eitaa logo
آرشیو پرسمان اعتقادی ( شیعه پاسخ )
2.7هزار دنبال‌کننده
11 عکس
2 ویدیو
10 فایل
کانال اصلی ؛ @Rahnamye_Behesht #سایت ipasookh.ir
مشاهده در ایتا
دانلود
❓پرسش ❔چرا در اسلام پوشش لباس ابریشمی برای مرد حرام است ❓چرا اسلام با زیبایی و شیک پوشی مخالفت است در حالی که فطرت انسانی اقتضای پوشش زیبا را دارد❕آیا اسلام با این حکمش با فطرت بشری مخالفت نکرده است❓ 💠پاسخ💠 1⃣در زندگی دنیا لباس نقش مهمی را دارد زیرا در درجه اول بدن را در برابر سرما و گرما و آسیب های مختلف حفظ می کند و در درجه بعد زینت مهمی برای انسان است .در تمام طول تاریخ لباس نقش اصلی را در زینت آدمی داشته و هم اکنون نیز به قوت خود نیز باقی است. 2⃣اسلام به هیچ عنوان با زیبا و شیک پوشی مخالف نیست بلکه به آن توصیه نیز می کند. 🔷امام صادق فرمود: «لباس زیبا و جمیل بپوش زیرا خداوند زیبایی را دوست دارد اما توجه کن که لباست از مال حلال تهیه شده باشد» 📚الکافی ج6 ص442 🔶وفرمود: «پیامبر مردی را دید که موهایش بهم ریخته بود و لباس های خشن و ناپسندی به تن داشت . 👌چنین فرمود: «این که تو لباس زیبا برسی و به خودت برسی و از نعمات خدا خود را بهره مند سازی نشانه دین دار بودن است» 📚الکافی ج6 ص439 📚وسائل الشیعه ج5 ص6 🔷وفرمود: «انسان کثیف و ژولیده بد آدمی است» 📚الکافی ج6 ص439 🔶وفرمود: «خداوند انسان را به دلیل لباس زیبایی که می پوشد مواخذه نمی کند» 📚خصال ج1 ص80 📚المحاسن ج2 ص399 👌وفرمود: «من ناپسند می دارم در صورتی که خداوند به بنده ای نعمت دهد او آن نعمت را ظاهر نکند ( و لباس زیبا نپوشد)» 📚الکافی ج6 ص439 🔶امیر مومنان فرمود: «باید هر یک از شما در برابر برادر مومنش خود را زینت کند ( و لباس های زیبا بپوشد)» 📚 الکافی ج6 ص439 👌به این مضمون روایات فراوان دیگری نیز وارد شده است که جهت آگاهی رجوع فرمایید؛ 📚وسائل الشیعه ج5 ص5 به بعد 3⃣با توجه به ادله بالا روشن میشود که اسلام با تجمل و زیبا پوشی مخالفتی ندارد اما تجمل و زینت کردن با برخی از چیزها را اجازه نداده است که از جمله انان لباس ابریشم برای مردان است. 👌در روایتی آمده است: «امام صادق پوشش مردان در لباس حریر و ابریشم را ناپسند می دانست» 📚التهذیب ج2 ص364 👌امام کاظم فرمود: «پیامبر مردان را از پوشش لباس ابریشم نهی می کرد» 📚وسائل الشیعه ج4 ص370 4⃣این که در اسلام از زینت کردن مردان با لباس ابریشم و برخی موارد پر زرق و برق این جهان نهی شده است فلسفه روشنی دارد؛ 🔶1- محدودیت این جهان سبب میشود که فراهم کردن چنان زندگانی پر زرق و برقی با انواع ظلم و ستم توام باشد . 🔶2- بهره گیری از آن ها با غفلت و بی خبری و غرق شدن در دنیا و بی توجهی به آخرت همراه خواهد بود وسبب تقویت روحیه تکبر و خود برتر بینی میشود . ❗️تبعیضهایی که از این رهگذر پیدا می شود مایه کینه ها و حسادتها و عداوتها و...می باشد . 5⃣ممکن است اشکال شود که پس چرا خداوند از جمله نعمات بهشتیان را زینت آلات طلا و پارچه های ابریشم و...ذکر می کند؟ 🔷کهف26 -دخان 53- حج23 👌اما پاسخ روشن است؛ 🗯در آن جهان همه چیزش گسترده است نه تحصیل این زینت ها مشکل ایجاد می کند و نه سبب تبعیض و محرویت کسی میشود و نه کینه و نفرتی بر می انگیزد و نه در آن محیط مملو از معنویت انسان را از خدا غافل میسازد و نه در رقبا ایجاد حسادت می کند و نه مایه کبر و غرور می شود و نه موجب فاصله گرفتن از خلق خدا و خدا 👌بنابراین به هیچ عنوان مفاسد دنیوی این بهره مندی ها بر نعمات اخروی مترتب نمیشود. 📚تفسیر نمونه ج12 ص424 ❗️با توجه به نکات فوق اشکال شما در مساله مورد بحث وارد نمیشود. 📝پرسمان اعتقادی https://telegram.me/joinchat/BRb8LDwfNBiQIByOu36zjw
🤔 ❔شاگردانم زیاد سوال می کنند که ما در به دنیا آمدن هیچ اختیاری نداشتیم و جبرا به دنیا آمدیم ، من نمی خواستم به بیایم چرا خدا من را جبرا به دنیا آورد و مورد امر و نهی قرار داد ❗️آیا معاذ الله این ظلم خداوند به ما محسوب نمی شود ❕❕ 💠💠 👌 در صورتی که بگوییم انسان بدون اختيار خويش پا به عرصه هستى گذاشته است اما در مقابل، از نعمتى بى نظير برخوردار گشته و آن عبارت است از «هستى»، «وجود» و آثار آن. در مقابل «عدم»، «» و «ندارى» نقمت و زيانى بى نظير است. ❕خداوند لطف بزرگى فرموده كه ما را از عرصه نيستى به هستى درآورده است و ما بايد شكرگزار چنين ‏اى باشيم و لو آن كه اختيار و اراده ما در آن، هيچ نقشى نداشته باشد. 👌 البته اگر خوب دقت كنيم ترجيح «زندگى» بر مرگ و «بود» بر نبود در نهاد و فطرت هر انسانى نهفته است و همگان در جهت ادامه حیات خودشان تلاش میکنند و با عواملی که حیات آنها را به می اندازد مبارزه می کنند ، همه این ها گواه بر آن است که حیات و وجود فطری بشر است و خداوند چیزی به انسان بخشیده است که مورد رغبت همه انسانها است ، البته اگر در ميان انسانها كسى مخالف اين نظر باشد به جهت برخى مشكلات پيش آمده است كه بايد سعى كند از جلو راه خود بر دارد . نه اينكه بخاطر مشكلات به اصل حيات و زندگى بدبين و باشد. 🔰البته معتقد است که بشر به اختیار خودشان پا به عرصه وجود گذاشته است و چنین نبوده است که افراد انسان در به دنیا آمدن اختیاری از خود نداشته باشند . ❕این مطلب است که خداوند در سوره اعراف به آن اشاره کرده و می فرماید ؛ « وَ إِذْ أَخَذَ رَبُّكَ مِنْ بَنِي آدَمَ مِنْ ظُهُورِهِمْ ذُرِّيَّتَهُمْ وَ أَشْهَدَهُمْ عَلى‏ أَنْفُسِهِمْ أَ لَسْتُ بِرَبِّكُمْ قالُوا بَلى‏ شَهِدْنا أَنْ تَقُولُوا يَوْمَ الْقِيامَةِ إِنَّا كُنَّا عَنْ هذا غافِلِينَ » 🔸« به خاطر بياور زمانى را كه پروردگارت از پشت و صلب فرزندان آدم، ذريه آنها را برگرفت و آنها را گواه بر خويشتن ساخت (و فرمود:) آيا من پروردگار شما نيستم؟! گفتند آرى، گواهى مى‏ دهيم (چرا چنين كرد؟) براى اينكه در روز رستاخيز نگوئيد ما از اين بوديم (و از پيمان فطرى توحيد و خداشناسى بى‏ خبر).» 🔰اعراف 172 👌از روایات متعددی استفاده می شود هنگامى كه آدم آفريده شد فرزندان آينده او تا آخرين فرد از پشت او به صورت ذراتى بيرون آمدند و طبق بعضى از روايات اين ذرات از گل آدم بيرون آمدند، آنها داراى عقل و شعور كافى براى شنيدن سخن و گفتن بودند، در اين هنگام از طرف خداوند به آنها خطاب شد « أَ لَسْتُ بِرَبِّكُم » آيا پروردگار شما نيستم ، همگى در پاسخ گفتند:" بَلى‏ شَهِدْنا" آرى بر اين حقيقت گواهيم. 👌سپس همه اين ذرات به صلب آدم یا به گل آدم باز گشتند و به همين جهت اين عالم را عالم ذر و اين پيمان را پيمان مى‏ نامند. 📚بحار الانوار ج 5 ص 225 باب 10 ❕روشن است که اقرار به ربوبیت الهی در زندگی فرد فرد انسان ها ، منوط به پذیرفتن اصل حیات و است ، ذریه آدم با اقرار به ربوبیت الهی درواقع اعلام رضایت به حیات و به زندگی دنیا آمدن کردند و خداوند پس از این رضایت و اقرار به ربوبیت الهی ، آنها را به حیات دنیا آورد ، اگر چه پس از این پیمان برخی از انسانها به این عهد و عمل نکردند و ربوبیت خداوند را انکار و حتی نسبت به اصل حیات خود اعتراض کردند . 🔹بنابراین بر خلاف آنچه برخی می کنند ،خلقت اجباری در کار نبوده است و خداوند افراد انسان را پس از رضایت خودشان ، زندگی و حیات و وجود داده است ، و پس از آن ، حب به حیات و زندگی و توحید ربوبی خداوند با فطرت انسانها آمیخته گشته و به صورت یک پیمان فطری در آمده است و خداوند نسبت به فراموشی این دو اصل فطری تذکر داده است . https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman
🤔 ❔شما فرمودین که خدا انسان رو افریده که به کمال و سعادت برسند اگه به کمال و سعادت برسند قراره چه بیفته مگه ❕میشه در مورد هدف خلقت انسان به طور کلی توضیح بدین❗️❗️ 💠💠 ❗️از آیات و روایات استفاده می شود که خداوند عالم آفرینش را برای انسان آفریده است ؛ 🔶 https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2851 👌و انسان هم برای به کمال و رسیدن بر اساس عمل به برنامه الهی ، آفریده شده است چرا که خداوند چشمه ‏اى است فياض و مبدئى است نعمت‏ آفرين كه موجودات را در كنف حمايت خود مى‏ گيرد، و آنها را پرورش داده، از نقص به كمال مى ‏برد، و اين است هدف واقعى عبوديت و بندگى ما، و اين است فلسفه عبادات و نيايشهاى ما كه همگى كلاسهاى تربيت براى تكامل ما است ، به اين ترتيب نتيجه مى ‏گيريم كه هدف آفرينش ما پيشرفت و تكامل ما است. 📚تفسیر نمونه ج22 ص392 👌لذا می فرماید ؛ « من جن و انس را نیافریدم جز برای اینکه عبادتم کنند ( و از این طریق تکامل یابند و به من نزدیک شوند )» 🔶ذاریات56 ❕ در روایتی امده است که خداوند در حضرت موسی چنین فرمود: « ای بندگان من شما را نیافریدم ( و تکلیف نکردم) تا بدین وسیله از تنهایی وکمی در آمده و صاحب یاور و جماعت زیادی شوم و نه با شما انس گرفته تا به واسطه آن وحشت نکنم و نه به کمک شما عجز خود را ترمیم نمایم همین قدر بدانید که اگر تمام مخلوقات من در آسمان و زمین پشت به هم داده و اطاعت و عبادت من کنند و شب و روز مرا کنند به سلطنت و قدرتم چیزی اضافه نمی شود چه آن که ساحت من والاتر از آن بوده و از این نواقص مبرا است» 📚علل الشرایع ج1 ص13 👌در روایت دیگری امام علیه السلام فرمود: « خداوند از روی بازی و بازیچه بندگان را نیافریده ( وتکلیف نکرده است) بلکه آنان را افریده و تکلیف به طاعت کرده تا از این طریق ( به تکامل رسیده) و مستوجب بهشت و رضایت او شوند و انان را خلق ( وتکلیف) نکرده است تا به واسطه انان منفعتی بدست اورده یا ضرری را از خود دفع کند بلکه انان را خلق کرد( و تکلیفشان کرد) تا به انان برساند و انان را در جایگاه نعمت های ابدی قرار دهد» 📚بحار الانوار ج5 ص313 👌بنابراین هدف از آفرینش تمام عالم ، انسان است و هدف از خلقت انسان هم به کمال رسیدن و انسان هم به کمال نمی رسد مگر آنکه به برنامه خداوند عمل کند. ❕حال آنچه مورد سوال واقع شده است آن است که هدف از تکامل و به سعادت رسیدن چیست ، وقتی بندگان به تکامل و به سعادت برسند چه اتفاقی می افتد ❔ 👌پاسخ روشن است . تكامل، هدف نهايى و يا به تعبير ديگر" غاية الغايات" است. ❕توضيح اينكه: اگر از سؤال كنيم براى چه درس مى‏ خوانى؟ مى‏ گويد: براى اينكه به دانشگاه راه يابم. باز اگر سؤال كنيم دانشگاه را براى چه مى ‏خواهى؟ مى‏ گويد براى اينكه فى المثل دكتر يا مهندس لايقى شوم. مى‏ گوئيم مدرك دكترا و مهندسى را براى چه مى‏ خواهى؟ مى‏گويد براى اينكه فعاليت مثبتى كنم و هم درآمد داشته باشم باز مى‏ گوئيم درآمد خوب را براى چه مى‏ خواهى مى‏ گويد: براى اينكه زندگى آبرومند و مرفهى داشته باشم.سرانجام مى ‏پرسيم زندگى مرفه و آبرومند براى چه مى ‏خواهى؟ 👌در اينجا مى‏ بينيم لحن سخن او مى ‏شود و مى‏گويد خوب، براى اينكه زندگى مرفه و آبرومندى داشته باشم، يعنى همان پاسخ سابق را تكرار مى ‏كند. ❕اين دليل بر آن است كه او به پاسخ نهايى، و به اصطلاح به" غاية الغايات" كار خويش رسيده كه ما وراى آن پاسخ ديگرى نيست، و هدف نهايى را تشكيل مى‏ دهد. اين در مسائل زندگى . 👌در زندگى نيز مطلب همين گونه است، وقتى گفته مى‏ شود آمدن انبياء و نزول كتب آسمانى، و تكاليف و برنامه‏ هاى تربيتى براى چيست مى ‏گوئيم براى تكامل انسانى و قرب به خدا و بهره مندی از سعادت اخروی و اگر سؤال كنند تكامل و قرب پروردگار و سعادت براى چه منظورى است مى‏ گوئيم براى قرب به پروردگار و سعادت ، يعنى اين هدف نهايى است، و به تعبير ديگر ما همه چيز را براى تكامل و سعادت و قرب به خدا مى‏ خواهيم اما قرب به خدا را براى خودش (يعنى براى به پروردگار). 📚تفسیر نمونه ج22 ص393 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
❓پرسش ❔ كسيكه زوجه اى كمتر از نه سال دارد نزدیکی او براى وى جايز نيست چه اينكه زوجه دائمى باشد، و چه منقطع ، و اما ساير كام گيريها از قبيل لمس بشهوت و آغوش گرفتن و تفخيذ اشكال ندارد هر چند شيرخواره باشد تحریر الوسیله خمینی باب نکاح مساله 12 ❓ آیا واقعا در اسلام میشه با دختر شیرخوار همبستر شد؟ یا میتوان از او کامگیری جنسی داشت ؟ ایا اسلام با این احکامش میخواد مردم جهان رو هدایت کنه 💠پاسخ💠 1⃣در روایات ما بیان شده است که ولی کودک می تواند در صورتی که مصلحتی اقتضای آن را داشته باشد مانند محرمیت و... فرزند دختر یا پسر خردسالش را به عقد ازدواج دیگری در آورد. 📚وسائل الشیعه ج20 ص275 باب 6 2⃣در روایات دیگری تزویج فرزندان خردسال مکروه شمرده شده است و بهتر آن است که این نحو تزویج محقق نشود. 📚الکافی ج5 ص389 3⃣ طبق روایات متعددی اگر فرزند صغیره دختر باشد که به عقد دیگری در آمده است شوهر حق نزدیکی کردن با او را تا قبل از رسیدن به بلوغ ندارد و نزدیکی کردن حرام می باشد. 📚وسائل الشیعه ج20 ص101 باب45 4⃣حال که زوج نمی تواند با دختره صغیره تا قبل از رسیدن به بلوغ نزدیکی کند آیا سایر استمتاعات نظیر بوسه و ...برایش جایز است یا خیر❓ 👌برخی از فقها مانند حضرت امام و دیگران قائل به جواز شده اند و استدلال می کنند که چون نهی و منعی از شارع وارد نشده است با توجه به عمومات جواز استمتاع از زوجه جایز است مگر در نزدیکی کردن 🔶مرحوم صاحب جواهر می نویسد: « چون نهی ای وارد نشده بر پایه عموماتی که مطلقا جواز بهره بردن از همسر را اجازه می دهد جایز است ( به غیر از نزدیکی کردن تا سن بلوغ که استثنا شده است)» 📚جواهر الکلام ج29 ص424 👌اما برخی از فقها چون شهید ثانی با این حکم مخالفت کرده است و هر گونه بهره مندی را منوط به رسیدن به سن بلوغ می داند 📚مسالک الافهام ج8 ص443 🔶از جمله فقیهانی که فتوا به عدم جواز داده است ایت الله العظمی مکارم شیرازی است .ایشان می نویسند: «انصاف این است که ما این حکم را با این عمومیتی که گفته اند نمی پذیریم چون بعضی از استمتاعات نسبت به خردسال قبح عقلائی دارد مانند استمتاع از شیره خواره پس حسن و قبح عقلی در اینجا حاکم است و عمومات استمتاع از زوجه شامل این گونه موارد نمی شود» 📚کتاب النکاح ج2 ص135 👌بنابراین ؛ 🔶1- روایتی از معصومین به ما نرسیده است که بگوید می توانید از زوجه خردسال استمتاع و بهره مندی کنید. 🔶2- با توجه به آنچه آمد به عمومات استمتاع از زوجه نیز نمی توان استدلال نمود. 🔶3- گذشته از دلیل فوق الذکر بر ممنوعیت استمتاع زوجه خردسال شاید بتوان بر پایه روایاتی که احتیاط را در مواردی که تکلیف کاملا روشن نیست شرط می داند استدلال نمود که ممنوعیت استمتاع از زوجه خردسال تا زمان بلوغ مقتضای احتیاط نیز می باشد زیرا دلیلی بر جواز استمتاع وجود ندارد و احتیاط حکم می کند که تا زمان بلوغ هیچ گونه استمتاعی صورت نگیرد. 📚وسائل الشیعه ج27 ص154 باب12 🔶4- حکم به جواز استمتاع نیز تنها برای برخی از فقها است و همگان مطابق آن فتوا نداده اند. 🔷بنابراین این مساله سبب نمی شود اشکالی بر مکتب وارد شود و دلیلی بر جواز استمتاع از زوجه خردسال از روایات نداریم و اگر برخی از فقها فتوا به جواز داده اند ، مستند قابل قبولی برای این فتوا نمی باشد اگر چه آنان در استنباط و اجتهاد خودشان معذور هستند. 📝پرسمان اعتقادی https://telegram.me/joinchat/BRb8LDwfNBiQIByOu36zjw
🤔پرسش ❓نظر اسلام در مورد فال و فال گیری چیست❕آیا فال حافظ و قهوه و ...اعتبار دارد❕❕ 💠پاسخ💠 🔶منظور از فال در ادبیات عرب این است که انسان حادثه ای را نشان پیروزی و موفقیت و پیشامد خیر بداند .مثلا بگوید که چون فلان نوزاد در روز میلاد یکی از معصومان به دنیا آمده است آینده خوبی دارد و یا صبحگاهان که از منزل خارج می شود وقتی با انسان صالح و درستکاری برخورد کرد بگوید این نشان می دهد که امروز کارهای ما رو به راه خواهد بود . ❕این گونه فال نیک زدن مورد تایید اسلام است . 🗯حضرت علی فرمود: « فال نیک زدن حق است» 📚نهج البلاغه حکمت 400 🗯پیامبر گرامی فرمود: « فال نیک بزنید آن را خواهید یافت» 📚پیام امام امیر المومنین ج15 ص267 🔶در غرر الحکم آمده است که حضرت علی فرمود: « فال نیک بزن تا پیروز شوی » 📚غرر الحکم ح1857 ❕پیامبر گرامی فرمود: « خداوند فال نیک را دوست دارد» 📚بحار الانوار ج74 ص165 👌وقتی انسان تفال به خوبی می زند اثر روانی قابل توجهی در او به وجود می آید و او را امیدوار به آینده خوب می سازد و اراده او را برای ادامه کارها تقویت می کند و به او شجاعت و استقامت می بخشد و این اثر روانی قابل انکار نیست و سبب پیشرفت و پیروزی می شود . ❕البته اگر فال نیک با توکل بر خدا همراه باشد اثر معنوی غیر قابل انکار دارد . بنابراین اعتقاد به تاثیر فال نیک به آن معنا که گفتیم یک امر خرافی تلقی نمی شود. 🔶آنچه که جزو خرافات است و با توحید منافات دارد فال بد زدن است . 🔶حضرت علی فرمود: « فال بد حق نیست و جزو خرافات است» 📚نهج البلاغه حکمت 400 🔶پیامبر گرامی فرمود: « فال بد زدن نوعی شرک است» 📚مسند احمد ج1 ص389 🔷زیرا مفهومش این است که غیر خدا را در سرنوشت خود موثر و شریک بدانیم و این نوعی شرک است . 🔶وفرمود: « کسی که اراده سفری کند و از منزل به سوی مقصد حرکت کند ولی پرنده ای را ببیند و به فال بد بگیرد و به خانه برگردد به آنچه بر محمد نازل شده کافر گردیده است» 📚کنزالعمال ج10 ص114 👌زیرا پریدن پرنده ای را در سرنوشت خود موثر دانسته به گونه ای که او را از حرکت به سوی مقصد باز داشته است . 🔶در روایت دیگر آمده است : « پیامبر فال نیک را دوست می داشت و از فال بد متنفر بود» 📚بحار الانوار ج92 ص2 🔶امام صادق فرمود: « فال چنان است که صاحبش به آن معتقد شود .اگر آسانش گیرد ( فال نیک بزند ) آسان است و اگر سختش گیرد ( فال بد بزند ) سخت است و اگر چیزی نگیرد چیزی نخواهد بود» 📚الکافی ج8 ص197 ❕و در روایات بیان شده است که کفاره فال بد زدن توکل بر خداوند است و هرگاه فال بد زدید با توکل بر خدا به فال بد توجه نکنید و اثر فال بد با توکل از بین می رود چنان که پیامبر گرامی فرمود: « کفاره فال بد زدن توکل بر خداست» 📚وسائل الشیعه ج11 ص362 👌فال حافظ و فال قهوه اعتبار شرعی ندارد اما اگر تفال به آنها از جهت فال نیک زدن باشد به اعتبار فال نیک خوب است و اگر فال بد زده شود به هیچ عنوان معتبر تلقی نمیشود اگر چه ترک فال زدن به قهوه پسندیده است . 📝پرسمان اعتقادی https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
⁉️سوال برخی هستند که سحر می کنند و مثلا بین زن و شوهر جدایی می ندازن یا خبر از اینده میدن تکلیف اینا تو قیامت چطوره 🗯پاسخ: ❗️پیامبر گرامی فرمود: « ساحر مسلمان حکمش قتل است» 📚الفقیه،ج3 ص567 🗯پیامبر گرامی فرمود: « سه گروهند که وارد بهشت نمی شوند .دائم الخمر،ساحر،و قاطع رحم» 📚وسائل الشیعه ج17 ص148 🗯حضرت علی فرمود: « هر کس چیزی از سحر را فرا گیرد چه کم باشد و چه زیاد به خداوند کافر شده است و حدش قتل است مگر توبه کند» 📚قرب الاسناد ص71 ❗️در مورد کهانت نیز گفتنی است: 🗯اسلام عزیز نه تنها پیشگویی و اخبار از آینده را نامشروع می داند بلکه رفتن به سوی این گونه افراد برای کهانت را نیز ممنوع می دارد . ❗️پیامبر گرامی فرمود: « کسی که کهانت و پیش گویی کند و یا نزد پیش گو برود از آیین اسلام برائت و بیزاری جسته است» 📚وسائل الشیعه،ج17 ص149 ❗️وفرمود: « کسی که به سراغ جادوگر یا پیش گو یا آدم های دروغگویی که از آینده خبر می دهند برود و گفتار انها را تصدیق کند نسبت به قرآن کفر ورزیده است» 📚همان مدرک ص150 ❗️طبق این روایات کسانی که برای یافتن گنشده خود به سراغ افرادی می روند که سر کتاب باز می کنند مرتکب گناهی بزرگ می شوند چرا که این عمل موجب مفاسد فراوانی از جمله سوئ ظن به افراد ،تهمت،دروغ و ...می باشد 📚منابع جهت مطالعه بیشتر: 1⃣بحار الانوار،ج76 ص205 باب 96 2⃣سوگند های قرآن،ایت الله مکارم،ص350 https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
