eitaa logo
پرسمان اعتقادی ( شیعه پاسخ )
5.7هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
173 ویدیو
37 فایل
❕بزرگترین مجموعه محتوایی پاسخ به شبهات در فضای مجازی ! 🔶 پاسخگویی توسط اساتید حوزه با سبکی نوین !!! 👈وابسته به موسسه بقیه الله الاعظم ارواحناه فداه طرح شبهه و سوال : @poorseman سایت ipasookh.ir تمام کانالهای ما : https://yek.link/ipasookh
مشاهده در ایتا
دانلود
❕ما در پاسخی بر اساس آیات و روایات، گفته ایم که در اسلام تنها نبرد با کفاری حربی ، یعنی کفاری که دشمن مسلمین هستند و قصد نابودی مسلمین را دارند جایز است ، نه سایر کفار که دشمن مسلمین نیستند ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/2377 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/2302 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/777 ❕حال یکی از معاندین در پاسخ ما گفته است که علمای شیعه سخن از جهاد ابتدایی به میان آورده اند ، یعنی جواز حمله به کفار بدون آنکه مسلمین مورد حمله و هجوم واقع شده باشند . 👌ما در پاسخ این معاند نو رسیده می گوییم که باید کلام علما را جوری توجیه کنید که با ادله شرعی از آیات و روایات تضاد نداشته نباشد ، به این که جهاد ابتدایی می گوید می توانی به کفاری که دشمن هستند حمله کنی ، اگر چه آنها تاکنون حمله نکرده اند ، اما در صدد توطئه چینی و ضربه زدن به مسلمین هستند ، با این توجیه ، جهاد ابتدایی بازگشت می کند به جهاد دفاعی . ❕اگر کلام علما محل این توجیه نبود ، کلامشان برای ما حجت نیست ، زیرا بر خلاف آیات و روایات فراوان معصومین است ، در جایی که اگر کلام منقول از یک امام معصوم ، در صورتی که خلاف قرآن و روایات مشهور باشد ، برای ما قابل قبول نیست کلام علما که جای خود دارد ، چنان که در ذیل گفته ایم ؛ 💠 https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/2346 👌در سه پاسخ اول گفته ایم که به حسب آیات و روایات ، کفار به چهار نوع تقسیم می شود که تنها نبرد با یک نوع یعنی کفار حربی و دشمن جایز است ، حال معاند می گوید که برخی از علما گفته اند که کفار دو قسم اند ، ذمی و حربی ، اگر ذمی نباشد ، حربی است . ❕گفتیم که کلام علما وقتی خلاف آیات و روایات باشد ، صحیح نیست و آنان در اجتهادشان به خطا رفته اند ، زیرا معصوم نیستند . 👌در مورد جواز برده داری در عصر کنونی نیز در ذیل پاسخ مفصلی داده ایم و گفته ایم که امام مسلمین می تواند اسیران را از روی منت با فدیه آزاد کند ، یا در زندان نگه داری کند و حکم الزامی در برده گیری در اسلام وجود ندارد . 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/1008 ❕در مورد برده گرفتن زنان ایزدی که معاند به خیال خام خود به مطلب ما ردیه زده است و به روایتی استناد کرده است ، پاسخ ذیل را بخوانید ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/2580
👌ملحد وهابی دروغگو برای فریب مخاطبین و خوش رقصی در برابر اربابان وهابی ، دست به جعل و فتوشاپ زده و با تزویر و دروغگویی ، مدعی شده است که مرحوم مصباح و مراجع تقلید ، واکسن آمریکایی تزریق کرده اند . فرزند مرحوم مصباح این ادعا را تکذیب می کند چنان که در خبر رسانه ها امد ؛ «فرزند آیت‌الله مصباح‌یزدی: درگذشت پدرم پس از تزریق واکسن فایزر، دروغ است . فرزند آیت الله مصباح یزدی شایعه مطرح شده در فضای مجازی مبنی بر درگذشت مرحوم آیت الله مصباح یزدی بعد از تزریق واکسن فایزر به ایشان را شایعه‌ای دروغین خواند. او گفت: این شایعه‌ای است که تصویر آن را با ترفندهای فتوشاپ و امثال آن درست کرده‌اند. » https://t.me/akhbarefori/269745
🤔 ❔آيت الله حيدرى: قرآنى كه با قرائت حفص است داراى ايرادات ادبى و گرامرى است اين كليپ در ادامه ويديو قبلى ميباشد كه هم در كانال سنجاق شده و هم از روى این لينك ميتوانيد ببينيد، كه آيت الله حيدرى به برخى از اشكالات ادبى قرآن قرائت حفص پرداخته و به چند مورد اشاره ميكند. در اين ويديو ميبينيد كه ايرادت ادبى قرآن به گونه اى واضح است كه هركسى كوچكترين اطلاعى از ادبيات عرب داشته باشد آنها را متوجه ميشود. اما نكته جالب اينكه خود ملاهاى مسلمان همين ايرادات را با وقاحت تمام توجيه كرده و صدها دليل عجيب و غريب براى فريب مخاطب ارائه ميكنند ❗️❗️ 💠💠 👌چنان که در خود قرآن تصریح شده است ، قرآن به لسان و زبان عربی نازل شده است ، چنان که می فرماید ؛ « آن را به زبان عربى آشكار نازل كرد. » ( شعراء 192 _ 195) 👌و می فرماید ؛ « در حالى كه به زبان عربى و فصيح و گوياست تا ظالمان را انذار كند و نيكوكاران را بشارت دهد. » ( احقاف 12) ❕وقتی می گوییم قرآن به زبان عربی است ، یعنی مطابق با قواعد صرفی و نحوی و استعمالی عرب زبانان نازل شده است ، بر این اساس و با توجه به این نکته ، اشکالات آمده در کلام کمال حیدری را بررسی می کنیم ؛ 1⃣می گوید چرا ادبیات قرآن مردانه است و در بسیاری از موارد ، از ضمایر و موصولاتی استفاده شده است که برای مردان و مذکران به کار می رود ، نه برای بانوان ، مثلا در آیه شریفه ذیل از ضمائر مذکر استفاده شده است ؛ « إِنَّما جَزاءُ الَّذِينَ يُحارِبُونَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ يَسْعَوْنَ فِي الْأَرْضِ فَساداً أَنْ يُقَتَّلُوا أَوْ يُصَلَّبُوا أَوْ تُقَطَّعَ أَيْدِيهِمْ وَ أَرْجُلُهُمْ مِنْ خِلافٍ أَوْ يُنْفَوْا مِنَ الْأَرْضِ ذلِكَ لَهُمْ خِزْيٌ فِي الدُّنْيا وَ لَهُمْ فِي الْآخِرَةِ عَذابٌ عَظِيمٌ _ إِلاَّ الَّذِينَ تابُوا مِنْ قَبْلِ أَنْ تَقْدِرُوا عَلَيْهِمْ فَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ » « كيفر آنها كه با خدا و پيامبر به جنگ بر مى‏ خيزند و در روى زمين دست به فساد مى‏ زنند. (و با تهديد به اسلحه به جان و مال و ناموس مردم حمله مى ‏برند) اين است كه اعدام شوند يا به دار آويخته گردند يا (چهار انگشت از) دست راست و پاى چپ آنها بريده شود و يا از سرزمين خود تبعيد گردند، اين رسوايى آنها در دنياست و در آخرت مجازات بزرگى دارند. - مگر آنها كه قبل از دست يافتن شما بر آنان توبه كنند، بدانيد (خدا توبه آنها را مى‏ پذيرد) خداوند آمرزنده و مهربان است. » ( مائده 33 _ 34 ) ❕در حالی که قرآن به لغت عربی است و عرب زبانان در مواردی که مخاطبشان تنها مردان هستند ، از موصولات و ضمایر مذکر استفاده می کنند و در مواردی که مخاطب آنها تنها زنان هستند ، از ضمایر مونث استفاده می کنند ، و در مواردی که مخاطب آنها مردان و زنان به صورت مشترک هستند ، از ضمایر و موصولات مذکر استفاده می کنند و در خطاب ، ضمایر مذکر را بر مونث از باب تغلیب ، ترجیح می دهند و مجموع مردان و زنان را با ضمایر و موصولات مذکر خطاب می کنند ، چنان که در تفسیر نمونه می خوانیم ؛ « در بسيارى از موارد جمع مذكر را به عنوان تغليب بر هر دو گروه ( مردان و زنان ) اطلاق مى‏ كنند » 📚تفسیر نمونه ج 9 ص 387 ❕«تغليب» آن است يكى از دو چيز را بر چيز ديگر برترى بخشيم و لفظ آن را بر ديگرى نيز به كار گيريم ، مثلا مردان را بر زنان غلبه داده و ضمائر مذکر را برای مجموع آنها استفاده کنیم ؛ « كتغليب المذكر على المؤنث‏ » 📚ترجمه و شرح جواهر البلاغة، ج‏1، ص: 440 ❕بنابراین عرب زبانان با صيغه‏ هاى مذكر خطاب‏هاى عموميشان نسبت به تمام مردان و زنان را بيان مى‏ كنند و قرآن هم چون مطابق با زبان عربی است ، از این قاعده بهره گرفته است و خطاب های عمومی خود را با استفاده از صیغه های مذکر بیان کرده است . 👌مثلاً یک عرب زبان هنگام سلام مى ‏گويد ؛ «سلام عليكم» در حالى كه ممكن است در مجلس چند مرد و چند زن حاضر باشند و گفته نمى‏ شود «سلام عليكم و سلامٌ عليكُنَّ» ، او در خطاب عام خود ، از صیغه مذکر استفاده می کند . ❕قرآن نیز حکم محارب را شامل مرد و زن می داند ، و چون مخاطب حکم او عموم مردم اعم از مردان و زنان هستند ، مطابق قواعد عربی از صیغه های مذکر برای افاده مطلب خود بهره گرفته است . 🔸ادامه 👇
