eitaa logo
پرسمان اعتقادی ( شیعه پاسخ )
5.7هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
173 ویدیو
37 فایل
❕بزرگترین مجموعه محتوایی پاسخ به شبهات در فضای مجازی ! 🔶 پاسخگویی توسط اساتید حوزه با سبکی نوین !!! 👈وابسته به موسسه بقیه الله الاعظم ارواحناه فداه طرح شبهه و سوال : @poorseman سایت ipasookh.ir تمام کانالهای ما : https://yek.link/ipasookh
مشاهده در ایتا
دانلود
❕در رابطه با نگاه کردن به زیبایی های کنیز در هنگام خرید برای ازدواج با او ، پاسخ ذیل را بخوانید ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/1924 👌در رابطه با چرایی خریدن بردگان توسط امامان ع و ازدواج با آنان ، در ذیل پاسخی پیرامون امام کاظم ع توضیحات کافی را داده ایم ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/2086
❕معاندین با شنیدن خبر رحلت مرحوم محقق ، آیت الله ، مصباح یزدی ( رحمه الله ) ، مدعی شده اند که ایشان مطابق با فقه اسلامی ، دستور به تجاوز به زنان باکره زندانی داده اند ، در حالی که چنین نسبت هایی ، دروغ محض بوده و هیچ ریشه و سندی ندارد ، در ذیل توضیح داده ایم ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2465
🤔 ❔آخوند براى ادعايش در مورد ابراهيم بن سيار اين منبع را نوشته: الوافى بالوفيات ج٦ ص١٧ ١) اين كتاب ربطى به ابراهيم بن سيار ندارد كتاب الوافي بالوفيات نوشته صلاح الدين خليل بن أيبك الصفدي ميباشد كه وى در اين كتاب در مورد شخصيتهاى تاريخى و عقايد و نظراتشان توضيح داده است. صفدى در ج ٦ ص ١٥ كتابش در مورد ابراهيم سيار چنين ميگويد: متن تصوير بالا كه علامت گذارى شده است: از جمله رفتارهاى او(ابراهيم بن سيار النظام)، گرايش به شيعيان طرد شده ميباشد و همچنين نوشته هايش در مورد بزرگترین اصحاب رسول الله ميباشد و اينكه پیامبر، علی را بعنوان جانشين انتخاب كرده و صحابه این را می دانستند، ولى عمر اين موضوع را كتمان كرد در انتخاب ابوبکر، همچنين او گفته است كه 👈 عمر به شکم فاطمه در روز بيعت ضربه زد تا اينكه محسن سقط شد👉 ...صفدى در ادامه اتهاماتى كه او به صحابه محمد زده را مينويسد و در نهايت ميگويد: گروهی از علما اظهار داشتند که نظام(ابراهيم سيار) در باطن پيرو مذهب برهمنى ها بود كه نبوت را انكار ميكرد ولى از ترس شمشير مسلمانان آنرا علنى نميكردند. ازينرو اكثر علماء او را تكفير كرده اند كه در اين ميان حتى علماى معتزلى نيز مانند ابوالهذيل العلاف كه دائى نظام بود و الاسكافي و جعفر بن حرب كتابى در تكفير او نوشتند. اضافه بر اين او يك فاسق و معتاد به الكل(شرابخوار دائمى) بود. در لحظه آخر پيك شراب در دستش بود در حالى كه بسيار مست بود. همانطور كه ديديد ملاهاى دروغگو، مفتخور و مفلوك براى اثبات يك دروغ به جعل و تحريف و دروغگوئيهاى بيشترى متوصل ميشوند. ١) ابراهيم بن سيار (النظام) را اهل سنت معرفى ميكنند. ٢) دوباره همان النظام را با اسم كامل، ابراهيم بن سيار، معتزلى معرفى ميكند كه در كتاب الوافي بالوفيات در مورد قتل فاطمه اعتراف كرده است درصورتى كه اين كتاب نوشته صلاح الدين صفدى است و نه النظام! ٣) صفدى در كتابش (النظام) را يك فاسق الكلى ناميده كه اكثر علما او را تكفير كرده اند اما ملاى مفلوك با جعل اين موضوع، اعتراف به قتل فاطمه را استخراج كرده است. البته اين تنها مورد نيست و در ليستى كه اين ملا نوشته حتى يك مورد صحيح وجود ندارد و در بخشهاى بعدى همه آنها را افشا ميكنم. ▪️تحدى به كانال پسمانده اعتقادى: دفعه قبل تحدى كرديم كه كانال پسمانده براى اثبات موضوع آب شور رودخانه توسط على اكبر، منبع و سند بدهد(اينجا)، شروع به توهين كرد و اثبات كرد پدرش را نميشناسد. اما اينبار تحدى ميكنيم اگر پدرش را تا حالا ملاقات كرده و ميداند پدرش كيست، اثبات كند كه النظام از علماى برجسته اهل سنت است و اينكه او هيچ جعلى در نوشتن اين مسئله انجام نداده است ❗️❗️ 💠💠 ❕ملحد جیره خوار دولت وهابی سعودی که در ذیل در مورد او افشاگری کردیم ؛ 💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/13074?single 👌ظاهرا از ناحیه وهابیون سعودی تحت فشار قرار گرفته است که اگر از عمر در قضیه شهادت فاطمه س ، دفاع نکند ، جیره اش قطع می شود ، او از ترس قطع نشدن جیره اش ، یک سری اشکالاتی مطرح کرده است که نشان دهنده نهایت جهل و بیسوادی این جماعت است ، این جماعت بیسواد مدعی بودند که صاحبان صحاح سته اهلسنت ، کتابهایشان را بعد از مرگشان نوشته اند ؛ 💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/12396 👌در قضیه شهادت فاطمه صدیقه سلام الله علیها ، ما به این سخن نظام معتزلی استناد کردیم که می گوید ؛ «إنّ عمر ضرب بطن فاطمة يوم البيعة حتّى ألقت المحسن من بطنها؛ عمر در روز اخذ بيعت براى ابى بكر بر شكم فاطمه زد، او فرزندى كه در رحم داشت و نام او را محسن نهاده بودند، سقط كرد!». 👌این سخن و نقل نظام ، در کتابهای متعددی آمده است که ما در پاسخی ، از کتاب الملل و النحل شهرستانی ج 1 ص 57 آدرس دادیم ؛ 💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/11513 ❕و در پاسخی ، این نقل را از کتاب الوافی بالوفیات ، ج 6 ص 17 ، صفدی ، آدرس دادیم ؛ 💠 https://t.me/Rahnamye_Behesht/8080 ❕کسی که اندک سوادی داشته باشد ، می بینید که ما نقل نظام معتزلی را از دو کتاب مختلف اهلسنت آدرس داده ایم ، نه آنکه بگوییم دو کتاب مذکور برای خود نظام است . ❗️ما در یکی از دو پاسخ بالا ، از او با لقب مشهورش یاد کرده ایم و گفته ایم « نظام » ، و در پاسخ دیگر ، اسم و لقب او را با هم آورده ایم و گفته ایم ؛ « ابراهیم بن سیار ، نظام معتزلی » . درست به مانند این که ما گاهی می گوییم « شیخ صدوق » چنین نقل کرده است ، یا گاهی اسم و لقب او را با هم می آوریم و می گوییم ؛ « محمد بن علی بن بابویه ، صدوق » . ❕ملحد بیسواد برای خوش رقصی در برابر وهابیون سعودی ، چنین اشکالات سطحی و کودکانه را مطرح می کند . 🔸ادامه 👇
🔸ادامه 👇 ❕نظام از علمای بزرگ و نامی ، معتزله ، یکی از فرق مطرح اهل سنت است که شرح حال آنان را می توانید در ذیل بخوانید ؛ 📚الملل و النحل ، سبحانی ، ج 3 ص 219 👌خطیب بغدادی ، نظام را چنین معرفی می کند ؛ « ابراهیم بن سیار به بغداد آمد ، او از یکه تازان و صاحب نظران بر طبق مذهب معتزله بود ، و در علم کلام کتابهای زیادی نوشت ، او فردی ادیب با اشعار دقیق و پر معنا بود ، ابو عثمان جاحظ ( شاگرد او ) ، مطالب بسیاری از او نقل کرده است » 📚تاریخ بغداد ج 6 ص 97 ❕ابن ماکولا درباره او می گوید ؛ « او از یکه تازان و صاحب نظران علم کلام بود و اشعار زیبا و روانی ، سروده است » 📚الاکمال فی رفع الارتیاب ، ج 7 ص 274 ❕شریف مرتضی در مورد او می گوید ؛ « از متقدمین علم کلام بود که بسیار اهل دقت و غور در معانی بود » 📚امالی المرتضی ، ج 1 ص 187 ❕قاضی عبدالجبار نیز او را در « طبقات معتزله » ذکر می کند و می گوید ؛ « از اصحاب ابی الهذیل بود که در مسائلی با او مخالفت کرد » 📚فضل الاعتزال و طبقات المعتزله ، ص 264 ❕ابوعبیده در باره او می گفت ؛ « سزاوار نیست که در دنیا کسی مانند او باشد » « ما ینبغی ان یکون فی الدنیا مثله » 📚المنیه و الامل ص 29 ❕«در مورد او گفته اند که حافظ قرآن و تورات و انجیل و زبور بوده و آگاه بر مسائل فقهی مورد اختلاف مردم بوده است » 📚همان منبع ❕جاحظ در باره او می گوید ؛ « می گویند که در هر هزار سالی ، مردی ظهور می کند که نظیر و مانندی ندارد ، اگر این سخن صحیح باشد ، ابواسحاق ( نظام ) از آنان است » 📚الاعلام ، زرکلی ، ج 1 ص 43 ❕باز در مورد او گفته اند ؛ « او عالمی ممتاز در فقه بود که مدرسه ای مستقل برای محاربه بافلاسفه دهری تاسیس کرد » 📚تاریخ التراث العربی ، قسم 4 ج 1 ص 68 ❕در پاورقی کتاب « ذیل تاریخ مدینه السلام » ، نیز او را امام معتزلی معرفی کرده که سیره مشهوری دارد » 📚ذیل تاریخ مدینه السلام ، ج 1 ص 164 👌می بینیم که بزرگان اهل سنت ، از نظام به عظمت و بزرگواری یاد کرده اند ، اما متاسفانه ، برخی از این جهت که او به حقایقی اعتراف کرده بود ، او را مورد بی مهری شدید قرار داده و بدون ارائه دلیل ، تهمت های ناروائی را نثار او کرده و حتی او را از دین اسلام خارج دانسته و نسبت برهمائی به او داده اند ، در حالی که علمای اهل سنت ، نقل می کنند که نظام در ساعات پایانی عمر خود چنین می گفت ؛ « خدایا اگر می دانی که من در نصرت توحیدت کوتاهی نکردم و مذهبم توحید تو بوده است ، پس مرا بیامرز و سکرات و سختی موت را بر من آسان کن » ؛ نقل می کنند که در همان ساعت از دنیا رفت » 📚فضل الاعتزال ص 264 _ المنیه و الامل ص 29 _ 30 ❕این نقل ثابت می کند که نظام از مسیر توحید و بندگی خداوند خارج نشده بود ، و نسبت هایی که به او می دهند که برهمائی بوده یا از فاسق ترین مردمان و اهل مسکرات و شراب بوده است ، تهمت هایی است که مخالفین او از اشاعره ، نثارش کرده اند . ❕علمای افراطی اشاعری مسلک مخالف معتزله ، دلیل خود بر هجمه بر نظام را این می دانند که او اعتراف کرده است که پیامبر ، علی ع را به عنوان امام معرفی کرده ، اما عمر منکر این قضیه شده است ، در حالی که این اعتقاد ، اختصاص به نظام ندارد ، بلکه علمای دیگر اهل سنت نیز اعتراف به این قضیه کرده اند ، مانند غزالی که ذهبی در مورد غزالی می نویسد ؛ « او استاد و پیشوا و دریای علم و نشانه اسلام و اعجوبه زمان و صاحب کتابها و انسان با هوش فراوان و زیرک بود » 📚سیر اعلام النبلاء ج19 ص322 👌و در جای دیگر می گوید ؛ « خداوند در هر صد سال کسی را می فرستد تا احیا گر دین باشد ، در صده پنجم امام غزالی چنین بود » 📚همان مدرک ج14 ص202 ❕غزالی می گوید ؛ « به اتفاق همه مسلمانان پیامبر در خطبه غدیر فرمود هرکس من مولای اویم پس علی مولای اوست ، عمر پس از شنیدن این سخن به علی تبریک گفت ...اما پس از گذشت آن روزها عمر تحت تاثیر هوای نفس و حب ریاست قرار گرفت و استوانه خلافت را از مکان اصلی آن تغییر داد و با لشکر کشی ها ، بر افراشتن پرچم ها و گشودن سر زمین ها راه امت را به اختلاف و بازگشت به دوران جاهلی هموار کرد ، و مصداق این آیه قرآن شد که آن عهد را پشت سر خود انداختند و در برابر آن بهای ناچیزی به دست آوردند و چه بد معامله ای کردند ،و همین عمر بود که به پیامبر نسبت هذیان گفتن را داد » 📚سر العالمین ج1 ص18 ❕ملحد جیره خوار وهابیت ، مدعی شده است که ما پاسخش را در مورد آب آوردن علی اکبر علیه السلام نداده ایم ، تا بلکه نظر لطف اربابان وهابی اش را به سوی خود جلب کند ، و اندک جیره ای ارتزاق کند ، در حالی که ما پاسخش را در همان زمان که مطرح کرد دادیم ؛ 💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/12903 @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir
🤔 ❔عمری پرسیده که در زمان شهادت حضرت زهرا س اسما بنت عمیس زن ابوبکر بوده چطور درشب شهادت در خانه امیرالمومنین بوده یا بدون اذن شوهر بوده که معصیت کرده یا با اذن بوده پس نشان از رابطه حسنه بین ابوبکر وامیرالمومنین بوده است ❗️❗️ 💠💠 👌اسماء بنت عمیس رضی الله عنها ، ابتدا ، با جعفر طيّار ازدواج و با او به حبشه مهاجرت كرد و همه فرزندان آنها در حبشه به دنيا آمدند. در روز فتح خيبر (سال ششم هجرى) به همراه جعفر وارد مدينه شد و رسول خدا فرمود: «نمى‏ دانم از كدام واقعه مسرور شوم، از آمدن جعفر يا فتح خيبر». پس از شهادت جعفر در جمادى الاول سال هشتم هجرى، اسماء با ابو بكر ازدواج كرد و محمد بن ابى بكر حاصل اين ازدواج است‏ . بعد از مرگ ابو بكر، على بن ابى طالب عليه السّلام با اسماء ازدواج كرد و يحيى به دنيا آمد . ❕ اسماء از زنان مجلله روزگار و مخدّرات عالى مقدار است كه در تشيع و ولاى اهل‏ بيت عليهم السّلام مى ‏درخشيد. وى از سبقت‏ جويان در ايمان به اسلام است و قبل از اينكه رسول خدا در مكه داخل دار- ارقم شود، با آن حضرت بيعت كرد. 📚محدثات شیعه ، ص 33 👌اسماء ، از هنگامى كه به مدينه آمد، روز و شب براى فاطمه عليها السّلام چون مادر مهربان بود، به‏ طورى كه آن حضرت وصيتهايش را به او فرمود، و اسماء بنا به خواسته آن حضرت، عمارى‏ اى (تابوت) ساخت تا حجم بدن مباركش پيدا نباشد و برطبق وصيت فاطمه عليها السّلام در شستن بدن مطهر آن حضرت به على عليه السّلام كمك كرد. 📚الاستیعاب ، ج 4 ص 1897 _ بحار الانوار ج 43 ص 188 ❕اسماء از شهود قضيه فدك و از تكذيب‏ كنندگان حديث، «نحن معاشر الانبياء لا نورّث ما تركناه صدقة» است؛ اما ابو بكر شهادت او را نپذيرفت ؛ 📚بحار الانوار ، ج 29 ص 197 👌آن هنگام که در خانه ابو بكر مشورت كردند برای قتل على بن ابى طالب ع ، پس از مشورت قرار بر اين شد كه چون ابو بكر سلام نماز را بدهد ، خالد بن وليد على را به قتل برساند. اسماء از اين مشورت مطلع گرديد جاريه خود را به خانه حضرت فرستاد و او را در جریان واقعه قرار داد ؛ 📚بحار الانوار ج 29 ص 132 ❕مطابق روایات شیعه و اهل سنت ، اسماء بنت عمیس از زنان مومنه و جزو زنان بهشتی بوده است ؛ 📚خصال ج 2 ص 363 _ اسد الغابه ج 5 ص 479 🔸ادامه 👇
🔸ادامه 👇 ❔حال پرسش اینجاست که اگر ابوبکر قاتل فاطمه سلام الله علیها و دشمن علی ع بوده است ، چگونه همسر خود ، اسماء را می گذاشت که به نزد فاطمه س برود و او را تیمار داری کرده و کارهای غسل و کفن او را انجام دهد ❗️ 👌پاسخ روشن است . ❕ابوبکر و عمر پس از آنکه آن جنایات را در حق فاطمه س مرتکب شدند ، مورد فشار افکار عمومی قرار گرفتند که نسبت به دختر پیامبر ، چه اهانت ها و جسارت هایی انجام دادند ، لذا سعی داشتند که رضایت فاطمه س را بگیرند و از فشار افکار عمومی خارج شوند ، بر همین اساس ابوبکر ، حساسیت و مخالفتی ، در مورد اسماء و رفت و آمد او به خانه فاطمه س ، از خود نشان نمی داد . ❕ابن قتیبه از علمای مطرح اهل سنت می نویسد پس از آنکه غصب فدک و هتک حرمت حضرت زهرا صورت گرفت عمر به ابوبکر گفت ؛ « با هم نزد فاطمه برويم ؛ زيرا ما او را به خشم آورديم. آن دو نزد حضرت فاطمه آمدند و اجازه ورود خواستند؛ اما حضرت اجازه ورود ندادند. آن دو نزد حضرت علی آمدند و در اين باره سخن گفتند، حضرت علي آن دو را نزد حضرت فاطمه آورد، هنگامي كه نزد حضرت نشستند، حضرت فاطمه روي خود را به سوي ديوار برگردانيد. آن دو به حضرت سلام كردند، آن حضرت جواب شان را نداد....» 📚الامامه و السیاسه ص29 ❕ فاطمه س ، خطاب به آن دو که در صدد کسب رضایت بودند ، فرمود ؛ «شما را به خدا سوگند مي‌دهم، آيا نشنيده ايد كه رسول خدا فرمود ؛ خشنودي فاطمه خشنودي من و خشم فاطمه خشم من است، پس هر كه فاطمه دخترم را دوست داشته باشد مرا دوست دارد و هركه او را خشنود سازد مرا خشنود ساخته و هر كه فاطمه را خشمگين نمايد مرا خشمگين ساخته است. هردو گفتند: اين روايت را از آن حضرت شنيده ايم. 👌فرمود: «من خداوند و فرشتگان او را شاهد مي‌گيرم كه شما دو نفر مرا به خشم آورديد و خشنود نساخته ايد، هرگاه با رسول خدا ملاقات كنم از شما دو نفر شكايت مي‌كنم ... به خدا سوگند در هر نمازي كه بجا مي‌آورم تو را ( ابوبکر )نفرين خواهيم كرد. 📚الامامه و السیاسه ص29 _ انساب الاشراف ، ج10 ص79 _ السقیفه و الفدک ، جوهری، ص102 👌اگر از این پاسخ هم چشم بپوشیم ، باز هم گفتنی است که رسیدگی به فاطمه س ، امری واجب و لازم بر اسماء ، بوده است ، زیرا کسی جز او به فاطمه س ، نزدیکتر نبود . ❕بر این اساس ، در جایی که زن باید وظیفه واجب و ضروری خود را انجام دهد ، اما مرد اجازه خروج از منزل را به او نمی دهد ، در چنین موردی ، زن برای خروج از منزل ، نیازی به اجازه شوهر ندارد ، چنان که پیامبر گرامی و علی علیهماالسلام فرمود ؛ « لَا طَاعَةَ لِمَخْلُوقٍ فِي مَعْصِيَةِ الْخَالِقِ » «طاعت مخلوق در خالق روا نيست‏ » 📚الفقیه ، ج 4 ص 381 _ نهج البلاغه حکمت 165 ❕این روایت را علمای اهل سنت هم از پیامبر گرامی نقل می کنند ؛ 📚مسند احمد ، ج 2 ص 333 _ سنن ترمذی ، ج 3 ص 604 👌بنابراین ، اسماء برای رسیدگی به فاطمه س ، و انجام وظیفه واجب خود ، نیازی به اذن و اجازه ابوبکر نداشته است . @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir
👌بخشی از پیامهای پر مهر شما عزیزان ، که قوت قلب ما جهت ادامه فعالیت در مسیر شبهه زدایی و آگاهی سازی می باشد .🌺🌺🌺 ❕شما نیز نظرات خود در مورد کانال را با ما مطرح کنید 🌺🌺🌺
🤔 ❔امامان وهابی شیعه ✍ امام باقر علیه السلام مورد ادعای شیعه را از ارکان اسلام نمی داند ... ....بَنَى الْإِسْلَامَ عَلى خَمْسٍ : شَهَادَةِ أَنْ لَا إِلهَ إِلاَّ اللهُ ، وَأَنَّ مُحَمَّداً صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم عَبْدُهُ وَرَسُولُهُ [٨] ،وَإِقَامِ الصَّلَاةِ ،وَإِيتَاءِ الزَّكَاةِ ، وَحِجِّ الْبَيْتِ ، وَصِيَامِ شَهْرِ رَمَضَانَ ‏...؛‌ « ...خداوند اسلام را بر پنج چیز بنا کرد: 1⃣ گواهی به اینکه خدایی جز الله نیست و اینکه محمد(ص) بنده و رسول اوست و2⃣ برپایی نماز، و3⃣پرداخت زکات، و4⃣ رفتن به حج و 5⃣گرفتن روزه ماه رمضان...» نام کتاب : الکافی- ط دار الحدیث نویسنده : الشيخ الكليني    جلد : 3  صفحه : 85 ❗️❗️ 💠💠 👌در روایات فراوانی که فوق حد تواتر است ، و شیخ حر عاملی مفصلا آنها را در وسائل الشیعه نقل می کند ؛ 📚وسائل الشیعه ج 1 ص 13 باب 1 ❕ولایت اهلبیت علیهم السلام ، به عنوان رکن رکین و اساسی فرائض دینی معرفی شده است . 👌امام باقر عليه السلام فرمود ؛ « اسلام بر پنج پايه استوار است: نماز، زكات، روزه، حج و ولايت؛ و بر هيچ چيز به اندازه ولايت تأكيد نشده است » 📚الکافی ج 2 ص 18 👌 و فرمود ؛ « اسلام بر پنج چيز استوار است: نماز، زكات، حج، روزه و ولايت. زراره مى ‏گويد: پرسيدم: از ميان آنها كدام برتر است؟ فرمود: ولايت برتر است؛ زيرا ولايت كليد آنهاست و صاحب ولايت، راهنما به سوى آنها مى‏ باشد. » 📚الکافی ج 2 ص 18 ❕در روایت دیگر آمده است که راوی می گوید شنيدم كه ابو بصير از امام صادق عليه السلام پرسيد ؛ قربانت گردم! به من بگو آن كدام دين است كه خداوند عز و جل بر بندگان، فرض كرده است و ندانستن آن را بر نمى‏ تابد و جز آن را از ايشان نمى‏ پذيرد؟ امام عليه السلام فرمود: «سخنت را تكرار كن». او سخنش را باز گفت. امام عليه السلام فرمود ؛ «گواهى به اين كه معبودى جز خداى يكتا نيست و محمّد پيامبر خداست. نيز بر پا كردن نماز و پرداخت زكات و حجّ خانه خدا- براى كسى كه توانايى آن را دارد- و روزه ماه رمضان».امام عليه السلام اندكى سكوت كرد و سپس دو بار- فرمود: «و ولايت». 📚الكافي: ج 2 ص 22 ، بحار الأنوار: ج 69 ص 15 ❕امام باقر ع فرمود ؛ « اسلام بر پنج پايه استوار است: بر پا داشتن نماز و دادن زكات و حجّ خانه خدا و روزه گرفتن در ماه رمضان و ولايت ما اهل بيت. خدا در چهار تا از آنها رخصت داده ولى در ولايت رخصت نداده است، هر كس مالى ندارد زكات بر وى واجب نيست و هر كس كه نزد او مالى نباشد حج بر وى واجب نيست و هر كس مريض باشد نماز را نشسته مى ‏خواند، روزه رمضان را مى‏ خورد، ولى انسان چه سالم باشد چه مريض و چه مالدار باشد و چه بى ‏مال، ولايت بر او لازم و واجب است. » 📚خصال ج 1 ص 278 _ بحار الانوار ج 65 ص 376 ❕حال وهابی به نقلی از امام باقر ع استناد کرده است که امام ع ، ولایت را جزء فرائض پر اهمیت دینی ذکر نکرده است ، روایت مذکور از امام ع بر اساس تقیه و موافق با روایات اهلسنت صادر شده است ، چنان که اهلسنت از پیامبر گرامی نقل می کنند که فرمود ؛ « اسلام بر پنج چیز استوار شده است ؛ شهادت لا اله الا الله ، و این که محمد بنده و رسول خداوند است و اقامه نماز و پرداخت زکات ، و حج خانه خدا و روزه رمضان » « قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ سَلَّمَ: «بُنِيَ الْإِسْلَامُ عَلَى خَمْسٍ. شَهَادَةِ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ أَنَّ مُحَمَّدًا عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ. وَ إِقَامِ الصَّلَاةِ. وَ إِيتَاءِ الزَّكَاةِ. وَ حَجِّ الْبَيْتِ. وَ صَوْمِ رَمَضَانَ». 📚صحیح مسلم ج 1 ص 45 ❕لذا می بینیم راوی از امام صادق علیه السلام سوال کرد که ؛ « دو خبر از شما می بینیم که یکی از آنها موافق اهل سنت و دیگری مخالف عقیده اهل سنت است ، کدام خبر را اخذ کنیم ؟ امام علیه السلام فرمود آن خبری را که👈 با اهل سنت مخالف است ،👉 آن را اخذ کنید چرا که رشد و هدایت در آن است » 📚 الکافی ج 1 ص 68 @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir
👌پاسخ پرسش کاربر در مورد اعتقاد اهلسنت به مهدی موعود عج الله فرجه الشریف را در ذیل بخوانید ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2604
👌پاسخ پرسش کاربر در مورد جبر و اختیار و نقش خداوند در افعال ما را در ذیل بخوانید ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2280
🤔 ❔آيت الله سيد كمال حيدرى: كتاب قرآنى كه در دست ماست، به قرائت شخصى است به نام حفص كه ١٨٠ سال پس از وفات پيامبر اسلام زندگى ميكرده است و اصولا اين آيات ربطى به محمد ندارد. نكته مهمتر اينكه: تمامى علماى شيعه و اهل سنت، اين شخص را فاسق و دروغگو و غيرقابل اعتماد معرفى كرده اند. ايشان با استناد به البانى و خوئى دو تن از بزرگان اهل سنت و شيعه، ادعاى خود را مطرح ميكند.(منتظر توهين كانال پرسمان اعتقادى به حيدرى بمانيد) ما در كانال نقد اسلام يك ويديو ترجمه كرديم از دكتر جى اسميث كه با بررسى قرآنهاى موجود، اثبات كرد كه ٣١ قرآن مختلف هم اكنون در كشورهاى اسلامى موجود است كه همه با هم اختلاف دارند ❗️❗️ 💠 💠 ❕اهلبیت علیهم السلام ، شیعیان را تاکید می کردند که قرآن را مطابق آنچه که توده مسلمین ، سینه به سینه از پیامبر گرامی ، فرا گرفته اند ، بخوانند و به اجتهادات قراء در قرائت قرآن ، توجه نکنند . 👌امام باقر ع فرمود ؛ «قرآن واحد است و از پيش‏گاه خداى يگانه و واحد فرود آمده است و اين اختلافات از راويان بر آن وارد مى ‏شود» 📚الکافی ج 2 ص 630 ❕ اين سخن، بدين معنا است كه قرائت نازل شده از جانب خدا يكى است و قرآن به نصّ واحد نازل گشته است و اختلاف در روايت اين نصّ بر حسب اجتهاد قاريان است. حديث بعدى، اين معنا را توضيح مى‏ دهد ، امام صادق ع فرمود ؛ «قرآن بر حرف واحد و از نزد خداى واحد نازل گشته است» 📚الکافی ج 2 ص 630 👌منظور نفى قرائت‏هاى متداولى است كه مردم آن‏ها را متواتر از پيامبر پنداشته‏ اند. امام چنين مطلبى را انكار مى ‏كند، زيرا قرآن به نصّ واحد نازل شده است . ❕سالم بن سلمه گويد ؛ «شخصى در محضر امام صادق عليه السّلام آياتى از قرآن را قرائت‏ كرد و به‏ طورى كه من شنيدم، قرائت او غير از قرائت ديگر مردم بود. امام عليه السّلام به وى گفت: «از اين قرائت خوددارى كن و همان‏گونه كه مردم مى ‏خوانند تو هم بخوان» 📚الکافی ج 2 ص 633 ❕ اين شخص بر حسب اجتهادات قرّاء، قرآن را به ‏وجوه مختلف قرائت كرده است و از آن‏جا كه اين قبيل قرائت‏ها، به منزله بازى با نص قرآن كريم است، امام وى را نهى كرده است و دستور داده كه همان قرائت معروفى را كه مردم ملتزم به آن هستند اختيار كند، زيرا قرائت صحيح كه در شريعت بدان امر شده، همان قرائتى است كه هر نسلى از نسل پيش تا از پيامبر و او از جبرئيل و او از خداوند ، اخذ كرده است و توجّهى به قاريانى كه فن قرائت را همانند يك نوآورى و صنعت حرفه خود قرار داده ‏اند، نبايد كرد و تنها قرائتى كه با قرائت عامه مسلمانان موافق باشد، بايد مورد توجه قرار گرفته شود. ❕سفيان بن السمط مى‏ گويد ؛ « در مورد تنزيل قرآن از امام صادق عليه السّلام پرسيدم، وى گفت: «همان‏گونه كه آموخته ‏ايد، بخوانيد» 📚الکافی ج 4 ص 667 ❕وى از نص اصلى كه براى نخستين بار نازل شده سئوال كرده است، زيرا ديده است كه قرّاء در اين زمينه اختلاف دارند و امام پاسخ مى‏ دهد كه نص اصلى همان است كه امروز ميان مردم متداول است و فرموده او (همان‏گونه كه آموخته ‏ايد بخوانيد) به اين معنا است كه بر شما (يعنى عامه مسلمانان) واجب است قرآن را همان‏گونه كه خلفا عن سلف از پيامبر گرامی فرا گرفته ‏ايد، بخوانيد. ❕على بن الحكم مى‏ گويد ؛ « عبد اللّه بن فرقد و معلّى بن خنيس براى من نقل كردند كه ما در محضر امام صادق عليه السّلام بوديم و ربيعة الرأى نيز با ما بود. در آن‏جا پيرامون فضل قرآن سخن به ميان آمد. امام صادق عليه السّلام فرمود: «اگر ابن مسعود قرآن را طبق قرائت ما نمى ‏خوانده است، گم‏راه بوده است». ربيعه گفت: گم‏راه؟ امام عليه السّلام گفت: «بلى، گم‏راه». امام صادق عليه السّلام، اضافه كرد: «ما قرآن را طبق قرائت ابىّ مى‏ خوانيم» 📚سفینه البحار ج 6 ص 81 ❕در آن مجلس درباره قرائت‏هاى غير متعارف ابن مسعود بحث مى‏ شده و امام عليه السّلام به آنان تذكر داده كه اين قرائت‏ها جايز نيست و قرائت صحيح، همان قرائت عامّه مسلمانان است و كسى كه از اين روش متداول عامه تخطّى كند گم‏راه است، زيرا چنين كسى از روش مسلمانان كه نسلا بعد نسل از پيامبر فرا گرفته ‏اند، عدول و تخطى كرده است. و اگر ابن مسعود قرآن را بر خلاف روش مسلمانان قرائت مى‏ كرده است (به فرض صحت نسبت) گم‏راه است، زيرا طريق ميانه، طريقى است كه جامعه مسلمانان در آن مشى مى ‏كنند و كسى كه از اين راه ميانه گام برون نهد، هر كس كه باشد گم‏راه خواهد بود. 🔸ادامه 👇
🔸ادامه 👇 ❕اما اين گفته امام كه ما قرآن را بر طبق قرائت ابىّ مى‏ خوانيم، اشاره است به دوران يك‏سان شدن مصحف‏ها در عهد عثمان كه ابىّ بن كعب قرآن را املاء مى‏ كرد؛ و گروهى آن را بر وفق املاء او مى ‏نوشتند و هرگاه در مورد نص اصلى اختلاف داشتند، براى رفع اختلاف به وى مراجعه مى‏ كردند و مصحف موجود كه مورد قبول عامّه مسلمانان است، بر طبق املاء ابىّ بن كعب است و قرائت منطبق بر قرائت ابىّ بن كعب، كنايه از التزام به چيزى است كه هم ‏اكنون عامه مسلمانان برآنند. 📚علوم قرآن ، معرفت ، ص 222 👌 قرائت حفص از عاصم از ابوعبدالرحمان سلمی ، از امیر مومنان ، همان قرائت عامه مسلمانان است ؛ 📚تهذیب التهذیب ج 2 ص 346 _ تاریخ الاسلام ج 11 ص 76 ❕ زيرا حفص و استاد او عاصم شديدا به آن‏چه كه با قرائت عامّه و روايت صحيح و متواتر ميان مسلمانان موافق بود، پاى‏بند بودند. اين قرائت را عاصم از شيخ خود ابو عبد الرحمان سلمى و او از امام «امير المؤمنين» اخذ كرده است و على عليه السّلام به هيچ قرائتى جز آن‏چه با نصّ اصلى وحى كه ميان مسلمانان از پيامبر متواتر بوده، قرائت نمى ‏كرده است. اين قرائت را عاصم به شاگرد خود حفص آموخته است. از اين رو در تمامى ادوار تاريخ مورد اعتماد مسلمانان قرار گرفت و اين اعتماد عمومى صرفا از اين جهت بوده است كه با نص اصلى و قرائت متداول توافق و تطابق داشته است. نسبت اين قرائت نيز به حفص، به اين معنا نيست كه اين قرائت مبتنى بر اجتهاد حفص است؛ بلكه اين يك نسبت رمزى است براى تشخيص اين قرائت و قبول قرائت حفص، به معنا قبول قرائتى است كه حفص اختيار كرده و پذيرفته است؛ زيرا اين قرائت از روز نخست بين مسلمانان متواتر و متداول بوده است. 📚التمهید فی علوم القرآن ، ج 2 ص 157 ❕بنابراین ، حفص اگر چه در زمان پیامبر نبوده است ، اما با وسائطی که به امیر مومنان ع منتهی می شود ، قرائت پیامبر را ، قرائت کرده و چون این قرائت مطابق با قرائت مشهور مسلمین بوده است ، مورد قبول تمام علما واقع شده و به عنوان قرائت رسمی قرآن معرفی شده است که غالب قرآن های کنونی بر اساس آن قرائت ، چاپ می شوند . 👌حفص می گوید ؛ «عاصم به من گفت: قرائتى را كه به تو آموختم، همان قرائتى است كه از ابو عبد الرحمان سلمى اخذ كرده‏ ام و او عينا از على عليه السّلام فرا گرفته است » 📚معرفه القراء الکبار ، ج 1 ص 75 _ الطبقات ، ج 1 ص 348 ❕قرائتی که حفص از عاصم ارائه می دهد ، مورد قبول تمام علما واقع شده و آنان او را در این قرائت تصدیق کرده اند . 👌ابن المنادى می گوید ؛ «پيشينيان حفص را در حفظ و ضبط قرآن برتر از ابن عياش مى‏ دانستند و او را به ضبط كامل قرائتى كه از عاصم آموخته بود، توصيف‏ كرده‏ اند» 📚النشر فی القراءات ، ج 1 ص 156 ❕شاطبى درباره وى مى‏ گويد ؛ «حفص به جهت دقّت و اتقان در قرائت، برتر از ديگران شمرده مى ‏شد». 📚شرح الشاطبیه ص 14 ❕ ابن معين می گويد ؛ «روايت صحيحى كه از قرائت عاصم باقى است، روايت حفص بن سليمان است» 📚النشر فی القراءات ، ج 1 ص 156 _ معجم الادباء ج 10 ص 216 ❕رفاعی نیز می گوید که حفص عالم ترین افراد به قرائت عاصم بوده است ؛ 📚غایه النهایه فی طبقات القراء ج 1 ص 254 👌می بینیم بزرگان اهلسنت ، حفص را در قرائتش ازعاصم ستوده اند و او را تصدیق و مورد مدح قرار داده اند ، اما از آنجایی که حفص شیعه بوده و از یاران امام صادق ع بوده است ؛ 📚رجال طوسی ، ص 176 _ مقباس الهدایه ج 2 ص 228 ❕برخی از علمای اهلسنت ،حفص را در نقل حدیث ( نه قرائت قرآن ) تضعیف کرده اند ، که این تضعیف هم قاعدتا به سبب شیعه بودن حفص است ، با این وجود بزرگان رجالی اهلسنت ، حفص را در نقل حدیث نیز توثیق کرده اند ، بزرگانی چون احمد و وکیع و ذهبی ، حفص را توثیق کرده اند ؛ 📚تاریخ بغداد ، ج 8 ص 186 _ میزان الاعتدال ج 1 ص 558 👌مرحوم محقق خویی نیز مطابق آنچه از اهلسنت نقل شده است ، حفص را تضعیف می کند ، که ما روشن کردیم این تضعیف اشتباه است و همگان حفص را در نقل قرائت ، توثیق و تصدیق کرده و در نقل روایت هم ، بزرگان رجالی اهلسنت ، حفص را توثیق کرده اند . ❕با این وجود ، محقق خوئی تصریح می کند که چون مثلا ائمه ، ردع و ممنوعیتی بر این قرائات مشهور ، ( مانند قرائت حفص ) ، صادر نکرده اند ، این نشان از اعتبار و حجیت چنین قرائاتی است ، زیرا مورد تایید معصومین ع قرار گرفته است ؛ 📚البیان فی تفسیر القرآن ص 166 ❕بنابراین قرآن یک قرائت مشهور بین مسلمین دارد که سینه به سینه به پیامبر گرامی منتهی می شود که قرائت حفص از عاصم ، مطابق با همین قرائت مشهور است و سایر قرائات ، اجتهادات قراء است که هیچ ارزش و اعتباری ندارد ، چنان که در ذیل توضیح داده ایم ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/1053 @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir
👌معاند مدعی است که پیامبر گرامی دستور داده است که از گله یهودیان گوسفند بدزدند تا ایشان کباب کنند ، در ذیل پاسخ دروغگویی او را داده ایم ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/3298
👌ملحد مفت خور مدعی شده است که کشاورزی و زبان و محاورات کلامی ، از جمله ابداعات بشری پس از گذشت قرن ها و زمان ها بوده است و بشر ابتدایی قادر به کشاورزی و محاورات زبانی نبوده است ، اما مسلمین مدعی اند که آدم اول پیامبر الهی بوده است که زبان بلد بوده و کشاورزی می کردند ، این مطلب با کشفیات امروز همخوانی ندارد ، در ذیل پاسخش را داده ایم ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/1190 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/2130
❕پاسخی به توهمات ملحد وهابی جیره خوار ، در مورد شهادت فاطمه صدیقه سلام الله علیها ؛ 1⃣ذهبی امام الحدیث و امام الجرح و التعدیل در نزد اهلسنت ، در دو کتاب خود ، سیر اعلام النبلاء و میزان الاعتدال ، همچنین ابن حجر عسقلانی در لسان المیزان نقل می کنند ؛ « عمر چنان لگدی به فاطمه زد که سبب سقط محسن گردید » 📚سیر اعلام النبلاء ، ج 15 ص 587 _ میزان الاعتدال ، ج 1 ص 283 _ لسان المیزان ج 1 ص 268 ❕ما در پاسخی که حدود چهار سال پیش در این رابطه نوشتیم ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2301 👌نقل فوق را از ذهبی و کتاب او نقل کردیم ، و برای آنکه نشان دهیم که نقل فوق ، متعدد آمده است ، در ذیل عنوان نقل ذهبی ، از کتاب « لسان المیزان » نیز آدرس دادیم ، تا نشان دهیم که علاوه بر آنکه این نقل در کتابهای ذهبی آمده است ، در کتاب لسان المیزان هم که برای ابن حجر است نیز آمده است ، تا پس از آن با استناد به این کلام ابن تیمیه که می گوید ؛ « زیادی و تعدد راه های نقل حدیث ، برخی از آنها ، برخی دیگر را تقویت می کند که خود زمینه یقین و اطمینان به آن حدیث را فراهم می کند ، اگر چه راویان آن گروهی از فاسقان و فاجران باشند » 📚کتب و رسائل و فتاوی ابن تیمیه ، ج 18 ص 26 ❕دیگر وهابیت نتواند اشکال سندی بگیرد . 👌بنابراین آدرس دادن ما از کتاب لسان المیزان ذیل عنوان نقل ذهبی ، تنها برای بیان و اثبات تعدد نقل بوده است ، و نگفتیم که لسان المیزان از خود ذهبی است تا شما اشکال کنید که چنین نسبتی صحیح نیست . 2⃣راوی و تایید کننده اصلی این نقل ، شخصی به نام « ابن ابی دارم » است که ذهبی و ابن حجر ، نقل فوق را مستند به او نقل می کنند و سلسله راویان به او منتهی می شود . ❕ملحد وهابی مدعی شده است که علمای اهلسنت ، این فرد را رافضی و دروغگو و غیر ثقه و غیر قابل اعتماد معرفی کرده اند ، حال چگونه می توان به نقل چنین کسی اعتماد کرد ❗️ 👌ما در پاسخ می گوییم که طبق تصریح خود علمای اهلسنت ، ابن ابی دارم از افراد برجسته و عالم در نزد اهلسنت است ، چنان که ذهبی در مورد او می گوید ؛ « او امام و حافظ و فاضل است » 📚سیر اعلام النبلاء ، ج 15 ص 576 ❕و باز می گوید ؛ « از اوصاف او ، حافظ بودن روایات و معرفت به علم روایت است و تنها عیب وی ، عقاید شیعی بوده است » 📚سیر اعلام النبلاء ، ج 15 ص 577 ❕و باز درباره او می گوید ؛ « محمد بن حماد حافظ درباره او گفته که او شخصی با اعتقاد صحیح در تمام دوران زندگی خود بوده است » 📚سیر اعلام النبلاء ، ج 15 ص 578 ❕همچنین در میزان الاعتدال ادامه می دهد که می گوید ؛ « او در تمام عمر خویش ، عقاید صحیح و ثابتی داشت » 📚میزان الاعتدال ج 1 ص 139 ❔می بینیم که آنان ابن ابی دارم را ستوده اند ، اما چه اتفاقی می افتد که هنگامی که راوی مورد بحث ، جریان مذکور را نقل می کند ، او را به خاطر نقل چنین روایتی ، به دلیل شیعه بودن ، مطرود دانسته و حتی وی را با القابی چون ؛ « پیر مرد گمراه خرفت » ( سیر اعلام النبلاء ، ج 15 ص 587 ) ، مورد فحاشی قرار می دهند ❗️ ❔به کدام دلیل رجالی ، روایت یک راوی به جرم ارادتش به اهلبیت پیامبر اسلام ، غیر قابل قبول می گردد ❗️ ❕اگر ملاک برای قبول و یا عدم قبول روایت ،رافضی بودن یا نبودن است ، باید اهل سنت بر نام تعداد زیادی از روایات صحاح سته خود ،خط بطلان بکشند ، چرا که صحاح سته ، از رافضیان روایت نقل کرده اند ❗️ 👌در کتاب المراجعات ، صد تن از راویان رافضی در اسناد اهلسنت مانند صحیح بخاری و ... مورد بحث و بررسی و وثاقت توسط علمای اهلسنت قرار گرفته اند ؛ 📚المراجعات ، نامه 16 ص 137 ❕می بینیم که بزرگان اهلسنت ، از رافضیان روایت نقل می کنند و آنان را توثیق می کنند ، اما وقتی که آن رافضی پرده از حقایقی بردارد که علمای اهلسنت نمی پسندند ، او را مورد اهانت و دشنام قرار داده و به سبب رافضی بودن تضعیف می کنند ❗️ 👌این تناقض گویی و تعصب ورزی علمای اهلسنت است که دامن ابن ابی دارم را نیز گرفته است و او را تنها به سبب آنکه پرده از حقایق برداشته است ، مورد خشم و تعصب ورزی قرار داده اند ، با این که خودشان او را به فضل و بزرگی ستوده اند . 👈 بنابراین تضعیف ابن ابی دارم چون ناشی می شود از تعصب و تناقض گویی علمای اهلسنت ، مورد اعتناء و تکیه نیست .👉 @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir
👌وهابی مدعی است که در روایات شیعه ، تنها خمس غنائم ، مشروعیتش ثابت شده است ، نه خمس مکاسب و در آمد سالیانه ، در حالی که توجه ندارد که مقصود از ماده « غنم » ، مطلق سود بردن و فایده بردن است که شامل درآمد سالیانه نیز می شود و این واژه اختصاص به غنیمت جنگی ندارد ، در ذیل توضیح داده ایم ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2222 ❕و مشروعیت خمس درآمد سالیانه را ، از کتب اهلسنت هم اثبات کرده ایم؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/1496 👌و از نظر روایات شیعه هم ، مفصلا مشروعیت خمس درآمد سالیانه و مکاسب را ثابت کرده ایم ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2222
🤔 ▪️جا زدن مورخ شيعى بعنوان عالم اهل سنت در تصوير بالا سمت چپ: ملاى پرسمان براى اثبات قتل فاطمه، به علماى اهل سنت استناد ميكند و نام و آدرس منبع آنها را مينويسد. در شماره ٣ ايشان نوشته است مسعودى و در زير متن آدرس منبع چنين است: اثبات الوصية ص ١٤٢ ما هم به اين كتاب در سايت فقاهت كتابخانه آنلاين حوزه مراجعه كرديم، در صفحه ٨ كتاب اثبات الوصية در مورد عقايد نويسنده كتاب يعنى على بن حسين المسعودى چنين نوشته: شيعه دوازده امامى و از بزرگان مورد اعتماد بود كه علماى شيعه منجمله علامه حلّى در كتاب الخلاصه به آن اعتراف كرده است و گفته: بسيار مطمئن و از يارانمان. همچنين شهيد ثانى در حواشى الخلاصه، ملا عبدالله معروف به الافندى در كتاب رياض العلماء، مجلسى در الوجيزه و در جلد اول بحار الانوار، سيد بن طاووس در فرج المهموم و همچنين نجاشى در كتاب رجال خود او را شيعه ١٢ امامى معرفى كرده اند. اما در كانال پرسمان ، مسعودى بعنوان يكى از علماى اهل سنت به مخاطب خورانده ميشود ❗️❗️ 💠💠 👌ما در گذشته ؛ 💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/5204 ❕به این نقل مسعودی استناد کرده ایم که می گوید ؛ «آنان در هجوم خود به خانه فاطمه سیده زنان را در پشت درب چنان فشردند که محسن را سقط کرد» 📚اثباه الوصیه ص 146 👌شیعه بودن مسعودی ، بسیار مورد شک و تردید است ، خصوصا آنکه شما اگر به کتاب « مروج الذهب » مراجعه کنید ، به وضوح ثابت می شود که مسعودی سنی مسلک بوده است . ❕او در کتابش از ابوبکر با لقب صدیق یاد می کند و از خلفای ثلاثه ، با تعبیر « رضی الله عنه » یاد می کند ؛ 📚مروج الذهب ج 1 ص 33 ❕خلفای ثلاثه و عمر بن عبد العزیز را خلیفه پیامبر می داند و از عمر بن عبدالعزیز نیز با عنوان ؛ « رضی الله عنه » یاد می کند ؛ 📚همان ص 35 ❕و مفصلا شرح حال خلفای ثلاثه را نقل می کند و از آنان مدح و تمجید می کند . 👌بزرگان اهلسنت هم ، مسعودی را معتزلی و شافعی مسلک معرفی می کنند و مورد مدح و تمجید قرار می دهند . ❕زرکلی نقل می کند که او معتزلی بوده است . 📚الاعلام ج 4 ص 277 ❕یا در کتاب غربال الزمان فی وفیات الاعیان ، در مورد او می نویسد ؛ « آثاری در تاریخ نوشت که کسی مانند آن را ننوشته است و در اصول دین و غیر آن از فنون مختلف صاحب اثار است » 📚غربال الزمان فی وفیات الاعیان ، یحیی بن ابی بکر ، ص 302 ❕صفدی نیز از او با تعبیر « علامه ، اخباری » یاد می کند ؛ 📚الوافی بالوفیات ج 21 ص 5 👌در کتاب شذرات الذهب فی اخبار من ذهب نیز از مسعودی به عنوان یک معتزلی یاد می شود ؛ 📚شذرات الذهب ج 1 ص 33 ❕عمر رضا کحاله نیز از مسعودی با عنوان مورخ صاحب فنون یاد می کند ؛ 📚معجم المولفین ج 7 ص 80 ❕ذهبی نیز از مسعودی با عنوان صاحب غرائب و فنون یاد می کند که معتزلی بوده است ؛ « کان معتزلیا » 📚سیر اعلام النبلاء ج 15 ص 569 ❕کتبی نیز از او تعبیر می کند ؛ « علامه صاحب غرائب بوده است » 📚فوات الوفیات ج 2 ص 81 ❕سبکی نیز نام مسعودی را در زمره علمای شافعی آورده و او را مورخ و صاحب فتوا و علامه می داند و می نویسد ؛ « منش او اخباری گری است و صاحب فتوا بوده و فردی دانشمند است » 📚طبقات الشافعیه الکبری ، ج 3 ص 456 ❕علیمی حنبلی نیز در مورد او می گوید ؛ « از بزرگان تاریخ و از مشهور ترین کسانی است که برای جمع آوری حدیث مسافرت می کرد ، ... کتابهای متعددی نوشت که از جمله آنها ، مروج الذهب و اخبار الزمان و کتابهای با ارزش دیگر است » 📚الانس الجلیل ، ج 1 ص 11 ❕مترجم کتاب اثباه الوصیه ، آقای محمد جواد نجفی می نویسد ؛ « ملا كاتب چلبى در كتاب كشف الظنون در لغت (مروج) مسعودى صاحب مروج الذّهب را از علماء اهل تسنن بشمار آورده ، ياقوت حموى در كتاب معجم الادباء مسعودى صاحب مروج الذّهب را از علماء سنيها مى ‏داند. » 📚ترجمه اثباه الوصیه ، ص 11 ❕استنادات او به کتب ذیل می باشد ؛ 📚کشف الظنون ، ج 2 ص 1659 _ معجم الادباء ، ج 4 ص 1705 🔸ادامه 👇
🔸ادامه 👇 ❕از علمای معاصر نیز ، استاد مکارم شیرازی ، مسعودی را از علمای اهلسنت می داند و انتقاداتی را نسبت به او ایراد می کند ، در جایی می نویسد ؛ ❕«مسعودى» در «مروج الذهب» ارقام عجيب ترى را ارائه مى ‏دهد (هر چند او اين تبعيضهاى نارواى شگفت ‏آور را به حساب جود و كرم عثمان مى‏ گذارد ولى جود و كرم از چه چيز و از مال چه كسى) » 📚پيام امام امير المومنين عليه السلام، ج‏1، ص ، 532 ❕در جای دیگر می نویسد ؛ « مسعودى در مروج الذهب مى‏ نويسد: «آنگاه كه ابو بكر در حال احتضار بود چنين گفت:سه چيز انجام دادم و تمنّا مى ‏كردم كه اى كاش انجام نمى‏ دادم؛ يكى از آن سه چيز اين بود: فوددت أنّي لم أكن فتّشت بيت فاطمة و ذكر في ذلك كلاما كثيرا!؛ آرزو مى‏ كردم كه اى كاش حرمت خانه زهرا را هتك نمى‏ كردم. وى در اين مورد سخن زيادى گفته است!!». ( مروج الذهب ج 2 ص 301 ) 👈مسعودى با اينكه نسبت به اهل بيت گرايشهاى موافقى دارد؛ ولى اينجا از بازگويى سخن خليفه خوددارى كرده و با كنايه رد شده است. البتّه سبب را خدا مى ‏داند، بندگان خدا هم اجمالا مى‏ دانند ! 👉 📚پيام امام امير المومنين عليه السلام، ج‏8، ص 51 ❕و در جای دیگر می نویسد ؛ « چند دسته از عامه (مفسّران و مورّخان و فقهاء) متعرّض اين مسأله شده ‏اند مفسّران در ذيل آيه «وَ اتْلُ عَلَيْهِمْ نَبَأَ ابْنَيْ آدَمَ بِالْحَقِّ إِذْ قَرَّبا قُرْباناً فَتُقُبِّلَ مِنْ أَحَدِهِما ...» اين بحث را مطرح كرده ‏اند. 👈چون آنها معتقدند به اينكه فرزندان آدم دوقلو به دنيا آمده‏ اند و داستان همزاد قابيل كه زيباتر از همزاد هابيل بود و اينكه يكى از عوامل قتل هابيل حسادتى بود كه قابيل از اين كار داشت، بنابراين در ذيل اين آيه روايات مربوط به ازدواج فرزندان آدم را نقل كرده ‏اند. 👈 👈از جمله زمخشرى در كشّاف و از بين مورّخين ابن اثير در الكامل و طبرى در تاريخ طبرى و مسعودى در مروج الذهب 👉به اين مسأله پرداخته‏ اند. ابن اثير بعد از نقل قصّه هابيل و قابيل بيان مفصّلى دارد و ازدواج با يكديگر را ترجيح مى‏ دهد. طبرى در تاريخش از افراد متعدّد نقل مى‏ كند. 👈مسعودى مى ‏گويد كه آدم عليه السلام كوشش كرد كه اينها با همزاد خود ازدواج نكنند ولى چون موضع اضطرار بود و راهى نداشت، هر يك با همزاد ديگرى ازدواج كرد.👉 📚کتاب النکاح ، مکارم شیرازی ، ج 2 ص 120 👌با توجه به این نکات روشن می شود که سعی و تلاش ملحد وهابی برای تبرئه عمر از قتل فاطمه سلام الله علیها ، و ارتزاق اندک جیره ای از وهابیون عربستان ، راه به جایی نخواهد برد . @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir
🤔 حکم مراجعه به طاغوت چیست؟ آیا این دو تن (علی و فاطمه (رض) امکان دارد به طاغوت مراجعه کنند و به آن مشروعیت بدهند؟ قرآن کریم از مراجعه به طاغوت نهی، و خروج بر آن را امر میکند : « آیا ندیده اى کسانى را که مى پندارند به آنچه به سوى تو نازل شده و [به ] آنچه پیش از تو نازل گردیده، ایمان آورده اند [با این همه ] مى خواهند داورى میان خود را به سوى طاغوت ببرند ،👈 با آنکه قطعا فرمان یافته اند که بدان کفر ورزند ، وشیطان مى خواهد آنان را به گمراهى دورى دراندازد. (۶۰) سوره نساء طبق اعتقاد شیعه ابوبکر طاغوت است پس رفتن فاطمه و علی (ع) به نزد طاغوت گناهی عظیم است چطورمراجعه به طاغوت و غاصب خلافت به زعم شیعه ، که مخالف ایات قرآن است (نسا60) ؟؟ و امام علی را به کلی از عصمت خارج میکند 👈 میدانید امامت بدون عصمت معنی ندارد مراجعات اهل بیت به دو خلیفه (رض) برای باز پس گیری را بپذیرید سوال پیش میاید که کدام یک از گزینه های زیر را انتخاب میکنید ؟ 1 ـ امام علی معصوم ازگناه به نزد طاغوت رفته !! درنتیجه شیطان اورا فریب داده وچون به نزد طاغوت رفته فردی ایمان پندار است !! 2 ـ امام علی معصوم نبود به همین خاطر نزد طاغوت رفت !! 3 ـ یانظراهل سنت وجماعت را بپذیرید که معتقد اند بعد پیامبر افضل امت برمسند حکومت نشست ❗️❗️ 💠💠 👌ممنوعیت رجوع به طاغوت آنجایی است که مثلا بین دو نفر اختلافی پیش آید و به نزد طرف سومی برای داوری می روند که نفر سوم مشروعیت قضاوت و داوری را نداشته باشد و به اصطلاح « طاغوت » باشد . شان نزولهایی که اهلسنت ، ذیل آیه 60 سوره نساء ذکر میکنند ، گواه روشنی بر این سخن است . ❕نقل می کنند ؛ « يكى از يهوديان مدينه با يكى از مسلمانان منافق اختلافى داشت، بنا گذاشتند يك نفر را به عنوان داور در ميان خود انتخاب كنند، مرد يهودى چون به عدالت و بى نظرى پيامبر اسلام ص اطمينان داشت گفت: من به داورى پيامبر شما راضيم ولى مرد منافق يكى از بزرگان يهود بنام « كعب بن اشرف » را انتخاب كرد، زيرا مى ‏دانست كه مى ‏تواند با هديه نظر او را به سوى خود جلب كند، و به اين ترتيب با داورى پيامبر اسلام ص مخالفت كرد، آيه شريفه نازل شد و چنين افرادى را شديدا سرزنش كرد » _ « بعضى از تازه مسلمانها، طبق عادت زمان جاهليت، در آغاز اسلام داورى ‏هاى خود را نزد دانشمندان يهود، و يا كاهنان مى ‏بردند، آيه فوق نازل شد و شديدا آنها را نهى كرد » 📚الدر المنثور ج 2 ص 178 _ تفسیر المنار ج 5 ص 222 ❕اما اگر ظالمی حق انسان را غصب کند و به انسان ظلم کند ، و اعتراض نکردن مظلوم بر ظلم او و اطاعت از ظلم او ، ظالم را گستاخ تر و راسخ تر بر ظلم کردن بکند ، در این صورت نباید بر ظلم ظالم سکوت کرد و با سکوت او را در ظلمی که می کند ، تایید کرده و با او همراه شد . ❕لذا خداوند می فرماید ؛ « از کسی که قلبش از ذکر ما غافل است و از هوی و هوس پیروی می کند اطاعت نکنید» ( کهف 28 ) « از گناهاکاران و کافران اطاعت مکن» ( قلم 10 ) « از مسرفین اطاعت مکن» ( شعراء ) 151 « تکیه بر ظالمان نکنید که موجب می شود آتش شما را فرو گیرد» ( هود 113 ) ❗️اهل سنت روایت کرده اند که پیامبر گرامی فرمود ؛ « بشنوید پس از من حاکمان ظالمی خواهند آمد ، هر کس با آنان همراه شود و آنان را در کذبشان تصدیق کند و بر ظلمشان یاری کند از من نیست و من نیز از او نیستم و در قیامت بر حوض کوثر بر من وارد نمی شود» 📚جامع الاصول ج 4 ص 75 ❕و نقل می کنند که فرمود ؛ « ستمكاران و يارانشان در آتشند » 📚کنزالعمال ح 7589 ❕« هر كه ستمگرى را در ستمش يارى رساند، روز قيامت در حالى آيد كه بر پيشانيش نوشته شده است: نوميد از رحمت خدا. » 📚همان ، ح 14950 « هر كس بداند كسى ستمگر است و با اين حال او را همراهى كند، از اسلام خارج شده است. » 📚همان ح 14955 « هر كه با ستمگرى راه رود [همراهى كند] مجرم است، خداوند مى‏ فرمايد: «ما از مجرمان انتقام مى ‏گيريم». 📚همان ح 14953 👌ابوبکر مصداق ظالم و فاسق و مسرف و از یاد خداوند غافلی بود که حق مسلم فاطمه صدیقه سلام الله علیها را غصب کرد و به زور بر آن سیطره یافت ، فاطمه سلام الله علیها ، در برابر چنین ظالمی سکوت نکرد و از حکمش اطاعت نکرد ، تا مبادا یاور و کمک کار او در ظلمش باشد ، لذا برای گرفتن حق خود ، به او رجوع کرد و ادله اقامه کرد که فدک ملک طلق خودش بوده است که به هبه یا وراثت از پیامبر ص دریافت کرده است و ابوبکر حق غصب و ظلم در این موضوع را ندارد که متاسفانه ، اعتراضات او به جایی نرسید و دستگاه خلافت تسلیم نشد که از ظلمش کوتاه بیاید و فدک را به فاطمه( س) پس دهد . ❕شرح بیشتر در مورد فدک را در ذیل بخوانید ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2318 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2339 @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❕کلیپ منتشر شده در کانالهای وهابیت برای زیر سوال بردن شهادت فاطمه صدیقه سلام الله علیها
🤔 🎙خطبه نماز جمعه سال 65_آیت الله العظمی خامنه ای از عدالت سیدنا عمر {رض}میگویدبشنوید. ⁉️فکر کنید؛آیا عمربن خطابی که حق شلاق خوردن یک قبطیِ روستاییِ بی نام و نشان را از پسرِ فرماندارِ مصر گرفت،به فاطمه بنت الرسول{ص}شلاق میزند و پهلویش را میشکند؟؟؟ ☝️قطعا هرکس کوچکترین اهانتی به فاطمه {رض}میکرد،عمر {رض}قبل از علی{رض}گردن آن شخص را میزد ❗️❗️ 💠💠 1⃣نقل فوق در کتب اهلسنت ، بدون سند و به صورت ضعیف روایت شده است و از منظر خود اهلسنت ، یک نقلی ضعیف تلقی می شود ، زمخشری در ربیع الابرار ج 3 ص 391 و متقی هندی در کنزالعمال ج 12 ص 661 ، نقل فوق را بدون ارائه هیچ گونه سندی ارائه می دهند . ❕سایت های پاسخگویی وهابیت هم ، نقل فوق را ضعیف و جعلی می شمرند چون مستلزم طعن بر صحابه ای چون عمروعاص است ؛ 🌐https://b2n.ir/907663 2⃣با توجه به آنکه خطبه های فوق در اوائل انقلاب صادر شده است ، محتمل است که از باب تقیه و برای جذب اهلسنت به انقلاب ، و ایجاد یک جبهه واحد در برابر دشمن مشترک ، ایراد شده باشد ، نمونه های چنین مدح های تقیه ای ، در کلام امامان علیهم السلام هم ریشه دارد ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/3084 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2947 3⃣در ذیل بر اساس اسناد اهلسنت توضیح داده ایم که عمر بن خطاب ، بویی از عدالت و دادگری نبرده بود و یک ظالم تمام عیار بوده است ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/931 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/2721 @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir