💞﷽💞
#مجنون_تراز_من🌿
#قسمت_هفتصد_بیست_و_ششم
به قلم #نون_حِ🌿
با همکاری #زِ_میم🌿
سرش رو بالا آورد و بهم نگاه کرد : چه خواهشی؟
با اینکه میدونستم ممکن نیست ولی گفتم :اول قبول کن بعد میگم
همون طور که انتظار داشتم گفت : اول بگو تا ببینم میتونم قبول کنم یا نه
نفسم رو از سینه بیرون دادم و دستم رو لای موهام بردم .
آب دهنم رو قورت دادم و به سختی گفتم : ازت میخوام ... ازت میخوام بعد من .. ازدواج کنی
سرم رو بلند کردم و به چشم هاش نگاه کردم : زینب ! تو خیلی خوبی .. خیلی .. ببخش ... ببخش که لیاقتت رو نداشتم ..
ببخش که انقدر اذیت شدی و میشی ..
لیاقتت بهتر از من بود اما .. بعد من ازدواج کن تا حداقل بعد من زندگی خوب و ارومی داشته باشی!
نگران سجاد هم نباش .. اگر
به سختی کلمه ی بعد رو گفتم : شوهرت ؛ قبول نکرد ، میتونی بچه رو ...
حواسم از جوشش چشم هاش پرت شده بود تا اینجا ادامه دادم . وقتی دید بس نیستم با صدای بلند فریاد زد : رضا..کافیه دیگه!!
نمیخوام دیگه این حرف هارو بشنوم،حتی یک کلمه دیگه،متوجه شدی؟؟؟؟
صداش رو پایین تر آورد و همون طور که اشک میریخت گفت : ...
✨🌿✨🌿✨🌿✨🌿✨🌿✨🌿✨🌿
#ادامه_دارد
▪️کپی از این رمان حرام است و پیگیری الهی دارد و نویسنده به هیچ وجه راضی نیست▪️
تا زمانی که فاطمهﷺ زنده بود؛
علیﷺ درد هیچ غمی را به چاه های مدینه نمیگفت...💔
#حضرت_فاطمه #فاطمیه
@One_month_left
روز شنبه ست
به رسم اهالیِ کربلا
احسان خانم ام البنین سلام الله علیها نفری
یه صلوات بفرستین...💛🤚🏻
اللّهُمَّ صَلِّ عَلى عَلِیِّ بْنِ مُوسَى الرِّضا الْمُرْتَضَى
الاِمامِ التَّقِیِّ النَّقِیِّ
وَ حُجَّتِکَ عَلى مَنْ فَوْقَ الاَرْضِ
وَ مَنْ تَحْتَ الثَّرى
الصِّدّیقِ الشَّهید
صَلاةً کَثیرَةً تامَّةً زاکِیَةً
مُتَواصِلَةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَةً
کَاَفْضَلِ ما صَلَّیْتَ عَلى اَحَدٍ مِنْ اَوْلِیائِکَ.
اللّهُمَّ صَلِّ عَلى عَلِیِّ بْنِ مُوسَى الرِّضا الْمُرْتَضَى
الاِمامِ التَّقِیِّ النَّقِیِّ
وَ حُجَّتِکَ عَلى مَنْ فَوْقَ الاَرْضِ
وَ مَنْ تَحْتَ الثَّرى
الصِّدّیقِ الشَّهید
صَلاةً کَثیرَةً تامَّةً زاکِیَةً
مُتَواصِلَةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَةً
کَاَفْضَلِ ما صَلَّیْتَ عَلى اَحَدٍ مِنْ اَوْلِیائِکَ.