eitaa logo
پرسمان اعتقادی ( شیعه پاسخ )
5.7هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
173 ویدیو
37 فایل
❕بزرگترین مجموعه محتوایی پاسخ به شبهات در فضای مجازی ! 🔶 پاسخگویی توسط اساتید حوزه با سبکی نوین !!! 👈وابسته به موسسه بقیه الله الاعظم ارواحناه فداه طرح شبهه و سوال : @poorseman سایت ipasookh.ir تمام کانالهای ما : https://yek.link/ipasookh
مشاهده در ایتا
دانلود
🤔 ❔عبد الله بن جعفر حضرت زینب چرا در کربلا حاضر نبود ❗️این که او از یاری کردن امام حسین سرباز زد حقیقت دارد ❕امام علی چرا دخترش را به عقد چنین فردی درآورد ❕❕ 💠💠 👌عبد الله بن جعفر همسر زينب كبرى و داماد على علیه السلام و پسر جعفر طيّار. وى، نخستين نوزاد در حبشه بود. در ايّامى كه پدرش جعفر بن ابى طالب به حبشه هجرت كرده بود، در آن كشور به دنيا آمد. مادرش «اسماء بنت عميس» بود. اسماء، پس از شهادت جعفر طيّار در جنگ موته، به همسرى أبو بكر، سپس على بن ابى طالب در آمد. عبد الله بن جعفر، مورد عنايت خاصّ پيامبر اكرم بود، بويژه كه پدرش سردار بزرگ شهيد جبهه اسلام به شمار مى آمد. 🔸رجالی معروف صاحب رجال الحدیث او را چنین معرفی می کند ؛ « او جلیل القدر و عظیم الشان بود ، آیت و خداوند در حلم و جود و کرم و از اصحاب رسول خدا و امیر مومنان و حسن و حسین علیهم السلام بود که در جنگ صفین در رکاب علی علیه السلام بود » 📚مستدرکات رجال الحدیث ج 4 ص 500 🔸شیخ عباس قمی نیز در کنار آنکه روایات در عظمت مقام او نقل می کند تصریح می کند که او مورد علاقه امير المؤمنين بود و ارادتى شايان به امام حسن و امام حسين داشت. مردى سخاوتمند و اهل جود و بخشش بود . 📚سفینه البحار ج 6 ص 47 🔸گرچه خود در كربلا حضور نداشت، امّا دو عون و محمّد را همراه مادرشان حضرت زينب به كربلا فرستاد و اين دو فرزند، در ركاب سالار شهيدان روز عاشورا به شهادت رسيدند. او از اينكه نتوانسته بود در واقعه كربلا شركت كند تأسف مى خورد. پس از عاشورا و شهادت حسين بن على وى در مدينه به سوگ نشست و مردم براى تسليت گويى نزد او مى آمدند. 📚معارف و معاریف ج 4 ص 1508 🔸وى در سن 90 سالگى، در سال 80 هجرى در مدينه در گذشت و در بقيع به خاك سپرده شد. 📚همان مدرک 🔸برخى هم در گذشت او را در شام و وى را در «باب الصغير» دمشق، كنار قبر بلال مى دانند. 📚تنقیح المقال ج 2 ص 173 👌در تاریخ اگر چه صراحتا علت عدم حضور او در میدان کربلا ذکر نشده است اما با توجه به سخن علامه که می گوید ؛ « امثال محمد بن حنفیه و عبد الله بن جعفر ، دارای شان و مقام ارجمندی هستند به گونه ای که امکان انحراف آنان از حق و از ایمان نمی باشد » 📚بحار الانوار ج 42 ص 110 🔸روشن می شود که عدم حضور او در میدان کربلا او مانند بیماری یا ماموریت او از جانب امام حسین برای محافظت از بنی هاشم بوده است ، چرا که خود او بارها آرزو می کرد که ای کاش فرصت در رکاب امام حسین علیه السلام را می یافت . 👌مورخین می نویسند ؛ « هنگامى كه عبد اللّه بن جعفر بن ابى طالب، از كشته شدن دو پسرش همراه حسين عليه السلام خبر يافت و مردم براى تسليت به مى آمدند، يكى از وابستگانش كه فكر نمى كنم كسى جز ابو لَسْلاس باشد، گفت: مصيبتى كه ديده ايم، از جانب حسين به ما رسيده است . 🔸عبد اللّه بن جعفر، او را با كفشش زد و سپس گفت: اى پسر زنِ بدبو! آيا به حسين، چنين مى گويى؟ به خدا سوگند، اگر در حاضر مى بودم، دوست مى داشتم كه از او جدا نشوم تا همراهش كشته شوم! 👌به خدا سوگند، آنچه دلم را به از فدا شدن دو پسرم راضى و مصيبت آن دو را بر من، سبُك مى كند، اين است كه در راه از خود گذشتگى براى برادر و پسرعمويم [حسين عليه السلام] و در كنار او، كشته شده اند! 🔸سپس به همنشينانش رو كرد و گفت: خدا را بر شهادت حسين عليه السلام مى ستايم كه اگر نتوانستم با دستانم حسين عليه السلام را يارى كنم، دو پسرم، او را دادند. 📚تاريخ الطبري ج 5 ص 466، الكامل في التاريخ ج 2 ص 579 ، جواهر المطالب ج 2 ص 296؛ الإرشاد ج 2 ص 124؛ كشف الغمّة ج 2 ص 280، الحدائق الوردية ج 1 ص 121، بحار الأنوار ج 45 ص 122. https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman
🤔 ❔برخی شبهه می کنند که چرا امام حسین در زمان معاویه قیام نکرد ❗️معاویه که از یزید بدتر بود ❕میگن نعوذ بالله یزید چون به امام پول نداد امام حسین قیام کرد ❕❕❕ 💠💠 👌 با وجود وضع اسفناکى که در زمان تسلط معاویه حکم فرما بود، بنابر ملاحظات فراوان، قیام و انقلاب مسلحانه در آن زمان نه مقدور بود و نه مفید. دو عامل زیر را مى توان مهم ترین موانع قیام امام حسین(علیه السلام) در زمان حکومت  شمرد ؛ 1⃣ پیمان صلح امام حسن(علیه السلام) با معاویه ؛ اگر حسین بن على(علیهما السلام) در زمان معاویه قیام مى کرد، معاویه مى توانست از پیمان صلحى که با امام حسن(علیه السلام) بسته و مورد تایید حسین بن على(علیهما السلام) نیز قرار داشت، به منظور متهم ساختن حسین بن على(علیهما السلام) بهره بردارى کند؛ زیرا همه مردم مى دانستند که امام حسن و امام حسین متعهد شده اند تا زمانى که معاویه زنده است سکوت کرده به حکومت او گردن نهند، حال اگر حسین(علیه السلام) بر ضد معاویه قیام مى کرد، امکان داشت  او را شخصى فرصت طلب و پیمان شکن قلمداد کند. 👌البته مى دانیم که امام حسین(علیه السلام) پیمان معاهده خود را با معاویه، پیمانى لازم الوفا نمى دانست؛ زیرا این پیمان از روى آزادى و میل و اختیار صورت نگرفته بود، بلکه پیمانى بود که تحت فشار و اجبار، و در شرائطى صورت گرفته بود که بحث و گفتگو فایده اى نداشت، بعلاوه خود  آن را نقض کرده و محترم نشمرده بود و خود را به رعایت آن ملزم نمى دانست، بنابراین چنین عهد و پیمانى، اگر هم در اصل صحیح و معتبر بود، حسین بن على(علیه السلام) مقید به آن نبود؛ زیرا خود معاویه آن را زیر پا گذاشته و در نقض آن از هیچ کوششى فرو گذار نکرده بود، اما در هر حال معاهده صلح، مى توانست دستاویز تبلیغاتى معاویه در برابر قیام احتمالى حسین(علیه السلام) قرار گیرد. ❔از طرف دیگر، باید دید در برابر قیام احتمالى او اجتماع چگونه قضاوت مى کرد؟ 🔸پیداست اجتماع زمان امام حسین(علیه السلام) اجتماعى بود که حال قیام و انقلاب نداشت و شمشیر جهاد به آب عافیت شسته بود. طبعاً چنین اجتماعى عافیت  طلبى خود را چنین مى کرد که حسین(علیه السلام) با معاویه پیمان بسته است و باید به آن وفا کند. 👌بنابراین اگر امام حسین(علیه السلام) در زمان معاویه قیام مسلحانه مى کرد، معاویه مى توانست آن را به عنوان یک شورش غیر موجه و برخلاف مواد پیمان صلح بین طرفین معرفى کند و چون جامعه آن روزجامعه اى بود که حال قیام و انقلاب نداشت، طبعا منطق معاویه را تایید مى کرد. 2⃣ ژست دینی معاویه ؛ قیام امام حسین(علیه السلام) در زمان یزید، چنان پرشور و مهیج بود که خاطره آن در دلهاى مردم جاوید مانده است و چنانکه مشاهده مى کنیم پس از قرون متمادى، هنوز هم مردم، قهرمانان کربلا را براى خود نمونه و سرمشق قرار مى دهند و در ابراز و فداکارى از آنهاالهام مى گیرند، ولى به گمان قوى اگر امام حسین(علیه السلام) در زمان معاویه قیام مى کرد، قیام او داراى چنین شور و حماسه اى نمى شد. راز این مطلب را باید در نفوذ و شیطنت و بازیگرى معاویه، و روش خاص او در حل و فصل مشکلات جستجو کرد. 👌گر چه معاویه عملا اسلام را تحریف کرده، حکومت اشرافى اموى را جایگزین خلافت ساده و بى پیرایه اسلامى ساخته و جامعه اسلامى را به یک جامعه غیر اسلامى تبدیل کرده بود، اما او این مطلب را به خوبى درک مى کرد که چون به نام دین و خلافت اسلامى حکومت مى کند، نباید مرتکب کارهایى بشود که مردم آن را مبارزه با دین - همان دینى که به نام آن حکومت مى کند- تلقى نمایند، بلکه او لازم مى دید همیشه به اعمال خود، رنگ بدهد تا اعمال وى با مقامى که دارد، سازگار باشد، و آن دسته از کارهایى را که مشروع جلوه دادن آنها مقدور نیست در خفا انجام دهد. 🔸پاره اى از اسناد و شواهد تاریخى نشان مى دهد که معاویه فردى بی دین بوده و به هیچ چیز اعتقاد نداشته است؛ به طورى که «مغیره بن شعبه» معلوم الحال و بى بند و بار، از سخنانى که در بعضى از مجالس خصوصى معاویه، از خود وى شنیده بود، اظهار تاسف و اندوه کرده مى گفت:«معاویه ترین افراد مردم است.» 👌ولى با وجود اینها، همین روش معاویه در تظاهر به برخى از ظواهر دینى، درک ماهیت او را براى عامه مردم مشکل ساخته بود. 🔸معاویه براى آنکه به منصب و مقام خود، رنگ مذهبى بدهد، از اوضاع و شرائط به خوبى بهره بردارى مى کرد. او از یک طرف خون خواهى عثمان را عنوان مى ساخت و از طرف دیگر پس از جریان و همچنین به واسطه صلح با امام حسن(علیه السلام) و بیعت مردم با وى، خود را در افکار عمومى شایسته خلافت قلمداد مى کرد. 🔸 👇
🔸ادامه 👇 ❕بنابراین اگر امام حسین(علیه السلام) در زمان او قیامى مسلحانه به راه مى افکند، وى به سهولت مى توانست آن را در افکار عمومى یک اختلاف و کشمکش بر سر قدرت و حکومت معرفى کند، نه قیام حق در برابر باطل 📚 سیره پیشوایان، مهدی پیشوایی، موسسه امام صادق(علیه السلام)، قم، 1390 ش، چاپ بیست و سوم، ص 147 👌از سوی دیگر يزيد براساس تعليمات مسيحيّت پرورش يافته بود وقلباً به آن تمايل داشت واز طرفي جواني ناپخته، شهوت پرست، ، خوشگذران، عياش، فاقد دور انديشي واحتياط بود . 📚مروج الذهب ج 3 ص 77 🔸تفاوتي كه پدر با پسر داشت، در اينجا بود كه پدر به ظاهر پاي بند به اسلام بود، ولي فرزند او پس از رسيدن به حكومت نتوانست حتي به صورت ظاهر خود را ديندار وبا ايمان بنمايد ، وي آشكارا مقدّسات اسلامي را زير پاي مي‌گذاشت ودر راه ارضاي شهوات خود از هيچ چيز فرو گذار نكرد. رسماً شراب مي‌خورد ودر شب نشيني‌ها وبزم‌هاي اشرافي به باده گساري مي‌پرداخت وبي باكانه اشعاري مي‌سرود كه ترجمه آنها چنين است: «ياران هم من برخيزيد! وبه نغمه مطربان خوش آواز گوش دهيد وپياله‌ها را پي در پي سركشيد، نغمه دلپذير ساز وآواز، مرا از نداي اللّه اكبر واز شنيدن بانگ اذان باز مي‌دارد ومن حاضرم حوران بهشتي را با نيم خورده ظرف شراب عوض كنم». 📚تذکره الخواص ص 291 👌هم اوعلناً به مقدّسات اسلام مي‌كرد، گرايش خود را به آيين مسيحيت پنهان نمي داشت ومي گفت: «اگر شراب در آيين احمد حرام است تو آن را به آيين مسيح بن مريم بنوش» . 📚تتمه المنتهی ص 43 ❕دربار يزيد، كانون فساد وگناه بود وآثار شوم آن حتي به اماكن مقدسي همچون مكّه و مدينه رسيده بود . 📚مروج الذهب ج 3 ص 77 ❕در اين هنگام بود كه حسين بن علي (عليه السلام) شرايط را براي انقلاب و نهضت كاملاً آماده ديد، زيرا ديگر مزدوران بني اميه نمي توانستند هدف‌هاي قيام حسين بن علي (عليه السلام) را در افكار دگرگونه جلوه دهند وآن را كشمكشي بر سر قدرت وسلطه قلمداد كنند، زيرا توده‌ها به چشم خود مي‌ديدند كه رفتار حكومت بر ضد موازين ديني وتعاليم الهي است وهمين مطلب مجوّز آن بود كه حسين (عليه السلام) ياران راستين اسلام را از گوشه وكنار جهان پيرامون خود فرا خواند وبر ضد حكومت قيام كند; قيامي كه هدف از آن احياء اسلام و سنن ديني، نه تصاحب خلافت وقدرت بود. پس از شهادت حسن بن علي (عليه السلام) در سال پنجاه هجري، شيعيان عراق جنبش خاصي از خود نشان دادند وبا حسين (عليه السلام) به مكاتبه پرداختند واز امام درخواست كردند كه معاويه را از حكومت خلع كند ، امام در پاسخ آنان ياد آور شد كه او با معاويه عهد وپيماني دارد ونمي تواند آن را بشكند. 📚حیاه الامام الحسین ج 2 ص 229 👌پس از درگذشت معاويه، امام حسين (عليه السلام) در نيمه رجب سال شصت، وقتي موانع شرعي را منتفي ديد وشرايط را براي مفيد وسازنده آماده تشخيص داد، در پاسخ دعوت مردم عراق حرکت قیام را آغاز کرد . 📚نگاهی به زندگانی امامان معصوم ، سبحانی ، ص 127 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman
👌پاسخ این شبهه معاند را در مورد غسل کردن و نوره کشیدن شب عاشورا توسط کاروان حسینی را در زیر بخوانید ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/1787
👌پاسخ این شبهه معاند را در مورد مصادره کاروان یزید توسط امام حسین علیه السلام را در زیر بخوانید ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/1788
👌پاسخ این شبهه معاند را در مورد قتل و عام بنی قریظه توسط امام علی و کنایه آنها به امام حسین را در زیر بخوانید ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/1789
🤔 ❔آيت الله مطهرى: شيعيان داستان كربلا را تحريف كرده اند هم تحريف لفظى و هم تحريف منبع: كتاب حماسه حسينى ج ١ ص ٦٢ ❗️لابد مطهرى هم وهابى شده بود و يا ادمين كانال ملحدین بود ❕❕ 💠💠 👌مساله لزوم پرهیز از تحریف در نقل واقعه کربلا و حوادث عاشوراء مورد تاکید همه علما و مراجع شیعه در طول بوده است و همگان بر لزوم استفاده از منابع معتبر و مورد استناد در نقل وقائع کربلا تاکید داشته اند . 🔸خود شهید می گوید ؛ « آن چيزى كه بيشتر دل انسان را به درد مى آورد اين است كه اتفاقاً در ميان وقايع تاريخى، كمتر واقعه اى است كه از نظر نقلهاى معتبر به اندازه حادثه كربلا غنى باشد. 👌من در سابق خيال مى كردم كه اساساً علت اينكه اين همه دروغ اينجا پيدا شده است اين بوده كه وقايع را كسى نمى داند چه بوده است؟ بعد كه مطالعه كردم، ديدم اتفاقاً هيچ قضيه اى در تاريخ- در تاريخهاى دور دست مربوط به مثلًا سيزده يا چهارده قرن پيش- به اندازه حادثه كربلا تاريخ معتبر ندارد. معتبرين مورخين اسلامى از همان قرن اول و دوم قضايا را با سندهاى معتبر نقل كردند و اين نقلها با يكديگر انطباق دارد و به هم نزديك است . 📚مجموعه آثار ج 17 ص 79 👌از جمله کتابهای مورد استنادی که منبع و مرجع برای آگاهی از وقائع کربلا محسوب می شود می توان به کتابهایی چون الفتوح ، کامل الزیارات ، امالی صدوق ، الارشاد مفید ، مصباح المتهجد ، روضه الواعظین ، اعلام الوری ، مقتل الحسین خوارزمی ، مناقب آل ابی طالب ، المزار الکبیر ، مثیر الاحزان ، الملهوف علی قتلی الطفوف ، کشف الغمه ، بحار الانوار ، منتهی الامال ، نفس المهموم ،و ...اشاره کرد . 👌همین طور استفاده از کتابهایی چون الامامه و السیاسه ، اخبار الطوال ، تاریخ الیعقوبی ، تاریخ الطبری ، مقاتل الطالبین ، العقد الفرید ، تاریخ مدینه دمشق و ... برای آگاهی نسبت به جریانات کربلا خالی از نیست . ❕اما متاسفانه افرادی از شیعیان به این مساله توجه نداشته و از باب اسطوره سازی و رونق دادن به مجلس عزا و پرشور کردن آن دست به یکسری تحریفات در نقل وقائع کربلا می زنند و جریاناتی را نقل می کنند که ریشه در کتب معتبر و مورد استناد ندارد و یا از کتبی نقل می کنند که اعتبار آن ها زیر سوال است مانند کتاب روضه الشهداء ، محرق القلوب ، اکسیر العبادات ، تذکره الشهداء و ... 🔸برخی از می نویسند ؛ « كتابهاى تاريخ و سيره، چه در ميان شيعيان و چه اهل سنّت و حتّى غير مسلمانان، واقعه عاشورا را به عنوان يك نقطه عطف و يك پيشامد مسلّم تاريخى، گزارش كرده اند، تا جايى كه اركان و وقايع اصلى آن، از مشهورات، متواترات و قطعيات تاريخى است، هر چند تفصيلها و جزئيات آن، مانند هر واقعه تاريخى ديگر، با تفاوتهايى در نقلها و يا كاستى ها و مبالغه هايى قابل انتظار، همراه بوده است. 🔸اين، در حالى است كه با گذشت زمان و دورتر شدن از اصل واقعه، انتظار تغيير و تحريف، بيشتر مى شود و اين، همان نكته اى است كه قاعده لزوم مراجعه به منابع كهن و نزديكتر به تاريخى را مدلّل مى سازد. خوشبختانه منابع كهن تاريخى و سيره نگارى، چنان دقيق و با تفصيل به عاشورا و كربلا پرداخته اند كه غرض ورزى ها، اشتباهات و كم دقّتى هاى همزاد انسان را به آسانى نشان مى دهند . ❕ از آن جا كه حادثه عاشورا، يكى از حماسى ترين جلوه هاى امامت شيعه است، گزارشها و مآخذ را در باره عاشورا، بايد با سنجه «عصمت امام» نيز سنجيد و سيره رفتارى امامان شيعه را بر آنچه به آنان نسبت مى دهند، حاكم كرد. 🔸بر اين اساس، كتابها و منابعى كه خود را نقّادى نكرده و آنها را با منابع اصلىِ تاريخى برابر ننموده و يا به تعارض آنها با سيره و كرامت و شخصيت امام حسين عليه السلام و يارانش توجّه نكرده اند، از ديدگاه ما، دچار ضعف اند و از گردونه اعتبار و نقل و استناد، خارج مى شوند. هر اندازه تعداد گزارشهاى بدون اصل و سند و يا نامتجانس با شخصيت كرامت آميز و عزّتمند عاشورائيان در كتابى بيشتر باشد، بر ضعف آن كتاب، افزوده مى شود و هر اندازه كمتر باشد، كتاب، اعتبار دارد. 📚دانشنامه امام حسین ج 1 ص 95 👌بنابراین ادعای اینکه برخی بزرگان تمام وقائع کربلا و عاشوراء را جعلی می دانند کذب محض است ، آنچه واقعیت دارد آن است که همگان تاکید و توصیه دارند که در نقل جریان های کربلا ، از منابع معتبر استفاده شود و تکیه کردن بر مطالب بی سند و بی اساس و یا کتاب های غیر معتبر به هیچ عنوان پذیرفته نیست . http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman
🤔 ❔یکی از دوستان سوال کردن و گفتن که در کربلا خون حضرت علی اصغر (ع)برزمین ریخته نشد و امام حسین (ع)آن خون را بر آسمان پاشید❕ ❗️سوال این است که این قضیه مخالف با قانون کره زمین است و باعقل سازگاری ندارد❔ 💠💠 👌مورخین کیفیت به شهادت رسیدن علی اصغر علیه السلام را چنین نقل می کنند ؛ « هنگامى كه حسين عليه السلام، شهادت جوانان و محبوبانش را ديد، تصميم گرفت كه خود به ميدان برود و ندا داد: «آيا مدافعى هست كه از حرم پيامبر خدا صلى الله عليه و آله، دفاع كند؟ آيا يكتاپرستى هست كه در باره ما از خدا بترسد؟ آيا دادرسى هست كه به خاطر خدا، به داد ما برسد؟ آيا يارى دهنده اى هست كه به خاطر خدا، ما را يارى دهد؟». 🔸پس صداى زنان، به ناله برخاست. امام عليه السلام، به جلوى درِ خيمه آمد و به زينب عليها السلام فرمود: «كودك خُردسالم را به من بده تا با او، خداحافظى كنم». او را گرفت و مى خواست او را ببوسد كه حَرمَلة بن كاهِل، تيرى به سوى او انداخت كه در نشست و او را ذبح كرد. 🔸امام عليه السلام به زينب عليها السلام فرمود: «او را بگير!». سپس، كف دستانش را زير خون [گلوى او] گرفت تا پُر شدند. خون را به سوى آسمان پاشيد و فرمود: «آنچه بر من وارد مى شود، برايم آسان است؛ چون بر خدا پوشيده نيست و در پيش ديد اوست». 🔸امام باقر عليه السلام [در باره آن خون] فرموده است: «از آن خون، يك قطره هم به زمين، باز نگشت». ❕این جریان مورد نقل قریب به اتفاق مورخین قرار گرفته است ؛ 📚لهوف ص168 _ بحار الانوار ج45 ص46 _ الاخبار الطوال ص258 _ بغیه الطلب ج6 ص2629 _ الارشاد ج2 ص108 _ اعلام الوری ج1 ص466 _ روضه الواعظین ص208 _ مثیر الاحزان ص70 _ البدایه و النهایه ج8 ص186 _ مناقب ابن شهر اشوب ج4 ص109 _ تذکره الخواص ص252 _ الاحتجاج ج2 ص101 _ مقتل الحسین ج2 ص32 _ الفتوح ج5 ص115 _ تاریخ یعقوبی ج2 ص245 ❔حال سوال اینجاست که چرا بر اساس جاذبه زمین ، آن خون به زمین بازگشت نکرد ❗️آیا این جریان با قواعد مسلم علمی منافات ندارد ❕ 👌پاسخ روشن است . هنگامی که بشر با پیشرفت علم توانائی پیدا کند که وسائلی بسازد سریع آنچنان سریع که از حوزه جاذبه زمین بیرون رود، سفینه هائی بسازد که مساله اشعه های بیرون جو را حل کند، با تمرین به بی وزنی عادت نماید خلاصه جائی که انسان بتواند با استفاده از نیروی محدودش، این راه را طی کند آیا با استمداد از نیروی نامحدود الهی حل شدنی نیست ❔ ❕آیا قدرت خداوند برای غلبه بر جاذبه زمین از بشر کمتر است در حالی که بشر امروز به راحتی است بر نیروی جاذبه زمین فائق شود و آسمان و فضا و سیارات را زیر پای خود قرار دهد و سیر آسمانی خود را تکامل بخشد ❗️در حالی که خداوند می فرماید ؛ «نه چيزى در آسمانها و نه چيزى در زمين از حوزه او بيرون نخواهد رفت؛ به يقين او دانا و تواناست». ( فاطر 44) 👌بنابراین به زمین نریختن خون علی اصغر علیه السلام و غلبه آن بر جاذبه زمین به قدرت خداوند بوده است که مورد شک و انکار نیست . 🔸از امام باقر عليه السلام نقل است که مى فرمايد ؛ «اگر قطره اى از آن خون به زمين مى افتاد، نازل مى شد». 📚الامالی شجری ج 1 ص 171 _ الحدائق الوردیه ج 1 ص 120 👌این که امام حسین علیه السلام خون علی اصغر را به آسمان پرتاب می کند شاید این باشد که می خواهد به خداوند بگوید این قربانی را از من قبول کن و خداوند نیز با امساک خون علی اصغر از ریخته شدن به زمین ، این قربانی در راه خودش را از حسین علیه السلام قبول می کند و شاید وجه دیگرش آن باشد که خداوند با عمل خود ، می فهماند که منتقم خون آن طفل شیر خواره دشت کربلا می باشد . https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman
🤔 ❔شبهه ای را کانال ضد دین کرده که تمام حسین ناقص الخلقه بوده است و حضرت زهرا از تولد امام حسین داشت و امام حسین هم وقتی به دنیا آمد از حضرت زهرا شیر نمی خورد ❕❕ 💠💠 👌روایتی است که شیخ کلینی از امام صادق علیه السلام روایت می کند که فرمود ؛ « جبرئيل بر حضرت محمّد نازل شد و گفت: يا محمّد! خدا بر تو سلام ميرساند و بتو بشارت ميدهد به مولودى كه از فاطمه متولد مىشود و امت تو او را بعد از تو خواهند كشت. پيغمبر اكرم فرمود: سلام بر خداى سبحان باد. اى جبرئيل من به اين گونه فرزندى كه از فاطمه متولد گردد و بعد از من بدست امتم كشته شود احتياجى ندارم (زيرا تحمل يك چنين مصيبتى خيلى ناگوار است) جبرئيل بالا رفت و برگشت و همان مقاله اول را گفت. رسول خدا فرمود: بر پروردگار من سلام باد، من به چنين مولودى احتياج ندارم كه امتم او را بعد از من شهيد نمايند. جبرئيل عروج و هبوط كرد و گفت: 🔸يا محمّد! خداى مهربان تو را سلام ميرساند و بتو مژده ميدهد كه مقام امامت و ولايت و وصيت را بفرزندان امام حسين عليه السّلام عطا خواهد كرد. پيغمبر معظم اسلام فرمود راضى شدم. 🔸پس از اين جريان پيامبر خدا نزد فاطمه اطهر فرستاد و فرمود: خدا بمن بشارت داده به مولودى كه از تو متولد مىشود و امت من وى را بعد از من خواهند كشت. ❕فاطمه اطهر جواب داد: من به اين گونه مولودى كه امت تو او را بعد از تو شهيد كنند احتياج ندارم. پيغمبر اكرم در جوابش فرمود: خدا در عوض اين مصيبت مقام امامت و ولايت و وصيت را بفرزندان حسينم عطا خواهد كرد. فاطمه زهراء گفت: راضى شدم. آنگاه (آيه- 15- سوره احقاف در شأن وى نازل شد كه ميفرمايد:) در حالى كه مشقت داشت به وى حامله شد و او را زائيد، مدت حمل و شيرخوارگى او سى ماه شد، تا اينكه قوى و چهل ساله شد و گفت: پروردگارا! بمن توفيق بده كه در مقابل آن نعمتهائى كه بمن و والدين من عطا كردى سپاسگزار باشم و عمل نيكوئى انجام دهم كه نزد تو پسنديده باشد فرزندان مرا نيز صالح و نيكوكار قرار بده. 🔸 امام حسين عليه السّلام از فاطمه و زن ديگرى شير نخورد. بلكه آن حضرت را نزد پيامبر خدا مياوردند و آن بزرگوار شست مبارك خود را در دهان امام حسين ميگذاشت و حسين عليه السّلام بقدرى انگشت آن حضرت را ميمكيد كه غذاى دو الى سه روز خود را تأمين ميكرد و گوشت و خون امام حسين بدين وسيله از گوشت پيامبر اكرم اسلام صلّى اللَّه عليه و آله پرورش مييافت. هيچ مولودى شش ماهه بدنيا نيامد كه زنده بماند غير از عيسى بن مريم و امام حسين عليهما السّلام. 📚الکافی ج 1 ص 464 👌حال توجه به نکاتی لازم است ؛ 1⃣این روایت سندا است ، تعبیر « عن رجل » در سند حدیث و مجهول بودن راوی آن « محمد بن عمرو الزیات » نشانه ضعف سندی آن است . 2⃣این که پیامبر گرامی و حضرت زهرا سلام الله علیهما عرضه داشتند که ما به کودکی که کشته می شود احتیاج نداریم ، از این جهت بوده است که صبر بر این مصیبت کار آسانی نیست اما پس از بشارت خداوند به ظهور نسل امامت از حسین علیه السلام به ولادت او شدند . 3⃣خداوند در قرآن در رابطه با سختی حمل بر مادر می فرماید ؛ « وَ وَصَّيْنَا الْإِنْسانَ بِوالِدَيْهِ إِحْساناً حَمَلَتْهُ أُمُّهُ كُرْهاً وَ وَضَعَتْهُ كُرْهاً وَ حَمْلُهُ » 🔸« ما به انسان توصيه كرديم كه به پدر و مادرش نيكى كند، مادرش او را با ناراحتى حمل مى كند، و با ناراحتى بر زمين مى گذارد » ( احقاف 15) ❕آیه فوق اشاره دارد به سختی ها و مشقت هایی که مادر در هنگام حمل و وضع حمل کودک می شود . همین آیه در روایت فوق مورد استناد قرار گرفته است که فاطمه زهرا سلام الله علیها امام حسین را با مشقت و سختی حمل کردند و به دنیا آوردند و تعبیر « کرها » در روایت اشاره به همین سختی ها است ، نه آنکه معاذ الله حضرت زهرا از امام حسین بدش می آمده است ، گذشته از آنکه وقتی حضرت زهرا می دانست که این کودک قرار است کشته شود ، مشقت و سختی بیشتری بر حضرت وارد می شد و با این مشقت و سختی خارق العاده روحی ، امام حسین را حمل و به دنیا آوردند . 🔸ادامه 👇
🔸ادامه 👇 4⃣اگر تعبیر « حملته و وضعته کرها » را چنین معنا کنیم که حضرت زهرا از حمل و وضع امام حسین علیه السلام داشت ، روشن است که این کراهت به خاطر شهادت آن بزرگوار بوده است چنان که در نقلی از امام صادق علیه السلام آمده است ؛ « هنگامى كه فاطمه اطهر به امام حسين حامله شد جبرئيل به حضور پيامبر اسلام آمد و گفت: فاطمه به زودى پسرى مياورد كه امت تو بعد از تو او را خواهند كشت. وقتى كه فاطمه به حسين حامله شد داشت و هنگامى كه وى را زائيد كراهت داشت. ❕سپس حضرت صادق فرمود ؛ « آيا مادرى در دنيا ديده‏ ايد كه از زائيدن پسرى ناراضى باشد؟ حضرت زهراء عليها السّلام از اين نظر از ولادت حسين كراهت داشت كه ميدانست او بزودى خواهد شد. » 📚کامل الزیارات ص 55 5⃣این که امام حسین شش ماهه به دنیا آمدند نیز معاذ الله مستلزم ناقص الخلقه بودن ایشان نیست همان گونه که عیسی مسیح شش به دنیا آمد . چنان که در گذشته توضیح داده ایم حد اقل حمل شش ماه است و علم نیز بر این مساله تصریح دارد و چنین نیست که فرزندانی که شش ماهه هستند حتما دارای اختلالاتی باشند و تاریخ نیز هیچ گونه نقص جسمانی برای امام حسین ثبت نکرده است ؛ 🔸https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/1791 6⃣شیر خوردن امام حسین نیز از انگشت مبارک پیامبر گرامی نوعی معجزه و عمل خارق العاده محسوب می شود که در گذشته آن توضیحات کافی را ارائه داده ایم ؛ 🔸https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/1792 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman
🤔 ❔تاریخچه سینه زنی و زنجیر زنی در امام حسین به کجا بازگشت می کند ❗️آیا واقعیت دارد که مسلمین این امور را از غیرمسلمین فرا گرفتند و وارد عزاداری کردند ❗️❗️ 💠💠 👌سینه زنی از مراسم سنّتى عزادارى براى سيد الشهدا و ديگر ائمه مظلوم است كه همراه نوحه خوانى و با آهنگى خاص بر سر و سينه مى زنند . اصل اين سنّت، بويژه در ميان عربها رواج داشته است. بعدها به صورت موجود در آمده كه با انتخاب نوحه هاى سنگين، دست بر سينه مى خورد. به فردى هم كه بر سينه خود زده، عزادارى مى كند، «سينه زن» مىگويند. 🔸اينگونه نوحه گرى، ابتدا بصورت فردى بوده، امّا با مرور زمان به شكل گروهى و دستجات سوگوارى در آمده است. 📚فرهنگ عاشورا ص 237 👌برخی نیز می نویسند ؛ 🔸«دسته گردانى و سينه زنى و نوحه خوانى كه در زمان صفويّه رايج شده و توسعه پيدا كرده بود، در عصر قاجاريّه با توسعه و تجمّل بيشتر در پايتخت رواج داشت ... دسته گردانى در عصر ، بويژه در زمان ناصر الدين شاه با آداب و تشريفات و تجمّل بسيار برگزار مى شد. دسته هاى روز با نقّاره و علم و بيرق و كتل، و دسته هاى شب با طبق هاى چراغ زنبورى و حجله و مشعل به راه مى افتاد و در فواصل دسته سينه زنها با آهنگ موزون سينه مى زدند. نوحه خوانى و سينه زنى حتّى در اندرون شاهان قاجار، بين خانمهاى اندرون نيز متداول بود ...» 📚موسیقی مذهبی ایران ص 26 👌و در مورد زنجیر نیز گفته شده است ؛ «از سنتهاى عزادارى در ايران است، در پاكستان و هندوستان نيز اين شيوه از ديرباز رواج داشته است. مجموعه اى از حلقه هاى ريز متّصل به هم كه به دستهاى چوبى يا فلزّى وصل مى شود «زنجير» نام دارد و آن را در ايام عاشورا، بصورت دسته جمعى و در هيأتهاى عزادارى، همراه با نوحه خوانى، بر پشت مى زنند و گاهى جاى آن كبود يا مجروح مى شود. غالبا اين مراسم با سنج همراه است.» 📚فرهنگ عاشورا ص 198 👌به هر حال امروزه سینه زنی و زنجیر زنی برای مصائب اهل بیت علیهم السلام خصوصا امام حسین ، از عزاداری و محزون بودن برای مصیبت آن بزرگواران تلقی می شود . ❕علی علیه السلام فرمود ؛ « خداوند از میان زمینیان شیعیان ما را برگزیده است که ما را یاری می کنند و در شادی ما شاد و در مصیبت ما ، مصیبت زده و هستند » 📚الخصال ج2 ص635 👌امام رضا علیه السلام فرمود ؛ « اگر می خواهی در روز قیامت هم درجه ما باشی با حزن و مصیبت ما ، محزون و زده و با فرح و شادی ما ، شاد باش » 📚وسائل الشیعه ج14 ص501 👌محزون و مصیبت زده بودن برای اهل بیت مصادیق متعددی دارد ، گریه کردن ، به سر و سینه زدن و زنجیر زنی ، مانند آن همه از مصادیق بودن تلقی می شود . 👌از سوی دیگر امام علیه السلام فرمود ؛ « هر گونه جزع و فزع و نوحه گری و گریستن ناپسند است مگر جزع و فزع و گریه کردن برای حسین علیه السلام » 📚امالی طوسی ص162 📚وسائل الشیعه ج14 ص505 🔸وفرمود ؛ « فرشتگان در شهادت حسین ضجه می زدند » 📚الکافی ج1 ص465 ❕جزع و فزع و بی تابی و ضجه زدن در مصیبت حسین علیه السلام نیز مصادیق متعددی دارد مانند گریه کردن و به سر و صورت و سینه زدن و زنجیر زدن و ...که انجام این امور برای امام حسین علیه السلام دارد . https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman
🤔 ❔آیا واقعیت دارد ❕ ❔پس از فوت معاویه، ولید حاکم مدینه کس نزد امام حسین فرستاد تا که با یزید بیعت کند. به دارالعماره نزد ولید بن عتبه رفت و گفت کسی چون من پنهانی بیعت نمیکند فردا چون مردم را جمع کردی من نیز خواهم آمد و با یزید بیعت میکنم. چون شب فرارسید و هوا تاریک شد بهمراه دو خواهرش زینب و ام کلثوم و برادرانش ابوبکر و جعفر و عباس و خانواده‌اش پنهانی به مکه گریخت ❗️❗️ 💠💠 👌پس از هلاکت معاویه و فشار ولید بر امام حسین علیه السلام برای بیعت با یزید ، ولید بالاجبار امام علیه السلام را به مجلس خود دعوت کرد . 🔸امام حسين عليه السلام بر وليد وارد شد و (طبق آداب اسلامى) سلام كرد؛ وليد با خوشرويى پاسخ داد و او را نزد خويش نشاند. مروان بن حكم- با اين كه پيش از اين، بين وى و وليد كينه و نفرت حاكم بود- در مجلس حضور داشت .... امام عليه السلام فرمود: « آيا از حال معاويه به شما خبرى رسيده است؟ چرا كه وى مدّتى طولانى بيمار بود، اكنون حالش چگونه است؟». 🔸وليد آهى كشيد، آنگاه گفت: اى اباعبداللَّه! خداوند تو را در مرگ معاويه پاداش دهد! وى عموى صادقى! براى تو بود، كه اكنون طعم مرگ را چشيده است و اين نيز نامه اميرالمؤمنين يزيد است! امام حسين عليه السلام فرمود: «إنّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ، اكنون براى چه منظورى مرا خواسته اى؟!» 🔸وليد پاسخ داد: تو را براى بيعت دعوت كردم، و همه مردم با يزيد بيعت كرده اند! ❕امام عليه السلام (براى اين كه آن مجلس بدون درگيرى پايان يابد) فرمود: «شخصى مانند من مخفيانه بيعت نمى كند، دارم بيعت من (اگر بخواهم بيعت كنم) علنى و در محضر مردم باشد! چون صبح شد، و تو مردم و ما را براى بيعت فراخواندى، تصميم ما و مردم يكسان خواهد بود!». 📚کامل ابن اثیر ج 3 ص ¾78 👌مطابق نقل شيخ مفيد امام عليه السلام فرمود ؛ «من گمان نمى كنم تو به بيعت پنهانى من با يزيد، قانع باشى، مگر آن كه من آشكارا بيعت كنم تا مردم همگى با خبر شوند». وليد گفت: آرى! امام عليه السلام فرمود: پس بگذار صبح شود، تا نظرت در اين مشخّص گردد». 📚الارشاد ص 374 👌مطابق نقل ابومخنف، امام عليه السلام پس از شنيدن خبر مرگ معاويه فرمود: « امّا پاسخم به تقاضاى بيعت تو آن است كه، كسى مانند من به طور پنهانى بيعت نمى كند و تو نيز اين نوع بيعت را كافى نمى دانى، جز آن كه بيعتم آشكارا ميان مردم باشد (تا از اين طريق از مردم بگيرى)». وليد گفت: آرى! امام فرمود: « بنابراين، وقتى كه (فردا) ميان مردم آمدى و همه مردم و ما را به بيعت فراخواندى، تصميم ما و مردم به گونه واحدى خواهد بود!». 📚کامل ابن اثیر ج 3 ص 378 🔸وليد گفت: «اى اباعبداللَّه! سخن درستى گفتى و من اينگونه پاسخت را پسنديدم و من باورم درباره تو همين بود. اكنون برو در پناه خدا، تا فردا با مردم بيايى». ❕مروان كه در حاضر بود، به وليد گفت: به خدا سوگند! اگر حسين هم اكنون از تو جدا شود و بيعت نكند، هرگز چنين فرصتى، به چنگ نخواهى آورد، مگر آنكه كشتار فراوانى ميان شما اتّفاق افتد. جلوى او را بگير و مگذار از نزد تو بيرون رود، تا بيعت كند و گرنه گردنش را بزن! 🔸امام عليه السلام ناگهان از جايش برخاست و فرمود: « اى پسر زرقاء (زن چشم كبودِ بد سيرت)، تو مرا مى كشى، يا او؟ به خدا سوگند! دروغ گفتى و گناه كرده اى!». 📚الارشاد ص 374 🔸ادامه 👇 @Rahnamye_Behesht
🔸 👇 👌آنگاه امام عليه السلام با صراحت وارد بحث شد و رو به وليد بن عتبه كرد و فرمود: «اى امير! ما از خاندان نبوّت و معدن رسالت و جايگاه رفت و آمد فرشتگان و محلّ نزول رحمت الهى مى باشيم. خداوند (اسلام را) با ما آغاز كرد و با ما پايان برد. در حالى كه يزيد مردى است فاسق، مىگسار، قاتل بى گناهان و آن كسى كه آشكارا مرتكب فسق و فجور مى شود. ❕بنابراين، هرگز شخصى مانند من، با همانند وى بيعت نخواهد كرد! ولى به هر حال بگذار صبح شود و به انتظار بمانيم و ببينيم كدام يك از ما، به خلافت و بيعت شايسته تريم!». 📚فتوح ابن اعثم، ج 5، ص 18- 19؛ مقتل الحسين خوارزمى، ج 1، ص 184 (با مختصر تفاوت) و بحارالانوار، ج 44، ص 325. ❕مرحوم صدوق مى گويد: امام عليه السلام به وليد فرمود ؛ «اى پسر عُتبه! تو مىدانى كه ما اهل بيت كرامت و بزرگوارى و معدن رسالتيم، و ماييم آن نشانه هاى حق كه خدا به دلهايمان سپرده و زبان ما را بدان گويا ساخته كه به اذن خداوند گويا است. سپس : از جدّم رسول خدا شنيدم كه مىفرمود: «خلافت بر فرزندان ابوسفيان حرام است!» اكنون من چگونه با خاندانى كه رسول خدا درباره آنان چنين فرمود، بيعت نمايم؟!». 📚امالی صدوق ص 130 ❕اين سخن صريح از يك سو با دليل عقلى، يزيد را محكوم مى كرد، چرا كه يك فرد آلوده به فسق و فجور و قتل بيگناهان هرگز سزاوار خلافت و حكومت بر مردم نيست، و از سوى ديگر با نقل؛ زيرا پيامبر اسلام با صراحت فرمود خلافت بر دودمان ابوسفيان حرام است. ❕اين سخنان همچون پتكى بر سر وليد فرود آمد، و فهميد با كسى روبرو است كه آشيانه اش بسيار بلند است و در اين دامها هرگز نمى افتد. 👌فرداى آن روز، امام عليه السلام براى شنيدن خبرها، از منزل بيرون آمد؛ در بين راه با مروان بن حكم برخورد كرد. مروان گفت: اى اباعبداللَّه! نصيحتى به تو مى كنم؛ از من بشنو كه خير و صلاح تو در آن است پيشنهاد مى كنم با اميرالمؤمنين! يزيد بيعت كنى كه براى دين و دنياى تو سودمندتر است!امام عليه السلام كلمه استرجاع (انا للّه و انّا اليه راجعون) را بر زبان ساخت و فرمود: « زمانى كه امّت اسلامى گرفتار زمامدارى مثل يزيد بشود بايد فاتحه اسلام را خواند!». 👌مروان با خشم و غضب از امام عليه السلام جدا شد و به نزد وليد رفت و آنچه را كه از امام شنيده بود، براى وى بازگو كرد. 📚فتوح ابن اعثم ج 5 ص 24_ مقتل الحسین ج 1 ص 185 👌مطابق نقل ابن شهر آشوب، وقتى اين ماجرا (سهل انگارى وليد، در بيعت گرفتن از امام حسين عليه السلام) به يزيد رسيد، بلافاصله وليد را از فرمانروايى مدينه بركنار و مروان را به جاى وى كرد . 📚مناقب ابن شهر آشوب ج 4 ص 96 ❕دیدار امام با ولید در ساعات پايانى روز شنبه بود و حضرت در ساعات آخر شب يكشنبه 28 رجب به اتفاق فرزندان و برادرزادگان و برادران و كليه اعضاى خاندانش به جز محمد حنفيه- رحمة اللّه عليه- رهسپار مكّه گرديد. 📚فتوح ابن اعثم ج 5 ص 34 👌امام عليه السلام بعد از خوددارى و استنكاف از بيعت با يزيد و در واقع اعلان جنگ به حكومت بنى اميّه، همان تفاله هاى دوران جاهليّت عرب، ناگزير از سفر به سوى كوفه بود، زيرا نفوذ بنى اميه در كه در دوران حكومت عثمان به اوج خود رسيده بود، هنوز در ميان افراد سرشناس و متنفّذ مدينه زياد بود، و مكّه نيز به عنوان حرم امن خدا بايد از هرگونه درگيرى بركنار باشد. ❕در حالى كه كوفه مركز شيعيان و علاقه مندان اهل بيت عليهم السلام بود و اگر اختلاف و پراكندگى و ترس و بزدلى را از خود دور مى كردند ساقط كردن حكومت يزيد و يزيديان براى آنان كار مشكلى نبود. ❕به هر حال امام عليه السلام بعد از مخالفت علنى با بيعت و به طور كل با حكومت يزيد و آل ابى سفيان ناچار از اين سفر بود. 📚عاشوراء ...، مکارم شیرازی ، ص 327 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman
🤔 ❔اخیرا یکی این شبهه را کرد که لعن های زیارت عاشورا ( خدایا اولی و دومی و سومی ...را لعنت کن ) در نسخه های اصلی زیارت نبوده و بعد ها توسط افراطیون به آن تحریف و زیاده شده است ❗️حقیقت دارد ❕❕ 💠💠 👌مولف کتاب شریف مفاتیح نوین از این اشکال چنین پاسخ میدهد ؛ « بعضى مى گويند جمله هاى «أوّلًا ثمّ الثّانى و الثّالث و الرّابع» در نسخه خطّى مصباح المتهجّد، شیخ طوسی به اوايل قرن ششم (سال 502)، موجود در كتابخانه آستان قدس رضوى و نسخه مصباح الصغير شيخ (كه برگزيده مصباح المتهجّد است) و مربوط به قرن ششم و آن هم در آستان قدس موجود است، وجود ندارد. ولى بايد توجّه داشت كه جمله هاى فوق در چند نسخه مهم و معتبر ديگر مصباح المتهجّد و مصباح الصغير موجود است ؛ 1⃣ نسخه و خطّى مصباح المتهجّد كه تاريخش به زمان شيخ طوسى (قرن پنجم) بر مى گردد و در كتابخانه مسجد اعظم مرحوم آيةاللَّه بروجردى رحمه الله در قم (به شماره 394) موجود است و در صفحه اوّل آن نوشته شده: «نسخه زمان مؤلّف». 2⃣نسخه ابن ابى الجود كه در كتابخانه مرحوم آية اللَّه مرعشى رحمه الله (به شماره 6837) است؛ وى مى نويسد ؛ « اين نسخه را با نسخه اى كه در اختيار نوه ابن شهر آشوب بوده، مقابله كردم و نوه ابن شهر آشوب گفته است كه من از جدّم (ابن شهر آشوب) شنيدم كه اين نسخه اى است كه آن را بر شيخ طوسى خوانده ام. » در اين نسخه نيز جملات فوق موجود است. 3⃣ مرحوم سيّد بن طاووس رحمه الله نيز در مصباح الزائر اين زيارت را به كيفيّت فوق نقل كرده است و پس از آنكه مى گويد ؛ « اين دو فقره اخير زيارت كه مشتمل بر صد لعن و صد سلام است را در مصباح كبير (مصباح المتهجّد، در نسخه موجود نزد من) نيافتم، مى افزايد: ولى من آن را از الصغير شيخ (كه برگرفته از مصباح كبير است) نقل مى كنم. (مصباح الزائر، صفحه 278) در نقل سيّد از مصباح الصغير نيز، جمله هاى فوق آمده است. ❕بنابراين، در بسيارى از نسخه هاى قديمى مصباح المتهجّد و برخى از نسخه هاى مصباح الصغير جمله هاى فوق موجود است و اگر در برخى ديگر از نسخه ها نيست، ممكن است به شرايط زمانى اين زيارت برگردد ( که بر اساس جو خفقان و تقیه عرضه نشده است ) 👌علاوه برآنكه در بحار الانوار (جلد 98، صفحه 296) همين فقرات و جمله ها موجود است و ايشان نيز مستقيماً از مصباح المتهجّد نقل مى كند و اين نشان مى دهد در نسخه موجود نزد علّامه مجلسى نيز، جمله هاى فوق وجود داشت. ❕و اگر در كامل الزيارات جمله هاى به طور دقيق نيامده، مشكلى ايجاد نمى كند، چرا كه نقل ابن قولويه در كامل الزيارات در بخشهاى ديگر زيارت عاشورا نيز با نقل مصباح المتهجّد اندكى متفاوت است و تنها در جمله هاى مورد بحث نيست. 📚کلیات مفاتیح نوین ، مکارم ، ص 399 ، پاورقی 💠در اینکه افراد مذکور که در زیارت عاشوراء لعن می شوند چه کسانی هستند ، نمایه زیر را مطالعه کنید ؛ ❕https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/1793 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman
🤔 ❔برخی شبهه می کنند که از عقاید شیعه تقیه کردن است ❕بر این اساس تمام امامان در برابر حکام جور تقیه کردند و جان خود را به خطر نینداختند ❗️چگونه امام حسین بر خلاف آیات و روایات را ترک کرد و بر خلاف سیره سایر امامان تن به قیام و شهادت داد ❗️❗️ 💠💠 👌ما معتقديم كه در بعضى از موارد تقيّه كردن حرام است و آن در جايى است كه اساس دين و اسلام و قرآن، يا نظامهاى اسلامى به خطر بيفتد، در چنين مواردى بايد عقايد را اظهار نمود هر چند انسان اظهار عقيده ا ش شود، و معتقديم قيام امام حسين عليه السلام در عاشورا و كربلا، درست در راستاى همين هدف بود، چرا كه حكّام بنى اميّه اساس اسلام را به خطر افكنده بودند، و قيام امام حسين عليه السلام پرده از كار آنها برداشت، و جلو را گرفت. 📚اعتقاد ما ص 104 🔸به بیان دیگر در بعضى از موارد تقيّه حرام است، و آن زمانى است كه اگر فرد يا گروهى راه تقيّه را پيش گيرند و عقيده خود را پنهان دارند، اصل اسلام به خطر افتد يا ضربه شديدى بر كيان مسلمين وارد گردد، در اين گونه موارد بايد عقيده واقعى خود را ظاهر كنند، هر چند خطر يا ضررى براى آنها داشته باشد. و از اينجا روشن مى شود كه قيام امام حسين بن على بن أبي طالب (عليهم السلام) در برابر يزيد، يك وظيفه قطعى دينى بوده، و امام حاضر نشد حتّى به عنوان تقيّه با يزيديان و بنى اميّه خلافت اسلامى كنار بيايد، زيرا مى دانست ضربه شديدى به كيان اسلام خواهد خورد و قيام و شهادت او مايه بيدارى مسلمين و نجات اسلام از چنگال تفاله هاى جاهليّت است. 📚شیعه پاسخ می گوید ص 45 ❕این که مثلا بقیه امامان یا امام صادق از قیام کردن امتناع کردند ، ابا و امتناع آنها تنها به اين نبود كه مى دانستند حکام جور مانع آنها خواهند شد و آن حضرات را شهيد خواهند كرد. آنها اگر مى دانستند كه شهادتشان براى اسلام و مسلمين اثر بهترى دارد را انتخاب مى كردند همان طورى كه امام حسين عليه السلام به همين دليل شهادت را انتخاب كرد. . 👌در عصر سایر امامان خصوصا امام صادق علیهم السلام آن چيزى كه بهتر و مفيدتر بود رهبرى يك نهضت و فكرى و تربيتى بود كه اثر آن تا امروز هست؛ همان طورى كه در عصر امام حسين آن نهضت قیام ضرورت داشت و آن نيز آنطور بجا و مناسب بود كه اثرش هنوز باقى است. ❕جان مطلب همين جاست كه در همه اين كارها، از قيام و جهاد و امر به معروف و نهى از منكرها و از و تقيه ها، بايد به اثر و نتيجه آنها در آن موقع توجه كرد. 👌اينها امورى نيست كه به شكل يك امر تعبدى از قبيل وضو و غسل و نماز و روزه صورت بگيرد. اثر اين كارها در مواقع مختلف و زمانهاى مختلف و اوضاع و شرايط مختلف فرق مى كند. گاهى اثر قيام و براى اسلام نافعتر است و گاهى اثر سكوت و تقيه. گاهى شكل و صورت قيام فرق مى کند. همه اينها بستگى دارد به خصوصيت عصر و زمان و اوضاع و احوال روز، و يك تشخيص عميق در اين مورد ضرورت دارد؛ اشتباه تشخيص دادن زيانها به اسلام مى رساند. 📚مجموعه آثار شهید مطهری ج 18 ص 46 👌بنابراین روشن می شود که هدف ازقیام امام حسین نجات اسلام از چنگال ضلالت و از بین رفتن بوده است که در اینجا دیگر کردن جایز نمی باشد . به بیان تفصیلی تر ؛ ❕در جاى جاى قرآن كريم از قتال «فى سبيل اللَّه» سخن به ميان آمده است و به مجاهدان راه خدا بشارتها داده و از آنان شده است. 🔸آل عمران، آيه 195؛ نساء، آيات 74، 95- 96؛ توبه، آيات 20- 22، 111 و آيات فراوان ديگر ❕در واقع قدر مشترك اين آيات، تجليل از جهادى است كه هدف آن، تقويت دين خدا و اعلاى كلمه باشد «وَكَلِمَةُ اللَّهِ هِىَ الْعُلْيَا». ( توبه 40) ❕آرى؛ آنجا كه آيين خدا به خطر افتد و خطر سلطه شرك و كفر و ظلم و الحاد بر جامعه اسلامى احساس شود، تقديم جان و مال و مقام، كارى است والا و پر ارزش. در واقع، آيين خدا كه راهگشاى انسانها به سوى سعادت جاويدان است به قدرى مهم است كه مردانى همچون امام حسين عليه السلام و ياران با ايمانش براى نجات آن از سلطه منافقان و دشمنان حق، هستى خويش را مخلصانه تقديم مى كنند. ❕به تعبير امام خمينى قدس سره: «اسلام آن قدر عزيز است كه فرزندان پيغمبر، جان خودشان را فداى اسلام كردند. حضرت الشهداء عليه السلام با آن جوانها، با آن اصحاب، براى اسلام جنگيدند و جان دادند و اسلام را احيا كردند». 📚صحیفه امام ج 8 ص 151 ❕اميرمؤمنان على عليه السلام در مى فرمايد ؛ «هنگامى كه حادثه اى پيش آمد (كه دين يا جان شما را تهديد مى كند) جان خويش را فدا كنيد، نه دينتان را». 📚الکافی ج 2 ص 216 🔸 👇 @Rahnamye_Behesht
🔸 👇 👌تاريخ به خوبى گوياى اين حقيقت است كه از عصر استيلاى بنى اميّه بر بلاد اسلامى، زحمات رسول خدا و تلاش صدر اسلام در نشر آيين خدا به تاراج رفت؛ ارزشهاى اسلامى زير پا گذاشته شد؛ بدعت و فسق و فجور رايج گشت. 👌سخن از محو نام رسول اللَّه به ميان آمد و تبعيض و بى عدالتى، ستم و بيدادگرى، شكنجه و آزار مؤمنان، شاخصه اين حاكميّت بود . خطّ انحراف از اسلام ناب كه از ماجراى آغاز شد، در عصر استيلاى معاويه شدّت گرفت، ولى تلاش معاويه بر آن بود كه با حفظ ظواهر دينى و در پس پرده نفاق، به مقاصد خويش برسد. هر چند، هر قدر سلطه او قوى تر مى شد، جسارت و عقده گشايى هاى وى نيز، آشكارتر مى گشت؛ ولى با اين حال، همچنان عناوينى همچون «خال المؤمنين»، «صحابى رسول اللَّه» و «كاتب وحى» را يدك مى كشيد، تا آنجا كه در نظر بسيارى از مردم عامى، امام عليه السلام و معاويه هر دو صحابى پيامبر بودند و اختلاف اين دو با يكديگر- به اصطلاح- مربوط به اختلاف در قرائت از دين و درگيرى دو صحابى در نحوه برداشت از قرآن و سنّت بود . 👌پس از مرگ معاويه شرايط كرد؛ چرا كه از سويى، يزيد به فسق و فجور و بى دينى شهره بود و از انجام هيچ گناهى حتّى به صورت علنى پروا نمى كرد، و از سوى ديگر، يزيد هيچ سابقه اى (هر چند به صورت ظاهر) در اسلام نداشت؛ جوانى خام، ناپخته و هوسران بود؛ به همين دليل، ميان صحابه و فرزندان آنان نيز داراى هيچگونه امتياز و مقبوليّتى نبود و از سوى سوم، گروه زيادى از مردم كوفه براى همراهى با امام عليه السلام اعلام كرده بودند. ❕امام عليه السلام مى ديد اگر از اين فرصت براى افشاى چهره واقعى بنی اميّه و يارى دين خدا استفاده نكند، ديگر از اسلام و قرآن و رسول خدا باقى نخواهد ماند. 👌امام حسين عليه السلام با هدف احياى دين خدا قيام و حركت خويش را آغاز كرد؛ در مرحله نخست- اگر ممكن است- با تشكيل حكومت اسلامى و در غير اين صورت، با شهادت خود و يارانش به مقصود بزرگ خود برسد. ❕به هر حال، مى بايست دين از دست رفته و سنّت فراموش شده رسول خدا را زنده كرد و چه كسى سزاوارتر از فرزند رسول خداست كه پيش گام چنين حركتى شود.امام حسين عليه السلام نخست با اين جمله ؛ « زمانى كه امّت اسلامى گرفتار زمامدارى مثل يزيد شود، بايد اسلام را خواند». 📚لهوف ص 99_ بحار الانوار ج 44 ص 326 👌تصريح كرد كه با وجود خليفه اى همچو يزيد، فاتحه اسلام خوانده است و ديگر اميدى به بقاى دين خدا در حكومت يزيد نمى رود. همچنين در نامه اى به جمعى از بزرگان بصره به بدعتهاى موجود در جامعه اشاره كرده، و هدفش را از قيام بر ضدّ حكومت ، احياى سنّت و مبارزه با بدعتها معرّفى مى كند. مى فرمايد: « من شما را به كتاب خدا و سنّت پيامبرش فرا مى خوانم؛ چرا كه (اين گروه) سنّت پيامبر را از بين برده و بدعت (در دين) را احيا كردند. اگر سخنانم را بشنويد و فرمانم را اطاعت كنيد، شما را به راه راست مى كنم». 📚تاریخ طبری ج 4 ص 266 ❕بنابراين، روشن است كه يكى از اهداف مهمّ قيام امام حسين عليه السلام احياى دين خدا، مبارزه با بدعتها و مفاسد دستگاه بنى اميّه و رهايى اسلام از چنگال منافقان و دشمنان خدا بود و در اين راه موفّقيّت بزرگى نصيب آن حضرت شد، هر چند آن حضرت و ياران باوفايش به رسيدند، ولى تكانى به افكار خفته مسلمين دادند و لرزه بر اندام حكومت جبّاران افكندند، در نتيجه اسلام را زنده ساختند و از اضمحلال دستاوردهاى نهضت نبوى جلوگيرى كردند و مسلمانان را از حيرت و گمراهى نجات دادند. 👌در زيارت معروف اربعين مى خوانيم ؛ «او (حسين) خون پاكش را در راه تو نثار كرد، تا بندگانت را از و حيرت گمراهى نجات دهد». 👌همچنين در روايتى از امام صادق عليه السلام آمده است پس از شهادت امام حسين عليه السلام وقتى كه ابراهيم بن طلحة بن عبيداللَّه، خطاب به امام سجاد عليه السلام گفت ؛ « اى على بن الحسين! چه كسى (در اين مبارزه) پيروز شد؟!» امام عليه السلام فرمود ؛ « اگر مى خواهى بدانى چه كسى (يزيد يا امام حسين عليه السلام) پيروز شده است، هنگامى كه وقت نماز فرا رسيد، اذان و اقامه (آنگاه ببين چه كسانى ماندند و چه كسانى رفتند)». 📚بحار الانوار ج 45 ص 177 👌امام چهارم عليه السلام مى خواهد بگويد، هدف حكومت يزيد محو نام رسول خدا بود، ولى امام حسين عليه السلام با از اين كار جلوگيرى كرد، به هنگام اذان و اقامه همچنان نام محمد كه نشانه بقاى مكتب اوست برده مى شود (و هر قدر زمان مى گذرد اين حقيقت آشكارتر مى شود). 📚عاشوراء ...، مکارم شیرازی ، ص 235 http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman
👌پاسخ ملحد در مورد ممنوعیت عزاداری در کتب شیعه را در زیر بخوانید ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/1794 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/1795 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/1795 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/1797
👌پاسخ این دروغگویی ملحدین دروغگو را در مورد دشمنی اهل بیت با ایرانیان را در زیر بخوانید ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/1798
👌پاسخ این شبهه ملحد را نیز در مورد مشورت دادن علی علیه السلام به عمر و تایید عمر را در زیر بخوانید ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/1800 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/1804
🤔 ❔آیا حقیقت دارد ❗️ ❔سی هزار دینار طلا رقمی بود که یزید به هر نفر اهل کوفه داد و دینشان را خرید . اگه به قیمت طلا و ارز الان حساب کنیم؛ یزید به اطرافیانش در زمان واقعه کربلا نفری ۵۴ میلیارد تومان رشوه داد. اگه در آن زمان بودیم یار امام حسین می ماندیم...؟❗️❗️ 💠💠 👌این که یزید ملعون و کارگزار او عبید الله با تطمیع و پول ، دشمنان را در مقابل امام حسین علیه السلام قرار دادند و مدعیان دوستی با حسین علیه السلام را از او جدا کردند ، مطلبی ثابت است اما مبلغ مذکور در پرسش ، نیست . ❕ می نویسند ؛ « هنگامى كه مسلم بن عقيل عليه السلام به همراه سپاه خود، قصر ابن زياد را محاصره كرد و او را در فشار قرار داد، يكى از شگردهاى موفّق ابن زياد، اين بود كه از طريق اشراف كوفه و رؤساى قبايل، به سپاهيان مسلم، پيغام داد كه اگر دست از يارى او بردارند و در صف فرمانبران در آيند، به آنان خواهد افزود؛ ولى در صورت ادامه شورش، عطاى آنان، قطع خواهد شد.» 📚تاريخ الطبري ج 5 ص 369 ، أنساب الأشراف: ج 2 ص 338 ومقاتل الطالبيّين: ص 103 والبداية والنهاية: ج 8 ص 154 والمختصر في أخبار البشر لأبي الفداء: ج 1 ص 189. ❕همچنین می نویسند ؛ « ابن زياد، بر رؤسا و مردم، سخت گرفت و گفت به رؤساى قبايل بنويسيد هر كس از مخالفان امير مؤمنان و حَروريه (خوارج) و اهل ترديد كه كارشان اختلاف افكنى و نفاق و تشتّت است، در ميان شما باشد و امان نامه بنويسد، در امان است؛ امّا هر كس امان نامه ننويسد، بايد كسى از رؤسا، او را ضمانت كند كه با ما مخالفتى نمى كند و بر ما خروج نمى نمايد، و اگر چنين نكند، ذمّه ام از او برى است و خون و مالش حلال است و خونش ريخته مى شود. 🔸اگر در تحت رياست بزرگ قبيله اى، كسى بر امير مؤمنان خروج كند و وى، او را براى ما نفرستد، بر درِ خانه اش به دار آويخته مىشود و از ، محروم مىگردد و به منطقه «الزاره» (بيشه شيران) در عُمان، فرستاده مىشود. 📚تاريخ الطبري: ج 5 ص 359، الكامل في التاريخ: ج 2 ص 536؛ الإرشاد: ج 2 ص 44، بحار الأنوار: ج 44 ص 341 وراجع: البداية والنهاية: ج 8 ص 154 وإعلام الورى: ج 1 ص 438. ❕و نقل می کنند ؛ « عبيد اللّه بن زياد، مردم را در مسجد كوفه، گِرد آورد و [از كاخش] بيرون آمد و بر بالاى منبر رفت و پس از حمد و ثناى الهى، گفت: اى مردم! شما، خاندان سفيان را تجربه كرديد و آنها را آن گونه يافتيد كه دوست داشتيد؛ و اين، يزيد است كه او را به سيرتِ نيكو و روش پسنديده و نيكى به مردم و مراقبت از مرزها و بخشش به جا مىشناسيد، گو اين كه پدرش نيز اين گونه بود. امير مؤمنان، يزيد، بر گراميداشتِ شما، افزوده و به من نوشته است تا چهار هزار دينار و دويست هزار درهم را در تقسيم كنم و شما را به سوى جنگ با دشمنش، حسين بن على، بيرون ببرم. پس به [سخنان او] گوش دهيد و فرمان ببريد. والسّلام! 🔸سپس، از منبر، فرود آمد و عطاى آنان را ميان بزرگانشان، تقسيم كرد و آنان را به حركت و همراهى و يارى دادن به عمر بن سعد در جنگ با حسين عليه السلام، فرا خواند. نخستين كسى كه به سوى عمر بن سعد، حركت كرد، شِمر بن ذى الجوشن سَلولى كه لعنت خدا بر او باد بود كه با چهار هزار تن، به او پيوست و لشكر عمر بن سعد، به نُه هزار تن رسيد. پس از او، زيد (/ يزيد) بن رَكّاب كَلْبى با دو هزار تن، حُصَين بن نُمَير سَكونى با چهار هزار تن، مُصاب مارى (مُضاير مازِنى) با سه هزار تن و نصر بن حَربه (/ حَرَشه) با دو هزار تن، به او پيوستند و سپاهش به بيست هزار تن رسيد. 📚الفتوح: ج 5 ص 89، مقتل الحسين عليه السلام للخوارزمي: ج 1 ص 242 ؛ بحار الأنوار: ج 44 ص 385. 👌و می نویسند ؛ « هنگامى كه ابن زياد، عمر بن سعد را از حمّام اعيَن روانه كرد، به مردم فرمان داد تا در نُخَيله، خيمه بزنند و فرمان داد كه هيچ كس، سرپيچى نكند. آن گاه، بر بالاى منبر بالا رفت و معاويه را ستود و از نيكى اش و نيز عطاياى فراوان و توجّهش به امور مرزها، ياد كرد و گوشزد نمود كه به واسطه او و به دست او، الفت و اتّفاق [نظر]، به وجود آمده است. همچنين افزود: پسرش يزيد نيز همانند اوست، راه او را مى رود و پايش را جاى پاى او مىگذارد، و اكنون، صد تا صد تا بر ، افزوده است. پس هيچ كس از عَريفان (كارگزاران قبايل)، سران، تاجران و ساكنان نمانَد، جز آن كه بيرون بيايد و با من در لشكرگاه، حضور يابد؛ چرا كه هر مردى را پس از امروز بيابيم كه از پيوستن به لشكر، سرپيچى كرده، خون او مُباح است.» 📚أنساب الأشراف: ج 3 ص 386 و الطبقات الكبرى (الطبقة الخامسة من الصحابة): ج 1 ص 466. 🔸ادامه 👇 @Rahnamye_Behesht
🔸ادامه 👇 🔰لذا در روز عاشورا، هنگامى كه امام حسين عليه السلام با كوفيان، اتمام حجّت مى نمود و آنها با سر و صدا، تلاش مى كردند كه از سخنرانى ايشان ممانعت كنند، امام عليه السلام به موضوع «» و حرامخوارىِ آنان از اين طريق، به عنوان يكى از علل انحراف و نافرمانى آنان، اشاره كرد و فرمود: «همه تان از فرمان من، سرپيچى مى كنيد و به سخنانم، گوش فرا نمى دهيد. عطاياى حرام، شما را سست [و سنگين] كرده و شكمتان از حرام، آكنده شده است. از اين رو، بر دلهايتان مُهر خورده است.» 📚مقتل الحسين عليه السلام للخوارزمي: ج 2 ص 6؛ بحار الأنوار: ج 45 ص 8. ❕بنابراین اصل اینکه دشمنان امام حسین علیه السلام با تطمیع و رشوه به پول در مقابل ایشان قرار گرفته اند قابل تردید نیست ، اما که امروزه عده ای در این رابطه مطرح می کنند ، مستند نیست . https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman
🤔 ❔منابعی که در آن ذکر شده که امام حسین و قاتلین آن حضرت در آخر زمان رجعت می نمایند و با قاتلین خود میکنند را ذکر نمایید . ❔یکی از اساتید می فرمود چنین سندی نداریم که در رجعت امام حسین ع با شخص قاتلینش جنگ کند درحالیکه تو سخنرانی ها و منابر خیلی شنیدیم که جنگ میکنند . منابع این مطلب را میخاستم ❗️ 💠💠 👌رجعت از عقائد معروف شیعه است و تفسیرش در یک عبارت کوتاه چنین است که بعد از ظهور حضرت مهدی علیه السلام و در آستانه رستاخیز گروهی از مؤمنان خالص و کفار و طاغیان بسیار شرور به این جهان باز می گردند، گروه اول مدارجی از کمال را طی می کنند، و گروه دوم کیفرهای می بینند. 🔸خداوند در آیه 83 نمل اصل مساله رجعت را ثابت کرده و می فرماید: « به خاطر بیاور روزی را که ما از هر امتی گروهی را از کسانی که آیات ما را تکذیب می کردند محشور می کنیم و آنها را نگه می داریم تا به یکدیگر ملحق شوند» ❗️این آیه اشاره به رجعت و بازگشت گروهی از بدکاران و نیکوکاران به همین دنیا در آستانه رستاخیز می باشد زیرا اگر اشاره به رستاخیز و قیامت باشد تعبیر به « من کل امه فوجا»« از هر جمعیتی گروهی بر انگیخته می شوند» صحیح نیست زیرا در قیامت محشور می شوند چنان که قرآن در آیه 47 کهف می گوید: « ما آنها را محشور می کنیم و احدی را ترک نخواهم گفت» 🔸مومنین و کفار خالص در هنگام رجعت به دنیا باز می گردند چنان که امام صادق علیه السلام فرمود ؛ « در هنگام رجعت جز مومن خالص و کافر ، کسی به دنیا باز گشت نمی کند » 📚مختصر البصائر ص 153 🔸امام حسین علیه السلام از جمله اولین افرادی است که در هنگام به دنیا باز می گردد . 🔹امام صادق عليه السلام به من فرمود: «نخستين كسى كه به دنيا باز مى گردد، حسين بن على عليهما السلام است و آن قدر فرمانروايى مىكند كه از كهنسالى، ابروانش روى مى ريزد». 📚مختصر البصائر ص 28_ بحار الانوار ج 53 ص 46 👌با توجه به این که کفار محض و خالص در هنگام رجعت به دنیا برای عذاب مضاعف باز می گردند و دشمنان و قاتلین امام حسین علیه السلام نیز از مصادیق اتم کافر و خالص هستند ، و از سوی دیگر امام حسین علیه السلام نیز خودشان در هنگام رجعت باز می گردند ، هیچ بعد عقلی ندارد که امام علیه السلام از قاتلین خود بگیرند . 🔸البته در برخی نقل ها امام زمان علیه السلام به عنوان فردی معرفی شده است که از قاتلین امام حسین علیه السلام انتقام می گیرد چنان که جبرئیل خطاب به پیامبر گرامی فرمود ؛ « برای شهادت حسین گریه مکن زیرا به زودی خداوند توسط و مهدی شما از قاتلین حسین انتقام می گیرد » 📚بحار الانوار ج 36 ص 349 ❕لذا در دعای ندبه خطاب به امام عصر علیه السلام می گوییم ؛ « ايْنَ الطَّالِبُ بِدَمِ الْمَقْتُولِ بِكَرْبَلآءَ، ايْنَ الْمَنْصُورُ عَلى مَنِ اعْتَدى عَلَيْهِ وَافْتَرى » « كجاست خون خواه كربلا؟ كجاست يارى شده در برابر دشمنان و تهمت زنندگانش » 📚مفاتیح نوین ص 195 ❕با توجه به این نقل ها ، احتمال این که امام زمان علیه السلام خودشان مستقیما از قاتلین امام حسین علیه السلام در زمان رجعت انتقام بگیرند ، است . http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman
🤔 ❔آیا این مطلب درست هست که امام حسین علیه السلام شب عاشورا خطاب به اصحابشان فرمودند که هر کس به گردن دارد برگردد ؟ لطفا سند این مطلب را ارائه بفرمایید ❗️❗️ 💠💠 👌موسى بن عمير از پدرش نقل مى‏ كند كه امام عليه السلام (در روز عاشورا) به من فرمود ؛ ❕ «نادِ أَنْ لا يُقْتَلَ مَعي رَجُلٌ عَلَيْهِ دَيْنٌ وَ نَادِ بِها فِي الْمَوالي فَإِنّي سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ صلى الله عليه و آله يَقُولُ مَنْ ماتَ وَ عَلَيْهِ دَيْنٌ أُخِذَ مِنْ حَسَناتِهِ يَوْمَ الْقِيامَةِ ؛ « (ميان همه يارانم) اعلام كن هر كس دَيْنى بر عهده دارد با من كشته نشود؛ زيرا كه من از رسول خدا صلى الله عليه و آله شنيدم فرمود: «هر كس از دنيا برود و دَيْنى بر ذمّه داشته باشد، از وى در فرداى قيامت برداشته مى‏ شود». 🔸در نقل ديگرى آمده است كه عمير انصارى گفت: امام عليه السلام به من فرمود: «نادِ فِى النَّاسِ أَنْ لا يُقاتِلَنَّ مَعي رَجُلٌ عَلَيْهِ دَيْنٌ، فَإِنَّهُ لَيْسَ مِنْ رَجُلٍ يَمُوتُ وَ عَلَيْهِ دَيْنٌ لا يَدَعُ لَهُ وَفاءً إِلّا دَخَلَ النَّارَ ؛ « ميان مردم اعلام كن هر كس بدهكار است در ركاب من پيكار نكند، زيرا هر كس از دنيا برود در حالى كه دينى بر عهده‏ اش باشد كه چاره ‏اى براى آن باشد گرفتار دوزخ مى‏ شود». 🔸مردى برخاست و گفت: همسرم پذيرفت كه از طرف من بپردازد. امام عليه السلام پاسخ داد ؛ «وَ ما كِفالَةُ امْرَأَةٍ، وَ هَلْ تَقْضي إِمْرَأَةٌ «كفالت آن زن چه فايده ‏اى دارد؟ آيا او قدرت دارد چنين كند؟!».» 📚احقاق الحق ج 19 ص 429 👌راستى عجيب است كه انسانى در بحرانى‏ ترين شرايط، حتّى به بدهكارى‏ هاى اصحاب و ياران خود به توجّه داشته باشد و راضى نشود بدهكاران همراه او پيكار كنند و شهيد شوند؛ مبادا حقوق مردم از دست برود. 🔸اين برنامه را با كار كسانى مقايسه كنيد كه سراسر زندگى آنها انباشته از حرام و حقوق مردم بوده و كمترين اهمّيّتى براى آن قائل نبودند، اصلًا چيزى را به نام «حقّ الناس» باور نداشتند. 📚عاشوراء ... ، مکارم شیرازی ، ص 414 ❗️البته باید توجه کرد ؛ 1⃣مطلب مذکور در منابع شیعی نیامده است و در کتاب احقاق الحق نیز این جریان از کتابی نه چندان مشهور اهل سنت چون المتفق و المفترق ، بغدادی ج 10 ص 117 نقل شده است . 2⃣در نقل هایی آمده است که امام علیه السلام با بدهکاری به شهادت رسید و پس از آن امام سجاد علیه السلام دیون پدر را ادا نمود . ❕از امام باقر عليه السلام نقل شده است که فرمود ؛ « امام حسين عليه السلام كشته شد، در حالى كه بدهكار بود و امام زين العابدين عليه السلام، يكى از مزرعه ‏هاى او را به هزار [سكّه‏] فروخت تا بدهى و نيز وعده ‏هاى امام حسين عليه السلام به مردم را بپردازد » 📚کشف الحجه ص 183 _ بحار الانوار ج 43 ص 321 3⃣پرداخت دیون توسط خود فرد یا وصیت به وارث لازم و ضروری است و کوتاهی در آن به هیچ پذیرفته نیست . 👌على بن ابى حمزه می گوید ؛ « دوستى داشتم كه از دبيران بنى ‏اميّه بود؛ به من گفت: از امام صادق عليه السلام براى من اجازه ملاقات بگير. من از حضرت اجازه خواستم و ايشان اجازه داد. وقتى آن مرد به حضور حضرت‏ رسيد، سلام كرد و نشست و سپس گفت: فدايت شوم، من در دستگاه ادارى اين جماعت كار مى‏ كردم و از دنياى آنان به مال و منال فراوانى رسيدم و براى به دست آوردن آن، چشم بر هم‏ نهادم (به حلال و حرام توجّهى نكردم) ... آيا راهى براى بيرون آمدن [از اين وضع‏] دارم؟ فرمود: اگر برايت بگويم انجام مى ‏دهى؟ عرض كرد: انجام مى‏ دهم. 🔸فرمود: از تمام مال و ثروتى كه در دستگاه ادارى آنها به دست آورده ‏اى خودت را خلاص كن. كسانى را كه مى‏ شناسى مالشان را به آنها برگردان و كسانى را كه نمى‏ شناسى از طرفشان صدقه بده. در اين صورت، من براى تو مى‏ كنم كه خداوند عزّوجلّ تو را به بهشت برد.» 📚الکافی ج 5 ص 106 4⃣اگر به صورت غیر عمد انسان با حق الناس وارد عرصه شود و در پرداخت آن کوتاهی نکرده باشد می تواند امید به بخشش آن داشته باشد زیرا امام صادق علیه السلام فرمود ؛ « زمانی که روز قیامت شود خداوند حساب ما را بر عهده ما میگذارد انچه از حقوق پرودگار بر ذمه انان است حضرت محمد شفیع می شود و خداوند آنان را می بخشد و انچه از حقوق مردم بر ذمه آنان است حضرت محمد شفیع می شود و بجای انان ادا می کند و انچه از حقوق ما اهل بیت بر ذمه انان است ما نیز به انان می بخشیم تا انان بدون وارد بهشت شوند» 📚بحار الانوار ج7 ص274 _ الکافی ج8 ص162 http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman
🤔 ❔برخی می گویند اگر هدف امام حسین واقعا قیام در راه خدا بوده است چرا وقتی خبر شهادت به ایشان رسید می خواست برگردد و به کوفه نرود و یا چرا به حر گفت بگذار برگردم و وارد کوفه نمیشوم ❗️❗️ 💠💠 👌این که هدف امام علیه السلام از مخالفت با یزید و رفتن به سوی کوفه قیام در برابر حکومت ظالم و فاسد یزید و نجات دین از چنگال و انحراف بوده است قابل شک و تردید نیست چنان که خود امام حسین علیه السلام می فرمود ؛ « من تنها به انگيزه اصلاح در امّت جدّم بپا خاستم، مى خواهم امر به معروف و نهى از منكر كنم و به جدّم و پدرم على بن ابى طالب عليه السلام رفتار نمايم!» 📚فتوح ابن اعثم، ج 5، ص 33 و بحارالانوار، ج 44، ص 329 👌هنگامى كه امام عليه السلام با سپاهِ «حرّ» رو به رو گشت و بى وفايى كوفيان آشكار شد و امام عليه السلام خود را با شهادت مواجه ديد در ميان اصحاب خويش برخواست و طىّ چنين فرمود ؛ « آيا نمى بينيد به حق عمل نمى شود و از باطل جلوگيرى نمى گردد، در چنين شرايطى بر مؤمن لازم است (قيام كند و) شيفته ملاقات پروردگار (و شهادت) باشد». 📚بحارالانوار، ج 44، ص 381؛ تاريخ طبرى، ج 4، ص 305 و مقتل الحسين خوارزمى، ج 1، ص 237. 👌و در نامه ای به بزرگان نوشت ؛ « شما مى دانيد پيامبر خدا در زمان حياتش فرمود هر كس سلطان ستمگرى را ببيند كه حرام خدا را حلال شمرده و پيمان خدا را شكسته، با سنّت پيامبر مخالفت مى ورزد و در ميان بندگان خدا به ظلم و ستم رفتار مى كند ولى با او به مبارزه عملى و گفتارى برنخيزد، سزاوار است كه او را در جايگاه آن سلطان ستمگر (جهنّم) وارد كند » 📚فتوح ابن اعثم، ج 5، ص 143؛ مقتل الحسين خوارزمى، ج 1، ص 234 و بحارالانوار، ج 44، ص 381. ❕و در خطبه اى با هدف از تلاش و تكاپوى خويش را چنين بيان مى كند ؛ « خداوندا! تو مى دانى كه آنچه از ما (در طريق تلاش براى بسيج مردم) صورت گرفت، به خاطر رقابت در امر زمامدارى و يا به چنگ آوردن ثروت و مال نبود، بلكه هدف ما آن است كه نشانه هاى دين تو را آشكار سازيم و اصلاح و درستى را در همه بلاد بر ملا كنيم تا بندگان آسوده باشند و فرايض و سنّتها و احكامت مورد عمل قرار گيرد» 📚تحف العقول، ص 170 و بحارالانوار، ج 97، ص 79. 👌حال ادعایی شده است که وقتی امام حسین علیه السلام خبر شهادت مسلم را شنید قصد باز گشت را داشت در حالی که تاریخ خلاف آن را نقل کرده است ‌. ❕هنگامى كه امام عليه السلام به منزلگاه «زباله» رسيد، خبر شهادت برادر رضاع ىاش- عبداللَّه بن يقطر (علاوه بر شهادت مسلم و هانى)- را شنيد، نوشته ايى را بيرون آورد و براى مردم خواند: « به نام خداوند بخشنده مهربان، امّا بعد! خبر ناگوار شهادت مسلم بن عقيل و هانى بن عروه و عبداللَّه بن يقطر به ما رسید ... پس هر كس از بخواهد برگردد مى تواند. هيچ بيعتى از ما بر عهده او نيست». 🔸به دنبال اين سخنان، مردم از چپ و راست از اطراف امام پراكنده شدند، تنها همان عدّه از ياران آن حضرت كه از مدينه با او همراه بودند، باقى ماندند. اين سخن را بدان جهت فرمود كه عدّه اى مى كردند امام عليه السلام به شهرى وارد مى شود كه مردم آن سامان همه مطيع فرمان او هستند و امام زمام حكومت را به دست خواهد گرفت و آنها بهره مادّى خواهند برد! ولى هنگامى كه ديدند مردم بى وفاى كوفه دست از يارى امام كشيدند و قاعدتاً راهى جز شهادت براى امام و يارانش نيست از گرد آن حضرت پراكنده شدند. 📚تاريخ طبرى، ج 4، ص 300- 301؛ ارشاد مفيد، ص 424 و بحارالانوار، ج 44، ص 374 (با مختصر تفاوت). 👌 اين سخنان به خوبى نشان مى دهد كه امام عليه السلام رسالت و مأموريّت خاصّى در اين سفر خطرناك براى خويش مى دید، و گرنه بعد از علم و اطّلاع از پيمان شكنى مردم كوفه و شهادت «مسلم» و «هانى» و «عبداللَّه بن يقطر» مى بايست به مكّه، يا مدينه باز گردد و ترديدى به خود راه ندهد، نه اين كه به سوى كوفه كه ابن زياد بر آن تسلّط كامل كرده بود برود، به خصوص اين كه بيعت را از همه همراهان بر مى دارد و با صراحت مىگويد ما به سوى خطر پيش مى رويم آنها كه غير از اين گمان مى كردند آزادند، بازگردند. 🔸دانشمند معروف اهل سنّت «قندوزى» نقل مى كند كه امام عليه السلام در منزلگاه «زباله» پس از شنيدن خبر شهادت مسلم بن و بى وفايى كوفيان، رو به همراهانش كرد و چنين فرمود ؛ « اى مردم! هر كس از شما در برابر تيزى شمشير و زخم نيزهها بردبار است، با ما بماند و الّا از ما جدا شود» 📚ینابیع الموده ص 406 🔸 👇 @Rahnamye_Behesht
🔸 👇 👌امام عليه السلام همچنان به سوى پيش مى رفت تا فرزدق، شاعر معروف را ديد، فرزدق سلام كرد و گفت: «اى فرزند رسول خدا! چگونه به مردم كوفه اعتماد كردى با آنكه آنان پسر عمويت- مسلم بن عقيل- و پيروانش را كشتند؟» 🔸 اشك از ديدگان امام شد و فرمود ؛ «خداوند مسلم را رحمت كند، او به سوى رَوْح و ريحان و بهشت و رضوان خداوند رهسپار شد، بدانيد او به تكليف خويش عمل كرد و هنوز تكليف ما باقى مانده است». 👌سپس اين اشعار را ايراد فرمود: «اگر (لذّات) دنيوى با ارزش به شمار آيد، سراى پاداشِ الهى (بهشت) از آن برتر و ارزشمندتر است و اگر بدنها براى آفريده شده، شهادت در زير ضربات شمشير در راه خدا بهتر است و اگر روزى ها به تقدير الهى تقسيم شده، حريص نبودن در طلب روزى زيباتر است و اگر اموال و دارايى براى واگذاشتن جمعآورى مى شود، چرا آزادمردان (در بذل و بخشش آن) بخل بورزند؟ » 📚تاريخ ابن عساكر (شرح حال امام حسين عليه السلام)، ص 163 و بحارالانوار، ج 44، ص 374 _ الملهوف: ص 134، كشف الغمّة: ج 2 ص 239 ؛ مقتل الحسين عليه السلام للخوارزمي: ج 1 ص 223، مطالب السؤول: ص 73 وفيها من «فلقيه الفرزدق» وراجع: مثير الأحزان: ص 45. 🔸ابن شهر آشوب در كتاب مناقب اين را نيز در ذيل اين سخن نقل كرده است؛ « سلام خداوند بر شما اى آل احمد! من مى بينم به زودى از ميان شما كوچ خواهم كرد.» 📚مناقب ابن شهر آشوب ج 4 ص 103 👌اوج عظمت امام عليه السلام و اهداف او در اين اشعار كاملًا جلوه گر است او مى داند براى رهايى خود از ننگ تسليم در برابر خودكامگان فرومايه و براى نجات اسلام از چنگال مشركان مسلمان نما از بنى اميّه راهى جز پذيرش شهادت و آمادگى براى استقبال از شمشيرها وجود ندارد. امام عليه السلام از اين طريق ياران خود را نيز براى اين هدف بزرگ مى سازد و آماده مى كند. ❕اما این که امام علیه السلام هنگام مواجهه با حر قصد بازگشت داشت نیز ادعایی غیر قابل قبول است . 👌امام علیه السلام در برابر حر و سپاهیانش که ایشان را محاصره کرده بودند عرضه داشتند ؛ «اى مردم! اين اتمام حجتى است در پيشگاه خداوند و مسلمانان حاضر، من خود به سوى ديار شما نيامدم مگر آنكه نامه هاى شما به دستم رسيد و فرستادگانتان به سويم آمدند و گفتند: به سوى ما بيا چرا كه ما پيشوايى نداريم بدان اميد كه خداوند به وسيله تو ما را در مسير هدايت گرد آورد. 🔸اگر همچنان بر دعوت خود باقى هستيد كه اكنون آمدم. بنابراين، اگر با من پيمان و ميثاقهاى محكم مى بنديد به گونه اى كه مايه اطمينان خاطرم گردد، با شما وارد شهرتان مى شوم و اگر چنين نكنيد و از آمدنم به اين ديار ناخشنوديد به كه از آنجا آمده ام باز مى گردم». 🔹حر و سپاهيانش در برابر سخنان امام عليه السلام ساكت مانده و جوابى ندادند. 📚فتوح ابن اعثم، ج 5، ص 134- 135 و ارشاد مفيد، ص 427 (با مختصر تفاوت). 👌با اين كه «حرّ بن يزيد رياحى» بيشترين احترام را در ظاهر به امام عليه السلام گذارد و خود و يارانش پشت سر امام نماز خواندند، ولى مأمور بود به هر قيمتى شده اجازه ندهد امام عليه السلام به كوفه نزديك شود، و اجازه بازگشت به مدينه را هم ندهد، بلكه امام عليه السلام را در يك دور از آبادى ها فرود آورد تا لشكرها فرا رسند و امام عليه السلام را در محاصره كامل قرار دهند. ❕اگر مى بينيم امام عليه السلام مى فرمايد شما مرا دعوت كرديد، اگر حاضر به همكارى نيستيد به جايگاه اصلى ام باز مى گردم، در واقع براى اتمام حجّت بر آن گروه پيمان شكن است ، که شما مرا در قرار داده اید با این که خود مرا دعوت کردید ، و نمی گذارید تحرکی کنم و این نهایت ظلم شما به خاندان رسول خدا است و روز قیامت چه پاسخی به نزد خدا دارید ، اگر چه امام قصد بازگشت نداشت و نیز می دانست که آنها درخواست امام را مبنی بر بازگشت اجابت نمی کنند ، اما باز جهت اتمام حجت تعبیر مذکور را به کار بردند . ❕زيرا اگر امام عليه السلام مى خواست بازگردد، بعد از خبرهاى كه از شهادت مسلم و هانى و پيمان شكنى اهل كوفه به او رسيده بود و هيچ مانعى در ظاهر وجود نداشت، باز مى گشت. او به خوبى مى داند مسير او به سوى كربلا، ميدان جانبازى و شهادت او است، و اين خبر از جدّش خدا به او رسيده بود. https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman