eitaa logo
آرشیو پرسمان اعتقادی ( شیعه پاسخ )
2.8هزار دنبال‌کننده
11 عکس
2 ویدیو
10 فایل
کانال اصلی ؛ @Rahnamye_Behesht
مشاهده در ایتا
دانلود
❓پرسش ❔این که امام زمان به مثل امروزی به امامت رسیدند درست اما ایشان که الان غایبند.کانال های وهابی می گویند امامی که غایب است چه به درد ما می خورد ❓ 🗯پاسخ🗯 👌از نظر قرآن کریم، اولیای الهی دو دسته‌اند: ولی ظاهر، كه مردم وی را می‌شناسند و ولی غایب از انظار، كه مردم او را نمی‌شناسند، گرچه او در میان آنها بوده و از حال آنان باخبر است. ❗️در سوره كهف، وجود هر دو ولی، به طور همزمان بیان شده‌ است: یكی موسی بن عمران و دیگری مصاحب موقّت او در سفر دریایی و زمینی كه به نام خضر معروف است. 🔷این ولی الهی به گونه‌ای بود كه حتی موسی با او آشنا نبود و تنها به راهنمایی خدا او را شناخت و از علمش بهره گرفت؛ چنان‌كه می‌فرماید: « [موسی و همراهش] بنده‌ای از بندگان ما را [در لب دریا] یافتند كه وی را مشمول رحمت خود قرار داده و از جانب خویش به او علمی آموخته بودیم. موسی به وی گفت: آیا اجازه می‌دهی همراه تو باشم تا از علوم رشدآفرین خویش به من بیاموزی؟» ❗️قرآن سپس شرحی از كارهای مفید و سودمند آن ولی الهی بیان می‌كند و نشان می‌دهد كه مردم او را نمی‌شناختند، ولی از آثار و بركاتش بهره‌مند بودند. 📓کهف 71-82 ❗️ حضرت ولی‌عصر نیز به سان مصاحب موسی، ولی ناشناخته‌ای است و در عین حال مبدأ كارهای سودمندی برای امت می‌باشد. بدین ترتیب، غیبت امام به معنی انفصال و جدایی او از جامعه نیست، بلكه او همان گونه كه در روایات نیز وارد شده ـ به‌‌سان خورشید در پشت ابر است كه دیدگان آن را نمی‌بینند؛ اما به اهل زمین نور و گرمی می‌بخشد. 📚کمال الدین باب 45 ح4 ❗️ پیامبر گرامی فرمود: «سوگند به خدایی كه مرا به نبوت برگزید، مردم از او سود می‌برند و از نور ولایتش در دوران غیبت، بهره می‌گیرند؛ چنان كه از خورشید به هنگام قرار گرفتن پشت ابرها بهره می‌برند.» 📚بحار الانوار ج52 ص93 ❗️اشعه معنوی وجود امام در حالی كه در پشت ابرهای غیبت نهان است، دارای آثار معتنابهی است كه به‌رغم تعطیل مسأله تعلیم و تربیت و رهبری مستقیم، حكمت وجودش را آشكار می‌سازد. در اینجا به بیان برخی از این آثار می‌پردازیم:   1⃣پاسداری از آیین الهی ❗️با گذشت زمان و آمیختن سلیقه‌ها و افكار شخصی به مسائل مذهبی و گرایشهای مختلف به مكتب‌های انحرافی و دراز شدن دست مفسده جویان به سوی مفاهیم آسمانی، اصالت پاره‌ای از این قوانین از دست می‌رود و دستخوش تغییرات زیان‌بخشی می‌گردد. این آب زلال كه از آسمان وحی نازل شده، با عبور از مغزهای این و آن، به تدریج تیره و تار گشته، صفای نخستین خود را از دست می‌دهد. 🗯 این نور پرفروغ، با عبور از شیشه‌های ظلمانی افكار تاریك، كم‌رنگ‌تر می‌گردد. خلاصه با آرایشها و پیرایشهای كوته‌بینانه افراد و افزودن شاخ و برگهای تازه به آن، چنان می‌شود كه گاهی انسان در بازشناسی مسائل اصلی، دچار اشكال می‌گردد. ⁉️با این حال، آیا ضروری نیست كه در میان جمع مسلمانان كسی باشد كه مفاهیم فناناپذیر تعالیم اسلامی را به شكل اصلی‌اش حفظ و برای آیندگان نگهداری كند؟ ❗️ می‌دانیم در هر مؤسسه مهمی، صندوق نسوزی وجود دارد كه اسناد مهم را در آن نگهداری می‌كنند تا از دستبرد دزدان محفوظ بماند و در صورت آتش‌سوزی، از خطر حریق مصون باشد؛ چرا كه اعتبار و حیثیت آن مؤسسه در گرو حفظ آن اسناد و مدارك دارد. ❗️سینه امام و روح بلند او، صندوقچه حفظ اسناد آیین الهی است كه همه اصالتهای نخستین و ویژگیهای آسمانی این تعلیمات را در خود نگاه‌داری می‌كند،تا دلایل الهی و نشانه‌های روشن پروردگار باطل نگردد و به خاموشی نگراید، و این یكی دیگر از آثار وجود او است.   🗯ادامه پاسخ 👇👇👇 🗯ادامه پاسخ 👇👇👇 2⃣ تربیت منتظران آگاه: ❗️بر خلاف آنچه بعضی می‌پندارند، رابطه امام در زمان غیبت به كلی از مردم بریده نیست، بلكه آن گونه كه از روایات برمی‌آید، شمار اندكی از آماده‌ترین افراد كه سری پر شور از عشق خدا و دلی پر ایمان و اخلاص فوق‌العاده برای تحقّق بخشیدن به آرمان اصلاح جهان دارند ـ با حضرتش مرتبط‌اند. 🔶 معنای غیبت امام این نیست كه آن حضرت به شكل روح نامرئی و یا شعاعی ناپیدا درمی‌آید، بلكه او از زندگی طبیعی و آرامی برخوردار است، به طور ناشناخته در میان همین انسانها رفت و آمد دارد، دلهای بسیار آماده را برمی‌گزیند و در اختیار می‌گیرد و آنها را بیش از پیش آماده می‌كند و می‌سازد. افراد مستعد، به تفاوت میزان استعداد و شایستگی خود، توفیق درك این سعادت را پیدا می‌كنند. بعضی از آنان چند لحظه و برخی چند ساعت یا چند روز و جمعی سالها با حضرت بقیه‌الله در تماس بوده‌اند. ❗️آنان كسانی هستند كه آن چنان بر بال و پر دانش و تقوا قرار گرفته و بالا رفته‌اند كه همچون مسافران هواپیماهای دور پرواز، بر فراز ابرها قرار می‌گیرند، آنجا كه هیچ‌گاه حجاب و مانعی بر سر راه تابش جهان‌بخش آفتاب نیست، در حالی كه دیگران در زیر ابرها و در تاریكی و نور ضعیف به سر
سوال وقتی امام زمان دوره ی ما غائب چگونه هدایت می کنه مارو؟؟؟؟؟؟وقتی غایب چه بدرد می خوره؟؟؟در زمان های قبلی امامن حاضر بودند و هدایت می کردند ولی دوره ی ما غائبه.پس چه جوری مارو داره هدایت می کنه؟؟؟؟؟؟؟ ✅پاسخ: نخست توجه کنید که غیبت امام عصر بازگشت به خود مردم می کند وخود انان بودند که سبب شدند امام عصر از چشم ها غایب شود چنان که شیخ طوسی می فرماید: "وجود امام لطف است وتصرف او لطف دیگری است وعدم آن لطف ( وغیبت امام) از ناحیه ما است" 📚کشف المراد فی شرح تجرید الاعتقاد،ص491 ❗استاد قرائتی چنین می گوید: "اگر اداره برق یک شهر برای روشنایی کوچه ای تیر چراغ برقی نصب کرد ولامپی به آن زد ولی بچه های کوچه با زدن سنگ لامپ را شکستند مامور اداره لامپ دیگری می زند چنانچه مجددا بچه ها لامپ را هم بشکنند باز اداره برق برای اداره برای روشنایی محل اقدام به نصب لامپ دیگری میکند حال اگر برای بار سوم بچه های بی ادب لامپ را شکستند به احتمال بسیار زیاد اداره برق تمایلی به نصب مجدد لامپ ندارد اما بخاطر خواهش بزرگترها ورفاه حال اهالی آن کوچه ممکن است لامپ دیگری را نصب کند. اما فکر میکنید اداره برق تا چه اندازه این کار را انجام دهد؟ ❗درمورد بحث ما نیز حاکمان ستمگر در برابر سکوت مردم یازده چراغ هدایت را شکستند خداوند نیز چراغ دوازده هم را نگه داشت تا زمانی که مردم لیاقت وامادگی بهره گیری از این چراغ هدایت را پیدا کنند" 📚اصول عقاید،ص460 ❗چنان که در روایات به این نکته اشاره شده است 📚کمال الدین،صدوق،باب 44 ح8 و9 و10 ص281 ❗اما بهره مندی از ولی خدا منوط به حضور ظاهری او نیست چنان که قرآن از ولی غایب خدا حضرت خضر نام می برد که چگونه به مردم سود می رساند ( کهف 65 و66) ❗چنان که در روایات ما آمده است حضرت حجت در زمان غیبت بین مردم حضور دارد ومشکلات آنان را بر آورده میکند 📚بحار الانوار،ج52 ص151 باب 23 ❗وحضرت فقها را در عصر غیبت برای هدایت انسان ها به تعالیم دینشان واقامه حدود وتصدی حکومت ودفع شبهات وحفظ شرع از تحریف معین کرده اند 📚الالهیات،ج4 ص145 ❗ووجود ایشان سبب آن است که بندگان از نابودی نجات پیدا کنند وبرکات خداوند شامل حال مردم شود ومردمان به واسطه هدایت معنوی ایشان مشمول قرار گرفتن در مسیر مستقیم شوند 📚بحار الانوار،ج23 ص1 باب 1 ❗لذا امام عصر فرمود: "بهره مندی مردمان از من در زمان غیبت مانند بهره مندی انان از خورشید پشت ابر است ( که با این که خورشید را نمی بینند اما باز از برکاتش بهره مند میشوند)" 📚کمال الدین،ص484 ✅پرسمان اعتقادی 🆔ایدی ما در تلگرام برای طرح سوالات از ناحیه دوستان @poorseman 📢کانال ما در تلگرام https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
🤔پرسش ❓چرا در اسلام زنان حق قضاوت کردن را ندارند آیا این ظلم به آنان محسوب نمی شود ❕❕ 💠پاسخ💠 👌اسلام قضاوت را به عنوان یک موقعیت شغلی ممتاز معرفی نکرده است تا همگان ترغیب به آن شوند .بلکه قضاوت در اسلام یک تکلیف خطیر و خطرناک بوده که جز در موارد لزوم نباید به آن تن داد‌. 🔶امام رضا علیه السلام فرمود: « قضات به چهار دسته اند .یک دسته قضاتی هستند که به باطل حکم می کنند در حالی که می دانند آن حکم باطل است اینان در جهنم هستند .یک دسته قضاتی هستند که به باطل حکم می کنند در حالی که متوجه نیستند آنان نیز در جهنم هستند .دسته دیگر آنانی هستند که به حق حکم می کنند اما آگاهی لازم قضاوت را ندارند آنان نیز در جهنم هستند .و دسته چهارم قضاتی هستند که به حق حکم می کنند و آگاهی لازم را نیز دارند پس آنان در بهشت اند .از قضاوت کردن اجتناب کن زیرا ممکن است نتوانی قضاوت به حق کنی» 📚بحار الانوار ج101 ص264 👌لذا در روایات ما آمده است که قاضی باید دارای ایمان و علم و اجتهاد و عدالت بوده و با تامل و دقت کافی قضاوت کند. 📚وسائل الشیعه ج27 ص11 و ص213 🔶با توجه به این نکته در مورد قضاوت زنان می گوییم: 👌 جنس زن برای انجام وظایفی متفاوت با مرد آفریده شده است وبه همین دلیل احساسات متفاوتی دارد. ❗️ قانون آفرینش وظیفه حساس مادری وپرورش نسلهای نیرومند را برعهده او گذارده به همین دلیل سهم بیشتری از عواطف واحساسات به او داده است درحالی که طبق این قانون وظایف خشن وسنگین تر اجتماعی بر عهده جنس مرد گذارده شده است وسهم بیشتری از تفکر به او داده شده است بنابراین اگر بخواهیم عدالت را اجرا کنیم باید پاره ای از وظایف اجتماعی را که نیاز بیشتری به اندیشه و مقاومت وتحمل شداید دارد بر عهده مرد گذارده شود و وظایفی که عواطف و احساسات بیشتری را می طلبد بر عهده زنان قرار دهیم. 📚تفسیر نمونه،ج2 ص157 🔶از آنجایی که در قضاوت کردن ، خشونت و عدم تاثر از محیط و افراد و حوادث و شدت عمل نهفته است ، غلبه عواطف و احساسات در زنان اجازه نمی دهد که کار خشنی همچون مساله قضاء و داوری را بر عهده بگیرد. 📚پیام قرآن ج10 ص154 👌لذا پیامبر گرامی فرمود: « قضاوت کردن برای زن نمی باشد» 📚الفقیه ج4 ص364 📝پرسمان اعتقادی https://telegram.me/joinchat/BRb8LDwfNBiQIByOu36zjw
🤔پرسش ❓چرا زنان نمی توانند رییس جمهور شوند برخی به این موضوع اعتراض می کنند❕❕ 💠پاسخ💠 🔶اسلام در حاکم و قاضی مرد بودن را شرط می داند و این از آن جهت نیست که می خواهد از مقام زنان بکاهد و یا او را تحقیر کند بلکه این کار به خاطر رعایت شرایط طبیعی و خصائص آفرینش زن است . ❗️اصل تقسیم کار ایجاب می کند که هر کاری به اهل و شایسته آن سپرده شود . 🔷از آنجا که زن یک موجود عاطفی است کارهایی که به صلابت و خشونت نیاز دارد به مرد واگذار شده است و ولایت و زعامت یکی از این کارهاست . 👌ادله اسلامی حاکی از آن است که زن نباید متصدی مقام قضاء و داوری باشد ؛ ❕ https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2262 🗯مقام قضاوت شعبه کوچکی از حکومت است و وقتی زن نتواند قاضی باشد به طریق اولی حق زعامت و حکومت را نیز نخواهد داشت و این برای آن است که زن در مقابل صحنه های تاثر آور که معمولا قضات با آنها سر و کار دارند نمی تواند استقامت و ثبات خود را حفظ کند و جانب حق را که چه بسا از تاثیرات عاطفی به دور است بگیرد . 👌حضرت علی در وصیت خود نسبت به زنان چنین فرمود: « زنان را برای انجام کاری که توانایی و قدرت ندارند ناچار مکن زیرا زن همچون شاخه گل است نه قهرمان خشن» 📚نهج البلاغه نامه 31 🔷پیامبر گرامی فرمود: « رستگار نمی شوند قومی که زن بر آنها حکومت کند» 📚الخلاف شیخ طوسی ج2 ص23 🔶وفرمود: « گروهی که تصمیم گیرنده آنها زن باشد روی رستگاری را نخواهند دید» 📚بحار الانوار ج74 ص138 🗯وفرمود: « اگر زمامداران شما بدترین شما و ثروتمندان شما بخیلان شما و اداره کننده جامعه شما به دست زنهای شما باشد در این صورت مرگ بر شما از زندگی در روی زمین بهتر است» 📚سنن ترمذی ج4 ص529 📚تحف العقول ص29 👌چنان که گفتیم چون زنان موجودات عاطفی هستند و سریعتر تحت تاثیر عواطف قرار می گیرند لذا کارهایی که بیشتر به عقل و صلابت نیاز دارد به زنان واگذار نشده است و قضاوت و حکومت از این نوع کارهاست که اسلام زن را از عهده داری آنها معاف کرده است و در عوض کارهایی را به او تفویض کرده که با شرائط و خصائص خلقت او مناسب است مانند خانه داری و تربیت نسل های پاک و پاکیزه و تحویل آنها به اجتماع که نیازمند به عاطفه و دلسوزی بسیار است . 👌البته انکار نمی کنیم که در میان جامعه زنان افراد انگشت شماری پیدا می شوند که از نظر اندیشه و فکر دارای منطق قوی و نیرومند می باشند ولی این سبب نمی شود که همه زنان از چنین خصیصه ای برخوردار باشند و این روشن است که همیشه در جعل قانون اکثر را ملاک حکم قرار می دهند نه افراد استثنائی را 📝پرسمان اعتقادی https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🤔 ❔پرسشی را یک عالم سنی مسلک برایم مطرح کرد که شیعه معتقد است که بنده کامل نیست مگر آنکه صیغه کند و یا مومن ، مومنی واقعی نیست مگر آنکه حد اقل یک بار در دنیا زنی را صیغه کند ❗️آیا واقعیت درد ❕❕ 💠💠 👌متعه و ازدواج موقت از منظر شیعه امری و بلکه است . ❕از امام باقر علیه السلام سوال شد آیا متعه کردن ثواب دارد؟ 👌امام علیه السلام فرمود: «اگر قصد او وجه الله ومخالفت کردن با کسانی که منکر آن هستند باشد ، با همسر موقت خود هیچ صحبتی نمی کند مگر آنکه خدا برای او حسنه می نویسد وهیچ دستی به سوی او دراز نمی کند مگر آنکه خدا برای او حسنه می نویسد، وقتی نزدیک او شود گناه او بخشیده میشود وزمانی که غسل کند خداوند به ازای موهای بدنش که شسته میشود گناهانش را می بخشد» 📚من لا یحضره الفقیه،ج3 ص463 👌امام صادق علیه السلام فرمود: «من بسیار دوست دارم که مرد از نرود مگر آنکه یک مرتبه متعه کرده باشد» 📚مصباح المتهجد ص324 👌در روایت دیگر آمده است ؛ «مومن، مومن نیست تا زمانی که متعه کند» 📚الفقیه،ج3 ص466 ❕اما باید توجه کرد که این جواز و استحباب و ثواب متعه کردن برای کسانی است که به آن داشته باشد و همگان را شامل نمی شود . 👌علی بن یقطین می گوید از امام کاظم علیه السلام در مورد ازدواج موقت سوال کردم ، امام علیه السلام پاسخ داد ؛ « چرا می خواهی ازدواج موقت کنی در حالی که خداوند تو را با ازدواج از آنان بی نیاز کرده است » 📚الکافی ج5 ص452 👌و فرمود ؛ « ازدواج موقت حلال و مباح و مطلق است برای کسی که با ازدواج دائم از آن بی نیاز نشده باشد ، در صورتی که ازدواج دائم صورت گرفته باشد دیگر نباید ازدواج موقت کرد مگر در صورتی که همسر دائم در دسترس نباشد و باشد » 📚وسائل الشیعه ج21 ص22 ❕مفضل می گوید که امام صادق علیه السلام می فرمود ؛ « از متعه ( کردن پی در پی ) بپرهیزید ، آیا حیا نمی کنید که شما با متعه ( کردن پی در پی ) در موضع قرار گیرد و با عمل شما برادران و اصحابتان بدنام شوند » 📚الکافی ج5 ص453 👌امام کاظم علیه السلام فرمود ؛ « بر متعه کردن نداشته باشید تا با سرگرمی به آن از خانواده خود غافل شوید ( و آنان به فساد کشیده شوند ) » 📚وسائل الشیعه ج21 ص23 👌در گذشته در مورد فلسفه ازدواج موقت و این که چه کسانی صلاحیت متعه کردن را دارند بیشتر توضیح داده ایم ؛ 💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/2665 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🤔 ❔اگر تعريف تن فروشى به سبك غربى و (صيغه) را با هم قياس كنيد، اين مشتركات در آنها ديده ميشود. ١) در هر دو مرد خريدار است و زن فروشنده كالاى جنسى ٢) در هردو مرد مبلغى را پرداخت ميكند ٣) در هردو رضايت طرفين شرط است ٤) در هردو شرايط تأهل براى طرفين وجود ندارد خوب ديديد كه هيچ نوع اختلافى مابين تن فروشى به سبك غرب و تن فروشى اسلامى وجود ندارد و تنها تفاوت آن در صادر كننده حكم اين تن فروشى و در واقع ترويج فحشاء است. در اين متوليان دين و كتاب دينى مسلمانان است كه آنرا ترويج ميكند درصورتى كه در غرب حكومتها با تدابير شديد بدنبال محدود كردن و كاهش عواقب آن بر جامعه هستند. 💠💠 👌بسيارى از مردم به ويژه جوانان به ازدواج دائم دسترسى ندارند، زيرا ازدواج دائم به طور معمول نياز به مقدّمات و هزينه ها و قبول مسئوليّتهاى مختلفى دارد كه آمادگى آن براى گروهى نيست، به عنوان مثال ؛ 1⃣ بسيارى از جوانان در دوران تحصيل به خصوص در عصر ما كه زمان تحصيل طولانى شده قادر به ازدواج دائم نيستند، زيرا نه دارند، نه مسكن مناسبى و نه هزينه هاى ديگر و هر قدر بخواهند مراسم خود را ساده برگزار كنند، باز وسايل لازم فراهم نيست. 2⃣ افرادى هستند كه متأهّل مى باشند، ولى در سفرهاى خارج كه گاهى به طول مى انجامد، گرفتار محروميّت شديد مى شوند، نه همسران خود را مى توانند با خود ببرند و نه قدرت ازدواج مجدّد دائم در آن ديار دارند. 3⃣كسانى هستند كه همسران آنها گرفتار بيمارى هاى مختلف و مشكلات ديگرى مى باشند و توان رفع نياز جنسى خود را ندارند. 4⃣ سربازانى هستند كه به مأموريّتهاى طولانى، براى حفظ مرزها و مانند آن مى روند و از خانواده هاى خود دورند و گرفتار جنسى هستند . 5⃣ گاه در دوران باردارى و شرايط خاصّ آن، مرد مجبور است با همسر باردارش روابط جنسى نداشته باشد و چه بسا جوان است و گرفتار مشكل محروميّت. اين گونه ضرورتهاى اجتماعى و مشكلات، هميشه بوده و خواهد بود، و مخصوص عصر پيغمبر اكرم نبوده است، بلكه در ما با توجّه به عوامل مختلف تحريك، بسيار شديدتر شده است. 6⃣از طرف دیگر دخترانی که بخاطر سن بالا موفق به ازدواج نشده اند یا مواردی که تعداد زنان از مردان بیشتر بوده وبه این دلیل تقاضا برای ازدواج دائم زنان وجود ندارد و زنان مطلقه ی از دست داده ای هستند که هرگز جوانان نورس حاضر به ازدواج دائم نیستند 👌در اين گونه مواقع افراد بر سر دوراهى قرار دارند ؛ آلودگى به فحشا (العياذ بالله) يا استفاده از نوعى ازدواج و موقّت كه مشكلات ازدواج دائم در آن نيست و به طور موقّت پاسخگوى نيازهاى جنسى مى باشد. ❕پيشنهاد پارسايى و چشم پوشى از هر دو، پيشنهاد خوبى است، ولى براى بسيارى قابل عمل نيست و حدّ اقل براى عدّه اى جنبه خيالى دارد. 👌آنها كه اصرار بر مخالفت با ازدواج موقّت دارند، دانسته يا ندانسته جاده را براى فحشا صاف مى كنند، مگر اين كه نوع مشابه آن، يعنى نكاح مسيار را پيشنهاد كنند و به همين در روايات اهل بيت (عليهم السلام) آمده كه «اگر با ازدواج موقّت اسلامى مخالفت نكرده بودند، هيچ كس آلوده زنا نمى شد». 📚الکافی ج 5 ص 448 👌همچنين آنها كه با سوء استفاده از «ازدواج موقّت» كه براى ضرورتها و نيازهاى واقعى محرومان تشريع شده، چهره آن را در نظرها زشت نشان داده و آن را وسيله هوسرانى خود ساختند، آنها نيز جاده را براى آلودگى جامعه اسلامى به زنا صاف كردند، و در گناه آلودگان هستند، چرا كه عملا مانع استفاده صحيح از ازدواج موقّت شدند. 👌به هر حال، اسلام كه يك آيين الهى مطابق با فطرت آدمى است و تمام نيازهاى واقعى انسانها را پيشبينى كرده، نيست مسأله ازدواج موقّت را در برنامه هاى احكام خود نگنجانيده باشد. 📚شیعه پاسخ می گوید ؛ ص 116 🔸ادامه 👇 @Rahnamye_Behesht 🔸 👇 👌بعضى از ناآگاهان چنان ترسيم زشتى از ازدواج موقّت كرده و مى كنند كه آن را چيزى مرادف «رسميّت به فحشا و اباحي گرى و آزادى جنسى» مى شمرند! که به يقين تعصّبهاى شديد به آنها اجازه مطالعه كتب طرفداران ازدواج موقّت را نداده است و شايد بعضى حتّى يك خط از كتب شيعه را در اين زمينه مطالعه نكرده اند و اين بسيار مايه تأسّف است. 🔰ناچار در اين مختصر شرايط ازدواج موقّت و تفاوت آن را با ازدواج دائم به روشنى بيان مى كنيم، تا بر همگان اتمام حجّت الهى شود ؛ 👌ازدواج موقّت در غالب و احكام همچون ازدواج دائم است ؛ 1⃣زن و شوهر بايد با كمال رضايت و اختيار، بدون اجبار يكديگر را به همسرى انتخاب كنند. 2⃣ صيغه عقد با لفظ «نكاح» و «ازدواج» يا لفظ «» بايد جارى شود و الفاظ ديگر كارساز نيست. 3⃣ اگر زوجه باكره است اجازه لازم است و در غير باكره لازم نيست. 4⃣مدّ
ت عقد و مهريّه بايد دقيقاً تعيين شود و اگر ذكر مدّت فراموش شود، به فتواى بسيارى از فقها تبديل به عقد دائم خواهد شد (و اين خود دليل بر آن است كه ماهيّت هر دو نوع از يكى است و تنها فرق در ذكر مدّت و عدم ذكر آن است)، (دقّت فرماييد). 5⃣ پايان مدّت به منزله است و بلافاصله زن بايد عدّه نگه دارد، (هرگاه آميزش صورت گرفته باشد). 6⃣ عدّه عقد دائم سه بار عادت ماهيانه ديدن است كه با ديدن مرحله سوّم عدّه تمام مى شود، ولى عدّه عقد موقّت دو بار بيشتر نيست. 7⃣فرزندان متولّد شده از عقد موقّت فرزندانى مشروع هستند و تمام احكام فرزند متولّد از عقد دائم را- بدون استثنا- دارند و از پدر و مادر و برادران و ساير بستگان ارث مى برند، و هيچ تفاوتى در ساير حقوق ميان اين دو گروه از فرزندان نيست. فرزندان عقد موقّت، بايد تكفّل پدر و مادر باشند و نفقه و تمام هزينه هاى آنها همانند فرزندان عقد دائم بايد پرداخته شود. 📚وسائل الشیعه ج 21 ابواب المتعه 👌شايد بعضى از شنيدن اين سخنان در شگفتى فرو روند، آنها حق دارند، زيرا ذهنيّت نادرست و كاملا عوامانه اى درباره عقد موقّت دارند و شايد آن را يك ازدواج قاچاق و نيم بند و خارج از قوانين و در يك كلمه شبيه زنا مى پندارند در حالى كه ابداً چنين نيست. ❕آرى تفاوتهايى در ميان اين دو نوع عقد در مورد دو همسر (زوج و زوجه) وجود دارد. اصولا تعهّدات آنها در برابر يكديگر بسيار كمتر از عقد دائم است، زيرا منظور از ازدواج موقّت سهولت امر و نبودن مقرّرات دست و پاگير بوده، از جمله ؛ 1⃣ زن در عقد موقّت نفقه و ارث ندارد، ولى از فقها گفته اند اين در صورتى است كه شرط نفقه و ارث نكنند و اگر شرط كنند بايد بر طبق آن عمل شود. 2⃣ زن در عقد موقّت آزاد است كه كارى در خارج خانه براى خود انتخاب كند و اجازه همسر براى او نيست مادام كه مزاحم حقّ شوهر نباشد، ولى در عقد دائم بدون توافق اين امر جايز نيست. 3⃣ بر مرد لازم نيست شبها نزد همسر موقّت خود باشد. 👌با دقّت در شرح احكامى كه در بالا گفته شد، پاسخ بسيارى از پرسشها و داورى هاى ظالمانه و شبهات و افتراها داده خواهد شد، و ذهنيّتهاى كاذب و نادرست، در مورد اين حكم مقدّس و اسلامى مرتفع مى شود، اين حقيقت نيز آشكار است كه ازدواج موقّت هيچ نسبتى با زنا و اعمال منافى عفّت ندارد و آنها كه اين دو را با هم مقايسه مى كنند، به يقين افرادى ناآگاهند كه هيچ اطّلاعى از ماهيّت نكاح موقّت و شرايط آن ندارند. 📚شیعه پاسخ می گوید ص 120 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman
🤔 ❔چرا در اسلام و روایات اجازه ازدواج با بردگان یا خرید و فروش آنان یا هدیه بردگان و مانند این موارد داده شده است ❗️چرا اسلام به صورت کلی حکم بردگی را الغاء کرد ❗️❗️ 💠💠 👌صحیح است که در اسلام احکامی در رابطه ازدواج با بردگان یا خرید و فروش آنان یا مسائلی این چنینی وجود دارد ، اما در يك جمله كوتاه بايد گفت كه اسلام برنامه دقيق و زمانبندى شده براى آزادى بردگان دارد كه بالمال همه آنها تدريجا آزاد مى شوند، بى آنكه اين آزادى عكس العمل نامطلوبى در جامعه به وجود آورد. ❕ولى پيش از آنكه به توضيح اين طرح دقيق اسلامى بپردازيم ذكر چند نكته را مقدمتا لازم مىدانيم ؛ 🔸1- اسلام هرگز ابداع كننده بردگى نبوده است ؛ 👌اسلام هرگز ابداع كننده بردگى نبوده است، بلكه در حالى ظهور كرد كه مساله بردگى سراسر جهان را گرفته بود، و با تار و پود جوامع بشرى آميخته بود، حتى بعد از اسلام نيز در تمام جوامع مساله بردگى ادامه يافت، تا حدود يكصد سال قبل كه" نهضت آزادى بردگان" شروع شد، چرا كه به خاطر دگرگون شدن نظام زندگى بشر مساله بردگان به شكل قديمى ديگر قابل قبول نبود. ❕الغاى بردگى نخست از اروپا شروع شد سپس در ساير كشورها از جمله آمريكا و آسيا گسترش يافت. در انگلستان تا سال 1840 ميلادى، و در فرانسه تا سال 1848، و در هلند تا سال 1863، و در آمريكا تا سال 1865 بردگى ادامه داشت، و سپس كنگره" بروكسل" ضمن اعلاميهاى تصميم به الغاى بردگى در سراسر جهان گرفت، و اين در سال 1890 بود (يعنى كمتر از صد سال قبل). 2_تغيير شكل بردگى در دنيا امروز ؛ 👌درست است كه غربيها به اصطلاح پيشقدم در الغاى بردگى بودند، اما وقتى دقيقا مساله را بررسى مىكنيم مى بينيم بردگى نه تنها ريشه كن نشد، بلكه به صورت خطرناكتر و وحشتناكترى يعنى در شكل استعمار ملتها و بردگى مستعمرات آشكار گشت، بطورى كه هر قدر بردگى فردى رو به ضعف مى گذاشت بردگى دست جمعى و استعمار قوى تر و نيرومندتر مى شد، امپراطورى انگلستان كه پيشقدم در الغاى بردگى بود پيشقدم در امر استعمار نيز محسوب مىشود!. ❕جناياتى كه استعمارگران غربى در طول مدت استعمار خود انجام دادند نه تنها كمتر از جنايات دوران بردگى نبود، بلكه از شدت و گسترش بيشترى برخوردار بود. 👌حتى بعد از آزاد شدن مستعمرات باز بردگى ملتها ادامه يافت چرا كه اين آزادى، آزادى به اصطلاح سياسى بود، ولى استعمار اقتصادى و فرهنگى هنوز در بسيارى از مستعمرات آزاد شده و غير آن حكم فرما است. مخصوصا كشورهاى كمونيستى كه براى مساله الغاى بردگى بيش از همه سينه چاك مى كنند خود گرفتار يك نوع برده دارى شرم آور عمومى هستند و مردمى كه در اين كشورها زندگى مى كنند مانند بردگان كمترين اختيارى از خود ندارند، و همه چيز آنها را گردانندگان حزب كمونيست تعيين مى كنند، و اگر كسى اظهار نظر مخالفى كند يا به اردوگاه هاى كار اجبارى فرستاده مى شود، يا در سياه چال زندان مى افتد، و يا اگر از دانشمندان باشد به عنوان" بيمار روانى"! روانه تيمارستانها مى گردد. ❕خلاصه اينكه بردگى تابع اسم نيست، آنچه زشت و ناپسند است مفهوم و محتواى بردگى است، و مىدانيم اين مفهوم و محتوا در كشورهاى استعمار زده و در ممالك كمونيستى به بدترين اشكال پياده مى شود. 👌نتيجه اينكه الغاى بردگى در جهان امروز صورى بوده و در حقيقت تنها يك تغيير شكل است!. 🔸ادامه 👇 🔸ادامه 👇 👌3- سرنوشت دردناك بردگان در گذشته ؛ ❕بردگان در طول تاريخ سرنوشت بسيار دردناكى داشته اند، به عنوان نمونه بردگان اسپارتها را كه به اصطلاح قومى متمدن بودند در نظر مى گيريم، به قول نويسنده" روح القوانين" غلامان اسپارتى به قدرى بدبخت بودند كه تنها غلام يك نفر نبودند، بلكه غلام تمام جامعه محسوب مى شدند، و هر كس بدون ترس از قانون مى توانست هر قدر بخواهد غلام خود يا ديگرى را آزار و شكنجه دهد، و در حقيقت زندگانى آنها از حيوانات نيز بدتر بود. ❕از زمانى كه بردگان را از كشورهاى عقب افتاده صيد مى كردند تا هنگامى كه در بازارهاى فروش عرضه مى شد بسيارى از آنها مى مردند، و باقيمانده وسيله اى بودند براى بهره گيرى برده فروشان طماع و اندك غذايى كه به آنها مى دادند براى زنده ماندن و كار كردن بود، و به هنگام پيرى و بيماريهاى صعب آنها را به حال خود رها مىكردند تا به شكل دردناكى جان دهند! لذا نام بردگى در طول تاريخ با انبوهى از جنايات هولناك همراه است. ❕با روشن شدن اين چند نكته به صورت فشرده به طرح اسلام در زمينه آزادى تدريجى بردگان بازمى گرديم ؛ 🔸4- طرح اسلام براى آزادى بردگان ؛ 👌آنچه غالبا مورد توجه قرار نمى گيرد اين است كه اگر نظام غلطى در بافت جامعه اى وارد شود ريشه كن كردن آن احتياج به زمان دارد، و هر حركت حساب نشده نتيجه معكوسى خواهد داشت، درست همانند انسانى كه به يك بيمارى خطرناك مبتلا شده و بيما
ريش كاملا پيشرفت نموده است، و يا شخص معتادى كه دهها سال به اعتياد زشت خود خو گرفته، در اينگونه موارد حتما بايد از" برنامه هاى زمان بندى شده" استفاده كرد. ❕صريحتر بگوئيم ؛ 👌اگر اسلام طبق يك فرمان عمومى دستور مى داد همه بردگان موجود در آن را آزاد كنند، چه بسا بيشتر آنها تلف مى شدند، زيرا گاه نيمى از جامعه را بردگان تشكيل مى دادند، آنها نه كسب و كار مستقلى داشتند، و نه خانه و لانه و وسيله اى براى ادامه زندگى. ❕اگر در يك روز و يك ساعت معين همه آزاد مى شدند يك جمعيت عظيم بيكار ظاهر مى گشت كه هم زندگى خودش با خطر مواجه بود و هم ممكن بود نظم جامعه را مختل كند، و به هنگامى كه محروميت به او فشار مى آورد به همه جا حمله ور شود و درگيرى و خونريزى به راه افتد. 👌اينجا است كه بايد تدريجا آزاد شوند، و جذب جامعه گردند، نه جان خودشان به خطر بيفتد، و نه امنيت جامعه را به خطر اندازند، و اسلام درست اين برنامه حساب شده را تعقيب كرد. ❕اين برنامه مواد زيادى دارد كه رؤس مسائل آن به طور فشرده و فهرست وار در اينجا مطرح مىشود و شرح آن نياز به كتاب مستقلى دارد ؛ 🔸ادامه 👇 🔸ادامه 👇 👌ماده اول ؛ بستن سرچشمه هاى بردگى ؛ ❕بردگى در طول تاريخ اسباب فراوانى داشته، نه تنها اسيران جنگى و بدهكارانى كه قدرت بر پرداخت بدهى خود نداشتند به صورت برده درمىآمدند كه زور و غلبه نيز مجوز برده گرفتن و بردهدارى بود، كشورهاى زورمند نفرات خود را با انواع سلاحها به ممالك عقب افتاده آفريقايى و مانند آن مىفرستادند، و گروه، گروه از آنها را گرفته و اسير كرده و با كشتيها به بازارهاى ممالك آسيا و اروپا مىبردند. ❕اسلام جلو تمام اين مسائل را گرفت، تنها در يك مورد اجازه برده گيرى داد و آن در مورد اسيران جنگى بود، و تازه آن نيز جنبه الزامى نداشت، و به طورى كه اجازه مىداد طبق مصالح اسيران را بى قيد و شرط يا پس از پرداخت فديه آزاد كنند. 🔸در آن روز زندانهايى نبود كه بتوان اسيران جنگى را تا روشن شدن وضعشان در زندان نگهداشت، و راهى جز تقسيم كردن آنها در ميان خانوادهها و نگهدارى به صورت برده نداشت. بديهى است هنگامى كه چنين شرائطى تغيير يابد هيچ دليلى ندارد كه امام مسلمين حكم بردگى را در باره اسيران بپذيرد مىتواند آنها را از طريق" من" و" فداء" آزاد سازد، زيرا اسلام پيشواى مسلمين را در اين امر مخير ساخته تا با در نظر گرفتن مصالح اقدام كند، و به اين ترتيب تقريبا سرچشمه هاى بردگى جديد در اسلام بسته شده است. 🔸ماده دوم- گشودن دريچه آزادى ؛ 👌اسلام برنامه وسيعى براى آزاد شدن بردگان تنظيم كرده است كه اگر مسلمانان آن را عمل مى کردند در مدتى نه چندان زياد همه بردگان تدريجا آزاد و جذب جامعه اسلامى مى شدند. ❕رءوس اين برنامه چنين است ؛ 🔸الف- يكى از مصارف هشتگانه زكات در اسلام خريدن بردگان و آزاد كردن آنها است (توبه- آيه 60) و به اين ترتيب يك بودجه دائمى و مستمر براى اين امر در بيت المال اسلامى در نظر گرفته شده كه تا آزادى كامل بردگان ادامه خواهد داشت. 🔸ب- براى تكميل اين منظور مقرراتى در اسلام وضع شده كه بردگان طبق قراردادى كه با مالك خود مى بندند بتوانند از دسترنج خود آزاد شوند (در فقه اسلامى فصلى در اين زمينه تحت عنوان" مكاتبه" آمده است) 🔸 ج- آزاد كردن بردگان يكى از مهمترين عبادات و اعمال خير در اسلام است، و پيشوايان اسلام در اين مساله پيشقدم بودند، تا آنچه كه در حالات على ع نوشته اند «هزار برده را از دسترنج خود آزاد كردند » 🔸 د- پيشوايان اسلام بردگان را به كمترين بهانه اى آزاد مىكردند تا سرمشقى براى ديگران باشد، تا آنجا كه يكى از بردگان امام باقر عكار نيكى انجام داد امام ع فرمود: " برو تو آزادى كه من خوش ندارم مردى از اهل بهشت را به خدمت خود درآورم" 📚وسائل ج 16 ص 32 ❕در حالات امام سجاد على بن الحسين ع آمده است:" خدمت كارش آب بر سر حضرت مىريخت ظرف آب افتاد و حضرت را مجروح كرد، امام ع سر را بلند كرد، خدمتكار گفت: و الكاظمين الغيظ حضرت فرمود:" خشمم را فرو بردم" عرض كرد: وَ الْعافِينَ عَنِ النَّاسِ فرمود:" خدا تو را ببخشد" عرض كرد: وَ اللَّهُ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ فرمود:" برو براى خدا آزادى" 📚نور الثقلین ج 1 ص 390 🔸 ه- در بعضى از روايات اسلامى آمده است: بردگان بعد از هفت سال خود به خود آزاد مى شوند، چنان كه از امام صادق ع مى خوانيم ؛ " كسى كه ايمان داشته باشد بعد از هفت سال آزاد مىشود صاحبش بخواهد يا نخواهد و به خدمت گرفتن كسى كه ايمان داشته باشد بعد از هفت سال حلال نيست 📚وسائل ج 16 ص 36 ❕ در همين باب حديثى از پيامبر گرامى اسلام ص نقل شده كه فرمود: « پيوسته جبرئيل سفارش بردگان را به من مىكرد تا آنجا كه گمان كردم به زودى الاجلى براى آنها مىشود كه به هنگام رسيدن آن آزاد شوند" 📚همان مدرک ص 37 🔸و- كسى كه برده مشتركى را نس
بت به سهم خود آزاد كند موظف است بقيه را نيز بخرد و آزاد كند « و هر گاه بخشى از برده اى را كه مالك تمام آن است آزاد كند اين آزادى سرايت كرده و خود بخود همه آزاد خواهد شد ! 📚شرایع ، کتاب العتق 🔸ادامه 👇 🔸ز- هر گاه كسى پدر يا مادر و يا اجداد و يا فرزندان يا عمو يا عمه يا دايى يا خاله، يا برادر يا خواهر و يا برادرزاده و يا خواهرزاده خود را مالك شود فورا آزاد مىشوند. 🔸ج- هر گاه مالك از كنيز خود صاحب فرزندى شود فروختن آن كنيز جائز نيست و بايد بعد از سهم ارث فرزندش آزاد شود. ❕اين امر وسيله آزادى بسيارى از بردگان مىشد، زيرا بسيارى از كنيزان به منزله همسر صاحب خود بودند و از آنها فرزند داشتند. 🔸ط- كفاره بسيارى از تخلفات در اسلام آزاد كردن بردگان قرار داده شده (كفاره قتل خطا- كفاره ترك عمدى روزه- و كفاره قسم را به عنوان نمونه در اينجا مىتوان نام برد). 🔸ى- پارهاى از مجازاتهاى سخت است كه اگر صاحب برده نسبت به بردهاش انجام دهد خود به خود آزاد مى شود . 📚وسائل ج 16 ص 26 💠ماده سوم- احياى شخصيت بردگان ؛ 👌در دوران برزخى كه بردگان مسير خود را طبق برنامه حساب شده اسلام به سوى آزادى مىپيمايند اسلام براى احياى حقوق آنها اقدامات وسيعى كرده است، و شخصيت انسانى آنان را احياء نموده، تا آنجا كه از نظر شخصيت انسانى هيچ تفاوتى ميان بردگان و افراد آزاد نمىگذارد و معيار ارزش را همان تقوا قرار مىدهد، لذا به بردگان اجازه مىدهد همه گونه پستهاى مهم اجتماعى را عهده دار شوند، تا آنجا كه بردگان مىتوانند مقام مهم قضاوت را عهده دار شوند . 📚شرایع ، کتاب القضاء 👌 در عصر پيامبر ص نيز مقامات برجستهاى از فرماندهى لشكر گرفته تا پستهاى حساس ديگر به بردگان يا بردگان آزاد شده سپرده شد. ❕بسيارى از ياران بزرگ پيامبر ص بردگان بودند و يا بردگان آزاد شده، و در حقيقت بسيارى از آنها به صورت معاون براى بزرگان اسلام انجام وظيفه مىكردند. سلمان و بلال و عمار ياسر و قنبر را در اين گروه مىتوان نام برد، بعد از غزوه بنى المصطلق پيامبر ص با يكى از كنيزان آزاد شده اين قبيله ازدواج كرد و همين امر بهانه اى آزادى تمام اسراى قبيله شد. 💠ماده چهارم- رفتار انسانى با بردگان ؛ 👌در اسلام دستورات زيادى در باره رفق و مدارا با بردگان وارد شده تا آنجا كه آنها را در زندگى صاحبان خود شريك و سهيم كرده است. پيغمبر اسلام ص مى فرمود: كسى كه برادرش زير دست او است بايد، از آنچه مىخورد به او بخوراند و از آنچه مىپوشد به او بپوشاند، و زيادتر از توانايى به او تكليف نكند . 📚بحار ج 74 ص 141 👌 على ع به غلام خود" قنبر" مىفرمود:" من از خداى خود شرم دارم كه لباسى بهتر از تو بپوشم، زيرا رسول خدا ص مىفرمود: از آنچه خودتان مىپوشيد بر آنها بپوشانيد و از آنچه خود مىخوريد به آنها غذا دهيد" 📚بحار ج 74 ص 144 👌امام صادق ع مىفرمايد:" هنگامى كه پدرم به غلامى دستور انجام كارى مىداد ملاحظه مىكرد اگر كار سنگينى بود بسم اللَّه مىگفت و خودش وارد عمل مىشد و به آنها كمك مىكرد" 📚همان ص 142 👌خوشرفتارى اسلام نسبت به بردگان در اين دوران انتقالى به اندازه اى است كه حتى بيگانگان از اسلام نيز روى آن تاكيد و تمجيد كرده اند. ❕به عنوان نمونه" جرجى زيدان" در تاريخ تمدن خود چنين مىگويد: " اسلام به بردگان فوق العاده مهربان است پيغمبر اسلام ص در باره بردگان سفارش بسيار نموده، از آن جمله مىفرمايد:" كارى كه برده تاب آن را ندارد به او واگذار نكنيد، و هر چه خودتان مىخوريد به او بدهيد". در جاى ديگر مىفرمايد:" به بندگان خود كنيز و غلام نگوئيد، بلكه آنها را" پسرم" و" دخترم" خطاب كنيد! قرآن نيز در باره بردگان سفارش جالبى كرده و مىگويد:" خدا را بپرستيد، براى او شريك مگيريد، با پدر و مادر و خويشان و يتيمان و بينوايان همسايگان نزديك و دور و دوستان، و آوارگان، و بردگان جز نيكوكارى رفتارى نداشته باشيد، خداوند از خودپسندى بيزار است" 📚تاریخ تمدن ج 4 ص 54 🔸ادامه 👇 🔸ادامه 👇 👌ماده پنجم- بدترين كار انسان فروشى است! ❕اصولا در اسلام خريد و فروش بردگان يكى از منفورترين معاملات است تا آنجا كه در حديثى از پيغمبر اكرم ص آمده است ؛ بدترين مردم كسى است كه انسانها را بفروشد" 👌همين تعبير كافى است كه نظر نهايى اسلام را در مورد بردگان روشن سازد و نشان دهد جهتگيرى برنامه هاى اسلامى به كدام سو است. ❕و از اين جالبتر اين كه يكى از گناهان نابخشودنى در اسلام سلب آزادى و حريت از انسانها و تبديل آنها به يك متاع است، چنان كه در حديثى از پيغمبر گرامى اسلام ص آمده است: " خداوند هر گناهى را مىبخشد جز (سه گناه): كسى كه مهر همسرش را انكار كند، يا حق كارگرى را غصب نمايد، و يا انسان آزادى را بفروشد" 📚بحار ج 103 ص 168 👌طبق اين حديث غصب حقوق زنان، و حق كارگران، و سلب آزادى از انسانها سه گن
اه نابخشودنى است. ❕همانگونه كه در بالا آورديم اسلام تنها در يك مورد اجازه بردهگيرى مىدهد و آن در مورد اسيران جنگى است، آن هم هرگز جنبه الزامى ندارد در حالى كه در عصر ظهور اسلام، و قرنها بعد از آن برده گيرى از طريق زور و حمله به كشورهاى سياه پوستان و دستگير كردن انسانهاى آزاد، و تبديل آنها به بردگان، بسيار زياد بود، و گاهى در مقياسهاى وحشتناك روى آن معامله مىشد، بطورى كه در اواخر قرن 18 ميلادى دولت انگلستان هر سال دويست هزار برده را معامله مىكرد، و هر سال يكصد هزار نفر را از آفريقا گرفته و به صورت بردگان به آمريكا مىبردند . 📚المیزان ج 6 ص 368 👌 كوتاه سخن اينكه كسانى كه به برنامه اسلام در مورد بردگان خود خرده گيرى مىكنند از دور سخنى شنيده اند، و از اصول اين برنامه و جهتگيرى آن كه همان" آزادى تدريجى و بدون ضايعات بردگان" است اطلاع دقيقى ندارند، و يا تحت تاثير افراد مغرضى قرار گرفته اند كه به گمان خود اين را نقطه ضعف مهمى براى اسلام شمرده و روى آن تبليغات دامنه دارى به راه انداخته اند. 📚تفسیر نمونه ج 21 ص 423 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman
🤔 ❔بنده پاسخ شما را در مورد برنامه اسلام برای آزادی تدریجی بردگان مطالعه کردم ❗️صحیح است که اسلام برای آزادی بردگان داشته اما چرا اجازه برده گیری را به مسلمین داد ❕چرا به اسارت گرفتن در اسلام جایز بوده است ❗️❗️ 💠💠 👌بله آخرين ايرادى را كه ممكن است در موضوع بردگى بر اسلام بگيرند اين است كه درست است اسلام برنامه براى آزادى بردگان ترتيب داده؛ ولى معلوم نيست چرا اسلام وسيله اى براى ايجاد بردگى بدست مردم مى دهد، و اجازه مى دهد اسيران جنگى را سربازان مسلمان به عنوان «برده» خريد و فروش كنند؟! 👌اين آخرين چيزى است كه ممكن است به ما بگويند اما اگر در قضاوت عجله نكنيم و با دقت مطلب را مورد بررسى وتحليل قرار دهيم آن هم حل خواهد شد. ولى در هر حال بايد دانست كه اين ايراد را دول امروز و كسانى كه طرفدار و يا مقلد و پيرو آنها هستند حق ندارند بكنند؛ زيرا معامله اى كه فاتحين آنها با اسيران جنگى خود مى نمايند، و مطالبى كه عدّه اى از آنها پس از آزاد شدن از طرز رفتار دول فاتح نقل مى كنند روشن مى سازد كه اين اسارت بدترين نوع بردگى خشونت آميز است گو اينكه حاضر نيستند اين كلمه را در چنين مواردى بكار برند؛ از جمله اينكه دول فاتح پس از جنگ جهانى دوّم كارى بر سر ملل مغلوب آوردند كه راستى بردگى در برابر آن صد شرف داشت . ❕در هر حال در اينجا به دو نكته بايد توجه داشت ؛ 1⃣براى پى بردن به وضع اسراى جنگى در اسلام؛ بايد ديد اسلام با چه اشخاصى مى جنگد و حدود مقرّرات جهاد در اسلام چيست، بطور خلاصه بايد گفت: جهاد در اسلام افراد بى ايمانى است كه حاضر به هيچگونه سازش با قوانين الهى و حق و عدالت نيستند، و در برابر هيچ منطقى سر تسليم فرود نمى آورند و درصدد نابودی اسلام و مسلمین هستند ، زيرا روشن است كه اسلام به خاطر يك سلسله اغراض سياسى خاص يا منافع اقتصادى با كسى نمى جنگد، اختلافات نژادى و منطقه اى و تزاحم و اصطكاك منافع مادى ملتها در اسلام مجوز جنگ نيست، جهاد در اسلام به صورت «حق» و «باطل»، و «عدالت» و «ظلم» و در مسير آزادى انسانها است. 🔸اگر مقرّرات جهاد اسلامى درست و به دقت رعايت شود كسانى كه در جبهه مخالف قرار دارند طبعاً كسانى خواهند بود كه حاضر به هيچ گونه سازش با حق نيستند و اجراى اصول عدالت اسلامى را با منافع خود مى بينند، و از آشفتگى اجتماع و گمراهى مردم پشتيبانى مى كنند و خلاصه: يك موجود ضد بشرى و طرفدار جهل و فساد خواهند بود. ❕و اگر در زمان اين مقرّرات درست رعايت نمى شده و افرادى را به ظلم و ستم برده و بنده مى ساختند، مربوط به اسلام نيست، زيرا بحث ما درباره قوانين اسلامى و آثار اجتماعى آن است. 🔸تمام اشتباه مخالفين ما در همين جاست كه مجوز جنگ را در اسلام چيزى شبيه آنچه در ميان دول متخاصم از اغراض سياسى و اقتصادى است، دانسته اند. در حالى كه اين طور نيست و در اسلام بر اساس و پايه ديگرى استوارست كه با توجّه به آن، افراد مغلوب و اسير، اشخاص صالح و درست و صحيح العملى نخواهند بود. 🔸ادامه 👇 🔸ادامه 👇 2⃣موضوع مهم و قابل توجّه اينجاست كه بر خلاف آنچه بعضى خيال مى كنند، حكم بردگى درباره اسيران جنگى يك حكم اجبارى نيست، بلكه اين موضوع بسته به صلاحديد پيشواى مسلمانهاست. زيرا پس از آنكه جنگ خاتمه پيدا كرد سربازان موظّفند تمام اسيران را تحت الحفظ به نزد پيشواى اسلام بياورند (هيچكس حق كشتن آنها را ندارد!) او يكى از سه موضوع را، با در نظر گرفتن مصالح و شرايط زمان و مكان، درباره آنها اجرا مى كند يا دستور مى دهد آنها را بدون قيد و شرط آزاد كنند يا اگر صلاح دانست در مقابل پرداخت دستور آزادى آنها را صادر مىكند.و يا اگر مصلحت اقتضا كند حكم به «استرقاق» و بنده بودن آنها مىنمايد. همان طور كه ملاحظه مى شود حكم استرقاق يك حكم الزامى نيست و كاملًا «قابل انعطاف» است و در صورتى كه مقتضى باشد به كلى مى توان از آن چشم پوشيد. 📚مسالک ج 1 کتاب جهاد فصل مربوط به اسران جنگی 👌مطابق تصريح دانشمندان اسلامى، حكومت اسلامى حتماً بايد آنچه صلاح به حال مسلمانهاست از اين سه موضوع انتخاب كند. يعنى اگر در يك زمان اوضاع و احوال محيط ايجاب كند كه اسيران جنگى به صورت برده درآيند. يعنى مثلًا تربيت و اصلاح آنها جز به اين راه نشود و زندان و بازداشتگاه به صورت كنونى براى نگهدارى اسيران وجود نداشته باشد اين حكم اجرا خواهد شد. اما اگر با در نظر گرفتن شرايط زمانى و مكانى ضرورتى احساس نگردد و زيان داشته باشد (همانند زمان ما) بطور الزام بايد از آن صرف نظر كرد و يكى از دو حكم ديگر كه اقرب به صلاح است اجرا شود).و با توجّه به اين معنا جاى ايرادى در مورد اسيران جنگى اسلامى باقى نخواهد ماند. 📚اسلام و آزادی بردگان ص 13 ❕خلاصه آنکه اسلام تنها د