eitaa logo
پرسمان اعتقادی ( شیعه پاسخ )
6.4هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
228 ویدیو
55 فایل
❕بزرگترین مجموعه محتوایی پاسخ به شبهات در فضای مجازی ! 🔶 پاسخگویی توسط اساتید حوزه با سبکی نوین !!! طرح شبهه و سوال : @poorseman
مشاهده در ایتا
دانلود
🤔 ❔برخی آیات میگویند شیاطین اگر نزدیک آسمان شوند با شهاب ثاقب رانده میشوند و نابود میگردند (به تعبیر تفسیر نمونه )و نمی‌توانند گوش فرا دهند اما در روایات آمده که انها گوش می‌دهند و بعد به کاهنان وحی می‌کنند حالا تعارض را چطوری حل کنیم چون ایه لا یسمعون الي الملأ الاعلي و يقذفون من كل جانب ، ابای از تخصیص دارد ❗️❗️ 💠💠 ❕در آیاتی تصریح شده است که شیاطین نمی توانند به آسمانها نفوذ کنند و استراق سمع از فرشتگان کرده و از اخبار غیبی مطلع شوند . 👌خداوند می فرماید ؛ « ما آسمان پائين را با ستارگان تزيين كرديم _ و آن را از هر شيطان خبيثى حفظ نموديم _ آنها نمى ‏توانند به (سخنان) فرشتگان عالم بالا گوش فرا دهند (و هر گاه چنين بخواهند) از هر سو هدف تيرها قرار مى‏ گيرند _ آنها به شدت به عقب رانده مى ‏شوند، و براى آنان عذاب دائم است - مگر آنها كه در لحظه ‏اى كوتاه براى استراق سمع به آسمان نزديك شوند كه" شهاب ثاقب" آنها را تعقيب مى‏ كند! » ( صافات 6 _ 10 ) ❕و می فرماید ؛ « ما در آسمان برجهايى قرار داديم، و آن را براى بينندگان تزيين كرديم _ و آن را از هر شيطان مطرودى حفظ نموديم _ مگر آنها كه استراق سمع كنند كه" شهاب مبين" آنان را تعقيب مى ‏كند (و مى‏ راند) » ( حجر 16 _ 18 ) 👌و از زبان جنیان می فرماید ؛ « و اينكه ما آسمان را جستجو كرديم، و همه را پر از محافظان قوى و تيرهاى شهب يافتيم _ و اينكه ما پيش از اين به استراق سمع در آسمانها مى‏ نشستيم. اما اكنون هر كس بخواهد استراق سمع كند شهابى را در كمين خود مى‏ يابد » ( جن 8_ 9 ) ❕شهاب در اصل به معنی شعله ای است که از آتش افروخته زبانه می کشد و به شعله های آتشینی که در آسمان به صورت خط ممتد دیده می شود نیز می گویند و این ها شبیه ستارگان هستند ، قطعات سنگهای کوچکی هستند که در فضا پراکنده اند و هنگامی که در حوزه جاذبه زمین قرار گیرند به سوی زمین جذب میشوند و بر اثر سرعت و شدت برخورد آنها با هوای اطراف زمین مشتعل و بر افروخته می شوند و ثاقب هم به معنی نافذ و سوراخ کننده است که اشاره به شهاب هایی است که بر هر موجودی اصابت کند آن را سوراخ کرده و آتش می زند . ❕عده ای ، برخورد شهاب سنگ ها با شیاطین را تعبیری مثالی و کنایی دانسته و می گویند ؛ « به نظر مى‏ رسد كه منظور از آسمان آسمان حق و حقيقت است، و شياطين همان وسوسه ‏گران هستند كه مى‏ كوشند به اين آسمان راه يابند و استراق سمع كنند و به اغواى مردم بپردازند، اما ستارگان و شهب يعنى رهبران الهى و دانشمندان با امواج نيرومند قلمشان آنها را به عقب مى‏ رانند و طرد مى ‏كنند. » 📚تفسير نمونه، ج‏11، ص 51 👌اما ما معتقدیم که آیات فوق را باید مطابق با ظاهرش تفسیر کرد ، خصوصا آنکه این تفسیر در روایات نیز تاکید شده است و آن اینکه در آسمانهاى نزديك و دوردست گروه‏هايى از فرشتگان ساكنند و اخبار حوادث اين جهان در آنجا منعكس است. ❕گروهى از شياطين مى ‏خواهند به آسمانها صعود كنند و با استراق سمع چيزى از آن اخبار را بدانند، و به كاهنان يعنى عوامل مربوط خود در ميان انسانها منتقل سازند، اينجا است كه شهابها كه همانند ستاره‏ هاى متحرك و كشيده ‏اى هستند به سوى آنها پرتاب مى‏ شود، و آنها را به عقب مى‏ راند، يا نابود مى‏ کند. 👌هیچ مانعی نیست که پیدایش و حرکت شهاب سنگ ها ، یک علت و سبب ظاهری داشته باشد و یک علت و سبب غیر ظاهری ، سبب ظاهری آن همان است که علم امروز آن را کشف کرده است که مورد اشاره ما قرار گرفت و علت و سبب غیر ظاهری ، همان است که آیات فوق از آن سخن می گوید ، یعنی طرد شیاطین توسط شهابها ، چنان که امام صادق ع فرمود ؛ «ابليس تا آسمان هفتم را مينوشت و چون عيسى (ع) زاده شد از سه آسمان ممنوع شد و تا چهار ديگر ميرفت و چون رسول خدا (ص) متولد شد از هفت آسمان ممنوع شد و شياطين را با تير ميزدند » 📚امالی صدوق ص 235 👌در نقل دیگر امام کاظم ع فرمود ؛ « اجنه پيش از بعثت پيغمبر استراق سمع ميكردند، و در آغاز رسالتش با پرتاب تيرهاى شهاب جلوگيرى شدند و كهانت و جادو را باطل گرديدند. » 📚قرب الاسناد ص 318 🔸ادامه 👇
🔸ادامه 👇 ❕بنابراین شیاطین نمی توانند از اخبار غیبی چیزی را دریافت کنند و به کاهنان و پیش گویان برسانند ، چنان که در نقل دیگری امام صادق ع فرمود ؛ « در مورد خبرهاى آسمانى شياطين مى‏ رفتند در جاهائى كه چيزى به گوش آنها برسد در آن موقعى كه از استراق سمع ممنوع نبودند و هدف سنگهاى آسمانى قرار نمى ‏گرفتند. علت اينكه از آنها جلوگيرى به عمل آمد تا روى زمين از اشخاص عملى شبيه وحى به وجود نيايد تا مسأله تشخيص پيامبر و نبوت بر مردم مشكل شود تا حجت بر مردم ثابت گردد و اشتباهى به وجود نيايد. ❕شيطان يك كلمه از اخبار آسمان را در مورد حوادثى كه براى مردم پيش مى ‏آمد مى ‏شنيد آن را حفظ مى ‏كرد، به زمين مى‏ آمد و بر كاهن القاء مى‏ نمود. از طرف خود كلماتى نيز به آن مى‏ افزود، حق را به باطل مى‏ آميخت. آنچه كاهن درست مى‏ گفت از اطلاعاتى بود كه شيطان از آسمان گرفته بود و آنچه اشتباه مى‏ کرد از مطالبى بود كه شيطان بر آن افزوده بود. از مواقعى كه شياطين از استراق سمع ممنوع شدند ديگر كهانت از ميان رفت. در اين زمان شيطان‏ها به كاهنان وقايعى را كه مردم با يك ديگر گفتگو مى‏ كنند و جريانهائى كه نقل مى‏ كنند مى‏ رسانند. گاهى نيز شياطين به يك ديگر وقايعى كه در جاهاى دور اتفاق افتاده از قبيل سرقت، قتل و يا گمشده مى ‏گويند، آنها نيز مثل انسانها راستگو و دروغگو هستند. » 📚الاحتجاج ج 2 ص 339 ❕بر این اساس ، اخباری که کاهنان از غیب ( طبق ادعای خودشان ) می گویند ، چنین است ؛ 👌از آنجایی که شیاطین قدرت سیر دارند ، ( چنان که در جریان سلیمان نبی ع می خوانیم که یکی از اجنه قدرت این را داشت که تخت ملکه سبا را از فاصله دور در اندک زمانی حاضر کند « قال عفریت من الجن انا آتیک به قبل از تقوم من مقامک و انی علیه لقوی امین » « عفریتی از جن گفت ، من آن را نزد تو می آورم پیش از آنکه از مجلست برخیزی و من نسبت به آن توانا و امینم » ( نمل 39 ) ) 👌شیاطین جنی ، با قدرت سیری که دارند ، کاهنان را از گفتگو های مردم مطلع می کند ، یا از وقایعی که در نقاط دور دست اتفاق افتاده ، آگاه می کنند ، اتفاقاتی چون سرقت و قتل و گمشده ، روشن است که چنین خبر دادنی ، خبر از آنچه است که واقع شده است ، نه خبر غیبی و آسمانی که در آینده قرار است واقع شود ، بنابراین اخبار کاهنان از آسمان گرفته نشده و خبر غیبی از آنچه در آینده واقع می شود نیست ، بلکه خبر از آنچه است که واقع شده و اجنه با قدرت سیر ، از آن مطلع شده و به کاهن رسانده اند ، بنابراین این گونه خبر دادن آنها ، با آنچه از طرد شیاطین توسط شهاب سنگ ها گفتیم ، تضادی ندارد . ❕البته ما ماموریم که به نزد کاهنان و پیش گویان نرویم ، زیرا رفتن ما سبب تقویت آنان بر مسیر باطل می شود ، آنان به دروغ ادعا می کنند که از غیب و آینده با خبرند ، در حالی که هیچ آگاهی نسبت به غیب و آینده ندارند ، تنها با کمک قدرت سیر اجنه ، از وقایعی که در نقاط دور دست اتفاق افتاده ، مطلعند ، اما ادعا می کنند که ما نیز مانند پیامبران از غیب مطلعیم و فرقی بین ما نیست ، چنان که خداوند می فرماید ؛ « شیاطین به دوستان خود مطالبی مخفیانه القاء می کنند تا با شما به مجادله برخیزند » ( انعام 121) ❕از امام صادق ع سوال شد که در نزد ما مردی است که دیگران به نزد او می روند و در مورد اشیاء سرقتی و مانند آن ، از او سوال می کنند ، امام ع فرمود ؛ « رسول الله فرمودند که هرکس به نزد ساحر یا کاهن یا کذابی برود و او را در آنچه می گوید تصدیق کند ، به کتاب خداوند کافر شده است » 📚وسائل الشیعه ج 17 ص 150 👌و فرمود ؛ « کسی که کاهن را تصدیق کند ، به آنچه بر محمد نازل شده است ، کافر شده است » 📚مستدرک الوسائل ج 13 ص 112 ❕ممکن است که انسان با رجوع به یک کاهن ، از اشیاء سرقتی یا گمشده خود ، مطلع شود ، اما چون رجوع به کاهن موجب تقویت او در ادعاهای باطلی که دارد می شود ، لذا در این روایات از رجوع به کاهن و تصدیق او نهی شده است . @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir
👌پاسخ شبهه پراکنی های معاند تحت عنوان « تعیین فرزند با قرعه » را در ذیل بخوانید ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/349
👌پاسخ معاند در مورد اعجاز عددی قرآن و این که اساسا آیا ما قائل به چنین اعجازی در مورد قرآن هستیم یا خیر را در ذیل بخوانید ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/770
پرسمان اعتقادی ( شیعه پاسخ )
👌پاسخ معاند در مورد اعجاز عددی قرآن و این که اساسا آیا ما قائل به چنین اعجازی در مورد قرآن هستیم یا
❕نهایت سعی و تلاش ملحدین برای پاسخ به ما ؛ ❗️چرا نگفتید که آقای قرائتی هم اعجاز عددی را قبول دارد ❕❕ 👌ملحد تصور کرده است که باید برای رد یک نظریه علمی ، اسامی تمام طرفداران آن نظریه را ردیف کنیم ، در حالی که چنین کاری نه معقول است و نه ممکن ، تنها کافی است که از کسانی نام برد که آن نظریه را ابداع کرده اند ، چنان که ما در بحث اعجاز عددی از کسانی که مبدع این نظریه بوده اند ، نام برده ایم . ❕ما از نقد استاد قرائتی و سایر شخصیت ها ، هیچ ابایی نداریم و در گذشته برخی از دیدگاهای اشتباه استاد قرائتی را نقد کرده ایم ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/2428 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2111
🤔 ❔امام‌صادق: خون قاعدگی زنان، غذای جنین است! ✍️در کتاب توحید مفضل؛ بابی تحت عنوان «خلق الإنسان و تدبير الجنين في الرحم‏» وجود دارد که امام صادق شیعیان در آن چنین می‌گوید: ▪️ترجمه: اى مفضل! سخن خود را با بیان آفرینش انسان آغاز می‌کنیم، تو نیز بکوش که از آن پند گیرى. اول اینکه تدبیر چنان شد که جنین، در رحم در پس سه ظلمت، پوشیده ماند: شکم، رحم و بچه‌دان، جایى که توان چاره اندیشى براى اخذ غذا و دفع ناروا را ندارد. نه صلاح خویش می‌داند و نه ضرر خویش میراند. خون حیض براى او غذاست، چون آب براى گیاه. پیوسته غذایش چنین است . ✍️ظاهرا امام صادق اینطور فکر می‌کرد که علت اینکه در دوره بارداری، دیگر عادت ماهانه و قاعدگی در زنان روی نمی‌دهد و به تبع آن خونریزی‌ای هم نیست، این است که جنین آن خون قاعدگی را به عنوان غذا مصرف می‌کند! اما امروزه توضیح روی ندادن قاعدگی و به دنباله آن نبود خونریزی در زمان بارداری ساده است ❗️❗️ 💠💠 👌در روایات متعددی تصریح شده است که جنین از خون مادر تغذیه می کند ، به خاطر همین زن در ایام بارداری حیض نمی شود تا مادر ، خون کافی برای تغذیه جنین داشته باشد . ❕پيامبر گرامی فرمود ؛ « او شما را از هفت چيز آفريد: يعنى از استخوان، پِى، رگها، گوشت، پوست، مو، و روح؛ و شما را از هفت چيز، روزى داد: 👈يعنى نخست در شكم مادران، از خون حيض،👉 سپس شير، سپس آب، سپس روييدنى‏ هايى كه از زمين برويند، سپس ميوه ‏هاى درختان، پس از آنْ گوشت گوسفندان، و سپس عسل زنبوران عسل. پس بر هفت عضو در پيشگاه خداوند، سجده كنيد. » 📚مستدرک الوسائل ج 4 ص 485 ❕على عليه السلام در پاسخ به پرسش سلمان درباره روزىِ كودك در شكم مادر فرمود ؛ « خداوند تبارك و تعالى خون حيض را براى وى در بدن زن، باز بداشت و روزى او را در شكم مادر از آن قرار داد. » 📚الفقیه ج 1 ص 91 _ علل الشرایع ج 1 ص 292 ❕در نقل دیگری آمده است ؛ « ابن شُبْرُمَه و ابو حنيفه به حضور امام صادق عليه السلام رسيدند. امام عليه السلام از ابو حنيفه پرسيد: «چرا زن پس از باردار شدن، حيض نمى ‏شود؟».گفت: نمى ‏دانم. فرمود ؛ «خداوند، خون را [در بدن‏] باز داشته و آن را غذاى كودك قرار داده است». 📚مناقب ابن شهر آشوب ، ج 4 ص 252 _ بحار الانوار ج 60 ص 333 ❕در روایت دیگر فرمود ؛ « جنین غذایش خون است » « غذاءه الدم » 📚الکافی ج 3 ص 97 👌این که در این روایات آمده است که غذای جنین خون است ، مقصود این نیست که جنین خون را می خورد ، بلکه مقصود آن است که خون در عروق مادر ، ذخیره می شود و از طریق جفت به جنین منتقل شده و جنین مواد غذایی و اکسیژن لازم را از همان خون مادر می گیرد . ❕بنابراین خداوند از طریق اسباب طبیعی و تغییر و تحولاتی که در بدن زن حامله صورت می گیرد ( « خداوند ابا دارد از این که پدیده ها بدون دخالت علتشان بوجود آید» الکافی ج 1 ص 183 ) ❕کاری می کند که مادر ، در دوره حاملگی حیض نشود ، تا خونی که در هنگام حیض از بدنش خارج می شود ، در عروقش ذخیره شده و از طریق جفت به جنین منتقل شود و جنین موارد لازم را از آن طریق دریافت کند . 🔸ادامه 👇
🔸ادامه 👇 👌چنان که متخصصین به تغذیه جنین از خون مادر تصریح کرده و می گویند ؛ « جفت از شبکه ای عروقی و غشاهایی تشکیل شده که وظیفه آن رساندن مواد غذایی به جنین در حال رشد است. بافت های غشایی که در جفت قرار دارند اجازه می دهند مواد مغذی و برخی ذرات مورد نیاز جنین از جریان خون مادر به جنین برسند در عین حال مانع رسیدن برخی مواد مضر به جنین می شوند.  ❕جفت در حقیقت مسئول تبادل مواد غذایی و اکسیژن بین مادر و جنین است. در داخل جفت خون جنینی توسط سه تا چهار لایه سلولی ( غشا) از خون مادر جدا شده است و فقط مولکول های ریز مواد مغذی و اکسیژن می توانند از این لایه ها عبور کنند. تبادل مواد غذایی از عرض این غشاها طی پدیده انتشار انجام می گیرد. در این پدیده مواد از جایی که غلظت بیشتری دارند به جایی که غلظت کمتری دارند می روند. یعنی کربن دی اکسید خون جنینی که نسبت به خون مادر غلظت بیشتری دارد وارد خون مادر شده و بالعکس اکسیژن وارد خون جنین می شود. علاوه بر این جفت وظیفه ترشح هورمون هایی از قبیل گنادوتروپین جفتی (hCG)، استروژن و پروژسترون که برای نگداری بارداری ضروری هستند را  نیز بر عهده دارد. وقتی مادر غذایی می خورد، این ماده غذایی در بدن مادر به مولکول های کوچک قند و پروتئین و سایر ریزمغذی های تشکیل دهنده آن مثل کلسیم و آهن تبدیل شده و در جریان خون مادر شروع به گردش می کند. سپس جفت مواد مغذی مورد نیاز جنین را از جریان خون مادر برداشته و به جنین می رساند. اگر مادر مواد مغذی کافی دریافت نکند، بدن مادر شروع به تجزیه ماهیچه ها، استخوان ها و بافت چربی کرده تا این مواد مغذی را برای جنین در حال رشد تهیه کند. از ابتدای لانه گزینی که بلاستوسیت های لایه خارجی شروع به ساختن جفت و بندناف می کنند، همزمان با رشد جنین، جفت و بند ناف نیز رشد کرده تا نیاز های جنین به خوبی تامین گردد. » 🌐https://b2n.ir/x14076 ❕با توجه به این توضیح ، روایت مورد استناد معاند را از نظر می گذرانیم که امام صادق ع فرمود ؛ « در اين هنگام، آنچه او را تغذيه كند، از خون حيض به سويش جريان مى‏ يابد، چنان كه آب، گياه را تغذيه كند. همين، پيوسته غذاى اوست تا آن‏گاه كه خون خلقت وى، كامل شود، بدنش استحكام يابد، پوستش ياراى تماس با هوا، و چشمش توان رويارويى با نور بيابد. درد زايش مادر، او را برانگيزد و به سختى بيازارد و بفشرد تا كودك، زاده شود ، پس از زاده شدن کودک ، ( خداوند ) آن خونی را که در دوره جنینی ، جنین از خون مادر تغذیه می کرد ، به پستان های مادر می برد و مزه و رنگ آن به نوعی دیگر از خوراکی که بیش از خون با کودک سازگاری دارد ، بدل می شود تا به گاه نیاز ، او را همراهی کند » « صرف ذلک الدم الذی کان یغذوه من دم امه الی ثدییها » 📚بحار الأنوار، ج 60، ص 377، و ج 3، ص 62 👌وجه تغذیه جنین از خون مادر در دوره حمل ، روشن شد ، اما این که نوزاد پس از تولد هم از خون مادر به صورت شیر تغذیه می کند ، از این جنبه است که سلولهای سینه ، آب و پروتئین و مواد لازم را از خون مادر بیرون می آورد و در شیر مادر متمرکز می کند و غذای نوزاد می گردد ، به خاطر همین که خون مادر ، تبدیل به شیر می گردد ، خداوند ( از طریق اسباب طبیعی و تحولاتی که در بدن مادر رخ می دهد ) ، کاری می کنند که معمولا مادران در تمام دوره شیر دهی یا ماههای اول شیردهی ، حیض نمی شوند تا بدنشان خون لازم را جهت تغذیه نوزاد داشته باشند . 👌چنان که باز متخصصین می گویند ؛ « شیر مادر در سلول های بافت سینه ساخته میشوند که جریان خونش بسیار پرسرعت است. هنگامی که چیزی می خورید یا می نوشید( هر آنچه باشد، خوراکی، نوشیدنی یا حتی دارو)، بدن مواد را هضم ميکند و جذب جریان خون ميشود . بعد خون از سلول های سینه می گذرد. این سلول ها آب، پروتئین و مواد شیمیایی را از خون بیرون ميکند و آن ها را در شیر مادر متمرکز می سازد. ❕آنچه خورده اید، یک یا دو ساعت بعد از بلعیدن در جریان خون و چهار تا شش ساعت بعد از آن در شیرتان ظاهر ميشود . براي اغلب مادران و نوزادان، غذایی که مادر می خورد، به ندرت مشکل زا است. ولی درصورتی که هر بار که غذای خاصی می خورید و فرزندتان بد خلق ميشود ، باید به آن توجه کنید. چهار تا شش ساعت طول میکشد تا مواد شیمیایی غذا به شیر مادر انتقال یابد و غذا تبدیل به شیر مادر شود. » 🌐https://b2n.ir/p35996 👌بنابراین تغذیه جنین از خون مادر و همینطور تغذیه نوزاد از خون مادر پس از تولد ، بر اساس قواعد مسلم علمی است که بیش از هزار سال گذشته ، امام صادق علیه السلام ، به زیبایی پرده از آن برداشته بود . @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir
🤔 ❔اندر حكايت امام اول شيعيان در كتاب سليم ابن قيس كه اولين كتاب تاريخى شيعيان است حكايتى را از على نقل كرده است . : قال علي بن ابي طالب: و بقیت بین جلفین جافیین ذلیلین حقیرین عاجزین العباس و عقیل، و کانا قریبی العهد بکفر . : علي بن ابي طالب ميگويد: کسی برایم نماند مگر من بودم و دو عامى تندخوى بدبخت ناتوان خوار و ذلیل ، عباس و عقیل، که تازه از کفر به اسلام روى آورده بودند . ▪️از ديد علی بن ابی طالب، عموی پیامبر که تنها یاور علی مانده بود. فردی بدبخت و ناتوان و ذلیل بوده است!! که حتی اگر چنین چيزى بوده نیز ادب حکم و احترام به بزرگتر اقتضا ميكرد وى مراعات كند ولی علی ادب را رعایت نمیکند و متعجب است که چرا کسی وی را حمایت نکرده است ❗️❗️ 💠💠 ❕مطابق برخی از نقلها ، عباس و عقیل ، مورد مدح پیامبر قرار گرفته بودند و پیامبر گرامی دستور به حسن رفتار با آنها را می داد . 👌شيخ طوسى از جابر انصارى روايت كرده است كه ؛ « عبّاس مرد بلند قامت و خوش رو بود، روزى به خدمت حضرت رسول خدا آمد، چون حضرت را نظر بر او افتاد تبسّم نمود و فرمود كه: اى عمّ تو صاحب جمالى. عبّاس گفت: يا رسول اللّه! جمال مرد به چه چيز است؟ فرمود: به راستى گفتار در حقّ. پرسيد كه كمال مرد به چه چيز است؟ فرمود كه: پرهيزكارى از محرّمات و نيكى خلق. » 📚امالی طوسی ص 497 ❕از امام رضا عليه السّلام روايت شده است که پیامبر گرامی فرمود ؛ «حرمت مرا در حقّ عبّاس رعايت كنيد كه او بقيّه پدران من است. » 📚بحار الانوار ج 22 ص 286 _ امالی طوسی ص 362 ❕و فرمود ؛ « هر كه آزار كند عباس را آزار من كرده است زيرا كه عمّ آدمى شبيه پدر است‏ » 📚امالی طوسی ص 273 ❕همینطور در مورد عقیل این نقل مشهور است که ؛ « روزى على بن ابى طالب از رسول خدا پرسيد كه: يا رسول اللّه! آيا تو عقيل‏ را دوست مى‏ دارى؟ فرمود: بلى و اللّه او را دوست مى‏ دارم به دو دوستى يكى دوستى او و ديگر آنكه ابو طالب او را دوست مى‏ داشت، و بدرستى كه فرزندان او كشته خواهند شد در محبت فرزندان تو و ديده ‏هاى مؤمنان بر ايشان خواهد گريست و ملائكه مقربان بر ايشان صلوات خواهند فرستاد. پس رسول خدا آن قدر گريست كه آب ديده ‏اش بر سينه ‏اش جارى شد و فرمود: به خدا شكايت مى‏ كنم آنچه به اهل بيت من خواهد رسيد بعد از من‏ » 📚امالی صدوق ص 111 👌البته نقلهایی در مذمت آن دو وارد شده است ، چنان که علامه مجلسی می گوید ؛ « در باب احوال عباس و مدح و ذم او احاديث متعارض است، اكثر علما به خوبى او ميل نموده ‏اند و آنچه از احاديث ظاهر مى ‏شود آن است كه او در مرتبه كمال ايمان نبوده است و عقيل‏ نيز به او شبيه است‏ » 📚حیاه القلوب ج 4 ص 1590 ❕بی شک امیر مومنان که نفس پیامبر است ؛ 📚بحار الانوار ج 40 ص 26 👌هیچگاه بر خلاف امر پیامبر گرامی ، عباس و عقیل را مورد آزار قرار نمی دهد ، با توجه به این مقدمه در پاسخ به ملحد یاد آور می شویم ؛ ❕در کافی شریف نقل است که سدیر می گوید ؛ 👌« خدمت امام باقر عليه السّلام بوديم، سخن از امورى به ميان آمد كه مردم پس از پيامبر پديد آوردند، و اينكه چقدر امير المؤمنين عليه السّلام را خرد كردند. مردى از آن جماعت گفت: خداوند روزگارت را سامان بخشد، در آن هنگام ارجمندى و عدّه‏ بنى هاشم چه شده بود؟ امام باقر عليه السّلام فرمود ؛ « در آن روزگار چه كسى از بنى هاشم باقى مانده بود؟! تنها جعفر و حمزه بودند كه در گذشته بودند و تنها دو مرد ناتوان و خوار و نو اسلام يعنى عبّاس و عقيل حضور داشتند كه آنها هم از طلقاء ( و آزاد شدگان ) ، بودند. بخدا سوگند اگر حمزه و جعفر در صحنه مى ‏بودند آن دو نفر [ابو بكر و عمر] به خلافت دست نمى ‏يافتند، و اگر آن دو شاهد كارهاى ابو بكر و عمر بودند آنها را از ميان مى‏ بردند. » 📚الکافی ج 8 ص 190 🔸ادامه 👇
🔸ادامه 👇 ❕در نقل مورد استناد معاند چنین آمده است که علی ع فرمود ؛ « وقتى پيامبر از دنيا رفت مردم به ابو بكر تمايل نشان دادند و با او بيعت كردند در حالى كه من مشغول غسل و دفن آن حضرت بودم. سپس به قرآن مشغول شدم و با خود قسم ياد كردم كه عبا بر دوش نيندازم مگر براى نماز تا آنكه همه قرآن را در يك كتاب جمع كنم، و اين كار را انجام دادم. ❕سپس فاطمه را سوار كردم و دست دو پسرم حسن و حسين را گرفتم، و احدى از اهل بدر و سابقه داران از مهاجرين و انصار را فراموش نكردم مگر آنكه آنان را در باره حقّ خود قسم دادم و به يارى خويش دعوت نمودم. ولى از همه مردم جز چهار نفر نداى مرا اجابت نكردند كه سلمان و ابو ذر و مقداد و زبير بودند. همراه من كسى از اهل بيتم نبود كه با كمك او بجنگم و قوّت بگيرم. حمزه در روز احد و جعفر در روز موته كشته شده بودند » ❕در ادامه علی ع سخن از عباس و عقیل ، به میان می آورد که در ادامه این فراز مورد بررسی ما قرار می گیرد . علی ع در پایان فرمود ؛ «لذا مرا مجبور كردند و بر من غالب شدند. من هم سخنى را كه هارون به برادرش گفته بود گفتم: «اى پسر مادرم، اين قوم مرا ضعيف شمردند و نزديك بود مرا بكشند » 📚کتاب سلیم بن قیس ، ج 2 ص 665 👌در فرازی که معاند به آن استناد کرد ، علی ع در وصف عباس و عقیل فرمود ؛ « َ بَقِيتُ بَيْنَ جِلْفَيْنِ جَافِيَيْنِ ذَلِيلَيْنِ حَقِيرَيْنِ [عَاجِزَيْنِ‏] » ❕جلفین از ماده « جلف » ، به مرد خشن و تندخوی گفته می شود ؛ 📚ترجمه معجم الوسیط ، ج 1 ص 270 👌جافیین هم از ماده « جفا » ، به افراد تند خوی و بد اخلاق اطلاق می شود ؛ 📚همان منبع ، ص 264 👌علی ع می فرماید که عباس و عقیل ، تندخوی و بد اخلاق بودند و به واسطه پیری ، عاجز و ناتوان و خوار بوده و اساسا توانایی و قدرت یاری مرا نداشتند ، یعنی حضرت در بیان چرایی این نکته است که چرا از حمایت عباس و عقیل برای مقابله با ابوبکر و عمر بهره نگرفته است ، و می فرماید ؛ 1⃣آن دو خشن و بد اخلاق بودند ، و به واسطه اخلاق ناخوشایندشان ، نمی توانستند افرادی را دور خود جمع کنند ، تا حامی من باشند ، دیگران به خاطر اخلاق تند عباس و عقیل از اطراف آن دو پراکنده شده بودند ، چنان که خداوند خطاب به پیامبر گرامی می فرماید ؛ « فَبِما رَحْمَةٍ مِنَ اللَّهِ لِنْتَ لَهُمْ وَ لَوْ كُنْتَ فَظًّا غَلِيظَ الْقَلْبِ لانْفَضُّوا مِنْ حَوْلِك‏ » « از پرتو رحمت الهى در برابر آنها نرم (و مهربان) شدى و اگر خشن و سنگدل بودى از اطراف تو پراكنده مى‏ شدند » ( آل عمران 159 ) ❕علی ع از اوصافی از آنها یاد کرده است که برای همگان ظاهر و روشن بوده است ، همگان می دانستند که آن دو تند خوی و بد اخلاق هستند ، و نمی توانند حامیانی را گرد خود جمع کنند ، یاد کردن از اوصاف ظاهر و آشکار افراد ، قبح و بدی ندارد ، چنان که امام صادق ع فرمود ؛ « الغِيبَةُ أن تقولَ في أخيكَ ماسَتَرَهُ اللَّهُ علَيهِ، وأمّا الأمرُ الظاهِرُ فيهِ مِثلُ الحِدَّةِ والعَجَلَةِ فلا » « غيبت آن است كه درباره برادرت چيزى بگويى كه خداوند آن را پوشيده نگه داشته است، اما [سخن گفتن از] خصلتهاى آشكارى چون تندخويى و شتابزدگى، غيبت نيست. » 📚الکافی ج 2 ص 358 _ وسائل الشیعه ج 12 ص 288 2⃣علی ع می گوید که عباس و عقیل پیر بودند ، و به واسطه پیری ، عاجز و ناتوان بوده و در برابر جوانان و قدرتمندان ، خوار و ذلیل بودند و قدرتی نداشتند که بخواهند یاری مرا کنند . همینطور چون آن دو تازه مسلمان شده بودند ، جایگاه اجتماعی نداشتند که بتوانند یاورانی برای من جمع کنند . @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir
🤔 ❔در تاریخ و احادیث آمده خانواده حضرت علی علیه السلام در زمان هایی گرسنگی میکشیدند و چیزی در خانه نداشتند ایا این وضعیت زمانی بود که حضرت علی علیه السلام همانطور که در تاریخ هست دارای نخلستان بودند و جزء ثروتمندان محسوب میشدند ولی مال خود را انفاق میکردند؟ واینکه ما خیلی وقت ها شنیدیم که خانواده حضرت و خودشان غذای اندکی در طول روز میل میکردند و سختی میکشیدند و درعین حال اموال خود را انفاق میکردند , این با این مسئله که در اسلام بسیار سفارش شده که مسلمان باید آسایش داشته باشد و به جسم خود رسیدگی کند تناقض ندارد ❗️❗️ 💠💠 ❕در این شکی نیست که علی علیه السلام ، اسوه انفاق و ایثار بوده اند و بارها خداوند ایشان را در قرآن ، به خاطر انفاقهایشان ستوده است . 👌در آيه 274 سوره «بقره» مى‏ خوانيم ؛ « الَّذينَ يُنْفِقُونَ امْوالَهُمْ بِاللَّيلِ وَالنَّهارِ سِرّاً وَ عَلانِيَةً فَلَهُمْ اجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَلَا خوفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ » «كسانى كه اموال خود را، شب يا روز، پنهان يا آشكار، انفاق مى كنند، مزدشان نزد پروردگارشان (محفوظ) است؛ نه ترسى بر آنهاست، و نه اندوهگين مى شوند». 👌ابن عبّاس مى‏ گويد ؛ « اين آيه درباره على بن ابيطالب عليه السلام نازل شد او فقط چهار درهم داشت؛ درهمى را درشب، و درهمى را در روز، و درهمى را آشكارا، و درهمى را پنهان در راه خدا انفاق كرد. رسول خدا فرمود: «ما حَمَلَكَ عَلى هذا؟» «چه چيز تو را بر اين كار واداشت؟». عرض كرد: «حَمَلَنى عَلَيْها رَجاءَ انْ اسْتَوجِبُ عَلَى اللَّهِ ماوَعَدَنى»: «براى اين بود كه وعده‏اى را كه خدا به من داده است استحقاق پيدا كند». رسول خدا فرمود: «الا ذلِكَ لَكَ»: «آگاه باش كه اين وعده درباره تو تحقّق يافت»، در اين هنگام آيه فوق نازل گشت. » ❕اين حديث را حاكم حسكانى در شواهد التنزيل به اضافه هفت حديث ديگر به همين مضمون از طرق مختلف آورده است. 📚شواهد التنزیل ، ج 1 ص 109 _ 115 ❕سيوطى در الدّرالمنثور از طرق متعدّد، همين مضمون را از ابن عبّاس نقل مى ‏كند، كه اين آيه درباره على بن ابيطالب عليه السلام نازل شده چهار درهم داشت، درهمى را در شب، و درهمى را در روز، و درهمى را پنهان و درهمى را آشكارا انفاق كرد، و اين آيه نازل شد. 📚الدر المنثور ج 1 ص 363 👌معنى اين حديث آن است كه على عليه السلام براى جلب خشنودى خداوند مسأله انفاق از هر درى وارد مى‏ شد؛ اوّلًا: آنچه در بساط داشت در راه خدا انفاق كرد، ثانياً در شب و در حال مختلف (پنهان و آشكار) انفاق كرد، و در روز نيز در دو حالت محتلف (پنهان و آشكار) انفاق نمود؛ اين ايثار و اخلاص آميخته با اشتياق فراوان براى جلب رضاى خداوند از هر طريق ممكن، مقبول درگاه الهى واقع شد و آيه شريفه نازل گشت. 📚پیام قرآن ج 9 ص 352 ❕همینطور خداوند می فرماید ؛ « وَ مَثَلُ الَّذِينَ يُنْفِقُونَ أَمْوالَهُمُ ابْتِغاءَ مَرْضاتِ اللَّهِ وَ تَثْبِيتاً مِنْ أَنْفُسِهِمْ كَمَثَلِ جَنَّةٍ بِرَبْوَةٍ أَصابَها وابِلٌ فَآتَتْ أُكُلَها ضِعْفَيْنِ فَإِنْ لَمْ يُصِبْها وابِلٌ فَطَلٌّ وَ اللَّهُ بِما تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ » « و (كار) كسانى كه اموال خود را براى خشنودى خدا، و تثبيت (ملكات انسانى در) روح خود، انفاق مى‏ كنند، همچون باغى است كه در نقطه بلندى باشد، و بارانهاى درشت به آن برسد، (و از هواى آزاد و نور آفتاب، به حد كافى بهره گيرد،) و ميوه خود را دو چندان دهد (كه هميشه شاداب و با طراوت است.) و خداوند به آنچه انجام مى‏ دهيد، بيناست. » ( بقره 265 ) ❕امام صادق ع فرمود که این آیه در شان علی ع نازل شد ؛ 📚بحار الانوار ج 36 ص 61 👌وضع مسلمانان در ابتداى ظهور اسلام و در مكّه عموماً، وضع مناسبى نبود، بلكه وضع اقتصادى غالب مسلمانان ناگوار بود، مخصوصاً در مكّه كه در محاصره اقتصادى نيز بودند، ولى هر چه بر عمر اسلام مى‏ گذشت وضع مالى آنها رو به بهبود مى ‏رفت، هنگامى كه به مدينه مهاجرت كردند و از چنگال حصر اقتصادى مشركان مكّه رهايى يافتند، و از سوى ديگر به كشت و زرع و تجارت پرداختند گشايشى در زندگى آنها به وجود آمد و با سرازير شدن غنائم جنگى زندگى آنها رونق بيشترى گرفت، بگونه ‏اى كه اواخر عمر مبارك پيامبر اسلام وضع غالب مسلمانان از نظر اقتصادى خوب بود . 📚آیات ولایت در قرآن ، مکارم شیرازی ، ص 103 ❕ادامه 👇
🔸ادامه 👇 ❕علی ع در همان ابتدای هجرت که وضع مالی خوبی نداشت ، در همانچه که داشت ، ایثار می کرد و دیگران را بر خود مقدم می داشت . ایثار و مقدم داشتن دیگران بر خود ، مورد تاکید قرآن و سنت است ، خداوند می فرماید ؛ «و براى كسانى كه در دار الهجرة (سرزمين مدينه) و در خانه ايمان، قبل از مهاجران، مسكن گزيدند، آنها كسانى را كه به سويشان هجرت كنند دوست مى‏ دارند و در دل خود نيازى به آنچه به مهاجران داده شده احساس نمى‏ كنند، و آنها را بر خود مقدم مى ‏دارند هر چند شديدا فقير باشند، كسانى كه خداوند آنها را از بخل و حرص نفس خويش بازداشته رستگارند. » ( حشر 9 ) ❕و می فرماید ؛ « ( نیکوکاران ) ، مال (خود) را با علاقه‏ اى كه به آن دارند به خويشاوندان و يتيمان و مسكينان و واماندگان در راه و سائلان و بردگان انفاق مى ‏كنند » ( بقره 177 ) 👌پیامبر گرامی نیز همگان را دعوت به ایثار و مقدم داشتن دیگران بر خود می کردند ، چنان که در روایت آمده است که فرمود ؛ « هر كه ديگران را بر خود مقدّم بدارد، خداوند در روز قيامت، در ورود به بهشت، او را مقدّم مى‏ دارد». 📚مجمع البیان ج 2 ص 792 ❕على بن سويد می گوید ؛ « به امام كاظم عليه السلام گفتم: به من سفارشى كن. فرمود: «تو را به پروامندى از خدا سفارش مى‏ كنم». آن گاه سكوت كرد. من از تنگ‏دستى خود، نزد او شِكوه كردم و گفتم: به خدا سوگند، برهنه‏ ام و برهنگى‏ ام به جايى رسيده كه فلانى، دو جامه خويش را از تَنَش در آورْد و به من پوشاند! فرمود: «روزه بگير و صدقه بده». گفتم: از آنچه برادرانم به من عطا مى‏ كنند، هرچند اندك، صدقه بدهم؟ فرمود: «آنچه را كه خداوند، روزى تو مى‏ كند، صدقه بده، هرچند ايثار كنى [و خودت به آن، محتاج باشى‏]». 📚الكافي ج 4 ص 18 ❕« مردى نزد پيامبر آمد و از گرسنگى شكوِه كرد. رسول خدا كسى را به خانه ‏هاى همسران خود فرستاد. امّا آنان گفتند: جز آب چيزى نداريم. رسول خدا فرمود ؛ « چه كسى امشب اين مرد را ميهمان مى ‏كند؟ على بن ابى طالب عليه السلام عرض كرد: يا رسول اللَّه! من او را ميهمان مى‏ كنم. سپس نزد فاطمه آمد و گفت: غذا چه دارى ، اى دخت رسول خدا؟ فاطمه عرض كرد: جز غذاى كودكان چيزى نداريم، امّا ميهمان را بر خويشتن مقدم مى ‏داريم. آن حضرت فرمود ؛ « اى دخت محمّد! بچّه‏ ها را بخوابان وچراغ را خاموش كن. چون بامداد على ع نزد پيامبر ص آمد و ماجرا را برايش گفت ديرى نپاييد كه خداوند عز و جل آيه «و از خود گذشتگى مى ‏كنند ، هر چند خود نیازمند باشد» را نازل فرمود. 📚أمالي ، طوسي ، ص 185 ❕بنابراین ، اگر علی ع ، در عین نیاز و تنگدستی ، دیگران را بر خود مقدم می کرد ، مطابق با حکم خداوند و رسولش عمل می کرد ، یعنی عمل به ایثار لذا مورد مدح و ستایش خداوند واقع می شد . 👌ایشان پس از رفع تنگدستی نیز انفاق و صدقه را ترک نکرد ، چنان که در مورد ایشان نقل شده است ؛ «اعْتَقَ الْفَ مَمْلُوكٍ مِنْ كَدِّ يَدِه‏ » « على عليه السلام از حاصل دسترنج خويش هزار برده آزاد كرد.» 📚بحار الأنوار، ج 41، ص 43. ❕در نقل دیگری از امام صادق ع نقل شده است ؛ « علی ع هزار برده را از دسترنج خودش آزاد کرد ، جماعتی زیاد ... مردی در نزد علی ع بار بسیار نخل را دید ، پرسید که این ها چیست ؟ علی ع فرمود صد هزار نخل خرما ، علی ع همه را غرس کرد و همه را در راه خدا داد و حتی یک هسته خرما را هم نگاه نداشت ، این نخل ها از اوقاف علی ع است ، مالی را در خیبر و وادی القری وقف کرد ... صد چاه را در منطقه ینبع خارج کرد و وقف حجاج کرد ، که تا امروز باقی است ، چاههای ( بسیاری ) را در طریق مکه و کوفه و ... ( حفر کرد و وقف کرد ) » 📚مناقب آل ابی طالب ، ج 2 ص 123 @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir