eitaa logo
شیعه پاسخ
6.4هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
233 ویدیو
57 فایل
❕بزرگترین مجموعه محتوایی پاسخ به شبهات در فضای مجازی ! 🔶 پاسخگویی توسط اساتید حوزه با سبکی نوین !!! طرح شبهه و سوال : @poorseman
مشاهده در ایتا
دانلود
شیعه پاسخ
آیا باید در شبانه روز تنها یک وعده غذا خورد !!!!! 🤔 : ❓یک روحانی سخنرانی می کند و می گوید : اهلبیت را کسی ندیده است که دستشویی بروند زیرا طوری غذا می خوردند که اصلا فضولات نداشته اند , تنها باید یک وعده غذا خورد پیامبر گفته است کسی که سه وعده غذا می خورد باید افسار به گردنش زد و بردش به طویله ❗️❗️ 💠💠 👌دستور کلی اسلام آن است که انسان نباید پر خوری داشته باشد و از روی سیری غذا بخورد , چنان که در روایت مشهوری امام صادق علیه السلام فرمود : " پر خوری مکروه و ناپسند است " " عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: كَثْرَةُ الْأَكْلِ مَكْرُوهٌ " 📚المحاسن ج ٢ ص ٤٤٦ _ الکافی ج ٦ ص ٢٦٩ ❕از آنجایی که اگر انسان صبح و شام غذای خوب و مقوی بخورد , دیگر در طول روز نیاز به خوردن غذا پیدا نمی کند , در روایاتی توصیه به خوردن غذا در این دو وقت شده است و خداوند هم روزی مخصوص بهشتیان را در صبح و شام می داند و می فرماید : "و هر صبح و شام روزى آنها در بهشت مقرر است. " "وَ لَهُمْ رِزْقُهُمْ فِيها بُكْرَةً وَ عَشِيًّا " ( مریم ٦٢ ) ❕در نقلی آمده است که شهاب بن عبد ربّه می گوید : " نزد امام صادق عليه السلام، از دردها و بدگوارى‏هايى كه داشتم، اظهار ناراحتى كردم. به من فرمود: «صبحانه بخور و شام بخور و در فاصله ميان آنها چيزى مخور؛ چرا كه موجب تباهى تن است. مگر نشنيده‏اى كه خداوند عز و جل مى‏فرمايد: (بهشتیان صبحگاهان و شامگاهان، روزىِ ويژه خويش را دارند). " "شَكَوتُ إلى أبي عَبدِ اللّهِ عليه السلام ما ألقى مِنَ الأَوجاعِ وَ التُّخَمِ، فَقالَ لي: تَغَدَّ و تَعَشَّ، ولا تَأكُل بَينَهُما شَيئاً؛ فَإِنَّ فيهِ فَسادَ البَدَنِ، أما سَمِعتَ اللّهَ عز و جل يَقولُ: «وَ لَهُمْ رِزْقُهُمْ فِيها بُكْرَةً وَ عَشِيًّا». " 📚الكافي، ج 6، ص 288، ح 2، المحاسن، ج 2، ص 195، ح 1565 ❓حال اگر فردی صبح و شام غذا می خورد اما به خاطر طبع بدن یا فعالیت زیاد روزانه , در طول روز نیز نیاز به غذا و نهار پیدا می کند , در این صورت تکلیف چیست !!!! 👌در این صورت نیز می تواند طعام و نهار بخورد تا رفع گرسنگی شود , در روایاتی به صورت عام تصریح شده است که هر زمان گرسنگی بر فرد غالب شد , باید طعام و غذا بخورد . ❕خداوند در قرآن بیان می دارد که موسی علیه السلام چنین دعا می کرد : " پروردگارا! هر خير و نيكى بر من بفرستى من به آن نيازمندم! " " فَقالَ رَبِّ إِنِّي لِما أَنْزَلْتَ إِلَيَّ مِنْ خَيْرٍ فَقِير " ( قصص ٢٤ ) 👌در روایت امام صادق ع آمده است که موسی ع در این دعا از خداوند طعام و غذا می خواست تا با آن رفع گرسنگی خود را کند : " عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع فِي قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ حِكَايَةً عَنْ مُوسَى ع- رَبِّ إِنِّي لِما أَنْزَلْتَ إِلَيَّ مِنْ خَيْرٍ فَقِيرٌ فَقَالَ سَأَلَ الطَّعَامَ. " 📚الكافي (ط - الإسلامية)، ج‏6، ص: 287 👌در نقل دیگری آمده است : «خداوند عز و جل آدمى‌زاده را ميانْ تهى آفريده است و ناگزير از خوردن و آشاميدن است. " " إنَّ اللّٰهَ عز و جل خَلَقَ ابنَ آدَمَ أجوَفَ‌، ولا بُدَّ لَهُ مِنَ الطَّعامِ وَالشَّراب " 📚المحاسن ج ٢ ص ٣٩٧ 👌بنابراین هر زمانی که گرسنگی بر انسان غالب شد باید غذا بخورد , اگرچه در این صورت وعده های غذایی از دو وعده هم تجاوز کند . ❕لذا در روایتی آمده است که امام رضا علیه السلام برای چنین افرادی که با دو وعده غذا نیاز غذایی آنان برطرف نمی شود , توصیه می کردند که هر هشت ساعت غذا بخورند , یعنی سه وعده غذا در روز : " مقدار بايسته در خوراك، آن است كه چون هشت ساعت از روز مى‏گذرد، يك بار غذا بخورى‏ " " الإمام الرضا عليه السلام: الَّذي يَجِبُ أن يَكونَ أكلُكَ في كُلِّ يَومٍ عِندَ ما يَمضي مِنَ النَّهارِ ثَمانَ ساعاتٍ أكلَةً واحِدَةً " 📚بحار الانوار ج ٥٩ ص ٣١١ 💠ادامه 👇
💠ادامه 👇 ❕بنابراین دو وعده غذا خوردن یا سه وعده غذا خوردن , موافق با آیات و روایات معصومین است , اما روحانی مذکور تاکید دارد که باید در شبانه روز یک وعده غذا خورد . 👌یک وعده غذا خوردن در نقلهای معتبر شیعی نیست و در نقلهای اهلسنت آمده است که چون این نقلها بر خلاف آیه و روایات فوق الذکر است , برای ما قابل قبول نیست . ❕در نقلی علمای اهلسنت از عایشه نقل می کنند : " پيامبر خدا مرا ديد كه روزى دو بار غذا مى‏خورم. فرمود: «اى عايشه! همه دنيا را شكم خويش گرفته‏اى! بيشتر از يك بار خوردن در هر روز، اسراف است و خداوند، اسراف‏كنندگان را دوست ندارد». " " رَآني رَسولُ اللّهِ صلى الله عليه و آله و أنَا آكُلُ في يَومٍ مَرَّتَينِ، فَقالَ: یا عائِشَةُ اتَّخَذتِ الدُّنيا بَطنَكِ! أكثَرُ مِن أكلَةٍ كُلَّ يَومٍ سَرَفٌ، وَ اللّهُ لا يُحِبُّ المُسرِفينَ. " 📚شعب الایمان , بیهقی ج ٥ ص ٣٢ ❕این نقل مطابق مبانی رجال خود اهلسنت هم ضعیف است , زیرا در سند آن خالد بن نجیح المصری قرار دارد که ضعیف است : " خالد بْن نجيح المِصْرِي أحد الضعفاء " 📚تهذيب الکمال في أسماء الرجال، جلد: ۱۹، صفحه: ۳۹۲ 👌نقلی که روحانی مورد اشاره در کلامش به آن اشاره داشت , نقلی است که در کتاب یکی از علمای متاخر یعنی مرحوم عاملی آمده است که مطابق آن پیامبر گرامی ص فرمود : " هر كس كه در روز، يك بار غذا مى‏خورد، گرسنه نمى‏مانَد؛ هر كه دو بار مى‏خورد، پرستشگر نيست؛ و هر كه سه بار مى‏خورد، او را با چارپايان ببنديد. " " مَن أكَلَ فِي اليَومِ مَرَّةً لَم يَكُن جائِعاً، و مَن أكَلَ مَرَّتَينِ لَم يَكُن عابِداً، و مَن أكَلَ ثَلاثَ مَرّاتٍ اربُطوهُ مَعَ الدَّوابِّ. " 📚المواعظ العدديّة، ص 127 ( به نقل از موسوعه الاحادیث الطبیه ج ٢ ص ٤٨٢ ) 👌این روایت در کتابهای مورد استناد و متقدم ما نیست , حتی در کتاب شریف بحار الانوار هم نیامده است , بنابراین چنین نقلی برای ما قابل اعتماد نیست , خصوصا آنکه گفتیم که نقل یک وعده غذا خوری در روز بر خلاف قرآن و روایات معصومین علیهم السلام است و امام صادق علیه السلام فرمود ؛ « روایتی که از ما نقل می شود را تصدیق نکنید مگر زمانی که موافق با کتاب خدا و سنت پیامبرش باشد » « لا تصدق علینا الا ما وافق کتاب الله و سنه نبیه » 📚وسائل الشیعه ج 27 ص 123 ❕مرحوم آقا تهرانی بیان می دارد که در کتاب المواعظ العددیه , روایات اهلسنت هم بیان می شود که ظاهرا نقل مورد بحث را مولف کتاب مذکور از روایات اهلسنت بیان کرده اند : " يبدأ بالمأثورات عن النبي ص من طرق الخاصة ثم من سائر الطرق‏ " 📚الذريعة إلى تصانيف الشيعة، ج‏1، ص: 120 👌اما این که روحانی مذکور گفتند که اهلبیت علیهم السلام دفع فضولات نداشتند , چون کم می خوردند , این سخن نیز صحیح نیست , آن بزرگواران نیز دفع فضولات داشتند , اما مطابق روایتی زمین مامور بوده است که فضولات آنان را در خود فرو ببرد , لذا کسی بول و غائط آن بزرگواران را نمی دید : " لَا يُرَى لَهُ بَوْلٌ وَ لَا غَائِطٌ لِأَنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ قَدْ وَكَّلَ الْأَرْضَ بِابْتِلَاعِ مَا يَخْرُجُ مِنْه " 📚الخصال، ج‏2، ص: 528 _ الفقیه ج 4 ص 418 ❕همین طور در نقلهای ما آمده است که علی ع وارد بیت الخلاء یا توالت می شد و دعای مخصوصی را در آن هنگام می خواند : "عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عَنْ آبَائِهِ عَنْ عَلِيٍّ ع أَنَّهُ كَانَ إِذَا خَرَجَ مِنَ الْخَلَاءِ قَالَ- الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي رَزَقَنِي لَذَّتَهُ وَ أَبْقَى قُوَّتَهُ فِي جَسَدِي وَ أَخْرَجَ عَنِّي أَذَاهُ يَا لَهَا مِنْ نِعْمَة " 📚تهذيب الأحكام ، ج‏1، ص: 29 👌یا پیامبر گرامی ص هم وارد بیت الخلاء می شد و سر خود را می پوشاند , لذا پوشاندن سر در هنگام دستشویی مستحب است : " إِنَّ تَغْطِيَةَ الرَّأْسِ إِنْ كَانَ مَكْشُوفاً عِنْدَ التَّخَلِّي سُنَّةٌ مِنْ سُنَنِ النَّبِيِّ ص. " 📚وسائل الشيعة، ج‏1، ص: 304 ❕یا راوی می گوید که در جنگ نهروان , علی علیه السلام نیاز به دستشویی و بیت الخلاء پیدا کرد و مکانی را برای این امر انتخاب کردند که کاملا از دیدگان بقیه پوشیده می ماند : " فَمَضَى حَتَّى لَمْ أَرَه‏ " 📚الإرشاد في معرفة حجج الله على العباد، ج‏1، ص: 318 👌بنابراین اهلبیت علیهم السلام هم دفع فضولات داشتند و وارد بیت الخلاء می شدند . @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir
🌸برخی از نظرات پر مهر کاربران گرامی پیرامون کانال و مناظره اخیر با ملحد روشنگر ❤️❤️❤️❤️
❗️پاسخ به شبهه پراکنی معاند 👇👇👇👇
شیعه پاسخ
❗️پاسخ به شبهه پراکنی معاند 👇👇👇👇
خواب فاطمه سلام الله علیها پیرامون ازدواج علی علیه السلام با اسماء بنت عمیس !!!!! 🤔 ❓فاطمه زهراء ..... در خواب !!!! در كتاب موسوعة كبرى عن فاطمة الزهراء كه نوشته اسماعيل زنجانى خوئينى يكى از علماى شيعه ميباشد روايت عجيب و غريبى نوشته شده است كه مطمئنا براى مخاطبين جالب خواهد بود. در ص ٥٧٥ از جلد ٢٢ اين كتاب روايتى بدين مضمون آمده است: جابر بن سعيد ميگويد: فاطمه دختر رسول الله خوابى كه ديده بود برايم تعريف كرد كه در خواب در حال .... با ابوبكر بود و همزمان على در حال .... با اسماء بنت عميس همسر ابوبكر بود .... در ادامه ميگويد؛ اسماء همسر جعفر برادر على بود و پس از شهادتش ابوبكر با وى ازدواج كرد و پس از فوت ابوبكر و فاطمه، على با اسماء سكس كرد(خواب فاطمه باعث كاميابى على شد/ادمين) ▪️سئوال: ١) چرا فاطمه بايد خواب.... را با يك مرد در ميان بگذارد؟ ٢) چرا يك زن متاهل و عاقل خواب .... خود با يك مرد غريبه را تعريف كند؟ با اين روايت سيفون را كشيده به عصمت و عفت فاطمه زهراء، فراموش نشود كه نويسنده اين كتاب يكى از علماى شيعه بوده است ❗️❗️❗️ 💠 💠 👌ملحد بیسواد و جاهل با طرح چنین مطالبی بیش از پیش جهالت و بیسوادی خود را در معرض دید دیگران قرار می دهد , ما در پاسخش نکاتی را عرض می کنیم : 🔸١ _ چرا به دروغ می گویی که روایت مورد استناد یک روایت شیعی است !!!! تو که اینقدر بیسوادی که نمی دانی کدام کتاب برای عالم شیعی است و کدام کتاب برای عالم سنی چگونه مدعی هستی که منتقد اسلام هستی !!!!! ❗️مولف کتاب موسوعه الکبری برای روایتی که نقل می کند , دو منبع بیان می دارد : " المصادر: 1. إحقاق الحق: ج 25 ص 503. 2. سيدات نساء أهل الجنة: ص 164. " ( موسوعه الکبری ج ٢٢ ص ٥٧٥ ) 👌یعنی مولف کتاب موسوعه الکبری روایت مذکور را از احقاق الحق نقل می کند و کتاب احقاق الحق هم از کتاب سیدات نساء اهل الجنه . ❕در کتاب احقاق الحق منبع روایت چنین آمده است : " و منهم الفاضل المعاصر عبد العزيز الشناوي في كتابه «سيدات نساء أهل الجنة» (ص 164 ط مكتبة التراث الإسلامي بالقاهرة) " " از علمای فاضل و معاصر اهلسنت , عبد العزیز شناوی در کتاب سیدات نساء اهل الجنه چنین نقل کرده است " 📚احقاق الحق ج ٢٥ ص ٥٠٢ 👌بنابراین مستند اصلی این روایت نقل یک عالم معاصر اهلسنت است به نام عبدالعزیز شناوی که از علمای معاصر مصر و استاد الازهر بوده است : "عبد العزيز محمد الشناوي‏ (1329- 1406 ه- 1911- 1986 م) .... شغل وظيفة أستاذ كرسي التاريخ في كلية اللغة العربية بالأزهر " 📚تتمة الأعلام للزركلي، ج‏3، ص: 60 ❗️اصل روایتی که این عالم اهلسنت آن را نقل کرده است را ابن عساکر در کتاب تاریخ مدینه دمشق خود نقل می کند : 📚تاریخ مدینه دمشق ج ١١ ص ٣٤٨ 👌اما سند این روایت ضعیف است , در سند آن نصر بن خزیمه بن علقمه وجود دارد که مجهول است و ابن حجر روایتی را که او در سند است , غیر قابل قبول می داند : " هذا حدیث منکر جدا " 📚لسان المیزان ج ٦ ص ٢٩٢ ❗️همینطور خضر بن حسین بن عبدان در سند حدیث است که او نیز توثیقی ندارد . 📚سیر اعلام النبلاء ج ٢٠ ص ٢٢٢ 💠ادامه 👇
💠ادامه 👇 🔸٢ _ متاسفانه ملحد ظلمتگر سواد ترجمه یک متن ساده عربی را ندارد . متن عربی روایت مذکور چنین است : " یقول جابر بن سعيد: أخبرتنى فاطمة بنت رسول اللّه صلى اللّه عليه و سلم أنها رأت في نومها أنها نكحت أبا بكر فنكح علي أسماء بنت عميس- تزوجت جعفر بن أبى طالب فلما استشهد يوم مؤتة تزوجت أبا بكر ثم تزوجها علي بن أبي طالب- و كانت بنت عميس تحت أبى بكر فمات أبو بكر و فاطمة فنكح علي أسماء بنت عميس. " 👌ملحد بیسواد واژه " نکحت یا نکح " در این روایت را به معنای جماع و همبستری گرفته است , در حالی که معنای اصلی این واژه به معنای عقد ازدواج است , چنان که لغت دان بزرگ عرب , راغب در مفردات خود چنین می گوید : " اصل نِكَاح براى پيمان بستن و عقد است سپس براى همبسترى استعاره شده است و محال و ناممكن است كه معنى جماع و همبسترى براى اصل معنى آن وضع شده باشد و سپس براى معنى عقد استعاره شود " " أصل النِّكَاحِ للعَقْدِ، ثم استُعِيرَ للجِماع، و مُحالٌ أن يكونَ في الأصلِ للجِمَاعِ، ثمّ استعير للعَقْد " 📚مفردات ألفاظ القرآن، ص: 823 ❕بنابراین اصل معنای واژه نکاح به معنای عقد ازدواج است که به صورت استعاره برای جماع هم به کار می رود . 👌وقتی می گویند فلانی با فلانه نکاح کرد , یعنی عقد ازدواج کرد , اما وقتی می گویند فلانی با زوجه و همسرش نکاح کرد , در این صورت نکاح به استعاره به معنای جماع و همبستری به کار می رود , چنان که مفسر بزرگ اهلسنت , فخر رازی چنین نقل می دارد : " وقتی بگویند که فلان با فلانه نکاح کرد , مقصودشان آن است که با او ازدواج و عقد کرد و زمانی که گویند با زن و زوجه اش نکاح کرد , قصدشان تنها آن است که با همسرش همبستری کرد , زیرا وقتی می گویند که با همسر و زوجه اش نکاح کرد , چون از همسر و زوجه سخن به میان آمده است , یعنی عقد انجام گرفته است و نکاح در این صورت تنها معنای همبستری می دهد " " فإذا قالوا: نكح فلان فلانة: أرادوا أنه تزوجها و عقد عليها، و إذا قالوا: نكح امرأته أو زوجته، لم يريدوا غير المجامعة، لأنه إذا ذكر أنه نكح امرأته أو زوجته فقد استغنى عن ذكر العقد، فلم تحتمل الكلمة غير المجامعة " 📚مفاتيح الغيب، ج‏ 6، ص: 408 ❕حال با توجه به این نکته ترجمه صحیح روایت را بیان می داریم : " فاطمه س خبر داد به من که در خواب دیده است که با ابوبکر نکاح کرده است " " انها نکحت ابوبکر " ❕یعنی فاطمه سلام الله علیها در خواب دید که با ابوبکر ازدواج کرده است , چون ابوبکر همسر فاطمه سلام الله علیها نبوده است که نکاح معنای همبستری بدهد . 👌تعبیر این خواب آن بود که علی ع با همسر ابوبکر اسماء بنت عمیس ازدواج می کند , لذا در ادامه سخن از 👈فاء تفریع استفاده شده است تا نتیجه خواب را بگوید👉 : " فنکح علی اسماء بنت عمیس " " پس نتیجه آن شد که علی ع با اسماء بنت عمیس ازدواج کرد " ❕بنابراین استفاده از فاء تفریع در روایت مذکور , نتیجه و سبب را می رساند یعنی تعبیر و نتیجه خواب فاطمه س ازدواج علی ع با اسماء بنت عمیس بود , چنان که در مورد فاء تفریع می نویسند : " الثّالث: سوّمين بعد معنوى فاء عاطفه دلالت آن بر عليّت و سببيّت ماقبل براى وقوع مابعد مى‌باشد و اين بعد معنوى فاء غالبا در وقتى است كه فاء جمله‌اى را بر جملۀ ديگر و يا صفتى - مشتقات فعل - را بر صفت ديگر عطف مى‌كند " 📚ترجمه و شرح مغني الأدیب ج ٢ ص ٢٦٢ 👌بنابراین در تعبیر " فنکح علی اسماء بنت عمیس " واژه " نکح " به معنای عقد ازدواج است , و این واژه تنها در صورتی که بگویند فلانی با زوجه و همسرش نکاح کرد به معنای همبستری و جماع به کار می رود . ❕در ادامه روایت شرح بیشتری داده می شود و می گوید : " اسماء با جعفر بن ابی طالب ازدواج کرده بود , اما وقتی که جعفر در جنگ موته شهید شد , با ابوبکر ازدواج کرد و بعد از ابوبکر با علی ع ازدواج کرد , اسماء همسر ابوبکر بود اما وقتی ابوبکر و فاطمه از دنیا رفتند , علی ع با اسماء نکاح کرد ( یعنی عقد ازدواج کرد ) " 👌بر این اساس , این روایت تنها در مقام بیان رویای صادقه فاطمه صدیقه سلام الله علیها است که در خواب دید که با ابوبکر ازدواج کرده است که تعبیر و نتیجه این خواب آن بود که علی علیه السلام با همسر ابوبکر یعنی اسماء بنت عمیس ازدواج می کند , اما ملحد بیسواد تخیلات ذهنی خودش را به روایت چسبانده است و از این طریق بیسوادی و جهالت خودش را در معرض دید عموم قرار داده است . @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir
پاسخی به وهابی در مورد تناقض در فقه شیعه ( طهارت آب چاه ) !!!!! 🤔 : ❓اگر موش مرده در چاه افتاد [و آب چاه، متغیّر نشد]، چه کنیم؟ 🔺 امام صادق : باید 3 دلو از چاه را خارج کنید. 🔺 امام صادق : باید 5 دلو از چاه را خارج کنید. 🔺 امام صادق : باید 7 دلو از چاه را خارج کنید. 🔺 امام صادق : باید 40 دلو از چاه را خارج کنید. 🔺 امام صادق : باید چند دلو از چاه را خارج کنید. 🔺 امام رضا : اصلاً نیاز نیست چیزی از چاه را خالی کنید! ▬▭▬▭▬▭▬▭▬▭▬▭▬ 1⃣ أَخْبَرَنِي الشَّيْخُ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِيهِ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ الْحَسَنِ بْنِ أَبَانٍ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ سَعِيدٍ عَنْ حَمَّادٍ وَفَضَالَةَ عَنْ مُعَاوِيَةَ بْنِ عَمَّارٍ قَالَ : سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ {عَلَيْهِ السَّلَامُ} عَنِ الْفَأْرَةِ وَالْوَزَغَةِ تَقَعُ فِي الْبِئْرِ قَالَ «يُنْزَحُ مِنْهَا ثَلَاثُ دِلَاءٍ». 📚 تهذيب الأحکام 245/1 ✅ صحيح [ملاذ الأخیار ٣١٥/٢] 2⃣ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ جَمِيلِ بْنِ دَرَّاجٍ عَنْ أَبِي أُسَامَةَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ {عَلَيْهِ السَّلَامُ} : فِي الْفَأْرَةِ وَالسِّنَّوْرِ وَالدَّجَاجَةِ وَالطَّيْرِ وَالْكَلْبِ قَالَ : «فَإِذَا لَمْ يَتَفَسَّخْ أَوْ لَمْ يَتَغَيَّرْ طَعْمُ الْمَاءِ فَيَكْفِيكَ خَمْسُ دِلَاءٍ. وَإِنْ تَغَيَّرَ الْمَاءُ فَخُذْ مِنْهُ حَتَّى يَذْهَبَ الرِّيحُ». 📚 تهذيب الأحکام 237/1 ✅ صحيح [ملاذ الأخیار ٢٨٦/٢] 3⃣ عَنْ سَعْدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحَكَمِ عَنْ أَبَانٍ عَنْ أَبِي أُسَامَةَ وَأَبِي يُوسُفَ يَعْقُوبَ بْنِ عُثَيْمٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ {عَلَيْهِ السَّلَامُ} قَالَ : إِذَا وَقَعَ فِي الْبِئْرِ الطَّيْرُ وَالدَّجَاجَةُ وَالْفَأْرَةُ فَانْزَحْ مِنْهَا سَبْعَ دِلَاءٍ. قُلْنَا فَمَا تَقُولُ فِي صَلَاتِنَا وَوُضُوئِنَا وَمَا أَصَابَ ثِيَابَنَا فَقَالَ لَا بَأْسَ بِهِ. 📚 الإستبصار 31/1 ✅ صحيح [كشف الأسرار ٢٤٣/٢] 4⃣ مُحَمَّدُ بْنُ أَحْمَدَ بْنِ يَحْيَى عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحُسَيْنِ عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ أَبِي هَاشِمٍ عَنْ أَبِي خَدِيجَةَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ {عَلَيْهِ السَّلَامُ} قَالَ : سُئِلَ عَنِ الْفَأْرَةِ تَقَعُ فِي الْبِئْرِ. قَالَ : «إِذَا مَاتَتْ وَلَمْ تُنْتِنْ فَأَرْبَعِينَ دَلْواً وَإِنِ انْتَفَخَتْ فِيهِ وَنَتُنَتْ نُزِحَ الْمَاءُ كُلُّهُ». 📚 تهذيب الأحکام 239/1 ✅ موثّق [ملاذ الأخیار ٢٩٣/٢] 5⃣ الْحُسَيْنُ بْنُ سَعِيدٍ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنِ ابْنِ أُذَيْنَةَ عَنْ زُرَارَةَ وَمُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ وَبُرَيْدِ بْنِ مُعَاوِيَةَ الْعِجْلِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ وَأَبِي جَعْفَرٍ {عَلَيْهِ السَّلَامُ} : فِي الْبِئْرِ يَقَعُ فِيهَا الدَّابَّةُ وَالْفَأْرَةُ وَالْكَلْبُ وَالطَّيْرُ فَيَمُوتُ. قَالَ : «يُخْرَجُ ثُمَّ يُنْزَحُ مِنَ الْبِئْرِ دِلَاءٌ ثُمَّ اشْرَبْ وَتَوَضَّأْ». 📚 تهذيب الأحکام 236/1 ✅ صحيح [ملاذ الأخیار ٢٨٦/٢] 6⃣ أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِسْمَاعِيلَ عَنِ الرِّضَا {عَلَيْهِ السَّلَامُ} قَالَ : مَاءُ الْبِئْرِ وَاسِعٌ لَا يُنَجِّسُهُ شَيْءٌ إِلَّا أَنْ يَتَغَيَّرَ رِيحُهُ أَوْ طَعْمُهُ فَيُنْزَحُ حَتَّى يَذْهَبَ الرِّيحُ وَيَطِيبَ طَعْمُهُ لِأَنَّ لَهُ مَادَّةً. 📚 الإستبصار 33/1 ✅ صحيح [كشف الأسرار ٢٤٧/٢] ❗️❗️ 💠💠 👌توقع از وهابیونی که خود را موظف به دفاع از مذهب خود کرده اند , آن است که اشکالاتی متقن و علمی مطرح کنند نه چنین اشکالاتی سطحی و فاقد عمق علمی !!!! ❕مطابق فقه اهلبیت علیهم السلام , آب چاه چون دارای منبع است , به مجرد رسیدن نجاست به آن نجس نمی شود , مگر آنکه نجاست طعم و رنگ آب را تغییر دهد که در این صورت باید اثر نجاست از بین رود و با آبی که از چاه می جوشد , مخلوط شود تا پاکی حاصل شود . 👌در توضیح المسائل مراجع تقلید چنین آمده است : "آب چاهى كه از زمين می جوشد ، اگر چه كمتر از كر باشد چنانچه نجاست به آن برسد ، تا وقتى بو يا رنگ يا مزه ی آن به واسطه ی نجاست تغيير نكرده پاك است ..... اگر نجاستى در چاه بريزد و بو يا رنگ يا مزه ی آب آن را تغيير دهد ، ( چنانچه تغيير آب چاه از بين برود ) ، موقعى پاك می شود كه با آبى كه از چاه مىجوشد مخلوط گردد " 📚توضیح المسائل مراجع , بنی هاشم , ج ١ ص ٤٩ 💠 👇
💠ادامه 👇 ❕در روایت مشهوری امام رضا علیه السلام فرمود : " آب چاه پر وسعت است و چیزی آن را فاسد و نجس نمی کند , مگر آنکه بویش یا مزه اش تغییر کند که در این صورت به اندازه ای از آن آب می کشند تا بوی نجاست از بین برود و طعمش به حالت عادی بازگردد , زیرا آب چاه دارای ماده است " " َ عَنِ الرِّضَا ع قَالَ: مَاءُ الْبِئْرِ وَاسِعٌ لَا يُفْسِدُهُ شَيْ‏ءٌ إِلَّا أَنْ يَتَغَيَّرَ رِيحُهُ أَوْ طَعْمُهُ فَيُنْزَحُ حَتَّى يَذْهَبَ الرِّيحُ وَ يَطِيبَ طَعْمُهُ لِأَنَّ لَهُ مَادَّةً. " 📚وسائل الشیعه ج ١ ص ١٤١ ❕اما اگر نجاستی به آب چاه برسد که طعم و بویش را عوض نکند , در این صورت آب چاه نجس نمی شود , اما باز مستحب است دلوهایی از آب چاه برداشته شود تا هم رعایت پاکیزگی عرفی شده باشد و هم اگر محتمل بود که حیوانی که در آب افتاده است سمی بوده باشد , اثر سوء سموم مضر نیز از بین برود , لذا در همان توضیح المسائل مراجع می خوانیم : " تا وقتى بو يا رنگ يا مزه ی آن به واسطهء نجاست تغيير نكرده پاك است ، ولى مستحبّ است پس از رسيدن بعضى از نجاستها ، مقدارى كه در كتابهاى مفصّل گفته شده ، از آب آن بكشند . " 📚توضیح المسائل مراجع ص 48 ❕در کتاب معروف فقهی العروه الوثقی و تعلیقه آیت الله مکارم شیرازی نیز متذکر این حکم استحبابی شده اند آن هم به جهت دوری از پلیدی و کثیفی و سموم موجود در بدن برخی از حیوانات : " ماء البئر النابع بمنزلة الجاري، لا ينجّس إلّا بالتغيّر؛ سواء كان بقدر الكرّ أو أقلّ. و إذا تغيّر ثمّ زال تغيّره من قبل نفسه طهر، لأنّ له مادّة؛ و نزح المقدّرات في صورة عدم التغيّر مستحب‏ ( مكارم الشيرازي: تنزّهاً عن القذارة العرفيّة المحتملة أو التغيّرات المحتملة الحاصلة في بعض أنحاء البئر دون بعض، الّذي ترتفع بالنزح‏ ) 📚العروة الوثقى مع تعليقات (خمينى، خويى، گلپايگانى، مكارم)، ج‏1، ص: 43 ❕روایاتی که وهابی به آن استناد کرد از تفاوت دلوهایی که از چاه باید برداشت , ناظر به همین نکته است , و بر خلاف ادعای وهابی بحث هم تنها در مورد موش آن هم در یک حالت نیست , بلکه هم در مورد موش است آن هم در حالات مختلفش که یا زنده در آب بیفتد یا مرده باشد , بدنش متلاشی شود یا نشود و نیز گاه حیوانات دیگری نیز در کنار موش هستند که آنها هم در حالات مختلف به چاه می افتند . ❕یعنی مطابق روایات مورد بحث وهابی , گاه به تنهایی موش در آب افتاده است و گاه موش به همراه قورباغه یا موش به همراه گربه , یا موش به همراه مرغ مرده یا موش به همراه جسد برخی از پرندگان یا موش به همراه سگ , گاه این حیوانات با هم در آب افتاده اند و گاه جدا جدا , گاه در آب مرده اند و جسدشان در آب چاه متلاشی شده اند و گاه تنها مرده اند و متلاشی نشده اند , یا تنها در آب افتاده اند نه مرگ بوده است و نه متلاشی شدن بدنی . ❕ در این موارد که طعم و بوی آب هم تغییر نکرده است , نجاستی حاصل نشده است اما بهتر است که برای برطرف کردن پلیدی حاصل شده باز هم از آب چاه برداشته است , آن هم به حسب شدت پلیدی یا کمتر برداشته می شود و یا بیشتر , یا ممکن است که شدت پلیدی به اندازه باشد که بهتر است که کل آب چاه برداشته شود تا مجددا با جوشش چاه پر شود . 👌با توجه به این نکته روشن می شود که تضادی در میان این روایات نیست بلکه هر یک ناظر است به شدت پلیدی که حاصل شده است , پلیدی پر شدت تر باشد , آب بیشتری بهتر است برداشته شود , پلیدی از شدت کمتری برخوردار باشد , آب کمتری برداشته می شود . @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir
شیعه پاسخ
❗️بر آن شدیم که مناظره اخیر خود با ملحد روشنگر را به کتاب در آوریم و به صورت عمومی منتشر کنیم , مناظ
مناظره ای جذاب با ملحد روشنگر.pdf
1.33M
🔊عنوان کتاب : مناظره ای جذاب با ملحد روشنگر ! ❕توضیحی پیرامون کتاب : 👌مناظره مذکور پیرامون مصائب فاطمه صدیقه سلام الله علیها و سقط شدن فرزند ایشان ع در روزها و جلسات متعددی بین ما و ملحدی نام آشنا در فضای مجازی که خود را " دکتر م . روشنگر " معرفی می کند , صورت گرفته است . ❕ ملحد روشنگر مدیریت مجموعه کانالهای نقد اسلام در فضای مجازی را بر عهده دارد و از سر شاخهای ملحدین در این عرصه محسوب می شود اما در این مناظره به روشنی مشاهده خواهید کرد که چگونه به زبونی و رسوایی می افتد تا جایی که علی رغم دعوت مکرر ما , دیگر حاضر به ادامه گفتگو با ما نشد !!!! @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir
خلافت الهی علی علیه السلام در نهج البلاغه !!!! 🤔 : ❓ما منتظریم فقط یک دلیل مشروع و قابل در باب امامت الهی با ویژگی‌های خاص اعتقادی امامیه از نهج البلاغه اقامه کنید !!!! 💠💠 👌متاسفانه چنین درخواستهایی به گزافه گویی بیشتر شبیه است تا به واقعیت , زیرا جای جای نهج البلاغه گواه روشنی بر امامت امیر مومنان علیه السلام است و کسی که اندک مطالعه ای در نهج البلاغه داشته باشد , متوجه این نکته خواهد شد . ❕قرآن تصریح می کند که پیامبر گرامی جز به وحی و دستور الهی تکلم نمی کند , چنان که فرمود : " : "وَما یَنْطِقُ عَنِ الهَوی _ إِنْ هُوَ إِلاّ وَحْیٌ یُوحی » ( نجم4 _3) «پیامبر از روی هوای نفس سخن نمی گوید، بلکه گفتار او وحی الهی است که به او می ‌رسد». 👌امیر مومنان علیه السلام تصریح می کرد که خودش و سایر امامان وصی پیامبر اند که پیامبر آنان را وصی و جانشین خود قرار داده است , پیامبری که سخنانش امر و وحی الهی است . ❗️ امیر مومنان ع معتقد بود که خلافت حق مشروع خودش و اهلبیت علیهم السلام است که اشرار آن را از دستشان ربودند , در حالی که علی علیه السلام شایسته ترین افراد برای این منصب بود . ❕امیر مومنان ع در فرازی فرمود : " به خدا سوگند هرگز فكر نمى‏كردم و به خاطرم خطور نمى‏كرد كه عرب بعد از پيامبر صلى الله عليه و آله 👈اين امر خلافت را از اهل بيت او منحرف سازند👉 (و در جاى ديگر قرار دهند و نيز به‏خصوص) باور نمى‏كردم آنها پس از آن حضرت آن را از من دور سازند. تنها چيزى كه مرا ناراحت كرد هجوم مردم بر فلان شخص بود كه با او بيعت مى‏كردند (اشاره به‏ بيعت با ابو بكر بعد از ماجراى سقيفه است) من دست نگه داشتم (و گوشه‏گيرى را برگزيدم) تا اينكه ديدم گروهى از اسلام بازگشته و مرتد شده‏اند و مردم را به نابود كردن دين محمد- صلى اللَّه عليه وآله وسلم- دعوت مى‏كنند. (اينجا بود كه) ترسيدم اگر اسلام و اهلش را يارى نكنم شاهد شكافى در اسلام يا نابودى آن باشم كه 👈مصيبتش براى من از رها ساختن خلافت و حكومت بر شما بزرگتر باشد؛ 👉 " " ....أَنَّ الْعَرَبَ تُزْعِجُ هَذَا الْأَمْرَ مِنْ بَعْدِهِ صلى الله عليه و آله عَنْ أَهْلِ بَيْتِهِ، وَلَا أَنَّهُمْ مُنَحُّوهُ عَنِّي مِنْ بَعْدِهِ! فَمَارَاعَنِي إِلَّا انْثِيَالُ النَّاسِ عَلَى فُلَانٍ يُبَايِعُونَه‏ .... " 📚نهج البلاغه نامه ٦٢ ❕یا در مورد ابوبکر می فرماید : " به خدا سوگند! او پيراهن خلافت را بر تن كرد در حالى كه خوب مى‏دانست 👈👈موقعيت من در مسأله خلافت همچون محور سنگ آسياب است (كه بدون آن هرگز گردش نمى‏كند) " 👉" اما و اللّه لقد تقمّصها فلان و انّه ليعلم انّ محلّى منها محلّ القطب من الرّحا " 📚نهج البلاغه خطبه ٣ ❕در فراز دیگری آمده است : " گوينده‏اى به علی ع گفت: اى فرزند ابو طالب، تو نسبت به اين امر- يعنى خلافت- حريصى! امیر مومنان ع در پاسخ گفت : " به خدا سوگند! شما با اين كه دورتريد، حريص‏تريد (چرا كه‏ خلافت، شايسته اهل بيت پيامبر عليهم السّلام است كه به اين كانون هدايت نزديك‏ترند) 👈و من شايسته‏تر و نزديكترم. من فقط حق خويش را مطالبه كردم؛ 👉ولى شما ميان من و آن حايل مى‏شويد 👉 و دست ردّ بر سينه‏ام مى‏گذاريد.... ❕ بار خدايا! من در برابر قريش و كسانى كه آنان را يارى مى‏دهند از تو استعانت مى‏جويم (و شكايت پيش تو مى‏آورم) آن‏ها پيوند خويشاوندى مرا قطع كردند و مقام و منزلت عظيم مرا كوچك شمردند و 👈براى مبارزه با من در غصب چيزى كه حق من بود، همدست شدند👉 (به اين هم قناعت نكردند) سپس گفتند: بعضى از حقوق را بايد گرفت و پاره‏اى را بايد رها كرد (و اين از حقوقى است كه بايد رها سازى). " " اللّهمّ إنّي أستعديك على قريش و من أعانهم! فإنّهم قطعوا رحمي، و صغّروا عظيم منزلتي، و أجمعوا على منازعتي أمرا هولي. ثمّ قالوا: ألا إنّ في الحقّ أن تأخذه، و في الحقّ أن تتركه.... " 📚نهج البلاغه خطبه ١٧٢ ❕در فرازی دیگر با صراحت به امامت الهی خود اشاره می کند و می فرماید : " آنها بذر فجور را افشاندند و با آب غرور و نيرنگ، آن را آبيارى كردند و سرانجام، بدبختى و هلاكت را درو نمودند. هيچ كس از اين امّت را با آل محمّد (ص) نمى‏توان مقايسه كرد و آنها كه از نعمت آل محمد (ص) بهره گرفتند با آنان برابر نخواهند بود، چرا كه آنها اساس دين و ستون استوار بناى يقينند. غلوّ كننده، به سوى آنان باز مى‏گردد و عقب مانده به آنان ملحق مى‏شود و👈 ويژگيهاى ولايت و حكومت، از آن آنهاست و وصيّت و وراثت (پيامبر) تنها در آنهاست، ولى هم اكنون كه حق به اهلش بازگشته و به جايگاه اصلى‏اش منتقل شده 👉(چرا كوتاهى و سستى مى‏كنند و قدر اين نعمت عظيم را نمى‏شناسند؟). " " و لهم خصائص حقّ الولاية، و فيهم الوصيّة و الوراثة، الآن اذ رجع الحقّ الى اهله و نقل الى منتقله! " 📚نهج البلاغه خطبه ٢ 💠ادامه
💠ادامه 👇 ❕و فرمود : " كجايند كسانى كه ادعا مى‏كردند آنها راسخان در علمند، نه ما، و اين ادعا را از طريق دروغ و ستم نسبت به ما، مطرح مى‏نمودند؟ (آنها كجا هستند تا ببينند كه) خداوند ما را برترى داد و آنها را پايين آورد، به ما عطا كرد و آنها را محروم ساخت، ما را (در كانون نعمت خويش) داخل نمود و آنها را خارج ساخت. ❕(مردم) به وسيله ما هدايت مى‏يابند و از نور وجود ما نابينايان روشنى مى‏جويند. به👈 يقين امامان از قريش هستند و درخت وجودشان در سرزمين اين نسل از «هاشم» غرس شده است،👉👈 اين مقام در خور ديگران نيست و زمامداران غير از آنها، شايستگى ولايت و امامت را ندارند!👉 " " ... إنّ الأئمّة من قريش غرسوا في هذا البطن من هاشم؛ لا تصلح على سواهم، و لا تصلح الولاة من غيرهم. " 📚نهج البلاغه خطبه ١٤٤ ❕و باز فرمود : " (اما آنچه درباره مخالفت‏هاى قريش با من گفته‏اى) قريش را با آن همه تلاشى كه در گمراهى و جولانى كه در دشمنى و اختلاف و سرگردانى در بيابان‏ ضلالت داشتند، رها كن. آنها با يكديگر در نبرد با من هم‏دست شدند همان‏گونه كه پيش از من در مبارزه با رسول خدا صلى الله عليه و آله متحد گشته بودند. خدا قريش را به كيفر اعمالشان برساند 👈آنها پيوند خويشاوندى را با من بريدند و خلافت فرزند مادرم (پيامبر صلى الله عليه و آله) را از من سلب كردند.👉 "فَقَدْ قَطَعُوا رَحِمِي، وَسَلَبُونِي سُلْطَانَ ابْنِ أُمِّي. " 📚نهج البلاغه نامه ٣٦ ❕در فراز دیگر آمده است که فرمود : " «قريش به چه چيز استدلال كردند؟» عرض كردند: «دليل آنها (براى اولويّت خود در امر خلافت) اين بود كه آنان از شجره رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله هستند (و از خويشاوندان او) فرمود: «آنها به شجره ( نبوت ) استدلال كردند اما ثمره ( امامت ) را ضايع نمودند!» (اگر خويشاوند پيامبر بودن دليل بر اولويّت است، اهل بيت او بودن به طريق اولى دليل بر اين امر خواهد بود.) " " احتجّوا بالشّجرة و أضاعوا الثّمرة. " 📚نهج البلاغه خطبه ٦٧ ❕و فرمود : " به خدا سوگند! از زمان وفات پيامبر تا امروز همواره از حقّم بازداشته شده‏ام و ديگران را كه هرگز همسان من نبودند بر من مقدّم داشته‏اند! " " فو اللّه ما زلت مدفوعا عن حقّى، مستاثرا عليّ، منذ قبض اللّه نبيّه صلّى اللّه عليه و آله و سلّم حتّى يوم النّاس هذا " 📚نهج البلاغه خطبه ٦ 👌و فرمود : " شما خوب مى‏دانيد كه من از هر كس، به اين امر خلافت شايسته‏ترم‏ " " لقد علمتم أنّي أحقّ النّاس بها من غيري‏ " 📚نهج البلاغه خطبه ٧٤ ❕و فرمود : " راستى عجيب است! و چرا تعجّب نكنم از خطا و اشتباه اين گروهها (ى پراكنده) با دلائل مختلفى كه بر مذهب خود دارند! نه گام در جاى گام پيامبرى مى‏نهند و👈 نه از عمل وصىّ (پيامبر) پيروى مى‏كنند👉 " فيا عجبا! و ما لي لا أعجب من خطإ هذه الفرق على اختلاف حججها في دينها! لا يقتصّون أثر نبيّ، و لا يقتدون بعمل وصي‏ " 📚نهج البلاغه خطبه ٨٨ ❕و فرمود : " هنگامى كه خداوند پيامبرش را بر گرفت و قبض روح كرد، گروهى به قهقرا برگشتند و اختلاف و پراكندگى، آنها را هلاك ساخت، تكيه بر غير خدا كردند، و با غير خويشاوندان (يعنى عترت رسول اللّه) پيوند بر قرار ساختند، و از وسيله‏اى كه مأمور به مودّت آن بودند دورى گزيدند. آنها بنا (ى خلافت و ولايت) را از اساس و محل اصلى آن برداشته در غير جايگاهش نصب كردند. " " حتّى إذا قبض اللّه رسوله، رجع قوم على الأعقاب ... نقلوا البناء عن رصّ أساسه، فبنوه في غير موضعه. " 📚نهج البلاغه خطبه ١٥٠ ❕و فرمود : " اكنون كه مى‏خواهى بدانى، بدان: اما اين كه بعضى اين مقام را از ما گرفتند و در انحصار خود در آوردند، در حالى كه ما از نظر نسب بالاتر و از جهت رابطه با رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله پيوندمان محكم‏تر است، بدين‏جهت بود كه عده‏اى بر اثر خودخواهى و انحصار طلبى ناشى از جاذبه‏هاى خلافت، به ديگران بخل ورزيدند، و (با نداشتن شايستگى، حق ما را غصب كردند) و گروهى ديگر (اشاره به خود حضرت و بنى هاشم است) با سخاوت از آن چشم پوشيدند. خدا در ميان ما و آن‏ها داورى خواهد كرد " " أمّا الإستبداد علينا بهذا المقام و نحن الأعلون نسبا، و الأشدّون برسول اللّه .... 📚نهج البلاغه خطبه ١٦٢ 👌و نسبت به غاصبین خلافتش فرمود : "اين دين اسير دست اشرار بود باهوا و هوس درباره آن عمل مى‏شد و به‏وسيله آن دنيا را طلب مى‏كردند (از يك سو هواپرستى و از سوى ديگر دنياپرستى همه اركان دين را متزلزل ساخته بود). " " فَإِنَّ هَذَا الدِّينَ قَدْ كَانَ أَسِيراً فِي أَيْدِي الْأَشْرَارِ، يُعْمَلُ فِيهِ بِالْهَوَى، وَتُطْلَبُ بِهِ الدُّنْيَا. " 📚نهج البلاغه نامه ٥٣ : @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir