eitaa logo
پل خوشبختی
1هزار دنبال‌کننده
811 عکس
440 ویدیو
12 فایل
📣در این کانال مهارتهای زندگی زناشویی و فرزند پروری به صورت علمی ولی کاملا ساده و کاربردی،😍😍 توسط طلبه روانشناس و مدرس کشوری شیخ هادی اکبرزاده تقدیم شما عزیزان می‌شود 😊 پاسخ به سوالات👇 @ask_pol_khoshbakhti مشاوره حضوری و ت:کلینیک سماح ۰۲۵۳۷۸۳۸۰۸۰
مشاهده در ایتا
دانلود
یکی از قهرمانان تاریخ بسکتبال: بزرگترين مهارت من اين بود كه آموزش پذير بودم، حتى اگر فكر می كردم مربی‌ام اشتباه می‌كند، باز هم سعى می‌كردم گوش كنم و از او چيزى ياد بگيرم!! ____________________ در یادگیری یکی از موانع بزرگ آن است که مفروضات و پیش‌دانسته‌های خود را قطعی و غیر قابل خدشه بشماریم، در این صورت، اعتماد چندانی به مطالب جدید(متفاوت با پیش‌دانسته‌ها)احساس نمی‌کنیم. @POLKHOSHBAKHTI
🔳 نوشته اند: هیچ کس به اندازه زمانی که دیگری را توصیف می کند، شخصیت خود را فاش نمی‌سازد. 👤 ژان پل ریشتر @POLKHOSHBAKHTI
🔲 افکار گردویی، در زندگی می گویند: ﺑﻮﻣﯿﺎﻥ آﻓﺮﯾﻘﺎ ﺭﻭﯼ ﺗﻨﻪ ﺩﺭﺧﺖ ﺣﻔﺮﻩﻫﺎﯾﯽ درست می‌کردند ﻭ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﺣﻔﺮﻩﻫﺎ ﮔﺮﺩﻭ می‌گذاشتند! ﻣﯿﻤﻮﻥﻫﺎ ﺑﻪ ﻫﻮﺍﯼ برداشتن ﮔﺮﺩﻭ، ﺩﺳﺖ خود ﺭﺍ ﺩﺍﺧﻞ ﺍﯾﻦ ﺣﻔﺮﻩﻫﺎ ﻣﯽڪﻨﻨﺪ ﻭ ﻭﻗﺘﯽ ﮔﺮﺩﻭ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻣﺸﺖ ﻣﯽﮔﺮفتند، ﺩﯾﮕﺮ ﻧﻤﯽ‌ﺗﻮﺍﻧستند ﺩﺳﺖ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﺑﯿﺎﻭﺭﻧﺪ، ﺟﯿﻎ ﻣﯽﺯنند ﻭ ﺑﺎﻻ ﻭ ﭘﺎﯾﯿﻦ ﻣﯽﭘﺮند، ﺍﻣﺎ ﺑﻪ ﻓکرشان ﻧﻤﯽﺭﺳید که ﺑﺮﺍﯼ آزاد شدن، باید ﺩﺳﺘشان ﺭﺍ ﺑﺎﺯ ڪنند ﻭ ﻧﻬﺎﯾﺘﺎً شکار شکارﭼﯿﺎﻥ ﻣﯽﺷﻮند! 🔻 بسیاری از ﺍفکار و باورهای غلطی که از دیر باز قبول کرده‌ایم، ﮔﺮﺩﻭﻫﺎﯼ ﻣﺎ ﻫﺴﺘﻨﺪ. ﺍﮔﺮ ﺁن ها ﺭﺍ ﺭﻫﺎ کنیم، ﺁﺯﺍﺩ ﻣﯽ‌ﺷﻮیم؛ اما هر قدر سعی کنیم محکم‌تر آنها را بگیریم، اسارت مان جدی تر خواهد شد. گاهی انسان گمان دارد که رها کردن گردوی برخی باورها، متاع گرانبهای زندگی است، در حالی که باید با جرات آن را رها کرد تا آزاد بودن را درک کرد. 🔸 باورهای غلط به باورهایی گفته می‌شود که مقدمات غیر‌منطقی و احساسی دارد. و وقتی با الگوی عقل و دین می‌سنجیم به نادرست بودن آنها پی می‌بریم. 🔹 معمولا افراد موفق به واسطه ارتباط با معلم و مشاور امین، الگوها و ملاک‌های غلط را شناسایی کرده و برای مدیریت و کنترل افکار و ذهن خود، تلاش و تمرین می‌کنند. @POLKHOSHBAKHTI
واقع بین باشیم... به مناسبت بحث امروز دوره عزت نفس @POLKHOSHBAKHTI
🔹برای تامل آدم‌های منفی به پیچ وخم جاده می‌اندیشند، و آدم‌های مثبت به زیبایی‌های طول جاده... عاقبت هردو ممکن است به مقصد برسند، اما یکی با حسرت ودیگری با لذت! انتخاب با خود شما است، حتی اگر سعی کنید به عهده دیگران بیاندازید‌. @POLKHOSHBAKHTI
