eitaa logo
پرسمان اعتقادی ( شیعه پاسخ )
5.7هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
173 ویدیو
37 فایل
❕بزرگترین مجموعه محتوایی پاسخ به شبهات در فضای مجازی ! 🔶 پاسخگویی توسط اساتید حوزه با سبکی نوین !!! 👈وابسته به موسسه بقیه الله الاعظم ارواحناه فداه طرح شبهه و سوال : @poorseman سایت ipasookh.ir تمام کانالهای ما : https://yek.link/ipasookh
مشاهده در ایتا
دانلود
👌کاربری سوال کرده است که چرا علی ع بدعت های خلیفه دوم را در زمان حکومت خویش از بین نبرد ، در ذیل در این رابطه توضیح داده ایم ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/3110
👌کاربری سوال کرده است که چرا خداوند آدم را در بهشت قرار داد و در آنجا درخت ممنوعه کاشت و آن اتفاقات افتاد ، در حالی که می توانست این اتفاقات نیفتد و طبیعتا آدم هم از بهشت خارج نشود ، در ذیل در این رابطه توضیح داده ایم ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/3360
👌کاربری سوال کرده است در مواردی که امامان ع با زهر مسموم و شهید شدند ، به حسب علم غیب می دانستند که دشمن با زهر قصد کشتن آنان را دارد ، چرا آنان زهر را خوردند ، آیا این خود کشی نیست ! در ذیل در این رابطه توضیح داده ایم ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/3307
🤔 ❔ علامه مجلسی ملا صدرا را کافر میداند؟ این مطلب درست است لطفا توضیح دهید ❗️❗️ 💠💠 👌علامه بزرگوار ، مجلسی ، از مخالفین سرسخت فلسفه بوده است ، تا جایی که در بحار الانوار می نویسد ؛ « اين جنايت بر دين اسلام و شهرت و نشر دادن کتاب‌هاي فلاسفه در بين مسلمين از بدعت خلفاي جور [عباسيان] بوده که با ائمه معصومين دشمن بوده اند. آنها به اين منظور مطالب فلاسفه و کتب آنها را بين مسلمين رواج دادند که مردم را از ائمه معصومين عَلَيهِمُ السَّلام و از شريعت روشن اسلام منصرف و روگردان سازند.» 📚بحارالانوار، ج 57 ، ص 197 ❕طبق این بیان ، مخالفت علامه مجلسی با فلسفه از دو جهت است ؛ 1⃣فلاسفه به آراء و اقوال ائمه ع توجه خاصی ندارند و تنها بر آراء و نظریات خود تکیه می کنند . 2⃣محور بحث آنان در فلسفه ، بر مطالب موهوم و پر پیچ و خمی است که تکیه بر آن مردم را از شریعت روشن و بدون پیچیدگی اسلام دور می کند . ❕علامه مجلسی در کتاب دیگر خود ، بیشتر در این رابطه سخن گفته و می نویسد ؛ « اكثر مردم در زمان ما آثار اهل‏بيت (عليهم السلام) را رها كردند و در آرايشان، خودكامگى نمودند. بعضى از آنان روش حكما را دنبال كردند كه هم گم‏راه بودند و هم گم‏راه مى‏ كردند؛ نه به پيامبر (ص) ايمان آوردند و نه به قرآن گرويدند. آنها بر عقول فاسد و آراى نارواى خود اعتماد كردند و نصوص صريحه صحيحه از ائمّه هدى را به‏ اعتبار اين كه با مسلك حكما موافق نيست، تأويل بردند. با اين كه دلايل حكمانه، افاده ظنّ مى‏ كند نه وهم؛ بلكه افكار آنان مانند تار عنكبوت است. به اضافه اين كه خودِ آراى آنان با يكديگر مخالفت دارد. آراىِ مشّائيان با اشراقيان، با يكديگر متفاوت است. پناه به خدا كه خداوند، مردم را به عقولشان در اصول عقايد واگذارد و در مراتع، حيوانات متحيّر شوند و در حيرتم چگونه جرئت كردند كه نصوص روشنى را كه از اهل‏بيت صادر شده، به جهت حسن ظنّى كه به يونانىِ كافرى كه معتقد به دين و مذهب نيست، تأويل بردند » 📚رسالة فى الإعتقادات، ص 6 ❕علامه مجلسی معتقد است که یکی از کسانی که اهل تاویل بوده است ، ملاصدرا شیرازی است ، او در بحار الانوار ، در ذیل موضوعی می نویسد ؛ « قال بعض ارباب التاویل من المحققین ... » « برخی از بزرگان به تاویل بردن کلام که از محققین هم می باشند چنین می گوید ... » 👌محقق کتاب در ذیل این سخن می نویسد ؛ « یرید به الفیلسوف المشهور ، ملاصدرا الشیرازی » « مقصود او ، فیلسوف مشهور ، ملاصدرا شیرازی است » 📚بحار الانوار ج 64 ص 81 👌توضیحات تکمیلی در مورد دیدگاه محدثین در مورد فلاسفه ؛ 1⃣محدثین بزرگوار ما چون علامه مجلسی و شیخ حر عاملی ، با طرح مباحث عقلی در اعتقادات مخالف نیستند ، مخالفت آنان آنجایی است که به نقل اهلبیت ع توجه نشود و نقل آنان تاویل برده شود و آنچه بر آن تکیه میشود ، مطالب موهوم و ظنی باشد که به اسم دلیل عقلی معرفی می شود ، در حالی که دلیل عقلی نیست ، چنان که شیخ حر عاملی می نویسد ؛ « بديهى است كه ادلّه عقليه، هرگاه با قرآن و اخبار، موافق بود، عقل و نقل، دست به دست يكديگر مى‏ دهند و مؤيّد يكديگر هستند، و مانعى در اين قسم از ادلّه عقليه نيست و پيغمبر (ص) و ائمّه (عليهم السلام) به چنين دليل عقلى‏ اى استدلال مى‏كردند. نصوصِ مشتمل بر استدلال به ادلّه عقلى، متواترند و در اصول كافى، احتجاج، توحيد، نهج ‏البلاغه، عيون اخبار الرضا، بصائر الدرجات و ... موجود است و اصلًا اينها جزو ادلّه نقليه ‏اى است كه مورد اعتماد و موافق با قرآن است و جزو سنّتْ محسوب مى‏شود. اين قسم از ادلّه عقلى، ما را از ديگر ادّله سُستى كه از فلاسفه‏ و ملحدين و عامّه و امثال ايشان نقل شده، كفايت مى‏ كند. » 📚إثبات الهداة، ج 1، ص 118. 