⁉️سوال چرا امام رضا ولایت عهدی مامون رو پذیرفت ایا این پذیرفتن به معنای تایید مامون نبود 🗯پاسخ: ❗️در کتاب سیره پیشوایان چنین امده است: 🗯به نظر می رسد عوامل زیر در پذیرش ولایت عهدی تأثیر داشت: 1⃣امام رضا هنگامی ولایت عهدى مأمون را پذیرفت كه دید اگر امتناع ورزد، نه تنها جان خویش را به رایگان از دست می دهدکه جان شیعیان را نیز در خطر می اندازد از این رو امام بر خود لازم دید كه جان خویش و شیعیان و هواخواهان را از گزندها برهاند، زیرا امت اسلامى به وجود آنان و آگاهى بخشیدنشان نیازدارد . 🔴 اینان بایستى باقى مى ماندند تا براى مردم چراغ راه و رهبر و مقتدا در حل مشكلات و هجوم شبهه ها باشند. آرى ، مردم به وجود امام ویارانش نیاز بسیار داشتند، چه ، در آن زمان موج فكرى و فرهنگى بیگانه بر همه جا چیره شده و در قالب بحث هاى فلسفى و تردید نسبت به مبادى خداشناسى ، كفر و الحاد را به ارمغان مى آورد؛ از این رو بر امام لازم بود كه بماند و مسئولیت خویش را در نجات امت به انجام برساند و دیدیم كه امام نیز با وجود كوتاه بودن دوران زندگیش پس از ولایت عهدى چگونه عملاً وارد این كار زار شد. ❗️حال اگر او با رد قاطع و همیشگى ولایت عهدى ، هم خود و هم پیروانش را به دست نابودى مى سپرد، این فداكارى معلوم نیست همچون شهادت حیات بخش و گره گشاى سید شهیدان گرهى از كار بسته امت مى گشود. 2⃣علاوه بر این ، نیل به مقام ولایت عهدى اعتراف ضمنى از سوى عباسیان به شمار مى رفت دائر بر این مطلب كه علویان نیز در حكومت سهم شایسته اى دارند. 3⃣دیگر از دلائل قبول ولایت عهدى از سوى امام آن بود كه مردم خاندان پیامبر را در صحنه سیاست حاضر بیابند و به دست فراموشیشان نسپارند، و نیز گمان نكنند كه آنان همان گونه كه شایع شده بود فقط علما و فقهایى هستند كه در عمل هرگز به كار ملت نمى آیند. ❗️ شاید امام نیز در پاسخى كه به سوال ابن عرفه داد، نظر به همین مطلب داشت . 🗯 ابن عرفه از حضرت پرسید: ❗️اى فرزند رسول خدا به چه انگیزه اى وارد ماجراى ولایت عهدى شدى ؟ 🗯 امام پاسخ داد: به همان انگیزه اى كه جدم على علیه السلام را وادار به ورود در شورا نمود. 📚بحار الانوار،ج49 ص140 4⃣گذشته از همه اینها، امام در ایام ولایت عهدى خویش چهره واقعى مأ مون را به همه شناساند. ❗️همان گونه كه حوادث بعدى نشان داد، امام مى دانست كه هرگز از دسیسه هاى مامون و دار و دسته اش در امان نخواهد بود و گذشته از مقام ، جانش نیز از آسیب آنان محفوظ نخواهد ماند. 🗯 امام بخوبى درک مى كرد كه مامون به هر وسیله اى كه شده در مقام نابودى وى جسمى یا معنوى ـ برخواهد آمد. امام رضا به صورتهاى گوناگونى براى خنثى كردن توطئه هاى مامون موضع گرفت كه مامون آنها را قبلاً به حساب نیاورده بود. ❗️ اینک به دو مورد از موضعگیری های حضرت اشاره می کنیم: 1- امام تا وقتى كه در مدینه بود از پذیرفتن پیشنهاد مامون خود دارى كرد و آن قدر سرسختى نشان داد تا بر همگان معلوم بدارد كه مامون به هیچ قیمتى از او دست بردار نمى باشد. حتى برخى از متون تاریخى به این نكته اشاره كرده اند كه دعوت امام از مدینه به مرو با اختیار خود او صورت نگرفت و اجبار محض بود. ❗️اتخاذ چنین موضع سرسختانه اى براى آن بود كه دیگران بدانند كه امام دستخوش نیرنگ مامون قرار نمى گیرد و بخوبى به توطئه و هدف هاى پنهانیش آگاهى دارد. با این شیوه امام توانسته بود مردم را از ا هداف شوم حکو مت آ گاه سازد. 2- به رغم آنكه مامون از امام خواسته بود كه از خانواده‌ اش هركه را كه مى خواهد همراه خویش به مرو بیاورد، ولى امام با خود هیچ كس حتى فرزندش جواد را هم نیاورد، در حالى كه آن سفر و ماموریت بسی بزرگ و طولانى بود كه مى بایست امام طبق گفته مامون رهبرى امت اسلامى را به دست بگیرد. 📚سیره پیشوایان،مهدی پیشوایی،ص515 به بعد https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
⁉️سوال اگر امام رضا علم غیب می دونست چرا از انگور زهر الود خورد و از علم غیبش استفاده نکرد 🗯پاسخ: ❗️در تفسیر موضوعی پیام قران چنین امده است:  « در اینکه انبیاء و امامان معصوم از علم غیب به تعلیم الهى آگاهند حرفى نیست. ❗️ولى در چگونگى این علم، و همچنین در وسعت و گسترش آن سخن بسیار است، و این مسأله از پیچیده ترین مسائلى است که در این گونه مباحث به چشم مى خورد، اخبار متفاوتى در آن وارد شده و از سوى دانشمندان نیز اظهار نظرهاى مختلفى دیده مى شود، یکى از احتمالات اساسى و قابل ملاحظه در این مسأله به شرح زیر است: 🗯آنها همه این امور را مى دانند اما «بالقوه» نه «بالفعل» یعنى هر گاه بخواهند و اراده کنند چیزى از اسرار غیب را بدانند خداوند به آنها الهام مى کند، و یا قواعد و اصولى نزد آنها است که با مراجعه به آن قواعد و اصول فتح باب مى شود و مى توانند هر چیزى از اسرار غیب را بدانند، و یا کتبى نزد آنها است که به آن مى نگرند و از اسرار غیب با خبر مى شوند، یا اینکه در هر حال که خدا اراده کند و به اصطلاح حالت «بسط» به آنها دست دهد از این اسرار با خبر مى شوند، و در حالى که این اراده برگرفته شود و به اصطلاح حالت «قبض» حاصل گردد، این علوم موقتاً پنهان مى شود. ❗️شاهد این نظر (در شکل اوّل) روایاتى است که مى گوید: «امامان و پیشوایان معصوم هنگامى که مى خواستند چیزى را بدانند مى دانستند» 🔷مرحوم کلینى در این زمینه بابى در اصول کافى منعقد کرده تحت عنوان «امامان هر گاه اراده مى کردند چیزى را بدانند مى دانستند» 📚الکافی،ج1 ص528 🗯این بیان در مورد علم پیامبران و امامان بسیارى از مشکلات را نیز حل مى کند، از جمله اینکه : ⁉️چرا مثلا امام حسن از کوزه زهر آلود آب نوشید؟ و امام هشتم انگور یا انار زهر آلود را تناول فرمود؟ ⁉️چرا فلان فرد ناباب را به عنوان قضاوت یا فرماندارى انتخاب کردند؟ ⁉️ و چرا یعقوب از وضع خود اینهمه نگران بود؟ با اینکه فرزندش مقامات عالى را طى مى کرد، و سرانجام فراق مبدل به وصال مى شد چرا ... و چرا...؟ ❗️در تمام این موارد ممکن است گفته شود: 🗯 آنها اگر مى خواستند بدانند مى دانستند، ولى آنها مى دانستند که خداوند براى امتحان یا مصالح دیگر به آنها اجازه نداده است آگاهى پیدا کنند. ❗️با ذکر یک مثال مى توان این مسأله را روشن ساخت: 🔶 اگر کسى نامه اى به دست دیگرى بدهد که در این نامه اسامى افراد زیادى یا مقامات آنها ذکر شده باشد، و یا حقایق مکتوم دیگرى در آن آمده باشد. او اگر بخواهد از این حقائق با خبر بشود در نامه را باز مى کند و آگاه مى شود ولى تا در نامه باز نشده از آنها با خبر نیست، ضمناً شخص بزرگى که نامه را به دست او داده گشودن در نامه را موکول به اذن و اجازه خود کرده است.» 📚پیام قران،ایت الله العظمی مکارم،ج7 ص249 https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
🤔 ❔شبهه مشهوری است که اگر امام رضا علم غیب داشت و می دانست که که مامون برایش آورده سمی است چرا از آن خورد ❗️آیا خوردن به همراه آگاهی خود کشی محسوب نمی شود ❕❕ 💠💠 ❕روشن است که طبق ادله قطعی از آیات قرآن و سنت، بزرگوار ما دارای آگاهی غیبی بوده اند ؛ 🍀 https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/1643 👌و امام رضا علیه السلام نیز با آگاهی از سمی بودن انگور و انار فراهم شده توسط مامون ، آن را تناول کرد ؛ 🍀 https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2858 ❕ اما چنان که بارها گفته ایم ، امامان گرامی ما محض خداوند هستند ، آنان مامور بودند تا بر طبق علل و عوامل طبیعی عمل کنند و مجاز به عمل کردن موافق با علم غیب نبودند . 🔷امام کاظم علیه السلام فرمود: « خداوند قلوب امامان را محل اراده و خواست خودش قرار داده است . هر زمان خداوند چیزی را بخواهد آنان هم می خواهند و بدون اذن خداوند کاری نمی کنند» 📚بحار الانوار ج5 ص114 👌اگر آنان مشکلات و های خود را از طریق علم غیب حل کنند دیگر نمی توانند اسوه و الگوی جهانیان باشند. ❕اگر پیامبر تمام امورش را از طریق علم غیب و آگاهی های غیبی پیش می برد آیا می توانست به مردم درس صبر و بردباری و ایثار و از خود گذشتگی در راه حق را بیاموزد؟ ❔ایا اگر امام حسین مشکل کربلا را با آگاهی حل می کرد می توانست به مردم درس آزادگی و جهاد و بردباری را بدهد؟ 👌چون امامان مردم هستند خداوند به آنان اجازه استفاده از علم غیب را جز در مواردی که اثبات امامتشان منوط به آن است نداده است اگر چه آنان آگاهی غیبی را دارند اما موظف به استفاده از آن نیستند. 🔷اهل بیت مطیع خداوند بودند وقتی خداوند به آنان اجازه استفاده از علم غیب نداده است آنان نیز از علم غیبشان استفاده نمی کردند. 🔷آنان وظیفه داشتند تا در زندگی اجتماعی خود همانند انسان های رفتار کنند وجز در موارد محدودی از علم باطنی خود استفاده نکنند و به زندگی عادی با مردم بپردازند تا نظام اجتماعی بر هم نخورد، چنان که پیامبر وامامان منافقان را به خوبی می شناختند ومی دانستند که ایمان واقعی ندارند ولی هرگز از علم غیب خود درباره آنان استفاده نکردند ودر معاشرت، ازدواج ودیگر احکام با آنان مانند سایر مسلمانان رفتار می کردند 🔶پیامبر فرمود: «من بین شما با بینات و قسم حکم می کنم ( و از طریق علم غیب حکم نمی کنم) .ممکن است برخی شما در بینه آوردن زیرک تر از دیگری باشد و من به نفعش در مال برادرش حکم کنم اما او بداند که آن مال ناحق برای او قطعه ای از جهنم خواهد بود» 📚الکافی ج7 ص414 📚معانی الاخبار ص279 👌در آمده است: « زمانی که امام علی ، ابوموسی اشعری را برای حکمیت در جنگ صفین می فرستاد به او گفت :به کتاب خدا حکم کن واز آن تجاوز نکن .پس از آن که او رفت امام فرمود:« دارم می بینم که چگونه به من خیانت می کند» ‌ ❗️یکی از اصحاب گفت چرا او را می فرستید درحالی که می دانید خیانت می کند❓ 👌امام پاسخ داد: «اگر خداوند به علم خودش با بندگان رفتار می کرد دیگر نیازی به ارسال رسل نبود» 📚مناقب ابن شهر آشوب ج2 ص261 🔶امام با این عمل نشان داد که او مامور است بر طبق علل و عوامل طبیعی عمل کند و مجاز به عمل کردن موافق علم نمی باشد 📚مفاهیم القرآن ،سبحانی ،ج3 ص455 👌امام فرمود: «خداوند به پیامبرش وحی کرد که تو موظفی بر طبق بینات حکم کنی» 📚وسائل الشیعه ج27 ص229 ❕با این توضیحات دیگر جای این اشکال نمی باشد که چرا امام رضا علیه السلام با وجود آگاهی غیبی از انگور زهر آلود خورد ، زیرا ایشان اجازه استفاده از علم غیب و ترتیب اثر دادن به آن را در امور شخصی و عادی خود نداشته است . 👌البته از برخی نصوص استفاده می شود که مامون امام رضا علیه السلام را به خوردن زهر وادار کرد و امام علیه السلام به اجبار مامون تن به خوردن انگور سمی داد که دیگر جایی برای انتخاب اختیاری امام نبود . 🍀 https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2858 ❕ این پاسخ در رابطه با مسموم شدن و شهید شدن سایر امامان مانند امام حسن علیه السلام توسط زهر و سم با وجود آگاهی غیبی نیز کاربرد دارد . https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🤔 ❔دیده میشود برخی افراد و اساتید شهید شدن امام رضا توسط را انکار می کنند و می گویند این مطلب در روایات و تاریخ نیامده است و ساخته دست است ❗️آیا واقعیت دارد ❕❕ 💠💠 👌ادله و نصوص تاریخی و روایی در خصوص شهادت و شدن امام رضا علیه السلام توسط مامون به قدری زیاد است که قابل انکار و تردید نمی باشد . ❕شیخ می نویسد ؛ « اعتقاد ما شیعیان در مورد مقتل امام رضا علیه السلام آن است که او توسط مامون شهید و کشته شد » 📚اعتقادات الامامیه ص109 👌علامه از مصباح کفعمی نقل می کند ؛ « امام رضا در ماه صفر توسط سمی که مامون به انگور زده بود شهید شد » 📚بحار الانوار ج49 ص293 👌امام علیه السلام فرمود ؛ « هیچ یک از ما اهل بیت نیست مگر آنکه کشته و شهید می شود . سوال شد چه کسی شما را شهید می کند ؟ ❕فرمود ؛« بدترین خلق خداوند در زمان مرا شهید می کند به و سم و دور از یار و دیار در زمین غربت مدفون خواهد ساخت » 📚امالی صدوق ص120 📚عیون الاخبار ج2 ص287 ❕امام صادق علیه السلام فرمود ؛ « از پسر من موسی ، پسری متولد می شود که نامش موافق نام امیر المومنین است و او را به سوی خراسان برند و به زهر شهید کنند و در غربت او را کنند » 📚عیون الاخبار ج2 ص285 👌امام رضا علیه السلام فرمود ؛ « زود باشد که کشته شوم به با ظلم و ستم ...و بگرداند خداوند تربت مرا محلل تردد شیعیان و دوستان من » 📚منتهی الامال ج3 ص1707 👌امام رضا علیه السلام به نزدیکان خود می فرمود ؛ « این مامون ستمگر تصمیم گرفته است مرا بوسیله و مسموم بکشد ...فردا مرا خواهد خواست و انار و انگور زهرآلود را پیش من می گذارد و درخواست خوردن می کند و من میخورم و کار تمام می شود و مرگم فرا می رسد » 👌 می گوید ؛ « امام وارد مجلس مامون شد ، مامون از جای خود حرکت کرد و او را در آغوش گرفت ، به یکی از غلامان دستور داد انگور و انار بیاورد ٬ و امام را مسموم کرد » 📚عیون الاخبار ج2 ص246 📚مناقب ابن شهر آشوب ج4 ص372 👌ابی الصلت می گوید ؛ « جلوی مامون ظرفی از انگور و چند ظرف دیگر از میوه های مختلف بود ، یک خوشه انگور به دست داشت که مقداری از آن را خورده بود ...مامون از امام رضا خواست که از آن بخورد ، امام فرمود مرا معاف دار ، مامون گفت ممکن نیست ، شاید به من اطمینان نداری ، مامون خوشه را گرفت و چند دانه از آن را خورد و برای مرتبه دوم به دست امام رضا داد ، آن جناب سه دانه از انگور را خورد و بقیه را به جایی قرار داد ، و حرکت نمود ، مامون گفت کجا می روی فرمود به جایی که فرستادی و امام از رفت » 📚امالی صدوق ص662 📚عیون الاخبار ج2 ص243 📚اعلام الوری ج2 ص83 👌شیخ از کاردار مامون نقل می کند ؛ « من آب اناری را که مامون به من داده بود به امام رضا دادم که موجب درگذشت او شد » 📚الارشاد ج2 ص270 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
⁉️سوال مگر گفته نمیشه که زیارت معصومین علیهم السلام سعادت میخاد یا به قول معروف باید بطلبن تا شخص قسمتش بشه بره زیارت، ولی همه ماها تو اطرافیان خودمون افرادی رو میبینیم که مرتکب گناهانی میشن که ماها انجام نمیدیم یا خیلی از کارهای خیری که ماها انجام میدیم رو اونها انجام نمیدن یا مثلا اخلاق خوبی ندارن و... اما همین افراد خیلی بیشتر از ماها زیارت مشهد و کربلا و نجف و مدینه قسمتشون میشه پس چطوریه که اونها به رغم این مسائل توفیق و سعادت نصیبشون میشه اما بقیه نه یا مثلا خیلی از کسانی که روضه میگیرن در ایام محرم و صفر یا فاطمیه ممکنه خیلی واجبات رو رعایت نکنند اما توفیق برگزاری روضه رو دارن 🔶پاسخ: 🗯توفیق یعنی فراهم ساختن مقدمات برای وصول به مقصود و سلب توفیق یعنی از میان بردن آن مقدمات است 📚تفسیر نمونه،ج19 ص464 🗯روایات فراوانی در لزوم وجود توفیق از جانب خداوند برای انجام امور صادر شده است که جهت اگاهی می توانید رجوع کنید: 📚بحار الانوار ج5 ص162 باب 7 ❗️اما توضیح: 🗯معنای طلبیده شدن از طرف اولیای الهی برای زیارت قبر پاک انها یا برپایی مجالس عزاداری برای انها به معنای توفیق دادن انها و فراهم کردن زمینه و برطرف شدن موانع برای انجام این امور و عبادات می باشد . 👌البته منظور توفیق دادن برای انجام زیارت و عزاداری مقبول و مورد نظر آن انوار مقدس و تابناک و تاثیر این اعمال روحانی در دل و جان زائر است نه صرف حضور فیزیکی در کنار مرقد انها و یا صرف برپایی و شرکت در مجالس عزاداری و بی بهره بودن از برکات و فیوضات این اعمال . 🗯بنابراین صرف حضور یافتن در بارگاه انها یا مجالس عزاداری انها به معنای طلبیدن انها نمی باشد بلکه آن کس واقعا از طلب انها طلبیده شده و توفیق یافته است که با دل و جانی پاک و مالی حلال و طیب و از سر شوق و ارادت بر این امور اقدام کند و از فیوضات معنوی این امور بهره مند شود و در زندگی و اخلاق و رفتارشان تاثیر بگذارد . ❗️اگر این شرایط در فردی جمع باشد می گوییم آن فرد از ناحیه معصومین طلبیده شد و توفیق بر انجام این امور یافت و اگر چنین نباشد طلبیدن و توفیق یافتن محقق نمی شود 🗯البته ممکن است افرادی با وجود میل و اشتیاق فراوان بنا بر دلائل و مصالحی موفق به زیارت انها و یا حضور در مراسم عزاداری این بزرگواران نشوند ولی روح و جانشان در آن فضای روحانی سیر کند .این گونه افراد طبق روایات اجر و پاداش زیارت و عزاداری آن بزرگواران را دریافت خواهد کرد 📚وسائل الشیعه،ج1 ص49 باب 6 📚بحار الانوار ج67 ص185 باب 53 https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
⁉️سوال لطفا مقداری از فضائل امام رضا طبق کتب اهل سنت و علمای اهل سنت برامون بگید 🗯پاسخ: 🗯علامه سراج الدین حنفی عثمانی نقل می کند: ❗️« چنین گفته شده است که مادر امام رضا کنیز حمیده مادر امام کاظم بود.حمیده در خواب پیامبر را دید که او را امر کرد که آن کنیز را به همسری امام کاظم در آورد چرا که به زودی برترین فرد روی زمین یعنی امام رضا را به دنیا می آورد» 📚تاریخ الاسلام و الرجال،ص369 📚مفتاح النجا فی مناقب ال عبا،ص176 ❗️علامه شهاب الدین همدانی از علمای اهل سنت نقل می کند که پیامبر گرامی فرمود: « به زودی پاره تن من در خراسان به خاک سپرده می شود .هیچ گرفتاری او را زیارت نمی کند مگر آنکه خداوند گرفتاریش را برطرف می کند و هیچ گناهکاری او را زیارت نمی کند مگر آنکه خداوند تمام گناهانش را می بخشد» 📚موده القربی ص140 ❗️وباز نقل می کند که فرمود: 🗯« هرکس فرزندم را در طوس زیارت کند ثوای یک حج را دارد .عایشه با تعجب گفت یک حج؟! ❗️فرمود: بله بلکه ثواب دو حج 🔷عایشه گفت دو حج؟! ❗️فرمود: بله بلکه سه حج 🔷عایشه ساکت شد . 🗯پیامبر به او فرمود: « اگر ساکت نمی شدی من تا هفتاد حج می رساندم» 📚 موده القربی ص140 🗯ابن حجر در توصیف امام رضا چنین می آورد: « او از عالمان و فاضلان بود .افزون بر آن از نسبی شریف و گرامی برخوردار بود» 📚تهذیب التهذیب،ج7 ص389 🗯یافعی امام را چنین توصیف می کند: « امام ارجمند و بزرگ ،دودمان مهتران بخشنده و پاک نژاد و یکی از امامان دوازده گانه صاحب افتخارات است که امامیه به انها منسوب بوده و مذهب خویش را بر انها بنا نهاده اند» 📚مراه الجنان،ج2 ص11 🗯ذهبی از متعصبین علمای اهل سنت در مورد امام رضا چنین می نویسد: « او در روزگار خود برتر بنی هاشم ،بردبار ترین انها،بلند نظر ترین و ارجمند ترین انها بود .مامون او را بزرگ می شمرد و در برابرش فروتنی می کرد » 📚تاریخ الاسلام،ج8 ص34 ❗️شبراوی نیز چنین می اورد: « او بخشنده و بزرگوار و ارجمند و با هیبت و با وقار بود » 📚الاتحاف بحب الاشراف،ص88 ❗️ابن صباغ مالکی در مورد امام رضا چنین نقل می کند: « هیچ چیزی از او سوال نمی شد مگر انکه جواب می داد و عالمتر از او در زمانش دیده نشد .مامون او را با سوال کردن از هر چیزی امتحان می کرد و او نیز جواب شافی و کامل می داد.خوابش کم بود و بسیار روزه می گرفت و بسیار اهل کار نیک و صدقه دادن در پنهانی بود » 📚الفصول المهمه،ص233 📚نور الابصار،شبلنجی،ص208 https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
 ⁉️سوال راسته که میگن ثواب زیارت امام رضا از زیارت امام حسین هم بیشتره 🗯پاسخ: ❗️محدث بزرگ شیخ حر عاملی در وسائل الشیعه بابی را گشوده است تحت عنوان: « باب در ترجیح زیارت امام رضا بر زیارت امام حسین» 📚وسائل الشیعه،ج14 ص562 باب85 ❗️شاه عبدالعظیم حسنی فرمود: « به حضرت جواد عرض کردم که به زیارت قبر حضرت سیدالشهدا مشرف شوم یا به زیارت پدرتان؟ ❗️ فرمود: اندکی درنک کن؛ سپس داخل اندرون شد بعد در حالی که اشکهایش بر رخسارش جاری بود خارج شد 🗯 سپس فرمود: «زائران امام حسین بسیارند؛ اما زائران پدرم کمند.» 📚عیون الاخبار،ج2 ص256 ❗️ در روایت دیگر فرمود: « زیارت پدرم افضل است زیرا حضرت ابا عبدالله الحسین را همه مردم زیارت می کنند؛ اما پدرم را، جز خواص شیعه زیارت نمی کنند.» 📚الکافی ج4 ص584 📚کامل الزیارات،ص306  ❗️زیرا هر فرقه ای از شیعه، امام حسین را از جهات مختلفی از قبیل، شهادت آن حضرت، مخصوصا فرزند بی واسطه حضرت زهرا بودن محترم می شمارند و فرق دیگر شیعه، از قبیل: کیسانیه، زیدیه، اسماعیلیه و واقفیه و...امامت حضرت سیدالشهدا را پذیرفته اند؛ اما در این میان، حضرت رضا دارای ویژگی خاصی است که اغلب انشعابات تشیع، قبل از ایشان بوده و باقیمانده از فرق مختلف همین خواص شیعه هستند که به ولایت حضرت رضا معتقدند و شمارشان نسبت به بقیه کمتر است. ❗️ در روایات دیگری امده است که زائر حضرت رضا از زوار تمام انبیاء و اولیا و ائمه افضل و با ارزش تر است که مرحوم حر عاملی این روایات را تحت این باب نقل می کند: « باب در ترجیح زیارت امام رضا بر همه ائمه» 📚وسائل الشیعه،ج14 ص564 باب86 ❗️ راوی نقل می کند: از موسی بن جعفر شنیدم که می فرمود: هر کسی قبر فرزندم علی را زیارت کند خداوند ثوابی معادل هفتاد حج مبرور به او عطا می فرماید. ⁉️ با تعجب گفتم: هفتاد حج مبرور؟ فرمود: آری هفتاد هزار حج.  ⁉️باز با تعجب گفتم: هفتاد حج مبرور؟  فرمود: آری. هفتاد هزار حج مبرور. بار دیگر با تعجب پرسیدم.  ❗️فرمود: بعضی از حجها در پیشگاه خدا مقبول نمی شود.هر کس فرزندم را زیارت کند یا شبی در کنار قبر او به سر برد، مانند کسی است که خداوند را در عرش زیارت کند. ⁉️باز با تعجب پرسیدم مانند کسی که خدا را در عرش زیارت کند؟ ❗️ فرمود: آری. روز قیامت، در عرش خدا چهار نفر از پیشینیان: نوح، ابراهیم، موسی و عیسی و چهار نفر از آخر الزمان: محمد، علی، حسن و حسین علیهم السلام گرد خواهند آمد و بعد، این مجلس ادامه خواهد یافت. یعنی غیر از این هشت نفر دیگران هم خواهند بود 🗯 زوار قبور ائمه با ما، در همین جلسه شرکت خواهند داشت. بالاترین درجه و با ارزش ترین عطیه و عنایت، مخصوص زوار فرزندم علی بن موسی الرضاست. 📚عیون الاخبار،ج2 ص259 📚امالی صدوق،ص105 https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
❓پرسش ❓من تو یک کانال ضد دین مطلبی دیدم مبنی بر این که قبر امام رضا در مشهد قرار ندارد و به ما دروغ گفته اند ❔ایا این مطلب سندیت دارد❗️❗️ 💠پاسخ💠 👌چنین سخن و استدلالی خلاف بدیهیات است و قابل پذیرش نمی باشد. 🔶شیخ مفید می نویسد: « امام رضا علیه السلام در سال 203 ماه صفر در خراسان از دنیا رفت » 📚الارشاد ج2 ص247 👌شیخ کلینی می نویسد: « امام رضا علیه السلام در سال 203 در سن پنجاه و هفت سالگی در طوس محلی به نام سناباد از اطراف نوقان از دنیا رفت و در همان جا دفن شد .مامون او را از مدینه به مرو و از راه بصره و فارس آورده بود و وقتی مامون به جانب بغداد حرکت کرد امام را با خود برد و در این منطقه از خراسان از دنیا رفت» 📚الکافی ج1 ص486 🔶امام جواد نیز به این مطلب تصریح کرده و می فرماید: « هر کس قبر پدرم را در طوس زیارت کند خداوند تمام گناهانش را می آمرزد» 📚الکافی ج4 ص585 📚الفقیه ج2 ص583 🔶امام علی فرمود: « به زودی فرزندی از ذریه من در خراسان به وسیله سم از دنیا می رود نام او نام من است...» 📚الفقیه ج2 ص584 📚وسائل الشیعه ج14 ص554 🔶امام صادق فرمود: « در سرزمین خراسان در شهری به نام طوس کشته می شود . هر کس او را در آنجا زیارت کند ...وارد بهشت می شود» 📚الفقیه ج2 ص584 📚عیون الاخبار ج2 ص259 🔶پیامبر گرامی فرمود: « پاره تن من در خراسان به خاک سپرده می شود .هر مومنی که او را زیارت کند خداوند بهشت را بر او واجب می کند و جهنم را بر او حرام می کند» 📚الفقیه ج2 ص585 📚امالی صدوق ص60 🔶امام رضا نیز فرمود: « مدفن من در طوس قطعه ای از بهشت است» 📚الفقیه ج2 ص583 🔶وفرمود: « من به زودی مظلومانه با سم( در طوس )کشته می شوم و در نزدیکی قبر هارون الرشید دفن می شوم» 📚عیون الاخبار ج2 ص226 🔶هروی می گوید: « امام رضا در طوس وارد قبه ای شد که قبر هارون الرشید در آنجا بود و فرمود این جا تربت من است و در این مکان دفن می شوم و این مکان محل رفت و آمد شیعیانم خواهد شد...» 📚عیون الاخبار ج2 ص136 👌به این مضمون روایات فراوان دیگری نیز وارد شده است که جهت آگاهی رجوع فرمایید: 📚بحار الانوار ج49 ص292 باب 21 📝پرسمان اعتقادی https://telegram.me/joinchat/BRb8LDwfNBiQIByOu36zjw
🤔 ❔روایت است که لقب فقط خاص حضرت علی علیه السلام است . چرا در برخی روایات آمده است که امام رضا علیه السلام غاصب را امیر المومنین خطاب می کند ❗️❗️ 💠💠 👌این که امام رضا علیه السلام در برخی موارد از مامون به عنوان « » یاد کرده است ، در روایاتی آمده است ؛ 📚عیون الاخبار ج2 ص154 📚بحار الانوار ج49 ص139 و ص173 و ... 🗯از سوی دیگر ثابت است که مطابق سایر روایات ، لقب « امیر المومنین » اختصاص به حضرت علیه السلام دارد و ملقب شدن دیگران به این لقب جایز نمی باشد ؛ 🍀 https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2864 ❔حال امام رضا علیه السلام ، مامون را به عنوان « امیر المومنین » یاد می کند ❗️ 👌پاسخ است . 🔶 امام رضا علیه السلام و شیعیان ایشان شدیدا تحت فشار مامون بودند .همین سختی و فشار و حفظ جان شیعیان ، یکی از عوامل قبول توسط امام رضا علیه السلام از جانب مامون بود ؛ 🍀 https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2855 👌بر این اساس ، امام علیه السلام برای حفظ جان شیعیان و فراهم شدن شرایط برای معرفی اسلام و مکتب تشیع از باب تقیه و که ریشه در آیات قرآن دارد ؛ 🍀 https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2865 🗯حسن معاشرت با مامون را در پیش گرفتند و اطلاق القابی مانند « » به مامون نیز بر اساس همین تقیه و حفظ جان شیعیان بوده است . ❕این که کسی نباید لقب امیر المومنین را به جز برای حضرت علی علیه السلام به افراد دیگر کند ، در حالت عادی است ، اما اگر تقیه و حفظ جان منوط به این باشد که مثلا به خلیفه اول و دوم و سوم و ...نیز امیر المومنین بگوییم ، بی شک این اطلاق از باب صحیح است . 🔷امام علیه السلام فرمود ؛ « تقیه در هر چیزی است که انسان شده باشد » 📚وسائل الشیعه ج16 ص214 👌و ؛ « تقیه در هر جایز است » 📚همان مدرک ص217 🗯بنابراین تنها بر اساس همین و بوده است که امام رضا علیه السلام مامون را با لقب امیر المومنین یاد کرده اند که روشن شد که ادله تقیه ، مجوز این حکم می باشد . https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
❓پرسش چرا به امام حسن(ع) یا سایر امامان امیرالمؤمنین نمیگویند ؟مگر آنان حاکم و امیر برای مومنان نیستند❓ 🗯پاسخ؛ ❗️صحیح است که تمام امامان ما حاکم و امیر برای مومنان بوده اند اما در روایات ما لقب « امیر المومنین»تنها مختص به حضرت علی شمرده شده است. 👌 مرحوم شیخ حر عاملی روایت می کند که مردی آمد به نزد امام صادق و به او گفت: «سلام بر تو ای امیر المومنین» ❗️امام بر روی پاهای خود ایستاد و فرمود سکوت کن این لقب و اسمی است که تنها اختصاص به امیر مومنان علی دارد که خداوند او را به آن نامیده است » 📚وسائل الشیعه ج14 ص600 ❗️در روایت دیگر فرمود: «این لقبی است که خداوند تنها امیر المومنین علی را به آن ملقب ساخته است و هیچ کس خودش را به این لقب نمی نامد مگر آنکه کافر به این دستور الهی باشد» 📚الکافی ج1 ص411 👌در روایت دیگر پیامبر گرامی فرمود: «زمانی که به معراج رفته بودم خداوند به من وحی کرد علی را به لقب « امیر المومنین» نامگذاری کن و من هیچ کس را چه قبل از او و چه بعد از او به این لقب ملقب نساخته ام» 📚امالی طوسی ج1 ص301 👌همین مضمون در روایات دیگری نیز آمده است؛ 📚علل الشرایع یک جلدی ص160 📚مناقب ابن شهر اشوب ج3 ص55 📚الاختصاص ص267 📚بحار الانوار ج37 ص290 باب94 👌همین مضمون در روایات اهل سنت نیز آمده است. ❗️خطیب بغدادی روایت می کند که پیامبر گرامی فرمود: «روز قیامت منادی از جانب عرش ندا می دهد که علی امیر المومنین و امام متقین و رهبر پاکان است» 📚تاریخ بغداد ج13 ص122 ❗️برید اسلمی می گوید: «پیامبر به ما امر کرد که به علی به عنوان « امیر المومنین» سلام کنیم» 📚ترجمه الامام علی من تاریخ دمشق ج2 ص259 👌این که این لقب اختصاص به حضرت علی دارد از دو جهت است؛ 1⃣تنها جانشین بلافصل پیامبر گرامی حضرت علی بوده است و دیگران حتی امامان جانشین بلافصل پیامبر گرامی نیستند لذا لقب « امیر المومنین» اختصاص به ایشان دارد تا نشان دهد که ایشان تنها جانشین بلافصل پیامبر هستند. 2⃣صحیح است که سایر امامان هم امیر و حاکم مردمان هستند اما لقب « امیر المومنین » مختص به حضرت علی شده است و حتی امامان هم ملقب به این لقب نشده اند تا غیر انان جرات نکنند این لقب را به ناحق بر خود بگذارند.در جایی که سایر امامان که به حق امیر برای مومنان هستند این لقب را برای خود بر نگزیده اند تکلیف سایرین روشن میشود. 📚مستدرک الوسائل ج10 ص400 👌پرسش ها و پاسخ های مرتبط؛ 1⃣آیا آیه اولی الامر دلالت بر امامت و جانشینی حضرت علی و اهل بیت دارد❓ 🍀 https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/420 2⃣آیا آیه ولایت دلالت بر امامت و جانشینی و ولایت حضرت علی بر مومنین دارد❓ 🍀 https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/449 3⃣آیا مولی در حدیث غدیر به معنای ولایت و سرپرستی است❓ 🍀 https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/1227 ✏️پرسمان اعتقادی https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
🤔پرسش ❓آیا حکم تقیه کردن در بین شیعه نوعی ترویج دروغگویی و نفاق کاری نمی باشد❕❕ 💠پاسخ💠 👌تقیه آن است که انسان عقیده دینی خود را در برابر مخالفان متعصب و سر سخت که ممکن است خطری برای او بیافرینند کتمان کند . به عنوان مثال مسلمان موحدی در چنگال گروهی بت پرست لجوج گرفتار شده که اگر اظهار توحید و اسلام کند خون او را می ریزند یا صدمه مهم جانی و مالی و آبرویی به او می رسانند او عقیده باطنی خود را مکتوم می دارد تا از گزند آنها در امان بماند. 🔶هر عاقلی تصدیق می کند که این کار کاملا منطقی است و عقل بر آن حکم می کند . 👌نفاق درست نقطه مقابل تقیه است .منافق کسی است که در باطن به مبانی اسلام اعتقاد ندارد یا در آن تردید دارد ولی در میان مسلمین اظهار اسلام می کند . 🔶تقیه ای که ما می گوییم این است که در باطن اعتقاد صحیح اسلامی دارد منتها برای حفظ جان و مال و آبرو اعتقاد خود را پنهان می کند. ❗️تقیه در واقع یک سپر دفاعی است .هیچ عاقلی اجازه نمی دهد که انسان عقیده باطنی خود را در برابر افراد خطرناک و غیر منطقی اظهار کند و جان یا مال و یا ناموس خود را به خطر بیندازد چرا که هدر دادن نیروها و امکانات بدون فائده عاقلانه نیست . 👌تقیه شبیه روشی است که همه سربازان در میدان جنگ به کار می گیرند . خود را در لابلای درختان و تونل ها و خاکریزها مخفی می کنند .لباس خود را به رنگ شاخه های درختان انتخاب می کنند تا بی جهت خون خود را هدر ندهند بی شک هیچ عاقلی این عمل را زشت نمی شمرد . 📚شیعه پاسخ می گوید ص35 👌از اینجا روشن می شود که هر گاه کسی گرفتار موارد تقیه شد و عقیده باطنی خود را به خاطر مصالح مهمتری کتمان کرد و یا سخنی بر خلاف آن اظهار دارد نه تنها گناهی مرتکب نشده است بلکه مانند دروغی است که به هنگام اصلاح ذات البین یا نجات جان مومنی گفته میشود که شرعا مجاز یا جایز است. 📚پیام قرآن ج7 ص194 🗯 در تاریخ مبارزات مذهبی و اجتماعی و سیاسی زمانهائی پیش می آید که مدافعان حقیقت اگر بخواهند به مبارزه آشکار دست بزنند هم خودشان و هم مکتبشان به دست نابودی سپرده می شود و یا لااقل در معرض ‍ مخاطره قرار می گیرد مانند وضع شیعیان علی علیه السلام در زمان حکومت غاصب بنی امیه در چنین موقعی راه صحیح و عاقلانه این است که نیروهای خود را به هدر ندهند و برای پیشبرد اهداف مقدس خود به مبارزات غیر مستقیم و یا مخفیانه دست بزنند و در حقیقت تقیه برای اینگونه مکتبها و پیروان آنها در چنین لحظاتی یک نوع تغییر شکل مبارزه محسوب می شود که میتواند آنها را از نابودی نجات دهد، و در ادامه مجاهدات خود پیروز گرداند، کسانی که بر تقیه بطور دربست قلم بطلان میکشند معلوم نیست برای اینگونه موارد چه طرحی دارند؟ آیا نابود شدن خوب است و یا ادامه مبارزه به شکل صحیح و منطقی ؟ راه دوم همان تقیه است و راه اول چیزی است که هیچ کس نمی تواند آن را تجویز کند. 📚تفسیر نمونه ج2 ص502 👌ادامه پاسخ 👇👇👇
👌ادامه پاسخ 👇👇👇 ❕ قرآن مجید در آیات متعدّدى تقیّه را در برابر کفّار و مخالفان مجاز شمرده است، به عنوان نمونه: 1⃣در داستان مومن آل فرعون مى خوانیم: «مرد با ایمانى از آل فرعون که ایمان خود را (نسبت به آیین موسى) کتمان مى کرد گفت : آیا شما مى خواهید کسى را که مى گوید پروردگار من خداست، به قتل برسانید در حالى که معجزات و دلایل روشنى با خود دارد» 🔷غافر28 ❕ در ادامه مى گوید: «او را به حال خود رها کنید، اگر دروغ مى گوید آثار دروغ دامان او را مى گیرد، و اگر راست بگوید ممکن است بعضى از عذاب هاى الهى را که او نسبت به آن هشدار مى دهد، دامان شما را بگیرد». 👌به این ترتیب مومن آل فرعون در عین تقیّه و «کتمان ایمان خود» نصایح لازم را به آن گروه متعصّب لجوج که تصمیم گرفته بودند خون پیامبر الهى موسى را بریزند، مى کند. 2⃣در یک دستور صریح دیگر قرآنى مى خوانیم: «مومنان نباید کفّار را دوست خود انتخاب کنند، هر کس چنین کند از خداوند، بیگانه است، مگر این که بخواهید از آنها تقیّه کنید» 🔷ال عمران 28 👌این آیه دوستى با دشمنان حق را به کلّى ممنوع کرده، جز در مواردى که ترک دوستى، سبب اذیّت و آزار مسلمانى شود و به عنوان یک سپر دفاعى از دوستى با آنها به طور تقیّه استفاده شود. 3⃣ داستان عمّاریاسر و پدر و مادرش را تمام مفسّران نقل کرده اند که هر سه گرفتار چنگال مشرکان عرب شدند و آنها را وادار به برائت از پیامبر اسلام کردند، پدر و مادر عمّار خوددارى کرده و شهید شدند، ولى عمّار از روى تقیّه مطابق میل آنها سخن گفت و سپس گریه کنان به خدمت پیامبر اکرم رسید. ❗️در این هنگام آیه شریفه « کسانى که بعد از ایمان کافر شوندعذاب سختى دارند، مگر آنها که تحت فشار واقع شده اند...) نازل شد. 🔷نحل106 👌پیغمبر اکرم پدر و مادر عمّار را جزء شهدا شمرد و اشک از چشمان عمّار سترد و فرمود : چیزى بر تو نیست، اگر باز تو را مجبور کردند تو نیز همان کلمات را تکرار کن. 📚جامع البیان ، ج14 ص122 📚مفاتیح الغیب ج20 ص273 🔷اتّفاق نظر همه مفسّران اسلام در مورد نزول آیه فوق درباره عمّار و پدر و مادرش و سخنانى که پیامبر بعد از آن فرمود، نشان مى دهد که مساله تقیّه مورد قبول همه است. راستى شگفت انگیز است که با این سندهاى محکم قرآنى و کلمات مفسّران اهل سنّت، باز هم بر شیعه به خاطر قبول تقیّه خرده گیرى مى کنند؟ آرى نه عمّار منافق بود و نه مومن آل فرعون، بلکه از دستور الهى تقیّه بهره گرفتند. ❗️جهت آگاهی بیشتر در مورد تقیه و روایات تقیه در کتب اهل سنت به نمایه زیر رجوع فرمایید؛ 🍀 https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2867 📝پرسمان اعتقادی https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
⁉️سوال طبق عقائد أهل تشيع و مطالب كانال خودتون نه دهم دين تقيه است. ميشه بفرماييد رسول الله صلي الله عليه و آله و سلم در چه مورد از أمور اسلام و قرآن تقيه كردند با ذكر جزييات 🔷پاسخ: ❗️در تفسیر نمونه چنین امده است: «ممکن است در هنگام مطالعه آیه39 سوره«احزاب» این نکته به نظر برسد که براى انبیاء هرگز تقیه کردن در ابلاغ رسالت جایز نیست; زیرا قرآن مى گوید: «از هیچ کس جز خدا واهمه نداشتند» «وَ لایَخْشَوْنَ اَحَداً اِلاَّ الله». 👌ولى، باید توجه داشت: «تقیه» انواعى دارد، تنها یک نوع از آن «تقیه خوفى» است که طبق آیه فوق، در مورد دعوت انبیاء و ابلاغ رسالت، منتفى است. 🔷ولى تقیه، اقسام دیگرى نیز دارد، از جمله «تقیه تحبیبى» و «پوششى» است. 🔷منظور از «تقیه تحبیبى»، آن است که گاه، انسان براى جلب محبت طرف مقابل، عقیده خود را مکتوم مى دارد، تا بتواند نظر او را براى همکارى در اهداف مشترک جلب کند. 🔴و منظور از «تقیه پوششى»، آن است که گاه، براى رسیدن به هدف باید نقشه ها و مقدمات را کتمان کند; چرا که اگر برملا گردد، و دشمنان از آن آگاه شوند، ممکن است آن را خنثى کنند. ❗️زندگى انبیاء، مخصوصاً پیامبر اسلام پر است از این گونه تقیه ها، زیرا مى دانیم در بسیارى از مواقع، هنگامى که به سوى میدان نبرد حرکت مى کرد مقصد خود را مخفى مى داشت، نقشه هاى جنگى او کاملاً در خفا کشیده مى شد، و استتار، که نوعى از تقیه است، در تمام مراحل اجرا مى گشت. ❗️گاه، براى بیان حکمى از روش مرحله اى که نوعى از تقیه است، استفاده مى کرد. فى المثل، مساله «تحریم ربا» یا «شرب خمر» در یک مرحله بیان نشد، بلکه، به فرمان خدا در چندین مرحله صورت گرفت یعنى از مراحل سبکتر شروع شد، تا به حکم نهایى و اصلى رسید. ❗️به هر حال تقیه، معنى وسیعى دارد که همان «پوشاندن واقعیتها براى پرهیز و اجتناب از به خطر افتادن هدفها است» و این چیزى است که در میان همه عقلاى جهان، وجود دارد و رهبران الهى هم براى رسیدن به هدفهاى مقدسشان، در پاره اى از مراحل، آن را انجام مى دهند، چنان که در داستان حضرت ابراهیم قهرمان توحید، مى خوانیم: 🔶او مقصدش را از ماندن در شهر در آن روز که بت پرستان براى مراسم عید به خارج شهر مى رفتند، مکتوم داشت، تا از یک فرصت مناسب، براى در هم کوبیدن بتها استفاده کند. ❗️و نیز «مومن آل فرعون»، براى این که: بتواند در مواقع حساس به موسى کمک کند، و او را از قتل نجات دهد، ایمان خود را مکتوم مى داشت. و به همین جهت، قرآن از او به عظمت یاد کرده، به هر حال، تنها تقیه خوفى است که بر پیامبران مجاز نیست نه انواع دیگر تقیه. 📚تفسیر نمونه ج17 ص333 🔴در منابع اهل سنت مواردی یافت می شود که پیامبر گرامی تقیه می کردند. 🔷بخاری از عایشه نقل می کند: « شخصی به درب خانه پیامبر آمد و اجازه ورود خواست .پیامبر فرمود او را اجازه دهید که بد فرزند عشیره ای است ،یا فرمود بد برادر عشیره ای است . ❗️هنگامی که وارد خانه شد پیامبر با او به نرمی صحبت کرد عایشه گفت ای رسول خدا قبل از ورود شخص به خانه او را مذمت کردید ولی الان با او به نرمی صحبت می کنید؟ 🔷حضرت فرمود:« ای عایشه بدترین مردم بدترین مردم نزد خدا کسی است که مردم او را رها کرده یا وداع نمایند( لذا من با او تقیه کردم)» 📚صحیح بخاری ج8 ص38 ❗️باز بخاری نقل می کند که پیامبر به عایشه فرمود: « ایا ندیدی قوم خود را هنگامی که کعبه را بنا کردند بر قواعد ابراهیم اکتفا نمودند؟ 🔷عایشه گفت: ایا شما انها را بر قواعد ابراهیم باز نمی گردانی؟ ❗️پاسخ داد: اگر نبود که قومت تازه از کفر به اسلام گرویده اند این کار را انجام می دادم( اما از باب تقیه مداراتی چنین نمی کنم)» 📚صحیح بخاری ج2 ص179 🔴ویا نقل می کنند که ابوبکر در نزد پیامبر تقیه کرد نوشته اند: « بین مکه و مدینه پیامبر همراه ابوبکر بر یک شتردسوار بودند و قبلا ابوبکر بین مکه و شام رفت و آمد داشت و راه را می شناخت .وقتی از ابوبکر پرسیدند این کسی که همراهت است چه کسی است ابوبکر در پاسخ گفت این راهنمای من است» 📚طبقات ابن سعد،ج1 ص234 📚مسند احمد،ج3 ص122 📚فتح الباری ج7 ص196( نقل از سوالات ما،تهرانی،ص660) https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
🤔 ❔چرا به امام رضا ضامن آهو می گویند ❗️آیا آنچه مردم می گویند که امام ضامن مادر شد تا برود و فرزندش را شیر دهد و به نزد شکارچی باز گردد واقعیت دارد ❕ 💠💠 👌آنچه در بین مردم در مورد این نامگذاری رواج دارد آن است که می گویند قصد شکار آهویی را داشت ، آهو خود را به امام رضا رسانده و می گوید من دو بچه شیری دارم که گرسنه اند ، شما ضمانت مرا نزد شکارچی بکنید تا بروم و بچه هایم را شیر دهم و باز گردم ، امام هم ضمانت آهو را نزد شکارچی کرد ، آهو رفت و باز گشت ، شکارچی از این جریان منقلب شد و وقتی متوجه امام رضا شد آهو را آزاد و عذر خواهی کرد و امام نیز مبلغ قابل توجهی به شکارچی داد . ❕این جریان در مورد امام رضا علیه السلام در منابع ما نیامده است ، بلکه شبیه آن در باب معجزات پیامبر گرامی و امام سجاد نقل شده است . ❕نقل است که روزی پیامبر گرامی در صحرایی راه می رفت ، ناگاه شنیدند که منادی ندا می دهد یا رسول الله ، پیامبر نظر کرد و را دید که بسته اند ، آهو گفت این اعرابی من را شکار کرده است و من دو طفل در این کوه دارم ، مرا رها کن که بروم و آن ها را شیر دهم و برگردم .پیامبر او را رها کرد و رفت و فرزندان خود را شیر داد و بازگشت ، چون اعرابی این صحنه را مشاهده کرد ، آهو را آزاد کرد و مسلمان شد » 📚الخرائج ج1 ص37 📚قصص الانبیاء ص32 👌ابن شهر آشوب روایت می کند ؛ « آن آهو را شکار کرده بود ، آهو چون به نزد فرزندان خود رفت و قصه خود را برایشان گفت ، آنها گفتند رسول خدا ضامن تو شده است و منتظر است ، ما شیر نمی خوریم تا به خدمت آن حضرت برویم ، آنها به نزد پیامبر آمدند و دو بچه آهو صورت های خود را به پیامبر می مالیدند ، پس یهودی گریست و مسلمان شد و گفت آهو را رها کردم ...» 📚مناقب ابن شهر آشوب ج1 ص132 ❕شبیه این جریان در مورد امام سجاد علیه السلام نیز نقل شده است ؛ 📚کشف الغمه ج2 ص321 📚بحار الانوار ج46 ص30 👌اما آنچه در مورد امام رضا علیه السلام در منابع حدیثی ما نقل شده است زیر است ؛ ❕شیخ صدوق نقل می کند که حاکم رازی می گوید ؛ 💠 « مرا ابو جعفر عتبی به عنوان پیک پیش ابو منصور بن عبد الرزاق فرستاد ، روز پنجشنبه برای زیارت امام رضا از او اجازه خواستم. او در پاسخ به من گفت آنچه در بارۀ این مشهد یعنی مرقد امام رضا برای من اتفاق افتاده برای شما نقل می کنم ؛ ❕ در روزگار ، نظر خوشی به طرفداران این مشهد نداشتم و در راه به غارت زائران می‌ پرداختم ، لباس‌ها، خرجی، نامه‌ها و حواله‌هایشان را به زور از آنان می‌ستاندم. روزی به شکار بیرون رفتم و یوزپلنگی را به دنبال آهویی روانه کردم. یوزپلنگ همچنان به دنبال آهو می‌دوید تا به‌ ناچار، آهو به کنار دیوار حرم پناه برد و ایستاد. یوز هم در مقابل او ایستاد، ولی به او نزدیک نمی‌شد. 👌هرچه کوشش کردم که یوزپلنگ به آهو نزدیک شود، به سمت آهو نمی رفت و از جای خود تکان نمی‌خورد، ولی هر وقت که آهو از جای خود یعنی کنار دیوار حرم دور می‌شد، یوز هم او را دنبال می‌کرد. اما همین که به دیوار پناه می‌برد، یوزپلنگ باز می گشت تا آن که آهو به سوراخ لانه ‌مانندی، در دیوار آن مزار داخل شد. من وارد رباط شدم، پرسیدم که هم اکنون وارد رباط شد، کجا است؟ گفتند: آهویی ندیدیم. 👌آن وقت، به همان جایی که آهو داخلش شده بود آمدم، و رد پای او را دیدم، ولی خود آهو را ندیدم. پس با خدای تعالی پیمان بستم که از آن پس زائران را نیازارم و جز از راه خوبی و خوشی با آنان رفتار نکنم ...» 📚عیون الاخبار ، صدوق ، ج2 ص285 📚بحار الانوار ، ج49 ص334 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🤔 ❔شبهه می کنند مگر نمی گویید امام را جز امام کسی غسل نمی دهد پس امام رضا را چه کسی غسل داد در حالی که ایشان در بودند و امام جواد در مدینه ❕نگویید که امام جواد با قدرت الهی خود را به طوس رساندند که این مطلب خلاف عقل است ❕❕ 💠💠 👌در روایات ما آمده است که امام را جز امام غسل و کفن نمی کند و این امام دیگر است که متولی انجام امور مربوط به امام می باشد ؛ 📚بحار الانوار ج27 ص288 باب 2 ❕ابی الصلت می گوید ؛ «امام رضا علیه السلام مسموم شده از مجلس مامون خارج شد ،پس از گذشت مدت زمانی مشاهده کردم جوانی خوش روی با موهای مجعد شبیه به حضرت رضا وارد شد ، پیش او رفته و عرض کردم که از کجا آمدی درها که بسته بود ، او فرمود همان کسی که مرا از مدینه در این ساعت به طوس آورده ، از درهای بسته نیز داخلم کرده است . ابی الصلت می گوید سوال کردم که شما کیستی ؟ پاسخ داد من خدا بر تو ، محمد بن علی هستم ، سپس به طرف اتاق امام رضا رفت ، همین که چشم امام رضا به فرزندش افتاد از جای برخاست ، و فرزندش را در آغوش گرفت و به سینه چسبانید ، و پیشانیش را بوسید ، و آرام با او سخنانی می گفت که من نفهمیدم ...امام رضا در این هنگام از دنیا رفتند امام جواد به من فرمود اباالصلت حرکت کن از انبار تخت بیاور با آب تا پدر را غسل دهم ...پدرش را غسل و کفن کرد و بر بدنش نماز خواند ...» 📚عیون الاخبار ج2 ص243 📚امالی صدوق ص663 📚اعلام الوری ص341 📚کشف الغمه ج2 ص330 📚بحار الانوار ج49 ص301 👌این که امام جواد علیه السلام در اندک زمانی با الهی خود را از مدینه به طوس می رساند ، عملی خارق العاده است که خلاف حکم بدیهی عقل نمی باشد ، در پست دیگر مفصلا ثابت کرده ایم که اموری مانند طی الارض خلاف عقل نمی باشد ؛ 🍀 https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2870 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🤔پرسش ❓آیا راست است که حضرت علی با طی الارض در مدت کوتاهی خودش را به مدائن رساند و سلمان را دفن و کفن کرد❕❕ 💠پاسخ💠 👌این نکته در روایات ما مورد اشاره قرار گرفته است . 🔶علامه مجلسی نقل می کند ؛ « روایت شده است که علی صبحگاهی در مدینه وارد مسجد شده و فرمود در خواب پیامبر را دیدم که به من گفت سلمان از دنیا رفته است و من را وصیت کرد که او را غسل و تکفین کرده و بر او نماز بخوانم و دفنش کنم و هم اکنون من به سوی مدائن از شهر خارج می شوم. 🔷عمر گفت کفن او را از بیت المال تهیه کن ، حضرت فرمود کفن او قبلا آماده شده است . 🔶علی به سمت خارج شهر حرکت کرد و مردم نیز او را همراهی می کردند و پس از آن مردم بازگشتند . هنوز ظهر نشده بود که علی علیه السلام بازگشت و گفت او را دفن کردم . 👌بیشتر مردم او را تصدیق نکردند تا آنکه بعد از مدتی نامه ای از مدائن رسید که سلمان در فلان روز از دنیا رفت و مردی عرب به نزد ما آمد و او را غسل و کفن کرد و بر او نماز خواند و دفن کرد . تمام مردم پس از رسیدن این نامه در تعجب فرو رفتند » 📚بحار الانوار ج22 ص368 👌این که امامان گرامی ما دارای قدرت طی الارض بودند و اسباب و ابرها مسخر آنها بوده در روایات متعدد دیگری نیز مورد اشاره قرار گرفته است ؛ 📚بحار الانوار ج39 ص136 باب 80 📚بحار الانوار ج27 ص32 باب 14 🔶در کتاب پاسخ به پرسشهای مذهبی چنین آمده است ؛ « مى دانیم حرکت و سرعت سیر اجسام متحرّک همه یکسان نیست؛ مثلا، آن سرعتى که اسب سوار دارد به مراتب کمتر از سرعت اتومبیل و ترن است؛ و سرعت سیر ترن و اتومبیل نسبت به هواپیما قابل مقایسه نیست؛ و سرعت سیر هواپیما نسبت به سرعت حرکت زمین برگِرد خورشید (حرکت انتقالى) که در هر ثانیه اى 30 کیلومتر مى باشد ناچیز است؛ و بالاخره سرعت سیر زمین نسبت به نور که در هر ثانیه اى سیصد هزار کیلومتر راه طى مى کند و در یک ثانیه مى تواند هفت مرتبه بر گرد زمین بچرخد، چیزى نیست. 🔶البتّه پیش از آن که هواپیما و ترن و اتومبیل اختراع شود، مردم سرعت سیرى که در یک ساعت به ده ها و صدها فرسخ برسد محال مى دانستند و معلوم است که این محال، محال عادّى بود نه عقلى؛ و ممکن است در آینده دستگاه هایى اختراع شود که داراى سرعت سیرى مانند حرکت زمین بر گرِد خورشید یا حرکت «الکترون» برگرد هسته مرکزى «اتم» یا زیادتر از آن باشد. 👌وقتى روشن شد که این سرعت محال عقلى نیست، در این صورت خداوند متعال مسلّماً قدرت دارد یک فرد را که مورد عنایت و توجّه مخصوص اوست، در یک شب از مدینه تا مداین که متجاوز از صد فرسخ است ببرد و برگرداند؛ بلکه ما برحسب مدارک قاطع دینى به معراج جسمانى پیغمبر اسلام معتقدیم و از نظر اتّکاى به قدرت نامحدود خداوند متعال این موضوع را کاملا قبول داریم. 🔶در قرآن مجید مطالبى هست که همه آنها روى همین اساس (قدرت خداوند) مورد قبول ماست؛ مثلا پیش از آن که بلقیس ملکه سبا وارد محضر سلیمان گردد، سلیمان براى آن که اعجازى را به او نشان دهد و دل وى را بر طرف خداجلب کند، به حضّار بارگاه خود فرمود: 🔷 «اَیُّکُمْ یَاْتِینِى بِعَرْشِهَا...»؛ (سلیمان) گفت: اى بزرگان! کدام یک از شما تخت او را براى من مى آورد پیش از آن که به حال تسلیم نزد من آیند؟ عفریتى از جن گفت: من آن را نزد تو مى آورم پیش از آن که از مجلست برخیزى و من نسبت به این امر توانا و امینم . 🔷(امّا) کسى که دانشى از کتاب (آسمانى) داشت گفت: پیش از آن که چشم بر هم زنى، آن را نزد تو خواهم آورد، و هنگامى که (سلیمان) آن (تخت) را نزد خود ثابت و پابرجا دید گفت: این از فضل پروردگار من است...) 🔶نمل 38-40 👌اصولا در تحلیل معجزات و کرامات، نباید مقیاس هاى مادّى و امکانات محدود بشر را در نظر گرفت؛ اعجاز امرى خارق العاده است و از قدرت نامحدود پروردگار سرچشمه مى گیرد. 📚پاسخ به پرسشهای مذهبی ص195 📝پرسمان اعتقادی https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
❓پرسش ❔از من پرسیدند که شما که میروید به زیارت امام رضا امام چطورصدای همه افراد را میشنود بااینکه آن همه جمعیت وجود دارد❔ ❓ رفیق بنده رفته پاکستان دوره و این سوالها رامی پرسدو میگوید مگرامام خدا ست که بتواند صدای همه افراد راهمزمان بشنودومی گویدفقط خداست که همزمان می تواند صدا همه افراد را بشنود❕ 💠پاسخ💠 ❗️در این شکی نیست که آنانی که از این دنیا رفتند پس از مرگ دارای حیات برزخی هستند و از احوالات دنیا مطلع می شوند . 🔶بخاری از علمای اهل سنت روایت می کند که پیامبر گرامی فرمود: « بنده زمانی که در قبر گذاشته میشود و اقوامش از نزدش می روند ( به مقداری هوشیار است) که حتی صدای پای تشییع کنندگان را هم می شنود» 📚صحیح بخاری ج2 ص90 🔶ونقل می کند که پیامبر گرامی پس از جنگ بدر با مشرکین صحبت می کرد و آنان را مخاطب خود قرار داد و وقتی به ایشان گفته شد که ایا با مردگان صحبت می کنند پاسخ دادند: « شما از انها شنواتر نیستید اما انان نمی توانند جواب دهند» 📚 صحیح بخاری،کتاب الجنائز باب ما جائ فی عذاب القبر ❗️و باز علمای اهل سنت نقل می کنند که پیامبر گرامی فرمود: « هر کس نزد قبر من به من سلام دهد می شنوم و اگر از راه دور به من سلام دهد سلامش به من می رسد» 📚کنزالعمال ج1 ص492 📚فتح الباری ج6 ص353 📚الجامع الصغیر،ج2 ص618 📚شرح سنن نسائی،سیوطی،ج4 ص110 🔶و نقل می کنند که پیامبر گرامی فرمود: « حیات من برای شما بهتر است ،حدیث می گویید و حدیث می شنوید و وفات من برای شما بهتر است زیرا اعمالتان بر من عرضه می شود و هر چه از اعمال خیر می بینم خدا را شکر می کنم و انچه از اعمال شر می بینم برای شما استغفار می کنم» 📚مجمع الزوائد ،ج9 ص24 👌قران نیز بر صحت ارتباط با مردگان صحه می گذارد و خطاب به پیامبر می فرماید: « از پیامبران پیشین بپرس ایا غیر از خدای رحمان خدایی قرار دادیم که مورد پرستش قرار گیرد» 📓زخرف45 🔶ظاهر ایه این است که پیامبر گرامی می تواند از همین دنیا با پیامبرانی که در این دنیا نیستند تماس بگیرند و از انان سوال کنند 👌این که ما معتقدیم که امامان سخنان ما را می شنوند بر گرفته از همین دلائل است مضافا بر این که : 🗯اعمال همگان بر انان صبح و شام عرضه می شود و انان مطلع بر احوال و افعال مردمان هستند 📚بحار الانوار ج23 ص333 باب 20 🔶امام صادق فرمود: « انبیا و اوصیای انبیا چنین هستند که سلام شما به انان از راه دور می رسد و اگر از نزدیک قبورشان به انها سلام کنید خوشان می شنوند» 📚بحار الانوار ج27 ص299 به نقل از بصائر الدرجات 👌لذا زیارت پیامبر و امامان از راه دور فراوان در روایات توصیه شده است و فرموده اند که انان از زیارت و عرض ارادت شما مطلع می شوند چنان که اگر از نزدیک قبورشان زیارت صورت گیرد انان مستقیما آگاه به شما می باشند. 📚بحار الانوار ج98 ص365 باب32 📚مستدرک الوسائل ج10 ص186 باب 4 📚وسائل الشیعه،ج14 ص337 باب 4 🔶امام صادق فرمود: «وقتی به زیارت قبر حسین می روید خطاب به او بگویید که شهادت می دهم تو از حضور من در این مکان اگاهی داری و کلام و سخن مرا می شنوی و تو زنده هستی در نزد پرودگارت روزی می خوری» 📚مستدرک الوسائل ج10 ص345 ❗️در روایت دیگر فرمود: «حسین به زائران خود نگاه می کند و او کاملا به احوال و اسمائ انان و اسمائ پدرانشان اگاهی دارد حتی بیشتر از اگاهی پدر نسبت به احوال فرزند» 📚بحار الانوار ج27 ص300 ❗️❗️همان گونه که خلق کردن موجودات جان دار از عدم و نیستی و شفا دادن بیماران و زنده کردن مردگان و خبر دادن از غیب اختصاص به خداوند دارد اما حضرت عیسی به اذن الهی این امور را انجام می داد 🔶آل عمران 49 👌شنیدن صدای همگان و آگاهی بر احوال و افعال مردمان نیز از اختصاصات الهی است و امامان به اذن الهی آگاه بر این امور می باشند بنابراین اشکال مذکور شما موجه نمی باشد. 📝پرسمان اعتقادی https://telegram.me/joinchat/BRb8LDwfNBiQIByOu36zjw
؟ 🤔 ❔اخیرا کلیپی از کارشناس شبکه یک منتشر می شود که می گوید مادر امام رضا اهل بوده است ❗️این سخن چقدر سندیت دارد ❕❕ 💠💠 👌مادر امام رضا علیه السلام بانوی شریفی بود كه او را تكتم و نجمه و اروى و سكن و سمانة ، و امّ البنين مى ‏ناميدند. و بعضى خيزران ، و صقر، و شقراء نيز گفته ‏اند. 📚منتهی الامال ج 3 ص 1614 ❕در نقل های متعددی مادر بزرگوار امام رضا علیه السلام ، اهل سرزمین دانسته شده است ؛ 📚بحار الانوار ج 49 ص 3 _ 6_8_10 👌این سخن پیامبر گرامی نیز در مورد مادر امام رضا علیه السلام است که فرمود ؛ « پدرم به فدای بهترین کنیزان اهل که پاکیزه بود » 📚بحار الانوار ج 50 ص 21 ❕سرزمین نوبه در جنوب مصر از مناطق قرار دارد . 📚ترجمه معجم الوسیط ص 2050 ❕لذا در برخی نقل ها آمده است که مادر امام رضا علیه السلام از سرزمین مغرب ( مناطق مربوط به آفریقا ) به عنوان آورده شد . 📚عیون الاخبار ج 1 ص 26 _ جلاء العیون ص925 👌شیخ عباس نیز در مورد این بانوی والا مقام می نویسد ؛ « نامش سبکیه بود و امام رضا علیه السلام او را خیزران گذاشت ، او از نوبه از خاندان ماریه قبطیه مادر ابراهیم پسر رسول خدا بود ، از بهترین بانوان عصرش به شمار می آمد ، و پیامبر در سخنی به او اشاره کرده و می فرماید ؛ « پدرم به فدای بهترین کنیزان اهل نوبه که پاکیزه بود » 📚نگاهی بر زندگی چهارده معصوم ص 390 👌البته در برخی تعابیر از ایشان تعبیر شده است به « الخیزران » 📚کشف الغمه ج 2 ص 259 👌برخی می گویند مرسیه اشاره به مارسی فرانسه است و ایشان اهل فرانسه هستند ، در حالی که بر اساس آنچه در بالا آمد و از تعبیرات لغویین استفاده می شود که منطقه ای نزدیک به منطقه نوبه است و این لفظ در مورد مادر امام رضا علیه السلام ارتباطی با منطقه مارسی ندارد . 📚لسان العرب ج 6 ص 216 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman
🤔 ❔شبهه ای را کانال های ضد دین کرده اند که معاذ الله امام جواد فرزند امام رضا نبوده است و امام رضا بوده است و حتی نزدیکان امام رضا هم می گفتند امام جواد فرزند او نیست زیرا رنگ پوستش با امام رضا فرق می کند ...خواستم در این رابطه توضیح بدید ❗️❗️ 💠💠 👌در خانواده امام رضاعلیه السلام و در محافل شیعه، از حضرت جواد علیه السلام، به عنوان مولودى پرخیر و برکت یاد مى شد. چنانکه «ابو یحیاى صنعانى» مى گوید: روزى در محضر امام رضا علیه السلام، فرزندش ابو جعفر را که خردسال بود، آوردند. امام فرمود: «این مولودى است که براى ما، با برکت تر از او زاده نشده است». 📚الارشاد ص 319 👌گویا امام، به مناسبت هاى مختلف، از فرزند ارجمند خود با این عنوان یاد مى کرده و این موضوع در میان شیعیان و یاران امام رضا(علیه السلام) معروف بوده است، به گواه اینکه دو تن از شیعیان بنام «ابن اسباط» و «عبّاد بن اسماعیل» مى گویند: در محضر امام رضا(علیه السلام) بودیم که ابو جعفر را آوردند، عرض کردیم: این همان مولود پرخیر و برکت است؟ حضرت فرمود: «آرى، این همان مولودى است که در اسلام بابرکت تر از او نشده است». 📚الکافی ج 6 ص 361 🔰شاید در بدو نظر تصور شود که مقصود از این حدیث این است که امام جواد(علیه السلام) از همه امامان قبلى براى شیعیان، با برکت تر بوده است، در حالى که چنین مطلبى قابل قبول نیست، بلکه بررسى موضوع و ملاحظه شواهد و قرائن، نشان مى دهد که ظاهراً مقصود از این  این است که تولد حضرت جواد در شرائطى صورت گرفت که خیر و برکت خاصّى براى شیعیان به ارمغان آورد، بدین معنا که عصر امام رضا(علیه السلام) عصر ویژه اى بوده و حضرت در تعیین جانشین خود و معرفى امام بعدى، با مشکلاتى روبرو بوده که در عصر امامان قبلى، بى سابقه بوده است؛ 👌زیرا از یک سو پس از شهادت امام کاظم(علیه السلام) گروهى که به «واقفیّه» معروف شدند، براساس انگیزه هاى مادى،امامت حضرت رضا(علیه السلام) را انکار کردند و از سوى دیگر امام رضا(علیه السلام) تا حدود چهل و هفت سالگى داراى فرزند نشده بود و چون احادیث رسیده از پیامبر حاکى از آن بود که امامان دوازده نفرند که نُه نفر آنان از نسل امام حسین(علیه السلام) خواهند بود، فرزند براى امام رضا(علیه السلام)، هم امامت خود آن حضرت، و هم تداوم امامت را زیر سوال مى برد و واقفیه این موضوع را دستاویز قرار داده امامت حضرت رضا(علیه السلام) را انکار مى کردند. 🔹گواه این معنا، اعتراض «حسین بن قیاما واسطى» به امام هشتم در این مورد، و پاسخ آن حضرت است. «ابن قیاما» که از سران «واقفیه» بوده است ، طى نامه اى به امام رضا(علیه السلام) او را متهم به کرد و نوشت: چگونه ممکن است امام باشى در صورتى که فرزندى ندارى؟! 🔸امام در پاسخ نوشت: از کجا مى دانى که من داراى فرزندى نخواهم بود، سوگند به خدا بیش از چند روز نمى گذرد که خداوند پسرى به من عطا مى کند که حق را از باطل جدا مى کند. 📚الکافی ج 1 ص 320 👌این شگرد تبلیغى از طرف «حسین بن قیاما» (و دیگر پیروان واقفیه) منحصر به این مورد نبوده است، بلکه این معنا به مختلف و در موارد گوناگون تکرار مى شده و امام رضا(علیه السلام) همواره سخنان و دلائل آنان را رد می کرده است تا آنکه حضرت جواد به این سم پاشی ها خاتمه داد داد و موضع امام و شیعیان که از این نظر در تنگنا قرار گرفته بودند، تقویت گردید و اعتبار و وجهه تشیّع بالا رفت. 📚الامام الجواد ، سید کاظم قزوینی ص 337 🔸ادامه 👇👇👇 @Rahnamye_Behesht