه المحقّقون و هو غير الأوضاع اللّفظيّة نعم لو كان الألفاظ موضوعة لأرواح المعانى او ارواح المعانى مرادة للحقّ من كلامه لكان تلك الأحاطة حقّا كما الأمر كذلك.» ( تعليقات على شرح «فصوص الحكم» و «مصباح الانس»، ص: 232) 🔺نتیجه این صورت بندی، راهگشایی بسیار اساسی در فهم معارف و معانی مجرد قرآنی و روایی ایجاد کرده و از سوی دیگر گشایشی جدی برای انتقال مرتبه بندی شده معارف الهی می آفریند. این نگاه شیوه ای مهم در القای معارف الهی را نیز به دنبال دارد. بر این اساس در تعلیم معارف تنها کافی است ذهن ها را نسبت به حیثیات عدمی مفاهیم پالایش نماییم، تا بتوانیم حقیقت ناب غیرمادی را در ذهن مخاطبان تصویر کنیم. 🔺 این نظریه در مساله روح المعنی، در مجموعه اندیشه امام در اعتباریات تاثیر مهمی دارد ایشان پس از این مساله «صحیح و اعم» و تصویر «مرکبات اعتباری» را نیز بر همین اساس تبیین می نمایند و معتقدند حتی در وضع الفاظ برای اختراعات عادی بشر، هرگز لفظ به قید ماده و شکل خاصی از آن اختراع – مثلا تفنگ یا هواپیما – محدود نمی شود بلکه از ابتدا خصوصیات ماده و صورت دخلی در وضع الفاظ ندارند: و لذا ترى: أنّ تكامل الصنعة كثيراً ما يوجب تغييراً في موادّها أو تبديلًا في شأن من شؤون هيئتها، و مع ذلك يطلق عليها اسمها كما في السابق، و ليس‏ ذلك إلّا لأخذ الهيئة و المادّة لا بشرط؛ أي عدم لحاظ مادّة و هيئة خاصّة فيها. (تهذيب الأصول، ج‏1، ص: 109) @almorsalaat
هدایت شده از KHAMENEI.IR
🌟 ‌‌زیارت امیرالمؤمنین در روز غدیر، از زیباترین تعبیرات منقول از امام هادی علیه‌السلام است 🔻 رهبر‌انقلاب: حضرت (سلام‌اللّه‌علیه) در مجموعه‌ی آثار و برکاتی که از ائمّه‌ی هدیٰ (علیهم‌السّلام) رسیده است، این خصوصیّت را دارد که در ضمن زیارت، مهم‌ترین فصول مربوط به مقامات ائمّه (علیهم‌السّلام) را با بیان وافی و شافی، با زیباترین تعبیرات بیان کرده‌اند. زیارت جامعه‌ی کبیره(۱)، از این بزرگوار است؛ زیارت امیرالمؤمنین در روز غدیر(۲) که یکی از غُرَر تعبیرات و فرمایشات ائمّه (علیهم‌السّلام) است، از این بزرگوار است. ۱۳۹۷/۰۱/۰۱ ‌ ۱)تهذیب الاحکام، شیخ طوسی، ج۶، ص۹۵. ‌ ۲)المزار الكبير، ابن مشهدی، ص۲۶۳؛ مفاتیح الجنان، شیخ عباس قمی، باب سوم زیارات، زیارت روز غدیر. 🌹تا روز عيد غدير؛ انتشار مجموعه 💻 @Khamenei_ir
☀️ ارتد الناس الا ثلاثه 🔺 با توجه به تواتر بی نظیر حدیث غدیر تردیدی در وقوع این مراسم با اوصافی که شیعه می گوید، نیست. یعنی پیامبر بی شک امیرالمومنین (ع) را به جانشینی خود تعیین کرد. 🔺 پس ده ها هزار نفر این واقعه را به چشم دیدند. با پذیرفتن این مقدمه باید گفت کسانی که در مدینه بودند و به چشم دیدند حق علی (ع) غصب شد و تاریخ اسلام به چنین انحرافی کشیده شد و کسانی که از اطراف جغرافیای اسلامی این مطلب را شنیدند و سکوت کردند، از سیاه دل ترین و منحرف ترین، یا از ساده ترین و یا از بزدل ترین انسان های تاریخ بودند. و کسانی که برای این غصب طراحی کردند را باید موجودات خطرناکی دانست که اسلام ذره ای به قلبشان داخل نشده بود. قَالَ الباقر (ع) : ارْتَدَّ النَّاسُ إِلَّا ثَلَاثَة (اختصاص شیخ مفید ص 10) @ofoqemobin
هدایت شده از المرسلات
🔹زیارت امین الله از اعمال شب عیدغدیر السَّلامُ عَلَیْکَ یَا أَمِینَ اللهِ فِی أَرْضِهِ وَ حُجَّتَهُ عَلَى عِبَادِهِ (السَّلامُ عَلَیْکَ یَا أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ)، أَشْهَدُ أَنَّکَ جَاهَدْتَ فِی اللهِ حَقَّ جِهَادِهِ وَ عَمِلْتَ بِکِتَابِهِ وَ اتَّبَعْتَ سُنَنَ نَبِیِّهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ حَتَّى دَعَاکَ اللهُ إِلَى جِوَارِهِ فَقَبَضَکَ إِلَیْهِ بِاخْتِیَارِهِ وَ أَلْزَمَ أَعْدَاءَکَ الْحُجَّةَ مَعَ مَا لَکَ مِنَ الْحُجَجِ الْبَالِغَةِ عَلَى جَمِیعِ خَلْقِهِ اللهُمَّ فَاجْعَلْ نَفْسِی مُطْمَئِنَّةً بِقَدَرِکَ رَاضِیَةً بِقَضَائِکَ مُولَعَةً بِذِکْرِکَ وَ دُعَائِکَ مُحِبَّةً لِصَفْوَةِ أَوْلِیَائِکَ مَحْبُوبَةً فِی أَرْضِکَ وَ سَمَائِکَ صَابِرَةً عَلَى نُزُولِ بَلائِکَ [شَاکِرَةً لِفَوَاضِلِ نَعْمَائِکَ ذَاکِرَةً لِسَوَابِغِ آلائِکَ‏] مُشْتَاقَةً إِلَى فَرْحَةِ لِقَائِکَ مُتَزَوِّدَةً التَّقْوَى لِیَوْمِ جَزَائِکَ مُسْتَنَّةً بِسُنَنِ أَوْلِیَائِکَ مُفَارِقَةً لِأَخْلاقِ أَعْدَائِکَ مَشْغُولَةً عَنِ الدُّنْیَا بِحَمْدِکَ وَ ثَنَائِکَ اللهُمَّ إِنَّ قُلُوبَ الْمُخْبِتِینَ إِلَیْکَ وَالِهَةٌ وَ سُبُلَ الرَّاغِبِینَ إِلَیْکَ شَارِعَةٌ وَ أَعْلامَ الْقَاصِدِینَ إِلَیْکَ وَاضِحَةٌ وَ أَفْئِدَةَ الْعَارِفِینَ مِنْکَ فَازِعَةٌ وَ أَصْوَاتَ الدَّاعِینَ إِلَیْکَ صَاعِدَةٌ وَ أَبْوَابَ الْإِجَابَةِ لَهُمْ مُفَتَّحَةٌ وَ دَعْوَةَ مَنْ نَاجَاکَ مُسْتَجَابَةٌ وَ تَوْبَةَ مَنْ أَنَابَ إِلَیْکَ مَقْبُولَةٌ وَ عَبْرَةَ مَنْ بَکَى مِنْ خَوْفِکَ مَرْحُومَةٌ وَ الْإِغَاثَةَ لِمَنِ اسْتَغَاثَ بِکَ مَوْجُودَةٌ [مَبْذُولَةٌ] وَ الْإِعَانَةَ لِمَنِ اسْتَعَانَ بِکَ مَبْذُولَةٌ [مَوْجُودَةٌ] وَ عِدَاتِکَ لِعِبَادِکَ مُنْجَزَةٌ وَ زَلَلَ مَنِ اسْتَقَالَکَ مُقَالَةٌ وَ أَعْمَالَ الْعَامِلِینَ لَدَیْکَ مَحْفُوظَةٌ وَ أَرْزَاقَکَ إِلَى الْخَلائِقِ مِنْ لَدُنْکَ نَازِلَةٌ وَ عَوَائِدَ الْمَزِیدِ إِلَیْهِمْ وَاصِلَةٌ وَ ذُنُوبَ الْمُسْتَغْفِرِینَ مَغْفُورَةٌ وَ حَوَائِجَ خَلْقِکَ عِنْدَکَ مَقْضِیَّةٌ وَ جَوَائِزَ السَّائِلِینَ عِنْدَکَ مُوَفَّرَةٌ وَ عَوَائِدَ الْمَزِیدِ مُتَوَاتِرَةٌ وَ مَوَائِدَ الْمُسْتَطْعِمِینَ مُعَدَّةٌ وَ مَنَاهِلَ الظِّمَاءِ [لَدَیْکَ‏] مُتْرَعَةٌ اللهُمَّ فَاسْتَجِبْ دُعَائِی وَ اقْبَلْ ثَنَائِی وَ اجْمَعْ بَیْنِی وَ بَیْنَ أَوْلِیَائِی بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَ عَلِیٍّ وَ فَاطِمَةَ وَ الْحَسَنِ وَ الْحُسَیْنِ إِنَّکَ وَلِیُّ نَعْمَائِی وَ مُنْتَهَى مُنَایَ وَ غَایَةُ رَجَائِی فِی مُنْقَلَبِی وَ مَثْوَایَ أَنْتَ إِلَهِی وَ سَیِّدِی وَ مَوْلایَ اغْفِرْ لِأَوْلِیَائِنَا وَ کُفَّ عَنَّا أَعْدَاءَنَا وَ اشْغَلْهُمْ عَنْ أَذَانَا وَ أَظْهِرْ کَلِمَةَ الْحَقِّ وَ اجْعَلْهَا الْعُلْیَا وَ أَدْحِضْ کَلِمَةَ الْبَاطِلِ وَ اجْعَلْهَا السُّفْلَى إِنَّکَ عَلَى کُلِّ شَیْ‏ءٍ قَدِیرٌ @almorsalaat
هدایت شده از المرسلات
چقدر معانی بلندی در این دعا نهفته است. آنچه به ذهن قاصر بنده میرسد این است که شاید به جرئت بتوان گفت که میتوان ماحصل و عصاره رساله الولایه علامه طباطبایی را از فقره ای که میفرماید: "مَشْغُولَةً عَنِ الدُّنْیَا بِحَمْدِکَ وَ ثَنَائِکَ" استخراج کرد. رزقنا الله و ایاکم. محسن ابراهیمی @almorsalaat
☀️ نگاهی کوتاه به حیث تکوینی مساله «امامت» در اندیشه علامه طباطبایی 🖊 سید محمد هاشمی 🔰 جایگاه مساله امامت 🔺 امامت در اندیشه علامه طباطبایی قرائت و جایگاه خاصی دارد و با هدایت تکوینی و امری انسان پیوند می¬خورد. به این معنا می¬توان امامت را به نوعی مهم¬ترین عنصر در هدایت انسان به سمت مقصد دانست زیرا امامت در بیان علامه طباطبایی با مساله «ولایت» عجین است. ایشان امام را رساننده عموم انسان¬ها به مرتبه «ولایت» - که کمال نهایی انسان است - می¬داند. البته امام می¬تواند محل جمع مسئولیت¬ها و مقام¬های دیگری مانند حاکمیت، مرجعیت در تبیین معارف دینی و تبلیغ شریعت هم باشد. علامه طباطبایی نیز به این شؤون برای امام اشاره کرده¬است: «بنابر جهاتى كه شمرده شد امامت و پيشوايى دينى در اسلام از سه جهت ممكن است مورد توجه قرار گيرد: از جهت حكومت اسلامى واز جهت بيان معارف و احكام اسلام واز جهت رهبرى و ارشاد حيات معنوى. ولی در اینجا بیشتر به جنبه ملکوتی و امری امامت که هدایت تکوینی است، می¬پردازیم که به عاملیتِ امری قرابت بیشتری دارد.» (شیعه در اسلام، ص 150) 🔰 حقیقت «امامت» و تفاوت آن با «نبوت» 🔺 علامه طباطبایی در ضمن تفسیر آیه 124 سوره بقره و داستان ابتلای حضرت ابراهیم (ع) به مساله امامت و جایگاه آن در هندسه معرفت دینی اشاره می¬کند. ایشان بیان این آیه و سایر آیاتِ قرآن را دالّ بر تفاوت ماهوی حقیقت «امامت» و «نبوت» می¬داند. به نظر ایشان «امامت» همواره در قرآن همراه با نوعی هدایتِ خاص آمده¬است. بر این اساس در قرآن، هدایتِ مربوط به امامت همواره در کنار «امر» الهی قرار دارد که از قبیل ایجادِ تکوینی و مجرد الهی و بدون فرآیندهای مادی است. به همین دلیل این نوع هدایت با آنچه رهاورد نبوت است و به قانون و تشریع و «باید» و «نباید» مربوط می¬شود و هدایت تشریعی نام گرفته متفاوت است. (الميزان في تفسير القرآن، ج‏1، ص: 271 و الميزان في تفسير القرآن، ج‏14، ص: 304) 🔺ایشان باطنِ رهاورد نبوت – یعنی دین - را ولایت و رسیدن انسان به بالاترین کمال می¬داند که قافله سالار آن امام است. یعنی همانگونه که سازمان هدایت تشریعی و قانونی الهی قائم به نبی است، سازمان هدایت باطنی و مساله ولایت نیز قائم به امام است و از آنجا که ولایت باطن دین و نبوت است، امامت نیز به نوعی باطن و حقیقت حرکت انبیاء است (رسالت تشيع در دنياى امروز، ص: 104 و بررسى هاى اسلامى، ج2 ص203) : «از بيان گذشته، روشن شد كه نبوّت يك واقعيّتى است كه احكام دينى و نواميس خدايى مربوط به زندگى را به‏دست آورده و به مردم مى‏رساند، ولايت واقعيّتى است كه در نتيجه عمل به فرآورده‏هاى نبوّت و نواميس خدايى در انسان به وجود مى‏آيد. به عبارت ديگر، نسبت ميان نبوّت و ولايت، نسبت ظاهر و باطن است و دين كه متاع نبوّت است، ظاهر ولايت، و ولايت باطن نبوّت مى‏باشد.» (شیعه، ص 158) بر این اساس علامه طباطبایی امام را این گونه معرفی می کند: «كسى كه حامل درجات قرب و امير قافله اهل ولايت بوده و رابطه‏ انسانيّت را با اين واقعيّت حفظ مى‏كند، در لسان قرآن،" امام" ناميده مى‏شود." امام" يعنى كسى كه از جانب حق سبحانه، براى پيشروى صراط ولايت، اختيار شده و زمام هدايت معنوى را در دست گرفته، و انوار ولايت كه به قلوب بندگان حق مى‏تابد، اشعّه و خطوط نورى هستند از كانون نورى كه پيش اوست، و موهبت‏هاى معنوى متفرّقه، جوى‏هايى هستند متّصل به درياى بى‏گرانى كه نزد وى مى‏باشد. معنى امامت در قرآن كريم همين است، و البتّه امامت غير از خلافت و وصايت و حكومت و رياست دين و دنيا است. » (شیعه، ص 159) 🔺 هر آنچه بیان شد در تفاوت حقیقتِ مقام امامت و مقام نبوت بود. اما این که این دو مقام در یک فرد جمع شوند هم ممکن است و هم به نص قرآن و سنت در مورد برخی انبیاء مانند حضرت ابراهیم (ع) و پیامبر اسلام (ص) و جمع دیگری از انبیاء رخ داده¬است. پس تفاوت مقام امامت و نبوت لزوما به معنای تباین مصداقی امام و نبی نیست. (الميزان في تفسير القرآن، ج‏14، ص: 304) 🔺 علامه طباطبایی معتقد است که اهل بیت علیهم السلام – که همه دارای مقام امامت هستند – مصداق «مطهرون» در آیه 79 سوره واقعه¬اند و به حقیقت قرآن که «ام الکتاب» و «کتاب مکنون» است دسترسی غیبی دارند. به همین دلیل حقیقت ملکوتی قرآن به دست اهل بیت می¬آید و اینگونه باطن هدایت تشریعی اسلام نزد امام حاضر است. و از همین جهت است که امام عالم به تاویل کتاب الهی است. ادامه 👇👇👇👇
ادامه پست قبل ☝️☝️☝️ 🔰 هدایت تکوینیِ امام 🔺 پیش از این بیان شد که هدایتِ امام از قبیل امر الهی و حقیقیتِ «کن فیکون» و «ملکوت سماوات» است که واحد است و فرآیند زمانی ندارد. بر اساس آنچه پیش از این نیز گفته شده، جنبه امری عالم در مقابل جنبه خلقی و مادی قرار دارد. از آنجا که در قرآن همواره حقیقت امامت در کنار هدایتِ امری قرار گرفته، علامه طباطبایی «امر» الهی را در واقعیت عالم همراه امام می¬داند و بر اساس آن نوعی ولایت و هدایت از جانب امام بر مردم تصویر می¬کند. این هدایت بر خلاف راهنماییِ تشریعی، طالب هدایت را تکوینا و واقعا به مطلوب می رساند و به عبارت دیگر این هدایت «ارائه الطریق» نیست – که شأن نبی است - بلکه «الایصال الی المطلوب» است: «و بالجملة فالإمام هاد يهدي بأمر ملكوتي يصاحبه، فالإمامة بحسب الباطن نحو ولاية للناس في أعمالهم، و هدايتها إيصالها إياهم إلى المطلوب بأمر الله دون مجرد إراءة الطريق الذي هو شأن النبي و الرسول و كل مؤمن يهدي إلى الله سبحانه بالنصح و الموعظة الحسنة» (الميزان في تفسير القرآن، ج‏1، ص: 272) 🔺 بر این اساس امام کسی است که انسان ها را منزل به منزل به سمت کمال نهایی یعنی «الله» رهبری کرده، حرکتِ تکوینی می¬دهد. او قافله سالار استکمالِ انسان است و چون انسان همواره نیاز به حرکت به سمت مقصود دارد و فطرت او بر این اساس قرار گرفته است، همواره باید امامی در هر زمانی در عالم وجود داشته باشد. (الميزان في تفسير القرآن، ج‏1، ص: 273 و ج‏14، ص: 304) 🔺 این نگاه «امام» را در مرکز مسیر معنوی تمام عالم قرار می¬دهد و همه مریدان اسرار عالم و علاقه¬مندان به معنویت را در پی او به صف می¬کند. به همین دلیل است که علامه طباطبایی منشا تمامی نگاه¬های معنوی عالم اسلام را جریان فکری شیعه و تئوری امامت می¬داند. نشانه این مطلب آن است که عموم فرق متصوفه – گرچه به جهت فقهی و کلامی شیعه نامیده¬نشوند – خود را به جهت معنوی متصل به امیرالمومنین (ع) می¬دانند. (شیعه، ص 71 و رسالت تشيع در دنياى امروز، ص: 94) 🔺 پس نتیجه این است که امام محور و مرکز حرکت معنوی عالم در هر عصری است و هر کس در شعاع هدایت او قرار گیرد به قدر تلاش و وسع، مراتبی از این درجات معنوی را حائز می¬شود: «معلوم مى‏شود كه كمال اين حيات معنوى و سعادت علمى، به نحو اصالت مقام امام و شخصيت معنوى پيشواى وقت مى‏باشد و به نحو وراثت و تبعيت غذاى معنوى شيعه و پيروان امام است كه در صراط ولايت افتاده و در مسير بندگى پاى به جاى پاى «امام» گذاشته طريقه وى را دنبال كنند.» (رسالت تشيع در دنياى امروز، ص: 109) 🔺 در اندیشه¬ی اسلامی هدایت الهی ابتدا نصیب امام می¬شود و سپس این هدایت از او به سایر انسان¬ها می-رسد. بنابراین او واسطه¬ی وصول فیض امریِ الهی به بشریت است. (الميزان في تفسير القرآن، ج‏14، ص: 304) 🔰 احاطه امام بر قلوب و اعمال انسان 🔺 بر اساس آنچه از حقیقت هدایتِ تکوینی امام گفته شد معلوم می¬شود که امام باید بر جنبه امری عالم که جنبه باطنیِ ظواهر عالم است احاطه داشته باشد. بر همین اساس به نظر علامه طباطبایی امام علاوه بر ظاهر، بر باطنِ حرکت کمالی انسان که حقیقت قلب و اعمال اوست کاملا احاطه دارد و اساسا حقیقتِ امام، باطنِ مساله هدایت است و چون قلب و عمل نیز مانند سایر حقایق عالم ماده ظاهر و باطن و ملکوتی دارند پس همواره در محضر امام حاضرند. اساسا امام از راه باطن به نفوس تمام انسان¬ها اشراف واتصال دارد. روایات متعدد بیان می¬کنند که اعمال انسان¬ها همواره بر امام عرضه می¬شود و او شاهد بر امت است. به همین دلیل در قیامت هر کسی به سوی امام خود خوانده می¬شود و اگر امام او حق باشد نامه اعمالش به دست راست رسیده و سعادتمند می¬گردد. البته امام حق بر تمام مردم و حتی بر ائمه باطل مُهَیمن و حاکم است و ملاک امتیاز سعادت و شقاوت در قیامت اوست. ( الميزان في تفسير القرآن، ج‏1، ص: 273 و ج 13 ص: 168 و شيعه در اسلام، ص: 198 و الرسائل التوحيدية، ص: 253 – 254) @ofoqemobin
هدایت شده از المرسلات
| تقریرات فلسفه امام خمینی ج۳ اخیرا به مناسبت نوشتن برخی مباحث انسان شناسی از منظر امام خمینی، توفیق الهی یار شد که جلد سوم از کتاب تقریرات فلسفه امام خمینی را با دقت بیشتری مطالعه کنم. این کتاب شامل تقریر دروس امام خمینی در شرح بخش هایی از مباحث نفس و معاد از جلد ۸ و ۹ اسفار است که به قلم مرحوم آیت الله سید عبدالغنی اردبیلی نگارش یافته. در این کتاب به موضوعات مهم انسان شناسی همچون: جسمانیه الحدوث بودن نفس انسان، ذومراتب بودن نفس، وحدت شخصیه نفس در عین کثرت مراتب و قوا، تناسخ، رجعت، معادجسمانی و روحانی پرداخته شده است. از آنجایی که این مباحث از موضوعات متاخر علم فلسفه می باشند و ریاضی بودن این علم ایجاب می کند که مباحث آتی بر دوش مباحث سابق تولید شود، حضرت امام به مناسبت استفاده از مباحث گذشته همچون: اصالت وجود، تشکیک، وجودربطی، جنس و فصل، ماده و صورت، حرکت جوهری، اینکه حقیقت شی به صورت است نه ماده، آنها را بر اساس مختار خود تبیین میکنند. از ویژگیهای کتاب، بیان بسیار شیوا و روان آن است. همچنین ایشان در برخی موارد با صدرا مخالفت میکنند و نظر خود را بیان می دارند و در مواردی نیز ابتکارات خود را ذکر میکنند. همچون برهان بر معاد جسمانی که ایشان علاوه بر تبیین برهان صدرا، خودشان نیز برهانی را بدون نیاز به مقدماتی که صدرا بیان کرده، اقامه میکنند. از دیگر ویژگیها میتوان به گریزهای اخلاقی، عرفانی و سلوکی اشاره کرد که بسیار مهم و اثربخش هستند. یکی دیگر از امتیازات این اثر پرداختن به برخی مسائل عرفان نظری است خلاصه اینکه این کتاب، بسیار ارزشمند و حاوی نکات مهمی از اندیشه فلسفی و عرفانی حضرت امام است که متاسفانه چندان مورد توجه نیست. استاد فرحانی در جلسات تبیین هماهنگی نظام انسان شناسی امام و علامه از این کتاب استفاده زیادی بردند و برخی مباحث آن را تبیین کردند. انشالله منتخباتی از این کتاب را در کانال قرار خواهیم داد. ✍محسن ابراهیمی @almorsalaat
🔺 یکی از آثار کم نظیر در دفاع از امامت امیرالمومنین (ع) و عقاید شیعه کتاب «احقاق الحق و ازهاق الباطل» نوشته سید شهید، قاضی نورالله شوشتری عالم بزرگ قرن دهم و یازدهم است. ایشان که مدتها در هند زندگی می کرد جان خود را پای این کتاب گذشت و به دلیل نگارش همین اثر شهید شد. 🔺 این کتاب نقدی بر نوشته یکی از علمای شافعی در رد کتاب علامه حلی است. این کتاب با ملحقات مفصلی که مرحوم آیت الله مرعشی نجفی ببه آن افزوده در 33 جلد به چاپ رسیده است که 3 جلد مشتمل بر بیانات مرحوم قاضی نورالله است. 🔺 کتاب با جزییات و دقت بسیار بالایی تحریر شده است. 🔺 یکی از نکات جالب و بسیار قابل استفاده کتاب این است که مرحوم قاضی نورالله ابتدا عین کلمات علامه حلی را نقل می کند، سپس کلام فضل الله بن روزبهان عالم شافعی در نقد علامه حلی را عینا ذکر می کند و بعد از آن نظر نهایی خود را ابراز می کند. 🔺 از آنجا که بخش زیادی از مباحث پیرامون آیات قرآن و احادیث است علاوه بر مباحث کلامی جنبه های مختلف دیگر علمی در این کتاب موجود است و از این جهت بسیار قابل استفاده است. @ofoqemobin