eitaa logo
پرسمان اعتقادی ( شیعه پاسخ )
5.7هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
173 ویدیو
37 فایل
❕بزرگترین مجموعه محتوایی پاسخ به شبهات در فضای مجازی ! 🔶 پاسخگویی توسط اساتید حوزه با سبکی نوین !!! 👈وابسته به موسسه بقیه الله الاعظم ارواحناه فداه طرح شبهه و سوال : @poorseman سایت ipasookh.ir تمام کانالهای ما : https://yek.link/ipasookh
مشاهده در ایتا
دانلود
🤔 ❔چرا 3 معصوم شیعه که علم غیب داشتند و ولایت تکوینی داشتند فاطمه را شفا ندادند ؟ مگر قدرت ندارند و شما را شفا نمی دهند ❗️چرا برای خودشان کاری نکردند ❕❕ 💠💠 ❕در این که امامان گرامی ما دارای قدرت خارق العاده در عالم هستند و می توانند چه در حال حیات و چه بعد از ممات ، در عالم تکوین تصرفاتی بکنند ، شکی در آن نیست چنان که امام علیه السلام فرمود ؛ «اسم اعظم خدا دارای هفتاد و سه حرف است .نزد آصف بن برخیا وصی سلیمان تنها یک حرف بود که توانست تخت بلقیس را در یک چشم به هم زدن از فاصله دور حاضر کند و نزد ما اهل بیت هفتاد و دو حرف از آن حروف است ( وقدرت ما بی شک قابل مقایسه با آصف نیست) و یک حرف را خداوند به ما تعلیم نداده است و اختصاص به خودش دارد» 📚بحار الانوار ج27 ص25 💠جهت آگاهی بیشتر در مورد قدرت امامان علیهم السلام دو نمایه زیر را مطالعه کنید ؛ 🔰https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/1744 🔰https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/1745 👌اما باید توجه داشت که امامان گرامی ما مامور هستند که طبق اسباب و روال عادی ، زندگی کنند و جز در موارد محدودی آن هم به اذن الهی ، از خود استفاده نکنند . 🔷امام کاظم علیه السلام فرمود ؛ « خداوند قلوب امامان را محل اراده و خواست خودش قرار داده است . هر زمان خداوند چیزی را بخواهد آنان هم می خواهند و بدون اذن خداوند کاری نمی کنند» 📚بحار الانوار ج5 ص114 👌اگر امامان گرامی ، مشکلات و های خود را از طریق علم غیب و قدرت غیبی حل کنند دیگر نمی توانند اسوه و الگوی باشند. ❕اگر پیامبر تمام امورش را از طریق علم غیب و آگاهی های غیبی پیش می برد آیا می توانست به مردم درس و بردباری و ایثار و از خود گذشتگی در راه حق را بیاموزد؟ ❔ایا اگر امام حسین مشکل کربلا را با آگاهی حل می کرد می توانست به مردم درس آزادگی و و بردباری و امر به معروف و نهی از منکر و ... را بدهد؟ 👌چون امامان مردم هستند خداوند به آنان اجازه استفاده از علم غیب و قدرت غیبی را جز در مواردی که اثبات امامتشان منوط به آن است نداده است اگر چه آنان آگاهی و قدرت ، غیبی را دارند اما موظف به استفاده از آن نیستند. 🔷اهل بیت علیهم السلام مطیع خداوند بودند وقتی خداوند به آنان اجازه استفاده از قدرت غیبی نداده است آنان نیز از قدرت غیبی استفاده نمی کردند. 🔷آنان وظیفه داشتند تا در زندگی اجتماعی خود همانند انسان های رفتار کنند وجز در موارد محدودی از علم باطنی و قدرت خود استفاده نکنند و به زندگی عادی با مردم بپردازند تا نظام اجتماعی بر هم نخورد، چنان که پیامبر وامامان منافقان را به خوبی می شناختند ومی دانستند که ایمان واقعی ندارند ولی هرگز از علم غیب خود درباره آنان استفاده نکردند ودر معاشرت، ازدواج ودیگر احکام با آنان مانند سایر مسلمانان رفتار می کردند . 🔶پیامبر فرمود: «من بین شما با بینات و قسم حکم می کنم ( و از طریق علم غیب حکم نمی کنم) .ممکن است برخی شما در بینه آوردن زیرک تر از دیگری باشد و من به نفعش در مال برادرش حکم کنم اما او بداند که آن مال ناحق برای او قطعه ای از جهنم خواهد بود» 📚الکافی ج7 ص414 _ معانی الاخبار ص279 ❕بنابراین این که مثلا علی علیه السلام از قدرت غیبی برای شفای فاطمه سلام الله علیها ، استفاده نکرد هم ریشه در همین نکته ای دارد که بازگو کردیم . به عنوان مثال ، از نظر قرآن پیامبر گرامی نیز دارای قدرت فوق العاده بود. معراج، شق القمر و دیگر معجزات و کرامات او که در کتابهای حدیث به صورت متواتر نقل شده بر این مطلب گواه اند. ❕اما با این قدرت فوق العاده دندانش در جنگ احد شکست، چهره اش خونین شد، در جنگ خندق از گرسنگی سنگ بر شکم می بست و... چرا پیامبر با آن قدرت فوق العاده با این همه مشکل مواجه شد؟ 👌پاسخ همه یک جمله است وآن اینکه انبیا و امامان از طریق روش های عادی به تبلیغ می پردازند و با دشمنان می جنگند و تنها در موارد خاص که اثبات نبوت یا امامت نیز به اعمال قدرت فوق العاده داشته ویا وضعیت ایجاب می کرد که از نیروی غیبی کمک بگیرند چنین می کردند . ❗امامان گرامی ، الگوی جامعه هستند ومردم باید ببینند که آنان چگونه با مشکلات مواجهه می شوند و استقامت می کنند تا مردم از آنان درس صبر و ایثار و ... را فرا بگیرند ، روی این جهت خداوند به آنان اجازه استفاده از قدرت غیبی در هر امر و مشکلی را نداده است و آنان نیز طبق فرمان خداوند عمل می کنند . @Rahnamye_Behesht
❔چرا آیت‌الله خمینی، علی خامنه‌ای و مراجع تقلید بر خلاف دستور صریح خداوند عمل کرده و می‌کنند؟ مگر خداوند در قرآن، «سرزمین » را به قوم موسی (ع) و یهودیان وعده نداده است ❗️❗️ 💠💠 👌پرسش مطرح شده ناظر به این آیه است که می فرماید ؛ «يا قَوْمِ ادْخُلُوا الْأَرْضَ الْمُقَدَّسَةَ الَّتِي كَتَبَ اللَّهُ لَكُمْ وَ لا تَرْتَدُّوا عَلى أَدْبارِكُمْ فَتَنْقَلِبُوا خاسِرِين » « ( موسی به بنی اسرائیل گفت ) اى قوم ؛به سرزمين مقدسى كه خداوند براى شما مقرر داشته وارد شويد و به سر خود باز نگرديد (و عقب نشينى نكنيد) كه زيانكار خواهيد شد.» 🔰مائده 21 ❕در اينكه ارض مقدسة كه در آيه فوق به آن اشاره شده چه نقطه اى است، مفسران گفتگو بسيار كرده اند بعضى آن را سرزمين بيت المقدس و بعضى شام و بعضى ديگر اردن يا فلسطين يا سرزمين طور، مى دانند، اما بعيد نيست كه منظور از سرزمين مقدس تمام منطقه شامات باشد كه با همه اين احتمالات سازگار است، زيرا اين منطقه به گواهى تاريخ مهد پيامبران الهى و سرزمين ظهور اديان بزرگ، و در طول تاريخ مدتها مركز توحيد و خداپرستى و نشر تعليمات انبياء بوده و به مين جهت نام سرزمين مقدس براى آن انتخاب شده است اگر چه گاهى به خصوص منطقه بيت المقدس نيز اين نام اطلاق ميشود. 📚تفسیر نمونه ج 4 ص 338 👌البته در نقلی از ابن عباس آمده است که منظور از ارض مقدسه است که خداوند آن سرزمین را به خاطر وجود یعقوب و اسحاق و یوسف علیهم السلام مقدس گردانیده بود . 📚بحار الانوار ج 13 ص 178 1⃣ادعا آن است که سرزمین فلسطین طبق تصریح قرآن به یهودیان اختصاص و مالکیت دارد و سخن از غصب فلسطین توسط یهودیان و اسرائیل ادعایی باطل و بی اساس است. 🔰این سخن و این ادعا صحیح نیست زیرا منظور از کتب لکم ( برای شما نوشته شده است ) در آیه فوق ، حق سکونت است نه مالکیت چرا که بنی اسرائیل پس از خروج از مصر و شکست دادن فرعون ، به دنبال جا و مکانی برای خود بودند که خداوند اجازه استقرار آنها را در سرزمین فلسطین صادر نمود . ❕در تفسیر المیزان آمده است ؛ « از ظاهر آيات بر مى آيد كه مراد از اين جمله اين است كه خداى تعالى سكنى گزيدن شما بنى اسرائيل در سرزمين مقدس را مقدر فرموده است » 📚ترجمه تفسیر المیزان ج 5 ص 469 👌بنی اسرائیل در برابر دستور خداوند برای ورود به فلسطین تمرد کردند و خطاب به گفتند ؛ « گفتند اى موسى در آن (سرزمين) جمعيتى ستمگرند و ما هرگز وارد آن نمى شويم تا آنها خارج شوند، اگر آنها از آن خارج شوند ما وارد خواهيم شد _ دو نفر از مردانى كه از خدا مى ترسيدند و خداوند به آنها نعمت (عقل و ايمان و شهامت) داده بود گفتند شما وارد دروازه شهر آنان شويد هنگامى كه وارد شديد پيروز خواهيد شد و بر خدا توكل كنيد اگر ايمان داريد._ (بنى اسرائيل) گفتند اى موسى تا آنها در آنجا هستند ما هرگز وارد آن نخواهيم شد، تو و پروردگارت برويد و (با آنان) جنگ كنيد، ما همين جا نشسته ايم _ (موسى) گفت پروردگارا! من تنها اختيار خودم و برادرم را دارم، ميان من و اين جمعيت گنهكار جدايى بيفكن _ خداوند (به موسى) فرمود: اين سرزمين تا چهل سال بر آنها ممنوع است (و به آن نخواهند رسيد) پيوسته در زمين سرگردان خواهند بود و در باره (سرنوشت) اين جمعيت گنهكار غمگين مباش » 🔰مائده 22_26 👌بنی اسرائیل در برابر دستور خداوند تمرد کردند و خداوند نیز آنان را چهل سال آواره ها گردانید و اراده مقدر شده خود را برای سکونت بنی اسرائیل در فلسطین تغییر داد چنان که امام صادق علیه السلام فرمود ؛ « خداوند در ابتدا دخول و سکونت در سرزمین مقدس را برای بنی اسرائیل مقدر نموده بود که با تمرد آنان ، این اراده را نمود ( و آنان را آواره بیابان گرداند ) » 📚البرهان فی تفسیر القرآن ج 2 ص 268 _ تفسیر عیاشی ج 1 ص 340 ❕بنابراین سرزمین فلسطین که در آغاز یهود دعوت به ورود به آن شد پس از تمرد ، از حوزه اراده الهی خارج شد و دیگر به عنوان سرزمینی که سکونت در آن برای آنان مقدر شده ملحوظ نشد ، با این حال آیا معنا دارد که همچنان یهود مدعی باشد که فلسطین به عنوان سرزمین آنها باشد ❕ 👌در تفسیر نمونه چنین آمده است ؛ « از جمله كَتَبَ اللَّهُ لَكُمْ استفاده ميشود كه خداوند چنين داشته بود كه بنى اسرائيل در اين سرزمين مقدس به آرامش و رفاه زندگى كنند مشروط به اينكه آن را از لوث شرك و بت پرستى پاك سازند و خودشان نيز از تعليمات انبيا منحرف نشوند ، اما اگر اين دستور را بكار نبندند زيانهاى سنگينى دامان آنها را خواهد گرفت...البته اين تقدير مشروط بشرائطى بود كه آنها انجام ندادند ( که چون شرائطش را رعایت نکردند ، تقدیر الهی برای آنان تغییر کرد و بیابان شدند )» 📚تفسیر نمونه ج 4 ص 338 💠ادامه پاسخ 👇👇👇
👌ادامه 👇👇👇 2⃣اگر مراد از آیه فوق سکونت دائمی یهود در فلسطین است چگونه در آیات دیگری تاکید شده است که در پی یهود خداوند آنان را دوبار از سرزمین خود بیرون ساخت ❕ 👌می فرماید ؛ « ما به بنى اسرائيل در كتاب (تورات) اعلام كرديم كه دو بار در زمين فساد خواهيد كرد، و برترى جويى بزرگى خواهيد نمود. هنگامى كه نخستين وعده فرا رسد مردانى پيكار جو را بر شما مى‏ فرستيم (تا سخت شما را در هم كوبند حتى براى بدست آوردن مجرمان) خانه ‏ها را جستجو مى‏ كنند، و اين وعده‏ اى است قطعى... و هنگامى كه وعده دوم فرا رسد (آن چنان دشمن بر شما سخت خواهد گرفت كه) آثار غم و اندوه در صورتهايتان ظاهر مى‏ شود و داخل مسجد (اقصى) مى ‏شوند، همانگونه كه در دفعه اول وارد شدند، و آنچه را زير سلطه خود مى ‏گيرند درهم مى‏ كوبند » 🔹اسراء 4_7 👌آنچه از تاريخ بنى اسرائيل استفاده مى‏ شود اين است كه نخستين كسى كه بر آنها هجوم آورد و بيت المقدس را كرد، بخت‏ النصر پادشاه بابل بود، و هفتاد سال بيت المقدس به همان حال باقى ماند، تا يهود قيام كردند و آن را نوسازى نمودند، دومين كسى كه بر آنها هجوم برد قيصر روم اسپيانوس بود كه وزيرش" طرطوز" را مامور اين كار كرد، او به تخريب بيت المقدس و تضعيف و قتل بنى اسرائيل كمر بست، و اين حدود سال قبل از ميلاد بود. 👌بنا بر اين ممكن است دو حادثه ‏اى كه قرآن به آن اشاره مى‏ كند همان باشد كه در تاريخ بنى اسرائيل نيز آمده است، زيرا حوادث ديگر در تاريخ بنى اسرائيل آن چنان شديد نبود كه آنها را به كلى از هم متلاشى كند، ولى حمله بخت ‏النصر، قدرت و شوكت آنها را به كلى درهم كوبيد، اين تا زمان" كورش" ادامه داشت، و پس از آن بنى اسرائيل مجددا به قدرت رسيدند و اين وضع ادامه داشت تا بار ديگر قيصر روم بر آنها هجوم برد و حكومتشان را متلاشى كرد و اين دربدرى هم چنان ادامه يافت تا در اين اواخر كه به كمك قدرتهاى جهانخوار و استعمارگر براى خود دست و پا كردند . 📚المیزان ج 13 ص 46 3⃣از سوی دیگر از آیات قرآن استفاده می شود که یهودیان به خاطر طغیان های فراوان و نادیده گرفتن تعالیم تا روز قیامت مطرود خداوند هستند چنان که می فرماید ؛ « و يهود گفتند دست خدا به زنجير بسته است، دستهايشان بسته باد و بخاطر اين سخن از رحمت (الهى) دور شوند ، بلكه هر دو دست (قدرت) او گشاده است هر گونه بخواهد مى ‏بخشد، و اين آيات كه بر تو از طرف نازل شده بر طغيان و كفر بسيارى از آنها مى ‏افزايد، و در ميان آنها عداوت و دشمنى تا روز قيامت افكنديم، و هر زمان آتش جنگى افروختند آن را خداوند خاموش ساخت و براى فساد در زمين تلاش مى ‏كنند و خداوند مفسدان را دوست ندارد » 🔰مائده 64 👌با این حال چگونه می توان گفت خداوند تا روز قیامت مالکیت یهودیان بر فلسطین را امضاء کرده است تا آنان با آرامش و در آن زندگی کنند ؟ 4⃣و نکته پایانی این که تنها معیار شرافت در نزد خداوند تقوا و پارسایی است نه یهودی و مسیحی بودن چنان که می فرماید ؛ « اى مردم ، ما شما را از يك مرد و زن آفريديم، و تيره ‏ها و قبيله‏ ها قرار داديم، تا يكديگر را بشناسيد، ولى گرامى‏ ترين شما نزد خداوند با تقواترين شماست » 🔰حجرات 13 ❔با این حال چگونه می توان گفت خداوند جهت رفاه یهودیان ، فلسطین را به مالکیت آنها تا روز قیامت درآورده است ، به صرف آنکه آنها یهودی و یهودی هستند ❕ http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman
🤔 ❔آیا بیت المقدس و مسجد برای شیعه مکانی مقدس تلقی می شود ❕وهابیت می گوید مسجد الاقصی برای شیعه ندارد و تنها بابت انگیزه های سیاسی بحث آن را مطرح می کند ❗️ 💠💠 👌بیت و مسجد نزد شیعه مکانی با شرافت و پر اهمیت تلقی می شود ٬ زیرا گذشته از آنکه اول مسلمین بوده است ؛ 📚 الشیعه ج4 ص297 🔷 گاه پیامبر گرامی نیز بوده است چنان که قرآن می فرماید ؛ « پاک و منزه است خدایی که بنده اش را در یک شب از مسجد الحرام به مسجد که گرداگردش را پر برکت ساختیم برد تا آیات خود را به او نشان دهیم ، او شنوا و بیناست » 🗯 1 🔶امام علیه السلام فرمود ؛ « مساجد ( شریف و پر اهمیت ) چهار مسجد است ؛ مسجد الحرام و مسجد رسول الله و مسجد بیت و مسجد کوفه که نماز واجب خواندن در آنها ثواب یک را دارد و نماز مستحب خواندن در آنها ثواب یک را دارد » 📚 ج1 ص229 👌 علیه السلام نیز فرمود ؛ « یک نماز در بیت المقدس خواندن برابری می کند با رکعت نماز و ثواب هزار رکعت را دارد » 📚 الانوار ج99 ص270 🔷و ؛ « چهار مکان از های بهشتی دنیا هستند ؛ مسجد الحرام و مسجد النبی و مسجد بیت و مسجد کوفه » 📚امالی ص369 ❕بنابراین این سخن و ادعا که بیت المقدس و مسجد الاقصی نزد شیعه مکانی و با تلقی نمی شود ، به هیچ عنوان قابل قبول نمی باشد . @Rahnamye_Behesht
👌پاسخ اشکال معاند به چرایی این که روایات توصیه کرده است که پوشش شلوار به حالت نشسته صورت گیرد نه ایستاده را در ذیل بخوانید ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2441
👌پاسخ پرسش کاربر به چرایی حق بودن مذهب اهل بیت علیهم السلام را در ذیل بخوانید ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2442 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2443
🤔 ❔پيامبر اسلام بسيار ثروتمند بود و در اسطبلش ١٤ اسب داشت و همچنين ١٤ همسر در يك زمان. اينها اعترافات يكى از بزرگترين مراجع حال حاضر شيعه، علامه سيد كمال حيدرى ميباشد. بعد عده اى آخوند شياد و زالوصفت از فقر و ندارى محمد و نداشتن غذا براى شام و افطار حرف ميزنند و عرعرشان تا آسمان ميرود. علامه حيدرى ميگويد: كسى كه ١٤ زن دارد براى خورد و خوراكشان حتما پول و ثروت داشته است، و اين حرف ايشان كاملا منطقى است. لابد حيدرى هم ادمين كانال ما است ❗️❗️ 💠💠 👌زندگی ساده و ابتدایی پیامبر گرامی اسلام ، مساله ای نیست که فهمیدن و درک آن سخت و پیچیده باشد ، و آنچه شبهه افکن مطرح کرد ، کذبی بیش نیست . 🔸 جهت اطلاع توجه کنید ؛ ❕در نقلی آمده است ؛ « رسول خدا وقتى از دنيا رفت نه درهمى از خود باقى گذاشت و نه دينارى و نه بنده‏ اى و نه كنيزى و نه هيچ چيز ديگرى، به‏ جز استر سفيدش كه بر آن سوار مى‏شد و جن گ‏افزارش و زمينى كه آن را براى در راه ماندگان صدقه قرار داد.» 📚الترغیب و الترهیب ج 4 ص 204 ❕امام باقر عليه السلام فرمود ؛ « رسول خدا نه دينارى به ارث گذاشت و نه درهمى و نه بنده ‏اى و نه كنيزى و نه گوسفندى و نه شترى. زمانى كه درگذشت زره او در گرو يكى از يهوديان مدينه بود كه در قبال قرض كردن بيست صاع جو براى خرجى خانواده ‏اش، آن را نزد وى به گرو گذاشته بود. » 📚قرب الاسناد ، ص 91 ❕امام صادق عليه السلام فرمود ؛ « رسول خدا در حالى از دنيا رفت كه بدهكار بود » 📚الکافی ج 5 ص 93 ❕در نقل دیگری آمده است ؛ « چون پيامبر نشست، حصير بر پهلوى حضرت ردّ انداخته بود. عمر گفت: البته من گواهى مى‏ دهم كه تو رسول خدا هستى و نزد خدا بيش از قيصر و خسرو گرامى و محترم مى ‏باشى، اما آن دو از چنان دنيايى برخوردارند و شما روى حصيرى مى‏ خوابى كه بر پهلويت ردّ انداخته است؟ پيامبر فرمود: آيا راضى نيستى كه دنيا براى آنان باشد و آخرت از آنِ ما؟! » 📚میزان الحکمه ج 12 ص 112 ❕امام رضا عليه السّلام فرمود ؛ « فرشته ای به نزد رسول خدا آمد و گفت: پروردگارت سلام مى‏ رساند و مى‏ گويد كه اگر مى‏ خواهى همه صحراى مكه را از براى تو طلا مى‏ كنم؛ پس حضرت سر بسوى آسمان بلند كرد و گفت: پروردگارا! مى‏ خواهم يك روز سير باشم و تو را حمد كنم و يك روز گرسنه باشم و از تو سؤال كنم » 📚عيون اخبار الرضا ج 2 ص 30 ❕و فرمود ؛ « رسول خدا سه روز از نان گندم سير نشد تا به رحمت الهى واصل شد » 📚دلائل النبوه ج 1 ص 339 ❕«روزى حضرت رسول به نزد امّ سلمه آمد، امّ سلمه پاره نانى به نزد آن حضرت آورد، فرمود كه: مگر نان خورش ندارى؟ گفت: بغير از سركه چيزى ندارم. فرمود كه: نيكو نان خورشى است سركه، خانه‏ اى كه سركه در آن هست از نان خورش‏ خالى نيست » 📚الكافى ج 6 ص 329 🔸ادامه 👇
🔸 ادامه 👇 👌و فرمود ؛ « اگر می ترسى كه شوق دنيا بر تو غالب گردد، به يادآور زندگانى رسول خدا را كه قوت آن جناب نان جو بود و حلواى او خرما بود و آتش افروزش سعف خرما بود اگر به دستش مى ‏آمد » 📚امالی صدوق ص 341 ❕ابن عباس می گوید ؛ « شبها، پى در پى بر رسول خدا مى‏ گذشت و حضرتش، گرسنه به سر مى‏ برد و خانواده ‏اش، غذا و خوراكى نداشتند و حداكثر نان آنها، نان جوين بود » 📚سنن ترمذی ج 2 ص 57 ❕ «ابو طلحه» می گوید ؛ « هنگامى كه از گرسنگى به پيغمبر اكرم شكايت برديم، هر يك از ما از شدت گرسنگى، سنگى به شكمهاى خود آويخته بوديم و پيغمبر اكرم كه از ما گرسنه‏ تر بود، دو عدد سنگ به شكم مباركش آويخته بود » 📚همان ، ص 59 ❕انس می گوید ؛ « روزى چند گرده نان جو و مقدارى روغن بو گرفته تهيه كرده حضور رسول خدا بردم و اين در حالى بود كه رسول خدا زره‏ اش را در مدينه نزد يك يهودى گرو گذاشته و از پول آن، براى خانواده‏ اش جو خريده بود، و همان هنگام از آن حضرت شنيدم مى‏ فرمود: شب گذشته را در حالى به سر آوردم كه آل محمد يك صاع گندم و غير گندم (دانه ديگر از قبيل نخود و لوبيا) در اختيار نداشتند. در آن زمان نزد آن حضرت نه همسر نانخور بود. » 📚مسند احمد ج 21 ص 149 ❕ «عايشه» می گوید ؛ « ملاقاتى كه با «عروة»، خواهر زاده ‏ام، داشتم خطاب به او گفتم: سه بار هلال اول ماه را ديديم و بالاخره در ظرف اين دو ماه كه بر ما گذشت، در خانه ‏هاى رسول اكرم آتشى افروخته نشد كه با آن غذائى تهيه كنيم. «عروة» پرسيد: در ظرف اين مدت، از چه غذائى استفاده مى ‏كرديد؟ در پاسخ گفتم: در اين مدت، غذاى خوراكى ما، خرما و آب بود! آرى، در همسايگى رسول خدا گروهى از انصار بودند كه شير از گوسفندان خود مى‏ دوشيدند و آنها را تقديم حضورش مى‏ کردند و آن حضرت از آن شير به ما هم مى‏ نوشاند. » 📚صحیح بخاری ج 10 ص 146 👌جهت آگاهی بیشتر از روایاتی که زهد و ساده زیستی و ناداری پیامبر گرامی را بازگو می کند به سایر کتب شیعه و اهل سنت رجوع کنید ؛ 📚حیاه القلوب ، مجلسی ، ج 3 ص 291 به بعد _ فضائل الخمسه من الصحاح السته ، ج 1 ص 148 به بعد 👌ما اگر چه با تحلیل های حجه الاسلام حیدری در مسائل دینی اختلافاتی داریم و دو تن از مراجع و تنی چند از علمای حوزه قم هم نسبت به کج فهمی و انحراف او نکاتی را بیان داشتند ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2407 ❕اما رویه ایشان چنین است که در درس های خود ، ابتدا اشکالات مستشکل را بیان می کند ، آنگاه خود به پاسخ می پردازد ، آنچه معاند از ایشان نقل کرد هم ظاهرا در مقام نقل قول از دیگری بوده است تا پس از نقل قول ، خودش پاسخ لازم را بدهد . 👌در رابطه با تعداد همسران پیامبر گرامی ، پاسخ گذشته ما را مطالعه فرمایید ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2444 @Rahnamye_Behesht
👌این گونه پاسخ گویی در مورد ازدواج ام کلثوم و عمر توسط حجه الاسلام عالی و انتشار در خبرگزاری حوزه ، اقدامی شایسته نیست ، اگر نووی عالم اهل سنت گفته است که ام کلثوم دختر ابوبکر با عمر ازدواج کرده است ، عینا تصریح کرده است ، ام کلثوم دختر علی علیه السلام هم با عمر ازدواج کرده است ، بنابراین استناد به کلام نووی مفید فایده نیست . پاسخ دقیق تر شبهه را در پاسخ گذشته ما بخوانید ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/1772
🤔 ❔فلسفه نگه داشتن عده چیست ❗️اگر فلسفه آن روشن شدن بارداری است چرا افرادی که عقیم هم هستند باید عده نگه دارند ❕اساسا در مورد عده و فلسفه آن توضیح دهید ❗️❗️ 💠💠 👌عدّه عبارت است از مدت معيّنى كه زن پس از جدايى از شوهر و يا كسى كه به اشتباه با وى آميزش كرده، در حالت انتظار به سر مى‏ برد و تا پايان آن مدت حق اختيار همسرى ديگر ندارد. ❕منشأ جدايى مى‏ تواند يكى از اين امور باشد ؛ ❗️طلاق، فسخ نكاح، فوت شوهر، اتمام مدت عقد و يا بذل آن در ازدواج موقت و زوال اشتباه در آميزش به شبهه. 👌عدّه بر حسب اسباب آن؛ يعنى فوت شوهر يا طلاق؛ نوع ازدواج؛ يعنى دائم يا موقت و حالات مختلف زن از حيث آزاد و كنيز بودن، عادت ماهانه ديدن و نديدن و حامله بودن و نبودن متفاوت است. ❕حكمت عدّه حفظ نسب و پيشگيرى از اختلاط آن، حفظ حرمت ازدواج و احترام شوهر (در عدّه وفات) و نيز دادن فرصت به زوجين براى رجوع به زندگى سابق (در عدّه رجعى) حكمتهاى تشريع عدّه و غايت آن ذكر شده است نه علت آن؛ از اين رو، حكم داير مدار آنها نيست؛ به گونه ‏اى كه عدم آنها مستلزم عدم حكم باشد. بنابر اين، چنانچه- از باب نمونه- علم به حامله نبودن زن داشته باشيم، باز هم عدّه نگه داشتن واجب است. ❕زنانى كه عدّه ندارند ؛ زنى كه با او از قُبُل يا دُبُر آميزش صورت نگرفته است، عدّه ندارد؛ جدايى او به طلاق باشد يا فسخ و بذل يا اتمام مدّت. اما اگر منشأ جدايى فوت شوهر باشد، نگهداشتن عدّه بر او واجب است. به قول مشهور؛ بلكه بر آن ادعاى اجماع شده، دختر نابالغ و زن يائسه عدّه ( طلاق ) ندارند . 📚فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت ، ج 5 ص 350 👌چنانچه گفته شد ، علت واقعى عده بر ما مخفى است و آنچه گفته مى‏ شود از قبيل انعقاد نطفه، حريم زوجيت و...- از حكمت‏هاى آن به شمار مى‏ آيد نه علت ، از اين رو اگر مثلا مرد سال‏ها نيز جدا از زن خود زندگى كند، يا در مسافرت باشد، باز بايد زن عده نگه دارد ، بنابراین به صورت تفصیلی به برخی از حکمت های عده اشاره می شود ؛ 1⃣عده، وسيله ‏اى براى صلح و بازگشت‏ است . گاهى در اثر عوامل مختلف، زمينه روحى به وضعى در مى‏ آيد كه پديد آمدن يك اختلاف جزئى و نزاع كوچك حس انتقام را آن چنان شعله ‏ور مى‏ سازد كه فروغ عقل و وجدان را خاموش مى‏ كند. و غالبا تفرقه‏ هاى خانوادگى در همين حالات رخ مى ‏دهد. اما بسيار مى‏ شود كه اندك مدتى كه از اين كشمكش گذشت زن و مرد به خود آمده پشيمان مى ‏شوند خصوصا از اين جهت كه مى‏ بينند با متلاشى شدن كانون خانواده در مسير ناراحتي هاى گوناگونى قرار خواهند گرفت. اينجاست كه اسلام می گوید زنها بايد مدتى عده نگه دارند و صبر كنند تا اين امواج زودگذر بگذرد و ابرهاى تيره نزاع و دشمنى از آسمان زندگى آنان پراكنده شوند مخصوصا با دستورى كه اسلام در باره خارج نشدن زن از خانه در طول مدت عده داده است حسن تفكر در او برانگيخته مى‏ شود، و در بهبود روابط او با شوهر كاملا مؤثر است و لذا در سوره طلاق آيه 1 مى‏ خوانيم كه ؛ « آنان را از منزلشان خارج نسازيد ... چه مى ‏دانيد شايد خدا گشايشى رساند و صلحى پيش آيد » ❕غالبا به خاطر آوردن لحظات گرم و شيرين قبل از طلاق كافى است كه مهر و صميميت از دست رفته را باز آورد و فروغ ضعيف گشته محبت را تقويت كند. 2⃣عده، وسيله حفظ نسل‏ است ؛ ❕یكى ديگر از فلسفه ‏هاى عده روشن شدن وضع زن از نظر باردارى است‏ ، راست است كه يك بار ديدن عادت ماهانه معمولا دليل بر عدم باردارى زن است ولى گاه ديده شده كه زن در عين باردارى عادت ماهيانه را در آغاز حمل مى‏ بيند از اين رو براى رعايت كامل اين موضوع دستور داده شده كه زن سه بار عادت ماهيانه ببيند و پاك شود تا بطور قطع عدم باردارى از شوهر سابق روشن گردد و بتواند ازدواج مجدد كند. ❕این که امروزه گفته می شود با آزمایش می توان نسب فرزند را مشخص کرد مساله قابل قبولی نیست چرا که این آزمایش ها چنان دقیق نیست به طوری که هیچ خطا و اشتباهی در آن نباشد بلکه خطای انسانی و خطای دستگاهی در آنها است . 📚تفسیر نمونه ج 2 ص 156_ کتاب النکاح ، مکارم شیرازی ،ج 4 ص 51 🔸ادامه 👇
🔸ادامه 👇 3⃣حكمت بهداشتى‏ ؛ ❕بى شك ارتباط جنسى ممكن است زمينه مناسب براى انتقال يا شكل گيرى بيمارى ها و عفونت هاى مختلف فراهم آورد اين احتمال در ارتباطات متعدّد جنسى بيشتر و خطرناكتر است. در اين ميان زن به لحاظ ساختار جسمى و فيزيكى و هم به خاطر فعل و انفعالات طبيعى رحمى قابليت بيشترى براى دريافت، پرورش و انتقال بيمارى ها و عفونت ها دارد. زمان عدّه در حقيقت مى تواند نقش قرنطينه براى رحم زن باشد. شايد حكمت سه بار پاك شدن از حيض براى عدّه‏ نيز اشاره لطيفى به اين نكته باشد. چون از نظر فيزيولوژى حيض نوعى خانه تكانى رحم از سلول هاى مرده و عفونت هاى داخلى و خارجى است و سه بار خانه تكانى در عدّه طلاق محيط كم خطرى را براى ارتباط جنسى جديد و توليد نسل ايجاد مى نمايد. 4⃣حفظ حرمت اعضاء خانواده‏ ؛ ❕حكمت مهمى كه در عدّه طلاق و عدّه وفات نهفته است. حفظ احترام كانون خانواده است، به طورى كه نه تنها زن و شوهر بلكه تمام فرزندان و بستگان و حتى جامعه بايستى حرمت آن را نگه دارند. ازدواج بلافاصله زن بعد از طلاق يا بعد از وفات به نوعى ناديده انگارى عواطف و احساسات حق داران كانون خانواده مانند: شوهر، فرزندان، بستگان و... تلقّى مى شود و چه بسا پيامدهاى تربيتى، عاطفى و روانى جبران ناپذيرى را براى فرزندان و بستگان ايجاد نمايد. ❕همچنين ازدواج سريع زن بعد از طلاق يا وفات شوهر ممكن است زمينه سوء ظن ها و اتهامات مختلف را فراهم آورده و مقدّمه اى بر كينه توزى ها و جرايم ديگر شود. 👌ناگفته پيداست اين ادعا كه شوهر نيز بايستى براى حفظ حرمت خانواده عدّه نگه دارد پذيرفتنى نيست ، چرا كه مرد ، در بسيارى موارد، به لحاظ وظايف مختلف از جمله حضانت و نگهدارى فرزندان و وظايف اجتماعى و همچنين آسيب پذيرى ويژه مرد در مورد سركشى هاى غريزه جنسى، نياز به ازدواج در مرد شديدتر از زن است. ❕مساله رعايت حريم زندگانى زناشويى حتى بعد از مرگ با همسر موضوعى است مورد توجه و لذا هميشه در قبائل مختلف آداب و رسوم گوناگونى براى اين منظور بوده است گر چه گاهى در اين رسوم آن چنان افراط مى‏ كردند كه عملا زنان را در بن‏ بست و اسارت قرار مى‏ دادند و گاهى جنايت آميزترين كارها را در مورد او مرتكب مى ‏شدند به عنوان نمونه ؛ ❕ بعضى از قبائل پس از مرگ شوهر زن را آتش زده و يا بعضى او را با مرد دفن مى‏ كردند، برخى زن را براى هميشه از ازدواج مجدد محروم ساخته و گوشه‏ نشين مى ‏كردند و در پاره‏ اى از قبائل زنها موظف بودند مدتى كنار قبر شوهر زير خيمه سياه و چركين با لباسهاى مندرس و كثيف دور از هر گونه آرايش و زيور و حتى شستشو به سر برده و بدين وضع شب و روز خود را بگذرانند. 📚اسلام و عقائد و آراء بشرى، صفحه 617. ❕اسلام بر تمام اين خرافات و جنايات خط بطلان كشيده و به زنان بيوه اجازه مى ‏دهد بعد از نگاهدارى عده و حفظ حريم زوجيت گذشته اقدام به ازدواج كنند . 📚تفسیر نمونه ج 2 ص 193 👌تمام آنچه گفته شد ، حکمت ها و تحلیل هایی است که از حکم عده استفاده می شود که چنان که اشاره شد ، برخی از موارد آن در مورد برخی از زنان ممکن است مصداق نداشته باشد اما به هر حال ، باز به سخن ابتدایی خود رجوع می کنیم که فلسفه و علت اصلی حکم عده برای ما مجهول و پنهان است و چه زیبا فرمود امام علیه السلام آنجا که بیان داشت ؛ « از آنجایی که می دانیم خداوند حکیم است ، تصدیق می کنم که تمام دستوراتش از روی حکمت و است اگر چه فلسفه آن روشن نباشد » 📚 ج52 ص91 @Rahnamye_Behesht
👌پاسخ پرسش کاربر در مورد خطبه 216 نهج البلاغه که مدعی است علی علیه السلام خود را از اشتباه مصون ندانسته است را در ذیل بخوانید ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2445
👌پاسخ پرسش کاربر در مورد چرایی ارث نرسیدن به فرزندی که قبل از پدر خود از دنیا می رود را در ذیل بخوانید ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2446
🤔: جناب خمینی را دزدیده است. او 12 تا 22 را نامیده در حالیکه واقعی 10 روز اول ماه ذوالحجه است که خداوند در سوره ی فجر به آن قسم یاد نموده است: وَالْفَجْرِ ﴿1﴾ وَلَيَالٍ عَشْرٍ ﴿2) ❗️❗️ 💠💠 👌آنچه مورد نقد قرار گرفته است مربوط می شود به این آیات شریفه که می فرماید ؛ « وَ الْفَجْرِ (1) وَ لَيالٍ عَشْرٍ (2) وَ الشَّفْعِ وَ الْوَتْرِ (3) وَ اللَّيْلِ إِذا يَسْرِ (4) هَلْ فِي ذلِكَ قَسَمٌ لِذِي حِجْرٍ (5) 1- به سپيده دم سوگند.2- و به شبهاى دهگانه.3- و به زوج و فرد.4- و به شب هنگامى كه (به سوى روشنايى روز) حركت مى كند سوگند (كه پروردگارت در كمين ظالمان است).5- آيا در آنچه گفته شد سوگند مهمى براى صاحبان خرد نيست؟ » ( آیات ابتدایی سوره فجر ) ❕فجر در اصل به معنى شكافتن وسيع است، و از آنجا كه نور صبح تاريكى شب را مى شكافد از آن تعبير به" فجر" شده است، و مىدانيم فجر بر دو گونه است" كاذب" و" صادق". 🔸فجر كاذب همان سپيدى است كه در آسمان ظاهر مى شود و آن را تشبيه به دم روباه مى كنند كه نقطه باريك آن در طرف افق است و قاعده مخروط آن در وسط آسمان. 🔸فجر صادق از همان ابتدا در افق گسترش پيدا مى كند، صفا و نورانيت و شفافيت خاصى دارد، مانند يك نهر آب زلال افق مشرق را فرا مى گيرد، و بعد در تمام آسمان گسترده مىشود. ❕فجر صادق اعلام پايان شب، و آغاز روز است، در اين موقع روزه داران بايد امساك كنند، و وقت نماز صبح وارد مى شود. 👌بعضى فجر را در اين آيه به معنى مطلق آن يعنى سپيده صبح تفسير كرده اند كه مسلما يكى از نشانه هاى عظمت خداوند است، نقطه عطفى است در زندگى انسانها و تمام موجودات زمينى، و آغاز نور و پايان گرفتن ظلمت است، آغاز جنبش و حركت موجودات زنده، و پايان يافتن خواب و سكوت است، و به خاطر اين حيات خداوند به آن سوگند ياد كرده. 🔸ولى بعضى آن را به معنى" فجر آغاز محرم" كه آغاز سال جديد است تفسير كرده اند. و بعضى به" فجر روز عيد قربان" كه مراسم مهم حج در آن انجام مى گيرد، و متصل به شبهاى دهگانه است. و بالآخره بعضى به صبحگاهان ماه مبارك رمضان و يا" فجر صبح جمعه". ❕ولى آيه مفهوم وسيعى دارد كه همه اينها را شامل مى شود، هر چند بعضى از مصداقهاى آن از بعضى ديگر روشنتر و پراهميت تر است. 🔸بعضى معنى آيه را از اين هم گسترده تر دانسته اند، و گفته اند منظور از فجر هر روشنايى است كه در دل مى درخشد. ❕بنا بر اين درخشيدن اسلام و نور پاك محمدى در تاريكى عصر جاهليت يكى از مصاديق فجر است، و همچنين درخشيدن سپيده صبح قيام مهدى به هنگام فرو رفتن جهان در تاريكى و ظلمت ظلم و ستم، مصداق ديگرى از آن محسوب مىشود (همانگونه كه در بعضى از روايات به آن اشاره شده است) 📚تفسیر البرهان ج 4 ص 457 👌 و قيام عاشوراى حسينى در آن دشت خونين كربلا، و شكافتن پرده هاى تاريك ظلم بنى اميه، و نشان دادن چهره آن ديوصفتان مصداق ديگر بود. ❕و همچنين تمام انقلاب هاى راستينى كه بر ضد كفر و جهل و ظلم و ستم در تاريخ گذشته و امروز انجام مى گيرد ، ( مانند انقلاب اسلامی ایران ، دقت کنید ) 🔸ولى البته اين يك توسعه در مفهوم آيه است در حالى كه ظاهر آيه همان فجر به معنى طلوع سپيده صبح است. 🔹اما" ليال عشر" (شبهاى دهگانه) مشهور همان شبهاى دهگانه ذى الحجه است كه شاهد بزرگترين و تكان دهنده ترين اجتماعات عبادى سياسى مسلمين جهان است. اين معنى در حديثى از" جابر بن عبد اللَّه انصارى" از پيغمبر اكرم نقل شده است. 📚تفسیر ابوالفتوح رازی ج 12 ص 74 👌بعضى نيز آن را به ده شب آخر ماه مبارك رمضان كه شبهاى قدر در آن است تفسير كرده اند.و بعضى آن را به شبهاى آغاز ماه محرم. جمع ميان اين تفسيرهاى سه گانه نيز كاملا ممكن است. ❕در بعضى از رواياتى كه اشاره به بطون قرآن مى كند فجر به وجود حضرت مهدى و ليال عشر به ده امام قبل از او، و" شفع" كه در آيه بعد مى آيد به حضرت" على" و" فاطمه زهرا" تفسير شده است. 📚تفسیر نمونه ج 26 ص 443 ❕چنان که گذشت ، می تواند اشاره به انقلاب های راستینی باشد چون انقلاب اسلامی ایران که بر ضد جهل و ظلم و ستم صورت گرفت ، و از آنجایی که قدم های پایانی این انقلاب ظرف روز برداشته شد ، هیچ مانعی ندارد که این ایام را دهه فجر و نور و روشنایی نامید . روشن است که در این نامگذاری از تعبیر « و الفجر » استفاده شده است ، نه « لیال عشر » که طبق نظر مشهور ، اشاره به شب های ده گانه ذی الحجه یا شب های ده گانه محرم است . https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman
🤔 ❔شیعیان مدعی هستند که پیامبران و انبیا در تمام افعال و از زمان تولد معصوم هستند !!! 🔻اما طبق قول معروف که کذاب و دروغگو حافظه ندارد در کتب معتبر شیعه آمده حضرت آدم (ع) مرتکب کفر شده است !! ﻧﺸﺎﻧﯽ : ﺍﻟﮑﺎﻓﻲ , ﺟﻠﺪ 2 , ﺻﻔﺤﻪ 289 ﺍﻣﺎﻡ ﺻﺎﺩﻕ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴّﻼﻡ ﻓﺮﻣﻮﺩ : ﺭﻳﺸﻪﻫﺎﻯ 👈 ﻛﻔﺮ 👉 ﺳﻪ ﭼﻴﺰ ﺍﺳﺖ : 1 👈 ﺣﺮﺹ -2 👈 ﺗﻜﺒﺮ -3 👈 ﺣﺴﺪ ﺍﻣﺎ ﺣﺮﺹ ﺍﻳﻦ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﭼﻮﻥ 👈 ﺁﺩﻡ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴّﻼﻡ 👉 ﺍﺯ ﺧﻮﺭﺩﻥ ﮔﻨﺪﻡ ﻣﻨﻊ ﺷﺪ ﺣﺮﺹ ، ﺍﻭ ﺭﺍ ﻭﺍﺩﺍﺷﺘﻪ ﻛﻪ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺑﺨﻮﺭﺩ ﻭ ﺍﻣﺎ ﺗﻜﺒﺮ ﺍﻳﻦ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﭼﻮﻥ ﺷﻴﻄﺎﻥ ﻣﺄﻣﻮﺭ ﺷﺪ ﺑﻪ ﺁﺩﻡ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴّﻼﻡ ﺳﺠﺪﻩ ﻛﻨﺪ ﺳﺮﭘﻴﭽﻰ ﻛﺮﺩ ﻭ ﺍﻣﺎ ﺣﺴﺪ ﺩﺭ ﺩﺍﺳﺘﺎﻥ ﻓﺮﺯﻧﺪﺍﻥ ﺁﺩﻡ ‏( ﻫﺎﺑﻴﻞ ﻭ ﻗﺎﺑﻴﻞ ‏) ﺍﻳﻦ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﻗﺎﺑﻴﻞ ﻫﺎﺑﻴﻞ ﺭﺍ ﻛﺸﺖ . و عالم معتبر شیعه مجلسی ، در مورد این روایت در مراه العقول میگوید صحیح است . ج ۱۰ ص۷۳ ✅ خیلی جالب است که موضوع روایت ریشه های کفر است و امام شیعه هم کفر را توضیح داده و مصداق بارز آنرا هم بصراحت نام برده است حالا ، عصمت و معصومیت حضرت آدم (ع) پیشکش آخوند های شیعه ، کفرش را ثابت کردند !!!! 💠💠 👌شیعه بر اساس دلائل متقن عقلی و نقلی که در جای خود بیان شده است ؛ 📚پیام قرآن ج 7 ص 171 به بعد ❕اعتقاد به عصمت همه جانبه انبیاء علیهم السلام دارد و نقل مورد استناد وهابی هم با اعتقاد شیعه ضدیتی ندارد . 👌مثلا پیامبر گرامی فرمود ؛ « پايه‏ هاى كفر چهار تاست ؛ میل ( به غیر خدا ) و ترس ( از غیر خدا )و نارضايى ( از تقدیر خدا ) و خشم » 📚الکافی ج 2 ص 289 👌مقصود روایت آن نیست که اگر کسی اندکی میلی به غیر خدا کند ، یا اندکی از غیر خدا بترسد و یا یک مرحله به صورت کوتاه خشمی بگیرد ، کافر شده است ، هیچکس چنین فتوایی نداده است ، بلکه مقصود آن است که ترس از غیر خدا اگر کنترل نشود ، خشم یا میل به غیر خدا ، اگر کنترل نشود ، نهایتا انسان را به کفر می رساند . ❕یا امام على عليه السلام فرمود ؛ « كفر بر چهار ستون استوار است: بر تندروى و ستيزه‏ گرى و كژى و عناد » ❕مقصود این سخن هم آن نیست که فردی که برای یک مرتبه تندروی می کند یا مثلا ستیز و عناد می ورزد ، کافر باشد ، بلکه مقصود آن است که اوصاف مذکور اگر کنترل نشود و ادامه دار شود ، سرانجامش کفر را نتیجه می دهد ، لذا امام علیه السلام در ادامه روایت به این نکته اشاره کرده و فرمود ؛ « زيرا، كسى كه تندرو باشد، به حق بازنگردد و آن كه از روى نادانى ستيزه‏ گرى بسيار كند، كوردلى او از ديدن حق، پايدار مانَد و آن كه [از راه حق‏] منحرف شود، نيك در نظرش بد و بد در نظرش نيك جلوه كند و مستِ گمراهى شود و آن كه دشمنى و عناد ورزد، راههايش بر او ناهموار و كارش بر او، دشوار شود و راه خروجش [از گمراهى‏] بر او، تنگ گردد. » 📚نهج البلاغه حکمت 31 ❕در نقل دیگر فرمود ؛ « کفر بر چهار پایه استوار است ، بر نادانى، كوردلى، غفلت و شك » 👌روشن است که مقصود از این روایت هم آن است که اگر نادانی و کوردلی و غفلت و شک ، ادامه دار شود ، انسان را به کفر می رساند و الا به خودی خود ، اگر یک مرتبه نادانی و غفلت و شکی عارض شد ، فرد کافر نمی شود ، لذا امام علیه السلام در توضیح بیشتر فرمود ؛ « زيرا كسى كه نادان باشد، حق را كوچك شمارد و آشكارا دم از باطل زند و با دانايان دشمنى ورزد و بر گناه بزرگ پاى فشرد. و كسى كه كوردل باشد، ياد خدا را به فراموشى سپارد و از گمان پيروى كند و بدون توبه و زارى، طالب آمرزش باشد. و كسى كه غافل باشد از راه راست منحرف شود و آرزوها او را بفريبد و دريغ و پشيمانى فرايش گيرد و از جانب خداوند چيزى براى او رقم خورد كه گمانش را هم نمى‏كرد. و كسى كه از فرمان خدا سركشى كند، دستخوش شك شود و هر كه به شك درافتد، خداوند بر او بزرگى كند، پس با قدرت خود او را خوار گرداند و با جلال و شكوه خويش وى را حقير سازد، همچنان كه در كار خود كوتاهى كرد، و به پروردگار مهربان و بزرگوار خود مغرور شد. » 📚کنزالعمال ح 44216
🔸ادامه 👇 👌در حدیث مورد استناد معاند هم امام صادق علیه السلام علیه السلام فرمود ؛ « ریشه های کفر سه چیز است ، حرص ، خود بزرگ‏ بينى و حسادت. » ❕یعنی اگر این سه صفت در وجود انسان خانه بکند و انسان به مقابله با آن برنخیزد ، انسان را به کفر می رساند . آنگاه امام علیه السلام در ادامه فرمود ؛ «امّا حرص، نمونه‏ اش آدم عليه السلام است كه چون از آن درخت نهى شد، آزمندى او را به خوردن از آن واداشت. اما خود بزرگ‏ بينى، نمونه‏ اش ابليس است كه وقتى به سجده در برابر آدم فرمان يافت، استكبار ورزيد. اما حسادت، نمونه ‏اش دو فرزند آدم است كه يكى از آن دو [از روى حسادت‏]، ديگرى را كشت. » 📚الکافی ج 2 ص 289 ❕ چنان که گفته شد ، مقصود این روایت هم آن نیست که هرکس برای یک مرتبه مثلا گرفتار حرص یا تکبر یا حسادت شود ، کافر است ، بلکه مقصود آن است که این سه امر اساس و سبب اصلی کفر هستند که اگر با آنها مقابله نشود ، انسان را به کفر می کشاند ، آنگاه امام علیه السلام در ادامه نمونه هایی از آدم ، ابلیس ، و قابیل مثال می زند که همین سه امر آنها را به مخالفت امر خداوند رساند ، لذا باید در همان مراحل اول با این صفات مذموم مقابله کرد تا مبادا با ادامه دار شدن نافرمانی ها ، فرد به کفر نزدیک شود . ❕البته حرص مذکور ، آدم را به مخالفت با امری الزامی و مولوی خداوند نرساند تا با عصمت آدم مخالفت داشته باشد ، بلکه آدم با امر ارشادی خداوند مخالفت کرد ، که این نوع مخالفت گناه هم محسوب نمی شود ، نهایتا یک ترک اولی بوده است که آدم مرتکب شده است ، تفصیل مطلب را در ذیل می توانید بخوانید ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2447 ❕لذا می بینیم که امام رضا علیه السلام می فرماید ؛ « این که آدم از آن درخت خورد ، قبل از نبوت آدم بوده که گناه بزرگی که مستوجب دوزخ باشد ، محسوب نمی شده است ، بلکه از صغائر ( و ترک اولی هایی ) محسوب می شده است که قبل از نزول وحی بر انبیاء جایز است ، اما پس از آن که خداوند آدم را برگزید و او را نبی قرار داد ، گناهی از آدم سر نزد چه گناه کوچک و چه گناه بزرگ » 📚عیون الاخبار ج 1 ص 196 @Rahnamye_Behesht
🤔 ❔امامت مورد ادعاى شيعيان، ادعائى بى اساس و دروغين! علی بن ابیطالب گفته است: "إنما الخیار للناس قبل یبایعوا" یعنی: پیش از بیعت کردن، اختیار با مردم است(تا چه کسی را انتخاب کنند) : بحارالانوار جلد ۳۲ صفحه ۳۳ ط موسسه الوفا مستدرک نهج البلاغه صفحه ۸۸ به روشنی مشخص است که خود علی هم گفته است که انتخاب حاکم و خلیفه توسط مردم است حال میبینیم که همان مردم، علی را بعنوان خلیفه ی چهارم انتخاب کرده بودند و دروغگویی روحانیون مشخص میشود ❗️❗️ 💠💠 👌چنان که در گذشته مفصل توضیح داده ایم ، در مورد پيامبر و امامان معصوم علیهم السلام كه از سوى خدا نصب مى‏ شوند هيچ نيازى به بيعت نيست، يعنى اطاعت پيامبر و امام معصوم و منصوب از سوى او واجب است، خواه بر كسانى كه بيعت كرده باشند يا كسانى كه بيعت نكرده باشند و لازمه مقام نبوت و امامت وجوب اطاعت است، همانگونه كه قرآن مى ‏گويد: أَطِيعُوا اللَّهَ وَ أَطِيعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ (نساء- 59). 💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/9192 ❕ولى اين سؤال پيش مى ‏آيد كه اگر چنين است پس چرا پيامبر كرارا از ياران خود، يا تازه مسلمانان بيعت گرفت كه دو نمونه آن در قرآن صريحا آمده است بيعت رضوان در سوره فتح و بيعت با اهل مكه كه در سوره ممتحنه به آن اشاره شده است. ❕در پاسخ مى‏ گوئيم بدون شك اين بيعتها يك نوع تاكيد بر وفادارى بوده كه در مواقع خاصى انجام مى ‏گرفته، و مخصوصا براى مقابله با بحرانها و حوادث سخت از آن استفاده مى‏ شده است، تا در سايه آن روح تازه ‏اى در كالبد افراد دميده شود، چنان كه تاثيرهاى شگرف آن را در بيعت رضوان دیدیم . 👌ولى در بيعتهايى كه براى خلفا مى‏ گرفتند بيعت به عنوان پذيرش مقام خلافت بود، هر چند به عقيده ما خلافت امام ، چيزى نبود كه از طريق بيعت مردم انجام گيرد، بلكه تنها از سوى خداوند و به وسيله شخص پيامبر يا امام پيشين تحقق مى ‏يافت. 📚تفسیر نمونه ج 22 ص 73 ❕در سخنان على علیه السلام در خطبه ‏هاى نهج البلاغه كرارا روى مساله بيعت تكيه شده، و امام علیه السلام بارها روى بيعتى كه مردم با او كردند تكيه مى‏ كند. 🔸از جمله در يك مورد مى ‏فرمايد ؛ « اى مردم شما بر من حقى داريد، و من بر شما حقى دارم، اما حق شما بر من اين است كه دلسوز و خير خواه شما باشم، و بيت المال شما را در راه خودتان مصرف كنم، شما را تعليم دهم تا از جهل نجات يابيد، و تاديب كنم تا آگاه شوید ، اما حق من بر شما اين است كه در بيعت خويش وفادار باشيد، و در آشكارا و نهان خير خواهى كنيد هر وقت شما را مى‏ خوانم اجابت نمائيد، و هر گاه فرمان مى ‏دهم اطاعت كنيد » 📚نهج البلاغه خطبه 34 👌 و در جاى ديگر مى ‏فرمايد ؛ « بيعت شما با من بى مطالعه و ناگهانى انجام نگرفت (تا كمترين ترديدى در اطاعت من به خود راه دهيد )» 📚نهج البلاغه خطبه 136 👌و در خطبه ‏اى كه قبل از جنگ جمل و حركت از مدينه به سوى بصره ايراد فرمود، مردم را به پايدارى روى بيعتشان توجه داده، مى‏ فرمايد ؛ « مردم بدون اكراه و اجبار و از روى اطاعت و اختيار با من بيعت كردند » 📚نهج البلاغه نامه 1 👌و در برابر معاويه كه از بيعت با امام علیه السلام سر باز زد، و مى‏ خواست به نحوى خرده ‏گيرى كند فرمود ؛ « همان گروهى كه با ابو بكر و عمر و عثمان بيعت كردند با من با همان شرائط و كيفيت بيعت نمودند بنا بر اين نه آنكه حاضر بود اكنون اختيار فسخ دارد، و نه آنكه غائب بود اجازه‏ رد كردن » 📚نهج البلاغه نامه 6 🔸ادامه 👇
🔸ادامه 👇 ❕و در کلامی که معاند به آن استناد کرد ، فرمود ؛ «اى مردم ، با من بيعت كرديد بر آنچه با حاكمانِ پيش از من بيعت شده است. همانا اختيار، براى مردم است، پيش از آن كه بيعت كنند؛ امّا هنگامى كه بيعت كردند، اختيارى برايشان نيست. به درستى كه بر امام است كه استوارى و درستى پيشه سازد، و بر مردم است تسليم شدن و سازگارى.اين، بيعتى است عمومى. هر آن‏كس كه از آن رو گرداند، از اسلام رو گردانده است و راهى جز راه مسلمانان را پيروى كرده است. بيعت شما با من، ناگهانى و بى ‏انديشه نبود و انگيزه شما و من، يكى نيست. من شما را براى خدا مى‏ خواهم و شما مرا براى خود مى ‏خواهيد. به خدا سوگند، براى دشمنان، خيرخواهى مى ‏كنم و نسبت به ستمديدگان، انصاف به خرج مى‏ دهم » 📚الارشاد ج 1 ص 243 _ بحار الانوار ج 32 ص 33 ❕ از بعضى از عبارات نهج البلاغه به خوبى بر مى‏ آيد كه بيعت يك بار بيش نيست، تجديد نظر در آن راه ندارد، و اختيار فسخ در آن نخواهد بود، و هر كس از آن سر بتابد طعنه زن و عيبجو خوانده مى ‏شود، و آن كس كه در باره قبول يا رد آن بينديشد يا ترديد كند منافق است . 📚نهج البلاغه نامه 7 👌از مجموع اين تعبيرات استفاده مى ‏شود كه امام علی علیه السلام ، در مقابل كسانى كه ايمان به امامت منصوصش از طرف پيامبر گرامی نداشتند و بهانه جويى مى‏ كردند به مساله بيعت كه نزد آنها مسلم بود استدلال مى‏ كرد، تا ياراى سر باز زدن از اطاعت امام علیه السلام را نداشته باشند، و به معاويه و امثال او گوشزد مى‏ كرد همانگونه كه مشروعيت براى خلافت خلفاى سه‏ گانه قائل است بايد براى خلافت امام قائل باشد و در برابر آن تسليم گردد بلكه خلافت او مشروع تر است، چون بيعت وى گسترده ‏تر و از روى رضايت و رغبت عمومى انجام شد. ❕بنابر اين استدلال به بيعت و اختیار مردم ، هيچ منافاتى با مساله نصب امام از طريق خدا و پيامبر و تاكيدى بودن بيعت ندارد. ❕لذا مثلا در همين نهج البلاغه در يك مورد امام به حديث ثقلين كه از نصوص امامت است اشاره مى ‏فرمايد ( نهج البلاغه خطبه 87)و در جايى ديگر به مساله وصيت و وراثت ( نهج البلاغه خطبه 2) و مواضع متعدد دیگری که امام علیه السلام به امامت الهی خود تصریح می کند ؛ 📚 نهج البلاغه خطبه های:1- 144- 97- 120- 93 و ... 👌بنابراین امام علیه السلام در خطبه ای که معاند به آن استناد کرد ، در مقام بيان يك قاعده كلى كلامى نيست؛ بلكه در مقام احتجاج با افراد عنودى است كه معتقد به مشروعيت خلافت خلفاء از طريق بيعت و اختیار داشتند يعنى از باب استدلال به خصم از راه عقايد و افكار و اعمال خود اوست، كه از آن به عنوان «وجادلهم بالتی هي أحسن» تعبير مى شود. ❕در واقع استدلال امام به اصطلاح جدلی است که مسلمات طرف مقابل را می گیرد و با آن بر ضد وی استدلال می کند . ❕همیشه باید عقاید مخاطبین را در نظر گرفت زیرا اعتقادات مخاطب در نحوه بیان مسائل تاثیر دارد. امام علیه السلام باید در برابر مردمی که تن به اطاعت او نمی دادند به دلیلی استدلال کند که آنها نتوانند در برابر آن سخن بگویند و راه انکار را بپویند و آن مساله بیعت و این که مردم حق اختیار دارند ، بود بیعتی که خلفای پیشین بر اساس آن انتخاب شدند و مردمان به خاطر بیعت و اختیار ، اطاعت آنان را لازم می دانستند . 👌این همان چیزی است که در علم منطق از آن به فن جدل تعبیر می شود و آن اینکه مسلمات خصم را بگیرند و با آن بر ضد او استدلال کنند هر چند مسلمات خصم از سوی گوینده پذیرفته نشده باشد. مثل اینکه ما با تورات و انجیل کنونی در برابر یهود و نصاری استدلال می کنیم و می گوییم مطابق فلان فصل و فلان آیه شما چنین می گویید و بنابراین طبق عقیده خودتان محکوم هستید . 👌علی علیه السلام هم مردم آن عصر را که اعتقاد به بیعت و اختیار داشتند ، طبق عقاید خودشان مجاب و ملزم می کرد تا تن به اطاعتش بدهند . @Rahnamye_Behesht
👌پاسخ پرسش کاربر در مورد اینکه چرا از زنان کسی به پیامبری نرسید را در ذیل بخوانید ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2450
👌پاسخ پرسش کاربر در مورد چرایی تحریم زینت آلاتی چون طلا و لباس ابریشم و ... برای مردان در دنیا را در ذیل بخوانید ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2451 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2452
🤔 ❔یکی از کانالهایی که خود را به اسلام منتسب کرده اما به تبلیغات ضد دینی میپردازد شبهه کرده که علامه مجلسی در حق الیقین گفته نگاه به عورت کنیز برای خرید جایز است در مورد آن توضیح دهید ❗️❗️ 💠💠 👌نگاه کردن از روی شهوت به کنیزان و نیز لمس و دست درازی به آنان برای افراد اجنبی و بیگانه ( به غیر از مولا ) حرام است و روا نیست . ❕ امام صادق علیه السلام فرمود ؛ « نگاه کردن ( از روی لذت جنسی ) تیری از تیرهای شیطان است و و چه بسیار نگاه هایی که حسرت طولانی مدت را در پی دارد » 📚الکافی ج5 ص559 👌و فرمود ؛ « زنای چشم ، نگاه حرام و است » 📚همان مدرک ❕ابو كهمس میگوید ؛ « در مدينه ساكن منزلى بودم كه کنیزکی خوشگل آنجا بود خيلى از او خوشم مى ‏آمد يك شب بمنزل برگشتم در زدم همان دختر درب را باز كرد من با دست سينه‏ هايش را گرفتم فردا صبح خدمت حضرت صادق عليه السّلام رسيدم فرمود: ابا كهمس از كارى كه ديشب كردى برو پيش خدا توبه كن » 📚الخرائج والجرائح ج 2 ص 190 ❕ مهزم گوید ؛ « در مدينه منزل شخصى مى ‏نشستم كه کنیزی داشت من از او خوشم مى ‏آمد يك شب در زدم همين كه درب را باز كرد سينه ‏هايش را ماليدم فردا صبح كه خدمت حضرت صادق رسيدم فرمود آخرين كارى كه ديروز انجام دادى چه بود؟ گفتم من در مسجد بودم. فرمود مگر نميدانى به دوستى و ولايت ما اهل بیت نميرسد كسى كه ورع و پرهيزگارى نداشته باشد. » 📚وسائل الشیعه ج 20 ص 190 ❕لذا فرمود ؛ « كسى كه با زن نامحرم، مصافحه كند، به غضب الهى گرفتار مى‏ شود و كسى كه با زنى به‏ طور حرام، ارتباط برقرار كند، با شيطان، در غل و زنجير آتشين، به جهنّم پرتاب مى‏ شوند. » 📚الفقیه ج 4 ص 14 👌بنابراین نگاه شهوت آمیز به کنیز و لمس بدن او مطابق روایات فوق حرام است . ❕البته هماهنگونه که انسان می تواند به موها و صورت و دستهای زنی که می خواهد با او ازدواج کند ، بدون شهوت نگاه کند که تفصیل مطلب را در ذیل می توانید بخوانید ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2453 👌همینطور می تواند به محاسن و زیبایی های کنیزی که قصد خریدن و ازدواج با او را دارد به غیر از عورت ، بدون شهوت نگاه کند ، چنان که امام صادق علیه السلام فرمود ؛ « اشکالی ندارد که به محاسن کنیزی که قصد خرید ( و ازدواج ) او است ، نگاه کرده شود ، تا زمانی که نگاه به جایی منتهی نشود که شایسته نگاه کردن نیست ( یعنی عورت )» 📚التهذیب ج 7 ص 75 ❕در کتاب جواهر الکلام هم چنین آمده است ؛ « جایز است نظر کند به کنیزی که قصد تملک و خرید آن را دارد ، نظر کردن به موها و محاسنش به غیر از عورت » 📚جواهر الکلام ، ج 29 ص 68 ❕بنابراین نظر به عورت کنیزی که قصد خرید و ازدواج آن است ، جایز نیست و علامه مجلسی هم معتقد به همین قول است و آنچه به ایشان نسبت داده شده ، صحیح نیست ، چنان که می نویسد ؛ « كنيزى را كه خواهد بخرد جايز است نظر كند به دست و رو و مو و در ساير بدن به غير عورت خلاف است و احوط آنست كه بدون تحليل مولی ( به عورت ) نظر نكند » 📚حق الیقین ص 581 👌جواز خرید و فروش بردگان و ازدواج با آنان ، یکی از برنامه های کلی اسلام برای آزاد سازی تدریجی بردگان بوده است که تفصیل مطلب را می توانید در دو نمایه ذیل از پاسخهای گذشته ما مطالعه فرمایید ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/901 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/1008 @Rahnamye_Behesht
👌وهابی مدعی است که هر گاه مشکلی برای امامان شیعه پیدا می شد به خداوند پناه میبردند و به پدرانشان توسل نمی کردند ، در حالی که آنان هم توسل می کردند و هم از خدا می خواستند ،تفصیل پاسخ را در ذیل بخوانید ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2454
👌پاسخ پرسش کاربر در مورد روایت برتری علمای امت اسلام بر انبیاء بنی اسرائیل را در ذیل بخوانید ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2455
👌پاسخ پرسش کاربر در مورد دلیل بر رد نظریه تناسخ را در ذیل بخوانید ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2456
🤔 ❔دلیل وجوب شکسته خواندن نماز چیست با توجه به اینکه در ایه میفرماید لیس جناح یعنی باکی بر شما نیست که نماز را شکسته بخوانید نه آنکه لزوما شکسته خواندن واجب است ❗️❗️ 💠💠 👌روایات فراوانی از اهل بیت علیهم السلام گواه بر لزوم شکسته خواندن نمازهای چهار رکعتی در هنگام سفر می باشد . ❕پیامبر گرامی فرمود ؛ « خداوند عز و جل بر بیماران امتم و مسافران آن با افطار در سفر و شکسته خواندن نماز تصدق و لطف کرده است .آیا شادی شما در این است که صدقه الهی را به او باز گردانید ( و مطابق حکم خداوند رفتار نکنید)» 📚الکافی ج4 ص127 🔶امام صادق علیه السلام فرمود ؛ «( هر کس هدیه الهی را رد کند ) و در سفر نماز را چهار رکعتی بخواند من از او بیزارم» 📚التهذیب ج4 ص218 _ عقاب الاعمال ص329 🔶پیامبر گرامی فرمود ؛ « خداوند به من و به امت من هدیه ای داده است که به هیچ یک از امت های گذشته نداده است و آن افطار در سفر و شکسته خواندن نماز است .هر کس مطابق آن رفتار نکند هدیه خداوند را رد کرده است» 📚وسائل الشیعه ج8 ص521 ❕امام رضا علیه السلام فرمود ؛ « خداوند حکم شکسته خواندن نماز را به خاطر مسافرت و سختی و رنج سفر و اشتغال به کارهای شخصی و اقامت جعل کرده است تا مسافر از رسیدگی به مشکلاتی که برایش در سفر پیش می آید عقب نماند و این حکم رحمت و تعطفی از جانب خداوند است» 📚عیون الاخبار ج2 ص112 _ علل الشرایع ج1 ص266 👌سایر روایات در این رابطه را در ذیل بخوانید ؛ 📚وسائل الشیعه ج 8 ص 451 به بعد « ابواب صلاه المسافر » ❕روایات فراوانی از منابع اهل سنت هم گواه بر لزوم شکسته خواندن نمازهای چهار رکعتی در مسافرت است ، اگر چه آنان چشم خود را بر این روایات بسته و به آن عمل نمی کنید ، جهت آگاهی نمایه ذیل را مطالعه کنید ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2457 👌خداوند نیز در قرآن می فرماید ؛ «اِذا ضَرَبْتُمْ فِي الْأَرْضِ فَلَيْسَ عَلَيْكُمْ جُناحٌ أَنْ تَقْصُرُوا مِنَ الصَّلاةِ » « هنگامى كه سفر كنيد گناهى بر شما نيست كه نماز را كوتاه كنيد » ( نساء 101) ❕سؤال مطرح شده آن است که آيه فوق مى‏ گويد ؛ « لا جناح عليكم » (گناهى بر شما نيست) و نمى‏ گويد حتما نماز را شكسته بخوانيد، پس چگونه مى ‏توان گفت نماز شکسته واجب عينى است نه واجب تخييرى ❗️ 👌در پاسخ بايد گفت که تعبير به « لا جناح »(گناهى بر شما نيست ...) در خود قرآن مجيد در بعضى موارد در معنى وجوب به كار رفته است مانند ؛ « إِنَّ الصَّفا وَ الْمَرْوَةَ مِنْ شَعائِرِ اللَّهِ فَمَنْ حَجَّ الْبَيْتَ أَوِ اعْتَمَرَ فَلا جُناحَ عَلَيْهِ أَنْ يَطَّوَّفَ بِهِما ». (بقره: 158) « صفا و مروه از شعائر الهى است بنا بر اين هر كس حج يا عمره بجا آورد مانعى ندارد كه به اين، دو طواف كند (سعى صفا و مروه بجا آورد) » ❕ در حالى كه ميدانيم سعى صفا و مروه هم در حج واجب است و هم در عمره. 👌 تعبير به لا جناح در آيه مورد بحث و هم در آيه حج براى نفى توهم تحريم است، زيرا در آغاز اسلام بتهايى روى صفا و مروه قرار داشت و به خاطر آنها بعضى از مسلمانان فكر مى ‏كردند سعى بين صفا و مروه از آداب بت‏ پرستان است، در حالى كه چنين نبود، لذا براى نفى اين توهم مى ‏فرمايد ؛ « مانعى ندارد كه سعى صفا و مروه كنيد » و همچنين در مورد مسافر جاى اين توهم هست كه بعضى چنين تصور كنند كوتاه كردن نماز در سفر يك نوع گناه است لذا قرآن با تعبير لا جناح اين توهم را از بين مى‏ برد. 📚تفسیر نمونه ج 4 ص 97 ❕زراره و محمد بن مسلم می گویند ؛ « به امام باقر عليه السلام گفتيم در باره نماز در سفر چه مى‏ گوييد؟ چگونه و چند ركعت است؟ فرمود: «خداوند عز و جل مى ‏فرمايد: «و چون در زمين سفر مى‏كنيد، بر شما گناهى نيست كه نماز را كوتاه كنيد». پس شكسته خواندن نماز در سفر، واجب است، همان گونه كه تمام خواندن آن در وطن، واجب است». گفتيم ؛ خداوند مى‏ فرمايد: «بر شما گناهى نيست» و نفرمود: چنين كنيد. پس چگونه شكسته خواندن نماز را در سفر همانند تمام خواندن نماز در وطن، واجب كرده است؟ ❕فرمود ؛ «مگر خداوند عز و جل در سعى ميان صفا و مروه نفرمود: «پس هر كس حج و عمره خانه خدا به جا آورد، بر او گناهى نيست كه ميان آن دو، سعى به جا آورد»؟ آيا نمى‏ بينيد كه سعى ميان صفا و مروه واجب است؛ زيرا خداوند عز و جل در كتاب خود، آن را ذكر فرموده و پيامبرش آن را انجام داده است؟ اين گونه، شكسته خواندن نماز در سفر، كارى است كه پيامبر خدا انجام داده و خداوند در كتاب خود آن را بيان فرموده است. » 📚الفقیه ج 1 ص 434 @Rahnamye_Behesht