eitaa logo
آرشیو پرسمان اعتقادی ( شیعه پاسخ )
2.2هزار دنبال‌کننده
11 عکس
2 ویدیو
10 فایل
کانال اصلی ؛ @Rahnamye_Behesht #سایت ipasookh.ir
مشاهده در ایتا
دانلود
سوال نظر اسلام در مورد عقل چیه ایا این که اتیست ها میگن عقل در اسلام جایگاهی نداره راسته ،چرا تو اسلام جنگیدن و برده داری بوده که الان ها بیشتر اشکالات این اتیست های بی عقل در همین مورده ✅پاسخ عقل در مکتب تشیع از اهمیت ویژه ای برخوردار است تا جایی که در کتب اصولی به عنوان یکی از منابع تشریع بر روی ان بحث می شود ❗️در قران مجید نیز ایات فراوانی در اهمیت عقل و تدبر کردن امده مانند لعلکم تعقلون،لقوم یعقلون،اولوالالباب، ان کنتم تعقلون،افلا تعقلون،لاولی النهی، 👌محدثان اسلامی نیز از دیر باز کتب حدیثی خود را با بیان ذکر روایات در اهمیت عقل در اسلام اغاز کرده اند 📚بحار الانوار،ج 1 ص82، کتاب العقل و العلم و الجهل 👌 حضرت علی فرمود: « هیچ جمالی زیبننده تر از عقل نیست» 📚الکافی ج8 ص19 👌امام صادق فرمود: « خداوند به اندازه عقل انسان ها به انها ثواب میدهد» 📚امالی صدوق،ص418 ♦️امام رضا فرمود: « دوست هر انسانی عقلش و دشمنش جهلش می باشد» 📚عیون الاخبار ج1 ص258 ♦️در روایت دیگر امده است: « اساس دین بر پایه عقل بنا گذارده شده است » 📚بحار الانوار ج1 ص94 ♦️ودر روایت معروف دیگری امده است که امام کاظم فرمود: « حجت خداوند بر مردم دو حجت است یکی حجت ظاهری و دیگری حجت باطنی ،حجت ظاهری انبیا و امامان هستند و حجت باطنی عقل است » 📚الکافی ج1 ص16 ♦️اما در مورد جهاد در اسلام و رابطه مسلمین با غیر مسلمانان و برده داری ما در گذشته پاسخ های مفصل داده ایم که می توانید کلید واژه های جهاد،گردن،برده،برده داری، و ...را در کانال سرچ کنید 🆔ایدی برای طرح سوالات @poorseman 📢کانال ما در تلگرام https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
🤔 ❔در آیاتی از قرآن می بینیم که خداوند عده ای را لعنت و نفرین می کند ❗️مگر لعنت و نفرین کردن کار انسانهای ناتوان از نیست ❕خداوند قادر مطلق چرا چنین می کند ❕❕ 💠💠 👌آنچه سبب اشتباه شده است مقایسه لعنت و نفرین خداوند با لعنت و نفرین بندگان است . ❕لعن و نفرین خداوند به معنای عمل کردن خداوند است ، یعنی مطابق آن نفرین عمل کردن و دور ساختن کسانی که مورد و نفرین قرار گرفته اند از رحمت خود و مواهب و برکاتی که از ناحیه او به بندگان می رسد . 📚تفسیر نمونه ج 1 ص 551 ❕اما لعن و نفرین بندگان به معنای دعا و درخواست آنان از خداوند است تا مطابق لعن و نفرین آنها کند . 👌مثلا خداوند در مورد ابی لهب دشمن پیامبر گرامی فرمود ؛ «بريده باد هر دو ابولهب و مرگ بر او باد هرگز مال و ثروتش و آنچه را به دست آورد به حالش سودى نبخشيد .و به زودى وارد آتشى شعله ور و پر مى شود».( مسد1 تا 3)» 👌مطابق آیات فوق ابی لهب دستانش در دنیا از کار افتاد و هلاک شد و مال و ثروتش برایش مفید فائده نبود و بی ایمانی دنیا را ترک کرد و وارد آتش دوزخ شد ؛ 📚المیزان ج 20 ص 383 💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/8369 👌و یا در مورد یهودیان زمان پیامبر فرمود ؛ « هنگامى كه شما را ملاقات مى كنند (به دروغ) مى گويند ايمان آورده ايم، اما هنگامى كه تنها مى شوند از شدت خشم بر شما انگشتان خود را به دندان مى گزند، بگو بميريد با همين خشمى كه داريد، خدا از (اسرار) درون سينه ها آگاه است.» ( آل عمران 119) 👌مطابق آیه فوق ، یهودیان لحظه ای در برابر آیین اسلام تسلیم نشدند و همه آنان با حالت خشم و غضب از حقانیت و گسترش دعوت اسلام شدند . 📚فروغ ابدیت ص 620 🔹خلاصه آنکه لعنت و نفرین خدا با لعنت ديگران فرق دارد ، لعنت خدا به اين معنا است كه خداوند ايشان را از رحمت و دور مى كند، و لعنت لعنت كنندگان ، نفرين و درخواست لعنت خدا است . 📚ترجمه تفسیر المیزان ج 1 ص 587 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman
❔پرسش ❓در کانال معاندین مطلبی از کتاب علل الشرائع مرحوم صدوق مطلبی مطرح شده مبنی بر اینکه یک نفر خدمت حضرت زهرا سلام الله علیها میرسد و میگوید حضرت علی علیه السلام از دختر ابوجهل خواستگاری کرده و ایشان بخاطر حسادت زنانه ناراحت شدند وبا فرزندان خود به قهر منزل پدر رفتند ایا این مطلب درست است ❓ 💠پاسخ؛ ❗️شیخ صدوق در علل الشرایع از امام صادق نقل می کند؛ « شقی از اشقیای به نزد فاطمه آمد و به او گفت می دانی که علی از دختر ابوجهل خواستگاری کرده است .فاطمه گفت حقیقت را می گویی ؟ ❕مرد گفت آری پس غیرت فاطمه تحریک شد به طوری که نتوانست خود را کنترل کند و پیوسته اندوهگین بود...تا به نزد پیامبر رفت و پیامبر را از موضوع آگاه کرد. ❗️پیامبر به علی گفت آیا نمی دانی که فاطمه پاره تن من است و هرکس او را اذیت کند مرا اذیت کرده است... 🔶علی گفت آری می دانم .پیامبر از او پرسید پس چرا چنین کاری را کردی ❗️ 🔷حضرت علی گفت به خدا سوگند چنین نکرده ام و حتی فکر آن را هم به خود راه نداده ام .پیامبر گفت راست گفتی پس فاطمه خوشحال شد و تبسم کرد...» 📚علل الشرایع ج1 ص185 🔷این روایت تنها در علل الشرایع نقل شده است و علامه مجلسی نیز این روایت را از علل الشرایع نقل میکند 📚بحار الانوار ج43 ص201 👌این روایت از چند جهت دارای اشکال است؛ 1⃣از حیث سندی با اشکالات عدیده ای روبه رو است.شیخ صدوق روایت را از افراد زیر نقل می کند؛ 🔶1- احمد بن محمد بن یحیی 🔶2- عمروبن ابی المقدام 🔶3- زیاد بن عبدالله 👌احمد بن محمد بن یحیی مجهول است و روایتش از اعتبار ساقط است. 📚معجم رجال الحدیث ،ایت الله خویی ج3 ص122 👌عمروبن ابی المقدام نیز دارای اعتبار قاطع نیست.علامه حلی از برخی از علما نقل می کند که او را تضعیف کرده اند 📚رجال علامه حلی ص120 ❗️واگر از این تضعیف نیز بگذریم در طریق شیخ صدوق به او حکم بن مسکین قرار دارد که مجهول است وطریقه صدوق به عمروبن مقدام ضعیف است 📚معجم رجال الحدیث ج14 ص82 👌زیاد بن عبدالله نیز در هیچ کتاب رجالی عنوان نشده است و مجهول است . ❕حدیثی که سندش چنین باشد از درجه اعتبار ساقط است. 2⃣پیامبر گرامی در مورد حضرت زهرا فرمود: « خداوند با غضب فاطمه به غضب می آید» 📚امالی طوسی ص95 📚معانی الاخبار ص303 📚بحار الانوار ج43 ص19 ❗️این حدیث شریف می رساند که زهرای مرضیه بدون جهت و به ناحق غضبناک و ناراحت نمی شود و هر موقع غضبناک شود چون بحق بوده خداوند نیز غضبناک می شود. ⁉️چگونه قابل قبول است که زهرای اطهر بی جهت بر حضرت علی غضبناک شده و ناراحت شود.این با عصمت ایشان منافات دارد. 3⃣پیامبر گرامی نسبت به حضرت علی فرمود: «حق با علی است هر کجا که باشد» 📚امالی طوسی ص479 ⁉️چگونه ممکن است زهرای اطهر به این مساله توجه نکرده باشد و گمان کند که علی از حق و حقیقت جدا شده باشد❓ ❓چگونه ممکن است پیامبر گرامی به این مساله توجه نداشته باشد و به علی مرتضی سوئ ظن ببرد در حالی که خداوند می فرماید: « از بسیاری از گمانها بپرهیزید زیرا بعضی از گمانها گناه است» 🔰حجرات 12 🗯با توجه به این نکات کذب و جعلی بودن این روایت روشن میشود. https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
🤔پرسش ❓آیا راست است که حضرت علی از دختر ابوجهل خواستگاری کرد و حضرت زهرا ناراحت شدند و پیامبر فرمودند هرکس فاطمه را ناراحت و اذیت کند من و خدا را اذیت کرده است و مغضوب خداوند می باشد ❗️ 💠پاسخ💠 👌چگونه ممکن است حضرت علی که پیامبر گرامی در مورد او فرمود: « اگر آسمان و زمین در یک کفه میزان باشد و ایمان علی در کفه دیگر آن ، ایمان علی بر آسمان و زمین سنگینی دارد» 📚کنزالعمال ج6 ص156 ❓مغضوب رسول و خداوند واقع شود؟ ❓چگونه ممکن است علی مغضوب خدا و رسول باشد در حالی که پیامبر در مورد او گفت: « علی برترین مخلوقات است . هرکس در آن شک کند کافر شده است» 📚تاریخ بغداد ج7 ص421 ❓چگونه ممکن است علی که محور حق و حقیقت و قرآن است مغضوب الهی باشد چنان که پیامبر گرامی فرمود: « علی با حق است و حق با علی است» 📚تاریخ بغداد ج14 ص321 ❗️وفرمود: « علی با قرآن و قرآن با علی است» 📚مستدرک علی الصحیحین ج3 ص124 ❗️ناصبیان علی از علمای اهل سنت که در راس آنها بخاری قرار دارد روایت جعلی از مسور بن مخزمه نقل می کند که او چنین می گوید: « علی از دختر ابوجهل خواستگاری کرد .من نوجوانی تازه به بلوغ رسیده و در ابتدای احتلام بودم که پیامبر را بر فراز منبر دیدم که در این باره سخن می گفت و می فرمود فاطمه از من است ...بدانید دختر رسول خدا با دختر دشمن خدا در یک خانه جمع نمی گردد...» 📚صحیح بخاری ج3 ص1132 ❗️ومی گوید: « علی به خواستگاری دختر ابوجهل رفت .فاطمه از این موضوع ناراحت شد و به نزد پیامبر رفت...پس از آن علی از ازدواج با دختر ابوجهل منصرف شد» 📚صحیح بخاری ج3 ص1364 ❗️نقد؛ 👌راوی این داستان ها فردی است به نام « مسور بن مخزمه» که از دشمنان اهل بیت بوده و از دوستان و افراد مورد اعتماد خوارج محسوب می شده است. 🔶ذهبی می نویسد: « او مورد اعتماد خوارج بوده و خوارج او را از خود می دانستند» 📚سیر اعلام النبلاء، ج3 ص391 ❗️ومی نویسد: « مسور هر گاه نام معاویه را بر زبان می آورد بر او درود می فرستاد» 📚همان مدرک ص392 ❓آیا روایت چنین شخصی که دشمن علی و اهل بیت بوده در حق حضرت علی قابل قبول است؟ 🔶این فرد در زمان وقوع این خواستگاری جعلی حدودا شش ساله بوده است 📚الاصابه ج6 ص119 📚تهذیب التهذیب ج10 ص137 ❕و از عقل درستی نیز بهره مند نبوده است چنان که مسلم می نویسد: « مسور می گوید من سنگ بزرگی برداشته بودم تا ببرم ، لنگ از کمرم باز شد و نتوانستم سنگ را زمین بگذارم همین طور به راه خود ادامه می دادم تا این که به جایی رسیدم که باید سنگ را می گذاشتم .رسول خدا فرمود نزد لباست برگرد و لخت راه نرو» 📚صحیح مسلم ج1 ص268 ❓ایا از یک کودک شش ساله که نمی فهمد چون لنگ از کمرش باز شد و عورتش نمایان شد باید سنگ را گذاشته و پوشش را حفظ کند می توان روایتی به این مهمی را قبول کرد❔ 👌این داستان دروغین با قرآن نیز منافات دارد زیرا قرآن صراحتا اجازه ازدواج با چهار زن را میدهد؛ 🔷نساء3 ❓اگر این داستان جعلی صحیح باشد چرا پیامبر بر خلاف حکم قرآن مانع ازدواج علی می شود؟ 👌همه این شواهد ، دلائل روشن و واضح بر بطلان و دروغین بودن این داستان می باشد . ❗️برخی از ناصبیان می گویند داستان خواستگاری حضرت علی از دختر ابوجهل در کتب شیعه هم آمده است در حالی که اصلا در کتب شیعه سخنی از خواستگاری به میان نیامده است .جهت آگاهی به نمایه زیر رجوع فرمایید؛ https://t.me/Rahnamye_Behesht/5072 📝پرسمان اعتقادی https://telegram.me/joinchat/BRb8LDwfNBiQIByOu36zjw
⁉️سوال من آلمان زندگي ميكنم دو روز پيش معلمم كه قرآن رو كاملا خوانده وبااينكه مسيحي هست به من گفت چرا تو قرآن نوشته كه يك مرد ٤تا زن ميتونه بگيره و به شرط اينكه مساوات رو رعايت كنه.من چي جواب بدم؟ 🔷پاسخ: ❗️در مورد فلسفه تعدد زوجات برای مردان در تفسیر نمونه چنین امده است : ❗️با مطالعه وضع محیطهای مختلف قبل از اسلام، به این نتیجه می رسیم که تعدد زوجات بطور نامحدود امری عادی بوده و حتی بعضی از مواقع بت پرستان به هنگام مسلمان شدن، بیش از ده زن و یا کمتر داشته اند، بنابراین تعدد زوجات از پیشنهادها و ابتکارات اسلام نیست بلکه اسلام آن را در چهارچوبه ضرورتهای زندگی انسانی محدود ساخته و برای آن قیود و شرائط سنگینی قائل شده است. ❗️قوانین اسلام بر اساس نیازهای واقعی بشر دور می زند نه تبلیغات ظاهری و احساسات رهبری نشده، مساءله تعدد زوجات نیز از همین زاویه در اسلام مورد بررسی قرار گرفته، زیرا هیچ کس نمی تواند انکار کند که مردان در حوادث گوناگون زندگی بیش از زنان در خطر نابودی قرار دارند و در جنگها و حوادث دیگر قربانیان اصلی را آنها تشکیل می دهند 🔷و نیز نمی توان انکار کرد که عمر زندگی جنسی مردان، از زنان طولانی تر است زیرا زنان در سنین معینی آمادگی جنسی خود را از دست می دهند در حالی که در مردان چنین نیست. 🔷و نیز زنان به هنگام عادت ماهانه و قسمتی از دوران حمل، عملا ممنوعیت جنسی دارند در حالی که در مردان این ممنوعیتها وجود ندارد. 🔶 از همه گذشته زنانی هستند که همسران خود را به علل گوناگونی از دست می دهند و معمولا نمی توانند به عنوان همسر اول، مورد توجه مردان قرار گیرند و اگر مساءله تعدد زوجات در کار نباشد آنها باید برای همیشه بدون همسر باقی بمانند همانطور که در مطبوعات مختلف می خوانیم که این دسته از زنان بیوه با محدود شدن مساءله تعدد زوجات از نابسامانی زندگی خود شکایت دارند و جلوگیری از تعدد را یک نوع احساسات ظالمانه درباره خود تلقی می کنند. ❗️ بادر نظر گرفتن این واقعیتها در این گونه موارد که تعادل میان مرد و زن به عللی بهم می خورد ناچاریم یکی از سه راه را انتخاب کنیم: 1⃣مردان تنها به یک همسر در همه موارد قناعت کنند و زنان اضافی تا پایان عمر بدون همسر باقی بمانند و تمام نیازهای فطری و خواسته های درونی خود را سرکوب کنند. 2⃣مردان فقط دارای یک همسر قانونی باشند ولی روابط آزاد و نامشروع جنسی را با زنانی که بی شوهر مانده اند به شکل معشوقه برقرار سازند. 3⃣ کسانی که قدرت دارند بیش از یک همسر را اداره کنند و از نظر جسمی و مالی و اخلاقی مشکلی برای آنها ایجاد نمی شود و قدرت بر اجراء عدالت کامل در میان همسران و فرزندان خود دارند به آنها اجازه داده شود که بیش از یک همسر برای خود انتخاب کنند. مسلما غیر از این سه راه، راه دیگری وجود ندارد. ❗️اگر بخواهیم راه اول را انتخاب کنیم باید با فطرت و غرائز و نیازهای روحی و جسمی بشر به مبارزه برخیزیم و عواطف و احساسات اینگونه زنان را نادیده بگیریم، این مبارزهای است که پیروزی در آن نیست و به فرض که این طرح عملی شود جنبه های غیر انسانی آن بر هیچ کس مخفی نیست. 🔷 به تعبیر دیگر مساءله تعدد همسر را در موارد ضرورت نباید تنها از دریچه چشم همسر اول، مورد بررسی قرار داد، بلکه از دریچه چشم همسر دوم نیز باید مورد مطالعه قرار گیرد، و آنها که مشکلات همسر اول را در صورت تعدد زوجات عنوان می کنند کسانی هستند که یک مساءله سه زاویه ای را تنها از یک زاویه نگاه می کنند زیرا مساءله تعدد همسر، هم از زاویه دید مرد و هم از زاویه دید همسر اول و هم از زاویه دید همسر دوم باید مطالعه شود و با توجه به مصلحت مجموع، در این باره قضاوت کنیم. 🔷 اگر راه دوم را انتخاب کنیم باید فحشاء را به رسمیت بشناسیم و تازه زنانی که به عنوان معشوقه مورد بهره برداری جنسی قرار می گیرند نه تامینی دارند و نه آینده ای، و شخصیت آنها در حقیقت لگدمال شده است و اینها اموری نیست که هیچ انسان عاقلی آنرا تجویز کند. ❗️بنابراین تنها راه سوم باقی می ماند که هم بخواسته های فطری و نیازهای غریزی زنان پاسخ مثبت می دهد و هم از عواقب شوم فحشاء و نابسامانی زندگی این دسته از زنان بر کنار است و جامعه را از گرداب گناه بیرون می برد. 🔷البته باید توجه داشت که جواز تعدد زوجات با اینکه در بعضی از موارد یک ضرورت اجتماعی است و از احکام مسلم اسلام محسوب می شود اما تحصیل شرائط آن در امروز با گذشته تفاوت بسیار پیدا کرده است 📍ادامه پاسخ 👇👇👇👇👇 💭ادامه پاسخ : زیرا زندگی در سابق یک شکل ساده و بسیط داشت و لذا رعایت کامل مساوات بین زنان آسان بود و از عهده غالب افراد برمی آمد ولی در عصر و زمان ما باید کسانی که می خواهند از این قانون استفاده کنند مراقب عدالت همه جانبه باشند و اگر قدرت بر این کار دارند چنین اقدامی بنمایند. اساسا اقدام به این کار نباید از روی هوی و هوس باش
د. 🔺جالب توجه اینکه همان کسانی که با تعدد همسر مخالفند (مانند غربیها) در طول تاریخ خود، به حوادثی برخورده اند که نیازشان را به این مساءله کاملا آشکار ساخته است، ▪️مثلا بعد از جنگ جهانی دوم احتیاج و نیاز شدیدی در ممالک جنگ زده، و مخصوصا کشور آلمان، به این موضوع احساس شد و جمعی از متفکران آنها را وادار ساخت که برای چاره جوئی و حل مشکل در مساءله ممنوعیت تعدد همسر، تجدید نظر کنند، و حتی برنامه تعدد زوجات اسلام را از دانشگاه (الازهر) خواستند و تحت مطالعه قرار دادند، ولی در برابر حملات سخت کلیسا مجبور به متوقف ساختن این برنامه شدند، و نتیجه آن همان فحشاء وحشتناک و بیبند و باری جنسی وسیعی بود که سراسر کشورهای جنگ زده را فرا گرفت. 🔷از همه اینها گذشته تمایل پاره ای از مردان را به تعدد همسر نمی توان انکار کرد، این تمایل اگر جنبه هوس داشته باشد قابل ملاحظه نیست اما گاه می شود که بر اثر عقیم بودن زن، و علاقه شدید مرد به داشتن فرزند، این تمایل را منطقی می کند، و یا گاهی بر اثر تمایلات شدید جنسی و عدم توانائی همسر اول برای انجام این خواسته غریزی، مرد، خود را ناچار به ازدواج دوم می بیند، حتی اگر از طریق مشروع انجام نشود از طرق نامشروع، اقدام می کند در اینگونه موارد نیز نمی توان منطقی بودن خواسته مرد را انکار کرد، و لذا حتی در کشورهائی که تعدد همسر قانونا ممنوع است، عملا در بسیاری از موارد ارتباط با زنان متعدد رواج کامل دارد، و یک مرد در آن واحد با زنان متعددی ارتباط نامشروع دارد. ❗️مورخ مشهور فرانسوی گوستاولوبون قانون تعدد زوجات اسلام را که به صورت محدود و مشروط است یکی از مزایای این آئین می شمارد و بهنگام مقایسه آن را روابط آزاد و نامشروع مردان، با چند زن، در اروپا چنین می نویسد: «در غرب هم با وجود اینکه آب و هوا و وضع طبیعت هیچکدام ایجاب چنین رسمی (تعدد زوجات) نمی کند با این حال وحدت همسر چیزی است که ما آن را فقط در کتابهای قانون می بینیم و الا گمان نمی کنم که بشود انکار کرد که در معاشرت واقعی ما اثری از این رسم نیست! راستی من متحیرم و نمی دانم که تعدد زوجات مشروع و محدود شرق، از تعدد زوجات سالوسانه غرب چه چیز کم دارد؟ بلکه من می گویم که اولی از هر حیث از دومی بهتر و شایسته تر است » 📚تاریخ تمدن اسلام و عرب ترجمه فخر گیلانی صفحه 509 ❗️البته نمی توان انکار کرد که بعضی از مسلمان نماها بدون رعایت روح اسلامی این قانون، از آن سوء استفاده کرده و برای خود حرم سراهای ننگینی بر پا نموده و به حقوق زنان و همسران خود تجاوز کرده اند، ولی این عیب از قانون نیست و اعمال آنها را نباید به حساب دستورهای اسلام گذاشت، کدام قانون خوبی است که افراد سودجو از آن، بهره برداری نامشروع نکرده اند؟ 🔴ادامه پاسخ 👇👇👇 🔶ادامه پاسخ 👇👇👇👇 ⁉️در اینجا بعضی سؤال می کنند که ممکن است شرائط و کیفیاتی که در بالا گفته شد برای زن یا زنانی پیدا شود آیا در این صورت می توان به او اجازه داد که دو شوهر برای خود انتخاب کنند؟ 🔷جواب این سؤال چندان مشکل نیست: ❗️اولا: (بر خلاف آنچه در میان عوام معروف است) میل جنسی در مردان به مراتب بیش از زنان است و از جمله ناراحتیهائی که در کتب علمی مربوط به مسائل جنسی درباره غالب زنان ذکر می کنند مساءله (سرد مزاجی) است در حالی که در مردان، موضوع بر عکس است، و حتی در میان جانداران دیگر نیز همواره دیده می شود که تظاهرات جنسی، معمولا از جنس نر شروع می شود. ❗️ثانیا : تعدد همسر در مورد مردان هیچ گونه مشکل اجتماعی و حقوقی ایجاد نمی کند در حالی که درباره زنان اگر فرضا دو همسر انتخاب کنند، مشکلات فراوانی به وجود خواهد آمد که ساده ترین آنها مساءله مجهول بودن نسب فرزند است که معلوم نیست مربوط به کدام یک از دو همسر می باشد و مسلما چنین فرزندی مورد حمایت هیچ یک از مردان قرار نخواهد گرفت و حتی بعضی از دانشمندان معتقدند: فرزندی که پدر او مجهول باشد کمتر مورد علاقه مادر قرار خواهد گرفت، و با این ترتیب چنین فرزندانی از نظر عاطفی در محرومیت مطلق قرار می گیرند، و از نظر حقوقی نیز وضعشان کاملا مبهم است. 🔷و شاید نیاز به تذکر نداشته باشد که توسل به وسائل پیشگیری از انعقاد نطفه بوسیله قرص یا مانند آن، هیچگاه اطمینان بخش نیست و نمی تواند، دلیل قاطعی بر نیاوردن فرزند بوده باشد زیرا بسیارند زنانی که از این وسائل استفاده کرده و یا در طرز استفاده، گرفتار اشتباه شده و فرزند پیدا کرده اند، بنابراین هیچ زنی نمی تواند به اعتماد آن، تن به تعدد همسر بدهد. ❗️روی این جهات، تعدد همسر برای زنان نمی تواند منطقی بوده باشد، در حالی که در مورد مردان، با توجه به شرائط آن، هم منطقی است و هم عملی است. 🔴برگرفته از تفسیر نمونه ،ج3 ص256 https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