2⃣نمونه های این موارد را که فلاسفه بر خلاف نصوص اهلبیت و بر پایه آراء وهمی خود به آن تکیه کرده اند ، می توانید در ذیل به همراه نقد ما ملاحظه فرمایید ؛ 🔸عقیده فلاسفه بر قدیم بودن عالم هستی ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/3330 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/780 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/3361 🔸عقیده فلاسفه به وجود قاعده سنخیت بین علت و معلول و محدود کردن قدرت خداوند ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/675 🔸نقدی بر عقیده فلاسفه مبنی بر مجرد بودن فرشتگان ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/1037 🔸نقدی بر عقیده فلاسفه مبنی بر حدوث روح همراه با رشد جنین ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2293 🔸نقدی بر عقیده برخی از فلاسفه تحت عنوان ؛ « وحدت وجود » 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/3362 🔸تصریح ائمه ع بر این که روح جسم لطیفی است و مجرد نیست ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/1614 🔸ادامه 👇
🔸ادامه 👇 3⃣بنابراین ، طبق دیدگاه محدثین ، مباحث عقلی و فلسفی مثلا ، اگر موافق آیات قرآن و اخبار باشد ، هیچ اشکالی در آن نیست ، در غیر این صورت ، دیگر عنوان مباحث عقلی را به خود نمی گیرد و تحت عنوان مباحث وهمی و ظنی ، قرار می گیرد ، لذا اهلبیت ع ما را از تکلم کردن با تکیه بر مطالب وهمی و ظنی نهی کردند و چنین فلسفه ای را بیهوده قلمداد کردند ، چنان که امام صادق ع فرمود ؛ « فَتَبّاً وَ خَيْبَةً وَ تَعْساً لِمُنْتَحِلِي الْفَلْسَفَةِ كَيْفَ عَمِيَتْ قُلُوبُهُمْ عَنْ هَذِهِ الْخِلْقَةِ الْعَجِيبَةِ حَتَّى أَنْكَرُوا التَّدْبِيرَ وَ الْعَمْدَ فِيهَا » « ننگ و نفرين و مرگ باد بر كسانى كه مدّعى فلسفه اند ولى ديدگان دلهاشان از اين آفرينش شگفت كور است و تدبير و هدفمندى را در كار هستى انكار كردند » 📚بحار الانوار ج 3 ص 75 _ ج 58 ص 327 ❕و امام عسکری فرمود ؛ « اى ابا هاشم، زود باشد كه زمانى بيايد به مردمان كه روي هاى ايشان خندان و شكفته باشد و دلهاى ايشان سياه و تيره باشد، سنت در ميان ايشان بدعت باشد و بدعت در ميان ايشان سنت باشد، مؤمن در ميان ايشان خوار و بى ‏مقدار باشد و فاسق در ميان ايشان عزيز و صاحب اعتبار باشد، اميران ايشان نادان و ستمكار باشند و علماى ايشان بر درهاى ظالمان سير كنندگان باشند، توانگران ايشان بدزدند توشه فقيران و درويشان را و خردان ايشان تقدم نمايند بر بزرگان هر نادانى نزد ايشان مرد آگاهى باشد و هر بدسگال و حيلت‏ گرى نزد ايشان درويش باشد، تميز نكنند اهل آن زمان، ميان مرد پاك اعتقاد پاك دين و ميان شكّاك فاسد بد اعتقاد و نشناسند ميش را از گرگان خونخوار، يعنى درويش را از سباع ضارّه مردم آزار، علماى ايشان بدترين خلق خدا باشند بر روى زمين؛ 👈زيرا كه ايشان ميل كنند به فلسفه و تصوف و به خدا قسم كه ايشان از اهل برگشتن از حق و ميل كردن به باطل باشند👉 و مبالغه نمايند در دوستى مخالفان ما ... اى ابا هاشم! اين آن چيزى است كه حديث كرده از براى من، پدر من و پدر من از آبايش از جعفر بن محمد عليهما السّلام و اين از سرّهاى ماست پس پنهان دار آن را مگر از اهلش » 📚حدیقه الشیعه ج 2 ص 786 ❕ و فرمودند ؛ «هلك أهل الكلام و ينجو المسلمون » اهل‏ كلام، هلاك مى ‏شوند و آنها كه تسليم شوند، نجات مى ‏يابند. » 📚التوحید ، ص 458 ❕امام صادق ع در ادامه فرمود ؛ «آرى. من گفته‏ ام كه واى برايشان؛ زيرا آنان مسائلى از دين را- كه نقل آن از ما ثابت شده- ترك كرده‏ اند و در آن مسائل، آراى خود را اخذ كرده ‏اند». 📚الكافى، ج 1، ص 171- 173 _ الإحتجاج، ج 2، ص 122- 125 ❕محدثین از جمله علامه مجلسی و شیخ حر عاملی و ... بر آن هستند که نهی مورد اشاره ، ناظره به مباحث فلاسفه از دو جهت است ؛ 1⃣آنان قائل به مسائلی می شوند که در ضدیت با کلام اهلبیت ع است . 2⃣آنان درگیر مباحث می شوند که تاییدی از آیات و روایات را ندارد و به عنوان مباحث وهمی و بی فایده شناخته می شود . ❕اما آنجایی که مباحث آنان موافق با کلام قرآن و روایات است ، اشکالی بر آن نیست . @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir
❔کاربری سوال کرده است که چگونه حضرت لوط ع با این که می دانست قومش همجنس باز و کافرند ، باز پیشنهاد ازدواج با دخترانش را به آنان داد ، پاسخش را در ذیل بخوانید ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/1191
👌کاربری در مورد توصیه به ازدواج با زنان بچه زا ، در روایات سوال کرده و این که از کجا بدانیم که کدام زن بچه زا است یا خیر ، در ذیل در این رابطه توضیح داده ایم ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/1456
👌کاربری سوال کرده است که وقتی خداوند می داند که مثلا من جهنمی هستند ، چرا مرا خلق می کند ❔❕در ذیل توضیح داده ایم که ؛ 🔸اولا ؛ از آیات و روایات استفاده میشود که ورود انسان به عالم دنیا ، اختیاری است ، نه جبری و بی اختیار و همگان به اختیار خود ، پا به عرصه وجود می گذارند ، در ذیل بخوانید ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2850 🔸؛ ثانیا ؛ وقتی خود انسانها درخواست ورود به دنیا را داشته اند ، خداوند فیاض نیز به آنان وجود داده است ، بنابراین اشکالی بر خداوند نیست که چرا وقتی می دانست که افرادی جهنمی اند ، آنان را به دنیا می آورد ، البته در ذیل در این رابطه با فرض خلقت اجباری ، پاسخی مفصل داده ایم ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/1437
🤔 ❔اعتقاد اعراب در مورد بتها اين بود كه بتها ميان آنها و الله كه خالق آسمانها و زمين است شفاعت كرده و در روز محشر آنها را شفيع و نجات دهنده مى باشند. اين مردم بين خود و اين مخلوقات ارتباط روحانى احساس كرده و آنها را دخيل در امور زندگيشان ميدانستند.(دقيقا مانند خود شيعيان امروزى كه گنبدهاى طلاى مردگان را ميپرستند و به جاى اينكه براى رفع مشكلاتشان از خدا كمك بگيرند، با صرف هزينه هاى زياد و يا نذر كردن، ازين گنبدهاى طلائى تقاضاى شفاعت ميكنند)اگر بگوئيم عقل و شعور و درك اعراب قبل از اسلام از شيعيان بيشتر بوده، بيراه نگفته اين! چون اعراب مكه، ١٤٠٠ سال پيش ميزيسته اند اما شيعيان در قرن ٢١ و اوج پيشرفت بشريت دست به دامن اين همه خرافات و جهالت مطلق شده اند. ❔ امام هشتم شيعيان كه ظاهرا در تمام عمر شريفش يكبار هم لاى قرآن را باز نكرده بود و ازين آيات خبر نداشت و به صراحت ميگويد: اعراب ٣٦٠ بت داشتند كه آنها را بعنوان خدا ميپرستيدند، و در تعجب ميگويند: آيا محمد همه خدايان ما را به يك خدا تغيير داده است! حال ملاى شياد بايد از ميان دو گزينه زير يكى را انتخاب كند: الف) امام رضا قرآن را نخوانده بود و در مورد اعتقاد اعراب قبل از خبر نداشته است، در اينصورت ادعاى علم لدنى و عصمت ايشان بر باد فناست. ب) اين حديث مخالف آيات قرآن است و از اعتبار ساقط است و ملاى شياد با علم به اين موضوع، براى فريب مخاطبش آنرا نوشته است ❗️ 💠💠 👌ما در گذشته نقلی از امام رضا علیه السلام و الصلاه آوردیم که فرمود ؛ « هيچ‏كس نزد مشركان مكه گناهش بزرگتر از رسول خدا نبود ، به خاطر اين‏كه‏ آنها سيصد و شصت بت مى ‏پرستيدند، هنگامى كه پيامبر آنها را به توحيد دعوت كرد بسيار بر آنان‏ گران آمد، و از روى تعجب گفتند: آيا او همه خدايان ما را به يك خدا تبديل كرده؟ چه چيز عجيبى است» « لِأَنَّهُمْ كَانُوا يَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ ثَلَاثَمِائَةٍ وَ سِتِّينَ صَنَماً فَلَمَّا جَاءَهُمْ ص بِالدَّعْوَةِ إِلَى كَلِمَةِ الْإِخْلَاصِ كَبُرَ ذَلِكَ عَلَيْهِمْ وَ عَظُمَ وَ قَالُوا أَ جَعَلَ الْآلِهَةَ إِلهاً واحِداً إِنَّ هذا لَشَيْ‏ءٌ عُجابٌ وَ انْطَلَقَ الْمَلَأُ مِنْهُمْ أَنِ امْشُوا وَ اصْبِرُوا عَلى‏ آلِهَتِكُمْ إِنَّ هذا لَشَيْ‏ءٌ يُرادُ ما سَمِعْنا بِهذا فِي الْمِلَّةِ الْآخِرَةِ إِنْ هذا إِلَّا اخْتِلاقٌ » 📚عیون الاخبار ، ج 1 ص 202 ❕ملحد مفت خور مدعی شده است که این سخن امام رضا ع خلاف قرآن است ، زیرا قرآن گفته است که مشرکین عرب قائل به خالقیت الله بوده اند و سیصد و شصت بت و اله و معبود نداشته اند ❗️❗️ 👌ملحد بیسواد نمی داند که کلام امام رضا ع ، نقل آیه قرآن است ، نه آنکه کلامش ، خلاف قرآن باشد ، خداوند می فرماید ؛ « وَ عَجِبُوا أَنْ جاءَهُمْ مُنْذِرٌ مِنْهُمْ وَ قالَ الْكافِرُونَ هذا ساحِرٌ كَذَّابٌ - أَ جَعَلَ الْآلِهَةَ إِلهاً واحِداً إِنَّ هذا لَشَيْ‏ءٌ عُجابٌ _ وَ انْطَلَقَ الْمَلَأُ مِنْهُمْ أَنِ امْشُوا وَ اصْبِرُوا عَلى‏ آلِهَتِكُمْ إِنَّ هذا لَشَيْ‏ءٌ يُرادُ _ ما سَمِعْنا بِهذا فِي الْمِلَّةِ الْآخِرَةِ إِنْ هذا إِلاَّ اخْتِلاقٌ » « آنها تعجب كردند كه چرا پيامبر انذاركننده ‏اى از ميان آنها برخاسته، و كافران گفتند: اين ساحر دروغگويى است! - آيا او بجاى اينهمه خدايان ، خداى واحدى قرار داده؟ اين راستى چيز عجيبى است؟! _ سركردگان آنها بيرون آمدند و گفتند برويد و خدايانتان را محكم بچسبيد كه مى ‏خواهند ما را به سوى بدبختى بكشانند! - ما هرگز چنين چيزى از پدران خود نشنيده ‏ايم، اين فقط يك دروغ است‏ » ❕در تفسير على بن ابراهيم چنین آمده است ؛ « هنگامى كه رسول خدا دعوتش را آشكار كرد سران قريش نزد ابو طالب آمدند و گفتند اى ابو طالب فرزند برادرت ما را سبك مغز مى‏ خواند ، و به خدایان ما بدگویی می کند ، جوانان ما را فاسد نموده، و در جمعيت ما تفرقه افكنده است، اگر اين كارها به خاطر كمبود مالى است ما آن قدر مال براى او جمع ‏آورى مى‏ كنيم كه ثروتمندترين مرد قريش شود، و حتى حاضريم او را به رياست برگزينيم. ابو طالب اين پيام را به رسول اللَّه ص عرض كرد: پيامبر ص فرمود: " اگر آنها خورشيد را در دست راست من و ماه را در دست چپ من بگذارند من به آن تمايل ندارم، ولى (به جاى اين همه وعده‏ ها) يك جمله، با من موافقت نمايند تا در سايه آن بر عرب حكومت كنند، و غير عرب نيز به آئين آنها درآيند، و آنها سلاطين بهشت خواهند بود"!. ابو طالب اين پيام را به آنها رسانيد، آنها گفتند: حاضريم به جاى يك جمله ده جمله را بپذيريم (كدام جمله منظور تو است؟). پيامبر ص به آنها فرمود ؛ « گواهى دهيد كه معبودى جز اللَّه نيست و من رسول خدا هستم". 👈آنها گفتند: ما 360 خدا را رها كنيم تنها به سراغ يك خدا برويم؟ چه چيز عجيبى؟! 👉 🔸ادامه 👇
🔸ادامه 👇 در اينجا بود که آيات مذکور نازل شد » 📚تفسیر قمی ، ج 2 ص 228 ❕ همين معنى در تفسير مجمع البيان و جامع البیان و ... با تفاوت مختصری آمده است ؛ 📚مجمع البیان ج 8 ص 65 _ جامع البیان ، طبری ج 23 ص 80 👌مشرکین اگر چه قائل به خالقیت الله بودند ، چنان که فرمود ؛ « هر گاه از آنها سؤال كنى چه كسى آسمانها و زمين را آفريده است مسلما مى‏ گويند اللَّه بگو الحمد للَّه (كه خود شما معترفيد) ولى اكثر آنها نمى‏ دانند. » ( لقمان 25) ❕اين تعبير كه در آيات ديگر قرآن نيز ديده مى ‏شود (سوره عنكبوت آيه 61- 63، زمر 38، زخرف 9) دليل بر اين است كه مشركان هرگز منكر توحيد خالق نبودند، و نمى ‏توانستند خالقيت را براى بتها قائل شوند، اما با این وجود به عبادت بت ها روی آورده بودند و بت ها را اله و خدا ، گرفته و پرستش می کردند ، تا بت ها ، آنها را یاری و امداد رسانده و به آنان عزت و اعتبار و بزرگی داده و از طریق آنان منفعت کسب کرده و ضرر را از خود دور کنند و بت ها شفیعان آنها در نزد الله باشند . چنان که فرمود ؛ « وَ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِ اللَّهِ آلِهَةً لِيَكُونُوا لَهُمْ عِزًّا » « آنها غير از خدا معبودانى براى خود انتخاب كردند تا مايه عزتشان باشد » ( مریم 81 ) _ « وَ يَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ ما لا يَضُرُّهُمْ وَ لا يَنْفَعُهُمْ وَ يَقُولُونَ هؤُلاءِ شُفَعاؤُنا عِنْدَ اللَّهِ » « «آنها چيزهائى را پرستش مى ‏كنند كه نه به آنها زيان مى ‏ساند (كه از ترس عبادت كنند) و نه سودى بحال آنها دارد (كه به اميد منفعت آنها را پرستش نمايند) ، و می گویند اینان شفیعان ما در نزد الله هستند » _ « «وَاتَّخَذُوا مِنْ دُونِ اللَّهِ آلِهَةً لَعَلَّهُمْ يُنصَرُونَ» « «آنان غير از خدا معبودانى (براى خويش) برگزيدند به اين اميد كه يارى شوند». ( یس 74 ) _ ) وَ الَّذِينَ تَدْعُونَ مِنْ دُونِهِ لا يَسْتَطِيعُونَ نَصْرَكُمْ وَ لا أَنْفُسَهُمْ يَنْصُرُونَ » « و كسانى را كه شما جز او مى ‏خوانيد نمى ‏توانند ياريتان كنند و نه (حتى) خودشان را يارى دهند. » ( اعراف 197 ) ❕این بتانی که به عنوان معبود و اله مورد پرستش قرار می گرفتند ، بالغ بر سیصد و شصت بت بود ، چنان که در کتاب فروغ ابدیت ، به نقل از کتاب « اصنام کلبی » آمده است ؛ « تاريخ ‏نويس معروف عرب، «كلبى» كه در سال 206 هجرى وفات يافته، چنين مى ‏نويسد ؛ قبيله «بنى مليح» جن‏ پرست بودند و قبيله «حمير» آفتاب، «كنانه» ماه، «تميم» دبران، «لخم» مشترى، «طى» سهيل، «قيس» شعرى و «اسد» عطارد را مى‏ پرستيدند. اما طبقه منحط كه اكثريّت سكنه عربستان را تشكيل مى‏داد؛ علاوه بر بت‏هاى قبيله ‏اى و خانگى، به تعداد روزهاى سال 360 بت مى‏ذپرستيدند و حوادث هر روز را به يكى از آن‏ها وابسته مى‏ دانستند. » 📚فروغ ابدیت ص 39 به نقل از اصنام کلبی ، ص 23 ❕این نقل مشهور را نیز علمای شیعه و سنی نقل کرده اند که ؛ « چون رسول خدا ص وارد مسجد الحرام شد👈 سيصد و شصت بت 👉كه برخى را به بعض ديگر با قلع و سرب اندود كرده بودند مشاهده كرد به على فرمود مشتى ريگ بمن بده على ع كفى ريگ به آن حضرت داده رسول خدا ص آنها را بروى بتان ريخته فرمود بگو حق ظاهر گرديد و باطل نابود شد و باطل همه نابود شدنيست تمام بتان از جاهاى خود كنده شده بروى خاك افتادند رسول خدا ص دستور داد آنها را بيرون برده و شكستند. » 📚الارشاد ، ج 1 ص 138 _ اعلام الوری ، ص 197 _ امتناع الاسماع ، ج 5 ص 73 _ البدایه و النهایه ج 4 ص 302 _ تاریخ الاسلام ، ذهبی ، ج 2 ص 550 _ دلائل النبوه ج 5 ص 72 _ سبل الهدی ج 9 ص 507 ❕قیاس عملکرد شیعیان با بت پرستان ، قیاس مع الفارق و باطلی است ، زیرا شیعیان به خاطر فلسفه ای که در ذیل توضیح داده ایم ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2707 👌با اذن الهی ، به اهلبیت ع توسل می جویند و آنان را واسطه بین خود و خداوند قرار می دهند و هیچگاه اهلبیت ع را نمی پرستند و برای آنان اولوهیت و جایگاه و شان خدایی قرار نمی دهند ، و معتقدند که آنان بندگان صالح خداوند بوده اند چنان که در ذیل گفته ایم ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/2122 ❕اما بت پرستان ، بت های خود را پرستش می کردند و برای آنان شان اولوهیت و خدایی و استقلال قائل بودند و بدون اذن الهی ، بتان را شفیع خود می دانستند ‌. @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir
🤔 ❔ملا ميگويد ترور و كشتن غافلگيرانه در اسلام نهى شده است. اما اين شياد يادش رفته بود كه در آيه ٥ سوره توبه به صراحت به مسلمانان توصيه شده كه براى دشمنان غافلگيرانه كمين كنيد و آنها را بكشيد(در واقع اين آيه توصيه به ترور است) ❗️❗️ 💠💠 👌ما در ذیل توضیح دادیم ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/970 ❕که ترور و کشتن غافلگیرانه در اسلام نهی شده است ، چنان که امام صادق علیه السلام فرمود ؛ « رسول خدا هیچ گاه شبانه و به صورت غافلگیرانه به دشمن حمله نبرد » 📚وسائل الشیعه ج 15 ص 63 ❕و در نقل دیگر آمد که فرمود ؛ « رسول خدا از ترور و کشتن غافلگیرانه نهی کرد ، اسلام مانع ترور و کشتن غافلگیرانه است » 📚الکافی ج7 ص375 ❕حال ملحد مدعی است که قرآن توصیه به کشتن غافلگیرانه و ترور کرده و فرموده است ؛ « فَإِذَا انْسَلَخَ الْأَشْهُرُ الْحُرُمُ فَاقْتُلُوا الْمُشْرِكِينَ حَيْثُ وَجَدْتُمُوهُمْ وَ خُذُوهُمْ وَ احْصُرُوهُمْ وَ اقْعُدُوا لَهُمْ كُلَّ مَرْصَدٍ ... « هنگامى كه ماههاى حرام پايان گرفت مشركان را هر كجا بيابيد به قتل برسانيد و آنها را اسير سازيد و محاصره كنيد و در هر كمينگاه بر سر راه آنها بنشينيد » ( توبه 5) ❕در ذیل توضیح داده ایم ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/2377 👌که جهاد در اسلام دفاعی است ، بعنی جنگ و نبرد تنها با کسانی است که به مخالفت علنی بر ضد مسلمین برخیزند و به آنها حمله کنند و با فراهم کردن زمینه ها ، قصد نابودی مسلمین را داشته باشند ، آیه ای هم که مورد استناد معاند قرار گرفت ، مربوط به مشركان پيمان شكنى است كه به دشمنى و مخالفت علنى با مسلمين برخاسته بودند ، شاهد این سخن آن است که در ادامه آیات مذکور ، حکم قتال با مشرکینی که پیمان شکنی نکردند و به مخالفت علنی و نبرد با مسلمین اقدام نکردند ، برداشته شده و تصریح شده است که حکم مذکور در مورد پیمان شکنان آنان است . ❕در آیه مذکور ، گرفتن و محاصره كردن و در كمينشان نشستن را امر واحدى در مقابل كشتن قرار داده‏ است ؛ 📚ترجمه المیزان ، ج 9 ص 204 ❕یعنی یا آنان را بکشید ، یا در کمینشان بنشینید و آنان را محاصره کرده و نهایتا اسیر کنید . در کمین نشستن برای محاصره و اسیر کردن است ، نه کشتن غافلگیرانه که پیامبر گرامی به تعلیم الهی از آن نهی می کرد ، لذا در تفسیر نمونه می خوانیم ؛ « در اينجا چهار دستور خشن در مورد آنها ديده مى‏ شود ؛ « بستن راهها، محاصره كردن، اسير ساختن، و بالآخره كشتن » 👌و ظاهر اين است كه چهار موضوع به صورت يك امر تخييرى نيست، بلكه با در نظر گرفتن شرايط محيط و زمان و مكان و اشخاص مورد نظر، بايد هر يك از اين امور كه مناسب تشخيص داده شود، عملى گردد. اگر تنها با اسارت و محاصره كردن و بستن راه بر آنها در فشار كافى قرار گيرند از اين راه بايد وارد شد. و اگر چاره ‏اى جز قتل نبود كشتن آنها مجاز است » 📚تفسیر نمونه ج 7 ص 292 @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir
🤔 ❔ چرا در اسلام سگ نجس است؟! ← چون پیامبر اسلام قائل بر این بوده که سگ از آب دهان ابلیس آفریده شده🤕 : از پيامبر اسلام سؤال شد: الله سگ را از چه آفريد؟ محمد گفت: الله سگ را از آب دهان ابليس آفريد. از محمد مجدد پرسش شد چگونه؟ محمد گفت: هنگامى كه الله آدم و حوّا را به زمين هبوط‍‌ داد٬ آن دو همچون دو جوجه لرزان مى‌لرزيدند، ابليس نزد درندگانى كه پيش از آدم در زمين بودند رفت و به آنها گفت: دو پرنده از آسمان به زمين آمده‌اند كه تا به حال بزرگتر از آنها ديده نشده برويم و آنها را بخوريد. درندگان به طرف ايشان حركت كردند و ابليس پيوسته ايشان را ترغيب مى‌كرد و فرياد مى‌زد و درندگان را به مسافتى نزديک آدم و حوّا آورده بود، از سرعت و شتاب در كلامش آب دهان او بيرون ريخت و الله از آن آب دو سگ آفريد، یكى نر و ديگرى ماده. اين دو سگ در اطراف آدم و حوّا ايستادند سگ ماده در جدّه و سگ نر در هند و نگذاردند كه درندگان نزديک آن دو شوند و از همان روز سگ دشمن درندگان و درندگان نيز دشمن سگ گرديدند. 📚علل الشرائع (شیخ صدوق) - ترجمه سید محمد جواد ذهنی تهرانی - ج۲ - ص۵۸۷ 💠💠 1⃣به حسب روایات متعددی ، ما معتقدیم که سگ نجس است و باید از تماس مستقیم و بدون حفاظت با آن پرهیز شود . ❕امام صادق ع فرمود ؛ « اگر رطوبتی از سگ به لباست رسید ، لباست را بشور » 📚التهذیب ج 1 ص 261 👌و فرمود ؛ « سگ رجس و نجس است » 📚وسائل الشیعه ج 3 ص 415 ❕و فرمود ؛ « به خدا سوگند ، سگ نجس است » 📚التهذیب ج 1 ص 225 ❕در کتاب شریف وسائل الشیعه ، بیش از بیست روایت در نجاست سگ نقل شده است ؛ 📚وسائل الشیعه ج 1 ص 225 باب 1 _ ج 3 ص 414 باب 12 2⃣تمام احکام خدوند بر پایه مصالح خود بندگان است ، چنان که چنان که امام رضا علیه السلام فرمود ؛ « هر آنچه در آن فساد نهفته شده و مایه ضرر برای جسم و نفس است حرام شمرده شده است» 📚بحار الانوار ج 100 ص 51 ❕دکتر بهزاد امیری، رییس گروه مدیریت بیماری‌های قابل انتقال از حیوان به انسان وزارت بهداشت، در باره بیماری‌های قابل انتقال از حیوانات خانگی چون سگ به انسان، گفت ؛ « انواع بیماری‌های عفونی می‌توانند از حیوانات خانگی آلوده به انسان انتقال یابند. این بیماری‌ها برحسب راه‌های مختلف به انسان منتقل می‌شوند. 🔸بیماری‌هایی که از طریق تماس بزاق حاوی میکروب (ویروس و یا باکتری) حیوانات با پوست آسیب دیده (زخم شده) و یا مخاط انسان انتقال می‌یابند . 🔸 بیماری‌هایی مانند هاری، عفونت‌های پوست و عضلات‌‏، مفاصل، استخوان، عفونت سیستم عصبی و عفونت خون از طریق عوامل میکروبی نظیر پاستورلا مولتوسیدا، بارتونلا هنسله، کاپنوسیتوفاژ، تولارمی هستند.همچنین بیماری‌هایی که از طریق دست آلوده شده به مدفوع حیوانات و انتقال میکروب به دهان انتقال می‌یابند، شامل انواع بیماری‌های عفونی، معدی - روده‌ای ایجاد شده با عوامل میکروبی انگلی (سالمونلا، کامپیلوباکتر، ای‌کولای، کیست هیداتیک، توکسوپلاسما گوندیی، کریپتوسپوریدیوم، ژیاردیا، توکسوکار، آنکیلوستوما) هستند. 🔸بیماری‌هایی نیز از طریق استنشاق ترشحات و یا مایعات آلوده اسپری شده (آئروسل) در هوا انتقال می‌یابند، مانند انواع عفونت‌های ریوی در اثر عواملی نظیر کوکسیلابورنتی، پسیتاکوزیس، آنفلوانزای پرندگان. همچنین بیماری‌هایی به وسیله ناقلین نظیر کک، کنه‌ و یا حشره همراه حیوانات از طریق گزش انسان انتقال می‌یابند، مانند بیماری لایم، ارلیشیوز، بابزیوز، تاعون تولارمی و سالک. 🔸راه دیگر انتقال بیماری از طریق تماس مستقیم با حیوانات است، مانند بیماری‌های قارچی پوستی نظیر اسپوروتریکوز شنکئی، میکروسپوروم کانیس و یا مایکوباکتریوم مورینوم که در اثر تماس با ماهی و یا محتویات آکواریوم آلوده انتقال می‌یابند. بیماری‌هایی مانند ل‍پتوس‍یروز نیز از طریق آلوده شدن آب و یا محیط زیست با ادرار حیوانات انتقال می‌یابند. 🔸یکی از مهم‌ترین و خطرناک‌ترین بیماری‌های قابل انتقال از حیوانات خانگی نظیر سگ ... به انسان، بیماری هاری است، در صورت ابتلای انسان به بیماری هاری متاسفانه تقریبا در اکثر موارد منجر به مرگ می‌شود. ... بیماری هاری نوعی بیماری ویروسی است که به علت گاز گرفتن انسان توسط سگ ... که قبلا توسط حیوان هار دیگری گزیده شده، به انسان انتقال داده می‌شود. ویروس هاری چه در حیوان و چه در انسان به سیستم عصبی مرکزی منتقل می‌شود و موجب عفونت و التهاب حاد بافت مغز (آنسفالیت) می‌شود. 🔸طبق آمارهای موجود، هاری در بیش از ۱۰۰ کشور جهان وجود دارد، در کل جهان سالیانه حدود ۵۹ هزار مرگ ناشی از ابتلا به هاری رخ می‌دهد. اکثر افرادی که حیوان گزیده می‌شوند کودکان زیر ۱۵ سال هستند و بیش از ۹۰ درصد موارد حیوان گزیدگی ناشی از گزش سگ است ... 🌐https://b2n.ir/812437 🔸👇
🔸ادامه 👇 3⃣این که سگ نجس معرفی شده است به این معنا نیست که هیچ گونه استفاده ای از سگ جایز نباشد ، ما می توانیم با رعایت جوانب بهداشتی و بدون آنکه پای سگ را به داخل منزل و اتاق زندگی بکشانیم ، استفاده هایی را از سگ بکنیم ، چنان که مسلمین معمولا از سگ مطابق روایات برای چهار منظور استفاده می کنند ؛ پاسبانی خانه و پاسبانی باغ و پاسبانی از گله و صید کردن ؛ 📚وسائل الشیعه ج 17 ص 118 باب 14 4⃣نجس بودن سگ به این معنا نیست که ما بخواهیم سگ را مورد آزار و اذیت قرار دهیم و به او رسیدگی نکنیم . 👌پیامبر گرامی فرمود ؛ «خداوند مردی را به خاطر اینکه سگی را سیراب می کرد وارد بهشت کرد» 📚بحار الانوار ج 62 ص 65 👌و فرمود ؛ « زنى بدكاره، سگى را ديد كه بر سرِ چاهى لَهْ‏لَهْ مى‏ زند و كم مانده است از تشنگى بميرد. او كفش خود را در آورد و آن را به روسرى خود بست و به وسيله‏ آن، از چاه آب كشيد [و به آن حيوان داد] و به سبب اين كار، آمرزيده شد. » 📚كنز العمّال ، ج 15 ص 787 ❗️نجیح می گوید ؛ «حسن بن علی را می دیدم که غذا می خورد و پیش روی او سگی نیز بود. هر لقمه ای که می خورد لقمه ای را نیز به سگ می داد و می گفت حیا می کنم که من غذا بخورم و موجود زنده ای به من نگاه کند و او را اطعام نکنم» 📚مستدرک الوسائل ج 8 ص295 👌امام صادق ع فرمود ؛ «هر زمان چیزی می خورید و سگی نیز پیش روی شما است سگ را نیز اطعام کنید...» 📚الکافی ج 6 ص 553 🔶و فرمود ؛ «هر چیزی حرمتی دارد و حرمت حیوانات به این است که حق زدن به صورت آنها را ندارید» 📚وسائل الشیعه ج 11 ص 482 ❗️پیامبر گرامی فرمود ؛ «حیوانات را نزنید زیرا آنان روح دارند و تسبیح خدا را می کنند» 📚المحاسن ص 633 👌حضرت علی ع فرمود ؛ «در سگ شکاری و سگ همراه گله برکت است» 📚الکافی ج 6 ص 552 5⃣در روایت دیگری امام صادق ع در توصیف کارایی مثبت سگ و خلقت مفید او فرمود ؛ « در ميان اين درندگان، «سگ» چنان آفريده شده كه به صاحبش مهر بورزد و از او دفاع و حمايت و نگاهدارى نمايد. در شب تاريك بر ديوارها و بامها بالا رود تا خانه و صاحب خود را از شرّ دزدان [و مزاحمان‏] نگاهدارى كند. مهر و دوستى سگ و علاقه ‏اش به صاحب خود، گاه به درجه ‏اى مى‏ رسد كه براى حفاظت از جان و مال و حيوانات صاحبش جانش را در خطر مرگ مى ‏افكند. سگ چنان با صاحبش انس و الفت دارد كه همراه او در برابر گرسنگى و تشنگى شكيبايى مى‏ ورزد، راستى چرا در آفرينش سگ اين مهرورزى و مهربانى نهاده شده است؟ آيا جز براى آن است كه سگ نگاهبان آدمى باشد؟ براى آن، نيشهاى برنده، چنگالهاى درنده و صدايى هول‏ انگيز و وحشت آورنده پديد آمده تا دزدى كه در قلمرو حفاظتى آن سگ طمع كرده فرار را بر قرار ترجيح دهد و سگ از آن منطقه به خوبى حراست نمايد. » 📚بحار الانوار ، ج 3 ص 94 ❕بنابراین ، نجس بودن سگ به معنای آن است که از معاشرت مستقیم و بدون حفاظت با سگ و وارد کردن سگ به خانه و اتاق شخصی پرهیز کنیم تا آسیب های بهداشتی نصیب انسان نشود ، چنان که در ذیل توضیح داده ایم ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/978 👌نه آنکه جایز باشد که سگ را مورد اذیت و آزار و بی توجهی قرار دهیم ، یا سایر استفاده های مشروع و عقلایی را از سگ نبریم ‌یا خلقت سگ را غیر مفید و شیطانی معرفی کنیم ‌. 6⃣روایت مورد استناد معاند نیز سندا ضعیف است . در سند آن کسانی چون محمد بن ابراهیم بن اسباط و احمد بن محمد بن زیاد القطان و عیسی بن جعفر العلوی العمری وجود دارد که همگان مجهول و به تبع ضعیف هستند ؛ 📚مستدرکات رجال الحدیث ، ج 6 ص 358 _ ج 1 ص 440 @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir
👌بخشی از پیامهای پر مهر شما عزیزان ، که قوت قلب ما جهت ادامه فعالیت در مسیر شبهه زدایی و آگاهی سازی می باشد .🌺🌺🌺 ❕شما نیز نظرات خود در مورد کانال را با ما مطرح کنید 🌺🌺🌺
🤔 ❔آیا می‌دانستید امام رضا مخالفینش را زنده زنده خوراک شیر درنده میکرده؟! همان امام رضایی که سال‌های سال تحت تاثیر تبلیغات آخوندهای دزد و فریبکار گمان می‌کردید در جوانمردی و مهر و محبت همتا ندارد٬ بر طبق احادیث صحیح چنان جانی و قسی القلب بوده که شخصی را فقط به خاطر انکار کردن امامت الهیش ٬ زنده زنده خوراک شیر درنده می‌کند! ↓↓↓ حضرت (نسبت به کسی که امامت الهیش را انکار می‌کرد) در غضب شد و فریادی بر آن دو صورت شیر در تابلوی نقاشی زد و فرمود:اين فاجر را بدريد و اثرى از وى باقى مگذاريد،آن دو نقش بصورت دو شير زنده درآمدند و بر مرد حمله بردند و او را دريدند و استخوانش را شكسته جويدند و او را تماما خوردند و خونش را ليسيدند 📚منبع: عیون الأخبار - ترجمه مستفید و غفاری - جلد ۲ - صفحات ۳۹۲ ٫ ۳۹۳ 💠💠 👌عنوانی که معاند برای بیان مطلب خود در نظر گرفته است ، صحیح نیست و امام رضا ع هیچگاه مخالفی را به صرف مخالفت یا حتی بغض و کینه نسبت به خودشان ، مجازات نمی کردند ، چنان که این نقل در نزد مورخین مشهور است که احمد بن عمر حلال می گوید ؛ « شنيدم كه اخرس در مكّه اسم حضرت رضا عليه السّلام را مى‏ برد و دشنام مى ‏دهد آن حضرت را ، گفت: داخل مكّه شدم و كاردى خريدم، پس ديدم او را، با خود گفتم: به خدا سوگند مى‏ شم او را هرگاه از مسجد بيرون بيايد، پس ايستادم سر راه او، ناگاه رقعه و نامه حضرت امام رضا عليه السّلام به من رسيد نوشته بود در آن: بسم اللّه الرّحمن الرّحيم، به حقّ من بر تو كه متعرّض اخرس مشو، پس بدرستى كه خداوند تعالى ثقه و معتمد من است و او كافى است مرا » 📚بصائر الدرجات ، ج 1 ص 252 _ بحار الانوار ج 49 ص 47 ❕یا در نقل دیگر آمده است که ریان می گوید ؛ « من خدمت حضرت رضا عليه السّلام رسيده گفتم ، عباسى از شما بدگوئى ميكند و نسبت‏هاى ناروا ميدهد او بيشتر وقتها پيش من ميخوابد اجازه ميدهى گلويش را بگيرم و فشار دهم تا بميرد بعد مشهور كنم كه سكته كرده سه مرتبه دستهاى خود را تكان داده فرمود: نه ريان نه ريان نه » 📚قرب الاسناد ص 344 _ وسائل الشیعه ج 15 ص 83 ❕بنابراین امام رضا ع مخالف را به صرف مخالفت ، مجازات نمی کرد ، مجازات و برخورد آنجایی بود که مخالف قصدش از مخالفت ، دشمنی و پایین آوردن شان امام ع در منظر عمومی و متزلزل کردن جایگاه امامت امام ع و گمراه کردن مردم بوده است ، چنین مخالفی که قصد گمراه سازی مردم و دشمنی هدفمند با طریقه حق را داشته است ، مورد تنبیه و مجازات امام رضا ع قرار گرفته است ، چنان که پیامبر گرامی در فتح مکه تمام مخالفین را مورد عفو قرار داد جز آن مخالفینی که دشمنی هدفمند داشته و در صدد بودند که مردم را گمراه ساخته و مانع هدایت آنها شوند ، چنان که نقل می کنند که پیامبر گرامی فرمود ؛ « تمام كوشش من اين است كه فتح مكه بدون خون‏ريزى صورت گيرد. از اين‏رو، از كشتن افراد غير مزاحم بايد خوددارى كرد، ولى بايد چند نفر به نام‏هاى «عكرمة بن ابى جهل»، «هبّار بن الاسود»، «عبد اللّه بن سعد بن ابى سرح»، «مقيس حبابه ليثى» ، «حويرث بن نقيذ»، «عبد اللّه بن خطل»، «صفوان بن اميه، «عبد اللّه بن الزبيرى»، «حارث بن طلاطلة» و چهار زن هر كجا دست‏گير شوند بلافاصله گردند.» 📚سیره ابن هشام ج 2 ص 409_ تاریخ الخمیس ج 2 ص 90 ❕آنچه هم که معاند به آن استناد کرد ، ناظر است به مخالف و دشمنی که با طرح کردن نقشه ای قصد داشت که جایگاه امامت امام رضا ع را متزلزل کرده و مردم را به امامت ایشان مشکوک و در نتیجه گمراه کند ‌. 👌نقل می کنند ؛ «خداوند به سبب دعاى رضا عليه السّلام بركت را بر بلاد افزود. يكى از وابستگان مأمون اميد ميداشت او را به ولايتعهدى برگزيند، نه حضرت رضا عليه السّلام را، و جماعتى در اطراف مأمون بودند كه همگى بر امام حسد ميورزيدند، يكى از آنان به مأمون گفت: يا امير المؤمنين بخدا پناهت ميدهم مبادا با اين كارت تاريخ خلافت عبّاسى شوى و اين عمل عظيم تو را، آيندگان مادّه تاريخ قرار دهند، و خود پايان بخش خلفاى عبّاسىّ باشى، چرا كه خلافت، شرف و موجب سربلندى و افتخار بسيار بزرگى است براى بنى عبّاس، و تو موجب بيرون بردن آن از خاندان ايشان‏ به خاندان علىّ خواهى بود و در اين صورت بخود و خاندانت ستم كرده‏ اى، كه اين 👈مرد ساحر ساحرزاده را با اينكه گمنام بود روى كار آورده و با اينكه خوار و بي مقدار بود او را وزين و عزيز ساخته ‏اى، و فراموش شده بود، او را شهرت دادى، و ناچيز بود، آوازه ‏اش را در همه جاى دنيا بلند نمودى👉 🔸ادامه 👇
🔸ادامه 👇 ❕به سبب اين بارانى كه به دعاى او نازل شد، سخت بيم دارم از اينكه اين مرد امر خلافت را از فرزندان عبّاس براى فرزندان علىّ بيرون برد، و باز چقدر ترس وجود مرا گرفته است كه مبادا اين مرد با سحر خود، نعمت خلافت از تو بستاند و در مملكت رخنه كند و آن را بر تو بشوراند، در اين صورت آيا احدى مثل اين جنايت را بر خود و سلطنت خود ميكند كه تو كرده ‏اى؟ ... ❕👈 آن مرد گفت: يا امير المؤمنين! بحث او را بمن واگذار، من او و طرفدارانش را ساكت مى ‏كنم چنان كه زبانشان بند آيد، و اگر از هيبت تو در هراس نباشم او را بر جاى خود مى ‏نشانم، و از عظمت قدر او مى‏ كاهم و فرودش مى‏ آورم و نارسائى او را در امر ولايتعهدى، كه تو براى او پا بر جا ساخته ‏اى به همگان روشن ميسازم، مأمون گفت: چيزى نزد من بهتر از اين نيست .👉 ❕مرد گفت: از بزرگان اين مرز و بوم جماعتى را حاضر آور؛ از سران سپاه و لشكريان و قاضيان و برگزيدگان از فقها، تا من 👈نقصان او را در حضور جمع روشن كرده و به اثبات رسانم، و اين خود در حقيقت بمنزله بازگرفتن مقامى است كه تو او را در آن‏ فرود آورده 👉 و به او واگذاشته‏ اى و آنان آن را درست تلقّى كرده و تو را در اين كار مصيب دانسته اند. ❕راوى گفت: مأمون شخصيتهاى بزرگى را در مجلس وسيعى حاضر ساخت و خود در آن محفل حضور داشت و حضرت رضا عليه السّلام را در مقابل خود در جايگاه ولايتعهدى كه براى او مقرّر داشته بود بنشانيد، آنگاه آن مردك حاجب كه نظر داشت و قول داده بود كه حضرت را از مقامش فرود آورد خطاب به حضرت شروع بسخن كرده گفت: 👈مردم خيلى چيزها از شما حكايت ميكنند و بقدرى در وصف شما تندروى ميكنند كه اگر خود بر آن اطّلاع يابيد از آن بيزارى خواهيد جست، 👉 و اوّلين چيزى كه بايد بگويم نماز استسقاء شما است كه دعا كردى و باران آمد ... مرد خشمش به جوش آمد و گفت ؛ ❕اى پسر موسى! از حدّ خود قدم فراتر نهاده ‏اى و از شأن خود تجاوز نمودى! خداوند براى باران زمانى را تقدير كرده و آن در وقت معيّن و مقدّر بدون تقديم و تأخير ميبارد، تو آن را براى خود علامت و معجزه قرار داده‏ لى و بدان مى‏ بالى و براى خود برترى و قدرت نشان ميدهى، گويا كه كارى مانند ابراهيم خليل الرّحمن- هنگامى كه سر مرغان را بدست گرفت و اعضاء كوبيده آنها را كه بر قلّه كوهها بودند خواند، و آنها با شتاب خود را رسانده به سرهاى خود ملحق شدند و بال زده و به اذن خدا پرواز نمودند- كرده‏ اى، 👈 اگر راست مى‏ گوئى در آنچه پنداشته ‏اى پس زنده كن اين دو را و بر من مسلّط ساز (مرادش دو شير كه بر نقش مسند مأمون بود ميباشد)، 👉 كه اگر اين كار را انجام دادى آن وقت ميتوانى آن را معجزه‏ به حساب آورى، زيرا بارانى كه عادت به باريدن دارد تو سزاوارتر از ديگران نيستى كه بسبب تنها دعاى تو باران ريخته باشد، ديگران نيز با تو دعا كردند همان طور كه تو دعا ميكردى، و اشاره كرد به نقش دو شيرى كه روبروى هم بر تخت مأمون كشيده بودند، حضرت در غضب شد و صيحه ‏اى بر آن دو صورت زد و فرمود: اين فاجر را بدريد و اثرى از وى باقى مگذاريد، آن دو نقش بصورت دو شير زنده درآمدند و بر مرد حمله بردند و او را دريدند و استخوانش را شكسته جويدند و او را تماما خوردند و خونش را ليسيدند، و حاضران همه مينگريستند و متحيّر مانده بودند كه چه مى‏ بينند، شيران كه از كار آن مرد خلاص شدند رو به حضرت رضا عليه السّلام كرده گفتند: اى ولىّ خدا! در روى زمين ما را چه ميفرمائى اجازه ميدهى كه اين را- اشاره به مأمون- بدريم و به رفيقش ملحق سازيم؟ مأمون چون اين بشنيد غش كرده بيهوش بيفتاد، امام به شيران فرمود: در جاى خود باشيد، شيران ايستادند، بعد فرمود: گلاب بر مأمون بپاشيد و او را معطّر كنيد، غلامان گلاب آورده و بر روى مأمون پاشيده بهوش آمد. و باز شيران گفتند: اجازه فرما ما كار او را نيز تمام كنيم و برفيقش ملحق سازيم، امام فرمود: نه، خداوند را در باره او تدبيرى است كه خود انجام خواهد داد، گفتند: پس ما چه كنيم؟ فرمود: به جاى خود باز گرديد، و همچنان كه بوديد بشويد، آن دو شير بسوى تخت بازگشته به همان صورت اوّليه به صورت شير بر آن نقش شدند. » 📚عیون الاخبار ج 2 ص 171 _ دلائل الامامه ص 381 👌می بینیم که آن مرد از روی دشمنی و برای آنکه جایگاه امامت امام رضا ع را متزلزل کرده و مردم را گمراه کند ، تقاضا کرد که امام شیران را بر او مسلط کند تا با ضعف امام ع از انجام این کار ، به هدف و مقصود خود برسد ، امام ع نیز درخواستش را اجابت کرد و امامت الهی خود را به اثبات رسانید و مانع گمراه شدن مردم و انحراف افکار و اعتقاد آنان گردید که اگر امام ع چنین نمی کرد ، آن مرد شان الهی امام ع و شایستگی ایشان برای ولایتعهدی را مردود اعلام می کرد و پیروان و طرفداران امام ع تحت تاثیر قرار داده و در مسیر انحراف قرار می داد . @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir