eitaa logo
پرسمان اعتقادی ( شیعه پاسخ )
5.7هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
173 ویدیو
37 فایل
❕بزرگترین مجموعه محتوایی پاسخ به شبهات در فضای مجازی ! 🔶 پاسخگویی توسط اساتید حوزه با سبکی نوین !!! 👈وابسته به موسسه بقیه الله الاعظم ارواحناه فداه طرح شبهه و سوال : @poorseman سایت ipasookh.ir تمام کانالهای ما : https://yek.link/ipasookh
مشاهده در ایتا
دانلود
🔸 👇 👌اگر این پاسخ مورد قبول نباشد باز هم گفتنی است که نقل کتاب کافی به سبب وجود زياد بن منذر ابو الجارود که در ابتدا امامي بوده امّا بعدها زيدي مذهب و سرکرده قبيله گشته و در مذمت او و پيروانش رواياتي صادر شده است ضعيف مي‌باشد . 📚نقد الرجال ج 2 ص 279 ❕از این گذشته تعبیر « واثنا عشر من ولدي » منظور پیامبر گرامی دوازده تن از فرزندان من به اضافه حضرت سلام الله عليها مي‌باشد . 📚شرح الکافی ، مازندرانی ، ج 7 ص 381 👌اضافه بر اين که از باب تغليب صحيح مي‌باشد که به مجموع امير المؤمنين و ساير ائمه عليهم السلام تعبير فرزندان رسول خدا شود و عطف «أنت» بر حضرت امير از قبيل عطف خاص بر عام از باب تأكيد و تشريف باشد، چنان که جبرائيل را بر ملائكه عطف مي‌کنند با این که جزء است . 📚مراه العقول ج 6 ص 232 👌روایت دیگری که مرحوم کلینی از جابر بن عبد اللَّه انصارى نقل می کند که گويد؛ « خدمت فاطمه عليها السلام رسيدم، در برابرش لوحى بود كه نام‌هاى اوصياء از او در آن بود، من شمردم، دوازده نفر بودند، آخر آنها قائم عليه السلام بود، سه محمد در ميان آنها بود و سه على. 📚الکافی ج 1 ص 532 👌اين روايت نیز به سبب ضعف ابوالجارود كه قبلاً نيز آن را بيان نموده بوديم ضعيف مي‌باشد ،گذشته از آنکه این نقل هم از روی تصحیف می باشد و کتاب های دیگری روایت مذکور را بدون تصحیف نقل کرده اند مانند آنچه شیخ صدوق نقل کرده است که جابر می گوید ؛ « خدمت فاطمه سلام الله عليها رسيدم، در برابرش لوحى بود كه نام‌هاى اوصياء در آن بود، من ، دوازده نفر بودند، آخر آنها قائم عليه السلام بود، سه محمد در ميان آنها بود و سه على » 📚الخصال ج 2 ص 478 👌روایت دیگری که مرحوم کلینی نقل می کند و کانال ملحد به آن استدلال کرده است زیر است که پیامبر گرامی فرمود ؛ « از ابوسعيد، به شکل مرفوعه از امام باقر روايت کرده است که رسول خدا فرمود: از فرزندان من دوازده نفرند كه نقيب (شناسنده و سرپرست) و نجيب (اصيل و خوش گوهر) و محدَّث (کساني که فرشتگان با آنها در ارتباط هستند) و مفهم (درک کننده حقايق امور) مي‌باشند، آخرين آنها قائم به حق است، كه زمين را از عدالت پر كند چنان كه از ستم پر شده باشد.» 📚الکافی ج1 ص 534 👌اين روايت نيز ضعيف است؛ زيرا روايت، مرفوعه و مبهم است و يکي از واسطه‌ها در سلسله سند افتاده است، از اين‌رو روايت در حکم روايت است. 🔸از ضعف سند هم بگذریم مرحوم مازندرانی در شرح روایت می گوید ؛ «من ولدي اثنا عشر نقيباً» (دوازده تن از فرزندان من نقيب هستند.) تعبير دوازده تن که شامل امير المؤمنين عليه السلام نيز مي‌شود را از باب تغليب آورده است و يا اين که به صورت مجازي بر امير المؤمنين عليه السلام نيز اطلاق فرزند نموده است (زیرا او نیز تربیت یافته و بزرگ شده پیامبر بوده است) » 📚شرح الکافی ج 7 ص 381 👌و پاسخ سوم نیز همان است که در مورد دو روایت قبلی گفتیم که در روایت تصحیف صورت گرفته است و این روایت بدون تصحیف در کتاب الاصول السته عشر چنین نقل شده است که پیامبر گرامی فرمود ؛ « از فرزندان من نفرند كه نقيب (شناسنده و سرپرست) و نجيب (اصيل و خوش گوهر) و محدَّث (کساني که فرشتگان با آنها در ارتباط هستند) و مفهم (درک کننده حقايق امور) مي‌باشند، آخرين آنها قائم به حق است، كه زمين را از عدالت پر كند چنان كه از ستم پر شده باشد.» 📚الاصول السته عشر ص 15_ اثباه الهداه ج 2 ص 259 👌پاسخ چهارم هم آن است که احتمال دارد تعبیر دوازده نقیب از فرزندان پیامبر اشاره است به یازده امام و حضرت زهرا سلام الله علیهم چرا که آنها با سخنان و رفتارشان سرپرست مردم در هدایت الهی بوده اند . 📚مراه العقول ج 6 ص 233 http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman
👌پاسخ را در زیر بخوانید ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/1779
🌸به مناسبت فرا رسیدن سالروز عید مباهله کانال پرسمان اعتقادی تقدیم می کند ؛ 👌پرسش و پاسخ ها در مورد مباهله ؛ 1⃣نزول آیه مباهله در شان اهل بیت چگونه دلالت بر عظمت و مقام آن بزرگواران دارد ❗️❗️ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/1780 2⃣اهل سنت می گویند منظور از انفسنا در آیه مباهله علی نیست بلکه خود پیامبر است یعنی پیامبر گفته است ما خودمان را برای مباهله میخ‌وانیم شما هم خودتان را برای مباهله بخوانید ❕❕ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/1781 3⃣آیا راست است که در اسلام حکمی به نام مباهله و نفرین کردن دشمنان دینی داریم ❗️کانال های ضد دین می گویند اسلام به جای آنکه مخالفان خودش را با عقل و منطق مجاب کند آنان را دعوت به نفرین و مباهله می کنند آیا این عقلانیست ❕❕ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/1782
🤔 ❔یکی سنی اشکال کرد که چگونه آیه مباهله شامل اهل بیت می شود در حالی که تعابیر « ابناءنا» _ نساء نا _ انفسنا در آیه مباهله است چگونه شامل حسنین یاحضرت زهرا یا امام علی می شود ❗️❗️ 💠💠 1⃣ همانطور كه قبلا به طور مشروح ذكر شد اجماع علماى اسلام و احاديث فراوانى كه در بسيارى از منابع معروف و معتبر اسلامى اعم از شيعه و سنى در زمينه ورود اين آيه در مورد اهل بيت علیهم السلام به ما رسيده است و در آنها تصريح شده پيغمبر غير از على و فاطمه و حسن و حسين سلام الله علیهم كسى را به مباهله نياورد، قرينه آشكارى براى آيه خواهد بود، زيرا مى دانيم از جمله قرائنى كه آيات قرآن را تفسير مى كند سنت و شان نزول قطعى است ؛ 🔸https://t.me/Rahnamye_Behesht/7243 2⃣اطلاق صيغه جمع بر مفرد يا بر تثنيه ندارد، و در قرآن و غير قرآن از ادبيات عرب و حتى غير عرب اين معنى بسيار است. 👌توضيح اينكه ؛ بسيار مى شود كه به هنگام بيان يك قانون، يا تنظيم يك عهدنامه، حكم به صورت كلى و به صيغه جمع آورده مى شود، و مثلا در عهدنامه چنين مى نويسند كه مسئول اجراى آن امضاء كنندگان عهدنامه و فرزندان آنها هستند، در حالى كه ممكن است يكى از دو تنها يك يا دو فرزند داشته باشد، اين موضوع هيچگونه منافاتى با تنظيم قانون يا عهدنامه به صورت جمع ن دارد. 👌ما دو مرحله داريم مرحله قرارداد و مرحله اجرا ؛ 🔸 در مرحله قرارداد، گاهى الفاظ به صورت جمع ذكر مى شود تا بر همه مصاديق تطبيق كند، ولى در مرحله اجرا ممكن است ، منحصر به يك فرد باشد، و اين انحصار در مصداق منافات با كلى بودن مسئله ندارد. ❕به عبارت ديگر پيغمبر اكرم موظف بود طبق قراردادى كه با نصاراى نجران بست همه فرزندان و زنان خاص خاندانش و تمام را كه به منزله جان او بودند همراه خود به مباهله ببرد، ولى اينها مصداقى جز دو فرزند و يك زن و يك مرد نداشت (دقت كنيد). 🔹اضافه بر اين در آيات قرآن موارد متعددى داريم كه عبارت به صورت صيغه جمع آمده اما مصداق آن به جهتى از جهات منحصر به يك فرد بوده است ؛ 🔰مثلا در سوره آل عمران آيه 173 مى خوانيم ؛ « الَّذِينَ قالَ لَهُمُ النَّاسُ إِنَّ النَّاسَ قَدْ جَمَعُوا لَكُمْ فَاخْشَوْهُمْ » « كسانى كه مردم به آنها گفتند دشمنان (براى حمله به شما) اجتماع كرده اند از آنها بترسيد » 👌در اين آيه منظور از" الناس" (مردم) طبق تصريح جمعى از مفسران نعيم بن مسعود است كه از" ابو سفيان" اموالى گرفته بود تا را از قدرت مشركان بترساند . 🔸و همچنين در آيه 181 مى خوانيم ؛ « لَقَدْ سَمِعَ اللَّهُ قَوْلَ الَّذِينَ قالُوا إِنَّ اللَّهَ فَقِيرٌ وَ نَحْنُ أَغْنِياءُ » « خداوند گفتار كسانى را كه مى گفتند: خدا فقير است و ما بى نيازيم (و لذا از ما مطالبه زكات كرده است!) شنيد » 👌منظور از الذين در آيه طبق جمعى از مفسران" حى بن اخطب" يا" فنحاص" است. 👌گاهى اطلاق كلمه جمع بر مفرد به عنوان بزرگداشت نيز ديده مىشود، همان طور كه در باره ابراهيم مى خوانيم ؛ « إِنَّ إِبْراهِيمَ كانَ أُمَّةً قانِتاً لِلَّهِ » ابراهيم امتى بود خاضع در پيشگاه خدا » ( نحل 120) در اينجا امت كه اسم جمع است بر فرد اطلاق شده است. 📚تفسیر نمونه ج 2 ص 586 http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman
🤔 ❔اگر تعريف تن فروشى به سبك غربى و (صيغه) را با هم قياس كنيد، اين مشتركات در آنها ديده ميشود. ١) در هر دو مرد خريدار است و زن فروشنده كالاى جنسى ٢) در هردو مرد مبلغى را پرداخت ميكند ٣) در هردو رضايت طرفين شرط است ٤) در هردو شرايط تأهل براى طرفين وجود ندارد خوب ديديد كه هيچ نوع اختلافى مابين تن فروشى به سبك غرب و تن فروشى اسلامى وجود ندارد و تنها تفاوت آن در صادر كننده حكم اين تن فروشى و در واقع ترويج فحشاء است. در اين متوليان دين و كتاب دينى مسلمانان است كه آنرا ترويج ميكند درصورتى كه در غرب حكومتها با تدابير شديد بدنبال محدود كردن و كاهش عواقب آن بر جامعه هستند. 💠💠 👌بسيارى از مردم به ويژه جوانان به ازدواج دائم دسترسى ندارند، زيرا ازدواج دائم به طور معمول نياز به مقدّمات و هزينه ها و قبول مسئوليّتهاى مختلفى دارد كه آمادگى آن براى گروهى نيست، به عنوان مثال ؛ 1⃣ بسيارى از جوانان در دوران تحصيل به خصوص در عصر ما كه زمان تحصيل طولانى شده قادر به ازدواج دائم نيستند، زيرا نه دارند، نه مسكن مناسبى و نه هزينه هاى ديگر و هر قدر بخواهند مراسم خود را ساده برگزار كنند، باز وسايل لازم فراهم نيست. 2⃣ افرادى هستند كه متأهّل مى باشند، ولى در سفرهاى خارج كه گاهى به طول مى انجامد، گرفتار محروميّت شديد مى شوند، نه همسران خود را مى توانند با خود ببرند و نه قدرت ازدواج مجدّد دائم در آن ديار دارند. 3⃣كسانى هستند كه همسران آنها گرفتار بيمارى هاى مختلف و مشكلات ديگرى مى باشند و توان رفع نياز جنسى خود را ندارند. 4⃣ سربازانى هستند كه به مأموريّتهاى طولانى، براى حفظ مرزها و مانند آن مى روند و از خانواده هاى خود دورند و گرفتار جنسى هستند . 5⃣ گاه در دوران باردارى و شرايط خاصّ آن، مرد مجبور است با همسر باردارش روابط جنسى نداشته باشد و چه بسا جوان است و گرفتار مشكل محروميّت. اين گونه ضرورتهاى اجتماعى و مشكلات، هميشه بوده و خواهد بود، و مخصوص عصر پيغمبر اكرم نبوده است، بلكه در ما با توجّه به عوامل مختلف تحريك، بسيار شديدتر شده است. 6⃣از طرف دیگر دخترانی که بخاطر سن بالا موفق به ازدواج نشده اند یا مواردی که تعداد زنان از مردان بیشتر بوده وبه این دلیل تقاضا برای ازدواج دائم زنان وجود ندارد و زنان مطلقه ی از دست داده ای هستند که هرگز جوانان نورس حاضر به ازدواج دائم نیستند 👌در اين گونه مواقع افراد بر سر دوراهى قرار دارند ؛ آلودگى به فحشا (العياذ بالله) يا استفاده از نوعى ازدواج و موقّت كه مشكلات ازدواج دائم در آن نيست و به طور موقّت پاسخگوى نيازهاى جنسى مى باشد. ❕پيشنهاد پارسايى و چشم پوشى از هر دو، پيشنهاد خوبى است، ولى براى بسيارى قابل عمل نيست و حدّ اقل براى عدّه اى جنبه خيالى دارد. 👌آنها كه اصرار بر مخالفت با ازدواج موقّت دارند، دانسته يا ندانسته جاده را براى فحشا صاف مى كنند، مگر اين كه نوع مشابه آن، يعنى نكاح مسيار را پيشنهاد كنند و به همين در روايات اهل بيت (عليهم السلام) آمده كه «اگر با ازدواج موقّت اسلامى مخالفت نكرده بودند، هيچ كس آلوده زنا نمى شد». 📚الکافی ج 5 ص 448 👌همچنين آنها كه با سوء استفاده از «ازدواج موقّت» كه براى ضرورتها و نيازهاى واقعى محرومان تشريع شده، چهره آن را در نظرها زشت نشان داده و آن را وسيله هوسرانى خود ساختند، آنها نيز جاده را براى آلودگى جامعه اسلامى به زنا صاف كردند، و در گناه آلودگان هستند، چرا كه عملا مانع استفاده صحيح از ازدواج موقّت شدند. 👌به هر حال، اسلام كه يك آيين الهى مطابق با فطرت آدمى است و تمام نيازهاى واقعى انسانها را پيشبينى كرده، نيست مسأله ازدواج موقّت را در برنامه هاى احكام خود نگنجانيده باشد. 📚شیعه پاسخ می گوید ؛ ص 116 🔸ادامه 👇 @Rahnamye_Behesht
🔸 👇 👌بعضى از ناآگاهان چنان ترسيم زشتى از ازدواج موقّت كرده و مى كنند كه آن را چيزى مرادف «رسميّت به فحشا و اباحي گرى و آزادى جنسى» مى شمرند! که به يقين تعصّبهاى شديد به آنها اجازه مطالعه كتب طرفداران ازدواج موقّت را نداده است و شايد بعضى حتّى يك خط از كتب شيعه را در اين زمينه مطالعه نكرده اند و اين بسيار مايه تأسّف است. 🔰ناچار در اين مختصر شرايط ازدواج موقّت و تفاوت آن را با ازدواج دائم به روشنى بيان مى كنيم، تا بر همگان اتمام حجّت الهى شود ؛ 👌ازدواج موقّت در غالب و احكام همچون ازدواج دائم است ؛ 1⃣زن و شوهر بايد با كمال رضايت و اختيار، بدون اجبار يكديگر را به همسرى انتخاب كنند. 2⃣ صيغه عقد با لفظ «نكاح» و «ازدواج» يا لفظ «» بايد جارى شود و الفاظ ديگر كارساز نيست. 3⃣ اگر زوجه باكره است اجازه لازم است و در غير باكره لازم نيست. 4⃣مدّت عقد و مهريّه بايد دقيقاً تعيين شود و اگر ذكر مدّت فراموش شود، به فتواى بسيارى از فقها تبديل به عقد دائم خواهد شد (و اين خود دليل بر آن است كه ماهيّت هر دو نوع از يكى است و تنها فرق در ذكر مدّت و عدم ذكر آن است)، (دقّت فرماييد). 5⃣ پايان مدّت به منزله است و بلافاصله زن بايد عدّه نگه دارد، (هرگاه آميزش صورت گرفته باشد). 6⃣ عدّه عقد دائم سه بار عادت ماهيانه ديدن است كه با ديدن مرحله سوّم عدّه تمام مى شود، ولى عدّه عقد موقّت دو بار بيشتر نيست. 7⃣فرزندان متولّد شده از عقد موقّت فرزندانى مشروع هستند و تمام احكام فرزند متولّد از عقد دائم را- بدون استثنا- دارند و از پدر و مادر و برادران و ساير بستگان ارث مى برند، و هيچ تفاوتى در ساير حقوق ميان اين دو گروه از فرزندان نيست. فرزندان عقد موقّت، بايد تكفّل پدر و مادر باشند و نفقه و تمام هزينه هاى آنها همانند فرزندان عقد دائم بايد پرداخته شود. 📚وسائل الشیعه ج 21 ابواب المتعه 👌شايد بعضى از شنيدن اين سخنان در شگفتى فرو روند، آنها حق دارند، زيرا ذهنيّت نادرست و كاملا عوامانه اى درباره عقد موقّت دارند و شايد آن را يك ازدواج قاچاق و نيم بند و خارج از قوانين و در يك كلمه شبيه زنا مى پندارند در حالى كه ابداً چنين نيست. ❕آرى تفاوتهايى در ميان اين دو نوع عقد در مورد دو همسر (زوج و زوجه) وجود دارد. اصولا تعهّدات آنها در برابر يكديگر بسيار كمتر از عقد دائم است، زيرا منظور از ازدواج موقّت سهولت امر و نبودن مقرّرات دست و پاگير بوده، از جمله ؛ 1⃣ زن در عقد موقّت نفقه و ارث ندارد، ولى از فقها گفته اند اين در صورتى است كه شرط نفقه و ارث نكنند و اگر شرط كنند بايد بر طبق آن عمل شود. 2⃣ زن در عقد موقّت آزاد است كه كارى در خارج خانه براى خود انتخاب كند و اجازه همسر براى او نيست مادام كه مزاحم حقّ شوهر نباشد، ولى در عقد دائم بدون توافق اين امر جايز نيست. 3⃣ بر مرد لازم نيست شبها نزد همسر موقّت خود باشد. 👌با دقّت در شرح احكامى كه در بالا گفته شد، پاسخ بسيارى از پرسشها و داورى هاى ظالمانه و شبهات و افتراها داده خواهد شد، و ذهنيّتهاى كاذب و نادرست، در مورد اين حكم مقدّس و اسلامى مرتفع مى شود، اين حقيقت نيز آشكار است كه ازدواج موقّت هيچ نسبتى با زنا و اعمال منافى عفّت ندارد و آنها كه اين دو را با هم مقايسه مى كنند، به يقين افرادى ناآگاهند كه هيچ اطّلاعى از ماهيّت نكاح موقّت و شرايط آن ندارند. 📚شیعه پاسخ می گوید ص 120 http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman
👌در رابطه با چرایی تحریم متعه توسط خلیفه دوم نمایه زیر را مطالعه کنید تا دروغگویی ملحد روشن شود ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/1783
👌گوشه ای از پیامهای محبت آمیز شما عزیزان در جهت حمایت از کانال 🌸
🤔 ❔مگر خداوند انگشت و جسم دارد که در روایت آمده است که قلوب بنی آدم بین دو خداوند است ❗️❗️ 💠💠 👌روایت مشهوری است که در منابع شیعه و اهل سنت به نقل از پیامبرگرامی و دیگر امامان آمده است که فرمودند؛ «قلب مومن میان دو انگشت از انگشتان خدا قرار دارد ، هر طورى كه او بخواهد در دلها تصرّف مى كند ساعتى چنان بوده و ساعتى ديگر چنين مى باشد و بنده بسا به خير توفيق مى يابد » 📚علل الشرائع ج 2 ص 604 _ صحیح مسلم ج 4 ص 2045 ❕با توجه به این که ثابت است خداوند متعال با براهین محکم عقلی و نقلی از هرگونه اتصاف به ممکنات و جسم بودن مبرا است ؛ 🔸https://t.me/Rahnamye_Behesht/8505 👌روشن می شود که تعبیر موجود در روایت فوق تعبیری مجازی و کنایی بوده است ، چنان که شیخ صدوق در توضیح روایت می نویسد ؛ « مقصود از «اصبعين من اصابع اللَّه» در روایت ، طريقين من طرق اللَّه است و مراد از ، طريق خير و طريق شر مى باشد چه آنكه خداوند متعال را نبايد به اصابع توصيف نمود و اساسا شباهتى به مخلوقاتش ندارد پس بايد در لفظ اصابع تصرف كرد و آن را تأويل برد » 📚علل الشرائع ج 2 ص 604 👌علامه مجلسی در توضیح روایت می نویسد ؛ « قلب مؤمن ميان دو انگشت از انگشتان خداوند مهربان است البته واضح است ذات منزه خداوندى انگشتى كه از گوشت و خون و استخوان تركيب يافته و داراى بندهائى است ندارد ولى چون دادن اشياء، و برگرداندن و تغيير شكل آنها به نيروى دست و انگشتان است تعبير به انگشت شده چون داشتن انگشت در انسان بخودى خود و قطع نظر از كارهائى كه انجام ميدهد ارزشى ندارد و هدف نيست بلكه انگشت وسيله است براى تحريك و تغيير و كارهائى از اين قبيل ، ذات بارى تعالى هم دل را از بحالى و شكلى بشكل ديگر برميگرداند » 📚بحار الانوار ج 67 ص 40 👌سيد نیز حدیث فوق را چنين تفسير مى كند ؛ « كِنايةٌ عَنْ تَيَسُّرِ تَصْرِيفِ الْقُلُوبِ وَ تَقْليِبِها وَ دُخُولِ ذلكَ تَحْتَ قُدْرَتِهِ ؛ كنايه از آسانى چرخش و دل و در تحت قدرت خدا بودن است » 📚تنزیه الانبیاء ص 125 👌در فارسى نيز چنين اصطلاحى را به كار مى بريم. براى مثال مى گوييم: «فلان چيز يا فلان كس در من یا بین انگشتان من است»، كه كنايه از تسلط داشتن بر كسى يا بر انجام دادن كارى است. http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman
🤔 ❔بر چه اساسی شما جوانان را به ازدواج می کنید و می گویید زن روزی می آورد ❗️آیا این نوعی ترویج جهل و خرافات نیست ❕ ❕ 💠💠 👌خداوند می فرماید ؛ « وَ أَنْكِحُوا الْأَيامى مِنْكُمْ وَ الصَّالِحِينَ مِنْ عِبادِكُمْ وَ إِمائِكُمْ إِنْ يَكُونُوا فُقَراءَ يُغْنِهِمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ وَ اللَّهُ واسِعٌ عَلِيمٌ » « مردان و زنان بى همسر را همسر دهيد و همچنين غلامان و كنيزان صالح و درستكارتان را، اگر و تنگدست باشند خداوند آنان را از فضل خود بى نياز مى سازد، خداوند واسع و آگاه است.» 🔸نور 32 💠در این آیه شریفه خداوند بیان می کند که قدرتش آن چنان وسيع است كه پهنه عالم هستى را فرا مى گيرد، و علمش چنان گسترده است كه از نيات همه كس مخصوصا آنها كه به نيت حفظ عفت و اقدام به ازدواج مى كنند آگاه است، و همه را مشمول فضل و كرم خود قرار خواهد داد. 📚تفسیر نمونه ج 14 ص 458 ❕ازدواج يك حكم و هماهنگ قانون آفرينش است كه انسان براى بقاء نسل و آرامش جسم و روح و حل مشكلات زندگى احتياج به ازدواج سالم دارد. اسلام كه هماهنگ با آفرينش گام بر ميدارد نيز در اين زمينه تعبيرات جالب و مؤثرى دارد، از جمله حديث پيامبر است ؛ « ازدواج كنيد تا نسل شما فزونى گيرد كه من با فزونى جمعيت شما حتى با فرزندان سقط شده در قيامت به ديگر امتها مباهات مى کنم » 📚سفینه البحار ج 1 ص 561 👌از آنجا كه بسيارى از مردان و زنان براى فرار از زير بار اين مسئوليت الهى و انسانى متعذر به عذرهايى از جمله نداشتن امكانات مى شوند در آيه فوق صريحا گفته شده است كه فقر نمى تواند مانع راه ازدواج گردد، بلكه چه بسا ازدواج سبب غنا و بى نيازى مى شود. 🔸دليل آن هم با دقت روشن مى شود، زيرا انسان تا است احساس مسئوليت نمى كند نه ابتكار و نيرو و استعداد خود را به اندازه كافى براى كسب در آمد مشروع بسيج مى كند، و نه به هنگامى كه در آمدى پيدا كرد در حفظ و بارور ساختن آن مى كوشد و به همين دليل مجردان خانه به دوش و تهى دستند. 👌 اما بعد از ازدواج شخصيت انسان تبديل به يك شخصيت اجتماعى مى شود و خود را شديدا مسئول حفظ همسر و آبروى خانواده و تامين وسائل زندگى فرزندان آينده مى بيند، به همين دليل تمام و ابتكار و استعداد خود را به كار مى گيرد و در حفظ در آمدهاى خود و صرفه جويى، تلاش مى كند و در مدت كوتاهى مىتواند بر فقر چيره شود. 🔸بى جهت نيست كه در حديثى از امام صادق علیه السلام مى خوانيم ؛ « روزى همراه و فرزند است » 📚نور الثقلین ج 3 ص 595 👌 و در حديث ديگرى از پيامبر گرامی مى خوانيم ؛ « مردى خدمت حضرتش رسيد و از تهيدستى و نيازمندى شكايت كرد پيامبر گرامی فرمود ؛ « ازدواج كن، او هم ازدواج كرد و در كار او پيدا شد » 📚الکافی ج 5 ص 330 👌 بدون شك امدادهاى الهى و نيروهاى مرموز نيز به كمك چنين افراد مى آيد كه براى انجام وظيفه انسانى و حفظ پاكى خود اقدام به ازدواج مى كنند. هر فرد با ايمان مى تواند به اين وعده الهى دلگرم و مؤمن باشد . 🔷در حديثى از پيامبر گرامى اسلام نقل شده است ؛ « كسى كه ازدواج را از ترس فقر ترك كند بد به خدا برده است، زيرا خداوند متعال مى فرمايد ؛ اگر آنها فقير باشند خداوند آنها را از فضل خود بى نياز مى سازد » 📚الکافی ج 5 ص 330 http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman
🤔 ❔براستی مایه تعجب است که روحانیون شیعه نمازجماعت را تضییع می کنند و به خاطر رضایت ماموین نماز را می خوانند ❗️چه پاسخی نزد الله دارید ای کاش کمی از مولوی های اهل سنت یاد می گرفتید ❕❕ 💠💠 👌مساله تخفیف الصلاه و این که امام جماعت نباید نماز را بیش از حد طولانی کند که آزردگی و دل زدگی مامومین را از نماز جماعت فراهم کند مورد اتفاق شیعه و اهل سنت است . 🔸علی علیه السلام خطاب به اشتر چنین نوشت ؛ « هنگامى كه به نماز جماعت براى مردم مى ايستى بايد نمازت نه (چندان طولانى باشد كه) موجب نفرت مردم گردد و نه (چنان سريع كه) موجب تضييع واجبات نماز شود، زيرا در ميان مردمى (كه با تو به نماز مى ايستند) افراد بيمارى هستند يا كسانى كه حاجات فورى دارند. من از رسول خدا به هنگامى كه مرا به سوى يمن فرستاد پرسيدم: چگونه با آنان نماز بخوانم؟ فرمود: با آنها نمازى بخوان كه همچون نمازِ ناتوانترين آنها باشد و به مؤمنان رحيم و مهربان باش. 📚نهج البلاغه ، عهد نامه مالک اشتر 🔹مرحوم شيخ حر عاملى در كتاب وسائل الشيعة در ابواب مستحبات نماز جماعت بابى به عنوان «اسْتِحْبابُ تَخْفِيفِ الْإمام صَلاتَهُ» گشوده است و در آن هشت روايت از عليهم السلام در اين زمينه نقل كرده است ؛ 📚وسائل الشیعه ج 8 ص 419 باب 69 👌از جمله اينكه در روايتى آمده است: «روزى معاذ (بن جبل) در زمان رسول خدا در مسجدى نماز جماعت برگزار مى كرد و قرائت نماز را طولانى مى خواند. مردى در نماز به او ملحق شد و معاذ سوره را آغاز كرد. آن مرد براى خود سوره كوتاهى خواند و نماز را تمام كرد و سوار مركبش شد (و رفت) اين جريان به گوش رسول خدا رسيد. كسى را نزد معاذ فرستاد و فرمود ؛ « اى معاذ فتنه گر مباش (و مردم را از جماعت دور مساز) لازم است سوره «والشمس وضحاها» و امثال آن (از سورههاى كوتاه) را بخوانى». 📚الفقیه ج 1 ص 390 👌در حديث ديگرى از امام صادق عليه السلام مى خوانيم كه فرمود ؛ « سزاوار است نماز امام همانند نماز كسى باشد كه پشت سر او نماز میخواند » 📚همان مدرک 👌در حديث ديگرى آمده است ؛ « پيغمبر اكرم روزى با اصحابش نماز مى خواند صداى گريه كودكى را شنيد. نماز را تخفيف داد و كوتاه كرد». 📚همان مدرک 👌در روايت ديگرى شبيه آن آمده كه اصحاب سؤال كردند چرا نماز را كوتاه فرمودى؟ پيغمبر فرمود: آيا صداى گريه را نشنيديد؟». 📚التهذیب ج 3 ص 274 ❕بديهى است منظور از تخفيف نماز در اين روايات اين نيست كه واجبات نماز رعايت نگردد ،بلکه در کنار انجام واجبات شود که به مستحبات غیر معمول پرداخته نشود و قرائت طولانی نگردد ‌. 🔰علمای اهل سنت نیز این مضمون را از پیامبر گرامی نقل کرده اند چنان که نقل می کنند که فرمود ؛ « زمانی که یکی از شما نماز جماعت می خواند ، باید نماز را کند زیرا در میان مامومین ضعیف و بیمار و کبیر وجود دارد ،اما زمانی که فرادا نماز می خوانید می توانید هر مقدار که می خواهید نماز را طولانی کنید » 📚سنن ابی داود ج 1 ص 356_سنن نسائی ج 1 ص 211_ صحیح مسلم ج 2 ص 591_ مسند احمد ج 29 ص 441 http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman
👌پاسخ این تحدی کودکانه و تکراری ملحدان در مورد فتوحات خلفا را در زیر بخوانید ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/1784
👌پاسخ این شبهه تکراری ملحدین در مورد کالا بودن زن نزد تشیع را در زیر بخوانید ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/1785
⚫️به مناسبت فرا رسیدن ایام حزن و اندوه محرم ، کانال پرسمان اعتقادی تقدیم می کند ؛ ◾️پاسخ به حدود 0⃣51⃣ شبهه و سوال پیرامون محرم و امام حسین علیه السلام در کانال تلگرامی پرسمان اعتقادی ؛ 💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/9229 👌موقتا برای استفاده از شبهات مربوطه می توانید از هاتگرام یا تگرام طلایی استفاده کنید ؛
⚫️متاسفانه به دلیل نبود نیروی کمکی و عدم فرصت کافی ، امکان انتقال شبهات عزاداری و محرم ، به پیام رسان داخلی نیست .
🤔 ❔چرا پس از گذشت سالیان متمادی از شهادت امام حسین همواره برای ایشان گریه و عزاداری می کنیم ❕ 💠💠 👌گریه و عزاداری کردن برای مصائب امام حسین علیه السلام بر اساس دستور امامان اهل بیت و تاسی به سیره آن بزرگواران می باشد . 🔶امام صادق علیه السلام فرمود ؛ « هر کس مصایب ما اهل بیت برایش بازگو شود و به اندازه بال پشه ای اشک چشم از او خارج شود ، خداوند تمام گناهانش را می آمرزد اگر چه به اندازه کف روی دریاها باشد » 📚وسائل الشیعه ج14 ص501 👌امام سجاد علیه السلام فرمود؛ « هر مومنی که چشمش برای کشته شدن حسین چنان اشک بریزد که به صورتش روان شود ، خداوند در بهشت برایش اتاق هایی فراهم می کند که روزگارانی را در آن سپری کند ...خداوند چنین فردی را در روز قیامت از خشم خود و آتش در امان نگه می دارد » 📚ثواب الاعمال ص108 📚بحار الانوار ج44 ص281 👌امام رضا علیه السلام خطاب به ریان بن شبیب چنین عرضه داشت ؛ « اگر می خواهی گریه کنی برای حسین گریه کن زیرا او را همانند گوسفندی سر بریدند ، آسمان و زمین برای قتل او گریه کردند ، با گریه بر او خداوند تمام گناهان صغیره و کبیره و کم و زیاد را می آمرزد ، اگر می خواهی در بهشت هم درجه ما باشی ، با حزن و مصیبت ما محزون و با فرح ما شاد باش » 📚عیون الاخبار ج1 ص299 📚امالی صدوق ص112 👌و فرمود ؛ « برای حسین باید گریه کنان گریه کنند ، زیرا گریه بر اوگناهان بزرگ را از بین می برد ، پدرم امام کاظم زمانی که ماه محرم می شد دیگر خندان دیده نمی شد و پیوسته در غم و اندوه به سر می برد تا روز دهم محرم می شد که دیگر آن روز ، روز مصیبت و گریه و حزنش بود » 📚امالی صدوق ص111 👌امام صادق علیه السلام فرمود ؛ « حسین به گریه کنانش نگاه می کند و برای آنان استغفار می کند و می گوید ای گریه کن من اگر بدانی که خدا برایت چه آماده کرده است حتما بسیار خوشحال می شدی ...» 📚کامل الزیارات ص103 👌راوی می گوید ما در نزد امام علیه السلام بودیم که از حسین یاد کردیم و قاتلینش را لعنت کردیم . ❕امام صادق شروع به گریه کردن کرد و ما هم همراه با او گریه کردیم و فرمود ؛ « حسین بن علی کشته اشک است ، و هیچ مومنی او را یاد نمی کند مگر آنکه می کند » 📚بحار الانوار ج44 ص279 👌در نقل دیگری آمده است ؛ « هر گاه در نزد امام صادق سخن از امام حسین به میان می آمد ، دیگر کسی امام صادق را در آن روز نمی دید» 📚کامل الزیارات ص108 🔰این روایات و روایات فراوان دیگری که از ذکر آن خود داری می شود ؛ 📚وسائل الشیعه ج14 ص500 باب66 📚بحار الانوار ج44 ص278 باب34 ❕همه نشان دهنده رجحان عزاداری و گریه کردن برای حسین علیه السلام می باشد . این عزاداری ها چند فلسفه اساسی دارد ؛ 1⃣با نشر معارف اهل بیت در این محافل و مجالس ، حیات تازه ای بر روح اسلام دمیده می شود و مکتب و شریعت حفظ می شود . 2⃣باورهای دینی مردم با معارف اهل بیت تحکیم می شود . 3⃣نشان دهنده پیوند عمیق عاطفی میان شیعیان و امامان است . 4⃣اعلام وفاداری به مقام امامان و تعظیم و تکریم آنان تلقی می شود . 5⃣سبب انتقال فرهنگ شیعه به نسل های آینده می باشد. 6⃣سبب ایجاد روحیه جهاد و ایثار و از خود گذشتگی در افراد می گردد . 7⃣سبب حاکم شدن آرمان های اهل بیت در جامعه می گردد . 8⃣سبب خود سازی فردی و الگو گیری از اهل بیت می باشد . 👌با توجه به این فوائد است که امام صادق علیه السلام در مورد مجالس عزاداری و نشر معارف اهل بیت فرمود ؛ « این مجالس است که من آن ها را دوست دارم ، امر ما را زنده کنید ، رحمت خدا بر کسی باد که احیاء امر ما را کند » 📚وسائل الشیعه ج14 ص501 ❕در گذشته بیشتر در مورد فلسفه عزاداری برای امام حسین علیه السلام توضیح داده ایم ؛ 🔶 https://t.me/Rahnamye_Behesht/4730 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🤔 ❔فلسفه حمل علم در ها چیست ❗️اصلا چه معنا و مفهومی در آن است که هیئات عزاداری از آن استفاده می کنند ❕❕ 💠💠 👌علم از ابزار و وسايل عزادارى امام حسين علیه السلام است كه در هيئتها و دسته هاى مذهبى به كار گرفته مى شود. علامت به معناى نشانه است. اين علامتها نشانه هاى گروههاى عزادار محسوب مى شده است و كسانى هم كه آن را حمل مى كردند، «علامت كش» بودند، يعنى علم بردار. به نوشته دهخدا: « مانندى كه بر چوب يا آهن افقى آن از سوى پايين شالهاى ترمه آويزند و از سوى زبر لاله و تنديسهايى از مرغ و جز آن نصب كنند و در ميان زبانهاى از فلزّ طويل دارد و بر نوك آن فلز پر يا گلولهاى از شيشه الوان نصب كنند و اين زبانه هاى فلزّى كه به «تيغ» مشهور است، سه يا پنج باشد و در مراسم عزادارى محرّم پيشاپيش دسته ها به حركت آرند.» 📚لغت نامه دهخدا ماده علم ، علامت ❕شباهت آن به ، مى رساند كه پس از ارتباط ايران با اروپاييها در عصر قاجار، از آيينهاى مذهبى مسيحيّت اقتباس شده است. به هر حال، نمودها و مظاهرى است كه گاهى عزاداران را از محتوا و اصل عزادارى و اقامه شعائر دينى بازمى دارد. 📚فرهنگ عاشورا ، محدثی ص 320 👌هرچند اصل حمل كردن علم ناشى از انگيزه پيروى حضرت عباس باشد اما به صورت قطع حمل عَلَم عريض و طويل كه به شكل صليب مسيحى هاست و در روى بازوهاى اين علم كذايى، اشكالى از خورشيد، كشكول، تبرزين، كبوتر و اژدها و... شده و بر سر علم هم چند زنگوله آويزان كه مفهوم درستى از اين اشكال و اشيا فهميده نمى شود، همگى اين ابزار پس از ارتباط ايران با اروپايىها در عصر قاجار، از آيينهاى مذهبى اقتباس شده است. 🔰به تعبیر دیگر علَم در حقيقت به عنوان سمبلى براى تداعى كردن واقعه كربلا طراحى شده است نشانه هايى مانند دست بريده يا شاخه هاى ، ابزارآلات جنگ مانند سپر و شمشير و يا تزيين يك چوب بلند با پارچه هاى سبز و قرمز و نصب ابزار آلات جنگى و... از علَم هاى اصيل محسوب مى گردد. 👌اين سنت در عصر قاجار در اثر ارتباط با كشورهاى اروپايى و تأثير پذيرى از آداب و سنتهاى مسيحيان دستخوش برخى انحرافات قرار گرفته است. اضافه كردن مجسمه هاى بى معنا، تزيين با طلا و نقره و... از مهمترين تحريفات اين سنت است كه گاهى عزاداران و را از محتوا و اصل اقامه شعاير دينى باز مى دارد. 📚نرم افزار پرسمان ، کلید واژه علم 🔸در پایان به نظرات تنی چند از در مورد علم و علم کشی توجه کنید ؛ 💠مقام معظم رهبری ؛ « استفاده از علم فى نفسه اشكال ندارد، ولى نبايد اين امور دين شمرده شود» 📚اجوبه الاستفتاءات س 1444 👌آیت الله مکارم شیرازی ؛ « با توجّه به اينكه دشمنان، پيرايه هايى به مى بندند بهتر است از آن پرهيز شود و به پرچمهاى آبرومند ساده قناعت گردد.» 📚احکام عزاداری ص 47 👌بنابراین علم هایی که در عزاداری استفاده می شود بهتر است به شکل ساده و سنتی خود باشد تا هم تداعی کننده خاطره عباس علمدار و رشادت های او در پرچم داری سپاه امام علیه السلام باشد ، چنان که نقل است روز عاشورا نيز چون عباس خدمت امام حسین علیهما السلام آمد و از او اذن ميدان طلبيد، امام گريست و ابتدا اجازه نداد و فرمود: تو علمدار منى، اگر تو بروى و كشته شوى، سپاه من از هم مى پاشد» 📚معالی السبطین ج 1 ص 441 👌و هم با سادگی تداعی کننده سایر غم انگیز کربلا باشد به گونه ای که در بالا توضیح آن گذشت . http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman
🤔 ❔افرادی را در عزاداری می بینم که به خود را به گریه کردن می زنند و وانمود می کنند که گریه می کنند اما گریه نمی کنند ❗️ برخی میگویند که این عمل ثواب دارد ❕این سخن سندیت دارد ❕❕ 💠💠 👌تباکی یعنی خود را به گريه زدن، خود را گريان نشان دادن، خود را شبيه گريه كننده ساختن و حالت گريه به خود گرفتن است . 🔸در راه احياى عاشورا و بر عزاى حسين علیه السلام ، هم گريستن، هم گرياندن و هم حالت گريه داشتن ثواب دارد. حتّى اگر كسى نگريد يا گريه اش نيايد، گرفتن اين حالت، هم در خود شخص حالت اندوه و تحسّر ايجاد مى کند، هم به مجلس عزا، چهره و رنگ غم مى بخشد. تباكى، همسويى با داغداران سوگ عاشوراست و مثل گريستن و گرياندن است. 🔸در حديث امام علیه السلام است ؛ «من انشد فى الحسين شعرا فتباكى فله الجنّة» هر كه درباره حسين، بگويد و تباكى كند، بهشت براى اوست.» 📚بحار الانوار ج 44 ص 282 👌در حديثى هم كه سيد بن طاووس نقل كرده، چنين است: «من تباكى فله الجنّة» « هر کس در حسین تباکی کند ، بهشت برای اوست » 📚همان مدرک 👌 و در حديث قدسى خداوند آمده است ؛ «اى موسى هر يك از بندگانم كه در زمان شهادت فرزند مصطفى گريه كند يا حالت گريه به خود گيرد و بر سبط پيامبر تعزيت گويد، همواره در بهشت خواهد بود. » 📚مستدرک سفینه البحار ج 7 ص 235 👌البته غير از تباكى در مصيبت ابا عبد اللّه الحسين علیه السلام ، حالت گريه به خود گرفتن در و دعا و از خوف خدا نيز مطلوب است و اين از نمونه هاى روانى تأثير ظاهر در باطن است . 👌 امام صادق علیه السلام درباره گريه بر گناه خويش و از خوف خدا مى فرمايد ؛ « اگر گريه ات نمى آید، خود را به حالت گريه در آور، پس اگر به اندازه سر مگسى اشك بيرون آمد، پس به تو.» 📚بحار الانوار ج 90 ص 344 http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman
🤔 ❔من همواره دیده ام که علمای شیعه از عبدالله بن عباس به خوبی و بزرگی یاد می کنند ❗️برایم جای سوال بود که ابن با این که زمان امام حسین را درک کرد چرا همراه امام حسین به کربلا نرفت ❕آیا از ترس جان بود و او نیز در آخر عمر از اهل بیت منحرف شد ❕❕ 💠💠 👌بى ترديد ابن عباس در ميان امت و مذاهب مختلف شيعه و اهل سنّت، اشتهار به نيكى و علم و دانش و و خرد دارد و از او با القابى مانند «حِبْرالأُمة»، «تَرْجُمانُ الْقُرآنِ» و مانند آن ياد مى شود. او دوران جوانى خود را در خدمت پيامبر اكرم گذراند و حامل احاديث مهمى از آن حضرت بود كه در كتب معتبر نقل شده است. او در تفسير قرآن صاحب نظر بود و از او به عنوان شاگرد على عليه السلام و محب او ياد شده است. 🔸 در جنگهاى على علیه السلام در ركاب او بود، وى در اواخر عمر نابينا شده بود. در سال 68 هجرى، در فتنه پسر زبير، در درگذشت، در حالى كه هفتاد سال عمر داشت. محمّد حنفيّه بر او نماز گزارد. 📚اعیان الشیعه ج 8 ص 55 👌مردى از اهل طائف به كه ابن عباس بيمار بود؛ (همان بيمارى كه در آن دنيا را وداع گفت) نزد او آمد و لحظه اى نشست. ابن عباس بى هوش شد. او را به صحن خانه آوردند. به هوش آمد. گفت: خليل و يار من رسول خدا درباره من خبر داد كه در دوران عمرم دو بار هجرت خواهم كرد؛ هجرتى با رسول خدا داشتم و هجرتى با على عليه السلام و نيز به من خبر داد كه من در پايان عمر نابينا خواهم شد (و چنين شد) ... و نيز به من دستور داد كه از پنج گروه بيزار باشم: از ناكثين (پيمان شكنان) همانها كه در جنگ حاضر شدند و از قاسطين (ظالمان و ستمگران شام) كه در جنگ صفين حاضر شدند و از خوارج كه در ميدان نهروان حضور يافتند و از «قَدَريّه» آنهايى كه شبيه نصارا در دينشان بودند و گفتند: هيچ چيزى مقدر نشده (و همه چيز را خدا به ما تفويض كرده است) و از «مرجئه» آنها كه شبيه يهود در دينشان شدند. گفتند: خدا آگاهتر است (كه گناهكاران نيز اهل بهشتند) سپس گفت ؛ «خداوندا من بر آنچه على عليه السلام بر آن زنده بود زنده ام و بر آنچه او بدرود حيات گفت مى ميرم» اين سخن را گفت و به جان آفرين تسليم كرد. » 📚بحار الانوار ج 42 ص 152 👌او از جمله كسانى بود كه پس از تصميم امام حسين علیه السلام براى رفتن به كوفه، تلاش مى كرد آن حضرت را از اين بازدارد و بى وفايى كوفيان را يادآورى مى كرد و چون كلماتش در اراده امام تأثير نگذاشت، بشدت متأثّر شد. 📚حیاه الامام الحسین ج 3 ص 25 👌 از كسانى بود كه از شهادت سيد الشهدا خبر داشت و روز عاشورا در مدينه بود و با ديدن خواب و تبديل مشكى كه داشت به خون، از كشته شدن حسين با خبر شد. 📚امالی صدوق ص 480 🔸زمانی که سخنان او بر امام بر نرفتن به کوفه تاثیر نگذاشت خطاب به امام علیه السلام عرضه داشت ؛ « اى پسر دختر پيامبر! فدايت شوم! گويى مرا به سوى خود مى خوانى و از من مى خواهى كه يارى ات كنم! به خدايى كه جز او خدايى نيست، اگر با اين شمشيرم در پيشِ روى تو، چنان ضربه زنم كه شمشيرم، به تمامى، خُرد شود، يكصدمِ حقّ تو را نگزارده ام. اينك، پيش روى تو ام. به من، فرمان بده». 👌امام حسین علیه السلام خطاب به او فرمود ؛ « اى ابن عبّاس! تو پسرعموى پدرم هستى و از هنگامى كه تو را شناخته ام، پيوسته به نيكى فرمان مى دهى و به رايزنى هاى حكيمانه مى دادى. او پيوسته از تو خيرخواهى و رايزنى مى خواست و تو به درستى، به او پيشنهاد مى دادى. پس در پناه و پشتيبانى خدا، به مدينه برو و چيزى از خبرهاى تو، بر من پوشيده نمى مانَد » 📚الفتوح ج 5 ص 23 _ مقتل الحسین خوارزمی ج 1 ص 190 👌بنابراین علت عدم حضور ابن عباس ( رضی الله عنه ) در رکاب امام حسین علیه السلام دستور خود امام بود که ابن را مامور مدینه کرد تا اخبار مدینه را به امام گزارش دهد . http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman
🤔 ❔برخی مطرح می کنند که مثلا شیعه برای نمایی می گوید دشمنان قبر امام حسین را چندین بار تخریب کردند این چقدر سندیت دارد ❗️اساسا انگیزه آنان از این عمل چه بوده ❕ 💠💠 👌در این شکی نیست که زیارت قبر امام حسین علیه السلام همواره مورد تاکید و توصیه سایر امامان علیهم السلام بوده است ، چنان که امام باقر علیه السلام فرمود ؛ « شیعیان ما را به زیارت قبر امام حسین توصیه کنید زیرا زیارت قبر او برای هر شیعه ای که مقر به امامت او است لازم است» 📚بحار الانوار ج98 ص3 🔸الهام بخشى تربت خونين سيد الشهدا در راه مبارزه با ستم، سبب شد كه شيعه،همواره مرقد آن را تكريم و بر گرد آن تجمّع كند. توصيه هاى اكيد ائمّه نيز نسبت به زيارت قبر امام حسين اين شور و الهام را مى افزود. همين سبب شد كه حكّام ستمگر همواره احساس خطر كنند و اين كانون را از هم بپاشند. از دوران بنى اميّه كه زيارت آن حضرت، ممنوع و تحت كنترل بود، تا زمان هارون الرّشيد كه حتّى درخت سدرى را كه سايه بان زائران بود قطع كردند ؛ 📚بحار الانوار ج 45 ص 398 🔸مهمترين جسارت نسبت به مزار امام حسين عليه السلام در تاريخ، مربوط به متوكّل عبّاسى است. وى از سال 232 تا 247 ق، تحت تأثير اهل حديث متعصّب بغداد، بر امور، سيطره داشت. منابع تاريخى، وى را دشمن اهل بيت عليهم السلام دانستهاند و گفته اند كه دشمنى با على بن ابى طالب عليه السلام و خانواده اش داشت . 📚الکامل فی التاریخ ج 4 ص 318 ❕متوكّل عباسى، پاسگاهى در نزديكى كربلا زده و به افراد خويش فرمان اكيد داده بود كه هر كس را ديديد قصد زيارت حسين را دارد، بكشيد. 📚بحار الانوار ج 45 ص 404 🔸به امر متوكّل، بار قبر حسين علیه السلام را خراب كردند. 📚همان ص 410 ❕ در يكى از اين نوبتها، «ديزج يهودى» را مأمور تغيير و تبديل و تخريب قبر مطهّر كرد. او نيز با غلامان خويش سراغ قبر رفت و حتّى قبر را شكافت و به حصيرى كه پيكر امام در آن بود برخورد كرد كه از آن بوى مشك مى آمد. دوباره خاك روى آن ريختند و آب بستند و آن را مى خواستند با گاو، شخم بزنند كه گاوها پيشروى نمى کردند. 📚بحار الانوار ج 45 ص 394 🔸هارون الرشيد نيز يك بار به والى فرمان داد تا قبر حسين بن على را خراب كند. اطراف آن را عمارتها ساخته و زمينهايش را زير كشت و زراعت بردند. 📚تتمه المنتهی ص 240 🔸ابن عساكر، نوشته است كه متوكّل، در سال 236 ق، دستور انهدام قبر امام حسين عليه السلام را صادر كرد. پس، خانه هاى اطراف قبر را تخريب و همه را مزرعه كردند و مردم را از زيارت آن قبر، منع كرده، آن جا را به صحرا، تبديل نمودند. مسلمانان، از اين كار، شدند و مردمان بغداد، بر روى بام منازل و مساجد، متوكّل را دشنام دادند و شعرا، او را هجو كردند. 📚تاریخ دمشق ج 72 ص 167 👌به متوكّل خبر دادند كه مردم در سرزمين «نينوا» براى زيارت قبر حسين جمع مى شوند و از اين رهگذر، جمعيّت انبوهى پديد مى آيد و كانون خطرى تشكيل مى شود. متوكّل به يكى از فرماندهان ارتش خود در معيّت تعدادى از لشكريان مأموريّت داد تا مرقد مطهّر را بشكافند و را متفرّق ساخته، از تجمّع بر سر قبر آن حضرت و زيارت قبر او جلوگيرى كنند. او هم طبق دستور، مردم را از پيرامون قبر پراكنده ساخت. اين حادثه در سال 237 هجرى بود. ولى مردم در موسم زيارت، بازهم تجمّع كرده، عليه او شورش كردند و بى باكانه به مأموران خليفه گفتند: اگر تا آخرين نفر هم كشته شويم، دست بر نمى داريم. و بازماندگان ما به زيارت خواهند آمد. وقتى حادثه به متوكّل گزارش شد، به آن فرمانده نوشت كه دست از مردم بردارد و به كوفه بازگردد و چنين وانمود كند كه مسافرتش به كوفه در رابطه با مصالح مردم بوده ... تا اينكه در سال 247 باز تجمّع مردم زياد شد. به نحوى كه در آن محلّ، بازارى درست شد. مجدّدا بناى سختگيرى گذاشتند. 📚اعیان الشیعه ج 1 ص 628 👌روز به روز بر زائران افزوده مى شد، متوكّل سردارى فرستاد و ميان مردم اعلام كردند كه ذمّه خليفه از كسى كه به زيارت رود بيزار است. بازهم آن منطقه را ويران كردند و آب بستند و شخم زدند و قبر را شكافتند. 📚تتمه المنتهی ص 241 👌آرى ... «زيارت اين خاك است كه توده مردم را يارى مى دهد تا به انقلاب حسين علیه السلام و به جهاد و مبارزه او عليه ظلم بينديشند و به رسوا كردن دستگاه حاكم بنشينند. است كه اين خاك- خاك كربلا- سمبل و شعار مى شود و طواف آرامگاه حسين، با صد طواف كعبه مقابل مى شود و حتّى بر آن ترجيح مى يابد.» 📚مجموعه آثار شریعتی ج 7 ص 20 http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman
🤔 ❔در فیلم مختار محمد حنفیه را نشان می دهد که شیعه از او حساب می برد ❕چرا محمد حنفیه در قیام امام حسین نکرد ❗️آیا او هم از جمله توابین بود ❕❕ 💠💠 👌 محمد حنفیه ، يكى از فرزندان رشيد امير مؤمنان على علیه السلام است و «حنفيّه» لقب مادر اوست و اسمش «خوله» دختر يكى از مردان با شخصيّت طايفه «بنى حنيفه» است كه در يكى از جنگهاى اسلامى اسير شد و مى خواستند او را بفروشند، على (ع) او را آزاد كرد و به همسرى خود در آورد. او شجاعت را از على (ع) به ارث برده بود و مى گويند گاهى زرههاى محكم را با دست پاره مى كرد و به همين دليل امام (ع) در جنگ «جمل» پرچم را به دست او سپرد و در جنگ «صفّين» جناح چپ على (ع) به دست او و «محمّد بن ابى بكر» و «هاشم مرقال» بود. 📚مستدرکات رجال الحدیث ج 7 ص 77 🔸او نسبت به امام حسن و امام حسين عليهما السلام بسيار متواضع بود و فرزندان على علیه السلام را از حضرت را بسيار احترام مى گذارد. روزى به او گفتند على تو را به ميدانهاى خطرناك مى فرستد ولى از فرستادن حسن و حسين خوددارى مى كند، در حالى كه آنها هم برادر تواند! او در جواب مى گويد ؛ «حسن و حسين همچون چشمان او هستند و من همچون بازوان او و انسان به وسيله بازوهايش از چشمش دفاع مى كند». 📚شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید ج 1 ص 244 🔸بعضى «محمّد بن حنيفيّه» را متّهم مى كنند كه او بعد از امام حسين دعوى امامت داشت و يا حتّى دعوى مهدويّت ، ولى مرحوم «شيخ مفيد» در اين زمينه سخن روشنى دارد، مى گويد: «محمّد حنفيّه» هرگز ادّعاى امامت نكرد و كسى را به سوى خود فرا نخواند بلكه ديگران چنين نسبتهايى به او داده اند و مدّعى امامت و يا مهدويّت او بوده اند و «كيسانيّه» جزء چنين مدّعيانى محسوب مى شوند». 📚الفصول المختاره ص 300 🔸يكى از نشانه هاى مقام او اين است كه امام حسين علیه السلام هنگامى كه مى خواست از مدينه به سوى مكّه حركت كند او را وصى و نماينده خود در مدينه قرار داد تا اخبار آن جا را به او برساند و وصيتنامه معروف خود را كه در مقاتل آمده، به او سپرد ، و علت عدم حضور او در کربلا همین بود که امام حسین علیه السلام وظیفه اطلاعاتی را بر عهده او گذاشته بود چنان که می نویسند ؛ « محمّد بن حنفيّه، سخن خويش با برادر را قطع نمود و شروع به گريه كرد. حسين عليه السلام نيز مدّتى با او گريست و آن گاه فرمود: «برادرم! خداوند، تو را پاداش خير دهد! حقيقتا برايم خيرخواهى كردى و به صواب و حقيقت، راهنمايى نمودى. اميدوارم كه رأى تو، استوار و درست باشد. من تصميم بر خروج به سمت مكّه دارم و خودم، برادرانم، برادرزاده ها و دوستارانم را براى اين ، مهيّا ساخته ام. نظر آنان، نظر من و تصميم آنان، تصميم من است؛ امّا تو اى برادرم منعى نيست كه در مدينه بمانى و از سوى من مراقب حوادث باشى و چيزى از اخبار آنان را از من پنهان نكنى». 📚الفتوح ج 5 ص 20 _ بحار الانوار ج 44 ص 329 👌علامه حلی نیز نقل می کند که محمد حنفیه به سبب بیماری نمی توانست حسین علیه السلام را همراهی کند ، لذا امام حسین ماموریت دیده بانی در مدینه را به او کرد . 📚سفینه البحار ج 2 ص 388 http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman
👌پاسخ شبهه معاند را در مورد شرکت حسنین در فتوحات خلفا را در زیر بخوانید که اساسا اهل بیت مخالف این فتوحات و کشتارها بودند ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/1786 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/1784
🤔 ❔نظر اهلبیت در مورد مختار ثقفی چه بوده است ❗️آیا حقیقت دارد که قیام مختار مورد اهل بیت نبوده ❗️اگر چنین است چرا صدا و سیما برای او فیلم می سازد و از او به بزرگی یاد می کند ❗️❗️ 💠💠 👌مختار بن ابى عبيده ثقفى، معروف به كيسان، در اصل از مردم طائف بود و مادرش دومة بنت وهب نام داشت. در سال به دنيا آمده. پدر او در زمان عمر به مدينه رفت، مختار نيز همراه پدرش به مدينه منتقل گشت. مردى بود خردمند، حاضر جواب، شجاع، بخشنده، تيزهوش، كارشناس فنون رزم و غلبه بر دشمن. در دوران على علیه السلام به بنى هاشم پيوسته بود و با حضرت على در عراق به سر مىبرد، پس از شهادت آن حضرت، ساكن بصره شد. در ميان قوم خود، شريف بود. رواياتى در مدح او وارد شده است. مختار از مروّجين و ناشرين فضايل آل محمّد بود و پيوندش با اهل بيت، او را از ادبى سرشار و اخلاقى فاضل برخوردار بود. در نهان و آشكار هوادارى از دودمان پيامبر مى كرد. 📚سفینه البحار ج 2 ص 752 _ مقتل الحسین ، مقرم ، ص 167 👌ميثم تمّار در زندان ابن زياد، به گفته بود كه تو آزاد شده و به خونخواهى حسين علیه السلام خروج خواهى كرد و ابن زياد را خواهى كشت. 📚همان ص 434 🔸وى در دورانى كه مسلم بن عقيل در كوفه بود، او را به خانه خويش برد و با او به نفع امام حسين علیه السلام بيعت كرد. ابن زياد، پس از كشتن مسلم، او را تازيانه زد و زندانى كرد و در ايّامى كه كربلا اتّفاق افتاد، او و ميثم تمّار در زندان بودند. مختار، پس از مرگ يزيد در سال 64، به خونخواهى سيد الشهدا علیه السلام قيام كرد و قاتلان امام حسين را كشت، سپس خود در جنگى با سپاهيان عبد الله بن زبير در مكّه كشته شد. از امام باقر علیه السلام روايت است كه فرمود ؛ «مختار را ناسزا نگویید زیرا او قاتلان ما را کشت و انتقام خون ما را گرفت » 📚بحار الانوار ج 45 ص 343 🔸قبر مختار، در رواق راهرو مرقد حضرت مسلم در قرار دارد. 📚سوگنامه آل محمد ص 544 🔸مشهور علمای شیعه از به بزرگی یاد میکنند چنان که علامه امینی می نویسد ؛ «هر کس برتاریخ وحدیث وعلم رجال با دید نافذ نظر اندازد در میابد که مختار در پیشاپیش مردان دین و هدایت و اخلاص است و نهضت بزرگ او جز برای برپا داشتن عدل و درآوردن ریشه ی ستم نبوده است وبه همین جهت امامان بر او رحمت کرده و او را ستوده اند» 📚ترجمه الغدیر، ج 4، ص 238 👌جهت آگاهی بیشتر در مورد پاسخ گذشته ما را مطالعه کنید ؛ 🔸https://t.me/Rahnamye_Behesht/2755 http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman
🤔 ❔فلسفه طشت گذاری چیست ومنشأ ان از کجا می باشد ، طشتی رو پر اب میکنن روضه میخونن بعد آب رو از باب تبرک پخش میکنن ❗️❗️آیا خرافات محسوب نمی شود ❕ 💠💠 👌طشت گذاری مراسم سنّتى در عزادارى ايّام عاشورا كه عمدتا در شهرستان اردبيل برگزار مى شود و آب را در مساجد و حسينيّه ها مى آورند و رمزى از «فرات» است. «... نشانه ها و مظاهرى كه نماينده محيط خاصّ است، مثل وجود طشت آب و چند ساقه گياه، به نشانه رودخانه و نخلستان ...» 📚فصلنامه هنر، شماره 2، ص 163، مقاله «پژوهشى در تعزيه». 👌اين نشان مى دهد كه در تعزيه ، استفاده از سمبلها رواج داشته و دارد. در توضيح بيشتر اين سنّت مرسوم در اردبيل، در مطبوعات نوشتند: «اين مراسم از سه روز مانده به محرّم در مسجد جامع، مسجد اعظم و سپس در مساجد ديگر اجرا مى شود. طشتها را بالاى سرها مى گيرند و مسجد را دور مى زنند، سپس در داخل آنها آب مى ريزند. مردم دست به و آب آن مى زنند و نوعى بيعت با امام حسين است و حمايت از عباس . آب طشتها را مردم در شيشه هايى براى شفا و تبرّك بر مى دارند. 🔸اين سنّت از حادثه جوانمردانه آب دادن امام حسين به سپاه حرّ در روز 27 ذيحجّه گرفته شده كه آب مشكها را در ريختند و تمام لشكر حرّ و اسبان آنها را سيراب كردند. اين سنّت سمبوليك، تأسّى از اقدام سالار شهيدان است.» 📚گزارشى از اين مراسم در اردبيل، در كيهان (2/ 4/ 73)، ص 17 چاپ شده است. 👌به اين مراسم، «» هم مى گويند. 📚فرهنگ عاشورا ، ص 272 http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman
🤔 ❔بارها شنیده ایم که مبلغین می گویند جریان عاشورا و کربلا از سقیفه برخاست ❗️مگر چه پیوندی بین سقیفه و کربلا است که این قدر روی آن مانور داده می شود ❕❕ 💠💠 👌ديد جريان شناسانه در حوادث، ريشه حادثه عاشورا را در انحراف نخستين در رهبرى مى بيند كه در «سقيفه بنى ساعده» اتفاق افتاد. اگر جمعى از امّت پيامبر، نيم قرن پس از شهادت رسول اللّه در كربلا فرزند رسول اللّه را شهيد كردند، زمينه آن در حوادث گذشته و غصب خلافت و تصدّى آل ابو سفيان نسبت به حكومت اسلامى و كنار زدن ائمه از ولايت و رهبرى بود. از اين رو در زيارت عاشورا كسانى لعن مى شوند كه آغازگر ظلم بر اهل بيت پيامبر و بنيانگذار ستم به ذريّه رسول خدا بودند، و نيز كه به آن ستم نخست راضى شدند، همكارى يا سكوت كردند و زمينه ساز آن بودند، تا آنجا كه براى جنگ با عترت پيامبر، تمكين كردند: «لعن اللّه امّة اسّست اساس الظلم و الجور عليكم اهل البيت و لعن اللّه امّة دفعتكم عن مقامكم و ازالتكم عن مراتبكم الّتى رتّبكم اللّه فيها و لعن اللّه امّة قتلتكم و لعن اللّه الممهّدين لهم بالتّمكين من قتالكم ...». ❕در ماجراى كربلا، همه آنان كه از آغاز، اهل بيت را از اجتماعى و سياسى امّت كنار زدند و بر غصب حكومت اسلامى توطئه كردند، تا آنان كه بر كشتن او گرد آمدند و همراهى و متابعت كردند، شريكند. اين نكته در جاى ديگر زيارت عاشورا مطرح است ؛ «اللّهمّ العن اوّل ظالم ظلم حقّ محمّد و آل محمّد و آخر تابع له على ذلك، اللّهم العن العصابة الّتي جاهدت الحسين و شايعت و بايعت و تابعت على قتله، اللّهم العنهم جميعا». 🔸توطئه سقيفه، تلاشى از سوى شرك شكست خورده در جبهه هاى بدر و احد و حنين بود، تا دوباره به سيادت خود برسند و سفيانيان كوشيدند انتقام كشته هاى خود را از آل پيامبر، از طريق سلطه يافتن بر خلافت و تار و مار كردن بنى هاشم و عترت رسول بگيرند. طرح شورا و بيعت ساختگى سقيفه، ظاهرى فريبنده براى اعمال آن سياست بود. 🔸هواداران سقيفه، در سپاه كوفه بودند. امام حسين روز با بدن مجروح، آنان را «شيعيان آل ابى سفيان» خطاب كرد كه نه دين داشتند، نه حرّيت. 📚لهوف ص 71 ❕ ابن زياد وقتى با سر بريده حسين در طشت رو به رو شد، با چوبى كه در دست داشت بر لبهاى آن سر مطهّر مى زد و مى گفت ؛ « امروز انتقام روز بدر است » 📚بحار الانوار ج45 ص 154 👌 يزيد بن معاويه نيز پس از كشتن امام و سرمستى از پيروزى بر آن حضرت، در پيش چشم فرزندان او كه به اسارت در كاخ او برده شده بودند، آرزو كرد كه كاش نياكان كشته شده اش در بدر، بودند و به يزيد مى گفتند دستت درد نكند. كشتن حسين و يارانش را در مقابل كشته هاى بدر دانست، منكر وحى و نزول جبرئيل شد و گفت اگر از آل احمد انتقام نگيرم، از نسل خندف نيستم ... 📚همان ص 167_ البدایه والنهایه ج 8 ص 192 👌حضرت زينب با خطاب «يا بن الطلقاء» به يزيد، اشاره به نيكان مشرك او كرد، كه در فتح مكّه، پيامبر آزادشان كرد، امام نيز به يزيد گفت: جدّ من على بن ابى طالب، در جنگ بدر و احد و احزاب، پرچمدار رسول اللّه بود، امّا پدر و جدّ تو، پرچمدار كفّار بودند. 📚بحار الانوار ج 45 ص 135 🔸كربلا، صحنه تجديد كينه هاى مشركان و منافقان بر ضدّ آل اللّه بود و همان قدرت سياسى را كه ميراث رسول خدا بود و به دست دشمن افتاد، بر ضدّ عترت رسول به كار گرفتند و اين از شگفتيهاى تاريخ است! سيد الشهدا در خطابه خويش در عاشورا به سپاه كوفه چنين فرمود ؛ « شمشيرى را كه ما به دستتان داديم، عليه ما تيز كرديد و به روى ما شمشير كشيديد و آتشى را كه بر دشمنان شما و ما افروخته بوديم، بر خود ما افروختيد و با دشمنان خدا بر ضدّ اولياء اللّه همدست شديد » 📚مقتل الحسین خوارزمی ج 2 ص 6_ مناقب ج 4 ص 110 🔸 اگر واقعه شوم سقيفه نبود، هرگز بعدى كه اوج آن در عاشورا بود، پيش نمى آمد و مسير تاريخ اسلام و شيعه به گونه ديگرى بود. 🔸اگر پيمان مردم با «ولى» بود اگر پيوند با آل على بود 🔸 نه فرمان نبى از ياد مىرفت نه رنج و زحمتش بر باد مى رفت 🔸 نه زهرا كشته مى شد در جوانى نه مى شد خسته از اين زندگانى 🔸 نه خون دل نصيب مجتبى بود نه پرپر لاله ها در كربلا بود 🔸 نه زينب بذر غم مى كاشت در دل نه مىزد سر ز غم بر چوب محمل 🔸بقيع ما نه غم افزاى جان بود نه ويران و چنين بى سايه بان بود 📚شعر اهلبیت آفتاب ، محدثی http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman