eitaa logo
آرشیو شیعه پاسخ
2.8هزار دنبال‌کننده
11 عکس
2 ویدیو
10 فایل
کانال اصلی ؛ @Rahnamye_Behesht
مشاهده در ایتا
دانلود
🤔 ❔در روایتی آمده است «کسی به حضرت علی هدیه داد. روزی حضرت زهرا وارد منزل شد و مشاهده کرد که علی سر بر پای کنیز گذاشته و خوابیده‌ است. حضرت زهرا به نشانه اعتراض پیش پیامبر اکرم رفتند که نازل شد و گفت: حضرت فاطمه حق ندارد که اعتراض کند و باید برگردد»❕آیا چنین رفتاری از حضرت زهرا که دارای بوده اند صحیح است ❕❕ 💠💠 👌روایتی است که شیخ صدوق در الشرایع خود نقل می کند از ابوذر غفاری که می گوید؛ « همراه جعفر بن ابی‌طالب به حبشه مهاجرت کردیم، در آن‌جا کنیزى به ارزش چهارهزار دهم به هدیه داده شد که بعد از بازگشت به مدینه، او آن کنیز را به برادرش على هدیه داد تا در خدمت آن‌حضرت باشد. على کنیز را در خانه گذاشت. روزى فاطمه وارد منزل شد و دید سر على در دامن آن است، پرسید: «یا ابا الحسن با او تماس برقرار کرده‌اى؟» على فرمود: «به خدا سوگند نه، اى دختر پیامبر ...؛ منظور تو از این سؤال چیست؟» فاطمه گفت: «اجازه می‌دهى به منزل پدرم رسول خدا بروم؟» على فرمود: «می‌توانی بروی». فاطمه چادر به سر نمود، روبند و انداخت و به سمت منزل پیامبر اکرم رفت. 🔷قبل از این‌که فاطمه به منزل پدرش برسد جبرئیل نازل شد و گفت: یا محمّد خداوند به تو می‌رساند و می‌فرماید: «فاطمه نزدت خواهد آمد و از على شکایت خواهد کرد، از او درباره على چیزى قبول مکن»، در این هنگام فاطمه داخل شد، پیامبر به او فرمود: «آمده‌اى از على کنى؟» فاطمه : به خداى کعبه قسم که برای چنین کاری آمده‌ام. پیامبر : «به سوى علی بازگرد و به او بگو: هر طور که تو بخواهی مطیعت خواهم بود». فاطمه بازگشت و به آن‌حضرت سه بار گفت: یا ابا الحسن و خشنودى تو را می‌خواهم. على فرمود: «شکایتم را نزد دوستم رسول خدا بردى، آبرویم پیش ایشان رفت اى فاطمه خدا را شاهد می‌گیرم که کنیز را در راه آزاد کرده و چهارصد درهمى که از غنیمت نصیب من شده را به فقرای مدینه صدقه دهم». سپس لباس و کفش پوشیده به طرف پیامبر حرکت کرد، جبرئیل نازل شد و گفت: اى محمّد خدا به تو سلام می‌رساند و می‌فرماید: «به علی بگو: در مقابل آزادی این کنیز و تحصیل رضایت فاطمه، بهشت را و در مقابل چهار صد درهم دوزخ را در اختیارت گذاردم. پس هر کس را که خواهى به برکت رحمتم داخل بهشت نما و با عفو و بخششم از دوزخ بیرون آور»، در این‌جا بود که على فرمود: «من به اذن خدا مردم را بین بهشت و تقسیم می‌کنم» 📚 الشرایع ج1 ص163 ❕این روایت از حیث سند و مردود است و قابل اعتنا نیست . 🔷یکی از راویان حدیث بن عرفه است که مجهول است . 📚 ج2 ص430 👌و احتمال است که حسن بن عرفه باشد که سنی بوده و روایتش مردود است . 📚 مدرک ج2 ص430 ❕راوی دیگر آن و راوی دیگر و راوی دیگر هستند که هر سه و ضعیف هستند . 📚 رجال الحدیث ج6 ص455 ❕مرحوم نیز این روایت را با سندی ضعیف در کتاب بشاره المصطفی خودش نقل کرده است . 📚 المصطفی ص101 👌راوی روایت است که توثیقی ندارد . 📚 نجاشی ص446 🔷راوی دیگر المرادی است که و ضعیف است . 📚 رجال الحدیث ج4 ص211 🔷راوی دیگر بن اسماعیل است که او نیز مجهول و ضعیف است . 📚 مدرک ج3 ص270 🔷و راوی دیگر بن خلیل است که او نیز مجهول و ضعیف است . 👌مرحوم ابن شهر آشوب نیز این روایت را بدون ذکر سند از کتاب و الریحان نقل می کند که چون روایت بدون سند است مردود و قابل قبول نیست. 📚 ال ابی طالب ج3 ص342 🔶سایر منابع نیز این روایت را از این سه کتاب نقل کرده اند که روشن شد سند این روایت در این سه کتاب است و این روایت مردود و غیر قابل توجه است . https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🤔 ❔در روایتی آمده است «کسی به حضرت علی هدیه داد. روزی حضرت زهرا وارد منزل شد و مشاهده کرد که علی سر بر پای کنیز گذاشته و خوابیده‌ است. حضرت زهرا به نشانه اعتراض پیش پیامبر اکرم رفتند که نازل شد و گفت: حضرت فاطمه حق ندارد که اعتراض کند و باید برگردد»❕آیا چنین رفتاری از حضرت زهرا که دارای بوده اند صحیح است ❕❕ 💠💠 👌روایتی است که شیخ صدوق در الشرایع خود نقل می کند از ابوذر غفاری که می گوید؛ « همراه جعفر بن ابی‌طالب به حبشه مهاجرت کردیم، در آن‌جا کنیزى به ارزش چهارهزار دهم به هدیه داده شد که بعد از بازگشت به مدینه، او آن کنیز را به برادرش على هدیه داد تا در خدمت آن‌حضرت باشد. على کنیز را در خانه گذاشت. روزى فاطمه وارد منزل شد و دید سر على در دامن آن است، پرسید: «یا ابا الحسن با او تماس برقرار کرده‌اى؟» على فرمود: «به خدا سوگند نه، اى دختر پیامبر ...؛ منظور تو از این سؤال چیست؟» فاطمه گفت: «اجازه می‌دهى به منزل پدرم رسول خدا بروم؟» على فرمود: «می‌توانی بروی». فاطمه چادر به سر نمود، روبند و انداخت و به سمت منزل پیامبر اکرم رفت. 🔷قبل از این‌که فاطمه به منزل پدرش برسد جبرئیل نازل شد و گفت: یا محمّد خداوند به تو می‌رساند و می‌فرماید: «فاطمه نزدت خواهد آمد و از على شکایت خواهد کرد، از او درباره على چیزى قبول مکن»، در این هنگام فاطمه داخل شد، پیامبر به او فرمود: «آمده‌اى از على کنى؟» فاطمه : به خداى کعبه قسم که برای چنین کاری آمده‌ام. پیامبر : «به سوى علی بازگرد و به او بگو: هر طور که تو بخواهی مطیعت خواهم بود». فاطمه بازگشت و به آن‌حضرت سه بار گفت: یا ابا الحسن و خشنودى تو را می‌خواهم. على فرمود: «شکایتم را نزد دوستم رسول خدا بردى، آبرویم پیش ایشان رفت اى فاطمه خدا را شاهد می‌گیرم که کنیز را در راه آزاد کرده و چهارصد درهمى که از غنیمت نصیب من شده را به فقرای مدینه صدقه دهم». سپس لباس و کفش پوشیده به طرف پیامبر حرکت کرد، جبرئیل نازل شد و گفت: اى محمّد خدا به تو سلام می‌رساند و می‌فرماید: «به علی بگو: در مقابل آزادی این کنیز و تحصیل رضایت فاطمه، بهشت را و در مقابل چهار صد درهم دوزخ را در اختیارت گذاردم. پس هر کس را که خواهى به برکت رحمتم داخل بهشت نما و با عفو و بخششم از دوزخ بیرون آور»، در این‌جا بود که على فرمود: «من به اذن خدا مردم را بین بهشت و تقسیم می‌کنم» 📚 الشرایع ج1 ص163 ❕این روایت از حیث سند و مردود است و قابل اعتنا نیست . 🔷یکی از راویان حدیث بن عرفه است که مجهول است . 📚 ج2 ص430 👌و احتمال است که حسن بن عرفه باشد که سنی بوده و روایتش مردود است . 📚 مدرک ج2 ص430 ❕راوی دیگر آن و راوی دیگر و راوی دیگر هستند که هر سه و ضعیف هستند . 📚 رجال الحدیث ج6 ص455 ❕مرحوم نیز این روایت را با سندی ضعیف در کتاب بشاره المصطفی خودش نقل کرده است . 📚 المصطفی ص101 👌راوی روایت است که توثیقی ندارد . 📚 نجاشی ص446 🔷راوی دیگر المرادی است که و ضعیف است . 📚 رجال الحدیث ج4 ص211 🔷راوی دیگر بن اسماعیل است که او نیز مجهول و ضعیف است . 📚 مدرک ج3 ص270 🔷و راوی دیگر بن خلیل است که او نیز مجهول و ضعیف است . 👌مرحوم ابن شهر آشوب نیز این روایت را بدون ذکر سند از کتاب و الریحان نقل می کند که چون روایت بدون سند است مردود و قابل قبول نیست. 📚 ال ابی طالب ج3 ص342 🔶سایر منابع نیز این روایت را از این سه کتاب نقل کرده اند که روشن شد سند این روایت در این سه کتاب است و این روایت مردود و غیر قابل توجه است . https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🤔 ❔آیا راست است که امام باقر اگر می دید در حال نماز حجاب گرفته است او را می زد تا با پوشش حجاب به زنان آزاد نگردد ❗️❗️ 💠💠 👌طبق روایات اسلامی ، پوشش سر در نماز بر کنیز واجب نبوده است و او مخیر بوده است که پوشش را رعایت کند و یا رعایت نکند. 🔷امام علیه السلام فرمود ؛ « پوشاندن سر در نماز بر کنیز واجب نیست » 📚 ج3 ص394 👌 امام صادق علیه السلام فرمود ؛ « کنیز اگر بخواهد می تواند در نماز سرش را بپوشاند و می تواند » 📚 ج4 ص412 🗯اما در برخی روایات آمده است که امام علیه السلام اگر می دیدند که در نماز ، حجاب گرفته است او را میزدند تا حجاب نگیرد و خود را به زنان آزاد تشبیه نسازد . 🔷از امام علیه السلام نقل شده است که فرمود ؛ « پدرم زمانی که می دید کنیز و خادم منزل با پوشش سر نماز می خواند او را می زد تا زن آزاد از زن برده شود » 📚 ج2 ص346 👌در روایت دیگر از امام علیه السلام نقل است که فرمود ؛ « اگر دیدید کنیز در نماز پوشش سر دارد او را بزنید ( تا بدون پوشش نماز بخواند ) و زن آزاد از زن برده شود » 📚 ج2 ص346 ❕هر دو روایت از حیث سند ضعیف هستند . راوی هر دو روایت است که مجهول و ضعیف است . 📚 ج1 ص402 👌و در روایات بالا گذشت که می تواند در نماز پوشش بگیرد و هیچ منعی هم ندارد . ❕از ضعف این روایات نیز اگر چشم پوشی کنیم باز هم باید گفت که این روایات از باب تقیه و تحت فشار ، صادر شده است ، زیرا موافق اهل سنت و سیره و روش خلیفه دوم ، می باشد . 🔷 می گوید ؛ « کنیزی از برابر عمر عبور کرد در حالی که سرش را پوشانده بود . عمر با ای به او زد و دشنامش داد و گفت آیا خودت را به زنان آزاد شبیه می کنی ، حجاب سرت را بینداز» 📚 ج3 ص664 👌لذا امام علیه السلام فرمود ؛ « ( از سنت های غلط گذشته ) این بود که کنیزان را به خاطر رعایت می زدند و به آنان می گفتند خود را به زنان آزاد تشبیه نکنید » 📚 ج4 ص412 🔶جهت آگاهی بیشتر در مورد حجاب کنیزان زیر را مطالعه فرمایید ؛ 🗯 https://t.me/Rahnamye_Behesht/4889 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🤔 ❔در روایتی آمده است «کسی به حضرت علی هدیه داد. روزی حضرت زهرا وارد منزل شد و مشاهده کرد که علی سر بر پای کنیز گذاشته و خوابیده‌ است. حضرت زهرا به نشانه اعتراض پیش پیامبر اکرم رفتند که نازل شد و گفت: حضرت فاطمه حق ندارد که اعتراض کند و باید برگردد»❕آیا چنین رفتاری از حضرت زهرا که دارای بوده اند صحیح است ❕❕ 💠💠 👌روایتی است که شیخ صدوق در الشرایع خود نقل می کند از ابوذر غفاری که می گوید؛ « همراه جعفر بن ابی‌طالب به حبشه مهاجرت کردیم، در آن‌جا کنیزى به ارزش چهارهزار دهم به هدیه داده شد که بعد از بازگشت به مدینه، او آن کنیز را به برادرش على هدیه داد تا در خدمت آن‌حضرت باشد. على کنیز را در خانه گذاشت. روزى فاطمه وارد منزل شد و دید سر على در دامن آن است، پرسید: «یا ابا الحسن با او تماس برقرار کرده‌اى؟» على فرمود: «به خدا سوگند نه، اى دختر پیامبر ...؛ منظور تو از این سؤال چیست؟» فاطمه گفت: «اجازه می‌دهى به منزل پدرم رسول خدا بروم؟» على فرمود: «می‌توانی بروی». فاطمه چادر به سر نمود، روبند و انداخت و به سمت منزل پیامبر اکرم رفت. 🔷قبل از این‌که فاطمه به منزل پدرش برسد جبرئیل نازل شد و گفت: یا محمّد خداوند به تو می‌رساند و می‌فرماید: «فاطمه نزدت خواهد آمد و از على شکایت خواهد کرد، از او درباره على چیزى قبول مکن»، در این هنگام فاطمه داخل شد، پیامبر به او فرمود: «آمده‌اى از على کنى؟» فاطمه : به خداى کعبه قسم که برای چنین کاری آمده‌ام. پیامبر : «به سوى علی بازگرد و به او بگو: هر طور که تو بخواهی مطیعت خواهم بود». فاطمه بازگشت و به آن‌حضرت سه بار گفت: یا ابا الحسن و خشنودى تو را می‌خواهم. على فرمود: «شکایتم را نزد دوستم رسول خدا بردى، آبرویم پیش ایشان رفت اى فاطمه خدا را شاهد می‌گیرم که کنیز را در راه آزاد کرده و چهارصد درهمى که از غنیمت نصیب من شده را به فقرای مدینه صدقه دهم». سپس لباس و کفش پوشیده به طرف پیامبر حرکت کرد، جبرئیل نازل شد و گفت: اى محمّد خدا به تو سلام می‌رساند و می‌فرماید: «به علی بگو: در مقابل آزادی این کنیز و تحصیل رضایت فاطمه، بهشت را و در مقابل چهار صد درهم دوزخ را در اختیارت گذاردم. پس هر کس را که خواهى به برکت رحمتم داخل بهشت نما و با عفو و بخششم از دوزخ بیرون آور»، در این‌جا بود که على فرمود: «من به اذن خدا مردم را بین بهشت و تقسیم می‌کنم» 📚 الشرایع ج1 ص163 ❕این روایت از حیث سند و مردود است و قابل اعتنا نیست . 🔷یکی از راویان حدیث بن عرفه است که مجهول است . 📚 ج2 ص430 👌و احتمال است که حسن بن عرفه باشد که سنی بوده و روایتش مردود است . 📚 مدرک ج2 ص430 ❕راوی دیگر آن و راوی دیگر و راوی دیگر هستند که هر سه و ضعیف هستند . 📚 رجال الحدیث ج6 ص455 ❕مرحوم نیز این روایت را با سندی ضعیف در کتاب بشاره المصطفی خودش نقل کرده است . 📚 المصطفی ص101 👌راوی روایت است که توثیقی ندارد . 📚 نجاشی ص446 🔷راوی دیگر المرادی است که و ضعیف است . 📚 رجال الحدیث ج4 ص211 🔷راوی دیگر بن اسماعیل است که او نیز مجهول و ضعیف است . 📚 مدرک ج3 ص270 🔷و راوی دیگر بن خلیل است که او نیز مجهول و ضعیف است . 👌مرحوم ابن شهر آشوب نیز این روایت را بدون ذکر سند از کتاب و الریحان نقل می کند که چون روایت بدون سند است مردود و قابل قبول نیست. 📚 ال ابی طالب ج3 ص342 🔶سایر منابع نیز این روایت را از این سه کتاب نقل کرده اند که روشن شد سند این روایت در این سه کتاب است و این روایت مردود و غیر قابل توجه است . https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🤔 ❔با توجه به تحرکات اخیر فرقه در اهانت به سفارت ایران و لعن ابوبکر و عمر و عایشه و عثمان در مقابل دوربین ها ، خیلی شبهه شده است که آیا این نحوه رفتار کردن و لعن و بیزاری علنی مورد اهل بیت است یا خیر ❗️ 💠💠 👌نخست باید ببینیم که نظر اهل سنت ، نسبت به کسانی که خلفای و عایشه را مورد قرار می دهند چیست . ❕ از بزرگان اهل سنت می نویسد ؛ « کسی که کوچکترین اهانتی به صحابه بکند یا آنها را مورد دشنام قرار دهد ، از دین و ملت اسلام خارج شده است » 📚الکبائر ج1 ص237 👌یحیی بن معین از استوانه های علمی اهل سنت می نویسد ؛ « کسی که عثمان ، طلحه یا یکی از صحابه پیامبر را فحش و دهد ، دجال است ، لعنت خدا و ملائکه و تمام مردم بر او باد » 📚تهذیب التهذیب ج1 ص447 👌سرخسی از فقهای مشهور حنفیه می نویسد ؛ « هر کس به یکی از صحابه اشکال بگیرد کافر است و اگر توبه نکند از اسلام بیرون رفته و چاره او است » 📚اصول السرخسی ج2 ص134 ❕ابن حزم می نویسد ؛ « مالک بن انس گفته کسی که به عایشه دهد کشته می شود » 📚المحلی ج11 ص414 ❕همواره دشمنان تشیع ، شیعه را به جرم لعنت صحابه مورد کشتار قرار می دادند . 👌ابن می نویسد ؛ « از حوادث سال 407 هجری کشتن شیعیان در آفریقا بود ، هر چه از شیعیان باقی مانده بود تحت تعقیب قرار گرفته و کشته شدند ...به این جرم که آنان رافضی بوده و به ابوبکر و عمر دشنام می دادند ...به همین علت مردم بر آنان شوریده ، فتنه ای به پا کرده و آنان را به غارت اموال کشتند » 📚الکامل فی التاریخ ج8 ص114 ❕امروزه نیز به شاهدیم که چگونه وهابیت و داعش و طالبان و سایر گروه های تروریستی ، شیعیان را به جرم لعن صحابه مورد کشتار قرار می دهند تا جایی که تفکر آنها چنین می دهد ؛ « هر کس که یک شیعه را بکشد ، بهشت بر او واجب می شود ... زنان آنان را می توان به گرفت ...» 📚العقود الدریه فی تنقیح الفتاوی الحامدیه ص102 ❕با این وجود آیا عقل اجازه می دهد که انسان با لعن علنی نسبت به صحابه و مقدسات اهل سنت ، خود و سایر شیعیان را در معرض هلاکت و نابودی قرار دهد ؟ آیا نباید برای حفظ جان کرد و از لعن علنی در مقابل مخالفان پرهیز کرد . 👌امام علیه السلام فرمود: «نه دهم دین تقیه است و کسی که تقیه نمی کند دین ندارد» 📚الکافی ج2 ص217 🔷امام کاظم علیه السلام فرمود: «تقیه دین من و دین پدران من می باشد و کسی که نمی کند ایمان ندارد» 📚وسائل الشیعه ج16 ص204 👌امامان علیهم السلام نیز شیعیان را از لعن و علنی نسبت به مقدسات اهل سنت منع می کردند . ❕امام رضا علیه السلام فرمود: «مخالفان ما اخباری در فضایل ما جعل کرده اند وآنان را بر سه قسم قرار داده اند یک قسم غلو در حق ما است،یک قسم کوتاهی در بیان مقامات ما است ویک قسم آن است که روایاتی جعل کرده اند که ما درآن روایات از دشمنانمان مذمت می کنیم وصراحتا از آنان نام می بریم.... زمانی که مردم ( مخالفان ) این را ببینند آنان هم از ما و بدگویی می کنند» 📚عیون اخبار الرضا،ج1 ص304 👌شیخ صدوق روایت می کند: «به امام صادق علیه السلام گفته شد ای فرزند رسول الله ما مردی را می بینیم که در مسجد صراحتا از دشمنان شما نام می برد و آنان را سب و دشنام می دهد . امام علیه السلام فرمود: «چرا چنین می کند خدا او را کند ما را در معرض اذیت وآزار قرار میدهد» 📚الاعتقادات ، صدوق ص107 ❕آری ما می گوییم شکی در جواز و استحباب لعن و بیزاری جستن از دشمنان اهل بیت علیهم السلام نمی باشد چنان که شده است ؛ 💠« امام صادق در پایان نمازهای واجب همواره چهار نفر از مردان و چهار نفر از زنان را لعن می کرد و از آنان نام می برد ، چهار مرد ، فلانی ، و فلانی و فلانی و معاویه بودند و چهار زن ، فلانه و فلانه و هند و ام الحکم خواهر معاویه بودند » 📚الکافی ج3 ص342 📚وسائل الشیعه ج6 ص462 ❕اما بر اساس ادله فوق الذکر باید این لعن را اختصاص به یا قرار داد که مخالفان از آن مطلع نشوند . 👌در گذشته بیشتر حول این موضوع بحث کرده ایم و این قضیه را از جوانب مختلفی بررسی کرده ایم ؛ ❕https://t.me/Rahnamye_Behesht/5318 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🤔 ❔با توجه به تحرکات اخیر فرقه در اهانت به سفارت ایران و لعن ابوبکر و عمر و عایشه و عثمان در مقابل دوربین ها ، خیلی شبهه شده است که آیا این نحوه رفتار کردن و لعن و بیزاری علنی مورد اهل بیت است یا خیر ❗️ 💠💠 👌نخست باید ببینیم که نظر اهل سنت ، نسبت به کسانی که خلفای و عایشه را مورد قرار می دهند چیست . ❕ از بزرگان اهل سنت می نویسد ؛ « کسی که کوچکترین اهانتی به صحابه بکند یا آنها را مورد دشنام قرار دهد ، از دین و ملت اسلام خارج شده است » 📚الکبائر ج1 ص237 👌یحیی بن معین از استوانه های علمی اهل سنت می نویسد ؛ « کسی که عثمان ، طلحه یا یکی از صحابه پیامبر را فحش و دهد ، دجال است ، لعنت خدا و ملائکه و تمام مردم بر او باد » 📚تهذیب التهذیب ج1 ص447 👌سرخسی از فقهای مشهور حنفیه می نویسد ؛ « هر کس به یکی از صحابه اشکال بگیرد کافر است و اگر توبه نکند از اسلام بیرون رفته و چاره او است » 📚اصول السرخسی ج2 ص134 ❕ابن حزم می نویسد ؛ « مالک بن انس گفته کسی که به عایشه دهد کشته می شود » 📚المحلی ج11 ص414 ❕همواره دشمنان تشیع ، شیعه را به جرم لعنت صحابه مورد کشتار قرار می دادند . 👌ابن می نویسد ؛ « از حوادث سال 407 هجری کشتن شیعیان در آفریقا بود ، هر چه از شیعیان باقی مانده بود تحت تعقیب قرار گرفته و کشته شدند ...به این جرم که آنان رافضی بوده و به ابوبکر و عمر دشنام می دادند ...به همین علت مردم بر آنان شوریده ، فتنه ای به پا کرده و آنان را به غارت اموال کشتند » 📚الکامل فی التاریخ ج8 ص114 ❕امروزه نیز به شاهدیم که چگونه وهابیت و داعش و طالبان و سایر گروه های تروریستی ، شیعیان را به جرم لعن صحابه مورد کشتار قرار می دهند تا جایی که تفکر آنها چنین می دهد ؛ « هر کس که یک شیعه را بکشد ، بهشت بر او واجب می شود ... زنان آنان را می توان به گرفت ...» 📚العقود الدریه فی تنقیح الفتاوی الحامدیه ص102 ❕با این وجود آیا عقل اجازه می دهد که انسان با لعن علنی نسبت به صحابه و مقدسات اهل سنت ، خود و سایر شیعیان را در معرض هلاکت و نابودی قرار دهد ؟ آیا نباید برای حفظ جان کرد و از لعن علنی در مقابل مخالفان پرهیز کرد . 👌امام علیه السلام فرمود: «نه دهم دین تقیه است و کسی که تقیه نمی کند دین ندارد» 📚الکافی ج2 ص217 🔷امام کاظم علیه السلام فرمود: «تقیه دین من و دین پدران من می باشد و کسی که نمی کند ایمان ندارد» 📚وسائل الشیعه ج16 ص204 👌امامان علیهم السلام نیز شیعیان را از لعن و علنی نسبت به مقدسات اهل سنت منع می کردند . ❕امام رضا علیه السلام فرمود: «مخالفان ما اخباری در فضایل ما جعل کرده اند وآنان را بر سه قسم قرار داده اند یک قسم غلو در حق ما است،یک قسم کوتاهی در بیان مقامات ما است ویک قسم آن است که روایاتی جعل کرده اند که ما درآن روایات از دشمنانمان مذمت می کنیم وصراحتا از آنان نام می بریم.... زمانی که مردم ( مخالفان ) این را ببینند آنان هم از ما و بدگویی می کنند» 📚عیون اخبار الرضا،ج1 ص304 👌شیخ صدوق روایت می کند: «به امام صادق علیه السلام گفته شد ای فرزند رسول الله ما مردی را می بینیم که در مسجد صراحتا از دشمنان شما نام می برد و آنان را سب و دشنام می دهد . امام علیه السلام فرمود: «چرا چنین می کند خدا او را کند ما را در معرض اذیت وآزار قرار میدهد» 📚الاعتقادات ، صدوق ص107 ❕آری ما می گوییم شکی در جواز و استحباب لعن و بیزاری جستن از دشمنان اهل بیت علیهم السلام نمی باشد چنان که شده است ؛ 💠« امام صادق در پایان نمازهای واجب همواره چهار نفر از مردان و چهار نفر از زنان را لعن می کرد و از آنان نام می برد ، چهار مرد ، فلانی ، و فلانی و فلانی و معاویه بودند و چهار زن ، فلانه و فلانه و هند و ام الحکم خواهر معاویه بودند » 📚الکافی ج3 ص342 📚وسائل الشیعه ج6 ص462 ❕اما بر اساس ادله فوق الذکر باید این لعن را اختصاص به یا قرار داد که مخالفان از آن مطلع نشوند . 👌در گذشته بیشتر حول این موضوع بحث کرده ایم و این قضیه را از جوانب مختلفی بررسی کرده ایم ؛ ❕https://t.me/Rahnamye_Behesht/5318 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🤔 ❔آیا راست است که امام باقر اگر می دید در حال نماز حجاب گرفته است او را می زد تا با پوشش حجاب به زنان آزاد نگردد ❗️❗️ 💠💠 👌طبق روایات اسلامی ، پوشش سر در نماز بر کنیز واجب نبوده است و او مخیر بوده است که پوشش را رعایت کند و یا رعایت نکند. 🔷امام علیه السلام فرمود ؛ « پوشاندن سر در نماز بر کنیز واجب نیست » 📚 ج3 ص394 👌 امام صادق علیه السلام فرمود ؛ « کنیز اگر بخواهد می تواند در نماز سرش را بپوشاند و می تواند » 📚 ج4 ص412 🗯اما در برخی روایات آمده است که امام علیه السلام اگر می دیدند که در نماز ، حجاب گرفته است او را میزدند تا حجاب نگیرد و خود را به زنان آزاد تشبیه نسازد . 🔷از امام علیه السلام نقل شده است که فرمود ؛ « پدرم زمانی که می دید کنیز و خادم منزل با پوشش سر نماز می خواند او را می زد تا زن آزاد از زن برده شود » 📚 ج2 ص346 👌در روایت دیگر از امام علیه السلام نقل است که فرمود ؛ « اگر دیدید کنیز در نماز پوشش سر دارد او را بزنید ( تا بدون پوشش نماز بخواند ) و زن آزاد از زن برده شود » 📚 ج2 ص346 ❕هر دو روایت از حیث سند ضعیف هستند . راوی هر دو روایت است که مجهول و ضعیف است . 📚 ج1 ص402 👌و در روایات بالا گذشت که می تواند در نماز پوشش بگیرد و هیچ منعی هم ندارد . ❕از ضعف این روایات نیز اگر چشم پوشی کنیم باز هم باید گفت که این روایات از باب تقیه و تحت فشار ، صادر شده است ، زیرا موافق اهل سنت و سیره و روش خلیفه دوم ، می باشد . 🔷 می گوید ؛ « کنیزی از برابر عمر عبور کرد در حالی که سرش را پوشانده بود . عمر با ای به او زد و دشنامش داد و گفت آیا خودت را به زنان آزاد شبیه می کنی ، حجاب سرت را بینداز» 📚 ج3 ص664 👌لذا امام علیه السلام فرمود ؛ « ( از سنت های غلط گذشته ) این بود که کنیزان را به خاطر رعایت می زدند و به آنان می گفتند خود را به زنان آزاد تشبیه نکنید » 📚 ج4 ص412 🔶جهت آگاهی بیشتر در مورد حجاب کنیزان زیر را مطالعه فرمایید ؛ 🗯 https://t.me/Rahnamye_Behesht/4889 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA