eitaa logo
پرسمان اعتقادی ( شیعه پاسخ )
6.3هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
221 ویدیو
52 فایل
❕بزرگترین مجموعه محتوایی پاسخ به شبهات در فضای مجازی ! 🔶 پاسخگویی توسط اساتید حوزه با سبکی نوین !!! طرح شبهه و سوال : @poorseman
مشاهده در ایتا
دانلود
🤔 ❔اندر حكايت امام اول شيعيان در كتاب سليم ابن قيس كه اولين كتاب تاريخى شيعيان است حكايتى را از على نقل كرده است . : قال علي بن ابي طالب: و بقیت بین جلفین جافیین ذلیلین حقیرین عاجزین العباس و عقیل، و کانا قریبی العهد بکفر . : علي بن ابي طالب ميگويد: کسی برایم نماند مگر من بودم و دو عامى تندخوى بدبخت ناتوان خوار و ذلیل ، عباس و عقیل، که تازه از کفر به اسلام روى آورده بودند . ▪️از ديد علی بن ابی طالب، عموی پیامبر که تنها یاور علی مانده بود. فردی بدبخت و ناتوان و ذلیل بوده است!! که حتی اگر چنین چيزى بوده نیز ادب حکم و احترام به بزرگتر اقتضا ميكرد وى مراعات كند ولی علی ادب را رعایت نمیکند و متعجب است که چرا کسی وی را حمایت نکرده است ❗️❗️ 💠💠 ❕مطابق برخی از نقلها ، عباس و عقیل ، مورد مدح پیامبر قرار گرفته بودند و پیامبر گرامی دستور به حسن رفتار با آنها را می داد . 👌شيخ طوسى از جابر انصارى روايت كرده است كه ؛ « عبّاس مرد بلند قامت و خوش رو بود، روزى به خدمت حضرت رسول خدا آمد، چون حضرت را نظر بر او افتاد تبسّم نمود و فرمود كه: اى عمّ تو صاحب جمالى. عبّاس گفت: يا رسول اللّه! جمال مرد به چه چيز است؟ فرمود: به راستى گفتار در حقّ. پرسيد كه كمال مرد به چه چيز است؟ فرمود كه: پرهيزكارى از محرّمات و نيكى خلق. » 📚امالی طوسی ص 497 ❕از امام رضا عليه السّلام روايت شده است که پیامبر گرامی فرمود ؛ «حرمت مرا در حقّ عبّاس رعايت كنيد كه او بقيّه پدران من است. » 📚بحار الانوار ج 22 ص 286 _ امالی طوسی ص 362 ❕و فرمود ؛ « هر كه آزار كند عباس را آزار من كرده است زيرا كه عمّ آدمى شبيه پدر است‏ » 📚امالی طوسی ص 273 ❕همینطور در مورد عقیل این نقل مشهور است که ؛ « روزى على بن ابى طالب از رسول خدا پرسيد كه: يا رسول اللّه! آيا تو عقيل‏ را دوست مى‏ دارى؟ فرمود: بلى و اللّه او را دوست مى‏ دارم به دو دوستى يكى دوستى او و ديگر آنكه ابو طالب او را دوست مى‏ داشت، و بدرستى كه فرزندان او كشته خواهند شد در محبت فرزندان تو و ديده ‏هاى مؤمنان بر ايشان خواهد گريست و ملائكه مقربان بر ايشان صلوات خواهند فرستاد. پس رسول خدا آن قدر گريست كه آب ديده ‏اش بر سينه ‏اش جارى شد و فرمود: به خدا شكايت مى‏ كنم آنچه به اهل بيت من خواهد رسيد بعد از من‏ » 📚امالی صدوق ص 111 👌البته نقلهایی در مذمت آن دو وارد شده است ، چنان که علامه مجلسی می گوید ؛ « در باب احوال عباس و مدح و ذم او احاديث متعارض است، اكثر علما به خوبى او ميل نموده ‏اند و آنچه از احاديث ظاهر مى ‏شود آن است كه او در مرتبه كمال ايمان نبوده است و عقيل‏ نيز به او شبيه است‏ » 📚حیاه القلوب ج 4 ص 1590 ❕بی شک امیر مومنان که نفس پیامبر است ؛ 📚بحار الانوار ج 40 ص 26 👌هیچگاه بر خلاف امر پیامبر گرامی ، عباس و عقیل را مورد آزار قرار نمی دهد ، با توجه به این مقدمه در پاسخ به ملحد یاد آور می شویم ؛ ❕در کافی شریف نقل است که سدیر می گوید ؛ 👌« خدمت امام باقر عليه السّلام بوديم، سخن از امورى به ميان آمد كه مردم پس از پيامبر پديد آوردند، و اينكه چقدر امير المؤمنين عليه السّلام را خرد كردند. مردى از آن جماعت گفت: خداوند روزگارت را سامان بخشد، در آن هنگام ارجمندى و عدّه‏ بنى هاشم چه شده بود؟ امام باقر عليه السّلام فرمود ؛ « در آن روزگار چه كسى از بنى هاشم باقى مانده بود؟! تنها جعفر و حمزه بودند كه در گذشته بودند و تنها دو مرد ناتوان و خوار و نو اسلام يعنى عبّاس و عقيل حضور داشتند كه آنها هم از طلقاء ( و آزاد شدگان ) ، بودند. بخدا سوگند اگر حمزه و جعفر در صحنه مى ‏بودند آن دو نفر [ابو بكر و عمر] به خلافت دست نمى ‏يافتند، و اگر آن دو شاهد كارهاى ابو بكر و عمر بودند آنها را از ميان مى‏ بردند. » 📚الکافی ج 8 ص 190 🔸ادامه 👇
🔸ادامه 👇 ❕در نقل مورد استناد معاند چنین آمده است که علی ع فرمود ؛ « وقتى پيامبر از دنيا رفت مردم به ابو بكر تمايل نشان دادند و با او بيعت كردند در حالى كه من مشغول غسل و دفن آن حضرت بودم. سپس به قرآن مشغول شدم و با خود قسم ياد كردم كه عبا بر دوش نيندازم مگر براى نماز تا آنكه همه قرآن را در يك كتاب جمع كنم، و اين كار را انجام دادم. ❕سپس فاطمه را سوار كردم و دست دو پسرم حسن و حسين را گرفتم، و احدى از اهل بدر و سابقه داران از مهاجرين و انصار را فراموش نكردم مگر آنكه آنان را در باره حقّ خود قسم دادم و به يارى خويش دعوت نمودم. ولى از همه مردم جز چهار نفر نداى مرا اجابت نكردند كه سلمان و ابو ذر و مقداد و زبير بودند. همراه من كسى از اهل بيتم نبود كه با كمك او بجنگم و قوّت بگيرم. حمزه در روز احد و جعفر در روز موته كشته شده بودند » ❕در ادامه علی ع سخن از عباس و عقیل ، به میان می آورد که در ادامه این فراز مورد بررسی ما قرار می گیرد . علی ع در پایان فرمود ؛ «لذا مرا مجبور كردند و بر من غالب شدند. من هم سخنى را كه هارون به برادرش گفته بود گفتم: «اى پسر مادرم، اين قوم مرا ضعيف شمردند و نزديك بود مرا بكشند » 📚کتاب سلیم بن قیس ، ج 2 ص 665 👌در فرازی که معاند به آن استناد کرد ، علی ع در وصف عباس و عقیل فرمود ؛ « َ بَقِيتُ بَيْنَ جِلْفَيْنِ جَافِيَيْنِ ذَلِيلَيْنِ حَقِيرَيْنِ [عَاجِزَيْنِ‏] » ❕جلفین از ماده « جلف » ، به مرد خشن و تندخوی گفته می شود ؛ 📚ترجمه معجم الوسیط ، ج 1 ص 270 👌جافیین هم از ماده « جفا » ، به افراد تند خوی و بد اخلاق اطلاق می شود ؛ 📚همان منبع ، ص 264 👌علی ع می فرماید که عباس و عقیل ، تندخوی و بد اخلاق بودند و به واسطه پیری ، عاجز و ناتوان و خوار بوده و اساسا توانایی و قدرت یاری مرا نداشتند ، یعنی حضرت در بیان چرایی این نکته است که چرا از حمایت عباس و عقیل برای مقابله با ابوبکر و عمر بهره نگرفته است ، و می فرماید ؛ 1⃣آن دو خشن و بد اخلاق بودند ، و به واسطه اخلاق ناخوشایندشان ، نمی توانستند افرادی را دور خود جمع کنند ، تا حامی من باشند ، دیگران به خاطر اخلاق تند عباس و عقیل از اطراف آن دو پراکنده شده بودند ، چنان که خداوند خطاب به پیامبر گرامی می فرماید ؛ « فَبِما رَحْمَةٍ مِنَ اللَّهِ لِنْتَ لَهُمْ وَ لَوْ كُنْتَ فَظًّا غَلِيظَ الْقَلْبِ لانْفَضُّوا مِنْ حَوْلِك‏ » « از پرتو رحمت الهى در برابر آنها نرم (و مهربان) شدى و اگر خشن و سنگدل بودى از اطراف تو پراكنده مى‏ شدند » ( آل عمران 159 ) ❕علی ع از اوصافی از آنها یاد کرده است که برای همگان ظاهر و روشن بوده است ، همگان می دانستند که آن دو تند خوی و بد اخلاق هستند ، و نمی توانند حامیانی را گرد خود جمع کنند ، یاد کردن از اوصاف ظاهر و آشکار افراد ، قبح و بدی ندارد ، چنان که امام صادق ع فرمود ؛ « الغِيبَةُ أن تقولَ في أخيكَ ماسَتَرَهُ اللَّهُ علَيهِ، وأمّا الأمرُ الظاهِرُ فيهِ مِثلُ الحِدَّةِ والعَجَلَةِ فلا » « غيبت آن است كه درباره برادرت چيزى بگويى كه خداوند آن را پوشيده نگه داشته است، اما [سخن گفتن از] خصلتهاى آشكارى چون تندخويى و شتابزدگى، غيبت نيست. » 📚الکافی ج 2 ص 358 _ وسائل الشیعه ج 12 ص 288 2⃣علی ع می گوید که عباس و عقیل پیر بودند ، و به واسطه پیری ، عاجز و ناتوان بوده و در برابر جوانان و قدرتمندان ، خوار و ذلیل بودند و قدرتی نداشتند که بخواهند یاری مرا کنند . همینطور چون آن دو تازه مسلمان شده بودند ، جایگاه اجتماعی نداشتند که بتوانند یاورانی برای من جمع کنند . @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir
🤔 ❔در تاریخ و احادیث آمده خانواده حضرت علی علیه السلام در زمان هایی گرسنگی میکشیدند و چیزی در خانه نداشتند ایا این وضعیت زمانی بود که حضرت علی علیه السلام همانطور که در تاریخ هست دارای نخلستان بودند و جزء ثروتمندان محسوب میشدند ولی مال خود را انفاق میکردند؟ واینکه ما خیلی وقت ها شنیدیم که خانواده حضرت و خودشان غذای اندکی در طول روز میل میکردند و سختی میکشیدند و درعین حال اموال خود را انفاق میکردند , این با این مسئله که در اسلام بسیار سفارش شده که مسلمان باید آسایش داشته باشد و به جسم خود رسیدگی کند تناقض ندارد ❗️❗️ 💠💠 ❕در این شکی نیست که علی علیه السلام ، اسوه انفاق و ایثار بوده اند و بارها خداوند ایشان را در قرآن ، به خاطر انفاقهایشان ستوده است . 👌در آيه 274 سوره «بقره» مى‏ خوانيم ؛ « الَّذينَ يُنْفِقُونَ امْوالَهُمْ بِاللَّيلِ وَالنَّهارِ سِرّاً وَ عَلانِيَةً فَلَهُمْ اجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَلَا خوفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ » «كسانى كه اموال خود را، شب يا روز، پنهان يا آشكار، انفاق مى كنند، مزدشان نزد پروردگارشان (محفوظ) است؛ نه ترسى بر آنهاست، و نه اندوهگين مى شوند». 👌ابن عبّاس مى‏ گويد ؛ « اين آيه درباره على بن ابيطالب عليه السلام نازل شد او فقط چهار درهم داشت؛ درهمى را درشب، و درهمى را در روز، و درهمى را آشكارا، و درهمى را پنهان در راه خدا انفاق كرد. رسول خدا فرمود: «ما حَمَلَكَ عَلى هذا؟» «چه چيز تو را بر اين كار واداشت؟». عرض كرد: «حَمَلَنى عَلَيْها رَجاءَ انْ اسْتَوجِبُ عَلَى اللَّهِ ماوَعَدَنى»: «براى اين بود كه وعده‏اى را كه خدا به من داده است استحقاق پيدا كند». رسول خدا فرمود: «الا ذلِكَ لَكَ»: «آگاه باش كه اين وعده درباره تو تحقّق يافت»، در اين هنگام آيه فوق نازل گشت. » ❕اين حديث را حاكم حسكانى در شواهد التنزيل به اضافه هفت حديث ديگر به همين مضمون از طرق مختلف آورده است. 📚شواهد التنزیل ، ج 1 ص 109 _ 115 ❕سيوطى در الدّرالمنثور از طرق متعدّد، همين مضمون را از ابن عبّاس نقل مى ‏كند، كه اين آيه درباره على بن ابيطالب عليه السلام نازل شده چهار درهم داشت، درهمى را در شب، و درهمى را در روز، و درهمى را پنهان و درهمى را آشكارا انفاق كرد، و اين آيه نازل شد. 📚الدر المنثور ج 1 ص 363 👌معنى اين حديث آن است كه على عليه السلام براى جلب خشنودى خداوند مسأله انفاق از هر درى وارد مى‏ شد؛ اوّلًا: آنچه در بساط داشت در راه خدا انفاق كرد، ثانياً در شب و در حال مختلف (پنهان و آشكار) انفاق كرد، و در روز نيز در دو حالت محتلف (پنهان و آشكار) انفاق نمود؛ اين ايثار و اخلاص آميخته با اشتياق فراوان براى جلب رضاى خداوند از هر طريق ممكن، مقبول درگاه الهى واقع شد و آيه شريفه نازل گشت. 📚پیام قرآن ج 9 ص 352 ❕همینطور خداوند می فرماید ؛ « وَ مَثَلُ الَّذِينَ يُنْفِقُونَ أَمْوالَهُمُ ابْتِغاءَ مَرْضاتِ اللَّهِ وَ تَثْبِيتاً مِنْ أَنْفُسِهِمْ كَمَثَلِ جَنَّةٍ بِرَبْوَةٍ أَصابَها وابِلٌ فَآتَتْ أُكُلَها ضِعْفَيْنِ فَإِنْ لَمْ يُصِبْها وابِلٌ فَطَلٌّ وَ اللَّهُ بِما تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ » « و (كار) كسانى كه اموال خود را براى خشنودى خدا، و تثبيت (ملكات انسانى در) روح خود، انفاق مى‏ كنند، همچون باغى است كه در نقطه بلندى باشد، و بارانهاى درشت به آن برسد، (و از هواى آزاد و نور آفتاب، به حد كافى بهره گيرد،) و ميوه خود را دو چندان دهد (كه هميشه شاداب و با طراوت است.) و خداوند به آنچه انجام مى‏ دهيد، بيناست. » ( بقره 265 ) ❕امام صادق ع فرمود که این آیه در شان علی ع نازل شد ؛ 📚بحار الانوار ج 36 ص 61 👌وضع مسلمانان در ابتداى ظهور اسلام و در مكّه عموماً، وضع مناسبى نبود، بلكه وضع اقتصادى غالب مسلمانان ناگوار بود، مخصوصاً در مكّه كه در محاصره اقتصادى نيز بودند، ولى هر چه بر عمر اسلام مى‏ گذشت وضع مالى آنها رو به بهبود مى ‏رفت، هنگامى كه به مدينه مهاجرت كردند و از چنگال حصر اقتصادى مشركان مكّه رهايى يافتند، و از سوى ديگر به كشت و زرع و تجارت پرداختند گشايشى در زندگى آنها به وجود آمد و با سرازير شدن غنائم جنگى زندگى آنها رونق بيشترى گرفت، بگونه ‏اى كه اواخر عمر مبارك پيامبر اسلام وضع غالب مسلمانان از نظر اقتصادى خوب بود . 📚آیات ولایت در قرآن ، مکارم شیرازی ، ص 103 ❕ادامه 👇
🔸ادامه 👇 ❕علی ع در همان ابتدای هجرت که وضع مالی خوبی نداشت ، در همانچه که داشت ، ایثار می کرد و دیگران را بر خود مقدم می داشت . ایثار و مقدم داشتن دیگران بر خود ، مورد تاکید قرآن و سنت است ، خداوند می فرماید ؛ «و براى كسانى كه در دار الهجرة (سرزمين مدينه) و در خانه ايمان، قبل از مهاجران، مسكن گزيدند، آنها كسانى را كه به سويشان هجرت كنند دوست مى‏ دارند و در دل خود نيازى به آنچه به مهاجران داده شده احساس نمى‏ كنند، و آنها را بر خود مقدم مى ‏دارند هر چند شديدا فقير باشند، كسانى كه خداوند آنها را از بخل و حرص نفس خويش بازداشته رستگارند. » ( حشر 9 ) ❕و می فرماید ؛ « ( نیکوکاران ) ، مال (خود) را با علاقه‏ اى كه به آن دارند به خويشاوندان و يتيمان و مسكينان و واماندگان در راه و سائلان و بردگان انفاق مى ‏كنند » ( بقره 177 ) 👌پیامبر گرامی نیز همگان را دعوت به ایثار و مقدم داشتن دیگران بر خود می کردند ، چنان که در روایت آمده است که فرمود ؛ « هر كه ديگران را بر خود مقدّم بدارد، خداوند در روز قيامت، در ورود به بهشت، او را مقدّم مى‏ دارد». 📚مجمع البیان ج 2 ص 792 ❕على بن سويد می گوید ؛ « به امام كاظم عليه السلام گفتم: به من سفارشى كن. فرمود: «تو را به پروامندى از خدا سفارش مى‏ كنم». آن گاه سكوت كرد. من از تنگ‏دستى خود، نزد او شِكوه كردم و گفتم: به خدا سوگند، برهنه‏ ام و برهنگى‏ ام به جايى رسيده كه فلانى، دو جامه خويش را از تَنَش در آورْد و به من پوشاند! فرمود: «روزه بگير و صدقه بده». گفتم: از آنچه برادرانم به من عطا مى‏ كنند، هرچند اندك، صدقه بدهم؟ فرمود: «آنچه را كه خداوند، روزى تو مى‏ كند، صدقه بده، هرچند ايثار كنى [و خودت به آن، محتاج باشى‏]». 📚الكافي ج 4 ص 18 ❕« مردى نزد پيامبر آمد و از گرسنگى شكوِه كرد. رسول خدا كسى را به خانه ‏هاى همسران خود فرستاد. امّا آنان گفتند: جز آب چيزى نداريم. رسول خدا فرمود ؛ « چه كسى امشب اين مرد را ميهمان مى ‏كند؟ على بن ابى طالب عليه السلام عرض كرد: يا رسول اللَّه! من او را ميهمان مى‏ كنم. سپس نزد فاطمه آمد و گفت: غذا چه دارى ، اى دخت رسول خدا؟ فاطمه عرض كرد: جز غذاى كودكان چيزى نداريم، امّا ميهمان را بر خويشتن مقدم مى ‏داريم. آن حضرت فرمود ؛ « اى دخت محمّد! بچّه‏ ها را بخوابان وچراغ را خاموش كن. چون بامداد على ع نزد پيامبر ص آمد و ماجرا را برايش گفت ديرى نپاييد كه خداوند عز و جل آيه «و از خود گذشتگى مى ‏كنند ، هر چند خود نیازمند باشد» را نازل فرمود. 📚أمالي ، طوسي ، ص 185 ❕بنابراین ، اگر علی ع ، در عین نیاز و تنگدستی ، دیگران را بر خود مقدم می کرد ، مطابق با حکم خداوند و رسولش عمل می کرد ، یعنی عمل به ایثار لذا مورد مدح و ستایش خداوند واقع می شد . 👌ایشان پس از رفع تنگدستی نیز انفاق و صدقه را ترک نکرد ، چنان که در مورد ایشان نقل شده است ؛ «اعْتَقَ الْفَ مَمْلُوكٍ مِنْ كَدِّ يَدِه‏ » « على عليه السلام از حاصل دسترنج خويش هزار برده آزاد كرد.» 📚بحار الأنوار، ج 41، ص 43. ❕در نقل دیگری از امام صادق ع نقل شده است ؛ « علی ع هزار برده را از دسترنج خودش آزاد کرد ، جماعتی زیاد ... مردی در نزد علی ع بار بسیار نخل را دید ، پرسید که این ها چیست ؟ علی ع فرمود صد هزار نخل خرما ، علی ع همه را غرس کرد و همه را در راه خدا داد و حتی یک هسته خرما را هم نگاه نداشت ، این نخل ها از اوقاف علی ع است ، مالی را در خیبر و وادی القری وقف کرد ... صد چاه را در منطقه ینبع خارج کرد و وقف حجاج کرد ، که تا امروز باقی است ، چاههای ( بسیاری ) را در طریق مکه و کوفه و ... ( حفر کرد و وقف کرد ) » 📚مناقب آل ابی طالب ، ج 2 ص 123 @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir
👌کاربری سوال کرده است که در گروهها این پیام منتشر می شود که امام باقر ع فرموده اند ، اگر مومنی را دوستی داری ، او را از آمدن ماه رجب مطلع کن ❗️آیا این حدیث واقعیت دارد ❕ ❕این نسبت به امام باقر ع ، صحیح نیست و چنین روایتی در مجامع روایی ما وجود ندارد و نسبت دادن این سخن به امام باقر ع ، مصداق بارز دروغ بستن بر امامان ع می باشد . ❕امام باقر عليه السلام به ابو نعمان فرمود ؛ « اى ابو نعمان ، بر ما دروغى را نسبت مده، كه دين حنيف ... از تو سلب مى ‏شود كه تو- به ناگزير- نگاه داشته و سؤال خواهى شد. » 📚الکافی ج 2 ص 338 👌امام صادق علیه السلام فرمود ؛ « کسی که بر ما دروغ ببندد ، بر رسول خدا دروغ بسته است و کسی که بر رسول خدا دروغ ببندد ، بر خدا دروغ بسته است و کسی که بر خدا دروغ ببندد ، خداوند او را عذاب خواهد کرد » 📚وسائل الشیعه ج 12 ص 248 👌و فرمود ؛ « دروغ بستن بر خدا و رسول و اوصیاء ( پیامبر ) ، از گناهان کبیره است » 📚عقاب الاعمال ص 318 @Rahnamye_Behesht
👌پرسش و پاسخ های مرتبط با ماه مبارک رجب ؛ 1⃣کسی می گفت گناه کردن در ماه رجب دو برابر ماه های دیگر است ❕خواستم ببینم این حرف سندیت داره ❗️اساسا فلسفه این ناعدالتی چیست ❕❕ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/1982 2⃣برخی در سند دعای ماه رجب « یا من ارجوه لکل خیر...» اشکال می کنند و می گویند سند معتبری ندارد و می گویند متن دعا با اصول و عقاید مکتب؛ در تعارض است ؛مثلا به فراز ذیل توجه فرمایید : "آمنُ سَخَطَه عِندَ کُلِّ شَر" ای خدایی که از خشم تو در هر شری در امان هستیم . این فراز چه می گوید ؟ 👈 اگر منظور از شَرّ ، در این جا گناه و بدی و عصیان است؛ که این حرف کفر و باطل است؛ زیرا خشم خدا بر گناهکاران است . آیا زناکار عند الزنا ؛ شارب الخمر عند شرب الخمر ؛ سارق عند السرقه و. . . از خشم خدا در هنگام گناه در امان هستند ؟ نعوذبالله. اگر منظور از شر ، امور عادی مثل بیماری و ... است ، باز هم حرف باطلی است .اگر کسی مریض شود ؛ مثلا پایش بشکند و . . . خدا بر او خشم می گیرد؟ اهل البیت علیهم السلام و ... هم دچار این گونه بلیات می شدند .❓ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/1983 3⃣❓با توجه به رسیدن ماه رجب و اولین شب جمعه آن که لیله الرغائب است لطفا توضیح دهید که درست است که این شب به نام شب آرزوها مشهور است .آیا لیله الرغائب به معنای شب آرزوها است❕❕ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/1984 4⃣فردی که دارای گناهان زیادی است و هیچ گناهی نبوده مگر آنکه انجام داده است چگونه با خواندن یک نماز لیله الرغائب تمام گناهانش بخشیده میشود ❗️❗️ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/1985 5⃣این روزها برای اعتکاف ماه رجب ثبت نام صورت می گیرد .یکی می گفت تو اسلام تنها اعتکاف در ماه رمضان آمده و در ماه های دیگر مشروعیتش ثابت نیست و خداوند ثواب نمی دهد❕❕ 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/3534
🌺فرا رسیدن سالروز میلاد امام باقر علیه السلام را تبریک می گوییم . ❕پرسش و پاسخ های مرتبط با امام باقر علیه السلام ؛ 1⃣مقام و منزلت امام باقر را در نزد علمای اهل سنت بیان کنید و آیا راست است که امام اعظم اهل سنت ابوحنیفه قبل از شاگردی امام صادق افتخار شاگردی امام باقر علیهما السلام را داشته است❗️ 🌺https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/1265 2⃣یکی از ملحدین کلیپی برایم فرستاده است که در آن سخنران از قدرت امام باقر در تیر اندازی می گوید ، آنگاه به نحو تمسخر می گوید کارتون ها و فیلمهای هالیودی از روایات ائمه شیعه کپی برداری شده و برتری تیراندازی امام باقر از رابین هود و زورو ثابت می شود ❗️پاسخ چیست ❕ 🌺https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/1266 3⃣شيعيان ميگويند کلمه باقر يعنى شكافنده علمها ؛ امام باقر ميگويد؛ «فرشته اى روى خورشيد آب مى پاشد وگرنه شعله خورشيد زمين را مى سوزاند»فروع كافى ج ٣ ص ٢ قضاوت با خردمندان ❕ 🌺https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/1267 4⃣آیا حقیقت دارد که امام باقر ابوبکر و عمر را عادل می دانسته و لقب صدیق را به ابوبکر داده است ❕چرا شیعه بر خلاف رفتار امامش عمل می کند ❗️ 🌺https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/3083 🌺https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/3084 5⃣مادر امام باقر تمام معادلات آیزاک نیوتن رو به هم ریخت ❗️ به دیوار گفته به حق خدا و رسولش نباید بیافتی ❕ ❔مادر امام باقر تمام معادلات آیزاک نیوتن رو به هم ریخت ❗️ به دیوار گفته به حق خدا و رسولش نباید بیافتی ❕ 🌺https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/2324 6⃣فرار کردن امام باقر وسط مجلس خواستگاری به علت اینکه دختر مورد نظر قیافه زیبایی نداشته ❗️ 🌺https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/1449 7⃣ و پرواز با فيل گِلى .مستقيما به سراغ روايت ميروم تا ببينيم اين شاهكار روحانيون تشيع را ....❗️ 🌺https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/1146 8⃣آیا راست است که امام باقر اگر می دید در حال نماز حجاب گرفته است او را می زد تا با پوشش حجاب به زنان آزاد نگردد ❗️❗️ 🌺https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/3085 @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir
🤔 ❔امام علی: با زنان باسن درشت ازدواج کنید! اگر راضی نبودید مهریه‌شان با من! [منبع: الآداب الدینیة ٫ ترجمه عابدی ٫ ص۲۹۴] در برخی روایات دیگر اسلامگرایان آمده است که زنان باسن بزرگ نجیب ترند !!! 💠💠 👌در رابطه با چرایی توصیه برخی از روایات ، به ازدواج با زنان باسن بزرگ ، در گذشته توضیحاتی داده ایم ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2778 ❕هم اینک بر اساس اشکال مطرح شده در پرسش می افزاییم که توصیه به ازدواج با زنان باسن بزرگ ، از این نظر مورد تاکید واقع شده که چنین زنانی چون لگن بزرگتر و گشادتری دارند ، بهتر می توانند بچه بزایند و زایاترند و در هنگام زایمان درد کمتری می کشند و فرزندانشان هم بدون آنانکه فشار خاصی بر آنها وارد شود ، به دنیا می آیند ، فشارهایی که در صورت تنگی لگن مادر ، ممکن است ، موجب نقص عضو فرزند یا سایر عوارض گردد . 👌برخی در این رابطه می افزاید ؛ « در زایمان طبیعی سر بچه اولین بخشی است که وارد مجرای لگنی می‌شود، سپس از میان بخشی از لگن به نام حفره یا لگن میانی حرکت خود را ادامه می‌دهد و سرانجام از بخش خروجی به بیرون رهسپار می‌گردد.  استخوان‌های بزرگ ران به عنوان اهرمی کار می‌کند که لگن را برای باز شدن می‌کشد، در نتیجه قوس شرمگاهی باز می‌شود. استخوان دنبالچه نیز به سمت پشت رفته و راه را باز می‌کند و مسیر برای عبور بچه هموار می‌گردد. » 🌐https://b2n.ir/m59343 ❕بر همین اساس امام کاظم ع فرمود ؛ « علیکم بذوات الاوراک فانهن انجب » « بر شما باد به ازدواج با زنان باسن بزرگ ، زیرا آنان زایاترند » 📚الکافی ج 5 ص 334 _ التهذیب ج 7 ص 402 ❕معاند گمان کرده است که « انجب » در این روایت ، به معنای « نجیب تر » است ، در حالی که یکی از معانی این واژه « زایاتر بودن » است . 👌در کتاب لسان العرب می خوانیم ؛ « امراه منجاب ، ذات اولاد نجباء » « زن منجاب به معنای زن بچه زایی است که اولادی گزیده ( از نظر سلامت و صحت فرزند ) ، به دنیا می آورد » 📚لسان العرب ج 1 ص 748 ❕یا در نقلهای اهلسنت در مورد برخی آمده است ؛ « انجب اولادا » ؛ 📚الاربعین البلدانیه ، ابن عساکر ، ترجمه المولف ، ص 9 👌روشن است که واژه « نجب » در تعبیر فوق به معنای آوردن فرزند و اولاد است . ❕یا در مورد زنان بچه زا می گویند ؛ « انهن انجب اولادا » « آنان بچه زا ترند » 📚میزان الاعتدال ج 1 ص 562 _ لسان المیزان ج 2 ص 325 @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir
🤔 ❔قابل توجه مسلمین ناآگاهی که بی‌حجابی را مساوی با بی‌بند و باری می‌دانند: زنان محمد هم تا قبل از نزول حجاب بی‌حجاب بودند! [صحیح بخاری-حدیث شماره ۶۲۴۰] ← عمربن‌خطاب به رسول‌الله می‌گفت: زنان خود را در حجاب کن. آن حضرت این‌کار را نکرد! زنان پیامبر شبانگاه برای قضای حاجت به سوی مناصع (محل قضای حاجت) می‌رفتند. سوده بنت ضمعه (از زنان پیامبر) بیرون رفت و او زنی بلند قامت بود. عمربن‌خطاب که با مردم نشسته بود او را دید و‌ گفت: «ای سوده! تو را شناختم!». عمر به نزول آیه حجاب بسیار علاقه‌مند بود. سپس الله آیه حجاب را بر محمد نازل کرد! آیا زنان محمد نیز بی‌بند و بار بودند که حجاب نمی‌کردند؟! آیا محمد نیز بی‌غیرت بود که در مقابل اصرار دیگران به صدور دستور حجاب مخالفت میکرد ❗️❗️ 💠💠 👌نقل فوق از نقلهای جعلی اهلسنت است که آنان از روی فضیلت سازی برای عمر ، آن را جعل کرده اند ، چنان که روایات بسیاری برای فضیلت سازی خلفا جعل کرده تا جایی که این مساله مورد اعتراض علمای بزرگشان واقع شده است ، چنان که فیروز آبادی در خاتمه کتاب « سفر السعاده » ، ابوابی را گشوده است و مفصلا احادیث جعلی در فضائل ابوبکر و عمر را مورد نقد و رد قرار می دهد ؛ 📚سفر السعاده ج 2 ص 211 ❕همینطور ، عجلونی در « کشف الخفاء » ، ج 2 ص 419 ، روایات جعلی اهلسنت در فضائل خلفا را مورد نقد و اعتراض قرار می دهد ، و همینطور ابن القیم در « المنار المنیف ، ص 115 » 👌تهاونوی می گوید ؛ « ما می دانیم که جاعلان حدیث ، دروغ و جعل کرده اند ، در کثیری از فضائلی که در مورد ابوبکر و عمر و عثمان ، روایت می شود » « نحن نعلم انهم کذبوا فی کثیر مما یروونه فی فضائل ابی بکر و عمر و عثمان » 📚قواعد فی علوم الحدیث ص 444 ❕نقل مورد استناد معاند هم از نقلهای جعلی اهلسنت است که وانمود می کند که عمر در جریان سوده که برای قضای حاجت به محلی خلوت رفته بود ، متعرض او می شود و آیه حجاب در این جریان نازل می شود ، اما از آنجایی که دروغگو کم حافظه است ، در روایت جعلی دیگر ، مدعی می شوند که آیه حجاب به امر عمر در جریانی دیگر نازل شد ، چنان که نقل می کنند ؛ « عمر گفت یا رسول الله ، انسانهای نیک و بد بر تو وارد می شوند ، کاش همسرانت را دستور به حجاب می دادی ، پس خداوند آیه حجاب را نازل کرد » 📚صحیح بخاری ج 6 ص 148 ❔باید از جاعلان حدیث اهلسنت پرسید که آیه حجاب در جریان فوق نازل شد یا جریان سوده ❗️❗️ 👌باز در نقل دیگری ، خودشان تصریح می کنند که اساسا جریان نزول آیه حجاب ، ارتباطی با جریانات فوق و عمر بن خطاب نداشته است ، انس می گوید ؛ « من داناترین مردم به آیه حجاب می باشم ، شبی که رسول خدا با زینب ازدواج کرد ، غذائی درست کرد ، مردم پس از خوردن غذا نشسته و صحبت می کردند ، خداوند آیه حجاب را نازل کرد » 📚صحیح بخاری ج 6 ص 50 _ ج 8 ص 65 _ صحیح مسلم ج 2 ص 52 🔸ادامه 👇
🔸ادامه 👇 ❕اساسا مطابق نقلهای اهلسنت ، پیامبر گرامی در منزل خود « بیت الخلاء » و « دستشویی » داشته است و نیازی نبوده که همسران او برای دستشویی به خارج منزل بروند و مورد اعتراض عمر واقع شوند و آیه حجاب نازل شود❗️❗️ 👌بخاری نقل می کند ؛ « پیامبر وقتی وارد بیت الخلاء می شد ، می فرمود : اللهم انی اعوذ بک من الخبث و الخبائث ... » 📚صحیح بخاری ج 1 ص 45 👌مسلم نقل می کند ؛ « وقتی وارد کنیف و مستراح می شد ، می گفت اللهم انی اعوذ بک من الخبث و الخبائث » « اذا دخل الکنیف ... » 📚صحیح مسلم ج 1 ص 195 👌ابن عمر می گوید ؛ « وارد خانه حفصه شدم و مستراح و توالت پیامبر را دیدم » « دخلت بیت حفصه ...فرایت کنیف رسول الله ‌.... » 📚سنن بیهقی ج 1 ص 93 👌بنابراین با توجه به این که همسران پیامبر ، هریک در خانه خود ، مستراح داشته اند ، کذب جاعل حدیث که مدعی شده بود که همسران پیامبر بی حجاب برای دستشویی به بیرون منزل می رفتند و مورد اعتراض عمر واقع شدند ، روشن می شود . ❕اهلسنت در جریان آیه حجاب ، پیامبر را بی غیرت معرفی می کنند و عمر را غیرتمند ، تا جایی که هر چه عمر به پیامبر می گفت که به زنانت بگو ، حجاب را نگاه دارند ، پیامبر گوش نمی داد ❗️چنان که نقل می کنند ؛ « عمر به پیامبر می گفت که زنانت را در حجاب کن ، پیامبر به حرف او گوش نمیداد ، وحی موافق رای عمر نازل شد و پیامبر را امر کرد که زنانش را در حجاب وارد کند » « و امر الله تعالی نبیه ان یحجب نساءه » 📚صحیح بخاری ج 1 ص 46 ❕در حالی که خود اهلسنت نقل کرده اند که پیامبر گرامی ، غیورترین افراد بوده است ، چنان که بخاری نقل می کند که پیامبر گرامی می فرمود ؛ « من از سعد ، غیورترم و خداوند از من غیور تر است » « لانا اغیر منه و الله اغیر منی » 📚صحیح بخاری ج 6 ص 156 ❕می بینیم که پیامبر گرامی خودش را با غیرت ترین افراد معرفی می کند که تنها خداوند است که از نظر غیرت ، از پیامبر گرامی بالاتر است ، و اساسا معقول نیست که پیامبری که خداوند در وصفش می گوید ؛ «تو دارای خلق و خوی عظیم و برجسته ای هستی» (قلم 4 ) و می فرماید ؛« برای شما در زندگی و اخلاق رسول خدا اسوه نیکویی است» ( احزاب 21 ) ❕نسبت به حجاب زنانش بی غیرت باشد و عمر در این مساله از او با غیرت تر بوده و به پیامبر اعتراض کند که تو چرا غیرت نداری ❗️ 👌و از سوی دیگر ، چگونه عمر از پیامبر هم با غیرت تر می تواند باشد ، در حالی که زنان مسلمان را می زد ، به گونه ای که حجاب از سرشان می افتاد ❗️ چنان که نقل می کنند ؛ « چون خالد بن وليد مرد ، زنها در خانه ميمونه جمع شدند و شروع كردند به گريه كردن ، عمر آمد و شروع به زدن آنها با شلّاقش ، روسرى يكى از آنها افتاد، گفتند اى رهبر مسلمين روسرى او افتاد، گفت ول كنيد او را كه برايش احترامى نيست و او تعجب ميكرد از گفته او (لا حرمه لها) احترامى براى او نيست » 📚کنزالعمال ج 15 ص 730 ❕بنابراین ، نقل مورد استناد معاند از کتب اهلسنت ، طبق سایر روایات اهلسنت ، جعلی و مردود بوده است و هیچگاه پیامبر گرامی ص که غیورترین افراد بوده است ، نسبت به حجاب و پوشش زنان خود بی تفاوت نبوده است ، چنان که خود پیامبر ص می فرمود ؛ « پدرم ابراهیم با غیرت بود و من با غیرت تر از اویم ، خدا بینی مومنی را که غیرت ندارد به خاک مالد » 📚بحار الانوار ج 103 ص 248 @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir
👌کاربری در مورد ولنتاین ، پرسش کرده است ، در ذیل در این رابطه توضیح داده ایم ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/1951
⚫️شهادت امام هادی علیه السلام را تسلیت می گوییم . ⚫️مناقب و فضائل امام هادی علیه السلام ، از دیدگاه معاصران و دانشمندان مخالف ایشان را در نمایه زیر بخوانید ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/974
🤔 ❔پیامبر اسلام: پس از صرف غذا باید انگشتانتان را لیس بزنید بعد بشویید! [منبع: صحیح بخاری - حدیث شماره ۵۴۵۶] یک عمر تبلبغ کردند که پیامبر اسلام فرموده «النَّظَافَةُ مِنَ الْإِيمَانِ‌!» (پاکیزگی جزئی از ایمان است!) اما نگفتند که لیسیدن انگشتان پس از صرف غذا هم مصداق رعایت پاکیزگی نزد پیامبر اسلام است! به عبارتی پیامبر اسلام حتی در دستور به پاکیزگی و نظافت هم گاف داده و تصور میکرده لیس زدن انگشتان پس از صرف غذا یک کار بهداشتی محسوب میشه ❗️ 💠💠 👌معاندین هرزه گوی فضای مجازی مدعی اند که با دست غذا خوردن ، بهداشتی نیست ، در حالی که عموم مردم غذاهای نانی خصوصا در صبحانه را با دست تناول می کنند ، طبق استدلال اینان ، همه مردم کثیف اند و غیر بهداشتی رفتار می کنند ، یا مردمانی که در هند و سایر نقاط جهان ، با دست غذا می خورند ، همه کثیفند و تنها همین چند تن هرزه گویی ملحد فضای مجازی پاک و پاکیزه اند ❗️❗️ 👌این که پیامبر گرامی اسلام با دست غذا می خوردند و پس از غذا خوردن ، انگشتهای مبارک را می میکدند ، اختصاص به روایات اهلسنت ندارد ، در نقلهای شیعه آمده است ؛ « كانَ رَسولُ اللَّهِ صلى الله عليه و آله إذا فَرَغَ مِن طَعامِهِ، لَعِقَ أصابِعَهُ في فيهِ فَمَصَّها » « پيامبر خدا هر گاه غذايش را تمام مى‏ كرد، انگشتانش را در دهانش مى‏ چرخاند و مى‏ مكيد. » 📚المحاسن ص 443 ❕همینطور ، خطاب به علی ع می فرمود ؛ « آداب مستحب سفره عبارت است از نشستن روى پاى چپ، خوردن با سه انگشت، از جلوى خود خوردن، و ليسيدن انگشت‏ها » « أمَّا السُّنَّةُ: فَالجُلوسُ عَلَى الرِّجلِ اليُسرى‏، وَالأَكلُ بِثَلاثِ أصابِعَ، و أن يَأكُلَ مِمّا يَليهِ، ومَصُّ الأَصابِعِ. » 📚الفقيه ج 4 ص 355 ❕در نقل دیگر در مورد پیامبر گرامی آمده است ؛ « كانَ يَمينُهُ لِطَعامِهِ وشَرابِهِ وأخذِهِ وإعطائِه‏ » « دست راستش براى غذا و آب و گرفتن و دادن بود » 📚مكارم الأخلاق ج 1 ص 61 _ بحارالأنوار ، ج 16 ص 237 ❕و می فرمود ؛ « چون يكى از شما خوراكى خورد و انگشتش را مكد كه با آن خورده خدا عزّ و جلّ فرمايد ، بركت دهد خدا بتو » « إِذَا أَكَلَ أَحَدُكُمْ طَعَاماً فَمَصَّ أَصَابِعَهُ الَّتِي يَأْكُلُ بِهَا قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ بَارَكَ اللَّهُ فِيكَ » 📚الکافی ج 6 ص 297 ❕این که در این روایات به خوردن با دست و مکیدن آن تاکید شده است ، همه برای احترام و خضوع و شکرگزاری در برابر خداوند ، به خاطر نعماتهایش است ، تا به گونه ای خاضعانه از او تشکر کنیم و حتی اندک خوراکی که به دست چسبیده است ، بی استفاده نماند و اسراف نشود ، این عملکرد ، نهایت اظهار خضوع و شکرگزاری در برابر نعمات بیشمار خداوندی است ، چنان که در نقلی در مورد امام صادق ع آمده است ؛ « أَنَّهُ كَرِهَ أَنْ يَمْسَحَ الرَّجُلُ يَدَهُ بِالْمِنْدِيلِ وَ فِيهَا شَيْ‏ءٌ مِنَ الطَّعَامِ تَعْظِيماً لِلطَّعَامِ حَتَّى يَمَصَّهَا » « امام ع عليه السّلام کراهت داشت که كسى دستش را با حوله پاك كند و بر آن خوراكى باشد براى احترام خوراك ، تا آن را بمكد » 📚بحار الانوار ج 63 ص 405 ❕یا در نقل دیگری آمده است که امام صادق ع به مکیدن انگشتها ، پس از صرف غذا ، تاکید داشت ، در چرایی این عملکرد فرمود که می دانی چرا این کار را می کنم ؟ ؛ « مردمى بر نهر ثرثار زندگى داشتند و از خوراك خود كلوچه‏ ها ساختند و محل غائط بچه ‏هاشان را با آن پاك ميكردند، مردى عصا كشان بر آنها گذر كرد و ناگاه زنى يكى از آن كلوچه ‏ها را برداشته و محل غائط کودک را با آن پاك ميكرد، فرمودش از خدا بترس اين كار بر تو روا نيست، زن گفت: گويا ما را از ندارى و فقر ميترسانى؟ ... خداوند باران آسمان را از آنها دريغ داشت و نيازمند شدند به همان نانها كه بدانها محل غائط را پاك كرده بودند و آنها را با كشيدن ميان خود پخش ميكردند، و آنگه خدا به آنها رحم كرد و وضع پيشين را بدانها باز گردانيد. » «...حَبَسَ مِنْهُمْ بَرَكَةَ السَّمَاءِ فَاحْتَاجُوا إِلَى الَّذِي كَانُوا يُنَجُّونَ بِهِ صِبْيَانَهُمْ فَقَسَّمُوهُ بَيْنَهُمْ بِالْوَزْنِ قَالَ ثُمَّ إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ رَحِمَهُمْ فَرَدَّ عَلَيْهِمْ مَا كَانُوا عَلَيْهِ » 📚المحاسن ج 2 ص 587 🔸ادامه 👇
🔸ادامه 👇 ❕اسلام تاکید موکد بر شستن دستها ، قبل از غذا خوردن می کند ، روشن است که با عمل به این دستور ، خوردن غذا ، با دست پاک و شسته شده و تمیز ، هیچ مشکل بهداشتی ، ایجاد نمی کند ، چنان که علی ع فرمود ؛ « مَنْ أَرَادَ أَنْ يَكْثُرَ خَيْرُ بَيْتِهِ فَلْيَغْسِلْ يَدَهُ قَبْلَ الْأَكْلِ. » « هر کس می خواهد ، خیر خانه اش زیاد شود ، قبل از غذا خوردن ، دستهایش را بشوید » 📚وسائل الشیعه ج 24 ص 338 👌و فرمود ؛ « غَسْلُ الْيَدَيْنِ قَبْلَ الطَّعَامِ وَ بَعْدَهُ زِيَادَةٌ فِي الرِّزْقِ ... » « شستن دو دست قبل و بعد از غذا خوردن ، موجب زیادی رزق می گردد » 📚همان منبع ❕یافته های کنونی دانشمندان هم ، تاکید بر غذا خوردن با دست دارد ، چنان که مطابق یافته های جدید خود ، می نویسند ؛ « با دست غذا خوردن باعث افزایش گردش خون می شود ، با دست غذا خوردن جریان خون را افزایش می دهد ، با دست غذا خوردن ارتباط با غذا را تشدید می کند ( و در رفع بی اشتهایی موثر است ) ، با دست غذا خوردن باعث هضم بهتر می شود ، 5. مستقیما بر چاکرا تاثیر می گذارد ،نوک انگشتان به قلب، چشم سوم، شبکه عصبی ، گلو، اندام جنسی و ریشه ای چاکرا مرتبط هستند. و هنگامی که ما با دست ها غذا می خوریم، حرکت و لمس چاکرا فعال می شود و ما را به هر روش ممکن کمک می کند ، با دست غذا خوردن بهداشتی است ، ممکن است این جمله ، برای خیلی ها تهاجمی به نظر برسد، اما در مقایسه با قاشق و چوب غذاخوری، دستان انسان بیشتر بهداشتی است . برخلاف آنچه فکر می کنید افرادی که عادت به غذا خوردن با دست دارند پیش از آغاز خوردن غذا دست های شان را می شویند. البته بهداشت دست ها، همه جا یک عادت است ولی قاشق و چنگال عموما سریع شسته می شوند و همیشه هم کاملا تمیز نیستند ، متوجه می شوید غذا داغ است چون دستانتان مثل یک سنسور عمل می کند ، منطقا، زمانی که با قاشق یا چنگال غذا می خورید نمی توانید آنالیز کنید که چقدر غذا گرم است، اما وقتی با دست غذا می خورید، می توانید آن را (به لطف قدرت گیرنده ها )و محافظت از بافت های حساس زبان از سوزش، را درک کنید. ، با دست غذا خوردن برای کاهش خطر ابتلا به دیابت موثر است ، در صورتی که با دست غذا بخورید پس از اتمام، دستان خود را می‌شویید اما همچنان باکتری‌های بسیاری مفیدی بر سطح دست و انگشتانتان باقی می‌ماند و سبب از بین بردن سایر باکتری‌های مضر سطح پوست می شوند » 🌐https://b2n.ir/m60742 🌐https://b2n.ir/h18420 @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir
👌ملحد هرزه گو به پاسخ ذیل ما اشکال کرده است ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/3532 ❕که چرا علی و فاطمه علیهما السلام ، مهمان را بر خود و کودکان خود مقدم می داشتند و خودشان گرسنگی می کشیدند ، تا مهمان گرسنه نماند ، آیا این ظلم در حق امام حسن و حسین ع نیست ❗️ 👌او توجه ندارد که امام حسن و امام حسین ع ، در همچنین مواردی ، در عین کودکی ، خودشان پیشقدم می شدند و نیازمندان را بر خود مقدم می داشتند ، و خداوند نیز عملکرد آنان را می ستود ، چنان که این مساله در قضیه سوره انسان و نزول آیات در مدح انفاقهای اهلبیت ع مشهود است ، در ذیل گفته ایم ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/2598 👌چرا که آن بزرگواران از همان کودکی ، تحت تربیت الهی بوده اند و قلوبشان به نور علم و حکمت و کرامت نورانی بوده است ، چنان که در ذیل گفته ایم ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/180 ❕درک این سخن و عمل بر طبق آن ، برای معاندین هرزه گوی فضای مجازی که مفهوم انفاق و ایثار را نمی فهمند ، و یکبار نشده است که از خوشگذرانیهای خود برای کمک به نیازمندان بزنند ، خیلی مشکل است .
🤔 ❔شما در کانال با استدلال این که مکتبی به عنوان "طب اسلامی" وجود داره رو رد کردین من‌ جمله استدلالاتتون کلام شیخ صدوق راجب دسته بندیِ احادیثِ طبی هستش ، من‌ این متن شما رو به یه گروه فروارد کردم، اونجا گفتن که این پنج موردی که شیخ صدوق گفته، علاوه بر نفی طب اسلامی، فقه اسلامی رو هم رد میکنه!! لطفا اگه جوابی دارین بفرستین تا بهشون بگم ❗️❗️ 💠💠 👌در رابطه با روایات طبی اهل بیت علیهم السلام ، شیخ بزرگوار ما ، شیخ صدوق ، بیان روشن و صریحی دارد و در مقام بیان اعتقاد شیعه ، پیرامون احادیث طبی می فرماید ؛ « عقیده شیعه درباره اخبار و احادیثی که درباره طب رسیده آن است که این احادیث بر چند گونه اند ؛ 1⃣برخی از آنها با نظر به آب و هوای مکه و مدینه گفته شده اند و به کار بستن آنها در دیگر شرایط آب و هوایی درست نیست . 2⃣در برخی از آنها معصوم علیه السلام بر پایه آنچه از حال و طبع سوال کننده می دانسته پاسخ داده و از همان موضع فراتر نرفته است ، چه این که امام بیش از آن شخص به طبع وی آگاهی داشته است . 3⃣برخی از آنها را مخالفان با هدف زشت نمایاندن چهره مذهب در نگاه مردم در میان احادیث گنجانده اند . 4⃣در برخی از آنها سهوی از راوی حدیث سر زده است . 5⃣در برخی از آنها بخشی از حدیث حفظ شده و بخشی دیگر فراموش شده است . 📚اعتقادات الامامیه ص 115 ❕حال منتقدین این دیدگاه ، به دو مورد اول کلام شیخ صدوق اشکال کرده اند ، که اگر احادیث طبی متناسب با آب و هوای مردم مدینه و مکه و به حسب طبع مردمان همان مناطق ، صادر شده است ، و نمی توان در دیگر مناطق و افراد سایر نقاط جهان ، به کار گرفته شود ، این اشکال به احادیث فقهی هم وارد است ، یعنی امام ع ، دستورات و حلال و حرام ها را اختصاصی مردم مکه و مدینه بیان کرده باشد و دیگر ما نتوانیم به آن احادیث و حلال و حرام ها استدلال کرده و عمل کنیم ❗️❗️ 👌این سخن در نهایت سستی و بی پایگی است ، زیرا شریعت پیامبر گرامی و حلال و حرام ایشان که امامان علیهم السلام مروج آن بودند ، اختصاص به مردم مکه و مدینه در همان زمان نداشته است ، بلکه حلال و حرام ایشان که به مردم آن زمان بیان می کردند ، جهانی و تا روز قیامت برای تمام مردم بوده است ، چنان که امام صادق علیه السلام فرمود ؛ « جاءَ مُحَمَّدٌ صلى الله عليه و آله فَجاءَ بِالقُرآنِ وبِشَريعَتِهِ ومِنهاجِهِ، فَحَلالُهُ حَلالٌ إلى‏ يَومِ القِيامَةِ، وحَرامُهُ حَرامٌ إلى‏ يَومِ القِيامَةِ » « محمّد ص آمد و قرآن را و شريعت و روش خاصّ خود را آورد و از آن پس، حلال او تا روز قيامت، حلال و حرامش تا قيام قيامت، حرام است » 📚الكافي ج 2 ص 17 _ المحاسن ، ج 1 ص 420 _ بحار الأنوار ، ج 16 ص 353 👌و فرمود ؛ « إنَّ اللَّهَ تَبارَكَ وتَعالى‏ بَعَثَ مُحَمَّداً فَخَتَمَ بِهِ الأَنبِياءَ فَلا نَبِيَّ بَعدَهُ، وأَنزَلَ عَلَيهِ كِتاباً فَخَتَمَ بِهِ الكُتُبَ فَلا كِتابَ بَعدَهُ، أحَلَّ فيهِ حَلالًا، وحَرَّمَ حَراماً، فَحَلالُهُ حَلالٌ إلى‏ يَومِ القِيامَةِ، وحَرامُهُ حَرامٌ إلى‏ يَومِ القِيامِة، فيهِ شَرعُكُم، وخَبَرُ مَن قَبلَكُم وبَعدَكُم. » « خداوند- تبارك و تعالى- محمّد ص را فرستاد و سلسله پيامبران را بدو ختم كرد. بنا بر اين، بعد از او پيامبرى نيست. نيز كتابى را بر او فرو فرستاد و آن را پايان‏ بخشِ همه كتاب‏ها [ى آسمانى‏] قرار داد. بنا بر اين، پس از آن ديگر كتابى نمى‏ آيد. در اين كتاب، حلالى قرار داد و حرامى وضع كرد. پس حلال آن، تا قيام قيامت، حلال است و حرامش، تا قيام قيامت، حرام. شريعتِ (احكام و مقرّراتِ) شما در اين كتاب است و اخبار پيشينيان و پسينيانِ شما در آن آمده است. » 📚بحار الأنوار ج 93 ص 3 ❕قرآن نیز دعوت و هدایتهای هادیان الهی را جهانی برای تمام مردم دانسته و می فرماید ؛ « ( بگو) قرآن بر من وحی شده است تا شما و هرکس که دعوتم به او برسد را انذار دهم» ( انعام 19 ) ❕این که امامان گرامی علیهم السلام ، به اصحاب خود اجازه می دادند که می توانند به سراغ طبیبان یهودی و نصرانی بروند ، روشن ترین دلیل است بر این که ایشان یک مکتب طبی جامع ارائه نفرمودند و مثلا تمام دستورات طبی ایشان ، جهان شمول و فراگیر نبوده باشد ، لذا اجازه استفاده از طب دیگران را می دادند ، چنان که در روایتی از امام صادق ع آمده است ؛ « أنَّهُ سُئِلَ عَنِ الرَّجُلِ يُداويهِ اليَهودِيُّ وَ النَّصرانِيُّ، قالَ: لا بَأسَ بِذلِكَ، إنَّمَا الشِّفاءُ بِيَدِ اللّهِ تَعالى. » « از امام صادق عليه السلام در مورد اين كه مردى را يك يهود يا مسيحى درمان كند، پرسيدند. فرمود: «در اين كار، اشكالى نيست. شفا به دست خداوند متعال است». 📚دعائم الاسلام ج 2 ص 144 _ بحار الانوار ج 59 ص 73 _ مستدرک الوسائل ج 16 ص 437 _ الاصول السته عشر ، ص 359 🔸ادامه 👇
🔸ادامه 👇 👌در روایت دیگر آمده است ؛ « از امام باقر ع سوال کردم در مورد مردی که او را طبیب نصرانی یا یهودی درمان می کند و برای او ادویه ای تجویز می کند ، امام ع فرمود ، اشکالی ندارد ، شفاء تنها به دست خداوند است » 📚وسائل الشیعه ج 25 ص 226 ❕اما در بحث حلال و حرام و شریعت ، چون مکتب جامعی ارائه داده بودند ، اجازه رجوع به غیر خودشان را نمی دادند ، و می فرمودند ؛ « به شرق و غرب عالم بروید ، علم صحیحی نمی یابید ، جز آنچه که از نزد ما اهلبیت خارج شده باشد » « شرقا و غربا فلا تجدان علما صحیحا الا شیئا خرج من عندنا اهل البیت » 📚الکافی ج 1 ص 339 👌و می فرمودند ؛ « گرفتاری مردم بزرگ است ، اگر آنان را بخوانیم ، ما را اجابت نمی کنند و اگر آنان را رها کنیم ، جز از طریق ما هدایت نمی شوند » « بلیه الناس عظیمه ان دعونا لم یجیبونا و ان ترکناهم لم یهتدوا بغیرنا » 📚امالی صدوق ص 609 _ کنزالفوائد ج 2 ص 37 ❕امام باقر علیه السلام فرمود ؛ « اگر كسى همواره شب‏هايش را به عبادت بگذراند، و روزهايش را روزه بگيرد، و همه مالش را انفاق كند، و همه عمرش را حج بگزارد، امّا ولايت ولىّ خدا را نشناسد تا تحت ولايت او در آيد و همه كارهايش با راه‏نمايى او صورت بگيرد، بر عهده خداوند عز و جل نيست كه به او ثواب دهد، و از مؤمنان هم به شمار نمى ‏آيد » 📚الکافی ج 2 ص 18 👌به هر حال اگر مردم به امامان علیهم السلام پشت نمی کردند و از علوم واسع آنان بهره می برند و آنان را تحت فشار و مضیقه قرار نمی دادند ، می توانستند بیشتر از علوم غیبی ایشان در جنبه های مختلف و جوانب طبی استفاده کنند ، اما آنان به امامان پشت کردند و آنان را در فشار و مضیقه قرار دادند و کشتند و نتوانستند از علوم سرشار غیبی آنان بهره ببرند ، و آنچه هم که از روایات طبی آن بزرگواران به ما رسیده است ، در حدی نیست که به عنوان یک مکتب جامع طبی اسلام ، معرفی شود ، خصوصا آنکه برخی از همان روایات طبی هم که به ما رسیده است ، مطابق تحلیل شیخ صدوق ، قابل استفاده عمومی و کلی نیست . 👌خود آن بزرگواران هم در زندگی شخصی ، چنین اجازه ای نداشتند که از علوم غیبی در رفع مسائل شخصی استفاده کنند و با این که از طریق تعلیم الهی ، آگاه به طب بودند ، اما باز به طبیبان رجوع می کردند ، چرا که خداوند به آنان این اجازه را به صورت مطلق نداده بود که از علم و قدرت غیبی در مسائل شخصی استفاده کنند ، چنان که امام کاظم ع فرمود ؛ « خداوند قلوب امامان را محل اراده و خواست خودش قرار داده است . هر زمان خداوند چیزی را بخواهد آنان هم می خواهند و بدون اذن خداوند کاری نمی کنند» « ان الله جعل قلوب الائمه ، موردا لارادته ، فاذا شاء الله شیئا ، شاءوه ...» 📚بحار الانوار ج 5 ص 114 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/1897 ❕بر همین اساس نقل می کنند ؛ « به جهت معالجه زخم امير المؤمنين عليه السّلام، اطبّاء كوفه را جمع كردند، و عالم‏تر آنان در عمل جرّاحى شخصى بود كه او را اثير بن عمرو مى ‏گفتند، چون در جراحت امير المؤمنين عليه السّلام نگريست شش گوسفندى طلبيد كه تازه و گرم باشد، چون آن شش را حاضر كردند. رگى از آن بيرون كشيد آنگاه او را در شكاف زخم كرد در آن دميد تا اطرافش به اقصاى جراحت رسيد و لختى بگذاشت، پس برداشت و در آن نظر كرد، بعضى از سفيدى مغز سر آن حضرت را در آن ديد آن وقت به امير المؤمنين عليه السّلام عرض كرد كه وصيّت خود را بكن كه ضربت اين دشمن خدا كار خود را كرده و به مغز سر رسيده و ديگر كار از تدبير بيرون شده‏ است » 📚مقاتل الطالبيين، ص 23؛ بحار الأنوار، ج 42، ص 234 ❕« راوی می گوید ، خدمت حضرت هادى علیه السلام بودم . آن جناب را آبله گرفته بود به طبيب‏ گفتم «آب گرفت» به زبان فارسى ، در اين موقع امام عليه السّلام رو بمن نموده تبسم كرده فرمود خيال ميكنى كسى غير از تو فارسى را نميداند پزشك گفت فدايت شوم آقا شما فارسى ميدانيد؟ فرمود: آرى او بفارسى بتو گفت آبله ‏ها ، آب گرفت » 📚بحار الانوار ج 50 ص 136 ❕« روزى على بن جعفر، در نزد حضرت جواد عليه السّلام بود، در آن هنگام طبيب، براى رگ زدن نزد حضرت جواد عليه السّلام آمد، على بن جعفر برخاست و به حضرت جواد عليه السّلام گفت: اى آقاى من! بگذار طبيب اوّل رگ مرا بشكافد، بعد رگ تو را، تا تيزى آهن (نشتر) را قبل از تو من احساس كنم » 📚اختیار معرفه الرجال ج 2 ص 729 ❕در گذشته مفصل ، توضیحات در مورد طب اسلامی را داده ایم ؛ https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2561 https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2564 https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2565 https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/3354 @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir
پرسمان اعتقادی ( شیعه پاسخ )
❕ما در پاسخی در ذیل ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/3528 👌گفتیم که جنین در دوران حمل از خون مادر ، تغذیه می کند و به خاطر همین مادر در دوره حمل حیض نمی شود ، تا خون کافی برای تغذیه جنین داشته باشد ، و این که در روایت آمده است که جنین از خون حیض ، تغذیه می کند ، یعنی از خونی که قرار بود به صورت حیض خارج شود ، تغذیه می کند ، به این صورت که مادر دیگر حیض نمی شود و آن خون از بدنش به صورت حیض خارج نمی شود و تغذیه جنین می شود . ❕یکی از معاندین به ما اشکال کرده است که در دوره حاملگی ، اصلا خون قاعدگی و حیض وجود ندارد که جنین بخواهد از آن تغذیه کند ، پس چگونه در روایت آمده است که جنین از خون حیض تغذیه می کند ❗️ 👌در حالی که گفتیم که چون آن خون قرار بود، به صورت حیض از مادر خارج شود ، اما خداوند به خاطر تغذیه جنین مانع آن شد ، لذا به اعتبار « ما یکون و آینده » ، تعبیر به خون حیض در مورد آن شده است ، و چنین تعبیری ، یکی از جنبه های رعایت قواعد بلاغی در کلام است ، و چون امامان علیهم السلام از بلیغ ترین و فصیح ترین مردم بودند ؛ « کان افصح الناس _ عجزت الفصحاء ... عن وصف شان الاولیاء » 📚عیون الاخبار ج 2 ص 228 _ بحار الانوار ج 25 ص 171 ❕این قواعد بلاغی را در کلام رعایت می کردند . توضیح قاعده مذکور ؛ 👌در بحث مجاز لغوی مفرد مرسل و علاقه های آن که در بلاغت بحث می شود ، یک مورد « علاقه اعتبار ما یکون » است . ❕در توضیح این قاعده می نویسند ؛ « اعتبار ما يكون ، یعنی ملاحظه آنچه مى ‏شود ، نگرش به آينده . 👌و اين در جايى است كه بر چيزى اسم آينده آن را به كار ببريم. اسم چيزى را كه در آينده به آن مى‏ رسد. مانند سخن خداى برين: «إِنِّي أَرانِي أَعْصِرُ خَمْراً» ( یوسف 36 ) من در خواب ديدم كه شراب مى ‏فشارم. ❕يعنى عصاره و افشره ‏اى را مى‏ فشارم كه كارش به شراب شدن مى‏ انجامد. [يا انگور را مى‏ فشارم كه شراب گردد.] چون در زمان فشردن كه شراب نيست. بنابراين علاقه در اينجا اعتبار ما يؤول اليه است. [يعنى اعتبار آينده، آنچه مى ‏شود، آنچه به سوى آن مى ‏رود] 👌و مانند: «وَ لا يَلِدُوا إِلَّا فاجِراً كَفَّاراً» ( نوح 27 ) « آنان جز تبهكار و كافر نزايند. » ❕ نوزاد هنگامى كه به دنيا مى ‏آيد نه تبهكار است نه كافر، ليكن پس از سپرى شدن دوران كودكى چنين مى‏ شود. پس فاجر و كافر بر نوزاد اطلاق گشته است و مرد تبهكار اراده شده و علاقه اعتبار ما يكون است. 👌و در فارسى مانند اين شعر ناصر خسرو: بند قباى چاكرى سلطان چون از ميان ريخته نگشايى‏ مراد از ميان ريخته متلاشى شدن پس از مرگ است. ❕در گفتار روزانه ما اين مجاز را بسيار به كار مى‏ بريم. مثلا به دانشجوى رشته پزشكى مى‏ گوييم: دكتر، به دانشجوى علوم دينى مى ‏گوييم: حجة الاسلام و ... » 📚ترجمه و شرح جواهر البلاغه ، ج 2 ص 118 👌بنابراین در روایت مورد بحث هم به اعتبار ما یکون و آینده ، به خونی که قرار بود به صورت حیض خارج شود ، اما خارج نشده و مورد تغذیه جنین واقع شده است ، خون حیض اطلاق شده است . ❕اگر معاندین هرزه گوی فضای مجازی ، در عوض کپی کردن پست های کانالهایشان ، قدری تحقیق می کردند و سواد یاد می گرفتند ، این اشکالات سطحی را مطرح نمی کردند و ما را هم به زحمت پاسخگویی نمی انداختند . @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❕به مناسبت پاسخی که در ادامه به آقای عبدالحمید ، امام جمعه مسجد مکی زاهدان خواهیم داد . 👌کلیپ فوق ، فحاشی آقای درازهی ، نماینده اهلسنت و بلوچ دوره پیشین مجلس است به کارمند گمرک ، که از کاربران به خاطر قرار دادن این کلیپ عذر خواهی می کنیم .
🤔 ❔مولوی عبدالحميد اسماعیل زهی امام جمعه اهل سنت زاهدان در نامه‌ای به رهبری پرسیده است: «مگر شیعه و سنی با هم برابر نیستند؟ چرا اهل‌سنت در ایران اسلامی نتواند رئیس‌جمهور شود؟ این سؤالی‌ست که بنده مطمئنم کسی پاسخی برای آن ندارد»❗❗ 💠💠 1⃣این که اهل سنت در ایران نمی توانند رئیس جمهور شوند ، خواست خداوند است ، زیرا مطابق اعتقاد اهل سنت ، مردم از خود اختیاری ندارند و هر آنچه که اتفاق می افتد ، مستقیما تقدیر و فعل خداوند است . بر این اساس خداوند در ایران مقدر کرده است که رئیس جمهور شیعه بر روی کار باشد و اهل سنت هم حق اعتراض ندارند ❗️❗️❗️ ❕احمد بن حنبل رییس حنابله چنین می گوید ؛ « قضا و قدر خوب و بد ، کم و زیاد ، ظاهر و باطن ، شیرین و تلخ ، خوشایند و نا خوشایند ، زیبا و نازیبا و آغاز و پایان از جانب خدا است .همه مردم به سوی آنچه برای آنان مقدر شده قرار می گیرند .زنا و سرقت و میگساری و آدم کشی و حرام خواری و شرک به خدا و کلیه گناهان به تقدیر الهی است» « کلها بقضاء و قدر » 📚طبقات الحنابله ج1 ص15 _ السنه ، احمد بن حنبل ، ص44 ❗️واقدی از زنی به نام ام حارث نقل می کند ؛ « در نبرد حنین دیدم عمر بن خطاب پا به فرار گذاشته است و از میدان می گریزد .به او گفتم این کار چیست گفت تقدیر الهی است ( و من در فرار کردن اختیاری ندارم) » 📚مغازی واقدی ج 3 ص 904 ❕بخاری از ابوقتاده نقل می کند ؛ « عمر را ( میان فراریان دیدم ) ، گفتم چرا مردم فرار می کنند ، گفت امر خداست ( و اختیاری از خود نداریم ) » « فلحقت عمر بن الخطاب فقلت ما بال الناس ، قال امر الله » 📚صحیح بخاری ج 4 ص 57 ❕عبدالله بن عمر می گوید ؛ « مردی پیش ابوبکر آمد و گفت آیا زنا به تقدیر الهی صورت می گیرد .او گفت بله .مرد گفت چگونه می توان گفت خدا عملی را بر من تقدیر کرده است آنگاه مرا کیفر می دهد . ابوبکر گفت چنین است ای فرزند زن بد بو به خدا سوگند اگر کسی پیش من بود می گفتم با مشت بر بینی تو بکوبد» 📚تاریخ الخلفاء ، ص95 👌از پیامبر نقل می کنند که فرمود ؛ « برخی از شما کار بهشتیان را انجام می دهد تا آنجا که میان او و بهشت تنها یک ذراع فاصل می ماند .ناگهان سرنوشت بر او پیشی می گیرد و او کار دوزخیان را انجام می دهد و به جهنم می رود و برخی از شما کار دوزخیان را انجام می دهد تا آنجا که میان او و دوزخ جز یک ذراع باقی نمی ماند در این هنگام سرنوشت بر او پیشی می گیرد و او کار بهشتیان را انجام می دهد و به بهشت می رود» 📚صحیح مسلم ج8 ص44 _ صحیح بخاری ج4 ص79 _ سنن ابن ماجه ج1 ص29 ❕در روایت دیگر عمر می گوید ؛ « من به پیامبر گفتم کارهایی که انجام می دهیم دستاورد خودمان است یا از پیش مقدر شده است. پیامبر فرمود همگی قبلا مقدر شده و قلم از نوشتن آن فارغ گشته است . هرکس اهل سعادت باشد برای خوشبختی عمل می کند و آن کس که شقی و بدبخت باشد برای آن سعی می کند» 📚صحیح مسلم ج8 ص48 _ جامع الاصول ج1 ص516 👌ابوهریره از پیامبر نقل می کند ؛ « موسی به آدم گفت تو پدر بشر هستی که خدا به دست خود تو را آفریده است ... چرا ما و خودت را از بهشت بیرون کردی آدم در پاسخ گفت تو موسایی که خدا با تو سخن گفته و تورات را بر تو نوشته بنگر که خدا چند سال قبل از آفرینش من عصیان و گمراهی من را نوشته است ؟ موسی در پاسخ گفت چهل سال ، پس آدم به این طریق بر موسی احتجاج کرد و گفت مرا بر امری که خداوند تقدیر کرده بود ملامت می کنی ؟ » « تلومونی علی امر کتبه الله » 📚جامع الاصول ج 10 ص 523 _ صحیح بخاری ج 4 ص 158 و ج 6 ص 96 🔸ادامه 👇
🔸ادامه 👇 2⃣گذشته از آنکه بر اساس اعتقاد اهلسنت ، بالخصوص ، حکومت ها به جبر الهی دست بندگان می رسد و بندگان از خودشان اختیاری ندارند ، لذا اهلسنت بر این عقیده خود ، به این آیه شریفه استدلال می کنند که فرمود ؛ « قُلِ اللَّهُمَّ مالِكَ الْمُلْكِ تُؤْتِي الْمُلْكَ مَنْ تَشاءُ وَ تَنْزِعُ الْمُلْكَ مِمَّنْ تَشاءُ وَ تُعِزُّ مَنْ تَشاءُ وَ تُذِلُّ مَنْ تَشاءُ بِيَدِكَ الْخَيْرُ إِنَّكَ عَلى‏ كُلِّ شَيْ‏ءٍ قَدِيرٌ »بگو ، بارالها! مالك حكومتها تويى، به هر كس بخواهى، حكومت مى‏ بخشى، و از هر كس بخواهى، حكومت را مى ‏گيرى، هر كس را بخواهى، عزت مى ‏دهى، و هر كه را بخواهى خوار مى‏ كنى. تمام خوبيها به دست توست، تو بر هر چيزى قادرى » ( آل عمران 26 ) ❕چنان که سیوطی نقل می کند ؛ « یعنی ملک و حکومت دست خداوند است نه دست غیر خدا و به سلطان و قدرت تو به افراد می رسد نه به غیر تو » « ای ان ذلک بیدک لا الی غیرک » 📚الدر المنثور ج 2 ص 15 ❕بر همین اساس ، معاویه که اهلسنت او را امیر معاویه و خال المومنین می دانند و نقل می کند که پیامبر در حق او دعا می کرد که خداوند او را هدایت کننده و هدایت شونده قرار دهد ؛ « و اجعله هادیا مهدیا » 📚سنن ترمذی ج 5 ص 501 ❕معتقد بود که حکومت خودش و یزید به تقدیر خداوند است و کسی حق اعتراض ندارد ، چنان که ابوهلال عسکری می گوید ؛ « معاویه اولین کسی بود که گمان می کرد که تمام افعال بندگان از سوی خداست » « اول من زعم ان الله یرید افعال العباد کلها » 📚الاوائل ج 2 ص 125 ❕بر این اساس ، وقتی عایشه از او پرسید که چرا یزید را جانشین خود کرده ای در پاسخ او گفت ؛ « امر حکومت یزید قضائی از قضاء الهی است و بندگان اختیاری در آن ندارند » « ان امر یزید قد کان قضاء من القضاء و لیس للعباد خیره » 📚الامامه و السیاسه ج 1 ص 167 👌و مطابق نقل دیگر ، همین پاسخ را به ابن عمر داد ؛ 📚همان ص 171 ❕با گفته های معاویه ، عایشه نیز معتقد به قدر و قضاء الهی در حکومت ها شده بود و می گفت ؛ « امر الهی است که مورد تقدیر خداوند است » « کان امر الله ، قدرا مقدورا » 📚تاریخ بغداد ج 1 ص 160 ❕بر این اساس و بر اساس اعتقاد اهلسنت ، ما نیز در برابر آقای عبدالحمید استدلال می کنیم که امر حکومت ایران و ریاست جمهوری شیعی ، امر و تقدیر الهی است و شما حق اعتراض ندارید ، و اگر اعتراض کنید ، گرفتار گمراهی شده اید ، چنان که خداوند می فرماید ؛ « هیچ مرد و زن با ایمانی حق ندارد هنگامی که خدا و پیامبرش امری را لازم بدانند اختیاری از خود داشته باشند و هر کس نافرمانی خدا و رسول را کند به گمراهی آشکاری گرفتار شده است» ( احزاب 38 ) 3⃣رهبری و حاکمیت سرزمین اسلامی ایران ، تصمیم گرفته است که رئیس جمهور شیعه باشد ، اهلسنت موظفند که از حاکم اسلامی اطلاعت کنند و اعتراض و نافرمانی نکنند ، حتی اگر حاکم به آنان ظلم کند ، وظیفه آنان اطاعت و فرمانبرداری است ❗️ 👌از پیامبر اسلام ، نقل می کنند که فرمود ؛ «مَنْ رَأَى مِنْ أَمِيرِهِ شَيْئًا يَكْرَهُهُ فَلْيَصْبِرْ عَلَيْهِ فَإِنَّهُ مَنْ فَارَقَ الجَمَاعَةَ شِبْرًا فَمَاتَ، إِلَّا مَاتَ مِيتَةً جَاهِلِيَّةً» «هر کس از امیر و حاکم خود چیزی را ببیند که ناخوشایندش باشد، باید بر آن صبر کند. چرا که اگر کسی به اندازه یک وجب، از جماعت مسلمین جدا شود، و سپس بمیرد، به مرگ جاهلی مرده است. » 📚صحیح بخاری ج 8 ص 87 _ صحیح مسلم ج 6 ص 21 👌و نقل می کنند که فرمود ؛ « پس از من پیشوایانی بر مسند قدرت خواهند نشست که از هدایت من بهره نبرده اند و به سنت من عمل نکرده و در میان آنها افرادی خواهند بود که در شکل و پوست آدمیزاد اما قلب آنها قلب شیطان است . به سخنان آنان گوش ده و از فرمانشان اطاعت کن اگر شما را مورد ضرب و شتم قرار داده و اموال شما را غارت کردند وظیفه شما اطاعت و فرمانبرداری آنهاست» 📚صحیح مسلم ج 6 ص 20 _ سنن بیهقی ج 8 ص 159 _ کنزالعمال ج 5 ص 309 ❕احمد بن حنبل می گوید ؛ « شنیدن و اطاعت کردن برای امیر و حاکم مومنین واجب است ، چه حاکم نیکوکار باشد و چه بدکار و فاجر و هرکس بر امام مسلمین خروج کند و در حال خروج بر او بمیرد ، به مرگ جاهلیت مرده است » 📚تاریخ المذاهب الاسلامیه ، ابی زهره ، ج 2 ص 322 ❕یا در کتاب شرح عقیده الطحاویه که از کتب مشهور در حوزه های اهلسنت است آمده است ؛ « جایز نمی دانیم خروج بر حاکمان و ولاه امرمان را ، اگرچه آنان اهل جور و ستم باشند » 📚شرح العقیده الطحاویه ص 110 ❕شیخ اشعری نیز به این نکته تصریح می کند ؛ 📚مقالات الاسلامیین ص 323 🔸ادامه 👇
🔸ادامه 👇 4⃣در قانون اساسی ایران و در اصل 115 آن ، تصریح شده است که رئیس جمهور باید مطابق با مذهب رسمی کشور ، شیعه باشد ، چنان که می نویسند ؛ « رئيس ‏جمهور بايد از ميان رجال سياسى و مذهبى انتخاب شود و داراى اين ويژگى‏ها باشد ؛ ايرانى‏ الأصل (تبعه ايران و داراى نسب ايرانى)، مدير، مدبر، داشتن حسن سابقه و امانت و تقوا، معتقد به مبانى جمهورى اسلامى و پايبندى به مذهب رسمى كشور » 📚آشنايى با قانون اساسى جمهورى اسلامى ايران، ص 235 ❕این قانون اساسی مورد اجماع و تایید مردم ایران قرار گرفته است و آقای عبدالحمید ، حق ندارد که در برابر اجماع مسلمین ، ساز مخالف بزند و از اجماع مسلمین جدا شود ، زیرا خودشان از پیامبر گرامی نقل می کنند که فرمود ؛ « دست خدا بر سر جماعت است، و شيطان همراه كسى است كه با جماعت مسلمانان ناسازگارى كند. ، کسی که از جماعت مسلمین جدا شود را بکشید » « یفرق امر امه محمد من کان فاقتلوه » 📚سنن نسائی ، ج 7 ص 92 _ المعجم الکبیر ج 17 ص 146 👌طبق این حدیث ، اقای عبدالحمید با شیطان همراه شده است و باید کشته شود ❗️❗️❗️😁 👌در نقل دیگر از پيامبر خدا نقل می کنند ؛ « دست خدا بر سر جماعت است؛ هرگاه فردى از جماعت جدا شود شيطان او را مى‏ربايد، همچنان كه گرگ گوسفند جدا مانده از گله را » 📚کنزالعمال ج 1 ص 206 👌و فرمود ؛ « هر كس يك وجب از جماعت جدا شود، حلقه اسلام را از گردن خود گشوده است. » « فقد خلع ربقه الاسلام من عنقه » 📚مسند احمد ج 4 ص130 _ سنن ترمذی ، ج 4 ص 226 ❕طبق این حدیث هم آقای عبدالحمید ، از اسلام خارج شده و در مسیر کفر و شرک حرکت می کند . 👌و در نقل دیگر فرمود ؛ « امّت من هرگز بر گمراهى‏ فراهم نمى‏ آيند. هرگاه اختلافى را مشاهده كرديد جانب توده امّت را بگيريد. » « فعلیکم بالسواد الاعظم » 📚سنن ابن ماجه ج 2 ص 1303 _ الجامع الصغیر ، ج 1 ص 33۹ 👌و فرمود ؛ « خداوند عزّوجلّ هرگز امّت مرا بر گمراهى گرد نمى ‏آورد. از توده امّت تبعيّت كنيد كه دست خدا بر سر جماعت است. هر كس از جامعه جدا شود، تنها درون آتش برده مى ‏شود. » « من شذ ، شذ الی النار » 📚کنزالعمال ج 12 ص 156 _ فیض القدیر ، ج 2 ص 443 👌طبق این حدیث هم آقای عبدالحمید با جدایی از جماعت مسلمین به تنهایی به سوی آتش دوزخ برده خواهد شد . 5⃣اهلسنت اعتقاد دارند که منکر خلافت ابوبکر و عمر و منتقد صحابه ، کافر و مشرک و مهدور الدم هستند و باید کشته شوند ، در حالی که حدود هشتاد میلیون جامعه شیعه ایران ، منکر خلافت ابوبکر و عمر و منتقد صحابه هستند ❕با این اعتقاد ، اقای عبدالحمید چگونه توقع دارد که ما رئیس جمهوری سنی انتخاب کنیم تا همه ما را از دم تیغ بگذراند یا موجبات زوال جامعه شیعی را فراهم کند ❗️ آیا چنین چیزی معقول است ❕ 👌علمایشان صراحتا فتوا می دهند ؛ « کسی که خلافت ابوبکر یا عمر را انکار کند ، کافر است » 📚شرح فتح القدیر ، محمد بن عبدالواحد السیواسی ، ج 1 ص 350 _ فتاوی السبکی ، ج 2 ص 587 _ الصواعق المحرقه ، ج 1 ص 138 ❕یا می گویند ؛ « هرکس منکر امامت ابوبکر و عمر شود ، کافر است » 📚فتاوی السبکی ، ج 2 ص 576 _ الصواعق المحرقه ، ج 1 ص 138 _ الفتاوی الهندیه فی مذهب ابی حنیفه ، ج 2 ص 264 ❕یا می گویند ؛ « ابوبکر و عمر ، اصل ( دین ) پس از پیامبر هستند ، و همین علت تکفیر رافضه ( شیعیان ) است ، زیرا ابوبکر و عمر را دشمن داشته و آنها را دشنام می دهند » 📚فتاوی السبکی ، ج 2 ص 576 ❕یا می گویند ؛ « کسی که ابوبکر و عمر را دو امام هدایت نداند ، هم بدعت گذار است و هم باید کشته شود » 📚تاریخ مدینه دمشق ، ج 52 ص 200 ❕ابن نجیم حنفی گوید ؛ « رافضه ( شیعیان ) اگر به شیخین ( ابوبکر و عمر ) دشنام دهد ، یا بر آنها طعنه وارد کند ، کافر است و باید کشته شود » 📚البحر الرائق شرح کنز الدقائق ، ج 5 ص 136 ❕ابن اثیر می نویسد ؛ « از حوادث سال 407 هجری کشتن شیعیان در آفریقا بود ، هر چه از شیعیان باقی مانده بود تحت تعقیب قرار گرفته و کشته شدند ...به این جرم که آنان رافضی بوده و به ابوبکر و عمر دشنام می دادند ...به همین علت مردم بر آنان شوریده ، فتنه ای به پا کرده و آنان را به غارت اموال کشتند » 📚الکامل فی التاریخ ج8 ص114 ❕ذهبی از بزرگان اهل سنت می نویسد ؛ « کسی که کوچکترین اهانتی به صحابه بکند یا آنها را مورد دشنام قرار دهد ، از دین و ملت اسلام خارج شده است » 📚الکبائر ج1 ص237 ❕سرخسی از فقهای مشهور حنفیه می نویسد ؛ « هر کس به یکی از صحابه اشکال بگیرد کافر است و اگر توبه نکند از اسلام بیرون رفته و چاره او است » 📚اصول السرخسی ج 2 ص 134 🔸ادامه 👇
🔸ادامه 👇 6⃣خطاب به آقای عبدالحمید می گوییم که در کشورهایی چون عربستان و امارات و بحرین و مصر و ... که دست اهلسنت و رهبری اهلسنت هستند ، چه خدمتی به اسلام و مسلمین و جامعه بشری کرده اید که ایران را هم دست شما بدهیم ❗️جز خیانت به اسلام و مسلمین و ظلم و جنایت کاری کرده اید ❗️ 👌یا در مناطقی چون سیستان و بلوچستان که شورای شهر و فرمانداری ها با افراد اهلسنت است ، چه خدمت چشمگیری کرده اید که توقع دارید که رئیس جمهور هم شوید ❗️ ❕شما اساسا فرد شایسته ای برای ریاست جمهوری دارید ❗️❓افراد نخبه شما ، کسانی چون آقای درازهی هستند که نماینده مجلس شده اند ، در کلیپ ذیل ببینید که فرد مذکور در برابر یک کارمند که وظیفه قانونی خود را اجرایی می کرد ، چگونه شروع به فحاشی و بدگویی کرد و اخلاق خود را به رخ ما کشید ؛ ?https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/3550 ❕در انتخابات دوره اخیر مجلس هم دیدیم که مردم سنی زاهدان ، هر دو نماینده خود را از نمایندگان شیعه انتخاب کردند و افراد سنی پیشنهادی آقای عبدالحمید را انتخاب نکردند ، چرا که برای آنان هم روشن شده است که شما افراد شایسته ای که متصدی مناصب مهم و کلیدی شوند را در اختیار ندارید . 6⃣شیعه و سنی برادرانه در ایران عزیز کنار هم زندگی می کنند و اهلسنت مطابق با اصل 13 و 14 قانون اساسی با آزادی تمام ، مراسم دینی و برنامه های مذهبی خود را اجرایی می کنند و دولت اسلامی نیز موظف است با آنان مطابق با حق و عدالت و رفتار اسلامی رفتار کنند . در کتاب آشنایی با قانون اساسی جمهوری اسلامی این مضمون را می خوانیم ؛ « اقليت را چنين تعريف كرده‏ اند: گروهى از اتباع يك كشور كه از لحاظ نژادى، زبانى و يا مذهبى از ديگر قشارها متمايز بوده و از نظر تعداد نيز كمترند و قدرت حكومت را در دست ندارند. در اصل 13 قانون اساسى حقوق اقليت‏ها به ‏رسميت شناخته شده است ... اصل 14 نیز دولت و ملت مسلمان ايران را موظف نموده است كه اخلاق اسلامى، رفتار عادلانه و حقوق انسانى را در قبال آنها رعايت كنند » 📚آشنایی با قانون اساسی ، ص 95 ❕حال که اهلسنت در ایران چنین آزادی دارند ، جای سوال است که آقای عبدالحمید پاسخ دهند که آیا شیعیان نیز در کشورهای سنی نشین چون عربستان و بحرین و امارات و مصر و ... چنین اختیار و آزادی دارند ❗️ @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir
🤔 ❔روايات شيعه و اهل سنت اعتبار علمى و منطقى دارند يا فقط دكان آخوندها و مفتيها هستند عبدالعلى بازرگان كه نقش يك آخوند بى عمامه را در اسلام بازى ميكند توضيح ميدهد كه چرا روایات و احادیث معتبر نیستند! ايشان ميگويد: چون روایات و احادیث در صدر اسلام به خاطر احتمال جعلی شدن و دکان باز شدن در مقابل قرآن ممنوع بوده است اما حدود ١٥٠ تا ٢٠٠ سال پس از مرگ محمد نوشته اند. اما نكته بسيار جالبى كه ايشان به آن اشاره ميكند اين است كه در طول حيات ٢٥٠ ساله ١١ امام شيعه چرا هيچ روايت يا حديث يا تفسيرى را اين آقايان ننوشته اند ❗️❗️ 💠💠 👌این که در صدر اسلام ، ابوبکر و عمر ، جهت مقابله با فضائل اهلبیت ع ، بر خلاف سخن پیامبر در نشر احادیث عمل کردند و نقل حدیث از پیامبر گرامی را ممنوع کردند ، از مسلمات تاریخی است که در ذیل مفصل به آن پرداخته ایم و پیرامون چرایی عملکرد آنان توضیح داده ایم ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/3304 👌اما روشن است که شیعه به این ممنوعیت توجه نکرد و اصحاب ائمه علیهم السلام از همان زمان امام علی ع ، احادیث آن بزرگواران را ثبت و ضبط می کردند و به صورت اصل و کتاب در می آوردند که نمونه آن ، کتاب شریف « سلیم بن قیس » از اصحاب امام علی ع است که در ذیل در مورد آن توضیحات کافی را داده ایم ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/3395 ❕سایر اصحاب ائمه ع از زمان امام علی ع تا امام یازدهم ، احادیث آن بزرگواران را می شنیدند و ثبت و ضبط می کردند و به صورت یک اصل و نوشته در می آوردند ، که نوشته های آنان امروز تحت عنوان « اصول اربعماه » ، شناخته می شود . 👌اصول اربعماه به آن دسته روایاتی گفته می شود که اصحاب امامان از زمان علی علیه السلام تا زمان امام عسکری علیه السلام ، مستقیما از امامان شنیده بودند و به خاطر این که این روایات از بین نرود آن را نوشته و ثبت و ضبط می کردند ، اگر چه اکثر ، این اصول برگرفته از روایات امام باقر و امام صادق علیهما السلام بوده است چرا که آن دو بزرگوار فرصت بیشتری برای نشر معارف الهی به دست آورند . 👌شیخ بهایی می نویسد ؛ « رویه اصحاب اصول بر آن بود که وقتی حدیثی از ائمه می شنیدند ، اقدام به ثبت آن در اصولشان می کردند تا در طول زمان برخی یا تمام آن نقلها مورد نسیان واقع نشود » 📚الذریعه ج 2 ص 128 👌شیخ مفید می نویسد ؛ « امامیه از عهد امیر مومنان تا عهد امام عسکری چهارصد اصل از روایاتشان را تالیف کردند » 📚معالم العلماء ص 3 ❕علامه طهرانی نیز می نویسد ؛ « تاریخ تالیف بیشتر این اصول در عصر اصحاب امام صادق علیه السلام بوده و آن عصر پایانی دولت بنی امیه و آغازین دولت بنی العباس است ( که درگیریهای آنان فرصت برای نشر معارف را پدید آورد )» 📚الذریعه ج 2 ص 131 👌شیخ کلینی و سایر اصحاب کتب اربعه و دیگران از بزرگان شیعه ، که در عصر نزدیک به ائمه زندگی می کردند ، برای آنکه اصول مذکور که به دست اصحاب ائمه تالیف شده بود از بین نرود ، نوشته های آنان را در کتابهای خود آوردند و مثلا شیخ کلینی ، طی مدت بیست سال با زحمات طاقت فرسا به اصول مذکور دسترسی پیدا کرد و آنها را با باب بندی خودش ، در کتاب کافی شریف گرد آورد ؛ 📚روضه المتقین ج 14 ص 40 👌بنابراین شیعه هیچ گاه به ممنوعیت نقل حدیث توسط خلفا ، توجهی نکرد و از همان ابتدا ، احادیث پیامبر گرامی اسلام را که توسط امامان علیهم السلام نقل می شد را ثبط و ضبط کرد و با تلاش صاحبان کتب اربعه و سایر بزرگان صاحب تالیف شیعه ، آن احادیث امروز به دست ما رسیده است . 🔸ادامه 👇
🔸ادامه 👇 ❕اما این که چرا امامان علیهم السلام کتابی نداشتند و کتابی ننوشتند ❗️⁉️ 👌ادعای این که ائمه ع کتاب نداشتند ، صحیح نیست ، امیر مومنان صاحب کتابهایی چون کتاب علی ، الجامعه و جفر بود که در نزد ائمه ع ، نگهداری می شد ، همینطور مصحف فاطمه س ، توسط علی ع ، نوشته شده بود . ❕شیخ مفید نقل می کند که امام صادق ع فرمود ؛ « علم ما غابر و مزبور و خطور بقلب و خوردن به گوش است ، در نزد ما جفر قرمز و سفيد و مصحف فاطمه و در نزد ما جامعه كه در آن هر چه مردم نيازمندند هست. » راوی از تفسير اين فرمايش امام سؤال كردند فرمود ؛ « غابر عبارت است از علم به آنچه به وجود مى‏ آيد و مزبور علم بآنچه قبلا بوده است اما خطور به قلب عبارت است از الهام اما بگوش خوردن همان شنيدن صداى ملائكه است .... ❕اما جفر قرمز ظرفي است كه در آن اسلحه پيامبر است و از آن خارج نمى‏ شود مگر زمانى كه قائم ما قيام كند اما جفر سفيد ظرفى است كه در آن تورات موسى و انجيل عيسى و زبور داود و كتابهاى آسمانى قديم است. و اما مصحف فاطمه محتوى وقايعى است كه اتفاق مى‏ افتد و اسم كسانى كه فرمانروا در زمين ميشوند تا روز قيامت و اما جامعه كتابى است بطول هفتاد ذراع كه پيامبر اكرم با زبان خود املاء نموده و فرموده و على بن ابى طالب بدست خود نوشته ، در آن جامعه تمام نيازمندى‏ هاى مردم تا روز قيامت هست حتّى جريمه خدشه وارد كردن بر كسى و يك تازيانه و نصف تازيانه » 📚الارشاد ، ج 2 ص 186 نشر کنگره شیخ مفید ❕و فرمود ؛ « يا فضيل! در نزد ما كتاب‏ على‏ است به طول هفتاد ذراع كه روى زمين هر چه مورد احتياج باشد در آن هست » 📚بصائر الدرجات ج 1 ص 147 نشر مکتبه مرعشی نجفی ❕در نقل دیگر آمده است ؛ « در نزد امام صادق ع ... سخن از جفر كرديم فرمود ؛ « به خدا نزد ما دو پوست بز و ميش است املاء پيامبر و خط على ( که همان جفر است ) و در نزد ما صحيفه‏ ايست بطول هفتاد ذراع كه پيامبر املاء كرده و على به دست خود نوشته هر چه به ان نياز پيدا شود در آن صحيفه است حتّى جريمه خدشه » 📚همان منبع ص 154 ❕ابن قتیبه از علمای اهل سنت كتابی به نام کتاب جفر را به امام صادق عليه السّلام اسناد می داد و می گفت در آن است آنچه مردم به دانستن آن احتياج دارند تا روز قيامت ؛ 📚اخبار الدول ج 1 ص 334 ❕همینطور صحیفه سجادیه ، به قرائت امام سجاد ع و نوشتن امام باقر ع بوده است و جزء کتابهای نوشته شده ائمه ع محسوب می شود . ❕بنابراین ، این ادعا که امامان علیهم السلام ، کتابی نداشته اند ، صحیح نیست ، اما این که چرا آن بزرگواران ، برای استفاده عموم ، کتابی ننوشتند و در اختیار همگان قرار ندادند ، این هم پاسخ روشنی دارد زیرا ؛ 1⃣با توجه به وجود اصحاب و شاگردانی که علوم و سخنان ائمه ع را مینوشتند و سینه به سینه و نسل به نسل منتقل می کردند ، ضرورتی نبود که خود امامان ع دست به قلم شود ، کتابهایی چون نهج البلاغه ، تفسیر منسوب به امام عسکری و سایر کتابها که نقل سخن ائمه ع است ، بر اساس همین روش جمع آوری شده است. 2⃣اکثر مردم نیز به دنیا روی آوردند و از علوم ائمه ع استفاده نکردند و به آنان پشت کردند ، لذا اگر آن بزرگواران ع کتابی نیز می نوشتند ، مورد استفاده و قبول اکثر مردم که مخالف آنها بودند ، واقع نمی شد ، چنان که مردم به مصحف علی ع که حاوی شان نزول و تفسیر و تاویل قرآن بود و توسط علی ع نوشته شده بود ، پشت کردند . ❕امام صادق ع فرمود ؛ « هنگامی که علی از نوشتن قرآن فارغ شد آنرا بر مردم عرضه کرد و فرمود این کتاب خدا تبارک و تعالی است .آنرا از دو لوح آن چنانکه خدایش بر محمد فرو فرستاده گرد آورده ام . مردم گفتند ما مصحفی داریم که همه آیات قرآنی را در بر دارد دیگر نیازی به قرآن شما نداریم .امیر مومنان فرمود به خدا سوگند دیگر بعد از امروز آن را نخواهید دید .من وظیفه داشتم هنگامی که از نوشتن آن فارغ شدم آن را بر شما عرضه کنم تا شما نیز آن را بخوانید» 📚الکافی ج 2 ص 633 ❕در ذیل در مورد این مصحف توضیح داده ایم ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/3366 🔸ادامه 👇
🔸ادامه 👇 3⃣ائمه ع تحت فشار جباران و ظالمین زمان خود بودند و این اختیار و آزادی را نداشتند که کتاب بنویسند و مذهب اهلبیت ع را در اصول و فروع ، در آن بیاورند و در جامعه پخش کنند و علنا تقیه را کنار بگذارند و با جو و مذهب حاکم بر زمان خود مخالفت کنند ، زیرا در این صورت خواه و ناخواه آن کتاب به دست مخالفین می افتاد و دیگر امامان ع دلیل و مستمسک را به حکام و مخالفین ظالم زمان خود داده بودند تا آنان و شیعیانشان را به خاطر عقایدشان شکنجه کنند و بکشند ، لذا آن بزرگواران می فرمودند که به خاطر دشمنان مجبور هستند که با مدارا و سیاست رفتار کنند ، چنان که در ذیل آیه شریفه ؛ « وَ عِبادُ الرَّحْمنِ الَّذِينَ يَمْشُونَ عَلَى الْأَرْضِ هَوْناً » « بندگان خاص خداوند رحمن آنها هستند كه با آرامی بر زمين راه مى‏ روند » ( فرقان 16 ) ❕امام باقر ع فرمود که مقصود آیه ، امامان ع هستند که مجبورند به خاطر فشار دشمنان به آرامی و نرمش رفتار کنند و مثلا تقیه کنند و علنا با دشمنان خود مخالفت نکنند ؛ « أَبُو جَعْفَرٍ ع فِي قَوْلِهِ تَعَالَى وَ عِبادُ الرَّحْمنِ الَّذِينَ يَمْشُونَ عَلَى الْأَرْضِ هَوْناً قَالَ هُمُ الْأَوْصِيَاءُ مِنْ مَخَافَةِ عَدُوِّهِم‏ » 📚الکافی ج 1 ص 427 _ مناقب آل ابی طالب ، ج 2 ص 201 ❕بر همین اساس در روایت دیگری امام باقر ع فرمود ؛ « ما اهل بيت چقدر از ظلم قريش و متحد شدنشان بر عليه ما و كشتنشان ما را ديده‏ ايم، و چه‏ ها كه شيعيان و محبّين ما از مردم ديده‏ اند ... ما اهل بيت از زمانى كه پيامبر از دنيا رفته همچنان خوار و تبعيد و محروم مى‏ شويم و كشته و طرد مى ‏گرديم، و بر خون خود و همه آنان كه ما را دوست دارند ترس داريم. در مقابل، دروغگويان براى دروغ خود زمينه‏ اى يافته‏ اند كه به وسيله آنها نزد رؤساء و قاضيان و كارگزارانشان در هر شهرى تقرب مى‏ جويند. براى دشمنان ما در باره واليان گذشته خود احاديث دروغين و باطل نقل مى‏ كنند. و از ما سخنانى را كه نگفته‏ ايم روايت‏ مى ‏كنند تا ما را بد جلوه داده باشند و بر ما دروغ ببندند و با سخنان باطل و دروغ به سردمداران و قاضيان خود تقرب جويند . ❕اوج اين مطلب و كثرت آن در زمان معاويه بعد از وفات امام حسن ع بود، كه شيعيان در هر شهرى كشته شدند و دست و پاى آنان قطع گرديد، و با هر تهمت و گمانى در باره محبّت ما و وابستگى به ما بدار آويخته شدند ، اين بلا همچنان تا زمان ابن زياد بعد از شهادت امام حسين عليه السّلام شدت مى‏ گرفت و بيشتر مى ‏شد ، سپس حجاج آمد و شيعيان را به انواع كشتن و به هر گمان و تهمتى به قتل رسانيد تا آنجا كه اگر به كسى «كافر» يا «آتش پرست» مى ‏گفتند برايش محبوب‏تر از آن بود كه به او «شيعه حسين ع » گفته شود. » « مَا لَقِينَا أَهْلَ الْبَيْتِ مِنْ ظُلْمِ قُرَيْشٍ وَ تَظَاهُرِهِمْ عَلَيْنَا وَ قَتْلِهِمْ إِيَّانَا وَ مَا لَقِيَتْ شِيعَتُنَا وَ مُحِبُّونَا ... ثُمَّ لَمْ نَزَلْ أَهْلَ الْبَيْتِ مُذْ قُبِضَ رَسُولُ اللَّهِ ص نُذَلُّ وَ نُقْصَى وَ نُحْرَمُ وَ نُقْتَل‏ وَ نُطْرَدُ وَ نَخَافُ عَلَى دِمَائِنَا وَ كُلِّ مَنْ يُحِبُّنَا وَ وَجَدَ الْكَذَّابُونَ لِكَذِبِهِمْ مَوْضِعاً يَتَقَرَّبُونَ إِلَى أَوْلِيَائِهِمْ وَ قُضَاتِهِمْ وَ عُمَّالِهِمْ فِي كُلِّ بَلْدَةٍ يُحَدِّثُونَ عَدُوَّنَا وَ وُلَاتَهُمْ الْمَاضِينَ بِالْأَحَادِيثِ الْكَاذِبَةِ الْبَاطِلَةِ وَ يُحَدِّثُونَ وَ يَرْوُونَ عَنَّا مَا لَمْ نَقُلْ تَهْجِيناً مِنْهُمْ لَنَا وَ كَذِباً مِنْهُمْ عَلَيْنَا وَ تَقَرُّباً إِلَى وُلَاتِهِمْ وَ قُضَاتِهِمْ بِالزُّورِ وَ الْكَذِبِ وَ كَانَ عِظَمُ ذَلِكَ وَ كَثْرَتُهُ فِي زَمَنِ مُعَاوِيَةَ بَعْدَ مَوْتِ الْحَسَنِ ع فَقُتِلَتِ الشِّيعَةُ فِي كُلِّ بَلْدَةٍ وَ قُطِعَتْ أَيْدِيهِمْ وَ أَرْجُلُهُمْ وَ صَلَبُوهُمْ عَلَى التُّهَمَةِ وَ الظِّنَّةِ مِنْ ذِكْرِ حُبِّنَا وَ الِانْقِطَاعِ إِلَيْنَا ثُمَّ لَمْ يَزَلِ الْبَلَاءُ الشَّدِيدُ يَزْدَادُ مِنْ زَمَنِ ابْنِ زِيَادٍ بَعْدَ قَتْلِ الْحُسَيْنِ ع ثُمَّ جَاءَ الْحَجَّاجُ فَقَتَلَهُمْ بِكُلِّ قِتْلَةٍ وَ بِكُلِّ ظِنَّةٍ وَ بِكُلِّ تُهَمَةٍ حَتَّى إِنَّ الرَّجُلَ لَيُقَالُ لَهُ زِنْدِيقٌ أَوْ مَجُوسِيٌّ كَانَ ذَلِكَ أَحَبَّ إِلَيْهِ مِنْ أَنْ يُشَارَ إِلَيْهِ بِأَنَّهُ مِنْ شِيعَةِ الْحُسَيْنِ ع‏ » 📚کتاب سلیم بن قیس ، ج 2 ص 631 _ بحار الانوار ج 27 ص 213 🔸ادامه 👇
❕بنابراین با این جو تقیه و فشار و مخالفتهایی که با اهلبیت ع از سوی مخالفین و دشمنان بود ، نباید توقع داشت که آن بزرگواران علنا کتاب می نوشتند و عقاید خود را بازگو می کردند و بدعت های مردم زمان را بر ملا می کردند و بهانه و دلیل به دست دشمنان و مخالفین میدادند تا آنان و شیعیانشان را نابود کنند یا آنان را بر علیه خود بشورانند ، چنان که در نقلی از علی ع آمده است ؛ « واليان پيش از من عمدا با پيامبر اكرم به مخالفت برخاستند و پيمان او را شكستند و روش او را دگرگون ساختند، و اگر من بخواهم مردم را به ترك اين كردارهاى مخالف پيامبر وادار كنم و آنان را بسوى حق بازگردانم و به همان روش كه در زمان پيامبر اكرم بود تغييرشان دهم، همه لشكريانم از پيرامونم بپراكنند، تا آنكه من مى‏ مانم با گروه اندكى از شيعيانم كه فضل مرا شناخته‏ اند و از روى قرآن و سنّت رسول اللَّه مرا واجب الطاعه مى‏ دانند. ❕شما بگوييد كه اگر من در باره مقام ابراهيم فرمانى صادر كنم كه آن را به همان جايى برگردانم كه پيامبر اكرم در آنجايش نهاد، و فدك را به وارثان فاطمه پس دهم، و صاع پيامبر را به ميزانى برگردانم كه در دوران آن حضرت بود .... 🔸( علی ع در این روایت حدود 30 بدعت را برشمردند و در ادامه فرمودند ) ؛ ❕« در اين صورت همه از گرد من پراكنده مى‏ شدند. به خدا سوگند كه من به مردم فرمان دادم در ماه رمضان همان نماز فريضه را به جماعت بخوانند، و به آنها اعلان داشتم كه جماعت در نماز نافله، بدعت است و دستور خدا نيست ولى فرياد گروهى از سربازانم كه همراه من با دشمن مى‏ جنگيدند بلند شد. آنها فرياد مى ‏زدند كه: اى مسلمانان سنّت عمر دگرگون شد، على ما را از نماز نافله ماه رمضان باز مى‏دارد. و من ترسيدم كه مبادا در بخشى از سپاهم جنجالى بپا شود و شورش کنند . من از دست اين امّت، از نظر تفرقه اندازى و پيروى آنها، از پيشوايان گمراهى و از دعوتگران بسوى دوزخ چه‏ ها كه نكشيدم‏ » 📚الکافی ج 8 ص 59 _ بحار الانوار ج 34 ص 173 ❕لذا آن بزرگواران با رعایت تقیه ، اصحاب خود را به کتابت حدیث امر می کردند و اصحاب نیز احادیث و علوم آن بزرگواران را می نوشتند و به آیندگان می رساندند . روشن است که اگر کتاب اصحاب به دست دشمنان می افتاد ، امام می توانست از روی تقیه ، محتوای آن را انکار کند ، اما اگر کتاب خود امام ع به دست دشمن می رسید ، دیگر جایی برای انکار نبود . ❕علامه مجلسی مفصل ، روایات ائمه ع را نقل می کند که آنان اصحاب خود را به کتابت و نوشتن حدیث و علومشان و رساندن آنان به آیندگان امر می کردند و برای این امر ثواب فراوانی بیان می کردند ؛ 📚بحار الانوار ج 2 ص 144 باب 19 « فضل کتابه الحدیث و روایته » @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir
❕کانالی که به نام نقد اسلام فعالیت می کند ، نوشته های محمد باقر سجودی ، کارشناس شبکه های وهابی را به نام خود یعنی دکتر روشنگر ، در کانالش قرار می دهد ، یکی از معاندین متوجه این نکته شده و نتیجه گیری کرده است که یاکانال نقد اسلام توسط سجودی پادوی وهابیت اداره می شود یا کانال مذکور کپی کننده پست های وهابیت و جیره خوار مطالب آنها است . 🔸در هر صورت این موضوع ، نهایت بدبختی و استیصال و رسوایی کانالهای منتقد شیعه را می رساند که به نام نقد اسلام ، هدف اصلیشان مقابله با شیعه است ، اما با روشنگری های صورت گرفته کار به جایی نبرده اند و با نهایت زبونی و پستی ، به کپی کردن پست های وهابیون روی آورده اند .
پرسمان اعتقادی ( شیعه پاسخ )
#توضیحی_در_مورد_روایات_شیعه_و_کتاب_امامان 🤔#پرسش ❔روايات شيعه و اهل سنت اعتبار علمى و منطقى دارند
🤔 ❔چرا امامان هیچ گونه کشف و اختراعی نداشتند و از این طریق به پیشرفت بشر کمک نکردند ❗️❗️ 💠💠 ❕امامان علیهم السلام آگاه به تمام علوم و دانش ها بوده اند و در این رابطه روایات متواتری به ما رسیده است . 👌مرحوم کلینی در کافی شریف بابی را گشوده تحت عنوان ؛ « باب درمورد اینکه امامان می دانند جمیع آنچه در گذشته بوده و تا آینده خواهد بود و چیزی از آنان پنهان نیست » 📚الکافی، ج1 ص 260 🔸از امام صادق ع نقل می کند که فرمود ؛ «من می دانم آنچه در آسمانها وزمین و بهشت ودوزخ است ومی دانم آنچه در گذشته بوده و تا روز قیامت خواهد بود » 📚همان مدرک ❕علی ع فرمود ؛ «من جمیع علم پیامبر و علم گذشته و علم آینده تا روز قیامت را می دانمذ» 📚بصایر الدرجات، ج1 ص127 ❕امام صادق علیه السلام فرمود ؛ «خداوند بزرگتر از آن است که از طریق امام بر بنده ای احتجاج کند آنگاه چیزی از اخبار آسمان و زمین را از امام مخفی بدارد » 📚بحار الانوار، ج 26 ص 110 ❕و خطاب به مفضل فرمود ؛ «آيا محمّد و على و فاطمه و حسن و حسين را خوب ميشناسى؟ مفضل می گوید عرض كردم شناسائى واقعى آنها چگونه است فرمود: اى مفضل هر كس آنها را با كنه معرفت بشناسد مؤمن خواهد بود در درجه اعلى. ❕عرض كردم آقا مرا آشنا به كنه معرفت ايشان بفرما . فرمود ؛ « مفضل ، آيا ميدانى آنها اطلاع از آنچه خدا آفريده و بوجود آورده دارند و آنها كلمه تقوى و خازنان آسمانها و زمين‏ها و كوه‏ها و ريگستانها و درياها هستند و ميدانند در آسمان چقدر ستاره و فرشته است و وزن كوهها و مقدار آب درياها و نهرها و چشمه‏ ها و هر برگى كه بيافتد آنها ميدانند و هر دانه ‏اى كه در تاريكي هاى زمين و هر تر و خشكى كه در كتاب مبين است همه را ميدانند و به آن اطلاع دارند » 📚همان منبع ، ص 116 ❔اما این که چرا امامان ع ، پرده اکتشافات و اختراعات را کنار نزدند و به بشر در این رابطه کمک نکردند پاسخ روشنی دارد . ❕اگر مردمان قدر آنان را می دانستند و از علوم سرشار آنان استفاده می کردند و حکومت و قدرت را از آنان سلب نمی کردند و در وقتی که حکومت به آنان رسید ، جنگ ها و کشمکش ها ایجاد نمی کردند ، طبیعتا می توانستند از علوم آنان در کشف اسرار دنیوی استفاده کنند ، چنان که پیامبران گذشته در مواردی ، پرده اختراع و اکتشاف را کنار زدند و در این زمینه به بشریت کمک کردند . 👌قرآن کریم ، درباره داوود ع مى‏ خوانيم ؛ « وَ عَلَّمْنَاهُ صَنْعَةَ لَبُوسٍ لَكُمْ لِتُحْصِنَكُمْ مِنْ بَأْسِكُمْ فَهَلْ انْتُمْ شَاكِرُونَ » «ما ساختن زره را به او آموختيم تا شما را در جنگهايتان حفظ كند، آيا خدا را بر نعمتهايش شكر مى ‏كنيد»؟ ( انبياء ، 80) ❕بعضى از مفسّران نقل كرده‏ اند كه قبل از داوود عليه السلام براى حفاظت در مقابل سلاح‏هاى دشمن، صفحات نازك آهن را به خود مى‏ بستند (و البتّه اين كار بسيار مشكل و رنج‏ آور بود) و نخستين كسى كه زره را از حلقه‏ هاى كوچك به هم پيوسته ساخت پيامبر خدا داوود عليه السلام بود كه با يك الهام الهى به سراغ اين كار رفت. 📚روح ‏المعانى، ج 17، ص 71 _ تفسیر فى ظلال، ج 5، ص 552 ❕در جايى ديگر همين معنا با تعبير گسترده ‏ترى آمده است مى ‏فرمايد ؛ وَ الَنَّالَهُ الْحَدِيْدَ _ انِ اعْمَلْ سَابِغَاتٍ وَ قَدِّرْ فِى السِّرْدِ وَ اعْمَلُوا صَالِحاً ؛ «ما آهن را براى او (داوود) نرم كرديم- و گفتيم زره ‏هاى كامل و فراخ‏ بساز، و حلقه‏ ها را به اندازه لازم تنظيم كن و عمل صالح بجا آوريد». (سبأ 10 و 11). 👌به اين ترتيب روشن مى‏ شود كه خداوند هم آهن را براى او نرم كرد و هم فنون بافتن زره كامل را به او تعليم داد. ❕یا در مورد نوح نبی می خوانیم که فرمود ؛ « وَ اصْنَعِ الْفُلْكَ بِأَعْيُنِنا وَ وَحْيِنا » « (اكنون) در حضور ما و طبق وحى ما كشتى بساز » ( هود 36 ) 👌 در اواخر سوره «كهف» در داستان ذى القرنين سخن از سدّ سازى او به عنوان يك واقعه مهم به ميان آمده، و حتى جزئياتى از چگونگى تدبير او در امر ساختن يك سدّ نيرومند آهنين براى جلوگيراى از هجوم قبايل فاسد و مفسد (يأجوج و مأجوج) را بيان مى ‏كند ؛ «قطعات بزرگ آهن را برايم بياوريد (و آنها را روى هم بچينيد) تا هنگامى كه كاملًا ميان دو كوه را پوشانيد، سپس گفت: (در اطراف آن آتش بيفروزيد) و در آن بدميد (آنها دميدند) تا قطعات آهن را سرخ و گداخته كرده، گفت اكنون مس مذاب برايم بياوريد تا بر روى آن بريزم». ( کهف 96 ) 🔸ادامه 👇