eitaa logo
شیعه پاسخ
6.4هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
231 ویدیو
57 فایل
❕بزرگترین مجموعه محتوایی پاسخ به شبهات در فضای مجازی ! 🔶 پاسخگویی توسط اساتید حوزه با سبکی نوین !!! طرح شبهه و سوال : @poorseman
مشاهده در ایتا
دانلود
🔸ادامه 👇 👌در روایت دیگر آمده است ؛ « از امام باقر ع سوال کردم در مورد مردی که او را طبیب نصرانی یا یهودی درمان می کند و برای او ادویه ای تجویز می کند ، امام ع فرمود ، اشکالی ندارد ، شفاء تنها به دست خداوند است » 📚وسائل الشیعه ج 25 ص 226 ❕اما در بحث حلال و حرام و شریعت ، چون مکتب جامعی ارائه داده بودند ، اجازه رجوع به غیر خودشان را نمی دادند ، و می فرمودند ؛ « به شرق و غرب عالم بروید ، علم صحیحی نمی یابید ، جز آنچه که از نزد ما اهلبیت خارج شده باشد » « شرقا و غربا فلا تجدان علما صحیحا الا شیئا خرج من عندنا اهل البیت » 📚الکافی ج 1 ص 339 👌و می فرمودند ؛ « گرفتاری مردم بزرگ است ، اگر آنان را بخوانیم ، ما را اجابت نمی کنند و اگر آنان را رها کنیم ، جز از طریق ما هدایت نمی شوند » « بلیه الناس عظیمه ان دعونا لم یجیبونا و ان ترکناهم لم یهتدوا بغیرنا » 📚امالی صدوق ص 609 _ کنزالفوائد ج 2 ص 37 ❕امام باقر علیه السلام فرمود ؛ « اگر كسى همواره شب‏هايش را به عبادت بگذراند، و روزهايش را روزه بگيرد، و همه مالش را انفاق كند، و همه عمرش را حج بگزارد، امّا ولايت ولىّ خدا را نشناسد تا تحت ولايت او در آيد و همه كارهايش با راه‏نمايى او صورت بگيرد، بر عهده خداوند عز و جل نيست كه به او ثواب دهد، و از مؤمنان هم به شمار نمى ‏آيد » 📚الکافی ج 2 ص 18 👌به هر حال اگر مردم به امامان علیهم السلام پشت نمی کردند و از علوم واسع آنان بهره می برند و آنان را تحت فشار و مضیقه قرار نمی دادند ، می توانستند بیشتر از علوم غیبی ایشان در جنبه های مختلف و جوانب طبی استفاده کنند ، اما آنان به امامان پشت کردند و آنان را در فشار و مضیقه قرار دادند و کشتند و نتوانستند از علوم سرشار غیبی آنان بهره ببرند ، و آنچه هم که از روایات طبی آن بزرگواران به ما رسیده است ، در حدی نیست که به عنوان یک مکتب جامع طبی اسلام ، معرفی شود ، خصوصا آنکه برخی از همان روایات طبی هم که به ما رسیده است ، مطابق تحلیل شیخ صدوق ، قابل استفاده عمومی و کلی نیست . 👌خود آن بزرگواران هم در زندگی شخصی ، چنین اجازه ای نداشتند که از علوم غیبی در رفع مسائل شخصی استفاده کنند و با این که از طریق تعلیم الهی ، آگاه به طب بودند ، اما باز به طبیبان رجوع می کردند ، چرا که خداوند به آنان این اجازه را به صورت مطلق نداده بود که از علم و قدرت غیبی در مسائل شخصی استفاده کنند ، چنان که امام کاظم ع فرمود ؛ « خداوند قلوب امامان را محل اراده و خواست خودش قرار داده است . هر زمان خداوند چیزی را بخواهد آنان هم می خواهند و بدون اذن خداوند کاری نمی کنند» « ان الله جعل قلوب الائمه ، موردا لارادته ، فاذا شاء الله شیئا ، شاءوه ...» 📚بحار الانوار ج 5 ص 114 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/1897 ❕بر همین اساس نقل می کنند ؛ « به جهت معالجه زخم امير المؤمنين عليه السّلام، اطبّاء كوفه را جمع كردند، و عالم‏تر آنان در عمل جرّاحى شخصى بود كه او را اثير بن عمرو مى ‏گفتند، چون در جراحت امير المؤمنين عليه السّلام نگريست شش گوسفندى طلبيد كه تازه و گرم باشد، چون آن شش را حاضر كردند. رگى از آن بيرون كشيد آنگاه او را در شكاف زخم كرد در آن دميد تا اطرافش به اقصاى جراحت رسيد و لختى بگذاشت، پس برداشت و در آن نظر كرد، بعضى از سفيدى مغز سر آن حضرت را در آن ديد آن وقت به امير المؤمنين عليه السّلام عرض كرد كه وصيّت خود را بكن كه ضربت اين دشمن خدا كار خود را كرده و به مغز سر رسيده و ديگر كار از تدبير بيرون شده‏ است » 📚مقاتل الطالبيين، ص 23؛ بحار الأنوار، ج 42، ص 234 ❕« راوی می گوید ، خدمت حضرت هادى علیه السلام بودم . آن جناب را آبله گرفته بود به طبيب‏ گفتم «آب گرفت» به زبان فارسى ، در اين موقع امام عليه السّلام رو بمن نموده تبسم كرده فرمود خيال ميكنى كسى غير از تو فارسى را نميداند پزشك گفت فدايت شوم آقا شما فارسى ميدانيد؟ فرمود: آرى او بفارسى بتو گفت آبله ‏ها ، آب گرفت » 📚بحار الانوار ج 50 ص 136 ❕« روزى على بن جعفر، در نزد حضرت جواد عليه السّلام بود، در آن هنگام طبيب، براى رگ زدن نزد حضرت جواد عليه السّلام آمد، على بن جعفر برخاست و به حضرت جواد عليه السّلام گفت: اى آقاى من! بگذار طبيب اوّل رگ مرا بشكافد، بعد رگ تو را، تا تيزى آهن (نشتر) را قبل از تو من احساس كنم » 📚اختیار معرفه الرجال ج 2 ص 729 ❕در گذشته مفصل ، توضیحات در مورد طب اسلامی را داده ایم ؛ https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2561 https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2564 https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2565 https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/3354 @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir
شیعه پاسخ
❕ما در پاسخی در ذیل ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/3528 👌گفتیم که جنین در دوران حمل از خون مادر ، تغذیه می کند و به خاطر همین مادر در دوره حمل حیض نمی شود ، تا خون کافی برای تغذیه جنین داشته باشد ، و این که در روایت آمده است که جنین از خون حیض ، تغذیه می کند ، یعنی از خونی که قرار بود به صورت حیض خارج شود ، تغذیه می کند ، به این صورت که مادر دیگر حیض نمی شود و آن خون از بدنش به صورت حیض خارج نمی شود و تغذیه جنین می شود . ❕یکی از معاندین به ما اشکال کرده است که در دوره حاملگی ، اصلا خون قاعدگی و حیض وجود ندارد که جنین بخواهد از آن تغذیه کند ، پس چگونه در روایت آمده است که جنین از خون حیض تغذیه می کند ❗️ 👌در حالی که گفتیم که چون آن خون قرار بود، به صورت حیض از مادر خارج شود ، اما خداوند به خاطر تغذیه جنین مانع آن شد ، لذا به اعتبار « ما یکون و آینده » ، تعبیر به خون حیض در مورد آن شده است ، و چنین تعبیری ، یکی از جنبه های رعایت قواعد بلاغی در کلام است ، و چون امامان علیهم السلام از بلیغ ترین و فصیح ترین مردم بودند ؛ « کان افصح الناس _ عجزت الفصحاء ... عن وصف شان الاولیاء » 📚عیون الاخبار ج 2 ص 228 _ بحار الانوار ج 25 ص 171 ❕این قواعد بلاغی را در کلام رعایت می کردند . توضیح قاعده مذکور ؛ 👌در بحث مجاز لغوی مفرد مرسل و علاقه های آن که در بلاغت بحث می شود ، یک مورد « علاقه اعتبار ما یکون » است . ❕در توضیح این قاعده می نویسند ؛ « اعتبار ما يكون ، یعنی ملاحظه آنچه مى ‏شود ، نگرش به آينده . 👌و اين در جايى است كه بر چيزى اسم آينده آن را به كار ببريم. اسم چيزى را كه در آينده به آن مى‏ رسد. مانند سخن خداى برين: «إِنِّي أَرانِي أَعْصِرُ خَمْراً» ( یوسف 36 ) من در خواب ديدم كه شراب مى ‏فشارم. ❕يعنى عصاره و افشره ‏اى را مى‏ فشارم كه كارش به شراب شدن مى‏ انجامد. [يا انگور را مى‏ فشارم كه شراب گردد.] چون در زمان فشردن كه شراب نيست. بنابراين علاقه در اينجا اعتبار ما يؤول اليه است. [يعنى اعتبار آينده، آنچه مى ‏شود، آنچه به سوى آن مى ‏رود] 👌و مانند: «وَ لا يَلِدُوا إِلَّا فاجِراً كَفَّاراً» ( نوح 27 ) « آنان جز تبهكار و كافر نزايند. » ❕ نوزاد هنگامى كه به دنيا مى ‏آيد نه تبهكار است نه كافر، ليكن پس از سپرى شدن دوران كودكى چنين مى‏ شود. پس فاجر و كافر بر نوزاد اطلاق گشته است و مرد تبهكار اراده شده و علاقه اعتبار ما يكون است. 👌و در فارسى مانند اين شعر ناصر خسرو: بند قباى چاكرى سلطان چون از ميان ريخته نگشايى‏ مراد از ميان ريخته متلاشى شدن پس از مرگ است. ❕در گفتار روزانه ما اين مجاز را بسيار به كار مى‏ بريم. مثلا به دانشجوى رشته پزشكى مى‏ گوييم: دكتر، به دانشجوى علوم دينى مى ‏گوييم: حجة الاسلام و ... » 📚ترجمه و شرح جواهر البلاغه ، ج 2 ص 118 👌بنابراین در روایت مورد بحث هم به اعتبار ما یکون و آینده ، به خونی که قرار بود به صورت حیض خارج شود ، اما خارج نشده و مورد تغذیه جنین واقع شده است ، خون حیض اطلاق شده است . ❕اگر معاندین هرزه گوی فضای مجازی ، در عوض کپی کردن پست های کانالهایشان ، قدری تحقیق می کردند و سواد یاد می گرفتند ، این اشکالات سطحی را مطرح نمی کردند و ما را هم به زحمت پاسخگویی نمی انداختند . @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❕به مناسبت پاسخی که در ادامه به آقای عبدالحمید ، امام جمعه مسجد مکی زاهدان خواهیم داد . 👌کلیپ فوق ، فحاشی آقای درازهی ، نماینده اهلسنت و بلوچ دوره پیشین مجلس است به کارمند گمرک ، که از کاربران به خاطر قرار دادن این کلیپ عذر خواهی می کنیم .
🤔 ❔مولوی عبدالحميد اسماعیل زهی امام جمعه اهل سنت زاهدان در نامه‌ای به رهبری پرسیده است: «مگر شیعه و سنی با هم برابر نیستند؟ چرا اهل‌سنت در ایران اسلامی نتواند رئیس‌جمهور شود؟ این سؤالی‌ست که بنده مطمئنم کسی پاسخی برای آن ندارد»❗❗ 💠💠 1⃣این که اهل سنت در ایران نمی توانند رئیس جمهور شوند ، خواست خداوند است ، زیرا مطابق اعتقاد اهل سنت ، مردم از خود اختیاری ندارند و هر آنچه که اتفاق می افتد ، مستقیما تقدیر و فعل خداوند است . بر این اساس خداوند در ایران مقدر کرده است که رئیس جمهور شیعه بر روی کار باشد و اهل سنت هم حق اعتراض ندارند ❗️❗️❗️ ❕احمد بن حنبل رییس حنابله چنین می گوید ؛ « قضا و قدر خوب و بد ، کم و زیاد ، ظاهر و باطن ، شیرین و تلخ ، خوشایند و نا خوشایند ، زیبا و نازیبا و آغاز و پایان از جانب خدا است .همه مردم به سوی آنچه برای آنان مقدر شده قرار می گیرند .زنا و سرقت و میگساری و آدم کشی و حرام خواری و شرک به خدا و کلیه گناهان به تقدیر الهی است» « کلها بقضاء و قدر » 📚طبقات الحنابله ج1 ص15 _ السنه ، احمد بن حنبل ، ص44 ❗️واقدی از زنی به نام ام حارث نقل می کند ؛ « در نبرد حنین دیدم عمر بن خطاب پا به فرار گذاشته است و از میدان می گریزد .به او گفتم این کار چیست گفت تقدیر الهی است ( و من در فرار کردن اختیاری ندارم) » 📚مغازی واقدی ج 3 ص 904 ❕بخاری از ابوقتاده نقل می کند ؛ « عمر را ( میان فراریان دیدم ) ، گفتم چرا مردم فرار می کنند ، گفت امر خداست ( و اختیاری از خود نداریم ) » « فلحقت عمر بن الخطاب فقلت ما بال الناس ، قال امر الله » 📚صحیح بخاری ج 4 ص 57 ❕عبدالله بن عمر می گوید ؛ « مردی پیش ابوبکر آمد و گفت آیا زنا به تقدیر الهی صورت می گیرد .او گفت بله .مرد گفت چگونه می توان گفت خدا عملی را بر من تقدیر کرده است آنگاه مرا کیفر می دهد . ابوبکر گفت چنین است ای فرزند زن بد بو به خدا سوگند اگر کسی پیش من بود می گفتم با مشت بر بینی تو بکوبد» 📚تاریخ الخلفاء ، ص95 👌از پیامبر نقل می کنند که فرمود ؛ « برخی از شما کار بهشتیان را انجام می دهد تا آنجا که میان او و بهشت تنها یک ذراع فاصل می ماند .ناگهان سرنوشت بر او پیشی می گیرد و او کار دوزخیان را انجام می دهد و به جهنم می رود و برخی از شما کار دوزخیان را انجام می دهد تا آنجا که میان او و دوزخ جز یک ذراع باقی نمی ماند در این هنگام سرنوشت بر او پیشی می گیرد و او کار بهشتیان را انجام می دهد و به بهشت می رود» 📚صحیح مسلم ج8 ص44 _ صحیح بخاری ج4 ص79 _ سنن ابن ماجه ج1 ص29 ❕در روایت دیگر عمر می گوید ؛ « من به پیامبر گفتم کارهایی که انجام می دهیم دستاورد خودمان است یا از پیش مقدر شده است. پیامبر فرمود همگی قبلا مقدر شده و قلم از نوشتن آن فارغ گشته است . هرکس اهل سعادت باشد برای خوشبختی عمل می کند و آن کس که شقی و بدبخت باشد برای آن سعی می کند» 📚صحیح مسلم ج8 ص48 _ جامع الاصول ج1 ص516 👌ابوهریره از پیامبر نقل می کند ؛ « موسی به آدم گفت تو پدر بشر هستی که خدا به دست خود تو را آفریده است ... چرا ما و خودت را از بهشت بیرون کردی آدم در پاسخ گفت تو موسایی که خدا با تو سخن گفته و تورات را بر تو نوشته بنگر که خدا چند سال قبل از آفرینش من عصیان و گمراهی من را نوشته است ؟ موسی در پاسخ گفت چهل سال ، پس آدم به این طریق بر موسی احتجاج کرد و گفت مرا بر امری که خداوند تقدیر کرده بود ملامت می کنی ؟ » « تلومونی علی امر کتبه الله » 📚جامع الاصول ج 10 ص 523 _ صحیح بخاری ج 4 ص 158 و ج 6 ص 96 🔸ادامه 👇
🔸ادامه 👇 2⃣گذشته از آنکه بر اساس اعتقاد اهلسنت ، بالخصوص ، حکومت ها به جبر الهی دست بندگان می رسد و بندگان از خودشان اختیاری ندارند ، لذا اهلسنت بر این عقیده خود ، به این آیه شریفه استدلال می کنند که فرمود ؛ « قُلِ اللَّهُمَّ مالِكَ الْمُلْكِ تُؤْتِي الْمُلْكَ مَنْ تَشاءُ وَ تَنْزِعُ الْمُلْكَ مِمَّنْ تَشاءُ وَ تُعِزُّ مَنْ تَشاءُ وَ تُذِلُّ مَنْ تَشاءُ بِيَدِكَ الْخَيْرُ إِنَّكَ عَلى‏ كُلِّ شَيْ‏ءٍ قَدِيرٌ »بگو ، بارالها! مالك حكومتها تويى، به هر كس بخواهى، حكومت مى‏ بخشى، و از هر كس بخواهى، حكومت را مى ‏گيرى، هر كس را بخواهى، عزت مى ‏دهى، و هر كه را بخواهى خوار مى‏ كنى. تمام خوبيها به دست توست، تو بر هر چيزى قادرى » ( آل عمران 26 ) ❕چنان که سیوطی نقل می کند ؛ « یعنی ملک و حکومت دست خداوند است نه دست غیر خدا و به سلطان و قدرت تو به افراد می رسد نه به غیر تو » « ای ان ذلک بیدک لا الی غیرک » 📚الدر المنثور ج 2 ص 15 ❕بر همین اساس ، معاویه که اهلسنت او را امیر معاویه و خال المومنین می دانند و نقل می کند که پیامبر در حق او دعا می کرد که خداوند او را هدایت کننده و هدایت شونده قرار دهد ؛ « و اجعله هادیا مهدیا » 📚سنن ترمذی ج 5 ص 501 ❕معتقد بود که حکومت خودش و یزید به تقدیر خداوند است و کسی حق اعتراض ندارد ، چنان که ابوهلال عسکری می گوید ؛ « معاویه اولین کسی بود که گمان می کرد که تمام افعال بندگان از سوی خداست » « اول من زعم ان الله یرید افعال العباد کلها » 📚الاوائل ج 2 ص 125 ❕بر این اساس ، وقتی عایشه از او پرسید که چرا یزید را جانشین خود کرده ای در پاسخ او گفت ؛ « امر حکومت یزید قضائی از قضاء الهی است و بندگان اختیاری در آن ندارند » « ان امر یزید قد کان قضاء من القضاء و لیس للعباد خیره » 📚الامامه و السیاسه ج 1 ص 167 👌و مطابق نقل دیگر ، همین پاسخ را به ابن عمر داد ؛ 📚همان ص 171 ❕با گفته های معاویه ، عایشه نیز معتقد به قدر و قضاء الهی در حکومت ها شده بود و می گفت ؛ « امر الهی است که مورد تقدیر خداوند است » « کان امر الله ، قدرا مقدورا » 📚تاریخ بغداد ج 1 ص 160 ❕بر این اساس و بر اساس اعتقاد اهلسنت ، ما نیز در برابر آقای عبدالحمید استدلال می کنیم که امر حکومت ایران و ریاست جمهوری شیعی ، امر و تقدیر الهی است و شما حق اعتراض ندارید ، و اگر اعتراض کنید ، گرفتار گمراهی شده اید ، چنان که خداوند می فرماید ؛ « هیچ مرد و زن با ایمانی حق ندارد هنگامی که خدا و پیامبرش امری را لازم بدانند اختیاری از خود داشته باشند و هر کس نافرمانی خدا و رسول را کند به گمراهی آشکاری گرفتار شده است» ( احزاب 38 ) 3⃣رهبری و حاکمیت سرزمین اسلامی ایران ، تصمیم گرفته است که رئیس جمهور شیعه باشد ، اهلسنت موظفند که از حاکم اسلامی اطلاعت کنند و اعتراض و نافرمانی نکنند ، حتی اگر حاکم به آنان ظلم کند ، وظیفه آنان اطاعت و فرمانبرداری است ❗️ 👌از پیامبر اسلام ، نقل می کنند که فرمود ؛ «مَنْ رَأَى مِنْ أَمِيرِهِ شَيْئًا يَكْرَهُهُ فَلْيَصْبِرْ عَلَيْهِ فَإِنَّهُ مَنْ فَارَقَ الجَمَاعَةَ شِبْرًا فَمَاتَ، إِلَّا مَاتَ مِيتَةً جَاهِلِيَّةً» «هر کس از امیر و حاکم خود چیزی را ببیند که ناخوشایندش باشد، باید بر آن صبر کند. چرا که اگر کسی به اندازه یک وجب، از جماعت مسلمین جدا شود، و سپس بمیرد، به مرگ جاهلی مرده است. » 📚صحیح بخاری ج 8 ص 87 _ صحیح مسلم ج 6 ص 21 👌و نقل می کنند که فرمود ؛ « پس از من پیشوایانی بر مسند قدرت خواهند نشست که از هدایت من بهره نبرده اند و به سنت من عمل نکرده و در میان آنها افرادی خواهند بود که در شکل و پوست آدمیزاد اما قلب آنها قلب شیطان است . به سخنان آنان گوش ده و از فرمانشان اطاعت کن اگر شما را مورد ضرب و شتم قرار داده و اموال شما را غارت کردند وظیفه شما اطاعت و فرمانبرداری آنهاست» 📚صحیح مسلم ج 6 ص 20 _ سنن بیهقی ج 8 ص 159 _ کنزالعمال ج 5 ص 309 ❕احمد بن حنبل می گوید ؛ « شنیدن و اطاعت کردن برای امیر و حاکم مومنین واجب است ، چه حاکم نیکوکار باشد و چه بدکار و فاجر و هرکس بر امام مسلمین خروج کند و در حال خروج بر او بمیرد ، به مرگ جاهلیت مرده است » 📚تاریخ المذاهب الاسلامیه ، ابی زهره ، ج 2 ص 322 ❕یا در کتاب شرح عقیده الطحاویه که از کتب مشهور در حوزه های اهلسنت است آمده است ؛ « جایز نمی دانیم خروج بر حاکمان و ولاه امرمان را ، اگرچه آنان اهل جور و ستم باشند » 📚شرح العقیده الطحاویه ص 110 ❕شیخ اشعری نیز به این نکته تصریح می کند ؛ 📚مقالات الاسلامیین ص 323 🔸ادامه 👇
🔸ادامه 👇 4⃣در قانون اساسی ایران و در اصل 115 آن ، تصریح شده است که رئیس جمهور باید مطابق با مذهب رسمی کشور ، شیعه باشد ، چنان که می نویسند ؛ « رئيس ‏جمهور بايد از ميان رجال سياسى و مذهبى انتخاب شود و داراى اين ويژگى‏ها باشد ؛ ايرانى‏ الأصل (تبعه ايران و داراى نسب ايرانى)، مدير، مدبر، داشتن حسن سابقه و امانت و تقوا، معتقد به مبانى جمهورى اسلامى و پايبندى به مذهب رسمى كشور » 📚آشنايى با قانون اساسى جمهورى اسلامى ايران، ص 235 ❕این قانون اساسی مورد اجماع و تایید مردم ایران قرار گرفته است و آقای عبدالحمید ، حق ندارد که در برابر اجماع مسلمین ، ساز مخالف بزند و از اجماع مسلمین جدا شود ، زیرا خودشان از پیامبر گرامی نقل می کنند که فرمود ؛ « دست خدا بر سر جماعت است، و شيطان همراه كسى است كه با جماعت مسلمانان ناسازگارى كند. ، کسی که از جماعت مسلمین جدا شود را بکشید » « یفرق امر امه محمد من کان فاقتلوه » 📚سنن نسائی ، ج 7 ص 92 _ المعجم الکبیر ج 17 ص 146 👌طبق این حدیث ، اقای عبدالحمید با شیطان همراه شده است و باید کشته شود ❗️❗️❗️😁 👌در نقل دیگر از پيامبر خدا نقل می کنند ؛ « دست خدا بر سر جماعت است؛ هرگاه فردى از جماعت جدا شود شيطان او را مى‏ربايد، همچنان كه گرگ گوسفند جدا مانده از گله را » 📚کنزالعمال ج 1 ص 206 👌و فرمود ؛ « هر كس يك وجب از جماعت جدا شود، حلقه اسلام را از گردن خود گشوده است. » « فقد خلع ربقه الاسلام من عنقه » 📚مسند احمد ج 4 ص130 _ سنن ترمذی ، ج 4 ص 226 ❕طبق این حدیث هم آقای عبدالحمید ، از اسلام خارج شده و در مسیر کفر و شرک حرکت می کند . 👌و در نقل دیگر فرمود ؛ « امّت من هرگز بر گمراهى‏ فراهم نمى‏ آيند. هرگاه اختلافى را مشاهده كرديد جانب توده امّت را بگيريد. » « فعلیکم بالسواد الاعظم » 📚سنن ابن ماجه ج 2 ص 1303 _ الجامع الصغیر ، ج 1 ص 33۹ 👌و فرمود ؛ « خداوند عزّوجلّ هرگز امّت مرا بر گمراهى گرد نمى ‏آورد. از توده امّت تبعيّت كنيد كه دست خدا بر سر جماعت است. هر كس از جامعه جدا شود، تنها درون آتش برده مى ‏شود. » « من شذ ، شذ الی النار » 📚کنزالعمال ج 12 ص 156 _ فیض القدیر ، ج 2 ص 443 👌طبق این حدیث هم آقای عبدالحمید با جدایی از جماعت مسلمین به تنهایی به سوی آتش دوزخ برده خواهد شد . 5⃣اهلسنت اعتقاد دارند که منکر خلافت ابوبکر و عمر و منتقد صحابه ، کافر و مشرک و مهدور الدم هستند و باید کشته شوند ، در حالی که حدود هشتاد میلیون جامعه شیعه ایران ، منکر خلافت ابوبکر و عمر و منتقد صحابه هستند ❕با این اعتقاد ، اقای عبدالحمید چگونه توقع دارد که ما رئیس جمهوری سنی انتخاب کنیم تا همه ما را از دم تیغ بگذراند یا موجبات زوال جامعه شیعی را فراهم کند ❗️ آیا چنین چیزی معقول است ❕ 👌علمایشان صراحتا فتوا می دهند ؛ « کسی که خلافت ابوبکر یا عمر را انکار کند ، کافر است » 📚شرح فتح القدیر ، محمد بن عبدالواحد السیواسی ، ج 1 ص 350 _ فتاوی السبکی ، ج 2 ص 587 _ الصواعق المحرقه ، ج 1 ص 138 ❕یا می گویند ؛ « هرکس منکر امامت ابوبکر و عمر شود ، کافر است » 📚فتاوی السبکی ، ج 2 ص 576 _ الصواعق المحرقه ، ج 1 ص 138 _ الفتاوی الهندیه فی مذهب ابی حنیفه ، ج 2 ص 264 ❕یا می گویند ؛ « ابوبکر و عمر ، اصل ( دین ) پس از پیامبر هستند ، و همین علت تکفیر رافضه ( شیعیان ) است ، زیرا ابوبکر و عمر را دشمن داشته و آنها را دشنام می دهند » 📚فتاوی السبکی ، ج 2 ص 576 ❕یا می گویند ؛ « کسی که ابوبکر و عمر را دو امام هدایت نداند ، هم بدعت گذار است و هم باید کشته شود » 📚تاریخ مدینه دمشق ، ج 52 ص 200 ❕ابن نجیم حنفی گوید ؛ « رافضه ( شیعیان ) اگر به شیخین ( ابوبکر و عمر ) دشنام دهد ، یا بر آنها طعنه وارد کند ، کافر است و باید کشته شود » 📚البحر الرائق شرح کنز الدقائق ، ج 5 ص 136 ❕ابن اثیر می نویسد ؛ « از حوادث سال 407 هجری کشتن شیعیان در آفریقا بود ، هر چه از شیعیان باقی مانده بود تحت تعقیب قرار گرفته و کشته شدند ...به این جرم که آنان رافضی بوده و به ابوبکر و عمر دشنام می دادند ...به همین علت مردم بر آنان شوریده ، فتنه ای به پا کرده و آنان را به غارت اموال کشتند » 📚الکامل فی التاریخ ج8 ص114 ❕ذهبی از بزرگان اهل سنت می نویسد ؛ « کسی که کوچکترین اهانتی به صحابه بکند یا آنها را مورد دشنام قرار دهد ، از دین و ملت اسلام خارج شده است » 📚الکبائر ج1 ص237 ❕سرخسی از فقهای مشهور حنفیه می نویسد ؛ « هر کس به یکی از صحابه اشکال بگیرد کافر است و اگر توبه نکند از اسلام بیرون رفته و چاره او است » 📚اصول السرخسی ج 2 ص 134 🔸ادامه 👇
🔸ادامه 👇 6⃣خطاب به آقای عبدالحمید می گوییم که در کشورهایی چون عربستان و امارات و بحرین و مصر و ... که دست اهلسنت و رهبری اهلسنت هستند ، چه خدمتی به اسلام و مسلمین و جامعه بشری کرده اید که ایران را هم دست شما بدهیم ❗️جز خیانت به اسلام و مسلمین و ظلم و جنایت کاری کرده اید ❗️ 👌یا در مناطقی چون سیستان و بلوچستان که شورای شهر و فرمانداری ها با افراد اهلسنت است ، چه خدمت چشمگیری کرده اید که توقع دارید که رئیس جمهور هم شوید ❗️ ❕شما اساسا فرد شایسته ای برای ریاست جمهوری دارید ❗️❓افراد نخبه شما ، کسانی چون آقای درازهی هستند که نماینده مجلس شده اند ، در کلیپ ذیل ببینید که فرد مذکور در برابر یک کارمند که وظیفه قانونی خود را اجرایی می کرد ، چگونه شروع به فحاشی و بدگویی کرد و اخلاق خود را به رخ ما کشید ؛ ?https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/3550 ❕در انتخابات دوره اخیر مجلس هم دیدیم که مردم سنی زاهدان ، هر دو نماینده خود را از نمایندگان شیعه انتخاب کردند و افراد سنی پیشنهادی آقای عبدالحمید را انتخاب نکردند ، چرا که برای آنان هم روشن شده است که شما افراد شایسته ای که متصدی مناصب مهم و کلیدی شوند را در اختیار ندارید . 6⃣شیعه و سنی برادرانه در ایران عزیز کنار هم زندگی می کنند و اهلسنت مطابق با اصل 13 و 14 قانون اساسی با آزادی تمام ، مراسم دینی و برنامه های مذهبی خود را اجرایی می کنند و دولت اسلامی نیز موظف است با آنان مطابق با حق و عدالت و رفتار اسلامی رفتار کنند . در کتاب آشنایی با قانون اساسی جمهوری اسلامی این مضمون را می خوانیم ؛ « اقليت را چنين تعريف كرده‏ اند: گروهى از اتباع يك كشور كه از لحاظ نژادى، زبانى و يا مذهبى از ديگر قشارها متمايز بوده و از نظر تعداد نيز كمترند و قدرت حكومت را در دست ندارند. در اصل 13 قانون اساسى حقوق اقليت‏ها به ‏رسميت شناخته شده است ... اصل 14 نیز دولت و ملت مسلمان ايران را موظف نموده است كه اخلاق اسلامى، رفتار عادلانه و حقوق انسانى را در قبال آنها رعايت كنند » 📚آشنایی با قانون اساسی ، ص 95 ❕حال که اهلسنت در ایران چنین آزادی دارند ، جای سوال است که آقای عبدالحمید پاسخ دهند که آیا شیعیان نیز در کشورهای سنی نشین چون عربستان و بحرین و امارات و مصر و ... چنین اختیار و آزادی دارند ❗️ @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir
🤔 ❔روايات شيعه و اهل سنت اعتبار علمى و منطقى دارند يا فقط دكان آخوندها و مفتيها هستند عبدالعلى بازرگان كه نقش يك آخوند بى عمامه را در اسلام بازى ميكند توضيح ميدهد كه چرا روایات و احادیث معتبر نیستند! ايشان ميگويد: چون روایات و احادیث در صدر اسلام به خاطر احتمال جعلی شدن و دکان باز شدن در مقابل قرآن ممنوع بوده است اما حدود ١٥٠ تا ٢٠٠ سال پس از مرگ محمد نوشته اند. اما نكته بسيار جالبى كه ايشان به آن اشاره ميكند اين است كه در طول حيات ٢٥٠ ساله ١١ امام شيعه چرا هيچ روايت يا حديث يا تفسيرى را اين آقايان ننوشته اند ❗️❗️ 💠💠 👌این که در صدر اسلام ، ابوبکر و عمر ، جهت مقابله با فضائل اهلبیت ع ، بر خلاف سخن پیامبر در نشر احادیث عمل کردند و نقل حدیث از پیامبر گرامی را ممنوع کردند ، از مسلمات تاریخی است که در ذیل مفصل به آن پرداخته ایم و پیرامون چرایی عملکرد آنان توضیح داده ایم ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/3304 👌اما روشن است که شیعه به این ممنوعیت توجه نکرد و اصحاب ائمه علیهم السلام از همان زمان امام علی ع ، احادیث آن بزرگواران را ثبت و ضبط می کردند و به صورت اصل و کتاب در می آوردند که نمونه آن ، کتاب شریف « سلیم بن قیس » از اصحاب امام علی ع است که در ذیل در مورد آن توضیحات کافی را داده ایم ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/3395 ❕سایر اصحاب ائمه ع از زمان امام علی ع تا امام یازدهم ، احادیث آن بزرگواران را می شنیدند و ثبت و ضبط می کردند و به صورت یک اصل و نوشته در می آوردند ، که نوشته های آنان امروز تحت عنوان « اصول اربعماه » ، شناخته می شود . 👌اصول اربعماه به آن دسته روایاتی گفته می شود که اصحاب امامان از زمان علی علیه السلام تا زمان امام عسکری علیه السلام ، مستقیما از امامان شنیده بودند و به خاطر این که این روایات از بین نرود آن را نوشته و ثبت و ضبط می کردند ، اگر چه اکثر ، این اصول برگرفته از روایات امام باقر و امام صادق علیهما السلام بوده است چرا که آن دو بزرگوار فرصت بیشتری برای نشر معارف الهی به دست آورند . 👌شیخ بهایی می نویسد ؛ « رویه اصحاب اصول بر آن بود که وقتی حدیثی از ائمه می شنیدند ، اقدام به ثبت آن در اصولشان می کردند تا در طول زمان برخی یا تمام آن نقلها مورد نسیان واقع نشود » 📚الذریعه ج 2 ص 128 👌شیخ مفید می نویسد ؛ « امامیه از عهد امیر مومنان تا عهد امام عسکری چهارصد اصل از روایاتشان را تالیف کردند » 📚معالم العلماء ص 3 ❕علامه طهرانی نیز می نویسد ؛ « تاریخ تالیف بیشتر این اصول در عصر اصحاب امام صادق علیه السلام بوده و آن عصر پایانی دولت بنی امیه و آغازین دولت بنی العباس است ( که درگیریهای آنان فرصت برای نشر معارف را پدید آورد )» 📚الذریعه ج 2 ص 131 👌شیخ کلینی و سایر اصحاب کتب اربعه و دیگران از بزرگان شیعه ، که در عصر نزدیک به ائمه زندگی می کردند ، برای آنکه اصول مذکور که به دست اصحاب ائمه تالیف شده بود از بین نرود ، نوشته های آنان را در کتابهای خود آوردند و مثلا شیخ کلینی ، طی مدت بیست سال با زحمات طاقت فرسا به اصول مذکور دسترسی پیدا کرد و آنها را با باب بندی خودش ، در کتاب کافی شریف گرد آورد ؛ 📚روضه المتقین ج 14 ص 40 👌بنابراین شیعه هیچ گاه به ممنوعیت نقل حدیث توسط خلفا ، توجهی نکرد و از همان ابتدا ، احادیث پیامبر گرامی اسلام را که توسط امامان علیهم السلام نقل می شد را ثبط و ضبط کرد و با تلاش صاحبان کتب اربعه و سایر بزرگان صاحب تالیف شیعه ، آن احادیث امروز به دست ما رسیده است . 🔸ادامه 👇
🔸ادامه 👇 ❕اما این که چرا امامان علیهم السلام کتابی نداشتند و کتابی ننوشتند ❗️⁉️ 👌ادعای این که ائمه ع کتاب نداشتند ، صحیح نیست ، امیر مومنان صاحب کتابهایی چون کتاب علی ، الجامعه و جفر بود که در نزد ائمه ع ، نگهداری می شد ، همینطور مصحف فاطمه س ، توسط علی ع ، نوشته شده بود . ❕شیخ مفید نقل می کند که امام صادق ع فرمود ؛ « علم ما غابر و مزبور و خطور بقلب و خوردن به گوش است ، در نزد ما جفر قرمز و سفيد و مصحف فاطمه و در نزد ما جامعه كه در آن هر چه مردم نيازمندند هست. » راوی از تفسير اين فرمايش امام سؤال كردند فرمود ؛ « غابر عبارت است از علم به آنچه به وجود مى‏ آيد و مزبور علم بآنچه قبلا بوده است اما خطور به قلب عبارت است از الهام اما بگوش خوردن همان شنيدن صداى ملائكه است .... ❕اما جفر قرمز ظرفي است كه در آن اسلحه پيامبر است و از آن خارج نمى‏ شود مگر زمانى كه قائم ما قيام كند اما جفر سفيد ظرفى است كه در آن تورات موسى و انجيل عيسى و زبور داود و كتابهاى آسمانى قديم است. و اما مصحف فاطمه محتوى وقايعى است كه اتفاق مى‏ افتد و اسم كسانى كه فرمانروا در زمين ميشوند تا روز قيامت و اما جامعه كتابى است بطول هفتاد ذراع كه پيامبر اكرم با زبان خود املاء نموده و فرموده و على بن ابى طالب بدست خود نوشته ، در آن جامعه تمام نيازمندى‏ هاى مردم تا روز قيامت هست حتّى جريمه خدشه وارد كردن بر كسى و يك تازيانه و نصف تازيانه » 📚الارشاد ، ج 2 ص 186 نشر کنگره شیخ مفید ❕و فرمود ؛ « يا فضيل! در نزد ما كتاب‏ على‏ است به طول هفتاد ذراع كه روى زمين هر چه مورد احتياج باشد در آن هست » 📚بصائر الدرجات ج 1 ص 147 نشر مکتبه مرعشی نجفی ❕در نقل دیگر آمده است ؛ « در نزد امام صادق ع ... سخن از جفر كرديم فرمود ؛ « به خدا نزد ما دو پوست بز و ميش است املاء پيامبر و خط على ( که همان جفر است ) و در نزد ما صحيفه‏ ايست بطول هفتاد ذراع كه پيامبر املاء كرده و على به دست خود نوشته هر چه به ان نياز پيدا شود در آن صحيفه است حتّى جريمه خدشه » 📚همان منبع ص 154 ❕ابن قتیبه از علمای اهل سنت كتابی به نام کتاب جفر را به امام صادق عليه السّلام اسناد می داد و می گفت در آن است آنچه مردم به دانستن آن احتياج دارند تا روز قيامت ؛ 📚اخبار الدول ج 1 ص 334 ❕همینطور صحیفه سجادیه ، به قرائت امام سجاد ع و نوشتن امام باقر ع بوده است و جزء کتابهای نوشته شده ائمه ع محسوب می شود . ❕بنابراین ، این ادعا که امامان علیهم السلام ، کتابی نداشته اند ، صحیح نیست ، اما این که چرا آن بزرگواران ، برای استفاده عموم ، کتابی ننوشتند و در اختیار همگان قرار ندادند ، این هم پاسخ روشنی دارد زیرا ؛ 1⃣با توجه به وجود اصحاب و شاگردانی که علوم و سخنان ائمه ع را مینوشتند و سینه به سینه و نسل به نسل منتقل می کردند ، ضرورتی نبود که خود امامان ع دست به قلم شود ، کتابهایی چون نهج البلاغه ، تفسیر منسوب به امام عسکری و سایر کتابها که نقل سخن ائمه ع است ، بر اساس همین روش جمع آوری شده است. 2⃣اکثر مردم نیز به دنیا روی آوردند و از علوم ائمه ع استفاده نکردند و به آنان پشت کردند ، لذا اگر آن بزرگواران ع کتابی نیز می نوشتند ، مورد استفاده و قبول اکثر مردم که مخالف آنها بودند ، واقع نمی شد ، چنان که مردم به مصحف علی ع که حاوی شان نزول و تفسیر و تاویل قرآن بود و توسط علی ع نوشته شده بود ، پشت کردند . ❕امام صادق ع فرمود ؛ « هنگامی که علی از نوشتن قرآن فارغ شد آنرا بر مردم عرضه کرد و فرمود این کتاب خدا تبارک و تعالی است .آنرا از دو لوح آن چنانکه خدایش بر محمد فرو فرستاده گرد آورده ام . مردم گفتند ما مصحفی داریم که همه آیات قرآنی را در بر دارد دیگر نیازی به قرآن شما نداریم .امیر مومنان فرمود به خدا سوگند دیگر بعد از امروز آن را نخواهید دید .من وظیفه داشتم هنگامی که از نوشتن آن فارغ شدم آن را بر شما عرضه کنم تا شما نیز آن را بخوانید» 📚الکافی ج 2 ص 633 ❕در ذیل در مورد این مصحف توضیح داده ایم ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/3366 🔸ادامه 👇
🔸ادامه 👇 3⃣ائمه ع تحت فشار جباران و ظالمین زمان خود بودند و این اختیار و آزادی را نداشتند که کتاب بنویسند و مذهب اهلبیت ع را در اصول و فروع ، در آن بیاورند و در جامعه پخش کنند و علنا تقیه را کنار بگذارند و با جو و مذهب حاکم بر زمان خود مخالفت کنند ، زیرا در این صورت خواه و ناخواه آن کتاب به دست مخالفین می افتاد و دیگر امامان ع دلیل و مستمسک را به حکام و مخالفین ظالم زمان خود داده بودند تا آنان و شیعیانشان را به خاطر عقایدشان شکنجه کنند و بکشند ، لذا آن بزرگواران می فرمودند که به خاطر دشمنان مجبور هستند که با مدارا و سیاست رفتار کنند ، چنان که در ذیل آیه شریفه ؛ « وَ عِبادُ الرَّحْمنِ الَّذِينَ يَمْشُونَ عَلَى الْأَرْضِ هَوْناً » « بندگان خاص خداوند رحمن آنها هستند كه با آرامی بر زمين راه مى‏ روند » ( فرقان 16 ) ❕امام باقر ع فرمود که مقصود آیه ، امامان ع هستند که مجبورند به خاطر فشار دشمنان به آرامی و نرمش رفتار کنند و مثلا تقیه کنند و علنا با دشمنان خود مخالفت نکنند ؛ « أَبُو جَعْفَرٍ ع فِي قَوْلِهِ تَعَالَى وَ عِبادُ الرَّحْمنِ الَّذِينَ يَمْشُونَ عَلَى الْأَرْضِ هَوْناً قَالَ هُمُ الْأَوْصِيَاءُ مِنْ مَخَافَةِ عَدُوِّهِم‏ » 📚الکافی ج 1 ص 427 _ مناقب آل ابی طالب ، ج 2 ص 201 ❕بر همین اساس در روایت دیگری امام باقر ع فرمود ؛ « ما اهل بيت چقدر از ظلم قريش و متحد شدنشان بر عليه ما و كشتنشان ما را ديده‏ ايم، و چه‏ ها كه شيعيان و محبّين ما از مردم ديده‏ اند ... ما اهل بيت از زمانى كه پيامبر از دنيا رفته همچنان خوار و تبعيد و محروم مى‏ شويم و كشته و طرد مى ‏گرديم، و بر خون خود و همه آنان كه ما را دوست دارند ترس داريم. در مقابل، دروغگويان براى دروغ خود زمينه‏ اى يافته‏ اند كه به وسيله آنها نزد رؤساء و قاضيان و كارگزارانشان در هر شهرى تقرب مى‏ جويند. براى دشمنان ما در باره واليان گذشته خود احاديث دروغين و باطل نقل مى‏ كنند. و از ما سخنانى را كه نگفته‏ ايم روايت‏ مى ‏كنند تا ما را بد جلوه داده باشند و بر ما دروغ ببندند و با سخنان باطل و دروغ به سردمداران و قاضيان خود تقرب جويند . ❕اوج اين مطلب و كثرت آن در زمان معاويه بعد از وفات امام حسن ع بود، كه شيعيان در هر شهرى كشته شدند و دست و پاى آنان قطع گرديد، و با هر تهمت و گمانى در باره محبّت ما و وابستگى به ما بدار آويخته شدند ، اين بلا همچنان تا زمان ابن زياد بعد از شهادت امام حسين عليه السّلام شدت مى‏ گرفت و بيشتر مى ‏شد ، سپس حجاج آمد و شيعيان را به انواع كشتن و به هر گمان و تهمتى به قتل رسانيد تا آنجا كه اگر به كسى «كافر» يا «آتش پرست» مى ‏گفتند برايش محبوب‏تر از آن بود كه به او «شيعه حسين ع » گفته شود. » « مَا لَقِينَا أَهْلَ الْبَيْتِ مِنْ ظُلْمِ قُرَيْشٍ وَ تَظَاهُرِهِمْ عَلَيْنَا وَ قَتْلِهِمْ إِيَّانَا وَ مَا لَقِيَتْ شِيعَتُنَا وَ مُحِبُّونَا ... ثُمَّ لَمْ نَزَلْ أَهْلَ الْبَيْتِ مُذْ قُبِضَ رَسُولُ اللَّهِ ص نُذَلُّ وَ نُقْصَى وَ نُحْرَمُ وَ نُقْتَل‏ وَ نُطْرَدُ وَ نَخَافُ عَلَى دِمَائِنَا وَ كُلِّ مَنْ يُحِبُّنَا وَ وَجَدَ الْكَذَّابُونَ لِكَذِبِهِمْ مَوْضِعاً يَتَقَرَّبُونَ إِلَى أَوْلِيَائِهِمْ وَ قُضَاتِهِمْ وَ عُمَّالِهِمْ فِي كُلِّ بَلْدَةٍ يُحَدِّثُونَ عَدُوَّنَا وَ وُلَاتَهُمْ الْمَاضِينَ بِالْأَحَادِيثِ الْكَاذِبَةِ الْبَاطِلَةِ وَ يُحَدِّثُونَ وَ يَرْوُونَ عَنَّا مَا لَمْ نَقُلْ تَهْجِيناً مِنْهُمْ لَنَا وَ كَذِباً مِنْهُمْ عَلَيْنَا وَ تَقَرُّباً إِلَى وُلَاتِهِمْ وَ قُضَاتِهِمْ بِالزُّورِ وَ الْكَذِبِ وَ كَانَ عِظَمُ ذَلِكَ وَ كَثْرَتُهُ فِي زَمَنِ مُعَاوِيَةَ بَعْدَ مَوْتِ الْحَسَنِ ع فَقُتِلَتِ الشِّيعَةُ فِي كُلِّ بَلْدَةٍ وَ قُطِعَتْ أَيْدِيهِمْ وَ أَرْجُلُهُمْ وَ صَلَبُوهُمْ عَلَى التُّهَمَةِ وَ الظِّنَّةِ مِنْ ذِكْرِ حُبِّنَا وَ الِانْقِطَاعِ إِلَيْنَا ثُمَّ لَمْ يَزَلِ الْبَلَاءُ الشَّدِيدُ يَزْدَادُ مِنْ زَمَنِ ابْنِ زِيَادٍ بَعْدَ قَتْلِ الْحُسَيْنِ ع ثُمَّ جَاءَ الْحَجَّاجُ فَقَتَلَهُمْ بِكُلِّ قِتْلَةٍ وَ بِكُلِّ ظِنَّةٍ وَ بِكُلِّ تُهَمَةٍ حَتَّى إِنَّ الرَّجُلَ لَيُقَالُ لَهُ زِنْدِيقٌ أَوْ مَجُوسِيٌّ كَانَ ذَلِكَ أَحَبَّ إِلَيْهِ مِنْ أَنْ يُشَارَ إِلَيْهِ بِأَنَّهُ مِنْ شِيعَةِ الْحُسَيْنِ ع‏ » 📚کتاب سلیم بن قیس ، ج 2 ص 631 _ بحار الانوار ج 27 ص 213 🔸ادامه 👇
❕بنابراین با این جو تقیه و فشار و مخالفتهایی که با اهلبیت ع از سوی مخالفین و دشمنان بود ، نباید توقع داشت که آن بزرگواران علنا کتاب می نوشتند و عقاید خود را بازگو می کردند و بدعت های مردم زمان را بر ملا می کردند و بهانه و دلیل به دست دشمنان و مخالفین میدادند تا آنان و شیعیانشان را نابود کنند یا آنان را بر علیه خود بشورانند ، چنان که در نقلی از علی ع آمده است ؛ « واليان پيش از من عمدا با پيامبر اكرم به مخالفت برخاستند و پيمان او را شكستند و روش او را دگرگون ساختند، و اگر من بخواهم مردم را به ترك اين كردارهاى مخالف پيامبر وادار كنم و آنان را بسوى حق بازگردانم و به همان روش كه در زمان پيامبر اكرم بود تغييرشان دهم، همه لشكريانم از پيرامونم بپراكنند، تا آنكه من مى‏ مانم با گروه اندكى از شيعيانم كه فضل مرا شناخته‏ اند و از روى قرآن و سنّت رسول اللَّه مرا واجب الطاعه مى‏ دانند. ❕شما بگوييد كه اگر من در باره مقام ابراهيم فرمانى صادر كنم كه آن را به همان جايى برگردانم كه پيامبر اكرم در آنجايش نهاد، و فدك را به وارثان فاطمه پس دهم، و صاع پيامبر را به ميزانى برگردانم كه در دوران آن حضرت بود .... 🔸( علی ع در این روایت حدود 30 بدعت را برشمردند و در ادامه فرمودند ) ؛ ❕« در اين صورت همه از گرد من پراكنده مى‏ شدند. به خدا سوگند كه من به مردم فرمان دادم در ماه رمضان همان نماز فريضه را به جماعت بخوانند، و به آنها اعلان داشتم كه جماعت در نماز نافله، بدعت است و دستور خدا نيست ولى فرياد گروهى از سربازانم كه همراه من با دشمن مى‏ جنگيدند بلند شد. آنها فرياد مى ‏زدند كه: اى مسلمانان سنّت عمر دگرگون شد، على ما را از نماز نافله ماه رمضان باز مى‏دارد. و من ترسيدم كه مبادا در بخشى از سپاهم جنجالى بپا شود و شورش کنند . من از دست اين امّت، از نظر تفرقه اندازى و پيروى آنها، از پيشوايان گمراهى و از دعوتگران بسوى دوزخ چه‏ ها كه نكشيدم‏ » 📚الکافی ج 8 ص 59 _ بحار الانوار ج 34 ص 173 ❕لذا آن بزرگواران با رعایت تقیه ، اصحاب خود را به کتابت حدیث امر می کردند و اصحاب نیز احادیث و علوم آن بزرگواران را می نوشتند و به آیندگان می رساندند . روشن است که اگر کتاب اصحاب به دست دشمنان می افتاد ، امام می توانست از روی تقیه ، محتوای آن را انکار کند ، اما اگر کتاب خود امام ع به دست دشمن می رسید ، دیگر جایی برای انکار نبود . ❕علامه مجلسی مفصل ، روایات ائمه ع را نقل می کند که آنان اصحاب خود را به کتابت و نوشتن حدیث و علومشان و رساندن آنان به آیندگان امر می کردند و برای این امر ثواب فراوانی بیان می کردند ؛ 📚بحار الانوار ج 2 ص 144 باب 19 « فضل کتابه الحدیث و روایته » @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir