eitaa logo
پرسمان اعتقادی ( شیعه پاسخ )
6.4هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
229 ویدیو
55 فایل
❕بزرگترین مجموعه محتوایی پاسخ به شبهات در فضای مجازی ! 🔶 پاسخگویی توسط اساتید حوزه با سبکی نوین !!! طرح شبهه و سوال : @poorseman
مشاهده در ایتا
دانلود
💠ادامه 👇 🔰آنچه گفته شد به وضوح از روایات استفاده می شود و به دست می آید با این وجود برخی از معتقدند که مومنین گنهکار برزخ را درک نمی کنند و همانند مستضعفین برزخ برای آنها شبیه خواب می گذرد و چیزی نمی فهمند تا روز قیامت مورد حساب و واقع شوند ، لذا چنین می گویند ؛ « گروه سوّمى كه گناهان كمترى دارند نه جزء مومنین کاملند و نه ظالمین کامل ، و مشمول هيچ كدام از عذاب و كيفر ، گويى در جهان برزخ در حالتى شبيه به خواب فرو مى روند و در رستاخيز بيدار مى شوند » 📚اعتقاد ما ، ص 71 ❕شیخ نیز درباره حال برزخی مومنین گنهکار می گوید ؛ « ممکن است برزخ را درک کنند و ممکن است برزخ آنها شبیه خواب باشد و چیزی را درک نکنند ، درک برزخ برای عذاب شدن است تا در قیامت خداوند را پاکیزه ملاقات کنند و همچنین است که اصلا در برزخ مورد حساب قرار نگیرند تا قیامت ...» 📚اوائل المقالات ص 76 👌اما بر آن است که مومنین گنهکار برزخ را درک کرده و برای تطهیر عذاب می شوند و پس از تطهیر در صورتی که هنوز قیامت برپا نشده باشد ، وارد بهشت برزخی می شوند ، بر این نظریه علاوه بر ادله مذکور ، ادله دیگری نیز است که جهت پرهیز از اطناب به همین مقدار می کنیم . http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman
❔پیامبر گرامی اسلام بارها به اصحاب خود وعده فتح ایران و روم و ... را داد ❕اهل سنت می گویند این وعده با فتوحات خلفا شد یعنی پیامبر وعده به آمدن خلفا و فتوحات آنها داد ❗️حال شما چگونه با این فتوحات مخالفید و عمل خلفا را نکوهش میکنید ❕❕ 💠💠 👌جریان پیشگویی پیامبر گرامی در مورد نفوذ اسلام به مناطق جهان از جمله ایران و روم ، از جریانات تاریخی است که در کتب حدیثی و تاریخی شیعه واهل سنت نقل شده است . ❕شیخ کلینی از امام صادق علیه السلام نقل می کند که فرمود ؛ « هنگامى كه پيامبر خدا ( در جنگ احزاب ) خندق را مى كَنْد، مسلمانان به مانعى برخوردند. پيامبر خدا، كلنگ را از دست اميرمؤمنان يا سلمان گرفت و ضربه اى بر آن فرود آورد كه سه تكّه شد. در اين هنگام، پيامبر خدا فرمود: «خداوند با اين ضربه من، گنجهاى كسرا و را برايم گشود». ❕يكى از افراد ( منافق ) به رفيقش گفت: وعده گنجهاى كسرا و قيصر را به ما مى دهد، در حالى كه هيچ يك از ما [از بيم دشمن] قادر نيست براى قضاى حاجت، بيرون رود » 📚الکافی ج 8 ص 216 ❕متقی هندی از علمای اهل سنت ، از بَراء بن عازِب نقل می کند ؛ « هنگامى كه پيامبر خدا به ما دستور حفر خندق را داد، در قسمتى از خندق به سنگ بسيار بزرگ و سختى برخورديم كه تيشه ها در آن، كارگر نبود. به پيامبر خدا اطّلاع داديم و ايشان آمد. چون پيامبر سنگ را ديد، لباسش را كَنْد و كلنگ را گرفت و گفت: «به نام خدا!». آن گاه، ضربه اى زد كه يكْ سومِ تخته سنگ شكست. سپس گفت: «اللَّه اكبر! كليدهاى به من داده شد. به خدا سوگند كه هم اينك، كاخهاى سرخ آن را مى بينم!». 👌سپس ضربه دوم را زد و يكْ سومِ ديگر تخته سنگ شكسته شد. آن گاه گفت: «اللَّه اكبر! كليدهاى ايران به من داده شد. به خدا سوگند كه كاخهاى سفيد مدائن را مى بينم!». آن گاه، ضربه سوم را فرود آورد و گفت: «به نام خدا!». در اين هنگام، باقى مانده سنگ شكست. سپس گفت: «اللَّه اكبر! كليدهاى يمن به من داده شد، به خدا سوگند، هم اينك از همين جا دروازه هاى صنعا را مىبينم». 📚کنزالعمال ج 10 ص 443 ❕این جریان مورد نقل دیگر و نیز قرار گرفته است ؛ 📚تاریخ طبری ج 2 ص 235 _ فتح الباری ج 7 ص 350 _ الکامل فی التاریخ ج 2 ص 179_ بحار الانوار ج 20 ص 253 _ تاریخ الخمیس ج 1 ص 482 و ... 🔰پیامبر گرامی در این نقل شریف ، سخن از رسیدن اسلام به ایران و روم و ... به میان می آورد که این مناطق روزی تحت تصرف اسلام و ایمان قرار می گیرد و خداوند این دین را تایید و می کند . ❕ البته منظور از سخن فوق ، رسیدن و تصرف اسلام به مناطق مختلف جهان با جنگ و لشکر کشی نمی باشد ، بلکه اسلام با کارکرد فرهنگی و بهره گرفتن از معارف عالی ، به تمام جهان می کند و همه جا را تحت قدرت و سیطره خود قرار می گیرد چنان که خداوند می فرماید ؛ « او كسى است كه رسول خود را با هدايت و دين حق فرستاد تا او را بر تمام اديان پيروز و گرداند، هر چند مشركان را خوشايند نباشد » ( توبه 33) ❕منظور از هدايت ، دلائل روشن و براهين آشكارى است كه در آئين اسلام وجود دارد و منظور از دين حق همين آئينى است كه اصولش حق و فروعش نيز حق و بالآخره تاريخ و مدارك و اسناد و نتيجه و برداشت آن نيز حق است و بدون شك آئينى كه هم محتواى آن حق باشد و هم دلائل و مدارك و تاريخ آن روشن، بايد سرانجام بر همه پيروز گردد. ❕با گذشت زمان، و پيشرفت علم و دانش، و سهولت ارتباطات، واقعيتها چهره خود را از پشت پرده هاى تبليغات به در خواهد آورد و موانعى را كه مخالفان حق بر سر راه آن قرار مى دهند در هم كوبيده خواهد شد، و به اين ترتيب آئين حق همه جا را فرا خواهد گرفت هر چند دشمنان حق نخواهند و از هيچگونه كار شكنى مضايقه نكنند، زيرا حركت آنها است بر خلاف مسير تاريخ و بر ضد سنن آفرينش . 📚تفسیر نمونه ج 7 ص 370 👌بنابراین وعده پیامبر به فتح روم و ایران و ... برگرفته از همان وعده خداوند به فراگیری اسلام در تمام جهان با و استدلال است ، و به هیچ عنوان این پیشگویی ، بر فتوحات ننگین خلفا که زنده کننده یاد چنگیزها و خونریزان تاریخ است ، منطبق نمی شود به گونه ای که اهل بیت علیهم السلام شدیدترین مخالفتها را با آن داشتند که جهت آگاهی پاسخ های گذشته ما را در این رابطه مطالعه فرمایید ؛ 🌿https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2735 🌿https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2736 🌿https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2559 🌿https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/140 http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman
❔در مورد آیاتی در قرآن شبهه داشتم . خداوند در آیاتی می گوید که نامه عمل گناهکاران به دست آنها داده می شود و در آیات دیگری می گوید به پشت داده می شود ❕بالاخره به دست چپ می دهند یا پشت سر ، آیا این نوعی تناقض نیست ❗️❗️ 💠💠 👌در آن روز نامه هايى كه بيانگر اعمال ماست، به دست ما داده مى شود، نامه اعمال نيكوكاران به دست ، و بدكاران به دست چپشان، مؤمنان صالح از مشاهده نامه اعمال خود خوشحال و مسرور مى شوند، و بدكاران شديداً نگران و ناراحت، همان گونه كه قرآن مجيد مى فرمايد: «فَامّا مَنْ أوتِىَ كِتابَهُ بِيَمينِهِ فَيَقُولُ هاؤُمُ اقْرَؤُا كِتابِيَهُ* انّى ظَنَنْتُ انّى مُلاقٍ حِسابِيَه* فَهُوَ فى عيشَةٍ راضِيَةٍ* ... وَ امّا مَنْ اوتِىَ كِتابَهُ بِشِمالِهِ فَيَقُولُ يا لَيْتَنى لَمْ اوتَ كِتابِيَه؛« امّا آن كس كه نامه اعمالش را به دست راستش دادهاند (از شادى) صدا مىزند كه (اى اهل محشر!) نامه اعمال مرا بگيريد و بخوانيد! من يقين داشتم كه به حساب اعمالم مى رسم! و او در يك زندگى رضايتبخش خواهد بود-/ ولى كسى كه نامه اعمالش را به دست داده اند مى گويد: اى كاش نامه اعمالم را به من نمى دادند» ( الحاقه 19_25) ❕و می فرماید ؛ «اما كسى كه نامه عملش به دست راستش داده شده به زودى و به آسانى به حسابش رسيدگى مى شود، و خوشحال به سوى خانواده اش باز مى گردد، و اما كسى كه نامه عملش را به پشت داده اند به زودى فريادش بلند مى شود كه كه اى واى بر من كه هلاك شدم ، و در شعله هاى سوزان آتش دوزخ وارد مى شود» « فَامّا مَنْ اوتِىَ كِتابَه بِيَمينِهِ فَسَوْفَ يُحاسَبُ حِسَاباً يَسيراً وَ يَنْقَلِبُ الى اهْلِهِ مَسْرُوراً وَ امّا مَنْ اوتِىَ كِتابَهُ وَرَاءَ ظَهْرِهِ فَسَوفَ يَدْعُو ثُبُوراً وَ يَصْلَى سَعيرا »( انشقاق 10_12) 👌در آيات قبل سخن از بودن نامه اعمال بدكاران به دست چپ آنها بود، و در اين آيات می گوید نامه عمل آنها به سر به آنها داده می شود ، میان این دو مطلب تناقض و اختلافی نیست ، خداوند جهت تحقیر مجرمان و گنهکاران ، نامه اعمال آنها را از سر آنها به دست آنها می دهد ، اما نامه اعمال نیکوکاران با احترام و از مقابل به دست راست آنها داده می شود . 👌 برخی از مفسران نیز می گویند این به خاطر آن است كه دست چپ آنها به پشت سرشان شده و همان گونه كه آنها «كتاب خدا» را در دنيا پشت سر انداختند، در آنجا نامه اعمالشان پشت سرشان قرار مى گيرد ، بنابراین نامه اعمال آنها پشت سر آنها و به دست داده میشود . 📚پیام قرآن ج 6 ص 76 http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman
❔امروزه افراد فراوانی از علما و مردم نسبت به ساخت وساز حرم امام خمینی اشکال می گیرند که چرا برای امام زیست چنین حرم مجللی ساخته اند ❗️ آیا ساختن حرم برای امام خمینی موافق تعلیمات اسلام است یامخالف ❕ 💠💠 👌ساختن حرم و گنبد و بارگاه ساختن بر روی قبور علما و صلحاء خصوصا امام خمینی ( ره ) که از سادات و پیامبر گرامی نیز می باشند از چند جهت رجحان دارد ؛ 1⃣از آیات قران استفاده می شود که احترام به قبور افراد با ایمان و بزرگان ، یک نوع امر رایج در میان ملل قبل از اسلام بوده است آنجا که درباره اصحاب کهف می فرماید ؛ « هنگامی که وضع آنان بر مردم روشن شد ومردم به دهانه غار رفتند درباره مدفن آنها دو نظر ابراز داشتند ؛1_ بر روی قبور آنان بنایی بسازید_ 2_ مدفن انان را مسجد انتخاب می کنیم» (کهف 21) 👌 قران این دو را نقل می کند بدون آنکه از آنها انتقاد کند لذا می توان گفت اگر هر دو نظریه بر خلاف قوانین الهی بودند قطعا قران از آن انتقاد می کرد. از این داستان بدست می آید که یکی از طرق بزرگداشت صالحان حفظ و آباد سازی آنان است . ❕اصولا بناهاى يادبود كه خاطره افراد برجسته و با شخصيت را زنده مى دارد هميشه در ميان مردم جهان بوده و هست، و يك نوع قدردانى از گذشتگان، و تشويق براى آيندگان در آن كار است، اسلام نه تنها از اين كار نهى نكرده بلكه آن را مجاز شمرده است. 👌وجود اينگونه بناها يك سند تاريخى بر وجود اين شخصيتها و برنامه و تاريخشان است، به همين دليل و شخصيتهايى كه قبر آنها متروك مانده تاريخ آنها نيز مورد ترديد و استفهام قرار گرفته است. 📚تفسیر نمونه ج 12 ص 388 2⃣قران در آیه 32 حج می فرماید ؛ « هرکس شعایر الهی ونشانه های دین خداوند را تعظیم و کند آن نشانه تقوای دلها است » ♻️ ایه شریفه می گوید هر چیزی که شعار و نشانه دین باشد بزرگداشت آن مایه تقرب به خداوند است ، به طور مسلم علمای ربانی وفقهای برجسته از بزرگترین و بارزترین نشانه های دین الهی هستند که وسیله ابلاغ دین و مایه گسترش آن در میان مردم بوده اند . 🔹امام صادق علیه السلام فرمود ؛ « هرکس مسلمانی را اکرام و احترام کند ، خداوند را در روز قیامت در حالی ملاقات می کند که از او راضی است » 📚بحار الانوار ج 2 ص 44 👌یکی از طرق بزرگداشت و اکرام علماء و فقهای ربانی ، حفظ آثار و قبورشان و آباد کردن وصیانت از فرسوده شدن و از بین رفتن قبور آنها می باشد . 3⃣در روایات دستور به حب و دوست داشتن و محبت به علما و فقهای ربانی داده شده است ؛ 📚بحار الانوار ج 1 ص 186 باب 2 فضل حب العلماء 👌همینطور در روایات متعدد دیگری دستور به حب سادات و نیکی کردن به آنها خصوصا اگر از باشند ، داده شده است . 📚وسایل الشیعه، ج16 ص332 باب 17 ❕روشن است که یکی از مظاهر محبت و نیکی به علماء و فقهای ربانی خصوصا اگر از سادات باشند ، بازسازی و آباد قبور آنها می باشد . 👌البته در روایاتی از بنای بر روی قبور و گنبد و ساختن آن نهی شده است ؛ 📚وسائل الشیعه ج 3 ص 211 باب 44 ❕از آنجایی که این روایات ، برای عده ای قرار گرفته است تا ساخت و سازهای حرم امام خمینی را زیر سوال ببرند ، توجه به پاسخی که در گذشته داده ایم لازم است که این روایات کننده ، ناظر به قبور عموم مردم است و شامل قبور انبیاء و امامان و علماء و صلحاء نمی شود ؛ 🍀https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2759 ❕زیرا ما برای بازسازی و گنبد و بارگاه ساختن بر روی قبور امامان و علماء و صلحا دلیل خاص داریم که در سطرهای و بالا به آن اشاره شده است . 🔹مرحوم صاحب می نویسد ؛ « از روایاتی که از بناء بر قبور نهی می کند ، استثناء می شود قبور انبیاء و امامان ...همینطور بعید نیست استثناء شود قبور علماء و صلحاء چرا که بازسازی قبور آنها ، تعظیم اسلام است و مصالح دینی فراوانی بر آن مترتب می شود» 📚الحدائق الناضره ج 4 ص 131 ❕البته آنچه گفتیم به آن معنا نیست که همانند آنچه در حرم امام خمینی ( ره) می بینیم ، افراطی در صورت گیرد و خرج های غیر ضروری و پرخرجی از بیت المال جهت این کار هزینه شود ، اصل گنبد و بارگاه ساختن بر روی قبور علماء ربانی رجحان دارد در حد معقول و تا به حدی که به اندازه اسراف و زیاده روی نرسد . http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman
❔در یک آیه قرآن هست که میگوید کسانی که وارد بهشت میشوند جاودنند مگر اینکه خدا بخواهد کسی را از بیرون کند . از طرفی قرآن میگوید بهشتی ها در بهشت جاودنند آیا میان این دو مطلب تنافی نیست ❗️❗️ 💠💠 👌در این شکی نیست که بهشت برای بهشتیان ابدی و دوزخ نیز برای معاندین و ملحدان ابدی می باشد و از آن نیست ‌. ❕البته توجه به این نکته لازم است که خلود که در آیات قرآن آمده است در اصل لغت به معنى بقاى و هم به معنى ابديت آمده است، بنا بر اين كلمه خلود به تنهايى دليل بر ابديت نيست، زيرا هر نوع بقاء طولانى را شامل مى شود. 👌ولى در بسيارى از آيات قرآن با ذكر شده است كه از آن به وضوح مفهوم ابديت فهميده مى شود، مثلا در آيات 100 توبه 11 طلاق و 9 تغابن در مورد بهشتيان تعبير به «خالِدِينَ فِيها أَبَداً »مى كند، كه اين تعبير مفهومش ابديت بهشت براى اين گروهها است، و در آيات ديگرى مانند 169 نساء و 23 جن در باره گروهى از دوزخيان همين تعبير « خالِدِينَ فِيها أَبَداً » ديده مى شود كه دليل بر جاودانگى عذاب آنها است. ❕تعبيرات ديگرى مانند « ماكثين فيها ابدا » در آيه 3 كهف « لا يَبْغُونَ عَنْها حِوَلًا» (كهف- 108) و مانند اينها نشان مى دهد كه بطور گروهى از بهشتيان و دوزخيان جاودانه در نعمت يا در عذاب خواهند ماند. 📚تفسیر نمونه ج 9 ص 239 ❕حال آنچه مورد قرار گرفته است این آیه است که می فرماید ؛ « وَ أَمَّا الَّذِينَ سُعِدُوا فَفِي الْجَنَّةِ خالِدِينَ فِيها ما دامَتِ السَّماواتُ وَ الْأَرْضُ إِلاَّ ما شاءَ رَبُّكَ عَطاءً غَيْرَ مَجْذُوذٍ » « اما آنها كه سعادتمند شدند در بهشت جاودانه خواهند بود، ما دام كه آسمانها و زمين بر پاست مگر آنچه پروردگارت بخواهد، بخششى است قطع نشدنى » ( هود 108) ❔پرسش اینجاست که ظاهر استثناى جمله «الَّا مَاشَا رَبُّكَ؛ مگر اين كه خداى تو بخواهد» مى رساند كه ممكن است روزى بخواهد كه آنان را از اين مركز نعمت بيرون كند، در صورتى كه باقى آيات گواه بر اين است كه هرگز آنها از بهشت خارج نخواهند شد، با اين وضع معناى اين آيه چيست؟ 👌برای پاسخ است که درست است كه خداوند جهان به افراد سعادتمند در بسيارى از آيات، بهشت دائم وعده كرده است و از اين وعده هرگز تخلّف نخواهد فرمود و خود او مى فرمايد «وَعْدَ اللَّهِ لا يُخْلِفُ اللَّهُ وَعْدَهُ؛ اين وعده ای است كه خدا كرده و خداوند هرگز از وعده اش تخلّف نمى كند!».( روم 6) ولى ممكن است افرادى تصوّر كنند كه با اين وعده قطعى ديگر زمام كار از دست خدا بيرون مى رود و او حتّى توانايى نخواهد داشت كه آنان را از بهشت خارج سازد و نعمت را از آنها سلب كند و به اصطلاح علمى و كلامى، اين قضاى حتمى قدرت خدا را محدود نموده و از توانايى او خواهد كاست . 🔹لذا خداوند با جمله «الَّا مَاشَا رَبُّك» اين حقيقت را تأكيد مى كند كه با وجود اين كه خدا بهشت دائم را وعده نموده و او هرگز از وعده خود تخلّف نخواهد كرد، مع الوصف اين مطلب، از قدرت او چيزى كم نمى كند و باز اختيار تمام موجودات به دست قدرت اوست ، هرچه بخواهد مى تواند انجام بدهد و قدرت او نسبت به تمام اشيا محفوظ و است. 👌عين اين جمله «الَّا مَاشَا رَبُّكَ» در آيه بعد كه درباره دوزخيان است و به آنها وعده عذاب دائمى داده، نيز وارد شده است و علّت آن همان است كه در آيه پيش ذكر گرديد. ❕از قراين روشنى كه تفسير فوق را تأييد مى كند جمله «عَطَاً غَيْرَ مَجْذُوذٍ» كه در آخر آيه آمده است مى باشد. اين جمله مى گويد اين عطيّه ثابت و پايدار و مستمرّ است و هرگز جدا شدنى نيست. 👌این سخن در نیز مورد اشاره قرار گرفته است ؛ 📚تفسیر العیاشی ج 2 ص 160 ❕در تفسیر نیز چنین آمده است ؛ « هدف از بيان اين استثناء اين است كه تصور نشود خلود و مجازات افراد بى ايمان و پاداش مؤمنان راستين چنان است كه بدون خواست و مشيت الهى باشد و قدرت و توانايى و اراده او را محدود كند و صورت جبر و الزام به خود بگيرد، بلكه در عين جاودانى بودن اين دو، قدرت و اراده او بر همه چيز است هر چند به مقتضاى حكمتش پاداش و عذاب را بر اين دو گروه جاودانه مى دارد. ❕شاهد اين سخن آنكه در جمله دوم در باره سعادتمندان بعد از ذكر اين استثناء مى فرمايد « عَطاءً غَيْرَ مَجْذُوذٍ » « اين عطا و است كه هرگز از آنها قطع نمى شود.» و اين نشان مى دهد كه جمله استثنائيه فقط براى بيان قدرت بوده است. 📚تفسیر نمونه ج 9 ص 247 http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman
❔چگونه ممكن است اسلام يك دين جهانى باشد، در حالى كه دستورهاى مهم آن مانند «نماز و روزه» در همه نقاط جهان قابل عمل نيست؟ ❕در منطقه قطب شمال و جنوب زمين، نقاطى هست كه طول شب و روز آن هر كدام به شش ماه مى رسد، در چنين نه مى توان روزه گرفت و نه نمازهاى پنجگانه روزانه را به صورتى كه ما انجام مى دهيم مىتوان انجام داد ❗️❗️ 💠💠 👌اسلام آیینی جهانی و همگانی بوده که مخاطب آن تمام مردم تا روز قیامت در تمام مناطق هستند . ❗️خداوند خطاب به پیامبرش می فرماید: «بگو ای مردم من رسول خدا به سوی همه هستم» (اعراف158) 👌و می فرماید ؛ « پر برکت است خداوندی که قرآن را بر بنده اش نازل کرد تا برای جهانیان منذر باشد» (فرقان1) ❕در رابطه با پرسش فوق برخی از فقها می نویسند ؛ « از نظر «فقه اسلامى» هيچ موضوع و هيچ حادثه اى بدون حكم نيست، و به عبارت ديگر قوانين اسلامى آنچنان جامع است كه حكم هيچ موضوعى را فروگذار نكرده است. 💠موضوعات بر دو قسمند ؛ 1⃣موضوعاتى كه حكم مخصوص به خود دارند و در مدارك اسلامى صريحاً حكم آن ذكر شده است. 2⃣ موضوعاتى كه حكم خاصى براى آن تعيين نشده و بايد به «قواعد» و «اصول كلى» اسلامى رجوع شود و حكم آن از آنها استنباط گردد. ❕در اسلام يك سلسله قواعد و اصول اساسى وجود دارد كه حكم تمام مسائل و حوادث پيش بينى نشده با مراجعه به آنها روشن مى گردد، اين قواعد واصول كلى آنچنان وسيع و گسترده است كه از نظر علمى ممكن نيست موضوعى پيدا كنيد كه مندرج در تحت هيچ يك از آنها نباشد. 🔹موضوع مورد بحث يعنى وظيفه كسانى كه در قطبى زندگى مى کنند از قسم دوم است يعنى حكم آنها را مى توان از قواعد و اصول كلى استنباط نمود. 👌 اصولا احكام و مقررات اسلامى منصرف و ناظر به افراد متعارف و عادى است و كسانى كه به نحوى از انحاء از حدود متعارف بيرونند بايد به روش افراد عادى رفتار نمايند. ❕مثلا مى دانيم همه در هنگام وضو بايد صورت خود را از رستنگاه موى سر تا چانه بشويند، حال اگر پيشانى و موى سر كسى برخلاف متعارف باشد، مثلا موى او از وسط سر برويد و يا بقدرى پائين باشد كه از بالاى ابروى او شروع شود، مسلماً چنين كسى نبايد وضع رستنگاه موى سر خود را مقياس قرار دهد، بلكه همه فتوى داده اند كه بايد به مقدار افراد عادى و متعارف بشويد. 👌يا اين كه در مورد «آب كر» اندازه آن طبق مشهور سه وجب و نيم طول، در سه وجب و نيم عرض، در سه وجب و نيم عمق است. ❕بديهى است اين حكم ناظر به وجب هاى معمولى و متعارف مى باشد، بنابراين اگر انگشتان و كف دست كسى بقدرى كشيده و بزرگ باشد كه وجب او دو برابر وجب معمولى، و يا به اندازه اى است كه وجب او نصف وجب معمولى باشد، هيچ گاه نمى تواند وجب خود را مقياس قرار دهد، بلكه بايد اين دو دسته بر طبق افراد عادى عمل كنند و حد متوسط را در نظر بگيرند. 🔹و اين همان است كه مى گويند اطلاقات احكام و قوانين كلى شرع منصرف به افراد متعارف مى باشد . 👌اين يك قانون كلى و عمومى است و اختصاص به باب معينى ندارد، فقهاى ما حكم كسانى را كه در مناطق قطبى زندگى مى كنند از اين قاعده استفاده كرده و عدهاى از آنان در فتاواى خود تصريح نموده اند كه چنين اشخاصى بايد طبق «مناطق معتدله» عمل نمايند. 📚العروه الوثقی،کتاب الصوم،طریق ثبوت الهلال،مساله10 👌يعنى چون طول شب و روز در اين مناطق برخلاف متعارف نقاط روى زمين است، ساكنان آن موظفند رجوع به حد نموده و وظائف شرعى خود را مطابق آن، انجام دهند مثلا اگر ماه رمضان در آغاز تابستان واقع شده، و حد متوسط طول روزها (از طلوع صبح تا مغرب) در مناطق معتدله 15 ساعت است، آنها بايد در ماه مبارك هر روز 15 ساعت روزه بگيرند، و هنگامى كه ماه رمضان در آغاز زمستان است، اگر حد متوسط روز در مناطق معتدله 12 ساعت است، بايد همين 12 ساعت را روزه بگيرند، و نماز خود را نيز طبق همين حساب انجام دهند. بنابراين ملاحظه مى كنيد كه حكم اين مسئله كه به نظر بعضى خيلى بغرنج و پيچيده آمده از يك قاعده كلى فقهى به آسانى استنباط مىگردد و جاى هيچ شبه هاى باقى نمى ماند. 📚عبادت در قطبین ، مکارم ، ص 136 💠ادامه پاسخ 👇👇👇 @Rahnamye_Behesht
💠 👇👇👇 👌پاسخ دیگر آن است که از آیات و روایات استفاده می شود که هر مکلفی موظف است در هنگام صبح و ظهر و عصر و مغرب و عشاء شرعی ، نمازهای پنج گانه یومیه خود را بخواند و برای روزه از صبح تا مغرب شرعی امساک داشته باشد . 📚وسائل الشیعه ج 4 ص 107 ابواب المواقیت _ سوره بقره آیه 187 ❕و در رابطه با روزه در گذشته مفصلا ادله را آورده ایم که اگر روزه گرفتن مستلزم و سختی طاقت فرسا باشد ، باید افطار کرد و روزه واجب نیست ؛ 💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/6624 ❕حال گفتنی است که بر اساس ادله فوق هر مکلفی باید برای انجام عبادات شرعی ، افق همان منطقه خود را ملاک قرار دهد ، هر چند مثلا روز و شب آن شش ماه به طول انجامد ، وقتی که انسان به چنین منطقه ای وارد شود و مثلا هنگام نماز ظهر و عصر باشد ، نماز ظهر و عصر را می خواند ، اگر تا شش ماه شب نشود ، نماز مغرب وعشاء و صبحی بر او واجب نیست اگر چه این وضعیت چند ماه طول بکشد ، وقتی شب شد نماز مغرب و عشاء را می خواند ، و تا زمانی که شب نرفته است نماز دیگری بر او واجب نیست . ❕در رابطه با روزه هم چون روزه گیری در چنین مناطقی همراه با مشقت و سختی است ، گرفتن واجب نیست و باید پس از برطرف شدن عذر ، روزهایی که روزه گرفته نشده است ، قضا شود . 👌مقام معظم رهبری فتوا می دهد ؛ « مكلف در چنین مناطقی بايد در مورد اوقات نمازهاى يوميه و روزه همان افق محل خود را رعايت كند ولى اگر روزه گرفتن بر اثر طولانى بودن روز غير مقدور يا حرجى باشد، اداى آن ساقط و قضاى آن بعدا واجب است » 📚ترجمه اجوبه الاستفتاآت س 357 http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman
❔در حدیثى آمده است که « قیامت بر پا نمیشود تا وقتی که مـردی از اھـل بیـت من که اسمش اسم من و اسم ، اسم پدر من است، خروج نکند» ⚡️همانطور كه همه ميدانيد نام پيامبر اسلام محمـد بـن عبداللـه بود اما مھـدی شیعیان نامش محمد بن حسن است؛ اسمش ھـم اسـم پیـامبر اسـت ولـی اسـم پدرش ھم اسم او نیست ❕❕ 💠💠 👌شیعیان احادیث زياد و در حد تواترى دارند كه با اسناد متفاوت و متعدد، نام پدر امام مهدى عليه السّلام را مشخص كرده و بر آن تصريح دارد، و به سبب همين احاديث فراوان بوده كه شيعه، كوچكترين اختلاف و يا ترديدى در اينباره نداشته است. ❕رواياتى كه اين واقعيت را بازگو كرده اند، عبارتها و لحنهاى متفاوتى دارند، بسيارى از آنها با صراحت، ايشان را فرزند امام عليه السّلام معرفى كرده اند. 👌 آيت اللّه صافى گلپايگانى در باب «مهدى فرزند امام حسن عسكرى» كتاب خود 147 ذكر كرده است. 📚منتخب الاثر ج 2 ص 202 فصل 22 👌برای نمونه به دو حدیث توجه کنید ؛ 1⃣مفضل بن عمر مى گويد ؛ « خدمت امام صادق عليه السّلام رسيدم و عرض كردم كاش درباره جانشين پس از خود وصيت مى فرمودى؛ امام عليه السّلام فرمود: اى مفضل ، امام پس از من فرزندم موسى است، و جانشين مأمول منتظر، محمد حسن بن على بن محمد بن على بن موسى است » 📚کمال الدین ج 2 ص 334 2⃣محمد بن جعفر اسدى مى گويد ؛ « احمد بن ابراهيم براى من چنين نقل كرده است: در سال (262 ه. ق) خدمت خديجه خواهر امام هادى عليه السّلام رسيدم و از پشت پرده با وى سخن گفتم و در مورد دينش از وى پرسيدم، كه در پاسخ به من گفت: وى از چه كسانى پيروى مىكند؟ آنگاه گفت ، جانشين صالح، فرزند امام عسكرى عليه السّلام است؛ از وى پرسيدم: آيا او را ديده اى يا از او خبر مى دهيد؟ گفت: از پسر برادرم (امام عسكرى عليه السّلام) مى گويم كه او اين موضوع را طى نامه اى، به اعلام مى دارد .... » 📚اثبات الوصیه ، مسعودی ص 271 👌در شمار ديگرى از احاديث شيعه، اين واقعيت، با عباراتى متفاوت، منعكس شده است . امام صادق عليه السّلام فرمود ؛ « اذا اجتمعت ثلاثة أسماء متوالية ، محمّد [و] عليّ و الحسن، فالرابع القائم؛ آنگاه كه سه نام محمد، على و حسن پىدرپى هم آمدند، آنها قائم خواهد بود.» 📚الغیبه طوسی ص 233 ❕البته اغلب اهل سنّت، با بيان برخى روايات در اين زمينه، بر اين باورند كه نام پدر حضرت مهدى عليه السّلام عبد اللّه، همنام پدر پیامبر اکرم است. 👌دانشمندان شيعه، اگرچه با حفظ امانت كامل، برخى از اين احاديث را هرچند كه صحيح نمى دانسته اند بدون كم و كاست از كتابهاى اهل سنّت كرده اند؛ اما هرگز ترديد در اين موضوع به خود راه نداده اند که این احادیث باطل و ضعیف هستند . ❕مرحوم می نویسد ؛ « اصحاب شیعه ما روایتی را که می گوید نام پدر امام مهدی همنام پدر پیامبر است را صحیح نمی دانند زیرا اسم و اسم پدر امام مهدی نزد آنها ثابت و مشخص است ، ( برخی از ) اهل سنت نیز آن بخش حدیث که نام پدر امام مهدی را ، همنام پدر پیامبر می داند ، و زائد می دانند » 📚کشف الغمه ج 2 ص 477 👌برخی از محققان با بررسی مفصلی که انجام داده اند ، جعلی و ضعیف بودن روایت مذکور را که مورد نقل اهل قرار گرفته است را ثابت کرده اند ؛ 📚درسنامه مهدویت ، ج 1 ص 160 _ بررسی تطبیقی مهدویت ص 225 ❕ بنابراین گفتنی است که روايت مذکور از مجعولات و موضوعات عبّاسيان می باشد، زيرا شكى نيست كه دولت عباسى براى تأييد سلطنت خود و تشويق مردم به بيعت با محمّد بن عباس ملقّب به مهدى عباسى، خليفه دولت عباسى دست به هركارى از جمله جعل حديث و نسبت آن به رسول خدا زدند. ❕منصور عباسى كه عبد اللّه نام داشت فرزندش محمّد را به عنوان خليفه و جانشين خود تعيين نمود و مردم را تشويق به بيعت با او كرد. او براى ترغيب بيشتر مردم به اين كار لقب فرزندش را مهدى گذاشت، تا مردم به گمان اينكه او مهدى منتظر و موعود است با او بيعت كنند، ولى از آنجا كه اسم خودش عبد اللّه بود دستور داد تا حديثى كرده و در آن اسم پدر مهدى امّت را عبد اللّه معرفى كنند. 📚مجموعه آثار شهید مطهری ج 18 ص 173 👌علامه نیز بر فرض این که حدیث فوق صحیح باشد می نویسد ؛ « كنيه امام حسن عسكرى عليه السّلام ابو محمد است و كنيه پدر پيامبر نيز، ابو محمد مى باشد و از آنجا كه نام و اسم ، بر كنيه نيز مى شود، به اين شكل مفاد حديث صحيح است » 📚بحار الانوار ج 51 ص 103 http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman
❔نظر شما درباره روایات چیست ❗️خداوند طینت مومن را از بهشت و طینت کافر را از جهنم آفریده است ❕آیا این نوع خلقت مستلزم جبر نیست ❕ 💠💠 👌روايات فراوانى در مجامع روایی ما نقل شده است كه با مضامين گوناگونشان دلالت دارد بر اينكه ريشه و بن ، سعادتمندان و شقاوتمندان و اصلى كه از آن آفريده شده و آغاز يافته اند كه از آن به تعبير مى شود، گوناگون است. ❕ طينت وسرشت اهل سعادت از عالم نور و بهشت و علّيين و سرزمين پاك و آب شيرين و گوارا مى باشد و طينت و سرشت اهل شقاوت از عالم تاريكى و آتش وسجّين و سرزمين شوره زار ناپاك و آب مى باشد . 📚بحار الانوار ج 64 ص 77 باب 3 🔹امام سجاد علیه السلام فرمود ؛ « خداوند قلوب و ابدان پیامبران را از طینت آفریده و قلوب مومنین را نیز از همان طینت آفریده است ... و کفار را از طینت سجین ( ماده ای جهنمی ) آفریده است ...قلوب مومنین به آنچه از آن خلق شده اند تمایل دارند ، و قلوب کافرین نیز به آنچه از آن خلق شده اند تمایل دارند » 📚الکافی ج 2 ص 2_ علل الشرائع ج 1 ص 116 🔹امام صادق علیه السلام فرمود ؛ « خداوند مومن را از طینت آفریده است و کافر را از طینت جهنم آفریده است » 📚الکافی ج 2 ص 3_ بصائر الدرجات ج1 ص 16 ❕تفسیر این روایات همان است که محدثان نامی شیعه بیان کرده اند که خداوند قبل از آنکه ارواح بندگان را خلق کند می دانست که کدام یک از آنان با اختیار خود ، راه ایمان و اطاعت را در پیش می گیرند و کدام یک از آنان با اختیار خود ، راه شقاوت و بدبختی را در پیش می گیرند ، خداوند با توجه به این ازلی خود ، ابدان آنها را موافق ارواح آنها آفرید ، بدن های مومنین را از طینت و سرشتی بهشتی و بدن های کافرین را از طینت و سرشتی جهنمی آفرید ، و به هیچ عنوان در این خلقت جبری در کار نمی باشد . 📚 مراه العقول ج 7 ص 4 ❕البته خلقت از طینت و سرشت بهشتی یا جهنمی ، علت تامه برای اعمال و رفتار آدمیان نمی باشد ، بلکه به تعبیر روایات بالا ، آنها که از طینت و سرشت بهشتی خلق شده اند تمایل بیشتری به کارهای خیر دارند و آنها که از و سرشتی جهنمی آفریده شده اند ، تمایل بیشتری به کارهای ناپسند دارند ، این طینت و سرشت آنها را وادار به انتخاب خیر و شر نمی کند ، بلکه تنها زمینه انتخاب را در آنها به وجود می آورد و نهایتا خود آدمیان هستند که یا مسیر خیر و سعادت را انتخاب می کنند یا مسیر ضلالت و گمراهی را لذا می بینیم مومنانی را که کارهای خلاف و شر را انجام می دهند و را نیز می بینیم که کارهای خیر و خوب را انجام می دهند ، این نشان دهنده آن است که طینت موجود در آنها ، جبری را در تصمیم گیری بر آنها لازم نمی کند . 📚الفصول المهمه ج 1 ص 420 👌به بیان دیگر هيچكس نمى گويد كيفيّات جسمانى يا سرشت افراد، علت تامّه براى آن خلقيّات است، بلكه تنها به عنوان يك مى توان از آن ياد كرد. ❕اين مطلب را با ذكر مثالى مى توان روشن ساخت؛ همه مى گويند محيط خانواده يا محيط اجتماع در اعمال انسانها اثر مى گذارد؛ ولى اين سخن بدان معنا نيست كه اراده انسان را سلب كند، بلكه تنها يك زمينه است، لذا بسيار مى بينيم افرادى كه در يك خانواده آلوده پرورش يافته اند؛ انسانهاى صالح و درستكار و با ايمانى بوده اند، و به عكس افرادى در خانواده هاى صالح پرورش يافته اند؛ ولى انسانهاى نادرستى از كار در آمده اند. جزء اخير علّت تامّه اراده خود انسان است كه اثر نهايى را به دنبال دارد. 📚پیام امام امیر المومنین ج 8 ص 564 http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman
❔چرا ما شیعیان را شیعه جعفری می گویند ❗️آیا امام صادق مذهب شیعه را به وجود آورده اند ❕یعنی تا قبل از امام شیعه نبوده است ❕❕ 💠💠 👌شیعه به معنای کسانی که معتقد به امامت و ولایت علی علیه السلام و یازده فرزند معصومش هستند در زمان پیامبر گرامی وجود داشتند و خود پیامبر گرامی واژه « » را بر این گروه اطلاق کردند . ❕در تفسير «الدر المنثور» كه از منابع معروف اهل سنت است در ذيل آيه شريفه « اوْلئِكَ هُمْ خَيْرُ الْبَريَّة » ( بینه 7) از جابربن عبداللَّه انصارى چنين نقل شده است كه مى گويد ؛ «ما نزد پيامبر بوديم كه على عليه السلام به سوى ما آمد، پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود: اين و شيعيانش در روز قيامت رستگارانند، و در اين هنگام آيه شريفه إِنَّ الَّذينَ آَمَنُوا وَ عَمِلُو الصّالِحاتِ أولئِكَ هُمْ خَيْرُ الْبَرِيَّةِ كسانى كه ايمان آوردند و اعمال صالح انجام دادند بهترين خلق خدا هستند ، نازل گرديد». 📚الدر المنثور ج 6 ص 379 👌حاكم كه او نيز از دانشمندان معروف اهل سنت در قرن پنجم هجرى است اين مضمون را در كتاب معروفش «شواهد التنزيل» از طرق مختلف از پيغمبر اكرم نقل مى كند و تعداد رواياتش از بيست روايت تجاوز مى كند. 🔹از جمله از ابن عباس نقل مى كند هنگامى كه آيه إِنَّ الَّذينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصّالِحاتِ أولئِكَ هُمْ خَيْرُ الْبَرِيَّةِ نازل شد، پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله به على عليه السلام فرمود: «هُو انْتَ وَ شِيْعَتُكَ ...»: «منظور از اين آيه تو و شيعيانت هستيد» 📚شواهد التنزیل ج 2 ص 357 ❕بسيارى ديگر از علماى اسلام و دانشمندان اهل سنت مانند ابن حجر در كتاب صواعق و محمد شبلنجى در نور الابصار، اين را ذكر كرده اند. 📚الصواعق ص 96_ نور الابصار ص 70 👌بنابراين به شهادت اين روايات نام و عنوان شيعه را پيامبر اسلام براى پيروان راه على عليه السلام و طرفداران او برگزيده است، و تاريخچه پيدايش شيعه نه بعد از رحلت و شهادت پيامبر اسلام بلكه به يك معنى در حيات خود آن حضرت بوده است، و اين واژه را به ياران و پيروان على عليه السلام اطلاق فرموده، و تمام كسانى كه پيامبر اسلام را به عنوان رسول خدا مى شناسند، مى دانند كه او سخنى از روى هوى و نمى گفت ؛ «و هرگز از روى هواى نفس سخن نمى گويد.- آنچه مى گويد چيزى جز وحى (الهى) كه بر او القا شده نيست.» ( نجم 3_4) و اگر فرموده است تو و پيروانت فائزان و رستگاران در قيامت هستيد. يك واقعيت است. 📚پیام قرآن ج 9 ص 24 ❕اما اينكه مذهب شيعه را مذهب جعفرى مى گويند براى اين است كه تا زمان حضرت امام صادق عليه السلام به واسطه تسلط سياستمداران و زمامداران ستمگر، فرصت نشر علوم و معارف اسلام و تربيت ، آنطور كه براى ايشان فراهم شد، براى امامان قبل از ايشان فراهم نگرديد 👌شیخ می نویسد ؛ «آن قدر مردمان از علوم امام صادق علیه السلام نقل كرده اند كه به تمام بلاد و شهرها منتشر گشته و اصقاع عالم را فرا گرفته، و نقل نشده از احدى از علماى اهل بيت آنچه از آن حضرت نقل شده است ، همانا اصحاب حديث جمع كرده اند اصحاب راويان از آن جناب را از ثقات با اختلافشان در آراء و مقالات، عددشان به چهار هزار رسيده، و آن قدر دلائل واضحه بر امامت آن حضرت ظاهر شده كه دلها را روشن نموده و زبان مخالف را گنگ كرده از طعن زدن در آن دلائل به ايراد شبهات » 📚الارشاد ج 2 ص 179 👌بنابر اين ايشان از موقعيت و فرصت، حداكثر استفاده را فرموده، علوم و معارف اسلام را تعليم و تدريس فرمودند و شاگردان بزرگى تربيت كردند كه هر كدام از علماى بزرگ اسلام به شمار مى روند؛ از آن ، شيعه و پيروان آن حضرت را جعفرى گفتند و بعد هم اين لقب بر شيعه باقى ماند و امامان بعد هم آن را منع نفرمودند چرا كه غرض همه، ترويج دين و هدايت مردم بود؛ همه راستگو بودند و همه مردم را به يك راه كه يگانه راه راست است هدايت فرمودند. 📚معارف دین ج 3 ص 144 http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman
❔چرا به امام صادق ، می گویند ❗️مگر بقیه امامان معاذ الله کاذب بوده اند که ایشان صادق شده اند ❕❕ 💠💠 👌از آنجایی که تمام امامان ما نور واحدی هستند ، ویژگی ها و صفاتی که لازمه امامت است ، از یکدیگر ارث می برند و همه آنان حائر یکدیگر هستند . ❕پیامبر گرامی فرمود: ٌ« تمام امامان در فضل و نزد خداوند یکسان هستند » 📚اثباه الهداه ج 2 ص237 🔹و فرمود ؛ « اولین ما مانند اخرین ما و اخرین ما مانند اولین ما هستند » 📚بحار الانوار ج 25 ص360 ❕اگر هر یک از امامان به لقبی خاص خوانده می شوند ، به این معنا نیست که سایر امامان ، از آن صفت و لقب بی بهره بوده اند ، بلکه این نامگذاری ها از آن جهت است که صفتی خاص از میان صفات یکی از امامان در جامعه ظهور و بروز خاصی داشته است و جامعه را تحت تاثیر قرار داده است لذا آن امام به همان صفت خوانده می شده است ، اگر چه بقیه امامان نیز آن صفت را به نحو کامل دارا بوده اند . ❕در رابطه با لقب امام ششم به صادق علیه السلام نیز همین بوده است . 🔹ابن خلكان از علمای مطرح اهل سنت می نویسد ؛ « جعفر بن محمد صادق يكى از امامان دوازده گانه مذهب شيعه است، او از بزرگان اهل بيت عليهم السّلام بوده و از جهت راستى در ملقب به صادق گرديده است » 📚وفیات الاعیان ج 1 ص 327 ❕گفته شده است كه منصور دوانيقى كه خود از كينه توزترين دشمنان امام صادق عليه السّلام است، اين لقب را به او نسبت داده است. در بيان سبب اين مطلب آورده اند كه ابو خراسانى از امام صادق عليه السّلام خواست كه او را به قبر جدّش امير المؤمنين عليه السّلام كه در آن زمان مخفى بود، راهنمايى كند. امّا امام صادق عليه السّلام از اين كار خوددارى كرده و به او خبر داد كه قبر امام امير المؤمنين عليه السّلام در ايّام حكومت مردى كه او را ابو جعفر منصور مى نامند ظاهر خواهد شد. 👌ابو مسلم به منصور اين خبر را در ايّام حكومتش داد. در آن زمان منصور در رصّافه بغداد ساكن بود. او از شنيدن اين خبر شد و گفت ، اين همان شخص راستگوست . 📚موسوعه الامام الصادق ج 1 ص 22 ❕بلکه اساسا این لقب توسط پیامبر گرامی به امام ششم علیه السلام اطلاق گردیده است . 🔹از حضرت امام زين العابدين عليه السّلام پرسيدند كه امام بعد از تو كيست؟ فرمود: محمّد باقر كه علم را مى شكافد شكافتنى. پرسيدند كه: بعد از او امام كه خواهد بود؟ فرمود: جعفر كه نام او نزد اهل آسمانها صادق است. ❔گفتند: چرا به خصوص او را مى نامند و حال آن كه همه شماها صادق و راستگوييد؟ 🔹فرمود ؛ « خبر داد مرا پدرم از پدرش رسول خدا كه آن حضرت فرمود ؛ « چون متولّد شود فرزند من جعفر بن محمّد بن علىّ بن الحسين عليهم السّلام او را صادق ناميد، زيرا كه پنجم از فرزندان او جعفر نام خواهد داشت و دعوى امامت خواهد كرد به دروغ از روى افتراء، و او نزد خدا كذّاب افتراكننده بر خدا است، پس حضرت امام زين العابدين عليه السّلام گريست و فرمود كه: گويا مى بينم جعفر كذّاب را كه برانگيخته است خليفه جور زمان خود را بر تفتيش و تفحّص امام پنهان » 📚دلائل الامامه ص 112_ بحار الانوار ج 46 ص 230 ❕شیخ صدوق نیز در معانی الاخبار چنین می آورد ؛ « او به صادق نامیده شد تا از جعفر کذاب که به دروغ ادعای امامت می کند شود» 📚معانی الاخبار ص65 http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman
⚫️کانال تقدیم می کند ؛ 🔳ویژه نامه شهادت امام علیه السلام 1⃣ ▪️ گوشه ای از شخصیت و امام صادق علیه السلام از دیدگاه معاصران امام و دانشمندان نامی اهل سنت در طول تاریخ ؛ 1⃣عموى شهيد امام صادق عليه السّلام زيد، پسر امام زين العابدين عليه السّلام از بلندى مقام آن حضرت چنين سخن گفته است ؛ « در هر زمانه اى بايد حتما كسى از ما اهل بيت عليهم السّلام باشد تا خداوند به واسطه او بر مردم احتجاج كند و حجت زمان ما برادرزاده ام جعفر است، هركس از او متابعت كند گمراه نشده و هركس با او مخالفت كند روى هدايت را نخواهد ديد » 📚الکافی ج 1 ص 307 2⃣مالك بن انس امام مالکی ها گوید ؛ « برتر و بالاتر از جعفر بن محمد را در علم و عبادت و پرهيزگارى، نه چشمى ديده و نه گوشى شنيده و نه به ذهن بشرى خطور كرده است » 📚تهذیب التهذیب ج 2 ص 104 3⃣منصور دوانيقى در رثاى امام صادق عليه السّلام گفته است ؛ « جعفر بن محمد از جمله كسانى بود كه خداوند متعال در قرآن آنان را اينگونه توصيف كرده است: ثُمَّ أَوْرَثْنَا الْكِتابَ الَّذِينَ اصْطَفَيْنا مِنْ عِبادِنا؛ سپس اين كتاب را به آن بندگان خود كه [آنان را] برگزيده بوديم، به ميراث داديم او از آنان بود كه خداوند او را برگزيده و همواره در خيرات از ديگران پيش بود » 📚تاریخ یعقوبی ج 3 ص 17 4⃣عبد الرحمن بن ابو حاتم رازى مى گويد ؛ « از پدرم شنيدم كه مى گفت جعفر بن محمد ثقه (راستگو) است و درباره امثال او سؤال نمى شود.هنگامى كه از ابو زرعه در رابطه روايت كردن جعفر بن محمد از پدرش و مقايسه آن با روايت سهيل بن ابى صالح يا روايت علاء از پدرش كه كدام يك صحيحتر است سؤال شد، شنيدم كه در پاسخ گفت: هيچگاه جعفر بن محمد با چنين اشخاصى مقايسه نمى شود » 📚الجرح و التعدیل ج 2 ص 487 5⃣ابو حاتم محمد بن حيان درباره آن حضرت گفته است ؛ « او از نظر دانش، فقاهت و فضيلت از بزرگان اهل بيت عليهم السّلام به شمار مى آيد. » 6⃣ ابو عبد الرحمن سلّمى، درباره امام صادق عليه السّلام مى گويد ؛ « او در ميان اهل بيت عليهم السّلام سرآمد همه اقران خود بود، علمش سرشار، پارسايى اش از دنيا شديد، خوددارى اش از تمام شهوات، تام و دانش و حكمتش كامل بود » 📚الامام الصادق و المذاهب الاربعه ج 1 ص 58 7⃣نويسنده كتاب حلية الاوليا مى نويسد ؛ « از جمله آنان پيشواى سخنور، صاحب رتبه اول زمامدارى امام ناطق، داراى سرپرستى، ابو عبد اللّه جعفر بن محمد صادق بود كه به عبادت و خضوع روى آورده و عزلت و خشوع را برگزيده و از رياست طلبى و انحصارطلبى نهى نمود » 📚حلیه الاولیاء ج 1 ص 72 8⃣شهرستانى اضافه بر كلام سلّمى مى افزايد ؛ « در مدينه اقامت داشته و شيعيان و منسوبينش از دانش او بهره مند شده و اسرار علوم را بر نزديكانش مى گشود، سپس مدتى در عراق رحل اقامت افكند» 📚الملل و النحل ج 1 ص 147 9⃣خوارزمى در كتاب مناقب ابو حنيفه از قول او نقل مى كند كه گفت ؛ « من فقيه تر از جعفر بن محمد نديده ام. و گفت اگر آن دو سال نبود نعمان هلاك مى شد. مراد ابو حنيفه از آن دو سال، سالهايى است كه از امام صادق عليه السّلام كسب علم كرده است » 📚مناقب ابوحنیفه ج 1 ص 172 🔟ابن جوزى گويد ؛ « جعفر بن محمد بن على بن الحسين، همواره چنان به عبادت مشغول بود كه هيچگاه به فكر رياست طلبى نيفتاد » 📚صفوه الصفوه ج 2 ص 94 1⃣1⃣محمد بن طلحه شافعى درباره امام صادق چنين نوشته است ؛ « او از بزرگان و سروران اهل بيت عليهم السّلام بود وى داراى دانشى سرشار، عبادتى بسيار، پارسايى آشكار و هميشه در حال ذكر بود، معانى قرآن را دنبال كرده و از ژرفاى آيات آن گوهرهاى معنا را استخراج نموده و به نتايج عجيب دست مى يافت ، مناقب و صفات آن حضرت چنان زياد است كه كسى را ياراى شماره كردن آن نبوده و هر بيناى بيدارى از تنوع آن حيرت زده مى شود » 📚مطالب السوول ج 2 ص 56 http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman