eitaa logo
پرسمان اعتقادی ( شیعه پاسخ )
6.2هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
220 ویدیو
52 فایل
❕بزرگترین مجموعه محتوایی پاسخ به شبهات در فضای مجازی ! 🔶 پاسخگویی توسط اساتید حوزه با سبکی نوین !!! طرح شبهه و سوال : @poorseman
مشاهده در ایتا
دانلود
👌پاسخ پرسش کاربر در مورد جبر و اختیار و نقش خداوند در افعال ما را در ذیل بخوانید ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2280
🤔 ❔آيت الله سيد كمال حيدرى: كتاب قرآنى كه در دست ماست، به قرائت شخصى است به نام حفص كه ١٨٠ سال پس از وفات پيامبر اسلام زندگى ميكرده است و اصولا اين آيات ربطى به محمد ندارد. نكته مهمتر اينكه: تمامى علماى شيعه و اهل سنت، اين شخص را فاسق و دروغگو و غيرقابل اعتماد معرفى كرده اند. ايشان با استناد به البانى و خوئى دو تن از بزرگان اهل سنت و شيعه، ادعاى خود را مطرح ميكند.(منتظر توهين كانال پرسمان اعتقادى به حيدرى بمانيد) ما در كانال نقد اسلام يك ويديو ترجمه كرديم از دكتر جى اسميث كه با بررسى قرآنهاى موجود، اثبات كرد كه ٣١ قرآن مختلف هم اكنون در كشورهاى اسلامى موجود است كه همه با هم اختلاف دارند ❗️❗️ 💠 💠 ❕اهلبیت علیهم السلام ، شیعیان را تاکید می کردند که قرآن را مطابق آنچه که توده مسلمین ، سینه به سینه از پیامبر گرامی ، فرا گرفته اند ، بخوانند و به اجتهادات قراء در قرائت قرآن ، توجه نکنند . 👌امام باقر ع فرمود ؛ «قرآن واحد است و از پيش‏گاه خداى يگانه و واحد فرود آمده است و اين اختلافات از راويان بر آن وارد مى ‏شود» 📚الکافی ج 2 ص 630 ❕ اين سخن، بدين معنا است كه قرائت نازل شده از جانب خدا يكى است و قرآن به نصّ واحد نازل گشته است و اختلاف در روايت اين نصّ بر حسب اجتهاد قاريان است. حديث بعدى، اين معنا را توضيح مى‏ دهد ، امام صادق ع فرمود ؛ «قرآن بر حرف واحد و از نزد خداى واحد نازل گشته است» 📚الکافی ج 2 ص 630 👌منظور نفى قرائت‏هاى متداولى است كه مردم آن‏ها را متواتر از پيامبر پنداشته‏ اند. امام چنين مطلبى را انكار مى ‏كند، زيرا قرآن به نصّ واحد نازل شده است . ❕سالم بن سلمه گويد ؛ «شخصى در محضر امام صادق عليه السّلام آياتى از قرآن را قرائت‏ كرد و به‏ طورى كه من شنيدم، قرائت او غير از قرائت ديگر مردم بود. امام عليه السّلام به وى گفت: «از اين قرائت خوددارى كن و همان‏گونه كه مردم مى ‏خوانند تو هم بخوان» 📚الکافی ج 2 ص 633 ❕ اين شخص بر حسب اجتهادات قرّاء، قرآن را به ‏وجوه مختلف قرائت كرده است و از آن‏جا كه اين قبيل قرائت‏ها، به منزله بازى با نص قرآن كريم است، امام وى را نهى كرده است و دستور داده كه همان قرائت معروفى را كه مردم ملتزم به آن هستند اختيار كند، زيرا قرائت صحيح كه در شريعت بدان امر شده، همان قرائتى است كه هر نسلى از نسل پيش تا از پيامبر و او از جبرئيل و او از خداوند ، اخذ كرده است و توجّهى به قاريانى كه فن قرائت را همانند يك نوآورى و صنعت حرفه خود قرار داده ‏اند، نبايد كرد و تنها قرائتى كه با قرائت عامه مسلمانان موافق باشد، بايد مورد توجه قرار گرفته شود. ❕سفيان بن السمط مى‏ گويد ؛ « در مورد تنزيل قرآن از امام صادق عليه السّلام پرسيدم، وى گفت: «همان‏گونه كه آموخته ‏ايد، بخوانيد» 📚الکافی ج 4 ص 667 ❕وى از نص اصلى كه براى نخستين بار نازل شده سئوال كرده است، زيرا ديده است كه قرّاء در اين زمينه اختلاف دارند و امام پاسخ مى‏ دهد كه نص اصلى همان است كه امروز ميان مردم متداول است و فرموده او (همان‏گونه كه آموخته ‏ايد بخوانيد) به اين معنا است كه بر شما (يعنى عامه مسلمانان) واجب است قرآن را همان‏گونه كه خلفا عن سلف از پيامبر گرامی فرا گرفته ‏ايد، بخوانيد. ❕على بن الحكم مى‏ گويد ؛ « عبد اللّه بن فرقد و معلّى بن خنيس براى من نقل كردند كه ما در محضر امام صادق عليه السّلام بوديم و ربيعة الرأى نيز با ما بود. در آن‏جا پيرامون فضل قرآن سخن به ميان آمد. امام صادق عليه السّلام فرمود: «اگر ابن مسعود قرآن را طبق قرائت ما نمى ‏خوانده است، گم‏راه بوده است». ربيعه گفت: گم‏راه؟ امام عليه السّلام گفت: «بلى، گم‏راه». امام صادق عليه السّلام، اضافه كرد: «ما قرآن را طبق قرائت ابىّ مى‏ خوانيم» 📚سفینه البحار ج 6 ص 81 ❕در آن مجلس درباره قرائت‏هاى غير متعارف ابن مسعود بحث مى‏ شده و امام عليه السّلام به آنان تذكر داده كه اين قرائت‏ها جايز نيست و قرائت صحيح، همان قرائت عامّه مسلمانان است و كسى كه از اين روش متداول عامه تخطّى كند گم‏راه است، زيرا چنين كسى از روش مسلمانان كه نسلا بعد نسل از پيامبر فرا گرفته ‏اند، عدول و تخطى كرده است. و اگر ابن مسعود قرآن را بر خلاف روش مسلمانان قرائت مى‏ كرده است (به فرض صحت نسبت) گم‏راه است، زيرا طريق ميانه، طريقى است كه جامعه مسلمانان در آن مشى مى ‏كنند و كسى كه از اين راه ميانه گام برون نهد، هر كس كه باشد گم‏راه خواهد بود. 🔸ادامه 👇
🔸ادامه 👇 ❕اما اين گفته امام كه ما قرآن را بر طبق قرائت ابىّ مى‏ خوانيم، اشاره است به دوران يك‏سان شدن مصحف‏ها در عهد عثمان كه ابىّ بن كعب قرآن را املاء مى‏ كرد؛ و گروهى آن را بر وفق املاء او مى ‏نوشتند و هرگاه در مورد نص اصلى اختلاف داشتند، براى رفع اختلاف به وى مراجعه مى‏ كردند و مصحف موجود كه مورد قبول عامّه مسلمانان است، بر طبق املاء ابىّ بن كعب است و قرائت منطبق بر قرائت ابىّ بن كعب، كنايه از التزام به چيزى است كه هم ‏اكنون عامه مسلمانان برآنند. 📚علوم قرآن ، معرفت ، ص 222 👌 قرائت حفص از عاصم از ابوعبدالرحمان سلمی ، از امیر مومنان ، همان قرائت عامه مسلمانان است ؛ 📚تهذیب التهذیب ج 2 ص 346 _ تاریخ الاسلام ج 11 ص 76 ❕ زيرا حفص و استاد او عاصم شديدا به آن‏چه كه با قرائت عامّه و روايت صحيح و متواتر ميان مسلمانان موافق بود، پاى‏بند بودند. اين قرائت را عاصم از شيخ خود ابو عبد الرحمان سلمى و او از امام «امير المؤمنين» اخذ كرده است و على عليه السّلام به هيچ قرائتى جز آن‏چه با نصّ اصلى وحى كه ميان مسلمانان از پيامبر متواتر بوده، قرائت نمى ‏كرده است. اين قرائت را عاصم به شاگرد خود حفص آموخته است. از اين رو در تمامى ادوار تاريخ مورد اعتماد مسلمانان قرار گرفت و اين اعتماد عمومى صرفا از اين جهت بوده است كه با نص اصلى و قرائت متداول توافق و تطابق داشته است. نسبت اين قرائت نيز به حفص، به اين معنا نيست كه اين قرائت مبتنى بر اجتهاد حفص است؛ بلكه اين يك نسبت رمزى است براى تشخيص اين قرائت و قبول قرائت حفص، به معنا قبول قرائتى است كه حفص اختيار كرده و پذيرفته است؛ زيرا اين قرائت از روز نخست بين مسلمانان متواتر و متداول بوده است. 📚التمهید فی علوم القرآن ، ج 2 ص 157 ❕بنابراین ، حفص اگر چه در زمان پیامبر نبوده است ، اما با وسائطی که به امیر مومنان ع منتهی می شود ، قرائت پیامبر را ، قرائت کرده و چون این قرائت مطابق با قرائت مشهور مسلمین بوده است ، مورد قبول تمام علما واقع شده و به عنوان قرائت رسمی قرآن معرفی شده است که غالب قرآن های کنونی بر اساس آن قرائت ، چاپ می شوند . 👌حفص می گوید ؛ «عاصم به من گفت: قرائتى را كه به تو آموختم، همان قرائتى است كه از ابو عبد الرحمان سلمى اخذ كرده‏ ام و او عينا از على عليه السّلام فرا گرفته است » 📚معرفه القراء الکبار ، ج 1 ص 75 _ الطبقات ، ج 1 ص 348 ❕قرائتی که حفص از عاصم ارائه می دهد ، مورد قبول تمام علما واقع شده و آنان او را در این قرائت تصدیق کرده اند . 👌ابن المنادى می گوید ؛ «پيشينيان حفص را در حفظ و ضبط قرآن برتر از ابن عياش مى‏ دانستند و او را به ضبط كامل قرائتى كه از عاصم آموخته بود، توصيف‏ كرده‏ اند» 📚النشر فی القراءات ، ج 1 ص 156 ❕شاطبى درباره وى مى‏ گويد ؛ «حفص به جهت دقّت و اتقان در قرائت، برتر از ديگران شمرده مى ‏شد». 📚شرح الشاطبیه ص 14 ❕ ابن معين می گويد ؛ «روايت صحيحى كه از قرائت عاصم باقى است، روايت حفص بن سليمان است» 📚النشر فی القراءات ، ج 1 ص 156 _ معجم الادباء ج 10 ص 216 ❕رفاعی نیز می گوید که حفص عالم ترین افراد به قرائت عاصم بوده است ؛ 📚غایه النهایه فی طبقات القراء ج 1 ص 254 👌می بینیم بزرگان اهلسنت ، حفص را در قرائتش ازعاصم ستوده اند و او را تصدیق و مورد مدح قرار داده اند ، اما از آنجایی که حفص شیعه بوده و از یاران امام صادق ع بوده است ؛ 📚رجال طوسی ، ص 176 _ مقباس الهدایه ج 2 ص 228 ❕برخی از علمای اهلسنت ،حفص را در نقل حدیث ( نه قرائت قرآن ) تضعیف کرده اند ، که این تضعیف هم قاعدتا به سبب شیعه بودن حفص است ، با این وجود بزرگان رجالی اهلسنت ، حفص را در نقل حدیث نیز توثیق کرده اند ، بزرگانی چون احمد و وکیع و ذهبی ، حفص را توثیق کرده اند ؛ 📚تاریخ بغداد ، ج 8 ص 186 _ میزان الاعتدال ج 1 ص 558 👌مرحوم محقق خویی نیز مطابق آنچه از اهلسنت نقل شده است ، حفص را تضعیف می کند ، که ما روشن کردیم این تضعیف اشتباه است و همگان حفص را در نقل قرائت ، توثیق و تصدیق کرده و در نقل روایت هم ، بزرگان رجالی اهلسنت ، حفص را توثیق کرده اند . ❕با این وجود ، محقق خوئی تصریح می کند که چون مثلا ائمه ، ردع و ممنوعیتی بر این قرائات مشهور ، ( مانند قرائت حفص ) ، صادر نکرده اند ، این نشان از اعتبار و حجیت چنین قرائاتی است ، زیرا مورد تایید معصومین ع قرار گرفته است ؛ 📚البیان فی تفسیر القرآن ص 166 ❕بنابراین قرآن یک قرائت مشهور بین مسلمین دارد که سینه به سینه به پیامبر گرامی منتهی می شود که قرائت حفص از عاصم ، مطابق با همین قرائت مشهور است و سایر قرائات ، اجتهادات قراء است که هیچ ارزش و اعتباری ندارد ، چنان که در ذیل توضیح داده ایم ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/1053 @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir
👌معاند مدعی است که پیامبر گرامی دستور داده است که از گله یهودیان گوسفند بدزدند تا ایشان کباب کنند ، در ذیل پاسخ دروغگویی او را داده ایم ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/3298
👌ملحد مفت خور مدعی شده است که کشاورزی و زبان و محاورات کلامی ، از جمله ابداعات بشری پس از گذشت قرن ها و زمان ها بوده است و بشر ابتدایی قادر به کشاورزی و محاورات زبانی نبوده است ، اما مسلمین مدعی اند که آدم اول پیامبر الهی بوده است که زبان بلد بوده و کشاورزی می کردند ، این مطلب با کشفیات امروز همخوانی ندارد ، در ذیل پاسخش را داده ایم ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/1190 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/2130
پرسمان اعتقادی ( شیعه پاسخ )
❕پاسخی به توهمات ملحد وهابی جیره خوار ، در مورد شهادت فاطمه صدیقه سلام الله علیها ؛ 1⃣ذهبی امام الحدیث و امام الجرح و التعدیل در نزد اهلسنت ، در دو کتاب خود ، سیر اعلام النبلاء و میزان الاعتدال ، همچنین ابن حجر عسقلانی در لسان المیزان نقل می کنند ؛ « عمر چنان لگدی به فاطمه زد که سبب سقط محسن گردید » 📚سیر اعلام النبلاء ، ج 15 ص 587 _ میزان الاعتدال ، ج 1 ص 283 _ لسان المیزان ج 1 ص 268 ❕ما در پاسخی که حدود چهار سال پیش در این رابطه نوشتیم ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2301 👌نقل فوق را از ذهبی و کتاب او نقل کردیم ، و برای آنکه نشان دهیم که نقل فوق ، متعدد آمده است ، در ذیل عنوان نقل ذهبی ، از کتاب « لسان المیزان » نیز آدرس دادیم ، تا نشان دهیم که علاوه بر آنکه این نقل در کتابهای ذهبی آمده است ، در کتاب لسان المیزان هم که برای ابن حجر است نیز آمده است ، تا پس از آن با استناد به این کلام ابن تیمیه که می گوید ؛ « زیادی و تعدد راه های نقل حدیث ، برخی از آنها ، برخی دیگر را تقویت می کند که خود زمینه یقین و اطمینان به آن حدیث را فراهم می کند ، اگر چه راویان آن گروهی از فاسقان و فاجران باشند » 📚کتب و رسائل و فتاوی ابن تیمیه ، ج 18 ص 26 ❕دیگر وهابیت نتواند اشکال سندی بگیرد . 👌بنابراین آدرس دادن ما از کتاب لسان المیزان ذیل عنوان نقل ذهبی ، تنها برای بیان و اثبات تعدد نقل بوده است ، و نگفتیم که لسان المیزان از خود ذهبی است تا شما اشکال کنید که چنین نسبتی صحیح نیست . 2⃣راوی و تایید کننده اصلی این نقل ، شخصی به نام « ابن ابی دارم » است که ذهبی و ابن حجر ، نقل فوق را مستند به او نقل می کنند و سلسله راویان به او منتهی می شود . ❕ملحد وهابی مدعی شده است که علمای اهلسنت ، این فرد را رافضی و دروغگو و غیر ثقه و غیر قابل اعتماد معرفی کرده اند ، حال چگونه می توان به نقل چنین کسی اعتماد کرد ❗️ 👌ما در پاسخ می گوییم که طبق تصریح خود علمای اهلسنت ، ابن ابی دارم از افراد برجسته و عالم در نزد اهلسنت است ، چنان که ذهبی در مورد او می گوید ؛ « او امام و حافظ و فاضل است » 📚سیر اعلام النبلاء ، ج 15 ص 576 ❕و باز می گوید ؛ « از اوصاف او ، حافظ بودن روایات و معرفت به علم روایت است و تنها عیب وی ، عقاید شیعی بوده است » 📚سیر اعلام النبلاء ، ج 15 ص 577 ❕و باز درباره او می گوید ؛ « محمد بن حماد حافظ درباره او گفته که او شخصی با اعتقاد صحیح در تمام دوران زندگی خود بوده است » 📚سیر اعلام النبلاء ، ج 15 ص 578 ❕همچنین در میزان الاعتدال ادامه می دهد که می گوید ؛ « او در تمام عمر خویش ، عقاید صحیح و ثابتی داشت » 📚میزان الاعتدال ج 1 ص 139 ❔می بینیم که آنان ابن ابی دارم را ستوده اند ، اما چه اتفاقی می افتد که هنگامی که راوی مورد بحث ، جریان مذکور را نقل می کند ، او را به خاطر نقل چنین روایتی ، به دلیل شیعه بودن ، مطرود دانسته و حتی وی را با القابی چون ؛ « پیر مرد گمراه خرفت » ( سیر اعلام النبلاء ، ج 15 ص 587 ) ، مورد فحاشی قرار می دهند ❗️ ❔به کدام دلیل رجالی ، روایت یک راوی به جرم ارادتش به اهلبیت پیامبر اسلام ، غیر قابل قبول می گردد ❗️ ❕اگر ملاک برای قبول و یا عدم قبول روایت ،رافضی بودن یا نبودن است ، باید اهل سنت بر نام تعداد زیادی از روایات صحاح سته خود ،خط بطلان بکشند ، چرا که صحاح سته ، از رافضیان روایت نقل کرده اند ❗️ 👌در کتاب المراجعات ، صد تن از راویان رافضی در اسناد اهلسنت مانند صحیح بخاری و ... مورد بحث و بررسی و وثاقت توسط علمای اهلسنت قرار گرفته اند ؛ 📚المراجعات ، نامه 16 ص 137 ❕می بینیم که بزرگان اهلسنت ، از رافضیان روایت نقل می کنند و آنان را توثیق می کنند ، اما وقتی که آن رافضی پرده از حقایقی بردارد که علمای اهلسنت نمی پسندند ، او را مورد اهانت و دشنام قرار داده و به سبب رافضی بودن تضعیف می کنند ❗️ 👌این تناقض گویی و تعصب ورزی علمای اهلسنت است که دامن ابن ابی دارم را نیز گرفته است و او را تنها به سبب آنکه پرده از حقایق برداشته است ، مورد خشم و تعصب ورزی قرار داده اند ، با این که خودشان او را به فضل و بزرگی ستوده اند . 👈 بنابراین تضعیف ابن ابی دارم چون ناشی می شود از تعصب و تناقض گویی علمای اهلسنت ، مورد اعتناء و تکیه نیست .👉 @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir
👌وهابی مدعی است که در روایات شیعه ، تنها خمس غنائم ، مشروعیتش ثابت شده است ، نه خمس مکاسب و در آمد سالیانه ، در حالی که توجه ندارد که مقصود از ماده « غنم » ، مطلق سود بردن و فایده بردن است که شامل درآمد سالیانه نیز می شود و این واژه اختصاص به غنیمت جنگی ندارد ، در ذیل توضیح داده ایم ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2222 ❕و مشروعیت خمس درآمد سالیانه را ، از کتب اهلسنت هم اثبات کرده ایم؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/1496 👌و از نظر روایات شیعه هم ، مفصلا مشروعیت خمس درآمد سالیانه و مکاسب را ثابت کرده ایم ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2222
🤔 ▪️جا زدن مورخ شيعى بعنوان عالم اهل سنت در تصوير بالا سمت چپ: ملاى پرسمان براى اثبات قتل فاطمه، به علماى اهل سنت استناد ميكند و نام و آدرس منبع آنها را مينويسد. در شماره ٣ ايشان نوشته است مسعودى و در زير متن آدرس منبع چنين است: اثبات الوصية ص ١٤٢ ما هم به اين كتاب در سايت فقاهت كتابخانه آنلاين حوزه مراجعه كرديم، در صفحه ٨ كتاب اثبات الوصية در مورد عقايد نويسنده كتاب يعنى على بن حسين المسعودى چنين نوشته: شيعه دوازده امامى و از بزرگان مورد اعتماد بود كه علماى شيعه منجمله علامه حلّى در كتاب الخلاصه به آن اعتراف كرده است و گفته: بسيار مطمئن و از يارانمان. همچنين شهيد ثانى در حواشى الخلاصه، ملا عبدالله معروف به الافندى در كتاب رياض العلماء، مجلسى در الوجيزه و در جلد اول بحار الانوار، سيد بن طاووس در فرج المهموم و همچنين نجاشى در كتاب رجال خود او را شيعه ١٢ امامى معرفى كرده اند. اما در كانال پرسمان ، مسعودى بعنوان يكى از علماى اهل سنت به مخاطب خورانده ميشود ❗️❗️ 💠💠 👌ما در گذشته ؛ 💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/5204 ❕به این نقل مسعودی استناد کرده ایم که می گوید ؛ «آنان در هجوم خود به خانه فاطمه سیده زنان را در پشت درب چنان فشردند که محسن را سقط کرد» 📚اثباه الوصیه ص 146 👌شیعه بودن مسعودی ، بسیار مورد شک و تردید است ، خصوصا آنکه شما اگر به کتاب « مروج الذهب » مراجعه کنید ، به وضوح ثابت می شود که مسعودی سنی مسلک بوده است . ❕او در کتابش از ابوبکر با لقب صدیق یاد می کند و از خلفای ثلاثه ، با تعبیر « رضی الله عنه » یاد می کند ؛ 📚مروج الذهب ج 1 ص 33 ❕خلفای ثلاثه و عمر بن عبد العزیز را خلیفه پیامبر می داند و از عمر بن عبدالعزیز نیز با عنوان ؛ « رضی الله عنه » یاد می کند ؛ 📚همان ص 35 ❕و مفصلا شرح حال خلفای ثلاثه را نقل می کند و از آنان مدح و تمجید می کند . 👌بزرگان اهلسنت هم ، مسعودی را معتزلی و شافعی مسلک معرفی می کنند و مورد مدح و تمجید قرار می دهند . ❕زرکلی نقل می کند که او معتزلی بوده است . 📚الاعلام ج 4 ص 277 ❕یا در کتاب غربال الزمان فی وفیات الاعیان ، در مورد او می نویسد ؛ « آثاری در تاریخ نوشت که کسی مانند آن را ننوشته است و در اصول دین و غیر آن از فنون مختلف صاحب اثار است » 📚غربال الزمان فی وفیات الاعیان ، یحیی بن ابی بکر ، ص 302 ❕صفدی نیز از او با تعبیر « علامه ، اخباری » یاد می کند ؛ 📚الوافی بالوفیات ج 21 ص 5 👌در کتاب شذرات الذهب فی اخبار من ذهب نیز از مسعودی به عنوان یک معتزلی یاد می شود ؛ 📚شذرات الذهب ج 1 ص 33 ❕عمر رضا کحاله نیز از مسعودی با عنوان مورخ صاحب فنون یاد می کند ؛ 📚معجم المولفین ج 7 ص 80 ❕ذهبی نیز از مسعودی با عنوان صاحب غرائب و فنون یاد می کند که معتزلی بوده است ؛ « کان معتزلیا » 📚سیر اعلام النبلاء ج 15 ص 569 ❕کتبی نیز از او تعبیر می کند ؛ « علامه صاحب غرائب بوده است » 📚فوات الوفیات ج 2 ص 81 ❕سبکی نیز نام مسعودی را در زمره علمای شافعی آورده و او را مورخ و صاحب فتوا و علامه می داند و می نویسد ؛ « منش او اخباری گری است و صاحب فتوا بوده و فردی دانشمند است » 📚طبقات الشافعیه الکبری ، ج 3 ص 456 ❕علیمی حنبلی نیز در مورد او می گوید ؛ « از بزرگان تاریخ و از مشهور ترین کسانی است که برای جمع آوری حدیث مسافرت می کرد ، ... کتابهای متعددی نوشت که از جمله آنها ، مروج الذهب و اخبار الزمان و کتابهای با ارزش دیگر است » 📚الانس الجلیل ، ج 1 ص 11 ❕مترجم کتاب اثباه الوصیه ، آقای محمد جواد نجفی می نویسد ؛ « ملا كاتب چلبى در كتاب كشف الظنون در لغت (مروج) مسعودى صاحب مروج الذّهب را از علماء اهل تسنن بشمار آورده ، ياقوت حموى در كتاب معجم الادباء مسعودى صاحب مروج الذّهب را از علماء سنيها مى ‏داند. » 📚ترجمه اثباه الوصیه ، ص 11 ❕استنادات او به کتب ذیل می باشد ؛ 📚کشف الظنون ، ج 2 ص 1659 _ معجم الادباء ، ج 4 ص 1705 🔸ادامه 👇
🔸ادامه 👇 ❕از علمای معاصر نیز ، استاد مکارم شیرازی ، مسعودی را از علمای اهلسنت می داند و انتقاداتی را نسبت به او ایراد می کند ، در جایی می نویسد ؛ ❕«مسعودى» در «مروج الذهب» ارقام عجيب ترى را ارائه مى ‏دهد (هر چند او اين تبعيضهاى نارواى شگفت ‏آور را به حساب جود و كرم عثمان مى‏ گذارد ولى جود و كرم از چه چيز و از مال چه كسى) » 📚پيام امام امير المومنين عليه السلام، ج‏1، ص ، 532 ❕در جای دیگر می نویسد ؛ « مسعودى در مروج الذهب مى‏ نويسد: «آنگاه كه ابو بكر در حال احتضار بود چنين گفت:سه چيز انجام دادم و تمنّا مى ‏كردم كه اى كاش انجام نمى‏ دادم؛ يكى از آن سه چيز اين بود: فوددت أنّي لم أكن فتّشت بيت فاطمة و ذكر في ذلك كلاما كثيرا!؛ آرزو مى‏ كردم كه اى كاش حرمت خانه زهرا را هتك نمى‏ كردم. وى در اين مورد سخن زيادى گفته است!!». ( مروج الذهب ج 2 ص 301 ) 👈مسعودى با اينكه نسبت به اهل بيت گرايشهاى موافقى دارد؛ ولى اينجا از بازگويى سخن خليفه خوددارى كرده و با كنايه رد شده است. البتّه سبب را خدا مى ‏داند، بندگان خدا هم اجمالا مى‏ دانند ! 👉 📚پيام امام امير المومنين عليه السلام، ج‏8، ص 51 ❕و در جای دیگر می نویسد ؛ « چند دسته از عامه (مفسّران و مورّخان و فقهاء) متعرّض اين مسأله شده ‏اند مفسّران در ذيل آيه «وَ اتْلُ عَلَيْهِمْ نَبَأَ ابْنَيْ آدَمَ بِالْحَقِّ إِذْ قَرَّبا قُرْباناً فَتُقُبِّلَ مِنْ أَحَدِهِما ...» اين بحث را مطرح كرده ‏اند. 👈چون آنها معتقدند به اينكه فرزندان آدم دوقلو به دنيا آمده‏ اند و داستان همزاد قابيل كه زيباتر از همزاد هابيل بود و اينكه يكى از عوامل قتل هابيل حسادتى بود كه قابيل از اين كار داشت، بنابراين در ذيل اين آيه روايات مربوط به ازدواج فرزندان آدم را نقل كرده ‏اند. 👈 👈از جمله زمخشرى در كشّاف و از بين مورّخين ابن اثير در الكامل و طبرى در تاريخ طبرى و مسعودى در مروج الذهب 👉به اين مسأله پرداخته‏ اند. ابن اثير بعد از نقل قصّه هابيل و قابيل بيان مفصّلى دارد و ازدواج با يكديگر را ترجيح مى‏ دهد. طبرى در تاريخش از افراد متعدّد نقل مى‏ كند. 👈مسعودى مى ‏گويد كه آدم عليه السلام كوشش كرد كه اينها با همزاد خود ازدواج نكنند ولى چون موضع اضطرار بود و راهى نداشت، هر يك با همزاد ديگرى ازدواج كرد.👉 📚کتاب النکاح ، مکارم شیرازی ، ج 2 ص 120 👌با توجه به این نکات روشن می شود که سعی و تلاش ملحد وهابی برای تبرئه عمر از قتل فاطمه سلام الله علیها ، و ارتزاق اندک جیره ای از وهابیون عربستان ، راه به جایی نخواهد برد . @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir
🤔 حکم مراجعه به طاغوت چیست؟ آیا این دو تن (علی و فاطمه (رض) امکان دارد به طاغوت مراجعه کنند و به آن مشروعیت بدهند؟ قرآن کریم از مراجعه به طاغوت نهی، و خروج بر آن را امر میکند : « آیا ندیده اى کسانى را که مى پندارند به آنچه به سوى تو نازل شده و [به ] آنچه پیش از تو نازل گردیده، ایمان آورده اند [با این همه ] مى خواهند داورى میان خود را به سوى طاغوت ببرند ،👈 با آنکه قطعا فرمان یافته اند که بدان کفر ورزند ، وشیطان مى خواهد آنان را به گمراهى دورى دراندازد. (۶۰) سوره نساء طبق اعتقاد شیعه ابوبکر طاغوت است پس رفتن فاطمه و علی (ع) به نزد طاغوت گناهی عظیم است چطورمراجعه به طاغوت و غاصب خلافت به زعم شیعه ، که مخالف ایات قرآن است (نسا60) ؟؟ و امام علی را به کلی از عصمت خارج میکند 👈 میدانید امامت بدون عصمت معنی ندارد مراجعات اهل بیت به دو خلیفه (رض) برای باز پس گیری را بپذیرید سوال پیش میاید که کدام یک از گزینه های زیر را انتخاب میکنید ؟ 1 ـ امام علی معصوم ازگناه به نزد طاغوت رفته !! درنتیجه شیطان اورا فریب داده وچون به نزد طاغوت رفته فردی ایمان پندار است !! 2 ـ امام علی معصوم نبود به همین خاطر نزد طاغوت رفت !! 3 ـ یانظراهل سنت وجماعت را بپذیرید که معتقد اند بعد پیامبر افضل امت برمسند حکومت نشست ❗️❗️ 💠💠 👌ممنوعیت رجوع به طاغوت آنجایی است که مثلا بین دو نفر اختلافی پیش آید و به نزد طرف سومی برای داوری می روند که نفر سوم مشروعیت قضاوت و داوری را نداشته باشد و به اصطلاح « طاغوت » باشد . شان نزولهایی که اهلسنت ، ذیل آیه 60 سوره نساء ذکر میکنند ، گواه روشنی بر این سخن است . ❕نقل می کنند ؛ « يكى از يهوديان مدينه با يكى از مسلمانان منافق اختلافى داشت، بنا گذاشتند يك نفر را به عنوان داور در ميان خود انتخاب كنند، مرد يهودى چون به عدالت و بى نظرى پيامبر اسلام ص اطمينان داشت گفت: من به داورى پيامبر شما راضيم ولى مرد منافق يكى از بزرگان يهود بنام « كعب بن اشرف » را انتخاب كرد، زيرا مى ‏دانست كه مى ‏تواند با هديه نظر او را به سوى خود جلب كند، و به اين ترتيب با داورى پيامبر اسلام ص مخالفت كرد، آيه شريفه نازل شد و چنين افرادى را شديدا سرزنش كرد » _ « بعضى از تازه مسلمانها، طبق عادت زمان جاهليت، در آغاز اسلام داورى ‏هاى خود را نزد دانشمندان يهود، و يا كاهنان مى ‏بردند، آيه فوق نازل شد و شديدا آنها را نهى كرد » 📚الدر المنثور ج 2 ص 178 _ تفسیر المنار ج 5 ص 222 ❕اما اگر ظالمی حق انسان را غصب کند و به انسان ظلم کند ، و اعتراض نکردن مظلوم بر ظلم او و اطاعت از ظلم او ، ظالم را گستاخ تر و راسخ تر بر ظلم کردن بکند ، در این صورت نباید بر ظلم ظالم سکوت کرد و با سکوت او را در ظلمی که می کند ، تایید کرده و با او همراه شد . ❕لذا خداوند می فرماید ؛ « از کسی که قلبش از ذکر ما غافل است و از هوی و هوس پیروی می کند اطاعت نکنید» ( کهف 28 ) « از گناهاکاران و کافران اطاعت مکن» ( قلم 10 ) « از مسرفین اطاعت مکن» ( شعراء ) 151 « تکیه بر ظالمان نکنید که موجب می شود آتش شما را فرو گیرد» ( هود 113 ) ❗️اهل سنت روایت کرده اند که پیامبر گرامی فرمود ؛ « بشنوید پس از من حاکمان ظالمی خواهند آمد ، هر کس با آنان همراه شود و آنان را در کذبشان تصدیق کند و بر ظلمشان یاری کند از من نیست و من نیز از او نیستم و در قیامت بر حوض کوثر بر من وارد نمی شود» 📚جامع الاصول ج 4 ص 75 ❕و نقل می کنند که فرمود ؛ « ستمكاران و يارانشان در آتشند » 📚کنزالعمال ح 7589 ❕« هر كه ستمگرى را در ستمش يارى رساند، روز قيامت در حالى آيد كه بر پيشانيش نوشته شده است: نوميد از رحمت خدا. » 📚همان ، ح 14950 « هر كس بداند كسى ستمگر است و با اين حال او را همراهى كند، از اسلام خارج شده است. » 📚همان ح 14955 « هر كه با ستمگرى راه رود [همراهى كند] مجرم است، خداوند مى‏ فرمايد: «ما از مجرمان انتقام مى ‏گيريم». 📚همان ح 14953 👌ابوبکر مصداق ظالم و فاسق و مسرف و از یاد خداوند غافلی بود که حق مسلم فاطمه صدیقه سلام الله علیها را غصب کرد و به زور بر آن سیطره یافت ، فاطمه سلام الله علیها ، در برابر چنین ظالمی سکوت نکرد و از حکمش اطاعت نکرد ، تا مبادا یاور و کمک کار او در ظلمش باشد ، لذا برای گرفتن حق خود ، به او رجوع کرد و ادله اقامه کرد که فدک ملک طلق خودش بوده است که به هبه یا وراثت از پیامبر ص دریافت کرده است و ابوبکر حق غصب و ظلم در این موضوع را ندارد که متاسفانه ، اعتراضات او به جایی نرسید و دستگاه خلافت تسلیم نشد که از ظلمش کوتاه بیاید و فدک را به فاطمه( س) پس دهد . ❕شرح بیشتر در مورد فدک را در ذیل بخوانید ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2318 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2339 @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❕کلیپ منتشر شده در کانالهای وهابیت برای زیر سوال بردن شهادت فاطمه صدیقه سلام الله علیها
پرسمان اعتقادی ( شیعه پاسخ )
❕کلیپ منتشر شده در کانالهای وهابیت برای زیر سوال بردن شهادت فاطمه صدیقه سلام الله علیها
🤔 🎙خطبه نماز جمعه سال 65_آیت الله العظمی خامنه ای از عدالت سیدنا عمر {رض}میگویدبشنوید. ⁉️فکر کنید؛آیا عمربن خطابی که حق شلاق خوردن یک قبطیِ روستاییِ بی نام و نشان را از پسرِ فرماندارِ مصر گرفت،به فاطمه بنت الرسول{ص}شلاق میزند و پهلویش را میشکند؟؟؟ ☝️قطعا هرکس کوچکترین اهانتی به فاطمه {رض}میکرد،عمر {رض}قبل از علی{رض}گردن آن شخص را میزد ❗️❗️ 💠💠 1⃣نقل فوق در کتب اهلسنت ، بدون سند و به صورت ضعیف روایت شده است و از منظر خود اهلسنت ، یک نقلی ضعیف تلقی می شود ، زمخشری در ربیع الابرار ج 3 ص 391 و متقی هندی در کنزالعمال ج 12 ص 661 ، نقل فوق را بدون ارائه هیچ گونه سندی ارائه می دهند . ❕سایت های پاسخگویی وهابیت هم ، نقل فوق را ضعیف و جعلی می شمرند چون مستلزم طعن بر صحابه ای چون عمروعاص است ؛ 🌐https://b2n.ir/907663 2⃣با توجه به آنکه خطبه های فوق در اوائل انقلاب صادر شده است ، محتمل است که از باب تقیه و برای جذب اهلسنت به انقلاب ، و ایجاد یک جبهه واحد در برابر دشمن مشترک ، ایراد شده باشد ، نمونه های چنین مدح های تقیه ای ، در کلام امامان علیهم السلام هم ریشه دارد ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/3084 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2947 3⃣در ذیل بر اساس اسناد اهلسنت توضیح داده ایم که عمر بن خطاب ، بویی از عدالت و دادگری نبرده بود و یک ظالم تمام عیار بوده است ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/931 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/2721 @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir
پرسمان اعتقادی ( شیعه پاسخ )
👌دو کلیپ فوق در مورد واکسن کرونا است ؛ 1⃣در یک کلیپ ، جناب تبریزیان با زیر سوال بردن کارکرد واکسن ک
❕ما در گذشته در مورد طب اسلامی توضیحات کافی را ارایه داده ایم ؛ 🍀 https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2561 🍀 https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2564 🍀 https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2565 👌و یاد آور شده ایم که استفاده از خواص دارویی گیاهان مورد تاکید ائمه علیهم السلام بوده است و ما هم از آن توصیه ها استفاده می کنیم ، اما این سخن به معنای نفی دستاوردهای طب جدید نیست . چه مانعی دارد که هم به خواص دارویی گیاهان توجه داشته باشیم و هم از طب جدید بهره ببریم ، این دو با هم تضادی ندارند که ما ملزم باشیم یک مورد را بر دیگر ترجیح دهیم . ❕در مورد داروی منسوب به امام کاظم ع هم ، یاد آور شده ایم ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/2043 👌که روایت مذکور سندا ضعیف است و برخی پزشکان سنتی نیز کارکرد آن را زیر سوال می برند ، اما از آنجایی که در طول این ماهها ، افراد بسیاری از کارکرد درمانی و پیش گیرانه این دارو و تجربه خود گفته اند ، این تجربه موفق می تواند ضعف سندی روایت مذکور را جبران کند و قرینه بر صحت نقل مذکور باشد تا داروی منسوب به امام کاظم ع به عنوان یک داروی تقویت کننده سیستم ایمنی در برابر کرونا مثلا مورد استفاده قرار گیرد ، و در کنار آن به توصیه های طب جدید و اقدامات پیشگیرانه نیز اقدام کرد ، چنان که خود نیز مطابق این سخن عمل می کنیم . @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir
❔ 🤔 ❔آخوند میگوید آیا عایشه وحفصه نمیدونستن که اذیت پیامبر 👈لعن خدارو در پی دارد👉 خب همین سوال رو من از شما جناب آخوند میپرسم فاطمة الزهرا رضی الله عنها. از دیدگاه شیعه معصومه. در حالیکه فاطمه الزهرا سبب شدن پیامبر صل الله علیه وسلم 👈 خشمگین بشن به این روایت از منابع شیعه دقت کنید👇👇 الأمالي - الشيخ الصدوق - ص ۱۷۵ ____________ رسول الله صلى الله عليه وعلى آله وصحبه وسلم وقتى از سفرى مى آمدند ابتدا به خانه حضرت فاطمه رضى الله عنها مى رفتند و مدت طولانى نزد ايشان مى ماندند و روزى رسول الله صلى الله عليه وسلم به سفر رفتند وحضرت فاطمه  خود را تزيين كردند خلخالى از طلا انداختند و همينطور گوش وارى طلا پوشيدند وقتى رسول الله از سفر آمدند بر حضرت فاطمه وارد شدند و اصحاب هم بر در باب توقف كردند و نمى دانستند صبر كنند يا منصرف شودند به دليل مكث طولانى رسول الله.رسول الله صلى الله عليه وسلم از خانه حضرت فاطمه خارج شدند در حالى كه از صورتشان غضب پديدار بود تا اينكه به بالاى منبر رفتند .حضرت فاطمه متوجه شدند كه غضب رسول الله بخاطر فعل ايشان است تمام طلا وجواهر را بيرون آوردند وبه رسول الله پيام فرستادند كه دخترت بر شما سلام دارد و مى گويد تمام اين جواهرات در راه الله باشد 👈ورسول الله فرمودند دنيا از آن محمد وآل محمد نمى باشد پس از منبر بلند شده ودوباره وارد خانه حضرت فاطمه شدند ________________ آیا فاطمه الزهرا رضی الله عنها مورد👈 لعن خدا قرار گرفتن ❓ العیاذ بالله مگه فاطمه الزهرا علم غیب نداره❓. چرا دست به چنین عمل میزند پس طبق باور شیعه میشه گفت قطعا. فاطمه الزهرا از عمد می‌خواسته پیامبر صل الله علیه وسلم رو 👈 اذیت کنه ❗️❗️ 💠💠 👌ما ماموریم روایتی را اخذ کنیم که ضدیتی با قرآن نداشته باشد ، چنان که امام صادق علیه السلام فرمود ؛ « روایتی که از ما نقل می شود را تصدیق نکنید مگر زمانی که موافق با کتاب خدا باشد » 📚وسائل الشیعه ج 27 ص 123 ❕روایت مورد استناد وهابی از چند جهت اشکال دارد ؛ 1⃣مخالف با آیات قرآن است از دو جهت ؛ 🔸الف ؛ قرآن در سوره احزاب آیه 33 به صراحت عصمت فاطمه صدیقه سلام الله علیها را ثابت می کند و این که ایشان هیچگاه پیامبر گرامی را به خشم و اذیت در نمی آورد ، روایت مذکور با آیه تطهیر در تضاد است ، در ذیل توضیح داده ایم ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2926 🔸ب ؛ زهد اسلامى به معناى عدم وابستگى و اسارت در چنگال مال و مقام و هوا و هوسهاست؛ نه به معناى تحريم حلال و ترك طيّبات. 👌 قرآن مجيد با صراحت در اين باره سخن گفته و مى ‏فرمايد: « 👈 بگو چه كسى زينتهاى الهى را كه براى بندگان خود آفريده و همچنين روزي هاى پاكيزه را حرام كرده است؟👉 بگو اينها در زندگى دنيا براى كسانى است كه ايمان آورده ‏اند و در قيامت خالص براى مؤمنان خواهد بود». ( اعراف 32) ❕در جاى ديگر در شرح اهداف بعثت پيامبر و برنامه ‏هاى او مى‏ فرمايد: « آنها كه از فرستاده خدا پيامبر امّى پيروى مى‏ كنند، پيامبرى كه صفاتش را در تورات و انجيلى كه نزدشان است مى ‏يابند و آنها را به معروف دستور مى‏ دهد و از منكر باز مى‏ دارد و👈 طيّبات و اشياى پاكيزه را براى آنها مى‏ شمرد و ناپاكي ها را تحريم مى‏ كند 👉و بارهاى سنگين و زنجيرهايى را كه بر آنها بود (از دوش و گردنشان) برمى ‏دارد ... آنها رستگارانند». ( اعراف 157) ❕روایت مذکور از این جهت که طیبات و زینت ها را بر فاطمه س ، حرام اعلام می کند ، با قرآن همخوانی ندارد و برای ما قابل قبول نمی باشد ‌. 2⃣روایت مذکور سندا ضعیف است . در سند آن افرادی چون ؛ « جعفر بن محمد بن جعفر العلوی الحسینی ، محمد بن علی بن خلف العطار ، حسن بن صالح بن ابی الاسود ، ابو معشر » وجود دارند که مجهول هستند و توثیقی ندارند ؛ 📚تنقیح المقال ج 15 ص 329 _ مستدرکات رجال الحدیث ، ج 7 ص 226 _ ج 8 ص 455 🔸ادامه 👇
🔸ادامه 👇 3⃣جریان مذکور موافق روایات اهلسنت است که ظاهرا تنی چند از راویان مجهول ، این نقل را از اهلسنت گرفته اند و وارد روایات شیعه کرده اند . ❕ابن حجر نقل می کند ؛ « هنگامى كه پیامبر از سفر باز مى‏ گشت نخست به سراغ دخترش فاطمه زهرا مى ‏آمد، و مدتى نزد او مى ‏ماند، ولى يك بار براى فاطمه زهرا دو دست بند از نقره و همچنين يك گردن بند و دو گوشواره ساخته بودند، و پرده ‏اى بر در اطاق آويزان كرده بود. هنگامى كه پيامبر وارد شد و اين منظره را ديد بيرون آمد در حالى كه آثار غضب در چهره‏ اش نمايان بود، به مسجد آمد و بر منبر نشست. فاطمه دانست كه ناخشنودى پيغمبر به خاطر هما زينت است، همه را نزد پدر فرستاد تا در راه خدا صرف كند » 📚 الصواعق المحرقه، ص 109 ❕یا در نقل دیگر می آورند ؛ «پيامبر هر گاه به مسافرت مى‏ رفت، فاطمه آخرين شخص از خاندانش بود كه پيامبر او را مى‏ ديد و هر گاه از سفر مى ‏آمد، فاطمه نخستين كسى بود كه پيامبر به ديدن او مى ‏رفت. یك بار، پيامبر از جنگ باز گشت و اين، در حالى بود كه فاطمه ، پلاس يا پرده‏اى بر در اتاقش آويخته بود و حسن و حسين را با دو دستبند سيمين آراسته بود. پيامبر به هنگام باز گشت، به خانه فاطمه نيامد و فاطمه گمان كرد آنچه مانع از آمدن ايشان به خانه او شده، چيزهايى است كه ديده است. از اين رو، پرده را كند و دو دستبند را از [دست‏] آن دو كودك باز كرد و آن دو را ميان آنها شكست. آن دو، گريه‏ كنان نزد پيامبر خدا رفتند. پيامبر دستبندها را از آنها گرفت و گفت: «اى ثوبان! اينها را به فلان خانواده- كه خانوارى در مدينه بودند- برسان. اينان، اهل بيت من اند. من ناخوش مى‏ دارم كه اهل بيتم دارايى ‏هاى نيكوى خود را در زندگى دنيوى بخورند. اى ثوبان! براى فاطمه گردنبندى از عَصْب و دو دستبند از عاج بخر». 📚مسند احمد ج 5 ص 275 _ سنن ابی داود ج 2 ص 291 ❕روایات ساختگی اهلسنت ، به خودی خود برای ما حجت نیست ، خصوصا آنکه این جریان خلاف قرآن هم می باشد ، لذا امام صادق ع فرمود ؛ «خبری را که با اهل سنت مخالف است ، آن را اخذ کنید چرا که رشد و هدایت در آن است » 📚 الکافی ج 1 ص 68 4⃣اهلسنت برای تطهیر دامان عایشه و حفصه از اذیت و آزار پیامبر ، روایاتی جعل کرده اند تا بگویند اگر عایشه و حفصه پیامبر را اذیت کردند ، فاطمه س هم پیامبر را اذیت کرد و معاذ الله در صدد هستند آیه ذیل را در مورد فاطمه س هم ثابت بدانند که فرمود ؛ « آنها كه خدا و پيامبرش را ايذاء مى‏ كنند خداوند آنها را از رحمت خود در دنيا و آخرت دور مى ‏سازد، و براى آنان عذاب خوار كننده‏ اى آماده كرده است. » ( احزاب 58) ❕در حالی که طبق روایات خودشان ، فاطمه س ، سیده زنان جهانیان و سرور زنان اهل بهشت است و هیچگاه مشمول حکم آیه شریفه نمی شود . ❗️بخاری روایت می کند که پیامبر گرامی ص به فاطمه س عرضه داشت ؛ « آیا راضی نمی شوی که تو سرور زنان بهشت و سرور زنان مومنین هستی» 📚صحیح بخاری ج 6 ص 63 و ج 10 ص 76 👌و فرمود ؛ « تو سیده زنان جهانیان هستی» 📚خصائص نسائی ص34 👌و فرمود ؛ « آیا راضی نمی شوی که تو سیده و سرور تمام زنان مومنین و زنان این امت هستی» 📚صحیح مسلم ج4 ص 1906 _ سنن ترمذی ج3 ص131 5⃣عایشه و حفصه هستند که مشمول حکم مذکور شده اند که شاهد این سخن ، نزول آیات سوره تحریم در مذمت آن دو نازل شد که بر علیه پیامبر دسیسه کرده بودند ، چنان که در ذیل توضیح داده ایم ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/1833 ❕خداوند خطاب به آن دو فرمود ؛ « اگر شما از كار خود توبه كنيد، ( و دست از آزار پيامبر برداريد به سود شما است ) زيرا دلهاى شما با اين عمل از حق منحرف گشته، (و به گناه آلوده شده‏ است ) و اگر بر ضد او دست به دست هم دهید ، ( کاری از پیش نخواهید برد ) زیرا خداوند یاور او است و همچنین جبرئیل و مومنان صالح و فرشتگان بعد از آنها پشتیبان او هستند » ( تحریم 4) ❕درصحيح بخارى از ابن عباس نقل شده كه مى‏ گويد ؛ « از عمر در مورد آیه ( مذکور ) پرسيدم که آن دو نفر از همسران پيامبر كه بر ضد او دست به دست داده بودند چه كسانى بودند؟ عمر گفت: حفصه و عايشه بودند .» 📚صحیح بخاری ج 8 ص 181 @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir
👌کانالهای وهابی مدعی شده اند که در تفسیر نمونه آمده است که آیات افک سوره نور در مورد عایشه است و خداوند به دفاع از عایشه برخواسته است ، در حالی که چنین نسبتی دروغ است و در ذیل در مورد آیات افک توضیحات مفصلی دادیم ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/194
🤔 ❔معجزه تراشی برای مصباح یزدی ؛ ❔ایت الله صدیقی: آیت‌الله مصباح زمان دقیق مرگش را پیش‌بینی کرد و هنگام غسل چشمش را باز کرد، یک نگاه مهربانانه کرد و چشمانش را بست ❗️❗️ 💠💠 👌ما شکی نداریم که بندگان صالح خداوند ، می توانند با اطاعت امر الهی و عبادت و بندگی ، به مقامات والایی برسند و کراماتی از آنها صادر شود ‌. ❕در حدیث قدسی آمده است که خداوند می فرماید؛ «بنده من به چیزی محبوب تر از انجام واجبات و ترک گناهان و محرمات نسبت به من اظهار دوستی نکرد. با نمازهای نافله به محبت من دست می یابد. در آن صورت من نیز او را دوست می دارم. پس هنگامی که او را دوست خود برگزیدم، قدرت شنوایی او می شوم، آن گاه که می شنود؛ بینایی او می گردم، آن گاه که می بیند؛ زبان او می شوم، آن گاه که سخن می گوید؛ دست او می گردم، آن گاه که ضربه می زند. پای او می شوم، آن گاه که راه می رود. هنگامی که به درگاه من دعا کند، اجابت می کنم. اگر از من درخواست کند، به او می دهم» 📚الکافی ج 2 ص 352 _ وسائل الشیعه ج 4 ص 72 ❕و در حدیث قدسی دیگر نیز آمده است ؛ « بنده ‏ام، به من اطاعت كن تا تو را مانند خود سازم. همان طورى كه من زنده هستم و نمى ‏ميرم تو هم هميشه زنده باشى. همان طورى كه من غنى هستم فقير نمى‏ شوم تو هم هميشه غنى باشى. همان طورى كه من هر چه را اراده كنم مى‏ شود تو را هم همين طور سازم. » ❕و در نقل دیگر آمده است ؛ « براى خداوند بندگانى هستند كه اطاعت از اراده خداوند مى‏ كنند و در قبال اين عمل به هر چه كه آنها اراده كنند از آنها اطاعت مى‏ كنند و به هر شى‏ء بگويند باش، مى‏ شود. » 📚الجواهر السنیه فی الاحادیث القدسیه ، حر عاملی ، ص 284 ❕یا باز در حدیث قدسی دیگر آمده است که فرمود؛ « اى فرزند آدم ، من، زنده‏ اى هستم كه نمى ‏ميرم. از فرمان‏هاى من اطاعت كن تا تو را زنده ‏اى قرار دهم كه [هرگز] نميرى. اى فرزند آدم! من به هر چه بگويم: «هست شو!»، هست مى ‏شود. از فرمان‏هاى من اطاعت كن تا تو را چنان قرار دهم كه به هر چه بگويى: «هست شو!»، هست شود. » 📚بحار الانوار ج 90 ص 376 🔸ادامه 👇
🔸ادامه 👇 👌بنابراین اولیاء الهی می توانند با عبادت و بندگی خود را خدایی کنند و به اذن الهی کراماتی از آنها صادر شود ، اما این بندگان خاص الهی ، هیچ گاه این کرامات خود را در ملاعام و به همگان اعلام نمی کنند و به اصطلاح « خودستایی » نمی کنند ، چنان که خداوند می فرماید ؛ « آيا نديدى آنهايى را كه خودستايى مى‏ کنند (اين خودستائي ها بى ارزش است) ولى خدا هر كس را بخواهد ستايش مى ‏كند و كمترين ستمى به آنها نخواهد شد. » ( نساء 49 ) و فرمود ؛ « پس خودستايى نكنيد چرا كه او پرهيزگاران را بهتر مى ‏شناسد » ( نجم 32 ) ❕مرحوم علامه مصباح یزدی هم از بندگان صالح خداوند بوده است و هیچ بعید نیست که صاحب کراماتی نیز بوده باشند ، اما هیچ گاه نیامدند در ملاعام و در برابر همگان خودستایی ندارند و از خود مدح و تمجید نکردند ، و به چنین امری راضی نبودند ، چنان که شاعر می گوید ؛ « عارفان كه جام حق نوشيده ‏اند رازها دانسته و پوشيده ‏اند هركه را اسرار حق آموختند مهر كردند و دهانش دوختند » 📚مولوی نامه ج 1 ص 338 ❔حال آقای صدیقی به چه مجوز شرعی ، این راز مرحوم مصباح را بر ملا کرده و در برابر همگان پرده از آن بر می دارد ، با این که مسلم است که اگر مرحوم مصباح به این امر راضی بود ، خودشان اعلام می کردند که این کرامتشان علنا به همگان اعلام شود ❗️ ❕عمل آقای صدیقی از سه جنبه ، مورد بحث و قابل نقد و رد است ؛ 1⃣ممکن است بگوییم ایشان گرفتار غیبت شده اند ، زیرا مطابق آنچه در روایات آمده است ، غیبت آن است که انسان از برادر مومنش ، چیزی را پشت سرش بیان کند که دیگران نمی دانند و برادر مومن هم راضی به بیان آن نیست . ❕پيامبر گرامی فرمود ؛ « غيبت آن است كه آنچه در كسى هست، پشت سر او بگويى. » 📚میزان الحکمه ج 8 ص 582 👌و فرمود ؛ « هر كس از كسى چيزى بگويد كه در وجود او هست، غيبتش كرده است. » 📚همان منبع 👌و فرمود ؛ « غيبت آن است كه از برادرت چيزى بگويى، كه خوش ندارد. » 📚همان منبع ❕امام كاظم ع فرمود ؛ « هر كس پشت سر ديگرى چيزى بگويد كه در او هست و مردم هم آن را مى‏ دانند غيبتش نكرده است، اما اگركسى پشت سرش چيزى را بگويد كه در او هست ولى مردم نمى‏ دانند، غيبتش كرده است. » 📚الکافی ج 2 ص 358 2⃣ممکن است بر خلاف نظر ما ، کسی بگوید که ذکر محاسن فرد پشت سرش ، غیبت نیست و غیبت آنجایی است که عیبی از فرد در غیابش بر ملا شود ، چنان که مرحوم مهدوی کنی می گوید ؛ « همچنين ذكر محاسن اشخاص به عنوان تعريف و تمجيد آنها غيبت نيست، هر چند آنها از افشاى محاسن خود ناراحت شوند. البته در صورتى كه افشاى محاسن موجب اذيت و آزار شخص شود كار خوبى نيست لكن نه‏ به عنوان غيبت بلكه به عنوان ايذاء برادر مؤمن، كه براى خود حكم جداگانه ‏اى دارد. » 📚نقطه های آغاز در اخلاق عملی ، ص 140 ❕در این صورت هم باز عمل آقای صدیقی قابل دفاع نیست ، زیرا قرائن حاکم است که آقای مصباح راضی به بیان عمومی محاسنشان نبوده اند لذا خودشان هیچگاه به چنین امری اقدام نکرده اند ، بنابراین ، عمل آقای صدیقی از جنبه « ایذاء مومن » ، مورد نقد و اشکال می تواند باشد . ❕پیامبر گرامی فرمود ؛ « خداوند می فرماید هر کس بنده مومن من را مورد اذیت و آزار ... قرار دهد به من اعلان جنگ کرده است» 📚الکافی ج 2 ص 354 3⃣اگر دو جنبه فوق هم مصداق پیدا نکند ، باز جنبه سومی است که آقای صدیقی ، کشف سر مرحوم مصباح را کرده اند و بهانه به دست معاندین و نامحرمان قرار داده اند تا جریان مذکور را به عنوان معجزه و کرامت سازی ، تلقی کرده و به مرحوم مصباح و آموزه های دینی ، هجمه هایی را روا دارند ، ظاهر آن است که آقای صدیقی ، مطابق روایاتی که دستور به کتمان سر می دهند و اذاعه سر را ممنوع می کنند ، عمل نکرده اند ؛ 📚بحار الانوار ج 72 ص 68 باب 45 « فضل کتمان السر و ذم الاذاعه » @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir
🤔 ❔معرفی حضرت عمر به عنوان قاتل حضرت فاطمه بر اختلافات مذهبی دامن می زند مولانا محمدحسین گرگیج امام جمعه اهل سنت آزادشهر با اشاره به ایام فاطمیه که در کشور مطرح می شود با بیان این که روایت شهادت حضرت فاطمه توسط حضرت عمر نادرست هست طرح چنین مسایلی را خلاف وحدت امت اسلامی دانستند. عالم برجسته اهل سنت کشور با بیان این که " علی شیر خدا و فاتح خیبر است" خاطرنشان ساختند: مگر علی ضعیف بود؟ علی اسدالله است پس هرگز عمر جرات نداشت به حریم شیر خدا حمله کند، قسم به ذات الله که هیچ عداوتی بین علی و عمر وجود نداشته است بلکه حضرت عمر داماد ایشان بودند و دختری که از وجود فاطمه متولد شده بود (اُم کلثوم) در عقد و نکاح عمر بود. مدیر دارالعلوم فاروقیه گالیکش با اشاره به محبت بین حضرت علی و حضرت عمر تصریح کردند: در نهج البلاغه ذکر شده است که در جریان جنگ ایران و روم حضرت عمر قصد داشتند شخصا به خط مقدم جنگ بروند که حضرت علی با چندین علت و دلیل مانع رفتن ایشان شد و این دلیل بر محبت آنان است، حضرت علی مشاور خصوصی حضرت عمر بود، حضرت علی فرزندان خودش را به نام های خلفای راشدین نام‎گذاری کردند و حسن و حسین از سربازان رشید حضرت عمر بودند ❗️❗️مطرح کردن شهادت فاطمه نتیجه ای جز کینه توزی و تفرقه در میان امت اسلامی نخواهد داشت، هر شهروند اهل سنتی که لفظ شهادت فاطمه را بشنود آن را توهین تلقی می کند ... 💠💠 1⃣خطاب به جناب گرگیج باید بگوییم که شما مقصود اصلی از وحدت اسلامی را درک نکرده اید ، وحدت اسلامی به معنای دست کشیدن از اصول مسلم بین مذاهب و نادیده گرفتن حقایق تاریخی نیست ، بلکه وحدت به معنای حسن معاشرت و یکی شدن در برابر دشمن است ، علی رغم تمام اختلافاتی که وجود دارد ، چنان که رهبری انقلاب می گوید ؛ «معناى اتحاد بين ملت هاى اسلامى اين است كه در مسائل مربوط به جهان اسلام همسو حركت كنند و به يكديگر كمك كنند و در داخل اين ملت ها سرمايه هاى خودشان را بر عليه يكديگر به كار نبرند». 📚نرم افزار پرسمان ، کلید واژه وحدت اسلامی ❕شهید مطهری در این زمینه تعبیر جالبی دارد و می گوید ؛ « مفهوم اتحاد اسلامی ... این نیست که فرقه های اسلامی ، به خاطر اتحاد اسلامی از اصول اعتقادی و یا غیر اعتقادی خود صرف نظر کنند ... چگونه ممکن است از پیرو یک مذهب تقاضا کرد که به خاطر مصلحت حفظ وحدت اسلام و مسلمین ، از فلان اصل اعتقادی یا عملی خود که به هر حال به نظر خود ، آن را جزء متن اسلام می داند صرف نظر کند ؟ در حکم این است که از او بخواهیم به نام اسلام از جزئی از اسلام چشم بپوشد .👈 ما خود شیعه هستیم و افتخاری پیروی اهل البیت علیهم السلام را داریم ، کوچکترین چیزی حتی یک مستحب و یا مکروه کوچک را قابل مصالحه نمی دانیم ... »👉 📚امامت و رهبری ، ص 15 ❕بنابراین طرح مسائل اختلافی و یک سری حقایقی تاریخی چون شهادت فاطمه صدیقه سلام الله علیها ، نه تنها با وحدت اسلامی تضادی ندارد ، بلکه می تواند با به همبستگی بیشتر مذاهب و کم شدن اختلافات کمک هم کند ، چنان که مرجع عالی قدر ، مکارم شیرازی می گوید ؛ « آنچه مضر به وحدت و اتّحاد صفوف مسلمانان است بحثهاى جنجالى و تعصّب‏ آلود و پرخاشگرانه است، ولى بحثهاى علمى و منطقى كه طرفين، حدود و موازين علمى و منطقى را در آن رعايت كنند نه تنها مزاحم وحدت صفوف مسلمانان نيست بلكه در بسيارى از مواقع به آن كمك مى‏ كند. اين سخن را به عنوان يك مطلب ذهنى نمى‏ گوييم بلكه امرى است كه آن را تجربه كرده ‏ايم. اخيرا در يكى از استانهاى ايران به مناسبت هفته وحدت جمعى از دانشمندان شيعه و اهل سنّت در يك گردهمايى بزرگ در كنار هم نشستند و بخشهاى مهمّى از مسائل مربوط به اختلاف اهل سنّت و شيعه را مورد بررسى علمى قرار دادند و نتيجه آن بسيار جالب و چشمگير بود، زيرا در بسيارى از مباحث، نظرها به هم نزديك شد و اختلافها كمتر گرديد و همه باور كردند كه اگر اين گونه بحثها ادامه يابد كمك شايان توجّهى به كمتر كردن فاصله ‏ها و وحدت صفوف مى ‏كند. حتّى در باره اختلاف ميان اديان آسمانى نيز اين گونه بحثها مفيد و مؤثّر و سبب كم شدن فاصله‏ هاست و آنها كه با اين گونه بحثها مخالفند در واقع ناآگاهانه به تشديد اختلافات و زياد شدن فاصله ‏ها كمك مى ‏كنند. » 📚پيام امام امير المومنين عليه السلام، ج‏1، ص 334 🔸ادامه 👇
🔸ادامه 👇 2⃣متاسفانه اهل سنت ، شیعه را به خاطر انکار خلافت ابوبکر و عمر ، و انتقاد از صحابه کافر و مهدور الدم می داند ، اگر چه ممکن است در مواردی که قدرت ندارند ، تقیه کنند و این حکم خود را بیان و اجرایی نکنند ❗️ 👌علمایشان صراحتا فتوا می دهند ؛ « کسی که خلافت ابوبکر یا عمر را انکار کند ، کافر است » 📚شرح فتح القدیر ، محمد بن عبدالواحد السیواسی ، ج 1 ص 350 _ فتاوی السبکی ، ج 2 ص 587 _ الصواعق المحرقه ، ج 1 ص 138 ❕یا می گویند ؛ « هرکس منکر امامت ابوبکر و عمر شود ، کافر است » 📚فتاوی السبکی ، ج 2 ص 576 _ الصواعق المحرقه ، ج 1 ص 138 _ الفتاوی الهندیه فی مذهب ابی حنیفه ، ج 2 ص 264 ❕یا می گویند ؛ « ابوبکر و عمر ، اصل ( دین ) پس از پیامبر هستند ، و همین علت تکفیر رافضه ( شیعیان ) است ، زیرا ابوبکر و عمر را دشمن داشته و آنها را دشنام می دهند » 📚فتاوی السبکی ، ج 2 ص 576 ❕یا می گویند ؛ « کسی که ابوبکر و عمر را دو امام هدایت نداند ، هم بدعت گذار است و هم باید کشته شود » 📚تاریخ مدینه دمشق ، ج 52 ص 200 ❕ابن نجیم حنفی گوید ؛ « رافضه ( شیعیان ) اگر به شیخین ( ابوبکر و عمر ) دشنام دهد ، یا بر آنها طعنه وارد کند ، کافر است و باید کشته شود » 📚البحر الرائق شرح کنز الدقائق ، ج 5 ص 136 ❕ابن اثیر می نویسد ؛ « از حوادث سال 407 هجری کشتن شیعیان در آفریقا بود ، هر چه از شیعیان باقی مانده بود تحت تعقیب قرار گرفته و کشته شدند ...به این جرم که آنان رافضی بوده و به ابوبکر و عمر دشنام می دادند ...به همین علت مردم بر آنان شوریده ، فتنه ای به پا کرده و آنان را به غارت اموال کشتند » 📚الکامل فی التاریخ ج8 ص114 ❕ذهبی از بزرگان اهل سنت می نویسد ؛ « کسی که کوچکترین اهانتی به صحابه بکند یا آنها را مورد دشنام قرار دهد ، از دین و ملت اسلام خارج شده است » 📚الکبائر ج1 ص237 ❕سرخسی از فقهای مشهور حنفیه می نویسد ؛ « هر کس به یکی از صحابه اشکال بگیرد کافر است و اگر توبه نکند از اسلام بیرون رفته و چاره او است » 📚اصول السرخسی ج 2 ص 134 ❕بنابراین این ما هستیم که حق داریم به خاطر این فتاوا و اعتقادات شوم و خطرناک اهلسنت ، وحدت با شما را کنار بگذاریم ، و با شما طبق اعتقادات خودتان رفتار و مقابله به مثل کنیم ، اما بزرگوارانه به خاطر مصالح اسلام و مسلمین ، چشم بر این فتاوا و عملکردها بسته ایم و طالب وحدت و حسن معاشرت ، با شما هستیم و در ایران عزیز نیز نهایت امکانات و آزادی را به شما داده ایم ، گر چه در همین زمان می بینیم که اهل سنت در کشورهایی که شیعه در اقلیت است ، به وحدت اعتقادی ندارند و شیعیان همواره تحت فشار و آزار آنها بوده اند که نمونه آن ، کشتار و جنایتی است که اخیرا در پاکستان بر علیه شیعیان به انجام رسید . 3⃣چگونه است که علمای مذاهب اربعه شما و پیروانشان ، با این که همدیگر را گمراه می دانستند و تکفیر می کردند ، این تکفیر ها و دشمنی ها با وحدت میان آنها تضادی ندارد ، اما اگر شیعه معتقد به شهادت فاطمه س ، باشد ، این با وحدت تضاد دارد ❗️ در ذیل مفصل در این رابطه مستندات را ارائه داده ایم ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/2668 4⃣گرگیج برای زیر سوال بردن شهادت فاطمه س ، شبهات پوسیده و تاریخ مصرف گذشته ای مطرح می کند که هزاران بار پاسخ گفته شده است ، در ذیل ، در لیست جامع و شاملی که منتشر کردیم ، به تمام شبهات اهلسنت در این رابطه پاسخ گفته ایم ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/3291 🔸در مورد عدم دفاع علی ع از فاطمه س ، پرسش شماره 3⃣ را مطالعه فرمایید ، در مورد ازدواج عمر با ام کلثوم ، پرسش شماره ، 0⃣1⃣ را مطالعه فرمایید ، در مورد مشورت علی ع به عمر ، پرسش شماره 9⃣ و پاسخ ذیل را مطالعه فرمایید ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/637 ❕در مورد نامگذاری اسامی فرزندان علی ع به نامهای خلفا ، پاسخ شماره یازدهم ، و پاسخ ذیل را مطالعه فرمایید ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2034 👌و در مورد شرکت حسنین در فتوحات عمر ، پاسخ های ذیل را مطالعه فرمایید ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2260 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2736 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/2992 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/2805 @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir
🤔 ❔جديدترين شاهكار آخوندهاى شيعه، نشستن بر منبر طلا در حسينيه قصر زهراء جنجال به پا كرد. نام حسينیه را قصر فاطمه زهراء گذاشته اند و منبرش را از طلاى ناب ساخته اند! آنچه نكته را جالبتر كرده، اعتراض شديد مقتدى صدر به اين موضوع و فرستادن گروهى براى برداشتن و فروش اين منبر و تقسيم پولش در ميان فقراست. اگر اينكار غلط و نادرست است، چرا هزاران كيلو طلاى ضريح امامان و امامزاده را به فقرا نميدهند ❗️❗️ 💠💠 👌در رابطه با چرایی و مشروعیت طلاکاری حرم های ائمه علیهم السلام ، در گذشته پاسخ مفصلی داده ایم ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2880 ❕اما طلاکاری یک منبر در یک حسینیه توسط جریان شوم شیرازی ها ، که عملکرد آنان ، در این مورد و در مواردی دیگر ، هدفی جز ضربه زدن به دین را دنبال نمی کند ، نه تنها مشروعیتی ندارد ، بلکه خلاف توصیه های قرآنی و روایی است ‌. 👌در آیات متعددی ، خداوند اسراف و تبذیر را ممنوع کرده و می فرماید ؛ « اسراف نکنید» ( انعام 141 ) ، « مسرفان اصحاب دوزخ هستند» ( غافر 43 ) ، « خداوند مسرفان کذاب را هدایت نمی کند» ( غافر 28 ) و می فرماید ؛ « لا تُبَذِّرْ تَبْذِيراً _ إِنَّ الْمُبَذِّرِينَ كانُوا إِخْوانَ الشَّياطِينِ وَ كانَ الشَّيْطانُ لِرَبِّهِ كَفُورا » « و تبذير مكن. چرا كه تبذيركنندگان برادران شياطينند، و شيطان كفران (نعمتهاى) پروردگارش كرد » (اسراء 26 _ 27 ) ❕تبذير در اصل از ماده بذر و به معنى پاشيدن دانه مى ‏آيد، منتها اين كلمه مخصوص مواردى است كه انسان اموال خود را به صورت غير منطقى و فساد، مصرف مى‏ كند، و معادل آن در فارسى امروز « ريخت ‏وپاش » است. و به تعبير ديگر تبذير آن است كه مال در غير موردش مصرف شود . 📚تفسیر نمونه ج 12 ص 85 ❕ساختن یک منبر از طلا ، مصداق بارز اسراف مال و ریخت و پاش بیهوده است که مصداق آیات فوق واقع می شود ، چنان که على عليه السلام فرمود ؛ « خرج كردنِ نا به جا، به يقين، حيف و ميل و اسراف است » 📚امالی مفید ص 176 _ نهج البلاغه ، خطبه 126 ❕امام صادق عليه السلام فرمود ؛ « گناهان بزرگ، حرام ‏اند؛ و آنها چنين ‏اند: ... و زياده‏ روى، و ريخت و پاش » 📚عيون أخبار الرضا ، ج 2 ص 127 ❕در جایی که پیامبر گرامی از زینت کردن مساجد با طلا مثلا نهی می کند و کسانی را که چنین می کنند ، مذمت می کنند ؛ « یزخرفون المساجد ، لیست همتهم الا الدنیا » « مساجد را تزیین می کنند و جز رسیدن به دنیا ، هم و غمی ندارند » 📚مکارم الاخلاق ص 449 👌و فقهاء بزرگ نیز فتوا به حرمت تزیین مساجد با چیزهایی به مانند طلا می دهند ؛ 📚جواهر الکلام ، ج 14 ص 89 ❕به خودی خود ، حرمت طلاکاری منبری که در مسجد یا حسنیه واقع میشود ، روشن می شود . 👌البته چنان که در ابتدای کلام گفتیم ، مساله زینت کاری حرم ائمه علیهم السلام به طلا ، دلیل شرعی و فلسفه روشن عقلایی دارد و ادله فوق بر ممنوعیت طلاکاری ، شامل طلاکاری حرمهای ائمه علیهم السلام نمی شود . @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir
🤔 ❔ذوالقرنين يعنى كسى كه داراى دو شاخ است. در تمامى الواح و آثار باستانى به جا مانده از تمدنهاى باستانى، شخصى كه ظاهرا پادشاه يا فرمانرواى مكانى است دو شاخ بر روى سرش دارد. عده اى وى را اسكندر مقدونى و عده اى هم وى را كوروش كبير امپراطور هخامنشيان ميدانند. اما داستان اوليه را به قوم سريانى و اكديان باستان منسوب ميكنند. و شايد هم رسم گذاشتن شاخ بر روى كلاه خود از اينجا وارد اسطوره هاى اسكانديناوى شده است. نكته جالب اينكه كتاب قرآن بدون نام بردن ازين شخص و با بيان ناقص اين داستان باستانى، هم يك مورد به مبهمات خودش اضافه ميكند هم كل قضيه طلوع و غروب خورشيد را به قهقرا ميبرد ❗️❗️ ❕لوح گلى افسانه نارام سين كه متعلق به سريانيها و اكديهاى باستان ميباشد. همانطور كه در اين لوح ميبينيد، ١) شخصى بر بالاى ديوار يا سد ايستاده كه داراى دو شاخ ميباشد(در عربى شاخ را قرن مينامند و شخص داراى دو شاخ را ذو القرنين) ٢) جائى كه خورشيد در حال طلوع است و مرد شاخدار به سوى آن روان است ٣) سدى كه زير پاى اوست ٤) عده اى از مردم در زير آفتاب بدون سرپناه هستند ٥) عده اى از مردم در زير زمين زندگى ميكنند ❗️❗️ 💠💠 1⃣ملحد لوحی را از آثار باستانی امپراتوری اکدی ها ارائه داده است و مدعی شده است که قرآن جریان ذو القرنین را از آنها کپی برداری کرده است ، در حالی که اندک مشابهتی ما بین تصویر ارائه شده و جریان ذو القرنین در قرآن وجود ندارد . ❕در مورد لوح ارائه داده شده ، می نویسند ؛ «امپراتوری اکدی نه تنها بر سرزمین میان رودان، بلکه در سایر مناطق قلمروی شام نیز کنترل داشت. اکدی‌ها از نژاد سومری نبودند و به زبان سامی صحبت می‌کردند اما در اوایل حکومت خود، نشانه‌هایی از هنر سومری در آثارشان دیده می‌شود. هنر اکد تأکید زیادی بر امپراتوری و پادشاه داشت و در آثاری مثل مهره‌ها رویکرد رئالیستی به آرامی در حال افزایش است. از معروف‌ترین آثار این دوره می‌توان به لوح پیروزی نارام سین بر قوم لولوبی ها اشاره کرد.👈 در این لوح نارام سین در بالای کوه در حال کشتن پادشاه لولوبی‌ها است و در حالتی آرمانی و نوعی الوهیت قرار دارد. شاخ روی سر و دو خورشید بالای سر او نشانی از این ادعاست. 👉اندازه این لوح شش فوت و هفت اینچ است و جنس آن از ماسه سنگ صورتی است. » 🌐https://b2n.ir/935146 ❕می بینیم کسانی که لوح مذکور را صورت گری کرده اند ، انگیزه و هدف خاصی را دنبال می کرده اند که هیچ ارتباطی با جریان ذو القرنین در قرآن ندارد ، اما ملحد شیاد برای فریب مخاطب ، در صدد است توهمات ذهنی خود را بر لوح مذکور تطبیق دهد ، و میان داستان قرآن و لوح ارتباطی ایجاد کند . 2⃣در رابطه با مفهوم لغوی « قرن » و لقب « ذو القرنین » هم گفتنی است که بر خلاف ادعای ملحد ، به هر یک از دو گوشه جلوی سر انسان و پیشانی نیز قرن می گویند ؛ 📚فرهنگ ابجدی ، ص 692 👌ذو القرنین را از این جهت ذو القرنین می گویند ، چون دو قرن و دو طرف پیشانی اش ، مورد ضربه واقع شده بود ، چنان که علامه مجلسی نقل می کند ؛ « يك مرتبه ضربتى بر قرن ايمن يعنى طرف راست سر او زدند و مرد، پس خدا او را مبعوث فرمود، پس ضربت ديگر بر قرن ايسر يعنى طرف چپ سر او زدند و مرد، باز خدا او را مبعوث فرمود » 📚حياة القلوب، ج‏1، ص 439 👌لذا علی ع فرمود ؛ « ذو القرنین بنده ‏اى بود كه حقّ تعالى را دوست مى ‏داشت و خداى عزّ و جلّ نيز او را دوست مى‏ داشت، براى خدا خيرخواهى كرد و خداى عزّ و جلّ نيز خير خواهى او را نمود. 👈و امّا سرّ اين كه به او ذو القرنين گفتند اين است كه وى قوم خود را به حقّ عزّ و جلّ دعوت نمود ولى آنها بر قرنش ( گوشه پیشانی اش ) ، كوبيده و او را زدند، پس براى زمانى از ايشان غايب شد و سپس به سويشان بازگشت و دوباره آنها را دعوت كرد و آنها اين بار بر گوشه دیگر پیشانی اش كوبيده و بدين وسيله او را مضروب ساختند. 👉سپس امير المؤمنين عليه السّلام فرمودند: و در ميان شما مثل او مى‏ باشد » 📚علل الشرایع ج 1 ص 40 _ معانی الاخبار ، ص 48 _ کمال الدین ج 2 ص 394 ❕مقصود از «مثل ذو القرنين» وجود مبارك خود امير المؤمنين عليه السّلام است كه از جهت وارد شدن دو ضربت بر فرق آن بزرگوار خود را مثل ذو القرنين معرّفى فرمود و آن دو ضربت عبارت بود از ؛ 🔸الف: ضربتى كه روز خندق از عمرو بن عبد ودّ بر فرق نازنينش وارد گرديد. 🔸ب: ضربتى كه شب نوزدهم ماه مبارك رمضان ابن ملجم ملعون به حضرت زد. 📚ترجمه علل الشرایع ، ذهنی ، پاورقی ، ج 1 ص 157 ❕ادامه 👇