eitaa logo
آرشیو پرسمان اعتقادی ( شیعه پاسخ )
2.2هزار دنبال‌کننده
11 عکس
2 ویدیو
10 فایل
کانال اصلی ؛ @Rahnamye_Behesht #سایت ipasookh.ir
مشاهده در ایتا
دانلود
❓پرسش ❔برخی شبهه می کنن که شهادت حضرت محسن با سخن پیامبر که به زهرای مرضیه فرمود تو اولین کس از اهل بیتم هستی که به من ملحق میشوی در تعارض است .فاطمه نخستین فرد از اهل بیت بوده که به پیامبر ملحق شده است یا حضرت محسن.آیا پیامبر اشتباه گفته است یا اصلا محسنی در کار نبوده❓ 🗯پاسخ: ❗️در این شکی نیست که پیامبر گرامی خطاب به حضرت زهرا فرمود تو نخستین فرد از اهل بیتم هستی که به من ملحق میشوی. 👌شیخ مفید نقل می کند که حضرت زهرا فرمود: « پیامبر به من خبر داد که من اولین نفر از اهل بیت هستم که به پیامبر ملحق میشوم» 📚الارشاد ج1 ص187 📚بحار الانوار ج22 ص470 👌این مضمون در روایات اهل سنت نیز آمده است. 🔶بخاری روایت می کند که حضرت زهرا فرمود: «پیامبر به من خبر داد که من اولین نفر از اهل بیتش هستم که به او ملحق میشوم» 📚صحیح بخاری ،کتاب بدئ الخلق،باب علامات النبوه 📚صحیح ترمذی ج2 ص319 ❗️از سوی دیگر طبق روایات متواتر و غیر قابل انکار قبل از حضرت زهرا فرزند ایشان به نام محسن توسط دستگاه خلافت سقط شده و جان از دست دادند که می توانید به نمایه زیر رجوع کنید‌. https://telegram.me/Rahnamye_Behesht/5204 ❗️اما باید توجه کرد؛ 🗯هیچ تعارضی میان شهادت حضرت محسن و روایتی که رسول خدا به حضرت زهرا خبر میدهد که تو نخستین کس از اهل بیت من هستی که به من ملحق میشوی وجود ندارد زیرا کلمه « اهل بیت» در زبان پیامبر گرامی تنها بر کسانی اطلاق میشود که خداوند آنها را از رجس و پلیدی پاک و پاکیزه ساخته و پیامبر با کشیدن عبا بر سر آنان ،آنها را به عنوان اهل بیت معرفی ساخته است. 👌مسلم در صحیح خود از عایشه روایت میکند: «پیامبر صبحگاهی از حجره خارج شد در حالی که بر روی دوش او پارچه ای از پشم خیاطی نشده بود، حسن بن علی بر او وارد شد اورا داخل کسا کرد،آن گاه حسین وارد شد او نیز درآن داخل شد، سپس فاطمه داخل شد اورا نیز داخل آن کرد بعد علی وارد شد اورا نیز داخل آن کرد آن گاه آیه تطهیر( احزاب 33) را تلاوت نمود ( ونشان داد که اینان اهل بیتش و مخاطب آیه تطهیر هستند)» 📚صحیح مسلم،ج7 ص130 ❗ترمذی در صحیح از ام سلمه نقل میکند: "پیامبر روی حسن وحسین وعلی وفاطمه پارچه ای کشید آن گاه عرض کرد بار خدایا اینان اهل بیت من واز خواص من هستند رجس وپلیدی را از آنان دور کن وپاکشان گردان" 📚صحیح ترمذی،ج5 ص656 🗯در روایت دیگر می آورد: «ام سلمه گفت ای رسول خدا ایا من هم با آنان هستم؟ ❗️حضرت فرمود: «تو بر جایگاه خود هستی، تو برخیزی ( اما اینان اهل بیت من هستند)» 📚صحیح ترمذی،ج5 ص327 👌همین مضمون در روایات فراوانی از کتب شیعه نیز آمده نقل شده است؛ 📚بحار الانوار ج35 ص206 باب5 ❗️بنابراین کلمه اهل بیت فقط شامل اصحاب کسائ که در زمان پیامبر حضور داشته اند میشود و شامل فرد دیگری از جمله حضرت محسن و زینب و زنان پیامبر و سایرین نمی شود و حضرت زهرا اولین نفر از اصحاب کسائ است که به پیامبر گرامی ملحق شده است. ✏️پرسمان اعتقادی https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
سوال طبق تحقیقی که کردم و در اینترنت هم موجود است در اصول کافی است حدیث 3599 که «علی بن الحکم، عن هشام بن سالم، عن ابی عبدالله علیه السلام قال:إن القرآن الذی جاء به جبرائیل علیه السلام إلی محمد صلی الله علیه و آله و سلم سبعة عشر ألف آیة». همانا قرآن که حبرائیل علیه السلام به سوی رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم، آورد دارای هفده هزار آیه بود. محمد باقر مجلسی در مرآة العقول فی شرح اخبار آل الرسول، که در شرح کتاب الکافی است در جلد 12 صفحه ی 525، در مورد همین حدیث می‌گوید "موثق" است. در مورد این اگر میشه توضیحی بفرمایید. ✅پاسخ اولاً:در برخی از نسخه های کتاب کافی این حدیث به این صورت امده است«قرانی که جبرئیل برای محمد اورد هفت هزار ایه دارد» (سبعة الاف آیة) ❗️محدث فیض کاشانی در الوافی این حدیث را به نقل از کتاب کافی به همین صورت اورده است 📚الوافی،ج9،ص1781 ❗️واز نظر بزرگان نسخه هایی از کتاب کافی که نزد فیض کاشانی بوده است از صحت واتقان بیشتری برخوردار است 📚مقدمه ی الوافی،مرحوم شعرانی،ج1،ص2 ❗️طبق این بیان در آن نسخه از کافی که بجای سبعة الاف،سبعة عشر الاف امده است تصحیف صورت گرفته ولفظ عشر در سبعة عشر،از لغزش های نسخه نویسان بوده است،چنان که علما بر این امر تصریح کرده اند 📚پاورقی شرح الکافی باتصحیح شعرانی،ج11،ص76 ❗️وعدد هفت هزار عددی تقریبی است که با تعداد ایات قران انطباق دارد واین نحو تعبیر و ذکر عدد به صورت تقریبی در میان مردم رواج دارد مانند این که روایت شده است امام سجاد پیوسته چهل سال بعد از شهادت حسین علیهما السلام گریه می کرد با این که ایشان بعد از پدرشان سی و پنج سال عمر کردند اما از باب ذکر عدد به صورت تقریبی چهل سال بیان شده است 📚صیانه القران من التحریف،ایت الله معرفت ص 225 🆔ایدی ما در تلگرام برای طرح سوالات @poorseman 📢کانال ما در تلگرام https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
⁉️سوال مستحضر هستید که کانال های ضد دین این روز ها دارند مساله بوسیدن زهرا توسط پیامبر را مورد بحث قرار می دهند و دیدم شما در یک پاسخ گفتید روایاتی که انان استدلال کرده اند که پیامبر سینه حضرت زهرا یا لبان او را می بوسید مرسل و ضعیف است سوالم این است که به فرض این روایات صحیح باشد ایا مشکلی دارد که پیامبر چنین کاری کند؟ 🔷پاسخ: ❗️در این شکی نیست که پیامبر گرامی ما دارای بالاترین صفات اخلاقی و نفسانی بوده اند چنان که خداوند در وصف ایشان می فرماید: « تو اخلاق عظیم و برجسته ای داری» 📓قلم 4 🔷ومی فرماید: « برای شما در زندگی رسول خدا سرمشق نیکویی است» 📓احزاب 21 ❗️نسبت دادن مطالب غیر اخلاقی به پیامبر گرامی ناشی از کثافت درونی فردی است که به ایشان توهین و جسارت می کند و شان ایشان مبرا از این نسبت ها است 🗯اما در مورد روایاتی که می گوید پیامبر دهان یا سینه یا موهای حضرت زهرا را می بوسید بنابر صحت روایات: ❗️در روایات ما امده است که شایسته است انسان در میان فرزندان به دختران بیشتر توجه کند و انها را مورد لطف ورحمت خودش قرار دهد چنان که پیامبر گرامی فرمود: « خداوند نسبت به دختران رووف تر و دلسوز تر است و هیچ مردی دخترش را شاد نمی کند مگر انکه خداوند روز قیامت او را شاد می کند» 📚الکافی ج6 ص6 ❗️از سوی دیگر علمای بزرگوار در کتب خود چنین بابی را گشوده اند: « باب در استحباب بوسیدن فرزند از باب لطف و مهربانی» 📚وسائل الشیعه،ج21 ص484 ❗️پیامبر گرامی فرمود: « هر کس فرزندش را ببوسد خداوند به او حسنه و ثواب می دهد» 📚همان مدرک ،ص485 🗯ویا فرمود: « فرزندانتان را زیاد ببوسید چرا که خداوند در برابر آن به شما درجه ای در بهشت می دهد» 📚روضه الواعظین،ص369 ❗️فردی به نزد پیامبر امددو گفت من ده فرزند دارم که هیچ یک را تاکنون نبوسیده ام پیامبر به او گفت: « کسی که رحم و لطف ندارد مورد رحمت واقع نمیشود» 📚مکارم الاخلاق،ص220 ❗️امام صادق فرمود: « بوسیدن دهان همسر وفرزند صغیر جایز است» 📚الکافی ج2 ص186 🗯امام کاظم فرمود: « هر کس به خاطر خویشاوندی ( فرزندش) را ببوسد بر او چیزی نیست» 📚الکافی ج2 ص185 🗯روشن است که بوسه زدن پیامبر از باب لطف و رحمتی بوده است که نسبت به حضرت زهرا داشته است و تنها انسان های بیمار و مریض هستند که این رفتار پیامبر را مورد سوال و خدشه قرار می دهند ❗️ گذشته از ان که می تواند وجهی دیگر بیان داشت و آن این که: ❗️پیامبر گرامی موضع بریده شدن سر امام حسین را بوسه می زد و به مردم خبر می داد از شهادت حضرت و بریده شدن سر ایشان 📚بحار الانوار ج44 ص223 باب30 🗯پیامبر سینه حضرت زهرا را می بوسید یا سر به سینه ایشان می گذاشت چرا که قرار بود به زودی در پی هجوم افراد به خانه ایشان میخ به سینه حضرت فرو رود 📚موتمر علمائ ،ص135 📚رنجهای حضرت زهرا،ص319 🗯از انچه گذشت روشن می شود که داستان بوسه زدن پیامبر گرامی نشان دهنده نهایت لطف و توجه ایشان نسبت به حضرت زهرا و یاد آور مصائب ایشان بوده است . https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
♻️متن شبهه با عرض پوزش از دوستان ‌💠 در بوسيدن فاطمه ابو جعفر محمد ابن على ابن شهراشوب در كتاب معروف خود، مناقب آل أبی طالب در جلد 3 صفحه 114 مينويسد: الباقر و الصادق (ع): انه كان (ص) لاینام حتى یقبل عرض وجه فاطمه و یضع وجهه بینثدیی فاطمه و یدعو لها و فی روایه: حتى یقبل عرض وجنة فاطمة أو بین ثدییها. ترجمه : و می‌گویند: همانا رسول (ص) نمی‌خوابید تا اینکه گونه‌ی فاطمه را می‌بوسید و صورتش را بین دو پستانش قرار می‌داد.... و نيز در كتاب كشف الغمه اربلى در جلد دوم ص 95 اورده : __كان رسول الله (ص) لاینام حتى یقبل عرض وجنة فاطمة (ع) أو بین ثدییها. و عن جعفر صادق (ع) كان النبی(ص) لاینام لیلة حتى یضع وجهه بین ثدیی فاطمة (ع) ترجمه : نمی‌خوابید مگر اینکه گونه‌ی فاطمه یا را می‌بوسید و از جعفر صادق (ع) نقل است که رسول الله (ص) نمی‌خوابید مگر اینکه صورتش را بین دو پستان فاطمه قرار می‌داد. _____كشف الغمه إربلی /جزء2/صفحة 95 اما ستون فكرى و نظرى شيعيان در اينباره مينويسد: الباقر والصادق (ع): أنه كان النبی (ص) لا ینام حتى یقبل عرض وجه فاطمة یضع وجهه بین ثدیی فاطمة و یدعو لها و فی روایه حتى یقبل عرض وجنه فاطمه أو بین ثدییها ترجمه: (ع): همانا پیامبر (ص) نمی‌خوابید مگر اینکه صورت فاطمه را می‌گرفت و صورتش را بین دو پستان فاطمه می‌گذاشت و در روایت دیگر اینکه یا گونه را و یا بین دو پستانش را می‌بوسید. منبع: (بحار الانوار/ جزء 43/صفحه 42) در ادامه و در صفحه 55 و 77 اين كتاب روايات ديگرى به اين مضمون اورده كه : و عن حذیفة كان رسول الله ( ص) لا ینام حتى یقبل عرض وجنة فاطمة ع أو بین ثدییها . وعن جعفر بن محمد ع كان النبی لا ینام لیلته حتى یضع وجهه بین ثدیی فاطمه (ع) _______بحار الانوار/جزء43/صفحة55 كان النبی ( ص) لاینام حتى یقبل عرض وجنة فاطمة ع أو بین ثدییها و عن جعفر بن محمد (ع) قال: كان رسول الله ( ص) لاینام حتى یضع وجهه الكریم بین ثدیی فاطمه (ع) _______بحارالانوار/جزء 43صفحه 77 كه خلاصه ترجمه اين روايات به شرح زير ميباشد : رسول الله نمی‌خوابید مگر اینکه گونه یا بین دو پستان فاطمه را می‌بوسید... 🔷پاسخ: ❗️مدتی بود که این کانال های بی دین شروع به اهانت کردن به پیامبر گرامی کرده اند و ما قصد پاسخگویی به این بی تربیتی انان را نداشته اما چون دیدیم بیش از حد در این باره طرح بحث می کنند ناگزیر دیدیم که پاسخی اجمالی به این توهین ها بدهیم 🔷ایت الله العظمی مکارم شیرازی که از بزرگان علمای شیعه در عصر حاضر می باشد در بیان عقاید شیعه چنین می اورد: ❗️« عقیده ما در باره روایات اهل بیت: 🔷«تکرار این موضوع را ضروری می دانیم که هر حدیثی که در یکی از منابع معروف یا سایر منابع معتبر وجود داشته باشد به این معنی نیست که آن حدیث به خصوص معتبر باشد .بلکه هر حدیثی سلسله سندی دارد که باید هر یک از رجال سند آن جدا گانه مورد بررسی قرار گیرد هر گاه تمام رجال سند مورد اعتماد بودند آن حدیث به عنوان یک حدیث صحیح پذیرفته می شود در غیر این صورت ان حدیث مشکوک یا ضعیف است» 📚اعتقاد ما،ص119 ❗️حال پاسخ روایات مورد استناد: 1⃣روایت اول از کتاب مناقب ابن شهر اشوب مرسل و بدون سند است 2⃣روایت دوم از کتاب کشف الغمه نیز مرسل و ضعیف است 3⃣روایت سوم از کتاب بحار الانوار همان روایت مناقب ابن شهر اشوب است و علامه مجلسی از ان کتاب نقل می کند که گفتیم روایت مرسل و ضعیف است 4⃣روایت چهارم از کتاب بحار الانوار بدون سند و مرسل و ضعیف است 5⃣روایت پنجم نیز از کتاب بحار الانوار بدون سند و کاملا ضعیف است . 🗯این که هر روایتی در هر کتابی ذکر شده ،دلیل بر صحیح بودن آن روایت نیست. گاه هدف نویسنده نقل روایات صحیح نیست، بلکه روایات مرتبط را را جمع آوری کرده است و اهل فن باید جداسازی را انجام دهند. https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
🤔 ❔این کتاب اللمعه البیضاء اقای تبریزی چیه که تو کتابش آورده «سینه های حضرت زهرا بسیار طولانی ( بسیار بزرگ ) بود ؛ به طوری که آن را از شانه اش به سمت پشت سر می انداخت و فرزندانش را از پشت سر شیر می داد ...» کانال های ضد دین به خاطر این سخنش به شیعه حمله می کنند ❗️❗️ 💠💠 👌مطلب مذکور در هیچ روایتی از کتب تشیع نیامده است و استناد آن به کتب حدیثی تشیع کذب و دروغ است . ❕مولف مذکور چنین می نویسد ؛ « وكان ثدياها طويلين بحيث كانت تلقيهما من أعلى كتفيها على عقبها، وترضع أولادها من وراء ظهرها ، على ما ذكر بعضهم ذلك مسندا إلى الرواية. « سينه هاي آن حضرت طولاني بود؛ به گونه‌ي كه آن را از شانه اش به سمت پشت سر مي‌انداخت و فرزندانش را از پشت سر شير مي‌داد، بنا بر آنچه برخي از علماي آنها با استناد به روايت شان اين مطلب را ذكر كرده اند» 📚اللمعه البیضاء ص235 ❕منظور از « بعضهم » علمای اهل سنت هستند که چنین مطالب موهونی را در رابطه با حضرت زهرا سلام الله علیها نقل می کنند و مولف کتاب مذکور آقای ( متوفای 1310 ق) تنها قصدش آن بوده است که نقل اهل سنت را بیان کند و رد کند و تعبیر « علی ما ذکر بعضهم » نشانه رد این سخن از سوی نویسنده است . ❕اگر این سخن را نیز نپذیریم باز هم می گوییم این نقل برای ما ندارد و روایتی در این رابطه در کتب حدیثی ما نیامده است و نقل چنین مطالبی از هر کس باشد مردود است و صاحب چنین نقلی شایسته انتقاد و ملامت و باز خواست است . https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🤔 ❔آیا این پیام که یک ضد دین به همراه کلیپ آقای برایم فرستاده صحیح است ❗️« آخوند قرائتی : 《غلمان هایی که در قرآن به آنها اشاره شده؛ پسر بچه های کفار هستند که در بهشت، محکوم به سرویس دادن اند؛ چون نه بهشتی اند و نه جهنمی!!!》 💠💠 👌خداوند نعمتها را بر اهل بهشت تمام كرده است، و همه چيز به آنها داده، و از جمله پذيرائى کنندگان خدمتكارانى است كه از آنها به عالىترين كيفيت پذيرائى مىكنند. ❕حسن ظاهر، و لطف باطن آنها، و خَلْق و خُلق نيكوى آنان، چنان بهشتيان را مجذوب خود مىسازد كه همه درد و رنجهايى را كه در دنيا در مسير اطاعت حق ديدند و كشيدند مىكنند. ❕در يك مورد از آنها تعبير به «غِلْمان» كرده است مىفرمايد: «وَيَطُوفُ عَلَيْهِمْ غِلْمانٌ لَهُمْ كَانَّهُمْ لُؤْلُؤٌ مَكْنُونٌ» «برگرداگرد آنها نوجوانانى براى (خدمت) آنان گردش مىكنند كه همچون مرواريدهاى در صدفند» (طور 24). 👌و می فرماید ؛«يَطُوفُ عَلَيْهِمْ وِلْدانٌ مُخَلَّدُونَ- بِاكْوابٍ وَابارِيقَ- وَ كَأسٍ مِنْ مَعينٍ»: «پيوسته در اطراف آنها نوجوانانى جاودانى در طراوت و شكوه باقدحها و كوزهها و جامهايى از نهرهاى جارى بهشتى مىگردند» (واقعه 17 و 18). 👌و می فرماید ؛ «وَ يَطُوفُ عَلَيْهِمْ وِلْدانٌ مُخَلَّدُونَ اذا رَأَيْتَهُمْ حِسِبْتَهُمْ لُؤْلُؤاً مَنْثُوراً: «و بر گرد آنها نوجوانانى جاودانى (براى پذيرائى) مىگردند كه وقتى آنها را ببينى گمان مىكنى مرواريد پراكنده اند» (انسان 19) ❕برخی از بر پایه روایتی می گویند که منظور از اين نوجوانان بهشتى ، اطفال مشركان و فاقد حسنات هستند كه خدا هرگز آنها را به خاطر پدرانشان مجازات نمى كند، بلكه به صورت خدمتگزارانى در بهشت از مؤمنان پذيرائى مىكنند، و از اين پذيرائى كردن غرق سرورند. 📚بحار الانوار ج5 ص291 ❕اما اين احتمال است و روايتى كه در اين زمينه نقل شده روايت مرسله و بدون سندی است که قابل استدلال نمی باشد . 📚پیام قرآن ج6 ص207 👌تفسیر بهتر آن است که بگوییم آنها هستند بهشتى كه خداوند مخصوصا آنان را براى اين هدف آفريده است. 📚تفسیر نمونه ج23 ص212 ❕اما در رابطه با این که تکلیف فرزندان نابالغ کفار در روز قیامت چه می شود در روایتی از عبد الله بن سلام نقل شده است که می گوید ؛ « از پيامبر خدا پرسيدم و گفتم: مرا آگاه ساز كه آيا خداوند عز و جل بى دليل، مردمى را كيفر مى دهد ، فرمود: «پناه بر خدا! [چنين نيست]». گفتم: پس فرزندان ، آيا در بهشت اند، يا دوزخ؟ ❕فرمود: «خداوند تبارك و تعالى [نسبت به مهربانى] به آنان سزاوارتر است. هر گاه روز رستاخيز شد و خداوند عز و جل مردمان را براى داورى گرد آورد، فرزندان مشركان را مىآورد و به آنان مىفرمايد: بندگان و كنيزان من! پروردگار شما كيست؟ و آيين و اعمال شما چيست؟ 👌مىگويند: خدايا! پروردگار ما! تو ما را آفريدى و ما چيزى را نيافريده ايم، و تو ما را ميراندى و ما چيزى را نميرانده ايم، و براى ما زبانى كه بِدان سخن بگوييم و گوشى كه بِدان بشنويم و كتابى كه آن را كنيم و فرستاده اى كه از او پيروى نماييم، قرار ندادى و البتّه ما، جز آنچه تو به ما آموخته اى، دانشى نداريم. 👌خداوند عز و جل به آنان مى فرمايد: بندگان و كنيزان من! آيا اگر شما را به كارى فرمان دهم، آن را انجام مى دهيد؟ مىگويند: گوش به فرمان توييم، اى پروردگار ما. ❕آن گاه خداوند عز و جل به آتشى كه به آن، فَلَق گفته مىشود و سختترين كيفر در جهنّم است، فرمان مىدهد و آن از جايگاه خود به صورت سياه و تاريك همراه با و زنجيرها بيرون مىآيد. 👌سپس خداوند تبارك و تعالى كودكان مشركان را فرمان مىدهد كه خودشان را در اين آتش بيفكنند. هر كه در دانش خداوند عز و جل پيشينه نيكبختى داشته باشد، خود را در آن مى افكند؛ ولى آن آتش براى او سرد و سلامت مى شود، همچنان كه براى ابراهيم عليه السلام شد، و هر كه در دانش خداوند عز و جل پيشينه تيره بختى داشته باشد، خوددارى مى كند و خود را در آن آتش نمى افكند. آن گاه خداوند تبارك و تعالى به آتش فرمان مى دهد و آتش، او را به خاطر اين كه فرمان خدا را ترك كرده و از وارد شدن در آن خوددارى نموده است، مى بلعد. پس به دنبال ، در جهنّم خواهد بود» 📚توحید صدوق ص390 📚بحار الانوار ج5 ص291 👌در نقل دیگری آمده است که خداوند می فرماید ؛ « من شما را رو در رو فرمان دادم و مرا اطاعت نكرديد. چه مىكرديد اگر فرستاده اى را از غيب برايتان مىفرستادم؟». 📚الکافی ج3 ص248 ❕در گذشته تر پیرامون این قضیه بحث کرده ایم ؛ 💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/5507 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
❔پرسش ❓از انجایی که استفاده ابزاری از زن برای تبلیغ جایز نیست پس چرا خدا برای تبلبغ بهشت از زن (حوری)استفاده کرده؟ 🗯پاسخ: ❗️توجه به نکاتی چند لازم است؛ 1⃣ما معتقد به معاد جسمانی هستیم و این که انسان در قیامت با جسم و روح حاضر می شود و طبعا باید در هر دو جنبه غرق مواهب و برکات الهی گردد.اساسا جسم و روح دو همزاد به هم پیوسته هستند همان گونه که در این جهان جدا از یکدیگر نمی توانستند به تکامل برسند در آن جهان نیز برای بهره گیری از مواهب الهی جدای از یکدیگر نمی توانند باشند. 🔷نعمت های جسمانی بهشت مانند نعمت های معنوی آن بسیار متنوع و گسترده و جالب است و قرآن روی آن بسیار تاکید کرده است تا از این طریق توجه همه انسان ها را به اعمال و صفات و فضایلی که سرچشمه این مواهب است جلب کند زیرا نوع بشر بیش از آنکه به نعمت های روحانی بیندیشند توجه به مواهب جسمانی دارند. 📚پیام قران،ج6 ص175 2⃣نعمت های بهشتی اختصاص به نعمت های جسمانی ندارد بلکه قران از یک سری نعمت های روحانی نیز برای بهشتیان سخنان می گوید از جمله: 🔷احترام مخصوص ( زمر73)-🔷محیطی سرشار از صلح و صفا ( 137انعام-47 حجر) -🔷امنیت و زوال خوف ( دخان 51) -🔷دوستان موافق و رفیقان با وفا ( 69؛70 نسائ)-🔷نشاط فوق العاده درونی ( 24 مطففین)-🔷احساس خشنودی خداوند( 15 ال عمران)-🔷نظر خدا به انها ( قیامت 22-23)-🔷انچه بخواهند به انها داده می شوند( 22 شوری) 3⃣حوریان بهشتی اختصاص به مردان ندارد بلکه زنان نیز می توانند از آن بهره مند شوند. ❗️واژه حور بر مذکر ومونث هر دو اطلاق میشود ومفهوم گسترده ای دارد که همه همسران بهشتی را شامل میشود، همسران زن برای مردان با ایمان وهمسران مرد برای زنان مومن 📚پیام قرآن،ج6 ص202 ❗امیر مومنان فرمود: "در بهشت بازاری است که درآن خرید وفروش نیست، تنها در آن جا تصویر مردان وزنان وجود دارد، هرکس که تمایلی به آنان پیدا کند از همان جا بر او وارد میشود" 📚بحار الانوار،ج8 ص148 4⃣استفاده ابزاری از زن به این است که زن وسیله شود برای دست یابی به کالای پست و بی ارزش مثلا امروز برای تبلیغ انواع کالاها از زنان استفاده میشود تا آنان با چهره و اندام زیبایشان مشتریان را جذب کنند و یا برای فروش اجناس گوناگون فروشنده زن درخواست می شود تا مشتریان جذب زیبایی زن شده و اجناس به واسطه زنان فروخته شود. 👌این میشود نگاه ابزاری به زن و اسلام با این عمل مخالف است زیرا شان و مقام زن بیش از این ها است که بازیچه دست افراد گوناگون واقع شود تا یکسری افراد به سود بیشتر دست پیدا کنند. 5⃣اسلام به زن مقام و ارزشی بس والا داده است تا آنجایی که امام صادق فرمود: «یک زن صالحه از هزار مرد ناصالح ارزش و مقامش بیشتر است» 📚وسائل الشیعه ج20 ص172 6⃣مساله وعده دادن خداوند به حوریان بهشتی با نگاه ابزاری به زن از سه جهت دارای تفاوت است؛ 🔷1- حوریان بهشتی هدف هستند اما در نگاه ابزاری به زن بانوان هدف نیستند بلکه هدف فروش جنس و کالا است و زن ابزار واقع میشود برای فروش جنس و کالا و این قبیح و زشت است . ❗️اما در نگاه دینی حوریان بهشتی خودشان هدف هستند زیرا جزو نعمات بهشتی محسوب میشوند واگر خداوند از انان به عنوان نعمات بهشتی وعده داده است فلسفه روشنی دارد که در نکته اول به آن اشاره شد. بنابراین مقایسه این دو با یکدیگر صحیح نیست . 🔶2- در نگاه ابزاری به زن ،زن وسیله واقع میشود برای دست یابی به یک جنس پست و بی ارزش که شان زن بسیار برتر از آن می باشد اما در وعده های الهی خداوند به حوریان ،هدف نعمات بی نظیر بهشتی است که همانند انان هیچ چشمی ندیده و هیچ گوشی نشنیده است . 🔶3- غرض خداوند از وعده دادن به نعمات بهشتی و حوریان توجه دادن مردم به صفات و افعال شایسته ای است که نتیجه آن بهره مندی از نعمات بهشتی است و این سبب تربیت و سازندگی خود مردم است اما چنین مطلبی در نگاه ابزاری به زن وجود ندارد. 👌بنابراین مقایسه این دو با یکدیگر صحیح نمی باشد. 7⃣این که فردی برای رسیدن به حوریان وهمسران بهشتی وسایر نعمات بهشت خدا را پرستش کند اگر چه عملش مقبول ومشروع است اما در روایات این نوع عبادت کردن ،عبادت کامل وبرتر شمرده نشده است. 🗯حضرت علی فرمود: «گروهی خدا را از روی رغبت ومیل به نعمت های بهشت پرستش کردند این عبادت تاجران است وعده ای اورا از روی ترس پرستیدند واین عبادت بردگان است وجمعی دیگر خدارا برای شکر نعمت ها « واین که شایسته عبادت است»پرستیدند این عبادت آزادگان است» 📚نهج البلاغه،حکمت 237 https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
🤔 ❔آیا علمای اهل سنت هم درباره و بزرگی امام عسکری چیزی گفته اند یا خیر ❕اگر گفته اند برایمان بیاورید❗️ 💠💠 👌امام گرامی ما امام حسن عسکری علیه السلام چنان بوده است که نه تنها از فضل و مناقب و شرافت و بزرگی اش نقل های متعددی در مجامع روایی شیعه منقول است ؛ 📚بحار الانوار ج50 ص233 به بعد 👌بلکه بزرگان اهل سنت هم زبان به مدح و ستایش امام عسکری گشوده اند که به برخی اشاره می کنیم؛ 1⃣محمد بن طلحه ؛ 👌او می نویسد: « بدان که بالاترین منقبت و بزرگترین مزیتی که خداوند به امام عسکری اختصاص داده این است که مهدی از نسل او به دنیا آمده و پسر اوست که به وی منتسب می شود و پاره ای است که از وجود او گرفته شده است» 📚مطالب السوول ج2 ص148 2⃣ابن صباغ ؛ 👌او می نویسد: « او سرور اهل زمان و امام مردمان روزگار خود بود .گفته هایش همه ثابت و استوار و کردارش پسندیده بود .اگر فضلا و بزرگان هم عصرش را همچون قصیده ای فرض کنیم وی شاه بیت آن قصیده می باشد .واگر آنان را همچون دری از جواهرات به شمار آوریم وی همچون یاقوت شاهوار وسط آن گردنبند در شمار خواهد بود . 👌یکه تاز میدان دانش که هیچکس را یارای هماوردی با او نبوده و آشکار کننده پیچیدگی های مسائل علمی که این کار خسته و ملولش نمی کرد . 📚الفصول المهمه ص275 3⃣علامه سبط ابن می نویسد: « او دانشمندی راستگو بوده که از پدرش و جدش حدیث روایت کرده است» 📚تذکره الخواص ص362 4⃣علامه شبراوی نیز می نویسد: « یازدهم از پیشوایان حسن خالص می باشد که به لقب عسکری نیز مشهور شده است و در شرافت او همین بس که امام مهدی منتظر از فرزندان او است .مرحبا به چنین خاندان با شرافت و نسب متعالی و همین افتخار در بلندای مقدار و مرتبه او کافی است» 📚الاتحاف بحب الاشراف ص178 👌علمای اهل سنت ، کراماتی را نیز از امام عسکری علیه السلام نقل می کنند . ❕«از محمد بن حمزه الدوری نقل می کنند که به سوی امام عسکری نامه نوشتم تا برایم دعا کند وضعیت مالی ام خوب شود زیرا در فقر و تنگدستی به سر می بردم . 👌جواب نامه از امام عسکری آمد که غنا به تو روی آورده است ، پسر عم تو یحیی بن حمزه از دنیا رفته و صد هزار درهم از خود باقی گذاشته است و وارثی هم جز تو ندارد ، تو وارث اموال او می شوی اما توجه بکن که میانه رو باشی و اسراف نکنی . ❕محمد بن حمزه می گوید پس از آن خبر مرگ ابن عم در مدت کوتاهی آمد و من وارث مالش شدم و فقرم برطرف شد » 📚الفصول المهمه ابن صباغ مالکی ، ص267 📚اخبار الدول و آثار الدول ص117 📚نور الابصار شبلنجی ص226 👌همین طور نقل می کنند از خبر دادن غیبی امام عسکری در مورد مردی که حدود 200 را دفن کرده بود و قسم می خورد که من هیچ پولی ندارم و اموالم گم شده است ؛ 📚الفصول المهمه ص268 📚نور الابصار ص226 ❕و کرامات دیگری نیز از امام عسکری مورد نقل علمای اهل سنت قرار گرفته است که جهت آگاهی رجوع شود ؛ 📚احقاق الحق و ازهاق الباطل ، ج12 ص464 نبذه من کراماته علیه السلام https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🤔 ❔آیا حقیقت دارد که وکیل امام عسکری لواط کار بوده است ❗️چرا امام حسن عسکری که طبق ادعای علماى شیعه داراى هستند، نماینده و قائم مقامش لواط کارش را مجازات نكرده ؟ و اصولاً چرا یک شخص شرابخوار و همجنس باز را قائم مقام خود كرده بود ❗️❗️ 💠💠 👌آنچه مورد اشکال قرار گرفته است روایتی است که در کتاب کافی مرحوم کلینی به نقل از فردی به اسحاق و او نیز از یحیی القشیری ( القنبری) نقل شده است که می گوید ؛ « امام عسكرى علیه السلام وكيلى داشت كه خانه اى را به او اختصاص داده بود و براى او خدمتكارى سفيد پوست بود. وكيل پيوسته ميخواست با خادم آميزش جنسى داشته باشد اما او ميورزيد جز اينكه او را با شراب مست كند چاره اى نديد بالاخره به او شراب داد و غلام را پيش خود آورد بين او و حضرت عسكرى عليه السّلام سه درب فاصله بود كه هر سه قفل داشت. 🔸وكيل گفت: من هنوز بيدار بودم كه صداى قفل در بها را شنيدم كه باز ميشد تا بالاخره امام عليه السّلام آمد جلو درب خانه فرمود: از خدا . فردا صبح دستور داد غلام را بفروشند و مرا از خانه خارج كرد.» 📚الکافی ج 1 ص 511 ❕این روایت با همین سند در کتبی دیگری نیز نقل شده است اما دارای دو اشکال اساسی است . 1⃣مجهول و ضعیف بودن راوی جریان یعنی یحیی القشیری ( القنبری ) است که روایت را از درجه اعتبار ساقط می کند . 📚زبده المقال من معجم الرجال ج 2 ص 553 2⃣همینطور راوی که روایت را از یحیی القشیری نقل می کند اسحاق بن محمد النخعی است که ابن غضائری درباره او می گوید ؛ « او فاسد المذهب و در نقل روایت بوده و اهل جعل روایت است . به روایات او توجه نمی شود » 📚الرجال ابن الغضائری ص 41 رقم 14 👌بزرگان دیگری چنین نجاشی و علامه حلی و ابن داوود و ... نیز او را فردی کذاب و دروغگو و در روایت معرفی کرده اند . 📚رجال نجاشی ص 73_ مجمع الرجال ج 1 ص 198_ خلاصه الاقوال ص 318_رجال ابن داوود ص 231_ رجال مجلسی ص 159_ اتقان المقال ص 260 ❕لذا علامه مجلسی ذیل روایت مذکور می گوید این روایت است . 📚مراه العقول ج 6 ص 162 👌بنابراین با ضعف روایت نوبت به پاسخ های بعدی نمی رسد و تکیه بر آن برای شبهه پراکنی بی اساس است . https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman
❔امام حسن عسگری امام از جانب خدا یا شارلاتان و شیاد؟ ✍ در کتاب شیعه یعنی کتاب اصول آمده است که در آن امام حسن عسگری از علم غیب خود سو استفاده می کند و برای جلوگیری از ضرر مالی شیعیانش ، اخلاق را زیر پا می گذاشته است ؛ 📗 الكافي-   جلد : 1  صفحه : 510 🌱ترجمه : على بن زيد گفت: من اسبى داشتم و بدان مى نازيدم و در هر جا از او سخن مى گفتم ، يك روز خدمت امام حسن عسكرى رسيدم، به من گفت : اسبت چه شد؟ گفتم : آن را دارم و هم اكنون بر در خانه شما است و از آن پياده شدم، 👈👈 امام حسن عسگری گفت : تا شب نرسيده اگر خريدارى پيدا كردى آن را عوض كن و تأخير نکن👉👉 ، كسى بر ما وارد شد و رشته سخن را بريديم و من انديشناك برخاستم و به خانه ام رفتم و به برادرم گزارش دادم در پاسخ گفت : من نمى دانم در اين باره چه بگويم، و از آن دريغم آمد و از فروشش به مردم رشك بردم، و چون شب كرديم نوكرى كه آن اسب را تيمار مى كرد آمد و گفت: اى آقاى من 👈اسبت مُرد👉، مرا غم گرفت و 👈دانستم كه امام از گفتار خود اين را در نظر داشت👉. گويد: پس از آن خدمت امام حسن عسکری رسيدم و پس از چند روز و با خود مى گفتم : كاش به جاى آن اسبى مى داد، زيرا از گفتار او غمنده شدم، و چون نشستم، گفت : آرى يك چهار پا به جاى آن به تو مى دهم، اى غلام آن يابوى كميت مرا به او بده، آن از اسب تو بهتر است و پشت هموارترى دارد و عمر درازترى. 🔺همانطور که مشاهده کردید امام حسن عسکری از علم غیب !!!! خود سو استفاده کرده است و به شیعه خودش گفته اسب خودت را به شخص دیگر بنداز و یا غالب کن. ⁉️چگونه امامی که از جانب خدا باشد ، می تواند چنین شیاد باشد و شیادی را به شیعیانش آموزش دهد؟ ⁉️ چگونه امامی که از جانب خدا باشد ، از علم غیب خود سو استفاده می کند؟ ⁉️ چطور شخصی که از جانب خدا باشد می تواند چنین رفتار های به دور از اخلاق داشته باشد؟؟؟ 💠💠 👌شایسته بود که قبل از طرح این روایت و حمله به عقائد شیعه ، سند روایت را می کردید . ❕این روایت از حیث سندی ضعیف و مردود است ، زیرا راوی اصلی داستان فردی به نام « علی بن زید بن علی » است که مجهول بوده و توثیق رجالی ندارد . 📚زبده المقال من معجم الرجال خویی ، ج 2 ص 56 👌و راوی قبل تر که از علی بن زید بن علی ، این روایت را نقل می کند فردی است به نام « اسحاق بن محمد النخعی » که کاملا و مطرود است . 🔸نجاشی رجالی معروف ، تصریح می کند که روایات او مشکوک است ؛ 📚رجال نجاشی ص 336 🔷ابن الغضائری می گوید ؛ او فاسد المذهب بوده و کذاب و دروغگو در روایت است و حدیث جعل می کرده و به امامان علیهم السلام نسبت می داده است ، به احادیث او نمی شود ؛ 📚رجال ابن الغضائری ص 41_ مجمع الرجال ج 1 ص 198 🔹علامه حلی نیز تصریح می کند که او فردی ضعیف در نقل روایت است ؛ 📚خلاصه الاقوال ص 318 ❕علامه مجلسی نیز تصریح می کند که روایاتی که او نقل می کند ، قابل و اعتماد نیست ؛ 📚رجال المجلسی ص 159 👌به فرض روایت صحیح هم باشد ، برخی علما پاسخ داده اند که امام علیه السلام می دانست که ناقل جریان ، اسب خود را نمی فروشد و امام عسکری علیه السلام تنها جهت اظهار معجزه و کرامت خود ، خبر از آن اسب و لزوم فروختن آن می دهد با این اعتقاد و آگاهی که او به حرف امام گوش نمی دهد و اسب خود را نمی فروشد و کلاهی سر خریدار آن اسب نمی رود ، چرا که از شان امامی که حتی مخالفانش تصریح به فضل و برتری و اخلاق بی نظیر او می کردند ، بعید است که راضی شود در معامله ، کلاهی سر خریدار رود چنان که ابن صباغ از علمای بزرگ اهل سنت می نویسد ؛ « امام عسکری سرور اهل زمان و امام مردمان روزگار خود بود .گفته هایش همه ثابت و استوار و کردارش پسندیده بود .اگر فضلا و بزرگان هم عصرش را همچون قصیده ای فرض کنیم وی شاه بیت آن قصیده می باشد .واگر آنان را همچون دری از جواهرات به شمار آوریم وی همچون یاقوت شاهوار وسط آن گردنبند در شمار خواهد بود . یکه تاز میدان دانش که هیچکس را یارای با او نبوده و آشکار کننده پیچیدگی های مسائل علمی که این کار خسته و ملولش نمی کرد . 📚الفصول المهمه ص275 ❕مولی صالح مازندرانی در شرح روایت می نویسد ؛ « این که امام عسکری علیه السلام دستور به فروش اسب دادند ، این دستور تنها برای اظهار ( معجزه ) و کرامتشان بود ، چرا که می دانستند که علی بن زید به سخن امام گوش نمی کند و مالش را به مشتری نمی فروشد یا می دانستند که اگر علی بن زید بخواهد مالش را بفروشد ، ( از دشمنان حربی ) بوده که مالش حرمتی ندارد ، ( لذا غش با چنین مشتری در معامله به سبب تضعیف او بی اشکال است )» 📚شرح الکافی ، مازندرانی ، ج 7 ص 325 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🤔 ❔آیا براستی به امامت رسیدن امام زمان جشن و شادی دارد ❗️آیا این که امروز روز هشتم ربیع برای شهادت امام عسکری عزاداری می شود ، اما شب نهم ربیع با روز آن برای به امامت رسیدن امام زمان شادی می شود شرعی دارد ❕❕ 💠💠 👌حضرت علی علیه السلام فرمود: « خداوند از بین زمینیان ما اهل بیت را برگزیده است و شیعیان ما را برایمان برگزیده که ما را یاری می دهند و با شادی ما شاد هستند و با و اندوه ما اندوهگین هستند و اموال و جان های خودشان را در راه ما بذل می کنند» 📚الخصال ج2 ص635 ❕بر اساس این روایت شریف ، شیعیان باید با حزن اهل بیت و با فرح و شادی آن شاد و و شاد باشند . ❔حال سوال اینجاست که آیا امام زمان علیه السلام در شام پدر بزرگوارشان و روز بعد آن به خاطر به امامت رسیدن شاد و خرسند هستند و شادی می کنند تا ما نیز شاد و خرسند باشیم ❗️ 👌آیا در تاریخ دیده شده است که امامان بزگوار ما یک روز پس از شهادت امام قبلی به سبب به امامت رسیدن کنند ❕آیا علی علیه السلام یک روز پس از شهادت پیامبر گرامی ، به جهت امام شدن شادی کردند ؟ آیا امام حسین یک روز پس از شهادت برادرشان امام حسن شاد و خرسند بودند ❕ آیا امام سجاد یک روز پس از شهادت امام حسین بودند ❕آیا امام جواد یک روز پس از شهادت امام رضا شاد بودند و به سبب امام شدن شادی می کردند تا ما هم به این بزرگواران اقتدا کنیم و به امامت رسیدنشان و فعلیت یافتن را جشن بگیریم ❗️ ❔آیا در طول تاریخ تشیع دیده شده است که صحابه و یاران امامان یا علمای بزرگ تشیع در طول قرن های مختلف ، پس از شهادت امام قبلی ، به امامت رسیدن امام دیگر را بگیرند ❗️ 💠پاسخ روشن است ، جشن امامت گرفتن برای امام زمان علیه السلام هیچ توجیه و مناسب ندارد و متاسفانه به خاطر برخی مصلحت نگری ها سنت هایی در میان شیعیان می شود ، که بطلان آن روشن و بدیهی است . ❕بله شیعیان همواره روز نهم ربیع را جشن می گرفتند و شاد بودند چنان که علامه می نویسد ؛ « مشهور بین شیعه در تمام شهرها و نقاط مختلف تا زمان ما بر آن است که روز نهم ربیع یکی از اعیاد است که سالروز کشته شدن یکی از دشمنان اهل بیت می باشد ، که مستند عمل شیعیان در اصل روایتی است که در کتاب زوائد الفوائد و المحتضر آمده است ...» 📚بحار الانوار ج31 ص119 ❕برخی نگری ها در صدد است تا جشن شیعیان را در روز نهم ربیع معطوف به سالروز به امامت رسیدن امام عصر بکند و از مسیر اصلی خارج کند ،که به نظر می رسد این روش نمی باشد . ❕راه حل بهتر آن است که سعی شود در مجالس شادی روز نهم ربیع به سبب کشته شدن یکی از دشمنان اهل بیت ، از هتک و بی حرمتی و آنچه با منافات دارد پرهیز شود و به بیان فضائل و مناقب اهل بیت بسنده شود و اگر به هر دلیلی جشن گرفتن روز مذکور ، با وحدت و تقیه منافات دارد ، اشکالی ندارد که از روی تقیه جشن و شادی عوض شود ، اما مطلب برای شیعیان باید شود تا احیانا سنت ناپسندی در میان شیعیان نهادینه نشود . https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🤔پرسش ❔بیشتر تاریخ نگاران گفته اند که عمر بن خطاب در روز بیست و ششم ذی الحجه کشته شد ❗️حال شما چرا می گویید تاریخ کشته شدن او روز نهم ربیع بوده است ❕❕ 💠پاسخ💠 👌مستند این که خلیفه دوم در روز نهم ربیع کشته شده است روایتی است که در کتب مختلف آمده است و علامه مجلسی آن را در بحار الانوار به نقل از احمد بن اسحاق قمی از نزدیکان امام عسکری نقل می کند ؛ ❕راوی می گوید در مورد عمر بن خطاب اختلاف ما بالا گرفت ، تصمیم گرفتیم به نزد احمد بن اسحاق قمی از یاران امام عسکری برویم و از او مساله را جویا شویم ، کسی را به منزلش فرستادیم تا از او برایمان خبر بیاورد ، واسطه ما گفت احمد بن اسحاق مشغول عید خودش است زیرا امروز ( نهم ربیع ) برای او روز عید است ، ما گفتیم سبحان الله ، اعیاد شیعه عید قربان و فطر و غدیر و جمعه است .واسطه گفت احمد بن اسحاق از امام عسکری روایت می کند که امروز ، روز عید است و بلکه افضل اعیاد در نزد اهل بیت و دوستداران آنها است ، گفتیم زمینه حضور ما را به نزد احمد بن اسحاق فراهم کن . ❕آنها وارد بر احمد بن اسحاق شدند ، احمد بن اسحاق گفت من به خاطر عید امروز غسل می کنم . سوال کردند که آیا امروز روز عید است ؟ گفت بله ، امروز که روز نهم ربیع الاول است ، روز عید است . 👌احمد بن اسحاق به آنها گفت روزی خدمت امام یازدهم علیه السلام مشرف شدم دیدم حضرتش مجلس را آراسته، خدمتگزارش جامه های فاخری بر تن کرده اند، و مجمره ای در مقابل حضرت است که ایشان با دست مبارکشان در آن عود می ریزند.عرض کردم: یابن رسول الله ! آیا در این روز شادی و فرح تازه ای بر آل محمد روی داده است؟ 👌حضرت فرمودند: چه روزی حرمتش از این روز بالاتر می باشد؟ به درستی که پدرم فرمودند حذیفه بر پیغمبر وارد شد، روز نهم ربیع الاول بود، پیغمبر همراه با علی بن ابیطالب علیه السلام و حسنین مشغول تناول طعام بودند، حضرت به روی آنان تبسم می کرد و به حسنین می فرمود بخورید که گوارایتان باشد ، در این روز خداوند دشمن شما و دشمن جد شما را هلاک می کند ، و در این روز دعای مادر شما بر علیه آن دشمن مستجاب می شود ، در این روز اعمال شیعیانتان مقبول می شود، و درستی کلام خدا آشکار می شود آنجا که می فرماید: «فتلک بیوتهم خاویة بما ظلموا» (سوره نحل، آیه 52).یعنی: این خانه های آنهاست که به سبب ظلمشان خالی گشته است، در این روز است که شوکت مبغض جد شما شکسته می شود ، در این روز فرعون اهل بیتم و ستم کننده برایشان و غاصب حقوقشان هلاک می گردد و نفرین دخترم مستجاب می گردد . 👌حذیفه سوال کرد چه کسی حرمت اهل بیت شما را هتک می کند ؟ پیامبر گرامی پاسخ داد کسی که جبتی از منافقین است ، که مردم را به خود می خواند ، مردم را از راه خدا باز می دارد ، سنتم را تغییر می دهم ، فرزندم را از ارثش منع می کند ، خودش را به عنوان امام قرار میدهد ...حق دخترم را غصب می کند ، دخترم آرزوی مرگ او را می کند و خداوند دعایش را در مثل چنین روزی مستجاب می کند ...خداوند به من گفته است که روز کشته شدن او را عید برای تو و برای اهل بیتت و مومنین و شیعیان قرار داده ام و تا سه روز قلم را از بندگان بر می دارم و چیزی از خطاهایشان را نمی نویسم ، ...به کسی که این روز را عید بگیرد ثوابی دهم مانند ثواب کسانی که به دور عرش احاطه دارند، و بر اموالش بیفزایم هر گاه بر خود و عیالش وسعت دهد، و هر ساله در این روز صد هزار هزار شخص از شیعیان شما را از آتش جهنم آزاد کنم، اعمال آنها را قبول کرده و گناهانشان را بیامرزم. 👌حذیفه می گوید پیامبر وفات کرد و من بعد از وفات پیامبر شاهد بودم که کفر و ارتداد بازگشت کرد ، بیت وحی آتش گرفته شد ، سنت تغییر کرد ، شهادت علی رد شد ، فاطمه تکذیب شد ، فدک غصب شد ، دختر پیامبر را خشمگین کردند و راضی نکردند ، پس از آن دعای مولایم فاطمه بر آن منافق مستجاب شد ، و قتلش به دست قاتلش جاری شد ،هنگامی که برای تبریک خدمت حضرت امیرالمؤمنان علیه السلام مشرف شدم، حضرت فرمودند: آیا به یاد داری آن روزی که با حسنین خدمت پیامبر بودیم، آن حضرت فضل این روز را برایت بیان فرمودند، امروز آن روزی است که خداوند چشم پیامبرش را به آن روشن داشته است ، من برای این روز 72 اسم می دانم ، حذیفه گفت دوست دارم اسامی آن را بدانم ، آن روز ، روز نهم ربیع الاول بود . ❕ادامه پاسخ 👇👇👇
❕ادامه پاسخ 👇👇👇 👌سپس حضرت علی علیه السلام به شمردن یکایک آنها پرداخت و فرمود: ❕ حذیفه، این روز استراحت است و روز رها شدن از غم و اندوه، و روز غدیر دوم،  و روز سوزانده شدن گناهان، و روز حبوه، و روز رفع قلم و روز هدایت و روز عقیقه و روز برکت و روز انتقام و عید بزرگ خدا، و روزی است که دعا در آن مستجاب است و روز نگه داشتن بزرگ و روز تولیه، و روز شرط و روز در آوردن لباس مشکی و روز پشیمانی ظالمان و روز شکسته شدن دشمنان شیعه و روز از بین رفتن مشکلات و روز پیروزی و روز نمایش و روز قدرت و روز ورقه ور قه شدن و روز شادمانی شیعه و روز ترویه، و روز انابه، و روز زکات بزرگ و روز فطر دوم، و روز سبیل الله تعالی و روز تجرع بالرقیق ، و روز رضایت و  عید اهل بیت و روزی که بنی اسرائیل پیروز شدند و روزی است که خدای متعال اعمال شیعه را پذیرفت و روز دادن صدقه و روز زیاده خواستن (از خدای متعال) و روز قتل منافق و روز وقت معلوم و روز "شادی اهل بیت" و روز مشهد و روزی که ظالم دستش را می گزد و روزی است که گمراهی ویران شد و روز رسیدن و روز شهادت و روز گذشتن از مومنین و روز مستطاب و روز (به درک) رفتن سلطان منافق و روز پس دادن و روزی که مومنان در آن استراحت می کنند و روز مباهله و روز مفاخره و روز قبولی اعمال و عید نحیل و روز نحیله و روز شکر و روز نصرت مظلوم و روز زیارت و روز دوست داشت و مودت ورزیدن و روز رسیدن و روز برکت و روز کشف شدن بدعت و روز زهد از گناهان و روز ندا دهنده و روز موعظه و روز عبادت و روز اسلام است. ❕حذیفه می گوید پس از خدمت امیرالمومنین علیه السلام برخاستم و با خودم می گفتم اگر هیچ کاری خوبی هم بلد نباشم و ثوابی نخواهم مگر دوست داشتن این روز (نهم ربیع الاول) برایم کافی است.  📚بحار الانوار ج31 ص120 👌شیخ عباس قمی می نویسد ؛ « روز نهم ربیع الاول ، روزی عظیم الشان و روز سرور شیعه و عید بزرگ آنها است ، حضرت رسول این روز را عید قرار داده و امر کرده که مردم نیز آن روز را عید قرار دهند ، هر که در این روز چیزی انفاق کند ، گناهانش آمرزیده است ، مستحب است در این روز اطعام برادران مومن و خشنود کردن آنها و توسعه دادن در نفقه و پوشیدن جامه نو و شکر و عبادت خدا ، و این روز ، روز برطرف شدن غم هاست » 📚وقائع الایام ص315 👌صاحب جواهر می نویسد ؛ ❕و اما غسل برای روز نهم از ماه ربیع الاول، پس به تحقیق حکایت شده که احمد بن اسحاق قمی در این روز به عنوان عید غسل کرده است. به خاطر روایتی که از اتفاق واقعه عظیمی در این روز خبر می دهد، که سرور مومنین و غضب منافقین را به دنبال دارد...و به تحقیق به روایت مفصلی از پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله در فضل و برکت این روز و اینکه روز شادی و سرور برای ایشان می باشد برخورد کردم که ذهن انسان در فهم آن محیر و سرگردان می شود. و در آن روایت به وقوع آن امر (کشته شدن عمر بن خطاب) در این روز تصریح شده است. پس چه بسا که ما به علت مستحب بودن غسل در مثل چنین ایامی قائل به استحباب غسل در این روز شویم. و مخصوصا که این روز برای ما و پیشوایان ما علیهم السلام روز عید و سرور می باشد. 📚جواهر الکلام ج5 ص43 ❕علامه مجلسی می نویسد ؛ « بین علمای شیعه و سنی در مورد روز کشته شدن عمر اختلاف است ، مشهور آن است که قتلش در روز بیست و ششم ذی الحجه بوده است و برخی گفته اند روز بیست و هفتم ، و مستند این دو قول نقل مورخان است ، اما از کتب معتبره چنان که تا کنون نیز نزد شیعیان مشهور است ، بر می آید که کشته شدن او در روز نهم ربیع الاول بوده است ، و این مطلب مشهور بوده است در بین جمعی از محدثین متقدم شیعه ، سید بن طاووس در کتاب اقبالش آورده است که شیخ صدوق روایتی از امام صادق نقل کرده است که روز قتل عمر ، روز نهم ربیع بوده است و از این نکته به دست می آید که شیخ صدوق معتقد به این مطلب بوده است ، روایت معتبری نیز از احمد بن اسحاق نقل شده است که این مطلب را اثبات می کند ... 👌اتفاق مورخان اهل سنت در این که روز کشته شدن عمر ، بیست و ششم ذی الحجه بوده است نمی تواند با این احادیث معتبره معارضه داشته باشد ، زیرا مورخان آنها در مورد روز شهادت پیامبر اسلام و علی علیهما السلام نیز با ما اختلاف دارند ...شاید آنها روز کشته شدن عمر را پنهان کرده اند تا شماتت شیعه را از خود دفع کنند. 📚زاد المعاد ص257 ❕ادامه پاسخ 👇👇👇
❕ادامه پاسخ 👇👇👇 👌و در بحار الانوار می نویسد ؛ « این که ابن ادریس و برخی دیگر از علما ، کشته شدن عمر در روز نهم ربیع را بعید می شمارند ، موجه نمی باشد ، زیرا اعتبار روایاتی که می گوید او در روز نهم ربیع کشته شده است ، در کنار شهرتی که این مطلب در نزد شیعیان داشته است ، از اعتبار سخنان مورخان عامه کمتر نیست ، و محتمل است که مورخان عامه روز قتل عمر را به صورت صحیح بیان نکرده باشند تا نکند شیعه آن روز را ، روز عید و سرور بگیرد » 📚بحار الانوار ج31 ص132 👌می بینیم حدیث شناسان بزرگ شیعه و فقهای نامی آنان ، روایتی که می گوید عمر در روز نهم ربیع کشته شده است را معتبر می دانند ، بنابراین سخن به ضعیف بودن روایت مذکور از هرکسی که باشد پذیرفتنی نیست ، و اگر مورخان اهل سنت و برخی از علمای شیعه به تقلید از آنها ، روز قتل عمر را بیست و ششم ذی الحجه نوشتند ،این مطلب با روایات معتبر نزد ما تعارضی ندارد ، زیرا این اختلافات بین شیعه و سنی همواره بوده است چنان که در روز ولادت پیامبر گرامی اختلاف است و تمام اهل سنت و حتی شیخ کلینی از علمای شیعه معتقد است که روز دوازدهم ربیع بوده است ، اما روایات شیعه تصریح دارد که روز هفدهم ربیع بوده است و ...بنابراین اختلاف مورخان اهل سنت در این مساله با روایات معتبر شیعه ، اشکالی را ایجاد نمی کند . https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🤔 ❔ من از هرجا که تحقیق کردم به این نتیجه رسیدم که حدیث رفع جعلیه چون راویانش مجهول و ضعیف هستن و دو اینکه اگه هم درست باشه با عقل شیعه جور در میاد که سه روز هرکاری که دوس دارن بکنن و هم واسشون نوشته نمیشه این مجالسی هم که میگیرن و میرقصن و فحش میدن از همین روایته ❕❕ 💠💠 👌در رابطه با سند حدیث مذکور بیان کردیم که روایت مذکور را علمای بزرگ در کتب معتبر خود آورده اند و تصریح به صحت آن کرده اند و دیگران از علما مانند صاحب ،و صاحب ( العروه مع تعلیقات ج1 ص371) تصریح به صحت و عمل به آن کرده اند و بر اساس آن داده اند ، شیعیان نیز همواره در گذر زمان به مضمون آن عمل کرده اند ، بنا براین تشکیک در صحت سند مذکور پسندیده نمی باشد ؛ 🔶 https://t.me/Rahnamye_Behesht/7776 ❕آنچه مورد اشکال شده است آن است که در فرازی از روایت آمده است که در روز نهم ربیع الاول قلم از برداشته می شود . 👌در روایت آمده است که خداوند می فرماید در روز نهم ربیع الاول ؛ « کرام الکاتبین را امر کرده ام که تا سه روز قلم را از تمام خلق بردارد ، و چیزی از خطاهایشان را ننویسد ، و این به خاطر تکریم تو ( پیامبر ) و وصی تو می باشد » 📚 بحار الانوار ج31 ص125 👌علی علیه السلام نیز از روز مذکور به عنوان روز رفع قلم یاد می کند ؛ 📚همان مدرک ص127 ❔آیا براستی قلم تکلیف از بندگان برداشته می شود و بندگان آزاد هستند که هر بکنند یا رفع قلم اشاره به مطلب دیگری است ❗️ 👌این که بگوییم قلم تکلیف از بندگان برداشته می شوند و آنان در گناه کردن آزاد هستند ، تفسیری است که هیچ از حدیث مذکور نمی کند زیرا خلاف صریح آیات و روایات است . ❔چگونه می توان چنین تفسیری را قبول کرد در حالی که در همان روایت ، از روز نهم ربیع الاول به عنوان روز و از گناهان کبیره و و و بازگشت به خدا و یاد شده است . 📚همان مدرک 🔶تفسیر بهتر آن است که بگوییم بر اساس روایات ، خداوند به مومنین و شیعیان لطف کرده است و در صورت گناه کردن ، گناه آنان را تا هفت ساعت در پرونده عمل آنان نمی کند ، تا اگر توبه کنند ، گناه آنان را بیامرزد بدون آنکه پرونده آنان سیاه شود ، اما اگر توبه نکنند ، پس از گذشته هفت ساعت گناه آنان را ثبت می کند . ❕امام صادق علیه السلام فرمود ؛ « بنده مومن زمانی که گناه می کند ، خداوند به او هفت ساعت فرصت می دهد ، اگر استغفار کند ، چیزی از گناه برای او نمی نویسد ، اما اگر ساعات مذکور بگذرد و استغفار نکند ، گناهش برایش می شود » 📚الکافی ج2 ص437 👌بر اساس این روایت ، قلم از مومنین گناهکار به مدت هفت ساعت برداشته می شود و چیزی از گناهان آنها نوشته نمی شود تا توبه کنند . ❕اما در روز نهم ربیع الاول به واسطه آن روز ، قلم تا سه روز از بندگان برداشته می شود و گناهان آنها نوشته نمی شود و آنان تا سه روز فرصت توبه و بازگشت دارند ، اگر توبه کردند ، چیزی در پرونده آنها ثبت نمی شود و اگر توبه نکردند ، گناهان آنها ثبت می شود . 🔰برداشته شدن قلم برای هفت ساعت اختصاص به مومنین دارد و مدت آن هم محدود به چند ساعت است ، اما برداشته شدن قلم به خاطر نهم ربیع برای همه بندگان است و مدت آن هم تا سه روز می باشد . ❕با این تفسیر ، فراز مذکور به هیچ عنوان نباید قرینه ای بر روایت تلقی شود ، البته چنان که مراجع فرموده اند ، این که شیعیان در روز مذکور به مقدسات اهل سنت اهانت کنند ، به هیچ عنوان قابل قبول نمی باشد و این عمل بر خلاف سخنان خود اهل بیت است که دستور داده اند باید با اهل سنت خوب رفتار شود و به مقدسات آنها اهانت نشود که در پست زیر مفصلا به آن پرداخته ایم ؛ 💠 https://t.me/Rahnamye_Behesht/5318 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🤔 ❔شنیدم که فردی به نام که در کاشان دفن است قاتل عمربن خطاب بوده و بعد از قتل او نزد امیرالمومنین رفته و ایشان به ابولؤلؤ میگویند به برو که دوستاران من آنجایند ❗️❗️ 💠💠 👌نام قاتل عمر بن خطاب در میان پارسی زبانان به پیروز و یا « بابا شجاع الدین » می باشد لکن در میان عرب زبانان به فیروز ایرانی مشهور بوده و به سبب داشتن دختری به نام « » با کنیه « ابو لولو » شهرت یافته است . ❕او ابتدا در جنگ میان ایرانیان و رومیان به اسارت رومیان و بعد ها در جنگ رومیان با مسلمانان به اسارت مسلمانان در آمده و در سال 21 هجری به عنوان سهم غنیمت جنگی به غلامی بن شعبه در آمده است . 📚تاریخ طبری ج2 ص529 📚الکامل فی التاریخ ج2 ص419 👌او پس از آشنایی با اسلام ، به اسلام گروید و مسلمان شد چنان که بدر الدین می نویسد ؛ « عمر بن خطاب را شخص قوی و زور مندی فیروز نام با کنیه ابو لولو که غلام مغیره بن شعبه بود و ادعای اسلام داشت به قتل رساند » 📚عمده القاری ج8 ص229 👌کیفیت کشتن عمر توسط را چنین نوشته اند ؛ ❕ روزى ابو لولو عمر را در بازار دید و از مغیره شکایت کرد و گفت به فریاد من برس مغیره بر من سخت مى گیرد و در هر روز دو درهم از من باج مى خواهد. ❔عمر پرسید: چه کارهایى مى دانى؟ ابو لولو گفت: نجارى، آهنگرى و نقاشى. عمر گفت: این مقدار در مقابل هنر های تو زیاد نیست، شنیده ام که تو آسیاب هم می توانی بسازی که با باد بچرخد. ابو لولو گفت: آری. عمر گفت: براى من آسیابى بادى بساز. 👌ابو لولو چون دید عمر به مشکلاتش توجهی نکرد، گفت: باشد، آسیابى برایت خواهم ساخت که مردم مشرق و مغرب از آن سخن گویند، و از نزد وی برفت. عمر گفت: این برده مرا تهدید کرد، کاش او را مى کشتم. آن گاه بامداد روز بعد ابولولو به مسجد رفت. چون صف ها بسته شد، و مردم تکبیره الاحرام نمازرا بستند ابو لولو از صف خارج شد و با خنجرى که داشت عمر را شش ضربه زد و آخرین آنها در زیر ناف او بزد و فرار کرد. ❕عمر بر زمین افتاد. مردم دورش جمع شدند و نزدیک بود که نمازقضا شود تا این که گوینده اى گفت: بندگان خدا، نمازرا دریابید، خورشید بر آمد. آن گاه عبد الرحمان بن عوف به جاى عمر به نمازایستاد و عمر را به خانه اش بردند. 📚مصنف عبد الرزاق ، ج 5 ص754 📚مسند ابی یعلی ج5 ص116 📚صحیح ابن حبان ج15 ص332 👌علمای اهل سنت نوشته اند که مردم مدینه ابو لولو را کردند و او وقتی دید که راهی برای فرار ندارد خود کشی کرد . 📚الاستیعاب ج3 ص1153 ❕عبید الله فرزند عمر به خون پدرش دختر خردسال ابو لولو و هرمز ایرانی و جفینه از نزدیکان ابولولو را کشت . 📚مصنف عبد الرزاق ج5 ص479 👌شیخ عباس به عنوان یک نقل و احتمال می نویسد ؛ « ابولولو فرار کرد از راه و بیراه و خود را به ایران رساند و آنجا بود تا از دنیا رفت ، در بیرون کاشان قبری را به او نسبت می دهند و او را بابا شجاع الدین گویند » 📚وقائع الایام ص206 👌در نقل علمای شیعه آمده است که ابولولو ، از به اهل بیت بوده است که از ایمان بالایی نیز برخوردار بوده است . ❕در کتاب مستدرک سفینه البحار چنین آمده است ؛ « فیروز ابو لولو که به بابا شجاع الدین لقب گرفته ، اصالتا اهل شهر ایران است و او قاتل عمر بن خطاب است ، او از شخصیت های بزرگ و مجاهدان در راه اسلام و بلکه از یاران امیر مومنان است ، برادری داشته به نام ذکوان و برادر زاده ای به نام عبدالله که در علم حساب ، نحو ، شعر ، حدیث ، فقه سر آمد زمان بوده است » 📚مستدرک سفینه البحار ج9 ص214 ❕اما این که علی علیه السلام ، ابو لولو را برای فرار به کاشان ، یاری داده است ، بر این مطلب نیافتیم. https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
سوال یکی میگفت چطور شبی که مرده می میره قبرش رو بشکافیم نکیر ومنکر رو فراری بدیم 😝 یا اونایی که آتش میزننشون یا تو دریا می میرن شب اول قدر ندارن؟ ✅پاسخ: پس از آنکه روح از بدن دنیوی خود فارغ میشود به عالم برزخ منتقل میشود و در بدنی مثالی شبیه بدنی که در دنیا داشته است قرار میگیرد چنان که امام صادق فرمود: "هنگامی که خداوند قبض روح مومن می کند اورا در قالبی همچون قالبش در دنیا قرار میدهد" 📚الکافی،ج3 ص245 ❗شب اول قبر یعنی شب اولی که انسان می میرد وروحش به عالم برزخ منتقل میشود . ومراد از قبر یعنی برزخ وشب اول برزخ چنان که علامه مجلسی در بحار الانوار شریف می گوید: "مراد به قبر در اکثر اخبار چیزی است که روح درآن در عالم برزخ قرار میگیرد" 📚بحار الانوار،ج6 ص271 ❗بنابراین فشار قبر مرتبط با عالم برزخ بوده وبا قالب بدن برزخی صورت میگیرد وقبر خاکی موضوعیتی ندارد وچنان نیست که مساله سوال آن دو ملک وفشار قبر در آن قبر خاکی صورت گیرد ❗از این رو اگر مرده ای را بسوزانند یا آن رآ بخورند،یا به دریا بیندازندو...باز هم مساله شب اول قبر،سوال قبر،فشار قبر برای آنان است وشب اول قبر آنان همان شبی است که این بدن ها یا به دریا انداخته شده اند یا طعمه حریق شده یا خوراک حیوان شده اند. ❗لذا از حضرت امیر نقل است که فرمود: "فرو گذار نمیشود احدی از مردم که در شرق وغرب زمین ودریا وصحرا هستند مگر آن که فرشته های سوال کننده به ملاقات آنان خواهند رفت" 📚معاد وعدل، ص100 به نقل از نرم افزار پرسمان ویا در روایت دیگر امام صادق در پاسخ به سوالی که اگر کسی چندین روز به دار آویخته شده باشد فشار قبرش چگونه است فرمود: "به هوایی که بر او احاطه دارد دستور داده میشود از هر طرف بر او فشار وارد کنند" 📚بحار الانوار،ج6 ص266 ✅پرسمان اعتقادی 🆔ایدی ما در تلگرام برای طرح سوالات از ناحیه دوستان وکاربران محترم @poorseman لینک کانال https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
🤔پرسش ❓آیا امامان و اهل بیت هم فشار قبر و سوال قبر دارند یا خیر❕❕ 💠پاسخ💠 👌فشار قبر مساله ای همگانی است اما شامل معصومین نمی شود .افراد غیر معصوم اگر اهل گناه و معصیت باشند گرفتار فشار قبر می شوند اگر مومن باشند برای آنان جنبه کفاره گناهان را دارد و اگر کافر باشند برای آنها جنبه عذاب را دارد. 🔶امام صادق علیه السلام فرمود: « فشار قبر برای مومن کفاره ضایع کردن نعمت ها از ناحیه او است» 📚بحار الانوار ج6 ص221 👌در روایت دیگر امام علی علیه السلام فرمود: « معیشت تنگ همان است که خداوند کافران را از عذاب و فشار قبر بر حذر داشته است» 📚بحار الانوار ج6 ص218 ❗️پیامبر گرامی در مورد سعد بن معاذ فرمود: « او گرفتار فشار قبر شد زیرا در خانه با خانواده اش رفتار خوبی نداشت» 📚بحار الانوار ج6 ص220 🔷امام صادق علیه السلام فرمود: « یکی از خوبان از دنیا رفت . فرشتگان عذاب به سراغ او آمده و خبر از فشار قبر به او دادند زیرا او روزی بدون وضو نماز خوانده و از نصرت ضعیفی خود داری کرده بود» 📚بحار الانوار ج6 ص221 👌حضرت علی فرمود: « فشار قبر به سبب سخن چینی و پرهیز نکردن از بول و دوری کردن از همسر است» 📚بحار الانوار ج6 ص222 👌چون بیشتر مومنان اعمال خوب و بد را با هم آمیخته اند و گناهانی در پرونده اعمالشان ثبت است لذا امام صادق علیه السلام فرمود: « چه کم کسانی هستند که فشار قبر ندارند» 📚بحار الانوار ج6 ص260 👌اما اهل بیت و امامان و پیامبران که افراد معصوم بوده اند و هیچ نقطه تاریکی در زندگی آنان نبوده است هیچگاه گرفتار فشار قبر نمی شوند . ❗️البته در اخباری وارد شده است که کسانی که بر انجام بعضی از اعمال خیر مانند انجام چند حج یا خواندن برخی سور و اذکار مداومت داشته باشند از فشار قبر در امان هستند. 📚سفینه البحار ج2 ص397 ❗️سوال قبر هم در مورد عموم مردم است نه حجت های الهی که از عموم مردم در مورد خدا و پیامبر و کتابشان و امامشان سوال می شود 📚بحار الانوار ج6 ص223 👌معنا ندارد که این سوالات از امام و پیامبر شود و اساسا آنان برترین مخلوقات الهی هستند و قابل تصور نیست فرشتگانی که مقامشان از آنها پایین تر است آنان را مورد باز خواست و سوال و جواب قرار دهند. 📝پرسمان اعتقادی https://telegram.me/joinchat/BRb8LDwfNBiQIByOu36zjw
سوال پیامی در تلگرام در حال گردش است که بر علیه اسلام استفاده میشود وان روایتی است که میگویند در منابع شیعه و سنی امده که زنان را در اتاق بالای خانه قرار ندهید و به انها نوشتن را اموزش ندهید بلکه نخ ریسی و سوره نور را اموزش دهید منابع کافی،الفقیه،مستدرک،وسایل، و منابع سنی در المنثور،فتح القدیر و ... ♦️پاسخ 1⃣در سند روایت سکونی وجود دارد که از اهل سنت بوده و روایتش قابل استناد نیست 📚المفید من معجم رجال الحدیث ص63 2⃣برخی از علما حدیث را چنین شرح کرده اند: چون در زمان رسول خدابیشتر خانه‌هایی که دارای طبقات بودند حصار و حجابی نداشتند و اگر زنان در آنجا ساکن می‌شدند در معرض چشم چرانی قرار ‌گرفته و یا خود به چشم چرانی می‌پرداختند؛ از این‌رو نشاندن زنان در طبقات فوقانی مورد نهی قرار گرفته است. هم‌چنین دلیل عدم آموزش نگارش به بانوان، جلوگیری از برخی سوء استفاده‌ها اعلام شده چون ممکن است برخی از آنان برای مردان اجنبی نامه نگاری کرده و مردان بیگانه نیز با سوء استفاده از این نامه هم مرد و هم زن را به فتنه و دردسر بیندازند.چنانچه دلیل نهی زنان از آموختن سوره یوسف نیز جلوگیری از فتنه اعلام شده است. 📚روضه المتقین،ج2 ص479 3⃣در روایات ما کسب و طلب علم برای مرد و زن لازم شمرده شده است چنان که پیامبر گرامی فرمود: « طلب علم بر هر مرد و زنی لازم و واجب است» 📚بحار الانوار ج1 ص177 ❗️امام صادق فرمود: « طلب علم ( بر همگان ) واجب است» 📚الکافی ج1 ص30 ❗️در این مضمون روایت فراوان امده است 📚وسائل الشیعه ج27 ص25 باب 4 4⃣با توجه به نکات سابق در پاسخ نهایی می گوییم: ♻️برای بررسی همه جانبه موضوع باید تمام روایات را با یکدیگر دید .در روایات فراوانی ترغیب به علم آموزی بانوان شده است با توجه به این موضوع اگر در آن روایت از اموختن کتابت به زنان نهی شده است ناظر به زمانی بوده است که این اموختن سبب ساز وقوع فتنه و فساد ودر گناه افتادن بوده است اما زمانی که بحث فتنه و فساد و در گناه افتادن در کار نباشد ( مانند زمان کنونی) بی شک رجحان علم اموزی بانوان بر جای خود باقی است ❗️البته متذکر شدیم که در روایت سکونی وجود دارد که از نظر علمای رجال ضعیف است ♦️پرسمان اعتقادی کانالی جامع برای پاسخ به سوالات و شبهات https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
🤔 ❔در کلیپی آقای می گوید دوطفلان زینب سلام الله علیها، در روز عاشورا در کربلا نبوده اند، آیا این گفته ی ایشان درست است ❗️ و اگر گفته ی ایشان غلط است،چطور می شود ثابت کرد که دو زینب سلام الله علیها در روز عاشورا در کربلا بوده اند و جزء 72 شهید بزرگوار عاشورا هستند،که در راه یاری کردن حضرت امام حسین علیه السلام به شهادت رسیده اند❕❕ 💠💠 👌شهادت دو تن از فرزندان عبد الله بن جعفر همسر زینب کبری سلام الله علیها به نام های محمد بن عبد الله بن جعفر و عون بن عبد الله جعفر در کربلا است و قابل انکار نمی باشد . ❕محمد بن عبد الله جعفر ؛ 👌در زیارت ناحیه می خوانیم ؛ « سلام بر محمد بن عبد الله بن جعفر که شاهد جایگاه پدرش و پیرو برادرش و حافظ تن او بود ، خدا قاتل او عامر بن نهش تمیمی را لعنت کند » 📚المزار الکبیر ص491 📚بحار الانوار ج98 ص271 👌ابن شهر آشوب و ابن اعثم و دیگران می نویسند ؛ « سپس محمد بن عبد الله بن جعفر به پا نهاد و چنین می خواند ، از ستم به ما به خدا شکایت می کنم ، از کار گروهی سست و کور ، تغییر دهنده تعالیم قرآن ، و آیات محکم نازل شده تبیان و آشکار کننده کفر و طغیان ، آن گاه ده تن را کشت و عامر بن نهشل تمیمی او را کشت » 📚المناقب ج4 ص106 📚بحار الانوار ج45 ص34 📚الفتوح ج5 ص111 📚مقتل الحسین ، خوارزمی ج2 ص26 👌طبری و دیگران می نویسند ؛ « عامر بن نهشل تمیمی به محمد بن عبد الله بن جعفر بن ابی طالب حمله برد و او را » 📚تاریخ طبری ج5 ص447 📚انساب الاشراف ج3 ص406 📚الطبقات الکبری ج1 ص 477 📚الارشاد ج2 ص107 📚اعلام الوری ج1 ص465 و ... ❕ بن عبد الله جعفر ؛ 👌در زیارت ناحیه مقدسه می خوانیم ؛ « سلام بر عون ، پسر عبد الله بن جعفر ...خدا قاتل او عبد الله بن قطبه را لعنت کند » 📚بحار الانوار ج98 ص271 👌خوارزمی و دیگران می نویسند ؛ « پس از محمد بن عبد الله بن جعفر ، عون بن عبد الله بن جعفر بن ابی طالب به میدان آمد ...آنگاه جنگید تا کشته شد ، گفته شده است عبد الله بن او را کشت » 📚مقتل الحسین ج2 ص27 📚الفتوح ج5 ص111 📚مناقب ابن شهر آشوب ، ج4 ص106 📚بحار الانوار ج45 ص34 👌و می نویسند ؛ « عبد الله بن قطبه به عون بن عبد الله بن جعفر حمله کرد و او را کشت » 📚تاریخ طبری ج5 ص447 📚انساب الاشراف ج3 ص406 📚الکامل فی التاریخ ج2 ص570 📚الارشاد ج2 ص107 📚مثیر الاحزان ص67 ❕در کتاب مقاتل الطالبین هم چنین آمده است ؛ « مادر عون اکبر ، فرزند عبد الله بن جعفر ، زینب عقیله علی بن ابی طالب است ... از حمید بن مسلم نقل شده است که عبد الله بن قطنه عون بن عبد الله بن جعفر را کشت » 📚مقاتل الطالبین ص95 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🤔 ❔من جدا از پاسخ شما به حجت الاسلام شهاب شگفت زده شدم ❗️ایشان به من گفتند که من منکر شهادت عون و محمد از فرزندان جعفر در کربلا نیستم بلکه می گویم مادرشان زینب کبری است و به دروغ می گویند که مادرشان زینب کبری است ❕❕ 💠💠 👌برخی منابع تصریح کرده اند که مادر محمد بن عبد الله بن جعفر و عون بن عبد الله بن جعفر که در کربلا شهید شده اند ، زینب سلام الله علیها بوده است . ❕مرحوم سید محسن می نویسد ؛ « محمد بن عبد الله بن جعفر بن ابی طالب که مادرش زینب دختر امیر المومنین بود ، وارد میدان شد و ده تن را کشت ، سپس عامر بن نهشل تمیمی او را به قتل رساند » 📚اعیان الشیعه ج1 ص608 👌این مضمون در کتاب کامل مرحوم عماد الدین طبری نیز مورد سخن قرار گرفته است ؛ 📚کامل بهایی ج2 ص303 ❕از فقهای کنونی نیز ، آیت الله شیرازی می نویسد ؛ « محمد بن عبد الله بن جعفر ، فرزند دیگر عبد الله بن جعفر است و مادرش حضرت زینب علیها السلام می باشد » 📚عاشورا ریشه ها ، انگیزه ها ، رویدادها، پیامدها ، ص487 ❕همینطور برخی تصریح کرده اند که عون بن عبد الله بن جعفر که در کربلا به شهادت رسید ، فرزند دیگر حضرت زینب بوده است . 👌سید محسن امین می نویسد ؛ « برادر محمد ، عون بن عبد الله بن جعفر وارد میدان شد ، که او نیز زینب دختر امیر مومنان می باشد » 📚اعیان الشیعه ج1 ص608 👌همین مضمون در کتاب کامل بهایی نیز آمده است ؛ 📚کامل بهایی ج2 ص303 ❕ابو الفرج نیز می نویسد ؛ « مادر عون ، فرزند عبد الله بن جعفر ، زینب عقیله دختر علی بن ابی طالب است که عبد الله بن قطنه تیهانی او را کشت » 📚مقاتل الطالبین ص95 👌آیت الله نیز می نویسد ؛ « عون بن عبد الله جعفر ، فرزند زینب کبری عقیله بنی هاشم است ، عبد الله بن جعفر همسر زینب کبری که خود در مدینه ماند ، دو فرزندش عون و محمد را نزد امام حسین فرستاد و آنها در وادی عقیق به امام علیه السلام ملحق شدند » 📚عاشورا...ص487 👌شیخ عباس نیز می نویسد ؛ « ظاهر آن است که عون بن عبد الله بن جعفر که در کربلا شهید شد ، فرزند زینب کبری بوده است » 📚نفس المهموم ص288 ❕با توجه به این تصریحات بزرگان و ، ادعای آقای شهاب مرادی که در رسانه ملی صراحتا می گوید که عون و محمد فرزندان زینب کبری نمی باشند ، موجه و مناسب نمی باشد . https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
‌❔پرسش ❓لطفاً بفرمایید دلیل و حکمت قسم خوردن های خداوند حتی گاهی مکرر در آیات چیه؟ مگر خدا نیازی به قسم خوردن داره .قسمی بالاتر از خود خداوند وجود نداره پس چرا خداوند به برخی چیزها که برخی مادی آن که ارزش چندانی هم ندارن و برخی معنوی اند خداوند متعال قسم یاد میکنه❔ 💠پاسخ: 🗯برای سوگندهای خداوند دو فلسفه مهم بیان شده است؛ 1⃣اگر خداوند بخواهد اهمیت فوق العاده برخی از دستوراتش را بیان کند آن را همراه با سوگند می کند. 👌واین خود یک نوع فصاحت و بلاغت در کلام است که گوینده علاوه بر بیان وجوب یک مطلب درجه اهمیت آن را نیز با قسم به مخاطب خود تفهیم می کند. 👌مثلا خداوند می خواهد اهمیت فوق العاده تهذیب نفس و مبارزه با هوا و هوس را بیان کند و به انسانها بفهماند که تا مسلط بر هوای نفس خویش نشوند شایسته نام انسان نیستند ؛ این کار را با قسمهای پی در پی انجام می دهد. ❗️قسم به خورشید با عظمت و شعاع طلائیش ،قسم به ماه و نور خیره کننده اش،قسم به تاریکی شب که آرام بخش است،قسم به روشنایی روز که بیدار کننده است،قسم به خالق جان و روح انسان...تنها کسی که دل و جان را تصفیه کند و به تزکیه بپردازد و باطن خود را از الودگی ها پاک نماید رستگاران روز قیامتند. 📚سوره شمس 👌آری خداوند برای تبیین مقام شامخ جهاد با نفس یازده بار قسم یاد کرده است. 🔷یا در جای دیگر برای توجه انسان به ارزش فوق العاده قلم و اینکه این ابزار ساده ممکن است تمدن جمعیتی را شکوفا یا نابود سازد به قلم و آنچه بوسیله آن نوشته میشود سوگند یاد کرده است 📚سوره قلم 2⃣دومین فلسفه قسم های خداوند بیان اهمیت و ارزش موجوداتی است که به آنها سوگند یاد کرده است . ❗️مثلا خداوند در سوره شمس می خواهد از یک سو اهمیت کم نظیر جهاد با نفس را بیان کند و از سوی دیگر انسان را وادار به مطالعه و تفکر پیرامون موجودات با عظمتی همچون خورشید و ماه و روز و شب و بنای رفیع آسمان ،زمین پهناور ،جان آدمی و مانند آن نماید . 👌تا با تفکر و اندیشه پیرامون این نعمت های بزرگ الهی معرفتش به پرودگار بیشتر و عشقش به او سوزان تر و اطاعت و پیرویش از او عمیق تر گردد. ❗️در حقیقت قسمهای قرآنی از این زاویه کلید علوم و دانشهاست چرا که سبب بسیج اندیشه های متفکر و اندیشمند پیرامون موجوداتی می شود که خداوند به آنها قسم خورده است و از این رهگذر رازهای مهم و مطالب تازه و دانشهای جدید برای انسان کشف می شود. 📚تفسیر نمونه ج19 ص6 ✏️پرسمان اعتقادی https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
🤔 ❔در دیدار با یکی از دوستانم به او گفتم، ایا اگر کسی به تو بگوید قسم به هواپیما، یا قسم به دوچرخه و یا قسم به کشتی، آیا بواسطه این قسم تو کلام او را می پذیری؟ با تعجب به من نگاه کرد و گفت : دیوانه شده ای؟ مسلما که باور نخواهم کرد! به او گفتم، قرآن در سوره ذاریات آیه سوم به کشتی قسم خورده است، چه دلیلی دارد که بواسطه این قسم، خزعبلات او را پذیرفت؟ با تعجب به صفحه آیات مربوطه نگاه کرد و ایات را خواند سپس بعد دقایقی گفت : من تاکنون قرآن را نخوانده بودم و نمی دانستم چنین سخنان در آن است ❕❕ 💠💠 👌خداوند در سوره ذاریات می فرماید ؛ «وَ الذَّارِياتِ ذَرْواً ، فَالْحامِلاتِ وِقْراً ،فَالْجارِياتِ يُسْراً ، فَالْمُقَسِّماتِ أَمْراً ، إِنَّما تُوعَدُونَ لَصادِقٌ ،وَ إِنَّ الدِّينَ لَواقِع » « سوگند به بادهايى كه ابرها را به حركت در مى آورند (و گرد و غبار و بذرهاى گياهان را). و سپس سوگند به ابرهايى كه بار سنگينى (از باران) با خود حمل مى كنند. و سپس سوگند به كه به آسانى به حركت در مى آيند. و سوگند به فرشتگانى كه كارها را تقسيم مى كنند. (آرى سوگند به همه اينها) كه آنچه به شما وعده داده شده است قطعا راست است. و بدون شك جزاى اعمال واقع شدنى است. » ( ذاریات 1_6) ❕حضرت امير عليه السلام مشغول سخنرانى بود. ابن كوّاء خطاب به حضرت عرض كرد ، آيات اوّليه سوره ذاريات و سوگندهاى آن براى ما حل نشده است. لطفاً تفسير آن را بيان فرماييد. 👌حضرت فرمودند منظور از «ذاريات» بادهايى است كه حركت مى كند، و ابرها را در آسمان مى گستراند، و هر قطعه ابرى را به جايى مى برد كه مأمور باريدن در آنجاست. يا بادهايى كه دانه هاى گياهان را به نقاط مختلف زمين مى برد تا در آنجا برويد. 👌و امّا «حاملات» ابرهايى هستند كه هزاران تن آب را حمل مى كنند. اگر خوب دقت كنيد خداوند قادر درياهاى متعدّدى را در قالب ابرها بر بالاى سر ما بصورت معلّق در بين زمين و آسمان نگه داشته است. ابرها از آب هستند كه مأموريّت سيراب كردن نهرها، استخرها، جويبارها، چشمه ها، چاه هاى عميق و نيمه عميق و صحراهاى خشك و سوزان و درختان و جنگلها و گياهان و حيوانات را بر عهده دارند، بر هر كجا كه خداوند به آنها مأموريّت دهد دانه دانه و به نرمى فرو مى ريزند. 👌 «جاريات» كشتى هايى هستند كه براحتى در درياها حركت مى كنند. جاريات جمع جاريه است، و يكى از معانى جاريه كشتى است، همانگونه كه «جوار» در آيه شريفه «وَلَهُ الْجَوَارِ الْمُنْشَاتُ فِى الْبَحْرِ كَالْأَعْلَامِ» نيز جمع جاريه به معناى كشتى است. 👌«مقسمات» پروردگارند كه كارها را بين خود تقسيم مى كنند، و طبق برنامه ريزى دقيق و حساب شده وظايف خويش را به نحو احسن انجام مى دهند. 📚تفسیر فخر رازی ج 28 ص 195 ❕طبق تفسير حضرت على عليه السلام، خداوند متعال به ابر و باد و كشتى و فرشتگان كه قدر مشترك بين همه آنها خدمت به جامعه بشرى است، قسم ياد كرده است. 👌 ابر و باد و مه و خورشيد و فلك در كارند تا تو نانى به كف آرى و به غفلت نخورى همه از بهر تو سرگشته و فرمانبردار شرط انصاف نباشد كه تو فرمان نبرى 📚سوگند های پر بار قرآن ص 185 👌یکی از فلسفه های قسم های خداوند بیان اهمیت و ارزش موجوداتی است که به آنها یاد کرده است . ❕قسم خوردن خداوند به موجودات با عظمتی همچون خورشید و ماه و روز و شب و بنای رفیع آسمان ،زمین پهناور ،جان آدمی و ... از این جهت است که با تفکر و اندیشه پیرامون این نعمت های بزرگ الهی معرفت انسان به پرودگار بیشتر و عشقش به او سوزان تر و اطاعت و پیرویش از او عمیق تر گردد. 👌در حقیقت قسمهای قرآنی از این زاویه کلید علوم و دانشهاست چرا که سبب بسیج اندیشه های متفکر و پیرامون موجوداتی می شود که خداوند به آنها قسم خورده است و از این رهگذر رازهای مهم و مطالب تازه و دانشهای جدید برای انسان کشف می شود. 📚تفسیر نمونه ج19 ص6 👌مثلا در آیات فوق به باد و باران و کشتی قسم یاد شده است تا مخلوقات را متوجه کردن دراین نعمات الهی و آیات او کند . بادها كه عامل حركت كشتى ها و ابرها كه مايه ى بركت زمين هستند، در اين آيات مورد سوگند خداوند واقع شده اند. ❕حيات بشر، و گياهان در گرو باران است و بادها در جابجا نمودن ابرها، تعديل هوا و لقاح گياهان نقش مهمى دارند. 👌نقش كشتى در زندگى گذشته وحال بشر بر كسى پوشيده نيست. وسيعترين، ارزانترين و كم حادثه ترين راهها، راههاى دريايى و سفر با كشتى است. زمانى نقش آن معلوم مى شود كه چند روزى كشتى هاى جهان متوقّف شوند. این خداوند است که با قدرت خویش دریا را مسخر انسان کرده است تا با کشتی بر روی آن رفت و آمد کند . 📚تفسیر نور ج 9 ص 140 ادامه پاسخ 👇
پاسخ👇 ❕اساسا حرکت کشتی بر دریاها و اقیانوس ها معلول چند است ؛ 1⃣نخست بادهاى منظمى كه در سطح اقيانوسها مى وزد اعم از وزشهاى سراسرى كه به طور مداوم از قطب شمال و جنوب زمين به سوى خط استواء و از خط استواء به سوى قطب شمال و جنوب در حركتند و بنام" آليزه" و" كنتر آليزه" معروفند، يا وزشهاى منطقه اى كه تحت برنامه هاى معينى حركت مى کنند و به كشتيها امكان مى دهند، از اين نيروى فراوان و رايگان طبيعى بهره گيرند و به سوى مقصد پيش روند . 2⃣همچنين خاصيت طبيعى چوب يا فشار كه از ناحيه آب به اجسام وارد مى شود و آنها را بر سطح آب، شناور مى سازد . 3⃣همچنين خاصيت تغييرناپذير دو قطب مغناطيسى زمين، كه عقربه هاى قطب نماها را تنظيم مى كند . 4⃣ و يا نظام ستارگان آسمان كه راه را به انسان نشان مى دهند، آرى تا همه اين نظامها دست بدست هم ندهند، استفاده از كشتيها با آن فوائد سرشارشان امكانپذير نيست و در نتيجه آيتى است براى ذات پاك او . 👌خداوند با قسم خوردن به کشتی و سایر نعمات های خویش همگان را دعوت به تامل و تحقیق در این آیات الهی ، می کند تا به معرفت و قدرت لایزال الهی برسند . 📚تفسیر نمونه ج 1 ص 561 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman
🤔 ❔چند و چند داریم ! ❓ شرق و يک غرب (سوره 26 آيه 28)، شرق و دو غرب (سوره 55 آيه 17) شرق و چندين غرب (سوره 70 آيه 40) ❕❕آیا آیات قرآن در این رابطه ندارد ❕❕ 💠💠 👌در تفسیر چنین آمده است ؛ ❕« در آیات قرآن مجید گاهی تعبیر مشرق و مغرب به صورت آمده است مانند آیه 115 بقره «و لله المشرق و المغرب » «مشرق و مغرب از آن خدا است » و آیه 9 سوره زمل « المشرق و المغرب » و گاه به صورت آمده است ، مانند آیه 17 سوره رحمن« رب المشرقین و رب المغربین » «پروردگار دو مشرق و پروردگار دو مغرب »و گاه به صورت جمع « فلا اقسم برب المشارق و المغارب »«قسم به پرودگار مشارق و ها»( معارج40) ❕بعضی نظران این تعبیرات را متضاد پنداشته اند ، در حالی که همگی هماهنگ ، و هر یک اشاره به نکته ای است . 🔶 اینکه ؛ 🗯خورشید هر روز از نقطه تازه ای طلوع ، و در نقطه تازه ای می کند ، بنابراین به تعداد روزهای سال مشرق و مغرب داریم ، و از سوی دیگر در میان اینهمه مشرق و مغرب مشرق و دو مغرب در میان آنها ممتاز است که یکی در آغاز تابستان ، یعنی حداکثر خورشید در مدار شمالی ، و یکی در آغاز زمستان یعنی حداقل آمدن خورشید در مدار جنوبی است (که از یکی تعبیر به مدار رأ س و از دیگری تعبیر به مدار رأ س می کنند) و چون این دو کاملا مشخص است روی آن تکیه شده است ، علاوه بر این دو مشرق و دو مغرب دیگر که آنها را مشرق و مغرب می نامند (در اول بهار و اول پائیز هنگامی که شب و روز در تمام دنیا برابر است ) نیز مشخص می باشد که بعضی رب المشرقین و رب المغربین را اشاره به آن گرفته اند و آن نیز قابل است . اما آنجا که به صورت ذکر شده معنی جنس را دارد که توجه تنها روی اصل مشرق و مغرب است بی آنکه نظر به داشته باشد مانند « رب المشرق و المغرب » « خداوند مشرق و مغرب » که اشاره به حاکمیت و ربوبیت خداوند بر تمام جهان هستی است همان گونه که در تعبیرات روز مره می گوییم فلان کس شرق و غرب زمین را در سیطره خود قرار داد یعنی تمام روی را 👌به این ترتیب تعبیرات مختلف بالا هر یک نکته ای دارد و انسان را متوجه تغییرات مختلف طلوع و غروب آفتاب و تغییر منظم شمس می کند . 📚تفسیر ج25 ص45 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA