eitaa logo
قائـم'🌿|🇮🇷 𝐐𝐀𝐄𝐌 🇵🇸
991 دنبال‌کننده
6.8هزار عکس
2.1هزار ویدیو
83 فایل
❏بِسـم‌ِرَب‌ِّنآمَــت‌ْڪِھ‌اِعجٰآزمیڪُنَد•• ❍چِہ‌میشَۅدبـٰاآمَدَنت‌این‌ پـٰآییزرابَھـٰارکُنۍآقـٰاۍقَلبَم +شرط؟! _اگربرای‌خداست‌چراشرط...؟:)🔗🌿 @alaahasan_na !.....آیدی‌جهت‌تبادلات
مشاهده در ایتا
دانلود
🥀🥀🥀🥀🥀 🥀 🥀 🥀 در باغی بزرگ در حال قدم زدن بود، خدم و حشم هم همگی به فرمانش. نگاهی به آسمان کرد. امشب ماه و ستاره‌ها چقدر زیبا هستند، سه ستاره درخشان به دور ماه. محو تماشای ماه و ستاره بود که به ناگاه ماه از آسمان به زمین آمد و در دامانش نشست، سه ستاره هم پشت سرش آمدند. در حال نوازش ماه و ستاره‌ها بود که با صدای مادرش از خواب بیدار شد. فاطمه: بله مادر. مادر: بیا دخترم، صبح شده باید بریم برای پدرت غذا ببریم. حتما امروز حسابی مشق نبرد کرده. فاطمه: چشم مادر. همراه مادرش به میدان مشق رفتند. مادر: فاطمه جان تو فکری؟ فاطمه: به خواب دیشبم فکر می‌کنم. مادر: چی خواب دیدی؟ فاطمه: خواب دیدم در باغ بزرگی هستم، در میان سبزه‌ها و گل‌ها بودم، نگاهی به آسمان کردم، زیبایی ماه و ستاره‌ها چشم مرا گرفته بود. دقایقی گذشت و ماه و سه ستاره از آسمان به دامن من آمدند. مشغول نوازش ماه و ستاره‌ها بودم که شما مرا صدا زدید. مادر: چه خواب عجیبی، ان شاالله خیر است. پدر: سلام، شما اینجا چه می‌کنید؟ مادر: حتما بعد از کلی تمرین و مشق شمشیر زنی خسته شدی، برات یکم آب و غذا آوردیم. پدر: ممنونم. دختر بابا چطوره؟ فاطمه: خوبم پدر. مادر: فاطمه دیشب خواب عجیبی دیده، حالا که برا من تعریف کرد منم به فکر برد. پدر: چه خوابی دیده؟ مادر: خواب دیده ماه و سه ستاره به دامنش اومدن از آسمون و اونم در حال نوازششون بوده. پدر: فکر می‌کنم بدونم تعبیر این خواب چیه؟ مادر: چی!؟ پدر: امروز عقیل از خاندان بنی‌هاشم اومد فاطمه را برای برادرش‌علی خواستگاری کرد. مادر: چی؟ برای علی؟ همو که داماد پیامبر بود و همسر زهرای اطهر. پدر: بله، همو. دخترم تو راضی به این وصلت هستی؟ سکوتش نشان از رضایت میداد. پدر: پس من می‌گویم بیایند. فاطمه به همسری علی در آمد، همراه علی به خانه او رفتند، به در خانه که رسید توقف کرد. علی: چرا وارد نمی‌شوی بانو؟ فاطمه: آقا جان این خانه بزرگ‌تری داره، دختر بزرگ خانواده را لطفا صدا بزنید. علی: زینب جان، دخترم. زینب: بله پدر فاطمه دو زانو مقابل زینب نشست و گفت: فاطمه: عزیز دلم، من نیومدم تا جای مادرتان را بگیرم، من کنیز شما و دوتا برادرات و خواهر کوچیکت هستم. اگر اجازه بدی من وارد این خونه میشم. زینب با تمام مهربانی فاطمه را در آغوش کشید. علی این بار دَر خانه را با دقت درست کرد، از میخ‌ها کمتر استفاده کرد. برای ورود نو عروسش با اشک خون‌های پشت در را پاک کرد، در نیم سوخته را جابجا کرد. فاطمه بعد از سالها صاحب چهار پسر شد، به نام‌های عباس و جعفر و عون و بکر. عباس معروف به قمر العشیره شد، همان ماه رویاهای فاطمه و عون و جعفر و بکر هم همان سه ستاره هستند. و فاطمه از آن زمان ام‌البنین نامیده شد🖤 رحلت جانسوز، حضرت ام‌البنین سلام‌الله علیها، خادمه الزهرا، ام العباس تسلیت باد.🥀 ✍ف.پورعباس ~~~~✍️🧠✍️~~~~ @taravosh1 ~~~~✍️🧠✍️~~~~
روز مولود و پر کشیدن بچه‌های ایران در آغوش مادر :)💔 ┈─────────┈ eitaa.com/QAEM1400
تو اتاق خوابم نشسته بودم که...💔 پدر شوهرم و برادر شوهرم بالگد در اتاق رو باز کردن🥀 تفنگشون رو سمت من گرفتند و گفتن...😰 دختره یتیم بود که ازدواج کرد، برادر شوهرش در نبود شوهرش قصد میکنه دختره رو بکشه😱 اگر مشتاقی ادامه داستان رو بخونی حتما عضو کانالش بشو👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/3559391697Cc833ba0557
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حرف دل:) بنام تکسام.🖤👩‍🦯 ‌ ‏- روز گوشیتو می‌ندازی یه کنار، ها رو نمی بینی، جواب می‌دی، ها رو خاموش می کنی، ها رو باز نمی کنی، هر گروهی که هستی دیگه چیزی نمی نویسی، و همه این چیزا بوده. اضافه میزدی تا با بیشتری در ارتباط باشی و می‌خواستی همه رو نگه داری و بعدش میوفته توی همه ی اون مدت داشتی به خاطر بقیه از دست می‌دادی! من نه دوس داشتنیم نه واسه کسی مهمم؛بودو نبودمم که فرق نداره من که برم تهش خیلی زود جام پر میشه:) ● دردِدل یه دختر دهه‌هشتادی که چنلش واسش دفترچه خاطراتشه🥲❤️‍🩹 حرفاش خیییلی حقه:) https://eitaa.com/Ayma1234 جوین بده هناسم🙂❤️
هدایت شده از میربمانی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💡✔️💡✔️💡✔️ 📖 دانش افزایی ✅ دلیل قرآنی شرکت در انتخابات ᯽────❁────᯽ 📩 مرجع‌ پاسخ‌ 🆔 @M_PASOOKH ᯽────❁────
سلام چند دقیقه دیگه پخش زنده در همین کانال از حرم امام رضا داریم از دست ندید😍😍😍 همراه با الله اکبر از حرم امام رضا صحن انقلاب. تو این کانال https://eitaa.com/taravosh1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یه راهپیمایی رفتن ما چه کرده😅 مگه اپوزوسیون به پنج تن هم اعتقاد دارن😂🤪 چه با جدیت هم خدا رو قسم میده😂 ان شاء الله، اگر فردا خبر مرگشون رو شنیدید جا نخورید چون با جدیت از خدا خواست بمیرن😂 ✍ آرمان 〰〰 🪴 〰〰 @tanz_siasiii
با افتخار اعلام می‌کنم، به تبعیت از رهبرم، آقا سید علی خامنه‌ای(دامت برکاته) رأی دادم. امید است ان شاالله این مجلس جدید رضایت و اعتماد مردم را کسب کرده و معیشت مردم را درست کند و چشم دشمنان را کور. به امید حق علیه باطل😅
یه چیز رو جدی بگم، هرکی امروز خواب بمونه، یا خودش رو به خواب بزنه، قطعا با لگد دشمن بیدار خواهد شد مولا علی علیه‌السلام
شما هم عکس رأی خود را به این آیدی بفرستید @bentalhasan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
این کلیپ دقیقه نودی آماده شد☺️ برای کسانی که تو این دقیقه نود مردد هستند برای رأی دادن یا ندادن✍ البته حضرت آقا اتمام حجت کردن و فرمودن: در کار خیر حاجت هیچ استخاره نیست😍 ولی باز هم اگر مرددی دو دقیقه وقت بزار و این کلیپ رو از دست نده☺️👌
🌹امام صادق(ع): برای هر چیزی کلیدی است و کلید رزق؛ صدقه است. ✅ شماره کارت جهت واریز : 💳
۶۰۳۷۹۹۷۹۵۰۱۵۵۴۰۹
➖بنام مرکز نیکوکاری کوثر تفت 👆با ضربه ؛ متن کپی می شود. 👇👇👇 ✅ رسید واریز صدقه تون رو به آی دی زیر بفرستید: @hezarkarim_admin1 سپس در طرح هزار کریم عضو بشید و بدین ترتیب در قرعه کشی ۸ سفر شرکت کنید. 👈 توضیح طرح هزار کریم... 👈 کسب اطلاعات بیشتر... 💐 هیئت‌مکتب‌الشهدا‌شهرستان‌تفت ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ @hezarkarim
🔴کمک دو میلیارد تومانی رهبر انقلاب برای آزادی زندانیان نیازمند 🔹 در آستانه برگزاری سی‌وهفتمین جشن گلریزان ستاد دیه کشور ویژه‌ی کمک به آزادی زندانیان نیازمند، رهبر انقلاب مبلغ بیست میلیارد ریال به این امر خداپسندانه اختصاص دادند. 🔹 جشن گلریزان هر سال در ماه مبارک رمضان، به همت ستاد مردمی رسیدگی به امور دیه و کمک به زندانیان نیازمند با حضور جمعی از مسئولان و خیّرین نیکوکار در تهران و شهرهای مختلف کشور برگزار می‌شود.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سلیطه ترین زنتون«مسیح علینژاد» رو هم گذاشتید کنار😂😂 عاقبت سلیطه بودن 🤪 بازی تموم شد🔫🔫🔫😂😂 ✍ آرمان 〰〰 🪴 〰〰 @tanz_siasiii
دستش رو جلو آورد و دستم رو گرفت.☺️ داشتم از خجالت آب می‌شدم، انگار اولین بار دست مردی رو می‌گرفتم.🥺 گرمای دستش تمام سرمای وجودم رو تمام غم‌هام رو از یادم برد.... من که رمان خون نبودم ولی با رمان این کانال زندگی کردم🥰 رمانش بر اساس واقعیت، زندگی دختری که کم بلا ندید، اما .... بدو بیا از دست نده که آخرین باره لینکش رو می‌زارم🥺🏃‍♂🏃‍♂🏃‍♂🏃‍♂👇👇👇 همین الان وارد شو .... https://eitaa.com/joinchat/3559391697Cc833ba0557
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
برای هیا... 🔹لحظاتی از شعرخوانی خانم طیبه عباسی در دیدار با رهبر انقلاب 🔸هیا، کودک فلسطینی بود که قبل از شهادت وصیت‌نامه‌اش را نوشت.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
این کلیپ دقیقه نودی آماده شد☺️ برای کسانی که تو این دقیقه نود مردد هستند برای رأی دادن یا ندادن✍ البته حضرت آقا اتمام حجت کردن و فرمودن: در کار خیر حاجت هیچ استخاره نیست😍 ولی باز هم اگر مرددی دو دقیقه وقت بزار و این کلیپ رو از دست نده☺️👌 ~~~~✍️🧠✍️~~~~ @taravosh1 ~~~~✍️🧠✍️~~~~
قائـم'🌿|🇮🇷 𝐐𝐀𝐄𝐌 🇵🇸
این کلیپ دقیقه نودی آماده شد☺️ برای کسانی که تو این دقیقه نود مردد هستند برای رأی دادن یا ندادن✍ ا
ادمین این کانال یه دختر دهه هشتادیه خفنه😍😍 تحلیل‌های سیاسی و اجتماعی در موضوعات مختلف حتی پاسخ به شبهه های اعضا کانال علاوه بر اون رمان نویس هم هست و رمانهاش ایتا رو ترکونده 🤩🤩🤩 حتما عضو کانالش بشو که ضرر نمی‌کنی. https://eitaa.com/joinchat/3559391697Cc833ba0557
در رساله‌ عشق باب فطریه آمده: آنان که قوت غالب شان غم حسین است نان خور فاطمه هستند ، فطریه آنان با علی است التماس دعا عیدتون مبارک...
بریک: خانم عباسی شما برید ایران من قول میدم ایلیا و پسرتون رو سالم به شما برگردونم. فاطمه: یعنی شما نمی‌دونید این مصیبت کار کیه!؟ لوکاس: کار الکس، اون ضربه خورده فکر می‌کردیم برا انتقام میاد سراغ من یا بریک، نه شما. بریک: نمی‌تونه از آمریکا خارج شده باشه، همین الان من دستور دادم تمام جاهایی که ممکنه الکس اونجا باشه رو برن بگردن. فاطمه: من فقط با همسر و فرزندم ایران برمی‌گردم، فقط سه روز بهتون وقت می‌دم، وگرنه مجبورم از دولت ایران برا این کار کمک بگیرم. بریک: خانم عباسی، اجازه بدید ما این مشکل رو حل می‌کنیم. فاطمه: همین که گفتم. لوکاس: خانم عباسی منم با شما موافقم؛ هرچند ورود ایران به این قضیه برا دولت آمریکا گرون تموم میشه ولی اگر اتفاقی بدتر بیافته اون وقت بهای سنگین‌تری بدیم. هوا روبه تاریکی می‌رفت، سجاده‌ام رو پهن کردم و با خدا خلوت کردم. خدایا خودت گفتی لایکلف الله نفسا الا وسعها؛ من وسع این همه مصیبت رو ندارم، من دووم نمی‌آرم، لطفا منو اینطوری امتحان نکن. بریک: مگه دستم به اون یهودی زاده نرسه. لوکاس: ما اشتباه کردیم، نباید اونا رو وارد بازی می‌کردیم. بریک: اگر بلایی سر ایلیا و اون بچه بیاد بهاش رو با جونش میده. لوکاس: الان داری چی‌کار می‌کنی؟ بریک: دارم به اسرائیل نامه میزنم، اونا باید بدونن الکس چه غلطی کرده، اگر باعث خلل در منافعشون بشه قطعا جلوش رو می‌گیرن. ماکان: آقا، آقا ..... بریک: چیه!؟ چی شده؟ ماکان: الکس، الکس ... بریک: الکس چی؟ الکس: جمعتون جمع، پشت اون صندلی جات خوبه؟ بریک: خیلی رذلی الکس. الکس: اومدم تبریک بگم، براتون هدیه‌ای هم آوردم، امیدوارم خوشتون بیاد. لوکاس: الکس تمومش کن. الکس: بفرمایید، ببخشید خیلی ناچیزه. بریک: تو، تو چه غلطی کردی، اون بچه... بچه کجاست؟ اونو پس بده حداقل. الکس: براتون روز‌های خوبی رو آرزو مندم، فقط خواستم بگم تو آمریکا دنبالشون نگرد، اونا اسرائیل هستن، ایلیا نفس‌های آخرش رو همونجا داره می‌کشه. نیمه‌های شب بود؛ همه جا تو سکوت فرو رفته، صدای جای خالی بچه‌ام فضا رو پر کرده بود. یهو متوجه شدم اس ام اس به گوشیم اومد، فورا سمت کیفم رفتم و گوشیم رو نگاه انداختم. در کمال تعجب پیام از طرف خانم سلیمانی بود. فورا باهاشون تماس گرفتم. فاطمه: الو، استاد... استاد: دخترم بی‌سر و صدا بیا خونه منتظرتم. چادر سر کردم و فورا راه افتادم سمت خونه استاد، اینقدر ذهنم درگیر بود که متوجه نشدم استاد چطوره فهمیده من آمریکا هستم!؟ من که چندبار اونجا رفتم ولی کسی ازشون خبری نداشت پس حالا.... ✍ف.پورعباس 🚫کپی و انتشار به هر شکل و صورتی ممنوع ~~~~✍️🧠✍️~~~~ @taravosh1 ~~~~✍️🧠✍️~~~~