eitaa logo
پرسمان اعتقادی ( شیعه پاسخ )
6.2هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
210 ویدیو
51 فایل
❕بزرگترین مجموعه محتوایی پاسخ به شبهات در فضای مجازی ! 🔶 پاسخگویی توسط اساتید حوزه با سبکی نوین !!! طرح شبهه و سوال : @poorseman
مشاهده در ایتا
دانلود
❔از یک روحانی شنیدم که در جریان سجده شیطان بر حضرت آدم خداوند به او گفته که آیا از اهل بودی که بر آدم سجده نکردی ❕مگر اهل بیت اون موقع بودن و اساسا این حرف مستنده ❗️ 💠💠 👌خداوند جریان سجده نکردن را چنین نقل می کنند ؛ « فَسَجَدَ الْمَلائِكَةُ كُلُّهُمْ أَجْمَعُونَ _ إِلاَّ إِبْلِيسَ اسْتَكْبَرَ وَ كانَ مِنَ الْكافِرِينَ _ قالَ يا إِبْلِيسُ ما مَنَعَكَ أَنْ تَسْجُدَ لِما خَلَقْتُ بِيَدَيَّ أَسْتَكْبَرْتَ أَمْ كُنْتَ مِنَ الْعالِينَ » 🔹« در آن هنگام همه فرشتگان سجده كردند - جز ابليس كه تكبر ورزيد و از كافران بود - گفت اى ابليس چه چيز مانع تو از سجده كردن بر مخلوقى كه با قدرت خود او را آفريدم گرديد؟ آيا تكبر كردى، يا از بودی » ( ص 73_75) 👌کلمه « عالین » در آیه « أَسْتَكْبَرْتَ أَمْ كُنْتَ مِنَ الْعالِينَ » دو ظاهری و باطنی دارد . ❕معنای ظاهری آن می شود که خداوند خطاب به ابلیس عرضه داشت که آيا تكبر ورزيدى، يا از آن بودى كه فرمان سجود به تو داده شود (أَسْتَكْبَرْتَ أَمْ كُنْتَ مِنَ الْعالِينَ). 👌بدون شك احدى نمى تواند ادعا كند كه قدر و منزلتش ما فوق اين است كه براى خدا كند (يا براى آدم به فرمان خدا) ، بنا بر اين تنها راهى كه باقى مى ماند همان احتمال دوم يعنى تكبر است. 📚تفسیر نمونه ج 19 ص 338 ❕معنای باطنی « » آن است که خداوند از ابلیس سوال می کند که آیا تکبر ورزیدی یا از برترین هایی بودی که اصلا مامور به کردن نبودند . 🔸روایتی که در رابطه با تفسیر این آیه وارد ، مقصود آیه را بیشتر روشن می کند . ❕«ابو سعيد خدرى از پیامبر گرامی پرسيد از تفسير قول خدا كه به ابليس فرمود أَسْتَكْبَرْتَ أَمْ كُنْتَ مِنَ الْعالِينَ » «آيا تكبر كردى از سجده كردن آدم يا از عالين بودى»، گفت: كيستند آنها كه از ملائكه؟ 👌رسول خدا فرمود: منم و على و فاطمه و حسن و حسين ( و سایر امامان ) ما در سراپرده عرش بوديم خدا را تسبيح مى كرديم، ملائكه به تسبيح ما خدا را تسبيح مى كردند پيش از آنكه حق تعالى آدم را خلق كند به دو هزار سال، پس چون آدم را خلق كرد امر كرد ملائكه را كه او را سجده كنند، ( و ما را امر نكرد به سجده ) و ملائكه همگى سجده كردند مگر شيطان، پس حق تعالى فرمود تكبر كردى يا از بلند مرتبه گان بودى؟ يعنى اين پنج كس كه نام ايشان بر عرش نوشته شده است ( و سایر امامان )» 📚فضائل الشیعه ص 8 _ البرهان فی تفسیر القرآن ج 4 ص 683_ بحار الانوار ج 26 ص 346 ❕روایات فوق اشاره دارد به خلقت ( نه جسمانی ) اهل بیت علیهم السلام که خداوند نور وجودی آنها را در ابتدای خلقت عالم خلق کرده بود ، در گذشته بیشتر حول خلقت نورانی آنان بحث کرده ایم ؛ 👇 💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/7893 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman
🤔 ❔یکی از کانال های ضد دین شبهه کرده که اگر بنابر گفته آخوندها امام علی مخالف فتوحات خلفا و فتح ایران بوده پس چرا تو جنگ با ایران به عمر مشورت داد و گفت که خداوند اسلام را پیروز می کند ❗️این مطلب تو نهج البلاغه آمده است ❕❕ 💠💠 👌ما نخست سوال می کنیم که اگر امیر مومنان علیه السلام موافق فتوحات خود سرانه خلفا بود چرا در هیچ یک از آنها شرکت نکرد ؟ نقش تعیین کننده امیر مومنان علیه السلام در نبرد های عصر پیامبر همچون بدر و احد و خندق و خیبر و ... از آن حضرت جنگ آوری تمام عیار و ساخته بود . عدم شرکت حضرت در فتوحات و خانه نشینی وی می توانست این پرسش را در اذهان برانگیزد که چرا امیر مومنان با آن همه سابقه درخشان در نبردهای گذشته اکنون که زمان انتشار اسلام در سرزمین غیر مسلمان رسیده بی تفاوت یا خانه نشین باشد ! آیا امیر مومنان با مشرکین را واجب نمی داند یا فتوحات خلفا را مشروع نمی داند که خود را از جنگ ها کنار کشیده و خانه نشینی را اختیار نموده است ❗️ ❔اما با این وجود علی علیه السلام در موارد که موجودیت اسلام به خطر افتاده بود ، با مشورت های خود خطر را از اسلام و مسلمین دور می کرد چنان که خود حضرت فرمود ؛ « «به خدا سوگند هرگز فكر نمي‌كردم و به خاطرم خطور نمي‌كرد كه عرب بعد از پيامبر امر امامت و رهبري را از اهل او بگردانند (و در جاي ديگر قرار دهند و باور نمي‌كردم) آنها آن را از من دور سازند! تنها چيزي كه مرا ناراحت كرد اجتماع مردم اطراف فلان... بود كه با او بيعت كنند. دست بر روي دست گذاردم تا اين كه با چشم خود ديدم گروهي از اسلام بازگشته و مي‌خواهند محمد را نابود سازند. (در اين جا بود) كه ترسيدم اگر اسلام و اهلش را ياري نكنم، شاهد نابودي و شكاف در اسلام باشم كه مصيبت آن براي من از رها ساختن خلافت و حكومت بر شما بزرگ‌تر بود؛ چرا كه اين بهره دوران كوتاه زندگي دنيا است كه زايل و تمام مي‌شود. همان طور كه «سراب» تمام مي‌شود و يا همچون ابرهايي كه از هم مي‌پاشند. پس براي دفع اين حوادث به پا خاستم تا باطل از ميان رفت و نابود شد و دين پا برجا و محكم گرديد». 📚نهج البلاغه نامه 62 👌امیر مومنان در نبرد با ایرانیان به عمر داد زیرا اگر این مشاوره نبود ، احتمال نابودی اسلام و مسلمین می رفت و بر اساس سوء تدبیر خلیفه دوم اصل و اساس جامعه اسلامی در معرض قرار داشت که از جمله این مشورت ها در نبرد نهاوند بود . ❕جنگ نهاوند از خطرناک ترین جنگ های صدر اسلام بود زیرا لشکر شکست خورده ایران برای شکست های گذشته خود لشکری متشکل از 150 هزار نفر از سراسر ایران تشکیل داد تا این بار نه تنها مسلمانان را در کوفه شکست دهند ، بلکه تمام کشور اسلامی را تصرف و اساس اسلام را در معرض قرار دهند . 📚الکامل فی التاریخ ج 2 ص 412 _ الفتوح ج 2 ص 290 👌وقتی عمر بن خطاب از جریان آگاه شد لرزه بر اندامش افتاد چنان که از شدت ترس و ناراحتی صدای بر هم خوردن را مسلمین می شنیدند . 📚الفتوح ج 2 ص 290 ❕«عمر» تصميم گرفت شخصا با نيروهاى عجم در رو به رو شود، از صحابه مشورت خواست. «طلحه» و «عثمان» پيش قدم شدند و نظر خود را گفتند، ولى «عمر» از امير مؤمنان على عليه السّلام تقاضاى اظهار نظر كرد، حضرت نظر خود را داير بر عدم حضور «عمر» در جنگ طى بيانى مستدل و حساب شده ايراد فرمود ‌. 🔸مرحوم «شيخ مفيد» در «ارشاد» مى گويد ؛ « از جمله امورى كه از امير مؤمنان على عليه السّلام در مورد ارشاد كردن مسلمين به آنچه مصلحتشان در آن است، و از مفاسدى كه اگر ارشاد حضرت عليه السّلام نبود به آن گرفتار مى شدند نقل شده، چيزى است كه «ابو بكر هذلى» آن را بازگو مى كند : ❕گروهى از مردم همدان و رى و اصفهان و دامغان و نهاوند با يكديگر مكاتبه كردند و رسولانى فرستادند و پس از مشورتها به اين نظر رسيدند، كه چون اسلام رهبر نخستين خود (پيامبر اكرم ) را از دست داده و پس از او زمامدارى آمده كه چندان دوام نكرد، و بعد از او ديگرى آمده كه عمرش طولانى شده و به شهرهاى ما حمله نموده است، اگر او را از سرزمين خود بيرون نرانيم ما را رها نخواهد كرد. خبر اتّحاد ايرانيان در مبارزه در برابر لشكر اسلام به عمر رسيد و او بيمناك شد، به مسجد آمد و جريان را با در ميان گذاشت، هر كسى چيزى گفت، ولى امير مؤمنان على عليه السّلام آخرين سخن را در اين زمينه ايراد كرد و خليفه را به آنچه را صلاح اسلام و مسلمين بود فراخوانده. ❕ «شيخ مفيد» در پايان اين نقل مى گويد «بنگريد! چگونه امام عليه السّلام در چنين موقعيت حسّاسى رأى را بيان فرمود و مسلمين را نجات داد». 📚ارشاد مفيد، صفحه 120 با كمى تلخيص. 🔸ادامه 👇 @Rahnamye_Behesht
🤔 ❔رفع يك توهم نزد شيعيان در معناى لفظ شهيد توسط آيت الله العظمى كمال حيدرى ❗️روافض براى اثبات شهادت حضرت فاطمه عليها السلام به روايت كلينى استناد ميكنند در حاليكه لفظ شهيدة در آن روايت به معناى شهيد نيست بلكه به معناى شهيد گواه است آيت الله كمال حيدرى استاد حوزه علميه قم ميگوید : شیعیان به خاطر مسائل سياسى معناى روايت را تغيير دادن و گفتن كه روايت كلينى به معناى شهيد مقتول است لازم به ذكر است كمال حيدرى منكر اصل واقعه شهادت نيست ❗️❗️ 💠💠 👌از جمله روایاتی که به وضوح شهادت فاطمه صدیقه سلام الله علیها را اثبات می کند ، نص امام کاظم علیه السلام است که فرمود ؛ « فاطمه صدیقه و شهیده است » 📚الکافی ج 1 ص 458 ❗️متبادر از معنای لفظ « شهید » « مقتول فی سبیل الله » می باشد و این لفظ در مورد کسانی به کار می رود که در راه خدا شده باشند . 🔸جوهری در صحاح خود می نویسد ؛ « الشهید ؛ القتیل فی سبیل الله » « شهید به معنای کشته شده در راه خدا است » 📚الصحاح ج 2 ص 494 🔸همین معنا برای شهید ، در سایر کتب لغت نیز آمده است ؛ 📚المحکم و المحیط الاعظم ج 4 ص 182 _ المخصص ج 6 ص 119 _ اساس البلاغه ص 341 _ شمس العلوم ج 6 ص 3566 _ لسان العرب ج 3 ص 242 و ... ❕البته ریشه لغوی « شهید » از « شهد » به معنای شاهد و گواه است و میان این دو معنا دو گانگی نیست . به شده در راه خداوند ، شهید می گویند زیرا چنین کسی به وسیله عمل و کشته شدن در راه اهداف پاک ، بر حق و حقیقت گواهی می دهد و شاهد است . 📚لغات در تفسیر نمونه ص 320 🔸یا از این حیث که خداوند و فرشتگان برای او گواهی و شهادت می دهند که بهشت برای اوست ، یا کشته شده در راه خداوند متصف می شود به حیات برزخی به گونه ای که همیشه حاضر و گواه است و نمی میرد ، یا چنین کسی خودش به نعمت های بهشتی شهادت می دهد و گواه است ؛ 📚شرح الکافی ،مازندرانی ، ج 7 ص 208 👌بنابراین میان شهید به مقتول فی سبیل الله و گواه و شاهد ، دوگانگی نیست که ما بگوییم ، لفظ شهید در مورد حضرت زهرا به معنای گواه و شاهد است ، نه مقتول فی سبیل الله . 🔸لذا می بینیم که شارحین کتاب شریف کافی نیز ، از لفظ شهیده برای فاطمه زهرا سلام الله علیها ،مفهوم کشته شده در راه خداوند را فهمیده اند . ❕مجلسی اول می نویسد ؛ « به فاطمه زهرا شهیده گفته شده است ، زیرا نزد شیعه متواتر است از ائمه اهل بیت که عمر بر شکم آن حضرت زد به شرکت و همراهی قنفذ و فرزندی که حضرت المرسلین او را نامیده بود ساقط شد و آن حضرت بیمار شد و از دنیا با اعلی علیین رحلت فرمودند » 📚لوامع صاحبقرانی ج 8 ص 507 👌و باز می نویسد ؛ « به فاطمه شهیده اطلاق شده است ، شهادت او به خاطر ضربه عمر بر شکمش بود ، در آن هنگام که می خواستند از امیر المومنین برای ابوبکر بیعت بگیرند و این حکایت نزد عامه و خاصه است و مفصلا در کتاب سلیم بن قیس ذکر شده است و با ضربه عمر ، محسن را فاطمه سلام الله علیها سقط کرد » 📚روضه المتقین ج 5 ص 342 🔸مولی صالح مازندرانی نیز می نویسد ؛ « فاطمه شهیده است زیرا او را به وسیله ضربه بر شکمش در حالی که حامله بود و فرزندش را سقط کرد کشتند و به سبب همین ضربه از دنیا رفت » 📚شرح الکافی ، مازندرانی ج 7 ص 207 🔸علامه مجلسی ( مجلسی دوم ) نیز می نویسد ؛ « خبر کافی که می گوید فاطمه شهیده است ، دلالت می کند که فاطمه شهیده و مقتول فی سبیل الله است ، و سبب آن هم این بود که زمانی که اراده غصب خلافت را کردند و اکثر مردم ( را به بیعت وادار کردند ) و آنان بیعت کردند ، برای بیعت به نزد امیر مومنان آمدند ، علی علیه السلام از بیعت ابا کرد ،عمر با آتش به در خانه علی آمد تا خانه را بر سر اهل آتش بزند و به زور داخل خانه شوند ، فاطمه در مقابل درب مانع آنان شد ، قنفذ غلام عمر درب را به شکم فاطمه کوبید و پهلوی فاطمه را بشکست و فرزندش به نام محسن را سقط کرد و به خاطر این جریان مریض شد و به خاطر همین مرض از دنیا رفت » 📚مراه العقول ج 5 ص 318 🔸 👇