eitaa logo
| پـٰاتـوق‌مهدویـون |
1.8هزار دنبال‌کننده
12.2هزار عکس
8.2هزار ویدیو
187 فایل
بی‌توآوارم‌‌و‌بر‌‌خویش‌‌فروریخته‌‌ام ای‌همه‌‌سقف‌و‌ستون‌و‌همه‌آبادی‌من(:🌿 . [ وقف لبخند آسیدمهدی💚 ] . _سعی داریم مفید باشیم! . گوش شنوای حرفاتون🌚🌻 : https://daigo.ir/secret/1796928
مشاهده در ایتا
دانلود
به وقت رمان😊
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃 🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃 🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃 🌸🍃🌸🍃🌸🍃 🌸🍃🌸🍃 🌸🍃 ❤️ 🍃 تو اون مدت ڪہ بسترے بودم فہمیدم اون روز حدودا یڪ ربع بعد از اینڪہ از خونہ خارج میشم مامان براے ے ڪارے خونہ بیرون میره و.. تصادف میڪنہ! و بعد دیگہ هیچ وقت بر نمیگرده... بعد از دو روز ڪہ مرخص شدم وقتے از اومدم تو خونہ درد نبودن مامان ے شوڪ عظیم وارد ڪرد بہ قلبم..؛ در تا ابد نبودنش! در تا ابد ندیدنش! اونم براے من ڪہ یہ دختر ۱۷ سالہ بیشتر نبودم..! زل زدم به یڪ جا و بعد از اون دیگہ هیچ حرفی نزدم... با خودم عہد ڪردم تا حسے بہ این حس غم بزرگ روے قلبم قالب نشده دیگہ هیچ حرفے نزنم ... نہ حرف مے زدم؛ نہ گریہ میڪردم..! دو روز بعد مراسم هفتم مامان بود. تو ڪل مراسم زل زده بودم به ے نقطہ و هیچی نمے گفتم! هیچی... بعد از اون ڪم ڪم دورمون خلوت شد.. دیگہ فقط من موندم و بابا؛ بابا پیش ده تا مشاور منو برد ولے هیچ تاثیرے نداشت، لام تا ڪام حرف نمے زدم..! عمہ هام می اومدن یہ غذایی می‌پختند و می‌رفتند و تابستون نحس من دوباره ڪش میومد... روز مراسم چہلم وقتی از ڪنار در مردونہ رد مے شدم یڪدفعہ افشین و دیدم! ناخودآگاه نگاهم دوختہ شد طرفش، وقتے فہمیدم دیده دارم نگاهش میڪنم راهمو ڪشیدم و رفتم و دیگہ پشت سرمم نگاه نڪردم... 🍁به قلم بانو ح.جیم♡ 🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃 🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃 🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃 🌸🍃🌸🍃🌸🍃 🌸🍃🌸🍃 🌸🍃 ❤️ 🍃 ...................... دو سہ ماهے از فوت مامان مے گذشت ے روز بعد از ظہر بابام گفت« آزاده،بیا با هم یہ قدمے بزنیم، نمیدونم چرا نہ نیاوردم! انگار نیاز داشتم؛ توے راه بابا شروع ڪرد به حرف زدن؛ مے گفت« ببین آزاده جان،می دونم تو ناراحتے، ما هممون ناراحتیم! اما الان بیشتر از اون ناراحت ام ڪہ تو صحبت نمیڪنے... آخہ چرا ؟!چرا هیچی نمیگے؟!» بعضے جاهاے صحبتش مے زد به در شوخے و مے گفت« آخہ ڪم ڪم تو باید خانم خونہ بشے، آشپزے ڪنے و خلاصہ ے ذره دست پدر پیر تو بگیرے!!!» هیچی نمیگفتم؛ نمے خواستمم چیزے بگم؛ رسیدیم به همون پارڪے ڪہ بعضے وقتا با بچہ ها قرار میذاشتیم... بابام گفت «آزاده تو رو اون صندلے بشین، من برم دوتا بستنے مشتے بگیرم و برگردم!» نگاهش ڪردم و سرم رو به نشونه تایید تڪون دادم ... بعد یڪے دو دقیقہ یڪدفعہ دیدم افشین داره از دور میاد! نمیدونم چم شده بود؟! اما انگار قند تو دلم آب شد؛ اونم تو دل من!!! اومد طرفم و نشست اون طرف صندلے،نگاش ڪردم سرشو انداخت پایین و بی مقدمہ گفت«سلام، ببین آزاده من میدونم ڪہ تو از وقتی مادرت از دنیا رفتہ دیگہ حرف نمیزنے... اینجا ام نیومدم ڪہ مجبورت ڪنم صحبت ڪنے؛ فقط ...» سرشو آورد بالا و نگاهم ڪرد، انگار هنوزم شڪ داشت ڪہ حرفشو بزنه یا نہ وقتی نگاهم بہ نگاهش دوختہ شد ناخوداگاه گفتم« سلام!» 🍁به قلم بانو ح.جیم♡
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃 🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃 🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃 🌸🍃🌸🍃🌸🍃 🌸🍃🌸🍃 🌸🍃 ❤️ 🍃 خندید و گفت« عہ! دختر! تو حرف زدے!!» نگاهمو دوختم به انگشتامو گفتم« نہ،نمے زدم، اما الان زدم!» دوباره نگاهش ڪردم و گفتم« فقط چی؟! چی مے خواستے بگے؟!» با سر و نگاه اشاره ڪرد به بابا ڪہ داشت پول بستنی ها رو حساب می ڪرد و مے اومد؛ گفت«فعلا بابات داره میاد، راستے! بچه ها سلام رسوندن..؛» پوفے کردم و گفتم «سلام برسون!» بلند شد و سریع رفت. همون موقع بابا از دور نگاهم ڪرد و با خنده بستنے ها رو تو هوا تڪون داد! انگار براے بچہ پنج سالہ آبنبات گرفتہ باشن! بعد یاد حرف نزدنم افتادم.. خنده ریزے گوشہ لبم نشست و گفتم حق داره! سرمو آوردم بالا و نگاهش ڪردم منم لبخند زدم و براش دست تڪون دادم،وقتے رسید نزدیڪم نشست روے نیمڪت، بستنے رو داد دستم و گفت« بفرمایید! اینم براے شما؛» بستنے رو از دستش گرفتم؛ سرم رو آوردم بالا، لبخند زدم و گفتم«دستت درد نڪنہ بابایی!» 🍁به قلم بانو ح.جیم♡
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃 🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃 🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃 🌸🍃🌸🍃🌸🍃 🌸🍃🌸🍃 🌸🍃 ❤️ 🍃 خندید و گفت« عہ! دختر! تو حرف زدے!!» نگاهمو دوختم به انگشتامو گفتم« نہ،نمے زدم، اما الان زدم!» دوباره نگاهش ڪردم و گفتم« فقط چی؟! چی مے خواستے بگے؟!» با سر و نگاه اشاره ڪرد به بابا ڪہ داشت پول بستنی ها رو حساب می ڪرد و مے اومد؛ گفت«فعلا بابات داره میاد، راستے! بچه ها سلام رسوندن..؛» پوفے کردم و گفتم «سلام برسون!» بلند شد و سریع رفت. همون موقع بابا از دور نگاهم ڪرد و با خنده بستنے ها رو تو هوا تڪون داد! انگار براے بچہ پنج سالہ آبنبات گرفتہ باشن! بعد یاد حرف نزدنم افتادم.. خنده ریزے گوشہ لبم نشست و گفتم حق داره! سرمو آوردم بالا و نگاهش ڪردم منم لبخند زدم و براش دست تڪون دادم،وقتے رسید نزدیڪم نشست روے نیمڪت، بستنے رو داد دستم و گفت« بفرمایید! اینم براے شما؛» بستنے رو از دستش گرفتم؛ سرم رو آوردم بالا، لبخند زدم و گفتم«دستت درد نڪنہ بابایی!» 🍁به قلم بانو ح.جیم♡
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
• . سرصبح‌بردن‌نـٰام [؏] بن‌ِعلـے‌ میچسبد…! السَلآمُ‌علیك‌یـٰا اَبـا عَبْدِاللهـ وَعلی‌الارواحِ التے‌حلٺ‌بفنـٰائِكَ‌علیكِ‌مِنی‌سلآم‌‌اللهـ اَبدا مـٰابقـیتُ‌وَبقےاللیل‌وَالنَھـٰاروَلاجَعلہُ‌اللھ‌آخِر الْعَھدِمنـے لِزِیـٰارَتِکُـم…! السَلامُ‌عَلـےالحُسَین‌‌وَعَلیٰ‌علـےبنِ الحُسَین وَعَلیٰ اَولآدِالحُسَینِ‌وَعَلےاصحـٰابِ‌الحسین‌؏ . . هرصبح‌سـلام‌بھ‌آقـٰا🖐🏼🍃'! •السلام‌علیک‌یابقیہ‌اللھ‌فےارضھ؛°السلام‌علیک‌یا‌حجةاللھ‌فےارضھ؛ •السلام‌علیک‌یا‌الحجة‌اللھ‌الثانےعشر؛ °السلام‌علیک‌یا‌نور‌اللھ‌فےالظلمات‌الارض؛•السلام‌علیک‌یا‌مولای‌یا‌صاحب‌الزمان؛ °السلام‌علیک‌یافارس‌الحجاز؛ •السلام‌علیک‌یا‌خلیفہ‌الرحمن‌و‌یا‌ °شریڪ‌‌القرآن‌و‌یاامام‌الانس‌و‌الجان آقایِ‌من . .🌸' 「@Patoghemahdaviyoon
﷽ دعای_فرج📜 🌈ٻِسمِ_اللہِ_الرَّحمَڽِ_الڔَّحِیم...✨ ✨الهى عَظُمَ الْبَلاَّءُ وَبَرِحَ الْخَفاَّءُ 🌈وانْكَشَفَ الْغِطاَّءُ وَانْقَطَعَ الرَّجاَّءُ ✨وضاقَتِ الاْرْضُ وَمُنِعَتِ السَّماَّءُ 🌈واَنْتَ الْمُسْتَعانُ وَاِلَيْكَ ✨الْمُشْتَكى وَعَلَيْكَ الْمُعَوَّلُ فِى 🌈الشِّدَّةِ وَالرَّخاَّءِ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى ✨محَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ اُولِى الاْمْرِ 🌈الَّذينَ فَرَضْتَ عَلَيْنا طاعَتَهُمْ ✨وعَرَّفْتَنا بِذلِكَ مَنْزِلَتَهُمْ فَفَرِّجْ 🌈عنا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلا قَريباً ✨كلَمْحِ الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ يا 🌈محَمَّدُ يا عَلِىُّ يا عَلِىُّ يا مُحَمَّدُ ✨اكْفِيانى فَاِنَّكُما كافِيانِ وَانْصُرانى 🌈فاِنَّكُما ناصِرانِ يا مَوْلانا يا صاحِبَ ✨الزَّمانِ الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ اَدْرِكْنى 🌈ادْرِكْنى اَدرِکنی ✨الساعه الساعه الساعه 🌈العجل العجل العجل یاارحمن راحمین بحق محمد وآله طاهرین (خواندن دعای فرج به نیت سلامتی و ~♡ ~ تعجیـل در فرج مولامـون) [°•@Patoghemahdaviyoon✨]°
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‌ خب؛بِسمِ‌اللّٰه..((: مِن‌ بعد سجدهٔ نمازهاتون رو طولانی‌تر کنید!..
‌ چرا؟ چون میدونید که نزدیک‌ترین حالت به خداست.. اما، یه فایده‌ی دیگش اینِ که، گناهانت رو پاک میکنه...(((:
‌ اصلا گناه، سنگین می‌کنه آدمُ! دیدی بعضی وقت‌ها دل به انجام یه کار خوبُ و خیر رو نداری؟ دوست داری ولی به قول معروف حوصلت نمیشه...///: این بارِ گناهِ که نمیذاره تکون بخوری👀! ‌
‌ روایت داریم که: -زیاد سجده کن؛ زیرا همانگونه که باد برگ درختان را میریزد، سجده گناهان را میریزد..¹- ¹‾پیامبراکرم'ص'؛امالی‌صدوق‌ص٥۸۹‾ ‌
‌ یه سجده برو با خدا حرف بزن، طلب بخشش کن؛ تسبیح خدا رو بگو، گناهاتُ پاک می‌کنه((: آقا عیدت مبارک، سال خوب و سلامتی داشته باشی^^ دعا کن برای ظهور امام زمان'؏ـج' چرت‌وپرت ما برای این قسمت تموم شد😅🖇 🚶🏻‍♂! ‌
••شهیدانه•• 🌷شهید حججی میگفت: "یه وقتایی دل کندن از یه سری چیزای خوب باعث میشه یه چیزا بهتری به دست بیاریم"💐 ما برای رسیدن به امام زمان (عج) از چی دل کندیم؟!
💥 ملتفت‌باشید؛ ملتفت‌ما‌هستند ... !🌱 〖الَم‌یَعلَم‌بِان‌َاللہ‌ُیَری〗 آیا‌نمیدانیدڪہ‌خداوند‌میبیند ؟! :)
👌🏼یـــــــ❗️ــــک تلنــــــ⚠️ـــــگر ✍تلنگر ❗️آماده‌باش برای ظهور 🤚 عزیزان یادمون باشه امر ظهور را باید به نزدیکی «همین حالا» ببینم!! 🤚 و اگر وقت ظهور را حتی فردا بپنداریم از جبهه دوست خارج و به جبهه ی دشمن امام زمانت ملحق شده ایم!!! ✅در دعای فرج ظهور را «کلمح البصر» «او هو اقرب» از خداوند می طلبیم, یعنی خدایا در یک چشم به هم زدن و یا نزدیک تر فرج را برايمان مقدر بفرما!! ✅و در دعای عهد می گوییم: «انهم‌ یرونه بعیدا و نراه قریبا» : یعنی آنان(دشمنان) ظهور را دور و ما نزدیک می بینیم!!👌👌👌 ◀️◀️آیا برای ظهور مولایت آماده ای⁉️ _عشــــــ🌹ـــق
بخاطرلبخندرضایت‌امام‌زمانمون‌نماز اول‌وقت‌بخونیم🌼:)!
-! خنده‌هاۍتومرابازازاین‌فاصله‌کُشت.
توباعث‌میشی‌فکر‌کنم‌‌، ‌دنیا‌ارزش‌زندگی‌کردن‌رو‌داره(:❤
.‌.‌.🦋 *Hijab isn't hiding your beauty with tight cloths, Its how you handle your* *beauty for the sake of God🤗✨🖇* *حجاب زیبایی‌ات را با پارچه های سخت پنهان نمی‌کند ✋🍃* *بلکه شما به خاطر خدا از زیبایی‌های خود مراقبت می‌کنید.😃🖇💛*
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌•••♥️😌 کاش یک موج رادیو همیشه روی صدای تو بود..😍👀 💕🌸¦⇢ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ‹💘› 💕🌸¦⇢
خواهــرم ... 💭اگر به این باور بِرِسي کـه ایــن همان چادریست که پشت دَر سوخت ؛ولي از سَرِ نَیُفتاد...َ هًٍرًٍگٍزً از سَرَتْ شُـــلْ نمي شود.. 🌱 〰❁🍃❁🌸❁🍃❁〰 @Patoghemahdaviyoon
| پـٰاتـوق‌مهدویـون |
•♥!
هان‌میشناسیدش؟! زیاران‌خراسانے‌‌سٺ!از‌نسݪ‌سلمانـ‌اسٺ‌‌گر‌نامش‌سلیمانے‌ست!♥️(': (: