eitaa logo
پرسمان اعتقادی ( شیعه پاسخ )
6.2هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
209 ویدیو
51 فایل
❕بزرگترین مجموعه محتوایی پاسخ به شبهات در فضای مجازی ! 🔶 پاسخگویی توسط اساتید حوزه با سبکی نوین !!! طرح شبهه و سوال : @poorseman
مشاهده در ایتا
دانلود
🤔 ❔برخی می گویند اگر هدف امام حسین واقعا قیام در راه خدا بوده است چرا وقتی خبر شهادت به ایشان رسید می خواست برگردد و به کوفه نرود و یا چرا به حر گفت بگذار برگردم و وارد کوفه نمیشوم ❗️❗️ 💠💠 👌این که هدف امام علیه السلام از مخالفت با یزید و رفتن به سوی کوفه قیام در برابر حکومت ظالم و فاسد یزید و نجات دین از چنگال و انحراف بوده است قابل شک و تردید نیست چنان که خود امام حسین علیه السلام می فرمود ؛ « من تنها به انگيزه اصلاح در امّت جدّم بپا خاستم، مى خواهم امر به معروف و نهى از منكر كنم و به جدّم و پدرم على بن ابى طالب عليه السلام رفتار نمايم!» 📚فتوح ابن اعثم، ج 5، ص 33 و بحارالانوار، ج 44، ص 329 👌هنگامى كه امام عليه السلام با سپاهِ «حرّ» رو به رو گشت و بى وفايى كوفيان آشكار شد و امام عليه السلام خود را با شهادت مواجه ديد در ميان اصحاب خويش برخواست و طىّ چنين فرمود ؛ « آيا نمى بينيد به حق عمل نمى شود و از باطل جلوگيرى نمى گردد، در چنين شرايطى بر مؤمن لازم است (قيام كند و) شيفته ملاقات پروردگار (و شهادت) باشد». 📚بحارالانوار، ج 44، ص 381؛ تاريخ طبرى، ج 4، ص 305 و مقتل الحسين خوارزمى، ج 1، ص 237. 👌و در نامه ای به بزرگان نوشت ؛ « شما مى دانيد پيامبر خدا در زمان حياتش فرمود هر كس سلطان ستمگرى را ببيند كه حرام خدا را حلال شمرده و پيمان خدا را شكسته، با سنّت پيامبر مخالفت مى ورزد و در ميان بندگان خدا به ظلم و ستم رفتار مى كند ولى با او به مبارزه عملى و گفتارى برنخيزد، سزاوار است كه او را در جايگاه آن سلطان ستمگر (جهنّم) وارد كند » 📚فتوح ابن اعثم، ج 5، ص 143؛ مقتل الحسين خوارزمى، ج 1، ص 234 و بحارالانوار، ج 44، ص 381. ❕و در خطبه اى با هدف از تلاش و تكاپوى خويش را چنين بيان مى كند ؛ « خداوندا! تو مى دانى كه آنچه از ما (در طريق تلاش براى بسيج مردم) صورت گرفت، به خاطر رقابت در امر زمامدارى و يا به چنگ آوردن ثروت و مال نبود، بلكه هدف ما آن است كه نشانه هاى دين تو را آشكار سازيم و اصلاح و درستى را در همه بلاد بر ملا كنيم تا بندگان آسوده باشند و فرايض و سنّتها و احكامت مورد عمل قرار گيرد» 📚تحف العقول، ص 170 و بحارالانوار، ج 97، ص 79. 👌حال ادعایی شده است که وقتی امام حسین علیه السلام خبر شهادت مسلم را شنید قصد باز گشت را داشت در حالی که تاریخ خلاف آن را نقل کرده است ‌. ❕هنگامى كه امام عليه السلام به منزلگاه «زباله» رسيد، خبر شهادت برادر رضاع ىاش- عبداللَّه بن يقطر (علاوه بر شهادت مسلم و هانى)- را شنيد، نوشته ايى را بيرون آورد و براى مردم خواند: « به نام خداوند بخشنده مهربان، امّا بعد! خبر ناگوار شهادت مسلم بن عقيل و هانى بن عروه و عبداللَّه بن يقطر به ما رسید ... پس هر كس از بخواهد برگردد مى تواند. هيچ بيعتى از ما بر عهده او نيست». 🔸به دنبال اين سخنان، مردم از چپ و راست از اطراف امام پراكنده شدند، تنها همان عدّه از ياران آن حضرت كه از مدينه با او همراه بودند، باقى ماندند. اين سخن را بدان جهت فرمود كه عدّه اى مى كردند امام عليه السلام به شهرى وارد مى شود كه مردم آن سامان همه مطيع فرمان او هستند و امام زمام حكومت را به دست خواهد گرفت و آنها بهره مادّى خواهند برد! ولى هنگامى كه ديدند مردم بى وفاى كوفه دست از يارى امام كشيدند و قاعدتاً راهى جز شهادت براى امام و يارانش نيست از گرد آن حضرت پراكنده شدند. 📚تاريخ طبرى، ج 4، ص 300- 301؛ ارشاد مفيد، ص 424 و بحارالانوار، ج 44، ص 374 (با مختصر تفاوت). 👌 اين سخنان به خوبى نشان مى دهد كه امام عليه السلام رسالت و مأموريّت خاصّى در اين سفر خطرناك براى خويش مى دید، و گرنه بعد از علم و اطّلاع از پيمان شكنى مردم كوفه و شهادت «مسلم» و «هانى» و «عبداللَّه بن يقطر» مى بايست به مكّه، يا مدينه باز گردد و ترديدى به خود راه ندهد، نه اين كه به سوى كوفه كه ابن زياد بر آن تسلّط كامل كرده بود برود، به خصوص اين كه بيعت را از همه همراهان بر مى دارد و با صراحت مىگويد ما به سوى خطر پيش مى رويم آنها كه غير از اين گمان مى كردند آزادند، بازگردند. 🔸دانشمند معروف اهل سنّت «قندوزى» نقل مى كند كه امام عليه السلام در منزلگاه «زباله» پس از شنيدن خبر شهادت مسلم بن و بى وفايى كوفيان، رو به همراهانش كرد و چنين فرمود ؛ « اى مردم! هر كس از شما در برابر تيزى شمشير و زخم نيزهها بردبار است، با ما بماند و الّا از ما جدا شود» 📚ینابیع الموده ص 406 🔸 👇 @Rahnamye_Behesht
🤔 ❔آیا در تشیع چنین حکمی است که ما می توانیم به خود تهمت بزنیم ❗️اگر است لطفا در این رابطه توضیح دهید ❕❕ 💠💠 🔸محل بحث ، جواز تهمت زدن به مطلق مخالف نیست ، زیرا روشن است که تهمت زدن به بى گناه از زشت ترين كارهايى است كه اسلام آن را به شدت ساخته است، آيات قرآن و روايات متعدد اسلامى كه در باره اين موضوع وارد شده نظر اسلام را در اين زمينه روشن مى سازد، امام صادق علیه السلام از حكيمى چنين نقل مى كند ؛ « تهمت زدن به بى گناه از كوههاى عظيم نيز است » 📚سفینه البحار ج 1 ماده بهت 👌تهمت زدن به افراد بى گناه با روح ايمان سازگار نيست چنان كه از امام صادق علیه السلام نقل شده است ؛ « كسى كه برادر مسلمانش را متهم كند، ايمان در قلب او ذوب مى شود همانند ذوب شدن در آب » 📚الکافی ج 2 ص 269 👌در حقيقت بهتان و تهمت، بدترين انواع دروغ و كذب است، زيرا هم مفاسد عظيم كذب را دارد، و هم زيانهاى غيبت، و هم بدترين نوع ظلم و ستم است، و لذا از پيامبر اسلام نقل شده كه فرمود ؛ « كسى كه به مرد يا زن با ايمان تهمت بزند و يا در باره او چيزى بگويد كه در او نيست، خداوند در روز قيامت او را بر تلى از آتش قرار مى دهد تا از مسئوليت آنچه گفته است در آيد » 📚سفینه البحار ج 1 ص 111 ❕در حقيقت رواج اين كار در يك محيط، سبب به هم ريختن نظام و عدالت اجتماعى و آلوده شدن حق به باطل و گرفتار شدن بى گناه و تبرئه گنهكار و از ميان رفتن اعتماد عمومى مى شود. 📚تفسیر نمونه ج 4 ص 120 👌برخی معتقدند که بر اساس روایتی که در ادامه می آید ، جایز است که فرد به انسان های بدعت گذار تهمت بزند ، و اموری زشتی را که در انسان بدعت گذار نیست ، به او نسبت دهد ، تا جایگاهش در نزد مردم از بین برود و مردم از اطراف او پراکنده شوند ، تا مبادا به واسطه آن بدعت گذار ، دچار گمراهی و شوند . ❕روایت مورد استناد است که از پیامبر گرامی آمده است که فرمود ؛ « إِذَا رَأَيْتُمْ أَهْلَ الرَّيْبِ وَ الْبِدَعِ مِنْ بَعْدِي فَأَظْهِرُوا الْبَرَاءَةَ مِنْهُمْ وَ أَكْثِرُوا مِنْ سَبِّهِمْ وَ الْقَوْلَ فِيهِمْ وَ الْوَقِيعَةَ وَ بَاهِتُوهُمْ كَيْلَا يَطْمَعُوا فِي الْفَسَادِ فِي الْإِسْلَامِ وَ يَحْذَرَهُمُ النَّاسُ وَ لَا يَتَعَلَّمُوا مِنْ بِدَعِهِمْ يَكْتُبِ اللَّهُ لَكُمْ بِذَلِكَ الْحَسَنَاتِ وَ يَرْفَعْ لَكُمْ بِهِ الدَّرَجَاتِ فِي الْآخِرَةِ » « « زمانی که اهل بدعت و تردید را دیدید ، از آنها برائت بجویید و زیاد از آنها بد بگویید و دشنامشان دهید ، و آنان را در مجادله مبهوت کنید ، تا طمع ایجاد فساد در اسلام را نکنند ، و مردم از آنها دوری جویند و از بدعت های آنان چیزی نیاموزند ، خداوند به خاطر این عمل به شما حسنات داده و درجات شما را در آخرت ترفیع می بخشد » 📚الکافی ج2 ص375 👌می گویند ، تعبیر « » در روایت فوق به معنای « تهمت و بهتان » است که می توان به بدعت گذاران تهمت زد ، تا مردم از اطراف آنان پراکنده شوند. ❕شهید مطهری به اینان چنین می دهد ؛ « در زمينه اهل بدعت حديثى داريم كه در ضمن آن آمده است كه هر گاه اهل بدعت را ديديد «فَباهِتوهُمْ» . «باهِتوهُمْ» از مادّه «بَهَتَ» است و اين مادّه در دو مورد به كار برده مىشود ؛ 1⃣يكى در مورد مبهوت كردن، محكوم كردن و متحيّر ساختن (كه در خود قرآن آمده است كه حضرت ابراهيم با آن جبّار زمان خودش كه مباحثه كرد، در نهايت امر «فَبُهِتَ الَّذى كَفَرَ» ( بقره 258) یعنی او در مقابل ابراهيم درماند، مبهوت شد، محكوم شد، مفتضح شد) 2⃣و ديگر در مورد بهتان يعنى دروغ جعل كردن كه مى دانيم در آيه «سُبحانَكَ هذا بُهْتانٌ عَظيمٌ» ( نور 16) بهتان عظيم يعنى دروغ بزرگ. ❕معناى اينكه اگر با اهل بدعت روبرو شديد «باهِتوهُمْ» يعنى با منطقى قوى با آنها روبرو شويد، كنيد آنچنانكه ابراهيم با جبّار زمان خودش نمرود مباحثه كرد و مبهوتش نمود (فَبُهِتَ الَّذى كَفَرَ). بر اهل بدعت با منطق وارد بشويد تا مردم بفهمند اينها اهل بدعت هستند و دروغ مى گويند. با آنها مباحثه كنيد و محكومشان نماييد. 📚مجموعه آثار ج 16 ص 103 🔸ادامه 👇 @Rahnamye_Behesht