#شیعه_رافضی
🤔#پرسش
❔وهابیون و اهل سنت به ما می گویند #رافضی معنای این کلمه چیست ❗️نظر اهل بیت در مورد استعمال این کلمه در مورد شیعیان چیست ❕
💠#پاسخ💠
👌رافضه یا رافضی از ریشه رفض به معنای ترک و #رها کردن فرد یا چیزی است .
📚لسان العرب ج 7 ص 157 ماده رفض
❕و در اصطلاح #مشهور به معتقدان به نصّ در نصب امام و منصب امامت و منكران مشروعيت خلافت خلفاى قبل از امام على عليه السلام #اطلاق می شود چنان كه شیخ اشعرى، رهبر کلامی اهل سنت ، رافضى را معادل اصطلاح اماميه دانسته، و در راستاى اعتقاد به نصّ بر خلافت حضرت على عليه السلام تفسير كرده است.
📚مقالات الاسلامیین ج 1 ص 88
👌مخالفان مکتب اهل بیت علیهم السلام این لفظ را در مقام بیان عداوت و #دشمنی با شیعیان به کار می برند ، اما در روایات ما رافضی بودن به معنایی که گذشت مدح شده است .
❕راوی می گوید به امام صادق علیه السلام گفتم که به من می گویند بپرهیز از این که #رافضی باشی .
👌امام علیه السلام پاسخ داد ؛
« چه خوب اسمی است که خداوند به شما #ارزانی داشته است تا زمانی که سخن ما را بگیرید و بر ما اهل بیت دروغ نبندید »
📚بحار الانوار ج 65 ص 96
❕در نقل دیگر آمده است که راوی به امام باقر علیه السلام عرضه داشت ؛
« فلانی به ما می گوید رافضی ، امام باقر علیه السلام در حالی که دست به سینه داشت فرمود من #رافضی هستم و رافضی هم از من است و این جمله را سه بار تکرار کرد »
📚همان مدرک ص 97
👌در نقل دیگر آمده است ؛
« ابو بصیر می گوید به امام صادق عليه السلام عرض كردم مردم ما را «رافضه» مى نامند.
❕حضرت عليه السلام فرمود: به خدا سوگند ، آنان شما را رافضه نناميدند، بلكه خداوند شما را به اين لقب ناميده است. همانا هفتاد نفر از بهترينهاى بنى اسرائيل به حضرت موسى و برادرش ايمان آوردند، و فرعون را ترک کردند و از اين جهت قوم موسی آنان را «رافضه» ناميدند ، خداوند نیز به موسی وحی کرد که این نام را برای آنان در تورات ثبت کن و من این اسم را به #آنان می دهم »
👌و در نقل دیگر فرمود ؛
« مردم خير را ترك كرده و شرّ را گرفتند، ولى شما شرّ را رها و #رفض كرده و خير را برگزيديد »
📚بحار الانوار ج 65 ص 97
#پرسمان_اعتقادی
https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185
#اهل_بیت_خلفاء_راشدین
🤔#پرسش
❔کتاب معراج السعاده کتابی است که همه طلبه ها در بدو ورود به حوزه آن را می خوانند ، اما متاسفانه مولف آن مانند اهل سنت اعتقاد به خلفا #راشدین دارد و در چندین جا آن را مطرح می کند ❗️پاسخ شما چیست ❕❕
💠#پاسخ💠
👌علامه ملا احمد نراقی مولف کتاب معراج السعاده از مفاخر علمی و دانشمندان بزرگ #شیعی بوده است که در مورد او گفته شده است ؛
« او عالمی بزرگ و فقیه با تقوا و مصنفی جلیل بوده است که جامع همه کمالات و متبحر در علوم تلقی می شده است ...»
📚فهرس التراث ج2 ص126
❕ایشان در مورد تعبیر خلفاء راشدین می نویسد ؛
« ( امام جماعت باید توجه کند ) که در جای رسول خدا و #خلفای_راشدین او می ایستد و نیابت ایشان را می کند »
📚معراج السعاده ص865
👌منظور ایشان از خلفای راشدین ، امامان اهل بیت علیهم السلام است که به حق خلفای هدایت کننده و هدایت شده پس از #پیامبر بودند .
❕همان هایی که طبق نقل علمای اهل سنت پیامبر گرامی در مورد آنان فرمود ؛
« بر شما باد به پیروی کردن از سنت من و سنت #خلفاء_راشدین که هدایت کننده و هدایت شده هستند .»
📚سنن ترمذی ج4 ص469
📚سنن ابی داود ج4 ص1974
📚سنن ابن ماجه ج1 ص71
👌اگر چه اهل سنت می خواهند خلفاء راشدین در روایت را به خلفای سه گانه خودشان تطبیق دهند ، اما پیامبر گرامی جلوی این تفسیر به رای آنان را گرفته است و خلفاء راشدین را با تعابیر مختلفی معرفی کرده است و به امت فهمانده است که آنان همان #امامان اهل بیت هستند .
👌در حدیث ثقلین آنها را چنین معرفی می کند ؛
❕«من دو چیز برای شما باقی می گذارم که تا زمانی که به آن دو تمسک کنید هرگز گمراه نمی شوید کتاب خدا و #عترتم اهل بیتم»
📚سنن ترمذی ج5 ص329
📚مسند احمد ج5 ص182
📚مستدرک حاکم ج3 ص148
👌و در حدیث #سفینه چنین معرفی می کند ؛
«مثل اهل بیتم در میان شما همانند کشتی نوح است در میان قوم نوح که هر کس بر آن سوار شود نجات یافته و هر کس از آن تخلف کند هلاک می شود»
📚مستدرک حاکم ج2 ص343
📚مجمع الزوائد ج9 ص168
📚کنزالعمال ج6 ص216
👌و در حدیث #امان چنین معرفی می کند ؛
❕«ستارگان وسیله ایمنی برای اهل زمین از غرق شدن هستند و اهل بیت من وسیله ایمنی برای امت من از اختلاف هستند»
📚مستدرک حاکم ج3 ص149
📚الجامع الصغیر ج2 ص189
📚کنزالعمال ج6 ص116
❕آنگاه به صورت #کلی می فرماید ؛
« این امر منقضی نمی شود تا آنکه #دوازده خلیفه در میان آن بگذرند ، همه آنان از قریش هستند »
📚صحیح مسلم ، ج6 ص3
👌و می فرماید ؛
« برای این امت دوازده قیم و #خلیفه است که خواری مردم به آنها ضرر نمی زند »
📚المعجم الکبیر ج2 ص196
❕بنابراین روشن می شود که منظور از خلفاء راشدین ، همان اهل بیت پیامبر گرامی هستند که تعداد آنها دوازده نفر است و بقای آنها سبب بقای اسلام می باشد .
#پرسمان_اعتقادی
https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185
https://sapp.ir/poorseman
#علی_علیه_السلام_هادی
🤔#پرسش
❔آیا در آیه ای از قرآن صراحتا تصریح شده است که امام علی هادی و #هدایت کننده امت است ❗️❗️
💠#پاسخ💠
👌خداوند در آیه 7 سوره رعد پيامبر اسلام را مخاطب ساخته و مى فرمايد: «تو تنها انذار كننده و بيم دهنده اى، و براى هر قوم و ملتى، هدايت كننده اى است» «اَّنَما انْتَ مُنْذِرُ وَ لِكُلِّ قَومٍ هادٍ »
❕در تفسير الدّر المنثور كه از #معروف ترين تفاسير اهل سنت است روايات متعددى در تفسير اين آيه از پيامبر اسلام نقل مى كند ؛
💠 از ابن جرير و ابن مردويه و ابونعيم و ديلمى و ابن عساكر و ابن نجار نقل مى كند ؛ «هنگامى كه آيه انَّما انْتَ مُنْذِرٌ وَ لِكُلِّ قَوْمٍ هادٍ نازل شد پيامبر دستش را بر سينه خود گذاشت و فرمود: «منذر منم»، و با #دستش اشاره به شانه على عليه السلام كرد و فرمود: «هادى تويى اى على» بعد از من هدايت يافتگان به وسيله تو هدايت مى شوند».
📚الدر المنثور ج 4 ص 45
🔸ابوبرزه اسلمى مى گويد از پيامبر اكرم شنيدم كه درباره اين آيه در حالى كه دستش را بر #سينه خود گذاشته بود فرمود: انَما انْتَ مُنْذِر، و در حالى كه بر سينه على عليه السلام گذارده بود فرمود: لِكُلِّ قومٍ هادٍ.
📚همان مدرک
🔸در همان كتاب از عبداللَّه بن احمد و ابن ابى حاتم و طبرانى و حاكم و ابن مردويه و ابن عساكر از على عليه السلام نقل مى كند كه در تفسير آيه انَما انْتَ مُنْذِرُ لِكُلِ قَومٍ هادٍ فرمود: «رَسُولُ اللَّهِ الْمُنْذِرُ، وَانَا الْهادِى»: «رسول خدا منذر است و من #هادى هستم»
📚همان مدرک
❕ در حديث ديگرى از ابن عباس مى خوانيم كه پيامبر فرمود: «انَا الْمُنْذِرُ وَ عَلِىُّ الهادِى، وَ بِكَ يا عَلِىُّ يَهْتَدِى الْمُهْتَدُوْنَ!»: «منذر منم و على عليه السلام هادى است، اى على هدايت يافتگان به #وسيله تو هدايت مى يابند»
❕اين حديث را جمعى از حفاظ معروف اهل سنت از جمله حاكم در مستدرك ج 3 ص 129 ، ذهبى در تلخيص ج 3 ص 129 ، فخر رازى در تفسیر ج 19 ص 14 و ابن كثير در تفسير خود ج 2 ص 501 و ابن صباغ مالكى در فصول المهمه ص 105 و گنجى شافعى در كفاية الطالب ص 109 و علامه طبرى در تفسير خود ج 13 ص 63 و ابن حيان اندلسى در بحر المحيط ج 5 ص 367 و نيشابورى در تفسير خويش ج 13 ص 73 و دیگران از علمای اهل سنت نقل کرده اند ؛
📚فتح البیان ج 5 ص 97_ منتخب کنزالعمال ج 5 ص 34_ تفسیر شوکانی ج 3 ص 66_ روح المعانی ج 13 ص 97_ نور الابصار ص 105_ و ...
📚جهت آگاهی رجوع شود احقاق الحق ج 3 ص 88 به بعد
❕نويسنده كتاب حبيب السّير ميرغيث الدين چنين مى گويد: «به طرق متعددى نقل شده هنگامى كه آيه انَما انْتَ مُنْذِرُ لِكُلِ قَوْمٍ هادٍ نازل شد، پيامبر به على عليه السلام فرمود منذر منم، و هادى تويى اى على"! بعد از من #هدايت يافتگان به وسيله تو هدايت مى شوند»
📚حبیب السیر ج 2 ص 12
❕در منابع پيروان مكتب اهلبيت عليهم السلام نيز احاديث #متعددى در اين زمينه آمده است كه در اين مختصر امكان نقل همه آنها نيست .
📚بحار الانوار ج 35 ص 399 باب 20
👌در تفسير نورالثقلين حدود پانزده حديث، در اين زمينه نقل شده ، از جمله از امام باقر عليه السلام و امام صادق عليه السلام نقل شده است كه فرمودند: «كُلّ امامٍ هادِىُ كُلِّ قَوْمٍ فى زَمانِهِ» و در تعبير ديگرى: «كُلُّ امامٍ هادٍ لِلْقَرْنِ الَّذى هُوَ فيه»: «هر امام (معصومى) هدايت گر براى زمان خود است» يا «#هدايت گر اقوامى است كه در زمان او زندگى مى كنند».
📚نور الثقلین ج 2 ص 482
#پرسمان_اعتقادی
https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185
https://sapp.ir/poorseman
#آیه_ولایت_حصر_اضافی
🤔#پرسش
❔یکی از مخالفان می گوید استدلال به آیه ولایت ، مخالف با یکی از اساسی ترین معتقدات مذهب اثنی عشری می باشد. چون همانگونه که علمای شیعه در استدلالات خود به این نکته اشاره کرده اند، کلمه «إنما» در زبان #عربی برای حصر بکار برده می شود. و بدین ترتیب اگر بخواهیم این آیه را آنگونه که بزرگان شیعه می پندارند تفسیر کنیم بایستی از آنها بخواهیم #امامت را تنها منحصر به #علی_بن_ابی_طالب بدانند و از اعتقاد با امامت سایر ائمه دست بکشند… و بدیهیست بزرگان #شیعه هرگز به قبول آنچه که خود مقرر داشته اند تن در نخواهند داد ❕❕
💠#پاسخ💠
👌خداوند می فرماید ؛
« إِنَّما وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلاةَ وَ يُؤْتُونَ الزَّكاةَ وَ هُمْ راكِعُونَ » « سرپرست و رهبر شما تنها خدا است، و پيامبر او، و آنها كه ايمان آورده اند و نماز را بر پا مى دارند و در حال ركوع #زكات مى پردازند.» ( مائده 55)
❕بسيارى از مفسّران و محدثان در شأن نزول اين آيه نقل كرده اند كه اين آيه در شأن على عليه السلام نازل شده است.
👌سيوطى در الدّرالمنثور در ذيل اين آيه از ابن عباس نقل مى كند كه على عليه السلام در حال ركوع نماز بود كه سائلى تقاضاى كمك كرد و آن حضرت انگشترش را به او صدقه داد، پيامبر صلى الله عليه و آله از او پرسيد: «چه كسى اين انگشتر را به تو صدقه داد؟»، اشاره به على عليه السلام كرد و گفت: «آن مرد كه در حال ركوع است».در اين #هنگام آيه انَّما وَلِيُّكُمْ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ ... نازل شد»
📚الدر المنثور ج 2 ص 293
🔸این شان نزول را مرحوم محدّث بحرانى در غاية المرام 24 حديث از منابع اهل سنّت و 19 روايت از منابع و #مصادر شيعه نقل كرده است، كه مجموعاً 43 حديث مى شود.بنابراين، رواياتى كه پيرامون اين آيه وارد شده متواتر است .
❕علاوه بر اين، علّامه امينى در كتاب بى نظيرش، الغدير، از بيست منبع معروف اهل سنّت رواياتى پيرامون آيه شريفه محلّ بحث نقل مى كند؛ منابع معروفى چون تفسير طبرى، تفسير اسباب النّزول، تفسير فخر رازى، تذكره سبط ابن جوزى و الصّواعق ابن حجر و نور الابصار شبلنجى و تفسير ابن كثير و مانند آن كه از اعتبار خاصّى در نزد اهل سنّت #برخوردار است.
📚الغدیر ج 2 ص 52 به بعد
❕كتابهاى معروفى كه اين حديث در آن نقل شده از سى كتاب تجاوز مى كند كه همه از منابع اهل تسنن است، از جمله محب الدين طبرى در ذخائر العقبى صفحه 88 و علامه قاضى شوكانى در تفسير فتح القدير جلد دوم صفحه 50 و در جامع الاصول جلد نهم صفحه 478 و در اسباب النزول واحدى صفحه 148 و در لباب النقول سيوطى صفحه 90 و در تذكرة سبط بن جوزى صفحه 18 و در نور الأبصار شبلنجى صفحه 105 و در تفسير طبرى صفحه ج 6 ص 165 و در كتاب الكافى الشاف ابن حجر عسقلانى صفحه 56 و در مفاتيح الغيب رازى جلد سوم صفحه 431 و در تفسير در المنثور جلد 2 صفحه 393 و در كتاب كنز العمال جلد 6 صفحه 391 و مسند ابن مردويه و مسند ابن الشيخ و علاوه بر اينها در صحيح نسايى و كتاب الجمع بين الصحاح السته و كتابهاى متعدد ديگرى اين احاديث آمده است .
❕آلوسی بزرگ #مفسر اهل سنت می گوید ؛
« غالب اهل حدیث و اخبار بر این اعتقادند که آیه ولایت در شان علی نازل گردید»
📚روح المعانی،ج6 ص167
👌جرجانی بزرگ عالم اهل سنت می گوید ؛
« امامان تفسیر بر این نکته اجماع دارند که مراد از آیه ولایت علی می باشد که در رکوع نماز انگشتر خود را به گدا #بخشید و آیه نازل شد »
📚شرح المواقف ج 8 ص 360
👌تفتازانی از بزرگ #متکلمین اهل سنت می گوید ؛
« به اتفاق مفسران هنگامی که گدایی از علی درخواست کمک نمود و آن حضرت انگشتر خود را در حال رکوع نماز به او داد این آیه در شان او نازل شد »
📚شرح المقاصد ج 2 ص 288
❕حال اشکال این است که #حصر در آیه با مذهب شیعه امامی سازگاری ندارد؛ زیرا آنها امامت و خلافت و ولایت را منحصر به امام علی علیه السلام ندانسته، بلکه بر دوازده نفر #منطبق می کنند.
👌پاسخ آن است که حصر در آیه حقیقی نیست، بلکه اضافی است در مقابل دیگران از #صحابه که در عصر حضرت بوده اند، به دلیل احادیث دوازده خلیفه که صاحبان امر و خلافت و ولایت و سرپرستی را دوازده نفر شمرده است.
📚امامت در قرآن ، رضوانی ص 223
❕جهت آگاهی از روایات دوازده خلیفه و روایات #فراوانی که امامان را دوازده تن می شمارد دو نمایه زیر را مطالعه کنید ؛
🍀 https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/1334
🍀 https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2982
👌وجهت آگاهی از انواع #حصر در زبان عربی که تقسیم می شود به حصر حقیقی و حصر اضافی رجوع شود ؛
📚ترجمه و شرح جواهر البلاغه ج 1 ص 331
#پرسمان_اعتقادی
https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185
https://sapp.ir/poorseman
هدایت شده از آرشیو پرسمان اعتقادی ( شیعه پاسخ )
⁉️سوال
آیا در کتب اهل سنت آمده است که پیامبر گرامی فرموده است که خلفا و امامان پس از من دوازده نفر هستند
🗯پاسخ:
❗️احادیث دوازده امام و خلیفه بعد از پیامبر گرامی را اهل سنت در صحاح و مسانید خود با سندهای صحیح نقل کرده اند.
🗯بخاری به سند خود از جابر بن سمره نقل می کند که پیامبر گرامی فرمود:
«دوازده امیر خواهند بود که همه انان از قریش هستند»
📚صحیح بخاری ج8 ص127
❗️مسلم نقل می کند که پیامبر گرامی فرمود:
«این امر منقضی نمی شود تا آن که دوازده خلیفه در میان آن بگذرد .همه انان از قریش هستند»
📚صحیح مسلم ج6 ص3
❗️ویا فرمود:
«همیشه اسلام عزیز است تا دوازده خلیفه بر آن حاکم شوند»
📚همان مدرک ص4
❗️ویا فرمود:
«برای این امت دوازده قیم است که خواری مردم به آنها ضرر نمی زند»
📚المعجم الکبیر ج2 ص196
❗️ویا فرمود:
«همیشه این دین نفوذ ناپذیر و پابرجا و غلبه کننده است تا آن که دوازده حاکم مالک آن گردند»
📚همان مدرک
📚مسند احمد ج5 ص93
🗯جهت اگاهی بیشتر از این احادیث:
📚سنن ترمذی ج2 ص35
📚مستدرک علی الصحیحین ج4 ص501
📚مسند احمد ج5 ص86
📚کنزالعمال ج6 ص201
📚مجمع الزواید ج5 ص190
❗️و...
🗯این مضمون در روایات فراوانی از کتب ما نیز آمده است.
🔷امام باقر فرمود:
«ما دوازده امام هستیم که از ما هستند حسن و حسین سپس امامان از اولاد حسین»
📚الکافی ج1 ص533
🗯پیامبر گرامی فرمود:
«من سید انبیا و علی بن ابی طالب سید اوصیا است .همانا اوصیای بعد از من دوازده نفر هستند که اول آنها علی بن ابی طالب و آخر آنها قائم است»
📚عیون الاخبار ج1 ص64
📚اعلام الوری ص396
https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
#شهادت_ثالثه_و_شیخ_صدوق
🤔#پرسش
❔شیخ صدوق از بزرگترين علماى تاريخ تشيع و صاحب يكى از ٤ كتاب معتبر شيعه(كتب اربعه) در مورد لفظ(اشهد ان على ولى الله) در اذان ميگويد:
كسانى كه اين لفظ را وارد اذان كرده اند جعل كرده اند. لعنت خدا بر آنها باد، آنها غاليانى هستند كه به دروغ خودشان را شيعه جا زده اند.
▪️حالا؛ تكليف اين مردم بينوا كه فريب خورده و در اذان على ولى الله ميگويند، چيست؟
▪️ايشان يكى از كسانى است كه مذهب تشيع را تدوين كرده است و ٥٠ درصد فقه شيعه مديون ايشان است، ميگويد اين لفظ به جعل وارد اذان شده است.
▪️فقها و مراجع ، چه پاسخى دارند به اين جعل و فريب تاريخى مردم؟
#منبع: من لايحضر الفقيه ج ١ ص ٢٩۰ ❗️❗️
💠#پاسخ💠
👌شيعيان در اذان پس از شهادت بر رسالت پيامبر گرامى ، بر ولايت اميرمؤمنان على بن ابى طالب عليهما السَّلام گواهى مى دهند، و اين مسأله در تمام بلاد شيعى مشاهده مى شود، در اين باره توضيح چند نكته ضرورى است ؛
1⃣تمامى فقهاى شيعه بر اين نكته اتفاق نظر دارند كه شهادت ثالثه «شهادت بر ولايت على (عليه السَّلام)» جزء اذان نيست و لذا هنگامى كه فصول اذان را مى شمارند، آن را هجده فصل بيشتر نمى دانند كه عبارتند از ؛
❕4 تكبير، 2 بار شهادت بر وحدانيت خدا، 2 بار شهادت بر رسالت پيامبر ، 2 بار «حى على الصلاة»، 2 بار «حى على الفلاح»، 2 بار «حى على خير العمل»، 2 تكبير و 2 بار تهليل و اين سخنى است كه فقهاى شيعه جملگى بر آنند ؛
📚 المقنعة ، ص 100. الرسائل للشريف المرتضى: ج 3 ص 30. الكافي للحلبي: ص 120. المراسم العلويّة: ص 67. المعتبر (الطبعة الحجريّة): ص 165 و 166. المنتهى: ج 4 ص 374.مجمع الفائدة والبرهان: ج 2 ص 170.
2⃣اگر فردى شهادت سوم را به عنوان جزئى از اذان بگويد، كار حرامى مرتكب شده و گناه كرده است.
3⃣ شهادت سوم در اذان، بدون قصد جزئيت ، مستحب است و اين استحباب، دو مبنا دارد ؛
🔸الف ؛ على (عليه السَّلام) به حكم قرآن و حديث رسول گرامى ، ولىّ خداست.
🔸ب؛ امام صادق عليه السَّلام فرمود ؛ هر گاه به رسالت پيامبر شهادت داديد بر ولايت على نيز گواهى دهيد.
❕در اثبات اصل نخست و اين كه على عليه السَّلام ولىّ خداست، گذشته از حديث متواتر غدير و روايات متواتر كه پيامبر گرامى كراراً فرموده است: يا على أنت ولى كلّ مؤمن بعدى، ( کنزالعمال ج 6 ص 396) قرآن مجيد نيز بر ولايت على عليه السَّلام تصريح كرده است، آنجا كه مى فرمايد ؛
«تنها ولى و سرپرست شما خداست و پيامبر او و آنها كه ايمان آورده اند؛ همانها كه نماز را برپا مى دارند و در حال ركوع زكات مى دهند و كسانى كه ولايت خدا و پيامبر او و افراد با ايمان را بپذيرند، حزب و جمعيت خدا پيروز است». ( مائده 55)
❕مفسران اتفاق نظر دارند كه اين آيه در حقّ اميرمؤمنان على عليه السَّلام وارد شده است، آنگاه كه فقيرى وارد مسجد شد و از مردم درخواست كمك كرد و حضرت در حال ركوع بود، با انگشت خود به فقير اشاره كرد كه انگشتر را از دست او برگيرد و در آن هنگام دو آيه ياد شده فرود آمد.
👌این شان نزول را مرحوم محدّث بحرانى در غاية المرام 24 حديث از منابع اهل سنّت و 19 روايت از منابع و #مصادر شيعه نقل كرده است، كه مجموعاً 43 حديث مى شود.بنابراين، رواياتى كه پيرامون اين آيه وارد شده متواتر است .
❕علاوه بر اين، علّامه امينى در كتاب بى نظيرش، الغدير، از بيست منبع معروف اهل سنّت رواياتى پيرامون آيه شريفه محلّ بحث نقل مى كند؛ منابع معروفى چون تفسير طبرى، تفسير اسباب النّزول، تفسير فخر رازى، تذكره سبط ابن جوزى و الصّواعق ابن حجر و نور الابصار شبلنجى و تفسير ابن كثير و مانند آن كه از اعتبار خاصّى در نزد اهل سنّت #برخوردار است.
📚الغدیر ج 2 ص 52 به بعد
❕بدين ترتيب، با توجه به آيه مذكور و آيات و روايات متعدد ديگر، آشكار مى گردد كه اميرمؤمنان عليه السَّلام ولىّ و سرپرست مؤمنان از جانب خدا است.
👌در خصوص نكته دوم نيز قاسم بن معاويه، از اصحاب امام صادق و كاظم عليمها السَّلام از آن حضرت چنين نقل كرده است ؛
«إِذا قَالَ أَحدكُمْ لا إِلهَ الّا اللّه مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللّه، فَلْيَقُل عَلىٌّ وَلِىُ اللّه».
«هر گاه كسى از شما به وحدانيت خدا و رسالت پيامبر گواهى داد، براى تكميل شهادت به ولايت على (عليه السَّلام) نيز گواهى دهد».
📚احتجاج طبرسی ص 83
🔸ادامه 👇
🔸ادامه 👇
👌بنابر آنچه گفته شد، احدى از شيعيان آن را به عنوان جزئى از اذان نمى گويد وحتى برخى در اقامه براى اينكه از ديگر اجزا تميز داده شود، فقط يك بار آن را مى گويند و در اين صورت مشكلى در اين مورد نخواهد بود ، لذا می بینیم که در کتاب العروه الوثقی چنین آمده است ؛
« قول مشهور، جمله «أشهد أنّ عليّا ولىّ اللّه» جزء اذان نيست، ليكن از آن جا كه شهادت به توحيد و نبوّت بدون شهادت به ولايت كامل نيست، پسنديده و مطلوب است كه بعد از جمله «أشهد أنّ محمّدا رسول اللّه» شهادت به ولايت امير المؤمنين و ساير معصومان عليهم السّلام نيز آورده شود »
📚 العروة الوثقى ج 1 ص 602
❕حال محل اشکال معاند ، کلام شیخ صدوق است که می گوید ؛
« اذان صحیح همان است که آوردیم ، در این اذان نه ممکن است چیزی اضافه کرد و نه میشود از فقرات اذان کم کرد. مفوضه لعنهم الله در اذان دو مرتبه محمد و آل محمد خیر البریه را اضافه کردند.و در بعضی روایات بعد از «أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللَّهِ»، «أَشْهَدُ أَنَّ عَلِیاً وَلِی اللَّهِ» را اضافه کردهاند که دو مرتبه آن را تکرار میکنند. البته هیچ شکی نیست که امیرالمؤمنین ولی خداست و حقا امیرالمؤمنین است و حضرت محمد و اهل بیتشان خیر البریة هستند. اما این عبارتها در اصل اذان نیست ، من میخواستم این حرفها را بزنم تا مردم کسانی که متهم به تفویض و تدلیس هستند را بشناسند »
📚الفقیه ج 1، ص 290
👌مفوضه ای که مقصود شیخ صدوق اند ، کسانی اند که می گویند خداوند خلقت و تدبیر دنیا را به پیامبر و علی و اهلربیت علیهم السلام واگذار کرده است ؛
📚الحدائق الناضره ج 7 ص 404
❕امام #رضا علیه السلام فرمود ؛
« کسی که گمان کند پرودگار امر خلق کردن و رزق دادن را به حجت هایش واگذار کرده است ، گرفتار شرک شده است »
📚عیون الاخبار ج1 ص124
❕ و چنین دعا می کرد و به خدا پناه می برد ؛
« خدایا من به تو پناه می برم و به سوی تو بیزاری می جویم از کسانی که نسبت هایی به ما می دهند که شایسته ما نیست ، خدایا خلق کردن و رزق دادن تنها برای تو است ...کسی که گمان کند خلق کردن و رزق دادن با ما است ، ما از او بیزاریم »
📚بحار الانوار ج25 ص343
❕امام زمان علیه السلام نیز در #توقیعی می فرماید ؛
« خداوند است که خالق اجسام و رازق می باشد ، امامان تنها می توانند دعا کنند تا خداوند مطابق دعای آنان خلق کند و روزی بدهد »
📚الاحتجاج ج2 ص471
👌مرحوم شیخ صدوق قصدشان این است که مفوضه این فقرات را به عنوان جزء اذان و جزء اقامه و به قصد ورود داخل کردهاند ، لذا می گوید ؛ « اما این عبارتها در اصل اذان نیست ، من میخواستم این حرفها را بزنم تا مردم کسانی که متهم به تفویض و تدلیس هستند را بشناسند »
❕حرف ایشان این است که نام امیرالمؤمنین در اصل اذان نیامده و جزء اذان وحی شده به نبی گرامی اسلام نیست. بنابراین فرمایش «شیخ صدوق» با فتاوی دیگر فقها هیچ تناقضی ندارد ، ما هم می گوییم که شهادت به ولایت جزء اذان و اقامه نیست و نباید آن را به عنوان یک جزء محسوب کرد ، به خلاف مفوضه که غالیان مشرکی بودند که معتقد به جزئیت شهادت به ولایت در اذان و اقامه بودند ، بنابراین شهادت به ولایت جزء اذان و اقامه نیست ، اما گفتن آن نه به قصد جزئیت بلکه به قصد تبرک و اقرار به ولایت ، به حسب آنچه آمد ، خوب و مستحب است ، چنان که علامه مجلسی می گوید ؛
«بعيد نيست كه شهادت به ولايت از اجزاى مستحبّ اذان قرار گيرد، زيرا شيخ و علامه و شهيد و ديگران شهادت داده اند كه اخبارى در اين مورد وارد شده است.»
📚بحار الانوار ج 81 ص 111
❕یا شيخ عبداللَّه مامقانى مى گويد ؛
«اگر شهادت به ولايت على عليه السلام را بعد از شهادت به رسالت، به قصد تيمن و تبرك و قربت مطلقه- نه به قصد جزئيت- بگويد اشكالى ندارد، بلكه حسن است.»
📚مناهج المتقین ص 62
#پرسمان_اعتقادی
@Rahnamye_Behesht
#سایت_ما
ipasookh.ir
#دشمن_علی_علیه_السلام_اصحاب_جمل_کافر_هستند_نه_مومن
🤔#پرسش
❔چندی پیش شبهه ای در یکی از شبکه های سقیفه ای مطرح شد که حقیر درخواست پاسخگویی به این شبهه رو داشتم
کارشناس این شبکه میگفت ما هر دو طرف جنگ جمل را مومن میدانیم و اینکه چنین جنگی نزاع حق و باطل بوده از تحریفات آخوندهای شیعه است!!!
این شخص در اثبات اباطیل خود میگوید در آیه ۹ سوره حجرات خدای متعال میفرماید :
« و اگر دو طایفه از مومنان با هم بجنگند ٬ میان آن دو را اصلاح دهید ............»
در ادامه شبهه کننده میگوید ذیل این آیه امام صادق صلوات الله علیه در روایتی فرموده تاویل این آیه در جنگ جمل روشن شد.
یعنی سپاه آن زن و دشمنان امیرالمومنین صلوات الله علیه بنابر تصریح این آیه شریفه و نیز روایت حضرت مولانا امام صادق صلوات الله علیه جزیی از مومنان به حساب آمده اند!!!
آدرس روایت مذکور کتاب اصول کافی جلد ۸ صفحه ۱۸۰ حدیث ۲۰۲ بوده و در کتاب تفسیر البرهان نیز ذیل آیه شریفه آمده است
سوال حقیر این است که بنابر روایات صحیحه و متواتره در کتب شیعه و عامه ٬ دشمن حضرت امیرالمومنین ارواحنا فداه صراحتا دشمن حضرت رسول الله صلی الله علیه و آله و دشمن خدای متعال قلمداد شده و تصریح
فرموده اند که چنین شخصی کافر و جهنمی است.
حال آنکه بنابر این آیه شریفه و روایت مورد اشاره ٬ دشمنان امیرالمومنین در جنگ جمل طایفه ای از مومنان قلمداد شده اند !!!
این روایات چگونه قابل جمع میباشند؟
💠#پاسخ💠
👌در این شکی نیست که دشمن علی و اهل بیت علیهم السلام گرفتار شرک و کفر به خداوند است از این جهت که به اطاعت کسانی که خداوند #اطاعتشان را لازم شمرده است تن نداده و با آنان دشمنی کرده و عملا به دستور خداوند کفر ورزیده و توحید در اطاعت الهی را با شرک آمیخته است و طبیعتا در چنین حالتی اگر بمیرد ، به مرگ جاهلیت که جاهلیت کفر و شرک و نفاق است مرده است.
🔶 امام باقر علیه السلام فرمود ؛
« خداوند علی علیه السلام را به عنوان پرچم #هدایت در میان مخلوقاتش قرار داد ، هر کس معتقد به او باشد مومن است و هر کس او را انکار کند ، کافر است ، و هر کس نسبت به ولایت او جهل داشته باشد ، گمراه است ، و هر کس تن به اطاعت دیگری دهد ، مشرک است »
📚الکافی ج1 ص437
👌و #فرمود ؛
« دشمنان علی #مومن نبودند »
📚بحار الانوار ج32 ص327
👌پیامبر #گرامی فرمود ؛
« کسی که پس از من با علی #مخالفت و دشمنی کند کافر است »
📚بحار الانوار ج27 ص226
❕لذا در زیارت شریف جامعه کبیره می خوانیم ؛
«هر كه شما را انكار كند، كافر و هر كه با شما به جنگ برخيزد، مشرك است و هر كس شما را رد كند در پايين ترين درجه دوزخ است »
📚الفقیه ج 2 ص 613
👌این مضمون در روایات اهل #سنت هم مورد اشاره قرار گرفته است .
🔶پیامبر گرامی خطاب به حضرت علی علیهما السلام فرمود ؛
« کسی که بمیرد و در دل کینه و #دشمنی تو را داشته باشد ، به مرگ جاهلیت مرده است »
📚مجمع الزوائد ج9 ص121
👌و یا #فرمود ؛
« اگر کسی از شما در میان رکن و مقام بایستد و نماز بخواند و روزه بگیرد اما با کینه و دشمنی اهل بیت خدا را دیدار کند ، به جهنم خواهد رفت ( چون گرفتار شرک و کفر به خداوند شده است )»
📚مستدرک الصحیحین ج3 ص148
❗️مسلم و دیگران نقل می کنند که علی علیه السلام فرمود؛
« سوگند به خدایی که دانه را شکافت و مردمان را آفرید پیامبر چنین فرمود ؛ مرا جز مومن دوست ندارد و جز منافق دشمن نمی دارد»
📚صحیح مسلم ج1 ص86 _ فتح الباری ج7 ص58
❕از این روایات و نصوص متواتر شیعه و اهل سنت به وضوح اثبات می شود که دشمن علی علیه السلام از ایمان خارج شده و وارد عنوان کفر و نفاق شده است .
🔸ادامه 👇
🔸ادامه 👇
👌حال شبهه افکن که مدعی است دشمنان علی علیه السلام ( ایجاد کنندگان جنگ جمل ) از ایمان خارج نیستند به این آیه شریفه استناد کرده که خداوند می فرماید ؛
« وَ إِنْ طائِفَتانِ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ اقْتَتَلُوا فَأَصْلِحُوا بَيْنَهُما فَإِنْ بَغَتْ إِحْداهُما عَلَى الْأُخْرى فَقاتِلُوا الَّتِي تَبْغِي حَتَّى تَفِيءَ إِلى أَمْرِ اللَّهِ فَإِنْ فاءَتْ فَأَصْلِحُوا بَيْنَهُما بِالْعَدْلِ وَ أَقْسِطُوا إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُقْسِطِينَ » « هر گاه دو گروه از مؤمنان با هم به نزاع و جنگ پردازند در ميان آنها صلح بر قرار سازيد و اگر يكى از آنها بر ديگرى تجاوز كند با طايفه ظالم پيكار كنيد تا به فرمان خدا باز گردد، هر گاه بازگشت (و زمينه صلح فراهم شد) در ميان آن دو بر طبق عدالت صلح بر قرار سازيد، و عدالت پيشه كنيد كه خداوند عدالت پيشه گان را دوست دارد. » ( حجرات 9 )
👌و این نقل از امام صادق علیه السلام را نیز دلیل قرار داده که حضرت در تفسير آيه «و اگر دو گروه از مؤمنان با هم بجنگند ...»- فرمود ؛
❕تأويل اين آيه درباره دو گروه در جنگ بصره (جمل) است. آنان مشمول اين آيه هستند و هم آنانند كه بر اميرالمؤمنين عليه السلام ياغى شدند و سركشى كردند و وظيفه آن حضرت جنگيدن با آنها و كشتنشان بود تا آن كه به فرمان خدا باز گردند و اگر برنگشتند، براساس كتاب خدا موظّف بود شمشير از آنان برندارد، تا آن كه به فرمان خدا گردن نهند يا از عقيده خود دست شويند؛ چرا كه آنان با ميل و اراده خود و نه با اجبار و كراهت، بيعت كرده بودند. اينان، همچنان كه خداوند متعال فرموده است، گروه ياغى اند. بر اميرالمؤمنين عليه السلام واجب بود كه هرگاه بر آنان چيره شد، با ايشان به عدالت رفتار كند، همچنان كه پيامبر خدا با اهل مكّه به عدالت رفتار كرد ، بر آنان منّت نهاد و بخشيدشان. اميرالمؤمنين عليه السلام نيز پس از پيروزى بر بصريان با آنان همين رفتار را كرد.»
📚الکافی ج 8 ص 180
❕در حالی که به این نکته توجه ندارند در فقه اسلامى در كتاب جهاد بحثى تحت عنوان قتال اهل البغى مطرح است كه منظور از آن ستمگرانى است كه بر ضد امام عادل و پيشواى راستين مسلمين قيام مى كنند، و براى آنها احكام فراوانى است كه در آن باب آمده است.
📚وسائل الشیعه ج 15 ص 80 باب 26
❕ولى بحثى كه در آيه فوق مطرح است مطلب ديگرى است و آن نزاع و كشمكشهايى است كه در ميان دو گروه از مؤمنان رخ مى دهد، و در آن نه قيام بر ضد امام معصومى است، و نه قيام بر ضد حكومت صالح اسلامى، هر چند بعضى از فقها يا مفسران خواسته اند از اين آيه در مساله سابق نيز استفاده كنند .
👌ولى به گفته" فاضل مقداد" در" كنز العرفان" اين استدلال خطا است .
📚کنزالعرفان فی فقه القرآن ج 1 ص 386
❕ چرا كه قيام بر ضد امام معصوم موجب كفر است در حالى كه نزاع ميان مؤمنان تنها موجب فسق است نه كفر، و لذا قرآن مجيد در آيات فوق هر دو گروه را مؤمن و برادر دينى يكديگر ناميده است، به اين ترتيب احكام" اهل بغى" را نمى توان به اينگونه افراد تعميم داد.
📚تفسیر نمونه ج 22 ص 170
👌و اگر در آن روایت ، امام صادق علیه السلام ، اهل جمل را مشمول آیه دانسته اند ، به اعتبار قبل از بغی و شورشان بر امام معصوم علیه السلام بوده است که می توانستند خود را به عنوان مومن ( هرچند مومن ظاهری ) معرفی کنند ، اما پس از بغی و شورش ، دیگر مصداق مومن نیستند ، چنان که خداوند می فرماید ؛
« يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا مَنْ يَرْتَدَّ مِنْكُمْ عَنْ دِينِهِ فَسَوْفَ يَأْتِي اللَّهُ بِقَوْمٍ يُحِبُّهُمْ وَ يُحِبُّونَه...» « اى كسانى كه ايمان آورده ايد هر كس از شما از آئين خود باز گردد (به خدا زيانى نمى رساند) خداوند در آينده جمعيتى را مى آورد، كه آنها را دوست دارد و آنها (نيز) او را دوست دارند ...» ( مائده 54)
❕روشن است که مرتدین در حال ارتداد دیگر مومن محسوب نمی شوند ، اما خداوند آنان را به اعتبار قبل از ارتدادشان ، مومن محسوب کرده و نکاتی را متذکر می شود .
📚البضاعه المزجاه ج 2 ص 595
👌گذشته از آنکه در سند روایت « علی بن ابی حمزه » وجود دارد که واقفی مذهب بوده و نقل های متعددی در واقفی بودن و ذم او وجود دارد ، لذا روایت مذکور ، سندا هم قابل اعتماد نیست .
📚مستدرکات رجال الحدیث ج 5 ص 281
#پرسمان_اعتقادی
Poorseman.ir
@Rahnamye_Behesht
#بشارت_به_خلافت_ابوبکر_عمر_تفسیر_قمی
🤔#پرسش
❔آیا حقیقت دارد که پیامبر به خلافت ابوبکر و عمر بشارت داده است ❗️می گویند درتفسیر قمی این مطلب آمده است ❕❕
💠#پاسخ💠
👌برخی علمای اهل سنت با استناد به مطلبی در تفسیر قمی معتقدند که بشارت به خلافت ابوبکر و عمر مورد بیان پیامبر گرامی قرار گرفته است و می نویسند مطلبی چنین ساده و روشن در تفسیر قمی بر خلافت ابوبکر و عمر چگونه برشیعیان مخفی مانده است ؛
📚راز دلبران ، مولوی چابهاری ، ص 23
❕آنچه مورد #استناد اینان قرار گرفته است این نقل تفسیر قمی در مورد شان نزول سوره تحریم است که می گوید ؛
« اين آيات به اين جهت نازل شد كه رسول خدا در خانه همسرش حفصه دختر عمر بود و همسر ديگر پيامبر بنام ماريه نزد آن حضرت بود حفصه از اين واقعه ناراحت شد و به رسول خدا اعتراض كرد و گفت: امروز متعلق به من بود و اينجا هم خانه من است. پيامبر خجالت كشيد و فرمود : آرام باش ماريه را بر خودم حرام كردم. مي خواهم مطلبي را بگويم كه نبايد آن را افشا كني و به كسي ديگر بگويي . وبدانكه اگر آن را افشا كني به لعنت خدا و فرشتگان و همه مردم گرفتار خواهي شد . حفصه پذيرفت و قول داد كه سر پيامبر را افشا نكند. فرمود: پس از من ابو بكر و سپس پدرت عمر خلافت را بدست خواهند گرفت. حفصه پرسيد: چه كسي اين خبر را به تو داده است. فرمود: خدا اينگونه به من خبر داده است. حفصه همان لحظه به عائشه خبر داد و او به پدرش ابوبكر. ابوبكر نزد عمر آمد و گفت: عائشه سخني از زبان #حفصه و او از پيغمبر نقل كرد كه من اعتماد به حرف او ندارم تو خودت از حفصه سوال كن. عمر نزد دخترش حفصه آمد و جريان را مطرح كرد. ابتدا حفصه انكار كرد اما با اصرار عمر خبر را تاييد كرد »
📚تفسیر قمی ج 2 ص 376
🔸برای پاسخ باید #توجه داشت که علمای اهل سنت نقل می کنند که پیامبر گرامی پیوسته از #فتنه هایی که پس از ایشان تا روز قیامت دامنگیر امت اسلامی می شود خبر می داده است .
❕مسلم نقل می کند که #حذیفه می گفت ؛
« به خدا سوگند من آگاه هستم به هر فتنه ای که تا روز قیامت اتفاق می افتد چرا که پیامبر من را به آن آگاه کرده است »
📚صحیح مسلم ج 4 ص 2216
❔آیا خبر دادن پیامبر از فتنه ها تا روز قیامت به معنای #بشارت دادن به آن فتنه ها است که دامنگیر مسلمین می شود و روزگار آنها را سیاه می کند ؟ آیا می توان گفت پیامبر از وقوع این فتنه ها #خوشحال بوده و به آن بشارت داده است ! آیا کسی می تواند چنین حرفی را بزند ❗️پیامبر گرامی تنها از فتنه ها خبر می دهد بی آنکه هیچ #بشارتی در آن باشد ❕
👌هر گاه پیامبر گرامی قصد بشارت دادن به امت اسلامی را داشتند ، از تعبیر #بشارت استفاده می کردند و می فرمودند ؛
« شما را به مهدی #بشارت می دهم که در میان امت من در آن هنگام که امتم گرفتار اختلاف و زلازل است ، ظهور می کند و زمین را از قسط و عدل پر می کند ، چنان که از ظلم و جور پر شده باشد و تمام #ساکنین آسمان و زمین از او راضی می گردند ...»
📚مسند احمد بن حنبل ج 18 ص 62
❕پیامبر گرامی طبق نقل تفسیر #قمی خبر می دهند که ابوبکر و عمر خلافت اسلامی را به دست می گیرند . این سخن پیامبر گرامی تنها خبر دادن از #فتنه ای است که پس از ایشان امت اسلامی را فرا می گیرد .
👌همانطور که پیامبر گرامی از #کینه امت نسبت به علی علی علیه السلام خبر داده و فرمود ؛
« کینه هایی مردم نسبت به تو در دل دارند که هنگامی آنها را آشکار خواهند کرد که من از دنیا رفته باشم»
📚المعجم الکبیر ج11 ص73 _ مسند ابی یعلی ج1 ص426
👌پیامبر گرامی خبر می دهد که ابوبکر و عمر بر اساس کینه ای که از علی علیه السلام به #سینه و دل داشتند ، در میان امت اسلامی #فتنه بر پا کرده پس از شهادت ایشان ، خلافت را غصب کرده و به دست می گیرند .
🔸 پیامبر گرامی از #خلافت بنی امیه نیز پس از خود خبر داده است چنان که در #نقلی آمده است ؛
« پیامبر در خواب دیدند میمون هایی از منبر او پایین می آیند و بالا می روند . بسیار از این مساله غمگین شد زیرا این خواب از حوادث ناگواری در آینده در رهبری #مسلمین بعد از پیامبر خبر میداد »
📚تفسیر فخر رازی ج20 ص236
❔آیا اهل سنت بر اساس نقل فوق می گویند که پیامبر گرامی به خلافت بنی امیه #خونخوار بشارت داده است یا تنها خبر از آنچه داده است که واقع خواهد شد ❗️
❕از این گذشته اساسا نقلی که در تفسیر قمی آمده است روایت و مستند به #معصوم علیه السلام نیست ، بلکه سخن و نقل خود مرحوم قمی است که به صورت مرسل و بدون سلسله #سند بیان شده است ❗️
❔چگونه اهل سنت می تواند با نقل بسیار ضعیفی همانند نقل فوق به بشارت به خلافت ابوبکر و عمر استناد کرد ❕
#پرسمان_اعتقادی
https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185
https://sapp.ir/poorseman
#عدم_خلافت_فرزندان_شیخین_صحیفه_ملعونه
🤔#پرسش
❔عقیل عاشمی ؛ گر حضرات ابوبکر و عمر و عثمان دنیاپرست بودند چرا مثل حضرت علی خلافت را به فرزندانشان نسپردند ❗️❗️
💠#پاسخ💠
👌مطابق عهد نامه ای که میان سران نفاق در زمان حیات پیامبر گرامی بسته شده است ، آنان عهد و پیمان کرده بودند که از رسیدن خلافت به اهل بیت پیامبر علیهم السلام خود داری کنند و خلافت را بین خودشان دست گردان کنند ، بر این اساس آنان چاره جز عمل به آن عهد نامه نداشتند تا بخواهند فرزندان خود را جانشین خود کنند ، از این عهد نامه در روایات ما به عنوان « الصحیفه الملعونه » یاد شده است که شواهد آن در کتب اهل سنت هم می باشد .
❕تفصیل جریان صحیفه ملعونه به نقل از روایات متعددی در بحار الانوار ج 28 ص 85 تا 129 آمده است که خلاصه جریان به نقل از حذیفه چنین است ؛
« اوّل كسانى كه بر غصب خلافت هم پيمان شدند ابو بكر و عمر بودند، و اساس و پايه اى كه طبق آن پيمان بستند و ساير پيمانهايشان هم بر آن پايه بود اين بود كه «اگر محمّد بميرد يا كشته شود اين امر خلافت را از اهل بيتش بگيريم بطورى كه تا ما هستيم احدى از آنان به خلافت دست نيابد».
👌بعد از آن ابو عبيده جراح و معاذ بن جبل و در آخر سالم مولى ابى حذيفه هم به آنان پيوستند و پنج نفر شدند. اينان جمع شدند و داخل كعبه رفتند و در بين خود نوشته اى در اين باره نوشتند كه: «اگر محمد بميرد يا كشته شود ...». و در تمام اين قضايا عايشه و حفصه جاسوس پدرانشان در خانه پيامبر بودند.
❕سپس ابو بكر و عمر جمع شدند و سراغ منافقين و آزادشدگان فرستادند و ما بين خود مشورت و نظر خواهى كردند و بر اين رأى متّفق شدند كه هنگام بازگشت پيامبر از حجة الوداع در گردنه «هرشى» كه در راه مكه در نزديكى جحفه است شتر حضرت را بر مانند و به اين طريق حضرت را بقتل برسانند. کسانی که اجرای نقشه را به عهد داشتند چهارده نفر بودند که تبوک هم این نقشه را عهده داشتند ولى اين نقشه آنان بر آب شد.
❕امير المؤمنين عليه السّلام از طرف خداوند در غدير خم منصوب شد و سپس پيامبر حركت كرد تا به گردنه «هرشى» رسيد و آن عده جلوتر رفتند و بر سر راه پنهان شدند، ولى اين بار هم خداوند آنان را مفتضح كرد و پيامبرش را حفظ نمود.
وقتى وارد مدينه شدند همگى در خانه ابو بكر جمع شدند و در بين خود نوشته اى نوشتند و آنچه در باره خلافت تعهّد كرده بودند در آن ذكر كردند، و اوّلين مطلب آن شكستن پيمان و ولايت على بن ابى طالب عليه السّلام بود، و اينكه خلافت از آن ابو بكر و عمر و ابو عبيده است و سالم نيز با آنان است و از اين عده خارج نمى شود.
❕اين صحيفه دوم را سى و چهار نفر امضاء كردند كه چهارده نفر همان كمين كنندگان در گردنه هرشى بودند كه عبارت بودند از ابو بكر و عمر و عثمان و معاويه و عمرو عاص و طلحه و ابو عبيده جراح و عبد الرحمن بن عوف و سالم مولى ابى حذيفه و معاذ بن جبل و ابو موسى اشعرى و مغيرة بن شعبه و سعد بن ابى وقاص و اوس بن حدثان و بيست نفر ديگر عبارت بودند از: ابو سفيان، عكرمه پسر ابو جهل، خالد بن وليد، بشير بن سعيد، سهيل بن عمرو، صهيب بن سنان، ابو الاعور اسلمى، صفوان بن اميّه، سعيد بن عاص، عيّاش بن ابى ربيعه، حكيم بن حزام، مطيع بن اسود مدرى و چند نفر ديگر كه هر كدام از اينان جمعيّت عظيمى را بدنبال خود داشتند كه سخنشان را مى پذيرفتند و از آنان اطاعت مى كردند.
نويسنده اين صحيفه سعيد بن عاص اموى بود و در محرم سال دهم هجرت آن را نوشت. سپس آن را به ابو عبيده جراح سپردند و او آن را به مكه فرستاد. آن صحيفه همچنان در كعبه مدفون بود تا زمان عمر كه آن را از محلش بيرون آورد.
❕شواهد وجود این عهد نامه در منابع اهل سنت ؛
1⃣ابی بن کعب در مسجد از عقد و عهدی می گفت که توسط امراء و فرماندهان بسته شد که به واسطه آن مردم گمراه شدند و می گفت اگر تا روز جمعه زنده باشم انچه از پیامبر در این رابطه شنیدم را می گویم که به ناگاه دیدند ابی از دنیا رفته است و ( توسط اصحاب عقد نامه ) کشته شده است .
❕حاکم نیشابوری نقل می کند ؛
« ابی بن کعب در مسجد می گفت به خدای کعبه سوگند که اصحاب عقد و پیمان هلاک شدند اما من بر آنان تاسف نمی خورم ( بلکه بر مردمی که گمراه شدند تاسف می خورم ) ، با تو پیمان می بندم که اگر تا روز جمعه زنده بودم آنچه از پیامبر شنیدم را می گویم و از سرزنش هیچ کس هم نمی ترسم . راوی می گوید منتظر روز جمعه بودم که وقتی روز پنج شنبه برای انجام کارهایم از منزل خارج شدم دیدم که مردم می گویند سید مسلمین ابی بن کعب از دنیا رفته است »
📚مستدرک علی الصحیحین ج 2 ص 226
❕ابن سعد می آورد که ابی می گفت ؛
« به خدا سوگند اگر تا جمعه زنده بمانم سخنی را می گویم که برایم فرقی نمی کند مرا زنده بدارید یا بکشید ، روز جمعه دیدند که ابی از دنیا رفته است »
📚طبقات ابن سعد ج 3 ص 500
🔸ادامه👇
🔸ادامه👇
❕احمد در مسندش می آورد که ابی می گفت ؛
« قسم به خدای کعبه، اهل عقد و پیمان هلاک شدند اما من بر آنان تاسف نمی خورم اما بر مسلمینی که هلاک ( و گمراه ) شدند تاسف می خورم »
📚مسند احمد ج 5 ص 140
👌« وقتی از او سوال کردند که منظورت از اهل عقد و پیمان چه کسانی اند گفت امراء و فرمانروایان »
📚صحیح ابن خزیمه ج 3 ص 33
👌این مضمون در سایر کتب اهل سنت چون تهذیب الکمال ج 2 ص 270 ، المعجم الاوسط ج 7 ص 217 ، نیل الاوطار ج 3 ص 222 نقل شده است و به این ترتیب قبل از آنکه ابی سخنی به میان بیاورید ، اصحاب صحیفه ملعونه او را کشتند .
2⃣در زمان حیات ابوبکر ، افرادی می دانستند که جانشین او عمر است ( مطابق آنچه بر آن عهد و پیمان کرده بودند ) .
❕مطابق نقل علمای اهل سنت ؛ « ابو بكر به اقرع بن حابس و زِبْرِقان، دو قطعه زمين بخشيد و نوشته اى هم برايشان نوشت. عثمان به آن دو گفت: عمر را گواه بگيريد كه او حافظ شما و خليفه بعدى است »
📚تاریخ دمشق ج 9 ص 196 _ کنزالعمال ج 12 ص 583
❕طبری نقل می کند ؛
« ابو بكر، عثمان را در خلوت فرا خواند و گفت: بنويس: «به نام خداوند بخشنده مهربان. اين، سفارشى است كه ابو بكر بن ابى قُحافه به مسلمانان مى كند. امّا بعد».سپس به حالت اغما افتاد و از حال رفت. پس، عثمان نوشت: «امّا بعد، من عمر بن خطّاب را جانشين خود در ميان شما مى سازم و بهتر از او برايتان نيافتم».
پس، ابو بكر به هوش آمد و گفت: برايم بخوان. او [نيز] خواند.ابو بكر، صدايش را به تكبير بلند كرد ( و نوشته عثمان را تایید کرد )»
📚تاريخ طبري ج 3 ص 429 _ الكامل في التاريخ ج 2 ص 79
❕می بینیم که عثمان مطابق توافق قبلی از خلافت عمر بن خطاب خبر داشت و حتی بدون آنکه ابوبکر چیزی بگوید ، نام او را به عنوان خلیفه بعدی ثبت و ضبط کرد .
3⃣پس از آنکه ابولولو به عمر جراحت وارد کرد و عمر رو به موت شد ، به او گفتند برای بعد از خودت خلیفه تعیین کن ، او می گفت ؛
« اگر یکی از دو تن زنده بودند آنان را خلیفه می کردم ، ابوعبیده بن جراح و سالم مولی ابی حذیفه »
📚تاریخ مدینه دمشق ج 3 ص 881 _ 922
❕این دو تن همانانی بودند که قرار بود بعد از عمر خلیفه شوند که بیانش در بالا گذشت .
👌نهایتا هم عمر به شورایی ساختگی وصیت کرد و با قرار دادن حق رایی که برای عبدالرحمان بن عوف قائل شد ، عثمان را به خلافت رساند و مطابق عهد و پیمان گذشته خویش عمل نمود که تفصیل جریان را بخوانید ؛
📚الکامل فی التاریخ ج 2 ص 220 _ تاریخ طبری ج 4 ص 228
❕عثمان نیز توسط انقلابیون کشته شد و مجال پیدا نکرد که مطابق عهد نامه مذکور جانشین خود را تعیین کند که تفصیل این جریان را نیز در ذیل بخوانید ؛
🍀 https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2832
👌وهابی گستاخ چنین وانمود می کند که چون علی علیه السلام ، امامت و خلافت را میان فرزندانش قرار داده است ، پس دنیا پرست است ، ما در گذشته مفصلا شبهه امامت موروثی را پاسخ داده ایم ؛
🍀 https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2833
🍀 https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2834
👌و اضافه می کنیم که مطابق نقل های اهل سنت ، امامت و خلافت عهد الهی است که به نص الهی تعیین می شود نه رای و نظر شخصی .
❕علمای اهل سنت نقل می کنند ؛
«هنگامی که پیامبر برخی شخصیت های برجسته قبایل عرب را به اسلام دعوت میکرد، آنان پذیرش دعوت آن حضرت را مشروط به ریاست وجانشینی پس از وی می دانستند اما آن حضرت در پاسخ می فرمود ؛
« جانشینی پس از من موضوعی الهی وخارج از اختیار من است وخداوند آن را به صلاحدید خود در جایگاه واقعی خود قرار میدهد »«الامر الی الله یضعه حیث یشاء»
📚الکامل فی التاریخ،ج1 ص609 _ تاریخ طبری،ج1 ص556
👌لذا می بینیم که امامان اهل بیت علیهم السلام می فرمودند ؛
« آیا گمان می کنید که امر ( امامت ) به ما واگذار شده است تا هر که را بخواهیم امام کنیم ؟ خیر هرگز بلکه عهدی از جانب پیامبر است که به علی بن ابی طالب واگذار شد و پس از آن یکی به جای دیگری ( به نص پیامبر ) تا آنکه منتهی می شود به صاحب امر »
📚 بصائر الدرجات ج 1 ص 471 _ بحار الانوار ج 23 ص 71
#پرسمان_اعتقادی
@Rahnamye_Behesht
#سایت_ما
ipasookh.ir