#مجازات_محاربین_اغتشاشات_آبان
🤔#پرسش
❕اوالفضل بهرامپور کارشناسی ارشد ادبیات وعلوم قرآنی از دانشکده الهیات دانشگاه تهران در تلویزیون شبکه میگوید که:
طبق آیات قرآن، مخالفان را نباید کشت بلکه باید زجرکش کرد و به دار آویخت و دست راست و پای چپشان را قطعه قطعه کرد...
قابل توجه آن عده از هموطنان ساده لوح كه خودشان را به خواب زده اند:
داعش و جمهورى نجاست آخوندى هر دو به دستور قرآن آدمكشى ميكنند ❗️❗️
💠#پاسخ💠
👌خداوند می فرماید ؛
« كيفر آنها كه با خدا و پيامبر به جنگ بر مى خيزند و در روى زمين دست به فساد مى زنند. (و با تهديد به اسلحه به جان و مال و ناموس مردم حمله مى برند) اين است كه اعدام شوند يا به دار آويخته گردند يا (چهار انگشت از) دست راست و پاى چپ آنها بريده شود و يا از سرزمين خود تبعيد گردند، اين رسوايى آنها در دنياست و در آخرت مجازات بزرگى دارند.- مگر آنها كه قبل از دست يافتن شما بر آنان توبه كنند، بدانيد (خدا توبه آنها را مى پذيرد) #خداوند آمرزنده و مهربان است.»
🔹مائده 33_34
❕این آیه جزای افراد #متجاوزی را که اسلحه بروی مسلمانان میکشند و با تهدید به مرگ و حتی کشتن، اموالشان را به غارت میبرند، با شدت هر چه تمامتر بیان میکند، و میگوید ؛ کیفر کسانی که با خدا و پیامبر به جنگ بر میخیزند و در روی زمین دست به فساد میزنند این است که یکی از چهار مجازات در مورد آنها اجراء شود ، نخست اینکه کشته شوند، دیگر اینکه به دار آویخته شوند، سوم این که دست و پای آنها به طور مخالف (دست راست با پای چپ) بریده شود چهارم اینکه از زمینی که در آن زندگی دارند تبعید گردند.
❕در اینجا به چند نکته باید توجه کرد ؛
1⃣منظور از محاربه با خدا و پیامبر آن چنان که در احادیث اهل بیت وارد شده این است که کسی با تهدید به اسلحه به جان یا مال مردم تجاوز کند، اعم از اینکه به صورت دزدان گردنه ها در بیرون #شهرها چنین کاری کند و یا در داخل شهر، بنا بر این افراد چاقوکشی که حمله به جان و مال و نوامیس مردم میکنند نیز مشمول آن هستند.
📚البرهان فی تفسیر القرآن ج 2 ص 284
❕ضمنا جالب توجه است که محاربه و ستیز با بندگان خدا در این آیه به عنوان محاربه با خدا معرفی شده و این تاکید فوق العاده اسلام را درباره حقوق انسانها و رعایت امنیت آنان ثابت می کند.
📚تفسیر نمونه ج 4 ص 359
2⃣ منظور از قطع دست و پا طبق آنچه در کتب فقهی اشاره شده همان مقداری است که در مورد سرقت بیان گردیده یعنی تنها بریدن چهار انگشت از دست یا پا می باشد.
📚کنز العرفان فی فقه القرآن ج 2 ص 352.
3⃣آیا مجازاتهای چهارگانه فوق جنبه تخییری دارد یعنی حکومت اسلام هر کدام از آنها را درباره هر کسی صلاح ببیند اجراء میکند، و یا متناسب با چگونگی جرم و جنایتی است که از آنها انجام گرفته! یعنی اگر افراد محارب دست به کشتن انسانهای بیگناهی زده اند مجازات قتل برای آنها انتخاب میشود و اگر اموال مردم را با تهدید به اسلحه ببرند انگشتان دست و پای آنها قطع میشود و اگر هم دست به آدمکشی و هم سرقت اموال زده باشند اعدام میشوند و جسد آنها برای عبرت مردم مقداری به دار آویخته میشود و اگر تنها اسلحه به روی مردم کشیده اند بدون اینکه خونی ریخته شود و یا سرقتی انجام گیرد به شهر دیگری تبعید خواهند شد، شک نیست که معنی دوم به حقیقت نزدیکتر است، و این مضمون در چند حدیث که از ائمه اهل بیت (علیهم السلام) نقل شده وارد گردیده است.
📚وسائل الشیعه ج 28 ص 307 باب 1
❕درست است که در پاره ای از احادیث اشاره به مخیر بودن حکومت اسلامی در این زمینه شده است ولی با توجه به احادیث سابق منظور از تخییر این نیست که حکومت اسلامی پیش خود یکی از این چهار مجازات را انتخاب نماید و چگونگی جنایت را در نظر نگیرد زیرا بسیار بعید به نظر میرسد که مسئله کشتن و به دار آویختن همردیف تبعید بوده باشد، و همه در یک سطح.
👌اتفاقا در بسیاری از قوانین جنائی و جزائی دنیای امروز نیز این مطلب به وضوح دیده میشود که برای یک نوع جنایت چند مجازات را در نظر می گیرند، مثلا در پاره ای از جرائم، در قانون مجازات مجرم، حبس از سه سال تا 10 سال تعیین شده و دست قاضی را در این باره باز گذاشته اند مفهوم آن این نیست که قاضی مطابق میل خود سالهای زندان را تعیین نماید بلکه منظور این است چگونگی وقوع مجازات را که گاهی با جهات مخففه و گاهی با جهات تشدید همراه است در نظر بگیرد و کیفر مناسبی انتخاب نماید.
❕در این قانون مهم اسلامی که درباره محاربان وارد شده، چون نحوه این جرم و جنایت بسیار متفاوت است و همه محاربان مسلما یکسان نیستند طرز مجازات آنها نیز متفاوت ذکر شده است.
🔸ادامه 👇
🔸ادامه 👇
4⃣ناگفته پیدا است شدت عمل فوق العاده ای که اسلام در مورد محاربان به خرج داده برای حفظ خونهای بیگناهان و جلوگیری از حملات و تجاوزهای افراد قلدر و زورمند و جانی و چاقوکش و آدمکش به جان و مال و نوامیس مردم بی گناه است.
5⃣بنابراین حکم محارب که مصداق آن کسانی هستند که در اعتراضات اخیر ، دست به سلاح برند و مردم بیگناه را کشتند و اموالشان را غارت کردند ، همان است که در آیه شریفه و تفسیر آن ، مورد اشاره قرار گرفت .
❕البته تذکر این نکته لازم است که گاهی اوضاع جامعه به قدری طوفانی و شرایط بحرانی است که اگر حکم مذکور در مورد محاربان اجرایی شود ، مخالفان با تبلیغات وسیع و کاذب ، افکار عمومی را بر علیه حکومت اسلامی سوق می دهند و دولت های بیگانه با به دست آوردن بهانه ، فشارها را بر حکومت اسلامی بیشتر می کنند و ...
👌در چنین شرایطی ، مطابق روایات ، حاکم اسلامی این حق را دارد که حکم مذکور را بر محاربین بخشیده و مجازات دیگری را در قبال او اجرایی کند .
📚وسائل الشیعه ج 28 ص 40 باب 18
👌چنان که علی علیه السلام ، بعد از جنگ جمل ، تمام همدستان طلحه و زبیر و حتی خود عایشه را با این که مصداق محارب بودند ، اما حکم محارب را در مورد آنان اجرایی نکرد ، زیرا اگر امام علیه السلام چنین می کرد ، مخالفان به آسانی می توانستند توده های عوام مسلمین را بر ضد او بشورانند ، لذا در نقلی از عمروعاص می خوانیم که به عایشه گفت ؛
« ای کاش در روز جنگ جمل کشته شده بودی و ما کشتن تو را بزرگترین دستاویز بر ضد علی قرار می دادیم »
📚شرح نهج البلاغه ،ابن ابی الحدید ، ج 6 ص 322
#پرسمان_اعتقادی
Poorseman.ir
@Rahnamye_Behesht
#شبهاتی_پیرامون_نام_الله
🤔#پرسش
#الله نام یک بت بوده است و ارتباطى با خداى خالق ندارد.
براى همين مسلمانان ميگويند الله اكبر (الله بزرگتر است) زيرا در آنجا خدايان اقوام ديگر هم بوده اند و مسلمانان معتقدند الله از آنها بزرگتر بوده است ❗️❗️
💠#پاسخ💠
👌الله ، جامعترین نامهای خدا است . علی علیه السلام فرمود ؛
« الله یعنی معبودی که خلق در او سرگردان اند و به او پناه می برند و خداوند ، همان پوشیده از دسترس دیده ها و در پرده از وهم ها و خطورات ذهن است »
📚التوحید صدوق ص 89
❕بررسی نامهای خدا که در قرآن مجید و یا سایر منابع اسلامی آمده نشان می دهد که هر کدام از آن یک بخش خاص از صفات خدا را منعکس می سازد، تنها نامی که اشاره به تمام صفات و کمالات الهی، یا به تعبیر دیگر جامع صفات جلال و جمال است همان الله می باشد ، به همین دلیل اسماء دیگر خداوند غالبا به عنوان صفت برای کلمه الله گفته می شود به عنوان نمونه ، غفور و رحیم که به جنبه آمرزش خداوند اشاره می کند (فان الله غفور رحیم بقره 226).
📚تفسیر نمونه ج 1 ص 21
❕اللّه مشتق از «اله» به معنی مستحق عبادت است و بسیاری ازمحدثان و مفسران این معنا را برگزیده اند و در روایات ما نیز وارد شده است؛ کلینی از هشام بن حکم نقل میکند که از آن حضرت پرسیدم: لفظ اللّه ازچه ریشه ای گرفته شده است؟ فرمود: «اللّه مشتق از «اله»، و «اله» مألوه میخواهد، و اسم غیر از مسمی است، هرکس اسم را بپرستد نه معنی را کفر ورزیده و در حقیقت خدا را نپرستیده است»
📚الکافی ج 1 ص 87
👌شیخ صدوق میگوید ؛ « اللّه و اله به معنی مستحق عبادت است وجز خدا کسی شایسته عبادت نیست» تا آن جا که میگوید: «اصل اللّه «الالاه» به معنی عبادت بوده است» .
📚توحید صدوق ص 195 _ منشور جاوید ج 2 ص 116
👌الله نام هیچ بتی نبوده است و تنها نام خدای یگانه ای است که ادیان الهی او را معرفی کرده اند . شما می توانید به کتاب اسلام و عقائد و آراء بشری ، اثر ، یحیی نوری ص 300 به بعد مراجعه کنید و از اسامی بت های شبه جزیره عربستان و مناطق اطراف اطلاع حاصل کنید ، در میان نام انواع بت ها ، هیچ نامی از بتی به نام الله یافت نمی شود .
❕این نکته نیز شایان توجه است که معنی اعتقاد به بزرگی خدا این نیست که او را در مقایسه با موجودات دیگر برتر و بالاتر بدانیم بلکه چنین مقایسه ای اصلا غلط است، ما باید او را برتر از آن بدانیم که با چیزی قابل مقایسه باشد چنانکه امام صادق (علیه السلام ) در گفتار کوتاه و پرمعنی خود به ما تعلیم فرموده است آنجا که در حدیث می خوانیم ؛
«کسی نزد آنحضرت گفت : الله اکبر . امام فرمود: خدا از چه چیز بزرگتر است عرض کرد: از همه چیز .
👌امام فرمود: با این سخن خدا را محدود کردی (چون او را مقایسه با موجودات دیگر نمودی، و برتر از آنها شمردی ). آن مرد پرسید: پس چه بگویم ؟
❕فرمود ؛ « بگو الله اکبر من ان یوصف ؛«خدا برتر از آن است که به وصف درآید »
📚الکافی ج 1 ص 117
👌جالب اینکه در حدیث دیگری که از همان امام (علیه السلام ) نقل شده است می خوانیم ؛
❕هنگامی که یکی از اصحاب عرض کرد منظور بزرگتر بودن خدا از همه چیز است، امام فرمود ؛ «آیا اصولا در برابر ذات خدا وجودی هست که او برتر از آن باشد ؟» آن مرد صحابی از امام می پرسد: پس چه بگویم ؟ فرمود: بگو: اکبر من ان یوصف »
📚تفسیر نور الثقلین ج 3 ص 239
👌روشن می شود که منظور از « بزرگ تر بودن خداوند » ، برتر بودن از هر گونه وصف و توصیف محدود کننده است ، نه آنکه فرض کنیم خدایان دیگری هستند و الله از آنان بزرگتر است و به قول شاعر ؛
« ای برتر از خیال و قیاس و گمان و وهم _ و از آنچه دیده ایم و نوشتیم و خوانده ایم _ مجلس تمام گشت و به آخر رسید عمر _ ما همچنان در اول وصف تو مانده ایم »
#پرسمان_اعتقادی
Poorseman.ir
@Rahnamye_Behesht
#موسی_و_لخت_دویدن_بین_مردم
🤔#پرسش
❔یکی از ملحدین می گفت در روایات شما آمده است که موسی نبی #لخت به دنبال سنگی می دوید و همگان عورت او را دیدند و قرآن نیز به این #واقعه اشاره می کند ❗️آیا واقعیت دارد ❕❕
💠#پاسخ💠
👌روایتی است ک در کتب اهل سنت به نقل از ابوهریره و او از پیامبر اسلام آمده است که می فرماید ؛
«موسی مردی با حیا بود که پیوسته سعی می کرد هر چه بیشتر بدن
خود را از انظار بپوشاند، و به همین جهت چیزی از پوست بدن او دیده نمی شد، و برخی از بنی اسرائیل که می خواستند او رابیازارند گفتند:
❕علت این سعی و مواظبت بسیار، چیزی جز این نمی تواند باشد که عیبی مانند برص و پیسی در پوست بدن او است و یا فتقی در بیضه دارد و یا آفت دیگری در بدن او است و گرنه اینقدر مواظبت در پوشاندن بدن خود نمیکرد.
👌 چون خدا اراده فرمود که #موسی را از این گفتار اینان تبرئه فرماید روزی موسی با خود خلوت کرد و جامه اش را روی سنگ گذارد و غسل کرد، و چون از غسل فارغ شد بسراغ جامه اش آمد تا برگیرد ، در اینوقت سنگ شروع به فرار و دویدن کرد، و موسی که چنان دید عصای خود را در دست گرفت و بدنبال سنگ #روان شد و پیوسته می گفت:
❕جامه ام را ای سنگ! جامه ام را ای سنگ! -یعنی جامه ام را واگذار و برو و هم چنان بیامد تا به گروهی از بنی اسرائیل رسید و آنها موسی را #برهنه مشاهده کرده و دیدند که از نظر خلقت و اندام بهترین خلقت را داشته و هیچ نقصی در خلقت ندارد، و بوسیله خداوند او را از آنچه گفته بودند تبرئه کرد...
👌در اینوقت سنگ ایستاد و موسی جامه اش را برگرفت و پوشیدو شروع کرد با عصای خود به زدن آن سنگ، و بخدا سوگند که اثر شش یا هفت ضربه موسی به روی سنگ باقی ماند »
📚صحیح مسلم ج1 ص267
📚صحیح بخاری ج3 ص1249
👌این #عده می گویند این آیه قرآن که می فرماید ؛
« ای کسانی که ایمان آورده اید همانند کسانی نباشید که موسی را آزار دادند و خداوند او را از آنچه در حق او می گفتند مبرا ساخت و او نزد خداوند آبرومند (و گرانقدر ) بود » (احزاب 69) مربوط به همین جریان است .
👌این جریان در روایتی ازکتب #شیعه نیز نقل شده است .
❕در تفسیر قمی از امام صادق علیه السلام نقل شده است ؛
« بنی اسرائیل می گفتند که موسی آنچه را که مردان دارند ، ندارد ، چرا که موسی زمانی که می خواست غسل کند به موضعی می رفت که هیچ احدی از مردم او را نمی دید ، روزی داشت در کنار نهری غسل می کند و لباسش را بر سنگی گذاشته بود ، خداوند به سنگ امر کرد که از او دور شود ، ( موسی نیز لخت به دنبال آن دوید ) و بنی اسرائیل فهمیدند آنچه درباره موسی می گفتند اشتباه است »
📚تفسیر قمی ج2 ص197
💠به نظر ما این جریان از اساس #باطل و غیر قابل قبول است .
❕بی شک لخت ظاهر شدن در بین مردم سبب تضعیف جایگاه نبوت و تنفر و دوری مردم از فرد نبی می باشد که قابل قبول نمیباشد . خصوصا آنکه دویدن دنبال سنگی که درک و شعور ندارد و ندا دادن به این که ای سنگ لباسم را بده و حتی زدن یک سنگ بی جان اموری است که هیچ عاقلی چنین کارهایی را نمی کند چه برسد به حضرت موسی علیه السلام.
❔آیا #عقلا نمی گویند که بهتر بود موسی به جای دویدن به دنبال سنگ و لخت ظاهر شدن در بین مردم ، همانجا می ماند و پوششی برای خود تهیه می کرد تا آبرویش به نزد مردم نرود ❕
🔰به هر حال این جریان مورد قبول ما نمی باشد چرا که اهل سنت این جریان را به نقل از #ابوهریره نقل می کنند که او فردی کذاب و دروغگو به رسول خدا بوده است .
📚بحار الانوار ج2 ص217
👌روایتی هم که از شیعه نقل شد ، #مرسل بوده و قابل استناد نمی باشد .
❕آیه شريفه مذکور نیز يك حكم كلى و #جامع را بيان مى كند، زيرا بنى اسرائيل از جنبه هاى مختلف موسى را ايذاء كردند، و خداوند نیز موسی را از آن اذیتها حفظ کرد ، مانند آنچه که طبق روايتى موسى و هارون بر فراز كوه رفتند و هارون بدرود حيات گفت، شايعه پراكنان بنى اسرائيل مرگ او را به موسى نسبت دادند، خداوند #حقيقت امر را روشن ساخت و مشت شايعه سازان را باز كرد و یا چنان كه مشروحا در ذيل آيات سوره" قصص" آمده است ، قارون" حيله گر براى اينكه تسليم قانون زكات نشود، و حقوق مستمندان را نپردازد، توطئه اى چيد كه #زن بدكاره اى در ميان جمعيت برخيزد و موسى را متهم به روابط نامشروع با خود كند كه به لطف الهى نه تنها اين توطئه مؤثر نيفتاد بلكه همان زن به پاكى موسى و توطئه قارون گواهى داد و مانند آنکه گروهى از دشمنان موسى او را متهم به سحر و جنون و دروغ بستن بر خدا كردند، اما خداوند به وسيله معجزات باهرات او را از اين نسبتهاى ناروا مبرا ساخت.
📚تفسیر نمونه ج17 ص444
#پرسمان_اعتقادی
Poorseman.ir
@Rahnamye_Behesht
#نامه_31_نهج_البلاغه_عصمت_امام_حسن_علیه_السلام
🤔#پرسش
❔🔆 متن و ترجمه نامه 1⃣3⃣ نهج البلاغه
( ✉️نامه به فرزندش امام حسن در سال 31 هجری ، وقتی از جنگ صفین باز میگشت و به سرزمین [حاضرین] رسیده بود. )
💥مشاهده کنید در نهج البلاغه علی به وضوح شخصیت حسن را شرح داده و پسرش را آدمی دنیا پرست و گرفتار هوس معرفی کرده است ❗️❗️
💠#پاسخ💠
👌امام حسن علیه السلام ، طبق تصریح روایات شیعه و اهل سنت ، یک شخصیت ممتاز و ستوده بوده که به عنوان سید و آقای #جوانان بهشت معرفی شده که خداوند بهشتیان را به وجود ایشان زینت داده و بارها با پای پیاده به حج مشرف شدند و چندین بار ، تمام اموال خود را در راه خداوند بخشیدند ، و مصداق آیه تطهیر و مودت می باشد و محبت به ایشان مصداق محبت به خداوند و دشمنی با ایشان #مصداق دشمنی با خداوند است .
📚بحار الانوار ج 43 ص 263 باب 12_ فضائل الخمسه من الصحاح السته ج 3 ص 168 به بعد
👌بی شک چنین شخصیت ممتازی که زینت و سرور بهشتیان است ، هیچگاه اهل دنیا و غرق در #شهوات نمی شود . بلکه از هر گونه ناپاکی و ناخالصی پاک و مطهر است ، چنان که پیامبر گرامی فرمود ؛
« من و علی و #حسن و حسین و نه نفر از فرزندان حسین ، مطهر و معصوم هستیم »
📚کمال الدین ج 1 ص 280
❕و فرمود ؛
« هر کس می خواهد رستگار شود ، به علی و امامان از فرزندانش تمسک کند ، زیرا آنان برگزیدگان الهی بوده و از هر گناه و #خطایی معصوم هستند »
📚عیون الاخبار ج 2 ص 57
👌علی علیه السلام در وصف فرزندش امام حسن علیه السلام و سایر امامان فرمودند ؛
« آنان معصوم هستند از تمام گناهان صغیره و کبیره و در جواب دادن خطا نمی کنند و هیچ گاه #گرفتار سهو و نسیان نمی شوند »
📚بحار الانوار ج 25 ص 351
❕ایشان از همان کودکی مورد #عنایت الهی بوده اند ، چنان که امام صادق علیه السلام فرمود ؛
« زمانی که امام به دنیا می آید ، به او حکمت داده می شود و با علم و وقار زینت داده می شود و لباس #هیبت و بزرگی بر او پوشانده می شود و خداوند چراغی از نور برای او قرار می دهد که درون و نهان افراد را می شناسد و اعمال بندگان را می بیند »
📚بحار الانوار ج 25 ص 39
❕حال آنچه مورد اشکال #معاند قرار گرفته است ، نامه 31 نهج البلاغه است که امام علیه السلام خطاب به فرزندش ، امام حسن می فرماید ؛
« اين نامه به فرزندى است آرزومند، آرزومند چيزهايى كه هرگز دست يافتنى نيست و در راهى #گام نهاده است كه ديگران در آن گام نهادند و هلاك شدند (و چشم از جهان فرو بستند) كسى كه هدف بيمارىها و گروگان روزگار، در تيررس مصائب، بنده دنيا، بازرگان غرور، بدهكار و اسير مرگ، همپيمان اندوهها، قرين غمها، آماج آفات و بلاها، مغلوب شهوات و جانشين مردگان است.»
🔸معاند می گوید ، این تعبیرات چگونه با شخصیت #معصوم امام حسن علیه السلام همخوانی دارد ؟
👌گویی #معاند توجه ندارد که اين گونه تعبيرات در مقام اندرز و نصيحت پدرانه به فرزند، مطلبى رايج است. مهم اين است كه گر چه مخاطب در اين نامه يك نفر است؛ ولى هدف همه شيعيان و مسلمانان جهان، بلكه فرزندان آدم اند؛ گويى امام عليه السلام به عنوان پدر همه انسانها سخن مى گويد و مخاطبش امام حسن عليه السلام به عنوان همه #فرزندان، مورد نظر است.
📚پیام امام امیر المومنین ج 9 ص 460
❕نظیر این تعابیر در گفتگوهای روزانه ما و در ادبیات زبانهای مختلف دیده می شود که انسان روی سخن را به کسی می داند اما هدفش این است که دیگران بشنوند و به اصطلاح ؛ « به در می گوید #دیوار بشنوند» یا عرب به این ضرب المثل می گوید « ایاک اعنی و اسمعی یا جاره »( مخاطبم تویی ولی همسایه تو بشنو)
👌شاهد این سخن آن است که در آیه 23 اسراء خداوند پیامبر را مخاطب قرار می دهد و می فرماید ؛
« پرودگارت فرمان داده است که جز او را نپرستید و به پدر و مادر نیکی کنید . هرگاه یکی از آن دو یا هر دو نزد تو به پیری رسیدند کمترین اهانتی به آنها روا مدار و #گفتار بزرگوارانه به آنها بگو»
👌در این آیه پیامبر را #مخاطب قرار داده است در حالی که می دانیم پیامبر سالیان دراز قبل از نبوت پدر و مادر خود را از دست داده بود . بنابراین این گونه تعابیر به صورت خطاب به پیامبر و تفهیم امت است و از قبیل همان ضرب المثل معروف « ایاک اعنی و اسمعی یا جاره» که یکی از فنون #بلاغی می باشد بیان شده است .
📚پیام قرآن ج7 ص 158
👌در آن نامه نهج البلاغه هم ، اگر چه مخاطب امام حسن علیه السلام است ، اما مخاطبین اصلی تمام امت هستند که علی علیه السلام از موضع پدری پیر و با تجربه اقدام به نصحیت و اندرز آنان می کند و از آنجا كه امام عليه السلام به مقتضاى حديث معروف «أَنَا وَ عَلِيٌّ أَبَوَا هَذِهِ الْأُمَّة» ( بحار الانوار ج 16 ص 95) پدر #تمام امّت است، مخاطب در اين وصيّتنامه در واقع همه امّتند.
#پرسمان_اعتقادی
Poorseman.ir
@Rahnamye_Behesht
#نهی_از_استدلال_با_قرآن_آیات_متشابه
🤔#پرسش
❔چرا کتابی که ادعای الهی بودن دارد قابل برداشت های متفاوت است و واضح نیست ⁉️
در نهج البلاغه نامه ۷۷ صفحه آمده است :
#به_قرآن با خوارج #جدل_مپرداز زیرا قرآن دارای دیدگاه کلی بوده و تفسیر های گوناگونی دارد تو چیزی می گویی و آنها چیز دیگر لیکن با سنت پیامبر با آنان به بحث و گفتگو بپرداز که در برابر آن راهی جز پذیرش ندارند
🖋__ طبق اعتراف علی بن ابی طالب قرآن مبهم است و قابل استدلال نیست زیرا تفاسیر مختلفی می توان از قرآن برداشت کرد
دوما آیا مبهم بودن قرآن جز نقص های قرآن نیست ⁉️
آیا کتابی که الهی است و دارای اعجاز لغوی است ( بنا به ادعا ) باید دارای برداشت های متفاوت باشد⁉️
طبق اعتراف امام علی ، استنباط و استناد از قرآن اشتباه است چون قرآن مبهم است ( اگر کسی شیعه علی است نباید در بحث به قرآن استناد کند )
آیا با وجود مبهم بودن قرآن ، عرضه روایات بر قرآن شبیه شوخی نیست⁉️
چگونه می توان روایات را بر قرآن عرضه کرد در حالی که خود قرآن مبهم و قابل تفاسیر گوناگون است ⁉️
در حالی که علی سنت پیامبر ( روایات نقل شده از پیامبر) را قطعی و قرآن را مبهم می داند ❕
💠#پاسخ💠
👌خداوند در مورد آیات قرآن می فرماید ؛
« هُوَ الَّذِي أَنْزَلَ عَلَيْكَ الْكِتابَ مِنْهُ آياتٌ مُحْكَماتٌ هُنَّ أُمُّ الْكِتابِ وَ أُخَرُ مُتَشابِهاتٌ فَأَمَّا الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ زَيْغٌ فَيَتَّبِعُونَ ما تَشابَهَ مِنْهُ ابْتِغاءَ الْفِتْنَةِ وَ ابْتِغاءَ تَأْوِيلِهِ وَ ما يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلاَّ اللَّهُ وَ الرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْم » « او كسى است كه اين كتاب (آسمانى) را بر تو نازل كرد، كه قسمتى از آن، آيات" محكم" [صريح و روشن] است، كه اساس اين كتاب مى باشد، (و هر گونه پيچيدگى در آيات ديگر، با مراجعه به اينها، بر طرف مى گردد.) و قسمتى از آن،" متشابه" است ، اما آنها كه در قلوبشان انحراف است، به دنبال متشابهات اند، تا فتنه انگيزى كنند (و مردم را گمراه سازند)، و تفسير (نادرستى) براى آن مى طلبند، در حالى كه تفسير آنها را، جز خدا و راسخان در علم، نمى دانند » ( آل عمران 7)
👌مراد از « آياتٌ مُحْكَماتٌ » آياتى است كه مفهوم آن به قدرى روشن است كه جاى گفتگو و بحث در آن نيست، آياتى همچون قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ ( اخلاص 1) بگو او است خداى يگانه » ، لَيْسَ كَمِثْلِهِ شَيْءٌ ( شوری 11)" هيچ چيز همانند او نيست"، اللَّهُ خالِقُ كُلِّ شَيْءٍ ( زمر 26)" خداوند آفريننده و آفريدگار همه چيز است"، لِلذَّكَرِ مِثْلُ حَظِّ الْأُنْثَيَيْنِ ( نساء 11) " سهم ارث پسر معادل سهم دو دختر است" و هزاران آيه مانند آنها در باره عقايد و احكام و مواعظ و تواريخ، همه از محكمات مى باشند.
❕اين آيات (محكمات) در قرآن" ام الكتاب" ناميده شده، يعنى اصل و مرجع و مفسر و توضيح دهنده آيات ديگر است.
👌واژه" متشابه" در اصل به معنى چيزى است كه قسمتهاى مختلف آن، شبيه يكديگر باشد، به همين جهت به جمله ها و كلماتى كه معنى آنها پيچيده است و گاهى احتمالات مختلف در باره آن داده مى شود،" متشابه" مى گويند، و منظور از متشابهات قرآن همين است، يعنى آياتى كه معانى آن در بدو نظر پيچيده است، و در آغاز، احتمالات متعددى در آن مى رود، اگر چه با توجه به آيات محكم، تفسير آنها روشن است.
❕براى نمونه آيات متشابه، قسمتى از آيات مربوط به صفات خدا و چگونگى معاد را مى توان ذكر كرد، مانند" يَدُ اللَّهِ فَوْقَ أَيْدِيهِمْ" دست خدا بالاى دستهاى آنها است" (فتح 10) كه درباره قدرت خداوند مى باشد" وَ اللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ » خداوند شنوا و دانا است" ( بقره 224) كه اشاره به علم خدا است و مانند" وَ نَضَعُ الْمَوازِينَ الْقِسْطَ لِيَوْمِ الْقِيامَةِ ترازوهاى عدالت را در روز رستاخيز قرار مى دهيم" ( انبیاء 47)كه در باره وسيله سنجش اعمال سخن مى گويد .
👌بديهى است نه خداوند دست (به معنى عضو مخصوص) دارد و نه گوش (به همين معنى) و نه ترازوى سنجش اعمال، شبيه ترازوهاى ماست، بلكه اينها اشاره به مفاهيم كلى قدرت و علم و وسيله سنجش مى باشد.
📚تفسیر نمونه ج 2 ص 433
💠ادامه 👇
#ادامه👇
❕بر این اساس ، على عليه السلام خطاب به ابن عباس در آن زمان كه او را براى سخن گفتن با خوارج فرستاد روش استدلال در برابر آنان را به او ياد مى دهد و مى فرمايد: به آيات متشابه قرآن كه ممكن است تفاسير مختلفى براى آن داشته باشند احتجاج نكند، بلكه با سنّت كه بسيار شفاف و روشن است .
🔸« با آيات قرآن با آنها بحث و محاجّه نكن، زيرا (بعضى از آيات) قرآن تاب معانى مختلف و امكان تفسيرهاى گوناگون دارد تو چيزى مى گويى و آنها چيز ديگر (و سخن به جايى نمى رسد) ولى با سنّت صريح (پيامبر) با آنها گفت وگو و محاجه كن كه راه فرارى از آن نخواهند يافت (و ناچار به تسليم در برابر آن هستند).»
📚نهج البلاغه خطبه 77
👌چنان که گفتیم ، اين يك واقعيت است كه بعضى آيات قرآن متشابهاند كه آنها را مى توان بر معانى مختلف و گاه متضاد حمل كرد در حالى كه آيات محكمات و غير متشابه را مى توان تفسير كرد؛ ولى افرادى كه دنبال اغراض خاصى هستند بدون مراجعه به آيات محكمات، آيات متشابه را بر اهداف انحرافى خود تطبيق مىكنند؛ مثلًا قرآن مجيد در آيه 22 و 23 سوره قيامت مى فرمايد: «؛ (آرى) در آن روز صورتهايى شاداب و مسروراند و به (الطاف) پروردگارشان مى نگرند» گروهى اين آيه را چنين تفسير كرده اند كه روز قيامت خدا را با چشم سر مىتوان ديد در حالى كه قرآن در آيه محكمش مى گويد: «چشمها او را نمىبينند». ( انعام 103)و در داستان موسى پس از آن كه عرضه داشت: «پروردگارا! خودت را به من نشان ده تا تو را ببنيم» فرمود: «هرگز مرا نخواهى ديد». ( اعراف 143)
👌قرآن محكمات و متشابهات دارد؛ يعنى آياتى كاملًا روشن و آياتى كه ممكن است معانى مختلف براى آن ذكر شود. هرگاه اين آيات در كنار هم چيده شود عربى مبين است و مفاهيمى كاملًا روشن دارد؛ مثلًا آيه « «إِنِ الْحُكْمُ إِلَّا لِلَّهِ»؛ حكم تنها از آنِ خداست» ( یوسف 40) هنگامى كه در كنار آيه شريفه «فَابْعَثُوا حَكَماً مِنْ أَهْلِهِ وَحَكَماً مِّنْ أَهْلِها» ( نساء 35) گذارده شود معلوم مى شود كه معناى حاكميت و داورىِ خدا اين است كه هركس مى خواهد حكميت كند بايد طبق قرآن و فرمان خدا باشد و لازم نيست خداوند درباره هر قضيه شخصيه اى آيه اى نازل كند.
❕ولى بيماردلان و كسانى كه به تعبير قرآن «الَّذينَ في قُلُوبِهِمْ زَيْغٌ»
مىباشند متشابهات را مى گيرند و محكمات را رها مى كنند و آيات قرآن را مطابق ميل و خواسته نادرست خود تفسير مى نمايند.
❕به همين دليل امام عليه السلام به ابن عبّاس مى فرمايد: «براى رهايى از بحثهاى منافقان و كوردلان به سراغ قرآن نرود، زيرا بحثهاى دامنه دارِ محكم و متشابه پيش مى آيد و آنها كه فقط به دنبال متشابهات اند به خواسته خود مى رسند».
👌مى دانيم خوارج آيه شريفه «إِنِ الْحُكْمُ إِلَّا لِلَّه» ( یوسف 40) را بهانه كرده بودند و مى گفتند حكميت كه على عليه السلام در مقابل شاميان آن را پذيرفته بر خلاف اين آيه است، زيرا اين آيه حكميت را فقط براى خدا مى داند. در حالى كه مىدانيم آيه ناظر به اين معنا نيست و حاكميت خداوند را در احكام كلّى بيان مىكند نه موارد جزئى و شخصى و تطبيق آن كليات بر موارد شخصى بايد به وسيله حكمين انجام گيرد؛ ولى آنها بر پندار باطل خود اصرار داشتند اما اگر ابن عباس مثلًا به حديث معروف«عَلِيٌّ مَعَ الْحَقِّ وَالْحَقُّ مَعَ عَلِيٍّ يَدُورُ حَيْثُمَا دَارَ» ( بحار الانوار ج 10 ص 450 ) یا حديث «اللَّهُمَّ وَالِ مَنْ وَالَاهُ وَعَادِ مَنْ عَادَاهُ وَانْصُرْ مَنْ نَصَرَهُ وَاخْذُلْ مَنْ خَذَلَهُ» ( همان ج 23 ص 103) که از پيغمبر اكرم به طور مسلم نقل شده استدلال كند، ديگر آنها نمى توانند پاسخى به آن بگويند.
📚پیام امام امیر المومنین ج 11 ص 430
👌خلاصه آنکه ، آیات متشابه با رجوع به آیات محکم ، تفسیر روشنی و بدیهی دارد و به هیچ عنوان نمی توان ادعا کرد که قرآن مبهم است ، اما چون خوارج چشمان خود را بر روی حقیقت بسته بودند ، علی علیه السلام به ابن عباس توصیه می کند که با قرآن با خوارج محاجه نکند ، زیرا آنان به دنبال فتنه افکنی بودند و بر آیات متشابه تکیه می کردند و هیچگاه تن به حقیقت نمی دادند .
👌در رابطه با فلسفه وجود آیات متشابه در قرآن و راسخان در علم که آگاه به تاویل آیات قرآن و آیات متشابه هستند ، دو پاسخ گذشته ما را مطالعه فرمایید ؛
💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/1543
💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/6302
#پرسمان_اعتقادی
Poorseman.ir
@Rahnamye_Behesht
#حدیث_رد_الشمس
🤔#پرسش
❔حضرت علی به خورشید گفت:خورشید؟
خورشید:بله قربان
علی:امام تو کیه پیشوای تو کیه؟
خورشید:شما قربان
پس برگرد به اون طرف که من میخوام نماز عصرو زودتر بخونم
خورشید:چشم قربان
بعد علی گفت حالا برو رد کارت
بنظر شما اگر کسی در قرن 21صورتش را روبه اسمان کند و اینگونه سخنها از زبانش بشنوند مردم کدام مکان را به او پیشنهاد میکنند ❗️❗️
💠#پاسخ💠
👌طبق نصوص مسلم تاریخی و اسناد معتبر شیعه و اهل سنت ، خورشید دو مرتبه برای علی علیه السلام بازگشت ، یک مرتبه در زمان پیامبر گرامی اسلام و مرتبه دیگر در زمان خلافت علی علیه السلام .
🔸مرتبه اول طبق نقل شیخ مفید چنین است ؛
« ایشان به نقل از اسماء (دختر عُمَيس)، امّ سَلَمه ، جابر بن عبد اللّه انصارى، ابو سعيد خُدْرى و گروهى از صحابه می آورد ؛
«روزى، پيامبر در منزلش بود و على عليه السلام هم نزد او، كه جبرئيل عليه السلام بر ايشان نازل شد تا از طرف خداى پاك، برايش رازگويى كند.
👌هنگامى كه وحى، پيامبر را فرا گرفت، پيامبر بر ران امير مؤمنانْ تكيه كرد وسرش را برنداشت تا آن كه خورشيد، غروب كرد. از اين رو، امير مؤمنان، ناچارشد نماز عصر را نشسته بخواند و براى ركوع و سجود آن، اشاره كند.
🔸پيامبر خدا، هنگامى كه از آن حالت بيرون آمد، به امير مؤمنان فرمود: «آيا نماز عصرت فوت شده است؟».
👌گفت: اى پيامبر خدا! به خاطر وضعيّت و حالتى كه در وقت گرفتن وحى داشتى، نتوانستم ايستاده نماز بخوانم.
❕پيامبر فرمود: «از خدا بخواه كه خورشيد را برايت برگردانَد تا بتوانى نمازت
را ايستاده و در وقت آن، همان وقتى كه از تو فوت شد، بخوانى. خداوند به خاطر اطاعتت از خدا و پيامبرش، خواسته ات را اجابت مى كند».
👌امير مؤمنان، از خداوند كه نامش بلند باد، بازگشت خورشيد را درخواست كرد. خورشيد براى او برگشت و در آسمان، در همان جايى كه هنگام عصر بود، قرار گرفت و امير مؤمنان، نماز عصرش را در وقت آن خواند. سپس خورشيد، غروب كرد. اسماء گفت: به خدا سوگند، به هنگام غروب خورشيد، صدايى چون صداى حركت ارّه در چوب از آن شنيديم.»
📚الإرشاد ج 1 ص 345، إعلام الورى: ج 2 ص 350، المناقب لابن شهر آشوب ج 2 ص 316
👌این مضمون از نقل علاوه بر آنکه متواترا در روایات شیعه نقل شده است ؛
📚بحار الانوار ج 41 ص 166 باب 109
👌مورد نقل متواتر علمای اهل سنت هم قرار گرفته است؛
📚المعجم الكبير: ج 24 ص 152 ح 391، المناقب لابن المغازلي ص 98 ح 141 _تاريخ دمشق: ج 42 ص 314، البداية والنهاية: ج 6 ص 78._ مشكل الآثار: ج 2 ص 8، تاريخ دمشق: ج 42 ص 314 ح 8865 ، تذكرة الخواصّ: ص 50 و ...
❗️علامه عالى قدر شيخ عبد الحسين امينى مى نويسد ؛
« مجال يادكرد همه آن متون و طرق و اسناد نيست؛ چرا كه خود، نيازمند كتابى سِترگ است؛ ولى نمونه اى از آنچه را كه محدّثان و بزرگان آورده اند، مى آوريم. پاره اى از آنان، پس از يادكرد روايت، بر آن ايراد گرفته اند و گروهى هم درباره آن بحث كرده، آن را صحيح شمرده اند و در مجموع، به مقدار كافى و قانع كننده در مورد آن، روايت موجود است.
👌آن گاه، نام 43 تن از علمای اهل سنت را ياد مى كند.
📚الغدیر ج 3 ص 185
👌بى گمان، آنچه در الغدير آمده (چنانچه خود علّامه امينى اشاره كرده است)، نام تمام كسانى نيست كه حديث را در آثار مكتوب خود آورده اند و علّامه امينى از افراد مشهورى چون فخر الدين رازى در التفسير الكبير ( ج 32 ص 126)و رافعى در التدوين و دياربكرى در تاريخ الخميس و ... ياد نكرده است.
📚براى اطلاع بيشتر از گزارشگران حديث، ر. ك: إحقاق الحق: ج 5 ص 521 539 و ج 16 ص 315 331 و ج 20 ص 617 620 و ج 21 ص 261 271.
👌اكنون، نام برخى از اين گونه كسان را كه علّامه امينى شناسانده است، مى آوريم ؛
❗️حافظ ابو بِشْر دولابى، حافظ ابو جعفر طحاوى، حافظ ابو جعفر عقيلى، حافظ ابو القاسم طبرانى، حاكم ابو عبد اللّه نيشابورى، حافظ ابن مردوُيِه اصفهانى، ابو اسحاق ثعلبى، ابو الحسن فقيه ماوَرْدى، حافظ ابو بكر بيهقى، حافظ خطيب بغدادى، حافظ ابو زكريا ابن مَنْده، حافظ ابن حَجَر عسقلانى، حافظ جلال الدين سيوطى، نور الدين سَمهودى، حافظ ابن حَجَر هيثمى، نور الدين حلبى، حافظ ابو الحسن عثمان بن ابى شَيبه و حافظ قاضى عياض و ...
❗️ابن حجر، از علمای برجسته اهل سنت در كتاب الصواعق المحرقة در ضمن برشمارى كرامات على عليه السلام نوشته است ؛
👌« از كرامات شگفت امام على عليه السلام اين است كه در آن روز كه سر پيامبر صلى الله عليه و آله بر دامنش بود، خورشيد براى وى بازگشت ... و طحاوى و قاضى در كتاب الشفاء آن را صحيح دانسته و شيخ الاسلام ابو زُرْعه و ديگران، آن را نيكو شمرده، كلام آنانى را كه حديث را جعلى دانسته اند، رد كرده اند »
📚الصواعق المحرقه ص 128
👌ادامه 👇
🔸ادامه 👇
👌« جريان بازگشت خورشيد براى على عليه السلام پس از پيامبر گرامی چنين بود كه وقتى علی علیه السلام مى خواست براى ورود به بابل از فرات بگذرد، بسيارى از ياران وى به گذراندن چارپايان و وسايلشان [از فرات] پرداختند و وى با گروهى نماز عصر راخواند.
❕مردم هنوز عبور نكرده بودند كه خورشيد، غروب كرد و نماز بسيارى فوت شدو اكثر مردم، فضيلت نماز جماعت گزاردن به همراه وى را از دست دادند. [بنا براين،] در اين باره با هم گفتگو مى كردند.
🔸هنگامى كه وى بحث آنان را در اين مورد شنيد، از خداوند عز و جل خواست كه خورشيد را براى وى برگرداند تا همه يارانش براى گزاردن نماز عصر در وقت آن، گرد آيند.
👌خداوند عز و جل، دعاى على عليه السلام را در باز گرداندن خورشيد، اجابت كرد و خورشيد درافق، با همان حالتى كه هنگام عصر داشت، پديدار شد.
❕هنگامى كه على عليه السلام سلام نماز را داد، خورشيد، غروب كرد و صداى شديدى از آن شنيده شد كه مردم را ترساند و آنان، تسبيح و تهليل و استغفار و سپاس خداوند را بر نعمتى كه براى آنان آشكار شده بود، فراوان به جاى آوردند.
خبر اين موضوع در همه جا پيچيد و بين مردم، پخش شد.»
📚الإرشاد: ج 1 ص 346، روضة الواعظين: ص 145، إعلام الورى: ج 1 ص 351، المناقب لابن شهر آشوب: ج 2 ص 318
👌در اثبات اين گونه حوادث، مُحال نبودن آنها (به خاطر وجود نقلهاى استوار)، كافى است. بى گمان، وقوع چنين حادثه اى كه نمونه آن در تاريخ قطعا بوده است مانند معجزه شق القمر ، عقلًا مُحال نيست تا از دايره قدرت الهى بيرون باشد. بنا بر اين، پذيرفتن آن به گونه جريانى «خلاف عادت»، امّا بر اساس علل و عوامل موجود در هستى و با قدرت خداوندِ «سبب سازِ سبب سوز»، چه مانعى دارد؟
👌به بیان دیگر ؛
❕کسانی که می گویند چنین معجزاتی از امور #محال است و مورد قبول ما نمی باشد ، توجه ندارند که معجزه به معناى انجام يك محال عقلى نيست، زيرا محال عقلى (خواه محال ذاتى باشد مانند اجتماع #نقيضين و ضدين در محل واحد و در زمان واحد، يا محال بالغير مانند كارى كه وجود آن سرانجام منتهى به يك محال عقلى مى شود) به حكم عقل غير ممكن است، يا به تعبير ديگر از دايره قدرت بيرون باشد، يعنى اصولًا به كاربردن كلمه «قدرت» در مورد آن بى معناست، مثل اينكه پيامبر یا امام بخواهد در آنِ واحد چيزى موجود باشد و موجود نباشد، و يا صخره عظيمى را در پوست يك تخم مرغ جا دهد بى آنكه صخره كوچك شود يا تخم مرغ بزرگ گردد، اين گونه پيشنهادها در درون خود تضادى را پرورش مى دهد، يعنى خود پيشنهاد غلط است و در حقيقت مفهومش اين است كه انسان چيزى را بخواهد و نخواهد (دقت كنيد).
❕بنابراين محالات عقلى نه در بحث اعجاز و نه در هيچ بحث ديگرى قابل طرح نيست، آنچه قابل طرح است محال عادى مى باشد، بنابراين معجزه فقط يك محال عادى است. يعنى طبق روال معمولى قانون علت و معلول چنين چيزى با اسباب و شرايط معمولى و با نيروى انسانى قابل #تحقق نمى باشد، ولى هيچ مانعى ندارد كه با نيروى الهى حاصل گردد .
📚پیام قرآن ج 7 ص 270
#پرسمان_اعتقادی
Poorseman.ir
@Rahnamye_Behesht
⚫️فرا رسیدن سالروز وفات فاطمه معصومه سلام الله علیها را تسلیت می گوییم ؛
✔️ویژه نامه وفات حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها ؛
1⃣تاریخ دقیق وفات حضرت #معصومه چه روزی هست؟
هرجایی مطلبی میخونم تاریخ وفات حضرت معصومه معلوم نیست اما #تقویم ما ۱۰ربیع الثانی نوشتن.
❔ و اینکه حضرت معصومه #وفات کردند و یا شهید شدند❕
❔ و چرا ایشان #ازدواج نکردند ❕
❔و چه #ثوابی برای زیارت ایشان است ❕❕
💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2241
2⃣آیا واقعا یک بار زیارت حضرت فاطمه معصومه آدم رو #بهشتی می کند ❗️من برم هر جنایتی که دلم می خواد بکنم بعد برم زیارت حضرت معصومه میرم بهشت ❕❕
💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2242
3⃣نکاتی در مورد فاطمه معصومه سلام الله علیها و فضائل ایشان ؛
💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/1208
4⃣مگر نه اينكه ازدواج نيمى از دين است؟
مگر نه اينكه پيامبر اسلام به ازدواج توصيه اكيد كرده است؟
مگر نه اينكه #امام_كاظم معصوم بود و بايد به توصيه هاى پيامبر اسلام گوش جان ميسپرد؟
پس چرا دخترانش را از ازدواج محروم كرد؟
با اين استدلال #معصومه , خواهر امام رضا حتى نصف دينش را كامل نكرده است و كافر از دنيا رفته است!
سر تا پاى ادعاهاى اسلامگرايان متناقض و دروغ است كه به خورد ما داده اند ❗️❗️
💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/1438
✔️یا فاطمه اشفعی لی فی الجنه ، فان لک عند الله شانا من الشان
#پرسمان_اعتقادی
Poorseman.ir
@Rahnamye_Behesht
#وظائف_فرشتگان_مقرب
🤔#پرسش
❔خدا ، حتی در بین فرشتگانش هم عدالت را رعایت نکرده!
آخه اینهم شد تقسیم کار..؟!
جبرییل از 1400سال پیش بازنشسته شده...!
اما عزراییل باید روزی هزاران جا باشه و جان هزاران نفر را بگیره...!
از اون طرف اسرافیل ازاول تاحالا شیپور به دست معطله که روز قیامت برسه و یه فوت توشیپورش بکنه...!❗️❗️
💠#پاسخ💠
👌فرشتگان ماموران امر الهی برای اجرای دستورات خداوند در عالم هستند . آنها وظائف مهم و بسيار متنوعى از سوى خداوند بر عهده دارند ؛
🔸گروهى حاملان عرشند (حاقه- 17).
🔸و گروهى مدبرات امرند (نازعات- 5).
🔸گروهى فرشتگان قبض ارواحند (اعراف- 37).
🔸و گروهى مراقبان اعمال بشرند (سوره انفطار- 10 تا 13).
🔸گروهى حافظان انسان از خطرات و حوادثند (انعام- 61).
🔸و گروهى مامور عذاب و مجازات اقوام سركشند (هود- 77).
🔸گروهى امدادگران الهى نسبت به مؤمنان در جنگها هستند (احزاب- 9).
🔸و بالآخره گروهى مبلغان وحى و آورندگان كتب آسمانى براى انبياء مىباشند (نحل- 2)
👌 آنها پيوسته مشغول تسبيح و تقديس خداوند هستند، چنان كه در آيه 5 سوره شورى مى خوانيم ؛ «فرشتگان تسبيح و حمد پروردگار خود را بجا مى آورند و براى كسانى كه در زمين هستند استغفار مى كنند »
❕ آنها گاه به صورت انسان در مى آيند، و بر انبياء و حتى غير انبياء ظاهر مى شوند، چنان كه در سوره مريم مى خوانيم ؛ «فرشته بزرگ الهى به صورت انسان موزون بر مريم ظاهر شد » (مريم- 17).
❕در جاى ديگر به صورت انسانهايى بر ابراهيم و بر لوط ظاهر شدند (هود- 69 و 77).
👌حتى از ذيل اين آيات استفاده مى شود كه قوم لوط نيز آنها را در همان اشكال موزون انسانى ديدند (هود- 78).
📚تفسیر نمونه ج 18 ص 173
❕چه مانعی دارد که مثلا جبرئیل امین در کنار وظیفه مهم خود ، یعنی ابلاغ وحی به سایر وظائف هم مشغول باشد ؟ یا اسرافیل در کنار وظیفه اصلی خود ، یعنی دمیدن در صور ، وظائف دیگری را که در بالا بر شمردیم ، بر عهده داشته باشد ؟
🔸به بیان دیگر ؛
❕چهار فرشته برگزیده الهی ، عبارتند از جبرئیل و میکائیل و اسرافیل و عزرائیل ، چنان که پیامبر گرامی فرمود ؛
« به راستى خدا از هر چيزى چهار برگزيده است و از فرشته ها برگزيده است جبرئيل و ميكائيل و اسرافيل و ملك الموت را »
📚خصال ج 1 ص 225
❕ملک الموت وظیفه قبض ارواح را بر عهده دارند ، از سوی دیگر ، اگر چه وظیفه اصلی جبرئیل ، ابلاغ وحی و اسرافیل ، دمین در صور است ، اما وظائف آنها تنها در همین مورد خاص خلاصه نمی شود .
🔸در نقلی آمده است که جبرئیل خطاب به پیامبر گرامی فرمود ؛
« دربان خدا و نزديكترین خلق به او اسرافیل است و لوح از يك ياقوت سرخ برابر ديده او است، چون خدا تبارك و تعالى سخنى وحى كند بر لوح زند و او بنگرد و سپس به ما برساند و ما آن را در آسمانها و زمين به اجراء گزاريم. راستش او نزديكترين آفريده رحمان است به او »
📚البرهان فی تفسیر القرآن ج 3 ص 595
👌در نقل دیگر آمده است که جبرئیل می گوید ؛
« خدا از روز اوّل كه اسرافیل را پيش خود آفريده ، ميان او و پروردگار 70 نور است كسى بدانها نزديك نشود جز اينكه بسوزد، لوح محفوظ نزد او است، و چون خدا فرمانى در آسمانها يا زمين صادر كند آن لوح برآيد و به پيشانى اسرافيل زند تا بدان بنگرد، اگر كار من باشد بمن فرمايد، و اگر كار ميكائيل باشد به او فرمايد، و اگر كار ملك الموت باشد به او گويد.
❕پیامبر گرامی سوال کرد ؟ اى جبرئيل تو بر سر چه كارى؟ گفت بر باد و لشكرهايم . سوال کرد : ميكائيل چه كاره است؟ گفت گياه و باران بدست او است ، فرموذ ملك الموت؟ گفت: جان گرفتن دست اوست »
📚بحار الانوار ج 56 ص 258
👌در نقل دیگری از جبرئیل آمده است که خطاب به پیامبر گرامی فرمود ؛
« گرامى تر خلق نزد خدا جبرئيل است و ميكائيل و اسرافيل و ملك الموت، اما جبرئيل سركار جنگ و يار پيغمبرانست و ميكائيل سركار هر قطره كه ببارد، و هر برگ كه برويد، و هر برگ كه بيفتد، و ملك الموت گماشته بگرفتن جان هر بنده است در خشكى و يا دريا، و اسرافيل امين خدا است ميان او و آنان »
📚بحار الانوار ج 56 ص 260
👌بنابراین ، اسرافیل واسطه میان خداوند و سایر فرشتگان است و فرامین را از خداوند دریافت کرده و به سایر فرشتگان ، از جمله جبرئیل و میکائیل و عزرائیل می رساند تا آنان اوامر الهی در عالم را اجرایی کنند .
🔸ادامه 👇
🔸ادامه 👇
👌چنان که گفتیم ، فرشتگان مقرب الهی هر یک وظائف متنوعی در تدبیر عالم و اجرای فرمان الهی دارند ، به عنوان نمونه امام صادق علیه السلام فرمود ؛
« خدا چهار فرشته فرستاد براى هلاك قوم لوط که آنان جبرئيل، ميكائيل، اسرافيل و كروبيل بودند »
📚الکافی ج 5 ص 546
❕یا در نقل دیگر آمده است ؛
« جبرئيل گماشته بر حاجت بنده ها است، چون، مؤمنى دعا كند خدا فرمايد اى جبرئيل دعايش را نگهدار كه من او را و آوازش را دوست دارم، و چون كافر دعا كند، فرمايد ، زود حاجتش برآر كه دشمن او و آواز اويم »
📚در المنثور ج 1 ص 91
👌جبرئیل وظیفه تسدید و تایید امامان و واسطه ارتباط امامان با عالم غیب را هم بر عهده دارد ؛
📚 بحار الانوار ج 25 ص 48 باب 3 _ ج 26 ص 351 باب 9
👌روشن می شود که جبرئیل امین در کنار وظیفه ابلاغ وحی بر پیامبر گرامی ، وظائف متعدد دیگری را نیز بر عهده دارند و همینطور ، اسرافیل در کنار وظیفه دمیدن در صور ، وظائف دیگری را نیز در عالم اجرا می کند ، و چنین نیست که بگوییم جبرئیل پس از پایان رسالت پیامبر بیکار شده یا اسرافیل تنها منتظر دمیدن در صور است ❗️
#پرسمان_اعتقادی
Poorseman.ir
@Rahnamye_Behesht
👌پاسخ به استنادات کانال ملحد به سخنان سید کمال حیدری ؛
1⃣سید کمال حیدری نزد تشیع جایگاهی ندارد و مراجع و علمای بزرگ حوزه علمیه قم ، بیانیه در گمراهی و ضلالت او صادر کردند ؛
💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2245
2⃣احکام اسلام به دو قسم ، احکام ثابت و متغیر تقسیم می شود و پاسخگوی تمام نیازهای بشر تا روز قیامت است ؛
💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2246
3⃣نسخ احکام اختصاص به زمان پیامبر گرامی داشته که آن هم فلسفه روشنی دارد ، در ذیل بخوانید ؛
💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2247
4⃣دستورات اسلام در باب حدود مانند ، حد سرقت ، حد سنگسار و ... امروز هم قابلیت اجرا را دارد ، اما چون فرد مشمول آن باید دارای شرایطی باشد ، عملا افراد مشمول آن کم یا هیچ هستند ، در ذیل بخوانید ؛
💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2248
💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2249