📃یک داستان، یک درس وقتی که نشستم تا مطالعه کنم نیمکت پارک خالی بود، در بین شاخه های درهم پیچیده‌ی درخت کهنسال، دل‌سردی از زندگی، برای من دلیل خوبی برای اخم کردن شده بود، چون از نظر من دنیا می‌خواست مرا درهم بکوبد...! ناگهان پسربچه ای با نفس های بریده به من نزدیک شد، مقابلم ایستاد و با هیجان گفت: "نگاه کنید چی پیدا کردم" در دستش یک شاخه گل بود با گلبرگ های پژمرده؛ چه منظره رقت انگیزی! از او خواستم گل را بردارد و برود پی بازیش؛ ولی او به جای اینکه دور شود کنارم نشست و گل را جلوی بینی اش گرفت، و با شگفتی فراوان گفت: "بوی خوبی میده و زیبا هم هست، برای همین آن را چیدم، بفرمایید، مال شماست". آن علف هرز داشت پژمرده می‌شد یا شده بود؛ رنگی نداشت؛ نارنجی، زرد یا قرمز. اما می‌دانستم که باید آن را بگیرم وگرنه ممکن است هرگز نرود! دستم را به سوی گل دراز کردم و گفتم: "ممنونم، دقیقا همان چیزیست که لازم داشتم" ولی او به جای اینکه گل را به دستم بدهد، آن را میان زمین و هوا نگه داشته بود!! آن وقت بود که برای نخستین بار دیدم پسری که آن علف هرز را در دست داشت نمی‌توانست ببیند، او نابینا بود! لرزش صدایم را شنید؛ تبسمی کرد و گفت قابلی ندارد. سپس رفت پی بازیش. ناخودآگاه از اثری که بر من گذاشته بود شگفت شدم که او چگونه می‌تواند کسی را که در زیر درخت بید کهنسال نشسته و به حال خود تاسف می‌خورد را ببیند؟! شاید دلش از نعمت دید واقعی برخوردار بود! و من که با چشمان بچه‌ای نابینا سرانجام توانستم ببینم... مشکل از دنیا نبود! مشکل از نگاه خودم بود... به جبران تمام زمان‌هایی که کور بودم، با خود عهد کردم زیبایی های زندگی را ببینم و قدر هر لحظه را که دارایی من است بیشتر بدانم... ______________ 📌قدر فرصت‌های کوچک مهربانی را بدانیم. 📌قدر مهربانانی که گاهی چون نسیم از زندگی ما می گذرند را بدانیم. 📌و بالاتر از همه قدر نعمت‌های بی‌همتای الهی را بدانیم. @POLKHOSHBAKHTI
📚برای تامل نوشته‌اند: ۱۰ درصد زندگی،چیزهایی است که برایتان اتفاق می‌افتد و ۹۰ درصد آن، واکنشی است که به آن اتفاقات نشان می‌دهید. 🔵 برای واکنش‌های بهتر ، نیاز به توانمندی و مهارت داریم. و میزان مهارت ما در مواجهه با چالش‌های زندگی، موفقیت ما را تعیین می کند. ❓شما برای موفقیت در این گستره وسیع از زندگی خود، چه برنامه‌ای دارید؟ @POLKHOSHBAKHTI
3.33M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
دوست داشتن یک‌ نفر، یا یک عقیده و یا یک مرام و اندیشه، شبیه نقل مکان کردن به یه خانه‌ست. اول عاشق همه‌ی چیزهایی می‌شوید که در آن خانه برای شما تازگی دارند. بعد به مرور زمان دیوارها فرسوده می‌شوند. درها و کمد‌های چوبی از بعضی قسمت‌ها پوسیده شده و صدا می دهند، و می‌فهمی که دیگر دلبستگی ات به آن خانه، به خاطر امکانات و کمالش نیست، بلکه به خاطر عیب و نقص‌های آن هم هست. انگار تمام سوراخ سنبه‌هاش رو یادگرفته‌ای. درست می‌دانی چطور کاری کنی که وقتی هوا سرد شد، کلید توی قفل گیر نکند، اگر پشت در ماندی چگونه آن را باز کنید یا در کمد رو چطور باز کنید که جیرجیر نکند. اینها رازهای کوچیکی هستند که آن خانه را مال آدم می‌کنند. خانه‌ای که دیگه به آن عادت کرده‌ای. خانه‌ای که برای تو سرپناهی امن و دوست‌داشتنی است... بسیاری از داشتنی ها، همینطور هستند... شاید کاستی هایی داشته باشند اما همان ها پناه انسان هستند. قدر خانواده و اطرافیان و دوستان و سایر نعمت‌های به ظاهر قدیمی خود را بدانیم. نکند به بودن شان عادت کرده و شکرگزار نباشیم. @POLKHOSHBAKHTI
✳️ تو چنین خوب چرایی...؟ (تصویر بالا)این پاسخ امیدوارکننده، مثبت و خالی از هرگونه دروغ و فریب... 🔻مهم نیست در چه جایگاه اجتماعی، چه سطح و با چه میزان دانشی قرار دارید، اگر با زبان مثبت برای دیگران امیدواری ایجاد می‌کنید، اگر با انتخاب کلمات درست و قدرتمند، به توانمندی و کارآمدی دیگران کمک می‌کنید، 🔹 حضورتان، یکی از نعمت‌های با ارزش در زندگی اطرافیان است. @POLKHOSHBAKHTI
گفته‌اند: روزی کفاشی در حال تعمیر کفشی بود، ناگهان سوزن کفاشی در انگشتش فرو رفت. از شدت درد، فریادی زد، و سوزن را چند متر دورتر پرت کرد. مردی حکیم که از آن مسیر عبور می‌کرد، ماجرا را دید، سوزن را آورد و به کفاش تحویل داد، و شعری را زمزمه کرد، “درختی که پیوسته بارش خوری، تحمل کن انگه که خارش خوری” این سوزن، منبع درآمد توست. این همه فایده از آن دیده‌ای، یک روز که از آن دردی برایت آمد، آن را دور می‌اندازی؟! به سادگی خوبی ها و نعمت ها را فراموش نکنیم. که این فراموشی و نادیده گرفتن، علاوه بر کفران نعمت، موجب رنجش و ناآرامی خود ما می شود. از سوی دیگر ناملایمات را در حد و اندازه خود ملاحظه کنیم. چرا که بزرگ نمایی مشکلات، قدرت مواجهه ما را کاهش می دهد و در عمل در مقابل مشکلات و موانع شکست بیشتری را تجربه می کنیم. @POLKHOSHBAKHTI
📄یک داستان طرز فکر مثبت در یک مادر نظافتچی ساختمان یک زن جوان است که هر هفته همراه دخترک پنج ساله‌‌ش می‌آید. امروز درست جلوی واحد ما صدای تی کشیدنش قاطی شده بود با گپ زدنش با بچه... پاورچین، بی‌صدا، کاملا فضول! رفتم پشت چشمیِ در. بچه را نشانده بود روی یک تکه موکت روی اولین پله‌. بچه گفت: بعد از اینجا کجا میریم... مامان: امروز دیگه هیچ‌جا. شنبه‌ها روز خاله‌بازیه... کمی بعد بچه می‌پرسد: فردا کجا میریم؟ مامان با ذوق جواب می‌دهد: فردا صبح می‌ریم اون‌جا که یه بار من رو پله‌هاش سُر خوردم... بچه از خنده ریسه می‌رود. مامان می‌گوید: دیدی یهو ولو شدم؟ بچه: دستتو نگرفته بودی به نرده میفتادیا... مامان همان‌طور که تی می‌کشد و نفس‌نفس می‌زند می‌گوید: خب من قوی‌ام. بچه: اوهوم... یه روز بریم ساختمون بستنی... مامان می‌گوید که این هفته نوبت ساختمون بستنی نیست. نمیدانم ساختمان بستنی چیست. ولی در ادامه از ساختمان پاستیل و چوب‌شور هم حرف می‌زنند. بعد بچه یک مورچه پیدا میکند... دوتایی مورچه را هدایت می‌کنند روی یک تکه کاغذ و توی یک گلدان توی راه‌پله پیاده‌اش میکنند که "بره پیش بچه‌هاش... بگه منو یه دختر مهربون نجات داد تا زیر پا نمونم" نظافت طبقه ما تمام میشود... دست هم راه میگیرند و همین‌طور که می‌روند طبقه پایین درباره آن‌دفعه حرف می‌زنند که توی آسانسور ساختمان بادام‌زمینی گیر افتاده بودند. مزه‌ی این مادرانگی کامم را شیرین می‌کند. مادرانگی‌ای که به مهدکودک دو زبانه، لباس مارک، کتاب ضدآب و برشتوکِ عسل و بادام نیست. [حتی به دستور و امر و نهی و جدیت هم نیست... ساختن دنیای زیبا وسط سختی‌ها از مادر، مادر می‌سازد. و نگاه مثبت اوست که تربیت و شخصیت فرزندش را شکل می دهد.] ✍️سودابه فرضی پور @POLKHOSHBAKHTI
📚 جرعه‌ای از یک کتاب همه‌ی انسانها در دو دنیا زندگی می‌کنند: ۱) دنیای واقعی و حقیقی ۲) دنیای مطلوب و فردی 🔷 دنیای حقیقی یک واحد است. این دنیا همان دنیایی است که در آن یک اتفاق برای همه پیش می‌آید دنیایی است که همه‌ی ما در آن هستیم در این دنیا می‌بینیم، می‌بوییم، می‌شنویم و لمس می‌کنیم. 🔶 در مقابل دنیای کوچک شخصی (اما فوق العاده مهم) وجود دارد که هر کس اندکی بعد از تولد آن را در حافظه اش خلق می‌کند و در طول زندگی به خلق آن ادامه می‌دهد و گاهی دوباره آن را پالایش و خلق می‌کند. به آن دنیای مطلوب می‌گوییم. 🔷 یکی از مهم ترین تفاوت‌های بین این دو دنیا در این است که ما قادر به تغییر اکثر رویدادها در دنیای حقیقی نیستیمِ(مثل تغییر رفتار و خلق خوی دیگران با توصیه و دستور و ...)ِ اما می توانیم محتویات دنیای مطلوب و درونی خود را باز آفرینی و تغییر دهیم. 🔶تصاویر و محتویات دنیای مطلوب از سه بخش تشکیل شده است: ۱. آدم هایی که بیش از دیگران خواهان بودن با آنها هستیم. ۲. چیزهایی که بیش از چیزهای دیگر خواهان داشتن آنها یا تجربه کردن آنها هستیم. ۳. عقاید یا نظام های عقیدتی که بر بخش اعظم رفتار ما حاکم است. 🔷 ما وقتی احساس بسیار خوبی داریم که طوری رفتار کنیم و طوری با ما رفتار شود که شخص، چیز یا عقیده‌ای در دنیای واقعی با تصویر آن شخص چیز یا عقیده در دنیای مطلوب ما هماهنگ و همتا شود. 📌 انسان در طول زندگی بیشتر از هر چیزی با دنیای مطلوب خود در تماس است. ما اتفاقات موجود در دنیای واقعی را آنگونه که دوست داریم ادراک می‌کنیم دنیای مطلوب ما مدینه‌ی فاضله‌ی ماست. در این دنیا دانش و اشخاص و چیزهایی قرار دارند که برای ما بیشترین اهمیت را دارند. 📌در این دنیا معمولا بسیاری از تعریف‌های ما از اشخاص محیط و اشیاء کمال گرایانه و ایده آل است. 🔶 بیشتر خشونت‌ها و بدرفتاری‌ها زمانی شکل می‌گیرد که ما می‌خواهیم اشخاص پیرامون‌مان (مثلا فرزندمان و یا همسرمان) طبق قوانین موجود در دنیای مطلوب ما رفتار کنند. یعنی ما (چه زن و چه مرد) در دنیای مطلوب خود تعریف و تصویر همکار، شهروند، فرزند، زن و شوهر و ... ایده‌ال را ترسیم کرده‌ایم و وقتی شخص بر خلاف آن تعریف که ساخته و پرداخته‌ی ذهن خودمان است رفتار نمی‌کند دست به کنترل‌گری، سرزنش و خشونت می‌زنیم ⛔️به عبارت دیگر: ما دیگران را تنبیه می‌کنیم برای اینکه آنها طبق قوانین ما رفتار نکرده اند. برگزفته از کتاب تئوری انتخاب/ با تقریر دکتر علی صاحبی @POLKHOSHBAKHTI