🔸ادامه 👇 2⃣کمال حیدری در ادامه اشکال قبلی طرح می کند ،که خداوند نعمت های بهشتی و تزویج با حور العین را با صیغه های مذکر بیان کرده است ، این یعنی نعمت های بهشتی ، اختصاص به مردان دارد ❗️ 👌در حالی که قرآن به روشنی پاسخ او را داده و زنان را کنار مردان مشمول نعمتهای بهشتی دانسته و می فرماید ؛ « من عمل هيچ عمل كننده ‏اى از شما را، خواه زن باشد يا مرد ضايع نخواهم كرد » ( آل عمران 195 ) ، «هر كس از مرد و زن عمل شايسته انجام دهد و ايمان داشته باشد داخل بهشت خواهد شد و بدون حساب، روزى داده ميشود (و از مواهب روحانى و جسمانى آن جهان برخوردار ميگردد) ( غافر 40 ) ، « هر كس از مرد و زن عمل صالح انجام دهد و مؤمن باشد به او حيات و زندگى پاكيزه‏ اى مى ‏بخشيم و پاداش آنها را به نحو احسن خواهيم داد » ( نحل 97 ) ❕بنابراین مرد و زن هر دو از نعمتهای بهشتی بهره مند هستند . 👌حیدری مطرح می کند که اگر چنین است ، پس چرا خداوند با صیغه های مذکر گفته است که بهشتیان در بهشت هرچه بخواهند ، برایشان است ؛ « لَهُمْ ما يَشاؤُنَ فِيها وَ لَدَيْنا مَزِيدٌ » « هر چه بخواهند در آنجا براى آنها هست و نزد ما نعمتهاى اضافى ديگرى است » ( ق 35 ) ❕ما پاسخش را در شماره اول دادیم که این خطابات عام است و شامل مرد و زن می شود ، اما چون عرب در خطابات عام از صیغه های مذکر استفاده می کند ، خداوند هم در آیه مذکور از صیغه های مذکر استفاده کرده است . ❗️همینطور او اشکال مطرح کرده ، خداوند با صیغه های مذکر از همسران بهشتی ، سخن به میان آورده است ، یعنی حوریان بهشتی اختصاص به مردان دارد ؛ « كَذلِكَ وَ زَوَّجْناهُمْ بِحُورٍ عِينٍ » « اين چنينند بهشتيان، و آنها را با « حور العين » تزويج مى‏ كنيم. » ( دخان 54 ) ❕که پاسخش را دادیم که این خطاب هم عام است و مرد و زن بهشتی ، هر دو از همسران بهشتی و حور العین بهره می برند ، خداوند مطابق با قواعد عربی ، برای خطاب عمومی مردان و زنان از صیغه های مذکر استفاده کرده است . 👌خصوصا آنکه مطابق آنچه لغت شناسان فرموده اند ؛ «حور» جمع «حوراء» و «احور» به كسى گفته مى ‏شود كه سياهى چشمش كاملًا مشكى، و سفيدى آن كاملًا شفاف باشد، و يا به طور كلى كنايه از جمال و زيبايى كامل است؛ چرا كه زيبايى، بيش از همه در چشمان، تجلى مى‏ كند، و به اين ترتيب، كلمه «حور» بر مذكر و مؤنث هر دو اطلاق مى‏ شود، و مفهوم گسترده‏ اى دارد كه همه همسران بهشتى را شامل مى ‏شود؛ همسران زن براى مردان با ايمان و همسران مرد براى زنان مؤمن (دقت كنيد) » 📚لغات در تفسیر نمونه ، ص 198 ❕در روایات نیز تصریح شده است که زنان نیز از همسران بهشتی و حور العین می توانند بهره مند شوند ، چنان که در ذیل مفصل توضیح داده ایم ؛ 💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/4183 3⃣او در ادامه اشکالات ادبی ، به دو آیه ذیل اشکال کرده است که می فرماید ؛ « وَ انَّ لَكُمْ فى اْلأَنْعامِ لَعِبْرَةً نُسْقِيْكُم مِمّا👈 فى بُطُوْنِها 👉وَ لَكُمْ فِيْها مَنافِعُ كَثِيْرَةٌ وَ مِنْها تَأْكُلُوْنَ- وَ عَلَيْها وَ عَلَى الْفُلْكِ تُحْمَلُوْنَ » « وَ انَّ لَكُمْ فِى اْلأَنْعامِ لَعِبْرَةً نُسْقِيْكُم👈ْ مِمّا فى بُطُونِه👉ِ مِنْ بَيْنِ فَرْثٍ وَ دَمٍ لَبَناً خالِصاً سائِغاً لِلشّارِبِيْنَ » 🔸سوره مؤمنون، آيات 21 و 22 _ سوره نحل، آيه 66 ❕در آیه اول به انعام ضمیر مونث برگردانده است و در آیه دوم به انعام ضمیر مذکر ، و این مورد طرح اشکال کمال حیدری قرار گرفته است ، در حالی که مطابق لغت عرب ، انعام در معنا ، جمع است و با آن معامله مفرد مونث می کنند ؛ 📚بدائه النحو ، ص 50 ❕بر این اساس می گوییم ، ضمير كلمه (بُطُونِهِ) به اعتبار لفظ انعام است ، زیرا در لفظ مفرد و مذكر است و ضمیر کلمه « بطونها» ، به اعتبار معنای آن است زیرا در معنا جمع است و گفتیم که در لغت عرب به جمع مکسری چون انعام که از نظر معنایی جمع است ، ضمیر مفرد مونث بر می گردانند . 📚تفسير آسان، ج ‏9، ص 221 ❕لذا مرحوم طبرسی می گوید ؛ « كلمه «أنعام» كه (با توجه به ضمير فى بطونه) مذكّر حساب شده، به عنوان اسم مفرد به معناى جمع به كار رفته است، مثل كلمه «نعم» كه در قول شاعر عرب چنين است. « فى كل عام نعم تحونه يلحقه قوم و تنتجونه » « در هر سال شما دزدان و غارتگران چارپايانى را به دست مى ‏آوريد كه ديگران آنها را آبستن ساخته ‏اند و شما (در قبيله خود) از آنها استفاده مى ‏بريد.» 👌 شاعر عرب ، نعم را ( که جمع است ) بكار برده و ضماير آن را مفرد آورده است ( به اعتبار لفظ نعم ، که مفرد و مذکر است )» ❕و آن جا كه ضمير انعام مؤنّث آورده شده ، به اين دليل است كه آن را جمع مكسّر نعم گرفته شده است ( که در جمع مکسر ، ضمیر مفرد مونث بازگشت می کند )» 📚ترجمه تفسیر جوامع الجامع ، ج 3 ص 397 🔸 👇
🔸ادامه 👇 4⃣او در ادامه با استدلال به این آیه طرح اشکال کرده است . خداوند می فرماید ؛ « هُوَ الَّذِي أَرْسَلَ الرِّياحَ بُشْراً بَيْنَ يَدَيْ رَحْمَتِهِ وَ أَنْزَلْنا مِنَ السَّماءِ ماءً طَهُوراً ، لِنُحْيِيَ بِهِ بَلْدَةً مَيْتاً » ( فرقان 49 ) ❕اشکال مطرح کرده است که در تعبیر « بلده میتا » اشتباه صورت گرفته است ، زیرا « بلده » مونث است و نعت آن نیز باید مونث باشد ، در حالی که « میتا » مونث نیست . 👌در تفسیر نمونه پاسخ او داده شده است و می گوید ؛ « بايد توجه داشت كه « بلدة » در اينجا به معنى بيابان و صحرا است، و با اينكه اين لفظ مؤنث است صفت آن كه « ميتا » مى‏ باشد به صورت مذكر آمده به خاطر اينكه به معنى مكان است و مكان مذكر مى ‏باشد. » 📚تفسیر نمونه ج 15 ص 109 ❕بنابراین چون بلده در معنا مذکر است ، نعت او مطابق با معنای آن مذکر آمده است ، چنان که زمخشری ادیب معروف ، به این نکته تصریح می کند و چنین استعمالی را مطابق با قواعد فصحیح عربی می داند ، یعنی به اعتبار معنای یک کلمه ، می توان نعت را از نظر تذکیر و تانیث ، تطابق داد . 📚الكشاف عن حقائق غوامض التنزيل، ج ‏3، ص ، 285 5⃣او در ادامه به آیه تطهیر اشکال مطرح کرده که خداوند می فرماید ؛ «ُ إِنَّما يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَ يُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيراً » ( احزاب 33 ) ❕می گوید حضرت زهرا س نیز ، جزء اهل بیت است ، اما ضمائر در آیه شریفه مذکر آمده است ، در حالی که تذکیر ضمائر ، بر حسب تغلیب است ، که توضیحش را دادیم . 👌عرب در جمعی که متشکل از چند مرد و یک زن است ، ضمیر تذکیر را به خاطر زیادی تعداد مردان بر زنان ، بر تانیث غلبه می دهد ؛ « كتغليب الأكثر على الأقل‏ » 📚ترجمه و شرح جواهر البلاغة، ج‏1، ص: 440 ❕در آیه تطهیر نیز چون تعداد مردان بیشتر بوده اند ، ضمیر تذکیر بر تانیث ترجیح داده شده است . 6⃣او در پایان به این دو آیه اشکال کرده است که می فرماید ؛ « لَقَدْ جاءَتْ رُسُلُنا » ( هود 69 ) ، « قَدْ جاءَكُمْ رُسُلٌ مِنْ قَبْلِي‏ » ( آل عمران 183 ) ❕می گوید چرا در جایی فعل « رسل » مونث آمده است و در جایی مذکر . 👌در حالی که « رسل » جمع مکسر است ، و در مواردی که فاعل جمع مکسر باشد ، می توان فعل آن هم به صورت مذکر استعمال شود و هم به صورت مونث ؛ « الا اذا کان جمع تکسیر ، فیجوز فیه الوجهان » 📚بدائه النحو ، ص 110 ❕او در گذشته اشکالات دیگری به قرائت « حفص » کرده بود که با پاسخ مفصل ما مواجه شد ؛ 💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/13112 @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir
❕در پاسخ به پست اخیر ما یکی از کاربران این مطلب را برای ما فرستاده است ؛ « درباره پست اخیرتون درمورد اشکالات ادبیاتی آقای حیدری به قرآن حس میکنم مراد ایشون رو نفهمیدید! ایشون یک مبنای خاص دارند که ضمایر در عربی دو قسم اند: 1.مونث محض 2.ضمایر مشترک بین مذکر و مونث سپس در رد نظریه مشهور که ضمایر را مونث و مذکر تقسیم بندی کرده شروع میکنند به ایراد گرفتن! در واقع بنظر میرسد ایشون درحال نقد نظریه مشهور هستن نه اینکه واقعا درحال اشکال گرفتن به قرآن این کلیپ رو ببینید: https://t.me/alhaydarii_fa/4866 و همچنین کلیپ بعدیش رو » 👌سخن ما ؛ ❕با توجه به این پیام کاربر محترم و این که احتمال است صحیح بگوید و ملحدین کلام کمال حیدری را تقطیع کرده باشند ، ما هم در پاسخ مذکور ویرایشی کرده و تنها اشکالات مطرح شده توسط کمال حیدری را مد نظر قرار می دهیم ( اعم از آنکه اشکالات مذکور از جانب خودش است یا در صدد طرح اشکال دیگران و سپس پاسخ دادن است ) ، و مواردی که به او حمله کردیم را از پاسخ حذف می کنیم ، اگر چه در نفوذی بودن او به جد مشکوکیم ، چنان که در ذیل گفته ایم ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/2559
🤔 ❔چرا سر حیوانات رو میبریم برای قربانی یا خوردن یا...؟ مگه اوناهم مثل ما انسان ها جان ندارن ❗️❗️ 💠💠 1⃣خداوند مالک هر آنچه است که در عالم می باشد چنان که می فرماید ؛ « هر چه در آسمانها و زمین است از اوست» 🔷بقره 116- 255- 284 _ آل عمران 109 - 129- نساء 126- ❗️« مالکیت آسمانها و زمین و آنچه میان آن دو است از آن خداست» 🔶مائده 17- انعام 12- توبه 116 👌خدایی که مالک همه موجودات جهان است ، به انسان اجازه تغذیه از گوشت برخی از حیوانات را که خودش مالک آنها است را با شرایطی داده است . ❕بدن انسان ناگزیر است که توسط گوشت مورد تغذیه قرار گیرد ، و موارد لازم و پروتئینی از این طریق جذب بدن شود ، اگر چه نباید در این رابطه افراط نیز صورت گیرد ، این نکته هم مورد تاکید روایات قرار گرفته است ؛ 💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/7863 👌و هم کشفیات علمی این مساله را مورد تاکید و توصیه قرار می دهد که می توانید در ذیل بیشتر بخوانید ؛ 🌐https://b2n.ir/028424 ❕بنابراین ، انسان ناگزیر است که در دنیا برای ادامه حیات تغذیه داشته باشد ، از آنجایی که خداوند عالم هستی و تمام موجودات را برای بهره مندی انسان آفریده است تا مقدمه ای باشد برای کمال نهایی انسان چنان که در ذیل گفته ایم ؛ 💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/4783 💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/8377 ❕لذا اجازه تغذیه از حیواناتی را که خودش مالک آنها است را به انسان داده است ، بنابراین استفاده از گوشت حیوانات با اجازه مالک آنها یعنی خداوند است و هیچ ظلمی در حق آنها صورت نگرفته است ، زیرا اساسا خداوند آنها را برای همین هدف ، یعنی بهره مندی انسان آفریده است . 👌اگر بگویید که باید به جای ذبح حیوانات روی به گیاهخواری آوریم و از طریق گیاهان نیازهای تغذیه ای خود را برطرف کنیم ، تا ظلمی به حیوانات نشده باشد ، باز هم اشکال ظلم ( طبق استدلال خودتان ) ، برطرف نمی شود ، زیرا گیاهان هم مانند انسان و حیوانات جان و حیات دارند ، و گیاهخواری هم مستلزم آن است که جان گیاهان را بگیریم ، طبق استدلال شما در این صورت نباید گیاه را نیز بخوریم تا به آنها ظلم نکرده باشیم که نتیجه آن می شود که باید از گرسنگی بمیریم ❗️❗️ ❕گیاه شناسان می گویند ؛ « گیاهان برای حفظ قلمرو خود مبارزه می‌کنند، به جستجوی غذا هستند و از شکارچیان و طعمه‌ها می‌ترسند. آن‌ها نیز همچون سایر حیوانات، زنده هستند و از خود رفتارهایی را نمایش می‌دهند. طبق گفته‌های اُلیویر هامانت، دانشمند گیاه‌شناس از دانشگاه لیون فرانسه، برای آن‌که بتوان رفتارهای گیاهان را مشاهده کرد باید ابتدا از فرآیند رشد گیاه فیلمی تهیه شود و سپس سرعت فیلم افزایش داده شود؛ در این صورت افراد می‌توانند ببینند که گیاهان نیز همچون سایر حیوانات رفتار می‌کنند. یک ویدیوی تایم-لپس می‌تواند دنیای بیگانه‌ی گیاهان را با تمام شکوهی که دارد به خوبی نشان دهد؛ مانند آن‌چه که در مستند بسیار زیبای Life مشاهده کرده‌ایم. ❕گیاهان با هدف مشخصی حرکت می‌کنند و به همین دلیل باید نسبت به آن‌چه که در اطرافشان می‌گذرد، آگاهی کامل داشته باشند. آن‌طور که جک سی اسکالتز می‌گوید، این گیاهان به خوبی نسبت به اتفاقات اطراف واکنش نشان می‌دهند؛ بنابراین می‌توان گفت که دارای حواس بسیار پیچیده‌ای هستند که از آن‌ها برای سنجش شرایط محیط استفاده می‌کنند.... 👌👈آن‌ها نیز بو می‌کشند و یا صدای چیزی را می‌شنوند و سپس متناسب با شرایط، از خود واکنش نشان می‌دهند و این دقیقاً همان کاری است که ما و سایر حیوانات انجام می‌دهیم ... »👉 🌐https://b2n.ir/195624 🔸ادامه 👇
🔸ادامه 👇 2⃣خداوندی که اجازه استفاده از گوشت برخی از حیوانات را داده است ، شرط کرده است که این حیوانات باید از طریق شرعی ذبح شود ، و به اصطلاح « میته و مردار » نشده باشند ؛ ( انما حرم علیکم المیته ... بقره 173 ) ❕فلسفه تحریم میته و لزوم ذبح شرعی حیوان مطابق کشفیات دانشمندان در این نکته است كه دستگاه گوارش نمى‏ تواند از مردار خون سالم و زنده بسازد، بعلاوه مردار كانونى است از انواع ميكربها، اسلام علاوه بر اينكه خوردن گوشت مردار را تحريم كرده، آن را نجس هم دانسته تا مسلمانان كاملا از آن دورى كنند. 📚تفسير نمونه، ج‏1، ص 585 ❕گوشت مردار به خاطر از میان رفتن گلبولهای سفیدش، زمینه ای مساعد برای رشد میکروبها و ظهور انواع بیماریها است ؛ 🌐https://b2n.ir/600676 ❕در روایات نیز در این رابطه نکات نابی بیان شده است . 👌در روایتی از امام باقر و صادق علیهما السلام آمده است ؛ « خداوند تبارك و تعالى اين اشياء را بر بندگان حرام نكرد و غير آنها را حلال قرار نداد تا ايشان را به آنچه حلال كرده راغب و از آنچه حرام فرموده بى ‏ميل نموده باشد بلكه پس از آفرينش مخلوقات آنچه كه ابدان ايشان به آن قائم است و در راستاى مصلحت و خير آنها هست را به آنها تعليم فرمود و پس از آن تفهيمشان نمود كه اين سنخ از اشياء بر ايشان مباح و حلال است و نيز آنچه به ضرر ابدانشان هست را به آنها هشدار داد و اعلام فرمود كه اين قبيل از اشياء بر آنها حرام است ... پس از آن فرمود ؛ 👈امّا مردار: احدى حق ندارد از آن تناول كند مگر آنكه بدنش مبتلا به ضعف مفرط بوده و قوّت از او رفته و و نسلش منقطع مى‏ گردد و اساسا خورنده مردار مبتلا به مرگ ناگهانى مى ‏گردد.👉 📚الکافی ج 6 ص 242 _ الفقیه ج 3 ص 345 ❕در روایت دیگر امام رضا ع فرمود ؛ «مردار حرام است زيرا تغذيه از آن موجب فساد و تباه شدن ابدان و پيدا شدن آفات در آنها مى‏ باشد و وجه ديگر براى حرمت آن اين است كه حق تعالى بدين وسيله خواسته است هشدار دهد كه تسميه (گفتن بسم اللَّه در وقت ذبح) سبب است براى حلال شدن مذبوح و تركش باعث حرام بودن آن مى‏ باشد. » 📚عیون الاخبار ج 2 ص 484 ❕امام صادق ع در مقام احتجاج با یک زندیق آنجایی که زندیق گفت ، مردار را چرا حرام كرده است ، فرمود ؛ « تا جدا باشد از آنچه با نام خدا سر بريده شود، و خون در تن مردار بسته شود و به تنش چسبد، و گوشتش سنگين و ناگوار گردد. » ❕زندیق گفت: ماهى هم مردار است ، امام ع فرمود ؛ « تذكيه ماهى زنده برآوردن آن از آب است و آنگاه وانهند تا جان دهد، براى اين است كه خون ( جهنده ) ندارد و ملخ هم چنين است » 📚احتجاج ج 2 ص 347 @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir
🤔 ❔اخیرا کلیپی از یک روحانی به نام یوسفی منتشر شده است که می گوید حدیث بیت الاحزان فاطمه تنها یک سند دارد در بحار الانوار که علامه مجلسی گفته است سند معتبری ندارد ، و شیخ عباس قمی اشتباه کرده است که نام کتابش را بیت الاحزان گذاشته در حالی که اصلا بیت الاحزانی نبوده است و ایت الله مکارم که بر بیت الاحزان مقدمه نوشته است او نیز اشتباه کرده است ❗️❗️ 💠💠 👌در این شکی نیست که فاطمه صدیقه سلام الله علیها ، به خاطر مصیبت پدر بزرگواراشان و مصائبی که دستگاه غاصب خلافت برای ایشان و علی علیهما السلام ایجاد کرد ، گریه و زاری می کرد تا از این طریق ، هم وابستگی خود به پیامبر گرامی را نشان دهد و هم مشروعیت دستگاه غاصب خلافت را به چالش بکشد ، دستگاه خلافت هم متوجه این قضیه شد و بزرگان مدینه را اجیر کرد تا به نزد علی ع بروند و به دروغ ، اعتراض کنند که گریه های فاطمه س ، ما را اذیت می کند ، علی ع هم برای آنکه بهانه را از دست آنان بگیرد ، بیت الاحزانی برای فاطمه س ، ساخت تا محلی باشد برای گریه حضرت زهرا و ابراز انزجار از ظلم دستگاه خلافت ، در ذیل بیشتر توضیح داده ایم ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2365 ❕این که فاطمه س ، پس از شهادت پیامبر گرامی به خاطر اهداف گفته شده زیاد گریه می کرد و با اعتراض اهل مدینه مواجه شد و مجبور شد که مکان گریه کردن را تغییر دهد ، در منابع متعددی آمده است و انحصار به یک نقل که به نام « حدیث فضه » معروف شده است ، ندارد . 👌در نقلی آمده است ؛ « فاطمه بعد از فوت پدر خویش، دائما سر خود را مى‏ بست، جسمش ناتوان بود، قوّت خود را از دست داده بود، چشمانش گريان و قلبى سوخته داشت، ساعت به ساعت غش مى ‏كرد و به حسنين عليهما السّلام مى‏ فرمود ؛ پدر (يعنى جدّ) شما كه شما را گرامى مى ‏داشت و مرتّب شما را در آغوش مى ‏گرفت كجاست؟ كجاست آن جدّ شما كه از همه مردم بيشتر به شما مهربان بود، نمى ‏گذاشت كه روى زمين راه برويد، افسوس كه هرگز نخواهم ديد جدّ شما در خانه مرا باز نمايد و شما را به دوش خود بگيرد، در صورتى كه دائما اين عمل را انجام مى‏ داد.... » 📚مناقب آل ابی طالب ، ج 3 ص 362 _ روضه الواعظین ج 1 ص 150 ❕در روایت دیگر امام صادق ع فرمود ؛ «هنگامى كه فوت حضرت زهرا نزديك شد گريه كرد، على عليه السّلام از وى سؤال كرد: اى بانوى من! چرا گريه مى ‏كنى؟ فرمود: براى آن مصيبتهايى كه تو بعد از من خواهى ديد. امير المؤمنين فرمود: گريان مباش، به خداوند سوگند آن مصائب نزد من براى رضاى خداوند كوچك و ناچيزند، آنگاه فاطمه به على وصيّت كرد كه به ابو بكر و عمر اجازه تشييع جنازه و نماز ندهد، و حضرت على وصيّت آن بانو را اجرا نمود. » 📚مستدرک الوسائل ج 2 ص 290 _ بحار الانوار ج 43 ص 218 ❕باز در روایت دیگر ، امام صادق ع فرمود ؛ « افرادى كه فوق العاده گريه كردند پنج نفر بودند: آدم، يعقوب، يوسف، فاطمه، دختر حضرت محمّد و على بن الحسين .....فاطمه در فراق پيغمبر به قدرى گريه كرد كه اهل مدينه خسته و ناراحت شده به او گفتند: تو به واسطه كثرت گريه ‏ات ما را اذيّت مى ‏كنى. لذا فاطمه از مدينه خارج و به سوى قبر شهدا مى‏ رفت، وقتى ناراحتي هاى قلبى خود را با گريستن خالى مى‏ كرد به سوى مدينه باز مى‏ گشت. » 📚الخصال ج 1 ص 273 _ روضه الواعظین ج 1 ص 170 _ مناقب آل ابی طالب ، ج 3 ص 322 _ کشف الغمه ج 1 ص 498_ ریاض الابرار ج 1 ص 59 ❕بنابراین ، از این نقلها استفاده می شود که فاطمه س ، بسیار گریه می کرد و با اعتراض مواجه شد ، لذا در محلی دورتر از محل سکونت اهالی مدینه ، به گریه و زاری خود ادامه داد . 🔸ادامه 👇
🔸ادامه 👇 👌حال روایت مشهور به روایت فضه ، شرح واقعه را روشن تر بیان می کند ، در فرازی از آن روایت آمده است ؛ « بزرگان اهل مدينه اجتماع كردند و به حضور امير المؤمنين على عليه السّلام آمدند و گفتند: اى ابو الحسن! فاطمه شب و روز گريه مى ‏كند، هيچ كدام از ما شب در رختخواب به خواب نمى ‏رويم، در حالى كه روزها به علّت مشغله و طلب معاش قرار و آرام نداريم، ما از تو تقاضا مى ‏كنيم كه فاطمه يا شب گريه كند و يا روز. حضرت امير فرمود: مانعى ندارد. على عليه السّلام اين موضوع را با فاطمه عليها السّلام در ميان نهاد ولى متوجّه شد كه آن حضرت از گريه ساكت نمى‏ شود و تسليت گفتن براى او ثمرى ندارد. در اين حال فاطمه عليها السّلام گفت: اى ابو الحسن! من چندان مكثى در ميان اين مردم نخواهم كرد و به زودى از ميان اين مردم مى‏ روم، على جان به خداوند سوگند من شب و روز از گريه آرام نخواهم گرفت تا اينكه به پدرم ملحق شوم. حضرت امير فرمود: باشد، هر طور كه ميل دارى انجام بده. 👈على عليه السّلام بعد از آن، اطاقى خارج از شهر مدينه براى فاطمه ساخت كه آن را بيت الاحزان مى ‏گفتند. 👉 به هنگام صبح فاطمه حسن و حسين عليهم السّلام را بر مى‏ داشت و به بقيع مى ‏رفت و همچنان تا شب مشغول گريه بود. و چون شب فرا مى‏ رسيد علی مى‏ آمد و فاطمه را به منزل باز مى ‏گردانيد. » 📚بحار الانوار ج 43 ص 177 ❕این فراز از روایت مذکور ، موافق با روایاتی است که در ابتدای کلام ذکر شد ، و موید تاریخی نیز دارد ، لذا روایات آغازین بحث و تاییدات تاریخی که در ادامه بیان کنیم ، قرینه بر صحت این فراز است ، اگر چه اصل روایتی که این فراز در آن قرار دارد ، سند صحیحی ندارد و مضامینی در آن است که قابل پذیرش و قبول نیست ، و علامه مجلسی در مورد این روایت می نویسد ؛ «در بعضى از كتابها روايتى در باره وفات حضرت فاطمه عليها السّلام يافتم كه دوست دارم آن را بنويسم، گر چه از كتاب مورد اعتمادى نيست‏ » 📚بحار الانوار ج 43 ص 174 ❕بنابراین ، هیچ مانعی نیست که این فراز روایت ، صحیح باشد ، ( چون موید بر صحت دارد ) ، اما سایر فرازهای آن در طول زمانها ، دچار جعل و تحریفاتی شده باشد و نتوان به تمام آنچه در این روایت آمده است اعتماد کرد . ❕تاییدات تاریخی این روایت ، تصریح مورخان در طول زمانهای مختلف است که به وجود محلی به عنوان ؛ « بیت الاحزان » که منسوب به فاطمه س ، بوده است تصریح کرده است . ما در اینجا و برای اثبات صحت این گفته خود ، تحقیقی را که مرحوم محقق نجمی ، در این رابطه صورت داده است را به صورت خلاصه یاد آور می شویم . 1⃣ابن شبه در كتاب خود، آنجا كه آثار و قبور بقيع موجود در زمان خودش را معرفي مي‌كند، چنين مي‌نويسد ؛ «شخص موثق و مورد اعتمادي بر من نقل نمود مسجدي كه در طرف شرقي آن به جنازه اطفال نماز خوانده مي‌شود، در اصل خيمه اي بوده براي زن سياهي بنام «رقيه» كه به دستور حسين ابن علي در آنجا مي‌نشست تا از قبر فاطمه مراقبت كند زيرا قبر فاطمه را كسي بجز همان زن نمي شناخت » 📚تاریخ المدینه ج 1 ص 106 ❕از اين گفتارِ ابن شبه كه مشهود و مسموع خود را در مورد بيت الاحزان نقل نموده است، دو مطلب زير به وضوح به دست مي‌آيد ؛ 🔸الف ؛ بيت الاحزان در دوران حسين بن علي ع يعني تا سال ۶۱ هجري، مانند حال حيات حضرت زهرا بصورت خيمه و چادر و محلي بوده است مشخص و معين و حسين بن علی بر حفظ آن عنايت و اهتمام داشته؛ بطوري كه يكي از بانوان و ارادتمندان حضرت زهرا را مأموريت داده است، در اين بيت و خيمه كه يادآورِ دورانِ حساس زندگي مادر بزرگوارش بوده، اقامت نموده و از آنجا حراست و نگهباني كند و لابد براساس همين ديد و اهتمام و به پيروي از روش آن حضرت، افرادي از اهل بيتِ عصمت پس از آن حضرت نيز همين روش را ادامه داده و خيمه را به ساختمان مبدل نموده اند. 🔸ب ؛ بيت الاحزان پس از اين دوران و در اواخر قرن دوم و اوائل قرن سوم، داراي ساختمان بوده كه ابن شبه را وادار نموده است كم و كيف و انگيزه بوجود آمدن اين ساختمان را از افراد خبير و مطلع جويا شود و يكي از افراد مطلع و مورد وثوق نيز تا آنجا كه در اين مورد اطلاع داشته با وي در ميان گذاشته است و سابقه آنجا را كه زماني بصورت خيمه بوده، بازگو نموده است و ليكن اين خيمه دقيقاً در چه تاريخي و به وسيله چه كسي به ساختمان تبديل شده، معلوم نيست. 🔸ادامه 👇
🔸ادامه 👇 ❕و اما مطلب ديگري كه در ذيل اين گفتار آمده است كه ؛ اقامت آن زن در ميان بيت الاحزان براي حفظ و مراقبت قبر حضرت زهرا بوده است، تحليلي است از سوي خودِ وي و توجيهي است متناقض و غير قابل قبول؛ زيرا ؛ 👌 اولاً خودِ ابن شبه در اين كتاب، مانند عده ديگر از مورخان مي‌گويد كه علي بن ابي طالب پيكر مطهر حضرت زهرا را شبانه و در داخل منزل خود دفن نمود بنابراين، مراقبت از قبر آن حضرت در بقيع مفهومي ندارد. 👌 و ثانياً اگر قبر آن حضرت در بقيع واقع بوده و كسي بجز «رقيه» آن را نمي شناخته، باز هم مراقبت از قبرِ مجهول، معنا و مفهومي ندارد. ❕به هرحال با توجه به شرايط خاص و حساس آن روز، ابهام در پاسداري از بيت الاحزان و توجيهات مختلف در اقامت يك زن در داخل آن، مستبعد نيست. 2⃣فتواي امام غزالي بر استحباب خواندن نماز در بيت الاحزان ؛ 👌امام ابومحمد غزالي كه يكي شخصيتهاي معروف و از علما و دانشمندان اهل سنت است، در ضمن بيان وظايف زايران مدينه منوره و كساني كه به زيارت بقيع مشرف مي‌شوند مي‌گويد ؛ «مستحب است كه زائران، هر روز صبح، پس از زيارت قبر حضرت رسول در بقيع حضور بهم رسانند و قبور پيشوايان ديني و صحابه را كه در آنجا مدفون هستند زيارت كنند». سپس مي‌گويد: «و مستحب است در مسجد فاطمه (عليها السلام) نيز نماز بخوانند». (و يُستحب أن يخرج كل يوم الي البقيع بعدالسلام علي رسول الله... و يصلي في مسجد فاطمة رضي الله عنها) 📚احياء علوم الدين، ج 1 ص 260 3⃣ابن جبير، جهانگرد و دانشمند معروف اسلامي ؛ 👌سومين كسي كه بيت الأحزان را از نزديك زيارت و درباره آن سخن گفته است، جهانگرد معروف اسلامي ابوالحسين احمد بن جبير اندلسي است. او كه در ماه محرم سال ۵۸۰ ه. ق. وارد مدينه شده و بقيع را زيارت نموده است، مي‌گويد: «و در كنار قبه عباسيه، خانه اي قرار گرفته است كه به فاطمه دختر رسول خدا منتسب مي‌باشد، مي‌گويند اين همان خانه ايست كه فاطمه زهرا به آنجا مي‌آمد و در آنجا اقامت و حزن و اندوه خود را در مرگ پدر بزرگوارش ابراز مي‌نمود» 📚رحله ابن جبير چاپ ليدن، صفحه ۱۹۶ و چاپ دارالكتب اللبناني ص۱۴۴. 4⃣سمهودی می گوید ؛ «مشهور در بيت الاحزان، همان محلي است كه به مسجد فاطمه معروف و در طرف قبله حرم (امام) حسن و (جناب) عباس واقع گرديده است. » «و به عقيده من، اين بيت الأحزان در محل همان بيت و مسكني است كه علي بن ابي طالب (عليه السلام) آن را در بقيع آماده ساخته بود». و اضافه مي‌كند كه فعلاً در ميان آن، شكل چند قبر نيز موجود است. » 📚وفاءالوفا، ج 3، ص 918 🔸ادامه 👇
5⃣يكي از جهانگردانِ غربي كه به مكه و مدينه مسافرت نموده و در سياحتنامه خود از آثار و ابنيه حجاز و از اخلاق و رسوم مسلمانان در موسم حج و از جزئيات زندگي مردم حجاز سخن گفته است. از جمله حرمها و گنبدها و بارگاههاي موجود در بقيع را معرفي و با قلم خود ترسيم و تصوير نموده است. «سِر ريچارد بورتون» جهانگرد انگليسي است كه در سال ۱۸۵۳ ميلادي تقريباً ۱۳۹ سال قبل بقيع را از نزديك مشاهده نموده و در باره بيت الأحزان چنين گفته است ؛ «در بقيع مسجد كوچكي است كه در سمت جنوبي گنبد عباس بن عبدالمطلب واقع گرديده و اين مكان را بيت الأحزان نيز مي‌نامند؛ زيرا فاطمه زهرا آخرين روزهاي عمر خويش را در اين محل بسر مي‌برد و براي از دست دادن پدر عزيزش نوحه سرايي مي‌نمود. » 📚موسوعه العتبات المقدسه ج 3 ص 285 ❕مطالبي كه از آقاي بورتون نقل شد، دليل روشني بر مشخص بودن ساختمان بيت الأحزان در زمان وي و اشتهار وجه تسميه و انگيزه ايجاد آن مي‌باشد كه يك جهانگرد انگليسي و غيرمسلمان در اندك زمان و با مختصر تماس با مسلمانان توانسته است همه اين مطالب را همانگونه كه در منابع محكم تاريخي و حديثي آمده است، دريافت و در سياحتنامه خود منعكس نمايد. 6⃣فرهاد ميرزا معتمدالسلطنه متوفاي ۱۳۰۵ ه در ميان شاهزادگان قاجار، از نظر علمي داراي شخصيت بارزي است كه از وي شش جلد كتاب، در فنون مختلف به جاي مانده از جمله آنها «قمقام ذخار» در مقتل و «هداية السبيل» كه سفرنامه حجِ اوست و هر دو كتاب در موضوع خود در زبان فارسي از بهترين كتابها به شمار مي‌رود. ❕فرهاد ميرزا معتمدالسلطنه كه در ۱۸ ذيقعده ۱۲۹۲ ه به زيارت بقيع نائل گرديده، پس از بيان زيارت حرم، ائمه بقيع و نثار فاتحه بر قبور علما كه در كنار اين حرم مطهر واقع بودند، مي‌گويد: «از آنجا به بيت الأحزان رفتم و از آنجا به زيارت حليمه سعديه... » 📚هداية السبيل چاپ مطبوعاتي علمي تهران، ص ۱۴۱. 7⃣ابراهيم رفعت پاشا نويسنده و اميرالحاج مصري است كه براي آخرين بار در سال ۱۳۲۵ه بقيع را زيارت كرده و مشاهدات خود را در باره بيت الأحزان چنين نقل مي‌كند ؛ «در بقيع، گنبد ديگري نيز وجود دارد كه «قبة الحزن» ناميده مي‌شود و مي‌گويند كه اين گنبد در روي همان محل ساخته شده است كه فاطمه پس از رسول خدا بدانجا مي‌آمده و حزن و اندوه خود را ابراز مي‌نموده است»، سپس مي‌گويد «در بقيع گنبدهاي زيادي بود كه وهابيها از بين برده اند. » 📚مرات الحرمین ج 1 ص 426 8⃣ حاج سيد احمد هدايتي ؛ ❕يكي ديگر از كساني كه در آستانه تخريب بيت الأحزان و پنج سال قبل از اين حادثه تأسف بار، بيت الأحزان را زيارت و در سفرنامه خود به نام «خاطرات مكه» منعكس نموده است، مرحوم حاج سيد احمد هدايتي يكي از سادات مكرم و از اولاد محترم رسول اكرم است كه وي ضمن بيان موارد و نقاط مختلفي كه حضرت زهرا (عليها السلام) را زيارت نموده است، مي‌گويد: «پنجم در بيت الأحزان كه در قبرستان بقيع واقع است. » 📚خاطرات مكه چاپخانه حيدري تهران، ص 129 🔸ادامه 👇
🔸ادامه 👇 9⃣مرحوم علامه، سيد عبدالحسين شرف الدين، سومين كسي است كه بيت الأحزان را پنج سال قبل از تخريب، زيارت و به تناسب بحثي در كتاب خود «النص و الاجتهاد» به اين مطلب تصريح نموده است كه گفتار او را بعنوان «ختامه مسك» مي‌آوريم ؛ «... سپس علي بن ابي طالب در بقيع محلي را آماده ساخت كه فاطمه زهرا براي گريه كردن، بدانجا مي‌آمد و بيت الأحزان ناميده مي‌شد و شيعيان در طول تاريخ اين بيت را همانند مشاهد و حرمهاي مقدس زيارت مي‌نمودند تا اينكه در اين ايام كه سال ۱۳۴۴ه است، ملك عبدالعزيز بر سرزمين حجاز مسلط و با دستور وي بر اساس پيروي اش از وهابيگري، منهدم گرديد و در سال ۱۳۳۹ هجري كه خداوند توفيق سفر حج و زيارتِ پيامبر و مشاهد اهل بيتش در بقيع را بر من عنايت فرمود، بيت الاحزان را زيارت كردم. » 📚النص و الاجتهاد ، با تحقیق ابو مجتبی ص 302 🔟 جناب شيخ عمراوي ؛ ايشان بزرگترين عالم و شيخ الشيعه در مدينه منوره است كه بيت الأحزان را قبل از تخريب مشاهده كرده است اينجانب در طول سي سال مكرر به زيارت ايشان نائل گشته‌ام و آخرين بار در شب اول و شب پنجم ماه مبارك رمضان ۱۳۲۶ قمري بعد از نماز مغرب و عشا در منزلشان به زيارتشان كه در حال پيري و داراي ۹۷ سال بودند شرفياب شدم در ضمن مطالب جالب درباره بيت الأحزان فرمودند من ۸ يا ۹ ساله بودم و مكرر به همراه مادرم ضمن زيارت بقيع وارد بيت الأحزان هم مي‌شديم و اضافه نمودند كه بيت الأحزان داراي گنبد و فرش بود و مساحت آن به ۸ و ۹ متر مي‌رسيد و بشكل دايره اي بود و در چند قدمي جنوب غربي حرم ائمه بقيع واقع شده بود. » ❕و اينك مطالب گذشته را به صورت چند نكته خلاصه و نتيجه گيري مي‌كنيم ؛ 1⃣ بيت الأحزان، از دوران حيات حضرت زهرا (عليها السلام) تا سال ۱۳۴۴ ه، محلي بوده است مشخص و معين كه شيعيان با پيروي از روش حسين بن علي (عليه السلام) در طول تاريخ به اين بيت اهميت خاصي قائل بوده و آنجا را همانند ساير مشاهد و حرمها زيارت و در آنجا به نماز و عبادت مي‌پرداختند و حتي امام غزالي از علماي اهل سنت نيز به نماز خواندن در اين محل توصيه نموده است. 2⃣ بيت الأحزان در زمان حسين بن علي (عليه السلام) داراي چادر و خيمه بوده و سپس به ساختمان مبدل گرديده است كه هنگام تخريب داراي گنبد بوده است. 3⃣ بيت الأحزان در اصطلاح عامه، گاهي به «مسجد فاطمه» و گاهي با هر دو نام و گاهي نيز به «قبة الحزن» ناميده شده و طبعاً نويسندگان نيز از هر سه نام مصطلح، استفاده نموده اند، ولي آنچه مسلم است بيت الأحزان هيچگاه بعنوان يك مسجد واقعي شناخته نشده است و وجود چند قبر در داخل آن كه سمهودي اشاره نموده، دليل و مؤيد اين معنا است. مؤيد ديگر اينكه: در تأليفات مدينه شناسان، مانند «اخبار مدينه» ابن نجار، متوفاي۶۴۳ه، و «وفاءالوفا»ي سمهودي متوفاي ۹۱۱ ه، و «عمدة الاخبار» احمد بن عبدالحميد عباسي، متوفاي قرن دهم هجري كه همه مساجد موجود در داخل و خارج مدينه را معرفي نموده اند، در داخل بقيع از مسجدي به نام مسجد فاطمه ذكري به ميان نيامده است. 📚 تاریخ حرم ائمه بقیع ، اثر محقق ارجمند ، محمد صادق نجمی ص 174 به بعد @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👌پاسخ و جوابیه ما در مورد بیت الاحزان ، ( که طولانی شد و ممکن است برای برخی از دوستان ملال آور شود ) ، در پاسخ به سخنان سخنران کلیپ فوق است که خودش را یوسفی معرفی می کند ( یوسفی غروی ) ، و با توهین کردن به بزرگانی چون علامه مجلسی و شیخ عباس قمی و استاد بزرگوار ما ، علامه مکارم شیرازی ، شبهاتی پیرامون بیت الاحزان فاطمه سلام الله علیها مطرح می کند و می گوید من صدایم را بلند می کنم تا شاید کسی پیدا شود که پاسخ مرا بدهد . ❕❕ما هم پاسخ را طولانی کردیم تا مریدانش برایش بفرستند و دیگر ندای « هل من مبارز » سر ندهد و قدری تحقیقاتش را بیشتر کند و به دو خط کتابی که خوانده است مغرور نشود .
🤔 ❔ قطره‌ای از خرافات اسلام « آخوند نخبه حوزه علمیه می‌گوید رعد و برق به فرمان علی صورت می‌گیرد! » ✍ ناگفته نماند که این قسم مزخرفات در معتبرترین کتب اسلام آمده و اینطور نیست که این آخوند از خودش روایت جعل کرده باشد! ملاحظه کنید: : از سماعة بن مهران روایت شده است: روزی در خدمت امام صادق بودم که آسمان رعد و برق زد. امام صادق گفت: این رعد و برق به دستور صاحب شما صورت گرفت. پرسیدم: صاحب ما کیست؟ فرمود: امام علی! 📚منابع: ۱- الاختصاص شيخ المفيد ج۱ ص۳۲۷ ۲- بحار الأنوار علامه مجلسی ج۲۷ ص۳۳ ۳- مدينة معاجز الأئمة ج۱ ص۵۴۵ 💠💠 👌دانشمندان امروز معتقدند كه جرقّه زدن آسمان از اينجا به وجود مى‏ آيد كه دو قطعه ابر با بارهاى الكتريكى مختلف ؛ (يكى مثبت و ديگرى منفى)، به هم نزديك مى ‏شوند، و درست مانند نزديك شدن سر دو سيم برق جرقّه مى‏ زنند. ❕از آنجا كه قطعه ‏هاى ابر، بار الكتريكى عظيمى دارند جرقّه آن هم عظيم‏ است؛ و مى‏ دانيم هر جرقّه ‏اى صدايى دارد، و طبعاً هر قدر جرقّه بزرگ‏تر باشد صداى آن هم عظيم‏تر است. به همين دليل صداى مهيب اين جرقّه آسمانى گاهى به قدرى شديد است كه تمام ساختمان‏ها را مى‏ لرزاند و همانند بمب‏هاى عظيم صدا مى ‏كند. ❕ولى برق‏ها هميشه در ميان دو قطعه ابر ظاهر نمى‏ شوند كه از دسترس انسان‏ها دور و بى‏ خطر باشند؛ بلكه گاهى ابرهايى كه داراى الكتريسته مثبت هستند به زمين نزديك مى‏ شوند، و چون زمين داراى الكتريسته منفى است جرقّه ميان زمين و ابر ايجاد مى‏ شود. اين جرقّه عظيم كه صاعقه نام دارد بسيار خطرناك است؛ هم لرزه شديدى در آن منطقه ايجاد مى‏ كند، و هم حرارت فوق‏ العاده زياد كه به هر چيز اصابت كند آن را خاكستر مى‏ كند. 📚پیام قرآن ، ج 2 ص 264 ❕این سبب ظاهری رعد و برق توسط خداوند و به وسیله فرمانبرداران او یعنی فرشتگان مدیریت می شود و خداوند است که اسباب را به وجود می آورد و مسبب الاسباب است ، چنان که امام صادق علیه السلام فرمود ؛ « خداوند ابا دارد از این که پدیده ها بدون دخالت علتشان بوجود آید» 📚الکافی ج 1 ص 183 ❕در این میان فرشتگان کارگزاران امر خداوند هستند ، و فرامین مسبب الاسباب را در عالم اجرایی می کنند ، چنان که خداوند در وصف آنان می فرماید ؛ « ( سوگند به فرشتگانی که ) امور را تدبیر می کنند » ( نازعات 5) ❕بر همین اساس ، علی علیه السلام فرمود ؛ « گروهى از فرشتگان در درون ابرهاى پر آب و بر فراز كوههاى عظيم و مرتفع و در پوشش تاريكى‏ هاى شديد قرار دارند و گروهى ديگر از آنها قدمهايشان تا قعر زمين پايين رفته و (قامت آنها) همچون پرچم‏هاى سفيدى دل هوا را شكافته و در زير آن بادهايى است كه با سرعت و نظم حركت مى‏ كند و آنها را در مرزهاى معيّنى نگه مى‏ دارد » 📚نهج البلاغه خطبه 91 ❕در همین راستا ابو بصیر از امام صادق علیه السلام پرسید رعد چیست ؟ فرمود چون مردی که شتر دار است و آنها را براند . سوال کرد برق چیست فرمود تازیانه های فرشته ها است که ابر را می زنند و به آنجا که خدا می خواهد میرانندش » 📚تفسیر العیاشی ج 2 ص 207 _ بحار الانوار ج 56 ص 379 👌این تعبیر اشاره به تدبیر عالم و خصوصا رعد و برق و نزول باران توسط فرشتگان مامور امر خداوند است . ❕بنابراین اسباب ظاهری رعد و برق ، توسط خداوند و فرشتگان ایجاد شده است ، به این ترتیب ما نه تنها قانون علیت را انکار نمی کنیم بلکه جهان طبیعت و علل و اسباب آنها را خواسته و فعل خدا می شمریم ، و تاثیری که اسباب طبیعی دارند به اذن الهی و با وساطت فرشتگان صورت می گیرد و اگر در روایت آمده است که صاعقه و رعد و برق به تاثیر فرشتگان است ، این تاثیر از طریق اسباب و علل طبیعی صورت می گیرد که امروزه علم آن را کشف کرده است . ❕فرشتگانی هم که ماموران امر الهی هستند ، به دستور الهی ، امام و حجت خداوند را در جریان ماموریت خود قرار می دهند و آنان تحت اذن امام علیه السلام ، وظائف خود را اجرایی می کنند ، چنان که امام کاظم علیه السلام فرمود ؛ « هیچ فرشته ای نیست جز این که خداوند او را برای کاری نازل می کند ، ابتدا خدمت امام می رسد و آن کار را بر او عرضه می کند » 📚الکافی ج 1 ص 394 ❕این مضمون در روایات متعدد دیگری نیز تاکید شده است ؛ 📚بحار الانوار ج 26 ص 351 باب 9 👌بنابراین اگر روایت مورد استناد معاند می گوید که رعد و برق از امر « صاحب شما » یعنی امیر مومنان ع است ؛ 📚الاختصاص ص 327 ❕از این جهت است که فرشتگان با اذن امام علیه السلام وظیفه خود در رعد و برق را به سرانجام می رسانند و گفتیم که این سخن با سبب ظاهری داشتن رعد و برق هیچ تضادی ندارد ، بلکه تایید کننده اسباب ظاهری نیز است . @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir
👌مولوی عبدالحمید در خطبه های نماز جمعه این هفته زاهدان ، شبهات پوسیده ای در مورد شهادت فاطمه سلام الله علیها مطرح کرده است ؛ 1⃣می گوید صحابه ای که فاتح بودند و در بدر و احد جنگیدند ، نمی توانستند تحمل کنند که فاطمه جسارت شود و آنان دفاع نکنند ، در ذیل پاسخش را داده ایم ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2337 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2401 2⃣می گوید علی ع شیر خدا و فاتح خیبر بود ، چگونه ممکن است از فاطمه دفاع نکند ، در این رابطه پاسخهای ذیل را بخوانید ؛ 💠 https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2309 💠 https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2310 3⃣او طرح مسائل شهادت فاطمه س را خلاف وحدت می داند ، در ذیل پاسخش را داده ایم ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/3363 4⃣او مدعی شده است که ابوبکر و عمر ، فاطمه س را محبوب خود میدانستند ، در ذیل پاسخش را داده ایم ؛ 💠 https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/3324 5⃣مولوی امام جمعه خاش هم مدعی شده بود که ابوبکر بر بالین فاطمه س نماز خوانده است و فاطمه از ابوبکر راضی بوده است که در ذیل پاسخ او را نیز داده ایم ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2398 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2952
🤔 ❔خداوند تمامى موجودات را براى بهره مندى انسانها آفريده است 😂 طبق ادعاى مضحك قرآن و الله موهوم، تمامى موجودات زنده براى خدمت و بهره مندى به انسان بوجود آمده اند!! عجب پس دايناسورها كه ميليونها سال پيش بر روى زمين وجود داشتند براى چى خلق شده بودند؟ موجودات ناشناخته زير اقيانوسها براى چه خدمتى به انسان ساختن شده اند؟ پس فهميديم كه الله در قرآن يك ادعاى احمقانه كرده كه با واقعيت موجود در تناقض محض ميباشد ❗️❗️ 💠💠 👌ما در پاسخی یاد آور شدیم که خداوند ، آنچه در عالم طبیعت است را برای منفعت و بهره مندی انسان آفریده است ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2519 ❕ملحد به مطلب ما اشکال کرده است که اگر چنین است ، پس دایناسورها و خلقت آنها چه نفعی برای انسان داشته است ❗️یا موجودات ناشناخته اعماق دریاها ، چه فائده ای برای انسان دارند ❕❕ به او پاسخ می دهیم ؛ 1⃣به فرض که ما امروز نمی دانیم که موجودات فوق الذکر چه منفعتی برای انسان داشته اند ، این دلیل می شود که به خاطر ندانستن از اساس منافع آنها را انکار کنیم ❗️❗️ 👌قابل انکار نیست که معلومات فعلى انسان نسبت به مجهولات او بسيار كم و بى ارزش است و در پيرامون هر مسأله حل شده علمى، هزاران مسأله مجهول وجود دارد كه به تدريج با مجاهدات فراوان دانشمندان پرده از روى آنها برداشته مى‏ شود. به راستى اگر بخواهيم نسبت‏ معلومات و مجهولات كنونى را با هم مقايسه كنيم، نتيجه آن يك كسر فوق العاده كوچكى مى ‏شود كه با صفر فاصله زيادى ندارد. ❕از همه چيز نزديك‏تر به خود ما، حيات و زندگى ماست و بايد با كمال تأسّف اعتراف كرد كه هنوز از حقيقت آن كمترين اطّلاعى نداريم. يكى از دانشمندان مى ‏گويد زندگى و كيفيّات حياتى جانداران، مانند درياى وسيع و پهناورى است كه ما فقط از دور، پرتوى از امواج آن را مشاهده مى ‏كنيم. 👌الكسيس كارل- دانشمند بزرگ فرانسوى- در كتاب انسان موجود ناشناخته مى‏ گويد ؛ «انسان در واقع يك مجموعه سرا پا راز و ابهام است كه نمى‏ توان او را به سادگى درك كرد.» و در جاى ديگر مى‏ گويد: «در واقع جهل ما از خود، زياد و هنوز نواحى وسيعى از دنياى درونى ما ناشناخته مانده است و بيشتر پرسش هايى كه محقّقين و مطالعه كنندگان زندگى انسان، طرح مى‏ كنند بدون پاسخ مى‏ ماند». 📚خدا را چگونه بشناسیم ، ص 218 ❕بنابراین ، صرف ندانستن دلیل بر انکار منافع نیست ، ای بسا منافعی که با گذر زمان و مجاهدت های علمی برای بشر روشن شود و پرده جهل کنار رود ، چنان که امام صادق علیه السلام فرمود ؛ «اگر مى ‏خواهى وسعت حكمت آفريدگار و كوتاهى علم مخلوقات را بدانى نظر به آنچه در اقيانوس‏ها از انواع ماهيان و جنبندگان آب و صدف‏ها است بيفكن. انواعى كه شماره ندارد، و منافع آن تدريجاً براى بشر بر اثر حوادثى كه (در زندگى او) پيش مى‏ آيد روشن مى‏ گردد.» 📚بحار الانوار ج 3 ص 109 ❕آرى در دريا و جنبندگان دريا و گياهان دريائى و غير آن منافع و بركاتى است كه هر روز كه بر عمر بشر مى‏ گذرد اسرار تازه‏اى از آن كشف مى‏ شود؛ و فوائد جديدى بر او ظاهر مى ‏گردد كه او را در برابر خالق اين همه نعمت‏ها وادار به خضوع مى‏ كند. 📚پیام قرآن ج 2 ص 285 🔸ادامه 👇
🔸ادامه 👇 2⃣در مورد دایناسورها گفته شده است که مطابق تحقيقات فسيل شناسان ، ميليونها سال قبل خزندگان بزرگى بر روى زمين زندگى مى كردند. اين خزندگان حدود 60 تا 65 ميليون سال قبل در زمان كوتاهى نابود شده اند و بعد از آنها پرندگان و پستانداران كه در زمان دايناسورها حضورى كم رنگ داشتند در زمين گسترش يافتند. بزرگى اين دايناسورها متفاوت بوده است برخى از آنها تا 35 متر طول داشته اند كه با بزرگترين حيوان امروزى كه يك گونه نهنگ است، برابرى مى كند. برخى از دايناسورها نيز در حد يك مرغ خانگى بوده اند. نوع غذاى آنها نيز متفاوت بوده است برخى گياه خوار، وبرخى ديگر گوشت خوار بوده اند. ❕در مورد علت انقراض ناگهانى دايناسورها نظريه هاى متفاوتى ارائه شده است ولى مشهورترين نظريه اين است كه شهاب سنگى بزرگ بر زمين اصابت كرده و باعث شده است كه دود و گرد و غبار تمام جو زمين را فرا بگيرد و چندين ماه نور خورشيد به زمين نرسد و همين امر باعث شده كه هم منابع غذايى دايناسور از بين برود و هم يخبندان عظيمى بر زمين حاكم شود و نتيجه اين امر انقراض دايناسورها بوده است. چون اين حيوانات خون سرد بوده اند و براى بقاى خود احتياج به حرارت خورشيد داشته اند. 📚نرم افزار پرسمان ، کلید واژه دایناسورها ❕از باب قاعده الزام در برابر ملحد ، به سخنان برخی از دانشمندان اشاره می کنیم که مدعی اند پرندگان کنونی که انسان از جهات مختلف از منافع آنها بهره مند می شود ، بازمانده از دایناسورها هستند و اگر دایناسورها نبودند ، آن پرندگان هم نبودند ، بنابراین دایناسورها با واسطه در جهت منافع انسان آفریده شده اند . ❕چنین می گویند ؛ « بررسی بازمانده‌های کهن‌بال (آرکئوپتریکس) در ۱۸۶۱ نشان دهندهٔ رابطه‌ای بین دایناسورها و پرندگان است. دانشمندان امروزه در اسکلت پرندگان، استخوانی را پیدا کرده‌اند که فقط در دایناسورها وجود داشته‌است. صرف نظر از حضور اثرهای سنگواره شده، نیاپرنده خیلی شبیه آراسته‌ آرواره (دایناسور درنده کوچک) است. ❕تحقیقاتی که در حدود سال ۱۹۷۰ انجام شده نشان می‌دهد دایناسورهای دَدپا به احتمال زیاد نیاکان پرندگان هستند؛ در واقع، بسیاری از دیرین ‌شناسان پرندگان را مانند دایناسورهای بازمانده درنظر می‌گیرند و بر این باورند که دایناسورها و پرندگان باید با هم زیر یک گونه قرار داده شوند. امروزه ۱۰۰۰۰ گونه از پرندگان به این گروه تعلق دارند. 👌حدوداً نیمهٔ نخست قرن ۲۰، دانشمندان دایناسورها را جانورانی تنبل، خنگ و خون‌سرد به‌ شمار می‌آوردند. با این وجود، تحقیقات گستردهٔ انجام شده در سال ۱۹۷۰ این نظریه را تأیید می‌کند که آن‌ها حیواناتی با دگرگونی‌های بدنی زیاد بودند و اغلب خود را با واکنش‌های متقابل اجتماعی سازگار می‌کردند. مدرکی از پرندگانی مربوط به دستهٔ ددپایان شدیداً این تغییر نظریه را تحت تأثیر قرار می‌دهد. » 🌐https://b2n.ir/294988 3⃣اگر دایناسورها و آبزیان اعماق دریا هیچ منفعتی برای انسان نداشته باشند ، جز همین که انسان با تامل در خلقت شگفت انگیز آنها ، با خداوند و علم و قدرت نامتناهی او بیشتر آشنا شود ، همین روشن ترین مصداق بهره بردن انسان از خلقت این موجودات است ، 👈یعنی خداوند این موجودات را برای منفعت و بهره انسان آفریده است تا انسان با تامل در خلقت آنها ، خدا را بشناسد و قدم در مسیر سعادت و رستگاری بردارد ، 👉لذا خداوند می فرماید ؛ «و از آيات او است آفرينش آسمان‏ها و زمين و👈 آنچه از جنبندگان در آنها خلق و منتشر نموده،👉 و هرگاه بخواهد قادر بر جمع آنها است.» ( شوری 29 ) و می فرماید ؛ «بدون شك در آسمان‏ها و زمين نشانه ‏هاى فراوانى است براى آنها كه اهل ايمانند- 👈و همچنين در آفرينش شما و جنبندگانى كه در سراسر زمين منتشر ساخته، نشانه‏ هايى است براى جمعيتى كه اهل يقينند.» 👉 ( جاثیه 3_4) ❕در رابطه با موجودات در اعماق دریا و تامل در خلقت شگفت انگیز آنها در دعای جوشن می خوانیم ؛ «يا مَنْ فِى الْبِحارِ عَجائِبُهُ»: «اى كسى كه‏ شگفتى‏ هاى قدرتت در درياها است.» 📚دعای جوشن کبیر ، بند 58 ❕آن روز كه اين جمله در دعاى جوشن از پيغمبر اكرم نقل شد؛ هنوز اسرار درياها بر كسى مكشوف نبود، و امروز عظمت اين جمله براى ما از هر زمانى روشن ‏تر است. 👌در دعا و مناجات ديگرى از اميرمؤمنان على عليه السلام آمده است، كه فرمود ؛ «أَنْتَ الَّذِىْ فِى السَّماءِ عَظَمَتُكَ، وَ فِى اْلأَرْضِ قُدْرَتُكَ، وَ فِى الْبِحارِ عَجائِبُكَ» ؛ «تو كسى هستى كه عظمتت در آسمان و قدرتت در زمين، و شگفتى‏هاى خلقتت در دل درياها است.» 📚بحار الانوار ج 94 ص 202 @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir
🤔 ❔أفسانه غضب فاطمه بر ابوبکر ◾️ایا در روایات صحیح اهل سنت امده که فاطمه از ابوبکر غضبناک شد؟در مورد روایتی که در صحیح بخاری امده <<فغضبت فاطمه>>جواب أهل سنت چیست؟ 📘پــــاســـــخ اهل سنت ؛ أهل سنت این عبارت را جزو أصل روایت نمیدانند بلکه انرا از ادراج راوی می دانند حال ادراج راوی چیست؟ ▫️ادراج یعنی اینکه راوی، فهم و توضیح خودش را به اصل روایت،اضافه میکند به عنوان شرح آن روایت مثل اینکه شما سخن شخصی را نقل کنید و بعضی توضیحات را در پرانتز به سخن آن شخص اضافه کنید. ایا انچه که در پرانتز ذکر کرده اید سخن ان شخص است؟خیر بلکه سخن شماست ادراج شماست. ▫️ در این حدیث، ادراج از سوی ابن شهاب زهری است که این سخنش هم مرسلی از جانب خودش است ومرسلات زُهری نزد علما قابل قبول نیستند ... 💠💠 👌روایتی است در صحیح بخاری که خواب را از چشم مولوی های اهلسنت زدوده است و آنان در آخرین دست و پا زدن های خود ، مدعی شده اند که غضب فاطمه سلام الله علیها بر ابوبکر ، از ساخته های ذهنی ابن شهاب زهری است و کذب و دروغ است ، آنان با این دروغ پردازی درصدد توجیه عوام خود هستند ، غافل از آنکه ما در کمین دروغگویی های آنان برای رسوا سازیشان هستیم. ❕روایت مذکور را بخاری از عایشه نقل می کند و تمام آنچه در روایت آمده است ، عین سخن عایشه است که وهابی به دروغ مدعی شده است که ادراج و کم فهمی ابن شهاب است ، نه عایشه . بخاری نقل می کند که عایشه می گوید ؛ « إنّ فاطمة بنت النبي أرسلت إلى أبي بكر تسأله ميراثها من رسول اللَّه ممّا أفاء اللَّه عليه بالمدينة وفدك وما بقي عن خمس خيبر، فقال أبوبكر: إنّ رسول اللَّه قال: «لا نورث ما تركناه صدقة»، إنّما يأكل آل محمّد في هذا المال، وإنّي واللَّه لا أُغيّر شيئاً من صدقة رسول اللَّه عن حالها الّتي كان عليها في عهد رسول اللَّه، ولأعلمنّ فيها بما عمل به رسول اللَّه. فأبى أبو بكر أن يدفع إلى فاطمة منها شيئاً، فوجدت فاطمة على أبي بكر فهجرته، فلم تكلّمه حتّى‏ توفّيت، وعاشت بعد النبي ستّة أشهر، فلمّا توفّيت دفنها زوجها علي ليلًا ولم يؤذن بها أبا بكر وصلّى عليها ... » « فاطمه دختر پيامبر براى ابوبكر پيغام فرستاد و ارث خود را از رسول خدا از آن چيزهايى كه خداوند در مدينه به ايشان بخشيده بود و نيز باقى مانده خمس خيبر، مطالبه نمود. ابوبكر به او گفت: رسول خدا گفته است: «ما چيزى به ارث نمى‏ گذاريم، آن چه از ما مى ‏ماند صدقه است». آل محمّد فقط مى‏ توانند از آن مال استفاده كنند. به خدا سوگند! من صدقه رسول خدا را از همان حال كه در زمان حياتش بوده هيچ تغيير نخواهم داد و درباره آن همان كارى را خواهم كرد كه رسول خدا انجام مى‏ داد. بدين وسيله ابوبكر از دادن حتى بخشى از آن‏ها به فاطمه خوددارى كرد، و👈 فاطمه نيز بر ابوبكر خشم گرفت و او را طرد كرد و با وى سخن نگفت تا از دنيا رفت.👉 فاطمه بعد از وفات پيامبر شش ماه زندگى كرد و هنگامى كه فوت نمود، همسرش على او را شبانه دفن كرد و به ابوبكر خبر نداد و خود بر او نماز خواند، و تا وقتى فاطمه در قيد حيات بود على در بين مردم وجهه‏ اى داشت، و چون از دنيا رفت مردم از او روى برگرداندند. » 📚صحیح بخاری ج 5 ص 82 _ صحیح مسلم ج 5 ص 153 👌می بینیم ، تمام آنچه در این نقل آمده است ، روایت عایشه است نه ادراج و کم فهمی ابن شهاب که او به نقل از عروه و او از عایشه این روایت را می آورد . ❕ وهابیان با وقاحت تمام در حال دروغگویی هستند تا بتوانند جوابی در برابر عوام خود داشته باشند ، حال دو مطلب اضافی ؛ 1⃣وهابی با دروغگویی می خواهد از اعتبار روایات ابن شهاب زهری و جایگاه رفیع او در نزد بزرگان اهلسنت بکاهد و او را فردی معرفی کند که برداشت خود را در روایت جعل می کرده است و علما به روایات او اعتماد ندارند ، در حالی که این سخنش کذب و دروغ است و بزرگان اهل سنت برای ابن شهاب زهری و روایاتی که نقل می کند ، ارزش و اهمیت زیادی قائل هستند و روایات او را حجت می دانند . ❕ ابن حبّان در مورد زهری می گوید ؛ «ابوبكر، محمّد بن مسلم بن عبيداللَّه بن عبداللَّه بن شهاب بن عبداللَّه بن حرب بن زهرة بن كلاب زهرى قرشى، ده تن از اصحاب رسول خدا را ديده است. او از داناترين و آشناترين مردمان به متون اخبار و نيكو شكل ‏ترين ايشان در ثبت آنهاست. وى فقيه و فاضل بود. افراد پر شمارى از وى حديث نقل كرده ‏اند. » 📚کتاب الثقات ج 5 ص 349 🔸ادامه 👇
🔸ادامه 👇 ❕ يافعى در مورد او می گوید ؛ « امام ابوبكر، محمّد بن مسلم بن عبيداللَّه بن عبداللَّه بن شهاب زهرى، از فقها و محدّثان و تابعان سرشناس است. وى دانش فقهاى هفتگانه را حفظ كرد و از ده تن از صحابه- رضي اللَّه عنهم- روايت نمود. او از سهل بن سعد و انس بن مالك و افرادى ديگر حديث شنيده است. گروهى از پيشوايان، همچون مالك بن انس، سفيان ثورى و سفيان بن عُيَيْنَه از وى روايت كرده ‏اند. ابن مدينى مى ‏گويد: زهرى را نزديك به دوهزار حديث است. وى دانش فقهاى هفتگانه را فراگرفته و حفظ كرده است. عمر بن عبدالعزيز گفته است: هيچ كس داناتر از زهرى به سنّت گذشته، باقى نمانده است. مكحول نيز چنين گفتارى دارد. ليث گفته است: ابن شهاب گفت: دانشى را در دلم به وديعه نسپردم كه فراموشش كنم. » 📚مرات الجنان ، حوادث سال 124 ❕ابن حجر می گوید ؛ « محمّد بن مسلم ... فقيه، حافظ، كسى كه بزرگى و اتقانش مورد قبول همگان است. وى از سران طبقه چهارم [راويان حديث‏] است .... » 📚تقریب التهذیب ج 2 ص 207 ❕ سيوطى می گوید ؛ « زهرى‏ از بزرگان است. ... ليث گفته است: هيچ دانشمندى را جامع‏تر و عالم‏تر از ابن شهاب نديدم‏ » 📚اسعاف المبطا برجال الموطا ص 7 ( این کتاب همراه با تنویر الحوالک چاپ شده است ) 2⃣وهابی با دروغ گویی در صدد است که روایت بخاری را از اعتبار بیندازد و بگوید در این روایات اشتباهاتی توسط زهری صورت گرفته است و این روایت مطابق واقع نیست و دروغ است ، در حالی که بخاری و بزرگان اهلسنت معتقد بودند که هر چه در کتاب صحیح بخاری است ، همه مطابق واقع است و هیچ اشتباهی از جانب هیچ راوی رخ نداده است و کسی که غیر این سخن بگوید ، از اجماع اهل سنت خارج شده است و بدعت گذارده است ، آنان صراحتا می گویند ؛ « کتاب بخاری و مسلم صحیح ترین کتاب پس از قرآن کریم است » 📚مقدمه ابن الصلاح ( علوم الحدیث ) ، ج 1 ص 18 _ هدی الساری ج 1 ص 10 ❕« كتاب صحیح بخاری بزرگترین و با منزلت ترین کتاب، پس از قرآن کریم است » 📚تاریخ الاسلام ، ذهبی ، ج 19 ص 242 👌و می گویند ؛ « هر راوی که در کتاب بخاری و مسلم از او روایت نقل شود ، از پل وثوق و اعتبار ، عبور کرده است » 📚هدی الساری ج 1 ص 384 ❕همچون نووی شارح كتاب مسلم برای سخن زیر، ادعای اجماع نموده و می نویسد ؛ « اگر کسی سوگند یاد کند که آنچه در دو کتاب بخاری و مسلم آمده سخنان پیامبر می باشد و در غیر این صورت همسرم بر من طلاق است ، به اجماع علمای اسلام سخن صحیحی گفته و کفاره شکستن سوگند بر او نیست » 📚صحیح مسلم بشرح النووی ج 1 ص 19 👌أمام الحرمین گوید ؛ « اگر کسی به دو کتاب صحیح بخاری و مسلم سوگند یاد کند که هر آنچه در این دو کتاب آمده کلام رسول خداست باید همسر خود را طلاق دهد. چرا که همه مسلمانان بر صحت روایات آن اجماع دارند » 📚قواعد التحدیث ج 1 ص 58 ❕یعنی اگر کسی سوگند بخورد به صحت تمام روایات بخاری و مسلم چنین سوگندی برای طلاق همسر صحیح است. 👌یا فرزند محمد بن اسماعیل بخاری برای تمجید از کتاب پدرش از ابوزید مروزی نقل می کند ؛ « بین رکن و مقام خوابیده بودم که رسول خدا را در خواب دیدم. حضرت به من فرمود: اى ابا زید تا کی می خواهی کتاب شافعی را بخوانی و كاب مرا نخوانی؟ عرض کردم: کتاب شما کدام است؟ حضرت فرمود: كتاب صحيح محمد بن اسماعیل بخاری » 📚هدی الساری ج 1 ص 489 ❕در مقدمه فتح الباری، معروف ترین شرح كتاب بخاری از ابن حجر عسقلانی برای اعتبار بخشی به کتاب بخاری چنین آمده ؛ « مشکلی برایم پیش نیامد، مگر آن که با خواندن صحیح بخاری، بر طرف شد و هیچ سوار بر کشتی را ندیدم که کتاب بخاری را همراه داشته باشد و کشتی اش غرق شود؟ » 📚هدی الساری ج 1 ص 13 ❕به خاطر همین است که این کتاب در بین اهل سنت به «أخ القرآن؛ برادر قرآن» شهرت دارد و به همین رو، در برخی مناطق، همه ساله برای این کتاب همچون قرآن کریم، همایش و مراسم ختم صحیح بخاری برگزار کرده و قداستی همچون قرآن برای این کتاب قائلند. @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir
👌پاسخ شبهه پراکنی معاند را که مدعی است امام باقر ع با امام سجاد ع ، مخالفت امر الزامی کرده است و عصمت ایشان زیر سوال رفته و امام باقر ع به خاطر قیافه زشت همسرش از او روی گردانده است را در ذیل بخوانید ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/1449
🤔 ❔در کتب شیعه آمده است که الله متعال سوار شتر می شود ( العیاذ بالله ) ❗️❗️ 💠💠 👌روایت مورد استناد وهابی ، این نقل است که در کتاب « الاصول السته عشر » ، به نقل از اصل « زید نرسی » آمده است که مطابق آن ، امام صادق علیه السلام فرموده است ؛ «خداوند در روز عرفه در اول ظهر ، بر شتری که در سرش شکاف است ، قرار می گیرد ، اهل عرفات از جانب راست و چپ ، دو طرف رانش را می گیرند تا مغرب می شود و مردم از دور او پراکنده می شوند ... دو فرشته می گوید خداوندا سلامت بدار ، سلامت بدار ، خداوند به آسمان ( دنیا ) می آید و می گوید استجابت کن ، استجابت کن یا رب العالمین .... » « إِنَّ اللَّهَ يَنْزِلُ فِي يَوْمِ عَرَفَةَ فِي أَوَّلِ الزَّوَالِ إِلَى الْأَرْضِ عَلَى جَمَلٍ أَفْرَقَ يُصَالُ بِفَخِذَيْهِ أَهْلُ عَرَفَاتٍ يَمِيناً وَ شِمَالًا وَ لَا يَزَالُ كَذَلِكَ حَتَّى إِذَا كَانَ عِنْدَ الْمَغْرِبِ وَ نَفَرَ النَّاسُ وَكَّلَ اللَّهُ ملکین... ینادین يَا رَبِّ سَلِّمْ سَلِّمْ وَ الرَّبُّ يَصْعَدُ إِلَى السَّمَاءِ وَ يَقُولُ- جَلَّ جَلَالُهُ-: آمِينَ آمِينَ رَبَّ الْعَالَمِين‏ ... » 📚الاصول السته عشر ، ص 204 ❕این روایت از چند جهت قابل بررسی است ؛ 1⃣این روایت خلاف قرآن است ، و ما ماموریم روایتی را که خلاف قرآن است را نپذیریم ، چنان که امام صادق علیه السلام فرمود ؛ « روایتی که از ما نقل می شود را تصدیق نکنید مگر زمانی که موافق با کتاب خدا باشد » 📚وسائل الشیعه ج 27 ص 123 ❕قرآن صراحتا تصریح می کند که خداوند جسم نیست و مکانی را اشغال نمیکند و بر چیزی فرود نمی آید . 👌زيرا از منظر قرآن، خدا محيط بر همه چيز است ( فصلت 54 ) و همه جا هست ( حدید 4) ، و از اين گذشته اگر خداوند جسم باشد شبيه و مانند دارد، و مى ‏دانيم در آيات متعدّدى از قرآن هرگونه شبيه و مانند از خدا نفى شده است‏ (لیس کمثله شی ء ) ( شوری 11 ) ❕از نظر عقلى نيز موجودى كه از جايى به جاى ديگر منتقل مى‏ شود، نمى‏ تواند واجب الوجود باشد. بنا بر اين روایت مذکور به حکم قرآن و عقل باطل است . 2⃣ما ماموریم که روایتی را که بر خلاف روایات مشهور اهل بیت علیهم السلام است را طرد کنیم ، چنان که راوی می گوید ؛ « از امام باقر ع پرسيدم ؛دو خبر يا حديث متعارض از شما نقل مى‏ شود.كدام‏يك را بپذيريم؟ فرمود: آن را كه بين اصحاب تو مشهور است و شاذّ نادر را رها كن » 📚بحار الانوار ج 2 ص 246 ❕روایات مشهور اهلبیت ع ، تصریح دارد که خداوند دارای حرکت و انتقال نیست و مکانی را اشغال نمی کند و اساسا خداوند جسم نیست . 👌امام باقر علیه السلام فرمود ؛ « کسی که عقیده به جسمیت خدا داشت ، پشت سرش نماز نخوانید و به او زکات ندهید » 📚بحار الانوار ج 3 ص 303 ❕امام کاظم علیه السلام فرمود ؛ « خداوند از ازل وجود داشته بدون زمان و مکانی و الان نیز همان گونه است هیچ مکانی از او خالی نیست در عین حال هیچ مکانی را اشغال نمی کند و در هیچ مکانی حلول نمی کند » 📚توحید صدوق ، ص 310 ❕ عبد العظيم حسنی میگوید ، ابراهيم بن ابى محمود گفت: به امام رضا عليه السلام گفتم: در باره حديثى كه از رسول خدا روايت مى‏ كنند كه «خداوند- تبارك و تعالى- هر شب به آسمان دنيا فرود مى‏ آيد»، چه مى ‏فرمايى؟ ❕فرمود: «خداوند از رحمت و آمرزش خود دور سازد كسانى را كه كلمات و گفتارها را از جاى خود تغيير مى‏ دهند. به خدا سوگند، پيامبر خدا چنين نفرموده است ... » 📚توحید صدوق ، ص 176 ❕در روایت دیگری آمده است ؛ « در نزد امام کاظم ع ، گروهى مذكور شد که گمان ميكنند كه خداى تبارك و تعالى بسوى آسمان دنيا فرود مى ‏آيد امام ع فرمود ؛ « خداى تبارك و تعالى فرود نمي آيد و احتياج به این ندارد كه فرود آيد جز اين نيست كه منظر و نظرگاهش از نزديك و دور برابر است نزديكى از او دور نباشد و هيچ دورى به او نزديك نباشد و احتياج ندارد بلكه به او احتياج باشد و او است خداوند افزونى و نيست خدائى مگر او كه عزيزيست حكيم كه آنچه گويد و انجام دهد ، درست باشد اما قول وصف ‏كنندگان كه خداى تبارك و تعالى فرود مى‏ آيد جز اين نيست كه اين را كسى ميگويد كه او را بسوى نقصان يا زياده نسبت ميدهد و هر متحركى محتاج است بكسى كه او را حركت دهد يا به آن حركت كند پس گمانهاى بد را بخدا گمان كرده و هلاك شده پس در صفاتش حذر كنيد از آنكه بر حدى بايستيد كه او را به نقصان يا زياده يا حركت يا زوال يا برخاستن يا نشستن اندازه كنيد چه خدا جليل و بزرگتر است از وصف آنها كه او را وصف ميكنند » 📚الکافی ج 1 ص 125 _ الاحتجاج ج 2 ص 386 🔸ادامه 👇