💠ادامه 👇
❕همینطور اهلبیت علیهم السلام به ما یاد داده اند به شعراء و مداحان اهلبیت ع مبلغی صله و هدیه دهیم , چرا که ممکن است آنان به خاطر اشتغال به امر شعر سرایی و مداحی مصائب اهلبیت ع نتوانند به نحو مناسب امرار معاش کنند و شایسته است کمک و هدیه ای به آنان داده شود تا خود و خانواده در تنگی معاش قرار نگیرند , چنان که علمای اهلسنت و شیعه نقل می کنند :
" وقتى كُمَيت بن زيد اسدى، از طايفه اسد، از بنى مُضَر بن نِزار، [قصيده ميميّه] هاشميّات را سرود ...، در همان زمان، به مدينه آمد و خدمت ابو جعفر باقر عليه السلام رسيد و ايشان شبانه به او اجازه وارد شدن داد. وقتى او در [قصيده] ميميّهاش به اين جا رسيد كه: " و كشته شدنِ آن كشته در طَف و کربلا ، نيرنگى از جانب آنان بود؛ همان فرومايگان امّت و رذلها. " امام باقر عليه السلام گريست و فرمود: «اى كُمَيت! اگر نزد ما مالى بود، به تو مىداديم؛ ولى در حقّ تو همان است كه پيامبر خدا به حَسّان بن ثابت فرمود كه:" همواره به روح القدس تأييدشدهاى، تا زمانى كه از ما اهل بيت دفاع مىكنى"». ... " يا كُمَيتُ! لَو كانَ عِندَنا مالٌ لَأَعطَيناكَ، ولكِن لَكَ ما قالَ رَسولُ اللّهِ صلى الله عليه و آله لِحَسّانِ بنِ ثابِتٍ: لازِلتَ مُؤَيَّدا بِروحِ القُدُسِ ما ذَبَبتَ عَنّا أهلَ البَيتِ. "
📚مروج الذهب ج ٣ ص ٢٤٢ _ الکافی ج ٨ ص ١٠٢
👌یا در نقل دیگر آمده است که امام رضا ع به دو تن از مداحان اهلبیت ع بیست هزار درهم هدیه داد : " فَوَهَبَ لَهُمَا عِشْرِينَ أَلْفَ دِرْهَمٍ مِنَ الدَّرَاهِم "
📚عیون الاخبار ج ٢ ص ١٤٢
❕علامه امینی می نویسد :
" پيوسته شعرا از نقاط دور با قصائد مذهبى و چكامههاى دينى خود، به خدمت ائمه (ع) مشرف ميشدند و مورد تفقد و اكرام ايشان واقع ميگشتند و شعر آنان را كه چكيده فكر و انديشهشان بود به نظر اعجاب مىنگريستند و تحسين مىفرمودند و به احترام مقدمشان، محفلها تشكيل و دوستان خود را بدان محافل دعوت ميكردند، و با دادن صله و جائزههاى گرانبها، شعرا را مورد نوازش و مرحمت قرار ميدادند "
📚ترجمه الغدیر ج ٣ ص ٣٥
❕البته این بیان که اگر در مجالس امام حسین ع اطعام طعام به عزاداران یا صله و هدیه دادن به مداحان نبود , این مجالس از فروغ و رونق می افتاد , این سخن نشانه نهایت جهل و سست رایی صاحبش است , زیرا عزاداران و مداحان شیفته اهلبیت علیهم السلام این امور برایشان اهمیتی ندارد و با جان و دل قدم در مسیر امام حسین ع بر می دارند و فرقی نمی کند که اطعام و هدیه ای باشد یا نباشد , چرا چنین نباشد , در حالی که پیامبر گرامی ص می فرماید :
" إنَّ لِقَتلِ الحُسَينِ حَرارَةً فى قُلوبِ المُؤمِنينَ لا تَبرُدُ أبَداً " " همانا با كشته شدن حسين، حرارتى در دل مؤمنان ايجاد مىشود كه هرگز، سرد نمىگردد."
📚مستدرک الوسائل ج ١٠ ص ٣١٨
#پرسمان_اعتقادی
@Rahnamye_Behesht
#سایت_ما
ipasookh.ir
توضیحی در مورد برهنه شدن در عزاداری
🤔#پرسش
❓ لخت و برهنه شدن در مراسم عزاداری امام حسین❗️ در این رابطه توضیح دهید ❗️❗️
💠#پاسخ💠
❕در کتاب دانشنامه امام حسین ع می خوانیم :
" استحباب عزادارى براى سالار شهيدان، بر پايه ادلّه قطعى، ثابت است و با عنايت به آثار و بركات فردى و اجتماعى آن، از بزرگترين عبادات محسوب مىگردد؛ امّا در باره چگونگى انجام گرفتن اين عبادت، معيار، عزادارىهاى مرسوم در عصر صدور رواياتِ مربوط به اين عزادارى است؛ بلكه مىتوان گفت: اطلاق اين روايات، شامل انواع عزادارىهاى مرسوم در اعصار مختلف نيز مىگردد، مشروط به اين كه آنچه رايج شده، براى عزادارى صدق كند و موجب وَهْن مكتب اهل بيت عليهم السلام نگردد و يا همراه با انجام دادن عملى نامشروع نباشد.
❕بنا بر اين، آنچه در شمارى از مجالس عزادارى، به تدريج مرسوم شده است (مانند: استفاده از ابزارهاى موسيقى و آهنگهاى مبتذل، تشبّه مرد به زن، و همچنين كارهايى چون قمه زدن)، بدعت در عزادارى محسوب مىشود، بويژه قمه زدن كه در عصر حاضر، زمينهساز تبليغات سوء بر ضدّ پيروان اهل بيت عليهم السلام و موجب وَهْن مكتب تشيّع است. "
📚دانشنامه امام حسين ج9، ص: 376
❕لخت کردن و سینه زدن بر بدن لخت در عزاداری امام حسین ع هم از جمله بدعتهایی است که وارد بر عزادای شده است , و بر عمل لخت شدن هم عرفا عزاداری اطلاق نمی شود , شاهد این سخن آن است که هیچکس چنین عملی را در عزاداری پدر و مادر و نزدیکان خود انجام نمی دهد و برهنه نمی شود .
👌امیر مومنان ع فرمود :
" چه سخن حكيمانه جامعى است اين سخن كه: آنچه براى خود دوست مىدارى، براى ديگران [نيز] دوست بدار، و آنچه براى خود نمىپسندى، براى ديگران [نيز] نَپسند. " " ... أن تُحِبَّ لِلنّاسِ ما تُحِبُّ لِنَفسِكَ، و تَكرَهَ لَهُم ما تَكرَهَ لَها "
📚تحف العقول ص ٨١
👌در جایی که در قبال مردم عادی موظفیم که آنچه برای خود ناپسند می دانیم , برای آنان نیز ناپسند بدانیم , به طریق اولی در قبال ائمه ع وظیفه شدیدتری داریم که آنچه در قبال خود ناپسند می دانیم , در قبال آن بزرگواران هم ناپسند بدانیم , بر این اساس چگونه قابل قبول است که لخت شدن و برهنه شدن در عزای پدر و مادر خودمان برایمان ناپسند باشد , اما این کار ناپسند را در قبال ائمه ع و امام حسین ع مرتکب شویم ❗️❗️
❕در روایات فراوانی آمده است که شیعیان باید الگویشان اهل البیت علیهم السلام باشند و سبب خوش نامی آنان شوند نه با انجام افعال موهن و سخیف وکلمات نامناسب سبب سستی آنان و مذهبشان شوند
📚بحار الانوار،ج 65 ص 149 باب 19
❕امام صادق ع فرمود :
" اى جماعت شيعه! مايه آبروى ما باشيد نه باعث بدنامى ما " " كُونُوا لنا زَيناً، ولا تَكُونُوا علَينا شَيناً "
📚امالی صدوق ص ٣٢٧
❕بر این اساس آنچه امروزه تحت عنوان لخت شدن در عزاداری مطرح می شود که موجبات تمسخر و خواری افراد و مذهب را نزد بیگانگان فراهم می کند از جمله اموری است که مورد نهی می تواند باشد , با توجه به آنکه خداوند مومن را عزیز می شمارد و از انجام اموری که موجب خواری او می گردد نهی کرده است ؛ « عزت مخصوص خدا و رسول و مومنان است » ( منافقون 8)
❕آنچه گفتیم در کلام مرجع عالی قدر , آیت الله مکارم شیرازی مورد اشاره قرار گرفته است .
❓از ایشان چنین سوال شد :
❔" برهنه شدن در اين مجالس براى سينهزنى چه حكمى دارد؟
❕جواب: هرگاه در حضور بانوان باشد جايز نيست و در غير اين صورت نيز چون ممكن است سبب وهن مراسم عزادارى گردد بهتر است از آن چشمپوشى شود.
❔سؤال 46. فلسفه حرمت برهنه شدن براى سينهزنى در جايى كه خانمها هم نيستند و فيلم هم گرفته نمىشود چيست؟
❕جواب: اين كار اشكال دارد؛ زيرا خلاف شأن مجلس عزاى سيّدالشّهدا عليه السلام است. كدام يك از ما در مراسم عزاى پدر خود برهنه مىشود و مثلًا به اهل مجلس تعزيت مىگويد. "
📚احکام عزاداری , ص ٤٩
❕در پایان نیز گفتنی است , در وقتی که امام حسین ع قبل از ورود به میدان نبرد در زیر لباسهای خود , لباس کهنه می پوشد تا وقتی دشمن لباسهایش را به غارت بردند , برهنه نشود ! چگونه عده ای که خود را پیرو امام حسین ع می دانند در مجالس عزای او خود را برهنه می کنند ❗️آیا این تضاد و تناقض میان عملکرد این افراد با عملکرد امام حسین ع را نمی رساند ❗️
👌مرحوم ابن شهر آشوب نقل می کند :
" هنگامى كه امامحسين عليه السلام عزم ميدان كرد، فرمود: «ائْتُوني بِثَوْبٍ لا يُرْغَبُ فيهِ، الْبِسُهُ غَيْرَ ثِيابِي، لا اجَرَّدُ، فَانِّي مَقْتُولٌ مَسْلُوبٌ " "برايم جامه كهنهاى بياوريد كه كسى به آن رغبت نكند تا آن را زير لباسهايم بپوشم و بعد از شهادتم مرا برهنه نكنند، زيرا مىدانم پس از شهادت لباسهايم ربوده خواهد شد».
📚المناقب ج 4، ص 119.
#پرسمان_اعتقادی
@Rahnamye_Behesht
#سایت_ما
ipasookh.ir
❕به صورتی اتفاقی مشغول مطالعه بخش هایی از کتاب فریضه انتخابات که توسط دفتر مطالعات حوزه های علمیه تدوین شده است بودیم که دیدیم این کتاب مطلبی را از سایت ما نقل کرده است و منبع مطلب خود را نیز سایت ما معرفی کرده است 👌
❗️این در حالی است که ما استفاده از مطالب را برای همگان آزاد اعلام کرده ایم که حتی بدون ذکر منبع بتوانند از مطالب بهره گیرند .
@Rahnamye_Behesht
ipasookh.ir
توضیحی در مورد دیدگاه شیخ مفید پیرامون قیام امام حسین علیه السلام
🤔#پرسش
❓شيخ مفيد: امام حسين بدليل قيام عليه حاكم زمانش گناهكار و لايق سرزنش است
شيخ مفيد از بزرگترين علما و مؤسسين مذهب شيعه، در ص ٦٨ كتاب المسائل العشر في الغيبة مينويسد:
حاكمان زمان ائمه ميدانستند كه نظر ائمه بر تقيه كردن است و قيام با شمشیر علیه حکام وقت منع شده است و کسانی از عموزاده هايشان كه این کار را بكنند مقصر شناخته شده و آنها را سرزنش ميكرده اند، و اینکه هيچ كسى مجاز به كشيدن شمشیر و قيام عليه حكام نيست مگر آنكه خورشید در هنگام غروب در حالت راكد قرار گیرد، و ندائی از آسمان به نام شخص خاصی شنیده شود، و خورشيد در بیابان محو شود، و آخرین امام برحق با شمشیر قیام کرده تا "حكومت باطل" را از بین ببرد.
▪️ادمين: شيخ مفيد جنگيدن حسين بن على را خلاف دستور الله و توصيه ائمه ناميده و وى را گناهكار و لايق سرزنش خطاب ميكند. وى جنگيدن و قيام عليه حاكم اسلامى را مشروط به رسيدن نداى آسمانى و قيام تحت امامت، امام زمان غايب ذكر ميكند.
▪️سئوال:
آيا شيخ مفيد بر خلاف آخوندهاى امروزى اعتقادى به عصمت ائمه نداشته است كه حسين را گناهكار خطاب ميكند؟ ❗️❗️
💠#پاسخ💠
👌متاسفانه معاندین و ملحدین از هیچ دروغ و جعل و تزویری برای فریب مخاطبین خود دریغ نمی ورزند .
❕شیخ مفید تقیه کردن و قیام نکردن در برابر ظالمین را در مواردی جایز و در مواردی واجب و در مواردی ترک تقیه را واجب و قیام کردن را لازم می داند .
❗️او در رابطه با تقیه می گوید :
" تقيه كتمان حق و پوشيده داشتن اعتقاد در آن است و متعرض نشدن مخالفين و ترك يارى نمودن با ايشان به چيزى كه به دنبال در آورد ضررى را در دين و دنيا و فرض و وجوب تقيه وقتى است كه بداند به صورت بدیهی و يا مظنه قوى که تقیه نکردن ضرر به هم رساند , پس هر زمان كه نداند ضررى را در اظهار حق و نه مظنه قوى در آن داشته باشد واجب نباشد فرض و وجوب تقيه و به تحقيق كه امر نمودهاند حضرات ائمه صادقين عليهم السّلام جماعتى از شيعيان خود را به باز داشتن و نگاهداشتن خود از اظهار حق و در باطن و پوشيده نگاه داشتن آن از دشمنان دين و يارى نمودن به چيزى كه برطرف كند شك را از ايشان در باره مخالفت ايشان و بود آن اصلح براى ايشان و حضرات ائمه عليهم السّلام , و امر ميفرمودند جماعتى ديگر را از اصحاب خود به سخن گفتن با خصمان و آشكارا نمودن امر حق با ايشان و خواندن ايشان بسوى امر حق، به جهت دانستن ايشان عليهم السّلام كه ضررى نيست بر آن جماعت در اظهار حق .
❕پس تقيه واجب مىشود به حسب آنچه ياد نموديم آن را، و ساقط ميباشد فرض آن در مواضع ديگر به نحوى كه مقدم داشتيم آن را "
" التقية كتمان الحق و ستر الاعتقاد فيه و مكاتمة المخالفين و ترك مظاهرتهم بما يعقب ضررا في الدين أو الدنيا و فرض ذلك إذا علم بالضرورة أو قوي في الظن فمتى لم يعلم ضررا بإظهار الحق و لا قوي في الظن ذلك لم يجب فرض التقية.
و قد أمر الصادقون ع جماعة من أشياعهم بالكف و الإمساك عن إظهار الحق و المباطنة و الستر له عن أعداء الدين و المظاهرة لهم بما يزيل الريب عنهم في خلافهم و كان ذلك هو الأصلح لهم و أمروا طائفة أخرى من شيعتهم بمكالمة الخصوم و مظاهرتهم و دعائهم إلى الحق لعلمهم بأنه لا ضرر عليهم في ذلك فالتقية تجب بحسب ما ذكرناه و يسقط فرضها في مواضع أخرى على ما قدمناه "
📚تصحیح اعتقادات الامامیه ص ١٣٧
❕در جای دیگر شیخ مفید تصریح می کند که تقیه در مواردی حرام است و آن مواردی است که تقیه موجب فساد در دین شود :
" يكون تركها أفضل ... لیس یجوز من الافعال فی قتل المومنین لا فيما يعلم أو يغلب أنه استفساد في الدين و هذا مذهب يخرج عن أصول اهل العدل و أهل الإمامة خاصة " " در مواردی ترک تقیه افضل است و تقیه در کشتن مومنین یا در مواردی که علم یا ظن قوی دارد که تقیه موجب فساد در دین می شود , در این موارد تقیه جایز نیست و این مطلب برگرفته از عقاید اهل عدل و بالخصوص از عقاید شیعه امامیه است "
📚اوائل المقالات ص ١١٨
💠ادامه 👇
💠ادامه 👇
❕بر این اساس شیخ مفید , عصر امامان بعد از امام حسین ع را عصر تقیه می داند که امامان علیهم السلام غالبا اجازه خروج را نمی دادند و آنچه که معاند از کلام شیخ مفید استناد کرد , ناظر به همین زمان است .
👌شیخ مفید زمان امام حسین ع بعد از معاویه را عصر کنار گذاشتن تقیه و وجوب جهاد فی سبیل الله می داند , زیرا تقیه در آن عصر موجب فساد در دین می شد , لذا امام حسین ع تقیه را کنار گذاشت و مردم را دعوت به جهاد کرد و در این مسیر که مسیر اطاعت امر خداوند بود , مظلومانه و با لب تشنه به شهادت رسید نه آنکه معاذ الله شیخ مفید بخواهد امام حسین ع را مذمت و تحقیر کند , کلام شیخ مفید در این رابطه چنین است :
" و امامت حسين عليه السّلام پس از وفات برادرش حسن عليه السّلام بدان چه گفته شد ثابت است، و پيروى از او بر همگان لازم خواهد بود , اگر چه مردم را بواسطه تقيه به امامت خويش نخواند، و همچنين بواسطه صلحى كه ميانه او و معاويه برقرار بود و بر او لازم بود بدان وفا كند (اظهار آن ننمود) و او در اين باره مانند پدرش امير المؤمنين عليه السّلام بود كه با اينكه پس از رسول خدا (ص) امامت داشت با اين احوال خاموش نشست، و به همان راهى رفت كه برادرش حسن عليه السّلام پس از صلح رفته بود و بخود دارى و سكوت گذراند، و همه ايشان به روش پيغمبر (ص) رفتار كردند در آن زمانى كه آن حضرت (ص) در شعب (أبى طالب) گرفتار بود (و با اينكه پيغمبر خدا بود از روى ناچارى سه سال در شعب ابى طالب ماند و دم فرو بست) و همچنين آنگاه كه از مكه بمدينه هجرت فرمود و چند روز در غار پنهان گشت.
❕و چون معاويه بمرد، و دوران زمان صلحى كه حسين عليه السّلام را از اظهار دعوت و خواندن مردم بسوى خود جلوگيرى ميكرد سپرى شد، تا آنجا كه امكان داشت امر امامت خويش را آشكار ساخت، و در هر فرصتى كه پيش مىآمد براى آنان كه داناى به حق او نبودند پرده بر ميداشت، تا اينكه در ظاهر براى او ياورانى گرد آمدند، پس آن حضرت مردم را به جهاد دعوت كرده و براى جنگ دامن به كمر زد، و با فرزندان و خانوادهاش از حرم خدا و حرم رسول خدا (ص) بسوى عراق رهسپار شد تا به كمك شيعيانش كه او را دعوت كرده بودند با دشمن بجنگد، و پيشاپيش خود پسر عمويش مسلم بن عقيل رضى اللَّه عنه را بدان سو فرستاد، و او را براى دعوت مردم بخدا و بيعت بر جهاد انتخاب فرمود، پس مردم كوفه با مسلم بيعت كردند و براى يارى كردن او پيمان بسته و خير خواهيش را به عهده گرفتند و پيمان خود را با او محكم كردند، سپس زمانى نگذشت كه بيعت او را شكسته دست از يارى او باز داشتند، و او را بدست دشمن سپرده تا اينكه در ميان ايشان او را گشتند و آنها از او دفاع ننمودند، و (بدنبال آن) براى جنگ كردن با حسين عليه السّلام بيرون رفته او را محاصره كردند، و از رفتن او به شهرهاى خدا (كه در روى زمين دارد) جلوگيرى نموده، و او را ناچار برفتن جايى كردند كه نه ياورى بدست آرد و نه گريزى داشته باشد، و ميانه او و آب فرات حائل شدند تا اينكه بر او دست يافته او را كشتند، پس آن امام مظلوم عليه السّلام از دنيا برفت در حالى كه تشنه لب، و مجاهد، و شكيبا، و پاداش جو، و ستمديده بود، بيعتش را شكسته، و حرمتش را بر باد داده بودند، به هيچ وعده با او وفا نكرده، و رعايت عهد و پيمانى كه بگردن گرفته بودند ننمودند، و شهيد شد چنانچه پدر و برادرش عليهم السّلام با اين احوال از دنيا برفتند. "
" فكانت إمامة الحسين عليه السلام بعد وفاة أخيه بما قدمناه ثابتة ، وطاعته - لجميع الخلق - لازمة ، وإن لم يدع إلى نفسه عليه السلام للتقية التي كان عليها ، والهدنة الحاصلة بينه وبين معاوية بن أبي سفيان فالتزم الوفاء بها ، وجرى في ذلك مجرى أبيه أمير المؤمنين عليه السلام وثبوت إمامته بعد النبي صلى الله عليه وآله مع الصموت ، وإمامة أخيه الحسن عليه السلام بعد الهدنة مع الكف والسكوت ، وكانوا في ذلك على سنن نبي الله صلى الله عليه وآله وهو في الشعب محصور ، و عند خروجه مهاجرا من مكة مستخفيا في الغار وهو من أعدائه مستور . فلما مات معاوية وانقضت مدة الهدنة التي كانت تمنع الحسين ابن علي عليهما السلام من الدعوة إلى نفسه ، أظهر أمره بحسب الامكان ، وأبان عن حقه للجاهلين به حالا بحال ، إلى أن اجتمع له في الظاهر الأنصار . فدعا عليه السلام إلى الجهاد وشمر للقتال ... وقتلوه ، فمضى عليه السلام ظمآن مجاهدا صابرا محتسبا مظلوما ، قد نكثت بيعته ، واستحلت حرمته ، ولم يوف له بعهد ، ولا رعيت فيه ذمة عقد ، شهيدا على ما مضى عليه أبوه و اخوه عليهما أفضل الصلاة والرحمة والتسليم . "
📚الارشاد ج ٢ ص ٣٢
❕در ذیل توضیح داده ایم که چگونه عصر امامان پس از امام حسین ع عصر تقیه اما وظیفه امام حسین ع قیام و جهاد و ترک تقیه بوده است :
💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/526
#پرسمان_اعتقادی
@Rahnamye_Behesht
#سایت_ما
ipasookh.ir
❕پاسخ به شبهه تکراری معاند ( معاندین کاری جز باز نشر شبهات پوسیده و تکراری ندارند ) :
1⃣در مورد دریافت پول توسط امام حسین ع از معاویه در ذیل پاسخ مفصلی داده ایم :
💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/1770
2⃣در رابطه با اینکه امام حسن ع در صلحنامه با معاویه از او شرط دریافت پول کرده بود , در ذیل توضیح داده ایم :
💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/3277
3⃣در رابطه با این که امام حسین ع از قیام کوتاه آمد و از عمر سعد درخواست کرد که اجازه دهد باز گردد , در ذیل توضیح داده ایم :
💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/3202
💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/3240
توضیحی در مورد ارتباط نسبی عباس ع با شمر و ازدواج امام حسن ع با خواهر یزید.....
🤔#پرسش
❓قابل توجه شیعیان حواستون باشه عصبانی نشید خواهر شمرو فحش ندین چون خواهر شمر زن حضرت علی همان ام البنین مادر حضرت ابوالفضل است , مادر شمر هم فحش ندین چون مادر شمر مادر زن حضرت علی است , در ضمن خواهر یزید را هم فحش ندین چون زن امام حسن است , ابو سفیان و عمر و ابوبکر را هم فحش ندین , چون هر سه تای اون ها پدر خانم های حضرت محمد هستن , بهتره به خودتون فحش بدین که نا آگانه به اختلاف خانوادگی اینا دخالت کرده اید این ها از نظر نسبی و سببی هزار جور با هم فامیل بودن ❗️❗️
💠#پاسخ💠
👌حضرت ام البنین س خواهر شمر نمی باشد تا مادر شمر , مادر زن علی ع تلقی شود .
❕نسب حضرت ام البنین س یا همان فاطمه کلابیه به این نحو است ؛
« ام البنین بنت حزام بن خالد بن ربیعه بن الوحید من بنی کلاب »
📚جمهره انساب العرب ج1 ص4
👌در حالی که نسب شمر چنین است ؛
« شمر بن ذی الجوشن الضبابی بن شرحبیل بن الاعور بن عمر بن معاویه و هو الضباب بن کلاب »
📚الطبقات الکبری ج 6 ص 46
❕هر دو نفر بیش از پنج پشت یعنی در شخصی به نام کلاب به یکدیگر می رسند و هر دو کلابی هستند که به معنای هم قبیله بودن است و نه برادر و خواهر بودن ام البنین با شمر ملعون .
❕شاید آنچه برای شبهه افکن توهم بیان فوق را ایجاد کرده است , ماجرای امان نامه دادن به عباس ع از سوی شمر است که شمر در این ماجرا عباس ع و برادرانش را خواهر زاده خود خطاب کرده است .
👌مرحوم ابن طاووس نقل می کند :
" شمر بن ذى الجوشن كه خدا، لعنتش كند آمد و ندا داد: خواهرزادگان من، عبد اللّه، جعفر، عبّاس و عثمان، كجا هستند؟ حسين عليه السلام فرمود: «پاسخش را بدهيد، هر چند فاسق است؛ چرا كه يكى از دايىهاى شماست». آنان به او گفتند: چه كار دارى؟ گفت: اى خواهرزادگان من! شما در امان هستيد. خود را به همراه برادرتان حسين، به كُشتن ندهيد و در اطاعت امير مؤمنان يزيد بن معاويه باشيد.
عبّاس بن على عليه السلام، او را ندا داد: «دستانت، بُريده باد و لعنت بر امانى كه آوردهاى، اى دشمن خدا! آيا به ما فرمان مىدهى كه برادر و سَرورمان حسين بن فاطمه را وا گذاريم و در اطاعت ملعونان و فرزندان ملعونها درآييم؟!». شمر، خشمگينانه، به سوى لشكرش بازگشت. "
" أقَبَل شِمرُ بنُ ذِي الجَوشَنِ لَعَنَهُ اللّهُ فَنادى: أينَ بنو اختي عَبدُ اللّهِ وجَعفَرٌ وَالعَبّاسُ وعُثمانُ؟ فَقالَ الحُسَينُ عليه السلام: أجيبوهُ وإن كانَ فاسِقا، فَإِنَّهُ بَعضُ أخوالِكُم، فَقالوا لَهُ: ما شَأنُكَ؟ فَقالَ: يا بَني اختي، أنتُم آمِنونَ، فَلا تَقتُلوا أنفُسَكُم مَعَ أخيكُمُ الحُسَينِ، وَالزَموا طاعَةَ أميرِ المُؤمِنينَ يَزيدَ بنِ مُعاوِيَةَ! فَناداهُ العَبّاسُ بنُ عَلِيٍّ عليه السلام: تَبَّت يَداكَ ولُعِنَ ما جِئتَ بِهِ مِن أمانِكَ يا عَدُوَّ اللّهِ! أتَأمُرُنا أن نَترُكَ أخانا وسَيِّدَنَا الحُسَينَ بنَ فاطِمَةَ ونَدخُلَ في طاعَةِ اللَّعناءِ أولادِ اللَّعناءِ؟! فَرَجَعَ الشِّمرُ إلى عَسكَرِهِ مُغضَبا "
📚الملهوف: ص 148، مثير الأحزان: ص 55
👌این که شمر حضرت عباس را خواهر زاده خود خطاب می کند منظورش آن است که مادر ایشان از قبیله ما است و مانند خواهر ما محسوب می شود نه آنکه واقعا خواهر ما باشد .
❕رسم عرب بر این بود که اگر دختری از طایفه آنها با طایفه دیگری ازدواج می کرد حتی اگر چند نسل می گذشت ، فرزندان او را با انتساباتی این گونه خطاب قرار می دادند .
👌لذا می بینیم که برخی از شارحین در توضیح بیان فوق می نویسند :
" مقصودش چهار پسر ام البنين برادران حضرت سيد الشهداء بود كه چون مادرشان ام البنين از قبيله بنى كلاب بود و شمر نيز از آن قبيله بود از اين رو آنان را خواهر زاده خطاب كرد "
📚الإرشاد للمفيد / ترجمه رسولى محلاتى، ج2، ص: 91
❕این نکته در پاورقی کتاب بحار الانوار هم مورد تاکید واقع شده است :
" و ذلك لان أم البنين بنت حزام أم عبّاس و عثمان و جعفر و عبد اللّه كانت كلابية و شمر ابن ذى الجوشن كلابى "
📚بحارالانور، جلد 46، صفحه 81
👌اما این که شبهه افکن مدعی شد که امام حسن ع خواهر یزید را به همسری گرفته است , این ادعا نیز دروغ و خلاف واقع است و مورخین چنین مطلبی را نقل نکرده اند .
❕شیخ عباس قمی موارد ذیل را به عنوان همسران امام حسن ع معرفی می کند :
" امّ بشير دختر ابى مسعود عقبه خزرجى _ خوله دختر منظور فزاريّه _ امّ اسحاق دختر طلحة بن عبيد اللّه تميمى "
📚منتهى الآمال فى تواريخ النبى و الآل عليهم السلام ، ج1، ص: 571
💠ادامه 👇
💠ادامه 👇
❕در رابطه با این ادعا که ابوبکر و عمر و ابوسفیان پدر خانم پیامبر اسلام بوده اند , لذا باید احترامشان حفظ شود نیز گفتنی است که ازدواج پیامبر گرامی با دختران آنان از روی احترام و درجه دادن به افراد مذکور نبوده است .
👌ازدواج پیامبر گرامی با عایشه و حفصه , دو دختر ابوبکر و عمر به پیشنهاد دیگران و از روی دلسوزی پیامبر ( که مثلا کسی با آنها ازدواج نمی کرد ) و جلب حمایت قبائلشان بوده است , چنان که در ذیل توضیح داده ایم :
💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2706
❕ازدواج پیامبر با ام حبیبه دختر ابوسفیان نیز در جهت تجدید روحیه او بوده است , آن هم زمانی که او مسلمان شده بود و رابطه ای با پدرش که از دشمنان اسلام بود , نداشت , چنان که در ذیل گفته ایم :
💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/3264
👌صرف اینکه فردی رابطه نسبی و سببی با پیامبر گرامی داشته باشد , دلیل بر سعادت او نمی گردد , چنان که می بینیم فرزند نوح و همسران نوح و لوط و عموی پیامبر اسلام ابولهب , دارای این ارتباطات بودند , اما اهل دوزخ شدند و خداوند در مذمت آنان آیاتی را نازل کرد : ( هود ٤٧ _ تحریم ١٠ _ مسد ١ )
❕در نقلی آمده است که امام سجاد ع خطاب به طاووس الفقیه فرمود :
" خداوند بهشت را براى اطاعت كنندگان و نيكان آفريده است؛ هرچند بردهاى حبشى باشد ( و هيچ نسبتى با پيامبر وآلش نداشته باشد ) و جهّنم را براى عاصيان و گنهكاران خلق نموده است؛ هر چند از قبيله قريش (و از نزديكان پيامبر ) باشد.
❕مگر اين آيه شريفه را نشنيدهاى: «فَاذا نُفِخَ فِى الصُّورِ فَلا انْسابَ بَيْنَهُمْ يَؤمَئِذٍ وَ لا يَتَساءَلُونَ؛ هنگامى كه در صور دميده شود، هيچ يك از پيوندهاى خويشاوندى ميان آنها در آن روز نخواهد بود و از يكديگر تقاضاى كمك نمىكنند (چون كارى از كسى ساخته نيست! "مومنون ١٠١ " ) به خدا قسم فرداى قيامت هيچ چيزى به تو سود نمىرساند؛ مگر عمل صالحى كه پيش فرستادهاى "
" خَلَقَ اللَّهُ الجَنَّةَ لِمَن أطاعَهُ وأحسَنَ ولَو كانَ عَبداً حَبَشيّاً، وخَلَقَ النّارَ لِمَن عَصاهُ ولَو كانَ ولَداً قُرَشيّاً، أما سَمِعتَ قولَهُ تعالى: «فإذا نُفِخَ في الصُّورِ فلا أنْسابَ بَيْنَهُم يَوْمَئِذٍ و لا يَتَسائلونَ» واللَّهِ، لا يَنفَعُكَ غَداً إلّاتَقدِمَةٌ تُقَدِّمُها مِن عَمَلٍ صالِحٍ "
📚بحارالانور، جلد 46، صفحه 81.
👌تقابلهای اهلبیت علیهم السلام با افراد هم به خاطر دین خداوند و عمل نکردن به فرامین الهی توسط دیگران بوده است نه تعصبات کور خانوادگی و قبیلگی که به دور از حق و حقیقت است و اساسا پیامبر اسلام ص به ما فرموده است : هر کس دارای چنین اختلافات و تعصبات کور قبیلگی باشد , از اسلام و ایمان خارج شده و وارد بر جاهلیت شده است , چنان که فرمود :
" منَ كانَ في قَلبِهِ حَبَّةٌ مِن خَردَلٍ مِن عَصَبِيَّةٍ بَعَثَهُ اللَّهُ يَومَ القِيامَةِ مَعَ أعرابِ الجاهِلِيَّةِ " " هر كس در دلش به اندازه دانه خَردَلى عصبيّت باشد، خداوند در روز قيامت، او را با اعراب جاهلى بر مىانگيزد. "
📚الكافي: ج 2 ص 308 ح 3
#پرسمان_اعتقادی
@Rahnamye_Behesht
#سایت_ما
ipasookh.ir
عزاداری کردن امامان ع و گرفتن سالگرد برای امام حسین علیهم السلام
🤔#پرسش :
❓تریبون_آزاد_عقیل_هاشمی
❓اعتراف دانه درشتهای آخوندیسم به عدم برگزاری سالگرد عزاداری توسط اهل بیت ❗️❗️
❕امام جمعه اصفهان اعتراف کرد که امامان عزاداری نمی کردند ❗️❗️
💠#پاسخ💠
👌امامان بزرگوار ما پس از واقعه کربلا همواره به مساله گریه و عزاداری بر امام حسین ع اهتمام می ورزیدند که هم اینک به نمونه هایی اشاره می شود :
1⃣گریه و عزادای امام سجاد ع :
" امام باقر عليه السلام فرمود :
" على بن الحسين (زين العابدين) عليه السلام در شبانهروز، هزار ركعت نماز مىخواند ... و بر پدرش حسين عليه السلام به مدّت بيست سال گريست. هيچ گاه غذايى در برابرش گذاشته نشد، مگر اين كه گريست، تا جايى كه يكى از غلامانش به ايشان گفت: اى پسر پيامبر خدا! آيا وقت آن نرسيده كه اندوهت به پايان برسد؟
به وى فرمود: «واى بر تو! يعقوبِ پيامبر، دوازده پسر داشت كه خدا يكى از آنها را از او پنهان كرد؛ ولى چشمانش از كثرت گريه بر يوسف، سفيد گرديد و موهايش از اندوه، سفيد شد و كمرش از غمْ خميد، در حالى كه پسرش زنده بود. من، پدر و برادر و عمو و هفده تن از خانوادهام را ديدم كه در اطرافم كشته شدند. چگونه اندوهم پايان پذيرد؟». "
" ولَقَد كانَ بَكى عَلى أبيهِ الحُسَينِ عليه السلام عِشرينَ سَنَةً، وما وُضِعَ بَينَ يَدَيهِ طَعامٌ إلّا بَكى، حَتّى قالَ لَهُ مَولىً لَهُ: يَابنَ رَسولِ اللّهِ! أما آنَ لِحُزنِكَ أن يَنقَضِيَ فَقالَ لَهُ: وَيحَكَ، إنَّ يَعقوبَ النَّبِيَّ عليه السلام كانَ لَهُ اثنا عَشَرَ ابنا، فَغَيَّبَ اللّهُ عَنهُ واحِدا مِنهُم، فَابيَضَّت عَيناهُ مِن كَثرَةِ بُكائِهِ عَلَيهِ، وشابَ رَأسُهُ مِنَ الحُزنِ، وَاحدَودَبَ ظَهرُهُ مِنَ الغَمِّ، وكانَ ابنُهُ حَيّا فِي الدُّنيا، و أنَا نَظَرتُ إلى أبي و أخي وعَمّي وسَبعَةَ عَشَرَ مِن أهلِ بَيتي مَقتولينَ حَولي، فَكَيفَ يَنقَضي حُزني؟ "
📚الخصال یک جلدی , ص 517 ح 4، المناقب لابن شهرآشوب: ج 4 ص 166 _ بحار الأنوار: ج 46 ص 63 ح 19.
2⃣گریه و عزاداری امام باقر ع :
❕كميت می گوید :
" بر آقايم امام باقر عليه السلام وارد شدم و گفتم: اى پسر پيامبر خدا! من در باره شما شعرهايى گفتهام. اجازه مىدهيد آنها را بخوانم. امام عليه السلام فرمود: اى كميت! [اين روزها] ايّام البيض است [و شعرخوانى در آن، روا نيست]». گفتم: اشعار، در باره شماست. فرمود: «بخوان» و من خواندم: روزگار، مرا خنداند و گرياند و روزگار، تحوّل و رنگارنگى دارد. نه تن كه در طَف، نيرنگ زده شدند،
همهشان كفن گرديدند. ايشان گريست و امام صادق عليه السلام هم گريست و شنيدم كه كنيزى از پشت پرده مىگريد. نيز وقتى به اين گفته رسيدم كه:
و شش تن كه كسى همپاى آنان نيست: پسران عقيل، بهترينِ جوانان،
و آن گاه على، خوب و مولاى شما كه يادشان اندوههايم را بر مىانگيزاند
امام عليه السلام گريست و آن گاه فرمود:
«هيچ كس نيست كه از ما ياد كند و يا ما نزد او ياد شويم و از چشمانش اشكى هر چند به كوچكىِ بال پشه باشد جارى شود، مگر اين كه خداوند در بهشت، خانهاى برايش مىسازد و آن را حجابى ميان او و آتش قرار مىدهد».
" ....ما مِن رَجُلٍ ذَكَرَنا أو ذُكِرنا عِندَهُ فَخَرَجَ مِن عَينَيهِ ماءٌ ولَو قَدرَ مِثلِ جَناحِ البَعوضَةِ، إلّا بَنَى اللّهُ لَهُ بَيتا فِي الجَنَّةِ، وجَعَلَ ذلِكَ حِجابا بَينَهُ وبَينَ النّارِ "
📚كفاية الأثر: ص 248، بحار الأنوار: ج 36 ص 390 ح 2.
3⃣گریه و عزاداری امام صادق ع :
❕عبد اللّه بن سِنان می گوید :
" در روز عاشورا بر سَرورم امام صادق عليه السلام وارد شدم، در حالى كه گرفته و اندوهناك بود و اشكهايى همانند لؤلؤ از چشمانش سرازير بود. گفتم: اى پسر پيامبر خدا! گريهات از چيست؟ خداوند، چشمانت را گريان نكند! به من فرمود: «آيا غافلى؟ آيا نمىدانى كه حسين بن على عليه السلام در چنين روزى كشته شد؟».
امام صادق عليه السلام چنان گريست كه مَحاسنش از اشكهايش تر شد. "
" أما عَلِمتَ أنَّ الحُسَينَ بنَ عَلِيٍّ عليه السلام اصيبَ في مِثلِ هذَا اليَومِ؟ ... قالَ: وبَكى أبو عَبدِ اللّه عليه السلام حَتَّى اخضَلَّت لِحيَتُهُ بِدُموعِهِ. "
📚مصباح المتهجّد: ص 782، المزار الكبير: ص 473 ح 6، الإقبال: ج 3 ص 65 , بحار الأنوار: ج 101 ص 303 ح 4.
💠ادامه 👇
💠ادامه 👇
❕هارون بن خارجه می گوید :
"در خدمت امام صادق عليه السلام بوديم كه از حسين عليه السلام ياد كرديم. ايشان گريست و ما هم گريه كرديم. امام عليه السلام سرش را بلند كرد و فرمود: «حسين عليه السلام فرمود:" من كشته اشكم و هيچ مؤمنى مرا ياد نمىكند، مگر اين كه مىگريَد"».
" كُنّا عِندَهُ، فَذَكَرنَا الحُسَينَ عليه السلام، فَبَكى أبو عَبدِ اللّهِ عليه السلام وبَكَينا.
قالَ: ثُمَّ رَفَعَ رَأسَهُ، فَقالَ: قالَ الحُسَينُ عليه السلام: أنَا قَتيلُ العَبرَةِ، لا يَذكُرُني مُؤمِنٌ إلّا بَكى "
📚كامل الزيارات: ص 216 ح 313 _ بحار الأنوار: ج 44 ص 279 ح 5.
❕امام صادق ع خانواده خود را نیز توصیه به عزاداری می کرد , چنان که در نقلی سفيان بن مُصعَب عبدى می گوید :
"بر امام صادق عليه السلام وارد شدم. فرمود: «به امّ فَرْوه بگوييد كه بيايد و بشنود كه با جدّش چه كار كردند». امّ فَروه آمد و پشت پرده نشست. امام عليه السلام به من فرمود: «بخوان». گفتم: اى امّ فَروه! تمام تلاشت را بكن كه اشكت جارى باشد. امّ فَروه، مويه كرد و شيون زنها، بلند شد. امام صادق عليه السلام فرمود: «در! در!». مردم، مقابل در، گِرد آمدند. امام صادق عليه السلام كودكى از ما را كه بىهوش شده بود، به سوى آنها فرستاد و زنان، شيون كردند. "
" دَخَلتُ عَلى أبي عَبدِ اللّهِ عليه السلام فَقالَ: قولوا لِامِّ فَروَةَ «1» تَجيءُ فَتَسمَعُ ما صُنِعَ بِجَدِّها، قالَ: فَجاءَت فَقَعَدَت خَلفَ السِّترِ، ثُمَّ قالَ عليه السلام: أنشِدنا، قالَ: فَقُلتُ: «فَروُ جودي بِدَمعِكِ المَسكوبِ». قالَ: فَصاحَت وصِحنَ النِّساءُ، فَقالَ أبو عَبدِ اللّهِ عليه السلام: البابَ البابَ، فَاجتَمَعَ أهلُ المَدينَةِ عَلَى البابِ.
قالَ: فَبَعَثَ إلَيهِم أبو عَبدِ اللّهِ عليه السلام صَبِيٌّ لَنا غُشِيَ عَلَيهِ، فَصِحنَ النِّساء "
📚الكافي: ج 8 ص 216 ح 263.
4⃣گریه و عزاداری امام کاظم ع :
❕ابراهيم بن ابى محمود، از امام رضا عليه السلام نقل می کند که فرمود :
"وقتى ماه محرّم مىرسيد، پدرم خندان ديده نمىشد و پريشانحالى بر او سايه مىانداخت، تا اين كه ده روز از آن مىگذشت. وقتى روز دهم فرا مىرسيد، آن روز، روز مصيبت و اندوه و گريهاش بود و مىفرمود: «امروز، همان روزى است كه حسين عليه السلام كشته شده است». "
" كانَ أبي عليه السلام إذا دَخَلَ شَهرُ المُحَرَّمِ لا يُرى ضاحِكا، وكانَتِ الكَآبَةُ تَغلِبُ عَلَيهِ حَتّى يَمضِيَ مِنهُ عَشَرَةُ أيّامٍ، فَإِذا كانَ يَومُ العاشِرِ كانَ ذلِكَ اليَومُ يَومَ مُصيبَتِهِ وحُزنِهِ وبُكائِهِ، ويَقولُ: هُوَ اليَومُ الَّذي قُتِلَ فيهِ الحُسَينُ عليه السلام. "
📚الأمالي للصدوق: ص 191 ح 199، الإقبال: ج 3 ص 28، روضة الواعظين: ص 187، بحار الأنوار: ج 44 ص 284 ح 17.
5⃣گریه و عزاداری امام رضا ع :
" ابو بكّار می گوید :
"مقدارى از خاك كنار سرِ امام حسين بن على عليه السلام را بر گرفتم كه گِل سرخ بود و بر امام رضا عليه السلام وارد شدم و آن را به ايشان عرضه كردم. آن را گرفت و بوييد و گريست و اشكهايش روان شد و آن گاه فرمود: «اين، تربت جدّم است». " " أخَذتُ مِنَ التُّربَةِ الَّتي عِندَ رَأسِ الحُسَينِ بنِ عَلِيٍّ عليه السلام، فَإِنَّها طينَةٌ حَمراءُ فَدَخَلتُ عَلَى الرِّضا عليه السلام فَعَرَضتُها عَلَيهِ، فَأَخَذَها في كَفِّهِ، ثُمَّ شَمَّها، ثُمَّ بَكى حَتّى جَرَت دُموعُهُ، ثُمَّ قالَ: هذِهِ تُربَةُ جَدّي. "
📚كامل الزيارات: ص 474 ح 723، بحار الأنوار: ج 101 ص 131 ح 56.
6⃣گریه و عزادای امام زمان ع :
❕ایشان در زیارت ناحیه مقدسه می فرماید :
" اكنون كه روزگار، مرا عقب آورده و تقدير، مرا از يارى دادن به تو باز داشته و نبودهام تا با جنگجويان با تو، بجنگم و در برابر برافرازندگان پرچم دشمنى با تو، بِايستم، پس هر صبح و شام بر تو مىنالم و به جاى اشك، از ديده خون مىافشانم، از سرِ حسرت و تأسّف بر تو و افسوس خوردن بر گرفتارىهايى كه به تو رسيده، تا آن گاه كه از سوز مصيبت و غم فقدانت بميرم. "
"فَلَئِن أخَّرَتنِي الدُّهورُ، وعاقَني عَن نَصرِكَ المَقدورُ، ولَم أكُن لِمَن حارَبَكَ مُحارِبا، ولِمَن نَصَبَ لَكَ العَداوَةَ مُناصِبا، فَلَأَندُبَنَّكَ صَباحا ومَساءً، ولَأَبكِيَنَّ عَلَيكَ بَدَلَ الدُّموعِ دَما، حَسرَةً عَلَيكَ وتَأَسُّفا عَلى ما دَهاكَ وتَلَهُّفا، حَتّى أموتَ بِلَوعَةِ المُصابِ، وغُصَّةِ الاكتِيابِ. "
📚المزار الكبير: ص 501 ح 9، بحار الأنوار: ج 101 ص 320 ح 8.
💠ادامه 👇
💠ادامه 👇
❕بنابراین ادعای اینکه امامان ما عزاداری بر امام حسین ع نمی کردند , از اساس کذب و دروغ است . البته با توجه به جو تقیه ای که از جانب بنی امیه و بنی العباس بر امامان ع حاکم بوده است , عزاداری بر امام حسین به صورت رسمی و علنی در جامعه صورت نمی گرفت و این عزاداری ها در مجالس خصوصی و خانوادگی و جمع یاران و شیعیان بوده است , چنان که امامان ع توصیه به برقراری چنین مجالس خانوادگی به خاطر جو تقیه می کردند .
❕در نقلی امام باقر ع خطاب به یکی از اصحاب فرمود :
«وقتى روز عاشورا مىشود، به بيابان برود، يا روى بلندىِ خانهاش، با اشاره به امام حسين عليه السلام سلام كند و با جدّيت، بر قاتلش نفرين كند و پس از آن، دو ركعت نماز بگزارد. اين كار را نزديك ظهر، قبل از اذان، انجام دهد. آن گاه بر حسين عليه السلام مرثيه بسرايد و بگِريد و سفارش كند كسانى كه در خانهاش هستند، بر حسين عليه السلام گريه كنند و با ناله كردن بر حسين عليه السلام، در خانهاش ماتم بر پا كند و با هم براى گريستن، همصدا شوند. من براى آنان، از طرف خدا ضمانت مىكنم كه اگر اين كار را انجام دهند، همه اين ثوابها را به دست مىآورند». " ....... فَأَنَا ضامِنٌ لَهُم إذا فَعَلوا ذلِكَ عَلَى اللّهِ عز و جل جَميعَ هذَا الثَّوابِ. "
📚كامل الزيارات: ص 326 ح 556، بحار الأنوار: ج 101 ص 290 ح 1.
👌بر این اساس , عزاداری در زمان ائمه بیشتر در مجالس خصوصی و جمع یاران بوده است تا آن که در آغاز سده چهارم هجرى، حكومت آل بويِه در ايران و حكومت فاطميان در شمال افريقا شكل گرفتند و اندك اندك، بر قلمرو خود افزودند. در نيمه دوم سده چهارم، ايران (بجز مناطق شرقى آن) و مركز عراق، در اختيار دولت آل بويه بود و شمالِ شرق افريقا، مصر، شام و فلسطين نيز در اختيار فاطميان قرار داشت. در سال 352 ق، معزّ الدوله ديلمى، حاكم بويهاى بغداد، با فرمانى، مردم را به اقامه عزادارى در روز عاشورا و در معابر، فرا خواند و بدين سان، عزادارى رسميت يافت. يك دهه بعد، فاطميان نيز در مصر چنين كردند.
❕مورّخان در رخدادهاى سال 352 ق، آوردهاند كه در دهم محرّم اينسال، معزّ الدوله دستور داد كه مردم مغازههايشان را ببندند و بازارها و داد و ستد را تعطيل كنند، نوحه سر دهند و لباسهاى پشمين بپوشند و زنان، با موى پريشان و صورت سياه و گريبان چاكزده، نوحهكنان در شهر بچرخند و براى مصيبت امام حسين عليه السلام، بر صورتشان بزنند. مردم نيز چنين كردند و از آن جا كه حاكم با آنان بود و جمعيت شيعه بسيار بود، اهل سنّت نتوانستند از آن جلوگيرى كنند .
📚الكامل فى التاريخ: ج 5 ص 331، المنتظم: ج 14 ص 150، النجوم الزاهرة: ج 2 ص 334، البداية و النهاية: ج 11 ص 276
❕در کتاب البداية و النهاية (ج 8 ص 202) نيز آمده است:
" رافضىها در دولت آل بويه، زيادهروى كردند و در حدود سال چهارصد در روز عاشورا در شهرهايى مانند بغداد، طبلها به صدا در مىآمد و در كوچه و بازار، خاكستر و كاه مىپاشيدند و بر درِ مغازهها پارچه سياه مىآويختند و مردم، اندوهناك و گريان، ظاهر مىشدند و بسيارى از مردم براى همراهى و همدلى با حسين كه تشنه كشته شد، آب نمىنوشيدند و زنها صورتهايشان را باز مىكردند و نوحهسرايى مىنمودند و به سينه و صورت مىكوبيدند و پابرهنه در كوچه و بازار راه مىافتادند. "
❕پس از فرمان معزّ الدوله، عزادارى در بغداد، به صورت آيينى رسمى در آمد كه همهساله، در هر كوى و برزن، با حضور شيعيان، انجام مىگرفت. جامعه اهل سنّت
ساكن در مركز خلافت، اين جريان را خوش نمىداشتند. از اين رو، گاه درگيرىهايى به وجود مىآمد .
❗️در الكامل فىالتاريخ (ج 5 ص 336) و البداية و النهاية (ج 11 ص 286) در يادكرد رويداداهاى سال 350 ق، آمده است:
" دهم عاشوراى اين سال، بازارهاى بغداد، تعطيل شدند و مردم، آنچه را كه پيشتر گفته شد، كردند. آشوب بزرگى ميان شيعيان و اهل سنّت برپا شد. تعداد زيادى زخمى شدند و اموال به يغما رفت. "
❕منظور امام جمعه اصفهان هم در مورد عدم برگزاری عزاداری توسط امامان همین عزاداری رسمی در جامعه به خاطر جو تقیه بوده است , که وهابی کلام ایشان را تقطیع کرده است , امام جمعه اصفهان می گوید :
" ائمه ما هیچکدام به خاطر وجود دشمن و احتمال لطمه به خود و یاران خود عزاداری نمیکردند. دستورات ما دستورات الهی است؛ اگر از سوی خداوند به ما میرسید که در عزای امامان اگر کشته شوید اجر و پاداش به عزادار میرسید آنگاه میتوانستیم در این شرایط کرونایی همان عزاداری سابق را برگزار کنیم، اما اگر از روی احساس و عقل شخصی خود دستور صادر کنیم و عزاداری را واجب بدانیم، تنها بر سر مردم کلاه میگذاریم و آنها را فریب میدهیم. "
https://tn.ai/2327493
#پرسمان_اعتقادی
@Rahnamye_Behesht
#سایت_ما
ipasookh.ir
توضیحی در مورد اختلاط زنان و مردان در مراسم عزاداری امام حسین علیه السلام
🤔#پرسش
❓کلیپی در حال انتشاره که زنان بدون حجاب در کنار مردان تو دسته زنجیر زنی زنجیر می زنند و این متن را زیرش گذاشته ممنون میشم پاسخ بدید :
امام حسین مال همه مسلمانهاست بی حجاب بد حجاب با حجاب
سعی کنید شبکه های مجازی باعث نشود نسبت به اصل دین و محرم و امام حسین برایتان شبهه ایجاد کند در تمام ادیان روحانی نما ها که باعث می شوند مردم نسبت به دین و ایمانشون ضعیف شوند بوده و هست ولی ادیان دیگر ی عده نمیایند اصل دینشون را زیر سوال ببرند یه عمر یا حسین گفتیم مواظب باشید به یا یزید ختم نشود ❗️❗️
💠#پاسخ💠
👌رعایت حجاب حکم مسلم قرآن است که خداوند با صراحت روی آن تاکید کرده و می فرماید :
" قُلْ لِلْمُؤْمِناتِ يَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصارِهِنَّ وَ يَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَ لا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلاَّ ما ظَهَرَ مِنْها وَ لْيَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلى جُيُوبِهِنَّ وَ لا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلاَّ لِبُعُولَتِهِنَّ أَوْ آبائِهِن ... " " به زنان با ايمان بگو چشمهاى خود را (از نگاه هوسآلود) فرو گيرند، و دامان خويش را حفظ كنند، و زينت خود را جز آن مقدار كه ظاهر است آشكار ننمايند، و (اطراف) روسرىهاى خود را بر سينه خود افكنند (تا گردن و سينه با آن پوشانده شود) و زينت خود را آشكار نسازند مگر براى شوهرانشان يا پدرانشان .... " ( نور ٣١ )
❕و فرمود :
" يا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُلْ لِأَزْواجِكَ وَ بَناتِكَ وَ نِساءِ الْمُؤْمِنِينَ يُدْنِينَ عَلَيْهِنَّ مِنْ جَلابِيبِهِنَّ ذلِكَ أَدْنى أَنْ يُعْرَفْنَ فَلا يُؤْذَيْنَ " " اى پيامبر! به همسران و دخترانت و زنان مؤمنان بگو جلبابها (روسرىهاى بلند) خود را بر خويش فرو افكنند، اين كار براى اينكه شناخته شوند و مورد آزار قرار نگيرند بهتر است " ( احزاب ٥٩ )
👌همینطور , عدم اختلاط زنان با مردان نامحرم به قدری مهم است که خداوند در مورد زنان پیامبر می فرماید :
" و هنگامى كه چيزى از وسائل زندگى (به عنوان عاريت) از آنها (همسران پيامبر) مىخواهيد از پشت پرده بخواهيد، اين كار دلهاى شما و آنها را پاكتر مىدارد " " إِذا سَأَلْتُمُوهُنَّ مَتاعاً فَسْئَلُوهُنَّ مِنْ وَراءِ حِجابٍ ذلِكُمْ أَطْهَرُ لِقُلُوبِكُمْ وَ قُلُوبِهِن " ( احزاب ٥٣ )
❕این نکات یعنی حجاب بانوان و عدم اختلاط آنان با مردان نامحرم در روایات اسلامی نیز تاکید شده است .
👌امیر مومنان ع فرمود :
" يا أهلَ العِراقِ، نُبِّئتُ أنَّ نِساءَكُم يُدافِعنَ الرِّجالَ فِي الطَّريقِ، أما تَستَحيونَ؟! " اى مردم عراق! خبردار شدهام كه زنان شما در گذرگاهها، با مردان، تنه به تنه مىخورند. آيا شرم نمىكنيد؟! "
📚الكافي: ج 5 ص 537 ح 6
❕یا فرمود :
" آيا شرم نمىكنيد و غيرت نداريد كه زنان شما به بازارها مىروند و با بىنزاكتها درهم مىآميزند؟! " " أما تَستَحيونَ و لا تَغارونَ؟ نِساؤُكُم يَخرُجنَ إلَى الأَسواقِ و يُزاحِمنَ العُلوجَ "
📚همان منبع
❕فاطمه صدیقه س فرمود :
« برترین زنان ، زنانی هستند که مردان را نبینند و مردان نیز آنان را نبینند » " خَيْرٌ لِلنِّسَاءِ أَنْ لَا يَرَيْنَ الرِّجَالَ وَ لَا يَرَاهُنَّ الرِّجَال "
📚وسائل الشیعه ج 20 ص 232
❕در روایتی آمده است ؛
« شخصى كه نابينا بود از فاطمه اجازه خواست تا به حضور او برود، فاطمه اجازه داد ولى در طول ملاقات حجاب بر سر داشت. پيامبر خدا به او فرمود: چرا حجاب در بر نمودى در حالى كه او تو را نمى ديد؟ فاطمه گفت: اگر او مرا نمى بيند، من او را مى بينم، و او بوى تن مرا نيز حسّ مى كند. پيامبر فرمود ، شهادت مى دهم كه تو پاره اى از وجود من هستى. »
" اسْتَأْذَنَ أَعْمَى عَلَى فَاطِمَةَ ع فَحَجَبَتْهُ فَقَالَ لَهَا النَّبِيُّ ع لِمَ تَحْجُبِينَهُ وَ هُوَ لَا يَرَاكِ قَالَتْ يَا رَسُولَ اللَّهِ إِنْ لَمْ يَكُنْ يَرَانِي فَإِنِّي أَرَاهُ وَ هُوَ يَشَمُّ الرِّيحَ فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ أَشْهَدُ أَنَّكِ بَضْعَةٌ مِنِّي. "
📚دعائم الاسلام ج 2 ص 214 _ النوادر ، راوندی ، ص 14
❕علی ع هم در نهی از اختلاط زنان با مردان فرمود :
" «اگر بتوانى كه آنها غير از تو (از مردان بيگانه) ديگرى را نشناسند چنين كن»؛ (وَ إِنِ اسْتَطَعْتَ أَلَّا يَعْرِفْنَ غَيْرَكَ فَافْعَلْ). "
📚نهج البلاغه , نامه ٣٣
💠ادامه 👇
💠ادامه 👇
❕بنابراین آیین اسلام و احکام قرآن , تاکید بر حجاب و عدم اختلاط مردان با زنان دارد و امام حسین ع نیز با صراحت , هدفش از قیام را احیای دستورات اسلام و احکام الهی معرفی می کند و می فرماید :
« خداوندا! تو مى دانى كه آنچه از ما (در طريق تلاش براى بسيج مردم) صورت گرفت، به خاطر رقابت در امر زمامدارى و يا به چنگ آوردن ثروت و مال نبود، بلكه هدف ما آن است كه نشانه هاى دين تو را آشكار سازيم و اصلاح و درستى را در همه بلاد بر ملا كنيم تا بندگان مظلومت آسوده باشند و فرايض و سنّتها و احكامت مورد عمل قرار گيرد» " «اللَّهُمَّ إِنَّكَ تَعْلَمُ إِنَّهُ لَمْ يَكُنْ مَا كَانَ مِنَّا تَنافُساً فِي سُلْطانٍ، وَ لا الِتماساً مِنْ فُضُولِ الْحُطامِ، وَ لكِنْ لِنَرَىَ الْمَعالِمَ مِنْ دِينِكَ، وَ نُظْهِرَ الْإِصْلاحَ فِي بِلادِكَ، وَ يَأْمَنَ الْمَظْلُومُونَ مِنْ عِبادِكَ، وَ يُعْمَلُ بِفَرَائِضِكَ وَ سُنَّتِكَ وَ أَحْكامِك "
📚تحف العقول، ص 170 و بحارالانوار، ج 97، ص 79.
👌کسی هم که عزادار امام حسین ع است باید همان مسیر امام حسین ع را دنبال کند و نسبت به رعایت حجاب و عدم اختلاط با نامحرمان , بی تفاوت نباشد , چنان که خود امام حسین ع به لزوم رعایت دستورات خداوند تاکید می کرد و می فرمود :
" شما را به تقوا و پروا كردن از خدا سفارش مىكنم؛ زيرا خدا ضمانت داده است كه كسى را كه از او پروا كند، از آنچه ناخوشش باشد، بدانچه او را خوش آيد، انتقال دهد و از آنجا كه گمان نمىبرد و حساب نمىكند، روزىاش رساند.
👈مبادا تو از كسانى باشى كه به سبب گناهانِ بندگان خدا، بر آنان بيمناك است؛ ولى از سزاى گناه خويش، آسوده خاطر است؛ زيرا خداى تبارك و تعالى درباره بهشتش نيرنگ نمىخورد و آنچه [از نعيم آخرت] نزد اوست، جز با فرمانبُردارى از او به دست نمىآيد، إن شاء اللّه! 👉
" اوصيكُم بِتَقوَى اللّهِ، فَإِنَّ اللّهَ قَد ضَمِنَ لِمَنِ اتَّقاهُ أن يُحَوِّلَهُ عَمّا يَكرَهُ إلى ما يُحِبُّ، و يَرزُقَهُ مِن حَيثُ لا يَحتَسِبُ، فَإِيّاكَ أن تَكونَ مِمَّن يَخافُ عَلَى العِبادِ مِن ذُنوبِهِم و يَأمَنُ العُقوبَةَ مِن ذَنبِهِ، فَإِنَّ اللّهَ تَبارَكَ و تَعالى لا يُخدَعُ عَن جَنَّتِهِ، و لا يُنالُ ما عِندَهُ إلّا بِطاعَتِهِ إن شاءَ اللّه "
📚تحف العقول: ص 239، بحار الأنوار: ج 78 ص 120 ح 3.
❗️امام حسین علیه السلام به کسانی که هدف از قیامش را نادیده می گیرند و محرمات الهی را زیر پای می گذارند , پیشنهاد جالبی برای ترک گناه دادند .
👌روایت است :
" مردى نزد امام حسين عليه السلام آمد و گفت: من، مردى گُنهكارم و در برابر گناه، شكيبايى ندارم. مرا اندرزى ده. امام عليه السلام فرمود:
❗️ «پنج كار را انجام بده و سپس، هر گناهى كه خواستى، بكن. نخست، آن كه روزىِ خدا را نخور و هر گناهى خواستى، بكن. دوم، از ولايت خدا بيرون برو و هر گناهى خواستى، بكن. سوم، جايى كه خدا تو را نبيند، پيدا كن و هر گناهى خواستى، بكن. چهارم، چون فرشته مرگ آمد تا قبضِ روحت كند، او را از خود بران و هر گناهى خواستى، بكن. پنجم، چون مالك (فرشته جهنّمْ) تو را به دوزخْ وارد كرد، به آن، وارد مشو و هر گناهى خواستى، بكن».
" رُوِيَ أنَّ الحُسَينَ بنَ عَلِيٍّ عليه السلام جاءَهُ رَجُلٌ وقالَ: أنَا رَجُلٌ عاصٍ ولا أصبِرُ عَنِ المَعصِيَةِ، فَعِظني بِمَوعِظَةٍ. فَقالَ عليه السلام: افعَل خَمسَةَ أشياءَ و أذنِب ما شِئتَ، فَأَوَّلُ ذلِكَ: لا تَأكُل رِزقَ اللّهِ و أذنِب ما شِئتَ، وَالثّاني: اخرُج مِن وِلايَةِ اللّهِ و أذنِب ما شِئتَ، وَالثّالِثُ: اطلُب مَوضِعا لا يَراكَ اللّهُ و أذنِب ما شِئتَ، وَالرّابِعُ: إذا جاءَ مَلَكُ المَوتِ لِيَقبِضَ روحَكَ فَادفَعهُ عَن نَفسِكَ وَأذنِب ما شِئتَ، وَالخامِسُ: إذا أدخَلَكَ مالِكٌ فِي النّارِ فَلا تَدخُل فِي النّارِ و أذنِب ما شِئتَ. "
📚بحار الأنوار: ج 78 ص 126
#پرسمان_اعتقادی
@Rahnamye_Behesht
#سایت_ما
ipasookh.ir
نقش سقیفه و خلفای اهلسنت در حادثه کربلا و شهید شدن امام حسین علیه السلام
🤔#پرسش
❓مولوی عبدالحمید در خطبه نماز جمعه :
قیام امام حسین در مقابل آدمهای ناتوان، بیکفایت، نالایق، مستبد و در زمانی اتفاق افتاد که خطر از بین رفتن دستاوردهای پیامبر اکرم و خلفای راشدین وجود داشت.?❗️❗️
💠#پاسخ 💠
👌متاسفانه علمای اهلسنت با تحریف تاریخ درصدد وارونه نشان دادن حقایق برای فریب مردمانشان اند و الا کیست که نداند که خلفای اهلسنت و واقعه سقیفه بود که عامل اصلی کشته شدن امام حسین ع در کربلاست .
❕«بنىاميّه» كه سالها، بزرگترين جنگها و توطئهها را در عصر پيامبر اسلام بر ضدّ اسلام به راه انداخته بودند، سرانجام با پذيرش شكستى تلخ به عنوان «طُلَقا» (آزادشدگان پيامبر) در ميان مسلمانان با خوارى و بدنامى روزگار مىگذراندند. آنان هنگام رحلت پيامبر اكرم از هيچ اعتبار و وجههاى برخوردار نبودند تا بتوانند چون دو دهه گذشته در مقابل موج جديد اسلام بپا خيزند.
❕ولى با حادثهاى كه پس از شهادت پيامبر اسلام در جريان سقيفه اتّفاق افتاد و در نتيجه دست «بنىهاشم» از حكومت اسلامى و مديريّت جامعه نوبنياد و پرتلاطم آن روز كوتاه شد، شرايطى فراهم گشت كه در نهايت به سلطه قطعى بنىاميّه بر جامعه اسلامى انجاميد.
👌يكى از مهمترين پيامدهاى سقيفه، شكسته شدن حرمت پيامبر بود. در سقيفه سخنان صريح پيامبر در نصب على عليه السلام براى خلافت و رهبرى امّت به فراموشى سپرده شد و ابّهت حضرت در ميان امّت شكسته شد.
❕طبيعى بود كه اهلبيت پيامبر و مؤمنان راستين زير بار اين خواسته ناروا نروند و در نتيجه با مقاومت دستگاه خلافت مواجه شوند كه اين خود به شكسته شدن بيشتر حرمت خاندان پيامبر دامن مىزد و آن را در ميان امّت رسميّت مىبخشيد.
👌دستگاه خلافت كه جايگاه خويش را با برافروختن آتش تعصّب قبيلهاى به چنگ آورده بود، براى حفظ آن جايگاه تا بدانجا پيش رفت كه به خانه وحى و رسالت يورش برد. چيزى كه تا چند صباح قبل از آن، حتّى به مخيّله هيچ مسلمانى خطور نمىكرد , در ذیل توضیح داده ایم :
💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2302
❕پرواضح بود كه اين حرمت شكنىها، آن هم از سوى كسانى كه سالها محضر پيامبر اكرم را مستقيماً درك كرده، و از اين جهت براى خويش وجهه و اعتبارى كسب نموده بودند، مىتوانست تا چه ميزان مورد سوء استفاده فرصت طلبانى چون «بنىاميّه» قرار گيرد، و آينده اسلام را در كابوس حوادث دردناكى فرو برد و نتايج شومى را براى آيندگان به بار آورد که کربلا و کشتار آل الله روشن ترین نتیجه این حرمت شکنی است .
❕دومين نتيجه روشنى كه از سقيفه به دست آمد تبديل شدن خلافت الهى، كه اعتبارش از نصّ و تعيين مستقيم خداوند و رسولش نشأت مىگرفت، به يك امر عادى بشرى بود، آن هم به گونهاى كه مىتوان سرنوشت مسئلهاى با اين اهمّيّت را در يك مشاجره كوتاه ميان انصار و تنى چند از قريش، بدون حضور بزرگان اسلام، با تكيه بر عصبيّت قومى و قبيلهاى تعيين كرد , در ذیل بخوانید :
💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/4135
❕در نظام اجتماعى، اگر اصلى شكسته شود، يا قانونى به نفع طايفه خاصّى رقم خورد، ديگر هيچ تضمينى وجود ندارد كه اصلهاى ديگر شكسته نشود.
👌درست به همين دليل، پس از سقيفه، انتخاب زمامدار و خليفه از هيچ قانون معيّنى پيروى نكرد. تكليف مسألهاى با اين اهمّيّت روزى در ميان مشاجره بين انصار و تعداد انگشت شمارى از قريش رقم خورد، و روز ديگر به وصيّت خليفه اوّل و انتخاب شخصى او و ديگر بار به شوراى شش نفره سپرده شد.
❕جالب است بدانيم همين هرج و مرج و بى ثباتى در انتخاب خليفه، بهانهاى شد كه آن را معاويه براى نامزدى يزيد براى خلافت مطرح سازد.
👌وى خطاب به مردم چنين گفت:
«اى مردم! شما مىدانيد كه پيامبر از دنيا رفت و كسى را جانشين خود قرار نداد، مسلمانان خود به سراغ ابوبكر رفته و وى را انتخاب كردند. ولى ابوبكر در وقت وفاتش طبق وصيّتى خلافت را به عمر واگذار نمود. عمر هم در زمان مرگش آن را به شوراى شش نفرى محوّل كرد. پس چنانكه مىبينيد ابوبكر در تعيين خليفه كارى كرد كه پيامبر آن كار را انجام نداده بود. عمر هم كارى كرد كه ابوبكر نكرده بود. هر يك مصلحت مسلمانان را ديدند و عمل كردند. امروز هم من مصلحت مىبينم كه براى يزيد بيعت بگيرم و از اختلافات در ميان امّت جلوگيرى نمايم!».
📚 الامامة و السياسة، ج 1، ص 211- 212.
👌آرى، اين محصولِ نهال شومى بود كه در سقيفه غرس شده بود. به نظر عجيب و طنز آلود مىرسد كه رداى خلافت بر اندام فردى چون يزيد قرار گيرد .
💠ادامه 👇
💠ادامه 👇
❗️از سوی دیگر , حكومت بنىاميّه پديدهاى نبود كه يك روزه در دنياى اسلام سر برآورده باشد، بلكه اين حكومت طىّ ساليانى با حمايتهاى پيدا و پنهان خلفا پا به عرصه وجود گذاشت.
❕ هنگامى كه ماجراى سقيفه اتّفاق افتاد ابوسفيان پدر معاویه در مدينه حضور نداشت. پس از مراجعت، چون از قضايا باخبر شد، ابتدا به منظور فتنهجويى به نزد اميرمؤمنان عليه السلام رفت ولى چون جوابى نشنيد به سوى ابوبكر و عمر شتافت.
❕عمر به ابوبكر گفت: " ابوسفيان نزد ما مىآيد، وى مرد خطرناكى است بهتر است زكات اموالى را كه جمع آورى كرده است، به خود او ببخشى تا سكوت كند! "
📚شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید ج ص ص ٤٤
👌با اين نقشه عمر، دوره همزيستى مسالمتآميز ابوسفيان با دستگاه خلافت اسلامى فرا رسيد ولى اسناد تاريخى نشان مىدهد كه واقعيّت بسيار فراتر از يك حق سكوت معمولى و بى ارزش بوده است. هر چه بود در سال سيزدهم هجرى بنىاميّه پاداش اين سكوت و تسليم را اينگونه از خليفه وقت دريافت مىكنند.
❕در آن سال، ابوبكر لشكرى را به سركردگى يزيد- فرزند ابوسفيان و برادر معاويه- براى جنگ با روميان به سوى شام گسيل مىدارد. پرچمدار اين سپاه كسى جز معاويه- فرزند ديگر ابوسفيان- نيست. وى كه پس از مرگ برادرش به عنوان فرمانده لشكر برگزيده مىشود در دوره خلافت عمر به ولايت آن ديار نيز منصوب مىگردد.
❕شگفت آورتر آن كه بررسىهاى تاريخى نشان مىدهد خليفه دوم با وجود همه سختگيرىهايى كه نسبت به عمّال و فرمانداران خود داشت، از فاحشترين اشتباهات معاويه چشم پوشى مىكرد و با اينكه مىديد معاويه بساط پادشاهى و سلطنت پهن كرده و بر ضدّ حكومت اسلامى در منطقه پهناور شام آشيانه فساد بنا نموده است، هرگز درصدد اصلاح آن، حتّى به صورت يك تذكّر خشك و خالى هم برنيامد! و اين راستى عجيب است.
👌 «عمر» در حسابرسى و سختگيرى از عمّال و فرماندارانش تا بدانجا جدّى بود كه «خالد بن وليد» را كه «شمشير خدا» لقب گرفته بود، به جرم دستاندازى به بيتالمال مسلمين از فرماندهى عزل كرد.
📚شرح نهج البلاغه , ابن ابی الحدید ج ١ ص ١٨٠
👌 «محمّد بن مسلمه انصارى» را به جانب «عمرو بن عاص» كه فرماندارى مصر را به عهده داشت روانه ساخت تا به حساب و كتاب وى رسيدگى كند و در صورت تخلّف، اموالش را مصادره نمايد. نماينده خليفه در مصر بدون آنكه به طعام آماده «عمرو» دست بزند نصف دارايى او را مصادره كرد و با خود به مدينه آورد.
📚همان منبع ص ١٧٥
❕و آنگاه كه «ابوهريره» از طريق نامشروع به بيت المال مسلمين خيانت كرد، اندوختهاش را به بيت المال بازگرداند و با شلّاق بر پشت و بدن وى نواخت و با خشونت به وى خطاب كرد و گفت: «مادرت «اميمه» تو را جز براى خرچرانى نزاييده است!».
📚عقد الفرید ج ٢ ص ١٤
❕سيره و رفتار عمر چنان بود كه همه ساله دارايى و اموال فرمانداران و عمّالش را با دقّت تمام رسيدگى مىكرد و در صورت عزل هر يك، دارايىهاى آنان را مصادره مىكرد.
📚شرح نهج البلاغه ج ١ ص ١٧٤ به بعد
❓ولى با اين همه سختگيرىها چه رازى در طرز رفتار وى با معاويه نهفته بود كه در مقابل خيانتها و بدعتهاى زشت او هرگز واكنش جدّى از خود نشان نداد؟
❕در حالى كه عزل معاويه و قراردادن فرد شايستهاى به جاى وى، براى عمر در آن زمان بسيار آسان بود، امّا چنان با وى مماشات مىكرد كه سبب حيرت و اعجاب همه محقّقان بى طرف امّت است.
💠ادامه 👇
💠ادامه 👇
👌كارهاى ضدّ دينى پيدا و پنهان معاويه هيچگاه از ديدگاه عمر پنهان نبود. او خود به هنگام ديدن معاويه مىگفت: «وى كسراى عرب است!»
📚تاریخ ابن عساکر ج ٥٩ ص ١١٤ _ اسد الغابه ج ٤ ص ٣٨٦
❗️ ولى در عمل وى را براى طرد حاكميّت اسلامى و استقرار نظام پادشاهى، آزاد و مطلق العنان گذاشته بود، و قلمرو وسيعى از سرزمين كشورهاى سوريّه، فلسطين، اردن و لبنان امروزى را به وى ارزانى داشت و او را بر مال و جان و ناموس مسلمانان مسلّط كرد.
❕روزى كه عمر به دمشق پا نهاد، موكب عظيم و پرطمطراق معاويه را در ميان صدها محافظ و نگهبان مشاهده كرد، ولى تنها به يك پرسش ساده و اجمالى بسنده كرد و ديگر هيچ مخالفت جدّى از خليفه ديده نشد.
📚الاستیعاب ج ١ ص ٢٥٣ _ الاصابه ج ٣ ص ٤١٣
❕حتّى آن وقت كه شنيد معاويه خود را نخستين پادشاه عرب ناميده است، چندان حسّاسيّتى از خود بروز نداد، و آنگاه كه خورجين پر از پول را از ابوسفيان گرفت، با آن كه مىدانست آن پولها را فرزندش معاويه از بيت المال مسلمين به پدرش داده است، از اين خيانت آشكار بر نياشفت!.
📚الغدیر ج ٦ ص ١٦٤
👌حيرت انگيزتر آنكه به نقل «ابنابىالحديد» در شرح نهج البلاغه، عمر هنگام مرگ كه از شدّت درد به خود مىپيچيد به اهل شورى چنين گفت:
«پس از من اختلاف نكنيد و از تفرقه بپرهيزيد، چه اينكه اگر با يكديگر اختلاف كنيد معاويه وارد عمل مىشود و حكومت را از چنگ شما خواهد ربود!». "
" «... وَ إِنْ تَحاسَدْتُمْ وَ تَقاعَدْتُمْ وَ تَدابَرْتُمْ وَ تَباغَضْتُمْ غَلَبَكُمْ عَلى هذَا الْأَمْرِ مُعاوِيَةُ بْنُ أَبِي سُفْيانَ وَكانَ مُعاوِيَةُ حِينَئِذٍ أَمِيرَ الشَّامِ». "
📚شرح نهج البلاغه ج ١ ص ١٨٧
❓راستى چرا خليفه تا آنجا دست معاويه را در تثبيت موقعيّت دودمان بنىاميّه در شام بازگذاشت كه حال قدرت وى را به رخ اهل شورى مىكشد؟!
❓آيا منظور خليفه از تقويت بنىاميّه در شام اين بود كه قدرت بنىهاشم را مهار كند؟ و در صورت بروز هر گونه تحرّك و قيامى از سوى بنى هاشم، آنان را با قدرتِ دشمنان ديرينه اسلام، يعنى بنىاميّه سركوب نمايد؟!
❕آرى! ممكن است راز اصلى اين همه مدارا و مماشات در همين نكته نهفته باشد!
👌در واقع، خليفه با به حكومت رساندن بنىاميّه در شام، ضريب امنيّت خويش را بالا برده و خود را در مقابل قيامهاى احتمالى فرزندان پيامبر از بنىهاشم بيمه كرده بود و از دودمان بنىاميّه به عنوان سپر حفاظتى خويش در مقابل طوفان خشم بنىهاشم استفاده كرده بود و به همين جهت، به آنان مجال مىداد تا با خاطرى آسوده پايههاى حكومت استبدادى خويش را در آن منطقه پهناور و ثروتمند، محكم و استوار سازند.
❕حكومتى كه خون فرزندان پيامبر اسلام و سالار شهيدان اباعبداللّه الحسين عليه السلام را به ناحق به زمين ريخت و فجايعى را در اسلام مرتكب شد كه هرگز از خاطرهها محو نخواهد شد.
👌اين جريان در زمان عثمان كه خود نيز از بنىاميّه بوده است، شتاب بيشترى يافت , اینجاست كه عمق اين كلام كه « قُتِلَ الْحُسَيْنُ يَوْمَ السَّقِيفَةِ " امام حسين عليه السلام در همان روز سقيفه به شهادت رسيد» بيشتر آشكار مىشود. "
❕مرحوم محقّق اصفهانى در دو بيت بسيار جامع و پر معنى به همين نكته اشاره كرده، مىگويد:
👌 «آن هنگام كه حرمله تير مىانداخت (و حلقوم على اصغر را نشانه مىگرفت) اين حرمله نبود كه تير مىانداخت، بلكه اين تير را كسى رها كرده است كه چنين بسترى را براى حرمله آماده ساخته بود! اين تيرى است كه از سوى سقيفه رها شده و كمانش در دستان خليفه بود!»
📚به نقل از کتاب عاشورا ريشهها، انگيزهها، رويدادها، پيامدها، ص: 115 به بعد
❗️در ذیل توضیحات بیشتری در این رابطه داده ایم :
💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/509
#پرسمان_اعتقادی
@Rahnamye_Behesht
#سایت_ما
ipasookh.ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❕وهابی در این کلیپ مدعی است , خوردن نذری های شیعیان حرام است چون این نذورات به نام خداوند نمی باشد , پاسخ ادعای دروغش را در ذیل داده ایم :
💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2283
❕مولوی عبدالحمید با حمایت از شورش طالبان مدعی شده است که طالبان نصرت الهی را به همراه دارند ❗️❗️❗️
👌این در حالی است که اعتقاد اهلسنت و جماعت آن است که حکومت به جبر الهی در اختیار حاکمان است و مردم باید در هر صورتی از حاکمان اطاعت کنند , حتی اگر حاکمان ظالم و فاسق باشند و به آنان ظلم کنند ❗️اگر از اطاعت چنین حاکمانی کسی خارج شود از اسلام خارج شده است ❗️در ذیل ببینید :
💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/3552
👌بنابراین طالبان بر علیه حاکمان وقت خود قیام کردند و بر خلاف خواست خداوند عمل کرده و از اسلام خارج شده اند , آن وقت عبدالحمید می گوید نصرت الهی با طالبان است ❗️
❕به راستی چرا مذهب اهلسنت این قدر بی در و پیکر و علمایشان به این قدر حریص به منافع اند که به خاطر منافع حتی مسلمات مذهب خود را انکار می کنند ❗️❗️❗️
❕نظر به تقاضای شما عزیزان برای خلاصه تر بودن پاسخ ها برای نشر در کانالها و گروهها , از این پس تلخیص و خلاصه پاسخها تهیه و در کانال آرشیو قرار داده می شود , جهت استفاده عضو کانال آرشیو ما شوید :
💠@Rahnamaye_Behesht
توضیحی در مورد ارتباط نسبی علی اکبر ع با ابوسفیان
🤔#پرسش
❓علی اکبر شهیدی از دودمان رسول اللهﷺَ و امام الطلقاء ابوسفیان رضیاللهعنه:
▶️ایشان عمهزاده امیر یزید بن معاویه بود و وجود ایشان دلیل محکمی هست از اینکه یزید و امویان در شهادت او و پدرش دستی نداشتند زیرا عرب در تعصب به عشیره و فامیل دوستی شهره هستند ❗️❗️
📝كنيه او ابوالحسن ، و مادرش ليلى دختر ابو مُرّة بن عُروة بن مسعود ثَقَفى بود. گفتهاند كه مادر ليلى ، يعنى مادر بزرگ علىاكبر ►ميمونه دختر ابو سفيان◄ بوده است و به همين جهت، بر پايه گزارشى معتبر ، معاويه ، او را شايستهترين فرد براى خلافت مىدانست و او را چنين توصيف كرد :
✪شايسته ترين فرد براى امر حکومت، على بن الحسين بن على رضیاللهعنهم است! جدّش رسولخداﷺ و دليرى بنىهاشم ، سخاوت بنىاميّه و فخر ثقيف را داراست✪
📓←الطبقاتالكبرى(الطبقةالخامسةمنالصحابة) ٫ (۱/۴۷۰) ❗️❗️
💠#پاسخ💠
👌ليلى، مادر علىاكبر، يكى ديگر از همسران امام حسين عليه السلام است. پدر او، ابو مُرّه صحابه پيامبر و مادرش ميمونه، دختر ابو سفيان است.
❕جدّ ليلى، عروة بن مسعود ثقفى، از بزرگان صحابه است كه در رُخداد صلح
حديبيّه، به نمايندگى از قريش، نزد پيامبر آمد. پيامبر ص وى را پس از اختيار كردن اسلام، جهت تبليغ دين، به سوى قبيلهاش ثقيف فرستاد و وى بر اثر اصابت تيرى به شهادت رسيد. چون خبر شهادت وى به پيامبر رسيد، فرمود:
" مَثَل عروه، مَثَل صاحب ياسين است كه قومش را به سوى خدا دعوت كرد؛ ولى آنها او را كُشتند. "
📚الطبقات الكبرى: ج 5 ص 504، اسد الغابة: ج 4 ص 30.
❕چنان که گفتیم , مادر ليلى، يعنى مادر بزرگ على اكبر، ميمونه دختر ابو سفيان بوده است و به همين جهت، بر پايه گزارشى، معاويه، او را شايستهترين فرد براى خلافت مىدانست و او را چنين توصيف كرد:
" شايستهترين فرد براى اين كار (خلافت)، على بن الحسين بن على است. جدّش پيامبر خدا است و دليرى بنى هاشم، سخاوت بنى اميّه و فخر ثقيف را دارد. "
📚مقاتل الطالبيّين: ص 86
❕البتّه اين سخن معاويه، در واقع، يك موضعگيرى سياسى، به منظور نفى خلافت از خاندان رسالت و حسنین ع است، نه اين كه واقعا او خلافت را حقّ على اكبر مىدانسته است.
📚دانش نامه امام حسین ع ج ١ ص ٣١٥
❓جای سوال است که اگر معاویه لعنه الله علیه , علی اکبر ع را شایسته خلافت می دید , چرا خلافت را به فرزندش یزید واگذار کرد , مگر اهلسنت روایت ندارند که پیامبر گرامی فرمود :
«هر کس شخصی را بر ده نفر بگمارد، در حالی که میداند در میان آن ده نفر برتر از او وجود دارد، خدا و رسول و جماعتی از مسلمین را فریب داده است».
" ايما رجل استعمل رجلا على عشرة أنفس علم أن في العشرة أفضل ممن استعمل فقد غش الله وغش رسوله وغش جماعة المسلمين . "
📚کنزالعمال ج ٦ ص ١٩ ح ١٤٦٥٣
❕یا احمد بن حنبل، به سند خود از ابن عباس، روایت کرده است :
" هر کس فردی را سرپرست جماعتی قرار دهد در حالی که میداند در میان آنان کسی وجود دارد که بیشتر مورد رضای خداوند است، به خدا و رسول او و مؤمنین خیانت کرده است. "
📚مسند احمد ج ١ ص ١٦٥ با تحقیق احمد شاکر
❕همینطور ارتباط نَسَبى علی اکبر ع با ابو سفيان از ناحيه مادر، سبب شد كه طبق نقلى، در روز عاشورا، امويان به وى امان دهند، كه وى با آن، مخالفت ورزيد , چنان که نقل می کنند :
" مردى از شاميان، على اكبر، فرزند حسين عليه السلام را كه مادرش آمنه، دختر ابو مُرّة بن عُروة بن مسعود ثقفى بود، و مادر آمنه نيز دختر ابو سفيان بن حَرب (جدّ يزيد) بود، فرا خواند و گفت: تو با امير مؤمنان [يزيد]، خويشاوندى دارى و به او نزديكى. اگر بخواهى، ما به تو امان مىدهيم و به هر كجا كه دوست داشتى، برو!
على اكبر گفت: «بدان كه به خدا سوگند رعايتِ خويشاوندىِ پيامبر خدا صلى الله عليه و آله، لازمتر از رعايت خويشاوندى ابو سفيان است!».
"دَعا رَجُلٌ مِن أهلِ الشّامِ عَلِيَّ بنَ الحُسَينِ الأَكبَرَ وامُّهُ آمِنَةُ بِنتُ أبي مُرَّةَ بنِ عُروَةَ بنِ مَسعودٍ الثَّقَفِيِّ وامُّها بِنتُ أبي سُفيانَ بنِ حَربٍ فَقالَ: إنَّ لَكَ بِأَميرِ المُؤمِنينَ قَرابَةً ورَحِماً، فَإِن شِئتَ آمَنّاكَ، وَامضِ حَيثُما أحبَبتَ! فَقالَ: أما وَاللّهِ لَقَرابَةُ رَسولِ اللّهِ صلى الله عليه و آله كانَت أولى أن تُرعى مِن قَرابَةِ أبي سُفيانَ "
📚الطبقات الكبرى (الطبقة الخامسة من الصحابة): ج 1 ص 470، نسب قريش: ص 57
❕می بینیم علی اکبر ع با صراحت تصریح می کند که ارتباط نسبی که با ابوسفیان دارد , هیچ ارزش و بهایی ندارد و قابل احترام نیست , این سخن ردیه روشنی است بر کلام وهابی که در صدد بود از این ارتباط نسبی , برای ابوسفیان فضیلت تراشی کند .
💠ادامه 👇
💠ادامه 👇
👌وهابی مدعی شد که چون علی اکبر ع با ابوسفیان و امویان ارتباط نسبی دارد , لذا هیچگاه یزید فرمان به قتل امام حسین ع نمی داده است زیرا عرب در تعصب به عشیره و فامیل دوستی شهره است❗️
❕در رد این سخن نیز گفتنی است که مگر پیامبر اسلام ص با قریش ارتباط نسبی نداشت و از قوم و عشیره آنان نبود , پس چگونه قریش شدیدترین جنگ ها را بر علیه پیامبر طراحی کرد و بارها قصد کشتن پیامبر ص را داشتند که خداوند مانع شد ❗️❗️❗️
❕علمای اهلسنت نقل می کنند که پیامبر خطاب به کشته شدگان جنگ بدر که از قریش و اقوام پیامبر بودند , چنین فرمود :
" بد قوم و فامیل و عشیره ای برای من پیامبرتان بودید , مرا تکذیب کردید در حالی که دیگر مردم تصدیقم کردند و مرا از شهرم اخراج کردید در حالی که دیگر مردم به من پناه دادند و با من به جنگ و نبرد برخاستید در حالی که دیگر مردم مرا یاری کردند " " بئس عشيرة النبي كنتم لنبيكم كذبتموني وصدقني الناس وأخرجتموني وآواني الناس وقاتلتموني ونصرني الناس "
📚تاریخ طبری ج ٢ ص ١٥٦ _ الکامل فی التاریخ ج ٢ ص ١٢٩
❕به هر حال در ذیل بر اساس مدارک اهلسنت , مفصل ثابت کرده ایم که قتل امام حسین ع و همراهیانش در صحرای کربلا , به دستور مستقیم یزید ملعون بوده است :
💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/2717
❕اساسا این که مادر علی اکبر ع از دودمان ابوسفیان بوده است , فضیلتی برای ابوسفیان محسوب نمی شود .
❕خداوند می فرماید :
" إِنَّ اللَّهَ فالِقُ الْحَبِّ وَ النَّوى يُخْرِجُ الْحَيَّ مِنَ الْمَيِّتِ وَ مُخْرِجُ الْمَيِّتِ مِنَ الْحَيِّ ذلِكُمُ اللَّهُ فَأَنَّى تُؤْفَكُون " " خداوند شكافنده دانه و هسته است، زنده را از مرده خارج مىسازد و مرده را از زنده، اين است خداى شما پس چگونه از حق منحرف مىشويد؟ " ( انعام ٩٥ )
❕از رواياتى كه در تفسير اين آيه يا آيات مشابه آن از امامان اهل بيت علیهم السلام به ما رسيده است استفاده مى شود كه حيات و مرگ مادى نيست بلكه حيات و مرگ معنوى را نيز در بر مى گيرد .
👌 افراد با ايمانى را مى بينيم كه از پدرانى بى ايمان به وجود مى آيند، و افراد شرور و آلوده و بى ايمانى را مشاهده مى كنيم كه از نسل افراد پاكند، و قانون وراثت را با اراده و اختيار خود نقض مى كنند كه اين خود يكى ديگر از نشانه هاى عظمت آفريدگار است كه چنين قدرت اراده اى به انسان بخشيده است.
📚تفسیر نمونه ج 5 ص 357
❕ امام صادق ع فرمود :
" خدای عز و جل می فرماید : «یُخْرِجُ الْحَیَّ مِنَ الْمَیِّتِ وَ مُخْرِجُ الْمَیِّتِ مِنَ الْحَیِّ» حیّ، مؤمن است كه گِل آن از گِل انسان كافر خارج میشود. و مردهای كه از زنده خارج میشود، همان كافری است كه از گِل مؤمن خارج میشود. پس حیّ، مؤمن است و میّت، كافر است و این همان گفته خدای عز و جل است كه فرمود: «أَوَمَن كَانَ مَیْتًا فَأَحْیَیْنَاهُ» [آیا كسی كه مرده (دل) بود و زندهاش گردانیدیم] پس مرگ او در نتیجه آمیخته شدن گِل او با گِل انسان كافر بود و زندگی وی هنگامی بود كه خدای عز و جل با سخن خویش آنها را از هم جدا ساخت و خداوند عز و جل این چنین، انسان مؤمن را در هنگام تولدش، از تاریكی كه در آن وارد شده است، بیرون میآورد " " َ قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ يُخْرِجُ الْحَيَّ مِنَ الْمَيِّتِ وَ مُخْرِجُ الْمَيِّتِ مِنَ الْحَيِّ فَالْحَيُّ الْمُؤْمِنُ الَّذِي تَخْرُجُ طِينَتُهُ مِنْ طِينَةِ الْكَافِرِ وَ الْمَيِّتُ الَّذِي يَخْرُجُ مِنَ الْحَيِّ هُوَ الْكَافِرُ الَّذِي يَخْرُجُ مِنْ طِينَةِ الْمُؤْمِنِ فَالْحَيُّ الْمُؤْمِنُ وَ الْمَيِّتُ الْكَافِرُ وَ ذَلِكَ قَوْلُهُ عَزَّ وَ جَلَّ- أَ وَ مَنْ كانَ مَيْتاً فَأَحْيَيْناهُ فَكَانَ مَوْتُهُ اخْتِلَاطَ طِينَتِهِ مَعَ طِينَةِ الْكَافِرِ وَ كَانَ حَيَاتُهُ حِينَ فَرَّقَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ بَيْنَهُمَا بِكَلِمَتِه "
📚الكافی، ج ۲، ص ۴، ح ۷.
❕حضرت لیلی مادر علی اکبر ع نیز مصداق بارز آیه و تولد زنده دل از مرده دل و نشانه قدرت خداوندی محسوب می شده است , یعنی یک بانوی پاک و مطهره و طاهره و مومنه از نسلی به دنیا آمد که ریشه آن بازگشت می کرد به ابوسفیان که عداوت و دشمنی او با آیین الهی و اهل بیت علیهم السلام قطعی بوده است .
" كانت هذه المرأة جليلة القدر عظيمة المنزلة، شاركت آل البيت عليهم السّلام أحزانهم، حيث كانت حاضرة واقعة الطف، تنظر لولدها و زوجها يذبحان، و هي محتسبة ذلك في سبيل اللّه تعالى. "
📚أعلام النساء المؤمنات، ص: 712
❗️تلخیص و خلاصه این پاسخ را اینجا بخوانید .
#پرسمان_اعتقادی
@Rahnamye_Behesht
#سایت_ما
ipasookh.ir
❕معاند با تحریف و ترجمه غلط از کلام امام سجاد ع مدعی است که طبق بیان امام سجاد ع اطاعت از حاکم واجب بوده است لذا امام حسین ع با این امر وجوبی مخالفت کرده و در برابر یزید قیام کرده است , در ذیل پاسخش را داده ایم :
💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/1573
👌قریب به نود و نه درصد از شبهاتی که این کانال معاند در مورد محرم منتشر می کند , تکراری است و در ویژه نامه سنجاق شده در کانال پاسخ داده ایم .
❕گویی کفگیر معاندین برای شبهه پراکنی به ته دیگ خورده است 💪💪💪
قیام امام حسین ع برای احیای سنت خلفای اهلسنت ❗️❗️❗️
🤔#پرسش
❓امام حسین رضی الله عنه قیام کرد تا به سیره خلفای اهل سنت عمل کند :
❕ إني لم أخرج أشرا ولا بطرا ولا مفسدا ولا ظالما و إنما خرجت لطلب النجاح والصلاح في أمة جدي محمدﷺ أريد أن آمر بالمعروف وأنهى عن المنكر وأسير بسيرة جدي محمدﷺ وسيرة أبي علي بن أبي طالب و سيرة الخلفاء الراشدين المهديين رضي الله عنهم، فمن قبلني بقبول الحق فالله أولى بالحق، ومن رد علي هذا أصبر حتى يقضي [الله] بيني وبين القوم بالحق ويحكم بيني وبينهم [بالحق] و هو خير الحاكمين، هذه وصيتي إليك يا أخي و ما توفيقي إلا بالله عليه توكلت و إليه أنيب، والسلام عليك وعلى من اتبع الهدى، ولا حول ولا قوة إلا بالله العلي العظيم.»
📝بسم الله الرحمن الرحيم، همانا حسین بن علی شهادت می دهد که خدایی جز الله نیست، یکتاست و شریکی ندارد و شهادت می دهد به اینکه محمد بنده خدا و فرستاده اوست و به حق از جانب خدا آمده و شهادت می دهد به اینکه بهشت حق است و آتش جهنم حق است و اینکه زمان قیامت فرا می رسد و هیچ شکی در آن نیست و در این زمان خداوند صاحبان قبور را برمی انگیزد.
من برای خوشگذرانی و خودخواهی و خودرأیی و ایجاد ظلم و فساد از خارج نشدم فقط برای نجات و صلاح امت جدم محمد خارج شدم. می خواهم که امر به معروف و نهی از منکر کنم و به شیوه جدم محمد و پدرم علی بن ابی طالب و خلفای هدایت شده راشدین که خداوند از آنها راضی باشد حرکت کنم. پس هرکس (دعوت) مرا به حق پذیرفت، (بداند) که خداوند حقیقتا سزاورتر است و هرآنکس که (دعوت) مرا رد کرد، من صبر می کنم تا اینکه خداوند بین من و آن قوم به حق قضاوت و داوری کند که خداوند بهترین داور است. برادرم، این وصیت من به تو است. هیچ توفیقی جز از جانب خدا نیست. به او توکل می کنم و به سوی او باز می گردم. درود و سلام بر تو و هر آن کسی که دنباله رو راه هدایت است و هیچ نیرو و توانی جز از جانب خداوند بلند مرتبه و بزرگ نیست.
📚منابع شیعی:
موسوعة الامامالحسين(۱/۲۹۹)
بحارالأنوار(۴۴/۴۱۳)
الفتوح ٫ أبنأعثم(۵/۲۰)
مقتل الحسین ٫ خوارزمی(۱/۲۷۳)
إحقاق الحق ٫ التستري(۱۱/۶۰۲)
💠 بنابراین اهل سنت و جماعت همان پیروان حقیقی اهل بیت و سیدنا حسین رضی الله عنه هستند ، که پیروی از قرآن و سنت و خلفای راشدین مهدیین میکنند و حقیقتا که سیدنا حسین رضی الله تعالی عنه یک سنی مذهب بودند و مشتی محکم بر دهان یاوه گویان شیعه . ❗️❗️
💠#پاسخ💠
👌مقصود از " خلفاء راشدین " یا " ائمه راشدین " ( خلفاء و ائمه هدایت یافته ) , در بیانات پیامبر گرامی و امامان ع , امامان دوازده گانه و هدایت یافته شیعه اند که متاسفانه اهلسنت این تعبیر زیبا را مصادره به خلفای نابکار و منحرف خود کرده اند ❗️❗️
❕پیامبر گرامی فرمود :
" بر شما باد به آنچه از سنت من می شناسید , عمل کنید و سنت " خلفاء راشدین " از اهلبیتم " "فَعَلَيْكُمْ بِمَا عَرَفْتُمُ مِنْ سُنَّتِي بَعْدِي وَ سُنَّةِ الْخُلَفَاءِ الرَّاشِدِينَ مِنْ أَهْلِ بَيْتِي "
📚إرشاد القلوب إلى الصواب (للديلمي)، ج1، ص: 37
👌و فرمود :
" تمسک کنید بعد از من به اهلبیتم و ائمه راشدین از ذریه ام , چرا که شما در این صورت گمراه نمی شوید " . سوال کردند امامان پس از شما چند نفرند ? پیامبر پاسخ داد : " دوازده نفر از اهلبیتم " " فَتَمَسَّكُوا بِأَهْلِ بَيْتِي بَعْدِي وَ الْأَئِمَّةِ الرَّاشِدِينَ مِنْ ذُرِّيَّتِي فَإِنَّكُمْ لَنْ تَضِلُّوا أَبَداً فَقِيلَ يَا رَسُولَ اللَّهِ كَمِ الْأَئِمَّةُ بَعْدَكَ فَقَالَ اثْنَا عَشَرَ مِنْ أَهْلِ بَيْتِي أَوْ قَالَ مِنْ عِتْرَتِي. "
📚کفایه الاثر ص ٣٤ _ اثباه الهداه ج ٢ ص ١٥٣
❕در نقل دیگر آمده است :
" امام باقر ع از سیره خلفای راشدین یاد کرد و فرمود وقتی که نوبت به آخرین آن خلفای راشدین شود ( امام مهدی ع ) , عیسی بن مریم , پشت سرش نماز می خواند بر تو باد به عمل کردن به سنتش و به قرآن کریم "
" ذَكَرَ أَبُو جَعْفَرٍ الْبَاقِرُ ع سِيرَةَ الْخُلَفَاءِ الرَّاشِدِينَ فَلَمَّا بَلَغَ آخِرَهُمْ قَالَ الثَّانِي عَشَرَ الَّذِي يُصَلِّي عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ ع خَلْفَهُ عَلَيْكَ بِسُنَّتِهِ وَ الْقُرْآنِ الْكَرِيمِ. "
📚بحار الانوار ج ٥١ ص ١٣٧ _ کمال الدین ج ١ ص ٣٣٢
❕یا خطاب به امام مهدی ع می گوییم :
" سلام بر امام قائم به حق خداوند و حجت خدا در زمینش , درود خداوند بر او و پدران راشدینش " " السَّلَامُ عَلَى الْإِمَامِ الْقَائِمِ [الْعَالِمِ] .... و عَلَى آبَائِهِ الرَّاشِدِينَ "
📚اقبال الاعمال ج ٢ ص ٥٧٣
❕بنابراین مقصود امام حسین ع از عمل به سیره خلفای راشدین , سیره امامان و حجج الهی در زمین است که امام علی ع و امام حسن ع قبل از امام حسین ع مصداق آن هستند و پس از امام حسین ع هم سایر امامان مصداق آن می باشند .
💠ادامه 👇
💠ادامه 👇
❕چگونه می توان گفت امام حسین ع طرفدار سیره و عملکرد ابوبکر و عمر بوده است , در حالی که مطابق نصوص اهلسنت , پدر بزرگوارش , امام علی ع در روز شوری از سیره آن دو برائت جست و راضی نشد که مطابق سیره آن دو عمل کند تا حاکم اسلام شود .
👌یعقوبی نقل می کند :
" چون عمر در گذشت و اعضاى شورا گرد آمدند، عبد الرحمن بن عوفِ زُهْرى از آنان خواست تا خويشتن را از نامزدىِ خلافت، كنار كشد و در برابر [آن]، او شخصى را از ميان بقيّه برگزيند. آنان چنين كردند و او سه روز درنگ كرد و با على بن ابى طالب خلوت كرد و گفت: خدا را بر تو شاهد مىگيريم كه اگر اين امر به تو سپرده شد، در ميان ما به روش كتاب خدا و سنّت پيامبر و سيره ابو بكر و عمر، عمل كنى.
❕ [على عليه السلام] فرمود: «هر اندازه كه بتوانم، مطابق با كتاب خدا و سنّت پيامبرش عمل مىكنم».
👌عبد الرحمن با عثمان [نيز] خلوت كرد و به او گفت: خدا را بر تو شاهد مىگيريم كه اگر اين امر به تو سپرده شد، در ميان ما به روش كتاب خدا و سنّت پيامبرش و سيره ابو بكر و عمر، عمل كنى.
❕عثمان گفت: [اين،] حقّ شماست كه در ميانتان، مطابق با كتاب خدا و سنّت پيامبرش و سيره ابو بكر و عمر، عمل كنم.
👌سپس [عبد الرحمن دوباره] با على عليه السلام خلوت كرد و گفته نخستين خود را به او باز گفت و على عليه السلام نيز همان پاسخ پيشينش را گفت.
سپس با عثمان خلوت كرد و گفته نخستين خود را به او باز گفت و عثمان نيز همان پاسخ پيشينش را گفت. سپس [عبد الرحمن براى بار سوم] با على خلوت كرد و گفته نخستين خود را به او باز گفت و على نيز پاسخ داد:
«بىگمان، با بودن كتابخدا وسنّت پيامبرش، به سيره كس ديگرى نياز نيست. تو مىكوشى كه خلافت را از من دور كنى!».
❕عبد الرحمن [براى بار سوم] با عثمان خلوت كرد و سخن را به او باز گفت و او هم همان پاسخ [پيشينش] را داد و عبد الرحمن دست بر دستش زد [و با او بيعت كرد]. " ... فَقالَ: أسيرُ فيكُم بِكِتابِ اللّهِ وسُنَّةِ نَبِيِّهِ مَا استَطَعتُ... إنَّ كِتابَ اللّهِ وسُنَّةَ نَبِيِّهِ لا يُحتاجُ مَعَهُما إلى إجِّيرى أحَدٍ! أنتَ مُجتَهِدٌ أن تَزوِيَ هذَا الأَمرَ عَنّي!! "
📚تاريخ اليعقوبي: ج 2 ص 162 _ وشرح نهج البلاغة: ابن ابی الحدید ج 9 ص 53.
❕طبری و دیگران نقل می کنند :
" على برخاست و پايين منبر ايستاد. عبد الرحمنْ دست او را گرفت و گفت: آيا تو با من، بر اساس كتاب خدا وسنّت پيامبرش و راه و روش ابو بكر و عمر، بيعت مىكنى؟ على فرمود: "خدا گواه است كه نه " " فَقامَ إلَيهِ عَلِيٌّ فَوَقَفَ تَحتَ المِنبَرِ، فَأَخَذَ عَبدُ الرَّحمنِ بِيَدِهِ فَقالَ: هَل أنتَ مُبايِعي عَلى كِتابِ اللّهِ وسُنَّةِ نَبِيِّهِ وفِعلِ أبي بَكرٍ وعُمَرَ؟ قالَ: اللّهُمَّ لا "
📚تاريخ الطبري: ج 4 ص 238، تاريخ الإسلام للذهبي: ج 3 ص 305، البداية والنهاية: ج 7 ص 146
❕یا علمای اهلسنت نقل می کنند که امام حسین ع به این صورت از ابوبکر و عمر برائت می جست .
👌عبد الرحمن اصفهانى می گوید :
" حسين بن على به نزد ابوبكر كه بر منبر پيامبر نشسته بود آمد و فرمود: «از جايگاه پدرم، پايين بيا». [ابو بكر] گفت: راست گفتى. اين، جايگاه پدرت است! و سپس او را در دامان خود نشاند و گريست. على فرمود: «به خدا سوگند، اين، به فرمان من نبود». ابو بكر گفت: راست گفتى. به خدا سوگند، من تو را متّهم نمىكنم " " جاءَ الحُسَينُ بنُ عَلِيٍّ إلى أبي بَكرٍ وهُوَ عَلى مِنبَرِ رَسولِ اللّهِ فَقالَ: انزِل عَن مَجلِسِ أبي! ... "
📚تاريخ دمشق: ج 30 ص 307.
❕یا نقل می کنند که عبيد بن حنين، می گوید :
" حسین چنین گفت که بر منبر به سوى عمر بن خطّاب بالا رفتم و به او گفتم: از منبر پدرم فرود آى و از منبر پدرت بالا برو! عمر به من گفت: پدرم منبرى نداشت. و مرا كنار خود نشاند و چون فرود آمد، مرا به خانهاش برد و به من گفت: پسر عزيزم! چه كسى اين را به تو آموخته است؟ گفتم: هيچ كس آن را به من نياموخته است. " صَعِدتُ إلى عُمَرَ بنِ الخَطّابِ المِنبَرَ، فَقُلتُ لَهُ: انزِل عَن مِنبَرِ أبي وَاصعَد مِنبَرَ أبيكَ.فَقالَ لي: إنَّ أبي لَم يَكُن لَهُ مِنبَرٌ. فَأَقعَدَني مَعَهُ، فَلَمّا نَزَلَ ذَهَبَ بي إلى مَنزِلِهِ، فَقالَ: أي بُنَيَّ، مَن عَلَّمَكَ هذا؟ قُلتُ: ما عَلَّمَنيهِ أحَدٌ "
📚الطبقات الكبرى (الطبقة الخامسة من الصحابة): ج 1 ص 394 الرقم 363، تاريخ دمشق: ج 14 ص 175، تهذيب الكمال: ج 6 ص 404، تاريخ بغداد: ج 1 ص 141، سير أعلام النبلاء: ج 3 ص 285 ، الإصابة: ج 2 ص 69، تاريخ واسط: ص 203، تاريخ المدينة: ج 3 ص 799 ، كنز العمّال: ج 13 ص 654 ح 37662
💠ادامه 👇
💠ادامه 👇
❕یا امام حسین ع در انتقاد از عثمان و دنیا پرستی او خطاب به ابوذر که عثمان او را تبعید کرده بود , فرمود :
" ای عمو , خداوند متعال قادر است که آنچه را مىبينى، دگرگون كند و خداوند، «هر روز، به كارى است» و مردم دنيايشان را از تو باز داشتند و تو دينت را از آنان دريغ داشتى، و چه قدر تو از آنچه تو را باز داشتند، بىنيازى و آنان به آنچه تو از ايشان دريغ داشتى، نيازمندند! از خدا شكيب و يارى بخواه و از آزمندى و بىتابى، [به خدا] پناه ببر، كه شكيبايى و بزرگوارى، از دين است و آزمندى، روزى را پيش نمىاندازد و بىتابى، اجل را پس نمىاندازد». " " ثُمَّ تَكَلَّمَ الحُسَينُ فَقالَ: يا عَمّاه، إنَّ اللّهَ تَعالى قادِرٌ أن يُغَيِّرَ ما قَد تَرى، وَاللّهُ «كُلَّ يَوْمٍ هُوَ فِي شَأْنٍ» ، وقَد مَنَعَكَ القَومُ دُنياهُم ومَنَعتَهُم دينَكَ؛ فَما أغناكَ عَمّا مَنَعوكَ و أحوَجَهُم إلى ما مَنَعتَهُم! فَاسأَلِ اللّهَ الصَّبرَ وَالنَّصرَ، وَاستَعِذ بِهِ مِنَ الجَشَعَ وَالجَزَعِ؛ فَإِنَّ الصَّبرَ مِنَ الدّينِ وَالكَرَمِ، وإنَّ الجَشَعَ لا يُقَدِّمُ رِزقا، وَالجَزَعَ لا يُؤَخِّرُ أجَلًا. "
📚شرح نهج البلاغة لابن أبي الحديد: ج 8 ص 252
❕در منابع شیعه نیز آمده است که امام حسین ع با نقل روایتی از پیامبر اسلام به زیبایی برائت خود را از ابوبکر و عمر و عثمان اعلام داشت .
👌امام حسین ع فرمود :
" رسول الله فرمودند: ابو بكر به منزله گوش من، عمر به منزله چشم من، و عثمان به منزله قلب من است، فرداى آن روز، مجدّدا خدمت آن حضرت رسيدم و امير المؤمنين و ابو بكر، عمر و عثمان نيز آنجا بودند. عرض كردم: پدر جان! ديروز در مورد اين اصحابتان، مطلبى فرموديد، مقصودتان چه بود؟ فرمودند: بله، سپس به آنان اشاره كرده، چنين گفتند: آنان گوش و چشم و قلب هستند، و از اين وصيّ- و به علىّ بن- ابي طالب اشاره كردند- سؤال خواهند شد، سپس افزودند: خداوند- عزّ و جلّ- ميفرمايد: «إِنَّ السَّمْعَ وَ الْبَصَرَ وَ الْفُؤادَ كُلُّ أُولئِكَ كانَ عَنْهُ مَسْؤُلًا» (گوش و چشم و دل از او سؤال خواهد شد- اسراء- 36) سپس فرمودند: قسم به عزّت پروردگارم، تمام امّتم را در قيامت نگه ميدارند و از ولايت او سؤال خواهند نمود و اين مطلب همان است كه در اين آيه آمده است «وَ قِفُوهُمْ إِنَّهُمْ مَسْؤُلُونَ» (آنان را نگه داريد! كه از ايشان سؤال خواهد شد- صافّات: 24). "
" قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص إِنَّ أَبَا بَكْرٍ مِنِّي بِمَنْزِلَةِ السَّمْعِ وَ إِنَّ عُمَرَ مِنِّي بِمَنْزِلَةِ الْبَصَرِ وَ إِنَّ عُثْمَانَ مِنِّي بِمَنْزِلَةِ الْفُؤَادِ قَالَ فَلَمَّا كَانَ مِنَ الْغَدِ دَخَلْتُ إِلَيْهِ وَ عِنْدَهُ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع وَ أَبُو بَكْرٍ وَ عُمَرُ وَ عُثْمَانُ فَقُلْتُ لَهُ يَا أَبَتِ سَمِعْتُكَ تَقُولُ فِي أَصْحَابِكَ هَؤُلَاءِ قَوْلًا فَمَا هُوَ فَقَالَ ص نَعَمْ ثُمَّ أَشَارَ إِلَيْهِمْ فَقَالَ هُمُ السَّمْعُ وَ الْبَصَرُ وَ الْفُؤَادُ وَ سَيُسْأَلُوَن عَنْ وَصِيِّي هَذَا وَ أَشَارَ إِلَى عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ ع "
📚عیون الاخبار ج ١ ص ٣١٣
❕امام حسین ع این برائت جویی را به فرزندان خود نیز آموزش می داد , چنان که از فاطمه دختر ایشان نقل است :
" او بغض ابوبکر و عمر را داشت " " عَنْ فَاطِمَةَ ابْنَةِ الْحُسَيْنِ عَلَيْهِ السَّلَامُ: أَنَّهَا كَانَتْ تُبْغِضُ أَبَا بَكْرٍ وَ عُمَرَ ... "
📚تقریب المعارف ص ٢٥٤ _ بحار الانوار ج ٣٠ ص ٣٨٩
#پرسمان_اعتقادی
@Rahnamye_Behesht
#سایت_ما
ipasookh.ir