eitaa logo
آرشیو پرسمان اعتقادی ( شیعه پاسخ )
2.8هزار دنبال‌کننده
11 عکس
2 ویدیو
10 فایل
کانال اصلی ؛ @Rahnamye_Behesht
مشاهده در ایتا
دانلود
🤔پرسش ❓آیا امیرالمومنین حضرت علی علیه السلام در هنگام هجوم به خانه اش گریخت « هنگامیکه ابوبکر و عمر به خانه حضرت علی هجوم بردند حضرت علی همسر و فرزندان خود را در خانه تنها گذاشت و به بیرون از مدینه به سمت منطقه العالیه گریخت که در آنجا ثابت بن قیس یکی از اصحاب پیامبر حضرت علی را دید و علت را جویا شد حضرت علی در پاسخ فرمود: عمر به خانه ام حمله کرده است ثابت بن شماس در پاسخ به حضرت علی گفت : من تو را پناه می دهم زمانیکه ثابت بن قیس حضرت علی را به منزلش رساند دید که حضرت فاطمه کنار منزلش ایستاده است. أمالي المفيد : ص 49 / 50 . والبحار : ج 28 ص 231 / 232 . ( 2 ) كتاب الجمل : ص 117 و 118 . 💠پاسخ💠 👌پس از آنکه غصب خلافت صورت گرفت دستگاه خلافت برای مشروعیت بخشیدن به خلافتش ناگزیر از گرفتن بیعت علی برای ابوبکر بود لذا تصمیم به هجوم به خانه حضرت علی گرفتند. ❗️طبری می نویسد: « عمربن خطاب به خانه علی آمد در حالی که گروهی از مهاجران در آنجا گرد آمده بودند .عمر رو به آنان کرد و گفت به خدا سوگند خانه را به آتش می کشم مگر اینکه برای بیعت بیرون بیایید .زبیر از خانه بیرون آمد در حالی که شمشیر کشیده بود ناگهان پای او لغزید و شمشیر از دستش افتاد و دیگران بر او هجوم آوردند و او را گرفتند» 📚تاریخ طبری ج2 ص443 ❗️همین مضمون را دیگران از علمای اهل سنت نیز نقل می کنند؛ 📚مصنف ابن ابی شیبه ج8 ص572 📚انساب الاشراف بلاذری ج1 ص586 📚الامامه و السیاسه، ابن قتیبه ص12 📚عقد الفرید ج4 ص93 👌این مضمون در روایات ما نیز آمده است؛ 🔶مرحوم طبرسی نقل می کند؛ « عمر با جماعتی به منزل علی آمدند و گفتند با ابوبکر بیعت کنید .زبیر با شمشیر بر آنان حمله کرد اما شکست خورد » 📚الاحتجاج یک جلدی ص43-47 ❗️در روایت دیگر آمده است: « عمر آتش خواست و آن را بر در خانه شعله ور ساخت و سپس در را با فشار باز کرد و داخل شد .زهرا پیامبر را ندا داد او با غلاف شمشیر بر پهلوی فاطمه زد .فاطمه دو مرتبه پیامبر را ندا داد عمر تازیانه را بلند کرد و بر بازوی فاطمه کوبید .علی خود را به عمر رساند و گریبان او را بگرفت و او را با شدت بر زمین زد و چنان ضربتی بر بینی و گوش او نواخت که گویی خواست او را بکشد» 📚کتاب سلیم بن قیس ص568 📚بحار الانوار ج28 ص369 ❗️پس از این بر علی هجوم آوردند و او را به زور برای بیعت به مسجد بردند. 🔷امام صادق علیه السلام فرمود: « علی را به زور در حالی که پیراهنش را به گردنش آویخته و او را می کشیدند برای بیعت به مسجد بردند» 📚الاختصاص ص274 📚بصائر الدرجات ص275 🔶امام باقر فرمود: « علی را در حالی به مسجد می بردند که ریسمان بر گردن او آویخته بودند» 📚رجال کشی ص7 رقم16 ❗️در روایت دیگر آمده است؛ « عمر با ضربتی درب خانه را شکست و داخل شدند و علی را در حالی که پیراهنش را به گردنش آویخته بودند خارج کردند و زهرا اعتراض می کرد» 📚تفسیر عیاشی ج2 ص67 👌ابن قتیبه از علمای اهل سنت هم نقل می کند: « عمر با گروهی علی را خارج کردند و نزد ابوبکر بردند و به او گفتند بیعت کن که اگر نکنی گردنت را می زنیم» 📚الامامه و السیاسه ص13 👌حضرت امیر در نهج البلاغه نیز اشاره به این جریان کرده است و خطاب به معاویه می نویسد: « تو گفته ای که مرا همچون شتر افسار زده ای می کشیدند تا بیعت کنم به خدا سوگند خواسته ای مذمت کنی ولی مدح و ثنا گفته ای و خواسته ای رسوا کنی ولی خودت رسوا شده ای این امر برای یک مسلمان عیب نیست که مظلوم واقع شود مادام که در دین خود تردید نداشته باشد و در یقین خود شک نکند» 📚نهج البلاغه نامه 28 ❗️بنابراین روشن میشود که علی از صحنه هجوم نگریخت بلکه او را به زور به مسجد بردند . 👌روایت مورد استناد معاند که با تحریف معنا مورد استدلال قرار گرفته است می گوید «علی پس از این جریان جهت اظهار حزن و اندوه به منطقه ای رفت تا تنها باشد و در آنجا ثابت بن قیس را ملاقات کرد. « خرج » یعنی خارج شد نه فرار کرد . 👌ثابت بن قیس از علی در مورد اتفاقات افتاده سوال کرد .علی در پاسخ عرضه داشت آنان هتک حرمت اهل بیت پیامبر کردند و اراده آتش زدن منزلم را داشتند و ابوبکر بر منبر تقاضای بیعت داشت و همگان من را تنها گذاشته بودند و کسی نبود مرا یاری کند.ثابت گفت من تو را تنها نمی گذارم و با آنان نبرد می کنم .آنان به مدینه بازگشتند و فاطمه بر درب منزل ایستاده و هیچ کس از دستگاه خلافت آنجا نبود و حضرت زهرا خطاب به مهاجمین می گفت من با شما بدان عهد و پیمانی ندارم .شما جنازه رسول خدا را در نزد ما گذاشته و خود جهت غصب خلافت رفتید و در خلافت ما را مد نظر قرار ندادید و حق ما را نادیده گرفتید و کارهای ناشایست دیگری از جمله هجوم به منزل ما و هتک حرمت اهل بیت پیامبر را انجام دادید» 📚امالی مفید ص50 📝پرسمان اعتقادی https://telegram.me/joinchat/BRb8LDwfNBiQIByOu36zjw
