👌پاسخ پرسش کاربر در مورد جبر و اختیار و نقش خداوند در افعال ما را در ذیل بخوانید ؛
💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2280
#وثاقت_حفص_نقد_توهمات_کمال_حیدری
🤔#پرسش
❔آيت الله سيد كمال حيدرى: كتاب قرآنى كه در دست ماست، به قرائت شخصى است به نام حفص كه ١٨٠ سال پس از وفات پيامبر اسلام زندگى ميكرده است و اصولا اين آيات ربطى به محمد ندارد.
نكته مهمتر اينكه: تمامى علماى شيعه و اهل سنت، اين شخص را فاسق و دروغگو و غيرقابل اعتماد معرفى كرده اند.
ايشان با استناد به البانى و خوئى دو تن از بزرگان اهل سنت و شيعه، ادعاى خود را مطرح ميكند.(منتظر توهين كانال پرسمان اعتقادى به حيدرى بمانيد)
ما در كانال نقد اسلام يك ويديو ترجمه كرديم از دكتر جى اسميث كه با بررسى قرآنهاى موجود، اثبات كرد كه ٣١ قرآن مختلف هم اكنون در كشورهاى اسلامى موجود است كه همه با هم اختلاف دارند ❗️❗️
💠#پاسخ 💠
❕اهلبیت علیهم السلام ، شیعیان را تاکید می کردند که قرآن را مطابق آنچه که توده مسلمین ، سینه به سینه از پیامبر گرامی ، فرا گرفته اند ، بخوانند و به اجتهادات قراء در قرائت قرآن ، توجه نکنند .
👌امام باقر ع فرمود ؛
«قرآن واحد است و از پيشگاه خداى يگانه و واحد فرود آمده است و اين اختلافات از راويان بر آن وارد مى شود»
📚الکافی ج 2 ص 630
❕ اين سخن، بدين معنا است كه قرائت نازل شده از جانب خدا يكى است و قرآن به نصّ واحد نازل گشته است و اختلاف در روايت اين نصّ بر حسب اجتهاد قاريان است. حديث بعدى، اين معنا را توضيح مى دهد ، امام صادق ع فرمود ؛
«قرآن بر حرف واحد و از نزد خداى واحد نازل گشته است»
📚الکافی ج 2 ص 630
👌منظور نفى قرائتهاى متداولى است كه مردم آنها را متواتر از پيامبر پنداشته اند. امام چنين مطلبى را انكار مى كند، زيرا قرآن به نصّ واحد نازل شده است .
❕سالم بن سلمه گويد ؛
«شخصى در محضر امام صادق عليه السّلام آياتى از قرآن را قرائت كرد و به طورى كه من شنيدم، قرائت او غير از قرائت ديگر مردم بود. امام عليه السّلام به وى گفت: «از اين قرائت خوددارى كن و همانگونه كه مردم مى خوانند تو هم بخوان»
📚الکافی ج 2 ص 633
❕ اين شخص بر حسب اجتهادات قرّاء، قرآن را به وجوه مختلف قرائت كرده است و از آنجا كه اين قبيل قرائتها، به منزله بازى با نص قرآن كريم است، امام وى را نهى كرده است و دستور داده كه همان قرائت معروفى را كه مردم ملتزم به آن هستند اختيار كند، زيرا قرائت صحيح كه در شريعت بدان امر شده، همان قرائتى است كه هر نسلى از نسل پيش تا از پيامبر و او از جبرئيل و او از خداوند ، اخذ كرده است و توجّهى به قاريانى كه فن قرائت را همانند يك نوآورى و صنعت حرفه خود قرار داده اند، نبايد كرد و تنها قرائتى كه با قرائت عامه مسلمانان موافق باشد، بايد مورد توجه قرار گرفته شود.
❕سفيان بن السمط مى گويد ؛
« در مورد تنزيل قرآن از امام صادق عليه السّلام پرسيدم، وى گفت: «همانگونه كه آموخته ايد، بخوانيد»
📚الکافی ج 4 ص 667
❕وى از نص اصلى كه براى نخستين بار نازل شده سئوال كرده است، زيرا ديده است كه قرّاء در اين زمينه اختلاف دارند و امام پاسخ مى دهد كه نص اصلى همان است كه امروز ميان مردم متداول است و فرموده او (همانگونه كه آموخته ايد بخوانيد) به اين معنا است كه بر شما (يعنى عامه مسلمانان) واجب است قرآن را همانگونه كه خلفا عن سلف از پيامبر گرامی فرا گرفته ايد، بخوانيد.
❕على بن الحكم مى گويد ؛
« عبد اللّه بن فرقد و معلّى بن خنيس براى من نقل كردند كه ما در محضر امام صادق عليه السّلام بوديم و ربيعة الرأى نيز با ما بود. در آنجا پيرامون فضل قرآن سخن به ميان آمد. امام صادق عليه السّلام فرمود: «اگر ابن مسعود قرآن را طبق قرائت ما نمى خوانده است، گمراه بوده است». ربيعه گفت: گمراه؟ امام عليه السّلام گفت: «بلى، گمراه». امام صادق عليه السّلام، اضافه كرد: «ما قرآن را طبق قرائت ابىّ مى خوانيم»
📚سفینه البحار ج 6 ص 81
❕در آن مجلس درباره قرائتهاى غير متعارف ابن مسعود بحث مى شده و امام عليه السّلام به آنان تذكر داده كه اين قرائتها جايز نيست و قرائت صحيح، همان قرائت عامّه مسلمانان است و كسى كه از اين روش متداول عامه تخطّى كند گمراه است، زيرا چنين كسى از روش مسلمانان كه نسلا بعد نسل از پيامبر فرا گرفته اند، عدول و تخطى كرده است. و اگر ابن مسعود قرآن را بر خلاف روش مسلمانان قرائت مى كرده است (به فرض صحت نسبت) گمراه است، زيرا طريق ميانه، طريقى است كه جامعه مسلمانان در آن مشى مى كنند و كسى كه از اين راه ميانه گام برون نهد، هر كس كه باشد گمراه خواهد بود.
🔸ادامه 👇
🔸ادامه 👇
❕اما اين گفته امام كه ما قرآن را بر طبق قرائت ابىّ مى خوانيم، اشاره است به دوران يكسان شدن مصحفها در عهد عثمان كه ابىّ بن كعب قرآن را املاء مى كرد؛ و گروهى آن را بر وفق املاء او مى نوشتند و هرگاه در مورد نص اصلى اختلاف داشتند، براى رفع اختلاف به وى مراجعه مى كردند و مصحف موجود كه مورد قبول عامّه مسلمانان است، بر طبق املاء ابىّ بن كعب است و قرائت منطبق بر قرائت ابىّ بن كعب، كنايه از التزام به چيزى است كه هم اكنون عامه مسلمانان برآنند.
📚علوم قرآن ، معرفت ، ص 222
👌 قرائت حفص از عاصم از ابوعبدالرحمان سلمی ، از امیر مومنان ، همان قرائت عامه مسلمانان است ؛
📚تهذیب التهذیب ج 2 ص 346 _ تاریخ الاسلام ج 11 ص 76
❕ زيرا حفص و استاد او عاصم شديدا به آنچه كه با قرائت عامّه و روايت صحيح و متواتر ميان مسلمانان موافق بود، پاىبند بودند. اين قرائت را عاصم از شيخ خود ابو عبد الرحمان سلمى و او از امام «امير المؤمنين» اخذ كرده است و على عليه السّلام به هيچ قرائتى جز آنچه با نصّ اصلى وحى كه ميان مسلمانان از پيامبر متواتر بوده، قرائت نمى كرده است. اين قرائت را عاصم به شاگرد خود حفص آموخته است. از اين رو در تمامى ادوار تاريخ مورد اعتماد مسلمانان قرار گرفت و اين اعتماد عمومى صرفا از اين جهت بوده است كه با نص اصلى و قرائت متداول توافق و تطابق داشته است. نسبت اين قرائت نيز به حفص، به اين معنا نيست كه اين قرائت مبتنى بر اجتهاد حفص است؛ بلكه اين يك نسبت رمزى است براى تشخيص اين قرائت و قبول قرائت حفص، به معنا قبول قرائتى است كه حفص اختيار كرده و پذيرفته است؛ زيرا اين قرائت از روز نخست بين مسلمانان متواتر و متداول بوده است.
📚التمهید فی علوم القرآن ، ج 2 ص 157
❕بنابراین ، حفص اگر چه در زمان پیامبر نبوده است ، اما با وسائطی که به امیر مومنان ع منتهی می شود ، قرائت پیامبر را ، قرائت کرده و چون این قرائت مطابق با قرائت مشهور مسلمین بوده است ، مورد قبول تمام علما واقع شده و به عنوان قرائت رسمی قرآن معرفی شده است که غالب قرآن های کنونی بر اساس آن قرائت ، چاپ می شوند .
👌حفص می گوید ؛
«عاصم به من گفت: قرائتى را كه به تو آموختم، همان قرائتى است كه از ابو عبد الرحمان سلمى اخذ كرده ام و او عينا از على عليه السّلام فرا گرفته است »
📚معرفه القراء الکبار ، ج 1 ص 75 _ الطبقات ، ج 1 ص 348
❕قرائتی که حفص از عاصم ارائه می دهد ، مورد قبول تمام علما واقع شده و آنان او را در این قرائت تصدیق کرده اند .
👌ابن المنادى می گوید ؛
«پيشينيان حفص را در حفظ و ضبط قرآن برتر از ابن عياش مى دانستند و او را به ضبط كامل قرائتى كه از عاصم آموخته بود، توصيف كرده اند»
📚النشر فی القراءات ، ج 1 ص 156
❕شاطبى درباره وى مى گويد ؛ «حفص به جهت دقّت و اتقان در قرائت، برتر از ديگران شمرده مى شد».
📚شرح الشاطبیه ص 14
❕ ابن معين می گويد ؛
«روايت صحيحى كه از قرائت عاصم باقى است، روايت حفص بن سليمان است»
📚النشر فی القراءات ، ج 1 ص 156 _ معجم الادباء ج 10 ص 216
❕رفاعی نیز می گوید که حفص عالم ترین افراد به قرائت عاصم بوده است ؛
📚غایه النهایه فی طبقات القراء ج 1 ص 254
👌می بینیم بزرگان اهلسنت ، حفص را در قرائتش ازعاصم ستوده اند و او را تصدیق و مورد مدح قرار داده اند ، اما از آنجایی که حفص شیعه بوده و از یاران امام صادق ع بوده است ؛
📚رجال طوسی ، ص 176 _ مقباس الهدایه ج 2 ص 228
❕برخی از علمای اهلسنت ،حفص را در نقل حدیث ( نه قرائت قرآن ) تضعیف کرده اند ، که این تضعیف هم قاعدتا به سبب شیعه بودن حفص است ، با این وجود بزرگان رجالی اهلسنت ، حفص را در نقل حدیث نیز توثیق کرده اند ، بزرگانی چون احمد و وکیع و ذهبی ، حفص را توثیق کرده اند ؛
📚تاریخ بغداد ، ج 8 ص 186 _ میزان الاعتدال ج 1 ص 558
👌مرحوم محقق خویی نیز مطابق آنچه از اهلسنت نقل شده است ، حفص را تضعیف می کند ، که ما روشن کردیم این تضعیف اشتباه است و همگان حفص را در نقل قرائت ، توثیق و تصدیق کرده و در نقل روایت هم ، بزرگان رجالی اهلسنت ، حفص را توثیق کرده اند .
❕با این وجود ، محقق خوئی تصریح می کند که چون مثلا ائمه ، ردع و ممنوعیتی بر این قرائات مشهور ، ( مانند قرائت حفص ) ، صادر نکرده اند ، این نشان از اعتبار و حجیت چنین قرائاتی است ، زیرا مورد تایید معصومین ع قرار گرفته است ؛
📚البیان فی تفسیر القرآن ص 166
❕بنابراین قرآن یک قرائت مشهور بین مسلمین دارد که سینه به سینه به پیامبر گرامی منتهی می شود که قرائت حفص از عاصم ، مطابق با همین قرائت مشهور است و سایر قرائات ، اجتهادات قراء است که هیچ ارزش و اعتباری ندارد ، چنان که در ذیل توضیح داده ایم ؛
💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/1053
#پرسمان_اعتقادی
@Rahnamye_Behesht
#سایت_ما
ipasookh.ir
👌معاند مدعی است که پیامبر گرامی دستور داده است که از گله یهودیان گوسفند بدزدند تا ایشان کباب کنند ، در ذیل پاسخ دروغگویی او را داده ایم ؛
💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/3298
👌ملحد مفت خور مدعی شده است که کشاورزی و زبان و محاورات کلامی ، از جمله ابداعات بشری پس از گذشت قرن ها و زمان ها بوده است و بشر ابتدایی قادر به کشاورزی و محاورات زبانی نبوده است ، اما مسلمین مدعی اند که آدم اول پیامبر الهی بوده است که زبان بلد بوده و کشاورزی می کردند ، این مطلب با کشفیات امروز همخوانی ندارد ، در ذیل پاسخش را داده ایم ؛
💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/1190
💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/2130
پرسمان اعتقادی ( شیعه پاسخ )
#ابن_ابی_دارم_وشهادت_فاطمه_سلام_الله_علیها
❕پاسخی به توهمات ملحد وهابی جیره خوار ، در مورد شهادت فاطمه صدیقه سلام الله علیها ؛
1⃣ذهبی امام الحدیث و امام الجرح و التعدیل در نزد اهلسنت ، در دو کتاب خود ، سیر اعلام النبلاء و میزان الاعتدال ، همچنین ابن حجر عسقلانی در لسان المیزان نقل می کنند ؛
« عمر چنان لگدی به فاطمه زد که سبب سقط محسن گردید »
📚سیر اعلام النبلاء ، ج 15 ص 587 _ میزان الاعتدال ، ج 1 ص 283 _ لسان المیزان ج 1 ص 268
❕ما در پاسخی که حدود چهار سال پیش در این رابطه نوشتیم ؛
💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2301
👌نقل فوق را از ذهبی و کتاب او نقل کردیم ، و برای آنکه نشان دهیم که نقل فوق ، متعدد آمده است ، در ذیل عنوان نقل ذهبی ، از کتاب « لسان المیزان » نیز آدرس دادیم ، تا نشان دهیم که علاوه بر آنکه این نقل در کتابهای ذهبی آمده است ، در کتاب لسان المیزان هم که برای ابن حجر است نیز آمده است ، تا پس از آن با استناد به این کلام ابن تیمیه که می گوید ؛
« زیادی و تعدد راه های نقل حدیث ، برخی از آنها ، برخی دیگر را تقویت می کند که خود زمینه یقین و اطمینان به آن حدیث را فراهم می کند ، اگر چه راویان آن گروهی از فاسقان و فاجران باشند »
📚کتب و رسائل و فتاوی ابن تیمیه ، ج 18 ص 26
❕دیگر وهابیت نتواند اشکال سندی بگیرد .
👌بنابراین آدرس دادن ما از کتاب لسان المیزان ذیل عنوان نقل ذهبی ، تنها برای بیان و اثبات تعدد نقل بوده است ، و نگفتیم که لسان المیزان از خود ذهبی است تا شما اشکال کنید که چنین نسبتی صحیح نیست .
2⃣راوی و تایید کننده اصلی این نقل ، شخصی به نام « ابن ابی دارم » است که ذهبی و ابن حجر ، نقل فوق را مستند به او نقل می کنند و سلسله راویان به او منتهی می شود .
❕ملحد وهابی مدعی شده است که علمای اهلسنت ، این فرد را رافضی و دروغگو و غیر ثقه و غیر قابل اعتماد معرفی کرده اند ، حال چگونه می توان به نقل چنین کسی اعتماد کرد ❗️
👌ما در پاسخ می گوییم که طبق تصریح خود علمای اهلسنت ، ابن ابی دارم از افراد برجسته و عالم در نزد اهلسنت است ، چنان که ذهبی در مورد او می گوید ؛
« او امام و حافظ و فاضل است »
📚سیر اعلام النبلاء ، ج 15 ص 576
❕و باز می گوید ؛
« از اوصاف او ، حافظ بودن روایات و معرفت به علم روایت است و تنها عیب وی ، عقاید شیعی بوده است »
📚سیر اعلام النبلاء ، ج 15 ص 577
❕و باز درباره او می گوید ؛
« محمد بن حماد حافظ درباره او گفته که او شخصی با اعتقاد صحیح در تمام دوران زندگی خود بوده است »
📚سیر اعلام النبلاء ، ج 15 ص 578
❕همچنین در میزان الاعتدال ادامه می دهد که می گوید ؛
« او در تمام عمر خویش ، عقاید صحیح و ثابتی داشت »
📚میزان الاعتدال ج 1 ص 139
❔می بینیم که آنان ابن ابی دارم را ستوده اند ، اما چه اتفاقی می افتد که هنگامی که راوی مورد بحث ، جریان مذکور را نقل می کند ، او را به خاطر نقل چنین روایتی ، به دلیل شیعه بودن ، مطرود دانسته و حتی وی را با القابی چون ؛ « پیر مرد گمراه خرفت » ( سیر اعلام النبلاء ، ج 15 ص 587 ) ، مورد فحاشی قرار می دهند ❗️
❔به کدام دلیل رجالی ، روایت یک راوی به جرم ارادتش به اهلبیت پیامبر اسلام ، غیر قابل قبول می گردد ❗️
❕اگر ملاک برای قبول و یا عدم قبول روایت ،رافضی بودن یا نبودن است ، باید اهل سنت بر نام تعداد زیادی از روایات صحاح سته خود ،خط بطلان بکشند ، چرا که صحاح سته ، از رافضیان روایت نقل کرده اند ❗️
👌در کتاب المراجعات ، صد تن از راویان رافضی در اسناد اهلسنت مانند صحیح بخاری و ... مورد بحث و بررسی و وثاقت توسط علمای اهلسنت قرار گرفته اند ؛
📚المراجعات ، نامه 16 ص 137
❕می بینیم که بزرگان اهلسنت ، از رافضیان روایت نقل می کنند و آنان را توثیق می کنند ، اما وقتی که آن رافضی پرده از حقایقی بردارد که علمای اهلسنت نمی پسندند ، او را مورد اهانت و دشنام قرار داده و به سبب رافضی بودن تضعیف می کنند ❗️
👌این تناقض گویی و تعصب ورزی علمای اهلسنت است که دامن ابن ابی دارم را نیز گرفته است و او را تنها به سبب آنکه پرده از حقایق برداشته است ، مورد خشم و تعصب ورزی قرار داده اند ، با این که خودشان او را به فضل و بزرگی ستوده اند .
👈 بنابراین تضعیف ابن ابی دارم چون ناشی می شود از تعصب و تناقض گویی علمای اهلسنت ، مورد اعتناء و تکیه نیست .👉
#پرسمان_اعتقادی
@Rahnamye_Behesht
#سایت_ما
ipasookh.ir
👌وهابی مدعی است که در روایات شیعه ، تنها خمس غنائم ، مشروعیتش ثابت شده است ، نه خمس مکاسب و در آمد سالیانه ، در حالی که توجه ندارد که مقصود از ماده « غنم » ، مطلق سود بردن و فایده بردن است که شامل درآمد سالیانه نیز می شود و این واژه اختصاص به غنیمت جنگی ندارد ، در ذیل توضیح داده ایم ؛
💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2222
❕و مشروعیت خمس درآمد سالیانه را ، از کتب اهلسنت هم اثبات کرده ایم؛
💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/1496
👌و از نظر روایات شیعه هم ، مفصلا مشروعیت خمس درآمد سالیانه و مکاسب را ثابت کرده ایم ؛
💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2222
#بررسی_مذهب_مسعودی
🤔#پرسش
▪️جا زدن مورخ شيعى بعنوان عالم اهل سنت
در تصوير بالا سمت چپ:
ملاى پرسمان براى اثبات قتل فاطمه، به علماى اهل سنت استناد ميكند و نام و آدرس منبع آنها را مينويسد.
در شماره ٣ ايشان نوشته است مسعودى و در زير متن آدرس منبع چنين است:
اثبات الوصية ص ١٤٢
ما هم به اين كتاب در سايت فقاهت كتابخانه آنلاين حوزه مراجعه كرديم، در صفحه ٨ كتاب اثبات الوصية در مورد عقايد نويسنده كتاب يعنى على بن حسين المسعودى چنين نوشته:
شيعه دوازده امامى و از بزرگان مورد اعتماد بود كه علماى شيعه منجمله علامه حلّى در كتاب الخلاصه به آن اعتراف كرده است و گفته: بسيار مطمئن و از يارانمان. همچنين شهيد ثانى در حواشى الخلاصه، ملا عبدالله معروف به الافندى در كتاب رياض العلماء، مجلسى در الوجيزه و در جلد اول بحار الانوار، سيد بن طاووس در فرج المهموم و همچنين نجاشى در كتاب رجال خود او را شيعه ١٢ امامى معرفى كرده اند.
اما در كانال پرسمان ، مسعودى بعنوان يكى از علماى اهل سنت به مخاطب خورانده ميشود ❗️❗️
💠#پاسخ💠
👌ما در گذشته ؛
💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/5204
❕به این نقل مسعودی استناد کرده ایم که می گوید ؛
«آنان در هجوم خود به خانه فاطمه سیده زنان را در پشت درب چنان فشردند که محسن را سقط کرد»
📚اثباه الوصیه ص 146
👌شیعه بودن مسعودی ، بسیار مورد شک و تردید است ، خصوصا آنکه شما اگر به کتاب « مروج الذهب » مراجعه کنید ، به وضوح ثابت می شود که مسعودی سنی مسلک بوده است .
❕او در کتابش از ابوبکر با لقب صدیق یاد می کند و از خلفای ثلاثه ، با تعبیر « رضی الله عنه » یاد می کند ؛
📚مروج الذهب ج 1 ص 33
❕خلفای ثلاثه و عمر بن عبد العزیز را خلیفه پیامبر می داند و از عمر بن عبدالعزیز نیز با عنوان ؛ « رضی الله عنه » یاد می کند ؛
📚همان ص 35
❕و مفصلا شرح حال خلفای ثلاثه را نقل می کند و از آنان مدح و تمجید می کند .
👌بزرگان اهلسنت هم ، مسعودی را معتزلی و شافعی مسلک معرفی می کنند و مورد مدح و تمجید قرار می دهند .
❕زرکلی نقل می کند که او معتزلی بوده است .
📚الاعلام ج 4 ص 277
❕یا در کتاب غربال الزمان فی وفیات الاعیان ، در مورد او می نویسد ؛
« آثاری در تاریخ نوشت که کسی مانند آن را ننوشته است و در اصول دین و غیر آن از فنون مختلف صاحب اثار است »
📚غربال الزمان فی وفیات الاعیان ، یحیی بن ابی بکر ، ص 302
❕صفدی نیز از او با تعبیر « علامه ، اخباری » یاد می کند ؛
📚الوافی بالوفیات ج 21 ص 5
👌در کتاب شذرات الذهب فی اخبار من ذهب نیز از مسعودی به عنوان یک معتزلی یاد می شود ؛
📚شذرات الذهب ج 1 ص 33
❕عمر رضا کحاله نیز از مسعودی با عنوان مورخ صاحب فنون یاد می کند ؛
📚معجم المولفین ج 7 ص 80
❕ذهبی نیز از مسعودی با عنوان صاحب غرائب و فنون یاد می کند که معتزلی بوده است ؛ « کان معتزلیا »
📚سیر اعلام النبلاء ج 15 ص 569
❕کتبی نیز از او تعبیر می کند ؛
« علامه صاحب غرائب بوده است »
📚فوات الوفیات ج 2 ص 81
❕سبکی نیز نام مسعودی را در زمره علمای شافعی آورده و او را مورخ و صاحب فتوا و علامه می داند و می نویسد ؛
« منش او اخباری گری است و صاحب فتوا بوده و فردی دانشمند است »
📚طبقات الشافعیه الکبری ، ج 3 ص 456
❕علیمی حنبلی نیز در مورد او می گوید ؛
« از بزرگان تاریخ و از مشهور ترین کسانی است که برای جمع آوری حدیث مسافرت می کرد ، ... کتابهای متعددی نوشت که از جمله آنها ، مروج الذهب و اخبار الزمان و کتابهای با ارزش دیگر است »
📚الانس الجلیل ، ج 1 ص 11
❕مترجم کتاب اثباه الوصیه ، آقای محمد جواد نجفی می نویسد ؛
« ملا كاتب چلبى در كتاب كشف الظنون در لغت (مروج) مسعودى صاحب مروج الذّهب را از علماء اهل تسنن بشمار آورده ، ياقوت حموى در كتاب معجم الادباء مسعودى صاحب مروج الذّهب را از علماء سنيها مى داند. »
📚ترجمه اثباه الوصیه ، ص 11
❕استنادات او به کتب ذیل می باشد ؛
📚کشف الظنون ، ج 2 ص 1659 _ معجم الادباء ، ج 4 ص 1705
🔸ادامه 👇
🔸ادامه 👇
❕از علمای معاصر نیز ، استاد مکارم شیرازی ، مسعودی را از علمای اهلسنت می داند و انتقاداتی را نسبت به او ایراد می کند ، در جایی می نویسد ؛
❕«مسعودى» در «مروج الذهب» ارقام عجيب ترى را ارائه مى دهد (هر چند او اين تبعيضهاى نارواى شگفت آور را به حساب جود و كرم عثمان مى گذارد ولى جود و كرم از چه چيز و از مال چه كسى) »
📚پيام امام امير المومنين عليه السلام، ج1، ص ، 532
❕در جای دیگر می نویسد ؛
« مسعودى در مروج الذهب مى نويسد: «آنگاه كه ابو بكر در حال احتضار بود چنين گفت:سه چيز انجام دادم و تمنّا مى كردم كه اى كاش انجام نمى دادم؛ يكى از آن سه چيز اين بود: فوددت أنّي لم أكن فتّشت بيت فاطمة و ذكر في ذلك كلاما كثيرا!؛ آرزو مى كردم كه اى كاش حرمت خانه زهرا را هتك نمى كردم. وى در اين مورد سخن زيادى گفته است!!». ( مروج الذهب ج 2 ص 301 )
👈مسعودى با اينكه نسبت به اهل بيت گرايشهاى موافقى دارد؛ ولى اينجا از بازگويى سخن خليفه خوددارى كرده و با كنايه رد شده است. البتّه سبب را خدا مى داند، بندگان خدا هم اجمالا مى دانند ! 👉
📚پيام امام امير المومنين عليه السلام، ج8، ص 51
❕و در جای دیگر می نویسد ؛
« چند دسته از عامه (مفسّران و مورّخان و فقهاء) متعرّض اين مسأله شده اند مفسّران در ذيل آيه «وَ اتْلُ عَلَيْهِمْ نَبَأَ ابْنَيْ آدَمَ بِالْحَقِّ إِذْ قَرَّبا قُرْباناً فَتُقُبِّلَ مِنْ أَحَدِهِما ...» اين بحث را مطرح كرده اند.
👈چون آنها معتقدند به اينكه فرزندان آدم دوقلو به دنيا آمده اند و داستان همزاد قابيل كه زيباتر از همزاد هابيل بود و اينكه يكى از عوامل قتل هابيل حسادتى بود كه قابيل از اين كار داشت، بنابراين در ذيل اين آيه روايات مربوط به ازدواج فرزندان آدم را نقل كرده اند. 👈
👈از جمله زمخشرى در كشّاف و از بين مورّخين ابن اثير در الكامل و طبرى در تاريخ طبرى و مسعودى در مروج الذهب 👉به اين مسأله پرداخته اند. ابن اثير بعد از نقل قصّه هابيل و قابيل بيان مفصّلى دارد و ازدواج با يكديگر را ترجيح مى دهد. طبرى در تاريخش از افراد متعدّد نقل مى كند.
👈مسعودى مى گويد كه آدم عليه السلام كوشش كرد كه اينها با همزاد خود ازدواج نكنند ولى چون موضع اضطرار بود و راهى نداشت، هر يك با همزاد ديگرى ازدواج كرد.👉
📚کتاب النکاح ، مکارم شیرازی ، ج 2 ص 120
👌با توجه به این نکات روشن می شود که سعی و تلاش ملحد وهابی برای تبرئه عمر از قتل فاطمه سلام الله علیها ، و ارتزاق اندک جیره ای از وهابیون عربستان ، راه به جایی نخواهد برد .
#پرسمان_اعتقادی
@Rahnamye_Behesht
#سایت_ما
ipasookh.ir
#فدک_رجوع_به_طاغوت
🤔#پرسش
حکم مراجعه به طاغوت چیست؟
آیا این دو تن (علی و فاطمه (رض) امکان دارد به طاغوت مراجعه کنند و به آن مشروعیت بدهند؟
قرآن کریم از مراجعه به طاغوت نهی، و خروج بر آن را امر میکند :
« آیا ندیده اى کسانى را که مى پندارند به آنچه به سوى تو نازل شده و [به ] آنچه پیش از تو نازل گردیده، ایمان آورده اند [با این همه ] مى خواهند داورى میان خود را به سوى طاغوت ببرند ،👈 با آنکه قطعا فرمان یافته اند که بدان کفر ورزند ، وشیطان مى خواهد آنان را به گمراهى دورى دراندازد. (۶۰) سوره نساء
طبق اعتقاد شیعه ابوبکر طاغوت است پس رفتن فاطمه و علی (ع) به نزد طاغوت گناهی عظیم است
چطورمراجعه به طاغوت و غاصب خلافت به زعم شیعه ، که مخالف ایات قرآن است (نسا60) ؟؟
و امام علی را به کلی از عصمت خارج میکند 👈 میدانید امامت بدون عصمت معنی ندارد
مراجعات اهل بیت به دو خلیفه (رض) برای باز پس گیری را بپذیرید سوال پیش میاید که کدام یک از گزینه های زیر را انتخاب میکنید ؟
1 ـ امام علی معصوم ازگناه به نزد طاغوت رفته !! درنتیجه شیطان اورا فریب داده وچون به نزد طاغوت رفته فردی ایمان پندار است !!
2 ـ امام علی معصوم نبود به همین خاطر نزد طاغوت رفت !!
3 ـ یانظراهل سنت وجماعت را بپذیرید که معتقد اند بعد پیامبر افضل امت برمسند حکومت نشست ❗️❗️
💠#پاسخ💠
👌ممنوعیت رجوع به طاغوت آنجایی است که مثلا بین دو نفر اختلافی پیش آید و به نزد طرف سومی برای داوری می روند که نفر سوم مشروعیت قضاوت و داوری را نداشته باشد و به اصطلاح « طاغوت » باشد . شان نزولهایی که اهلسنت ، ذیل آیه 60 سوره نساء ذکر میکنند ، گواه روشنی بر این سخن است .
❕نقل می کنند ؛
« يكى از يهوديان مدينه با يكى از مسلمانان منافق اختلافى داشت، بنا گذاشتند يك نفر را به عنوان داور در ميان خود انتخاب كنند، مرد يهودى چون به عدالت و بى نظرى پيامبر اسلام ص اطمينان داشت گفت: من به داورى پيامبر شما راضيم ولى مرد منافق يكى از بزرگان يهود بنام « كعب بن اشرف » را انتخاب كرد، زيرا مى دانست كه مى تواند با هديه نظر او را به سوى خود جلب كند، و به اين ترتيب با داورى پيامبر اسلام ص مخالفت كرد، آيه شريفه نازل شد و چنين افرادى را شديدا سرزنش كرد » _ « بعضى از تازه مسلمانها، طبق عادت زمان جاهليت، در آغاز اسلام داورى هاى خود را نزد دانشمندان يهود، و يا كاهنان مى بردند، آيه فوق نازل شد و شديدا آنها را نهى كرد »
📚الدر المنثور ج 2 ص 178 _ تفسیر المنار ج 5 ص 222
❕اما اگر ظالمی حق انسان را غصب کند و به انسان ظلم کند ، و اعتراض نکردن مظلوم بر ظلم او و اطاعت از ظلم او ، ظالم را گستاخ تر و راسخ تر بر ظلم کردن بکند ، در این صورت نباید بر ظلم ظالم سکوت کرد و با سکوت او را در ظلمی که می کند ، تایید کرده و با او همراه شد .
❕لذا خداوند می فرماید ؛
« از کسی که قلبش از ذکر ما غافل است و از هوی و هوس پیروی می کند اطاعت نکنید» ( کهف 28 ) « از گناهاکاران و کافران اطاعت مکن» ( قلم 10 ) « از مسرفین اطاعت مکن» ( شعراء ) 151 « تکیه بر ظالمان نکنید که موجب می شود آتش شما را فرو گیرد» ( هود 113 )
❗️اهل سنت روایت کرده اند که پیامبر گرامی فرمود ؛
« بشنوید پس از من حاکمان ظالمی خواهند آمد ، هر کس با آنان همراه شود و آنان را در کذبشان تصدیق کند و بر ظلمشان یاری کند از من نیست و من نیز از او نیستم و در قیامت بر حوض کوثر بر من وارد نمی شود»
📚جامع الاصول ج 4 ص 75
❕و نقل می کنند که فرمود ؛
« ستمكاران و يارانشان در آتشند »
📚کنزالعمال ح 7589
❕« هر كه ستمگرى را در ستمش يارى رساند، روز قيامت در حالى آيد كه بر پيشانيش نوشته شده است: نوميد از رحمت خدا. »
📚همان ، ح 14950
« هر كس بداند كسى ستمگر است و با اين حال او را همراهى كند، از اسلام خارج شده است. »
📚همان ح 14955
« هر كه با ستمگرى راه رود [همراهى كند] مجرم است، خداوند مى فرمايد: «ما از مجرمان انتقام مى گيريم».
📚همان ح 14953
👌ابوبکر مصداق ظالم و فاسق و مسرف و از یاد خداوند غافلی بود که حق مسلم فاطمه صدیقه سلام الله علیها را غصب کرد و به زور بر آن سیطره یافت ، فاطمه سلام الله علیها ، در برابر چنین ظالمی سکوت نکرد و از حکمش اطاعت نکرد ، تا مبادا یاور و کمک کار او در ظلمش باشد ، لذا برای گرفتن حق خود ، به او رجوع کرد و ادله اقامه کرد که فدک ملک طلق خودش بوده است که به هبه یا وراثت از پیامبر ص دریافت کرده است و ابوبکر حق غصب و ظلم در این موضوع را ندارد که متاسفانه ، اعتراضات او به جایی نرسید و دستگاه خلافت تسلیم نشد که از ظلمش کوتاه بیاید و فدک را به فاطمه( س) پس دهد .
❕شرح بیشتر در مورد فدک را در ذیل بخوانید ؛
💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2318
💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2339
#پرسمان_اعتقادی
@Rahnamye_Behesht
ipasookh.ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❕کلیپ منتشر شده در کانالهای وهابیت برای زیر سوال بردن شهادت فاطمه صدیقه سلام الله علیها