eitaa logo
پل خوشبختی👨‍👩‍👧‍👦❤️✨️
715 دنبال‌کننده
600 عکس
278 ویدیو
10 فایل
📣در این کانال مهارتهای زندگی زناشویی و فرزند پروری به صورت علمی ولی کاملا ساده و کاربردی،😍😍 توسط طلبه روانشناس و مدرس کشوری شیخ هادی اکبرزاده تقدیم شما عزیزان می‌شود 😊 پاسخ به سوالات👇 @ask_pol_khoshbakhti مشاوره حضوری و ت:کلینیک سماح ۰۲۵۳۷۸۳۸۰۸۰
مشاهده در ایتا
دانلود
🔷قدرت کلمات كلمات بسيار قدرتمندند... می‌توانند کسی را خرد كنند يا برای او الهام‌بخش شوند روحی را شرمسار كنند يا سرشار رابطه‌ای را برقرار كنند يا بی‌قرار ديواری را بنا كنند يا ديوارها را فرو ريزند مراقبت کنیم و از كلمات، «عاقلانه» استفاده كنيم. @POLKHOSHBAKHTI
🔴 پیامبر اکرم(ص): «ناسزا مگو! ناسزا اگر مجسم گردد بدترین و زشت‏‌ترین صورت‌ها را دارد.» 🔹عایشه همسر رسول اکرم(ص) در حضور ایشان نشسته بود که مردی یهودی وارد شد. هنگام ورود به جای سلام علیکم گفت: «السام علیکم» یعنی «مرگ بر شما». طولی نکشید که یکی دیگر وارد شد، او هم به جای سلام گفت «السام علیکم». معلوم بود که تصادف نیست، نقشه‌ای است که با زبان، رسول اکرم(ص) را آزار دهند. 🔸عایشه سخت خشمناک شد و فریاد برآورد که: «مرگ بر خود شما و ...». 🔹 رسول اکرم(ص) فرمود: «ای عایشه! ناسزا مگو. ناسزا اگر مجسم گردد بدترین و زشت‏‌ترین صورت‌ها را دارد. نرمی و ملایمت و بردباری روی هر چه گذاشته شود آن را زیبا می‏‌کند و زینت می‌دهد، و از روی هر چیزی برداشته شود از قشنگی و زیبایی آن می‌کاهد. چرا عصبی و خشمگین شدی؟». 🔸عایشه گفت: مگر نمی‌بینی یا رسول الله که اینها با کمال وقاحت و بی‌شرمی به جای سلام چه می‌گویند؟. 🔹 فرمود: چرا، من هم در جواب گفتم: «علیکم» (بر خود شما) همین قدر کافی بود. 📝 استاد مطهری، داستان راستان، ج١، ص١٧٠-١٦٩ @POLKHOSHBAKHTI
🔵 سواد عاطفی (۱) سواد عاطفی چیست؟ بسیاری از آسیب‌هایی که هر روز در جنبه‌های مختلف زندگی می‌بینیم و بسیاری از ناراحتی‌هایی که با خود حمل می‌کنیم، ناشی از ناتوانی ما در شناخت و درک احساسات‌مان و ابراز آنها به شیوه‌ای صحیح است. سواد عاطفی کلیدی برای حل بسیاری از مشکلات ما در حوزه روابط و مسائل کاری است. یک مثال برای سواد عاطفی شروع کنیم. فرض کنید در محیط کار یکی از همکارانتان مدام کارها و پروژه‌های خود را بر سر شما می‌ریزد و با این رفتارش باعث عصبانیت شما می‌شود. در چنین موقعیتی، شناخت احساسی که دارید (عصبانیت)، تشخیص دلیل ایجاد این احساس، مهار آن و پیداکردن راهکاری مؤثر به‌جای ابراز رفتارهای خشونت‌آمیز، نشان‌دهنده سواد عاطفی یا احساسی شماست. سواد عاطفی زیربنای درک فرد از احساسات است که در ابتدایی‌ترین حالت، شامل توانایی شناسایی و برچسب‌زدن احساسات خود و دیگران است. علاوه بر این، سواد احساسی شامل مقابله و بیان احساسات به روش‌های مناسب می‌شود. این اصطلاح برای اولین بار در سال ۱۹۷۹ توسط روان‌درمانگری به‌نام کلود اشتاینر (یا کلود استینر) مطرح شده است. او سواد عاطفی را این‌گونه توصیف می‌کند: توانایی درک احساسات، توانایی گوش‌دادن به دیگران و همدلی با احساسات آنها و توانایی ابراز عواطف مؤثر. ادامه دارد... @POLKHOSHBAKHTI
🔵 سواد عاطفی (۲) از نظر کلود اشتاینر سواد عاطفی شامل ۵ بخش است: شناخت احساسات خود؛ داشتن حس همدلی؛ مدیریت احساسات؛ ترمیم مشکلات عاطفی؛ تعامل عاطفی. علاوه بر این، او معتقد بود که سواد احساسی از اصول شکل‌گیری رابطه موفق، افزایش توانایی‌های حل مسئله و بهبود کیفیت کلی زندگی است. بسیاری از افراد از عبارت‌های هوش هیجانی (هوش عاطفی) و سواد احساسی به‌جای هم استفاده می‌کنند. هوش عاطفی مفهومی کلی و گسترده‌تر است که از خودآگاهی، خودتنظیمی و همدلی تشکیل شده است که همه‌شان جنبه‌های مهم سواد احساسی هستند. سواد عاطفی در واقع عنصر سازنده هوش هیجانی است و مزایای مشترکی با هوش هیجانی دارد. ادامه دارد... @POLKHOSHBAKHTI