🤔 ❔این روایت که می گوید حضرت زهرا حجت بر امامان است تا چه اندازه دارد ❗️❗️ 💠💠 👌حضرت زهرا سلام الله علیها از آنجایی که سیده و سرور تمام عالم است ، نقش اسوه و الگو را برای همگان دارند ، و مردمان می توانند با اقتدای به ایشان ، به درجات بالای دست پیدا کنند . ❕آنچه مورد سوال شده است این روایت منسوب به امام حسن عسکری است که فرمود ؛ « ما حجت های خداوند بر بندگانش هستیم و فاطمه حجت خداوند بر ما است » 📚تفسیر اطیب البیان ج13 ص225 👌این روایت در کتب و سایر کتب و جوامع حدیثی معتبر و مورد استناد مانند بحار الانوار و ...نیامده است و تنها در کتاب اطیب البیان که از کتب متاخر و معاصر تلقی می شود آمده است ، آن هم به گونه ای که هیچ گونه سندی برای آن ارائه نشده است و روایت به صورت مرسل و بدون سند نقل شده است . ❕بنابراین این روایت از حیث سندی است . 🔰از لحاظ دلالت حدیث نیز باید توجه داشت که اگر حجت را به معنای بودن معنا کنیم ، این معنا صحیح نمی باشد زیرا حضرت زهرا سلام الله علیها نیز مکلف بوده است تا از امام زمانش علی علیه السلام اطاعت کند . ❕اما اگر را به معنای الگو بگیریم ، بی شک این معنا صحیح است ، و حضرت زهرا الگو و اسوه برای امامان می شده است چنان که در توقیعی از امام زمان علیه السلام آمده است که فرمود ؛ « دختر پیامبر خدا ( فاطمه زهرا ) برای من اسوه است » 📚الاحتجاج ج2 ص467 📚بحار الانوار ج53 ص180 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🤔 ❔آیا حقیقت دارد که زمانی که علی علیه السلام را به زور به مسجد می بردند حضرت زهرا کرد که خودم را لخت می کنم اگر علی را رها نکنید ❕❕ 💠💠 👌در مجامع ما نقل شده است ؛ ❕« هنگامى كه پس از بيعت سقيفه، على عليه السّلام را به زور از خانه ‏اش خارج نموده و نزد ابو بكر مى‏ بردند تا بيعت نمايد، حضرت فاطمه عليها السّلام از خانه خارج شد و نزد قبر پدرش رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم آمده و گفت: پسر عموى مرا رها كنيد، به حقّ خداوندى كه محمّد را به حقّ مبعوث كرده، اگر على را رها نكنيد موهاى سرم را مى‏ کنم و پيراهن رسول خدا را بر سر مى‏ گذارم و شما را نفرين مى ‏كنم، به خداوند سوگند كه ناقه صالح در نزد خدا، عزيزتر از فرزندان من نبود. 👌سلمان مى‏ گويد: به خداوند سوگند ديدم كه پايه‏ هاى ديوار مسجد از جا كنده مى‏ شود به طورى كه اگر كسى بخواهد مى‏ تواند از آنجا داخل مسجد گردد، پس به نزد حضرت فاطمه عليها السّلام رفتم و به او گفتم: اى سرور و مولاى من! اى بانوى بزرگ! خداوند متعال پدر شما را مبعوث فرمود تا رحمت براى عالميان باشد، پس شما نقمت و عذاب را براى آنها نخواهيد و نفرينشان نكنيد. در اين حال ديدم كه پايه‏ ها به جاى خود بازگشتند و از زير آنها چنان گرد و خاكى برخاست كه داخل بينى‏ هاى ما شد.» 📚مناقب آل ابی طالب ج3 ص339 📚الاحتجاج ج1 ص86 ❕تعبیر به کردن موها ، به معنای لخت کردن آنها را در برابر نامحرم نمی باشد ، بلکه در میان زنان عرب بوده است که در هنگام مصیبت ، موهای خود را باز و پریشان می کردند ، به گونه ای که گیسوان در زیر پوشش و چادر بوده و حجاب در برابر نامحرمان رعایت می شده است. 👌در قدیم الایام موی زنان به بستن یا بافتن مو بود که در هنگام مصیبت به نشانه حزن موها را باز کرده و در زیر پوشش پریشان می کردند و تا هنگامی که سوگوار بودند آن را نمی بستند ، و بر آن شانه نمی زدند ، بلکه مقنعه یا روسری خود را بر روی موهای خود می بستند . 👌در روایتی دارد که وقتی کشته شدن پیامبر در جنگ احد منتشر شد ؛ « زنان انصار صورت های خود را خراشیده و موهای خود را کردند » 📚الکافی ج8 ص318 ❕بنابراین روشن می شود که پریشان کردن مو در هنگام مصیبت در میان زنان عرب مرسوم بوده است و به هیچ معنا به معنای لخت کردن مو در نزد نامحرم نمی باشد . 👌پاسخ دیگر آنکه در ما آمده است که پریشان کردن مو برای زنان مناسب حالت دعا می باشد و دعا یا نفرین آنها را به اجابت نزدیکتر می کند . 💠علامه نقل می کند ؛ « امام صادق علیه السلام به خواهرشان به جهت مریضی فرزندش فرمود لباست را بپوش و به پشت بام برو و سپس مقنعه ات را بردار تا موهایت آشکار شود سپس این دعا را بخوان ... پس از آن مریضی فرزند او شفا یافت » 📚بحار الانوار ج92 ص10 ❕از این روایت استفاده می شود ک پریشان ساختن مو برای بانوان تاثیر خاصی در اجابت دعا یا نفرین دارد و بیان کننده حالت خضوع و اضطرار دعا کننده است ، اما این به معنای کردن در نزد نامحرم نمی باشد ، بلکه مراد آن است که در تنهایی و خفاء و در حالت راز و نیاز با خداوند این عمل انجام داده شود . https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🤔 ❓آیا این داستان صحت دارد که روزی حضرت علی به خاطر فشار فقرا یکی از یا زمین‌های خود را فروخت و بین فقرا تقسیم کرد. حضرت زهرا از این امر مطلع و ناراحت شده که چرا حضرت علی چیزی برای خانواده برنداشتند؛ زیرا در مضیقه بودند و به حضرت علی فرمودند که ما را هم مانند یکی از فقرا حساب می‌کردید. جبرئیل بر پیامبر نازل شدند که حضرت فاطمه را دریاب و به او بگو حق ندارد که با ولیّ ما این‌گونه بگوید؛ زیرا او برای ما آن کار را انجام داده است ❕❕ 💠💠 👌شیخ صدوق نقل می کند ؛ « علی علیه السلام بادیه نشین را دید که به پرده های کعبه آویخته شده و از خدا درخواست کمک می کند ...او چندین شب درخواست خود را مطرح می کرد و از خداوند هزار درهم تقاضا می کرد .علی علیه السلام از او سوال کرد که چرا چهار هزار درهم طلب می کنی ؟ پاسخ داد که هزار درهم برای کابین زنم و هزار درهم برای باز پرداخت وامم و هزار درهم برای خرید خانه و هزار درهم برای سرمایه کار می خواهم . 👌علی علیه السلام فرمود تمام این ها لازم است و چون از مکه خارج شدی به خانه ام در مدینه بیا ...پس از آن اعرابی به نزد علی علیه السلام رفت و حضرت به سلمان امر کرد که باغی را که پیامبر درختان آن را کاشته بودند بفروشد .سلمان آن را به دوازده هزار درهم فروخت و حضرت چهار هزار درهم را به آن اعرابی داد ، سایر فقرا نیز از این جریان آگاه شدند و از علی تقاضای کمک کردند ، حضرت تمام آن را بین فقرا تقسیم کرد ، حضرت فاطمه از جریان آگاه شد و خطاب به علی علیه السلام عرضه داشت که من و دو پسرم گرسنه ایم و می دانیم که شما هم مانند ما گرسنه هستید ، آیا یک درهم نیز سهم ما نمی شد ؟ و به دنبال آن علی را گرفت و گفت رها نمی کنم تا پدرم در میان ما داوری کند . ❕در این هنگام جبرئیل به حضور پیامبر نازل شد و گفت خدایت سلام می رساند و می فرماید که به فاطمه بگو که سزاوار نیست که دامن علی را بگیری ، در این هنگام فاطمه گفت از خداوند می خواهم و هرگز این کار را تکرار نخواهم کرد....» 📚 ص467 🗯این روایت گذشته از آنکه با و و حضرت زهرا سلام الله علیها منافات دارد و خلاف آیه نیز تلقی می شود ، از حیث نیز ضعیف و می باشد . 🔷از جمله راویان روایت می باشد که مجهول و است . 📚 رجال الحدیث ج6 ص93 🔶راوی دیگر است که او نیز مجهول و ضعیف است . 📚مستدرکات الحدیث ج3 ص461 🔶راوی دیگر می باشد که او نیز مجهول و ضعیف است . 📚 رجال الحدیث ج7 ص450 🔶و راوی دیگر است که او نیز مجهول و ضعیف است . 📚مستدرکات رجال ج3 ص306 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🤔 ❔ سوالی که وجود داره اینه که بعد از رحلت پیامبر گرامی اسلام حضرت زهرا خیلی میکردند طوری که همسایه ها به حضرت علی گفتند فاطمه یا شب گریه کند تا ما استراحت کنیم در روز یاروز گریه کند وما شب استراحت کنیم. ایا این کار حضرت زهرا نبود❕ ❓حضرت زهرا معصوم بودند و حتی کار مباحی که برایش سودی نداشت ، انجام نمیداد حال برای ما سوال است که چرا انقدر گریه کرد که موجب در امدن صدای مردم شد که گفتند اذیت میشویم و حضرت امیر برایش بیت ساخت ❕❕ 💠💠 👌فاطمه زهرا سلام الله علیها پس از شهادت پیامبر گرامی و اتفاقاتی که پس از آن افتاد بسیار بودند و همواره به خاطر این مصائب گریه و ناله می کردند تا آنجایی که در روایتی از امام علیه السلام نقل است که فرمود ؛ « پنج نفر در عالم هستند که بسیار گریه کردند ، آدم به خاطر خروج از بهشت و یعقوب به خاطر فراق یوسف و یوسف به خاطر فراق یعقوب و و امام سجاد ( به خاطر وقایع کربلا )» 📚 ص140 👌در نقل است ؛ « بزرگان به نزد علی علیه السلام آمدند و گفتند فاطمه روز و شب گریه می کند ، هیچ کدام از ما شب در رختخواب به خواب نمی رویم در حالی که روز ها به علت مشغله و طلب معاش قرار و آرام نداریم ، ما از تو تقاضا می کنیم که فاطمه یا شب کند و یا روز ، علی علیه السلام فرمود مانعی ندارد و این موضوع را با فاطمه در میان گذاشت و پس از آن اطاقی در خارج از شهر مدینه برای فاطمه ساخت که آن را بیت الاحزان مین گفتند ، به هنگام صبح ، فاطمه ، حسن و حسین را بر می داشت و به می رفت و همچنان تا شب گریه می کرد و چون شب فرا می رسید علی فاطمه را به منزل باز می گردانید » 📚 ج43 ص177 ❕حقیقت آن است که حضرت زهرا سلام الله علیها مایه اذیت و آزار هیچ کس نبود ؛ 🗯 اما از آنجایی که این گریه ها ،آمیخته ای از گریه های به خاطر از دست دادن پیامبر و گریه های به خاطر غصب خلافت و هتک حرمت بیت نبوت ، بود ، دستگاه حاکم و هم پیمانان آنان را به خطر می انداخت که شاید این گریه ها سبب بیداری وجدان خفته مردم شود ، لذا با و چنین وانمود می کردند که این گریه ها مایه اذیت و آزار ما شده است 🗯 حضرت علی نیز به سبب آنکه ای به دست آنان جهت تبلیغ بر علیه اهل بیت ندهد ، بیت الاحزانی برای حضرت زهرا فراهم ساختند . 👌با توجه به حضرت زهرا سلام الله علیها و بی غیرتی مردم مدینه در دفاع از اهل بیت ، این بیان و توجیه ، بیان در این قضیه می باشد که هم با عصمت حضرت زهرا منافاتی ندارد و هم شاهد دیگری بر بی وجدانی خلافت می باشد . https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🤔 ❔سوالی راجع به فرازی از زیارت حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها در روز یک دارم : ❗️السلام عليك يا ، امتحنك الذي خلقك قبل ان يخلقك و كنت لما امتحنك به صابرة ❔منظور از امتحان قبل از چیست❕❕ 💠💠 👌امام علیه السلام فرمود ؛ 🔶هرگاه کنار فاطمه سلام الله علیها قرار گرفتی بگو؛ « ای آزموده ، خدایی که تو را آفرید قبل از تو را آزمود و تو را بر آنچه آزمود یافت ...» 📚 ج6 ص10 ❕در این که مراد از امتحان قبل از چیست دو احتمال است ؛ 1⃣امتحان در زمان خلقت است ؛ 👌طبق روایات متعددی ، خداوند نور اهل بیت را سال ها قبل از آنکه خلقت عالم را صورت دهد خلق کرده بود . 🔷پیامبر فرمود ؛ « من و علی و فاطمه و حسن و حسین در سراپرده الهی بودیم و او را تسبیح می کردیم و فرشتگان با تسبیح کردن ما ، خداوند را فرا گرفتند » 📚 الشیعه ص7 📚 الانوار ج25 ص2 👌امام علیه السلام فرمود ؛ « ما اشباح بودیم اطراف عرش که خدا را تسبیح می کردیم ، و این حدود پانزده هزار سال قبل از خلقت آدم بود و وقتی آدم آفریده شد در او قرار گرفتیم». 📚 الانوار ج25 ص2 🔷امام علیه السلام فرمود ؛ « خداوند نور از نور عظمت خود را قبل از آفرینش آدم آفرید که آنان محمد و علی و فاطمه و حسن و حسین و نه نفر از فرزندان حسین بودند » 📚 الانوار ج25 ص4 👌پیامبر فرمود ؛ « خداوند ما را آفرید زمانی که نه آسمانی افراشته و نه زمینی گسترده و نه عرش و نه بهشت و جهنم بود ،ما او را و می کردیم ، هنگامی که تسبیح و تقدیسی وجود نداشت ...خداوند نور دخترم فاطمه را شکافت و آسمانها و زمین را آفرید ، نور آسمانها و زمین از نور فاطمه است ...» 📚 الانوار ج25 ص16 ❕بنابراین محتمل است که مذکور در مورد حضرت فاطمه سلام الله علیها در همان زمان خلقت قبل از خلقت صورت گرفته باشد . 2⃣احتمال دوم آن است که این امتحان همان امتحان عالم ذر باشد که خداوند انسان ها را قبل از خلقت دنیوی و جسمانی درعالمی که در روایات عالم نامیده شده است امتحان نمود و درجات انسانها در این الهی مشخص شد و در این عالم اول کسانی که ندای توحید را لبیک گفتند و از امتحانهای الهی سربلند بیرون آمدند ، ارواح طیبه معصوم بود. 🗯امام علیه السلام فرمود ؛ « زمانی که خداوند اراده خلقت آدمیان را کرد آنان را از آدم خارج ساخت و از آنان سوال کرد که پرودگار شما کیست ؟ اول کسی که پاسخ داد رسول خدا و امیر مومنان و بودند ...» 📚 ج1 ص133 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🤔 ❔اگر حرام است چگونه در روایات آمده است که حضرت زهرا امام حسن و امام حسین را می رقصانده است ❗️❗️ 💠💠 👌روایتی است که مرحوم ابن شهر آشوب در خودش نقل می کند ؛ « کانت فاطمه ابنها حسن و تقول اشبه اباک یا حسن و اخلع عن الحق الرسن » 🔶« فاطمه فرزندش حسن را می رقصاند و می گفت مانند پدرت باش و ریسمان را از گردن حق بردار و حق را آزاد کن » 📚 ج3 ص389 👌علامه نیز این جمله را به نقل از کتاب مناقب ، در بحار الانوار می آورد . 📚 ج43 ص389 ❕این جمله روایت نیست و از معصوم نقل نشده است ، بلکه مرسلا از تنی چند از عالمان اهل سنت مانند و ...نقل شده است . 🔷بنابراین استدلال به آن جمله با توجه به آن که منتهی به معصوم نمی شود و سند معتبری نیز ندارد ، و غیر قابل قبول است . ❕از سوی دیگر ، به معنای تکان دادن و حرکت دادن است . 📚 ج7 ص43 ❕حضرت زهرا سلام الله علیها فرزندانش را می رقصاند ، یعنی آنان را و می داد و با آنها بازی می کرد چنان که ما نیز با فرزندان کوچک خود چنین می کنیم و آنان را تکان داده و با آنها بازی می کنیم . 🗯در روایات نیز به کردن با کودکان توصیه شده است ؛ 📚 ج21 ص486 باب 90 👌بنابراین رقصاندن در جمله مذکور و در مورد کودکان به معنای رقص لهوی نمی باشد بلکه به معنای تکان و حرکت دادن و بازی کردن با می باشد . https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🤔 ❔در روایتی آمده است «کسی به حضرت علی هدیه داد. روزی حضرت زهرا وارد منزل شد و مشاهده کرد که علی سر بر پای کنیز گذاشته و خوابیده‌ است. حضرت زهرا به نشانه اعتراض پیش پیامبر اکرم رفتند که نازل شد و گفت: حضرت فاطمه حق ندارد که اعتراض کند و باید برگردد»❕آیا چنین رفتاری از حضرت زهرا که دارای بوده اند صحیح است ❕❕ 💠💠 👌روایتی است که شیخ صدوق در الشرایع خود نقل می کند از ابوذر غفاری که می گوید؛ « همراه جعفر بن ابی‌طالب به حبشه مهاجرت کردیم، در آن‌جا کنیزى به ارزش چهارهزار دهم به هدیه داده شد که بعد از بازگشت به مدینه، او آن کنیز را به برادرش على هدیه داد تا در خدمت آن‌حضرت باشد. على کنیز را در خانه گذاشت. روزى فاطمه وارد منزل شد و دید سر على در دامن آن است، پرسید: «یا ابا الحسن با او تماس برقرار کرده‌اى؟» على فرمود: «به خدا سوگند نه، اى دختر پیامبر ...؛ منظور تو از این سؤال چیست؟» فاطمه گفت: «اجازه می‌دهى به منزل پدرم رسول خدا بروم؟» على فرمود: «می‌توانی بروی». فاطمه چادر به سر نمود، روبند و انداخت و به سمت منزل پیامبر اکرم رفت. 🔷قبل از این‌که فاطمه به منزل پدرش برسد جبرئیل نازل شد و گفت: یا محمّد خداوند به تو می‌رساند و می‌فرماید: «فاطمه نزدت خواهد آمد و از على شکایت خواهد کرد، از او درباره على چیزى قبول مکن»، در این هنگام فاطمه داخل شد، پیامبر به او فرمود: «آمده‌اى از على کنى؟» فاطمه : به خداى کعبه قسم که برای چنین کاری آمده‌ام. پیامبر : «به سوى علی بازگرد و به او بگو: هر طور که تو بخواهی مطیعت خواهم بود». فاطمه بازگشت و به آن‌حضرت سه بار گفت: یا ابا الحسن و خشنودى تو را می‌خواهم. على فرمود: «شکایتم را نزد دوستم رسول خدا بردى، آبرویم پیش ایشان رفت اى فاطمه خدا را شاهد می‌گیرم که کنیز را در راه آزاد کرده و چهارصد درهمى که از غنیمت نصیب من شده را به فقرای مدینه صدقه دهم». سپس لباس و کفش پوشیده به طرف پیامبر حرکت کرد، جبرئیل نازل شد و گفت: اى محمّد خدا به تو سلام می‌رساند و می‌فرماید: «به علی بگو: در مقابل آزادی این کنیز و تحصیل رضایت فاطمه، بهشت را و در مقابل چهار صد درهم دوزخ را در اختیارت گذاردم. پس هر کس را که خواهى به برکت رحمتم داخل بهشت نما و با عفو و بخششم از دوزخ بیرون آور»، در این‌جا بود که على فرمود: «من به اذن خدا مردم را بین بهشت و تقسیم می‌کنم» 📚 الشرایع ج1 ص163 ❕این روایت از حیث سند و مردود است و قابل اعتنا نیست . 🔷یکی از راویان حدیث بن عرفه است که مجهول است . 📚 ج2 ص430 👌و احتمال است که حسن بن عرفه باشد که سنی بوده و روایتش مردود است . 📚 مدرک ج2 ص430 ❕راوی دیگر آن و راوی دیگر و راوی دیگر هستند که هر سه و ضعیف هستند . 📚 رجال الحدیث ج6 ص455 ❕مرحوم نیز این روایت را با سندی ضعیف در کتاب بشاره المصطفی خودش نقل کرده است . 📚 المصطفی ص101 👌راوی روایت است که توثیقی ندارد . 📚 نجاشی ص446 🔷راوی دیگر المرادی است که و ضعیف است . 📚 رجال الحدیث ج4 ص211 🔷راوی دیگر بن اسماعیل است که او نیز مجهول و ضعیف است . 📚 مدرک ج3 ص270 🔷و راوی دیگر بن خلیل است که او نیز مجهول و ضعیف است . 👌مرحوم ابن شهر آشوب نیز این روایت را بدون ذکر سند از کتاب و الریحان نقل می کند که چون روایت بدون سند است مردود و قابل قبول نیست. 📚 ال ابی طالب ج3 ص342 🔶سایر منابع نیز این روایت را از این سه کتاب نقل کرده اند که روشن شد سند این روایت در این سه کتاب است و این روایت مردود و غیر قابل توجه است . https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🤔پرسش ❓شبکه های وهابی میگن شیعیان این قدر می گن مصحف فاطمه مصحف فاطمه واسمون بیارنش، مصحف فاطمه الان کجاست ؟ دست کیه❗️❗️❗️ 💠پاسخ💠 ❗️طبق روایات فراوانی نزد حضرت زهرا مصحفی بوده است که در بر گیرنده برخی اخبار و حوادث آینده می باشد . چنان که امام صادق علیه السلام فرمود: « فاطمه پس از رسول خدا هفتاد و پنج روز زنده ماند و نسبت به فقدان پدرش بسیار اندوهگین بود .جبرئیل نزد او می آمد و در سوگ پدرش او را دلداری می داد و از پدرش و جایگاه او و از آن چه پس از فاطمه در مورد ذریه او پیش خواهد آمد به او خبر می داد و علی آن ها را می نوشت .این مصحف فاطمه است» 📚الکافی ج1 ص241 🔷وفرمود: « در مصحف فاطمه چیزی از کتاب خدا نیست بلکه آن در بردارنده مطالبی است که پس از فوت پدر بزرگوارش بر آن حضرت القاء شده است» 📚بصائر الدرجات ص195 ❗️مصحف فاطمه مشخصات زیر را داراست؛ 1⃣هیچ آیه ای از قرآن در آن نیست چنان که در روایت بالا گذشت . 🔷وفرمود: « نزد ما مصحف فاطمه است که در آن چیزی از قرآن نیست» 📚بحار الانوار ج26 ص38 👌یا فرمود: « از قرآن حتی یک حرف هم در آن نیست» 📚بحار الانوار ج26 ص39 2⃣هیچ گونه حلال و حرامی در آن نیست. 🔶امام صادق علیه السلام فرمود: « در مصحف فاطمه هیچ حکمی از حلال و حرام نیست» 📚الکافی ج1 ص240 3⃣جبرئیل در مصحف فاطمه خبر از مقام و جایگاه و جلالت پیامبر اکرم در بهشت به حضرت زهرا می داد . 📚بحار الانوار ج47 ص32 4⃣آینده ذریه حضرت زهرا در آن بیان شده است چنان که در ادامه روایت بالا آمده است: « خبر می داد او را به آنچه بعد از وی بر ذریه اش وارد می شود» 📚همان مدرک 5⃣در مصحف فاطمه علم حوادث آینده نیز بوده است چنان که امام صادق فرمود: « اما مصحف فاطمه در آن اموری است که در آینده اتفاق خواهد افتاد» 📚بحار الانوار ج26 ص18 📚الکافی ج1 ص240 6⃣اسماء تمام انبیاء و اوصیاء نیز در آن بوده است. 📚بحار الانوار ج47 ص32 7⃣اسماء پادشاهان زمین و پدرانشان تا روز قیامت در آن بوده است. 📚بحار الانوار ج26 ص18 📚الکافی ج1 ص242 8⃣مشتمل بر وصیت های حضرت زهرا نیز بوده است. 📚الکافی ج1 ص241 ❗️نزول فرشته بر حضرت زهرا نباید مایه تعجب گردد زیرا ایشان از حضرت مریم یا همسر حضرت ابراهیم کمتر نیستند که فرشتگان بر آنان نازل شده و آن ها را مخاطب قرار می دادند. 🔶ال عمران 42 🔶هود 69-73 👌وقتی حضرت مریم و همسر ابراهیم خلیل محدثه هستند و فرشتگان با آن ها صحبت می کنند فاطمه که سرور زنان جهان است سزاوار تر است که فرشتگان با او هم سخن شوند . 🗯هم اکنون نیز آن مصحف به نزد امام زمان است چنان که امام رضا علیه السلام فرمود: « از جمله نشانه های امام آن است که مصحف فاطمه به نزد او می باشد» 📚الفقیه ج4 ص419 📚عیون الاخبار ج1 ص213 📝پرسمان اعتقادی https://telegram.me/joinchat/BRb8LDwfNBiQIByOu36zjw
🤔پرسش ❓آیا راست است که حضرت زهرا در شکم مادر با خدیجه صحبت می کرد و وقتی به دنیا آمد سجده خداوند را کرد و چهار زن بهشتی او را به دنیا آوردند و نطفه او از میوه های بهشتی شکل گرفته است ❗️آیا چنین مطالبی در کتب شیعه و سنی آمده است یا غلو است ؟ ایشان قبل از مبعث به دنیا آمدند یا بعد از آن❓ 💠پاسخ💠 🔴سوال شما به پنج بخش تقسیم می شود؛ 1⃣صحبت کردن حضرت زهرا در شکم با مادر؛ 👌علمای شیعه و سنی این مطلب را روایت کرده اند. ❗️شیخ صدوق و علامه مجلسی روایت می کنند که امام صادق علیه السلام فرمود: « هنگامی که رسول خدا با خدیجه ازدواج کرد زنان مکه از خدیجه کناره گیری کردند و نزد وی نمی رفتند و به او سلام نمی کردند و به هیچ زنی اجازه نمی دادند که با او معاشرت و تماس داشته باشد .این برخورد زنان سبب ناراحتی و اندوه خدیجه شد ‌.وقتی خدیجه به فاطمه حامله شد فاطمه در رحم با مادر همدم بود و با مادرش سخن می گفت و او را به صبر توصیه می کرد » 📚امالی صدوق ص593 📚بحار الانوار ج6 ص247 و ج43 ص2 📚روضه الواعظین ج1 ص143 👌این مضمون را طبری از علمای اهل سنت نیز نقل می کند. 📚ذخائر العقبی ص44 2⃣حاضر شدن چهار زن بهشتی بر بالین خدیجه برای وضع حمل فاطمه مرضیه؛ ❗️در ادامه روایت بالا امام صادق فرمود: « زمانی که هنگام وضع حمل خدیجه شد ، او کسی را نزد زنان قریش و بنی هاشم فرستاد که بیاید و در امر تولد فرزند او را یاری کنند .آنان در جواب گفتند چون تو سخن ما را درباره ازدواج با محمد نادیده گرفتی و با آن مرد فقیر و یتیم ازدواج کردی پس ما نزد تو نخواهیم آمد و تو را یاری نخواهیم کرد .خدیجه از شنیدن این جواب غمگین شد در همان حال چهار زن گندمگون و بلند بالا که خدیجه فکر می کرد از زنان بنی هاشم هستند نزد او حاضر شدند .انان گفتند ما فرستاده خداییم تا تو را در امر زایمان کمک کنیم . ما خواهران تو هستیم .من ساره هستم و این بانو آسیه دختر مزاحم است و این مریم دختر عمران و آن دیگری کلثوم خواهر موسی بن عمران است» 📚 همان منابع از کتب شیعه و سنی 3⃣سجده کردن و اظهار شهادتین؛ ❗️طبری از علمای اهل سنت نقل می کند: « فاطمه وقتی به دنیا آمد بلافاصله روی زمین قرار گرفت و پیشانی به سجده قرار داد و انگشت مبارکش را بالا برد» 📚ذخائر العقبی ص44 ❗️امام صادق فرمود: « فاطمه پس از تولد زبان گشود و فرمود شهادت می دهم که معبودی جز خدای یگانه نیست و شهادت می دهم که پدرم رسول خدا و برترین پیامبران است و همسرم علی برترین اوصیاء و فرزندانم برترین بازماندگان و سرور مردمان هستند » 📚همان منابع سابق الذکر از کتب شیعه 4⃣ایجاد نطفه زهرا از میوه های بهشتی؛ 👌پیامبر گرامی فرمود: « هنگامی که به آسمان عروج کردم جبرییل دستم را گرفته و وارد بهشت نمود و خرمایی بهشتی به من داد پس خرما را خوردم و در اثر آن نطفه ای در صلب من پدیدار گشت و فاطمه از آن نطفه ایجاد شد .پس فاطمه حوریه ای به شکل انسان است و من هرگاه مشتاق بوی بهشت می شوم بوی دخترم فاطمه را استشمام می کنم» 📚امالی صدوق ص461 📚عیون الاخبار ج1 ص116 📚مناقب ج3 ص335 📚الاحتجاج ج2 ص409 📚روضه الواعظین ج1 ص149 📚بحار الانوار ج43 ص4 ❗️این مضمون را علمای اهل سنت هم نقل کرده اند؛ 📚مستدرک حاکم ج3 ص156 📚ذخائر العقبی ص36 📚تاریخ بغداد ج5 ص87 📚در المنثور ، ذیل آیه 1 سوره اسراء 5⃣تاریخ تولد ایشان؛ 👌امام باقر فرمود: « فاطمه در سال پنجم بعد از بعثت پیامبر متولد شد» 📚الکافی ج1 ص457 🔶امام صادق فرمود: « فاطمه در بیستم جمادی الاخر سال پنجم بعثت متولد گردید و در این هنگام پیامبر چهل و پنج ساله بود» 📚دلائل الامامه ص9 📚بحار الانوار ج43 ص9 📝پرسمان اعتقادی https://telegram.me/joinchat/BRb8LDwfNBiQIByOu36zjw
🤔 ❔آیا حقیقت دارد که فاطمه علیهاالسلام در آخر عمر از ابوبکر و عمر شد ❗️یکی ازعلمای اهل سنت این مطلب را به من گفت ❕❕ 💠💠 ✍روایتی است که و برخی دیگر از علمای اهل سنت از شعبی نقل می کنند که او می گوید ؛ « هنگامي كه فاطمه بيمار شد ابوبكر براي كسب رضايت نزد وي آمد و اجازه خواست تا او را ملاقات كند، علي به فاطمه فرمود: ابوبكر براي ملاقات اجازه مي خواهد فاطمه فرمود: آيا شما دوست داريد وارد شود؟ علي فرمود: آري، پس فاطمه اجازه داد، ابوبكر وارد شد و جوياي كسب رضايت فاطمه بود، ابوبكر گفت: به خدا سوگند خانه و زندگي و مال و ثروتم و خويشانم را ترك نكردم؛ مگر براي به دست آوردن رضايت و خوشنودي خدا و رسول و شما خاندان پيغمبر، پس فاطمه از وي راضي شد» 📚دلائل النبوه ج7 ص281 ❕برای پاسخ توجه به لازم است ؛ 1⃣روایت مرسل است و قابل استناد نمیباشد ، زیرا شعبی از تابعان است و خود ماجرا نبوده است تا به صورت مستقیم نقل روایت کند . 2⃣شعبی از دشمنان علی علیه السلام است و ناصبی بوده و روایتش در مورد اهل بیت علیهم السلام نمی باشد ‌. ❕بلاذری از خود شعبی نقل می کند که می گفت ؛ « در شهر بصره همراه عده ای بر حجاج وارد شديم گروهي از قاريان مدينه از فرزندان مهاجر و انصار كه ابوسلمه بن عبد الرحمن بن عوف نيز در جمع آنان بود، حضور داشتند. حجاج با آنان مشغول گفتگو بود يادي از علي بن ابوطالب كرد و از او بدگويي نمود و ما نيز به خاطر رضايت حجاج از علی بدگویی كرديم » 📚انساب الاشراف ج4 ص315 3⃣نارضایتی حضرت فاطمه سلام الله علیها از ابوبکر از روشن ترین تاریخی است و قابل انکار نمی باشد . ❕بخاری می نویسد ؛ «فاطمه دختر رسول خدا از ابوبكر ناراحت و از وي روي گردان شد و اين ناراحتي ادامه داشت تا از دنيا رفت» 📚صحیح بخاری ج4 ص78 👌و یا نقل می کند ؛ «فاطمه بر ابوبكر غضب كرد و با وي سخن نگفت تا از رفت » 📚صحیح بخاری ج8 ص149 4⃣و نکته پایانی این که اگر حضرت فاطمه سلام الله علیها از آنها راضی شد چرا کرد شبانه دفن شود تا ابوبکر و عمر در تشیبع جنازه او حاضر نشوند که جهت آگاهی به نمایه زیر مراجعه فرمایید ؛ 💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/5646 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🤔 ❔این که در روایتی آمده است که امام جواد علیه السلام می گوید من منکر فضل و برتری ابوبکر و عمر نیستم چگونه با شیعه در مورد آنها جور می آید ❗️❗️ مگر آنان قاتل حضرت زهرا نبودند ❕ 💠💠 👌روایتی است طولانی که مرحوم طبرسی از امام جواد علیه السلام نقل می کند که ایشان در حال مناظره با یحیی بن اکثم و تنی چند از علمای اهل سنت بودند . در فرازهایی از این روایت چنین آمده است ؛ ❕« روايت شده كه پس از ازدواج حضرت جواد با ام الفضل روزى در مجلس مأمون كه حضرت جواد نيز حضور داشت و گروه زيادى نيز بودند يحيى بن اكثم بامام جواد عليه السّلام عرض كرد شما در باره اين خبر چه ميفرمائيد كه روايت شده جبرئيل بر پيغمبر نازل شد و گفت يا محمّد پروردگارت سلام ميرساند و ميگويد از ابا بكر بپرس ببين آيا از من راضى هست يا نه. 👌حضرت جواد فرمود من منكر ابى بكر نيستم ولى كسى كه اين خبر را نقل ميكند بايد متوجه آن خبر ديگر باشد كه پيغمبر در حجة الوداع فرمود: دروغگو بر من زياد شده و زيادتر خواهد شد. ❕هر كس عمدا بر من دروغ ببندد نشيمنگاهش پر از آتش مى‏شود هر وقت حديثى شنيديد آن را با قرآن كريم و سنت من مقايسه كنيد هر كدام كه موافق كتاب خدا و سنت من بود قبول كنيد و هر كدام مخالف كتاب خدا و سنت من بود رد كنيد. 👌اين خبرى كه تو نقل كردى موافق كتاب خدا نيست زيرا خداوند در قرآن كريم ميفرمايد: لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ وَ نَعْلَمُ ما تُوَسْوِسُ بِهِ نَفْسُهُ وَ نَحْنُ أَقْرَبُ إِلَيْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِيدِ خدائى كه بر راز دل و افكار پنهان انسان مطلع است نمى ‏داند ابا بكر از او راضى است يا راضى نيست جبرئيل را ميفرستد تا حقيقت معلوم شود و از ته قلب مى‏گويد كه چگونه است. اين حرف را عقل نمى ‏پذيرد. ❕يحيى گفت روايت شده كه ابا بكر و عمر سرور پيران بهشت هستند نظر شما در باره اين روايت چيست فرمود اين خبر نيز محال است زيرا بهشتيان تمام جوانند در آنجا پيرى وجود ندارد اين خبر را بنى اميه جعل كردند در مقابل خبرى كه پيغمبر اكرم در باره امام حسن و امام حسين فرموده آن دو سرور جوانان بهشتند... 👌يحيى گفت روايت شده كه سكينه و وقار از زبان عمر بيان ميكند. امام جواد فرمود من منكر عمر نيستم ولى ابا بكر از عمر افضل است او خودش بالاى منبر مى ‏گويد مرا شيطانى است كه گاهى عارضم مى‏شود هر وقت ديديد منحرف شدم مرا براه آوريد.... 📚الاحتجاج ج2 ص447 👌برای پاسخ توجه به چند نکته لازم است ؛ 1⃣این روایت در کتاب احتجاج بدون سند نقل شده است لذا از حیث سندی ضعیف تلقی می شود . 2⃣امام جواد عليه السلام اين مطلب را در برابر طر فداران ابوبكر و عمر فرموده اند و طبيعی است كه وقتي كسی مي خواهد با مخالفين خودش مناظره كند ، نمي تواند مخالفت علنی خود را با تمام عقايد آن ها اعلام كند ؛ چون در اين صورت هيچ تأثيري بر آن ها نخواهد داشت . همانند داستان حضرت ابراهيم عليه السلام ، قرآن نقل می کند ؛ ❕« هنگامی که ( تاریکی ) شب او را پوشانید ستاره ای مشاهده کرد گفت این خدای من است اما هنگامی که غروب کرد گفت غروب کنندگان را دوست ندارم ، و هنگامی که ماه را دید ( که سینه افق را ) می شکافت گفت این خدای من است اما هنگامی که افول کرد گفت اگر پرودگارم مرا راهنمایی نکند مسلما از جمعیت گمراهان خواهم بود ، و هنگامی که خورشید را دید ( که سینه افق را ) می شکافت گفت این خدای من است ، این ( که از همه ) بزرگتر است اما هنگامی که غروب کرد گفت ای قوم من از شریکهایی که شما ( برای خدا ) می سازید بیزارم ، من روی خود را به سوی کسی کردم که آسمانها و زمین را آفریده من در ایمان خود خالصم و از مشرکان نیستم » 🔶انعام 75-79 👌ابراهیم در برابر هر یک از این گروهای سه گانه قرار گرفت و نظر آنها را به عنوان یک پذیرفت و با آنها هم صدا شد تا هنگام غروب این کواکب آسمانی اشتباه آنها را روشن سازد . ❕همان گونه که مثلا ما با طرفداران سکون زمین و حرکت خورشید رو به رو می شویم و می گوییم بسیار خوب زمین ساکن است و خورشید ولی می دانید که لازمه این سخن آن است که خورشید با این فاصله عظیمی که با ما دارد در هر 24 ساعت چه دایره عظیمی را طی کند و چه سرعتی باید داشته باشد سرعتی که برای چنین جسمی اصلا محال است پس فرض شما باطل است . 💠این یکی از بهترین راه هایی است که برای نظرات مخالفان پیموده می شود بی آنکه حس عصبیت و لجاجت آنها تحریک گردد نخست با آن ها به عنوان یک فرضیه هم صدا شدن و سپس نتایج فاسد را نشان دادن درست همانند آنچه ابراهیم انجام داد ، امام جواد نیز برای بیان مطاعن ابوبکر و عمر نخست با طرفداران آنها در فضل و برتری آنها هم صدا شد و گفت منکر فضل آنها نیستم اما پس از آن این فرض را با بیان مطاعن آنها باطل ساخت . 💠ادامه 👇👇👇 @Rahnamye_Behesht