🤔پرسش ❓چرا در اسلام کافر به خدا و پیامبر نجس هستند آیا این توهین به آنها محسوب نمی شود❕❕ 💠پاسخ💠 👌مساله نجاست کفار اعم از کتاب و غیر کتابی و غیر آن مساله ای است که در روایات متعددی بیان شده است؛ 📚وسائل الشیعه ج3 ص419 باب14 📚مستدرک الوسائل ج2 ص562 باب10 👌وضابطه آن خروج از اسلام یا انکار ضروری دین است که ملاک اول شامل کافر اصلی یا ارتدادی یا کتابی و غیر کتابی می شود و ملاک دوم شامل غلات و خوارج و نواصب می شود. 📚الحدائق الناضره ج5 ص162 ❗️فلسفه نجاست کفار؛ 1⃣ناپاک بودن کفار مسلما یم نوع ناپاکی معنوی و آلودگی باطنی است که آثار آن در جسم آنها هم ظاهر شده است و یک فائده آن حفظ عقائد بسیاری از مردم است که با آمیزش و معاشرت با افراد منحرف و گمراه به زودی تحت تاثیر قرار می گیرند و منحرف می شوند . 👌همیشه مصلحین به افراد معمولی مردم سفارش می کنند که از معاشرت با افراد آلوده و گمراه و منحرف دوری کنند .اسلام این موضوع را به صورت حکم « ناپاک بودن کفار» بیان کرده است .اسلام روابط اقتصادی و تجاری و امثال آن را با کفار در شرایط معینی اجازه داده است اما اجازه نداده است که آنان رفیق سفره و کاسه شوند یعنی هم خواسته است از منافع آنها بهره مند گردد و هم از ضررهای عقیدتی و اخلاقی آنان که لازمه معاشرت کامل برای بسیاری از مردم است در امان بمانند . 2⃣تمام افراد کفار از بسیاری از آلودگی ها و چیزهای نجس مانند خون و گوشت خوک و مشروبات الکلی اجتناب نمی کنند و طبعا تمام زندگی آنان آلوده می باشد.برای دوری از این آلودگی ها آیین اسلام آنها را نجس شمرده تا مسلمانانی که ممکن است بر اثر معاشرت آلوده شوند از هر نوع آلودگی محفوظ بمانند. 📚پاسخ به پرسشهای مذهبی ص327 3⃣حکم نجاست کفار یک نوع کیفر و مجازات برای آنان تلقی می شود که اسلام به خاطر کیفر کفرشان بر آنان مترتب کرده است و ممکن است شخص اجرای این کیفر و مجازات را توهین به خود تلقی کند اما عامل این توهین خودشان هستند نه خداوند که به خاطر مصالح فوق الذکر این حکم را وضع کرده است. 📝پرسمان اعتقادی https://telegram.me/joinchat/BRb8LDwfNBiQIByOu36zjw
🤔پرسش ❓اگر تنها سجده باید برای خدا باشد چرا فرشتگان و شیطان مامور به سجده برای آدم شدند❗️و چرا یعقوب مامور به سجده برای یوسف شد❓آیا عذر شیطان در عدم سجده برای آدم موجه نبود که او خدا نیست و من برای غیر خدا سجده نمی کنم❕❕ 💠پاسخ💠 👌شک نیست که سجده به معنی پرستش برای خدا است چرا که در جهان هیچ معبودی جز خدا نیست و معنی توحید در عبادت نیز همین است که غیر از خدا را پرستش نکنیم. 📚تفسیر نمونه ج1 ص183 🔷امام صادق علیه السلام فرمود: « نماز و رکوع و سجده تنها برای خداوند می باشد» 📚مصباح المتهجد ص660 📚بحار الانوار ج101 ص197 👌بنابراین جای تردید نخواهد بود که فرشتگان برای آدم سجده پرستش نکردند بلکه سجده برای خدا بود و آدم نقش قبله را داشت و به جهت تعظیم و تکریم آدم ، او به عنوان قبله برای سجده معرفی شد. 🔶پیامبر گرامی فرمود: « سجود فرشتگان برای آدم نبود بلکه آدم به عنوان قبله بود که به سمت او سجده می کردند و سجده اصلی برای خدا بود و برای هیچ کس جایز نیست که برای غیر خدا سجده کند» 📚وسائل الشیعه ج6 ص388 🔶وفرمود: « خداوند آدم را خلق کرد و ما را در صلب او قرار داد و فرشتگان را به جهت تعظیم و اکرام ما امر به سجده برای آدم کرد اما سجده آنان به عنوان عبادت برای خدا بود و برای آدم جنبه اکرام و احترام را داشت زیرا ما در صلب آدم بودیم» 📚عیون الاخبار ج1 ص263 🔶سجده یعقوب و فرزندانش هم برای یوسف به عنوان طاعت و عبادت الهی و تعظیم یوسف صورت گرفت. 🔷امام هادی علیه السلام فرمود: « سجود یعقوب و فرزندانش برای یوسف نبود بلکه سجده آنان به جهت طاعت الهی و احترام یوسف بود چنان که سجده فرشتگان برای آدم برای خدا و جهت طاعت الهی احترام آدم بود » 📚وسائل الشیعه ج6 ص387 👌بنابراین آدم و یوسف همچون خانه کعبه به عنوان قبله بوده اند که به سمت آنان سجده می شد اما سجده برای عبادت خداوند بوده است لذا در تعبیرات عرب گاهی گفته می شود « صلی للقبله» « فلان کس به سوی قبله نماز خواند».تعبیر « خروا له سجدا » و « اسجدوا لادم» همه از همین نوع است. 📚تفسیر نمونه ج10 ص82 📝پرسمان اعتقادی https://telegram.me/joinchat/BRb8LDwfNBiQIByOu36zjw
🤔 🔰 شيطان فرشته است يا جن؟ 🌀در اينكه جن و ملك )فرشته( در قرآن دو نوع موجود متفاوتند ترديدي نيست. ملئكه موجوداتي معنوي و مطيع خدا هستند كه پيوسته در حال اطاعت و عبادت و انجام فرامين خدا مي باشند. اما جن موجودي است كه مثل انسان خطا و ثواب مي كند و نياز به پيامبر دارد. در قرآن در اكثر موارد شيطان را از فرشتگان دانسته و در يك مورد او را جن دانسته است. 🔻شيطان فرشته است🔻 ➖وَإِذْ قُلْنَا لِلْمَلَائِكَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِيسَ أَبَى وَاسْتَكْبَرَ وَكَانَ مِنَ الْكَافِرِينَ ﴿۳۴، بقره﴾ ترجمه: چون فرشتگان را گفتيم براى آدم سجده كنيد پس سجده كردند غيراز ابليس كه سر باز زد و كبر ورزيد و از كافران شد (34) ➖فَسَجَدَ الْمَلَائِكَةُ كُلُّهُمْ أَجْمَعُونَ﴿۳۰﴾إِلَّا إِبْلِيسَ أَبَى أَنْ يَكُونَ مَعَ السَّاجِدِينَ ﴿۳۱، حجر﴾ ترجمه: پس فرشتگان همگى سجده كردند (30)به غير ابليس كه خوددارى كرد از اينكه با سجده كنندگان باشد (31) 🔺در چند مورد ديگر نيز اين جملات تكرار شده اند. ✔️دقت کنید 👈به همه گفته شده سجده کنید، همه سجده کردند بجز شیطان👉 یعنی شیطان‌هم فرشته بوده چون به فرشته ها گفته شده سجده کنید 🔻شيطان است🔻 ➖وَإِذْ قُلْنَا لِلْمَلَائِكَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِيسَ كَانَ مِنَ الْجِنِّ فَفَسَقَ عَنْ أَمْرِ رَبِّهِ أَفَتَتَّخِذُونَهُ وَذُرِّيَّتَهُ أَوْلِيَاءَ مِنْ دُونِي وَهُمْ لَكُمْ عَدُوٌّ بِئْسَ لِلظَّالِمِينَ بَدَلًا ﴿۵۰، کهف﴾ ترجمه: و[ياد كن] هنگامى را كه به فرشتگان گفتيم آدم را سجده كنيد پس [همه] جز ابليس سجده كردند كه از جن بود و از فرمان پروردگارش سرپيچيد [آيا با اين حال] او و نسلش را به جاى من دوستان خود مىگيريد و حال آنكه آنها دشمن شمايند و چه بد جانشينانى براى ستمگرانند . 💠💠 ❕مى دانيم فرشتگان پاك و معصومند، و قرآن هم به پاكى و عصمت آنها اعتراف كرده، آنجا كه مى گويد ؛ « آنها بندگان گرامى خدا هستند، در هيچ سخنى بر او پيشى نمى گيرند و او را گردن مى نهند » (آيه 36 و 37 سوره انبياء). 👌اصولا از آنجا كه در جوهر آنها است و نه شهوت بنا بر اين كبر و غرور و خودخواهى، و بطور كلى انگيزه هاى گناه در آنها وجود ندارد. 👌از طرفى استثناء" ابليس" در آيات فوق از جمع ملائكه اين تصور را به وجود مى آورد كه ابليس از فرشتگان بوده و با توجه به و سركشى او اين اشكال به نظر مى رسد كه چگونه از فرشتهاى اين گناهان كبيره ممكن است سر بزند؟ ❕آيات فوق اين مشكل را كرده مى گويد: « كانَ مِنَ الْجِنِّ » (ابليس از طائفه جن بود) آنها موجوداتى هستند از چشم ما پنهان و داراى عقل و شعور و خشم و شهوت. 👌 آنچه گفته شد به ضميمه ساختمان فرشتگان بخوبى گواهى مى دهد كه ابليس هرگز فرشته نبوده ولى از آنجا كه در صف آنها قرار داشت و آن قدر خدا كرده بود كه به مقام فرشتگان مقرب خدا تكيه زده بود مشمول خطاب آنها در مساله سجده بر آدم شده و سرپيچى او به صورت يك استثناء در آيات قرآن بيان گرديده است . ❕در كتاب" عيون الاخبار" از امام على ابن موسى الرضا علیه السلام مى خوانيم ؛ «فرشتگان همگى و محفوظ از كفر و زشتيها به لطف پروردگار، راوى حديث مى گويد: به امام عرض كردم مگر ابليس فرشته نبود؟ فرمود: نه، او از بود، آيا سخن خدا را نشنيده ايد كه ميفرمايد:" وَ إِذْ قُلْنا لِلْمَلائِكَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِيسَ كانَ مِنَ الْجِنِّ" » 📚عیون الاخبار ج 1 ص 269 👌در حديث ديگرى از امام صادق علیه السلام نقل شده كه يكى از ياران خاصش مى گويد: از امام در باره ابليس سؤال كردم كه آيا از بود فرمود نه از جن بود، ولى همراه فرشتگان بود، آن چنان كه آنها فكر مى كردند از جنس آنان است (بخاطر عبادت و قربش نسبت به پروردگار) ولى خدا مى دانست از آنها نيست، هنگامى كه فرمان سجود صادر شد آنچه مى دانيم تحقق يافت" (پرده ها كنار رفت و ماهيت ابليس آشكار گرديد) » 📚نور الثقلین ج 3 ص 267 ❕بنابراین اگر ابلیس مشمول خطاب قرار گرفته است از آن جهت نیست که او فرشته بوده بلکه از این جهت است که به خاطر عبادت و بندگی به مقام فرشتگان مقرب خدا زده بود و در صف آن ها قرار گرفته و مشمول خطاب آنها شده بود . 📚تفسیر نمونه ج 12 ص 465 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🤔 ❔خداوند در قرآن کریم به تا روز قیامت مهلت داده اند و با توجه به روایات معصوم ع شیطان توسط امام زمان ع خواهد شد لطفا در این مورد توضیحاتی بفرمایید ❗️❗️ 💠💠 👌خداوند به شیطان تا روز مهلت نداد بلکه زمان مهلت شیطان « الی یوم المعلوم » می باشد . 🔶قرآن سخن را چنین نقل می کند ؛ « گفت پرودگارا مرا تا روز مهلت بده ( و زنده بگذار ) .( خداوند ) فرمود تو از یافتگانی ( اما نه تا روز رستاخیز بلکه ) تا روز وقت » 🔶 36 تا 38 👌در روایات ما منظور از وقت معلوم ، زمان امام عصر ارواحنا فداه معرفی شده است . 🔶وهب بن جمیع از امام صادق علیه السلام سوال کرد که « وقت » که خداوند تا آن زمان به شیطان مهلت داد چه زمانی است ؟ 🔷امام علیه السلام : « آیا گمان می کنی که خداوند تا قیامت به مهلت داده است ؟ نخیر بلکه زمان مهلت او تا زمانی است که ما قیام کند ، در آن هنگام قائم ما جلوی سر شیطان را گرفته و گردنش را می زند . این زمان همان معلوم است » 📚 ص268 📚 ج60 ص221 📚 ج2 ص242 👌البته در برخی روایات دیگر « معلوم » به زمان رجعت تفسیر شده است . 🔷از امام علیه السلام نقل است که فرمود : « وقت معلوم ( زمان رجعت است ) که رسول خدا بر ای در بیت المقدس شیطان را ذبح می کند » 📚 ج2 ص245 👌و در روایت دیگری « وقت معلوم » به زمان دمیدن در تفسیر شده است . 🔷امام علیه السلام فرمود : « وقت معلوم روزی است که در صور دمیده می شود ، ابلیس ما بین صور اول و دوم می میرد » 📚 الشرایع ج2 ص402 ❕در ظاهر بین این احادیث است . 🗯 وجه جمع بین آنها این گونه است که شیطان در زمان ظهور امام توسط ایشان کشته می شود ، سپس با اولیاء الهی او هم رجعت می کند و زنده می شود و دو مرتبه توسط گرامی در بیت المقدس کشته می شود و پس از آن باز دو مرتبه رجعت می کند و زنده می شود که برای مرحله سوم ما بین اول و دوم صور می میرد و همه این سه مرحله در « الوقت المعلوم » لحاظ شده است . ❓اما چرا خداوند به مهلت داد و او را از بین نبرد ؟ 🔶امام علیه السلام فرمود : « ابلیس خداوند را در آسمان چهارم هزار سال عبادت کرد و خداوند به خاطر همین عباداتش او را تا زمان « وقت معلوم » داد » 📚 ج2 ص241 👌البته توجه به این نکته که در تفسیر آمده است لازم است ؛ 🔷« وجود شیطان برای پویندگان راه حق نه تنها زیانبخش نیست، بلکه رمز نیز محسوب میشود، زیرا وجود یک دشمن در مقابل انسان، باعث پرورش و ورزیدگی او میگردد، و اصولا همیشه تکاملها در میان به وجود می آید، و هیچ موجودی راه کمال را نمی پوید مگر اینکه در مقابل ضد نیرومندی قرار گیرد. 🔷شیطان گرچه به حکم اراده در برابر اعمال خلاف خود مسؤل است، ولی وسوسه های او، زیانی برای بندگان خدا و آنهائی که میخواهند در راه حق گام بردارند نخواهد داشت، بلکه به طور غیر مستقیم برای آنها خواهد بود. 👌ادامه حیات او به عنوان وجود یک نقطه منفی برای تقویت نقاط مثبت نه تنها ضرر نداشت، بلکه نیز بود، حتی قطع نظر از وجود شیطان در درون خود ما، مختلفی وجود دارد، که چون در برابر نیروهای عقلانی و روحانی قرار گیرند، یک میدان تضاد را تشکیل میدهند که در این میدان پیشرفت و تکامل و پرورش وجود انسان صورت می گیرد، ادامه حیات نیز تقویت مبانی این تضاد است. 👌خداوند اگر چه شیطان را در انجام وسوسه هایش آزاد گذاشته ولی انسان را در برابر او بی قرار نداده است، زیرا؛ 🔶 :نیروی و به او بخشیده که می تواند سد نیرومندی در مقابل وسوسه های شیطان به وجود آورد مخصوصا اگر پرورش یابد و تربیت شود. 🔷 : پاک و عشق به تکامل را در درون وجود انسان به عنوان یک عامل سعادت قرار داده . 🔷 : که الهام بخش نیکیها هستند، به کمک انسانهائی که میخواهند از وسوسه های شیطان برکنار بمانند می فرستد، آنچنانکه قرآن میگوید: «آنها که می گویند پروردگار ما خداوند یکتا است و سپس استقامت به خرج میدهند، بر آنها نازل می شوند (و برای تقویت روحیه آنان انواع بشارتها و دلگرمیها را به آنها الهام می دهند)» 🔶 30 🔷و در جای دیگر میخوانیم « پروردگار تو به فرشتگان میکرد که من با شما هستم و به شما کمک می کنم که افراد با ایمان را در مسیر حق کمک کنید و ثابت نگاه دارید.» 🔶 12 📚 ج6 ص111 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
سوال ایا اهل سنت و وهابیه معتقدند که پیامبر ایستاده ادرار می کرد معاذ الله ✅پاسخ بله متاسفانه انان چنین روایاتی را در کتب صحیح خود اورده اند ❗️بخاری صاحب صحیح ترین کتاب اهل سنت روایت می کند : « پیامبر به زباله دان فلان قبیله رفت و در انجا ایستاده بول کرد » 📚صحیح بخاری ج 1 ص 90 ح 224 ❗️ودر روایت دیگر امده : « من و پیامبر پیاده حرکت می کردیم ان حضرت به زباله دانی که کنار دیوار قرار داشت رفت انگاه همان گونه که مردم می ایستند ایستاد و بول کرد من از حضرت دوری کردم اما وی به من اشاره کرد تا به او نزدیک شوم من هم به او نزدیک شده و پشت سر او ایستادم تا از کارش فارغ شد» 📚همان مدرک ح223 ❗️سازندگان این داستان تا جایی در شایع ساختن این رفتار ناشایست به نام سنت نبوی توفیق یافته اند که برخی واقعا تصورشان از این رفتار ناپسند این شده است که اگر شده یک بار در سال هم به این سنت عمل کنند تا به ثواب ان عمل برسند چنان که نووی و سیوطی ودیگران از علمای اهل سنت در کتابهای خود اورده اند : « اهالی شهر هرات افغانستان هر سال یک بار هم شده ایستاده بول می کنند تا این سنت نبوی را احیا کنند» 📚المجموع،ج 2ص 106 📚شرح السیوطی لسنن النسائی ج1 ص20 👌جالب این است که همانان که به پیامبر چنین نسبت های زشتی می دهند در کتابهای رجالی خود در شرح حال سماک بن حرب می اورند: « او را دیده اند که ایستاده بول می کند به همین رو روایت او ضعیف وغیر قابل استناد است » 📚الضعفائ الکبیر ج2 ص178 ❗️از عمر نقل می کنند : « در حالی که من ایستاده بول می کردم پیامبر مرا مشاهده کرد و به من فرمود ایستاده بول نکن و از ان پس دیگر چنین نکردم» 📚سنن ابن ماجه ج1 ص112 ❓ایا معقول است پیامبر عمر را از کاری نهی کند که خود مرتکب می شده است ❗️خداوند می فرماید: « چرا سخنی می گویید که عمل نمی کنید نزد خدا بسیار موجب خشم است که سخنی بگویید و عمل نکنید» 📓صف 2 و 3 ❗️ومی فرماید: « ایا مردم را به نیکی دعوت می کنید اما خودتان را فراموش می نمایید» 📓بقره 44 🆔ایدی ما در تلگرام برای طرح سوالات @poorseman 📢کانال ما در تلگرام https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
🤔پرسش ❓آیا راست است که اهل بیت فرموده اند شیعیان ما عرب هستند و دشمنان ما عجم و غیر عرب ❕ 💠پاسخ💠 ❕روایاتی در مجامع روایی ما آمده است که ممکن است این معنا از آن ها به دست آید. 1⃣شیخ کلینی در کافی روایت می کند که امام صادق علیه السلام فرمود: « ما بنی هاشم هستیم و شیعیان ما عرب و بقیه مردم عرب های نادان و بی سواد و بادیه نشین هستند»« نحن بنو هاشم و شیعتنا العرب و سائر الناس الاعراب» 📚الکافی ج8 ص166 2⃣در روایت دیگر نقل می کند که فرمود: « ما قریش و شیعیان ما عرب و بقیه مردم کفار غیر عرب هستند» 📚همان مدرک 3⃣شیخ صدوق نقل می کند که امام صادق علیه السلام فرمود: « ما قریش و شیعیان ما عرب و دشمنان ما عجم هستند» 📚معانی الاخبار ص404 ❗️علامه مجلسی این روایت را به نقل از معانی الاخبار صدوق در بحار الانوار می آورد. 📚بحار الانوار ج64 ص176 ❕شیخ عباس قمی هم در سفینه البحار که تلخیص بحار الانوار است به نقل از معانی الاخبار می آورد. 📚سفینه البحار ج6 ص165 ❗️عجم به تمام غیر عرب اعم از ایرانی و غیر ایرانی اطلاق می شود. 📚لغات در تفسیر نمونه ص52 🔴نقد؛ 1⃣یکی از ملاک های پی بردن به صحت یک روایت ، موافقت یا عدم موافقت آن روایت با آموزهای قرآنی است. 🔶امام باقر علیه السلام فرمود: « حدیثی که از ما برایتان نقل می شود ، بر قرآن عرضه کنید ، اگر موافق قرآن بود بگیرید و اگر مخالف بود آن را قبول نکنید» 📚وسائل الشیعه ج27 ص120 ❕قرآن مجید تنها ملاک امتیاز و برتری را ، تقوا می داند و می فرماید: « ما شما را از یک مرد و زن آفریدیم و تیره ها و قبیله ها قرار دادیم تا یکدیگر را بشناسید ولی گرامی ترین شما نزد خداوند با تقوا ترین شما است» 🔶حجرات 13 🔷پیامبر گرامی فرمود: « خدای شما یکی است و پدرتان یکی ، نه عرب بر عجم برتری دارد و نه عجم بر عرب ، نه سیاه پوست بر گندمگون و نه گندمگون بر سیاه پوست مگر به تقوا» 📚تفسیر قرطبی ج9 ص6162 🗯بنابراین ملاک برتری تنها تقوا است نه عرب یا عجم بودن لذا روایت مذکور چون خلاف آموزه های قرآنی است قابل پذیرش نمی باشد. 2⃣در روایات متعددی ، اهل بیت علیهم السلام از عجم و ایرانیان مدح و تمجید کرده اند . 🔶پیامبر گرامی فرمود: « اگر ایمان معلق در ثریا باشد مردانی از فارس به ان دست پیدا می کنند» 📚بحار الانوار ج58 ص230 ♦️در روایت دیگر امده است : « اگر علم در ثریا باشد مردانی از فارس به ان دست پیدا می کنند» 📚قرب الاسناد؛ ص109 🔶خداوند در آیه 54 سوره مائده می فرماید: « ا ی مومنان هر کس از شما که از دینش برگردد خداوند به زودی قومی به عرصه آورد که دوستشان می دارد و انان نیز او را دوست می دارند» ❕در تفسیر مجمع البیان امده است که از پیامبر درباره این آیه سوال میشود .حضرت دست بر شانه سلمان می زند و می فرماید: « سلمان و همانندان او ( ایرانیان) مراد آیه هستند .اگر دین در ثریا باشد مردانی از فارس به ان دست پیدا خواهند کرد» 📚مجمع البیان ج3 ص357 👌در مدح ایرانیان روایات فراوانی امده است که جهت اگاهی رجوع کنید ؛ 📚 بحار الانوار 57 ص201 باب 36 ❓با این وجود چگونه قابل قبول است که اهل بیت ، عجم و ایرانیان را دشمنان خود تلقی کنند❕❕ 3⃣روایات مذکور در مذمت عجم و غیر عرب از حیث سند مردود بوده و قابل استناد نمی باشد. 🔶شیخ کلینی دو روایت مذکور را از سهل بن زیاد نقل می کند در حالی که این راوی ضعیف و مردود است. 🗯نجاشی در مورد او می نویسد: « او در حدیث ضعیف است و به احادیث او اعتماد نمی شود .احمد بن محمد بن عیسی شهادت می داد که او اهل غلو و دروغگویی است و او را از قم به ری خارج کرد» 📚رجال نجاشی ص185 🔶در سند روایت معانی الاخبار هم که مورد نقل بحار الانوار و سفینه البحار واقع شده است ؛ ❕سلمه بن الخطاب قرار دارد که نجاشی می گوید او ضعیف است. 📚رجال نجاشی ص187 ❕و عثمان بن جبله قرار دارد که مجهول و ضعیف است. 📚زبده المقال من معجم الرجال ج1 ص670 4⃣اگر از همه آنچه که گفتیم چشم پوشی کنیم باز هم معنای صحیح این رویات این است که بگوییم : « مقصود این روایات این است که عرب و عجم نگویید و عرب را بر عجم برتری ندهید و از عجم مذمت نکنید .ببینید اگر شخص شیعه ما است عرب است یعنی دارای همان صفات خوب و نیکویی است که عرب را به آن مدح می کنید اگر چه عجم باشد . ❗️دشمن ما عجم است یعنی اگر کسی آن صفات نکوهیده را که به حق یا ناحق برای عجم می گویید دارا باشد اگر چه ذاتا عرب باشد » 📚معارف دین ، صافی گلپایگانی ج2 ص253 📝پرسمان اعتقادی https://telegram.me/joinchat/BRb8LDwfNBiQIByOu36zjw
🤔پرسش ❓سوال من اینه که آیا آیه «و الی الارض کیف سطحت»« زمین را خدا مسطح کرده»مخالف با آیاتی که دال بر کروی بودن زمینند نیست. ❔ سوال دیگه اینکه این آیه شریفه والجبال اوتادا دال بر این است که کره زمین حرکتی ندارد چون کره زمین را میخ کردند به جایی و نمی تواند تکان بخورد❗️❗️ 💠پاسخ💠 👌خداوند در سوره غاشیه آیه 20 می فرماید: « ( آیا آنها نمی نگرند) به زمین که چگونه مسطح شده است» ❓حال اشکال شما این است که وقتی زمین مسطح و هموار باشد دیگر کروی نیست درحالی که علم امروز کشف کرده است زمین کروی می باشد. 👌پاسخ آن است که قرآن زمین را برای زندگی انسان آماده ساخته است و زمین را هموار و گسترانیده است و زمین ناهموار و دارای پستی و بلندی نمی باشد که نتوان در آن زندگی کرد . ❗️بنابراین مسطح بودن زمین در مقابل ناهموار بودن آن است نه در مقابل کروی بودن . 👌این بیان بیانی است که در تفسیر نمونه مورد قبول قرار گرفته است و چنین می آورد: « آیا آنها به زمین نگاه نمی کنند که چگونه باران های مداوم کوهها را شسته و ذرات خاک را به وجود آورده و سپس در گودالها پهن کرده و زمین های صافی که هم آماده کشاورزی است و هم قابل هر گونه ساختمان و ساخت و ساز در اختیار انسان قرار داده است❓ 👌اگر به راستی کره زمین تماما کوه و دره بود زندگی کردن بر آن چقدر مشکل و طاقت فرسا بود❗️ ❔چه کسی آن را پیش از تولد ما مسطح و قابل استفاده ساخته است❗️ 📚تفسیر نمونه ج26 ص430 🔶خداوند در آیه 7 غاشیه نیز می فرماید: « آیا ما کوهها را میخهای زمین قرار ندادیم؟» ❗️میخ بودن کوه ها از این جهت است که زمین و زمینیان را از حوادث و خطرات حفظ می کند و با کروی بودن زمین منافاتی ندارد به این بیان؛ 1⃣امروزه ثابت شده است که کوه ها ریشه های عظیمی در اعماق زمین دارند .این ریشه ها به هم پیوسته و چون زرهی پوسته زمین را در بر گرفته و آن را در برابر فشارهای ناشی از حرارت درونی حفظ می کند .اگر آنها نبودند سطح زمین آرام و قرار نداشت. 2⃣همان گونه که جاذبه ماه و خورشید بر اقیانوس ها اثر می گذارد و تولید جزر و مد می کند این تاثیر در خشکی ها نیز وجود دارد و زره کوهها پوسته زمین را در مقابل این فشار عظیم نیز مقاوم می سازد. 3⃣کوه ها به صورت دیوارهای بلندی مناطق مختلف زمین را در مقابل تند بادها و طوفان ها حفظ می کند به طوری که اگر صفحه روی زمین همه جا به شکل بیابان بود زندگی انسان به خاطر این طوفان های کوبنده بر سطح آن غیر ممکن بود. 4⃣چون کوهها مرکز مهمی برای ذخیره آبها است به منزله میخ های محکمی برای نظم زندگی بشر محسوب می شود. 5⃣غالبا کوه های زمین نتیجه آتشفشان ها است که مواد مذاب درونی زمین بیرون ریخته و بر دهانه آتشفشان به صورت میخی بر زمین باقی مانده و آتشفشان را به کنترل خود در آورده است. 📚پیام قرآن، مکارم شیرازی، ج2 ص222 ❗️قرآن و روایات صراحتا بر کروی بودن زمین تصریح کرده اند که جهت آگاهی به نمایه زیر رجوع فرمایید: https://t.me/Rahnamye_Behesht/4245 📝پرسمان اعتقادی https://telegram.me/joinchat/BRb8LDwfNBiQIByOu36zjw
🤔 ❔دوست می گوید که در روایات خودتان آمده است که پیامبر علی را به مدینه فرستاد تا قبوری که گنبد و برایش ساخته شده است را خراب کند ( کافی ج6) پس چگونه عمل عربستان را در تخریب گنبد و بارگاه امامان می کنید ❗️❗️ 💠💠 👌روایتی که مورد اشاره شما قرار گرفته است ، در نقل شده است که از امیر مومنان علیه السلام روایت می کند ؛ « پیامبر من را به مدینه فرستاد و به من فرمود هر ( ذی روحی ) را دیدی محو کن و هر قبری را که دیدی صاف نما » 📚 ج6 ص528 📚 ص613 🗯 ؛ 1⃣این روایت از حیث سند است . 🔷یکی از راویان ، نوفلی نام دارد که نجاشی تصریح می کند که او است . 📚رجال ص37 🔷و راوی دیگر ، سکونی نام دارد که او هم واقفی مذهب بوده و ندارد . 📚 نجاشی ص56 2⃣مضمون حدیث با تاریخ زندگانی ساز گار نیست زیرا باید دید که پیامبر حضرت علی را در چه سالی به مدینه فرستاده است ، قبل از هجرت یا بعد از هجرت ❕ 🔷احتمال نخست منتفی است زیرا علی علیه السلام قبل از هجرت پیامبر به از مکه خارج نشده تا به مدینه اعزام گردد و از طرفی با سیطره مشرکان بر مدینه شرایط انجام این ماموریت را نداشت . 👌صورت دوم با بیشتری رو به رو است زیرا پس از گرویدن اوس و خزرج به آیین اسلام ، بت و یا صورت بتی در میان مدنیان نبود که علی علیه السلام مامور به آن باشد . 📚صحیح ج3 ص61 3⃣روایت می گوید ؛« لاقبرا الا سویته » « هر قبری را دیدی نما » یعنی روی قبر باید صاف باشد و به صورت پشت ماهی و کوهان شتر که رسم کفار بود نباشد و بسیاری از فقها نیز فتوا داده اند که باید روی قبر صاف و مسطح باشد که این امر ارتباطی با بحث ما که ساختن و بارگاه بر روی قبر صاف است ندارد . 🗯روی قبر پیامبر گرامی و ائمه بزرگوار صاف و بدون بر آمدگی است و ما بر روی آن گنبد و بارگاه می سازیم و این هم با حکم مذکور در روایت ندارد . https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
❓پرسش ❔آیا جن شیعه هم داریم❕یعنی اجنه از امامان هم تبعیت می کردند❓ 💠پاسخ💠 👌امامان بزرگوار ما علیهم السلام نه تنها حجت و امام برای انسان ها بوده اند بلکه آنان حجت و امام برای اجنه نیز می باشند و برخی از اجنه به آنها ایمان داشته و معالم دینی خود را از آنها فرا می گرفتند. 🔶علامه گرامی مجلسی در کتاب شریف بحار الانوار بابی را می گشاید تحت این عنوان: « اجنه خدام و نوکران امامان هستند و برای امامان ظاهر شده و سوالات دینی خود را از آنها می پرسیدند» 📚بحار الانوار ج27 ص13 باب 11 🔶شیخ بزرگوار کلینی روایت می کند که امام باقر فرمود: « در این میان که امیر المومنین علی بر منبر بود اژدهایی از طرف یکی از درهای مسجد پیش آمد و مردم قصد کشتن او را کردند .امیر مومنان کسی را فرستاد و مانع آنها شد .آن اژدها خود را به منبر علی رساند و به ایشان درود گفت .حضرت به او گفت منتظر باش تا سخنرانی ام تمام شود و چون سخنرانی را به پایان رساند به او گفت تو کیستی. ❗️گفت من عمرو پسر عثمانم که کارگزار شما بر جن بود .پدرم مرده است و وصیت کرده که خدمت شما برسم . 👌حضرت علی به او عرضه داشت: « من تو را سفارش به تقوای از خدا کرده و این که برگردی به جای پدرت در میان جن کارگزار من باشی که تو بر جنیان از طرف من نیابت داری . 🔷راوی به امام باقر گفت آیا عمرو به واجب خود عمل کرد و خدمت شما می رسد؟ 🔶امام فرمود: آری 📚الکافی ج1 ص396 🔶در روایت دیگر نقل می کند که سعد اسکافی می گفت: « می خواستم به خدمت امام باقر برسم .به ناگاه دیدم شتران با جهازی بر در خانه صف کشیده و ناگهان آواز برخاست و سپس مردمی عمامه به سر مانند سودانی ها و هندی ها از درخانه بیرون شدند .من خدمت امام رسیدم و گفتم قربانت گردم امروز دیر به من اجازه دادید و مردمی را دیدم که آنها را نشناختم . 🔷فرمود:« اینها برادران جن شما هستند که نزد ما می آیند و از حلال و حرام و معالم دین خود سوال می کنند» 📚همان مدرک ص395 👌حکیمه دختر امام کاظم می گوید امام رضا را دیدم که در انبار هیزم ایستاده و به آرامی سخن می گوید و من دیگری را نمی بینم .گفتم ای آقایم با چه کسی سخن می گویی؟ 🔶فرمود: این عامر زهرایی از اجنه است که آمده و از من پرسش کند و شکایتش را نزد من آورده است ‌. 👌می گوید گفتم ای آقایم می خواهم کلام او را بشنوم. 🔷به من فرمود که اگر سخن او را بشنوی یک سال دچار تب می شوی اما گفتم باز هم دوست دارم بشنوم. ❗️به من فرمود گوش ده گوش دادم و چیزی مانند سوت زدن شنیدم و تا یک سال دچار تب شدم 📚همان مدرک ص395 🔷امام باقر فرمود: « ما خدمتکارانی از جن داریم وقتی کار فوری داریم آنها را می فرستیم» 📚بصائر الدرجات ج1 ص96 📚مناقب ال ابی طالب ج4 ص190 🔶ثمالی می گوید: « در خدمت امام صادق بودم در بین مکه و مدینه ناگاه متوجه طرف چپ خود شد سگی سیاه بود .فرمود تو را چه شده است چقدر عجله داری یک مرتبه دیدم شبیه پرنده شد . 🔷گفتم فدایت شوم این چیست . 🔶فرمود: « این عثم پیک جن است هشام از دنیا رفته است هم اکنون او پرواز می کند و در هر شهر خبر مرگ او را منتشر می کند» 📚بصائر الدرجات ج1 ص96 📚الکافی ج6 ص553 ❗️به این مضمون روایات متعدد دیگری نیز می باشد که جهت آگاهی به آدرس داده شده از کتاب شریف بحار الانوار رجوع فرمایید. 📝پرسمان اعتقادی https://telegram.me/joinchat/BRb8LDwfNBiQIByOu36zjw
🤔 ❔ آیا درست است که در یکی از جنگها که پیامبر بایهودیان انجام داده پدر و شوهر یهودی را میکشد و در همان روز با وی همبستر میشود ❗️❗️ 💠💠 👌یکی از جنگ هایی که میان پیامبر گرامی و یهودیان اتفاق افتاد ، جنگ بود . ❕جرم بزرگی که یهودیان خیبر داشتند این بود که تمام قبائل عرب را برای کوبیدن حکومت اسلامی تشویق می کردند و سپاه شرک با کمک مالی یهودیان خیبر ، در یک روز از تمام نقاط مختلف عربستان حرکت کرده و خود را به مدینه رساندند و جنگ را صورت دادند . 👌ناجوانمردی یهودیان خیبر پیامبر گرامی را بر آن داشت که این کانون خطر را بر چیند و همه را خلع سلاح کند ، زیرا بیم آن می رفت که این ملت لجوج و ماجراجو بار دیگر با صرف هزینه های سنگین ، بت پرستان عرب را بر ضد مسلمین بر انگیزند و صحنه نبرد احزاب بار دیگر تکرار شود . 📚فروغ ابدیت ص722 👌پیامبر گرامی در این جنگ بر یهودیان خیبر چیره شد و دختر پیشوای آنان یعنی حی بن اخطب نیز اسیر شد ، پدر و شوهر او نیز در این جنگ کشته شدند . ❕علامه می نویسد ؛ « پیامبر اسلام از آنجایی که صفیه دختر رییس خیبر بود ، او را مورد تکریم قرار داد ، و صفیه را مخیر کرد که او را از اسارت آزاد می کند تا به سوی اهل خودش باز گردد و یا اگر می خواهد او را آزاد می کند و به ازدواج خود در می آورد ، صفیه گفت نمی خواهم به سوی اهلم باز گردم و تمایل دارم با شما ازدواج کنم ، پیامبر نیز او را آزاد کرد و به خود در آورد » 📚بحار الانوار ج21 ص34 ❕پیامبر گرامی جهت تکریم صفیه که یک بزرگ زاده بود طرح ازدواج با او را داد . ابن می نویسد ؛ 👌 «پس از این‌که رسول خدا با یهود خیبر جنگ کرد و خداوند اموال آنان را به رسول خدا غنیمت داد، صفیه دختر حیىّ و یکى از دختر عموهاى او را از حصار قَموص به اسیرى گرفت ، براى رسول خدا از هر غنیمتى برگزیده‌ای مقرّر بود و ایشان در جنگ خیبر صفیه را برگزید، پیامبر به او پیشنهاد کرد که اگر مسلمان شود و خدا و رسولش را انتخاب کند او را آزاد فرماید ، و اگر بر یهودیت بمانی تو را آزاد می کنم تا به قبیله ات برگردی ، صفیه گفت من مسلمان شدم و خدا و رسولش را انتخاب می‌کنم. ❕پیامبر او را آزاد کرد و به همسرى برگزید و آزادى او را مهریه‌اش قرار داد. پیامبر در چهره صفیه و نزدیک چشم او نشانه شده‌ای که به سبزى می‌زد دید و از او پرسید که این چیست؟ صفیه گفت: اى رسول خدا! در خواب چنان دیدم که ماهى از سوى آسمان یثرب آمد و در دامن من قرار گرفت، این موضوع را به شوهر خویش گفتم، کنانه گفت: گویا دوست دارى که همسر این پادشاهى شوى که از مدینه می‌آید؟ و چنان بر چهره‌ام زد که از اثر آن گرفتار عادت ماهیانه شدم. پیامبر تا صفیه پاک شد همچنان در خیبر ماند و بدون این‌که با او زفاف کند از خیبر بیرون آمد و پس از آن با او کرد » 📚طبقات ابن سعد ، ج8 ص120 ❕بنابراین روشن می شود که ازدواج پیامبر گرامی با صفیه جهت تکریم صفیه که یک بزرگ زاده بود و طبیعتا بر دوستی یهودیان و ترغیب آنان به اسلام می افزود و با انتخاب و خود صفیه صورت گرفت ، و قوم صفیه و یهودیان خیبر مسببان اصلی وقوع آن جنگ تلقی می شدند . https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
❓پرسش ❔چرا در اسلام کشتن سگ سفارش شده است .مگر این موجود بی زبان چه گناهی دارد که اسلام این طور با او برخورد می کند❔ 👌پاسخ: 🗯اسلام به هیچ عنوان سفارش به کشتن سگ ها نمی کند بلکه آزار و اذیت حیوانات را امری مذموم شمرده که مستوجب عذاب جهنم می باشد. وبه عکس سفارش به خوشرفتاری با سگان را کرده است. 👌پیامبر گرامی فرمود: «خداوند مردی را به خاطر اینکه سگی را سیراب می کرد وارد بهشت کرد» 📚بحار الانوار ج62 ص65 ❗️نجیح می گوید: «حسن بن علی را می دیدم که غذا می خورد و پیش روی او سگی نیز بود.هر لقمه ای که می خورد لقمه ای را نیز به سگ می داد و می گفت حیا می کنم که من غذا بخورم و موجود زنده ای به من نگاه کند و او را اطعام نکنم» 📚مستدرک الوسائل ج8 ص295 👌امام صادق فرمود: «هر زمان چیزی می خورید و سگی نیز پیش روی شما است سگ را نیز اطعام کنید...» 📚الکافی ج6 ص553 🔶وفرمود: «هر چیزی حرمتی دارد و حرمت حیوانات به این است که حق زدن به صورت آنها را ندارید» 📚وسائل الشیعه ج11 ص482 ❗️پیامبر گرامی فرمود: «حیوانات را نزنید زیرا آنان روح دارند و تسبیح خدا را می کنند» 📚المحاسن ص633 👌حضرت علی فرمود: «در سگ شکاری و سگ همراه گله برکت است» 📚الکافی ج6 ص552 👌بله در روایات تنها جواز قتل سگ های وحشی داده شده است .سگ هایی که به افراد حمله کرده و مورد آسیب قرار می دهند. در این صورت انسان برای حفظ جانش می تواند سگ را بکشد 📚وسائل الشیعه ج11 ص533 📚مستدرک الوسائل ج8 ص296 ❗️ البته این گونه سگ ها باید در محیطی قرار گیرند که نتوانند به کسی آسیب برسانند و اگر شرایط طوری فراهم شد که نتوان از آزار و آسیب آنان در امان ماند کشتن آنان برای حفظ جان خود اشکالی ندارد. 👌پرسمان اعتقادی https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
🤔 ❔آیا حقیقت دارد که در اسلام چنین است که اگر برده از دست مولایش فرار کند حکم مرتد را دارد و اگر برنگردد اعدام شده و زنش هم از او طلاق می گیرد ❗️آیا چنین احکامی مایه وهن اسلام نیست ❕ 💠💠 👌روایتی است که شیخ کلینی از امام علیه السلام نقل می کند که فرمود ؛ « برده اگر از دست مولایش فرار کند و پس از آن سرقت کند ، دستش قطع نمی شود زیرا او با فرار کردن به منزله از اسلام است ، ابتدا به او گفته می شود که به نزد مولایش باز گردد ( و بازگشت او به منزله توبه او است ) اگر از بازگشت امتناع ورزد ، حکم سرقت بر او جاری و پس از آن ( به خاطر حکم ارتداد ) کشته می شود » 📚الکافی ج 7 ص 259 👌این در کتاب التهذیب ج10 ص 142 نیز آمده است . ❕اما سند این روایت ضعیف است ، زیرا شیخ کلینی روایت را از سهل بن زیاد نقل می کند که او را تضعیف کرده و در مورد او می نویسد ؛ 🗯نجاشی در مورد او می نویسد: « او در حدیث ضعیف است و به احادیث او اعتماد نمی شود .احمد بن محمد بن عیسی شهادت می داد که او اهل غلو و دروغگویی است و او را از قم به ری خارج کرد» 📚رجال نجاشی ص185 👌در کتاب التهذیب هم این روایت به صورت و بدون ذکر تمام راویان نقل شده است که موجب سلب اعتماد به آن می شود . ❕در روایت دیگری هم آمده است که زن برده فراری طلاق داده می شود زیرا برده فراری به منزله مرتد از اسلام است . 📚وسائل الشیعه ج 21 ص 192 ❕این نقل هم در هر آمده است ، به صورت مرسل نقل شده و تمام راویان آن ذکر نشده است که این ارسال موجب تضعیف روایت می شود . 👌 فقها و علمای بزرگ شیعه هم به این روایات عمل نکرده و همین عمل نکردن آنها نشان از ضعف محتوای فوق است زیرا بر خلاف اصول و قواعد مسلم تلقی می شود و به خاطر همین نکته است که مجلسی اول می نویسد ؛ « اکثر علمای به این روایات عمل نکرده اند » 📚روضه المتقین ج10 ص 202 ❕علامه مجلسی هم آورد ؛ «آنچه موافق اصول ادله است آن است که برده مرتد نیست و نفقه او بر مولایش لازم است و همسرش طلاق داده نمی شود » 📚ملاذ الاخیار ج 13 ص 405 👌صاحب جواهر و صاحب حدائق از فقهای بزرگ شیعه که کتابهایشان مستند برای استنباط احکام شرعی است ، به روایات فوق عمل نکرده اند و آنها را بر خلاف اصول و قواعد فقهی می شمارند . 📚جواهر الکلام ج30 ص 91 📚الحدائق الناضره ج24 ص 41 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185
🤔 ❔آیا خانه خدا توسط،حضرت آدم ساخته شد و به دستور خداوند ، به دست حضرات ابراهیم و اسماعیل شد ❗️❗️برخی از اساتید می گویند نص صریح قرآن آن است که ابراهیم خانه را ساخت و نسبت ساخت آن به آدم دروغ است ❕❕ 💠💠 👌از آيات مختلف قرآن و احاديث و تواريخ اسلامى به خوبى استفاده مى شود كه خانه پيش از ابراهيم، حتى از زمان آدم بر پا شده بود، در آيه 37 سوره ابراهيم از قول اين پيامبر بزرگ مىخوانيم: رَبَّنا إِنِّي أَسْكَنْتُ مِنْ ذُرِّيَّتِي بِوادٍ غَيْرِ ذِي زَرْعٍ عِنْدَ بَيْتِكَ الْمُحَرَّمِ:" پروردگارا! بعضى از فرزندانم را در اين سرزمين خشك و سوزان در كنار خانه تو سكونت دادم". 👌اين آيه گواهى مى دهد موقعى كه ابراهيم با فرزند شيرخوارش اسماعيل و همسرش به سرزمين مكه آمدند اثرى از خانه كعبه وجود داشته است. ❕در آيه 96 سوره آل عمران نيز مىخوانيم: إِنَّ أَوَّلَ بَيْتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ لَلَّذِي بِبَكَّةَ مُبارَكاً « نخستين خانهاى كه به منظور پرستش خداوند براى مردم ساخته شد در سرزمين مكه بود» مسلم است كه پرستش خداوند و ساختن مركز عبادت از زمان ابراهيم آغاز نگرديده بلكه قبلا و حتى از زمان آدم بوده است. 👌و نیز می فرماید «بياد آوريد هنگامى را كه ابراهيم و اسماعيل پايه هاى خانه (كعبه) را بالا مى بردند، و مى گفتند: پروردگارا از ما بپذير تو شنوا و دانايى" (وَ إِذْ يَرْفَعُ إِبْراهِيمُ الْقَواعِدَ مِنَ الْبَيْتِ وَ إِسْماعِيلُ رَبَّنا تَقَبَّلْ مِنَّا إِنَّكَ أَنْتَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ). ❕اين تعبير مىرساند كه شالوده هاى خانه كعبه وجود داشته و ابراهيم و اسماعيل پايه ها را بالا بردند. 📚تفسیر نمونه ج1 ص454 ❕در خطبه معروف از نهج البلاغه نيز مى خوانيم؛ « آيا نمى بينيد كه خداوند مردم جهان را از زمان آدم تا به امروز به وسيله قطعات سنگى ... امتحان كرده است، و آن را خانه محترم خود قرار داده، سپس به آدم و فرزندانش دستور داد كه به گرد آن طواف كنند» 📚نهج البلاغه خطبه 192 ❕امام علیه السلام فرمود ؛ « آدم زمانی که خانه کعبه را بنا کرد و به آن طواف کرد، گفت خدایا برای هر عمل کننده اجری است ، من نیز خانه کعبه را بنا کردم ، در ازای آن خطای من را ببخش ...» 📚بحار الانوار ج11 ص179 👌در نقل دیگری آمده است ؛ « خداوند به آدم امر کرد تا خانه کعبه را بنا کند « امره الله به من بناء الکعبه » 📚بحار الانوار ج11 ص197 👌كوتاه سخن اينكه آيات قرآن و روايات اين تاريخچه معروف را تاييد مى كند كه خانه كعبه نخست به دست آدم ساخته شد سپس در طوفان نوح فرو ريخت ( بحار الانوار ج96 ص65) و بعد به دست ابراهيم و فرزندش اسماعيل تجديد بنا گرديد. https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🤔 ❔ماجرای درگیری در صدر اسلام چه بود ❗️چرا پیامبر به یاران خود دستور داد تا به کاروان قریش در ماه حرام حمله کنند ❕آیا این کار گناه نبود❕چرا این را برای مردم نمی گویید ❕❕ 💠💠 👌در ماه رجب سال دوم هجرت، چند ماه قبل از واقعه بدر ، پیامبر گرامی هشتاد نفر از را به فرماندهى «عبد اللّه بن جحش» براى تعقيب كاروان قریش اعزام كرد. هنگام حركت، نامه اى به دست فرمانده داد و گفت: پس از ورود در راه پيمايى، اين نامه را بازكن و به مضمون آن عمل كن و هيچ يك از ياران خود را به اكراه وادار به كارى مكن. وى پس از دو روز راه پيمايى نامه را باز كرد و ديد كه پيامبر چنين دستور داده است « هنگامى كه به نامه من نگاه كردى راه خود را پيش گير و در سرزمين «نحله» كه ميان مكّه و طائف است فرود آى. در آنجا در انتظار بنشين و از تصميمها و خبرهايشان آگاه باش » ❕وى طبق مضمون نامه عمل كرده و تمام يارانش نيز از او پيروى كردند و در آن نقطه فرود آمدند. در آن هنگام كاروان قريش به سرپرستى «عمرو خضرمى» از طائف به مكّه باز مى گشت. كه در نزديكى آنان منزل كرده بودند؛ براى اينكه دشمن از اسرارشان آگاه نشود، سرهاى خود را تراشيدند تا دشمن تصور كند كه اينها براى مراسم زيارت خانه خدا عازم مكّه هستند. قريش با ديدن اين منظره اطمينان يافته و به هم ديگر گفتند: آنان عازم «عمره» هستند كارى با ما ندارند. 👌در اين هنگام مسلمانان با تشكيل يك جنگى، به تبادل نظر پرداختند ، نتيجه شورا اين بود كه دريافتند اگر آن روز را كه پايان ماه رجب بود صبر كنند، ماه حرام اگرچه پايان مى پذيرد، ممكن است قافله قريش همان روز از آن نقطه حركت كنند و وارد سرزمين «حرم» گردند كه نبرد در آنجا نيز حرام و قدغن است. از اين رو تصميم گرفتند نبرد در ماه حرام را به جنگ در «حرم» ترجيح دهند و دشمن را كرده و «واقد بن عبد اللّه» سرپرست كاروان را با تيرى كشتند. زيردستان وى نيز فرار كردند، جز دو نفر به نامهاى: عثمان بن عبد اللّه و «حكم بن كيسان» كه مسلمانان آنان را دست گير كردند. عبد اللّه بن جحش، مال التجاره را با دو اسير به مدينه آورد. 👌پيامبر از اينكه فرمانده جمعيت از حدود خارج شده و به جاى كسب تكليف در ماه حرام نبرد كرده است؛ سخت ناراحت گرديد و فرمود: «من هرگز دستور نداده بودم در ماه حرام جنگ كنيد.» ❕قريش، نيز اين جريان را به عنوان حربه تبليغى به دست گرفته و شايع كردند كه «محمد» احترام ماه حرام را از بين برده است. يهود اين حادثه را به فال بد گرفته و مى خواستند فتنه اى برپا كنند. عبد اللّه و يارانش را سرزنش مىكردند. از طرفى، پيامبر در غنايم جنگى آنان تصرف نكرد و منتظر وحى الهى بود. ناگهان «جبرئيل» اين آيه را آورد: «از تو درباره نبرد در ماه حرام مى پرسند، در جوابشان بگو: جنگ در آن ماه گناهى بزرگ و جلوگيرى از راه خدا است، ولى بيرون كردن ساكنان مسجد الحرام، پيش خدا جرمش زيادتر است و جرم فتنه پيش خدا از كشتار بزرگتر است. » (بقره217) ❕يعنى اگر مسلمانان در ماه جنگ كرده و كار خلافى را مرتكب شدهاند، شما مردم قريش جرم بزرگترى را مرتكب شده ايد، زيرا ساكنان مسجد الحرام (مسلمانان) را از آشيانه خود بيرون كردهايد و با زجر و شكنجه و تهديد و ارعاب، فتنه ها برپا كردهايد و با وجود اين جرمهاى بزرگ، حق اعتراض نداريد. 📚البدایه و النهایه ج3 ص248 📚تاریخ طبری ج2 ص412 📚الکامل فی التاریخ ج2 ص114 ❕نامه اى كه رسول خدا به دست «عبد اللّه بن جحش» داد، زنده بر اين است كه هرگز هدف نبرد در ماه حرام نبوده است، زيرا در آن نامه چنين نوشته بود: «در سرزمين نخله كه ميان مكّه و طائف است فرود آى و در آنجا در انتظار قريش بنشين و از اوضاع آنها ما را ساز » 👌اين نامه آشكارا مى رساند كه هرگز عبد اللّه، مأموريتى براى جنگ نداشته و فقط مأمور اكتشاف و كسب اطلاعات بوده است و علت نبرد آنها در نخله و كشتن «عمرو خضرمى» نتيجه شوراى جنگى خودشان بوده است. از اين رو، هنگامى كه پيامبر از خون ريزى آنان آگاه گرديد، آنها را سخت و مذمت كرد و فرمود من دستور نبرد و جنگ نداده بودم. 📚فروغ ابدیت ، سبحانی ، ص467 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
❓پرسش ❔چرا در اسلام کشتن سگ سفارش شده است .مگر این موجود بی زبان چه گناهی دارد که اسلام این طور با او برخورد می کند❔ 👌پاسخ: 🗯اسلام به هیچ عنوان سفارش به کشتن سگ ها نمی کند بلکه آزار و اذیت حیوانات را امری مذموم شمرده که مستوجب عذاب جهنم می باشد. وبه عکس سفارش به خوشرفتاری با سگان را کرده است. 👌پیامبر گرامی فرمود: «خداوند مردی را به خاطر اینکه سگی را سیراب می کرد وارد بهشت کرد» 📚بحار الانوار ج62 ص65 ❗️نجیح می گوید: «حسن بن علی را می دیدم که غذا می خورد و پیش روی او سگی نیز بود.هر لقمه ای که می خورد لقمه ای را نیز به سگ می داد و می گفت حیا می کنم که من غذا بخورم و موجود زنده ای به من نگاه کند و او را اطعام نکنم» 📚مستدرک الوسائل ج8 ص295 👌امام صادق فرمود: «هر زمان چیزی می خورید و سگی نیز پیش روی شما است سگ را نیز اطعام کنید...» 📚الکافی ج6 ص553 🔶وفرمود: «هر چیزی حرمتی دارد و حرمت حیوانات به این است که حق زدن به صورت آنها را ندارید» 📚وسائل الشیعه ج11 ص482 ❗️پیامبر گرامی فرمود: «حیوانات را نزنید زیرا آنان روح دارند و تسبیح خدا را می کنند» 📚المحاسن ص633 👌حضرت علی فرمود: «در سگ شکاری و سگ همراه گله برکت است» 📚الکافی ج6 ص552 👌بله در روایات تنها جواز قتل سگ های وحشی داده شده است .سگ هایی که به افراد حمله کرده و مورد آسیب قرار می دهند. در این صورت انسان برای حفظ جانش می تواند سگ را بکشد 📚وسائل الشیعه ج11 ص533 📚مستدرک الوسائل ج8 ص296 ❗️ البته این گونه سگ ها باید در محیطی قرار گیرند که نتوانند به کسی آسیب برسانند و اگر شرایط طوری فراهم شد که نتوان از آزار و آسیب آنان در امان ماند کشتن آنان برای حفظ جان خود اشکالی ندارد. 👌پرسمان اعتقادی https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
🤔 ❔ازدواج صیغه با زنان متاهل در کتب آخوندها : «فضل مولای محمد بن راشد می گوید : از ابو عبدالله علیه السلام پرسیدم من با زنی ازدواج کردم و احساس کردم که این خانم متاهل است، و در این باره تحقیق کردم و مطمن شدم که این خانم متاهل است، امام جعفر صادق فرمود: و چرا تحقیق کردی؟ آدرس دقیق: تهذيب الأحكام للطوسي (460 هـ) الجزء7 صفحة253 باب 23 ضروب النكاح روایت دوم : (26444)محمد بن الحسن بإسناده عن محمد بن أحمد بن يحيى عن علي بن السندي عن عثمان بن عيسى عن إسحاق بن عمار عن فضل مولى محمد بن راشد عن أبي عبد الله (ع) قال: قلت: أني تزوجت امرأة متعة فوقع في نفسي أن لها زوجا ففتشت عن ذلك فوجدت لها زوجا قال: ولم فتشت؟ ترجمه : فضل مولای محمد بن راشد می گوید : از ابو عبدالله علیه السلام پرسیدم من با زنی ازدواج کردم و احساس کردم که این خانم متاهل است، و در این باره تحقیق کردم و مطمن شدم که این خانم متاهل است، امام جعفر صادق فرمود: و چرا تحقیق کردی؟ آدرس دقیق: وسائل الشيعة للحر العاملي (1104 هـ) الجزء21 صفحة 31 باب 10 تصديق المرأة في نفي الزوج 💠💠 👌روایات بالا نمی گوید ازدواج با زنان شوهر دار بی اشکال است ، بلکه می گوید در صورتی که زن مومنه ادعا کند ندارد ، در سخنش تصدیق می شود و دیگر نیازی به نیست که آیا واقعا آن زن مومنه راست می گوید یا خیر . 🔶میسر می گوید از امام صادق علیه السلام سوال کردم که گاهی می خواهم با زنی ازدواج کنم ، به او می گویم آیا تو شوهر داری یا خیر ، او پاسخ می دهد خیر شوهر ندارم ، چیست ؟ 👌امام علیه السلام پاسخ داد ، بله سخن زن را قبول کن و او را کن و دیگر نیازی به تحقیق نیست . 📚الکافی ج5 ص462 ❕پس از ازدواج با زنی که ادعای بی شوهر بودن را دارد ، دیگر نیازی به تحقیق در این رابطه نیست ، اما اگر صورت گرفت و انسان فهمید که آن زن دروغ گفته و همسر داشته است ؛ 1⃣روایات بالا می گوید که نیازی به تحقیق نبود و باید به ادعای زن مومنه می کردید . 2⃣حال که روشن شده است که آن زن شوهر داشته و به دروغ ادعای بی شوهر بودن را کرده است ، زنای بر آن زن ثابت است ، اما بر مرد که بدون اطلاع از همسر داشتن او ، با او ازدواج کرده است چیزی نیست . 📚وسائل الشیعه ج20 ص314 3⃣پس از فهمیدن آنکه آن زن شوهر داشته است ، عقدی که شوهر دوم خوانده است باطل می شود و آن زن به شوهر اول می شود . 📚وسائل الشیعه ج20 ص446 4⃣این که زن مومنه در عده و یا همسر نداشتن تصدیق می شود و نیازی به تحقیق نیست ، مورد اتفاق تمام فرق اسلامی است . 5⃣از روایاتی نیز استفاده می شود ، اگر چه تحقیق کردن لازم نیست و زن مومنه در ادعایش تصدیق می شود ، اما مستحب است قبل از عقد جهت اطمینان بیشتر تحقیق هم صورت گیرد . 📚الکافی ج5 ص453 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🤔 ❔آیا راست است که پیامبر فرمودند برای زنانتان لباس نگیرید تا هوس بیرون رفتن نکنند ❕این روایت مورد استناد برخی برای به اسلام قرار گرفته است❕❕ 💠💠 👌در روایت از پیامبر گرامی نقل شده است که فرمود ؛ « از بی لباسی برای زنان کمک بجویید ، زیرا زن وقتی لباس فراوان و زینت کامل دارد ، مایل به رفتن است » 📚 الفصاحه ، ابوالقاسم پاینده ، ص209 🔶راوندی نیز در نقل می کند که فرمود ؛ « از بی لباسی برای نگه داری زنان جویید » 📚 راوندی ص36 ❕این روایت به نقل از نوادر راوندی در برخی دیگر نیز نقل شده است . 🗯اما باید توجه کرد که این روایت و بدون سند است . در کتاب نهج الفصاحه بدون آن که سندی ارائه شود ، از نقل شده است و راوندی نیز به صورت مرسل و بدون سند روایت را از پیامبر نقل می کند. ❗️بنابراین چون روایت و بدون سند است ، بوده و قابل اعتنا نمی باشد . 🗯ابن ابی الحدید از علمای سنی مذهب نقل می کند که می گفت ؛ « برای زنان لباس نگیرید و با بی لباسی آنان را در خانه نگه دارید ، زیرا زنان زمانی که لباس و زیبا داشته باشند ، تمایل به بیرون رفتن دارد » 📚شرح البلاغه ، ابن ابی الحدید ، ج12 ص71 🔶بنابراین روشن می شود که این سخن عمر ، خلیفه دوم اهل سنت است که در روایت به پیامبر گرامی نسبت داده شده است . https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
‌⁉️سوال 🤔چرا در اسلام ارتدا حکمش اعدام است .آیا در آیین مسیحیت نیز این حکم است 🗯پاسخ:  ❗️«مرتد» یعنى کسى که اسلام را پذیرفته و سپس از آن باز گشته است . 🔷«مرتد» بر دو قسم است: «مرتد فطرى» و «مرتد ملى». ❗️«مرتد فطرى» به کسى گفته مى شود که: از پدر و یا مادر مسلمان تولد یافته و یا به قول بعضى در حالى که نطفه او منعقد شده پدر و یا مادرش مسلمان بوده اند و سپس او اسلام را پذیرفته و بعداً از آن برگشته است. 🔷ولى «مرتد ملى» به کسى گفته مى شود که: از پدر و مادر مسلمان تولد نیافته بلکه خود بعد از بلوغ،اسلام را پذیرفته و سپس از آن باز گشته است. ❗️توبه مرتد ملى پذیرفته مى شود و در حقیقت مجازات او خفیف است؛ زیرا او مسلمان زاده نیست ولى در مورد «مرتد فطرى» حکم از این شدیدتر و سخت تر است یعنى اگرارتداد او در دادگاه اسلام ثابت شود، محکوم به اعدام خواهد شد و اموال او به عنوان ارث به ورثه مسلمان او مى رسد و همسر او از او جدا خواهد شد و حتى توبه کردن او نمى تواند جلو این احکام شدید را بگیرد، گر چه اگر واقعاً توبه کند در پیشگاه خداوند قبول مى شود و براى جهان آخرت او مفید است. 🔴باید توجه داشت این سختگیرى تنها در مورد مرتد فطرى آن هم در صورتى است که مرد باشد.ممکن است کسانى از این سختگیرى تعجب کنند و آن را یک نوع خشونت شدید غیر قابل انعطاف، بدانند که با روح اسلام سازگار نیست. 👌ولى این حکم یک فلسفه اساسى دارد و آن حفظ جبهه داخلى کشور اسلامى و جلوگیرى از متلاشى شدن آن و نفوذ بیگانگان و منافقان است؛ ❗️زیرا ارتداد در واقع یک نوع قیام بر ضد رژیم کشور اسلامى است که در بسیارى از قوانین دنیاى امروز، نیز مجازات آن اعدام است. 🔷اگر به افراد اجازه داده شود، هر روز مایل بودند خود را مسلمان معرفى کنند، و هر روز مایل نبودند استعفا دهند به زودى جبهه داخلى اسلام از هم متلاشى خواهد شد، و راه نفوذ دشمنان و عوامل و ایادى آنها باز خواهد شد، و هرج و مرج شدیدى در سراسر جامعه اسلامى پدید خواهد آمد. ❗️بنابراین، حکم مزبور، در واقع یک حکم سیاسى است که براى حفظ حکومت و جامعه اسلامى و مبارزه با ایادى و عوامل بیگانه ضرورى است. ❗️از این گذشته، کسى که آیینى همچون اسلام را بعد از تحقیق و پذیرش رها کند، و به سوى آیین هاى دیگرى برود معمولاً انگیزه صحیح و موجهى ندارد، و بنابراین، درخور مجازات هاى سنگین است ❗️ اگر مى بینیم این حکم، درباره زنان خفیف تر است به خاطر این است که همه مجازات ها در مورد آنها تخفیف مى یابد. 🗯بنا براین روشن می شود که این احکام مربوط به کسی نیست که اعتقادی در درون دارد و در مقام اظهار آن بر نیامده است بلکه تنها کسی را شامل میشود که به اظهار یا تبلیغ آن بپردازد و در حقیقت قیام بر ضد رژیم موجود جامعه کند. ❗️قرآن نقل می کند که اهل کتاب چنین می گفتند: «بروید در ظاهر اظهار اسلام و ایمان کنید و در پایان روز کافر شوید تا آنان در آیین خود سست شوند و از آیین شما تبعیت کنند» 🔷ال عمران 72 ❗️اسلام با جعل حکم مرتد سعی بر آن دارد تا جبهه داخلی اسلام در برابر جاسوسان و دشمنان بهم نریزد تا در اندک زمانی هرج و مرج شدیدی در جامعه اسلامی ایجاد شود بنا براین این حکم صرفا یک حکم سیاسی است که شبیه آن در بسیاری از کشورها وجود دارد 📚تفسیر نمونه ج11 ص426 ❗️اما در مورد حکم ارتداد در مسیحیت که انان فراوان در این رابطه به اسلام اشکال می گیرند: 🗯حکم ارتداد در آیین مسیحیت نیز وجود دارد. 🔷«اگر برادرت یا پسر یا دختر تو گوید که برویم خدایان غیر را که تو و پدرت نشناخته اید عبادت کنیم او را قبول مکن و به حرف او گوش مده و او را به قتل برسان و او را به سنگ سنگسار نما تا بمیرد » 📚تثنیه فصل 6؛11-13 ❗️«اگر اهل یک شهر مرتد شوند باید همه اهالی شهر از کوچک و بزرگ و حتی گاو و گوسفند از دم کشته شوند و اجسادشان نیز با آتش سوزانده شود» 📚تثنیه فصل 12 ؛ 13-17 ❗️اگر بشنود«مرد یا زنی بت یا خورشید و ماه و ستارگان را که من پرستش آن را ممنوع کرده ام عبادت کند آن مرد یا زن را به بیرون شهر ببرید و سنگسارشان کنید تا بمیرد» 📚تثنیه فصل17؛ 2-7 🗯پرسمان اعتقادی https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
🤔پرسش ❓ می خواستم در مورد این روایت توضیح بدید: در ، از مهم‌ترین و مفصل‌ترین منبع فقهی شیعه و یکی از چهار کتاب عمده حدیث و فقه شیعه نوشته شیخ الطائفه، ، مشهور به شیخ طوسی روایتی ست بدین شرح: 21 وَرَوَى الْحُسَيْنُ بْنُ سَعِيدٍ عَنْ فَضَالَةَ بْنِ أَيُّوبَ عَنْ أَبَانِ بْنِ عُثْمَانَ عَنِ الْحَسَنِ الطَّعَّارِ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنْ عَارِيَّةِ الْفَرْجِ قَالَ لَا بَأْسَ بِهِ قُلْتُ فَإِنْ كَانَ مِنْهُ وَلَدٌ فَقَالَ لِصَاحِبِ الْجَارِيَةِ إِلَّا أَنْ يَشْتَرِطَ عَلَيْهِ. از ابا_عبدالله در مورد قرض_دادن_واژن_کنیز پرسیده شد؛ گفت: ایرادی ندارد، گفتم: اگر از او صاحب فرزند شد؟ گفت: متعلق به صاحب کنیز است مگر اینکه قبلا شرط گذاشته باشند منبع:تهذیب الاحکام شیخ الطائفه(طوسی)_جلد ۷،صفحه ی:۲۴۶ 💠پاسخ💠 1⃣باید توجه داشت که در صدر اسلام کنیزانی بودند که از نظر اجتماعی و مالی توانایی اداره زندگی خود را نداشتند .این افراد به عنوان کنیز در اختیار افرادی قرار می گرفتند که سر پرستی آنها را بر عهده گیرند . ❗️ اگر سرپرست مرد بود می توانست کنیز را به عنوان همسر خود انتخاب کند و با او روابط زناشویی برقرار کند. 2⃣صورت دیگر آن بود که سرپرست کنیز می توانست کنیز را به عنوان همسر خود انتخاب نکند و او را به فرد دیگری هبه کند و به همسری و ملکیت دیگری در آورد یا استفاده جنسی از آن کنیز را برای او حلال کند که در این صورت دیگر خودش حق روابط جنسی با کنیز را نخواهد داشت و فرد سوم به منزله همسر کنیز محسوب می شد. ❗️روایت مورد استناد شما و سایر روایاتی که به همان معنا آمده است متذکر همین نکته هستند که مالک کنیز می تواند استمتاع از کنیز را به حسب مصلحتی که مد نظر قرار دارد به ملکیت فرد دیگری در آورد و دیگر خودش حق استمتاع از آن کنیز را نخواهد داشت چنان که امام صادق علیه السلام فرمود: « مرد می تواند استمتاع از کنیزش را به ملکیت دیگری در آورد ( و دیگر خودش حق استمتاع ندارد)» 📚الکافی ج5 ص470 👌در روایتی امام رضا علیه السلام نیز تصریح کرده اند که اگر منفعت های کنیز به فرد دیگری تحلیل شود مالک در مدت تحلیل حق استمتاع از کنیز را نخواهد داشت. 📚مستدرک الوسائل ج15 ص18 🗯صاحب جواهر نیز این فتوا را می آورد که در صورت تحلیل کنیز برای دیگری، مالک دیگر حق استمتاع از کنیز را نخواهد داشت و کنیز به منزله همسر برای فرد سوم در می آید. 📚جواهر الکلام ج30 ص312 3⃣این که در روایت مورد استناد شما آمده است که اگر از آن کنیز که به دیگری تحلیل شده است فرزندی به دنیا بیاید آن فرزند مال صاحب کنیز است نه شوهر آن کنیز مگر اینکه شرط کرده باشد می خواهد این را بگوید: ❗️آن ولد ملحق می شود به شوهر کنیز و فرزند او محسوب می شود اما حکم بردگی بر او نیز بار می شود و مالک آن فرزند ، صاحب کنیز است نه شوهر مگر آنکه در هنگام تحلیل ، مالک کنیز شرط کرده باشد که اگر فرزندی به دنیا بیاید او برده نبوده و من حکم آزادی او را صادر می کنم . 🔷چنان که در روایت دیگری امام صادق علیه السلام فرمود: « اگر فرزندی از این تحلیل به وجود آید مالک آن فرزند مولی کنیز است مگر آنکه مولی در هنگام تحلیل شرط کند که اگر فرزندی به دنیا بیاید او آزاد است و الا شوهر کنیز می تواند با پرداخت قیمت ولد ، فرزندش را از ملکیت مولی کنیز خارج کند» 📚التهذیب ج7 ص248 ❗️جهت آگاهی بیشتر در مورد کنیزان و بردگی در اسلام به نمایه زیر رجوع فرمایید: https://t.me/Rahnamye_Behesht/5193 📝پرسمان اعتقادی https://telegram.me/joinchat/BRb8LDwfNBiQIByOu36zjw