eitaa logo
یـِـکـ مـاہ مـانـدِه..!🇵🇸
111 دنبال‌کننده
1.9هزار عکس
830 ویدیو
7 فایل
_هَرڪه‌پُرسید‌چہ‌دارَد‌مَگَر‌اَز‌دارِجهآن _هَمہ‌یِ‌دارو‌نَدارَم‌بِنِویسید‌"حُسِین"😌❤️ تولد کانالمون: ۱۴۰۱/۳/۱۸🙂♥ شرایط👇🏻😉 https://eitaa.com/joinchat/681050625C8a6d8f6ea0
مشاهده در ایتا
دانلود
*به عالم گر تهی‌دستی، به درگاه رضا رو کن کز این در هیچ‌کس با دست خالی بر نمی‌گردد🥺🤍'* #امام_رضا #حضـرتِ‌صدویِک_قلبـم
هر کسی کسی داره ما امام رضا داریم ....(:
عَلاج روحی فِی المشهد الرضاء..🫀(: |
دانلود+زیارت+عاشورا+فرهمند+++متن.mp3
12.11M
🎤 استاد الّلهُـمَّ‌عَجِّــلْ‌لِوَلِیِّکَـــ‌الْفَـــرَج
دوستان راستیتش من دنبال فایده های وجود حسن روحانی بودم که به این رسیدم 🤌🏻🙂 🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤌🏻 فقط فایده رو دیدی خداوکیلی؟ پوستر ها مال سال ۹۶ 🤦🏻‍♂🤣
اقای پزشکیان شما دیشب گفتی دولت من هیچ ربطی به دولت روحانی نداره... ۱۵ ساعت از حرفت نگذشته که مرد مومن! رفتی وزرای دولت روحانی رو آوردی کنارت گذاشتی... آدمی که اقتدار کشور مارو زیر سوال برد آدمی که با برجامش زندگی کردم رو سیاه کرد... تورو خدا به شعور ما توهین نکنید...
چند کانالی رو دیدم که داشتند تولد شهید امیر عبیداللهیان تبریک میگفتن :)🫀 ولی وقتی زدم تو گوگل دیدم تاریخ تولدشون ۳ اردیبهشت هست .. 🥲😅💔
امام زمان 17.mp3
2.53M
برای یاری اش باید آماده شد! کسی که قلبش آماده پیوستن به امامش نیست؛ عاشقانه به یاری اش نمی شتابد . . • عشق، عنصرِ اصلی انتظار است!❤️‍🔥 اللهم‌عجل‌لولیک‌الفرج بحق‌زینب‌کبری‌سلام‌الله‌علیها✨️
🌿و درود خدا بر او، فرمود: دنيا براى رسيدن به آخرت آفريده شد، نه براى رسيدن به خود(دنیا) ! |حکمت ۴۶۳
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دانلود+زیارت+عاشورا+فرهمند+++متن.mp3
12.11M
🎤 استاد الّلهُـمَّ‌عَجِّــلْ‌لِوَلِیِّکَـــ‌الْفَـــرَج
دوست دارم امام زمان :)🤍
• السَّلاَمُ عَلَيْكَ يَا بَقِيَّةَ اللَّهِ فِي أَرْضِهِ 🤍
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
یـِـکـ مـاہ مـانـدِه..!🇵🇸
[بخوانیم ۵ توحید و ۵ صلوات] به نیت شهید نوید صفری✨️ هدیه به امام زمان(عجل الله تعالی فرجه شریف)🤍
💞﷽💞                      🌿 به قلم 🌿 با همکاری 🌿 گیج کمی کنار رفتم که سریع اومد نشست تو بغلم و درو بست و  پتو رو انداخت رو خودش . متعجب گفتم : چرا نموندی تو نماز خونه پس؟ زینب : میدونی که بدون تو خوابم نمیبره ، هرچی سعی کردم بخوابم نشد آخرش هم اومدم بیرون خندیدم و گفتم : از دست تو وروجک متقابلا خندید و سرش به سینه ام فشرد در رو قفل کردم و دوتایی سرمون زیر پتو کردیم ، پیشونی اش بوسیدم و دست هام دورش حلقه کردم و خوابیدم . با نوازش های زینب بیدار شدم . زینب: رضا جان ، بیدار نمیشی؟ -چرا عزیزم بیدار شدم زینب : حرکت کنیم یا اینجا صبحانه بخوریم؟ -بریم نیشابور اونجا زینب: باشه حرکت کردیم سمت نیشابور . *** جلوی حرم دستم رو سینه گذاشتم و سلام دادم -السلام علیک یا علی بن موسی الرضا به طرف زینب برگشتم ، چشم هاش پر اشک بود ، دستش فشار دادم ، باهم اذن دخول رو خواندیم واز هم جدا شدیم و وارد گشت شدیم ، وقتی گشتنم بیرون اومدم و منتظر زینب ایستادم تا اومد ، دوباره دست هاش گرفتم ، به گنبد نگاه کردیم. ... ✨🌿✨🌿✨🌿✨🌿✨🌿✨🌿✨🌿 ▪️کپی از این رمان حرام است و پیگیری الهی دارد و نویسنده به هیچ وجه راضی نیست▪️