🔵 سواد عاطفی (۳) چرا داشتن سواد عاطفی مهم است؟ برای فهمیدن اهمیت سواد عاطفی، باید به نقش درک عاطفی و تنظیم آن در تمام جنبه‌های زندگی فکر کنید. اگر نتوانید احساسات خود را شناسایی کنید، نمی‌توانید آنها را به‌درستی درک کنید یا رفتار خود را کنترل کنید. بنابراین بیشتر احتمال دارد که ناامید و سردرگم شوید و خود را به‌شیوه‌ای نامناسب ابراز کنید. این به معنای رفتار تکانشی و مخرب و همچنین ناتوانی در تسکین خود است. مشکلات ناشی از فقدان سواد احساسی ممکن است به مشکلات مدیریت خشم منجر شوند و شما را در مقابل ناامیدی کم‌تحمل کنند. علاوه بر این اگر دچار آشفتگی عاطفی شده باشید، نمی‌توانید روی مسئولیت‌های تحصیلی یا شغلی تمرکز کنید که این باعث می‌شود کمتر موفق شوید. چه اتفاقی می‌افتد زمانی که شما کمتر موفق باشید؟ ناراحت می‌شوید و بدرفتاری می‌کنید و این‌طوری دوری باطل ایجاد می‌شود. مهم‌تر از همه، سواد عاطفی بر روابط شما با افراد دیگر اثر می‌گذارد. سواد احساسی به شما کمک می‌کند که احساسات دیگران را به‌درستی تفسیر کنید و بر اساس آن عمل کنید. این بدان معناست که در دعواهای کمتری شرکت خواهید کرد و به‌احتمال زیاد دوستان و محبوبیت بیشتری خواهید داشت. علاوه بر این، داشتن سواد عاطفی در موقعیت‌های اجتماعی و کاری به نفع شماست. سواد عاطفی ارتباط مستقیمی با رشد همدلی دارد. درک احساسات دیگران برای تعاملات بین‌فردی ضروری است. علاوه بر این، افراد همدل با دیگران بهتر کنار می‌آیند و مهربان‌تر به‌ نظر می‌رسند. اگر نتوانید احساسات را شناسایی و درک کنید، در زندگی در وضعیتی به‌شدت بد قرار می‌گیرید. اغراق نیست اگر بگوییم افرادی با سواد احساسی شادتر و سازگارتر از افراد دچار کمبودهای عاطفی هستند. ادامه دارد... @POLKHOSHBAKHTI
🔵 سواد عاطفی (۴) چالش‌های افزایش سواد عاطفی ما با سواد عاطفی متولد نشده‌ایم؛ آن را باید در طول زندگی کسب کنیم. البته اگر آن را در دوران جوانی افزایش ندهیم، این خطر وجود دارد که هرگز به‌اندازه کافی افزایش نیابد. به همین دلیل است که چنین تمرکزی روی افزایش سواد احساسی در کودکی وجود دارد. متأسفانه عوامل متعددی ممکن است از افزایش سواد احساسی جلوگیری کنند. ۱. عوامل زیستی (بیولوژیکی) برخی از کودکان خودکنترلی کمی دارند که درون‌نگری و تنظیم احساسات را برای آنها دشوار می‌کند. و برخی دیگر از کودکان، مانند آنهایی که دچار ناتوانی‌های رشدی هستند، نیز توان کافی برای کسب سواد عاطفی را ندارند. ۲. عوامل محیطی آیا اعضای خانواده شما را به شناسایی احساسات خود و بیان آنها تشویق می‌کنند؟ بسیاری از خانواده‌ها به این مسئله بی‌تفاوت‌‌اند و در نشان‌دادن احساسات خود مشکل دارند. بعضی خانواده‌ها در تنظیم احساسات خود مشکل دارند و مشاجره‌های مکرر یا مشکلات مدیریت خشم دارند. 🔸هنگامی که اطرافیان فرد سواد احساسی نداشته باشند، کسب آن برای فرد، بسیار سخت‌تر می‌شود. این مسئله باعث می‌شود آنچه خارج از خانه اتفاق می‌افتد، اهمیت بیشتری پیدا کند. همچنین کودکان بیشتر وقت خود را بیرون از خانه و در مدرسه می‌گذرانند، بنابراین این سؤال پیش می‌آید که آیا معلمان سواد عاطفی را رواج می‌دهند یا خیر؟ البته برخی از معلمان و مسئولان آموزشی کودکان می‌دانند سواد عاطفی چیست، به این مسئله به‌اندازه برخی دیگر از جنبه‌های رشد توجه نشده است. در هر حال ممکن است آن‌قدر که برای جبران کمبودهای زندگی خانوادگی کودکان لازم است، به آنها توجه نشود. ۳. عوامل اجتماعی مشکل دیگر ماهیت تعامل اجتماعی امروزی است. در دنیای امروز، ما در گوشی‌ها و تبلت‌ها و رایانه‌هایمان دفن شده‌ایم و بیش از اینکه زمان خود را صرف تعامل با افرادی کنیم که با آنها در یک اتاقیم، آن را صرف ارسال پیام و فضای مجازی می‌کنیم. درنتیجه فرصت کمتری برای تعاملات معنادار رودررو با دیگران نصیبمان می‌شود. علاوه بر این، انتظارات والدین و معلمان از پسران و دختران به‌دلیل هنجارهای جنسیتی اجتماعی،متفاوت است. مثلا این باور وجود دارد که پسران و مردان نباید احساسات خود را ابراز کنند. از این رو پسران فرصت‌ کمتری برای کسب سواد عاطفی دارند و فرصت درک احساسات و همدلی بیشتر به دختران داده می‌شود. ادامه دارد... @POLKHOSHBAKHTI
🔵 سواد عاطفی (۵) چگونه سواد عاطفی داشته باشیم؟ گاهی ممکن است ابراز احساسات عمدا انجام شود (یعنی شما آگاهانه آن را ابراز کنید) و گاهی هم غیرعمدی (مثل وقتی که توجه ندارید زبان بدن یا حالت چهره شما به دیگران نشان می‌دهد که عصبانی هستید). درست مثل یادگیری درس ریاضی یا ورزش اسکیت و یا هر دانش و مهارت دیگر، تقویت سواد عاطفی نیز به زمان نیاز دارد. 🔹بااین‌حال مهارتی نیست که لزوما در خانه، مدرسه یا محل کار به ما معرفی و آموزش داده شود. سواد احساسی نیازی است که در بزرگ‌سالی ضورت آن را درمی‌یابیم وخود را به یادگیری آن متعهد کنیم. اولین قدم تمرینِ توجه و شناسایی احساسات خود است. قبل از آنکه ابراز احساسات و عواطف دیگران را درک کنیم، لازم است با دقت ویژگی های خود را بشناسیم. همچنین با نحوه ابراز احساسات مختلف در روح و بدن خود آشنا شوید. مثلا برخی از اولین علائم ناراحتی، شادی، شگفتی یا عصبانیت شما چیست؟ هرچه بیشتر چنین تمرینی را انجام دهید، نام‌گذاری و شناسایی احساسات آسان‌تر می‌شود. هنگامی که متوجه می‌شوید احساسی درون شما شکل گرفته است و آن را نام‌گذاری می‌کنید، بلافاصله خود را در لحظه حال مستقر می‌کنید و جلوی واکنش ناخودآگاه ناشی از آن احساس را می‌گیرید. این کار به شما فرصتی می‌دهد تا خودتنظیمی کنید، مکث کنید، محیط خود و اطرافیانتان را در نظر بگیرید و سپس مناسب‌ترین راه برای ابراز احساسات را تعیین کنید. پس از آن و به مرور سعی کنید با مطالعه و دقت و حتی استفاده از کلاس و کارگاه توانمندی شناساییی احساسات افراد را به دست آورید. @POLKHOSHBAKHTI
🔹گوهر کمیاب محبت پیری در کوهستان سفر میکرد. سنگ گران قیمتی را در جوى آبى یافت. روز بعد به گرسنه‌ای رسید. کیسه‌اش را باز کرد تا در غذایش با او شریک شود. مرد گرسنه، سنگ قیمتی را دید. از آن خوشش آمد و خواست که آن سنگ را بگیرد. مسافر پیر، بی‌درنگ، سنگ را به او داد. مرد بسیار خوشحال شد و از این که شانس به او رو کرده بود، سر از پا نمى‌شناخت. او فهمیده بود که جواهر، به قدرى قیمتی است که تا آخر عمر مى‌تواند راحت زندگى کند، ولى چند روز بعد، به دنبال آن پیر دوید و پیدایش کرد. هنگامى که او را دید سنگ را پس داد و گفت: این چند روز خیلی فکر کردم. من مى‌دانم این سنگ چقدر گرانبهاست، اما آن را به تو پس مى‌دهم، با این امید که چیزى ارزشمندتر از آن به من بدهى. اگر مى‌توانى، آن محبتی را به من بده، که به تو این قدرت را داد تا این سنگ را به چون منی ببخشی. آن را می‌خواهم. _____________________ در زندگی، قدر آدم‌هایی را که بدون چشم‌داشت ، هدایای مادی و معنوی به ما می‌دهند بدانیم. @POLKHOSHBAKHTI
📄 یک داستان کوتاه مرد ثروتمندی که زن و فرزند نداشت، به پایان زندگی اش رسیده بود. کاغذ و قلمی برداشت تا وصیت نامه ی خود را بنویسد. او نوشت: « تمام اموالم را برای خواهر می گذارم نه برای برادر زاده ام هرگز به خیاط هیچ برای فقیران.» اما اجل به او فرصت نداد تا نوشته اش را کامل و ان را نقطه گذاری کند. پس تکلیف آن همه ثروت چه می شد؟ برادرزاده ی او تصمیم گرفت وصیت نامه را این گونه تغییر دهد: « تمام اموالم را برای خواهرم می گذارم؟ نه! برای برادرزاده ام. هرگز به خیاط. هیچ برای فقیران.» خواهر او که موافق نبود، آن را این گونه نقطه گذاری کرد: « تمام اموالم را برای خواهرم می گذارم. نه برای برادرزاده ام. هرگز به خیاط. هیچ برای فقیران.» خیاط مخصوصش هم یک کپی از وصیت نامه را پیدا کرد و ان را روش خودش نقطه گذاری کرد:« تمام اموالم را برای خواهرم می گذارم؟ نه! برای برادرزاده ام؟ هرگز! به خیاط. هیچ برای فقیران.» پس از شنیدن این ماجرا، فقیران شهر همگی جمع شدن تا آنها هم نظر خود را اعلام کنند: «تمام اموالم را برای خواهرم می گذارم؟ نه! برای برادرزاده ام؟ هرگز! به خیاط؟ هیچ! برای فقیران.» ادامه داستان با شما است... ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ در بسیاری از ارتباط ها ممکن است از پیام‌های ما برداشت‌های متنوعی صورت پذیرد. هر قدر در شفافیت، وضوح و عینی بودن پیام های خود اهتمام داشته باشیم، مخاطب بهتر منظور ما را خواهد فهمید. @POLKHOSHBAKHTI
اختیاراتی که به درستی استفاده نمی‌کنیم!! ما بیش از آنچه تصور می‌کنیم بر زندگی خود کنترل داریم. متاسفانه بخش زیادی از این کنترل‌ها موثر نیستند. مثلا انتخاب می‌کنیم بر سر فرزند خود فریاد بکشیم و تهدیدش کنیم و در نتیجه اوضاع بدتر می‌شود نه بهتر. داشتن کنترل موثر یعنی آنکه انتخاب‌های بهتری بکنیم تا ما را با دیگران پیوند دهد. گاهی انتخاب ما کنترل بیرونی اتفاقات است. در جهان کنترل بیرونی نظام قهرآمیز است. هنگامی که به نتیجه دلخواه نمی رسیم و با شکست روبرو می‌شویم، به زور متوسل شده و به تغییردادن افراد تمرکز می‌کنیم. حتی ممکن است برای تغییر دادن شان فریاد بزنیم و یا تهدید کنیم و... ⛔️ باور به کنترل بیرونی و به کار گیری آن به همه افراد اعم از کنترل‌کننده و کنترل‌شونده آسیب می‌رساند. کنترل بیرونی عامل بسیاری از خشونت‌ها، جرایم، اعتیادها و روابط ناسالم در جامعه است. ❎ کنترل شدن و کنترل کردن به احساس شادی و سعادت ما لطمه می‌زند. معمولا افراد ناخشنود، چنین مشکلی دارند که: نمی‌توانند با کسانی که دوستشان دارند، به خوبی کنار بیایند به این دلیل که وقتی افراد کاری که آن‌ها می‌خواهند را انجام نمی‌دهند، اولین چیزی که به نظر آن‌ها می‌آید توسل به زور و اجبار (کنترل بیرونی) است. 📚 برگرفته از کتاب تئوری انتخاب @POLKHOSHBAKHTI
«فهمیدن پنج گام دارد: سکوت؛ گوش دادن؛ به خاطر سپردن؛ تمرین کردن؛ یاد دادن به دیگران» ابن رشد/ فیلسوف مسمان قرن ششم هجری @POLKHOSHBAKHTI
💐 گام مهم برای بازگشت... 🔹تغییر یک رفتارِ غلط، صادقانه‌ترین عذرخواهی در یک رابطه است. چه رابطه با خود، چه رابطه با خداوند و چه رابطه با خلق خدا... اگر بنای عذرخواهی داشتیم شایسته است در تغییر رفتار غلط گام برداریم. 🌒 رمضان بهترین فرصت برای شروع تغییر @POLKHOSHBAKHTI
یک جرعه از یک کتاب علی(علیه السلام) می‌دانست حتی با دشمنانش چگونه برخورد نماید؛ ولی ما نمی‌دانیم که با اختلاف دوستانمان چه کنیم. به خاطر همین است که حتی یک دوست هم نداریم و دلهامان سرشار از کینه است؛ از همدیگر خسته‌ایم و نمی‌توانیم با هم کار کنیم. هر کس دیگری را مقصر می‌داند. کتاب حرکت/مرحوم استاد علی صفایی حائری/صفحه ۲۸۶. @POLKHOSHBAKHTI
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 پاسخ پر مهر رهبر انقلاب به ابراز علاقه یک دانشجو: خوش به حالتان که بنده را می‌بینید و دوست دارید، من شما را نمی‌بینم اما دوست‌تان دارم. @POLKHOSHBAKHTI
✳️ به خاطر کمترین نعمت‌ها هم قدردانی کنید. خود را عادت دهید برای هر نعمتی که به شما می‌رسد، هر چند کوچک و یا تکراری، تشکر کنید. حتی از خوبی های خودتان هم در خلوت خود تشکر کنید و قدر بدانید. خوبی‌های دیگران را بهتر و بزرگتر شمرده و قدردانی کنید. به نزدیکان که می رسید شاکر بودن و قدردانی را افزون‌تر کنید. و بالاتر از همه عزیزترین پشتیبان خود را فراموش نکنید و همواره شکرگزار حضرت حق باشید. @POLKHOSHBAKHTI
یک داستان، یک درس من فقط معلم نیستم مریم صیاد آموز لنگان لنگان داشتم تو خیابون راه می‌رفتم که یه خانم مودب و شیک پوش بهم نزدیک شد ازم پرسید : شما آقای نصیری هستین؟ گفتم : بله گفت : من شاگرد شما بودم ، دبیرستان توحید، یادتون میاد؟ با اینکه قیافش اشنا بود ، گفتم : نه متاسفانه،آخه من خیلی دانش آموز داشتم . و بعد ادامه دادم : خب مهم نیست شما خوبید خانم ؟ گفت : بله ممنون استاد، من شیمی خوندم و تا دکترا ادامه دادم البته نه اون سال‌های جنگ دکترامو چند سال بعد گرفتم و در حال حاضر محقق هستم. آقای نصیری ، "سماک بحری" هستم یادتون اومد؟ از شنیدن حرفاش خیلی خوشحال شدم وقتی کمی دقت کردم ،شناختمش ،آره خودش بود اتفاقا خیلی دلم میخواست از احوالش با خبر بشم و حالا دیده بودمش که فرد موفقی شده بود ، یه هو رفتم به بیشتر از بیست سال پیش . اون موقع ها با اینکه انقلاب شده بود و مدارس تفکیک شده بود؛ به علت کمبود دبیر بعضی از دبیران مرد مدارس دخترانه تدریس می‌کردند . من هم اون وقت‌ها به دانش آموزان دختر جبر درس می‌دادم، یادم اومد این دختر چند جلسه‌ای که صبح‌ها من کلاس داشتم دیر سر کلاس می‌اومد و من هم همیشه دعواش می‌کردم و بدون اینکه چیزی بگه می‌رفت سر جاش. من هم کلی عصبی می‌شدم و به خاطر نظم کلاس، سریع درسو ادامه می‌دادم . چند بار می‌خواستم واسه دیر کردش به مدیر بگم ولی یادم می‌رفت تا اینکه یه روز زنگ اخر تو کلاس بغلی ، آخرین نفری بودم که از کلاس می‌رفتم بیرون یه هو همین دانش آموز "سماک بحری" رو دیدم که به دیوار راهرو تکیه داده و تو چشماش پر از اشکه . پرسیدم :سماک چی شده؟ با بغضی که تو گلوش بود جواب داد: پام پیچ خورده آقا حالا نمی‌دونم چه جوری برم خونه؟ یه هو گفتم : بیا من می‌رسونمت اون وقت‌ها یه ماشین پیکان داشتم که هرکسی نداشت جواب داد : نه آقا خونمون دوره گفتم : اشکالی نداره می‌رسونمت ، می‌تونی تا ماشین یه جوری بیای؟ درحالی که برق خوشحالی تو چشماش موج می‌زد گفت:بله آقا بالاخره هر جور بود خودشو تا ماشین رسوند من هم که طبعا عذر داشتم و نمی‌تونستم دستشو بگیرم ، بلاخره به سمت خونه اش حرکت کردیم وقتی آدرس میداد تازه متوجه شدم خونه‌اش خارج از شهر و در یکی از دهات اطراف قرار داره. وقتی رسیدیم سر یه جاده خاکی گفت : آقا تو همین جاده است دیگه خودم میرم ممنون. گفتم : نه چه جوری می‌خوای بری می‌رسونمت همینطور که می‌رفتیم چون راه خیلی طولانی شد ازش پرسیدم : این مسیر رو با کی میای بری مدرسه ؟ گفت: با هیشکی آقا، پیاده میام تاسر خیابون ۵ صبح بلند می‌شمِ اما خب گاهی بارونو باد باعث می‌شه کمی دیر برسم داشتم دیوونه می‌شدم این همه راهو این دختر پیاده می‌اومد !!!!. خلاصه رسیدیم خونشونُ یه خونه روستایی دیدم که از امکانات اون زمان هم خیلی چیزها کم داشت. به سختی رفت بالا و گفت : بفرمایید صدای پیر مردی از تو اتاق شنیده شد که پرسید: طاهره کیه ؟ دانش آموزم جواب داد : آقا معلممه پیر مرد اصرار کرد که برم بالا و یه چای بنوشم. من هم رفتم و بعد از سلام و احوال پرسی پیرمرد که فهمیدم پدر طاهره دانش آموزم بود گفت: آقا معلم این دختر همه زندگی منه، الان دوساله مادرشو از دست داده منم مریضم، هم تو مزرعه کار می‌کنه هم تو خونه به دوتا برادرهای کوچیکشم می‌رسه ، می‌گم دختر نمی‌خواد درس بخونی راه به این درازی چه کاریه آخه ولی هی اصرار می‌کنه می‌خوام درس بخونم آه ببینین الان شما رو تو درد سر انداخته... گفتم : این چه حرفیه در حالی که با بغضی که گلومو گرفته بود به زور چایی که طاهره آورده بودو می‌خوردم گفتم: ببخشید من دیگه باید برم. تمام راهو که بر می‌گشتم گریه کردم پیش خودم گفتم من فقط یک معلم نیستم؛ من باید بیشتر از این‌ها از حال دانش آموزم با خبر باشم. از اون روز به بعد بهش زنگ‌های تفریح کمک می‌کردم چند تا کتاب بهش دادم و دیگه دعواش نکردم اینها تنها کاری بود که از دستم بر می‌اومد . حالا اون با وجود تمام مشکلات اینقدر موفق شده بود و من بهش افتخار می‌کردم ،همینطور که لبخند می‌زدم، نگاش می‌کردم که یه هو از گذشته بیرون اومدم چون صدام زد: آقای نصیری ..... و ادامه داد : خیلی خوشحال شدم دیدم‌تون من هیچ وقت محبت‌هایی که به من کردین رو فراموش نمی‌کنم گفتم : خواهش می‌کنم من افتخار می‌کنم که چنین شاگردی داشتم. خداحافظی کرد و در حالی که ازم دور می‌شد پیش خودم گفتم : امیدوارم معلم‌های امروزی هم بدونند که فقط یک معلم نیستند.... @POLKHOSHBAKHTI
📃 چگونه باهوش تر شوید؟ ✍️ متخصصین روانشناسی بر این باورند برای بهبود عملکرد مغز و تقویت بهره هوشی پیشنهادات بسیار راحتی وجود دارد که کمک به افزایش بهره هوشی میکند: 🔹مطالعه کنید. ▫️دانشجوی زندگی باشید! انسان تک بعدی نیست و فقط به چند بعد سلامت ، ثروت و شادی خلاصه نمی‌شود. برای بالا بردن هوش کلامی باید در مورد مسایل گوناگون مطالعه کرد و دایره لغات را گسترش داد. مطالعه در مورد تاریخ، روانشناسی، علوم زیستی، علوم طبیعی، هنر، زبان، ریاضی و موسیقی کمک به گسترش تفکر می‌کند. ▫️به تفکر خود شخصیت و عمق دهید و حداقل در هفته یک کتاب بخوانید. 🔹ذهن خود را به چالش بکشید. ▫️انواع بازیهای ذهنی و فکری میتواند باعث تقویت هوش سیال، بهبود عملکرد حافظه و افزایش قدرت تمرکز میشود. اگر تنها برای مدتی این کار را تکرار کنید به زودی نتیجه ان را می بینید. سودوکو، حل جدول، حل معما از بهترین گزینه های بازی های تمرینی ذهن است. 🔹یادداشت کنید ▫️هر چقدر میتوانید یاداشت کنید! برای شروع می توانید با یاددتشت روزانه خاطرات خود شروع کنید. می توانید هر مطلب ساده ایی را به جای ذخیره در تلفن همراه در دفتر یادداشت بنویسید. ▫️سعی کنید با دست مخالف یادداشت کنید و نیم‌کره غالب مغز را به چالش بکشید و از نیمکره مخالف مغز نیز بیشتر کمک بگیرید. 🔹تعاملات اجتماعی و میا‌ن‌فردی خود را بیشتر کنید ▫️ارتباطات اجتماعی و تعامل میان فردی بیشترین کمک را به افزایش هوش اجتماعی شما می‌کند، و در عین حال باعث پرورش هوش کلامی و شنیداری هم می‌شود. ▫️تعاملات اجتماعی می‌تواند منجر به احساس تعلق، همدلی و شادی شود. @POLKHOSHBAKHTI
📃 سه جمله ای که نباید به افراد مضطرب گفت. وقتی کسی دچار اضطراب می‌شود، معمولا دیگران می‌خواهند مفید باشند و برای او کاری انجام دهند؛ اما گاهی حرف‌هایی که فکر می‌کنیم اضطراب یک فرد را کاهش می‌دهند، در واقع وضعیت او را بدتر می‌کنند. 🔸به طور معمول «اضطراب» احساسی ناراحت‌کننده است؛ خوب است خودتان را جای شخص مضطرب قرار دهید و سعی کنید احساسش را درک کرده و به او کمک کنید. اغلب افراد در چنین شرایطی احساس تنهایی می‌کنند. 🌸 مفیدترین حرف‌هایی که در این شرایط می‌توان گفت، جملات و کلمات آرامش‌بخشی هستند که به فرد مضطرب این احساس را القا می‌کنند که شما کنار آن ها هستید. 🔻در همین راستا توجه داشته باشید که از گفتن این سه جمله به افراد مضطرب پرهیز کنید: 1️⃣ نگران نباش، مشکل بزرگی نیست. شاید موضوع موردنظر برای شما جدی نباشد؛ اما برای فرد مضطرب یک مسئله نگران‌کننده است. گفتن جمله «نگران نباش» باعث کم‌اهمیت جلوه دادن موضوع می‌شود و فرد احساس می‌کند که شما گمان می‌کنید او بیش از اندازه حساس است که چنین مشکلی باعث نگرانی و اضطراب او شده است. ✅ این افراد نیاز دارند برای رفع اضطراب خود صحبت کنند تا احساس کنترل بیشتری پیدا کنند؛ پس به آنها گوش کنید. 2️⃣ آرامشت را حفظ کن. معمولا کسی دوست ندارد به او بگویند آرام باش! چه اضطراب داشته باشد چه نداشته باشد. گفتن این جمله فقط باعث بدتر شدن شرایط می‌شود و هیچ احساس حمایتی در فرد ایجاد نمی‌کند. وقتی به کسی می‌گویید آرام باشد، در واقع به او می‌گویید که به کارش ادامه دهد و نمی‌خواهید درباره احساساتش چیزی بدانید. ✅ به جای اینکه به فرد بگویید چه کاری انجام دهد یا چه احساسی داشته باشد، احساس او را بپذیرید و از او بپرسید که چه کمکی از شما ساخته است. 3️⃣ همه چیز درست می‌شود. این عبارت می‌تواند مکالمه شما را با فرد مضطرب قطع کرده و باعث ایجاد احساس تنهایی در او شود. این جمله به شخص القا می‌کند که اطرافیانش نمی‌توانند حامی او باشند و احساساتش را تحمل کنند. در نتیجه، احساس درماندگی به او دست خواهد داد. ✅ برای کمک کردن به فرد مضطرب، اجازه دهید در مورد نگرانی‌هایش صحبت کند. نداشتن فرصت کافی برای صحبت، باعث افزایش اضطراب می‌شود. @POLKHOSHBAKHTI
🔳 تبلیغ نکردن خیلی بهتر از تبلیغ بد کردن است! 📉نتیجه یک تحقیق نشان داده است که تولیدات یک کارخانه نوشابه سازی در منطقه‌ای که در آنجا تبلیغ نداشته، به مراتب بیشتر از نواحی تحت پوشش تبلیغاتش بوده است! بسیاری از برندها، میلیون ها دلار هزینه تبلیغات می کنند؛ اما این تبلیغات به علت طراحی بد، شعارهای بد و یا نداشتن پیام مناسب، در واقع ضد تبلیغ هم بوده‌اند! از باب نمونه تیتر اصلی یکی از مهم ترین عناصر تبلیغات چه در تبلیغات رسانه ای و چه چاپی است. اگر تیتر شما و پیام اصلی تبلیغ شما، جذاب باشد، درصد زیادی از مسیر را رفته‌اید. 📕کتاب اعترافات یک تبلیغاتچی 📝نوشته دیوید اگیلوی؛ پدر تبلیغات مدرن __________________ در امور مختلف(امور دینی و یا توصیه‌های شخصی و...) چقدر از فعالیت‌های ما به نوعی با هدف تبلیغاتِ انجام و ترک یک کار است؟ (از توصیه‌های پدرانه و مادرانه و برادرانه و خواهرانه تا گونه امر به معروف و نهی از منکر) از طرح نور @POLKHOSHBAKHTI
🔔 چگونه دیگری را نقد کنم که نقد موجب آزارش نشود؟ (۱) 🔸 بسیاری اوقات در ارتباطات روزمره با اطرافیان دور و نزدیک و یا زندگی زناشویی، نقد هایی داریم که هنگام مطرح کردنشان با طرح مقابل، موجب دل آزردگی او می شویم. 📌چنانکه بارها در کلاس و کارگاه ذکر شده است، نقد کردن، معمولا برای شخص مورد نقد و انتقاد خوشایند نیست. ولو از گوینده ناراحت نشود از وجود یک کاستی در عملکرد خود ممکن است احساس ناخرسندی کند. با رعایت نکات، آسیب نقد و انتقاد کردن را می توان کاهش داد: 1️⃣ به دلیل این که هنگام نقد، عزت نفس فرد مورد نظر مورد مخاطره قرار می گیرد؛ افراد معمولا در برابر نقد مقاوم هستند و (به جز افرادی که در آن موقعیت عزت نفس بالایی دارند ...) 🔹بنابراین سعی کنید تا حد ممکن از روش های جایگزین استفاده کنید. مثلا به جای این که دوست،همکار، فرزند و یا همسرتان را به دلیل رعایت نکردن نظم مورد انتقاد قرار دهید، هنگامی که نظم را رعایت می کند، خیلی او را تقدیر کرده و از او تعریف کنید. این کار به مرور زمان، باعث می شود عدم رعایت نظم او کم رنگ شده و رعایت کردن نظمش بیشتر شود. 2️⃣ قبل از نقد طرف مقابل، نیت‌تان را با خود مرور کنید! آیا واقعا قصد کمک به او و اصلاحش را دارید یا خدای ناکرده قصد دارید دلتان خنک شود یا او را ضایع کنید؟! و یا حتی قصد دارید جوابی قانع کننده و یا حتی کوبنده داده باشید؟ با خودتان رو راست باشید. چون نیت شما در صحبت‌تان حتما اثر گذار خواهد بود. 🌹 برای پای بندی به انصاف و اخلاق معاشرت، به قصد و نیت خود توجه بیشتری کنید. 3️⃣ قبل از نقد نقاط منفی او، حتما به نقاط مثبتش فکر کنید و آن ها را به زبان آورده و به خاطر آن نقاط مثبت، تقدیرش کنید. 🔹سعی کنید: هم نقاط مثبتی که ذکر می کنید و هم تقدیرتان، واقعی باشد. اغراق گویی و چاپلوسی، به منزلت اجتماعی شما آسیب می رساند. 4️⃣ مراقب باشید رفتار فرد را نقد کنید و نه شخصیتش را. مثلا نگویید "شلخته ای" بلکه ایرادی که در رفتارش سراغ دارید بیان کنید که هنگام آمدن به منزل، لباس هایش را نامرتب روی تخت و روی زمین می‌اندازد... 🔹وقتی شخصیت مخاطب مورد نقد قرار گیرد، او ناگزیر یا از خود دفاع می‌کند و یا با سرزنش درونی خود، موجب ضعف عزت نفس خواهد شد. ✳️انتقاد کردن هنری است که نیازمند آموزش و ظرافت در عمل است. ادامه دارد... @POLKHOSHBAKHTI
🔔 چگونه دیگری را نقد کنم که نقد موجب آزارش نشود؟ (۲) 5️⃣ حتی الامکان نقدتان را کوتاه و خلاصه و در حد ضرورت بگویید. به عبارت دیگر به نقدتان شاخ و برگ های اضافی ندهید و آن را طولانی نکنید تا مخاطب مدت زمان کمتری تحت انتقاد قرار گیرد. 6️⃣ جملات‌تان را به صورت درخواست از جانب خود آغاز کنید و نه جمله امر و مطالبه از مخاطب؛ به عبارت دیگر با ضمیر "من" آغاز کنید و نه ضمیر "تو". مثلا به جای این که بگویید "تو به ظاهرت نمی رسی و به آراستگی‌ات اهمیت نمی دهی." بگویید: " من دوست دارم بیشتر به خودت برسی." 7️⃣ رفتار منفی طرف مقابل را تعمیم افراطی ندهید، و با عناوین کلی و مطلق(صُور کلی )به کار نبرید. مثلا نگویید :"تو هیچ وقت حوصله ی حرف زدن نداری!" آیا واقعا هیچ زمانی نبوده که او با شما با حوصله حرف زده باشد؟ و یا به سبب یک یا چند بار فراموش کردن یک تاریخ و یا انجام یک کار و وعده نگوئید: " تو همیشه فراموش‌کار هستی." ⛔️اول اینکه در چنین جملاتی مخاطب در ذهن خود مورد نقض پیدا می کند(مواردی که بی حوصله نبوده و یا فراموش نکرده )؛ به علاوه، بسیاری اوقات مخاطب با فشار روانی و یا کلامی ما توسط این جملات کلی، به مرور شبیه به همان برچسب کلی بد می شود. یعنی اگر گاهی و در مواردی بی حوصله بود، با این انتقادات ممکن است زمان و موارد بیشتری را بی حوصله باشد. سوم اینکه فرد ناچار می‌شود از خود دفاع کند و زمینه اختلاف و کشمکش فراهم می‌آید. 8️⃣ مبهم صحبت نکنید و حرف انتقادی خود را واضح و حتی با مثال بیان کنید. مثلا نگویید :"من از رفتارایی که با من داری راضی نیستم!" سخن گفتن مبهم علاوه بر اینکه ایراد مورد نظر شما را واضح نمی کند، ممکن است موجب سوءبرداشت دیگری هم بشود. @POLKHOSHBAKHTI
تصویر سمت چپ: اگه خوب درس نخونی میشی یکی مثل اون! تصویر سمت راست: اگه خوب درس بخونی، اونوقت میتونی دنیای بهتری برای اون بسازی... ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ مثبت نگری تاثیر قابل توجهی در تربیت اخلاقی فرزندان دارد. @POLKHOSHBAKHTI
📃یک داستان، یک درس وقتی که نشستم تا مطالعه کنم نیمکت پارک خالی بود، در بین شاخه های درهم پیچیده ی درخت کهنسال، دل‌سردی از زندگی، برای من دلیل خوبی برای اخم کردن شده بود، چون دنیا می‌خواست مرا درهم بکوبد! ناگهان پسربچه ای با نفس های بریده به من نزدیک شد، مقابلم ایستاد و با هیجان گفت: "نگاه کنید چی پیدا کردم" در دستش یک شاخه گل بود با گلبرگ های پژمرده؛ چه منظره رقت انگیزی! از او خواستم گل را بردارد و برود پی بازیش؛ ولی او به جای اینکه دور شود کنارم نشست و گل را جلوی بینی اش گرفت، و با شگفتی فراوان گفت: "بوی خوبی میده و زیبا هم هست، برای همین آن را چیدم، بفرمایید، مال شماست". آن علف هرز داشت پژمرده می‌شد یا شده بود؛ رنگی نداشت؛ نارنجی، زرد یا قرمز. اما می‌دانستم که باید آن را بگیرم وگرنه ممکن است هرگز نرود! دستم را به سوی گل دراز کردم و گفتم: "ممنونم، دقیقا همان چیزیست که لازم داشتم" ولی او به جای اینکه گل را به دستم بدهد، آن را میان زمین و هوا نگه داشته بود!! آن وقت بود که برای نخستین بار دیدم پسری که آن علف هرز را در دست داشت نمی‌توانست ببیند، او نابینا بود! لرزش صدایم را شنید؛ تبسمی کرد و گفت قابلی ندارد. سپس رفت پی بازیش. ناخودآگاه از اثری که بر من گذاشته بود شگفت شدم که او چگونه می‌تواند کسی را که در زیر درخت بید کهنسال نشسته و به حال خود تاسف می‌خورد را ببیند؟! شاید دلش از نعمت دید واقعی برخوردار بود! توسط چشمان بچه ای نابینا سرانجام توانستم ببینم... مشکل از دنیا نبود! مشکل از خودم بود... و به جبران تمام زمان‌هایی که کور بودم، با خود عهد کردم زیبایی های زندگی را ببینم و قدر هر ثانیه را که مال من است بدانم... قدر فرصت‌های کوچک مهربانی را بدانیم. قدر مهربانانی که گاهی چون نسیم از زندگی ما می گذرند را بدانیم. قدر نعمت‌های بی‌همتای الهی را بدانیم. @POLKHOSHBAKHTI
در ازدحام دنیا، اگر انسانی را یافتید که شما را می‌فهمید، می‌پذیرفت، و قضاوت نمی‌کرد، رهایش نکنید. آن‌ها که ما را نمی‌فهمند، بی‌شمارند … @POLKHOSHBAKHTI
🚫 گاهی گفته می‌شود: با هرکسی مثل خودش رفتار می‌کنم...، این جمله یعنی : ما هیچ کنترلی بر رفتار خودمان نداریم و این دیگرانند که تعیین کننده رفتار ما هستند. یعنی شبیه عروسک خیمه شب بازی؛ ضعیف و ناتوان و بازیچه دست دیگران هستیم. ✅ اگر افرادی با رفتار نادرست‌شان روح ما را آزار می‌دهند و به ما آسیب می‌رسانند و هیچ امیدی به اصلاح رفتارشان نیست، می‌توانیم آنها را از زندگی‌مان حذف کنیم، نه اینکه مثل خودشان رفتار کنیم. 🌹مهربانی، احترام، گذشت و همدلی باید در ذات ما باشد، نه در دست دیگران. @POLKHOSHBAKHTI